شهادت امیرالمومنین علی (ع)

مرتب سازی براساس
 رضا رسولی

ضربت خوردن حضرت علی (ع) -( دوباره سرده كوفه ، راوی درده كوفه ) * رضا رسولی

1502
1

ضربت خوردن حضرت علی (ع) -( دوباره سرده كوفه ، راوی درده كوفه ) دوباره سرده كوفه ، راوی درده كوفه

درد دلاشو با چاه ، می خونه مرد كوفه

غم و غصه ها با ، دلش شده گلاویز

بارونیه چشماش ، شبیه ابر پاییز

می خونه با آه و ، باناله ای غم انگیز

خداحافظ ای كوفه ای شهر غم

كه در كام من كرده ای زهر غم

واویلا، امون از غربت علی

******

نگاش به آسموناس ، چشاش شبیه دریاس

بغضی توی گلوشه ، انگاری یاد زهراس

یاد غم زهرا ، چشاش یه كاسه خونه

ورد روی لبهاش ، الیه راجعونه

برا بار آخر ، به زیر لب می خونه

خدایا ز كارم گره واشده

خدایا دلم تنگ زهرا شده

واویلا، امون از غربت علی

******

غم اومده سراغش ، بازم خرابه حالش

میشه براش تداعی ، یكی از خاطراتش

انگاری كه غمهاش ، ك

  • جمعه
  • 19
  • خرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 12:33
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 مجتبی صمدی شهاب

ضربت خوردن حضرت علی (ع) -( میخوام برم دیگه وقت پر زدنه ) * مجتبی صمدی شهاب

2752
6

ضربت خوردن حضرت علی (ع) -( میخوام برم دیگه وقت پر زدنه ) میخوام برم دیگه وقت پر زدنه

دیگه وقت به فاطمه سر زدنه

دلم گرفته از این زمونه ای كه بی وفاتر از همه ست

تموم غصه من فقط جدایی و فراق فاطمه ست

یا زهرا من اومدم دیگه بخند

گریه نكن برام بلند

زخم سر من و ببند

یازهرا اومدم ای یار جوون

تو رو خدا ای مهربون

ازم دیگه رخ نپوشون

واویلا واویلا

******

یا فاطمه ای یار خسته بال من

بیا بیا امشب به استقبال من

بیا كه خسته شده چاه كوفه از درد دلهای علی

ببین شكسته شده از غم دوری تو سیمای علی

یا زهرا شب وصال این سحره

دلم همش شعله وره

بیاد مسمار دره

یا زهرا تنگه دل علی برات

دارم خجالت از چشات

شدم شهید غصه هات

واویلا واویلا

******

خدا گواست كه

  • جمعه
  • 19
  • خرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 13:26
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

امیرالمومنین(ع)شام غریبان -( ای خاندان وحی به «میثم» نظر کنید ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1106

امیرالمومنین(ع)شام غریبان -( ای خاندان وحی به «میثم» نظر کنید ) ای چشم ها به صورت مولا نظر کنید
جاری به زخم خود همه خون جگر کنید

زینب! حسن! حسین! علی چشم خویش بست
بر آن غریب، جامه ی ماتم به بر کنید

ریزید همچو اشک به خاک ای ستارگان
سخت است بی علی شب خود را سحر کنید

بیرون شهر کوفه در آن کوچه ی خموش
آن کودک خرابه نشین را خبر کنید

ای جنّ و انس و حور و ملک ای تمام خلق
تا روز حشر خاک یتیمی به سر کنید

شیر خدا نیاز ندارد دگر به شیر
اشک عزا روانه بر او از بصر کنید

امشب به جای آنکه بر او شیر آورید
خون جگر نثار، به زخم پدر کنید

از قصّه ی خرابه ی شام آورید یاد
یک شب گر از خرابه ی کوفه گذر کنید

هنگام شب جنازه ی او را چو می بَرید
در سینه داغ فاطمه را تازه تر کنی

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 10:46
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

اشعار ضربت خوردن امیرالمومنین(ع) -( شب بود و ظلمتی که فضارا گرفته بود ) * محمد حسن بیات لو

1691
1

اشعار ضربت خوردن امیرالمومنین(ع)  -( شب بود و ظلمتی که فضارا گرفته بود ) شب بود وشهر کوفه پر از آه و درد بود
حال و هوای کوفه غم انگیز و سرد بود

شب بود و ظلمتی که فضارا گرفته بود
از بار غم تمامیِ دل‌ها گرفته بود

مردی غریب سوی مصلی روانه بود
دریای دیدگان ترش بی کرانه بود

میرفت وآسمان هم ازاین درد میگریست
مردی که در نهایت قدرت؛غریب زیست

غیر از غم مدینه به لب صحبتی نداشت
غیر از وصال فاطمه اش حاجتی نداشت

تنهاترین ، غریب ترین مرد کوفه بود
کیسه بدوش کوفه و شبگرد کوفه بود

عمری ز خاطرات مدینه کباب شد
تنها انیس، راز دلش چاه آب شد

هم بازی تمام یتیمان کوفه بود
فکر غذا و سفره ی بی نان کوفه بود

پایان رسیده لحظه ی چشم انتظاری اش
دلشوره داشت زینب از این بیقراری اش

شاعر :

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 16:55
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 حسن لطفی

اشعار ضربت خوردن حضرت امیرالمومنین(ع) -( بشکاف سَرَم که سینه‌ام خون رنگ است ) * حسن لطفی

1233

اشعار ضربت خوردن حضرت امیرالمومنین(ع) -( بشکاف سَرَم که سینه‌ام خون رنگ است ) ای تیغ مرا لبالب از یارب کُن
ای تیغ بیا و راحتم امشب کُن
بشتاب و سرِ مرا شکاف اما باز
رحمی به دلِ سوخته ی زینب کُن

ای تیغ زمان زمانه‌ی نیرنگ است
بشکاف سَرَم که سینه‌ام خون رنگ است
یکبار نشد که سیر رویَش بینم
بشتاب دلم برایِ محسن تنگ است

ای تیغ پَرِ پر زدنش را بزنند
آن مرغ که قیدِ ماندنش را بزنند
ای تیغ ندیدی که چه حالی دارد
مردی که به پیشِ او زنش را بزنند

امروز نه آن دَم علی از پا اُفتاد
تا خانمِ من زیرِ قدم‌ها اُفتاد
یک شهر برای بُردنم رد میشد
از رویِ دری که رویِ زهرا اُفتاد

ای وای ندیدی که چه دیدم آن روز
او خورد زمین و من بُریدم آن روز
از پهلویِ میخ کوبِ زهرا آن روز
با دستِ خودم میخ کشید

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 18:17
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

امیرالمومنین(ع)شام غریبان تدفین -( دست بشکسته به پیشانی بشکستۀ تو ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1190

امیرالمومنین(ع)شام غریبان تدفین -( دست بشکسته به پیشانی بشکستۀ تو ) گر چه در خاک نهان شد بدن خستۀ تو
کعبۀ خلق بود خانۀ در بستۀ تو

شمع سان سوختی و آب شدی دم نزدی
که جهان سوخته ازگریۀ آهستۀ تو

گر چه آوای اذانت شده بر لب خاموش
می دمد لالۀ توحید زگلدستۀ تو

کیست تا مثل تو از لطف به قاتل نگرد
ای فدای نگه چشم زخون بستۀ تو

گل لبخند تو نگذاشت بدانند که بود
یک جهان غصه درون دل وارستۀ تو

خلق، یک لحظه زدرد دلت آگاه نشد
بی صدا بود زبس گریۀ پیوستۀ تو

چه به زهرا گذرد گر بگذارد به جنان
دست بشکسته به پیشانی بشکستۀ تو

پیش از آن روز که آب و گل ما خلق شود
اشک ما ریخته بر روی به خون شستۀ تو

"میثم" سوخته دل را زکرم وامگذار
کز همه رسته و عمری شده وابستۀ تو

شاعر : استاد حاج

  • یکشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 04:49
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

امیر المومنین(ع)بستر شهادت -( زینب صبور، در همه غمهاست روز و شب ) * محمود ژولیده

1101

امیر المومنین(ع)بستر شهادت -( زینب صبور، در همه غمهاست روز و شب  ) یک شب دگر تو منتظرم باش، فاطمه
مَرهم برای زخم سرم باش، فاطمه

یک عمر، انتظار تو را میکشم بس است
هجرانِ روزگار تو را میکشم بس است

از سینهٔ شکستهٔ تو سینه اَم پُر است
از بازوان خستهٔ تو سینه اَم پُر است

آری شنیدنیست، غم اینچنینی اَم
طولانی است قصهٔ خانه نشینی اَم

می آیم و نگفتنی اَت را بمن بگو
آن قصهٔ شنیدنی اَت را بمن بگو

من مانده ام هنوز، از آن رو گرفتنَت
وای از زمانِ دست به پهلو گرفتنَت

ایکاش حرفی از در و دیوار میزدی
یکذّره حرف، از نوک مسمار میزدی

غیر از وصیتت، به شبِ رفتنَت به من
چیزی نگفتی عاقبت از محسنت به من

صد ماجرا و اینهمه تُوداری، ای دریغ!
رفتی تو با تمام گرفتاری، ای دریغ!

یاد

  • یکشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:08
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

امیرالمومنین(ع)بستر شهادت -( بر غريبي حسين و حسن و زينب خويش ) *استاد سید هاشم وفایی

989
1

امیرالمومنین(ع)بستر شهادت  -( بر غريبي حسين و حسن و زينب خويش ) از شرار دل من چشم ترم مي سوزد
دل من بيشتر از زخم سرم مي سوزد

مثل نخلي كه فتاده است كنار دريا
دل گرفته شرر و چشم ترم مي سوزد

بر غريبي حسين و حسن و زينب خويش
همچنان شمع دل شعله ورم مي سوزد

تا به رخسارۀ عباس نگاهم افتاد
ديدم از غصه وجود پسرم مي سوزد

چون به زينب نگرم ياد كنم از زهرا
گوئيا فاطمه پيش نظرم مي سوزد

اينقدر اشك نريزيد عزيزان دلم
كه من از آتش اين غم جگرم مي سوزد

قدري از بستر من فاصله گيريد همه
هر يتيمي كه بُود دور و برم مي سوزد

بسته ام بار سفر ليك خدا مي داند
نگرم چون به شما بال و پرم مي سوزد

اي« وفائي» به خدا تا ابديت همه شب
همچنان ماه چراغ سحرم مي سوزد

شاعر : استاد سید هاشم وف

  • یکشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:30
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رسول میثمی

شام غریبان حضرت علی علیه السلام -( از بدن جدا شد/ فداشد / دستش کنار علقمه ) * رسول میثمی

1456
2

شام غریبان حضرت علی علیه السلام -( از بدن جدا شد/ فداشد / دستش کنار علقمه ) رفتی و زداغت در سوز و در نوایم
خانه بی حضورت زندان شده برایم
اشک‌و‌ناله‌دارم ،درسینـــــــه آه دردم
سر برآر و بشنو من غرق در عزایم

قلب من شکسته/ نشسته/ خاک یتیمی بر سرم
ای همیشه یارم/ قرارم/ رفتی تو پیش مادرم

رفتنت زخانه/ شبانه /‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آمد بیادم ای پدر
یاد زخم سینه /مدینه /آمد به ‌‌یادم ای پدر

ای همــه هست من // رفـتی از دست من

((وای از این غم جدایـے))

شعله زد بجانم غمهـــــای بی شماره
یاد کربلا و آن مشـــــک پاره پــــاره
عهدخودوفــاکردعباست ای پدرجان
شد شهید عشق وقلبش پر از شراره

بانگ یا اخایش/صدایش / می آیداز صحرای خون

روی و دست و سینه / زکینه/سرتا به پا شد لاله گون

از بدن جدا

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:16
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رسول میثمی

شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام -( حسین من غریب‌است‌و شود تنهـا ) * رسول میثمی

1287

شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام -( حسین من غریب‌است‌و شود تنهـا ) ندارم طاقت چشــــم تر تو
نشسته خاک غربت برسرتو
شوم راحت زغمها زینب من
روم در پیش زهرا مــادر تو

تو می مانی و غمهـایت
فـــــــدای سوز صدایت
بســـــوزد این دل برایت

زبعد رفتنم بابا شوی تنـــــــــها
تو می مانےو درد غربت و غمها

(( ای،علے جان،مظلوم‌علے جان ))

ببین بابا برایت بیقــــــرارم
کنار بسترت شد گریه کارم
نشسته برسرم گرد یتیــمی
برایت تاقیـــامت سوگوارم

به عشق تو من اسیـــــــرم
من از این زندگی سیـــــرم
نرو که بی تو می میـــــرم

غم زینب چه بی اندازه شد بابا
برایم داغ مادر تازه شــــــد بابا

(( ای،علے جان،مظلوم‌علے جان ))

الا عباس من ای نور عینــــــــم
تو هستی ماه مقطوع الیدینـم
تو

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:18
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 آرمان صائمی

گفت و گوى اميرالمومنين(ع) با حضرت زينب(س) در بستر بیماری -( باز هم لخته‌ى خون روى سرت مى‌بينم ) * آرمان صائمی

1760
2

گفت و گوى اميرالمومنين(ع) با حضرت زينب(س) در بستر بیماری -( باز هم لخته‌ى خون روى سرت مى‌بينم ) حضرت زينب سلام‌الله:
باز هم لخته‌ى خون روى سرت مى‌بينم
من بميرم ! چقَدَر روى شما آشفته ست

تَرك روىِ سرت خوب نشد ! من چه كنم؟
از چه رو اين همه گيسوى شما آشفته ست؟

اميرالمومنين علیه‌السلام:
دخترم ! گريه نكن...دردِ من از زخمم نيست
پدرت سى و سه سال است كه ديگر مُرده

از همان وقت كه تابوت به دوشم بردم
از همان وقت دگر چشمِ پيمبر مُرده..

حضرت زينب سلام‌الله:
قَسَمت میدهم اى برگِ گُلم غصه مخور
اين همه گريه براى غم تو مرهم نيست...

نفسم حبس شده ! گريه نكن جان حسن...
غصه‌هاى تو زياد و غم و ماتم كم نيست

اميرالمونين علیه‌السلام:
خاطراتى كه به جا مانده برايم تلخ است
قنفذ و خنده‌اش و زخم زبان هايش...آه

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 14:09
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

زمزمه و نوحه شب قدر و شهادت مولا علی (ع) -(جان دو عالم یا علی جان هستی خاتم یا علی جان ) * رضا یعقوبیان

3351
5

زمزمه و نوحه شب قدر و شهادت مولا علی (ع) -(جان دو عالم یا علی جان  هستی خاتم یا علی جان ) جان دو عالم یا علی جان
هستی خاتم یا علی جان
قدراست ومهمان تو هستم
بر خوان احسان تو هستم
ریزه خور خوان تو هستم
مظلوم عالم یا علی جان

آیینه ایزد نمایی
گل واژه صبر و رضایی
ای که دو عالم تو امیری
خلق جهان را تو مجیری
آمده ام دستم بگیر ی
مظلوم عالم یا علی جان

مهمان بیت الشرفم من
گریان شاه نجفم من
امشب علی در انتظار است
بردیدن حق بی قرار است
منتظر دیدار یار است
مظلوم عالم یا علی جان

بر لب حیدر ذکر یارب
شوق وصال دارد امشب
حیدرزچه در التهاب است
کلثوم او در اضطراب است
بهر پدر در تب و تاب است
مظلوم عالم یا علی جان

مرغابیان در شوروشینند
محزون شاه عالمینند
همه به شور و در نوایند
با ناله و با گریه آیند

  • شنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 04:19
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

نوحه سنتی مسجدی ضربت خوردن حضرت علی (ع) -(شق القمر شد) * امیرحسین سلطانی

2627
1

نوحه سنتی مسجدی ضربت خوردن حضرت علی (ع) -(شق القمر شد) نوحه سنتی،مسجدی شب نوزدهم ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام

بند اول

شق القمر شد
چه غوغایی به پا وقت سحر شد
میان مسجد کوفه ز کینه
امیرالمومنین شکسته سر شد

قد قتل خوانند اهل سماوات
چون که شد کشته میزان الاعمال
شد برآورده آرزوی او
چون رسید آخر هنگام وصال

(یا علی مولا علی علی جان)

بند دوم

سیمای حیدر
برافروخته شده با یاد کوثر
بود چشم انتظار مقدم او
به جنت حضرت زهرای اطهر

بین محرابش افتاده حیدر
بر رخ ماهه او خون نشسته
میشود دیگر راحت ز کوفه
میرود نزد پهلو شکسته

(یا علی مولا علی علی جان)

بند سوم

عالم دگرگون
شده از غربت تو شیعه محزون
خدایا زینبت این را نبیند
که میریزد ز فرقت لخته ی خون

ای خدا

  • شنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 18:10
  • نوشته شده توسط
  • امیرحسین سلطانی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه زمینه شب نوزدهم -(سبک منم یه مادرم پسرم و دوستش دارم) * مرتضی محمودپور

1385

نوحه زمینه شب نوزدهم -(سبک منم یه مادرم پسرم و دوستش دارم) نوحه‌ی شب نوزدهم

(سبک منم یه مادرم پسرم و دوستش دارم)
بنداول

بابا بابا بابا بابا بابا بابا بابا(۲)

نرواز این خونه آتش نزن تو بر دلم

ز بعد مادرم غم تو میشه حاصلم

بابای خوب من مارو رها مکن مرو

بچه‌ یتیمارو بابا ز خود جدا مکن مرو

دارم میبینم توچشات غم مدینه رو

تمام غصه‌ها، تموم زخم سینه رو

دو دستات و دیدم داره میلرزه از غمی

دو چشمات و دیدم شده مانند زمزمی

بابا بابا بابا بابا بابا بابا بابا(۲)
بنددوم

دلم گرفته و میخوام که درد دل کنم

با اشک دیده ام خاک رهت رو گل کنم

همیشه هر کجا بابا تو یاورم شدی

کجا میخوای بری شبیه مادرم شدی

تموم آسمون به پیش پات خراب شده

ببین که قلب دخترای تو کبا

  • یکشنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 02:00
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

شهادت حضرت علی علیه السلام -(الا ای مسجد کوفه تو وصفِ شرحِ حالم کن، یک امشب بر تو مهمانم حلالم کن حلالم کن!) * هستی محرابی

1441
4

شهادت حضرت علی علیه السلام -(الا ای مسجد کوفه تو وصفِ شرحِ حالم کن، یک امشب بر تو مهمانم حلالم کن حلالم کن!) ‍#نجوای_حضرت_علی_ع
#در_شب_نوزدهم_رمضان

شب است و درد تنهایی و من دلتنگِ مهتابم
کنارِ شمع می سوزد به یادت چشم بی خوابم

چرا پایان نمی یابد شبِ بی حاصلم ای عشق
چنان در اشک گم گشتم تو گویی غرقِ گردابم

تمامِ چهره ی عالم به تاریکی فرو رفته
من امٌا با نگاهِ تشنه ام دنبالِ مهتابم

نمی دانم چرا امشب به خلوت عالمی دارم
بگردم گردِ این عالم پیِ اکسیرِ نایابم

شگون فالِ من امشب شده صبر و شکیبایی
جهان در خواب سنگین و سرا پا غرقِ اعجابم

انیسِ بزمِ من امشب شده آغوشِ تنهایی
که مهجور از همه عالم کجا رفتند اصحابم

چو کشتیِ به گل مانده در این گرداب می چرخم
خداوندا نجاتم ده از این توفانِ مردابم

حدیثِ درد هجران

  • شنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 22:16
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

نوحه سنتی،مسجدی شهادت حضرت علی (ع) -(ای دل بنال ای دل وقت عزا شد) * امیرحسین سلطانی

8179
8

نوحه سنتی،مسجدی شهادت حضرت علی (ع) -(ای دل بنال ای دل وقت عزا شد) نوحه سنتی،مسجدی شب بیست و یکم شهادت حضرت علی علیه السلام

ای دل بنال ای دل،وقت عزا شد
در کوفه امشب مرتضی،حاجت روا شد

مظلوم عالم،جان میسپارد
اما ز دشمن،کینه ندارد

مردانگی را از علی بیاموز
تا که شوی بر دشمنت تو پیروز

یا مرتضی،حُبُّکَ نِعمَتی
یا مرتضی،قَبرُکَ قِبلَتی

(یا مرتضی،یا علی جان مدد)

ای دل ببار ای دل،از دیده باران
همراهه آه و ناله و،اشک یتیمان

بهر عیادت،از ساقی پیر
دارد یتیمی،یک کاسه ی شیر

درس محبت از علی بیاموز
از آتش عشق این دلت برافروز

یا مرتضی،دل به تو بسته ام
یا مرتضی،از گنه خسته ام

(یا مرتضی،یا علی جان مدد)

ای دل بزن ای دل،دست توسل
بر دامن مولا علی،فرمانده ی کل

نور یقین

  • یکشنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 15:19
  • نوشته شده توسط
  • امیرحسین سلطانی
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

زمینه ، شور حضرت علی علیه السلام -(بروی گناهام قلم بزن) * حسین رحمانی

1390
2

زمینه ، شور حضرت علی علیه السلام   -(بروی گناهام قلم بزن) زمینه ، شور حضرت علی علیه السلام

بروی گناهام قلم بزن
دیگه دوریمونو بهم بزن
به این نامه مهر حرم بزن
به تقدیرم آقا رقم بزن

نجف کربلا ، بیام اربعین
همه دلخوشی ، برامه همین

بذار باز پیاده بیام کربلا
سلام برنجف ، سلام کربلا

علی یاعلی....

دوباره بیا مهلتم بده
ذلیلم نکن عزتم بده
برا سجده هام تربتم بده
توی نوکری قدرتم بده

حرم تا حرم ، پر از زائره
من از موکبا ، دارم خاطره

بذار باز پیاده بیام کربلا
سلام بر نجف ، سلام کربلا

علی یاعلی ...

بدستم دوباره علم بده
وَ اذن دخول حرم بده
رهایی ازین رنج و غم بده
تو ایوون طلایی پرم بده

میگم یاعلی ، گره وابشه
ببین نوکرت، بازم ناخوشه

بذار باز پیاده بیام کرب

  • یکشنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 21:57
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 وحید زحمتکش شهری

شهادت امام علی -(صدای قد قتل آید به گوشم) * وحید زحمتکش شهری

983
1

شهادت امام علی -(صدای قد قتل آید به گوشم) صدای قد قتل آید به گوشم
برد از من تمام عقل و هوشم

علی در مسجد و محراب در خون
به ضرب سیف ابن ملجم دون

چراغ آسمان گردیده خاموش
زمین از داغ او گشته سیه پوش

یتیمی بار دیگر بی پدر شد
فقیری در خرابه خون جگر شد

بیا قنبر علی در خون نشسته
گریبان چاک کن فرقش شکسته

شب قدر و شب وصل علی شد
شب وصل پیمبر با ولی شد

نگاه شیر حق بر عرش اعلا
شده وقت وصال شاه و زهرا

خداوندا برس بر داد زینب
ببیند فرق منشق را در امشب

ولی در کربلا راس بریده
به روی نی ببیند با دو دیده

وحید زحمت کش شهری

  • دوشنبه
  • 14
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 02:22
  • نوشته شده توسط
  • وحید زحمت کش شهری
ادامه مطلب
 حسن لطفی

متن شعر شب ضربت خوردن مولا علی (ع) -(مهمانِ دختر است علی ، جز نمک نخورد) * حسن لطفی

2088

متن شعر شب ضربت خوردن مولا علی (ع) -(مهمانِ دختر است علی ، جز نمک نخورد) مهمانِ دختر است علی ، جز نمک نخورد
یک ظرف شیر بود ولی جز نمک نخورد

دختر به گریه گفت که مهمانِ من مرو
شالش گرفت حلقه‌ی در : جانِ من مرو

پیش یتیمها پدری سر به زیر رفت
این بارِ آخر است که با ظرف شیر رفت

مسجد رسید روضه‌ی خود را به پا کُنَد
مسجد رسید قاتل خود را صدا کند

تا ضربه خورد بغض پریشانی‌اش شکست
تا ضربه خورد صفحه‌ی پیشانی‌اش شکست

جبریل پیشِ ضربه‌ی او شهپرش گرفت
از بس شدید بود که زهرا سرش گرفت

اُفتاده است بر رویِ سجاده پیکرش
اُفتاده مثلِ فاطمه‌اش وای با سرش

محراب غرق آتش و سیلی و دود شد
سر ضربه خورد ، گوشه‌ی چشمش کبود شد

خم شد گمان کنم که به دیوار خورد بود
شاید به پهلویش نوکِ مسمار خو

  • دوشنبه
  • 14
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 03:07
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه شب بیست و یکم ماه رمضان -(درد حیدر دوا شد دیگر حاجت روا شد ) * رضا یعقوبیان

3047
12

نوحه شب بیست و یکم ماه رمضان -(درد حیدر دوا شد دیگر حاجت روا شد ) درد حیدر دوا شد دیگر حاجت روا شد
جان پاکش به راه. دین اسلام فدا شد
مسجد کوفه گشته خاموش
مرتضی امشب شد کفن پوش
یا علی مولا مولا مولا

مرتضی شیر یزدان گشته راحت زغمها
می‌رود حیدر امشب در جنان سوی زهرا مسجد کوفه گشته خاموش
مرتضی امشب شد کفن پوش
یا علی مولا مولا مولا

مرد مردان عالم رهسپارند شد
پیکر پاک حیدر. در دل خاک نهان شد
مسجد کوفه گشت خاموش
مرتضی امشب شد کفن پوش
یا علی مولا مولا مولا

دیده گریان حسن شد زینبش در محن شد
پیکراطهر او. نیمه شب کفن شد
مسجد کوفه گشته خاموش
مرتضی امشب شد کفن پوش
یا علی مولا مولا مولا

همه جادرعزا شد. کوفه ماتم سرا شد
ناله های یتیمان آه و واویلتا شد
مسجد کوفه گشته خا

  • دوشنبه
  • 14
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 12:36
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمود اسدی

رسیده ام من به آرزویم * محمود اسدی

1016
1

رسیده ام من به آرزویم رسیده ام من به آرزویم

فُزت وربِّ الکعبه بگویم

ای مسجد کوفه دگر خدانگهدار

********

رشته ی عمرم از هم گسسته

فرق سرم تا ابرو شکسته

من میروم از این جهان با چشم خونبار

********

ره میروم من مانند زهرا

فاتح خیبر افتاده از پا

ره میروم اما بوِد دستم به دیوار

********

شائق

  • دوشنبه
  • 14
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 17:26
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب

شهادت حضرت علی ع -(امشب ملائک سر به سر در آه و افغانِ علی، گشته زمین و آسمان یکسر نواخوانِ علی!) * هستی محرابی

1480
2

شهادت حضرت علی ع -(امشب ملائک سر به سر در آه و افغانِ علی، گشته زمین و آسمان یکسر نواخوانِ علی!) ‍ ‌ ◼تَهدٌمَت واللٌهُ ارکانُ الهُدی◼

امشب ملائک سر به سر در آه و افغانِ علی
گشته زمین و آسمان یکسر نواخوان علی

بوی اذانش از لبِ باغِ مناره می چکد
عطرِ شهادت کوفه را کرده گلستان علی

محرابِ او دارد خبر از درد و غمهای دلش
از ربٌنای آخرِ دستانِ احسانِ علی

آن وحی عرفاِن خدا شرحِ صراطِ مستقیم
قرآن ندارد صورتی جز وصفِ برهانِ علی

تا تیغ زهر آلود کین فرقِ عدالت را شکافت
چشمِ خدا گریان شد از چشمانِ گریان علی

سیلابِ خون جاری شده از تارُکِ منشَقٌِ او
چشم سحر خون بارد از حالِ پریشان علی

پیچیده در عرش خدا واویلتای جبرئیل
شد لیله القدر خدا آن فرقِ فُرقانِ علی

امشب صدای غربتش پیچیده در گوش جهان
دیگر ب

  • سه شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 19:51
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

شام آخر مولا علی(ع) -(مولا علی را باشد امشب شام آخر ) * اسماعیل تقوایی

1189
4

شام آخر مولا علی(ع) -(مولا علی را باشد امشب شام آخر ) مولا علی را باشد امشب شام آخر
فردا رود جان علی بیرون ز پیکر

امشب کنار بستر باباست زینب
فردا خراشد صورتش در سوگ حیدر

امشب علی شمع وهمه پروانه وارند
فردا شود خاموش این شمع منور

امشب بود دستانشان در دست باباست
فردا همه غرق عزا ودست بر سر

امشب یتیمان پشت در با کاسه ی شیر
فردا به زاریشان شود در کوفه محشر

امشب همه در کوفه مشغول دعایند
فردا سراسر در پی تابوت رهبر

امشب نوای ارجعی در گوش مولاست
فردا شود فادخل عبادی اش مقدر

امشب علی با یاد زهرا سر نماید
فردا به جنت می رود دیدار کوثر

امشب علی در بسترش احیا بگیرد
فردا وصالش میشود با حی داور

شاعر :اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 23:28
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شب بیست و سوم -(بسترش را جمع کردن از میان خانه‌اش) * مرتضی محمودپور

1314

شب بیست و سوم -(بسترش را جمع کردن از میان خانه‌اش) ◾شب شهادت امیرالمومنین(ع)

◾در شب بیست و سوم شب‌قدر

بسترش را جمع کردن از میان خانه‌اش

همچوشمعی‌بودحیدر،دختری پروانه‌اش

چشمهایش تا که شد بسته زپا زینب فتاد

ساقی از میخانه رفت و شد تهی پیمانه‌اش

در میان کوفه طفلان یتیم بیکس شدند

سفره‌ها خالی شده دیگر ز آب و دانه‌اش

قدر حیدر را کسی نشاخت غیر از فاطمه

سوخت قلب فاطمه شدعالمی بیگانه‌اش

نیمه‌شب مخفی حسن‌جان این بدن‌رامیبرد

سخت آزارش دهد عدل مجسم شانه اش

با که گویم گشته تکرار شب تشیع یار

آنکه از آتش شرربار است آشیانه‌اش

کوچه و دیوار در گشته مجسم نیمه شب

سیلی و ضرب لگد وان طفلک دردانه‌اش

مرتضی شد راحت و غمها بدوش زینب است

یادم آمد کربلا

  • پنج شنبه
  • 17
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 02:32
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ی سینه‌زنی شب احیای آخر -(شب دلدار و دلبر شب احیای آخر) * مرتضی محمودپور

1236
2

نوحه‌ی سینه‌زنی شب احیای آخر -(شب دلدار و دلبر شب احیای آخر) ◾شور سینه زنی
◾شب بیست و سوم
بند اول
شب دلدار و دلبره
شب احیای آخره
شب بخشش از خداست
واسطه فقط حیدره
هرکی دُّر این صدفه بسم الله
هرکی زائر نجفه بسم الله(۲)
بنددوم
شب اشک و شب ماتمه
شب نوحه شب دمه
شب جمعه تو کربلا
روضه‌ی مشک و یه علمه
هرکی‌اهل سینه زنیست بسم الله
هر کی زائر بی‌کفنی‌ست بسم الله(۲)
بندسوم
شب شب راز و نیازه
شب شب سوز و گدازه
شب قرآن سر گرفتن
در رحمت همیشه بازه
هرکی اهل شور و نواست بسم الله
هرکی عاشق کرببلاست بسم الله(۲)

  • پنج شنبه
  • 17
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 09:29
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شعر شهادت حضرت علی(ع) -(از بعد ماجرای زمین خوردنت مرا) * رضا باقریان

3353
9

شعر شهادت حضرت علی(ع) -(از بعد ماجرای زمین خوردنت مرا) از بعد ماجرای زمین خوردنت مرا
دست قضا غریب دو عالم نوشته است
زهرای من ، تو رفتی و از بعد رفتنت
تنها خدا برای دلم غم نوشته است

سی سال می‌شود که بدون تو مانده‌ام
رفتی مرا برای دلم، تا گذاشتی
شهر مدینه شیره‌ی جان مرا کشید
من را میان این همه غم جا گذاشتی

وقتی میان کوچه‌ی بن بست می‌رسم
انگار می‌رسم به دو دست کبود تو
امشب بیا به خانه قلبم سری بزن
خسته شدم عزیز دلم در نبود تو

درد بدی است درد فراق تو و علی
من پیر بودم و ز غمت پیرتر شدم
کردم وصیت، اینکه من از پا فتاده‌ام
سی سالِ پیش، کشته‌ی دیوار و در شدم

عمری است لب گزیدم و کابوس کوچه‌ها
لحظه به لحظه بال و پرم را شکسته است
تیغی که در سجود، شکسته س

  • پنج شنبه
  • 17
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 10:53
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 موسی  علیمرادی

شعر شهادت حضرت علی(ع) -(یا علی چشم تو نازم که بهشت دگر است) * موسی علیمرادی

1956
1

شعر شهادت حضرت علی(ع) -(یا علی چشم تو نازم که بهشت دگر است) یا علی چشم تو نازم که بهشت دگر است
گرد و خاک ره تو اختر و شمس و قمر است

تو که جای خودت ای شیر خدا در مردی
قنبرت از همه دهر به والله سر است

بیشتر شک به خدایی تو مولا بکند
هرکه از شان حقیقی شما با خبر است

لشگری دید تو را و سپر انداخت زمین
صف مژگان تو لشگر شکنی بس قَدَر است

تیغ ابرو که چنین آخته ای یعنی که
جان عشاق علی در همه جا در خطر است

روسپید است اگر دُر نجف در حرمت
هر عقیقی ز غم دوری تو خونجگر است

«پله پله به ملاقات خدا می آید»
قدمی که طرف شهر نجف در سفر است

بس که ازعشق به تو دل شده سرریز ببین
صدف دیده چطور از غم تو پر گوهر است

هر زمین خورده علی گفت و علی بالش داد
دستگیری که خودش خست

  • پنج شنبه
  • 17
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 11:45
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت علی(ع) -(من از جایی خبر دارم که باشد بهتر از جنت) * سینا نژاد سلامتی

1038
2

شعر شهادت حضرت علی(ع) -(من از جایی خبر دارم که باشد بهتر از جنت) من از جایی خبر دارم که باشد بهتر از جنت
که زیبایی آن چیزی ندارد کمتر از جنت

ندارد شربت و شهد و شراب و شیر و شیرینی
ولی ایوان طلای آن بُوَد مُسکِر تر از جنت

و آدم از بهشت آمد که در آنجا شود مدفون
و جبرائیل هر هفته بیاید با سر از جنت

من از انگور اطراف ضریحش خوب فهمیدم:
شرابِ تلخِ این وادی بُوَد شیرین تر از جنت

به قول اهل معنایی: که گرمایش گنه سوز است
و حتی هست در آب و هوا هم خوشتر از جنت

پناهِ بی پناهان است و گنجِ بی سر و پاها
"نجف" اسم همان جایی که باشد برتر از جنت

نجف درد و نجف درمان نجف پیدا نجف پنهان
نجف آغاز و هم پایان نجف دلبَر تر از جنت

جهان ارزانی اهلش، نجف اما برای من
که شارعُ ال

  • پنج شنبه
  • 17
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 16:10
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

مدح حضرت علی(ع) -(در جهان گذران با همه ادوارش) * محسن قاسمی

1161
1

مدح حضرت علی(ع) -(در جهان گذران با همه ادوارش) در جهان گذران با همه ادوارش
خوش خماری است که بر داد رسد خمّارش

غیر پینه به جبین هیچ نجوید به جهان
زاهدی را که بود از می گلگون عارش

چه غمم هست ز تکفیر در آن شهری که
شیخ از خانه برون آمده با زُنّارش

قصه قسمت و رخصت به خرابات مگوی
ساقی آن را که طلب کرد کند دیدارش

آتش شمع شود روزی پروانه او
تا که گیرد ز غمش نور، شب اغیارش

الغرض سوخت دل ما ز نگاه ساقی
تا بنوشند همه جرعه ای از رخسارش

........بیم افتادن در آتش دوزخ، کفر است
ساقی ام گر شکند توبه ام از اصرارش

روزه ات باز کن ای دل به شرابی که دهد
به یتیم و به اسیر و به گدا افطارش

ای که از میکده شهر نجف می آیی
بر حذر باش که سر می شکند دیوارش

چشم

  • پنج شنبه
  • 17
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 16:12
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زینب(س)وفراق پدر -(رفته ای ونمیرود یاد تو از خیال من ) * اسماعیل تقوایی

1118

زینب(س)وفراق پدر -(رفته ای ونمیرود یاد تو از خیال من ) رفته ای ونمیرود یاد تو از خیال من

درد فراقت ای پدر کرده خراب حال من

بر سر خاکت آیم وخاک غمت بسر کنم

یاد بقیع ومادرم کرده فزون ملال من

شمع وجود زینبت آب شدست وز غمت

هست دلیل ادعا قامت چون هلال من

خیل یتیم کوفه را همدم ویار بوده ای

شیونشان برای تو شد سبب زوال من

کوفه به هر طرف روم روی تو خاطر آورم

ترک دیار کوفیان بعد تو گشته فال من

مقصد بعدی ام بود خاک مدینه النبی

دخت شهید بودنم می شودم مدال من

آن سخنان آخرت لرزه فکنده جان من

ام مصیبتی شود کرببلا کمال من

زینب خود دعا نما طاقت من فزون شود

تا دم آخرم بود رنج وبلا وبال من

شاعر:اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 18
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 00:18
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد