شهادت امیرالمومنین علی (ع)

مرتب سازی براساس
 حسین رئوفی

زمزمه یا واحد خیلی سنگین -(غربتو تنهائیامو) * حسین رئوفی

1062
2

زمزمه یا واحد خیلی سنگین  -(غربتو تنهائیامو) غربتو تنهائیامو
می بینی بی کسیامو
چی بگم میدونی آقا
همه دلواپسیامو

به داد دل من اگر نرسی اون شبو چه کنم
شبی که دگر وا نمیشه کنم این لبو چه کنم
بگیرن از این نوکرت اگر این منصبو چه کنم

خودت ارباب (منو دریاب 2)

دوباره شرمنده ام کن
با بدی هام بنده ام کن
مثل خوبان ره عشق
بکُش و باز زنده ام کن

نزار که میان منو شهدا فاصله بمونه
نزار که جدا عاشق تو از این قافله بمونه
نزار دیگه از دست من توی قلبت گله بمونه

خودت ارباب (منو دریاب 2)

  • یکشنبه
  • 16
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

امیرالمومنین -(کوفه در اندوه و واویلاست واویلا علی) * عبدالحسین میرزایی

1331
1

امیرالمومنین -(کوفه در اندوه و واویلاست واویلا علی) #امیرالمومنین_شهادت
#شب_بیست_و_یکم

کوفه در اندوه و واویلاست واویلا علی
در نجف صاحب عزا زهراست واویلا علی

پیر نابینایی افتاده است در ویرانه ها
دیده اش بر راه آن مولاست واویلا علی

کاسه های شیر در دست یتیمان است و او
فکر این طفلان بی باباست واویلا علی

مخفیانه دور از چشم همه تشییع او
مثل تشییع تن زهراست واویلا علی

می کند هر دم نظر بر جای خالی پدر
خون به قلب زینب کبراست واویلا علی

مرتضی راحت شد و اما میان کوفیان
بر سر نام علی دعواست واویلا علی

رفت مولا و نرفت از قلبشان بغض علی
شاهد من روز عاشوراست واویلا علی

هر که شد نامش علی طوری دگر او را زدند
این هم از مظلومی مولاست واویلا علی

یک علی با تیغ و نیزه اربا اربا شد تنش
پاره تر از آن دل باباست واویلا علی

یک علی را تیر هم اندازه قدش زدند
آخر این کودک مگر سقاست واویلا علی

یک علی با دست بسته چون علی بر ناقه ها
کو به کو آواره صحراست واویلا علی

کوفه و شام بلا با عمه های بی کس‌اش
میهمان مجلس اعداست واویلا علی

در میان هیجده سر دید روی نیزه ها
راس یک شش ماهه هم پیداست واویلا علی

یک نفر کوی یهودی داد زد این قافله
اهل بیت حیدر و زهراست واویلاعلی

یا علی داری خبر یک بی حیا ....بزم یزید
دخترت را به کنیزی خواست واویلا علی

#عبدالحسین_میرزایی

.

  • پنج شنبه
  • 25
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 07:44
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب
 حمید رمی

زمینه شام غریبان امیرالمومنین(ع) -(چقدر امشب، توی این خونه، خالیه جای بابا) * حمید رمی

511

زمینه شام غریبان امیرالمومنین(ع) -(چقدر امشب، توی این خونه، خالیه جای بابا) چقدر امشب، توی این خونه، خالیه جای بابا
همه بی‌تابن، همه‌گریونن، امون از دست دنیا

اشکای برادرهام، با چشام شده همراه
سوت و کور و تاریکه، خونۀ ولی‌الله

تنِ پر از تلاطمش از امشب
رو شونه‌های آسمون آرومه
شبونه می‌برن امام شهرو
خدا ببین علی چقد مظلومه

گلِ لبخندِ یتیمای شهر، رنگ برگ پاییزه
دونه‌دونه اشک، از چشای تر، روی خاکا می‌ریزه

شب شب عزاداری، شب شب غم و درده
آی یتیما باباتون، دیگه برنمی‌گرده

غمِ غریبیِ بابامون حیدر
از این شب بی‌یاوری معلومه
شبیهِ فاطمه شده تشییعش
خدا ببین علی چقد مظلومه

این‌همه‌غربت،سهم‌این‌خونه‌س،سهم‌اولادمولاست
اوج این‌غربت، برای‌زینب، تُو غروب عاشوراست

از بلندی می‌بینه، که حسین تک و تنهاست
تیر و نیزه و شمشیر... توی قتلگاه غوغاست

دور حسین هزارتا تیزاندازه
بینِ اینا غریب‌کُشی مرسومه
هرکسی کینه از علی داشت اینجاست
خدا ببین علی چقد مظلومه

  • دوشنبه
  • 30
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 18:32
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 حسین نوری

شهادت امیرالمومنین -(حاجتمو کرده روا ) * حسین نوری

425

شهادت امیرالمومنین  -(حاجتمو کرده روا ) بنداول

حاجتمو کرده روا
شمشیر آلوده به زهر
شکر خدا راحت شدم
از دست این مردم‌شهر

بی وفایی رو بلدن
این از خدابی خبرا
یه روزی هم تو کوچه ها
خوب حقمو کردن ادا

روضه میخونم
زیر لبم آروم
زهرا کجایی
دلتنگتم خانوم

بنددوم

سی سال آزگاره که
به یادتم هر شب وروز
اون خاطرات خوبمون
تو خاطرم مونده هنوز

یادت میاد فاطمه جان
زندگیمون‌ خدایی ‌بود
کنار مسجد خونمون
چه‌ برو و بیایی بود

تا اینکه روزی
زندگیمون چشم خورد
یه دست سنگین
چی به سرت آورد

بندسوم

دیدی چجوری آخرش
خوشیمونو بهم‌زدن
چقد بلاسرت اومد
درست جلو چشای من

عقده هاشون از علی بود
درد کشیدی بجای من
تا بشکنن غرورمو
پیش چشام تو رو زدن

یارجوونم
شدم‌ تو داغت پیر
قاتل من بود
غلاف اون‌شمشیر

  • سه شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 19:29
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 ابوالفضل عباسی معروفان

زبانحال حضرت علی(ع) در حال احتضار -(حسن و زینب و کلثوم کنارم باشید) * ابوالفضل عباسی معروفان

418

زبانحال حضرت علی(ع) در حال احتضار -(حسن و زینب و کلثوم کنارم باشید) حسن و زینب و کلثوم کنارم باشید
مونس و همدم شمع شب تارم باشید

دست عباس بگیر ای گل زیبایم حسین
مرحمت کرده دمی یار سه یارم باشید

چاره ای نیست مرا حادثه ای در پیش است
ساغر صبر بنوشید و خمارم باشید

باد بیرحم خزان عمر مرا پرپر کرد
غنچه های گل من یاد بهارم باشید

رخصتی نیست کزین بستر غم برخیزم
شاهد وصل من و روی نگارم باشید

باده نوشید از این لحظه پایان وصال
مست عزم سفر و ترک دیارم باشید

لحظه هایی که همه بر غم هم میسوزیم
فرصتی هست پی حکمت کارم باشید

ضربتی بیش نزد قاتلِ بی عار مرا
پس سزا نیست دل آزار شکارم باشید

هست در شان و وقارم که ببخشم او را
پاسدار شرف و شان و وقارم باشید

جانِ من جانِ شما جان ِ یتیمان عرب
هر شب از لطف و کرم حامل بارم باشید

چشم بر دوش من و دیده به راهم دارند
یاد ایتام دل افکار و جوارم باشید

از غم مادرتان درد کشیدم سی سال
واقف درد من و این دلِ زارم باشید

بعدِ سی سال ، رخِ فاطمه دیدن دارد
وصلت فاطمه را لحظه شمارم باشید

بر در لطف طبیب و پی مرهم نروید
فکر غسل و کفن و سنگ مزارم باشید

پایگاه حفظ و نشر آثار عباسی معروفان اهری

  • سه شنبه
  • 25
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 20:48
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور امام علی (ع) -(شیعه ام و نام و نشانم علیس طپش طپش هر ضربانم علیس) * رضا نصابی

600

شور امام علی (ع) -(شیعه ام و نام و نشانم علیس طپش طپش هر ضربانم علیس) بنداول

شیعه ام و نام و نشانم علیس
طپش طپش هر ضربانم علیس
به کوریه چشم همه منکرین
شعاره موقع اذانم علیس

شهد ان علی ولی الله

بنددوم

یک سر و گردن از همه سَرتره
زَهره ی دشمنانشو میدَره
کسی حریفش نمیشه تو میدون
علی خودش یک صد و ده لشکره

اشهد ان علی ولی الله

بندسوم

مالک اشتر شده مات و مستش
نبض مَیادین همه توی دستش
دستمال زردو تا که سر میبنده
لا یُمکن الفرار زِ ضرب شصتش

اشهد ان علی ولی الله

بندچهارم

قدرت و هیبت علی محشره
نشونه هاش روی دَره خیبره
هر کی مقابلش بایسته بی شک
تا به خودش بیاد تنش بی سره

اشهد ان علی ولی الله

التماس دعای خیر
شاعرین: مشترک
رضا_نصابی علیرضا_پناهیان

  • شنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور حضرت علی (ع) -(علی علی علی علی حیدره اسمش روی لبمه یکسره) *کربلایی جواد محمدی

338

شور  حضرت علی (ع) -(علی علی علی علی حیدره اسمش روی لبمه یکسره) علی علی علی علی حیدره
اسمش روی لبمه یکسره

علی علی علی علی حیدره
همون که از عالمو آدم سره

علی علی علی علی حیدره
همون که مارو تا خدا میبره

حقا که علی حقیقتا حق باشد
حق است علی ز حق که بر حق باشد
دیدم خطی به دفتر لم یزلی
حق با علیو علی مع الحق باشد

علیه اون که صاحب ذوالفقاره
چه لقبی داره حیدره کراره
وقتی که میبنده سربده زردشو
تو معرکه دیگه حریفی نداره

مولانا علی حیدر
..................................‌
بند دوم

علی علی علی علی حیدره
مالکِ مالک اشترو قنبره

علی علی علی علی حیدره
حاکم فرماندهیه محشره

علی علی علی علی حیدره
اون که به شاهانه جهان رهبره

اولین خشته مسلمانیه ما را بگذاشت
اولین بار که پا زد به زمین در کعبه
به خداوند همین کعبه قسم کار علیست
سجده کردند اگر خلقه خدا بر کعبه

دورتو میگردم بی شکو واهمه
همیشه بر لب دارم علی زمزمه
اگه حیدر باشه بابا یعنی حتما
مادر شیعه ها حضرت فاطمه

مولانا علی یاحیدر

  • سه شنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:13
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور حضرت علی (ع) -(با تموم غیرتم تموم شهرتم) *کربلایی جواد محمدی

458

شور حضرت علی (ع) -(با تموم غیرتم تموم شهرتم) با تموم غیرتم تموم شهرتم
نوکر علی شدم همینه عزتم
با طنین ذوالفقار نگاه حیدری
به دام زلف تو مبتلا شدم

یا علی بگو حماسه ای به پا کن دوباره
یا حسن بگو که مادرش چشم انتظاره
یا حسین بگو رقیه هوامونو داره

ابَر پهلوون دلبر ابرو کمون
لنگر کل زمینو آسمون

یاعلی مولا علی علی یا مولا
............................
بند دوم

هر نفس نفس علی شور و شعف علی
پادشاه شیعیان ، دُر و صدف علی
بهتری و برتری تو یارو یاوری
دم به دم مدد شاه نجف علی

یا علی بگو شهن شه دلدل سواره
یا حسن بگو برای شیعه یک شعاره
یا حسین بگو صفا همیشه برقراره

به تو مینازم ، ای دلبر تنازم
توی گردان تو ، منم یه سربازم

یاعلی مولا علی علی یا مولا

  • سه شنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:46
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

سبک زمینه شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(در آسمانها باز...) * محمد حسین محسنی

452
3

سبک زمینه شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(در آسمانها باز...) بند اول :

در آسمانها باز
شده حاکم
تب ماتم عظمایی دیگر

عجل وفاتی ها
همچو زهرا
شده ورد به لب های حیدر ع

خاک عالم برسر
که شده حسن باز مضطر
بگرفته دختر در بر

زانوی غم زینب س
شده بانوی غم زینب س

که شکست فرق حیدر دوا ندارد
دیگر این جهان مرتضی ندارد

چه غمی به بغض سینه
ز شرار نار کینه

أمن یجیب ورد بر
روی لب طفلان شد
چشم فلک حتی از
داغ علی گریان شد

تا به سحر امشب
أمن یجیب بر لب

در آسمانها باز ......

-----------------------

بند دوم :

حیدر حیدر حیدر
چو کبوتر
تو هوای پریدن داری دیگر

بنگر تو بر حال
دل زینب
که به دیدن حالت گشته مضطر

درد عالم درمان
شده با نگاهت مولا
شده با دعایت آقا

من بمیرم جانان
که سرت ندارد درمان

که شکست فرقت آقا دوا ندارد
دیگر این جهان مرتضی ندارد

شده این دعایت هر دم
که ز آه سینه پرغم

درد دلت را گفتی
ای همسرم فاطمه
می آیم امشب سویت
ای دلبرم فاطمه

دارد عجب شوری
آه از غم دودی

حیدر حیدر حیدر .......

  • پنج شنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 00:07
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک زمینه شام 21ماه رمضان، شام غریبان مولاعلی(ع) -(تو هم تنهام گذاشتی رفتی بابا...) * عباس شعرباف

278

سبک زمینه شام 21ماه رمضان، شام غریبان مولاعلی(ع) -(تو هم تنهام گذاشتی رفتی بابا...) تو هم تنهام گُذاشتي رفتي بابا
حالا من موندمو این سیلِ غمها
هنوز تُو سینه دارم داغ مادر
ندارم دل خوشي دیگه به دُنیا

نمیشه که ، باورم هنوز
سایه ي تو ، نیست روي سَرم
تو که بودي ، هم برام پدر
هم مث مادرم

دل خوشیم این ، بود کنارمي
ولي چه زود ، رفتي از پیشم
پهنه هنوز ، بسترت بابا
میزنه آتیشم

یادمه چار سالم بود
رفت مادر از کنارم
توأم که رفتي حالا
خزون شُده بهارم

آهُ واویلا ، آهُ واویلا

میباره مثلِ بارون اشک چشمام
عذابم میده این کابوس شبهام
به کِي مارو سپردي رفتي بابا
شروع شد تازه حالا درد و غمهام

از حالا من ، فکر کربلام
که میمونم ، از حسین جُدا
سخته برا من ، تَحمّله
رأس رو نیزه ها

سخته ببینم ، یه روزي که
بین دو تا ، نَهر آب بابا
با لب تشنه ، سَر از حسین
میبرن از قفا

زینب تو کجاو
غریبیو اِسارت
بازارِ کوفه و شام
یَهودیو جِسارت

آهُ واویلا ، آهُ واویلا

  • پنج شنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 00:24
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک زمینه شب 21 ماه رمضان شب شهادت امیرالمؤمنین(ع)، زبانحال -(جوابت کرده طبیب، ای حبیبم ای غریب...) * امیرحسین سلطانی

758
1

سبک زمینه شب 21 ماه رمضان شب شهادت امیرالمؤمنین(ع)، زبانحال -(جوابت کرده طبیب، ای حبیبم ای غریب...) بند اول

جوابت کرده طبیب؛ای حبیبم ای غریب
چرا پس محاسنت؛شده با خونت خضیب

نرو از پیشمون؛بابای مهربون
نزن آتیش به جون؛عزیزِ نیمه جون

نکن وصیت،بابا حیدر
نگو رسیده،دم آخر
داری میری تو،پیش مادر

نگاهی کن به،اشک و آهم
بعد تو بابا،بی پناهم
تو شهر کوفه،بی تکیه گاهم

(آه و واویلا نرو بابا)

بند دوم

قربون سخاوتت؛مهربونی با فقیر
اومدن عیادتت؛یتیما با ظرف شیر

همشون اومدن؛نگران توان
دارن امن یجیب؛زیر لب میخونن

دعا میخونن،برای تو
از خدا میخوان،شفای تو
میگن که شیرِ،دوای تو

میگن نمیشه،باورشون
پاشو بکش دست،رو سرشون
آخه تو هستی،پدرشون

(آه و واویلا نرو بابا)

بند سوم

نفست در نمیاد؛چرا رنگت پریده
داری میشی مهمونه؛مادر قد خمیده

معلومه که دلت؛تنگ مادر شده
نگو به دخترت؛دم آخر شده

دارم میبینم،کربلا رو
سرای روی،نیزه ها رو
کوفه و بزم،بی حیا رو

تو رو میونه،مردم شام
که سنگ میریزن،از روی بام
یه عده میدن،به تو دشنام

(دختر زارم،خداحافظ)

  • پنج شنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 01:05
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 میلاد  قبایی

سبک زمزمه یا واحد سنگین شهادت امام علی(ع) -(دنیای روبه غروبه فاطمه...) * میلاد قبایی

434
1

سبک زمزمه یا واحد سنگین شهادت امام علی(ع) -(دنیای روبه غروبه فاطمه...) دنياي من رو به غروبه فاطمه
بيا ببين ديگه زمين گيره علي
فقط خودت ميفهمي حالو روزمو
سي ساله كه از زندگي سيره علي

بيا نگاه كن اشك از چشام حالا مياد
دستام ميلرزه مگه ديگه بالا مياد
هي اينو ميگم الان ديگه زهرا مياد

بيا اشكاي چشم علي رو پاك كن
خودت بيا با دستات
منو شبونه خاك كن

زهرا جان بيا قرآن بخون كنارم
ميخوام ميون قبرم
سر روي پات بذارم

" امون از اين جدايي زهراي من كجايي "
———————
بي تو چقدر برام زمونه سخت گذشت
حقم نبود به غصه عادتم بدن
يه عده ميخواستن تا جايي كه ميشه
تو كوچه پيش تو خجالتم بدن

يادم نميره قنفذ،غلاف،بازو،كبود
يادم نميره اون خونه و آتيشو دود
يادم نميره دليل گريه هات چي بود

آتيش و لگد همه ش يه اتفاق بود
در كنده شد به تو خورد
مسمارشم كه داغ بود

تا فضه اومد پيش تو نااميد شد
فهميدم از نگاهش كه محسنم شهيد شد

" امون از اين جدايي زهراي من كجايي "
————————
امشب همه جمعن كنار بسترم
وقتشه كه غم تورو احساس كنم
الان جلو چشماي زينبم ميخوام
سفارش حسينو به عباس كنم

بيا اباالفضل بهت بگم با اشك و آه
تويي براي حسين من يه تكيه گاه
نذار حسينم تنها بره تو قتلگاه

عباسم نذار غريب گيرش بيارن
جلو چشاي زينب
پا رو سينه ش بذارن

نذار زينبم ببينه شهر شامو
تو كوچه ازدحامو
اون مجلس حرامو

" حسين حسين حسين جان... "

  • پنج شنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:00
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک زمینه شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(قلب زینب امشب شده غرق داغ و ماتم...) * منصوره محمدی مزینان

408

سبک زمینه شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(قلب زینب امشب شده غرق داغ و ماتم...) قلب زینب امشب شده غرقه داغ و ماتم
اشکِ غم می بارد از چشمان شاه عالم
یکسو یتیمانِ کوفه نالان نالان نالان
یکسو ابالفضل و حسن گریان گریان گریان

آه ای فلک...

گلبوسه های،زینب به روی،زخم سر او،می شیند
درچشم بابا،یاس علی را،باقامتی خم،می بیند

با دیدن خون روی بستر
از فرقه نیمه چاک حیدر
افتاد حسن دوباره یاد
میخ و در و پهلوی مادر

" وای یا حیدر " ۲ _ وای یا مرتضی

بند دوم

زخم سرش نشون میده ضربت شده کاری
اشک خون شده در چشم زهرا امشب جاری
ذکر لب زهرا شده حیدر حیدر حیدر
ملائک قرآن گرفتن پای بستر، بر سر

آه ای فلک.....

زهرا به یاد روز وصالش با حضرت عشق
...افتاده
گشته برای دیدار یارش توی بهشتش
... آماده

رو زخمایِ فرق شکسته
دریای خونابه نشسته
درداش میگه زیر لب هِی
با همسر پهلو شکسته

" وای یا حیدر " ۲ _ وای یا مرتضی

بندسوم

می لرزه ارکان زمین و آسمون از غم
می بنده ماه کوفه چشماشو ای وای کم کم
"فُزْت و رَبُّ الکعبه" ذکر لبهای حیدر
"اَهلا و سهلا یا علی" شده ذکر مادر

آه ای فلک....

بر قلب کوفه،آلاله های، داغِ جدایی، میروید
کوفه صدای، شیر خدارا،از سینه یِ چاه ، می جوید

با کاسه های شیر یتیمان
جمعند به پشتِ بیتُ الاَحزان
"اَمَنْ یُجیب" وِرد لباشون
واسه شفای شاه مردان

" وای یا حیدر " ۲ _ وای یا مرتضی

سبک : #ابوالفضل_جدیان

  • پنج شنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:15
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حمید رمی

زمینه شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(یا غایة آمال العارفین...) * حمید رمی

459
0

زمینه شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(یا غایة آمال العارفین...) یا غایةَ آمالِ العارفین
یا اولَ امامِ المومنین
یاعلی٢

صلِّ علی سیدِ العابدین
صلِّ علی مولی الموحّدین
یاعلی٢

من، زِ ولای تو سرشارم
که تویی بهترین یارم
به دل عشق تو را دارم

نرسد اگر به علی کسی
به کجا رود به کجا رسد
به خدا قسم که اگر کسی
به علی رسد به خدا رسد

اسدالله؛ عین‌الله؛ سرّالله؛ ولی‌الله
________________

یا حبیبَ قلوبِ الصادقین
صلِّ علی اَعدلِ العادلین
یاعلی٢

صلِّ علی امانِ الخائفین
صلِّ علی امیرِالمومنین
یاعلی٢

تا، نفسی به تنم باشد
نام تو سخنم باشد
حرمت وطنم باشد

درِ کس به غیر علی مزن
رهِ کس به جز رهِ او مجو
که از این در و ره اگر کسی
برسد به نور هدی رسد

اسدالله؛ عین‌الله؛ سرّالله؛ ولی‌الله
________________

یا حبیبَ من لا حبیبَ له
یا طبیبَ من لا طبیبَ له
یاعلی٢

یا معینَ من لا معینَ له
یا امینَ من لا امینَ له
یاعلی٢

تو، همه دلخوشیِ مایی
همه قطره تو دریایی
همه بنده تو مولایی

زِ رَهِ طلب به ولی برس
زِ رَهِ ولی به علی برس
مگر از عنایت مرتضی
دلِ ما به کرببلا رسد

اسدالله؛ عین‌الله؛ سرّالله؛ ولی‌الله

  • جمعه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:48
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حمید رمی

زمینه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، سیدمهدی میرداماد -(ظاهرا داری میری مسجد...) * حمید رمی

1369
3

زمینه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، سیدمهدی میرداماد -(ظاهرا داری میری مسجد...) ظاهرا داری میری مسجد واقعش میری پیش زهرا

داری سمت زخم تیغ میری با هزار تا زخم نا پیدا

مسجد محراب میگه بیا زینب بی تاب میگه بمون

زهرا داره میگه بیا اما ارباب میگه بمون

از بی کسی تو دنیا خسته شدی حق داری

تو مرد بزرگی اما خسته شدی حق داری

از زندگی بی زهرا خسته شدی حق داری

قد قتلل المرتضی یا علی کوفه شده کربلا یا علی

****

شمشیری که منتظر مونده رو سر تو بوسه بندازه

زنده میکنه ماجرای زهرا میخ در خون تازه

خونه دیوار میگه بیا زینب هر بار میگه بمون

داغ زهرا میگه بیا قلب غمبار میگه بمون

از خاطر زخم پهلو خسته شدی حق داری

از قصه طاق ابرو خسته شدی حق داری

از روضه درد بازو خسته شدی حق داری

قد قتلل المرتضی یا علی کوفه شده کربلا یا علی

****

مونده بین رفتن و موندن زینب تو بی پر و بال

روزی میرسه همین زینب بین خیمه گاه و گودال

زخمت داره میگه بمون چشمت داره میگه برو

تیر و دشنه میگه بمون شاه تشنه میگه برو

تشنه وسط یه لشکر خسته شدی حق داری

از بعد علی اکبر خسته شدی حق داری

تنهایی و بی برادر خسته شدی حق داری

  • جمعه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 21:17
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه ضربت خوردن علی(ع) _کوفه پر از عزا شده، وای وای وای * اسماعیل تقوایی

429
1

نوحه ضربت خوردن علی(ع) _کوفه پر از عزا شده، وای وای وای نوحه ضربت خوردن علی(ع)
کوفه پر از عزا شده. وای وای وای
فرق علی دوتا شده، وای، وای، وای

فزت ورب الکعبه بر لبان حیدر
آید ندای قد قتل، الله اکبر
مظلوم علی، مطلوم علی، مظلوم علی جان2
____________________________
محراب کوفه پر زخون، وای وای وای
انا الیه راجعون، وای وای وای

سردار لشگر خدا علی اعلا
راحت شده از دست جاهلان دنیا
مظلوم علی....
___________________________
زینب چو دیده پدرش، وای وای وای
زده به صورت وسرش، وای وای وای

بابا بمیرم پس چرا رنگت پریده
زخم سرت تا بین ابروها رسیده
مظلوم علی....
__________________________
اطفال کوفه بی غذا، وای وای وای
در انتظار مرتضی، وای وای وای

گوید یتیم کوفه مادر یاورم کو
آنکه می‌آمد هر شبی را در برم کو
مظلوم علی....

شعر:اسماعیل تقوایی

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 01:25
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

واحد شلاقی_احساسی امیرالمؤمنین(ع) -(من نوکر باشرفم...) * علی حاجیان فر

536

واحد شلاقی_احساسی امیرالمؤمنین(ع) -(من نوکر باشرفم...) منِ نوکر ، با شرفم
با وهابیها طرفم
شدم آقا از وقتی که
گدای شاه نجفم

یاحیدر
همیشه و همه جا شعارم
از عشق
علی بخدا که بی قرارم
تو دنیا
فقط شیعه بودن افتخارم آقا

مشکل گشای عالمی_ یاعلی
نمیمونه با تو غمی _یاعلی
فقط تو تکیه گاهمی _یاعلی

ـــــ♦️یاحیدر علی یا مولا♦️ـــــ

#بنددوم

تویی اعجاز دو جهان
شکوه اصلی اذان
پیمبر گفته که علی
قسیم ناری و جنان

باذکر
علی میت زنده میشه
جز حیدر
کسی که لافتا نمیشه
تو میدون
میره شیرخدا همیشه _ ای جان

لشکرو کردی تار و مار_ یاعلی
تویی تو مرد کارزار_ یاعلی
لاسیف الا ذوالفقار_ یاعلی

ـــــ♦️یاحیدر علی یا مولا♦️ـــــ

#بندسوم

تویی مولا مشتریم
میگم آقا می خریم
شدم عاشق ،عاشق تو
خدا رو شکر حیدریم

روزیه
جهان در کف اولاد تو
می افته
مگه از سر من یاد تو
توسختی
آقا میرسه امداد تو _ حیدر

زندگی ام بیمه شده باعلی
تویی فقط الگوی دنیا علی
ناد علیا علیا یاعلی

ـــــ♦️یاحیدر علی یا مولا♦️ـــــ

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:20
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه ی سینه زنی شهادت امیرالمومنین(ع ) * مرتضی محمودپور

355

نوحه ی سینه زنی شهادت امیرالمومنین(ع ) ◾نوحه ی سینه زنی
◾شب نوزدهم

◾بنداول
کوفه لبریز غمها امشب از داغ مولاست
صاحب این مصیبت امشب ام ابیهاست
بر لبم این کلام است
عمر مولا تمام است (۲)
واعلیا علیا واعلیا علیا واعلیا علیا(۲)

◾بنددوم
از جفا یارب امشب فاتح بدر و خیبر
بین محراب مسجد شد به خونش شناور
فرق حیدر دوتا شد
کوفه کرببلا شد (۲)
واعلیا علیا واعلیا علیا واعلیا علیا (۲)

◾بندسوم
غصه ی زینب امشب ای خدا گشته تازه
یادش آمده مدینه وقت تشیع جنازه
دیده تا روی بابا
میکند یاد زهرا (۲)
واعلیا علیا واعلیا علیا واعلیا علیا (۲)

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:44
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

ضربت خوردن امیرالمؤمنین(ع)، شب نوزدهم ماه مبارک رمضان -(تا تَرَک خورد سرش، دخترش افتاد زمین...) * حسن لطفی

626

ضربت خوردن امیرالمؤمنین(ع)، شب نوزدهم ماه مبارک رمضان -(تا تَرَک خورد سرش، دخترش افتاد زمین...) تا تَرَک خورد سَرَش دُخترش اُفتاد زمین
دست بگذاشت رویِ معجرش اُفتاد زمین

بیشتر تیغ فرو رفت میانِ اَبرو
تا که از ضَرب علی باسرش اُفتاد زمین

به سرش خورد ولی پهلویِ او درد گرفت
دید از ضربه ی در همسرش اُفتاد زمین

کَس نفهمید که عباس چگونه آمد
بارها تا بِرِسَد مَحضَرَش اُفتاد زمین

خواست تا خانه یِ زینب رویِ پا راه رَوَد
دو قدم رفت ولی پیکرش اُفتاد زمین

دخترش دید زمین خوردنِ بابایش را
دخترش دید و....خودش آخرش اُفتاد زمین

چقدر از رویِ تَل تا لبِ گودال دوید
چقدر بینِ همه خواهرش اُفتاد زمین

ذوالجناح آه ببین نیزه ای او را هول داد
از رویِ زین به زمین با سَرَش اُفتاد زمین

دید پایین قدمهاش سَنان می خندید
دید بالایِ سرش مادرش اُفتاد زمین

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 03:05
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات و توسل به امام زمان(عج)، ویژه شهادت امیرالمؤمنین، حاج میثم مطیعی -(شب های قدر اگرچه...) * عباس احمدی

747

مناجات و توسل به امام زمان(عج)، ویژه شهادت امیرالمؤمنین، حاج میثم مطیعی -(شب های قدر اگرچه...) بی عِطر یاس، کوچه مُعطر نمی شود
بی کیمیای او، مِس ما زَر نمی شود

شب های قدر اگرچه که تقدیرِ سال ماست
بی گوشه چشم یار، مُقَدَّر نمی شود

*شبِ نوزدهم ماهِ رمضان رسید، شبِ لَیلَةُ التَّقدیرِ، بر اساسِ روایاتِ ما، امشب شبِ اندازه گیریِ مقدرات و بررسی امورِ سالِ آینده است،شبِ بیست و یکم،شبِ ثبت و ضبطِ، شبِ بیست و سوم،طبق روایات،شبِ امضایِ امام زمانِ،امشب شبِ مهمی است،امشب خدا به همه مژده داده،«اِبنِ عباس از پیغمبر روایت کرده: خداوند متعال مثلِ امشبی به ملائکه ی خودش امر میکنه، به همراه جبرئیل و میکائیل علیهم السلام از سِدْرَةِ الْمنْتَهی نازل شوند،چهار جا سر بزنن،یکی کنارِ خانه ی خدا،بر بامِ کعبه، مدینه برن کنار قبرِ پیغمبر، برن بیت المقدس و طور سَینا،اما تموم میشه؟نه، روایت میگه: جبرئیل به فرشته ها دستور میده، بر روی زمین پراکنده بشین،ملائکه روی زمین پراکنده میشن،یه جوری که هیچ جایی نمی مونده که مؤمن و مؤمنه ای باشه،مگر اینکه این فرشته ها دورش رو میگیرن،شروع میکنن استغفار کردن،تسبیح کردن...»امشب ما از خدا هم ترمیم گذشته رو میخواهیم و هم ترسیمِ آینده رو...*

شب های قدر اگرچه که تقدیرِ سال ماست
بی گوشه چشم یار، مُقَدَّر نمی شود

بیهوده فیضِ اشک به هرکس نمی دهند
بی اِذنِ دوست، دیده ی ما تر نمی شود

باید شبیه موج در این راه بشکنی
نابرده رنج، گنج مُیَسر نمی شود

یا ایها العزیز! خدا را عنایتی
بی ذکر نام تو شبِ ما سر نمی شود

دنیا اسیر درد و مصیبت شده، بیا
حالِ جهان بدونِ تو بهتر نمی شود

*ما امشب برا همه ی مَردمِ دنیا دعا می کنیم، غیر از ظالمین و مستکبرین...*

امشب بیا به حُرمَت فرقِ شکافته
ما را بِخر به خاطر حیدر، نمی شود؟

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 03:33
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات وتوسل ویژه شهادت امام علی(ع)، به نفس حاج محمودکریمی -(سرشکسته اومدم...) *

527

مناجات وتوسل ویژه شهادت امام علی(ع)، به نفس حاج محمودکریمی -(سرشکسته اومدم...) سرشکسته اومدم یارب!
به تو باز رو زدم یا رب!

شبِ قدرِ باز پیدام شد
من خودم میگم بَدَم یارب!

راهِ کهکشونِ تو بازه
دَرِ آسمونِ تو بازه

چشامون ستاره بارونه
دستِ مهربونِ تو بازه

اومدم قدم قدم یارب!
چند شبِ ضجه زدم یارب!

دلهره به جونم افتاده
تنهایی نیومدم یارب!

می بینی چشام چه می باره
مثه یه یتیمِ آواره

ترس از تو بِم میگفت بس کن
نرو رات نمیده بیچاره

تو حریم تو ادب عشقِ
ماهِ عشقِ، شب به شب عشقِ

عشقِ با تو سر به سر نورِ
ترسِ از تو لب به لب عشقِ

هم می ترسم هم دوست دارم
هم رها و هم گرفتارم

هم به شوقِ عفو می خندم
هم به داغِ دل عزادارم

ما همه اسیر و سرگردون
تویِ دنیا بی سر و سامون

شبِ قدرِ و نمی دونیم
کجا اِحیا داره آقامون

اونکه عالمی تو دستاشِ
آسمون تو عُمقِ چشماشِ

کی میدونه شاید الان هم
بین ما و این شهیداشِ

کی میدونه با کیاست امشب
کجا سرگرم دُعاست امشب

شاید امشب تو یمن باشه
یا نجف یا کربلاست امشب

یه دلم میگه عزادارِ
با علی تو کوفه بیدارِ

دَرِ خونه ی گرفتارا
داره نون و خرما میگذارِ

یه دلم میگه که تو مسجد
به امامش اقتدا کرده

علی ناله میزنه "فُزتُ"
مهدی مادر رو صدا کرده

تا که تیغ تشنه بالا رفت
علی تشنه سمت دریا رفت

آخرین سجودش و مولا
به امیدِ رویِ زهرا رفت

گُلا بعد از اون نخندیدن
همه اهل آسمون دیدن

حَسنش نماز و کامل کرد
تو عبا علی رو پیچیدن

{علی تنها وسطِ یه جاده
با یه مُشت مردم بی اِراده
داره میره تنها و پیاده
که علی از سرشون زیاده}

*علی رو میانِ عبا گذاشتن،حَسَنین،عباسش،پسرانش،دارن میارن...*

علی داره روضه میخونه
تو عبایی که پُر از خونه

یاد اون دم که علی اکبر
زیر تیغ و تیر بارونه

میبرن با این عبا امشب
تنِ نیمه جونِ حیدر رو

با همین عبا میاد یک روز
میبرن علی اکبر رو

تنِ اِرباً اِربا رو
آینه ی تمامِ زهرا رو

جَوُونا میارن اکبر رو
پاره هایِ جسم بابا رو

ای جوان من علی اکبر...

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 03:37
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

شور شهادت امیرالمؤمنین(ع)، مدح -(ای قدرت بازویت لایزال...) * احسان نرگسی رضاپور

1030
2

شور شهادت امیرالمؤمنین(ع)، مدح -(ای قدرت بازویت لایزال...) ای قدرت بازویت لایزال
یا ذَالهیبةُ ای صاحب جلال
در هر حالتی گدای توام
الحمد الله عَلی کُل حال
الله اکبر / به اقتدار علی
الله اکبر / به این وقار علی
میخونه جبریل / میون معرکه ها
الله اکبر / به ذوالفقار علی ۲
ای خیبر شکن، فوق هر سخن، الگوی حسن، مولانا علی
نورت منجلی، تیغت صیقلی، به به چه یلی، مولانا علی

〰️〰️〰️〰️〰️〰️

ای شیر عرب ای مرد مصاف
کعبه به عشق تو خورده شکاف
شد مرکز ثقل عالم نجف
دور تو عالم مشغول طواف
روی قلب من / حک شده نام علی
عمریه هستم / خمار جام علی
توو روز محشر / با افتخار می خونم
یا ایها الناس / منم غلام علی ۲
شاه لافتی، ای صاحب لوا، ای بی انتها، مولانا علی
ای یعسوب دین، عشق بی قرین، مُهرت بر جبین، مولانا علی

〰️〰️〰️〰️〰️〰️

شاهان عالم گدای علی
حاتم اسیر عطای علی
خیره شده چشمای جبرئیل
به سمت ایوون طلای علی
آغاز و پایان / کیه به غیر علی
مبنای قرآن / کیه به غیر علی
صدها خیبرو / به هم زده یه تنه
مصداق طوفان / کیه به غیر علی ۲
قتال العرب، ای والا نسب، شیر با غضب، مولانا علی
ای سعی و صفا، رکن الاولیا، شمشیر خدا، مولانا علی
.

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:54
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سینه زنی و توسل ویژه شهادت امیرالمؤمنین(ع) به نفس سیدمجید بنی فاطمه -(به سوی مسجد شد روونه...) *

338
1

سینه زنی و توسل ویژه شهادت امیرالمؤمنین(ع) به نفس سیدمجید بنی فاطمه -(به سوی مسجد شد روونه...) به سویِ مسجد شد رَوُونه
آروم آروم از تو خونه
آسمونا غرقِ در خونِ

هجر بابا سر رسیده
سر زده از غم سپیده
کوفه داره نوحه میخونه

اون که نون و خرما
میبرده هر شب برا یتیما

دیگه تنگه قلبش
برا عزیزش برای زهرا

مسافرِ شب بابا
بابا حیدر،بابا حیدر

پناهِ زینب بابا
بابا حیدر،بابا حیدر

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 21:45
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حمید رمی

زمینه شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(یه مسافر خسته ی دل پریشون...) * حمید رمی

872

زمینه شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(یه مسافر خسته ی دل پریشون...) یه مسافر خسته‌ی دل‌پریشون
با چشایی که داره هوای خزون
داره میره از این زمونه ولی با دل خون

حبیبی چشم‌انتظار دیدار حبیب
غریبی چشم‌انتظار دیدار غریب
الیس الصبح بقریب

آی دنیا، علی دلش از دستت خونه
صدا صدای مولامونه، داره می‌خونه

اللهم عجل وفاتی بالزهرا
__________________

طبیب اومده تا مداوا بکنه
کیه درد دلش رو دوا بکنه
کیه مثل علی یتیما رو دعا بکنه

تموم یتیما دست به دعا می‌گیرن
میان و کاسه‌ی شیرو بالا می‌گیرن
سراغ از مولا می‌گیرن

آه اما، مگه دیگه حیدر می‌مونه
ذکر لبای آقامونه، داره می‌خونه

اللهم عجل وفاتی بالزهرا
___________________

پرِ حرف سکوتی که رو لبشه
چه غمی تُو نگاهای امشبشه
همه دلهره‌های علی واسه زینبشه

دوباره غوغا بپا شده پای حسین
دوباره روضه می‌خونه برای حسین
برای لب‌های حسین

می‌بینه، بدنی رو که غرق خونه
می‌بینه که زینب گریونه، داره میخونه

اللهم فتقبل هذا القربان

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 22:02
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه بسیار دلنشین شهادت امام علی(ع)، به نفس حسین سیب سرخی -(خدا میبخشه همه رو به حق حیدر...) *

459

زمینه بسیار دلنشین شهادت امام علی(ع)، به نفس حسین سیب سرخی -(خدا میبخشه همه رو به حق حیدر...) شبی که دنیا هم پریشونه
یکی داره میره غریبونه
میره دیگه نماز آخرو بخونه
انگاری تو مسجد کوفه داره مسافر از مدینه
هیچی جلودار علی نیست
میره که زهرا شو ببینه
از آسمونا میرسه این ندا
قّد قُتِلّ علی المرتضی
علی جانم علی جانم
حسین جانم حسین جانم

دوباره میخونم با چشم تر به اعتقاداتم دارم باور
خدا میبخشه رو همه رو به حق حیدر
میگم الهی به علی با چشم گریون دل بی تاب
میگن رقم میخوره امشب تقدیرمون بدست ارباب
اللهم رب الشهر الرمضان
دست ما را به محرم برسان
علی جانم علی جانم

سرش تو سجاده پر از خونه
می خواد دیگه پاشه نمی تونه
دلش می خواد روضه کربلا بخونه
سر حسینش که جدا شد
صدای فاطمه بلند شد
وقتی که روی نیزه ها رفت
دور حرم بگو و بخند شد
پیچید این ندا بین عرض و سما
قُتِلّ الحسینُ بکربلا

  • یکشنبه
  • 12
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 03:43
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه و توسل ویژه شهادت امیرالمؤمنین(ع)، شب 21 ماه رمضان، بانوای سیدمهدی حسینی -(اگرچه نوکری نکردم...) *

1247
3

روضه و توسل ویژه شهادت امیرالمؤمنین(ع)، شب 21 ماه رمضان، بانوای سیدمهدی حسینی -(اگرچه نوکری نکردم...) اگر چه نوکری نکردم
هوایِ کربلاتُ کردم

یه بار دیگه بگو بیامُ
دوباره دورِ تو بگردم

از این زمونه سیر شدم
یه برات امضاء کن

حالا که سر به زیر شدم
یه برات امضاء کن

تو روضه ی تو پیر شدم
یه برات امضاء کن

تو دنیا آروزم زیارتِ آقامِ
هر کی کربلا نره ناکامِ
حَرَمِت قشنگ ترین رؤیامِ
ای آقا....

*شب بیست و یکم، شب زیارتیِ سید الشهداء، کاشکی با امام زمان صدایِ مادرمون رو می شنیدیم،کاشکی با آقامون صدای مادرِ قد خمیده مون رو می شنیدیم،عرش رو بهم ریخته،هی به سینه می کوبه...: "بُنَيَّ! قَتَلوكَ، ذَبَحوکَ، وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ"
بذار یه مقدمه بسازم،یهو نبرمت اون جایی که امام زمان مثل ابر بهار باریده...لحظه هایِ آخر،لحظه های احتضار،امیرالمؤمنین همه رو ساکت کرد،اما هر کاری کرد دید حسین داره گریه میکنه،اونقدر گریه کرده،چشماش مجروح شده،صدا زد:باباجان! هیچ روزی مانند مصیبتِ تو نیست،مگر روزی که جدم پیغمبر از دنیا رفت...
آقا دید حسین آرام نمیگیره،صدا زد:بیا جلو حسین جان! با این دستایِ بی رمقش اشکای حسین رو پاک کرد،یادش اومد پیغمبر خیلی به صدای امام حسین حساس بود،یادِ شبِ آخری افتاد که زهرا گفت: علی جان! خیلی مراقبِ حسینم باش...
دید حسین آرام نمی گیره،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلبِ سیدالشهداء،حسین جان! خدا صبرت بده..میگن: فرزند هرکاری بزرگترش کنه یاد میگیره،دست که افتاد رو قلبِ سیدالشهداء،آقا آرام شد....
کربلا که رسید،هرچی خواست زینب رو آروم کنه،وداعِ آخر دید حسین رو رها نمیکنه،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلب زینب،زینب آرام شد،اهل خیمه دارن عمه جانِ رو می بینن،برو خدا به همرات،برو دعایِ مادرم پشتِ سرت،اهل خیمه میگن: زینب آروم شد،اما لحظاتی گذشت،دیدن خانوم از خیمه اومد بیرون،چادرش رو به کمرش بست،از بالایِ تل سرازیر شد،دید دورِ گودال حلقه زدن...*

خاک به سَرِ من
از غم حسین شکست کَمَرِ من
زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من

خاک به سَرِ من
مادرش صدا می زد:پسرِ من
تشنگی کشید و سوخت جِگرِ من

نا نداشت،سقا نداشت
برایِ دست و پا زدن
تو قتلگاه جا نداشت

جون نداشت،سامون نداشت
طاقتِ زخمشُ گرگِ بیابون نداشت

*هر کجا نشستی صدا بزن:حسین.....

  • یکشنبه
  • 12
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:11
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سینه زنی شهادت امیرالمؤمنین(ع)، حاج محمود کریمی -(در بستر زهرا با سری پرخون...) *

1480
5

سینه زنی شهادت امیرالمؤمنین(ع)، حاج محمود کریمی -(در بستر زهرا با سری پرخون...) دربستر زهرا با سری پر خون

دیده گریان و ابرو شکسته

آمد ملاقات حضرت مولا

حضرت زهرا پهلو شکسته

وای محشر کبری به پا شد

مرتضی حاجت روا شد

کوفه مثل کربلا شد

واویلتا واویلا ...

از بعد یک عمری

لحظه ی آخر

خون دل ها از فرق و دو دیده

روی لبش خنده

ذکر تکبیر و دست لرزان

چون یار شهیده

وای

دامن از هستی بریده

از عزیزان دل بریده

رنگ مولایم پریده

واویلتا واویلا ...

دربستر زهرا با سری پر خون

دیده گریان و ابرو شکسته

آمد ملاقات حضرت مولا

حضرت زهرا پهلو شکسته

وای محشر کبری به پا شد

مرتضی حاجت روا شد

کوفه مثل کربلا شد

واویلتا واویلا ...

آمد طبیب امشب

بر سر مولا

زخم سر وا کرد و سر تکان داد

با سر تکان دادن

عمه ی سادات

ناگهان از هوش رفت و جان داد

وای

آسمان رنگ شفق شد

رنگ پیشانی فلق شد

دست بابا بی رمق شد

واویلتا واویلا ...

وای محشر کبری به پا شد

مرتضی حاجت روا شد

کوفه مثل کربلا شد

واویلتا واویلا ...

====================

بغض نگاهش را به خون نشانده

دیگر رمق در چشم او نمانده

گل های او گریان کنار بستر

دریای خونی در نگاه دختر

...عباسش گرفته این بار

می گوید ای بابا خدانگهدار

از این دم جدایی

دل ها شکسته میشد

وقتی که دیدگانش

آرام بسته می شد

حیدر آقام حیدر آقام

راهی اعلا شاه عالمین است

اشک یتیمی بر رخ حسین است

آنکه به ذرات جهان امام است

می گوید اکنون کار من تمام است

زینب گرفته نوحه ای شرر بار

می گوند ای بابا خدا نگهدار

واویلا و واویلا

  • یکشنبه
  • 12
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:15
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه حضرت علی(ع)، شب بیستم رمضان، سیدرضا نریمانی *

1058
2

روضه حضرت علی(ع)، شب بیستم رمضان، سیدرضا نریمانی همچین که بی‌بی زینب کبری اومد غذایی بده به امیرالمومنین (ع)، به ابن ملجم گفت: ایشالله بابام خوب میشه توأم رسوا میشی.
ابن ملجم یه نیش‌خندی زد، گفت: من می‌دونم چی کار کردم؛ اینقدر به این شمشیر زهر دادم که کار بابات یکسره بشه، تموم بشه...
انقدر بی‌بی گریه کرد، همچین که گفت دیگه بابات موندنی نیست...
(میدونی یاد چی افتادم؟!)
یاد اون روزی که زنای مدینه اومدن عیادت مادرش، از در که میخواستن بیرون برن، زینب گوش میداد چی دارن به همدیگه میگن. دید هی دارن بهم میگن زهرا دیگه زنده نمی‌مونه.
اینقدر گریه کرد، ناله زد، مادر مادر گفت...

اینجا هیچکس نذاشت این خانم چیزی ببینه. فقط بهش گفتن دیگه بابات زنده نمی‌مونه، بهم ریخت، گریه می‌کرد.
دلا بسوزه برا اون لحظه‌ای که بالای تل ایستاده، داره نگاه می‌کنه...
یه عده دور حسینش‌و گرفتن، گردوخاکا بالا رفت، دیگه چیزی ندیده. اما یه مرتبه از تل سریع اومد سمت گودال، یه نگاه به این بدن کرد؛
"هَذَا حُسَيْنٌ بِالْعَرَاء مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ مُقَطَّعُ اَلْأَعْضَاءِ..."

یه کاری کرده دوست و دشمن گریه کردن؛ دست برد زیر این بدن، بدن‌و بلند کرد اینقدر بدن کوچیک شده بود، نحیف شده بود، بدن و به سمت آسمان بلند کرد: ای خدا این قربانی رو از ما قبول کن.
همچین که بدن‌و زمین گذاشت یه مرتبه همه دیدن خم شد این لباش و گذاشت به رگهای بریده‌ی حسین. دیگه قامت زینب راست نشد...

  • یکشنبه
  • 12
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:52
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سینه زنی و توسل ویژه شهادت امیرالمؤمنین(ع)، به نفس حاج حنیف طاهری -(قصه رفتن تو، چقدر گریه داره...) *

585
2

سینه زنی و توسل ویژه شهادت امیرالمؤمنین(ع)، به نفس حاج حنیف طاهری -(قصه رفتن تو، چقدر گریه داره...) قصه ی رفتن تو، چقدر گریه داره
که قاتلِ تو آقا، خودش روزه داره

دنیا بی علی شبیه،زندونه
هر جارو می بینی دیگه،تاریکه

وقتِ رفتنِ علی که امشب نیست
مولارو کشتن او وقتی که

فاطمه بود و یه شهرِ نامرد
یه دستِ سنگین،که بی هوا زد

فاطمه بود و هاله ی دلگیر
علی رو کشته، غلافِ شمشیر

اَلسَّلامُ عَلَی المَظلوم...

زینبِ بی قرارت، دلش میشه غوغا
وقتی رفتنت رو، میخوای مثلِ زهرا

یادِ اون همه غمایِ تو قلبت
کارِ آسمون شده اشک و ناله

کوه و در میاره از پا داغی که
ذره ذره کرده پیرت سی ساله

یادت نمیره، غسلِ تو خونه
یادت نمیره، دفنِ شبونه

یادت نمیره، زخمِ رو بازو
یادت نمیره، غصه ی پهلو

اَلسَّلامُ عَلَی المَظلوم...

اَجَل برایِ دردِ، تو تنها دوا بود
این آخرین دقایق، دلت کربلا بود

روضه میخوانی برایِ عباست
از این کوفیایِ پست و بد کینه

خیلی دلواپسی برایِ، وقتی که
داره زینب از روی تَل می بینه

حسین و گودال،حسین و غربت
آبش ندادن، به قصد قُربت

حسین و گودال،حسین و مادر
به روی حنجر، نشسته خنجر

اَلسَّلامُ عَلَی المَظلوم
اَلسَّلامُ عَلَی العَطشان

اَلسَّلامُ عَلَی المَغْمُوم
اَلسَّلامُ عَلَی العُریان

  • یکشنبه
  • 12
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 19:42
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه روضه ای شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(هوای چشامو گرفته بوی بارون...) * خادم الزینب

415

زمینه روضه ای شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(هوای چشامو گرفته بوی بارون...) هوای چشامو گرفته بوی بارون
جای اشک میباره چشای علی خون
تو این روزای اخر، دلم بدجوری تنگه
تماشای تو زهرا چقد واسم قشنگه

زهرا بیا به دیدنم امشب
داره علی میسوزه تو این تب
کل غمام یطرفه اما
سخته برام یتیمی زینب

دلم میلرزه زهرا وقتی که میبینم اشکاشو
دلم میسوزه وقتی پای بسترم میگه پاشو
بیا زهرا کمک کن زینبت یجوری آروم شه
آخه عادت داره دختر به مادر میگه حرفاشو

بند دوم

مرور خاطراتم نداره چیزی جز غم
بگم از درد کوچه یا اون سیلی محکم
از اون وقتی که پشت در افتادی علی مُرد
چقد طعنه کنایه علی از قاتلت خورد

یادت میاد جلو چشای من
چِل نا نجیب در و لگد کردن
هیچ مردی نیست که بیاره طاقت
پیش چشاش بخوره سیلی زن

از اون روزی که رفتی لحظه لحظه خون دل خوردم
تو یکبار رفتی اما من روزی هزار دفعه مردم
میدونی بدترین لحظه چی بود برای من زهرا
وقتی خواستم برای بچه ها جات بخونم لالا

زند سوم

نبودی غربتم رو ببینی بین مردم
میدیدم قاتلو تو دلم میشد تلاطم
نبودی که ببینی سلامم بی جوابه
اخه یکی دو تا نیست غم من بی حسابه

حالا علی داره رها میشه
اما دلم شرار اتیشه
هربار چشَم میافته به زینب
توی دلم محشر به پا میشه

میبینم زینبو با دست بسته بین بازارا
میبینم میدَوه دنبال بچه ها توی صحرا
میبینم نیزه دار با کعب نی میزنه زینب رو
میبینم اشک چشمای حسینو از سر نی ها

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 01:19
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد