شهادت امام حسین (ع)

مرتب سازی براساس
 علی اصغر یزدی

حضرت عبدلله -(در دلش شوقی از شهادت داشت) * علی اصغر یزدی

۷۹۰

حضرت عبدلله -(در دلش شوقی از شهادت داشت) علي اصغر يزدي:
#حضرت_عبدالله_ابن_الحسن_ابن_علی
#علیه_السلام

در دلش شوقی از شهادت داشت
قلبش از شور عشق آکنده ست
یازده سال دارد امّا او
در سپاه حسین فرمانده ست

تیر ها خورده است عبدالله
ولی از بوی سیب می گوید
صورت خاکی اش به اهل حرم
روضه هایی عجیب می گوید

«دست» او رفته است عیبی نیست
می دهد «پای» عشق «سر» را هم
از عمویش گرفته چون فُطرس
در دِلِ دشت بال و پر را هم

در عقیده شبیه قاسم بود
از غم چشم او غزل می ریخت
نعل اسبان کربلا گفتند
از لبانش کمی عسل می ریخت

دست هایی که سمت تابوتِ
پدرش نیزه و کمان برداشت
بر لب خشک سید الشهدا
آمد و چوب خیزران برداشت

عاشقی را میان این میدان
چه هنر مند گونه معنا ک

  • جمعه
  • ۲۳
  • شهریور
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۱۴:۴۶
  • نوشته شده توسط
  • علی اصغر یزدی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا رسول زاده

غزل امام حسین (ع) -(ا سیّدُالشَهید، عزیز خدا، حسین ) * رضا رسول زاده

۸۸۶

غزل امام حسین (ع) -(ا سیّدُالشَهید، عزیز خدا، حسین ) یا سیّدُالشَهید، عزیز خدا، حسین
ای نور چشم حضرت خیرُالنِّسا، حسین
با هر کسی به غیر تو بیگانه می شود
آنکس که با غم تو شود آشنا، حسین
اعجاز چشم توست، به ما داده آبرو
آقا شود، به اذن تو اینجا گدا، حسین
محکم گره بزن دل ما را به زلف خویش
ای دستگیرِ در گُنه افتاده ها، حسین
آتش برای اهل جهنّم شود بهشت
فریاد اگر زنند همه یکصدا؛ "حسین"
آقا، قسم به روز جدایی زِ خواهرت
ما را مکن دمی زِ غم خود جدا، حسین
گودال قتلگاه تو شد بارگاه تو
ای کشته ی فتاده به صحرا رها، حسین
تنها دعای سینه زن تو شهادت است
بی سر کنار کشته ی من هم بیا، حسین

  • سه شنبه
  • ۲۷
  • شهریور
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۱۸:۴۴
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین -(دارالاماره رباب نتوانست خودداری کند و خود را روی سرِ مقدس امام انداخت و آن را بوسید.) *

۴۹۴

مقتل امام حسین -(دارالاماره رباب نتوانست خودداری کند و خود را روی سرِ مقدس امام انداخت و آن را بوسید.) حاجب ابن زیاد می گوید:وقتی ابن زیاد دستور داد آنها را زندانی کنند،من با آنها بودم.دیدم مردها و زن های کوفه جمع شده اند و گریه می کنند و به صورت های خویش لطمه می زنند.
حضرت زینب خطاب به جمع گفت:
"هیچ کس جز کنیزان نزد ما نیاید،زیرا آنها نیز مثل ما اثیرند".
ابن زیاد بار دیگر خواست اُسرا را به حضورش بیاورند.آنها وقتی وارد مجلس شدند دیدند سرِ مقدس امام حسین در میان دست های ابن زیاد است و انوار الهی از بین انگشتان او به سوی آسمان می تابد.
رباب نتوانست خودداری کند و خود را روی سرِ مقدس امام انداخت و آن را بوسید.
?مقتل مقرم،۳۹۳
?روضةالواعظین،ص۱۶۳
?مقتل عوالم،ص۱۳۰
?لهوف،ص۹۲

  • دوشنبه
  • ۲
  • مهر
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۱۷:۵۲
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین -(دارالاماره مختار ثقفی) *

۶۵۶

مقتل امام حسین -(دارالاماره مختار ثقفی) وقتی ابن زیاد اسرا را در مجلسش حاضر کرد،دستور داد مختار را نیز_که از روز شهادت مسلم بن عقیل زندانی بود_به مجلس بیاورند.
وقتی مختار وارد مجلس شد و آن منظره رقّت بار را دید،آهِ بلندی کشید و با ابن زیاد تندی کرد.چون درگیری لفظی آن دو بالا گرفت،ابن زیاد دستور داد تا او را دوباره به زندان بازگرداندند.
بنابر نقل دیگری،مختار را آن قدر با تازیانه زدند که در آن میان یک ضربه به چشمش خورد و بینایی اش را از دست داد.پس از کشته شدن ابن عفیف،عبداللّه بن عمربن خطاب_شوهر خواهر مختار_واسطه شد و از یزید دستور آزادی او را گرفت.
ابن زیاد مختار را آزاد کرد و ۳روز به او مهلت داد تا کوفه را ترک کند.ابن زیاد،ابن عفیف

  • دوشنبه
  • ۲
  • مهر
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۱۷:۵۶
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین -(دارالاماره مختار ثقفی به خون خواهی امام حسین) *

۶۰۳

مقتل امام حسین -(دارالاماره مختار ثقفی به خون خواهی امام  حسین) عبداللّه بن عمر دوباره نزد یزید مختار را شفاعت کرد و از حبس نجاتش داد.سپس مختار برای شیعیان آنچه را که خواص اصحاب امیرالمؤمنین علی(ع)شنیده بود در میان گذاشت و برای خون خواهی امام حسین کشتن ابن زیاد آماده شد.
مختار در زندان با عبداللّه بن حارث بن نوفل بن عبدالمطلب و میثم تمار بود. عبداللّه بن حارث تیغی از آنها خواست تا موهای بدنش را بتراشد.او می گفت:چون می دانم ابن زیاد مرا خواهد کشت،نمی خواهم بدنم کثیف و پر مو باشد.
مختار به او گفت:به خدا ابن زیاد نه تو را می کشد نه مرا،تو به زودی آزاد خواهی شد و به بصره خواهی رفت.میثم سخن آن دو را شنید،به مختار گفت:تو هم به خون خواهی حسین قیام خواهی کرد و ابن

  • دوشنبه
  • ۲
  • مهر
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۱۸:۰۳
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین -("[فَسَیَکْفیکَهُمُ اللّهُ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ]) *

۸۱۰

مقتل امام حسین -("[فَسَیَکْفیکَهُمُ اللّهُ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ]) هلال بن معاویه می گوید دیدم مردی سرِ امام حسین را حمل می کند و در همان حال سر مقدس می فرمود:
"بینِ سر و بدن من جدایی انداختی،خدا بین گوشت و استخوان تو جدایی افکند تا ضرب المثل و درس عبرتی برای همه مردم دنیا شوی".
آن مرد با شنیدن این سخن با تازیانه آن قدر بر آن سر مبارک زد تا سکوت کرد.
سلمةبن کهیل نیز شنیده بود که سر مقدس وقتی بالای نِی بود می گفت:
"[فَسَیَکْفیکَهُمُ اللّهُ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ]".
ابن وکیده هم می گوید شنیدم که آن سر مقدس سوره کهف را قرائت می کند.شک کردم که آیا این،واقعاً صدای سرِ مطهر است یا صدای کسِ دیگری است؟!سر مقدس حضرت،دیگر قرآن نخواند و رو به من فرمود:
"ای ابن وکید

  • دوشنبه
  • ۲
  • مهر
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۱۸:۱۴
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

عریان -(نه تنها از سر نی ها سرش را نیز دزدیدند ) * پیمان طالبی

۱۰۴۳
۰

عریان -(نه تنها از سر نی ها سرش را نیز دزدیدند ) نه تنها از سر نی ها سرش را نیز دزدیدند
که حتی پاره های پیکرش را نیز دزدیدند
گمان کردی قناعت می کنند این قوم بر خلخال؟
حریصان از حسین انگشترش را نیز دزدیدند
خداوندا تو گفتی دین حق احیا شود با خون
ولی این قوم خون اطهرش را نیز دزدیدند
سکینه یک النگو یادگاری از برادر داشت
، شگفتا یادگار اکبرش را نیز دزدیدند
حیا می کرد عریان باشد آن پیکر به خاک اما
لباس دست دوز مادرش را نیز دزدیدند
میان خیمه ها دیدم غریب و خسته فطرس را
گرفتند اسمانش را، پرش را نیز دزدیدند
دگر بر دختران شیعه زر زینت نخواهد بود
کنون که گوشوار دخترش را نیز دزدیدند

  • دوشنبه
  • ۲
  • مهر
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۱۹:۰۲
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غیرت الله -(نیزه دارِ سرِ تو خسته شد انگار حسین ) * محمد حسن بهرامی

۱۲۰۷
۲

غیرت الله -(نیزه دارِ سرِ تو خسته شد انگار حسین ) نیزه دارِ سرِ تو خسته شد انگار حسین
بی تعادل شده در کوچه و بازار حسین
ترسم این است بیفتد به زمین با سرِ تو
دستِ من هم نرسد بر سرت اینبار حسین
کاش میشد که کمی قامتِ نی کوچک بود
تا ببینم قمرم را به شبِ تار حسین
بغضِ در بینِ گلویِ تو زمین را تر کرد
چشمِ این قوم مرا دیده در انظار حسین
غیرت الله، ببین خواهرِ تو در به در است
خنده‌ی شمر شده بر سرم آوار حسین
دخترانِ تو به دنبالِ عمو می گردند
نیست بر نیزه چرا راسِ علمدار حسین

  • دوشنبه
  • ۲
  • مهر
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۱۹:۱۲
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین -(عاشورا،کودکان و زنان:_آیا مدافعی برای ناموس رسول خدا پیدا می شود؟) *

۴۷۴

مقتل امام حسین -(عاشورا،کودکان و زنان:_آیا مدافعی برای ناموس رسول خدا پیدا می شود؟) بعد از شهادت حضرت عباس(ع)،امام حسین(ع)دید دیگر کسی نمانده است تا او را یاری کند.نگاهی به خانواده و همراهان شهیدش نمود و دید همچون قربانی سر بریده شده اند.
در همین هنگام صدای شیون و فریاد کودکان و زنان به گوشش رسید.با صدای بلند فریاد زد:
[هَل مِن ذابّ عَن حرم رسوُل اللّه؟هَل مِن موحّد یخاف اللّه فینا؟هَل مِن مُغیث یرجواللّه فی اغاثتنا؟_آیا مدافعی برای ناموس رسول خدا پیدا می شود؟آیا یکتا پرستی وجود دارد که از خدا بترسد و به ما کمک کند؟].
صدای گریه زن ها بلندتر شد،امام سجاد (ع)که تنهایی پدر را دید با این که بیمار بود و توانایی حرکت نداشت به کمک عصایش برخاست و به طرف پدر رفت،از شدت بیماری و ضعف نم

  • سه شنبه
  • ۳
  • مهر
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۱۱:۰۷
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین -(امام حسین(ع)یکسره می رفت،تا این که به نینوا رسید) *

۸۷۶

مقتل امام حسین -(امام حسین(ع)یکسره می رفت،تا این که به نینوا رسید) امام حسین(ع)یکسره می رفت،تا این که به نینوا رسید.در آن جا سوار مسلّحی را دیدند که نامه ای از ابن زیاد برای حرّ آورده بود.در نامه خطاب به حرّ نوشته شده بود:
وقتی نامه را خواندی،حسین را راحت نگذار و او را به سوی بیابانی بی آب و علف و بدون پناهگاه هدایتش کن.
حرّ نامه را برای امام حسین(ع)خواند.امام به او فرمود:”کاری به ما نداشته باش تا به نینوا یا غاضرات و یا شفیه برویم.
حرّ عرض کرد:نمی توانم،چون این مرد جاسوسی مرا می کند.
زهیربن قین،عرض کرد:ای پسر رسول خدا!جنگیدن با اصحاب حرّ راحت تر از لشکری است که بعداً قرار است به این جا بیایند،به جان خودم قسم!تعداد آن لشکر آن قدر زیاد است که ما نمی توانیم با

  • پنج شنبه
  • ۵
  • مهر
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۲۱:۱۷
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین در راه کربلا -(امام حسین(ع):”اِنّٰا لِلّٰه وَ اِنّٰا اِلَیهِ راٰجِعون وَ الْحَمدُلِلّٰهِ رَبّ العٰالَمیٖن“.) *

۸۰۹
۱

مقتل امام حسین در راه کربلا -(امام حسین(ع):”اِنّٰا لِلّٰه وَ اِنّٰا اِلَیهِ راٰجِعون وَ الْحَمدُلِلّٰهِ رَبّ العٰالَمیٖن“.) امام حسین(ع)آخرِ شب به اصحاب فرمود به اندازه کافی آب بردارند و قصر بنی مقاتل را ترک کنند.در بین راه چندبار شنیدند که امام می گفت:”اِنّٰا لِلّٰه وَ اِنّٰا اِلَیهِ راٰجِعون وَ الْحَمدُلِلّٰهِ رَبّ العٰالَمیٖن“.
علی اکبر(ع) علت این ذکرها را از پدر سؤال کرد.حضرت فرمود:”لحظه ای خواب و چُرت به من دست داد،در آن لحظه سواری بر من آشکار شد که می گفت:[القوم یسیرون و المنایا تسری إلیهم_این گروه در حال حرکت است و مرگ نیز از پی آنان حرکت می کند].من فهمیدم که منظور او ما هستیم و در این سفر از دنیا خواهیم رفت“.
علی اکبر(ع)گفت:”خدا برایت حوادث بد پیش نیاورد،مگر ما بر حق نیستیم؟“
امام فرمود:”آری،به خدا سوگند که

  • پنج شنبه
  • ۵
  • مهر
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۲۱:۲۲
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

ای‌اوج‌نشین -(کی بود روا از دل ما باج بگیری) * امیر عظیمی

۹۱۵
۱

ای‌اوج‌نشین -(کی بود روا از دل ما باج بگیری) کی بود روا از دل ما باج بگیری
اینگونه شهنشاه شوی،‌تاج بگیری
ای‌اوج‌نشین از‌چه دلت آمده این‌طور
بر نی بزنی تکیه و معراج بگیری؟!

  • پنج شنبه
  • ۱۲
  • مهر
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۱۲:۱۲
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین منزلگاه عذیب -(طرماح از حضرت اذن گرفت تا تنها خودش به میره_محل زندگی اش_رفته) *

۵۶۸

مقتل امام حسین منزلگاه عذیب -(طرماح از حضرت اذن گرفت تا تنها خودش به میره_محل زندگی اش_رفته) طرماح به حضرت عرض کرد:من یک پیشنهاد دارم و آن این که بیا و با ما به کوه اجا که در منطقه ما قرار دارد برویم.آن جا سران قبایل،غسان،حمیر،نعمان بن منذر، و هر سیاه و سرخی از تو حمایت و حفاظت خواهند کرد.به خدا قسم!ده روز نمی گذرد که مردان و سواران قبیله طی در زیر پرچمت گرد خواهند آمد و من با سرپرستی بیست هزار طائی در خدمتت آماده شمشیر کشیدن هستیم.
امام حسین(ع)او و قبیله اش را دعا کرد و فرمود:
"ما با مردم کوفه عهد و پیمانی داریم و نمی توانیم آن را زیر پا بگذاریم.می رویم تا ببینیم نتیجه چه خواهد شد".
طرماح از حضرت اذن گرفت تا تنها خودش به میره_محل زندگی اش_رفته به خانواده اش سری بزند و برای یاری حضرت

  • پنج شنبه
  • ۱۲
  • مهر
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۱۹:۲۲
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین قادسیه -(ابن زیاد:حالا که چنین است باید بالای منبر بروی،حسین(ع)،پدر و برادرش را...) *

۶۰۲

مقتل امام حسین قادسیه -(ابن زیاد:حالا که چنین است باید بالای منبر بروی،حسین(ع)،پدر و برادرش را...) حصین بن نمیر تمیم در قادسیه،قیس بن مسهّر صیداوی_پیک امام حسین(ع)برای مردم کوفه_ را دستگیر کرد.حصین به فرمان ابن زیاد از قادسیه تا خفان و قطقطانه،نیرو پیاده کرده و در آماده باش بود.همین که حصین خواست قیس را تفتیش کند،قیس نامه ای از زیر لباسش در آورد و آن را پاره پاره کرد.
در نتیجه حصین او را نزد ابن زیاد فرستاد.ابن زیاد به او گفت:چرا نامه را پاره کردی؟،قیس پاسخ داد:برای این که از مضمون آن مطلع نشوی.ابن زیاد بسیار کوشید تا قیس محتوای نامه را فاش سازد اما قیس مقاومت کرد و چیزی نگفت.
ابن زیاد گفت:حالا که چنین است باید بالای منبر بروی،حسین(ع)،پدر و برادرش را سبّ کنی و الّا قطعه قطعه ات خواهم کرد.
ق

  • پنج شنبه
  • ۱۲
  • مهر
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۱۹:۲۹
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین -(علی بن طعان محاربی،آخرین نفر از لشکر حرّ بود که رسید) *

۲۱۳۱
۴

مقتل امام حسین -(علی بن طعان محاربی،آخرین نفر از لشکر حرّ بود که رسید) علی بن طعان محاربی،آخرین نفر از لشکر حرّ بود که رسید.تشنگی به شدت او را آزرده بود.امام حسین(ع) به او فرمود: "راویه را بنشان".((راویه)) در زبان اهل حجاز به معنای شتر است،اما در زبان مردم عراق معنای دیگری داشت.بنابراین او مقصود حضرت را درنیافت.
حضرت متوجه شد و فرمود:"شتر را بنشان"وقتی خواست آب بنوشد،آب از مشک ریخت.حضرت فرمود:"مشک را برگردان".
از شدت تشنگی دست و پای خویش را گم کرده بود و نمی دانست چه کند.حضرت خودش برخاست و مشک را برگرداند تا آن شخص توانست به اندازه کافی آب بنوشد و سیراب شود.
این لطف و ترحّم امام در آن بیابان خشک و بی آب و علف بر آن جمع بود.شرایطی که حتی یک جرعه آب ارزش حیاتی و با

  • پنج شنبه
  • ۱۲
  • مهر
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۲۰:۳۶
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

امام حسین -(شامیان غربت مارا همه جا جار زدند) * عبدالحسین میرزایی

۴۳۳۸
۳

امام حسین -(شامیان غربت مارا همه جا جار زدند) #امام_حسین_علیه_السلام
#امام_سجاد_اسارت
#حضرت_زینب_اسارت
#شام

شامیان غربت مارا همه جا جار زدند
خنده بر بی کسی عترت اطهار زدند

پای راس شهدا هلهله بر پا کردند
تازیانه به اسیران گرفتار زدند

چقدر دور و بر محمل ما رقصیدند
ساز با ناله طفلان عزادار زدند

زخم شمیشر کشنده است و، دوایی دارد
بی دوا زخم زبان است که بسیار زدند

طفل را پای دویدن چو بزرگان نبود
هر که افتاد عقب از قافله ،هر بار ،زدند

شاخه گل که نکردند نثار مهمان
سنگها بر سر ما از در و دیوار زدند

خوبی سنگ همین است ، نمیسوزاند
آتش از بام به فرق من بیمار زدند

سر بابا به سلامت سر من سوخت، ولی
سر بابای مرا زودتر اینگار زدند

بی جهت نیست می ا

  • سه شنبه
  • ۱۷
  • مهر
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۱۴:۵۲
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

دوبند شور آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام -(در بدره تو روضه هاتم آقا) * امیرحسین سلطانی

۸۱۰

دوبند شور آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام -(در بدره تو روضه هاتم آقا) بند اول
در بدره تو روضه هاتم آقا
سینه زنه بی ادعاتم آقا
با یه اشاره و یه نیمه نگات
این اربعین تو کربلاتم آقا
برای زیارتت لحظه شماری میکنم
وسط روضه ببین که بیقراری میکنم
تا که اربعین برم پیاده تا سمت حرم
برای خواهر تو گریه و زاری میکنم
دلم سرمستت،بی بی جان زینب
منم پابستت،بی بی جان زینب
براتم رو من،میگیرم آخر
فقط از دستت،بی بی جان زینب
(بی بی جان زینب)
بند دوم
عشقه پیاده روی با زائرا
عشقه چایی خوردنه تو موکبا
عشقه بوسیدن ضریح حسین
وقتی که خسته میرسی کربلا
بطلب که کوله بار سفر و بستم آقا
قسمت میدم تو رو به خون پاک شهدا
اگه روزیمون بشه کرب و بلا آی رفقا
یادتون نره گرفتیم برات از امام رضا
مدد یا س

  • جمعه
  • ۲۰
  • مهر
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۱۴:۰۲
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

فراق حرم -(یاد تو به جان ودل من چیره شده ست) * عالیه رجبی

۶۹۸

فراق حرم -(یاد تو به جان ودل من چیره شده ست) یاد تو به جان ودل من چیره شده ست
روزم ز فراق حرمت تیره شده ست
دیگر هوس دیدن جنت نکند
چشمی که به سمت گنبدت خیره شده ست

  • پنج شنبه
  • ۲۶
  • مهر
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۱۹:۵۲
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

یا حسین -(کاش راهی نشان من بدهی) * سید پوریا هاشمی

۹۶۵

یا حسین -(کاش راهی نشان من بدهی) کاش راهی نشان من بدهی
تا ز مردم به تو فرار کنم...
خوب ها که همه کنار تواند..
من که جا مانده ام چکار کنم؟!

  • سه شنبه
  • ۸
  • آبان
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۱۹:۳۹
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

گاهواره -(از گاهواره تا شب قبرم حسین جان) * سید پوریا هاشمی

۱۹۳۰
۲

گاهواره -(از گاهواره تا شب قبرم حسین جان) از گاهواره تا شب قبرم حسین جان
پای غم تو ناله ی شبگیر میزنم..
دل داده ام بدست تو!دستم چکاره است؟!
بی دست هم برای تو زنجیر میزنم...

  • سه شنبه
  • ۱۵
  • آبان
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۲۲:۰۳
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

نوحه امام حسین علیه السلام -(ای آبروی عالَم یا حسین) * امیر عباسی

۱۹۳۱
۲

نوحه امام حسین علیه السلام -(ای آبروی عالَم یا حسین) ای آبروی عالَم یا حسین
جانم یا حسین جانم یا حسین
ذکرِ لب ما هر دم یا حسین
جانم یا حسین جانم یا حسین
صاحبِ نفسِ مطمئنّه
یک لحظه هم نبر زِ یادم
کلّ نفسٍ ذائقةُ المَوت
زیر لحد برس به دادم
مولانا ابی عبدالله...

ای سورهٔ غم ای آیهٔ نور
تابنده شدی،درکنج تنور
از ماتم تو،خون شد دل حور
تابنده شدی،درکنج تنور
شرمنده از فرط گناهم
من و ببخش که رو سیاهم
ای پسر علی و زهرا
درمونده ام بده پناهم
مولانا ابی عبدالله...

نورِ بصرِ حیدر یا حسین
ای تشنه لبِ بی سر یا حسین
گریان تو شد مادر یا حسین
ای تشنه لبِ بی سر یا حسین
نوحهٔ فاطمه چنین بود
چرا سری به تن نداری
حسینِ من غرقِ به خونی
به قتلگه کفن نداری
واویلا آه و و

  • پنج شنبه
  • ۱۰
  • مرداد
  • ۱۳۹۸
  • ساعت
  • ۱۱:۲۷
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

سربند :یا اباعبدالله... -(نام تو را می برم با ناله و آه) * امیر عباسی

۶۱۶

سربند :یا اباعبدالله... -(نام تو را می برم با ناله و آه) نام تو را می برم با ناله و آه
صَلّی اللّه علیکَ یا ذَبیحَ الله
دل بسته عهد عاشقی با حسین
بِاَبي اَنتَ وَ اُمّي یا حسین
یا مولا یا مولا یا اباعبدالله...

  • پنج شنبه
  • ۱۰
  • مرداد
  • ۱۳۹۸
  • ساعت
  • ۱۲:۱۲
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

ایام مسلمیه واحد تند روضه ای حضرت امام اباعبدالله الحسین علیه السلام -(السلام علی،عزیز الزَّهرا) * امیرحسین سلطانی

۹۱۷
۰

ایام مسلمیه واحد تند روضه ای حضرت امام اباعبدالله الحسین علیه السلام -(السلام علی،عزیز الزَّهرا) بند اول

السلام علی،عزیز الزَّهرا
شه عاشورا،حسین یا مولا
السلام علی،امیر دل ها
شفیع عقبا،حسین یا مولا

السلام علی،مسیح حیدر
ذبیح مادر،حسین یا مولا
السلام علی،شهید بی سر
غریب مادر،حسین یا مولا

شکرخدا به زیر پرچمت
به سینه میزنم برات حسین
آرزومه که اربعین برم
پای پیاده کربلات حسین

حسین یا مولا اباعبدالله

بند دوم

السلام علی،عزیزِ الله
مدد ثارالله،حسین یا مولا
السلام علی،حبیب دل ها
شه بی همتا،حسین یا مولا

السلام علی،شهید قرآن
امیر و سلطان،حسین یا مولا
السلام علی،قتیل العبر
بریده حنجر،حسین یا مولا

منتظرم محرمت بیاد
تا که بمیرم آقا از غمت
دل بیقرارم واسه دیدنه
ده شب اول محرمت

حسین یا مولا اباع

  • چهارشنبه
  • ۱۶
  • مرداد
  • ۱۳۹۸
  • ساعت
  • ۱۰:۱۷
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر امام حسین(ع) -(چقدر تیر بر تن تو نشست) * حسین جعفری

۵۶۳

متن شعر امام حسین(ع) -(چقدر تیر بر تن تو نشست) چقدر تیر بر تن تو نشست
چقدر صورتت ترک خورده
چشمهایت دگر نمی بینند
وای از آن پلکهای پژمرده

تکیه ات را بده به شمشیرت
قدرتی ده به جسم خسته خویش
سر عمامه را ببند ، آقا
دور پیشانی شکسته خویش

نیزه ها روبروت صف بستند
سعی خود را نما زمین نخوری
روی پایت باییست چون زود است
از رباب و رقیه دل ببری

سمت گودال میروی باشد
ولی ای عشق قدری آهسته
از همان بوسه بر گلو خواندم
خنجری بر تو راه را بسته

چقدر تیر در پرت جا شد
بالهایت اگر چه کنده شده
ماندن یک سه شعبه در قلبت
کار زجر آور و کشنده شده

وقتی از ڌوالجناح افتادی
زینب از روی تل تو را می دید
ناگهان چشم او سیاهی رفت
تا سرت روی نیزه ای تابید

بدنت بر زمین و اط

  • شنبه
  • ۲۶
  • مرداد
  • ۱۳۹۸
  • ساعت
  • ۱۰:۴۶
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر امام حسین(ع) -(ما در رَهِ عقیده و بصیرت و تقویٰ) * امیر عباسی

۸۴۴

شعر امام حسین(ع) -(ما در رَهِ عقیده و بصیرت و تقویٰ) ما در رَهِ عقیده و بصیرت و تقویٰ
طبقِ اصول درس دانشگاهِ عاشورا
کرببلایی میشویم با ذکرِ یا زهرا
ای رُکنِ ایمانم،مظلوم حسین جانم...

جان بر کفیم در جبههٔ آلُ الَّه و قرآن
مثل شهیدان در رَهِ دین بُگذریم از جان
به عشق آن شهیدِ در خون خفتهٔ عطشان
مولای عطشانم،مظلوم حسین جانم...

تو صاحب فَضائل و حُسنِ خدادادی
دار و ندارِ خویش در راهِ خدا،دادی
از تیغ و نیزه تَن جدا،سر را جدا دادی
زین غم پریشانم،مظلوم حسین جانم...

  • پنج شنبه
  • ۷
  • شهریور
  • ۱۳۹۸
  • ساعت
  • ۰۹:۴۸
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

منا جات امام حسین (ع) -(دیدم ز روی تل که دورت را گرفتند) * قاسم نعمتی

۱۴۵۱

منا جات امام حسین (ع) -(دیدم ز روی تل که دورت را گرفتند) دیدم ز روی تل که دورت را گرفتند

راه عبور زاده ی زهرا گرفتند



می آیم از خیمه به امدادت عمو جان

این گرگ ها سرتا سرِصحرا گرفتند

عمه زمین خورد و صدا زد وای مادر

لشگر ز هر سو نیزه ها بالا گرفتند

تا ضربه را کاری به جسم تو بکوبند

اغلب کنار حنجر تو جا گرفتند

دیدم که زینب زلف هایت شانه می زد

اینان چرا با پنجه مویت را گرفتند

دستم سپر می سازم اینجا زیر شمشیر

اما نشانه حنجرم را تا گرفتند

خون گلویم ریخت چشمان تو را بست

تا که نبینی جان من یک جا گرفتند

تا مثل تو گفتم که مادر یاری ام کن

با نیزه از پهلوی من امضا گرفتند

مانند قاسم صورتم تغییر کرده

از ما تقاص عقده از بابا گرفتند

جان دادنم مشک

  • یکشنبه
  • ۱۰
  • شهریور
  • ۱۳۹۸
  • ساعت
  • ۱۰:۲۲
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 احمد ایرانی نسب

مناجات امام حسین (ع) -(هر چه صدای گریه شود بیشتر بلند) * احمد ایرانی نسب

۱۵۴۰

مناجات امام حسین (ع) -(هر چه صدای گریه شود بیشتر بلند) هر چه صدای گریه شود بیشتر بلند
در هیئت بهشت شود این خبر بلند

بر درب خانه ها همه پرچم گذاشتند
جانم ، که نام تو شده از هر گذر بلند

پوسیده است پرچم کفر و هزار سال
این پرچم عزای حسین است سربلند

زهرا دم حسینیه چشم انتظار ماست
پس ناله های او شود از پشت در بلند

نوحو علی الحسین دم روضه های ماست
فابک علی الحسین شد از چشم تر بلند

هرشب به روی تربت تو سجده کرده ایم
با گریه میکنیم سر خود سحر بلند

نوکر زمین فتاده ولی اهل روضه را
از خاک کرده فاطمه با یک نظر بلند

جان را میان صفحه ی مقتل گذاشتیم
آنجا که روی نیزه شده چند سر بلند

زهرا نشسته بود دم قتلگاه و بعد
میشد عصا ز دامن چندین نفر بلند

  • یکشنبه
  • ۱۰
  • شهریور
  • ۱۳۹۸
  • ساعت
  • ۱۵:۱۶
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

متن شعر امام حسین (ع)محرم ۹۸ -(چه مبـارزطلبـی، مـرد جهـادی مـولا) * محمدرضا سروری

۱۰۸۰

متن شعر امام حسین (ع)محرم 98 -(چه مبـارزطلبـی، مـرد جهـادی مـولا) چه مبـارزطلبـی، مـرد جهـادی مـولا
از رگ و خـون علی ، پاک نژادی مـولا

یکمیـن مـرد حقیقـت طلـب دوران ها
شــاه آزادی و اسطـوره ی دادی مـولا

بانگ هیهات تو در گوش زمان پیچیده
جان و سر داده ولی دست ندادی مـولا

جای خورشیـد به بالای افـق می باشد
تـو ولی تشنـه سرِ خاک فتـادی مـولا

مولا حسیــنِ سرجـدا
ای کشته در کرب و بلا آزادگی کردی به پا دین خدا از نو بنا

خـون آزاده دلان رایـحـه ی آزادیسـت
حنـجـرت را به دم تیـغ نهـادی مـولا

دست ردّی به سر سینـه ی ظالم بِزَدی
مشتِ کوبنده به هر ظلم و فسادی مـولا

خون سرخت تبـری زد به بت نمرودها
بت شکـن می کند از نام تو یادی مـولا

مشت بر تخت یزیـدی زدی و مردانـه
ر

  • چهارشنبه
  • ۱۳
  • شهریور
  • ۱۳۹۸
  • ساعت
  • ۱۹:۰۶
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر یا ابا عبدالله -(بین خلایقه همه ی دنیا) * حسنعلی بالایی

۶۵۲

متن شعر یا ابا عبدالله -(بین خلایقه همه ی دنیا) بین خلایقه همه ی دنیا
عزیزِ خالقِ یکتا حسینه
هرکی اهلِ دله اهلِ تولاس
سر و کارش همیشه باحسینه

روشنایِ دلِ تاریکه ذکرش
زندگی بی غمش معنا نداره
کرده عشقش دلِ دنیا رو تسخیر
سلطانه عالمه همتا نداره

پسرِ علیِ مرتضاس
پرچمش تا قیامت بالاس

میوه ی قلبِ حضرتِ خاتم جانم حسین

به مقامش ملَک حیرانه
مظهر حضرتِ سبحانه

اسم قشنگش ذکر نمازه جانم حسین
جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین

مثلِ این آقا چه کسی میتونه
گلِ محبتو تو دل بکاره
آتیشِ جهنم خاموش و قتی
یارونِ روضهاش داره میباره

دلِ سینه زنش آروم میگیره
وقتی رو میاره به صحن و سراش
مزه ی عشقشو هرکی چشیده
دوس داره عاقبت بمیره براش

غرق شور و حال و احسا

  • چهارشنبه
  • ۲۰
  • شهریور
  • ۱۳۹۸
  • ساعت
  • ۱۱:۲۲
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر و سبک امام حسین (ع) -(نوه ی ختمِ نبوت) * حسنعلی بالایی

۸۴۶

متن شعر و سبک امام حسین (ع) -(نوه ی ختمِ نبوت) نوه ی ختمِ نبوت
پسرِ شاهِ ولایت
پسرِ زهرای اطهر
سرو جوانانِ جنت

حبیبِ خالقِ یکتا
سرورِ اهلِ تولا
رو پر و بالِ ملائک
مهمونِ عرشِ معلا

آئینه دارِ ایمان و تقوی
وجهِ تو وجهِ خدایِ یکتا
وارثِ شوکتِ انبیایی
نام تو ذکر لبِ مسیحا
آقام آقام آقام آقام حسین جان

خلفِ شیر خدایی
صاحبِ جود و سخایی
واسطه ی رحمتِ حق
شفیعِ روز جزایی

سندِ قلبم به نامت
میخوام که باشم غلامت
مرغِ دلِ من از اول
شده آقا جلدِ بامت

شهیدِ تشنه ی کربلایی
یاورِ مضطر و بینوایی
مهرِ تو بر دلِ ما میشینه
روحِ طاعت و جانِ دعایی
آقام آقام آقام آقام حسین جان

اسمِ تو ذکرِ زبونم
همیشه از تو.میخونم
آرزو دارم ی روزی
بشه فدای تو جونم

شهِ مقطّع

  • چهارشنبه
  • ۲۰
  • شهریور
  • ۱۳۹۸
  • ساعت
  • ۱۱:۲۳
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد