شهادت امیرالمومنین علی (ع)

مرتب سازی براساس
 مرتضی محمودپور

شب ضربت خوردن مولا -(شب نوزدهم شب قدر) * مرتضی محمودپور

1076
3

شب ضربت خوردن مولا -(شب نوزدهم شب قدر) شهادت امیرالمومنین(ع)

ز جنان ناله زهرای جوان میاید

که از این ناله جهانی به فغان میاید

بین محراب به مسجد علی از پا افتاد

فاطمه موی پریشان ز جنان میاید

فرق حیدر شده منشق چکنم با زینب

پیشواز سر بشکسته چسان میاید

مقتدای همه دیدم ز نفس افتاده

از پی‌ش باد صبا اشک فشان میاید

آسمان تیره شد و عرش ز هم پاشیده

دختری مویه کنُان، مویه کنان میاید

یاد گودال فتادم دل من ریخت بهم

بهر غارت به سوی شاه، سنان میاید

بکفش بود سنان و دل زینب لرزید

دید از بهر گلش باد خزان میآید

همچو مادر دو سه باری به زمین خورد ولی

دید از دیده شه اشک روان میآید

  • یکشنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 17:52
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا یعقوبیان

متن شعر شب شهادت حضرت امیرالمومنین علی(ع) -(تمام عالم هستی غمین است) * رضا یعقوبیان

1957
2

متن شعر شب شهادت حضرت امیرالمومنین علی(ع) -(تمام عالم هستی غمین است) تمام عالم هستی غمین است
شب قتل امیرالمومنین است
دل اهل ولا را غم گرفته
ز داغ مرتضی ماتم گرفته
درخت غم زده امشب شکوفه
زنند بر سینه و سر اهل کوفه
تمام شهر کوفه در عزا شد
به هر جا بنگری ماتم به پا شد
تمام شهر کوفه در خروش است
چرا پس مسجدکوفه خموش است
به بیت مرتضی غوغاست امشب
به لب ها آه و واویلاست امشب
کنار بسترش غمدیده زینب
بریزد اشک غم از دیده زینب
یتیمانی که گردیده نمک گیر
تمامی آمده با کاسه شیر
ولی زخم سر او برده تابش
طبیب او دگر کرده جوابش
سرشک دیده زینب روان است
که بابارهسپرسوی جنان است
دیگر فارغ ز هر درد و محن بود
سرش بر روی دامان حسن بود
کنارش زینب و عباس بنشست
که ناگه دیدگانش را علی بست

  • دوشنبه
  • 14
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 12:25
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

زمزمه یا زبانحال شهادت حضرت علی (ع) -(امیر عالم رودز دنیا ) * رضا یعقوبیان

1058

زمزمه یا زبانحال شهادت حضرت علی (ع) -(امیر عالم رودز دنیا ) امیر عالم رودز دنیا
می گردد امشب راحت زغم‌ها
مظلوم علی جان مظلوم علی جان

لبریز ماتم جهان شد امشب
راهی به سوی. جنان شدامشب
مظلوم علی جان مظلوم علی جان

درد تمام. عمرش دواشد
ز تیغ دشمن. فرقش دوتا شد
مظلوم علی جان مظلوم علی جان

حسین زهرا گشته سیه پوش
حسن نموده. او را کفن پوش
مظلوم علی جان مظلوم علی جان

آهنگ غم از. کوفه به گوش است
مسجد کوفه. امشب خاموش است
مظلوم علی جان مظلوم حسین جان

حسین و زینب. با دیده تر
نالند و سوزند. از داغ حیدر
مظلوم علی جان مظلوم علی جان

شیعه از این داغ سوزددمادم
جهان از این غم. گرفته ماتم
مظلوم علی جان مظلوم علی جان

سوز حسن با گریه زینب
حسین مظلوم در تاب و در تب
مظل

  • دوشنبه
  • 14
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 12:32
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

شعر ضربت خوردن حضرت علی(ع) -(ندارد قلبش آرام و شکيبی) * یوسف رحیمی

1079
2

شعر ضربت خوردن حضرت علی(ع) -(ندارد قلبش آرام و شکيبی) ندارد قلبش آرام و شکيبی
به لب دارد عجب أمن يجيبی

چه کردی با دل پر درد مولا
غريبی، ای غريبی، ای غريبی
***
غمش هر ديده را خونبار می‌کرد
اگر ياد از در و ديوار می‌کرد

براى خاطر زخم دلش بود
که با نان و نمک افطار می‌کرد
***
اسير رنج و غربت بود يک عمر
دلش لبريز حسرت بود يک عمر

على حاجت‌روا شد امشب ای تيغ
که بی‌تاب شهادت بود يک عمر
***
دل عالم از اندوهت لبالب
نگاهی کن به بی‌تابی زينب

تمام شهر دلتنگ است مولا!
بخوان مولای يا مولای امشب

  • دوشنبه
  • 14
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 14:28
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 موسی  علیمرادی

شعر ضربت خوردن حضرت علی(ع) -(یک عمر از غم روزگاری نیلگون داشت) * موسی علیمرادی

795

شعر ضربت خوردن حضرت علی(ع) -(یک عمر از غم روزگاری نیلگون داشت) یک عمر از غم روزگاری نیلگون داشت
بر مژه هایش رشته های اشک و خون داشت

دیگر گلی روی لبش هرگز نرویید
برگونه اما لاله های واژگون داشت

دلتنگ زهرا بود و میزد دست بر هم
روی لبش انا الیه راجعون داشت

بر دوش او هفت آسمان آوار غم بود
تا بود زهرا خانۀ حیدر ستون داشت

پشت سرش زینب به گریه آب می ریخت
پشت مسافر آب پاشیدن شگون داشت

خاکی که می بوسید رد پای او را
گریه ز نون والقلم ، مایسطرون داشت

از فرق سر باید برون ریزد غمش را
از غصه ها آتفشانی در درون داشت

خود ره نشان تیغ قاتل داد انگار
سر گشته ای را سوی مقصد رهنمون داشت

رنگش عوض می شد ناگه صیحه میزد
گویا فلک از رفتن حیدر جنون داشت

در راه مسجد تا به خ

  • دوشنبه
  • 14
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(نوحه)الهی الهی ازپا نشستم آخر * محمود اسدی

1106

(نوحه)الهی الهی ازپا نشستم آخر الهی الهی
ازپا نشستم آخر
چشمم بوَد سوی در
تا که بیاید کوثر

بیا ببین ای یار وغمخوار
چون تو بوَد دستم به دیوار
******
الهی الهی
چگونه زنده ماندم
از دیده خون افشاندم
حدیث غربت خواندم

اگرچه من اصل نمازم
خود عاشق رازو نیازم
*****
الهی الهی
منم که تنها هستم
علیِ اعلا هستم
دلتنگ زهرا هستم

شد بسته چشم تار حیدر
واشد گره ز کار حیدر
*****
الهی الهی
ببین که رفتم از حال
شد قامتم از غم دال
هستم به یاد گودال

اگرچه در تاب و تبم من
ولی به یاد زینبم من
*******

  • دوشنبه
  • 14
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 17:21
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شب شهادت امیرالمومنین(ع) -(تا که شمشیر به فرقم جا شد) * مرتضی محمودپور

844
1

شب شهادت امیرالمومنین(ع) -(تا که شمشیر به فرقم جا شد) شهادت امیرالمومنین(ع) در شبهای قدر
تا که شمشیر به فرقم جا شد
کمر زینب کبری تا شد
ناله فزت و رب الکعبه....
زده شد شور عزا برپا شد
ز جنان احمد مختار رسید
صاحب غصه و غم زهرا شد
آمده با قد خم جبرئیل
بین محراب دعا غوغا شد
زنده شد داغ و غم کوچه و من
همه آثار غمش پیدا شد
خون دل بود که از فرقم ریخت
روز اتمام همه غمها شد
فکر زینب بخدا کشت مرا
حافظ جانش اگر سقا شد
همه فکرم بخدا کرببلاست
سر یک سر چقدر دعوا شد
شمر و خولی و سنان زخم زدند
نیزه‌ها بود که در تن جا شد
نیزه‌ها در تن مظلوم شکست
سر جدا گشت ولی بلوا شد
زینبم وای خدایا آمد
شاه لب تشنه‌ی ما تنها شد
دختری داد زد ای عمه مرو
معجر غرقه بخونم وا شد
پاره

  • دوشنبه
  • 14
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 19:26
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

شب شهادت علی(ع) -(مردی میان بستر در حال احتضار است ) * اسماعیل تقوایی

976
1

شب شهادت علی(ع) -(مردی میان بستر در حال احتضار است ) مردی میان بستر در حال احتضار است
مردی که مسلمین را مولا وشهریار است

رنگ رخش پریده آثار زهر وزخم است
زخمی که از خوارج بر او به یادگار است

مرد طبیب گشته نومید از شفایش
سر را تکان دهد او،در حال اعتذار است

با گفته ی طبیبش زینب زحال رفته
دلهای اهل خانه در رنج ودر فشار است

مردی چنین که در تن دیگر رمق ندارد
پیروز خیبرست وصاحب به ذوالفقاراست

دارد وصیتش را گوید به مجتبایش
نیکی بر یتیمان از صحبت آشکار است

در روبروی خانه جمعند این یتیمان
دست دعای آنهارو سوی کردگار است

یارب شفا عطا کن مولایمان علی را
بی او یتیم کوفی نالان ودل فکار است

گفتا علی به زینب کمتر نما تو زاری
در پیش آنچه آید این نیک روزگا

  • دوشنبه
  • 14
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 22:47
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

دو دمه‌های شب شهادت حضرت علی(ع) -(شب بیست و یکم شب قدر) * مرتضی محمودپور

1115
-2

دو دمه‌های شب شهادت حضرت علی(ع) -(شب بیست و یکم شب قدر) دو دمه شب شهادت امیرالمومنین (ع)
بنداول
یارب مددی کن پدرم شفابگیرد
خدا علی نمیرد(۲)
بنددوم
امشب به جنان فاطمه مهمان بپذیرد
خدا زینب بمیرد(۲)
بنداول
افتاد زپا حیدر کرار در امشب
امان از دل زینب(۲)
بنددوم
از داغ علی رسیده جانها همه بر لب
امان از دل زینب(۲)

  • سه شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 02:21
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

شعر بستر شهاد ت امام علی(ع) -(دوباره سهم زینب کرده غم، بیمار داری را) * سعید تاج محمدی

820
1

شعر بستر شهاد ت امام علی(ع) -(دوباره سهم زینب کرده غم، بیمار داری را) دوباره سهم زینب کرده غم، بیمار داری را
دل خون را، نگاه مضطرب را، بی قراری را

کسی از خانه بیرون رفته، گویا دیر هم کرده
دوباره خانه دارد می چشد چشم انتظاری را

صدایی می رسد از سجده گاه مسجد کوفه
که "نوشیدم به رب کعبه جام رستگاری را"

پدر می آید و در دست یاران دستهای او
کجا سد می کند لبخند او خون های جاری را؟!

پدر پوشانده با عمامه و دست و عبا سر را
مبادا دخترش یک دم ببیند زخم کاری را

مگو با گریه ی فرزندها: آهسته...آهسته...
که می دانند اهل خانه رسم سوگواری را
...
شب قدر است، با من ذکر یا الله و یا حیدر...
ببین آورده ام با خود هر آنچه دوست داری را

  • سه شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 11:33
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زبانحال حضرت زینب(س) -(ستاره‌ی سحرم ای تمام دلخوشیم) * مرتضی محمودپور

847
1

زبانحال حضرت زینب(س) -(ستاره‌ی سحرم ای تمام دلخوشیم) ◾شب شهادت حضرت علی(ع)

ستاره‌ی سحرم ای تمام دلخوشیم

مرو مرو تو زپیشم وگرنه میکشیم

من از نگاه تو امید زندگی دارم

به‌هرطرف که روم عاشقانه میکِشیم

تمام زندگیم بی تو درهم است بابا

ببین که قامت این دخترت خم است بابا

هنوز زخم غم مادرم به قلب من است

گمان مکن که غمت بهر من کم است بابا

به حال دختر خود رحم کن مرو ز برم

من از ضمیر دل خون گرفته باخبرم

به دست خویش مرا کن نواز ای بابا

کنون که میروی اکنون ببین شکسته پرم

میان سوره مریم به غصه دمسازم

تو گفته‌ای که به غمهای کربلا سازم

غریب و بیکس و تنها شوم بگو چکنم

به بوریا به کفن یا به بوسه پردازم

کفن برای تو آورده‌ام حسینم نیست

بخوان تو روضه

  • سه شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 13:49
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

شهادت حضرت علی ع -(کشته شد مولای ما، حجّتِ قائم بیا، تسلیت وا تسلیت یا امامِ مجتبی ع) * هستی محرابی

1010
3

شهادت حضرت علی ع -(کشته شد مولای ما، حجّتِ قائم بیا، تسلیت وا تسلیت یا امامِ مجتبی ع) #مرثیه_شب_شهادت_حضرت_علی_ع
#کار_قدیمی

رفته از دارِ جهان، سیٌد و مولای ما
شد زمین و آسمان، غرقِ در شور و عزا
تسلیت بر شیعیان، دردِ این داغِ عظیم
بوی غم پیچیده بر، چهره ی ارض و سما

کشته شد از تیغ کین، سرور و سالارِ دین
سوگِ غم بر پا کنید، هر کجا ای مؤمنین
شیعه گشته بی پدر، خاکِ غم ریزد به سر
شالِ غم بر گردنِ، رَحمهً للعالمین

کشته شد مولای ما، حجّتِ قائم بیا
تسلیت وا تسلیت یا امامِ مجتبی (ع)

گردِ غم بِنشسته بر، منبر و محرابِ ما
ای خدا سوزد از آن، سینه ی بی تابِ ما
خیمه ی ماتم به پا، در زمین و آسمان
کشته ی عدوان شده، حضرتِ اربابِ ما

تا که تیغِ فتنه بر فرقِ قرآن آمده
فاطمه در روضه ی بیتُ الاحز

  • سه شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 16:30
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ی زمینه سینه زنی شب بیست و سوم -(بابا خونمون سوت و کوره) * مرتضی محمودپور

1349
4

نوحه‌ی زمینه سینه زنی شب بیست و سوم -(بابا خونمون سوت و کوره) ◾نوحه زمینه سینه زنی
◾شب بیست و سوم
بنداول
بابا خونمون سوت و کوره
بابا خونمون بی نوره
بابا بابا (۲)
زینب بی‌تو شد تنها برگرد به خونه بابا(۲)
بابای غریبم غصه شد نصیبم(۲)
بنددوم
بابا دل من غم گرفته
بابا سینه ماتم گرفته
بابا بابا(۲)
کوفه‌عزاگرفته مولا شفا گرفته(۲)
بابای غریبم غصه شد نصیبم(۲)
بندسوم
بابا بی سر و سامونم
بابا کوفه نمیمونم
بابا بابا(۲)
ای‌شمع‌این‌کاشانه این‌خانه‌شدغمخانه(۲)
بابای غریبم غصه شد نصیبم(۲)

  • پنج شنبه
  • 17
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 09:23
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شعر شهادت حضرت علی(ع) -(یادش بخیر شهر و دیاری که داشتم) * رضا باقریان

834

شعر شهادت حضرت علی(ع) -(یادش بخیر شهر و دیاری که داشتم) یادش بخیر شهر و دیاری که داشتم
باغ فدک نه، باغ بهاری که داشتم

با فاطمه اسیر غریبی نمی‌شدم
یادش بخیر دلبر و یاری که داشتم

زهرا یگانه بود و برایم قرار بود
یادش بخیر تاب و قراری که داشتم

آیینه‌ی جمال خداوندگار بود
یادش بخیر آینه داری که داشتم

با این همه، میان همان کوچه‌های تنگ
بشکست آن غرور و عیاری که داشتم

دستی پلید آمد و با تازیانه‌اش
از من گرفت دار و نداری که داشتم

بسکه رمق ز فاطمه‌ام تازیانه برد
افتاد روی خاک، نگاری که داشتم

پر زد پرستوی من و از آشیانه رفت
من ماندم و همان دل زاری که داشتم

اشک من و حسین و حسن بود نیمه شب
شمع و چراغ خاک مزاری که داشتم

ای چاه کوفه، فاطمه را بی هوا زدند

  • پنج شنبه
  • 17
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 10:57
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شعر شهادت حضرت علی(ع) -(دای هق هقِ مردی میان نخلستان) * رضا باقریان

866

شعر شهادت حضرت علی(ع) -(دای هق هقِ مردی میان نخلستان) صدای هق هقِ مردی میان نخلستان
حکایت جگری پاره پاره را دارد
ز دست مردمی از جنس سنگ سی سال است
میان حنجره‌اش بغض بی صدا دارد

هرآنچه غصه و غم بود در دلش جا شد
فقط خدا صحه‌ی صدر را به او داده
کنار نخل سرافکنده‌ای شبی دیگر
میان سجده به یاد مدینه افتاده

نمی‌رود ز دلش خاطرات آن کوچه
که پیش او همه‌ی هستی‌اش زمین افتاد
اگرچه تیغ به دادِ دلش رسید اما
درست لحظه‌ی تدفین فاطمه جان داد

میان بسترش افتاده غرقِ در خون است
شبیهِ فاطمه دردی به رویِ سر دارد
برای اینکه به بالینِ او رسد زهرا
هنوز منتظر است و به در نظر دارد

به زحمتی تنِ خود را کمی تکان داد و
نشست رو به روی زینب و تأمل کرد
همی‌نکه خاطره‌ها بینشان

  • پنج شنبه
  • 17
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 10:59
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 محسن صرامی

شعر شهادت حضرت علی(ع) -(كار وقتي در بلا بر باده و ساغر كشيد) * محسن صرامی

819

شعر شهادت حضرت علی(ع) -(كار وقتي در بلا بر باده و ساغر كشيد) كار وقتي در بلا بر باده و ساغر كشيد
جور ما را شاه مردان ساقي كوثر كشيد

اقتدا سلمان به حيدر كرد در روز الست
جام مي را مخفي از چشمان زاهد سر كشيد

لافتي الا علي،شاعر كمي نقاش شد
نقش شمشير علي را گوشه ي دفتر كشيد

اختياري نيست،از لطف اميرالمومنين
مرغ دل تا گوشه ي ايوان طلايش پر كشيد

لحظه ي بخشيدن خاتم به هنگام ركوع
نعره ي ياهو برايش مسجد و منبر كشيد

مرتضي درد محبان خودش بر جان خريد
كار بر آنچه نبايد مي كشيد آخر كشيد

جاي بيعت با علي شد هتك حرمت بر علي
هر چه مولايم كشيد از ضربه ي آن در كشيد

مي گذارد دست خود بر شانه ي چاه آن غريب
بار سنگين غم صديقه را حيدر كشيد

  • پنج شنبه
  • 17
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 16:07
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا(ع) -(می‌‌رفت تا که دِینِ خودش را ادا کند) * رضا باقریان

579

شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا(ع) -(می‌‌رفت تا که دِینِ خودش را ادا کند)  می‌‌رفت تا که دِینِ خودش را ادا کند
این دشت را به تیر غمش مبتلا کند

تنهاترین مدافع اسلام، یک نفس
می‌رفت مثل باد که طوفان به پا کند

آتش گرفته بود دل لشگر از تبش
می‌خواست حاجت جگرش را روا کند

اما ز دور، نیزه‌ای او را نشان گرفت
باید صَفیّه در حرم او را دعا کند

افتاد روی خاک و تنش پاره پاره شد
کو یک نفر که مادر او را صدا کند

دارد صَفیّه خواهرش از راه می‌رسد
گویید مصطفی کفنی دست و پا کند

یا لااقل عبای خودش را در آورد
این جسم پاره جمع، به زیر عبا کند

دارد صَفیّه خواهرش از راه می‌رسد
چشمش به جسم حمزه نیفتد، خدا کند

شاعر دوباره حال و هوایش عوض شد و
باید اشاره‌ای ز غم کربلا کند

اینجا صَفیّه زی

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:55
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا(ع) -(نیزه‌ها را سمت پهلویش ز بس انداختند) * رضا باقریان

621

شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا(ع) -(نیزه‌ها را سمت پهلویش ز بس انداختند)  نیزه‌ها را سمت پهلویش ز بس انداختند
حامیِ دین نبی را از فرس انداختند

بی نَسَب‌ها چارسویش را گرفتند و سپس
حمزه را چون شیر در کنج قفس انداختند

سینه‌اش را چاک دادند و به روی خاک‌ها
مُثلِه و صد پاره جسمش را سپس انداختند

هر یک از اعضاء جسم او به صحرا پخش شد
دست‌هایش را میان خار و خس انداختند

آنقدَر پامال سُمِ اسب‌ها شد پیکرش
عاقبت یار نبی را از نفس انداختند

با تمام این مصیبت‌ها، کفن شد پیکرش
از فرس افتادنش را هم ندیده خواهرش

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:55
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

متن شعر غزل مرثیه شام غریبان -(زمینِ تشنه و تن‌پوش تیر و تنها تو) * مریم سقلاطونی

798

متن شعر غزل مرثیه شام غریبان -(زمینِ تشنه و تن‌پوش تیر و تنها تو) زمینِ تشنه و تن‌پوش تیر و تنها تو
هزار قافله در اوج بی‌کسی‌ها تو

پرنده، سنگ، درختان، به سینه می‌کوبند
دوباره دسته‌ای از کوچه رد شد اما تو ...

غروب شام غریبان و کوچه تاریک است
خدا به‌خیر کند مرد! صبح فردا تو،

چگونه می‌گذری از گناه این مردم،
گناه مردم بی‌رحم کوفه آیا تو؟...

صدای شیونی از زینبیه می‌آید
به داغ بی‌کسی انداختی جهان را تو

تویی که زمزمه‌ات کوه را پراکنده‌ست
کنار آمده‌ای با تمام غم‌ها، تو!

چه راحت از همۀ قوم و خویش دل کندی
چه دیده بودی آن لحظه‌های زیبا تو؟

زنی شکسته‌دل و ردّ سرخی از خورشید
که تکیه داده به دیوار تکیه‌ها با تو

در انتظار سواری که می‌رسد از راه
میان دستۀ زنجیرزن تو

  • سه شنبه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 23:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

محراب خون(چون به محراب خون فرو افناد) * اسماعیل تقوایی

792
0

محراب خون(چون به محراب خون فرو افناد) چون به محراب خون فرو افتاد
در رخش حالت تبسم داشت

نفس راحتی کشید علی(ع)
برلبش فزت را ترنم داشت

فرق منشق زتیغ زهر آگین
هدیه از جهل وکین مردم داشت

گشت آرام بحر عدل علی
که زمانی بسی تلاطم داشت

آنزمان نه توان ره رفتن
نه دگر قدرت تکلم داشت

وقت بردن به خانه با آن حال
زینبی زار درتجسم داشت

شعر :اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 2
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 04:20
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 وحید زحمتکش شهری

ضربت خوردت امیرالمومنین -(امشب مرو به مسجد ایا شاه لافتا) * وحید زحمتکش شهری

923

ضربت خوردت امیرالمومنین -(امشب مرو به مسجد ایا شاه لافتا) امشب مرو به مسجد ایا شاه لافتا
بنشسته در کمین تو آن مرد بی حیا

این مرغکان که پیش تو پر پر زنان شدند
بر دامن کریم تو دارند این دعا

آقا بیا و یک شب اذان را شما مگو
بنشین به خانه ای پدر شاه سر جدا

بعد از تو نیمه شب به خرابه که سر زند
رحمی بکن به حال یتیمان بی نوا

فکری بکن به حال دل زینب حزین
بعد از تو می شود به غم و غصه مبتلا

با این همه نگاه تو بر سمت مسجد است
مشتاق پر کشیدنی ای سایه ی خدا

آقا برو که تیغ دلش تنگ بوسه است
این ضربه می شود سند جنگ کربلا

#وحید_زحمت_کش_شهری

  • پنج شنبه
  • 2
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 20:10
  • نوشته شده توسط
  • وحید زحمت کش شهری
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

رباعى شهادت اميرالمؤمنين على عليه السلام -(قاتل تو ز همه اهل جهان بدتر بود) * اصغر چرمی

1162
3

رباعى شهادت اميرالمؤمنين على عليه السلام -(قاتل تو ز همه اهل جهان بدتر بود) قاتلت از همه ى اهل جهان بدتر بود
در دلش كينه بدر و احد و خيبر بود

گر به شمشير پر از زهر تو را كشت ولى
قاتل اصلى تو ضربه ى ميخ در بود

  • پنج شنبه
  • 2
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 21:16
  • نوشته شده توسط
  • charmi
ادامه مطلب

ضربت خوردن امیرالمؤمنین علیه السلام -(بر هر کسی که ساقی کوثر امام نیست) * مرضیه نعیم امینی

948
3

ضربت خوردن امیرالمؤمنین علیه السلام -(بر هر کسی که ساقی کوثر امام نیست) بر هر کسی که ساقی کوثر امام نیست
عالم به نام او بشود هم، به کام نیست

در پیشگاه حضرت حیدر برای ما
بالاتر از مقام گدایی مقام نیست

بعد از فراق فاطمه اش روز خوش ندید
جز چاه با علی احدی هم کلام نیست

گیرم که زخم فرق علی التیام یافت
هجران یاسِ سوخته را التیام نیست

از کوچه های کوفه پدر را به خانه برد
دل خون تر از امام حسن هیچ امام نیست

با هم برای غربت زینب گریستند
از کوچه رد شدند، کسی پشت بام نیست

خاکستر و نگاه حرامی و کعب نی
جای عقیله که وسط ازدحام نیست

همراه یوسفش سر بازار می رود
کوفه به هیچ وجه به سختی شام نیست

  • جمعه
  • 3
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 16:55
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه نعیم امینی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

زمزمه)فزت و رب الکعبه می گویم * محمود اسدی

924
1

زمزمه)فزت و رب الکعبه می گویم فزت و رب الکعبه می گویم
فاطمه امشب آمده سویم
شکر حق شده لحظه ی دیدار
به سر آمده هجر من و یار
خدا خدا خدا خدا ز جان سیرم

در دل محراب با سر افتادم
صورت زهرا آمده یادم
گل من ز فشار در افتاد
در خانه به روی سر افتاد
خدا خدا خدا خدا ز جان سیرم

من به زخمم خاک گر چه می مالم
دائما امشب فکر گودالم
زینبم ز بلندی ببیند
که یکی روی سینه نشیند
خدا خدا خدا خدا ز جان سیرم
******
شائق

  • جمعه
  • 3
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:12
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شب نوزدهم و بیست و یکم زبانحال امیرالمومنین(ع) با حضرت زهرا(س) * مرتضی محمودپور

1988
5

شب نوزدهم و بیست و یکم زبانحال امیرالمومنین(ع) با حضرت زهرا(س) ◾شب نوزدهم ماه رمضان

سینه‌ام سنگین شده مشتاق دیدار توام
بعد از آن سیلی تمام عمر بیمار توام

زندگی بعد از تو معنایی ندارد بهر من
فاطمه‌من روز وشب شمع‌شب‌تارتوام

هرنفس‌درسینه‌ام ذکرتو گوید فاطمه
هیچ میدانی که یا زهرا گرفتار توام

بعد تو زهرا ببین دیگر ز پا افتاده‌ام
دردودل‌باچاه‌میگویم که‌خونبارتوام

بی پناهم بعد تو چون تو پناهم بوده‌ایی
من گریزان از خودم سرگرم بازار توام

هجر پایان میرسد وقت وصال آمد ببین
با همین امید بوده اینکه بیدار توام

استخوانِ درگلو خار دوچشمم غصه ات
گفته‌ام با چاه غم چون گرم گفتار توام

ابن مجلم قاتلم نبود غمت شد قاتلم
سینه‌ام سنگین شده مشتاق دیدار توام

  • جمعه
  • 3
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:39
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

نوحه)از غصه مولا بر لب رسیده جانش * محمود اسدی

1274
2

نوحه)از غصه مولا بر لب رسیده جانش از غصه مولا بر لب رسیده جانش
فزت و رب الکعبه ذکر لبانش
به خون نشسته دو دیده بسته
فرق علی چون دست زهرا شکسته

تنها شهادت بهر علی طبیب است
زخم سرش گواهی دهد غریب است
از غم رها شد حاجت روا شد
گریان بر احوال او تیغ جفا شد

اگر چه باشد فرقش غرق جراحت
حیدر شد از دیدار مغیره راحت
تا حیدر افتاد از پا در افتاد
حسن در آن لحظه یاد مادر افتاد
*******
شائق

  • شنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:50
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

دودمه‌ی شب بیست و یکم شهادت امام علی(ع) * مرتضی محمودپور

1018

دودمه‌ی شب بیست و یکم شهادت امام علی(ع) ◾دودمه‌ی شب
◾بیست‌ویکم

◾بنداول
تابوت من آهسته بر این خاک گذارید
خون ز دیده بارید(۲)

◾بنددوم
غیر از من مظلوم دگر یار ندارید
خون ز دیده بارید(۲)

◾بندسوم
مظلومتر از من بخدا هیچ کسی نیست
فریاد رسی نیست(۲)

◾بندچهارم
درکوفه دگر بهر شما همنفسی نیست
فریاد رسی نیست(۲)

  • یکشنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 02:27
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

شب قتل شاه دین_امشب شب قتل شاه دین است * اسماعیل تقوایی

1143
1

شب قتل شاه دین_امشب شب قتل شاه دین است امشب شب قتل شاه دین است
آن شه که امیر مومنین است

باشد شب آخری که حیدر
با اهل وعیال هم نشین است

امشب شب یأس یک طبیب است
هجران علی براو یقین است

امشب همه دور بستر او
در گریه بنات وهم بنین است

دستان همه بدست باباست
خونین دل زینب غمین است

مشغول وصیت است مولا
اشک حسنین بر جبین است

او فکر یتیمهای کوفه ست
انبان غذای برزمین است

ای کاش سحر نگردد امشب
فرداست که عالمی حزین است

دنیاست که بی علی بماند
درسوگ، زمان وهم زمین است

سرتاسر کوفه سوگوارست
تاریک وسیه سپهر دین است

شعر :اسماعیل تقوایی

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 00:22
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

بی اسدالله -(بی اسدالله شده کوفه به شام عزا) * محمدرضا سروری

822
1

بی اسدالله -(بی اسدالله شده  کوفه به شام عزا) بی اسدالله شده کوفه به شام عزا

شام غریبانة شیر خدا مرتضا

حال یتیمان شده بعد علی غمفزا

دل شده غمخانه ای در غم شیر خدا

******

هر طرفی دیده تر

مانده به ماتم اثر

دیدة خیلِ بشر

بر غم شیر خدا

جملة دل ها غمین

خاصّه دلِ مومنین

در غمِ سلطان دین

گشته سراسر عزا

شاهِ عرب شیر حق

جلوة تصویر حق

نادی تکبیر حق

رفته ز دارِ فنا

بی اسدالله شده کوفه به شام عزا

******

لنگر هفت آسمان

خسروِ کون و مکان

شیر زمین و زمان

ثانیِ آل عبا

محور عرش و زمین

پادشهِ متقین

گشته شکسته جبین

از دم تیغ جفا

جهل جهالت گران

تیغ عداوت گران

دست جنایت گران

فرق عدالت دو تا

بی اسدالله شده کوفه به شام عزا

******

  • یکشنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:22
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا سروری
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

همه یاران خداحافظ -(رَوم با فرق بشکسته همه یاران خداحافظ ) * محمدرضا سروری

1384
1

همه یاران خداحافظ -(رَوم با فرق بشکسته     همه یاران خداحافظ ) رَوم با فرق بشکسته همه یاران خداحافظ

علی بارِ سفر بسته همه یاران خداحافظ

وداع با ناله پیوسته همه یاران خداحافظ

دل از نامردمی خسته همه یاران خداحافظ

******

همه یاران خداحافظ خداحافظ همه یاران

خداحافظ عزیزانم خداحافظ عزاداران

اگر اشکم به آهِ سینه پیوسته

خداحافظ ، علی بارِ سفر بسته

اگر عمری شدم از ناکسان خسته

رَوَم از این جهان با فرق بشکسته

اگر عمری دلم درگیر غم ها بود

به نخلستان و چاه و کوفه تنها بود

سکوتی بیست و چندین ساله برپا بود

ولی تنها امیدم روز فردا بود

رَوم با فرق بشکسته همه یاران خداحافظ

******

همه یاران خداحافظ خداحافظ همه یاران

خداحافظ عزیزانم خداحافظ عزاداران

رسیده

  • یکشنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:30
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا سروری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد