شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس

شعر مصیبت حضرت زهرا(س) -( ای گل هجده بهار مرتضی ) *

2655

شعر مصیبت حضرت زهرا(س) -( ای گل هجده بهار مرتضی ) ای گل هجده بهار مرتضی
ای دلیل حال زار مرتضی
ای همین چند روزه مهمان علی
کوثر خونین قرآن علی
خیز و یک لحظه کنار من نشین
مرتضی را در کنار خود ببین
کن خموش از گریه زینب دخترت
چشمش افتاده به خون بسترت
آینه برگو ترک خوردی چرا
نام من بردی کتک خوردی چرا
برگ گل گلچین گلابت را فشاند
پشت در از تو دگر چیزی نماند
ناله ات را حوریان در استماع
تا دم مرگت زمن کردی دفاع
مهر تو دین را اصول و قاعده است
هر چه می گویم مرو بی فائده است
می شود هر روز درد تو شدید
کرده ام از ماندنت قطع امید
ای دل و جان علی در قبض تو
از چه دیگر ایستاده نبض تو
بعد تو ای باوفایم فاطمه
مردۀ زنده نمایم فاطمه

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 سید محسن حسینی

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( دیگر به آسمان علی قرص ماه نیست ) * سید محسن حسینی

2356
1

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( دیگر به آسمان علی قرص ماه نیست    ) دیگر به آسمان علی قرص ماه نیست
گرمای زندگانی من غیر آه نیست
از بس که اشک،کرده به چشم من آشیان
دیگر برای خواب در این دیده راه نیست
از آن شبی که گشت نهان ماه محفلم
شب هم مثل روز سیاهم سیاه نیست
او یک تن و برای علی یک سپاه بود
ماندم میان دشمن و من را سپاه نیست
از طرز راه رفتن او گشت باورم
گویی به چشم فاطمه نور نگاه نیست
تا لحظه ای که داشت نفس،گفت یا علی!
جز یا علی امید علی را گناه نیست

شاعر : سید محسن حسینی

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( مرو مرو که من را طاقت جدایی نیست ) * سید محسن حسینی

3437

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( مرو مرو که من را طاقت جدایی نیست ) مرو مرو که من را طاقت جدایی نیست
در این مدینه جز تو آشنایی نیست
به غیر ناله ی «امن یجیبِ»طفلانت
میان خانه ی آتش زده صدایی نیست
غریب خسته!به دست شکسته ات سوگند
گره فتاده به کارم گره گشایی نیست
هراس دارم از آنکه ز پا فتد زینب
گر او ز پای بیفتد،تو را عصایی نیست
به جای هر مژه شمعی راگر برافروزم
ز دوری تو در این چشم،روشنایی نیست

شاعر : سید محسن حسینی

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( شب قدري نمي باشد به غير از تار گيسويت ) * سید محسن حسینی

2385

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( شب قدري نمي باشد به غير از تار گيسويت  ) شب قدري نمي باشد به غير از تار گيسويت
زمحراب دعا دل مي برد محراب ابرويت
قسم بر عشق از عشق تو سر از پاي نشناسم
بهشت آرزويم پاي تا سر مستم از بويت
تويي جانانه من تا پاي جان هستم طرفدارت
خداداند كه نفروشم به عالم يك سر مويت
ندارم غم كه بيمارم طبيبي مثل تو دارم
كه كار صد مسيحا مي كند چشمان جادويت
به خود پيچيدم اما ياعلي در كوچه ها پيچيد
در و ديوار و شاهد بود من بودم دعا گويت
الهي جاي دستم چشم خود از دست مي دادم
نمي ديدم كه دشمن مي كشد اين سو و آن سويت
نمي گويم چه آمد بر سرم آنقدر مي گويم
كمك مي گيرم از زينب كه رو مي گيرم از رويت
اگر خواهي من غمديده را از غم رها سازي
رهاكن از ميان دستهاي خود دوزانو

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( یاد روزی که روضه وا شده بود ) * مجید احدزاده

2466

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( یاد روزی که روضه وا شده بود ) یاد روزی که روضه وا شده بود
همه خانه کربلا شده بود
چرخ می زد جهان به دور سرم
حور محصور شعله ها شده بود
دست های خدا به بند طناب
سر قلاده ها رها شده بود
در چوبی به شعله ها می سوخت
کمی از لنگه اش جدا شده بود
ضرب پا بود که سمت در می رفت
میخ در بین سینه جا شده بود
مادرم داد زد بیا فضه
غنچه از ساقه اش جدا شده بود
نفسش را گرفت یکی از آن
دنده هائی که جا به جا شده بود
خاطرم هست ظهر عاشورا
کربلا محشری به پا شده بود
مادرم بین قتلگه آمد
وقتی سر از بدن جدا شده بود
بدنش را که زیر و رو کردند
استخوان ها که آسیا شده بود
پیرهن کهنه هم به غارت رفت
کفنش تکه بوریا شده بود

شاعر : مجید احدزاده

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( از بس بدن شعله وری داشته ای ) * مجید احدزاده

2506

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( از بس بدن شعله وری داشته ای ) از بس بدن شعله وری داشته ای
انگار نه انگار پری داشته ای
هر روز دعا کرده ای ای کاش نباشی
یک حال و هوای سفری داشته ای
امروز نود روز شده افتادی
از بس نفس مختصری داشته ای
از پا شدنت خوب شدن پیدا نیست
حتماً تو خیال دگری داشته ای
پشت در نیم سوخته عزا داری باز
گفتی که در اینجا پسری داشته ای
زخم تو دهان باز نموده می گفت
ای در تو عجب میخ دری داشته ای
کابوس رهایت نکرده مادر
در خواب همه شب چشم تری داشته ای
انگار بریدند سر بی کفنت را
از ذبح حسینت خبری داشته ای
بالای سرش رفتی و فریاد زدی آه
انگار نه انگار سری داشته ای*

شاعر : مجید احدزاده

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( با دل خون به خدا از تو عیادت کردم ) * مجید احدزاده

2987

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( با دل خون به خدا از تو عیادت کردم ) با دل خون به خدا از تو عیادت کردم
مُردم و زنده شدم با تو که صحبت کردم
چقدر گریه کنم باز تبسم بکنی
من به لبخند پر از مهر تو عادت کردم
حرم چهرۀ خود را به علی روزی کن
دل من تنگ شده قصد زیارت کردم
چند روزیست که تو قصد شهادت داری
چند روزیست که من غسل شهادت کردم
راه رفتی و ولی زود نشستی بر خاک
می کشی پا به زمین خوب که دقت کردم

شاعر : مجید احدزاده

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل مرثیه تقدیم به حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا -( نشسته ام که براری ز دل نوا مادر ) * مجید احدزاده

2811

غزل مرثیه تقدیم به حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا  -( نشسته ام که براری ز دل نوا مادر ) نشسته ام که براری ز دل نوا مادر
دوباره دختر خود را کنی صدا مادر
نمی شود دل من سیر از تماشایت
که آرمیده ای مثل فرشته ها مادر
بیا کمک کنمت تا که جا به جا بشوی
بیا و تکیه بده تو بر این عصا مادر
دلت چگونه میاید بدون من بروی
مرا میان مصیبت کنی رها مادر
چه گفتی با عمو سلمان که صورتش شد سرخ
که بغض کرد و نگفت یک سخن به ما مادر
هنوز جای سوال است برای دختر تو
چرا به چادر تو مانده ردِّ پا مادر
چرا به جای نصیحت وصیتم کردی
بگو به دختر خود چیست ماجرا مادر
بگو دوباره چه گفتی،درست فهمیدم
من و اسیری و یک سر به نیزه ها؟ مادر
تمام معرکه را یک تنه خودم هستم
فقط به گودی گودال خودت بیا مادر
نه ، صبر کن ، بگو تن پار

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( مـرو يا فاطمه اي جان حيدر ) * یوسف حق پرست

3606
-1

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( مـرو  يا فاطمه اي جان حيدر ) مـرو يا فاطمه اي جان حيدر
كه دريا شد زغم چشمان حيدر
مزن سو سو تو اي شمع مدينه
ببين داغ دل سـوزان حيدر
مبر از خانه ، اي زهرا صفا را
الا اي كوثـر قـرآن حيدر
تو با سوز و مناجات و دعايت
زدي آتش به نخلستان حيدر
اميـر المومنين گريان زهرا
ملائك در سمـا گريان حيدر
خدا داند درآن روز كشاكش
چه بگذشته برآن طفلان حيدر
پس از هجران زهرا درمدينه
چه غم ها مي شود مهمان حيدر
بزن شانه دوباره موي زينب
الا اي جـان عالم جان حيدر
ميـان كـوچه ها تنهاي تنها
گره وا كردي از دستان حيدر
(غريب)‌ آلوده دامان است امّا
بهشت او بـود ايـوان حيدر

شاعر : یوسف حق پرست

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( زمين و آسمان غوغاست امشب ) * یوسف حق پرست

2601
1

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( زمين و آسمان غوغاست امشب ) زمين و آسمان غوغاست امشب
ملك در ذكر واويلاست امشب
مگر تنها شده حيـدر،خـدايا
كه هرجا ماتمي برپاست امشب
همه جنّ ملك سـر در گريبان
عزاي حضرت زهراست امشب
اميـر المـومنين فتّاح خيبر
پناهش خالق يكتاست امشب
عـزاداران بسوزيد و بناليد
وصيّ مصطفي تنهاست امشب
ميان آسمان در كهكشان ها
عزاي فاطمه بر پاست امشب
زمين از ظلم شـوراي سقيفه
همه در شور و واويلاست امشب
خدا داند به سوگ امّ سادات
چه غوغا عالم بالاست امشب
(غريب)امشب بسوز از بهر زينب
كه تنها همدم باباست امشب

شاعر : یوسف حق پرست

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( فلك سـوزد به شـام تار حيدر ) * یوسف حق پرست

2621

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( فلك سـوزد به شـام تار حيدر ) فلك سـوزد به شـام تار حيدر
به بستـر اوفتـاده يـار حيدر
در اين شبها دگر خوابي ندارد
عزيـز مصطفـي بيمـار حيدر
بسوز اي دل بسوز اي دل كه ديگر
خـزان اُفتاده بـر گلزار حيدر
الا مشكل گشـاي هر دو عالم
بيـا واكن گـره از كار حيدر
بـزن شانه به مـوي زينبينت
اُميـد انبيـاء دلـدار حيدر
قسم بـر گريـه هاي مجتبايت
تو رحمي كن به حال زارحيدر
(غريب) آواره ي اولاد زهراست
بُوَد در سايـه ي ديوار حيدر

شاعر : یوسف حق پرست

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( بعـد بسم الله دارم زمـزمه ) * یوسف حق پرست

2876
0

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( بعـد بسم الله دارم زمـزمه ) بعـد بسم الله دارم زمـزمه
يا محمد يا علـي يا فاطمـه
فاطمه يعني تمام ديـن من
حبّ اولاد علـي آييـن من
فاطمـه يعني ولايت داشتن
درميان كوچـه هاگل كاشتن
فاطمـه يعني طرفـدار ولي
با تمام جان حمايت از علـي
فاطمـه يعني تمام سرنوشت
اهل عالم فاطمه يعني بهشت
فاطمـه يعني دواي درد ها
شير زن در كوچه ي نامردها
فاطمه يعني همه عشق و صفا
فاطمه يعني بهشت مصطفي
فاطمه يعني پر و بال علـي
هركجا با جان،به دنبال علي
فاطمه يعني صفاي جان وتن
فاطمه يعني حسين،يعني حسن
در سقيفه از همان شوراي پست
بازوي صدّيقه ي زهراشكست
در سقيفه سينه غـرق آه شد
درد دلهاي علـي با چاه شد
درسقيفه ازهمان بغض وجفا
تيـر باران شد امام مجتبي
در سقيف

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( روي دوشم نيمه شب روح و روانم مي برم ) * مجید احدزاده

2393
1

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( روي دوشم نيمه شب روح و روانم مي برم ) روي دوشم نيمه شب روح و روانم مي برم
با چنين حال پريش آرام جانم مي برم
بر دوتاي خود يكي قد توتا را مي كشم
بر كمان قامتم ، قامت كمانم مي برم
تا كنم پنهان ميان خاك تيره هست خويش
سوي قبري بي نشان ، نام و نشانم مي برم
اي خدا صبرم بده يا كه دگر مرگم رسان
خود گواهي ناتوان تاب و توانم مي برم
طايرم را غرق خون ديدم ميان آشيان
با همان حالت ورا از آشيانم مي برم
او جوانست و ولي آثار پيري بر رخش
كن فلك باور كه من ، پير و جوانم مي برم
باغبانم با دودست خاكي ام در زير خاك
ياس سيلي خورده از باد خزانم مي برم
خاك را بر سر بريزم يا بروي يار خويش
هر زمان گويي كه تيغي در نهانم مي برم
من چگونه دل كنم از دلبر دلخسته ا

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

شعر حضرت زهرا(س) زبانحال حضرت علي (ع) -( به سخن لب بگشا يار خموش از سخنم ) * سید محسن حسینی

2804

شعر  حضرت زهرا(س)  زبانحال حضرت علي (ع) -( به سخن لب بگشا يار خموش از سخنم ) به سخن لب بگشا يار خموش از سخنم
نوح من خيز و ببين غرق به موج محنم
آنقدر سوخته ام زآه تو اي سوخته ام
كه اگر ديده گشايي نشناسي كه منم
همه شب تا به سحر فرق من و تو اين است
تو مژه وا نكني من مژه بر هم نزنم
اي كمانتر ز كمان پيش من خسته بمان
ورنه با رفتن تو جان برود از بدنم
غم داغ تو بدوش دل من سنگين است
كوه صبرم ولي از بار غمت مي شكنم
اي گل سوخته ام ديده به تو دوخته ام
بعد تو سير دگر از گل و باغ و چمنم

شاعر : سید محسن حسینی

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( پشت در مادر ما بال و پرش سوخت که سوخت ) * جعفر ابوالفتحی

3443
2

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( پشت در مادر ما بال و پرش سوخت که سوخت ) یا صاحب الزمان (عج) آجرک الله ...
پشت در مادر ما بال و پرش سوخت که سوخت
پیش چشمان علی موی سرش سوخت که سوخت
اگر آتش برسد بر تن آهن چه شود ؟
با چنین وضعیتی او سپرش سوخت که سوخت
آتش دست مهاجم به ته خانه رسید ...
نه فقط موی سرش دور و برش سوخت که سوخت
هاتف از سمت نبی یک خبری می آورد ...
دید با آتش آن در خبرش سوخت که سوخت
دید از روی در خانه حرامی رد شد ...
بخدا حضرت زهرا کمرش سوخت که سوخت
گفت: "یا فضه" ، "خضینی" دل زینب ترکید
دختر حضرت زهرا جگرش سوخت که سوخت
یادتان هست سر فاطمه را می بوسید ...
جای لب های عزیز پدرش سوخت که سوخت

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( قصه ها دارد این قلم در سر ) * حنیف منتظر قائم

2568
1

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( قصه ها دارد این قلم در سر ) قصه ها دارد این قلم در سر
کربلا در روایتی دیگر
قصه شهر و کوچه هایی سرد
قصه داغ ِ در دل معبر
ختم قرآن ناطق است انگار؛
فاتحه خوانده اند به پیغمبر(ص)
آتش خشم و کینه آورده ست
لشگری را مقابل یک در
پشت در، مادری که تا دیروز؛
پا نمی گشته از دل بستر
بعد چندی که پا شده از جا؛
خنده آمد به صورت دختر
خنده اش ناگهان پریشان شد
با لگد وا شد عاقبت آن در
پیش چشمان آسمان می سوخت
آیه آیه به پشت در کوثر
راز در سینه اش چه سوزان است
میخ در هم نمی کند باور؛
مانده از درب خانه ای تنها؛
آتش و خون و گرد خاکستر
ردّ خون می رسد به پاهای؛
مرد تنهای فاتح خیبر
قل اعوذ من البلا...وقتی؛
بسته شد دست غیرت همسر
بر زمین می کشد خودش

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( نذر کردیم مثل تو همه وقت ) * مهدی امامی

3399

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( نذر کردیم مثل تو همه وقت ) نذر کردیم مثل تو همه وقت
دل به این خانواده بسپاریم
دلمان از نگاهمان بارید
چقدر با تو خاطره داریم
و تو در ذهن من مرور شدی
چقدر خاطرات تو زیباست
دستمال سفید اشکت کو
آه...برگرد...روضمان برپاست
عاقبت مثل مادرت رفتی
استخوانی شکسته و لاغر
سر سفره نشسته ای حتما"
از کرامات فاطمه چه خبر؟؟؟
روضهء فاطمیه می خواند
تن رنجور و نخ نمای علی
چقدر فاطمیه ها با هم
گریه کردیم پا به پای علی
شور و حال محرمی داریم
گریه کردیم و سینه زن شده ایم
این چه رازیست که بیاد علی
غرق ذکر حسن حسن شده ایم
دست در دست مادرم دادم
راهی کوچه های غربت بود
کوچه هایی که سرد و تاریکند
و پر از اضطراب و وحشت بود
زیر بار سیاهی کوچه
قلب آئینه

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( شعله پیداشدوای کاش فقط درمی سوخت ) * محمد کیخسروی

2511
1

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( شعله پیداشدوای کاش فقط درمی سوخت ) شعله پیداشدوای کاش فقط درمی سوخت
پیش چشم ترمن پیکرمادر می سوخت
خرد میشد در آتش زده کم کم اما
نوک مسمارکه قرمزشده بدترمی سوخت
لگدی آمد ودربر روی مادرافتاد
میخ،درسینه که می رفت فرو ترمی سوخت
زخم پهلو وغم محسن اوجای خودش
وای ازبخت بدفاطمه(س)معجرمی سوخت
بسته شد دست یدالله،ولی بداین بود
محضرساقی کوثرسرکوثرمی سوخت
بین آن دود و دم و گریه و درد و اندوه
شرر افتادبه زهرا(س) وپیمبر می سوخت
تا نگاه علی(ع)افتادبه احوال بتول
زیرلب گفت خدا کاش که حیدر می سوخت

شاعر : محمد کیخسروی

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( ضربه های دست معمولا به صورت میرسد ) * سید پوریا هاشمی

2719

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( ضربه های دست معمولا به صورت میرسد ) ضربه های دست معمولا به صورت میرسد
چون به صورت می رسد قطعا قیامت میرسد
گر میان کوچه های تنگ راهش سد شود
دست ها بر صورت حوریه راحت میرسد
بارداری را که با صورت زمینش می زنند
مطمئنا لحظه ی مرگش به سرعت میرسد
گیجی این مادر از سیلی دلیلش روشن است
بی هوا باشد اگر دردش به شدت میرسد
ضربه ای از پشت دست و ... وای گوشش پاره شد
که صدای مجتبی دیگز به ندرت میرسد
کاش با سیلی زدن این قصه پایان می گرفت
تازه دارد لحظه های هتک حرمت میرسد
آه دارد چادرش را باز بر سر می کشد
آه می خواهد ولی دستش به زحمت میرسد
راه مسجد تا به خانه راه نزدیکی است لیک
این شکسته بال بعد چند ساعت میرسد
کوچه امروز است فردا آتش و مسمار و در

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 06:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( وای وقتی بخوردضربه بدپهلویی ) * محمد کیخسروی

3475
3

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( وای وقتی بخوردضربه بدپهلویی ) وای وقتی بخوردضربه بدپهلویی
یاشودپشت درسوخته،سد پهلویی
به خدا تنگ شودراه نفس درسینه
بی هواگربخورد ضرب لگدپهلویی
یک طرف زور درو ازطرفی هم دیوار
گوئیا ناله زده فضه مدد پهلویی
میخ درسینه فرو رفت وشکافی واشد
بعدازآن روز فقط خنده کندپهلویی
لخته خونِ روی مسمارشده راوی این
که محال است کمی جا بزند پهلویی
خونِ جاریِ شب حادثه می داد خبر
تا سحرهمدمِ مادربشودپهلویی

شاعر : محمد کیخسروی

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 07:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( دنده ای کم بشود از کمر یک مادر ) * جعفر ابوالفتحی

2672
2

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( دنده ای کم بشود از کمر یک مادر ) دنده ای کم بشود از کمر یک مادر
پیچ در پیچ شود برگ و بر یک مادر
کاش درباره ی خونی شدن یک سینه
صد و ده بار بپرسم نظر یک مادر
بعد جریان در و سینه و مسمار ای کاش
باز پرپر نشود بال و پر یک مادر
بعد اینکه حسن افتاد به خاک ای عالم
کاش بر خاک نیفتد پسر یک مادر
کوچه ی تنگ مدینه .... حسنش خورد زمین
زیر پا له شده آیا سپر یک مادر؟
وچه سنگین و ثقیل است درون کوچه
ناظر واقعه باشد پدر یک مادر
چه قَدَر سخت و نفسگیر و بد و پر داغ است
درد پهلو بشود همسفر یک مادر
نکند باز خدایا وسط آن کوچه
به سگی پست بیفتد گذر یک مادر
نکند باز بگویند که همسطح شده
با زمینی بدن مختصر یک مادر

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 07:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( تحویل سال من با ذکر تو خو گرفته ) * جعفر ابوالفتحی

2747
1

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( تحویل سال من با ذکر تو خو گرفته ) تحویل سال من با ذکر تو خو گرفته
با قطره های اشکت چشمم وضو گرفته
در فصل شادکامی مشکی به تن نمودم
چون بلبل پر از غم یاد از چمن نمودم
در فاطمیه دارم سالی پر از غم و درد
کانون گرم خانه از داغ تو شده سرد
یافاطمه به روی لبهای من نشسته
چون دل کنار پای یک بی کفن نشسته
زینب به گریه گوید مادر کمی قدم زن
حرف از جدایی از ما جان علی تو کم زن
زخمی به روی گونه زخمی به سینه داری
تو داغ کوچه های تنگ مدینه داری
سیلی و تازیانه ... اشک حسن روانه
طفلی که ناله می زد: مادر بیا به خانه ...

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 07:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر فرخنده

شعر مرثیه حضرت زهرا(س) -( آتش زبانه زد جگرم را نشان گرفت ) * امیر فرخنده

2366
2

شعر مرثیه حضرت زهرا(س) -( آتش زبانه زد جگرم را نشان گرفت ) آتش زبانه زد جگرم را نشان گرفت
آتش گرفت در ، سپرم را نشان گرفت
پائی رسید ، رفت عقب تا لگد زند
در بین شعله بال و پرم را نشان گرفت
مردی که بود پشت در و من مقابلش
با زور دست و پا سپرم را نشان گرفت
یک تکه آتشی که ز هیزم درست شد
افتاد روی در و سرم را نشان گرفت

شاعر : امیر فرخنده

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 12:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر فاطمیه-ایام بستری -( ای اذان اشهد انّ علی مولای من ) * علی اکبر لطیفیان

4369
7

شعر فاطمیه-ایام بستری -( ای اذان اشهد انّ علی مولای من  ) ای اذان اشهد انّ علی مولای من
میشود تکمیل با دنیای تو دنیای من
چند سالی میشود تاج سر زهرا شدی
نقطه ی پایین "با " ای نقطه ی در "فا" ی من
یا علی جانم ، فدای عین و لام و یای تو
حرف حرفم : فا و آ و طا و میم و های من
من خودم فکری به حال دردهایم میکنم
جان زهرا تو فقط غصه نخور آقای من
صبح تا حالا نشسته ام چند تا گل چیده ام
ای بزرگ خانه ام ! تقدیم تو گلهای من
هر چه کردم سینه ام نگذاشت ، جان فاطمه
چند بار این بچه هایم را بغل کن جای من
من نمیدانم هر وقت خوابم میبرد
استخوان من میفتد روی هم ، ای وای من
دست تو وا شد خدا رو شکر پس من میروم
راستی تابوت را آماده کرد اسمای من ؟
بعد از این مسجد برو راحت برو راح

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 12:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

اشعار فاطمیه - زبانحال مولا(ع) -( تو راه میروی و خون می چکد ز پیرهنت ) * حسن لطفی

3131
2

اشعار فاطمیه - زبانحال مولا(ع)  -(    تو راه میروی و خون می چکد ز پیرهنت ) تو راه میروی و خون می چکد ز پیرهنت
تو آه می کشی و سرخ می شود حَسَنَت
تو نان نميپزي و سفره ي شبم خالي ست
نه آب ميخوري و... آب ميشود بدنت
ز گيسوان پريشان زينبم پيداست
كه مانده زخم قلافی به دست شانه زنت
چگونه در به رُخم باز كرده اي تنها
كه غرق خون شده امشب مسير آمدنت
بگير پرده ببينم چه آمده به سرت
بلندتر شده اين روزها نفس زدنت
تو گريه ميكني و من به سينه مي كوبم
براي زخم نگاهت براي زخم تنت

شاعر : حسن لطفی

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 13:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

اشعار فاطمیه - زبانحال مولا(ع) -( با شدت زیاد تنت اب میشود ) * حسن لطفی

2800
1

اشعار فاطمیه - زبانحال مولا(ع) -( با شدت زیاد تنت اب میشود ) "هر روز قدری از بدنت آب میشود"
با شدت زیاد تنت اب میشود
چشمت چه گود رفته همین چند روزه ای
از بس که پا به پای تنت آب میشود
دیدند کوچه ها که زمین میخورم تو هم...
دیدی چه طور هم سخنت آب میشود
این گوشه گیریِ پسرت مشکلی شده
از خاطرات بد حسنت آب میشود
وقتی حسین را تو در آغوش میکشی
از شرم خون پیرهنت آب میشود
با سینه ی شکسته نفس سخت میرسد
زینب از این نفس زدنت آب میشود

شاعر : حسن لطفی

  • شنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 13:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مهدی نظری

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( سخت است در آتش کسی با سر بیافتد ) * مهدی نظری

2808
1

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( سخت است در آتش کسی با سر بیافتد ) سخت است در آتش کسی با سر بیافتد
یا شعله ای با یاس وقتی در بیافتد
سخت است وقتی سینه یک در لگد خورد
با آنهمه سنگینی یکجا در بیافتد
سخت است جای دست شلاقی مه آلود
برگونه یاسی که شد پرپر بیافتد
سخت است که این اتفاق آنهم مدینه
با یادگار باغ پیغمبر بیافتد
سخت است وقتی بین خانه یک طنابی
بردستهای فاتح خیبر بیافتد
سخت است وقتی دست حیدر در طناب است
لشکر به جان بازوی مادر بیافتد
جای تعجب نیست بعد از اینهمه درد
صد مرتبه روی زمین دختر بیافتد
حالا بگو با دیدن اینقدر ماتم
جا دارد از پا ساقی کوثر بیافتد
بعد از گذشت چند سال از این مصیبت
جاداشت از فرزند زهرا سر بیافتد
بعد از علی اکبر و عباس و قاسم
وقتش رسید از ن

  • یکشنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 11:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( حال که چرخیدن این آسیاب از دست رفت ) * محمود شهرستانی

3760
3

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( حال که چرخیدن این آسیاب از دست رفت ) حال که چرخیدن این آسیاب از دست رفت
از یتیمان مدینه رنگ خواب از دست رفت
"عالم اسرار حیدر" ،"جان حیدر" رفتی و
مانده ام که فاطمه یا بوتراب از دست رفت
(میخ و سیلی تازیانه) یک طرف چون فاطمه
دید تا بر دست حیدر او طناب از دست رفت
فکر میکردند علی همراه خود یاری نداشت
طرحشان با بود زهرا شد خراب از دست رفت
بی دعای فاطمه دردی دوایش نیست پس...
از دعاهای مدینه استجاب از دست رفت
درد دل کن چاه را از خون قلبش پر بکن
آنکه بودش بر غمت میشد جواب از دست رفت
رفتی اما زینبت پشت وپناهی بود که
کل عمرش در میان اضطراب از دست رفت
شاید آن وقتی نبودی زینبت میگفت که...
آنکه شب ها بر حسین میداد آب از دست رفت

شاعر : محمود ش

  • یکشنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 11:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( وسط كوچه راهتان را بست ) * رضا قربانی

3440
3

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( وسط كوچه راهتان را بست ) وسط كوچه راهتان را بست
از خدا هم حيا نكرد اصلاً
پاره كرد آن قَباله را ملعون
به همين اكتفا نكرد اصلاً
سرتان داد ميزد و ميگفت:
خون به چشم ِ ابوتراب كنم
هرچقَدر كينه از علي دارم
همه را با زنش حساب كنم
يكنفر لات هم نبود آنجا؟!
كه بگويد به زن نزن سيلي
با كفِ دست و پشتِ دستِ چپش
دو كشيده زد و شدي نيلي
ضربِ دستش چقَدر سنگين بود!
بر زمين گوشواره ات افتاد
صورتَت زير ِ هاله اي رفت و
ماهِ حيدر ستاره ات افتاد
پيش چشم حسن چرا زدنت؟!
مجتبايت مگر غرور نداشت
غم ناموس را چكار كند؟!
كاش در كوچه او حضور نداشت
چادرت را تكاند و با گريه
زود از رويِ خاك جمعت كرد
تا به خانه عصاي دستت شد
مثل پروانه گشت و شمعت كرد...

  • یکشنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 11:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

رباعی شهادت حضرت زهرا(س) -( دری که ریشه داشت شکست ) * امیر رضا قدیری

3876
5

رباعی شهادت حضرت زهرا(س) -( دری که ریشه داشت شکست ) دری که ریشه داشت شکست
حرمت همیشه داشت شکست
یه مادری تو این میون
یه بار شیشه داشت شکست

شاعر : امیر رضا قدیری

  • یکشنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 11:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد