شهادت امیرالمومنین علی (ع)

مرتب سازی براساس
 مرتضی محمودپور

شور سینه‌زنی شب شهادت امیرالمومنین(ع) * مرتضی محمودپور

960
1

شور سینه‌زنی شب شهادت امیرالمومنین(ع) ◾شب‌بیست‌ویکم
◾شهادت امیرالمومنین(ع)
◾شور سینه زنی

◾بنداول
زینب‌بیاهنگام هجران سر رسیده
پایان عمر ساقی کوثر رسیده
زینب بیا باتو وصیت دارم امشب
بهر ملاقاتم ببین مادر رسیده
آماده کن بهرم کفن زار و غمینم
کردم دعا من گریه‌هایت را نبینم

◾بنددوم
راحت شوم دیگر من از درد جدایی
از ناله‌های کودکان نینوایی
راحت شوم از خار در چشمان پر درد
راحت شوم از رنج‌های بی وفایی
من میرود تا روی نیلی را ببینم
من میروم تا جای سیلی را ببینم

◾بندسوم
زینب بیا امشب برایم مادری کن
امشب بیا این خسته جان را یاوری کن
زینب برایت راز دل ابراز دارم
فکری به حال زار بی بال و پری کن
زینب صدای مادرت آید گوشم
از ناله‌های مادرت زهرا

  • یکشنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:53
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 محمدرضا سروری

الوداع امام علی (ع) -(الوداع ای زینبینم ای حسن جان ای حسینم) * محمدرضا سروری

2245
1

الوداع امام علی (ع) -(الوداع ای زینبینم  ای حسن جان ای حسینم) الوداع ای زینبینم ای حسن جان ای حسینم

ای محمد، عون و جعفر ای ابالفضل نور عینم

******

وداع وداع الوداع ، روم به پیش خدا

خدا نگهدارتان ، به هر کجا یارتان

عزیزانم ، عزیزانم

******

به انتهای عُمر ، رسیده ام یاران

زمان رفتن شد ، مثال سرداران

رَوم از این دنیا ، به کوی دل داران

دو دیده می بندم ، دگر از این دنیا

به فرق بشکسته ، رها از این غم ها

رَوم به مهمانی ، محمد و زهرا

اگر نصیبم شد ، شبانه تیغ دون

سر و جبینم را ، حنا زدم با خون

ولی به دل دارم ، رضایتی افزون

الوداع ای زینبینم ای حسن جان ای حسینم

******

جهانِ بی زهرا ، مرا نفسگیر است

تنم در این دنیا ، به بند و زنجیر است

فراق سی س

  • یکشنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:07
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا سروری
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

حرفی از رفتن مگو -(یا علی در پیش زینب حرفی از رفتن مگو) * محمدرضا سروری

1645
6

حرفی از رفتن مگو -(یا علی در پیش زینب حرفی از رفتن مگو) یا علی در پیش زینب حرفی از رفتن مگو

دخترت طاقت ندارد کن حذر زین گفت و گو

فکر هجران می نماید جان او را زیر و رو

اشک خونین را ببین می ریزد از چشمان او

******

حرفی از رفتن مزن زینب توانش می رود

حرفِ جان دادن مگو از سینه جانش می رود

با نگاه بر چهره ات اشک روانش می رود

صحبت هجران مکن آخر امانش می رود

بُغضی از اندوه و غم در چهرة زینب ببین

اشک سرخش را روانه از دوچشمان بر زمین

داغِ مادر در درون دارد هنوزم آتشین

کُن ترحّم حال او جان امیرالمومنین

یا علی در پیش زینب حرفی از رفتن مگو

******

از همه غمگین تر است زینب کنار بسترت

دم به دم سازد مداوا زخم خونین سرت

ای یل خیبر گشا ، بگشا دو چشما

  • یکشنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:09
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا سروری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زمزمه‌ و نوحه‌ی سینه زنی بعد از شهادت حضرت علی(ع) * مرتضی محمودپور

839

زمزمه‌ و نوحه‌ی سینه زنی بعد از شهادت حضرت علی(ع) ◾زمزمه‌ی و نوحه‌ی سینه‌زنی
◾بعد از شهادت مولا(ع)

◾بنداول
بر جسم و جانم داغت شرر زد
آتش شراره بر بال و پر زد
تنهای تنها میسوزم امشب
رحمی نما بر احوال زینب
بابای مظلوم بابای مظلوم(۲)

◾بنددوم
خون سرت را امشب بشویم
عطر تنت را زین جا ببویم
شد تازه داغ مادر برایم
من قهرمان کرببلایم
ای‌وای‌ازاین‌غم‌ فریادازاین‌غم(۲)

◾بندسوم
چشمم براهت تا که بیایی
بابا بگو با دختر کجایی
در پیش مادر ای سرشکسته
خاک غریبی بر سرنشسته
بابای مظلوم بابای مظلوم(۲)

#مرتضی_محمودپور
@‌haajmorteza

  • سه شنبه
  • 7
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 03:53
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

نوحه امام علی علیه السلام -(ان شاءالله جان ما عاشقان گردد،فدای حضرت حیدر) * امیر عباسی

788

نوحه امام علی علیه السلام -(ان شاءالله جان ما عاشقان گردد،فدای حضرت حیدر) ان شاءالله
جان ما عاشقان گردد،فدای حضرت حیدر
وَ باشیم مورد لطف و،رضای حضرت حیدر
میگویم با آوای منجلی
یا علی و یا علی یا علی
یا علی و یا علی یا علی...

ان شاءالله
با حبّ حضرت حیدر،عبد ذاتِ خدا باشیم
مثل خوبان این عالَم،در مسیرِ ولا باشیم
ای محبوب ابدی ازلی
یا علی و یا علی یا علی
یا علی و یا علی یا علی...

ان شاءالله
دعای حضرت حیدر،شامل حال ما باشد
وَ تربت مزار ما،از خاک کربلا باشد
ای بر عالَم تو مولا و وَلی
یا علی و یا علی یا علی
یا علی و یا علی یا علی...

ان شاءالله
از لطف حضرت حیدر،حاجات ما روا گردد
روزی آرزومندان،سفر کربلا گردد
میگویم با تمام عالَمین
یا ثارَالله یا حسین یا حسین
یا ثارَالله ی

  • سه شنبه
  • 7
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 16:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 علی محلاتی

زمینه امیرالمومنین ع -(به سر دارم هوایِ نجف) * علی محلاتی

1023

زمینه امیرالمومنین ع -(به سر دارم هوایِ نجف) به سر دارم هوایِ نجف
من میمیرم برایِ نجف
قلبم ایوان طلایِ نجف
یا علی یا علی
قلبِ من تا محشر عاشقت می ماند
دم به دم لبهایم این نوا می خواند
یا علی یا حیدر ۴

سرور و مولایِ من علی
زیبا مقتدایِ من علی
قطره ام،دریای من علی
یا علی یا علی
هر نفس با یادش زندگی می گیرم
پایِ فرزندانش یک به یک‌می میرم
یا علی یا حیدر۴

محراب و مسجد گریانِ تو
پُر از ناله یتیمانِ تو
تنها شده نخلستانِ تو
یا علی یا علی
جسم تو شد تشییع رویِ شانه، اما
الســــــــــلامُ علــــی ســـــاکنِ کربـــــــــلا
یا اباعبدالله ۴

  • سه شنبه
  • 7
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 18:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شب نوزدهم ماه رمضان ضربت خوردن حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام -(همین که تیغ بَر سر بر جبین خورد) * حسن لطفی

690
3

شب نوزدهم ماه رمضان ضربت خوردن حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام -(همین که تیغ بَر سر  بر جبین خورد) همین که تیغ بَر سر بر جبین خورد
میانِ خانه‌اش زینب زمین خورد

نه تیغ اینقدر‌ها زوری ندارد
غلط گفتم که میخی آتشین خورد

- - -

علی را عاقبت از پا درآورد
که با خود تیغ یادِ مادر آورد

چنان زد تیغ هم نالید از درد
چنان زد دادِ زهرا را درآورد

- - -

سرِسفره دلِ دختر تَرَک خورد
فقط سه لقمه امشب با نمک خورد

علی امشب هوایِ روضه‌ها داشت
فقط میگفت بودم او کتک خورد

- - -

همان‌هایی که بانو را شکستند
خدایا بِینِ اَبرو را شکستند

چنان زد فاطمه اُفتاد از پا
گمانم باز پهلو را شکستند

- - -

چه با این مَرد این شمشیر کرده
چه با این فرق این تقدیر کرده

چنان بد زد نشد بیرون کشانَد
گمانم تیغ در سر گیر کرده

-

  • سه شنبه
  • 7
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 18:55
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

بستر حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام -(كیست این مرد كه شب كیسه‌ی خرما می‌بُرد) * حسن لطفی

749

بستر حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام -(كیست این مرد كه شب كیسه‌ی خرما می‌بُرد) كیست این مرد كه شب كیسه‌ی خرما می‌بُرد
روز می‌آمد و از سینه نفسها می‌بُرد
كیست این مَرد كه تا تیغ به بالا می‌بُرد
رزم را با مدد از حضرت زهرا می‌بُرد

این خدا نیست ولی مقصدِ هر راه است این
اَشهدُ اَنَّ علیّاً ولیّ الله است این

كیست این شیر كه از خصم جگر در آورد
از میانِ كمرش تیغِ دوسر در آورد
از دلیرانِ عرب جمله پدر در آورد
کار او بود که اسلام ثمر در آورد

یاعلی روز و شب و شمس و قمر می‌گویند
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر می‌گویند

آه همسفره‌ی کوری دل ویرانه کجاست
نان پز خانه‌ی این جمع یتیمانه کجاست
مرکب بازیِ این طفل در این خانه کجاست
شانه‌ی بارکش و دستِ کریمانه کجاست

پیرزن پیش تنور است که آقایم ک

  • سه شنبه
  • 7
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 18:56
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

بستر حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام شب بیست‌و‌یکم -(خانه ویران شده‌ام غُصه‌ی بابا سخت است) * حسن لطفی

847
2

بستر حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام شب بیست‌و‌یکم -(خانه ویران شده‌ام غُصه‌ی بابا سخت است) از زبان حضرت زینب سلام‌الله

خانه ویران شده‌ام غُصه‌ی بابا سخت است
حرفِ دیگر بزن امشب غمِ فردا سخت است
دیدنِ رویِ تو و لَخته‌یِ خونها سخت است
سوختم از نَفَسَت سوختن اما سخت است

باز هم روضه نخوان روضه‌یِ زهرا سخت است

شعله‌هایِ نَفَسِ شعله‌وَرَت جمع نشد
زهرِ این تیغ چه کرده جگرت جمع نشد
لکه خونهای رویِ بال و پَرَت جمع نشد
بسته‌ام روسری‌ام را به سَرَت جمع نشد

زخمِ پیشانیِ تو وقتِ تماشا سخت است

آه ای چشمِ به خون خسته تو بیدار بمان
حرفِ ناگفته بگو پیشِ پرستار بمان
پشتِ در بودم و گُفتی به علمدار بمان
گرچه بی دست ولی آب نگهدار بمان

از سرِ رو به زمین خوردن سقا سخت است

شبِ آخر شده ‌اِی کوکبِ اِقب

  • سه شنبه
  • 7
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 18:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام -(دعایی کُن که بی بازو نگردد) * حسن لطفی

942
-3

شعر شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام -(دعایی کُن که بی بازو نگردد) دعایی کُن که بی بازو نگردد
لبِ گودال از پهلو نگردد
زدم بوسه بر این حنجر ولی تو
دعایی کن که پشت و رو نگردد

(حسن لطفی ۹۸/۰۳/۰۶)

  • سه شنبه
  • 7
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 19:04
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

بعد از شهادت حضرت علی(ع) * مرتضی محمودپور

631

بعد از شهادت حضرت علی(ع) ◾بعداز شهادت حضرت علی(ع)

گرچه‌درکوفه‌شده‌غصه نصیبم زینب
جمع کن بستر بابای غریبم زینب
ردخون‌سرباباست دراین حجره ولی
جای‌من پاک کن این خون‌حبیبم زینب

آنقدر گریه مکن وقت سحر نزدیک است
خیز از جای کنون وقت سفر نزدیک است
دلمان تنگ مدینه‌است بیا تا برویم
بخدا روءیت آن خانه و در نزدیک است

دلم از غصه‌ی مادر بخدا‌گلگون است
وقت افطار از آن زهر دهانم خون است
تو روی کرببلا من به مدینه ای وای
ردخون سرببریده در این هامون است

میروی‌باز بیایی تو به کوفه خواهر
همره خیل اسیران و گلان پرپر
روی نیزه سر ببریده تماشا دارد
دختران را تو از این کوچه و بازار ببر

  • چهارشنبه
  • 8
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 15:56
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر هفتم شهادت امام علی علیه السلام -(هفت روز است درجهان غوغا بپاست ) * رضا یعقوبیان

1651
1

شعر هفتم شهادت امام علی علیه السلام -(هفت روز است درجهان غوغا بپاست ) هفت روز است درجهان غوغا بپاست
هر کجا را بنگری ماتمسراست
هفت روز است دیده‌ها گریان شده
بر پیمبر مرتضی مهمان شده
هفت روز است بی پدر عالم شده
عالم هستی پر از ماتم شده
هفت روز است دیده دریا گشته است
مرتضی مهمان زهرا گشته است
هفت روز است که گلی پرپر شده
سوی جنت رهسپر حیدر شده
هفت روز است غم فزون گردیده است
هر دل غمدیده خون گردیده است
هفت روز است مرتضی شدرستگار
رفته سوی حضرت پروردگار
هفت روز است گشته دلها بی قرار
مسجد و منبر بود چشم انتظار
هفت روز است دل عزادار علی است
دیده گریان یاد رخسار علی است
هفت روز است جمله دلها خون شده
ازغم داغ علی محزون شده
هفت روز است کوفه دیگر بی صفاست مسجد کوفه بگوحیدر ک

  • پنج شنبه
  • 9
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شهادت حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(گریه كن گریه اى دیدۀ من ) * مژده اردبیلی

751

شهادت حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(گریه كن گریه اى دیدۀ من ) گریه كن گریه اى دیدۀ من
درعزاى على شاه عالم
ازجفاى عدو درره حق
كشته شد فخر اولاد آدم

مرتضى شاه عشق و ولایت
معدن جود و كان كرامت
كشته شد در ره دین و ایمان
مجرى قسط و عدل و عدالت

گریه كن گریه اى دیدۀ من
بى پدرشد یتیمان كوفه
وا مصیبت ازاین جور دشمن
دیده تر شد یتیمان كوفه

كودكى گوید آن دیگرى را
پس چرا یاور ما نیامد
بارالها چه شد آخرامشب
یار نان آور ما نیامد

شاید از ما خطا دیده یارب
مرد حق باور ما نیامد
شب ز نیمه گذشت و سحرشد
یار جان پرور ما نیامد

آخرین دفعه اورا كه دیدم
بوسه برگونه و بر لبم زد
لحظه هایى كه ازمن جدا شد
داغ حسرت به تاب و تبم زد

مهربان بود و تاج سرمن
هم پدربود و هم سرورمن
گوییا

  • سه شنبه
  • 4
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 13:04
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

زمينه شور شهادت امام علی(ع) -(باز ، دل آسمون گرفت) * عباس میرخلف زاده

842
1

زمينه شور شهادت امام علی(ع) -(باز ، دل آسمون گرفت) باز ، دل آسمون گرفت
اشك بي امون گرفت
بهارم تو اين شبا
رنگي از خزون گرفت

حيدر ، ديگه از همه مردم سيره
بُغضي ، تو گلوشه كه داره ميميره
دستِ ، يتيما همه ظرفاي شيره ٢

سي ساله علي
غم نصيبِ بخدا
تو دلش غم ميگيره ٢

سي ساله علي
آرزوشه بخدا
بعد زهراش بميره ٣

واويلا ، علي غريبه ٣

تا ، سر خونيتو ديدم
تا پيشونيتو ديدم
ياد مادر افتادم
قد كمونيتو ديدم

مُردَم ، زير بال و پرت رو گرفتن
مُردَم ، بابا دورو ورت رو گرفتن
مُردَم ، فرق روي سرت رو گرفتن ٢

ديدم رو زمين
ردّ خون از سرته
پيش چشماي ترم ٢

يادم نميره
تو همين كوچه ها بود
رو زمين خورد مادرم ٢

واويلا ، علي غريبه ٣

كاش ، تو همون روزاي تلخ
كوچه ي فراقِ

  • چهارشنبه
  • 12
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:00
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

نوحه ایام شهادت حضرت علی علیه السلام (شبهای نوزدهم ، بیستم، شام غریبان) -(بابا حیدر علی جان) * حسین رحمانی

1055

نوحه ایام شهادت حضرت علی علیه السلام  (شبهای نوزدهم ، بیستم، شام غریبان) -(بابا حیدر علی جان) سربند نوحه

بابا حیدر علی جان
تو هستی روح قرآن
مددی یا مولا شاه مردان

جانم آقا ، اسم اعظم حیدر
آبروی ، آب زمزم حیدر
تا نفس هست ، گوید هر نبضم حیدر
مولانا علی جان

شب نوزدهم

آهِ حیدر اثر کرد
از آسمان گذر کرد
دشمن علی شق القمر کرد

گشته محراب ، قتلگاه حیدر
تا به ابرو، وا شده فرق سر
فزت رب ، کعبه می گوید آخر
مولانا علی جان

عالم ماتم سرا شد
زهرا صاحب عزا شد
آسمان پر از شورو نوا شد

فرق دین را ، تیغ بی دینی زد
از سر او ، خون دل می ریزد
دیگر از جا ، نَتوانَد بر خیزد
مولانا علی جان

شب بیستم

فرق مولا شکسته
مسجد به خون نشسته
می رود از دنیا مرد خسته

مرد مردان، پهلوان افتاده
بین بستر ، نیمه جان افت

  • پنج شنبه
  • 13
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 آرش براری

شعر امام علی(ع) -(ناگهان دریای خون محراب و منبر را گرفت) * آرش براری

1848
1

شعر امام علی(ع) -(ناگهان دریای خون محراب و منبر را گرفت) ناگهان دریای خون محراب و منبر را گرفت
جوی خون سرچشمه ساقی کوثر را گرفت

تیغ آن ملعون به یک ضربت دو جا آمد فرود
هم علی جان داد هم جان پیمبر را گرفت

یک برادر سر به روی سینه بابا گذاشت
یک برادر نیز بر زانوی خود سر را گرفت

تکیه‌ی زینب نباید متکی باشد به غیر
پس نباید بازوان این دلاور را گرفت

جامعه بعد از امیرالمومنین گمراه شد
چون خدا از مردم ناشکر رهبر را گرفت

وقت رفتن سوی مسجد میخ در مانع نبود
دست زهرا بود آنکه شال حیدر را گرفت

دست زهرا تا قیامت حافظ جان علی است
مثل وقتی که میان شعله‌ها در را گرفت

وقت جان دادن علی می‌گفت زهرا آمده
بعد چندین سال خانه بوی مادر را گرفت

مثل زهرا که صدا زد «فضه

  • چهارشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 20:07
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

امیرالمومنین -(کس نمی داند چها بر قلب مولا میگذشت ) * عبدالحسین میرزایی

1510
2

امیرالمومنین -(کس نمی داند چها بر قلب مولا میگذشت ) #امیرالمومنین_شهادت
#شب_نوزدهم

کس نمی داند چها بر قلب مولا میگذشت
لحظه های آخرش با یاد زهرا میگذشت

دخترش را کرد آرام و سپس در را گشود
گفت کاش آن روز زهرایم به پشت در نبود

در که شالش را گرفت از دل قرارش را گرفت
یادش آمد میخ در دار و ندارش را گرفت

شال خود محکم ولی در را علی آهسته بست
یادش آمد ضربِ در پهلوی زهرا را شکست

تا قدم در کوچه ها زد لرزه بر پایش فتاد
یاد آن روزی که بین کوچه زهرایش فتاد

یادش آمد باز تنها یاورش را میزدند
دستهایش بسته بود و همسرش را می زدند

تا در مسجد فقط میکرد مولا زمزمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

گریه میکرد و دعا می کرد یارب یا مجیر
که علی را دیگر از این مردم

  • سه شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 08:17
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب
 سید حمید رضا برقعی

شعر شب ضربت خوردن حضرت علی -(سهل تر ساده تر از قافیه ای باختی اش) * سید حمید رضا برقعی

2572
6

شعر شب ضربت خوردن حضرت علی -(سهل تر ساده تر از قافیه ای باختی اش) سهل تر ساده تر از قافیه ای باختی اش
ننگ بادا به تو ای دهر که نشناختی اش

چه برایش به جز اندوه و ملال آوردی
جان او را به لبش شصت و سه سال آوردی

سهمش از خاک فقط کفش پر از پینه اوست
در عرق ریز زمین جامه پشمینه اوست

باغ می ساخت و در سایه آن باغ نبود
یک نفس قافله اش در پی اطراق نبود

درد باید که بفهمیم چه گفته ست علی
که شبی با شکم سیر نخفته ست علی

از سر سفره اسلام چه برداشت امیر
نان دندان شکنی را که نمی خورد فقیر

آه از آن شب آخر که علی غمگین بود
سفره دخترش از شیر و نمک رنگین بود

شب آخر که فلک، باد، زمین، دریا، ماه
می شنیدند فقط از علی انّا لله

باد برخاست و از دوش عبایش افتاد
مهربان شد در و دی

  • سه شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 14:07
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه‌سینه‌زنی شهادت امیرالمومنین(ع)سبک سنتی * مرتضی محمودپور

1047
1

نوحه‌سینه‌زنی شهادت امیرالمومنین(ع)سبک سنتی ◾نوحه سینه زنی
◾شهادت امیرالمومنین(ع)

سبک سنتی

◾بنداول
اشک دو چشمم راه دیده بسته
فرق امیرالمومنین شکسته
کوفه در اضطراب
از غم بوتراب
عرش خدا شده سیه پوش
محراب و مسجد گشته خاموش
وای علی علی علی جان(۲)

◾بنددوم
زینب به زیر لب کند زمزمه
تازه شده داغ غم فاطمه
کوفه شد مدینه
ببین زخم سینه
فزت و‌رب‌الکعبه آمد
سحر شد و بابا نیامد
وای علی علی علی جان(۲)

  • چهارشنبه
  • 24
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 21:06
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 عادل لاله چینی

احوال بچه های امیرالمومنین علیه السلام در کنار بستر بابا (کنار بستر مولا است زینب) * عادل لاله چینی

1054

احوال بچه های امیرالمومنین علیه السلام در کنار بستر بابا (کنار بستر مولا است زینب) کنار بستر مولا است زینب
ببین قلبش چه پر غوغا است زینب
بگوید جان من بابا نگاهی
که بی تو خسته از دنیا است زینب
*
طبیب آمد سکوتی کرد و بر خواست
حسن را لحظه ای در پشت در خواست
نمی دانم چه گفت آنجا به آقا
که او آمد ز زینب چشم تر خواست
*
یتیمان پشت در گریان حیدر
امید قلبشان درمان حیدر
به دست خود گرفته کاسه شیری
که هرشب بوده اند مهمان حیدر
*
علی آمد به هوش و گفت عباس
حسینش را بدید گفت عباس
عزیزم جان تو جان حسینم
دوچشمش را ببست و گفت عباس
*
حسین افتاده یاد روی مادر
که از آن بستر آید بوی مادر
بزد دستان خود را بر هم و گفت
که بابا می کند رو سوی مادر
(خواندن این شعر به سبک دشتی حال و هوای دیگری دارد)

  • پنج شنبه
  • 25
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 17:55
  • نوشته شده توسط
  • عادل لاله چینی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ی شهادت امیرالمومنین(ع)سبک (به سمت گودال از خیمه دویدم من) * مرتضی محمودپور

1597
-2

نوحه‌ی شهادت امیرالمومنین(ع)سبک (به سمت گودال از خیمه دویدم من) ◾زمزمه‌ی و نوحه‌ی
◾شب نوزدهم

◾بنداول
به سوی مسجد از
خانه دویدم من
سرت ز کین بشکست
دیر رسیدم من
نماز و محرابت
غرقه بخون دیدم
ز غربتت بابا
ناله کشیدم من
واعلیا واعلیا واعلیا واعلیا(۳)

◾بنددوم
بخون سر بابا
دیده‌ام افطارت
به سوز دل گفتم
خدانگهدارت
تازه شده داغ
مادر مظلومه
کجاست تا گردد
باز جلودارت
واعلیا واعلیا واعلیا واعلیا(۳)

◾بندسوم
سرت‌شکسته‌شد و
دلم‌شده‌چاک‌چاک
ببین‌حسینم ز غم
فتاده بر روی خاک
حسن صدایت زند
ز سوز سینه پدر
چونکه رسیده برت
مادرم ای روح پاک
واعلیا واعلیا واعلیا واعلیا(۳)

  • جمعه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 04:08
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 عادل لاله چینی

جای خالی امیرالمومنین علیه السلام در خانه (خدا جای علی در خانه خالی است) * عادل لاله چینی

857

جای خالی امیرالمومنین علیه السلام در خانه (خدا جای علی در خانه خالی است) خدا جای علی در خانه خالی است
شمیم عطر او در لانه جاری است
حسین می گفت با زینب که خواهر
پدر هم کشته ی سیلی ثانی است
*
حسن در گوشه ای زانو گرفته
به زیر لب دم یا هو گرفته
برای التیام از داغ بابا
مدد از حضرت بانو گرفته
*
فقیری گوشه ویرانه تنها است
به یاد آن نوازشهای مولا است
دوشب باشدکه مانده بی غذا او
ولی تنها به فکر حال مولا است
*
پس از تشییع چون دیدند او را
سر قبر پدر بردند او را
همانجا یا علی سرداد و جان داد
ملائک نزد حق بردند او را
*
به جنت فاطمه چشم انتظار است
تو گویی غصه دار روزگار است
شنیده تارک حیدر شکسته
پی دیدار مولا بی قرار است
*
پیمبر زیر بازویش گرفته
چرا زهرا ز پهلویش گرفته
ز داغ مرتضی قدش خمیده
چرا از مرتضی رویش گرفته

  • جمعه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 18:43
  • نوشته شده توسط
  • عادل لاله چینی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه شهادت حضرت علی (ع) _رفته زدنیا مرتضی امشب * اسماعیل تقوایی

918
1

نوحه شهادت حضرت علی (ع) _رفته زدنیا مرتضی امشب رفته ز دنیا مرتضی امشب
کوفه شده ماتمسرا امشب
شیر خدا دیگر شده خاموش
باشد خدا صاحب عزا امشب
واویلتا مولا علی علی مولا ۴
________________________-
هستی زینب بوده بابایش
اما کنون خالی بود جایش
ام المصایب داغ دیگر دید
حسینِ او داده تسلایش
واویلتا.....
_________________________
طفل یتیم کوفه بیدار است
نالان وگریان در غم یار است
خالی بمانده سفره اش امشب
فضای خانه اش چه غمبار است
واویلتا...
_____________________----
ازفزت ورب الکعبه اش پیداست
پایان هجر حیدر وزهراست
درجنت الاعلی به استقبال
ام ابیها همره باباست
واویلتا...
_________________________
لطفی ندارد کوفه بی مولا
طاقت ندارد زینب کبری
بیند ازین پس قتلگاه او
باید رود از کوفه ی بابا
واویلتا....

شعر:اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 21:01
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

میشوم زائر ایوان طلایت شب قدر * مرضیه عاطفی

790
1

میشوم زائر ایوان طلایت شب قدر تا نگاهت بشود سهم گدایت شب قدر
میشوم زائر ایوانِ طلایت شب قدر

در خیالاتِ خودم آمده ام سمتِ حرم
تا بخوانم دو سه خط گریه برایت شبِ قدر

چشم را بستم و دادم «به تو از دور سلام»
آمدم در نجف و صحن و سَرایت شبِ قدر

بینوا آمده ام تا به نوایی برسم
دردمندم! برسد کاش دوایت شب قدر

غرقِ عصیانم و گفتی که بگو: یازهرا(س)
فرق دارد به خدا ذکرِ شفایت شبِ قدر

عاشقت هست خدا؛ پس بعلی(ع) العفو...
رو زدم بر کرمت، شاه ولایت! شب قدر

نام تو هست امان نامۂ از دوزخ؛ پس-
شبِ قدرم به فدایت! به فدایت شبِ قدر

چشم در چشم تو گفتم صد و ده بار «ألغوث»
تا که بخشیده شوم بعدِ دعایت شب قدر

غمت افتاده به دل! رفتی و با گریه شده-
مسجد کوفه چه دلتنگِ صدایت شبِ قدر

بیتُ الاحزان شده این خانه! ببین جمع شدند...
بچّه هایت همگی دورِ عبایت شب قدر!

#صلی_الله_علیک_یا_أمیر_المؤمنین
#یاعلی_بن_أبیطالب
#بعلی_ع_إلهی_العفو
#مرضیه_عاطفی

  • شنبه
  • 27
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 19:19
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

نوحه بیست و یکم/ای مسجد کوفه دگر خدانگهدار * محمود اسدی

678

نوحه بیست و یکم/ای مسجد کوفه دگر خدانگهدار ای مسجد کوفه دگر خدانگهدار
محراب و منبر و سحر خدا نگهدار
واویلتا واویلتا آه و واویلا

از گریه هایت زینبم قلبم بپاشد
سپرده ام دور و برت عباسم باشد
واویلتا واویلتا آه و واویلا

گریه نکن اگر که من میروم از حال
گریه هایت را بٍگُذار برای گودال
واویلتا واویلتا آه و واویلا
******
شائق
اللّهم عجّل لولیک الفرج

  • سه شنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 19:43
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب

شهادت امیرالمومنین(ع) -( دوباره اشک غم از گونه ام سرازیر است) * محمد علی بیابانی

721
1

شهادت امیرالمومنین(ع) -(  دوباره اشک غم از گونه ام سرازیر است) دوباره اشک غم از گونه ام سرازیر است
امام حیِّ من! احیای بی تو دلگیر است

دوباره لیله ی قدر آمد و گمان دارم
مقدر است نیایی؛ فراق تقدیر است

کسی ورق نزند خاطرات هجران را
کتاب بی کسی ام بی نیاز تفسیر است

مبین که دست تمنا به آسمان دارم
هنوز پای دل من به خاک، زنجیر است

گرسنه آمده ام پای سفره ی سحرت
که دیده و دلم از شام بی کسی سیر است

رواست تا که فدایت کنم جوانی را
ز فرط معصیت افسوس که دلم پیر است

برای این شب جمعه مرا به کوفه ببر
چرا که کرب و بلا در نجف زمینگیر است

دلیل مرگ علی نیست ضربه ی شمیر
چرا که قاتل مولا قلاف شمشیر است

  • جمعه
  • 3
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 19:26
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 محمد جواد پرچمی

شهادت امیرالمومنین(ع) -( این مرد که در گوشه بستر نگران است) * محمد جواد پرچمی

758

شهادت امیرالمومنین(ع) -( این مرد که در گوشه بستر نگران است) این مرد که در گوشه بستر نگران است
واللهِ که مظلومترین مرد جهان است

از زندگى پرغم خود سیر شد امشب
خیبر شکن از غصه زمینگیر شد امشب

خورشید دلش خون شده و ماه زمین خورد
سخت است بگویم اسدالله زمین خورد

در بستر مظلومیت آقاى حنین است
این مرد جگر سوخته باباى حسین است

طفلان همه با اشک سرازیر رسیدند
واى از دل زینب همه با شیر رسیدند

واى از دل زینب چه کند زخم سرش را
این پارچه ء خونى و چشمان ترش را

با زحمت علی امر به خیرالعملش کرد
هرطور که شد زینب خود را بغلش کرد

بعض وسط حنجره ها زنده شد امشب
با گریه همه خاطره ها زنده شد امشب

دور و بر بستر همگى مرثیه خواندند
با روضه مادر همگى مرثیه خواندند

از آن در ودیوار علی خاطره دارد
از تیزی مسمار علی خاطره دارد

زردى رخش یاد همان روى کبود است
روى لب او روضه بازوى کبود است

سى سال غمش را اسدالله نگفته
میگفت از آن درد که با چاه نگفته

سخت است که زن با لگد مرد بیفتد
در پیش نگاه همه با درد بیفتد

سخت است به ناموس کسى راه ببندند
سخت است که بر گریه مظلوم بخندند

من مانده به یادم زد و آیینه و ترک خورد
زهرا سر من بود که در کوچه کتک خورد

میخواست که در روضه احساس بماند
رفتند همه، گفت که عباس بماند

هم آینه هم آب سپردم به تو عباس
من زینب بی تاب سپردم به تو عباس

مِن بعد نگاه تو و چشمان عقیله
ساقى حرم جان تو و جان عقیله

در کوفه مبادا بى علمدار بیاید
بى تو نکند بر سر بازار بیاید

سوگند به این خون سر و روى خضابم
دلواپس ناموسم و آن بزم شرابم

  • جمعه
  • 3
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 19:35
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امیرالمومنین(ع) -( شب بود و می رفتند حیدر را بشویند ) * کمیل کاشانی

839

شهادت امیرالمومنین(ع) -( شب بود و می رفتند حیدر را بشویند ) شب بود و می رفتند حیدر را بشویند
آئینه ی الله اکبر را بشویند

از آسمان آمد کمک ،تنها نمی شد
تا پیکر ساقی کوثر را بشویند

باور نمی کردند ، آیا این علی بود ?
یعنی چگونه روح باور را بشویند

بر مغتسل خوابیده بود آرام و مظلوم
تا بچه ها زخم مکرر را بشویند

پیشانی اش دارد عجب زخم عمیقی
باید کمی آرام تر سر را بشویند

زخم فدک ، داغ مدینه تازه شد وای
انگار می رفتند مادر را بشویند

  • سه شنبه
  • 7
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

واحدشهادت امیرالمومنین -( کوفه از امشب ، میشه عزادار) * امیرحسین سلطانی

586

واحدشهادت امیرالمومنین  -( کوفه از امشب ، میشه عزادار) ?بند اول

کوفه از امشب ، میشه عزادار
به غصه و غم ، میشه گرفتار
زینب از امشب دوباره ، میشه پرستار

امشب دلِ پیغمبر و ، فاطمه خونه
امشب علی هر دم داره ، نوحه میخونه
ذکرِ لبش اِنّا اِلیهِ راجعونه
امون ای دل

امون ای دل ، امون ای دل
از داغِ حیدر ، آه و واویلا

?بند دوم

محراب مسجد ، شده پُر از خون
حال و هواتم ، شده دگرگون
شبیه مادرم شده ، روی تو گلگون

بشکنه دستی که زده ، سرِ تو شمشیر
نگو که از دنیا شدی ، به این زودی سیر
اگه بری بعدت میشه ، دخترِ تو پیر
نرو بابا

نرو بابا نرو بابا
برات بمیره زینب کبری

?بند سوم

بابای خوبم ، تنهام نذار که
حالِ دلِ من ، با غم شریکه
بعده تو دیگه خونمون ، خیلی تاریکه

پاشو بابایی که دارم ، میافتم از حال
نرو بابایی میمیره ، حسین تو گودال
میشه سرِ انگشترش ، دعوا و جنجال
نرو بابا

نرو بابا نرو بابا
برات بمیره زینب کبری

  • چهارشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 محمد مهدی روحی

شهادت حضرت علی -(كوچه هاي كوفه چه دلگيره ) * محمد مهدی روحی

555
1

شهادت حضرت علی  -(كوچه هاي كوفه چه دلگيره ) كوچه هاي كوفه چه دلگيره
دست يتيما كاسه ي شيره
اون آقايي كه نيمه شب مي برد براشون نون و خرما
پهلوون بدر و احد بي رمقه افتاده ازپا
از هوش ميره به هوش مياد هي زير لب ميگه يا زهرا

يا مرتضي 2 خدا نگهدار

عباس و زينب مي زنن بر سر
داره ميگه شهادتين حيدر
راحت ميشه امشب علي از داغ كوچه مدينه
از ياد سيلي و فدك از ماجراي ميخ و سينه
از غمي كه به خاطرش يه عمريه خونه نشينه

يا مرتضي 2 خدا نگهدار

  • دوشنبه
  • 1
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 14:59
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد