شهادت امیرالمومنین علی (ع)

مرتب سازی براساس
 محمدرضا محمدی (ناعم)

شهادت حضرت علی(ع) -(پس از سه روز علی راحت از جراحت شد) * محمدرضا محمدی (ناعم)

371

شهادت حضرت علی(ع) -(پس از سه روز علی راحت از جراحت شد) پس از سه روز علی راحت از جراحت شد
دعای نیمه شبش عاقبت اجابت شد

زمین شکست وسماگریه کرد و لرزید
عرش ز داغ مرگ علی،گوییا قیامت شد

رسیده مژدهٔ وصل دوبارهٔ زهــرا
دوباره کام علی،مملو ازحلاوت شد

درآسمان خدا،جبرئیل قرآن خواند
وباز "واقعه" و "هل اتی"تلاوت شد

ملک به سینه زدو آسمان سیه پوشید
ستون عرش خم ازباراین مصیبت شد

عزاگرفت شرافت،برای شاه نجف
دوباره گوشه نشین درجهان،عدالت شد

فقط نه خیل یتیمان به خانه اش رفتند
علی زجملهٔ قدوسیان عیادت شد

نوشت"ناعم"محزون به دیدهٔ پرخون
علی ز زندگی بی بتول راحت شد...

  • سه شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 12:58
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 الیاس محمدشاهی

شور حضرت علی (ع) -(شاهنشه غدیر حیدر ابوتراب) * الیاس محمدشاهی

447

شور حضرت علی (ع) -(شاهنشه غدیر حیدر ابوتراب) بند اول

شاهنشه غدیر،حیدر ابوتراب
انت نعم الاَمیر،حیدر ابوتراب
لعنت به هرکه شد منکره ولایتت
ای عشق بینظیر،حیدر ابوتراب

صاحب حکمت رویِ منبره حیدر
فاتحِ قلعه های خیبره حیدر
یعسوب دین قائده غره المحجلین
جن و انس رامولا و رهبره حیدر

طاهر علی،زین منابر علی،اول و آخر علی یا حیدر
مطلق علی،از حق مشتق علی،حق ومع الحق علی یاحیدر

یاحیدر،علی مولا

بند دوم

من اسمه دوا،مولا علی مدد
و ذکره شفا،مولا علی مدد
ساقی کوثر،صاحب ذوالفقار
جلوه گه خدا،مولا علی مدد

اولین خلیفه ی پیمبره مختار
توی جنگا معروفه به قاتل الکفار
کاش یه روزی برای محبت حیدر
سره من برا علی بره به روی دار

جانم علی،جانه جانانم علی،دین و ایمانم علی یاحیدر
سرور علی،رب مصور علی،شیر غضنفر علی یاحیدر

یاحیدر،علی مولا

  • چهارشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:23
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 سیدبشیر حسینی میانجی

شهادت حضرت علی(ع) -(به نخلستان پُر غم چاه هستم) * سیدبشیر حسینی میانجی

513

شهادت حضرت علی(ع) -(به نخلستان پُر غم چاه هستم) به نخلستان پُر غم، چاه هستم
تهي از آبم و پُر آه هستم
دليل اشك مشك چشمم اين است
كه از درد علي آگاه هستم

علي را تا قيامت غمگسارم
شبي بعد از بتول آمد كنارم
بگفت: اي چاه! رفت از دست، يارم
پس از او مونس و همدم ندارم

پس از زهرا شكرها زهر گشتند
ز من شاديّ و خرّم قهر گشتند
من آن شاهم كه در خانه نشستم
رعيّت در ميان شهر گشتند

پس از او برگ احساسات، زرد است
و فصلِ وصلِ مهر و ماه سرد است
چه گويم بر تو اي چاهِ پُر از آه
دلم لبريز از آلام و درد است

پس از زهرا صفا در خانه‌ام نيست
چراغي بر شب كاشانه‌ام نيست
همه شب تا سحر مي‌سوزم از غم
من آن شمعم يكي پروانه‌ام نيست

به چشمانم نيايد خواب، يك شب
خبر دارد ز آهم ماه و كوكب
پس از زهرا انيس خلوت من
حسين است و حسن، كلثوم و زينب

پس از طاها همه بي مهر هستند
كه بيعت با اميري پست بستند
به ياد فاطمه بايد بنالم
دلم را همچو پهلويش شكستند

پس از زهرا هميشه اشكبارم
خزان گرديده گلزار بهارم
اسيرم بر غم و سيرم ز دنيا
همه دم آرزوي مرگ دارم

پس از او امّت طاها عوض شد
همه بي ننگ و بي پروا عوض شد
چو زهرا چشم بست از دار دنيا
به چشمانِ علي دنيا عوض شد

پس از زهراي خود محزونم اي چاه
به لطف و اُنسِ تو مرهونم اي چاه
شنيدي درد دل¬هاي علي را
من از اين دوستي ممنونم اي چاه

  • جمعه
  • 20
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 22:49
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور علی (ع) -(حی لا یموت ، شاه ملکوت) *کربلایی جواد محمدی

1288
5

شور علی (ع) -(حی لا یموت ، شاه ملکوت) حی لا یموت ، شاه ملکوت
موعود خدا ، شان جبروت
مولانا علی مولانا علی مولانا علی (۳بار)

صاحب علم ، مرد با جنم
یا ابوتراب ، شاه مه صنم
مولانا علی مولانا علی مولانا علی (۳بار)

بسم علی حضرت یزدان علی
باطن نورانی قرآن علی
شور علی نور علی جان‌ علی
منکر تو نیست مسلمان علی

بیا به عشق حســن از خواص کن مارا
بیا با ذوالفقــــار خود قصاص کن مارا
بیا بگو که واجب است سجده ی بر تو
بیا بگو که خـــــــدایی خلاص کن مارا

یاحیدر یامولا

بند دوم

شیر لافرار استاد شکار
مرحبا به تو تیغ ذوالفقار
مولانا علی مولانا علی مولانا علی (۳بار)

صاحب لوا شاه مه لقا
شهر نجفت شد قبله ی ما
مولانا علی مولانا علی مولانا علی (۳بار)

روشنی آخر این راه شو
به کوریه آن سه نفر شاه شو
از چه خودت را پنهان کرده ای
رخ‌ بنما و، خود الله شو

یک رشته از عَبای تو سُکان آسمان
خال لب تو نقطه‌ ی پرگار این جهان
بتکان عبا گردو غبار تو معجزس
خاک ره تو سُرمه ی چشمان عارفان

یاحیدر یامولا

  • دوشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 19:41
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور حضرت علی (ع) -(تیغ میزنه علی عمیق میزنه) *کربلایی جواد محمدی

1024
2

شور حضرت علی (ع) -(تیغ میزنه علی عمیق میزنه) تیغ میزنه علی عمیق میزنه
به سرهای دشمن دقیق میزنه
دستمال زردشو میبنده و
ریشه ی کفرو از جا میکنه

یک ضربه میزند شکاف میزند زمین
رحمت بر آن تیغو بر آن بازوان درود
تنها امیر هر دوجهان گشته مرتضی
کوریه چشم دومی و آن زن حسود

علی علی زیبنده علی جنگنده
علی علی یازهرا سرش سربنده
علی علی بخشنده علی برنده
یا فاطمه گفته و خیبر از جا کنده

یاحیدر اسدالله
..........................
بند دوم

عین خدا ، خدا عین علی
چشم خدا، خدا چشم علی
دست خدا،خدا دست علی
نقش خدا، خدا نقش علی

گیرم هزار کعبه خدا خلق می نمود
چنگی به دل نمیزد اگر مرتضی نبود
شایسته است رو به نجف عاشق علی
شب را سحر کند همه در حالت سجود

علی علی معیاری علی احراری
علی علی هَم جنت قسیم الناری
علی علی انصاری علی کراری
علی علی تصویر رخ داداری

یاحیدر اسدالله

  • دوشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:21
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور حضرت علی (ع) -(قسم به رقص شمشیر دو سر) *کربلایی جواد محمدی

1163
4

شور حضرت علی (ع) -(قسم به رقص شمشیر دو سر) قسم به رقص شمشیر دو سر
به آیه های سوره ی کوثر
قسم به نام حضرت زهرا
به زلفِ بَر باد برده‌ی حیدر

قسم به وعده‌ی مَن یَمُت یَرَنی
که ایستاده بمیرم به احترام علی

قتال العربی علی قرص ماه شبی علی
فارس العربی علی خیلی با غضبی علی
مرجع ادبی علی از خدا نصبی

مولانا علی
................................
بند دوم

قسم به انجیل قرآنو تورات
به آیه های نور سماوات
قسم به هاجر مریم و هَوّا
به جان زینب عمه‌ی سادات

ثانیه زهرایی عالمه طوبا
الی الازل الی الابد پرچمت بالا

ذوالفقار علی زینب افتخار علی
اعتبار حسن زینب ابتکار علی
سالار حسین زینب شاهکار علی

مولانا علی

  • سه شنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:38
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

سبک زمینه شب شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(جون من رسید به لبهام...) * وحید کردلو

563

سبک زمینه شب شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(جون من رسید به لبهام...) بنداول

جون من رسید به لبهام
کجایی ای کس و کارم
یادته تو غم و غربت
همیشه بودی کنارم

باتموم خاطراتت
گره خورده شب و روزم
گوشه گوشه، خونه من
داره بوی تو هنوزم

سی ساله که ... هوای خونه دلگیره
مگه صدات یادم میره
می بینی حیدرت پیره

سی ساله که شبای جمعه بارونی
ریخته رو قبر پنهونی
روضه ی چادر خونی

"دیگه کارم تموم نه درمون نه دوایی نه طبیبی
خداحافظ شبای غریبی غریبی غریبی"

بنددوم

بی رمق گوشه ی محراب
توی خون یاد تو بودم
مثله تو به جا میارم
هم رکوع و هم سجودم

نگران من نباشی
اگه شبهام بی تو تاره
بی جای تو روی زخمم
زینبت مرهم میذاره

یاد توام ...
چشام هنوز به دیواره
که دیدن یه گهواره
هوای محسن و داره

یاد توام
یاد روزای غمگینم
وقتی رو خاکا میشینم
چادر خاکی میبینم

"دیگه کارم تموم نه درمون نه دوایی نه طبیبی
خداحافظ شبای غریبی غریبی غریبی"

بندسوم

واسه حال من حسینم
مثه تو دل نگرونه
یادمه سفارشاتو
نباید تشنه بمونه

حالا من موندم و قد
همه عالم بی قراری
شب آخر میگم عباس
زینب و تنها نذاری

صاحب علم... با تو یه تکیه گاهی هست
ینی هنوز سپاهی هست
برا حرم پناهی هست

صاحب علم...
رفتن تو پر از درده
حرمله خیلی نامرده
دوره خیمه ها میگرده

"دیگه کارم تموم نه درمون نه دوایی نه طبیبی
خداحافظ شبای غریبی غریبی غریبی"

  • پنج شنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 00:55
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک زمینه شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(تو بسترم اما دلم پریشونه..) * حسین آفتاب

4239
8

سبک زمینه شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(تو بسترم اما دلم پریشونه..) تو بسترم اما، دلم پريشونه
حال منو غير از، خدا كي ميدونه

يه چشم من اشكو، يه چشم من خونه
از وقتي رفتي تو ، تاريكه اين خونه

بعد تو ديگه ،من نمي خواستم ،زنده بمونم زهرا
مثل تو خانم، عجل وفاتي، همش ميخونم زهرا

روز عروسيمون، بهم يه قول دادي
كنار من باشي، تو گريه و شادي

ولي تو رفتي و ، موندم تك و تنها
قسمتم اين بود، عليِ بي زهرا

زخم زبونو، خندهء دشمن، دلم رو پر از غم كرد
بغض حسن با، گريهء زينب، پشت عليتو خم كرد

مگه يادم ميره، بچه ها ترسيدن
به زخم ما مردم، نمك ميپاشيدن

انقد زدن تاكه، تو ياس پر پر شي
ميخ درم نگذاشت، دوباره مادرشي

همه مي ديدن، ميون كوچه، شال منو تو دستات
زمين ميخوردم، زمين ميخوردي، علي فداي زخمات

حرارت ميخ و ، تيزي اين مسمار
تو رو اذيت كرد، بين در و ديوار

خودم ديدم قاتل، لگد به اون در زد
بين در و ديوار، تو رو با خنجر زد

جلوي چشام، غلاف شمشير، ميخورد به روي بازوت
رحمي نكردن به محسن تو ديدم شكسته پهلوت

زندگيمو ديدي، چجوري شد غارت
بهم بگو زهرا، چي شده گوشوارت

تو كوچه راتو بست، حرف فدك ميزد
حسن بهم گفته، تو رو كتك ميزد

ميگفت كه ديدم، از ضرب سيلي، مادر زمين خورد بابا
همش ميخنديد، وقتي كه مادر، افتاد به روي خاكا

سبک : #فرهاد_ندرخانی
شعر: #حسین_آفتاب

  • پنج شنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 01:14
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 مجتبی خرسندی

سبک واحد تند امیرالمؤمنین(ع) -(دل زده ام بر دریا امشب...) * مجتبی خرسندی

628
1

سبک واحد تند امیرالمؤمنین(ع) -(دل زده ام بر دریا امشب...) بند اول
دل زده ام بر دریا امشب از می نابت نوشیدم
ذکر هوهو و حق حق دارم و کفن خود را پوشیدم ۲

باز امشب از ذکر - حق یا علی مدهوشم
من میثم تمارم - دارم بر سر دوشم ۲

از تو انصراف - کفر است
بی تو اعتکاف - کفر است
بی ولایتِ - حیدر
کعبه را طواف - کفر است۲

" حیدر - یاحیدر " ۳

بند دوم
از عشق تو سر می شکنم چون بی پروایم و دیوانه
از کعبه ی بی حیدر باشد بهتر گوشه ی میخانه ۲

از پیمبر خاتم - مستند روایت هست:
"کفر با علی دین و - دین بی علی کفر است"۲

حج بی علی - کفر است
جز علی ولی - کفر است
شک به عصمت - حیدر
بی معطلی - کفر است ۲

" حیدر - یاحیدر " ۳

بند سوم
زاهدی که در ظاهر ما را کافر و مرتد می داند
پس چرا نماز شب خود را به سمت حیدر می خواند؟۲

از نماز و تسبیحم - یاعلی هدف باشد
قبله ی خود کعبه - ایوان نجف باشد ۲

بی علی قیام - کفر است
جز علی امام - کفر است
بر معاند - حیدر
پاسخ سلام - کفر است ۲

" حیدر - یاحیدر " ۳

  • پنج شنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 01:33
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا علی بن ابی طالب(ع) _فرق علی خونین شده با ضرب کینه * اسماعیل تقوایی

508
1

یا علی بن ابی طالب(ع) _فرق علی خونین شده با ضرب کینه فرق علی خونین شده با ضرب کینه
فریاد او رفته زکوفه تا مدینه

تیغ جهالت خورده بر فرق عدالت
عالم کشد آه جگر سوزی زسینه

محراب مسجد پر زخون آن کسی شد
کز بعد پيغمبر ندارد او قرینه

ام المصیبت باز دیده یک مصیبت
گردیده تازه داغ مادر بر حزینه

افتاده بستر، حامی اطفال کوفه
طفل یتیم کوفه نالان وغمینه

فزت ورب الکعبه یعنی بیقرارست
آقای کوفه بهر بانوی مدینه

آن ضربتی که خورد بر پیشانی او
قطع سری در کربلا را شد زمینه

شعر:اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:39
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

نوحه ی سینه زنی شهادت امیرالمومنین(ع ) * احسان محمود پور

801

نوحه ی سینه زنی شهادت امیرالمومنین(ع ) ◾نوحه ی سینه زنی
◾شب نوزدهم

◾بنداول
کوفه لبریز غمها امشب از داغ مولاست
صاحب این مصیبت امشب ام ابیهاست
بر لبم این کلام است
عمر مولا تمام است (۲)
واعلیا علیا واعلیا علیا واعلیا علیا(۲)

◾بنددوم
از جفا یارب امشب فاتح بدر و خیبر
بین محراب مسجد شد به خونش شناور
فرق حیدر دوتا شد
کوفه کرببلا شد (۲)
واعلیا علیا واعلیا علیا واعلیا علیا (۲)

◾بندسوم
غصه ی زینب امشب ای خدا گشته تازه
یادش آمده مدینه وقت تشیع جنازه
دیده تا روی بابا
میکند یاد زهرا (۲)
واعلیا علیا واعلیا علیا واعلیا علیا (۲)

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:04
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

سبک زمینه شهادت امام علی(ع)، مدح -(سینه زدن واست آقا...) * احسان نرگسی رضاپور

643

سبک زمینه شهادت امام علی(ع)، مدح -(سینه زدن واست آقا...) سینه زدن واست آقا / برا ما عین نمازه ۲
پرچم رو گنبد تو / همیشه در اهتزازه
دوای دردم - هواتو کردم - دورت بگردم - علی
ذکر جنونم - ورد زبونم - وصله ی جونم - علی ۲
قد کشیدم آقا * پای پرچم تو
کاشکی خاکم کنن * توی حرم تو
مولانا یا حیدر ۴

کرم تو چیز دیگس / علم تو چیز دیگس ۲
همه ی دنیا رو رفتم / حرم تو چیز دیگس
مولای قنبر - سایه ی بر سر - فاتح خیبر - علی
دار و ندارم - ماه شب تارم - همه کس و کارم - علی ۲
هر کی که آزاده س * آقا بنده ی توست
لقب حیدر هم * برازنده ی توست
مولانا یا حیدر ۴

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:16
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه روضه ای شهادت امام علی(ع) -(هوای چشامو گرفته بوی بارون...) * خادم الزینب

423
-1

زمینه روضه ای شهادت امام علی(ع) -(هوای چشامو گرفته بوی بارون...) هوای چشامو گرفته بوی بارون
جای اشک میباره چشای علی خون
تو این روزای اخر، دلم بدجوری تنگه
تماشای تو زهرا چقد واسم قشنگه

زهرا بیا به دیدنم امشب
داره علی میسوزه تو این تب
کل غمام یطرفه اما
سخته برام یتیمی زینب

دلم میلرزه زهرا وقتی که میبینم اشکاشو
دلم میسوزه وقتی پای بسترم میگه پاشو
بیا زهرا کمک کن زینبت یجوری آروم شه
آخه عادت داره دختر به مادر میگه حرفاشو

بند دوم

مرور خاطراتم نداره چیزی جز غم
بگم از درد کوچه یا اون سیلی محکم
از اون وقتی که پشت در افتادی علی مُرد
چقد طعنه کنایه علی از قاتلت خورد

یادت میاد جلو چشای من
چِل نا نجیب در و لگد کردن
هیچ مردی نیست که بیاره طاقت
پیش چشاش بخوره سیلی زن

از اون روزی که رفتی لحظه لحظه خون دل خوردم
تو یکبار رفتی اما من روزی هزار دفعه مردم
میدونی بدترین لحظه چی بود برای من زهرا
وقتی خواستم برای بچه ها جات بخونم لالا

زند سوم

نبودی غربتم رو ببینی بین مردم
میدیدم قاتلو تو دلم میشد تلاطم
نبودی که ببینی سلامم بی جوابه
اخه یکی دو تا نیست غم من بی حسابه

حالا علی داره رها میشه
اما دلم شرار اتیشه
هربار چشَم میافته به زینب
توی دلم محشر به پا میشه

میبینم زینبو با دست بسته بین بازارا
میبینم میدَوه دنبال بچه ها توی صحرا
میبینم نیزه دار با کعب نی میزنه زینب رو
میبینم اشک چشمای حسینو از سر نی ها

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:29
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 وحید محمدی

حضرت علی(ع)، مدح و شهادت -(سرمایه عشق علی آب حیات است..) * وحید محمدی

1397

حضرت علی(ع)، مدح و شهادت -(سرمایه عشق علی آب حیات است..) سرمایه ی عشق علی آب حیات است
تنها علی، تنها علی راه نجات است

ذات علی همسایه ی عرش برین است
مولای ما تنها امیرالمؤمنین است

شکر خدا حب علی در ریشه ی ماست
نام علی در سینه و اندیشه ی ماست

هر کس علی دارد چه غم دارد؟ ندارد
حب علی دارد چه کم دارد؟ ندارد

ما با علی و یا علی ها قد کشیدیم
دل از ولای هر که غیر از او بریدیم

خاک نجف دنیای ما را زیر و رو کرد
ایوان او دل های ما را زیر و رو کرد

بین الطلوعین حرم آبادمان کرد
یعنی خدا بین حرم آبادمان کرد

جن و ملک فرمانبر درگاه اویند
عالم غلامِ قنبر درگاه اویند

با اینکه این آقا امیرالمؤمنین بود
اما غذایش لقمه ای نان جوین بود

از مکنت دنیا علی چیزی نمی خواست
جز خنده ی زهرا، علی چیزی نمی خواست

این دلخوشی را زود از مولا گرفتند
این خنده را هم از لب زهرا گرفتند

هیزم رسید و آتشی بالا گرفت و
آتش به جان چادر زهرا گرفت و

آتش به جان دختر پیغمبر افتاد
در سوخت، در افتاد، پشتش مادر افتاد

او را زدند و پیش چشم حیدر افتاد
هفتاد و اندی روز بین بستر افتاد

مولای ما را با همان مسمار کشتند
او را میان آن در و دیوار کشتند

خونی که در دل داشت بیرون ریخت امشب
غم ریخت دنیا باز هم در کام زینب ...

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 03:00
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

ضربت خوردن مولاعلی(ع) -(ای تیغ همیشه بی خبر می آیی...) * علی زمانیان

1227
1

ضربت خوردن مولاعلی(ع) -(ای تیغ همیشه بی خبر می آیی...) اى تيغ هميشه بى خبر مى آيى
يك روز به شكل ميخ در مى آيى
امروز تو شمشيرى و فردا قطعا
درقالب يك تير سه پر مى آيى
*

يك مرتبه كم شتاب باشى خوب است
با قاعده با حساب باشى خوب است
فكر دل فاطمه نبودى اما
فكر جگر رباب باشى خوب است
*

اى تيغ همين قَدَر نمى فهمى نه
فرق پدر و پسر نمى فهمى نه
آن روز چه قدر گريه كردم گفتم
زن آمده پشت در،نمى فهمى نه؟
*

ماندم كه چرا تو با غضب مى رفتى
اين گونه سوى شاه عرب مى رفتى
آن روز كه ميخ بودى اما اى كاش
از پشت در خانه عقب مى رفتى

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 03:04
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه و توسل ویژه شهادت امیرالمؤمنین(ع) به نفس سیدمجید بنی فاطمه -(موهام رو شونه کنید...) *

488

روضه و توسل ویژه شهادت امیرالمؤمنین(ع) به نفس سیدمجید بنی فاطمه -(موهام رو شونه کنید...) چنان به فرق علی زد،دیدن علی رو زمین افتاد،ریختن تو محراب علی رو بغل گرفتن...
زمین و زمان میگفت: نزن، دلِ علی میگفت: بزن، تو مجلس یزید زینب نگاه کرد سر بریده رو،اونجا هم زینب بلند بلند میگفت: نزن..*

نزن ظالم، حسین مادر ندارد

*آقازاده های امیرالمؤمنین زیر بغل های بابارو گرفتن،آوردن تا دَمِ خونه،فرق شکافته،رمق دیگه تو پاهایِ علی نمونده،همچین که اومد در بزنه یک نگاه کرد گفت: حسن جان!.بله بابا!. اگه میشه اول خوب خون هارو از صورتِ من کنار بزن، دختر بابایی است، طاقت نداره صورتِ بابارو خونی ببینه...
علی جان!صورتت خونی بود،مراقب بودی دخترت اینجور نبینه شمارو...
اینقدر گفت:عمه! من بابام رو میخوام، سر بُریده رو براش آوُردن...*

موهام رو شونه کنید
داره میاد بابام

میاد من و ببره
میدونه چقدر تنهام

بیا که خسته شدم بابا
فقط تو رو میخوام

نیومدی بال و پرم سوخت
تو کوچه ها مویِ سرم سوخت

اینقده دل تنگِ تو بودم
برام دلِ اهلِ حرم سوخت

دردای من دوا نمیشه
چشای بسته وا نمیشه

عمه برام غذا آوُرده
اما اینا برام بابا نمیشه

شب تا سحر، خدا خدا میکنم
با گریه بابام و صدا میکنم...

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 03:30
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شمشیر از اهل عبادت خورد حیدر * مرضیه عاطفی

548
2

شمشیر از اهل عبادت خورد حیدر شمشیر از اهل عبادت خورد حیدر
بر ساحتش تیرِ جهالت خورد حیدر

از کینه های کهنه آخر جان به لب شد
صد پشت پا، جای محبت خورد حیدر

خاری به چشمش بود! عمری خون دل ها
از دست قومی بی لیاقت خورد حیدر

بیعت گرفتند و ضررها کرد اسلام
با جهلِ یک عده خسارت خورد حیدر

یک ضربۂ کاری فرود آمد به فرقش
یک ضربۂ کاری به شدت خورد حیدر

در رکعت دوم به عشقِ رستگاری
غرقِ به خون رزقِ شهادت خورد حیدر

زخمی عمیق افتاد بر پهنای تاریخ
این زخم ِ بد را از حسادت خورد حیدر

والله ارکانِ هدایت منهدم شد
تا در دل محراب ضربت خورد حیدر

دیگر همان یک ظرف شیرِ مختصر را
با دست لرزان و به زحمت خورد حیدر!

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 14:21
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

سبک شور امیرالمؤمنین(ع)، بسیار زیبا، شعری با 22 روایت -(أنت اصغر من الله...) * طاها تحقیقی

1206
5

سبک شور امیرالمؤمنین(ع)، بسیار زیبا، شعری با 22 روایت -(أنت اصغر من الله...) بند اول:

أنْتَ أصغرْ مِنَ اللهْ سَنَتَیْن
دو سال جوان تر از ایزد هستی
یا علی ممسوسٌ فی ذاتِ الله
فانیِ خالقِ سرمد هستی
خدا فرموده در شأنت آقا
علت خلق محمد هستی

دریا ها اگر مرکّب بشوند، اَشجار قلم
باز نتوان زد از فضلِ تو، قلم
یک روز قبل از خلقت در آسمان، در جنبِ خدا
تو بودی که در عرش میزدی قدم

علی ای ناخدا علی
علی وجهِ خدا علی
علی قبله نما علی، علی مولا

علی عالیجناب علی
علی اَجر و ثواب علی
علی ابوتراب علی، علی مولا

اسد الله یا حیدر

بند دوم:

اَنْتَ الْمُؤذنُ الیومُ الآخِرْ
مؤذن روزِ محشر هستی
اَنْتَ سِرُّ اللهِ الْمَخْزُون حیدر
تو رازِ پنهان داور هستی
اَنْتَ القرآنُ الناطق یعنی که
اصلِ قرآنِ پیغمبر هستی

نبی گفته مَثَلت بین عَوام، تا به ابد
کَمَثَلِ قُل هو اللهُ احد
با ایمان از این دنیا میرود، فرموده رسول
هرکس که شیعه ی حیدری شود

علی آب حیات علی
علی حی و ممات علی
علی صوم و صلات علی، علی مولا

علی شور و شعف علی
علی کلِّ هدف علی
علی شاهِ نجف علی، علی مولا

اسد الله یا حیدر

بند سوم:

اَنْتَ امیرالمؤمنین مولا
علم الله و سیدُ الاحراری
سَلونی قَبْلَ اَنْ تَفْقِدونی
یعنی عالم به کلِّ اسراری
گفته به تو پیمغبر در خیبر
لافَرّار و حیدرِ کرّاری

خوانده تو را از ترسش عمر سعد، به این لقب
که تویی فرزندِ قتّال العرب
در تفسیر و وصفت همین بس است، گفته جبرئیل
دیده تو را به چهل جا، در یک شب

علی حق الیقین علی
علی حبل المتین علی
علی یعسوب دین علی، علی مولا

علی امُّ الکتاب علی
علی مستیِ ناب علی
علی جام شراب علی، علی مولا

اسد الله یا حیدر

#شعر: یاحسین(طاها تحقیقی)
#سبک: محمدجوادرودی

1⃣امیرالمؤمنین(ع):أنا أصغر من ربى بسنتين،من دو سال از خداوند کوچکتر هستم،?مستدرک السفینه البحار6/285مصابیح الانوار علامه شبّر 319حدیث171

2⃣قال الله عزوجل:یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک ولولا علی لما خلقتک،ای احمد اگر علی نبود تو را خلق نمیکردیم،?الجنّة العاصمة149

3⃣قال رسول الله(ص):لَوأَنَّ الغِیاضَ أَقلامٌ والبَحْرَ مِدادٌ والجِنَّ حُسّابٌ والإِنسَ كُتّابٌ ما اَحْصَوْا فضائلَ علیِّ بن ابی‌طالب علیه‌السلام،اگر تمام درختان قلم،و دریاها جوهر،و جنیّان حسابگر و آدمیان نویسنده شوند نخواهند توانست فضائل علی بن‌ ابی‌طالب علیه‌السلام را اِحصا و شمارش نمایند،?تذکرة الخواص سبط ابن الجوزی،ص١٣،?کفایة‌الطالب،گنجی،شافعی،ص١٢٤ـ١٢۳

4⃣قالَ إِبْنُ الْعباس:فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ كَانَ الِابْنُ قَبْلَ الْأَبِ قَالَ نَعَمْ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَنِي وَ خَلَقَ عَلِيّاً قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ بِهَذِهِ الْمُدَّةِ،گفتم:ای رسول خدا آیا فرزند قبل از پدر آفریده شده است،فرمودند:بله،همانا خدای تعالی قبل از خلقت آدم در این مدت،من و علی را خلق نمود?بحار الأنوار،جلد‏35،صفحه30-29

5⃣مولا علی(ع):أَنا ذلِکَ الْمُؤَذِّن،من آن مؤذن روز رستاخیز هستم،?کافی ج۱،ص۴٢۶،?شواهد التنزیل ج۱،ص۲۶٧،?کشف الیقین ص٣٨۴،?بحارالانوار ج۵۲، ص۴٨،?نور الثقلین ج۲،ص۱۷۴،?تفسیر الصافی ج۲،ص۱۹۸

6⃣قال امیرالمؤمنين(ع):أنا سِرُّ اللَّهِ الْمَخْزُون، منم راز پنهان شده خدا،?مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیرالمؤمنین،برسی،ص165-166

7⃣قال رسول الله(ص):ﯾﺎ ﻋَﻠُﯽ!ﻣَﺜَﻠُﮏَ ﻓِﯽ ﺍﻟﻨﺎﺱ ﮐَﻤﺜﻞ ﺳُﻮﺭﺓ ِﻗُﻞ ﻫُﻮَ ﺍﻟﻠﻪُ ﺍَﺣَﺪ،ﻋﻠﯽ ﺟﺎﻥ ﻣَﺜَﻞِ ﺗﻮ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺜﻞ ﺳﻮﺭﻩ ﻗﻞ ﻫﻮ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺣﺪ ﺍﺳﺖ،?ﺑﺤﺎﺭ ﺍﻻﻧﻮﺍﺭ ﺝ۳۹،ﺹ۲۷۰ ﻭ ﺝ۲۷،ﺹ۹۴،?ﺗﺄﻭﯾﻞ ﺍﻵﯾﺎﺕﺝ۲،ﺹ۸۶۰،?ﻣﺤﺎﺳﻦ ﺹ ۱۵۳،ﺝ۷۷،?ﮐﺸﻒ ﺍﻟﯿﻘﯿﻦ ﺹ۲۹۷،ﻣﺒﺤﺚ۱۵،?ﯾﻨﺎﺑﯿﻊ ﺍﻟﻤﻮﺩﺓﺝ1،ﺹ۳۷۶

8⃣قال رسول الله(ص):مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مُؤْمِناً مُسْتَکمِلَ الْإِیمَانِ،هر کس با محبت آل محمد از دنیا برود،با ایمان کامل از دنیا رفته است،?بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج 23 ص233

9⃣قال رسول الله(ص):علیٌ كَرَّاراً غَيْرَ فَرَّارٍ لَا يَرْجِعُ حَتَّى يَفْتَحَ اللَّه‏ ُعَلَى يَدَيْه‏،علی بدون پيروزي و فتح قلعه خيبر بر نمي ‏گردد،?الكافي،كلينى،محمد بن يعقوب بن اسحاق‏،محقق/مصحح:غفارى،على اكبر،آخوندى،محمد،دار الكتب الاسلامية،چاپ:چهارم،ج ‏8،ص351

0⃣1⃣قال عمر بن سعد:علیٌ ابن قتال العرب،علی پسر کشنده عرب است،?استبحارالانوارج۴۵ص۵۰،مناقب ابن شهر آشوب ج۴ص۱۱۰ مقتل الحسین مقرم ص۳۴۶

1⃣1⃣وقد كان مولانا عليّ حضر عند أربعين رجلاً في ليلة واحدة عند الإفطار، ويستوي في ذلك حياتهم ومماتهم،همانا امیر المؤمنین(ع)در یک شب و یک زمان نزد چهل نفر افطار کرده بود،?رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار 1/26(نعمت الله جزائری)

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:41
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه و شورمقتلی شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، شب ضربت خوردن مولاعلی(ع) -(آسمون، همدم اشکای نگاه...) * علی مهدوی نسب

382

زمینه و شورمقتلی شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، شب ضربت خوردن مولاعلی(ع) -(آسمون، همدم اشکای نگاه...) آسمون ،همدم اشکای نگاه
داره از پیش تو میره دیگه ماه
بسمه این همه تلخی چشیدم
دردامو عمریه گفتم به یه چاه

موهامو ببین سپیده
وقت رفتنم رسیده
ببین از غم فراق ِ
فاطمه قدم خمیده

یادم نرفته
بین آتیش شد گرفتار
دیدم زمین خورد
در میون درب و دیوار

یادم نرفته
کوچه و آزار زهرا
از کینه ،اعدا
اونو زدند ،بی محابا

مظلوم علی جان....

دیگه پایان رسیده صبر و رضا
میرم حالا سوی تقدیر خدا
دل من خون شده وقتی می بینم
سدّ راهم شده اند مرغابیا

می بینن که بی قرارم
میدونن تمومه کارم
عدو تو مسجد نشسته
با تیغش به انتظارم

در بین‌ محراب
با ضربه ی تیغ دشمن
وقت سجودم
می باره خون از سر من

میشکافه رأسم
با شمشیر خصم ملعون
موی سپیدم
با خون سر میشه گلگون

مظلوم علی جان.....

میدونم ای حسنم توی سینه
داری داغی که همش آتشینه
یه جوری من رو به خونه ببرید
که سر زخمیمو زینب نبینه

نمیخوام ببینه زینب
که جونم رسیده بر لب
ولی کربلا می بینه
تنی رو به زیر مرکب

در بین‌ گودال
بدنی افتاده بی سر
چل نعل تازه
می کنند یاسش رو پرپر

در زیر آفتاب
بدنش بی سایبونه
میگه حسین جان
میخوره هی تازیونه

مظلومه زینب....

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:51
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه و توسل جانسوز ویژه شهادت امیرالمؤمنین(ع)و شب نوزدهم به نفس سیدرضا نریمانی -(فرق مرا تو طاقت دیدن نداشتی...) *

772

روضه و توسل جانسوز ویژه شهادت امیرالمؤمنین(ع)و شب نوزدهم به نفس سیدرضا نریمانی -(فرق مرا تو طاقت دیدن نداشتی...) *امشب اصلاً درِخونۀ حضرت زهرا نمی خواستم برم ،ولی معنایِ شبِ قدرِ،فرمود: میخوای شب قدر رو درک کنی؟ رجوع کن به فاطمه ،شب قدر رو میخوای درک کنی رجوع کن به فاطمه،معنای شبِ قدر...

به خدا رفقا خیلی شماخصوصی هستین ،روضۀ مَحرَمِ کسی رو خوندن، به هرکسی اجازه نمیدن ورود کنه، به شما اجازه دادن حرف بزنی و روضه بخونی...
کسی حق نداشت نامِ حضرت زینب سلام الله علیهارو پیش امیرالمؤمنین ببره،کسی اجازه نداشت پیش امیرالمؤمنین بگه: زینب!
یهو تو عرش صدا پیچید، دلِ زینب بهم ریخت، توخونه نشسته بود،چی شده امشب؟ بابام چِش بود؟هی از اتاق بابام میزد بیرون،توی حیاط میچرخید، هی بابام به آسمون نگاه میکرد،زیر لب می گفت:" إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون "دارم میام فاطمه جان ،تا سحر بی بی زینب بیداربود، دلش شور میزد، نمی تونست بخوابِ، دخترِ دیگه ،نمیدونم کیاحرف من رو میفهمن، دختر دارها میفهمن،سحر که شد در آسمان ها، درعرش صدایی پیچید،آخ کاش یکی دَرِ گوشِ زینب رو میگرفت ،"یا اَهلِ العالم! قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَى"
زینب،پاشد،بهم ریخت ،حسنم !داداش! پاشو ببین چی میگن اینا،میگن بابامون رو کشتن، امام حسن پاشد،مضطر،پاش رو گذاشت تو مسجد، دید عجب غوغایی است، امیرالمؤمنین فرمود:حسن جان! من رو رهاکن، نماز رو بخون ،امام حسن نمیدونم این نماز رو چه جور خونده،امیرالمؤمنین از هوش رفت، امام حسن شروع کرد اشک بریزه، دید اشکا ریخت رویِ صورت مولا، مولا به هوش اومد،حسن جان! نبینم گریه کنی، با حسین،دوتایی زیر بغل های علی رو گرفتن،نه نه، بذار برم مدینه برمیگردم ،دوباره اینجاحسن عصاشد،دوباره اینجا حسن زیرِ یک بغل روگرفت یه بار هم تو کوچه زیربغل مادر رو گرفت،همچین که زیربغل های مولا روگرفتن،تا درخونه، دوتایی با ابی عبدالله، همچین که دمِ درخونه رسیدن ،حالامیخوام روضه بخونم، صدازد:حسن جان!حسین جان! زیر بغل هام رو رها کنید،میخوام باپاهای خودم بیام توخونه،آقانمیشه !خیلی خون ازشما رفته، طاقت ندارین، نمیتونید رو پا بایستین ،نه! الان توخونه دخترم منتظرِ منِ، نمیخوام فرق خونیِ من رو ببینه...

فرق مرا تو طاقت دیدن نداشتی
هجده سَرِ بریده ببینی چه میکنی؟
اینجا همه به گریۀ تو،گریه میکنن
خنده به اشکِ دیده ببینی، چه میکنی؟

اومد تو گودال،نیزه هارو کنار زد
اماحسینُ نشناخت
خودش رو رویِ جسمِ
حسینِ بی سر انداخت

با گریه بوسه میزد
رگ های حَنجرش رو
میشنید با آه و زاری
صدایِ مادرش رو

با لب تشنه کُشتنت
غریب گیر آوردنت
رحمی نکردن به تنت
غریب گیر آوردنت
غارت شده پیراهنت
غریب گیر آوردنت

خودم دیدم که، یکی زره
یکی هم عَباتُ در میاوُرد
یه نانجیبی آمد
پیرهنِ پاره اتُ بُرد

یه صحنه بین گودال
این قدخمیده رو کشت
دیدم که باخودش برد
انگشتر رو با انگشت

تو رو با نیزه میزدن
حسین من،حسین من
ای کشتۀ صدپاره تن
حسین من،حسین من
برات نذاشتن یه کفن
حسین من،حسین من

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:57
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه و توسل ویژه شهادت امیرالمؤمنین(ع)، به نفس حاج محمد طاهری -(ای تیغ همیشه بی خبر می آیی...) *

690

روضه و توسل ویژه شهادت امیرالمؤمنین(ع)، به نفس حاج محمد طاهری -(ای تیغ همیشه بی خبر می آیی...) طرف اومد بره دید آقا امیرالمومنین سفرش پهنه، گفت آقا مهمون نمیخوای؟!
حضرت فرمود تو نمیتونی از غذای من بخوری گفت چرا نمیتونم شما میخوری من نمیتونم!
تا اومد دندون به این نون بزنه انگار میخواست دندونش بشکنه گفت: آقا این چه نونیه؟ حضرت فرمود من که گفتم تو نمیتونی بخوری اما دست خالی نمیری الان معرفیت میکنم یه جاسفرش پهنه همه چی سرسفرش هست برو اونجا دست خالی نمیری، نشونی داد رفت نشست سر سفره امام حسن .. آقا دید یه لقمه میخوره یه لقمه کنار میزاره" گفت عزیزم میخوای ببری ببر برا چی کنار میزاری؟!

گفت تو راه میومدم یه آقایی یه نونی داشت میخورد نزدیک بود دندونم بشکنه میخوام برای اون ببرم .. حضرت شروع کرد به گریه کردن گفت سفره برای اون آقاست ..

الهی بمیرم امشب خونه دخترش بود، یه خورده نمک آورد شیر آورد حضرت فرمود دخترم کی دیدی بابات با دو جور غذا افطار کنه؟! میگه اومدم گفتم خوب حالا بابا ناراحت میشه، ظرف نمکُ برداشتم فرمود نه بزار نمک باشه شیرُ بردار ببر انگار آقا میدونه بچه یتیما شیرمیارن چند روز غذاش فقط شیره ..
میگه دیدم بابا افطار کرد،اومد تو صحن خانه هی نگاه به آسمون ها میکنه، هی صدامیرنه: انا الله واناالیه راجعون ..

گفت بابا یه شب مهمون دخترت شدی دلم وخون کردی چرا انقدر آیه استرجا میخونی بابا .. صدا زد دخترم دیگه وقتشه خیلی وقته منتظر یه همچین لحظه ای ام .. دلم برای مادرت خیلی تنگ شده ..

حیوانات سر راهشُ گرفتن، مرغابی ها هی میومدن عبایِ آقا رو میکشیدن، خیلی عجیبه والله آقایی که سفارش مرغابی ها رو کرد به دخترش سفارش مارونمیکنه؟!..
از‌ آبُ غذاشون گفت یادت نره دخترم دوباره اومد جلو در، قلاب در جلوی آقا رو گرفته اشیا همه میخوان یه کاری کنن مولا نره به سمت مسجد ..
آخ بمیرم‌ .. هرجوری بود خودشُ رسوند مسجد بالایِ ماذنه رفت اذانُ گفت خود حضرت اومد قاتلُ بیدار کرد فرمود: اینطوری که خوابیدی خوابِ شیاطینِ ..

الهی بمیرم عجب نمازی خوند .. هنوز اونایی میرن محراب مسجد کوفه کآن آخرین نماز علی رو میفهمن روح اون نمازِ آخر مولا هنوز تو مسجد کوفه هست، چنان نانجیب ابن ملجم ملعون با شمشیر بر فرقش .. گفت:

ای تیغ همیشه بی خبر می آیی
یک روز به شکل میخ در می آیی
امروز تو شمشیری و فردا قطعاً
در قالب یک تیر سه پر می آیی

یک مرتبه کم شتاب باشی خوب است
با قاعده با حساب باشی خوب است
فکر دل فاطمه نبودی اما
فکر جگر رباب باشی خوب است

ناگهان دریای خون محرابُ منبر را گرفت
جوی خون سرچشمه ساقی کوثر را گرفت
تیغ آن ملعون به یک ضربت دو جا آمد فرود
هم علی جان داد هم جان پیمبر را گرفت
یک برادر سر به روی سینه بابا گذاشت
یک برادر نیز بر زانوی خود سر را گرفت
جامعه بعد از امیرالمومنین گمراه شد
چون خدا از مردم ناشکر رهبر را گرفت

حضرت سر داخل چاه می کرد میگفت خدا اینا لیاقت علیُ ندارن .. علیُ از این مردم بگیر .. هرکی لایقشونِ بر اینا حکومت بکنه .. برو تاریخُ بخون ببین بعد علی چه کسی حاکم شد .. همون که تو کوچه شمشیر به بازوی فاطمه زد تا مغیر اومد کوفه زینب گفت داداش بیا از این کوفه بریم .. حسن جان من دیگه اینجا نمیمونم ..

جامعه بعد امیرالمومنین گمراه شد
چون خدا از مردم ناشکر رهبر را گرفت
وقت رفتن سوی مسجد میخ در مانع نبود
دست زهرا بود آنکه شال حیدر را گرفت

دست زهرا تا قیامت حافظ جان علیست
مثل وقتی که میانِ شعله ها در را گرفت ..

*میخوام بااین یه بیت روضه مُ بخونم:*

تکیه ی زینب نباید متکی باشد به غیر
پس نباید بازوان این دلاور را گرفت

تا جلوی درخونه یه طرف زیر بغلشُ امام حسن گرفته، یه طرف ابی عبدالله.. اما تا در خونه رسیدن حضرت فرمود زیر بغل هامُ رها کنید .. چرا باباجان؟!

فرمود نمیخوام زینب منو با این حال ببینه .. فکر نکنی فقط علی به فکر دل زینب بود! مادرش زهرا هم وقتی تو بستر بود همین امیرالمومنین کنار بستر نشسته بود داشت گریه میکرد، عرضه داشت علی جان نمیگم گریه نکن گریه کن اما نگاهت به در باشه زینبم نیاد تورو با این حال نبینه ‌‌.. همه مراعات دل زینبُ کردن .. بعضی ها نوشتن پاره های جگرش داخل تشت بود تا صدای پای خواهر شنید فرمود ببرید خواهر نبینه ..
همه میدونستن این خواهر چی قراره ببینه همه منتظر این لحظه بودن ، همه دل نگران این لحظه بودن، یه لحظه اومد بالای گودال نگاه کرد:
والشِمرُ جالس علی صَدرِک ..

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 21:47
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(تیغی که بین سجده شکسته سر مرا...) * عماد بهرامی

668
1

شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(تیغی که بین سجده شکسته سر مرا...) تیغی که بین سجده شکسته سر مرا
قبلا غلاف آن کمرم را شکسته بود...

  • یکشنبه
  • 12
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:29
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 رضا قاسمی

واحد بسیار دلنشین شهادت امام علی(ع)، حاج محمود کریمی -(بغض بابا وسط سفره افطار شکست...) * رضا قاسمی

562

واحد بسیار دلنشین شهادت امام علی(ع)، حاج محمود کریمی -(بغض بابا وسط سفره افطار شکست...) بغض بابا وسط سفره افطار شکست

هی فرو خورد فرو خورد و به هر بار شکست

حفظ ظاهر به خدا سخت تر از هر کاریست

چهره پیر پدر پای همین کار شکست

اشک میریخت به یاد همه خاطره هاش

هق هقش زیر همین بارش رگبار شکست

استخوانی به گلو داشت ز داغ زهرا

بین چشمان ترش پیکر یک خار شکست

دخترش مستمع روضه مسکوتش شد

روضه خوان پای همین روضه اش انگار شکست

زیر لب گفت که فریاد از آن شهری که

دل من را وسط کوچه و بازار شکست

همسرم یک تنه شد حامی مظلومی من

وای از آن لحظه که بازوی طرفدار شکست

بدترین خلق خدا آمد و یک سیلی زد

آه از شدت ضربه در و دیوار شکست

داشت همراه خودش فاطمه بار شیشه

سنگ پرتاب شد و آخرش آن بار شکست

روضه فاطمه آمد به میان کوه خمید

زیر این بار قد حیدر کرار شکست

  • یکشنبه
  • 12
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:41
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه بسیار دلنشین شهادت امام علی(ع)، حاج محمدرضا طاهری -(باور هیچکی نمیشه علی میون بستره..) *

903
0

روضه بسیار دلنشین شهادت امام علی(ع)، حاج محمدرضا طاهری -(باور هیچکی نمیشه علی میون بستره..) باور هیچ کسی نمیشه علی میون بستره

این شیرمرد بی رمق سردار بدر و خیبره

چقدر میلرزه دست و پاش این ناله های آخره

چشماشو بسته از دم میسوزه و میسازه

با اینکه رو به قبله است غرق راز و نیازه

از فرقش با نفس هاش، میریزه خون تازه

آقام آقام علی جان....

تو بستر افتاده علی، یاد مدینه میکنه

یاد یه دنیا خاطره تو شهر کینه میکنه

یاد همون لاله های رو زخم سینه میکنه...

افتاده یاد زهرا، وقتی تابوتشو ساخت

افتاده یاد کوچه تا خودش رو علی باخت

کی دیده که عباشو، به روی زهرا انداخت

آقام آقام علی جان....

  • یکشنبه
  • 12
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:00
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه جانسوز امیرالمؤمنین(ع)، شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، حاج منصور ارضی -(نون و نمک بخور ولی...) *

1953

روضه جانسوز امیرالمؤمنین(ع)، شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، حاج منصور ارضی -(نون و نمک بخور ولی...) ای آقا جونم، امشب کجا قرآن به سر می گیری؟آیا تو کوفه هستی ، کربلا هستی ، شنیدید ، وقتی همه رو صدا کرد بالای معزنه قرار گرفت ، مناجات کرد ،بعد موقع اذان صبح شد ، الله اکبر ... صداشو همه مردم کوفه شنیدن ، "به امام حسین آگه به اعتقاد خود من و تو باشه ، امشبم شما ها صداشو شنیدید اومدید اینجا" وقتی اومد به نماز ایستاد ، همچین که به سجده رفت ، شنیدید کاری کرد نانجیب ، ابن ملجم صدای همه عالمیان ، سماوات ، عرضی بلند شد ، با جبرییل ناله زدن ... الله اکبر ؛ وقتی صدای امیرالمؤمنین بعد از ضربه بلند شد "فزت و رب الکعبه" قربون تو آقای غریبم ، یه وقت صدای جبرئیل میان زمین و آسمان بلند شد ، صدا زد به خدا علی رو کشتن ، این صدا رو زینب شنید ، حسنین شنیدن ، به سرعت دو تا آقازاده ها سمت مسجد ، وقتی رسیدن دیدن محراب مسجد پر از خونه ... ای علی علی علی ..."

نون و نمک بخور ولی به زخم من نمک نزن2
یه شب که مهمون منی،حرف سفر به من
شبیه مادرم شدی،تو نیمه جونم می کنی
سلام میدی به مادرم،دل نگرونم می کنی
دل تو بی قرار زهراست ...
همش دلت کنار زهراست ...
چشام به چشمات گره خورده
چشات به انتظار زهراست
بابا بابا بابا بابایی ...
بابا بابا بابا بابای تنها ...
امون ازین رفتن تو ...
امون ز برگشتن تو ...
میخ در التماس می کرد ...
بابا ، به پیراهن تو ...
صحبت میخ در شدو
بازم دلم شد پر غم
بیا بیا ،به یاد مادرم
روضه بخونیم برا هم
( یادم نرفته مادر افتاد
شاخه ی یاس پرپر افتاد
دیدم که زانو هات میلرزید
تا روی مادرم ، در افتاد ) 2

با گریه ایستاد دوباره نگاهش کرد
تسبیح را به دست گرفت و دعاش کرد
گیسو کشید دخترش ، اما چه فایده
زینب به جای فاطمه خیلی تلاش کرد ...
شمشیر تا میان دو ابروی صورتش
طوری نشسته بود نمی شد جدا کرد
ای روزگار،ای روزگار،آخر علی را زمین زدن
باید ازین به بعد جگر را فداش کرد
وقت وصال بود دوباره خضاب کرد
وقت خضاب خون سرش را حناش کرد
*عرضم و تمام و التماس دعا بچه ها داخل گلیمی بابا رو جمع کردن ، با سر غرق خون آوردن سمت خانه ، چند قدمی خانه گفت بچه ها بزارید خودم با پای خودم بیام ... آگه زینب منو با این حال ببینه ، میمیره ... دختر طاقت نداره سر خونی بابا رو ببینه ، میخوام بگم علی جان کجا بودی بالا تل زینبیه ، والشمر جالس علی صدره ... "
می گفت خواهرش دم گودال قتلگاه
این روبه قبله این همه نیزه زدن نداشت ...

  • یکشنبه
  • 12
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:27
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 موسی  علیمرادی

شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(با کوله بار نان، شب آخر قیام کرد...) * موسی علیمرادی

465

شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(با کوله بار نان، شب آخر قیام کرد...) با کوله بار نان , شبِ آخر قیام کرد
مردی که هرچه داشت به کف وقف عام کرد

یک در میان جواب سلامش نمی رسید
آن که خدا به هر قدم او سلام کرد

هم جود کرد و هم به خودش ناسزا شنید
او باز هم مقا بلشان احترام کرد

از غربتش به قول خودش بس , که روزگار
با مرتضی معاویه را هم کلام کرد

بر دوش اوست چرخش دنیا ولی بر آن
طفلی نشست وحس نشستن به بام کرد

بعد از نماز نافله شب بلند شد
سمت مدینه فاطمه اش را سلام کرد

با این سلام روضه آخر شروع شد
با خاکهای چادر زهرا تمام کرد

غمگین ترین امیر , الهی که بشکند
دستی که خنده را به لب تو حرام کرد

هفت آسمان به جوش خروش آمده مرو
آن را علی به گوشه ای از چشم رام کرد

جای صلات ماذنه باصوت مرتضی
حی العزای علی را پیام کرد

بیدار کرد قاتل خود را که حاضرم…
با شوق خویش خون خودش را به جام کرد

تا ضربه خورد عالم آدم به سر زدند
در عرش و فرش گریه خواص و عوام کرد

تا ضربه خورد خنده به لبهای او نشست
گویا به زهر تیغ عسل را به کام کرد

دستی به روی دوش حسن تا به خانه اش
هر کوچه را به خون سرش سرخ فام کرد

درخانه زینب است رهایم دگر کنید
آری رعایت دل او را امام کرد

زهراست کعبه و حجرش زینب است و بس
روی جبین دختر خود استلام کرد

آری رعایت دل زینب سفارش است
وای از دمی که بنت علی رو به شام کرد

ان دختری که سایه او هم ندیدنی است
چشمان بد به دور و برش ازدحام کرد

یک بی حیا که دید کنیزی نمی برد
ازآل مرتضی طلب یک غلام کرد

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:24
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زمزمه حضرت زینب(س)، در فراق پدر -(ای پدر آرام جانم..) * اسماعیل تقوایی

2680
5

زمزمه حضرت زینب(س)، در فراق پدر -(ای پدر آرام جانم..) ای پدر آرام جانم
بعد تو من در فغانم
قامت زینب ز فراق توخمیده
دختر تو درد یتیمان چشیده
ای پدرم،ای پدرم،ای پدر جان۲
____________
شد برایم داغ مادر
تازه با داغ تو حیدر
ام مصائب شده ام بعد تو بابا
با غم هجران تو کردم مدارا
ای پدرم...
_________
ای تو بابای یتیمان
کودکانت زار وگریان
پشت در خانه ی تو جمله عزادار
باورشان نیست که رفتی سوی دادار
ای پدرم.....
______________
ترک کوفه می کنم من
چون نباشد جای ماندن
بعد تو این کوفه ندارد صفایی
از همه ی شهر رسد بوی جدایی
ای پدرم ای پدرم.....

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:30
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امیرالمؤمنین(ع)، مدح و شهادت -(ای غربت مجسم تاریخ یاعلی..!) * کمیل کاشانی

698

امیرالمؤمنین(ع)، مدح و شهادت -(ای غربت مجسم تاریخ یاعلی..!) ای غربت مجسم تاریخ یا علی
دلبسته ی ولای توام مرتضی علی

غیر از خدایی اش که نداده به کس تویی
آئینه ی تمام نمای خدا علی

چون اسم اعظم است ، گره باز می کند
هر وقت بشکفد به لبم ذکر یا علی

ساقی تویی و کوثر تو مهر فاطمه است
شد جرعه نوش جام تو آب بقا علی

تا از تو کسب نور کند در مدار چرخ
خورشید با تو گفته سخن بارها علی

خلقت به یمن مقدم تو آبرو گرفت
ای دست شسته از همه ی ماسوا علی

از مشرق نگاه تو خورشید می دمد
مهتاب بر فروغ تو باشد گدا علی

کعبه طواف دور مقام تو می کند
دارد صفا به کوی تو سعی صفا علی

مدیون ذوالفقار تو باشد حیات دین
گل کرده در بهار تو باغ دعا علی

با ناله های نیمه شبت همنواست چاه
فهمیده طعم اشک تو را نخل ها علی

اشک تو طعم غربت دیرینه می دهد
دردی که غیر صبر ندارد دوا علی

سوگند بر تو مادر گیتی سترون است
تا آورد دوباره مثال تو را علی

در کوچه ها سلام تو مانده است بی جواب
دنیا نداشت با تو زمانی وفا علی

بیچاره روزگار که نشناخت قدر تو
فرق تو را شکافت به تیغ جفا علی

وقتی گشود فرق تو آغوش پیش تیغ
لبخند زد به روی تو خیر النسا علی

یعنی ببین که بی تو بهشت است بی صفا
پایان گرفت فرصت هجران بیا علی

عین اللهی و چشم زمان بیقرار توست
آیا شود کنی نظری سوی ما علی

همچون "کمیل" هرکه شود پایبست تو
با رمز و راز عشق شود آشنا علی

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 03:51
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

سبک واحد سنگین شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(اول مظلوم عالم تو...) * طاها تحقیقی

580

سبک واحد سنگین شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(اول مظلوم عالم تو...) بند اول:

اول
مظلوم عالم تو
سرور آدم تو
حیدر تویی بالانشین

دادی
به شیعه تو عزت
وجود تو برکت
حیدر امیرالمومنین

ای که تویی مقتدای دلم
ای صفای دلم
شد نوای دلم
یا حیدر

از بچگی یاد داده مادرم
گفته ای پسرم
اسمتو ببرم
یا حیدر

ای شور و حالم علی
رازقِ سالم علی
بگیر آقاجون زیرِ پر و بالم علی

مولا علی یا علی

بند دوم:

دمِ
عیسی بنِ مریم تو
سپرِ خاتم تو
مولا علی یا مرتضی

شاهِ هر دو جهانی تو
نورِ جنانی تو
ای شاه و شیرِ لافتی

تو پناه و یاورِ یتیمی
خیلی تو کریمی
چه قَده رحیمی
یا حیدر

دریای لطف و جود و سخایی
منشاءِ عطایی
تو روحِ دعایی
یا حیدر

باب نجات یا علی
آب حیات یا علی
بخشنده و ساترِ سیئات یا علی

مولا علی یا علی

#یاحسین(طاها تحقیقی)
#امیر_حسین_سلطانی

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:58
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک واحد شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(کو همسر تو...) * رضا ملایی

878

سبک واحد شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(کو همسر تو...) بند اول:

کو همسرِ تو
کو کوثرِ تو
مرحم ببنده به دل و زخم سرِ تو

با یادِ زهرا
تنهای تنها
میسوزی و میسازی با دردای دنیا

سفید شده موهای تو عزیزم عزیزم
زیاد شده غمـای تو عزیزم عزیزم

اگه بری یتیما خون میبارن میبارن
طاقت دوریتو آقا ندارن ندارن

|یا مرتضی یا مرتضی یا حیدر یا حیدر| ‌۳

بند دوم:

فرقت شکسته
شدی تو خسته
انگار یه داغی رو دلت آقا نشسته

حالت خرابه
چشمات پر آبه
خونِ سرت با صورتت آقا خضابه

داری تو غم یک عالمه بمیرم بمیرم
غمگینی واسه فاطمه بمیرم بمیرم

میسوزی توی تاب و تب بمیرم بمیرم
مرگتو میگی زیرِ لب بمیرم بمیرم

|یا مرتضی یا مرتضی یا حیدر یا حیدر| ‌۳

بند سوم:

یادِ علمدار
با چشم خونبار
هستی یادِ لب حسین و یاد بازار

فکر اسیری
تو فکر تیری
که میخوره رو حنجرِ طفل صغیری

به یاد چوب خیزران واویلا واویلا
به یاد تحقیرِ زنان واویلا واویلا

آروم بگیر زینب توون نداره نداره
آروم بگیر زینب امون نداره نداره

|یا مرتضی یا مرتضی یا حیدر یا حیدر|۳

#رضا_ملایی
#یاحسین(طاها تحقیقی)

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 21:02
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد