شهادت امیرالمومنین علی (ع)

مرتب سازی براساس
 عادل لاله چینی

احوال بچه های امیرالمومنین علیه السلام در کنار بستر بابا (کنار بستر مولا است زینب) * عادل لاله چینی

1277

احوال بچه های امیرالمومنین علیه السلام در کنار بستر بابا (کنار بستر مولا است زینب) کنار بستر مولا است زینب
ببین قلبش چه پر غوغا است زینب
بگوید جان من بابا نگاهی
که بی تو خسته از دنیا است زینب
*
طبیب آمد سکوتی کرد و بر خواست
حسن را لحظه ای در پشت در خواست
نمی دانم چه گفت آنجا به آقا
که او آمد ز زینب چشم تر خواست
*
یتیمان پشت در گریان حیدر
امید قلبشان درمان حیدر
به دست خود گرفته کاسه شیری
که هرشب بوده اند مهمان حیدر
*
علی آمد به هوش و گفت عباس
حسینش را بدید گفت عباس
عزیزم جان تو جان حسینم
دوچشمش را ببست و گفت عباس
*
حسین افتاده یاد روی مادر
که از آن بستر آید بوی مادر
بزد دستان خود را بر هم و گفت
که بابا می کند رو سوی مادر
(خواندن این شعر به سبک دشتی حال و هوای دیگری دارد)

  • پنج شنبه
  • 25
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 17:55
  • نوشته شده توسط
  • عادل لاله چینی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ی شهادت امیرالمومنین(ع)سبک (به سمت گودال از خیمه دویدم من) * مرتضی محمودپور

1948
-2

نوحه‌ی شهادت امیرالمومنین(ع)سبک (به سمت گودال از خیمه دویدم من) ◾زمزمه‌ی و نوحه‌ی
◾شب نوزدهم

◾بنداول
به سوی مسجد از
خانه دویدم من
سرت ز کین بشکست
دیر رسیدم من
نماز و محرابت
غرقه بخون دیدم
ز غربتت بابا
ناله کشیدم من
واعلیا واعلیا واعلیا واعلیا(۳)

◾بنددوم
بخون سر بابا
دیده‌ام افطارت
به سوز دل گفتم
خدانگهدارت
تازه شده داغ
مادر مظلومه
کجاست تا گردد
باز جلودارت
واعلیا واعلیا واعلیا واعلیا(۳)

◾بندسوم
سرت‌شکسته‌شد و
دلم‌شده‌چاک‌چاک
ببین‌حسینم ز غم
فتاده بر روی خاک
حسن صدایت زند
ز سوز سینه پدر
چونکه رسیده برت
مادرم ای روح پاک
واعلیا واعلیا واعلیا واعلیا(۳)

  • جمعه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 04:08
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 عادل لاله چینی

جای خالی امیرالمومنین علیه السلام در خانه (خدا جای علی در خانه خالی است) * عادل لاله چینی

975
1

جای خالی امیرالمومنین علیه السلام در خانه (خدا جای علی در خانه خالی است) خدا جای علی در خانه خالی است
شمیم عطر او در لانه جاری است
حسین می گفت با زینب که خواهر
پدر هم کشته ی سیلی ثانی است
*
حسن در گوشه ای زانو گرفته
به زیر لب دم یا هو گرفته
برای التیام از داغ بابا
مدد از حضرت بانو گرفته
*
فقیری گوشه ویرانه تنها است
به یاد آن نوازشهای مولا است
دوشب باشدکه مانده بی غذا او
ولی تنها به فکر حال مولا است
*
پس از تشییع چون دیدند او را
سر قبر پدر بردند او را
همانجا یا علی سرداد و جان داد
ملائک نزد حق بردند او را
*
به جنت فاطمه چشم انتظار است
تو گویی غصه دار روزگار است
شنیده تارک حیدر شکسته
پی دیدار مولا بی قرار است
*
پیمبر زیر بازویش گرفته
چرا زهرا ز پهلویش گرفته
ز داغ مرتضی قدش خمیده
چرا از مرتضی رویش گرفته

  • جمعه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 18:43
  • نوشته شده توسط
  • عادل لاله چینی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه شهادت حضرت علی (ع) _رفته زدنیا مرتضی امشب * اسماعیل تقوایی

1043
1

نوحه شهادت حضرت علی (ع) _رفته زدنیا مرتضی امشب رفته ز دنیا مرتضی امشب
کوفه شده ماتمسرا امشب
شیر خدا دیگر شده خاموش
باشد خدا صاحب عزا امشب
واویلتا مولا علی علی مولا ۴
________________________-
هستی زینب بوده بابایش
اما کنون خالی بود جایش
ام المصایب داغ دیگر دید
حسینِ او داده تسلایش
واویلتا.....
_________________________
طفل یتیم کوفه بیدار است
نالان وگریان در غم یار است
خالی بمانده سفره اش امشب
فضای خانه اش چه غمبار است
واویلتا...
_____________________----
ازفزت ورب الکعبه اش پیداست
پایان هجر حیدر وزهراست
درجنت الاعلی به استقبال
ام ابیها همره باباست
واویلتا...
_________________________
لطفی ندارد کوفه بی مولا
طاقت ندارد زینب کبری
بیند ازین پس قتلگاه او
باید رود از کوفه ی بابا
واویلتا....

شعر:اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 21:01
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

میشوم زائر ایوان طلایت شب قدر * مرضیه عاطفی

895
1

میشوم زائر ایوان طلایت شب قدر تا نگاهت بشود سهم گدایت شب قدر
میشوم زائر ایوانِ طلایت شب قدر

در خیالاتِ خودم آمده ام سمتِ حرم
تا بخوانم دو سه خط گریه برایت شبِ قدر

چشم را بستم و دادم «به تو از دور سلام»
آمدم در نجف و صحن و سَرایت شبِ قدر

بینوا آمده ام تا به نوایی برسم
دردمندم! برسد کاش دوایت شب قدر

غرقِ عصیانم و گفتی که بگو: یازهرا(س)
فرق دارد به خدا ذکرِ شفایت شبِ قدر

عاشقت هست خدا؛ پس بعلی(ع) العفو...
رو زدم بر کرمت، شاه ولایت! شب قدر

نام تو هست امان نامۂ از دوزخ؛ پس-
شبِ قدرم به فدایت! به فدایت شبِ قدر

چشم در چشم تو گفتم صد و ده بار «ألغوث»
تا که بخشیده شوم بعدِ دعایت شب قدر

غمت افتاده به دل! رفتی و با گریه شده-
مسجد کوفه چه دلتنگِ صدایت شبِ قدر

بیتُ الاحزان شده این خانه! ببین جمع شدند...
بچّه هایت همگی دورِ عبایت شب قدر!

#صلی_الله_علیک_یا_أمیر_المؤمنین
#یاعلی_بن_أبیطالب
#بعلی_ع_إلهی_العفو
#مرضیه_عاطفی

  • شنبه
  • 27
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 19:19
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

نوحه بیست و یکم/ای مسجد کوفه دگر خدانگهدار * محمود اسدی

813

نوحه بیست و یکم/ای مسجد کوفه دگر خدانگهدار ای مسجد کوفه دگر خدانگهدار
محراب و منبر و سحر خدا نگهدار
واویلتا واویلتا آه و واویلا

از گریه هایت زینبم قلبم بپاشد
سپرده ام دور و برت عباسم باشد
واویلتا واویلتا آه و واویلا

گریه نکن اگر که من میروم از حال
گریه هایت را بٍگُذار برای گودال
واویلتا واویلتا آه و واویلا
******
شائق
اللّهم عجّل لولیک الفرج

  • سه شنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 19:43
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب

شهادت امیرالمومنین(ع) -( دوباره اشک غم از گونه ام سرازیر است) * محمد علی بیابانی

1160
1

شهادت امیرالمومنین(ع) -(  دوباره اشک غم از گونه ام سرازیر است) دوباره اشک غم از گونه ام سرازیر است
امام حیِّ من! احیای بی تو دلگیر است

دوباره لیله ی قدر آمد و گمان دارم
مقدر است نیایی؛ فراق تقدیر است

کسی ورق نزند خاطرات هجران را
کتاب بی کسی ام بی نیاز تفسیر است

مبین که دست تمنا به آسمان دارم
هنوز پای دل من به خاک، زنجیر است

گرسنه آمده ام پای سفره ی سحرت
که دیده و دلم از شام بی کسی سیر است

رواست تا که فدایت کنم جوانی را
ز فرط معصیت افسوس که دلم پیر است

برای این شب جمعه مرا به کوفه ببر
چرا که کرب و بلا در نجف زمینگیر است

دلیل مرگ علی نیست ضربه ی شمیر
چرا که قاتل مولا قلاف شمشیر است

  • جمعه
  • 3
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 19:26
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 محمد جواد پرچمی

شهادت امیرالمومنین(ع) -( این مرد که در گوشه بستر نگران است) * محمد جواد پرچمی

899

شهادت امیرالمومنین(ع) -( این مرد که در گوشه بستر نگران است) این مرد که در گوشه بستر نگران است
واللهِ که مظلومترین مرد جهان است

از زندگى پرغم خود سیر شد امشب
خیبر شکن از غصه زمینگیر شد امشب

خورشید دلش خون شده و ماه زمین خورد
سخت است بگویم اسدالله زمین خورد

در بستر مظلومیت آقاى حنین است
این مرد جگر سوخته باباى حسین است

طفلان همه با اشک سرازیر رسیدند
واى از دل زینب همه با شیر رسیدند

واى از دل زینب چه کند زخم سرش را
این پارچه ء خونى و چشمان ترش را

با زحمت علی امر به خیرالعملش کرد
هرطور که شد زینب خود را بغلش کرد

بعض وسط حنجره ها زنده شد امشب
با گریه همه خاطره ها زنده شد امشب

دور و بر بستر همگى مرثیه خواندند
با روضه مادر همگى مرثیه خواندند

از آن در ودیوار علی خاطره دارد
از تیزی مسمار علی خاطره دارد

زردى رخش یاد همان روى کبود است
روى لب او روضه بازوى کبود است

سى سال غمش را اسدالله نگفته
میگفت از آن درد که با چاه نگفته

سخت است که زن با لگد مرد بیفتد
در پیش نگاه همه با درد بیفتد

سخت است به ناموس کسى راه ببندند
سخت است که بر گریه مظلوم بخندند

من مانده به یادم زد و آیینه و ترک خورد
زهرا سر من بود که در کوچه کتک خورد

میخواست که در روضه احساس بماند
رفتند همه، گفت که عباس بماند

هم آینه هم آب سپردم به تو عباس
من زینب بی تاب سپردم به تو عباس

مِن بعد نگاه تو و چشمان عقیله
ساقى حرم جان تو و جان عقیله

در کوفه مبادا بى علمدار بیاید
بى تو نکند بر سر بازار بیاید

سوگند به این خون سر و روى خضابم
دلواپس ناموسم و آن بزم شرابم

  • جمعه
  • 3
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 19:35
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امیرالمومنین(ع) -( شب بود و می رفتند حیدر را بشویند ) * کمیل کاشانی

1029

شهادت امیرالمومنین(ع) -( شب بود و می رفتند حیدر را بشویند ) شب بود و می رفتند حیدر را بشویند
آئینه ی الله اکبر را بشویند

از آسمان آمد کمک ،تنها نمی شد
تا پیکر ساقی کوثر را بشویند

باور نمی کردند ، آیا این علی بود ?
یعنی چگونه روح باور را بشویند

بر مغتسل خوابیده بود آرام و مظلوم
تا بچه ها زخم مکرر را بشویند

پیشانی اش دارد عجب زخم عمیقی
باید کمی آرام تر سر را بشویند

زخم فدک ، داغ مدینه تازه شد وای
انگار می رفتند مادر را بشویند

  • سه شنبه
  • 7
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

واحدشهادت امیرالمومنین -( کوفه از امشب ، میشه عزادار) * امیرحسین سلطانی

700

واحدشهادت امیرالمومنین  -( کوفه از امشب ، میشه عزادار) ?بند اول

کوفه از امشب ، میشه عزادار
به غصه و غم ، میشه گرفتار
زینب از امشب دوباره ، میشه پرستار

امشب دلِ پیغمبر و ، فاطمه خونه
امشب علی هر دم داره ، نوحه میخونه
ذکرِ لبش اِنّا اِلیهِ راجعونه
امون ای دل

امون ای دل ، امون ای دل
از داغِ حیدر ، آه و واویلا

?بند دوم

محراب مسجد ، شده پُر از خون
حال و هواتم ، شده دگرگون
شبیه مادرم شده ، روی تو گلگون

بشکنه دستی که زده ، سرِ تو شمشیر
نگو که از دنیا شدی ، به این زودی سیر
اگه بری بعدت میشه ، دخترِ تو پیر
نرو بابا

نرو بابا نرو بابا
برات بمیره زینب کبری

?بند سوم

بابای خوبم ، تنهام نذار که
حالِ دلِ من ، با غم شریکه
بعده تو دیگه خونمون ، خیلی تاریکه

پاشو بابایی که دارم ، میافتم از حال
نرو بابایی میمیره ، حسین تو گودال
میشه سرِ انگشترش ، دعوا و جنجال
نرو بابا

نرو بابا نرو بابا
برات بمیره زینب کبری

  • چهارشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 محمد مهدی روحی

شهادت حضرت علی -(كوچه هاي كوفه چه دلگيره ) * محمد مهدی روحی

687
1

شهادت حضرت علی  -(كوچه هاي كوفه چه دلگيره ) كوچه هاي كوفه چه دلگيره
دست يتيما كاسه ي شيره
اون آقايي كه نيمه شب مي برد براشون نون و خرما
پهلوون بدر و احد بي رمقه افتاده ازپا
از هوش ميره به هوش مياد هي زير لب ميگه يا زهرا

يا مرتضي 2 خدا نگهدار

عباس و زينب مي زنن بر سر
داره ميگه شهادتين حيدر
راحت ميشه امشب علي از داغ كوچه مدينه
از ياد سيلي و فدك از ماجراي ميخ و سينه
از غمي كه به خاطرش يه عمريه خونه نشينه

يا مرتضي 2 خدا نگهدار

  • دوشنبه
  • 1
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 14:59
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

شهادت حضرت علی(ع) -(پس از سه روز علی راحت از جراحت شد) * محمدرضا محمدی (ناعم)

482

شهادت حضرت علی(ع) -(پس از سه روز علی راحت از جراحت شد) پس از سه روز علی راحت از جراحت شد
دعای نیمه شبش عاقبت اجابت شد

زمین شکست وسماگریه کرد و لرزید
عرش ز داغ مرگ علی،گوییا قیامت شد

رسیده مژدهٔ وصل دوبارهٔ زهــرا
دوباره کام علی،مملو ازحلاوت شد

درآسمان خدا،جبرئیل قرآن خواند
وباز "واقعه" و "هل اتی"تلاوت شد

ملک به سینه زدو آسمان سیه پوشید
ستون عرش خم ازباراین مصیبت شد

عزاگرفت شرافت،برای شاه نجف
دوباره گوشه نشین درجهان،عدالت شد

فقط نه خیل یتیمان به خانه اش رفتند
علی زجملهٔ قدوسیان عیادت شد

نوشت"ناعم"محزون به دیدهٔ پرخون
علی ز زندگی بی بتول راحت شد...

  • سه شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 12:58
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شور حضرت علی (ع) -(شاهنشه غدیر حیدر ابوتراب) * الیاس محمدشاهی

611

شور حضرت علی (ع) -(شاهنشه غدیر حیدر ابوتراب) بند اول

شاهنشه غدیر،حیدر ابوتراب
انت نعم الاَمیر،حیدر ابوتراب
لعنت به هرکه شد منکره ولایتت
ای عشق بینظیر،حیدر ابوتراب

صاحب حکمت رویِ منبره حیدر
فاتحِ قلعه های خیبره حیدر
یعسوب دین قائده غره المحجلین
جن و انس رامولا و رهبره حیدر

طاهر علی،زین منابر علی،اول و آخر علی یا حیدر
مطلق علی،از حق مشتق علی،حق ومع الحق علی یاحیدر

یاحیدر،علی مولا

بند دوم

من اسمه دوا،مولا علی مدد
و ذکره شفا،مولا علی مدد
ساقی کوثر،صاحب ذوالفقار
جلوه گه خدا،مولا علی مدد

اولین خلیفه ی پیمبره مختار
توی جنگا معروفه به قاتل الکفار
کاش یه روزی برای محبت حیدر
سره من برا علی بره به روی دار

جانم علی،جانه جانانم علی،دین و ایمانم علی یاحیدر
سرور علی،رب مصور علی،شیر غضنفر علی یاحیدر

یاحیدر،علی مولا

  • چهارشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:23
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 سیدبشیر حسینی میانجی

شهادت حضرت علی(ع) -(به نخلستان پُر غم چاه هستم) * سیدبشیر حسینی میانجی

621

شهادت حضرت علی(ع) -(به نخلستان پُر غم چاه هستم) به نخلستان پُر غم، چاه هستم
تهي از آبم و پُر آه هستم
دليل اشك مشك چشمم اين است
كه از درد علي آگاه هستم

علي را تا قيامت غمگسارم
شبي بعد از بتول آمد كنارم
بگفت: اي چاه! رفت از دست، يارم
پس از او مونس و همدم ندارم

پس از زهرا شكرها زهر گشتند
ز من شاديّ و خرّم قهر گشتند
من آن شاهم كه در خانه نشستم
رعيّت در ميان شهر گشتند

پس از او برگ احساسات، زرد است
و فصلِ وصلِ مهر و ماه سرد است
چه گويم بر تو اي چاهِ پُر از آه
دلم لبريز از آلام و درد است

پس از زهرا صفا در خانه‌ام نيست
چراغي بر شب كاشانه‌ام نيست
همه شب تا سحر مي‌سوزم از غم
من آن شمعم يكي پروانه‌ام نيست

به چشمانم نيايد خواب، يك شب
خبر دارد ز آهم ماه و كوكب
پس از زهرا انيس خلوت من
حسين است و حسن، كلثوم و زينب

پس از طاها همه بي مهر هستند
كه بيعت با اميري پست بستند
به ياد فاطمه بايد بنالم
دلم را همچو پهلويش شكستند

پس از زهرا هميشه اشكبارم
خزان گرديده گلزار بهارم
اسيرم بر غم و سيرم ز دنيا
همه دم آرزوي مرگ دارم

پس از او امّت طاها عوض شد
همه بي ننگ و بي پروا عوض شد
چو زهرا چشم بست از دار دنيا
به چشمانِ علي دنيا عوض شد

پس از زهراي خود محزونم اي چاه
به لطف و اُنسِ تو مرهونم اي چاه
شنيدي درد دل¬هاي علي را
من از اين دوستي ممنونم اي چاه

  • جمعه
  • 20
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 22:49
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور علی (ع) -(حی لا یموت ، شاه ملکوت) *کربلایی جواد محمدی

1509
7

شور علی (ع) -(حی لا یموت ، شاه ملکوت) حی لا یموت ، شاه ملکوت
موعود خدا ، شان جبروت
مولانا علی مولانا علی مولانا علی (۳بار)

صاحب علم ، مرد با جنم
یا ابوتراب ، شاه مه صنم
مولانا علی مولانا علی مولانا علی (۳بار)

بسم علی حضرت یزدان علی
باطن نورانی قرآن علی
شور علی نور علی جان‌ علی
منکر تو نیست مسلمان علی

بیا به عشق حســن از خواص کن مارا
بیا با ذوالفقــــار خود قصاص کن مارا
بیا بگو که واجب است سجده ی بر تو
بیا بگو که خـــــــدایی خلاص کن مارا

یاحیدر یامولا

بند دوم

شیر لافرار استاد شکار
مرحبا به تو تیغ ذوالفقار
مولانا علی مولانا علی مولانا علی (۳بار)

صاحب لوا شاه مه لقا
شهر نجفت شد قبله ی ما
مولانا علی مولانا علی مولانا علی (۳بار)

روشنی آخر این راه شو
به کوریه آن سه نفر شاه شو
از چه خودت را پنهان کرده ای
رخ‌ بنما و، خود الله شو

یک رشته از عَبای تو سُکان آسمان
خال لب تو نقطه‌ ی پرگار این جهان
بتکان عبا گردو غبار تو معجزس
خاک ره تو سُرمه ی چشمان عارفان

یاحیدر یامولا

  • دوشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 19:41
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور حضرت علی (ع) -(تیغ میزنه علی عمیق میزنه) *کربلایی جواد محمدی

1267
1

شور حضرت علی (ع) -(تیغ میزنه علی عمیق میزنه) تیغ میزنه علی عمیق میزنه
به سرهای دشمن دقیق میزنه
دستمال زردشو میبنده و
ریشه ی کفرو از جا میکنه

یک ضربه میزند شکاف میزند زمین
رحمت بر آن تیغو بر آن بازوان درود
تنها امیر هر دوجهان گشته مرتضی
کوریه چشم دومی و آن زن حسود

علی علی زیبنده علی جنگنده
علی علی یازهرا سرش سربنده
علی علی بخشنده علی برنده
یا فاطمه گفته و خیبر از جا کنده

یاحیدر اسدالله
..........................
بند دوم

عین خدا ، خدا عین علی
چشم خدا، خدا چشم علی
دست خدا،خدا دست علی
نقش خدا، خدا نقش علی

گیرم هزار کعبه خدا خلق می نمود
چنگی به دل نمیزد اگر مرتضی نبود
شایسته است رو به نجف عاشق علی
شب را سحر کند همه در حالت سجود

علی علی معیاری علی احراری
علی علی هَم جنت قسیم الناری
علی علی انصاری علی کراری
علی علی تصویر رخ داداری

یاحیدر اسدالله

  • دوشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:21
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور حضرت علی (ع) -(قسم به رقص شمشیر دو سر) *کربلایی جواد محمدی

1376
4

شور حضرت علی (ع) -(قسم به رقص شمشیر دو سر) قسم به رقص شمشیر دو سر
به آیه های سوره ی کوثر
قسم به نام حضرت زهرا
به زلفِ بَر باد برده‌ی حیدر

قسم به وعده‌ی مَن یَمُت یَرَنی
که ایستاده بمیرم به احترام علی

قتال العربی علی قرص ماه شبی علی
فارس العربی علی خیلی با غضبی علی
مرجع ادبی علی از خدا نصبی

مولانا علی
................................
بند دوم

قسم به انجیل قرآنو تورات
به آیه های نور سماوات
قسم به هاجر مریم و هَوّا
به جان زینب عمه‌ی سادات

ثانیه زهرایی عالمه طوبا
الی الازل الی الابد پرچمت بالا

ذوالفقار علی زینب افتخار علی
اعتبار حسن زینب ابتکار علی
سالار حسین زینب شاهکار علی

مولانا علی

  • سه شنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:38
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

سبک زمینه شب شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(جون من رسید به لبهام...) * وحید کردلو

717

سبک زمینه شب شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(جون من رسید به لبهام...) بنداول

جون من رسید به لبهام
کجایی ای کس و کارم
یادته تو غم و غربت
همیشه بودی کنارم

باتموم خاطراتت
گره خورده شب و روزم
گوشه گوشه، خونه من
داره بوی تو هنوزم

سی ساله که ... هوای خونه دلگیره
مگه صدات یادم میره
می بینی حیدرت پیره

سی ساله که شبای جمعه بارونی
ریخته رو قبر پنهونی
روضه ی چادر خونی

"دیگه کارم تموم نه درمون نه دوایی نه طبیبی
خداحافظ شبای غریبی غریبی غریبی"

بنددوم

بی رمق گوشه ی محراب
توی خون یاد تو بودم
مثله تو به جا میارم
هم رکوع و هم سجودم

نگران من نباشی
اگه شبهام بی تو تاره
بی جای تو روی زخمم
زینبت مرهم میذاره

یاد توام ...
چشام هنوز به دیواره
که دیدن یه گهواره
هوای محسن و داره

یاد توام
یاد روزای غمگینم
وقتی رو خاکا میشینم
چادر خاکی میبینم

"دیگه کارم تموم نه درمون نه دوایی نه طبیبی
خداحافظ شبای غریبی غریبی غریبی"

بندسوم

واسه حال من حسینم
مثه تو دل نگرونه
یادمه سفارشاتو
نباید تشنه بمونه

حالا من موندم و قد
همه عالم بی قراری
شب آخر میگم عباس
زینب و تنها نذاری

صاحب علم... با تو یه تکیه گاهی هست
ینی هنوز سپاهی هست
برا حرم پناهی هست

صاحب علم...
رفتن تو پر از درده
حرمله خیلی نامرده
دوره خیمه ها میگرده

"دیگه کارم تموم نه درمون نه دوایی نه طبیبی
خداحافظ شبای غریبی غریبی غریبی"

  • پنج شنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 00:55
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 مجتبی خرسندی

سبک واحد تند امیرالمؤمنین(ع) -(دل زده ام بر دریا امشب...) * مجتبی خرسندی

857
1

سبک واحد تند امیرالمؤمنین(ع) -(دل زده ام بر دریا امشب...) بند اول
دل زده ام بر دریا امشب از می نابت نوشیدم
ذکر هوهو و حق حق دارم و کفن خود را پوشیدم ۲

باز امشب از ذکر - حق یا علی مدهوشم
من میثم تمارم - دارم بر سر دوشم ۲

از تو انصراف - کفر است
بی تو اعتکاف - کفر است
بی ولایتِ - حیدر
کعبه را طواف - کفر است۲

" حیدر - یاحیدر " ۳

بند دوم
از عشق تو سر می شکنم چون بی پروایم و دیوانه
از کعبه ی بی حیدر باشد بهتر گوشه ی میخانه ۲

از پیمبر خاتم - مستند روایت هست:
"کفر با علی دین و - دین بی علی کفر است"۲

حج بی علی - کفر است
جز علی ولی - کفر است
شک به عصمت - حیدر
بی معطلی - کفر است ۲

" حیدر - یاحیدر " ۳

بند سوم
زاهدی که در ظاهر ما را کافر و مرتد می داند
پس چرا نماز شب خود را به سمت حیدر می خواند؟۲

از نماز و تسبیحم - یاعلی هدف باشد
قبله ی خود کعبه - ایوان نجف باشد ۲

بی علی قیام - کفر است
جز علی امام - کفر است
بر معاند - حیدر
پاسخ سلام - کفر است ۲

" حیدر - یاحیدر " ۳

  • پنج شنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 01:33
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا علی بن ابی طالب(ع) _فرق علی خونین شده با ضرب کینه * اسماعیل تقوایی

622
1

یا علی بن ابی طالب(ع) _فرق علی خونین شده با ضرب کینه فرق علی خونین شده با ضرب کینه
فریاد او رفته زکوفه تا مدینه

تیغ جهالت خورده بر فرق عدالت
عالم کشد آه جگر سوزی زسینه

محراب مسجد پر زخون آن کسی شد
کز بعد پيغمبر ندارد او قرینه

ام المصیبت باز دیده یک مصیبت
گردیده تازه داغ مادر بر حزینه

افتاده بستر، حامی اطفال کوفه
طفل یتیم کوفه نالان وغمینه

فزت ورب الکعبه یعنی بیقرارست
آقای کوفه بهر بانوی مدینه

آن ضربتی که خورد بر پیشانی او
قطع سری در کربلا را شد زمینه

شعر:اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:39
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

نوحه ی سینه زنی شهادت امیرالمومنین(ع ) * احسان محمود پور

943

نوحه ی سینه زنی شهادت امیرالمومنین(ع ) ◾نوحه ی سینه زنی
◾شب نوزدهم

◾بنداول
کوفه لبریز غمها امشب از داغ مولاست
صاحب این مصیبت امشب ام ابیهاست
بر لبم این کلام است
عمر مولا تمام است (۲)
واعلیا علیا واعلیا علیا واعلیا علیا(۲)

◾بنددوم
از جفا یارب امشب فاتح بدر و خیبر
بین محراب مسجد شد به خونش شناور
فرق حیدر دوتا شد
کوفه کرببلا شد (۲)
واعلیا علیا واعلیا علیا واعلیا علیا (۲)

◾بندسوم
غصه ی زینب امشب ای خدا گشته تازه
یادش آمده مدینه وقت تشیع جنازه
دیده تا روی بابا
میکند یاد زهرا (۲)
واعلیا علیا واعلیا علیا واعلیا علیا (۲)

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:04
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

سبک زمینه شهادت امام علی(ع)، مدح -(سینه زدن واست آقا...) * احسان نرگسی رضاپور

824

سبک زمینه شهادت امام علی(ع)، مدح -(سینه زدن واست آقا...) سینه زدن واست آقا / برا ما عین نمازه ۲
پرچم رو گنبد تو / همیشه در اهتزازه
دوای دردم - هواتو کردم - دورت بگردم - علی
ذکر جنونم - ورد زبونم - وصله ی جونم - علی ۲
قد کشیدم آقا * پای پرچم تو
کاشکی خاکم کنن * توی حرم تو
مولانا یا حیدر ۴

کرم تو چیز دیگس / علم تو چیز دیگس ۲
همه ی دنیا رو رفتم / حرم تو چیز دیگس
مولای قنبر - سایه ی بر سر - فاتح خیبر - علی
دار و ندارم - ماه شب تارم - همه کس و کارم - علی ۲
هر کی که آزاده س * آقا بنده ی توست
لقب حیدر هم * برازنده ی توست
مولانا یا حیدر ۴

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:16
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه روضه ای شهادت امام علی(ع) -(هوای چشامو گرفته بوی بارون...) * خادم الزینب

527
-1

زمینه روضه ای شهادت امام علی(ع) -(هوای چشامو گرفته بوی بارون...) هوای چشامو گرفته بوی بارون
جای اشک میباره چشای علی خون
تو این روزای اخر، دلم بدجوری تنگه
تماشای تو زهرا چقد واسم قشنگه

زهرا بیا به دیدنم امشب
داره علی میسوزه تو این تب
کل غمام یطرفه اما
سخته برام یتیمی زینب

دلم میلرزه زهرا وقتی که میبینم اشکاشو
دلم میسوزه وقتی پای بسترم میگه پاشو
بیا زهرا کمک کن زینبت یجوری آروم شه
آخه عادت داره دختر به مادر میگه حرفاشو

بند دوم

مرور خاطراتم نداره چیزی جز غم
بگم از درد کوچه یا اون سیلی محکم
از اون وقتی که پشت در افتادی علی مُرد
چقد طعنه کنایه علی از قاتلت خورد

یادت میاد جلو چشای من
چِل نا نجیب در و لگد کردن
هیچ مردی نیست که بیاره طاقت
پیش چشاش بخوره سیلی زن

از اون روزی که رفتی لحظه لحظه خون دل خوردم
تو یکبار رفتی اما من روزی هزار دفعه مردم
میدونی بدترین لحظه چی بود برای من زهرا
وقتی خواستم برای بچه ها جات بخونم لالا

زند سوم

نبودی غربتم رو ببینی بین مردم
میدیدم قاتلو تو دلم میشد تلاطم
نبودی که ببینی سلامم بی جوابه
اخه یکی دو تا نیست غم من بی حسابه

حالا علی داره رها میشه
اما دلم شرار اتیشه
هربار چشَم میافته به زینب
توی دلم محشر به پا میشه

میبینم زینبو با دست بسته بین بازارا
میبینم میدَوه دنبال بچه ها توی صحرا
میبینم نیزه دار با کعب نی میزنه زینب رو
میبینم اشک چشمای حسینو از سر نی ها

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:29
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 وحید محمدی

حضرت علی(ع)، مدح و شهادت -(سرمایه عشق علی آب حیات است..) * وحید محمدی

2001

حضرت علی(ع)، مدح و شهادت -(سرمایه عشق علی آب حیات است..) سرمایه ی عشق علی آب حیات است
تنها علی، تنها علی راه نجات است

ذات علی همسایه ی عرش برین است
مولای ما تنها امیرالمؤمنین است

شکر خدا حب علی در ریشه ی ماست
نام علی در سینه و اندیشه ی ماست

هر کس علی دارد چه غم دارد؟ ندارد
حب علی دارد چه کم دارد؟ ندارد

ما با علی و یا علی ها قد کشیدیم
دل از ولای هر که غیر از او بریدیم

خاک نجف دنیای ما را زیر و رو کرد
ایوان او دل های ما را زیر و رو کرد

بین الطلوعین حرم آبادمان کرد
یعنی خدا بین حرم آبادمان کرد

جن و ملک فرمانبر درگاه اویند
عالم غلامِ قنبر درگاه اویند

با اینکه این آقا امیرالمؤمنین بود
اما غذایش لقمه ای نان جوین بود

از مکنت دنیا علی چیزی نمی خواست
جز خنده ی زهرا، علی چیزی نمی خواست

این دلخوشی را زود از مولا گرفتند
این خنده را هم از لب زهرا گرفتند

هیزم رسید و آتشی بالا گرفت و
آتش به جان چادر زهرا گرفت و

آتش به جان دختر پیغمبر افتاد
در سوخت، در افتاد، پشتش مادر افتاد

او را زدند و پیش چشم حیدر افتاد
هفتاد و اندی روز بین بستر افتاد

مولای ما را با همان مسمار کشتند
او را میان آن در و دیوار کشتند

خونی که در دل داشت بیرون ریخت امشب
غم ریخت دنیا باز هم در کام زینب ...

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 03:00
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

ضربت خوردن مولاعلی(ع) -(ای تیغ همیشه بی خبر می آیی...) * علی زمانیان

1614
2

ضربت خوردن مولاعلی(ع) -(ای تیغ همیشه بی خبر می آیی...) اى تيغ هميشه بى خبر مى آيى
يك روز به شكل ميخ در مى آيى
امروز تو شمشيرى و فردا قطعا
درقالب يك تير سه پر مى آيى
*

يك مرتبه كم شتاب باشى خوب است
با قاعده با حساب باشى خوب است
فكر دل فاطمه نبودى اما
فكر جگر رباب باشى خوب است
*

اى تيغ همين قَدَر نمى فهمى نه
فرق پدر و پسر نمى فهمى نه
آن روز چه قدر گريه كردم گفتم
زن آمده پشت در،نمى فهمى نه؟
*

ماندم كه چرا تو با غضب مى رفتى
اين گونه سوى شاه عرب مى رفتى
آن روز كه ميخ بودى اما اى كاش
از پشت در خانه عقب مى رفتى

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 03:04
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه و توسل ویژه شهادت امیرالمؤمنین(ع) به نفس سیدمجید بنی فاطمه -(موهام رو شونه کنید...) *

639

روضه و توسل ویژه شهادت امیرالمؤمنین(ع) به نفس سیدمجید بنی فاطمه -(موهام رو شونه کنید...) چنان به فرق علی زد،دیدن علی رو زمین افتاد،ریختن تو محراب علی رو بغل گرفتن...
زمین و زمان میگفت: نزن، دلِ علی میگفت: بزن، تو مجلس یزید زینب نگاه کرد سر بریده رو،اونجا هم زینب بلند بلند میگفت: نزن..*

نزن ظالم، حسین مادر ندارد

*آقازاده های امیرالمؤمنین زیر بغل های بابارو گرفتن،آوردن تا دَمِ خونه،فرق شکافته،رمق دیگه تو پاهایِ علی نمونده،همچین که اومد در بزنه یک نگاه کرد گفت: حسن جان!.بله بابا!. اگه میشه اول خوب خون هارو از صورتِ من کنار بزن، دختر بابایی است، طاقت نداره صورتِ بابارو خونی ببینه...
علی جان!صورتت خونی بود،مراقب بودی دخترت اینجور نبینه شمارو...
اینقدر گفت:عمه! من بابام رو میخوام، سر بُریده رو براش آوُردن...*

موهام رو شونه کنید
داره میاد بابام

میاد من و ببره
میدونه چقدر تنهام

بیا که خسته شدم بابا
فقط تو رو میخوام

نیومدی بال و پرم سوخت
تو کوچه ها مویِ سرم سوخت

اینقده دل تنگِ تو بودم
برام دلِ اهلِ حرم سوخت

دردای من دوا نمیشه
چشای بسته وا نمیشه

عمه برام غذا آوُرده
اما اینا برام بابا نمیشه

شب تا سحر، خدا خدا میکنم
با گریه بابام و صدا میکنم...

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 03:30
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شمشیر از اهل عبادت خورد حیدر * مرضیه عاطفی

645
2

شمشیر از اهل عبادت خورد حیدر شمشیر از اهل عبادت خورد حیدر
بر ساحتش تیرِ جهالت خورد حیدر

از کینه های کهنه آخر جان به لب شد
صد پشت پا، جای محبت خورد حیدر

خاری به چشمش بود! عمری خون دل ها
از دست قومی بی لیاقت خورد حیدر

بیعت گرفتند و ضررها کرد اسلام
با جهلِ یک عده خسارت خورد حیدر

یک ضربۂ کاری فرود آمد به فرقش
یک ضربۂ کاری به شدت خورد حیدر

در رکعت دوم به عشقِ رستگاری
غرقِ به خون رزقِ شهادت خورد حیدر

زخمی عمیق افتاد بر پهنای تاریخ
این زخم ِ بد را از حسادت خورد حیدر

والله ارکانِ هدایت منهدم شد
تا در دل محراب ضربت خورد حیدر

دیگر همان یک ظرف شیرِ مختصر را
با دست لرزان و به زحمت خورد حیدر!

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 14:21
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

سبک شور امیرالمؤمنین(ع)، بسیار زیبا، شعری با 22 روایت -(أنت اصغر من الله...) * طاها تحقیقی

1445
5

سبک شور امیرالمؤمنین(ع)، بسیار زیبا، شعری با 22 روایت -(أنت اصغر من الله...) بند اول:

أنْتَ أصغرْ مِنَ اللهْ سَنَتَیْن
دو سال جوان تر از ایزد هستی
یا علی ممسوسٌ فی ذاتِ الله
فانیِ خالقِ سرمد هستی
خدا فرموده در شأنت آقا
علت خلق محمد هستی

دریا ها اگر مرکّب بشوند، اَشجار قلم
باز نتوان زد از فضلِ تو، قلم
یک روز قبل از خلقت در آسمان، در جنبِ خدا
تو بودی که در عرش میزدی قدم

علی ای ناخدا علی
علی وجهِ خدا علی
علی قبله نما علی، علی مولا

علی عالیجناب علی
علی اَجر و ثواب علی
علی ابوتراب علی، علی مولا

اسد الله یا حیدر

بند دوم:

اَنْتَ الْمُؤذنُ الیومُ الآخِرْ
مؤذن روزِ محشر هستی
اَنْتَ سِرُّ اللهِ الْمَخْزُون حیدر
تو رازِ پنهان داور هستی
اَنْتَ القرآنُ الناطق یعنی که
اصلِ قرآنِ پیغمبر هستی

نبی گفته مَثَلت بین عَوام، تا به ابد
کَمَثَلِ قُل هو اللهُ احد
با ایمان از این دنیا میرود، فرموده رسول
هرکس که شیعه ی حیدری شود

علی آب حیات علی
علی حی و ممات علی
علی صوم و صلات علی، علی مولا

علی شور و شعف علی
علی کلِّ هدف علی
علی شاهِ نجف علی، علی مولا

اسد الله یا حیدر

بند سوم:

اَنْتَ امیرالمؤمنین مولا
علم الله و سیدُ الاحراری
سَلونی قَبْلَ اَنْ تَفْقِدونی
یعنی عالم به کلِّ اسراری
گفته به تو پیمغبر در خیبر
لافَرّار و حیدرِ کرّاری

خوانده تو را از ترسش عمر سعد، به این لقب
که تویی فرزندِ قتّال العرب
در تفسیر و وصفت همین بس است، گفته جبرئیل
دیده تو را به چهل جا، در یک شب

علی حق الیقین علی
علی حبل المتین علی
علی یعسوب دین علی، علی مولا

علی امُّ الکتاب علی
علی مستیِ ناب علی
علی جام شراب علی، علی مولا

اسد الله یا حیدر

#شعر: یاحسین(طاها تحقیقی)
#سبک: محمدجوادرودی

1⃣امیرالمؤمنین(ع):أنا أصغر من ربى بسنتين،من دو سال از خداوند کوچکتر هستم،?مستدرک السفینه البحار6/285مصابیح الانوار علامه شبّر 319حدیث171

2⃣قال الله عزوجل:یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک ولولا علی لما خلقتک،ای احمد اگر علی نبود تو را خلق نمیکردیم،?الجنّة العاصمة149

3⃣قال رسول الله(ص):لَوأَنَّ الغِیاضَ أَقلامٌ والبَحْرَ مِدادٌ والجِنَّ حُسّابٌ والإِنسَ كُتّابٌ ما اَحْصَوْا فضائلَ علیِّ بن ابی‌طالب علیه‌السلام،اگر تمام درختان قلم،و دریاها جوهر،و جنیّان حسابگر و آدمیان نویسنده شوند نخواهند توانست فضائل علی بن‌ ابی‌طالب علیه‌السلام را اِحصا و شمارش نمایند،?تذکرة الخواص سبط ابن الجوزی،ص١٣،?کفایة‌الطالب،گنجی،شافعی،ص١٢٤ـ١٢۳

4⃣قالَ إِبْنُ الْعباس:فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ كَانَ الِابْنُ قَبْلَ الْأَبِ قَالَ نَعَمْ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَنِي وَ خَلَقَ عَلِيّاً قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ بِهَذِهِ الْمُدَّةِ،گفتم:ای رسول خدا آیا فرزند قبل از پدر آفریده شده است،فرمودند:بله،همانا خدای تعالی قبل از خلقت آدم در این مدت،من و علی را خلق نمود?بحار الأنوار،جلد‏35،صفحه30-29

5⃣مولا علی(ع):أَنا ذلِکَ الْمُؤَذِّن،من آن مؤذن روز رستاخیز هستم،?کافی ج۱،ص۴٢۶،?شواهد التنزیل ج۱،ص۲۶٧،?کشف الیقین ص٣٨۴،?بحارالانوار ج۵۲، ص۴٨،?نور الثقلین ج۲،ص۱۷۴،?تفسیر الصافی ج۲،ص۱۹۸

6⃣قال امیرالمؤمنين(ع):أنا سِرُّ اللَّهِ الْمَخْزُون، منم راز پنهان شده خدا،?مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیرالمؤمنین،برسی،ص165-166

7⃣قال رسول الله(ص):ﯾﺎ ﻋَﻠُﯽ!ﻣَﺜَﻠُﮏَ ﻓِﯽ ﺍﻟﻨﺎﺱ ﮐَﻤﺜﻞ ﺳُﻮﺭﺓ ِﻗُﻞ ﻫُﻮَ ﺍﻟﻠﻪُ ﺍَﺣَﺪ،ﻋﻠﯽ ﺟﺎﻥ ﻣَﺜَﻞِ ﺗﻮ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺜﻞ ﺳﻮﺭﻩ ﻗﻞ ﻫﻮ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺣﺪ ﺍﺳﺖ،?ﺑﺤﺎﺭ ﺍﻻﻧﻮﺍﺭ ﺝ۳۹،ﺹ۲۷۰ ﻭ ﺝ۲۷،ﺹ۹۴،?ﺗﺄﻭﯾﻞ ﺍﻵﯾﺎﺕﺝ۲،ﺹ۸۶۰،?ﻣﺤﺎﺳﻦ ﺹ ۱۵۳،ﺝ۷۷،?ﮐﺸﻒ ﺍﻟﯿﻘﯿﻦ ﺹ۲۹۷،ﻣﺒﺤﺚ۱۵،?ﯾﻨﺎﺑﯿﻊ ﺍﻟﻤﻮﺩﺓﺝ1،ﺹ۳۷۶

8⃣قال رسول الله(ص):مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مُؤْمِناً مُسْتَکمِلَ الْإِیمَانِ،هر کس با محبت آل محمد از دنیا برود،با ایمان کامل از دنیا رفته است،?بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج 23 ص233

9⃣قال رسول الله(ص):علیٌ كَرَّاراً غَيْرَ فَرَّارٍ لَا يَرْجِعُ حَتَّى يَفْتَحَ اللَّه‏ ُعَلَى يَدَيْه‏،علی بدون پيروزي و فتح قلعه خيبر بر نمي ‏گردد،?الكافي،كلينى،محمد بن يعقوب بن اسحاق‏،محقق/مصحح:غفارى،على اكبر،آخوندى،محمد،دار الكتب الاسلامية،چاپ:چهارم،ج ‏8،ص351

0⃣1⃣قال عمر بن سعد:علیٌ ابن قتال العرب،علی پسر کشنده عرب است،?استبحارالانوارج۴۵ص۵۰،مناقب ابن شهر آشوب ج۴ص۱۱۰ مقتل الحسین مقرم ص۳۴۶

1⃣1⃣وقد كان مولانا عليّ حضر عند أربعين رجلاً في ليلة واحدة عند الإفطار، ويستوي في ذلك حياتهم ومماتهم،همانا امیر المؤمنین(ع)در یک شب و یک زمان نزد چهل نفر افطار کرده بود،?رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار 1/26(نعمت الله جزائری)

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:41
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه و شورمقتلی شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، شب ضربت خوردن مولاعلی(ع) -(آسمون، همدم اشکای نگاه...) * علی مهدوی نسب

489

زمینه و شورمقتلی شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، شب ضربت خوردن مولاعلی(ع) -(آسمون، همدم اشکای نگاه...) آسمون ،همدم اشکای نگاه
داره از پیش تو میره دیگه ماه
بسمه این همه تلخی چشیدم
دردامو عمریه گفتم به یه چاه

موهامو ببین سپیده
وقت رفتنم رسیده
ببین از غم فراق ِ
فاطمه قدم خمیده

یادم نرفته
بین آتیش شد گرفتار
دیدم زمین خورد
در میون درب و دیوار

یادم نرفته
کوچه و آزار زهرا
از کینه ،اعدا
اونو زدند ،بی محابا

مظلوم علی جان....

دیگه پایان رسیده صبر و رضا
میرم حالا سوی تقدیر خدا
دل من خون شده وقتی می بینم
سدّ راهم شده اند مرغابیا

می بینن که بی قرارم
میدونن تمومه کارم
عدو تو مسجد نشسته
با تیغش به انتظارم

در بین‌ محراب
با ضربه ی تیغ دشمن
وقت سجودم
می باره خون از سر من

میشکافه رأسم
با شمشیر خصم ملعون
موی سپیدم
با خون سر میشه گلگون

مظلوم علی جان.....

میدونم ای حسنم توی سینه
داری داغی که همش آتشینه
یه جوری من رو به خونه ببرید
که سر زخمیمو زینب نبینه

نمیخوام ببینه زینب
که جونم رسیده بر لب
ولی کربلا می بینه
تنی رو به زیر مرکب

در بین‌ گودال
بدنی افتاده بی سر
چل نعل تازه
می کنند یاسش رو پرپر

در زیر آفتاب
بدنش بی سایبونه
میگه حسین جان
میخوره هی تازیونه

مظلومه زینب....

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:51
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه و توسل جانسوز ویژه شهادت امیرالمؤمنین(ع)و شب نوزدهم به نفس سیدرضا نریمانی -(فرق مرا تو طاقت دیدن نداشتی...) *

1365

روضه و توسل جانسوز ویژه شهادت امیرالمؤمنین(ع)و شب نوزدهم به نفس سیدرضا نریمانی -(فرق مرا تو طاقت دیدن نداشتی...) *امشب اصلاً درِخونۀ حضرت زهرا نمی خواستم برم ،ولی معنایِ شبِ قدرِ،فرمود: میخوای شب قدر رو درک کنی؟ رجوع کن به فاطمه ،شب قدر رو میخوای درک کنی رجوع کن به فاطمه،معنای شبِ قدر...

به خدا رفقا خیلی شماخصوصی هستین ،روضۀ مَحرَمِ کسی رو خوندن، به هرکسی اجازه نمیدن ورود کنه، به شما اجازه دادن حرف بزنی و روضه بخونی...
کسی حق نداشت نامِ حضرت زینب سلام الله علیهارو پیش امیرالمؤمنین ببره،کسی اجازه نداشت پیش امیرالمؤمنین بگه: زینب!
یهو تو عرش صدا پیچید، دلِ زینب بهم ریخت، توخونه نشسته بود،چی شده امشب؟ بابام چِش بود؟هی از اتاق بابام میزد بیرون،توی حیاط میچرخید، هی بابام به آسمون نگاه میکرد،زیر لب می گفت:" إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون "دارم میام فاطمه جان ،تا سحر بی بی زینب بیداربود، دلش شور میزد، نمی تونست بخوابِ، دخترِ دیگه ،نمیدونم کیاحرف من رو میفهمن، دختر دارها میفهمن،سحر که شد در آسمان ها، درعرش صدایی پیچید،آخ کاش یکی دَرِ گوشِ زینب رو میگرفت ،"یا اَهلِ العالم! قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَى"
زینب،پاشد،بهم ریخت ،حسنم !داداش! پاشو ببین چی میگن اینا،میگن بابامون رو کشتن، امام حسن پاشد،مضطر،پاش رو گذاشت تو مسجد، دید عجب غوغایی است، امیرالمؤمنین فرمود:حسن جان! من رو رهاکن، نماز رو بخون ،امام حسن نمیدونم این نماز رو چه جور خونده،امیرالمؤمنین از هوش رفت، امام حسن شروع کرد اشک بریزه، دید اشکا ریخت رویِ صورت مولا، مولا به هوش اومد،حسن جان! نبینم گریه کنی، با حسین،دوتایی زیر بغل های علی رو گرفتن،نه نه، بذار برم مدینه برمیگردم ،دوباره اینجاحسن عصاشد،دوباره اینجا حسن زیرِ یک بغل روگرفت یه بار هم تو کوچه زیربغل مادر رو گرفت،همچین که زیربغل های مولا روگرفتن،تا درخونه، دوتایی با ابی عبدالله، همچین که دمِ درخونه رسیدن ،حالامیخوام روضه بخونم، صدازد:حسن جان!حسین جان! زیر بغل هام رو رها کنید،میخوام باپاهای خودم بیام توخونه،آقانمیشه !خیلی خون ازشما رفته، طاقت ندارین، نمیتونید رو پا بایستین ،نه! الان توخونه دخترم منتظرِ منِ، نمیخوام فرق خونیِ من رو ببینه...

فرق مرا تو طاقت دیدن نداشتی
هجده سَرِ بریده ببینی چه میکنی؟
اینجا همه به گریۀ تو،گریه میکنن
خنده به اشکِ دیده ببینی، چه میکنی؟

اومد تو گودال،نیزه هارو کنار زد
اماحسینُ نشناخت
خودش رو رویِ جسمِ
حسینِ بی سر انداخت

با گریه بوسه میزد
رگ های حَنجرش رو
میشنید با آه و زاری
صدایِ مادرش رو

با لب تشنه کُشتنت
غریب گیر آوردنت
رحمی نکردن به تنت
غریب گیر آوردنت
غارت شده پیراهنت
غریب گیر آوردنت

خودم دیدم که، یکی زره
یکی هم عَباتُ در میاوُرد
یه نانجیبی آمد
پیرهنِ پاره اتُ بُرد

یه صحنه بین گودال
این قدخمیده رو کشت
دیدم که باخودش برد
انگشتر رو با انگشت

تو رو با نیزه میزدن
حسین من،حسین من
ای کشتۀ صدپاره تن
حسین من،حسین من
برات نذاشتن یه کفن
حسین من،حسین من

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:57
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد