شهادت امام حسین (ع)

مرتب سازی براساس

اشعار شهادت امام حسین (ع) (تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين ) *

1354
2

اشعار شهادت امام حسین (ع) (تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين ) تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين

عالمى را ز غم خويش تكان داد حسين

تا كه گلبوسه ز لب هاى پسر چيد لبش

قدرت عاطفه خويش نشان داد حسين

تا كه خاموش شد از زمزمه «يا وَلَدى»

عشق فرياد برآورد كه جان داد حسين

جذبه عشق بنازم كه پس از داغ جوان

حكمت صبر نشان بر همگان داد حسين

گفت بر هاشميون نعش على را ببرند

كز غم داغ پسر تاب و توان داد حسين

نقد جان داد و به حق جان جهان را بخريد

در كف خلق جهان خط امان داد حسين تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين

عالمى را ز غم خويش تكان داد حسين

تا كه گلبوسه ز لب هاى پسر چيد لبش

قدرت عاطفه خويش نشان داد حسين

تا كه خاموش شد از زمزمه «يا وَلَدى»

عشق فرياد بر

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار شهادت امام حسین (ع) (تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين) *

1167
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين) تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين

عالمى را ز غم خويش تكان داد حسين

تا كه گلبوسه ز لب هاى پسر چيد لبش

قدرت عاطفه خويش نشان داد حسين

تا كه خاموش شد از زمزمه «يا وَلَدى»

عشق فرياد برآورد كه جان داد حسين

جذبه عشق بنازم كه پس از داغ جوان

حكمت صبر نشان بر همگان داد حسين

گفت بر هاشميون نعش على را ببرند

كز غم داغ پسر تاب و توان داد حسين

نقد جان داد و به حق جان جهان را بخريد

در كف خلق جهان خط امان داد حسين تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين

عالمى را ز غم خويش تكان داد حسين

تا كه گلبوسه ز لب هاى پسر چيد لبش

قدرت عاطفه خويش نشان داد حسين

تا كه خاموش شد از زمزمه «يا وَلَدى»

عشق فرياد بر

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:22
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (تيغى پليد در شد و حنجر به خون نشست ) *

986
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (تيغى پليد در شد و حنجر به خون نشست ) تيغى پليد در شد و حنجر به خون نشست

خون، جوش عاشقى زد و پيكر به خون نشست

برخاست آتش از دل گلها و غنچه ها

وقتى كه آن حماسه پرپر به خون نشست

باور نكرد زينب(عليها السلام) و همشانه دلش

ايمان به درد آمد و باور به خون نشست

كم كم در امتداد افق مثل يك شهيد

خورشيد لحظه هاى مقدر به خون نشست

و آنگاه در غروب غريبى، سر حسين(عليه السلام)

يك ارتفاع نيزه فراتر به خون نشست

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:27
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (دشت مى بلعيد كم كم پيكر خورشيد را ) *

1061
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (دشت مى بلعيد كم كم پيكر خورشيد را ) دشت مى بلعيد كم كم پيكر خورشيد را

بر فراز نيزه مى ديدم سر خورشيد را

آسمان گو تا بشويد با گلاب اشكها

گيسوان خفته در خاكستر خورشيد را

بوريايى نيست در اين دشت تا پنهان كند

پيكر از بوريا عريان تر خورشيد را

چشم هاى خفته در خون شفق را وا كنيد

تا ببيند كهكشان پرپر خورشيد را

نيمى از خورشيد در سيلاب خون افتاده بود

كاروان مى برد نيم ديگر خورشيد را

كاروان بود و گلوى زخمى زنگوله ها

ساربان دزديده بود انگشتر خورشيد را

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (نه دل ز داغ تو همچون كباب مى سوزد ) *

889
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (نه دل ز داغ تو همچون كباب مى سوزد ) نه دل ز داغ تو همچون كباب مى سوزد

زآتش لب خشك تو آب مى سوزد

قسم به پيكر در آفتاب مانده تو

كه تا به روز جزا آفتاب مى سوزد

بگو به دل كه چو مى پرسد ماجراى غمت؟

كه در جواب سؤالش جواب مى سوزد

ز مهد خالى اصغر چو ياد مى آرد

خدا گواست چگونه رباب مى سوزد

چگونه شرح غمت را نويسم و خوانم

كه هم قلم به كف و هم كتاب مى سوزد

شراره اى به سرشكم زدى كه حتى شب

به ديده خواب نيايد كه خواب مى سوزد

ز جسم روى ترابش مگوى «هارونى»

كه پاى تا به سر بوتراب مى سوزد

(هارونى)

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:36
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (عاشق صادق به بازار فنا سر مى فروشد ) *

1115
2

اشعار شهادت امام حسین (ع) (عاشق صادق به بازار فنا سر مى فروشد ) عاشق صادق به بازار فنا سر مى فروشد

ترك هستى كرده خنجر زير خنجر مى فروشد

با گلو صد بوسه از جان مى دهد بر تيغ كارى

آن كه خود را در مناى عشق داور مى فروشد

هر سرى پرشورتر باشد چو مهر عالم آرا

ذرّه ذرّه جنس را در عالم ذرّ مى فروشد

از كمان عشق پيكان مى خورد تا پر وليكن

عشق پيكانش به نرخ جان مكرّر مى فروشد

انبيا در پيشگاه قرب حق لاحول گويان

كاز عَرَض بگذشته است اين شاه، جوهر مى فروشد

گاه عون و جعفر و عباس مى سازد فدايى

گاه روى دست خود شش ماهه اصغر مى فروشد

گاه مسلم مى فرستد كوفه گه اكبر به ميدان

جنس خود را هر كجا باشد مقدّر مى فروشد

مى دهد انگشت و انگشتر به راه دوست آرى

هر چه دارد رايگ

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:38
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (برخاسته از دشت بلا خط غبارى ) *

1171
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (برخاسته از دشت بلا خط غبارى ) برخاسته از دشت بلا خط غبارى

پيچيده به عالم سخن از يكّه سوارى

سجّاده نشين حرم عشق مهيّاست

تا بهر شهادت بشتابد به كنارى

شد بدرقه راه گل حضرت زهرا(عليها السلام)

بى تابى و اشك و عطش و ناله و زارى

تنهايى و شرمندگى و سوز و حرارت

آورده بر آن اختر تابان چه فشارى

اندر طلب دوست چنان واله و شيدا

انگار نمانده است در او صبر و قرارى

او در پى ميعاد الهى است روانه

تاريك پرستان همه مست و در خمارى

شمشير جفاى كوفه خيزبرداشت

آلاله دل به گريه آمد بارى

ناگاه بيفتاد سرماه منيرش

بر دشت بلا، كوى جفا، خاك صحارى

عالم به عزا نشست و جان ها همه در غم

بشكسته ستون عرش آرى آرى

زهرا و فرشتگان حق آمده بودند

ت

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:40
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (عشق، تا گل كرد چون خورشيد روى نيزه ها ) *

1420
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (عشق، تا گل كرد چون خورشيد روى نيزه ها ) عشق، تا گل كرد چون خورشيد روى نيزه ها

شانه هاى آسمان لرزيد، روى نيزه ها

بوى خون پيچيد در پسْ كوچه هاى آسمان

ابرهاى غصّه تا باريد، روى نيزه ها

باغى از آتش فراهم بود و، در آشوب خون

شعله هاى داغ مى رقصيد، روى نيزه ها

يك طرف فوج ستاره، خسته در شولاى خون

يك طرف انبوهى از خورشيد، روى نيزه ها

اين كدامين دست گلچين بود آيا كاين چنين

دسته گل ها را يكايك چيد روى نيزه ها؟!

چشم هايى مضطرب مى ديد در بُهت عطش

چشمه خون خدا جوشيد، روى نيزه ها

در ميان پرده هاى خون و، در حجم سكوت

بانگ سرخ نينوا پيچيد، روى نيزه ها

زخمه زخمه در سكوت و، پرده در پرده غروب

آسمان در آسمان خورشيد، روى نيزه ها

در طلوع دا

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:46
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (مهر ز نور شد تهى، روح شد از بدن جدا ) *

1488
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (مهر ز نور شد تهى، روح شد از بدن جدا ) مهر ز نور شد تهى، روح شد از بدن جدا

خانه نهاده پشت سر، صاحب خانه خدا

آن كه به دست او بود، نقشه حكمت قدَر

از حرم خدا برون، مى شود از بدِ قضا!

شورِ كجاست در سرش؟ از چه شتاب مى كند؟

سوى كدام منزلش قافله مى زند دَرا؟

كيست امير كاروان؟ حافظ عزّت حرم

جان نماز و صوم و حج، روح عبادت و دعا

كجاوه ها به ناقه ها بسته و در ميانشان

پردگيان آل حق، عصمت ختم الانبيا

قافله رفت ساربان! حُدى بخوان، ناقه بران!

منزل عشق پيش رو، خانه دوست در قفا

كجا گريزد از اجل هُژَبْر بيشه ازل؟

تا نرسد به دين خلل، حجّ ادا كنم قضا

آن چه ز بيش و كم رسد، رنج رسد، الم رسد

جان مرا چه غم رسد، چون به خداست التجا

من ز تبار

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 15:30
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (ظهر عاشورا، زمين كربلا بود و حسين ) *

8808
24

اشعار شهادت امام حسین (ع) (ظهر عاشورا، زمين كربلا بود و حسين ) ظهر عاشورا، زمين كربلا بود و حسين

پيش خيل دشمنان، تنها خدا بود و حسين

هر طرف پَرپر گلى از شاخه اى افتاده بود

و اندر آن گلشن، خزان لاله ها بود و حسين

داشت در آغوش گرمش، آخرين سرباز را

زآن همه ياران، على اصغر به جا بود و حسين!

آخرين سرباز هم غلطيد در خون گلو

بعد از آن گل، خيمه ها ماتمسرا بود و حسين

يك طرف جسم علمدار رشيد كربلا

غرقه در خون، دستش از پيكر جدا بود و حسين!

عون و جعفر، اكبر و اصغر به خون خود خضاب

كربلا چون لاله زاران باصفا بود و حسين

تيرباران شد تن سالار مظلومان «فراز»!

هر طرف از شش جهت تير بلا بود و حسين

(سيد تقى قريشى «فراز»)

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 15:34
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (در عزای شه دین کرببلا می لرزد) *

1818
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (در عزای شه دین کرببلا می لرزد) قامتت را چو قضا بهر شهادت آراست

با قضا گفت مشيّت كه: قيامت برخاست!

هر طرف مى نگرم، روى دلم جانب تست

عارفم بيت خدا را، كه دلم قبله نماست

دشمنت كشت، ولى نور تو خاموش نشد

آرى آن نور، كه فانى نشود نور خداست

بيدق سلطنت افتاد كيان را، ز كيان

سلطنت، سلطنت تست كه پاينده لواست

نه بقا كرد ستمگر، نه به جا ماند ستم

ظالم از دست شد و خانه مظلوم به جاست

زنده را، زنده نخوانند كه مرگ از پى اوست

بلكه زنده ست شهيدى كه حياتش ز قفاست

دولت آن يافت كه در پاى تو سر داد ولى

اين قَبا، راست نه بر قامت هر بى سر و پاست

رفت و بر عرشه نى تا سرت اى عرش خدا

كرسى و لوح و قلم بهر عزاى تو بپاست

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 15:40
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (اى ياد تو در عالم، آتش زده بر جانها ) *

1182
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (اى ياد تو در عالم، آتش زده بر جانها ) اى ياد تو در عالم، آتش زده بر جانها

هر جا ز فراق تو، چاك است گريبانها

نامت چو به لب آيد، همواره بود با آه

از شوق تو در دلها، برپا شده طوفانها

اى گلشن دين سيراب، با اشك محبّانت

از خون تو شد رنگين، هر لاله به بستانها

بسيار حكايتها، گرديده كهن امّا

جانسوز حديث تو، تازه است به دورانها

يك جان به ره جانان، دادى و خدا داند

كز ياد تو چون سوزد، تا روز جزا جانها

در دفتر ازادى، نام تو به خون ثبت است

شد ثبت به هر دفتر، با خون تو عنوانها

اينسان كه تو جان دادى، در راه رضاى حق

آدم به تو مى نازد، اى اشرف انسانها

قربانى اسلامى، با همّت مردانه

اى مفتخر از عزمت، همواره مسلمانها

قربانگه عشق تو، شد

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 15:42
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (صد نوا خيزد ز ناى نينوايت، يا حسين ) *

1518
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (صد نوا خيزد ز ناى نينوايت، يا حسين ) صد نوا خيزد ز ناى نينوايت، يا حسين

نغمه هاى عشق باشد در نوايت، يا حسين

ميزند آتش، به قلب دوستانت دم به دم

داستان جانگداز كربلايت، يا حسين

زد شرر بر قلب خونين تو، در دشت بلا

داغ مرگ اكبر گلگون قبايت، يا حسين

جان فدا كردى به راه مكتب آزادگى

جان هر آزاده اى گردد، فدايت يا حسين

من چه در وصف تو گويم، اى شهيد حق كه هست

خونبهاى خون تو،خون خدايت يا حسين

كى شود ريزه خور خوان خوانين، آنكه هست

ريزه خوار خوان احسان و عطايت يا حسين

بسكه مشتاق حريم با صفايت، گشته ام

پر زند مرغ دل من، در هوايت يا حسين

در غروب آتشين، دشمن پى غارتگرى

زد شرار ظلم و كين بر خيمه هايت يا حسين

«حافظى» فخر و مباهات ب

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 15:47
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (به قتلگه ز سر شوق گفت شاه حجاز ) *

1954
2

اشعار شهادت امام حسین (ع) (به قتلگه ز سر شوق گفت شاه حجاز ) به قتلگه ز سر شوق گفت شاه حجاز

(منم كه ديده به ديدار دوست كردم باز)

بدين شرف كه شدم كشته محبت تو

(چه شكر گويمت اى كارساز بنده نواز)

ز شاهراه شهادت چو بگذرى اى دوست

(بسا كه بر رخ دولت كنى كرشمه و ناز)

به خون، وضو نكند گر قتيل راه وفا

(به قول مفتى عشقش درست نيست نماز)

به آستان جلالت جبين به عجز نهم

(كه كيمياى مرا دست خاك كوى نياز)

سرم به عرش سنان بهْ، تنم به فرش تراب

(كه مرد راه نينديشد از شيب و فراز)

ازل به گوش دلم پير مى فروشان گفت:

(در اين سراچه بازيچه غير عشق، مباز)

به عشق دوست قسم، هر بلا رود سرم

(من آن نيم كه از اين عشق بازى آيم باز)

(محمّد عابد تبريزى «عابد»)

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 15:51
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (خواب دیدم مرده بودم) *

10137
101

اشعار شهادت امام حسین (ع) (خواب دیدم مرده بودم) خواب دیدم مرده بودم

خسته و افسرده بودم

روی من خروارها از خاک بود

وای قبر من چه وحشتناک بود

تا میان گور رفتم دل گرفت

قبر کن سنگ لحد را گل گرفت

بالش زیر سرم از سنگ بود

غرق وحشت سوت و کور و تنگ بود

ترس بود و وحشت وتنها شدن

پیش درگاه خدا رسوا شدن

هرکه آمد پیش حرفی راند و رفت

سوره حمدی برایم خواند و رفت

ناله میکردم ولیکن بی جواب

تشنه بودم درپی یک جرعه آب

آمدندازراه نزدم دوملک

تیره شد درپیش چشمانم فلک

یک ملک گفتا بگو نام تو چیست؟

آن یکی فریاد زد رب تو کیست؟

ای گنهکار سیه دل بسته پر

نـام اربابان خود یک یک ببر

گفتنم عُـمر خودت کردی تبـاه

نــامه اعمال تــو گشته سیاه

ما کــه مامورا

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 15:59
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (خسته دل، از رنج هجرانيم، در را باز کن) *

1607
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (خسته دل، از رنج هجرانيم، در را باز کن) خسته دل، از رنج هجرانيم، در را باز کن

هر که هستيم از محبانيم، در را باز کن

لطف و احسان بر ضعيفان، عادت ديرين توست

مستمند و، بس پريشانم، در را باز کن

بارگاهت باب رحمت، کربلايت جنت است

تا به کي در پشت در مانيم؟، در را باز کن

زندگي دور از تو، زندان است ما را يا حسين

سالها در کنج زندانيم، در را باز کن

بسته شد اين راه اگر، راه گنه مسدود نيست

ما همه محتاج غفرانيم، در را باز کن

بار سنگين گناهان، پشت ما را خرد کرد

خسته دل، افتان و خيزانيم، در را باز کن

جز حريم پاک تو، ما را نباشد ملجأي

گرچه بس آلوده دامانيم، در را باز کن

گر فراق تو، مجازات گنه کاري ماست

حاليا ديگر پشيمانيم، در را باز کن

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:20
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (جز نفسي که از غمت، سينه پر آه مي‌کنم) *

1495
2

اشعار شهادت امام حسین (ع) (جز نفسي که از غمت، سينه پر آه مي‌کنم) جز نفسي که از غمت، سينه پر آه مي‌کنم

هر نفسي که مي‌کشم، عمر تباه مي‌کنم

نيست به غير مهر تو، مايه رو سپيديم

من که از کار زشت خود، نامه سياه مي‌کنم

گرچه منم سياهي لشگر پر شکوه تو

تا تو نگاه مي‌کني، کار سپاه مي‌کنم

تا کشدم به کربلا، جذبه تو چو کهربا

چهره ز درد هجر تو، زرد، چو کاه مي‌کنم

سبزه باغ و شبنمش، جلوه گل فزون کند

گريم اگر به پاي تو، کار گياه مي‌کنم

گر ندهي پناه جز عاشق پاک خويش را

پس به که روي آورم، من که گناه مي‌کنم؟

رحمت واسعه توئي، نعمت دائمه توئي

عاقبت اي اميد من، سوي تو راه مي‌کنم

روي نياز من به تو، مهر نماز من ز تو

اي که ز داغ حسرتت، سينه پر آه مي‌کنم

منظر چشم من بود

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:37
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (در عشق تو، حالي است که فاني شدني نيست) *

1821

اشعار شهادت امام حسین (ع) (در عشق تو، حالي است که فاني شدني نيست) در عشق تو، حالي است که فاني شدني نيست

وصفش نتوان گفت به کس، دم زدني نيست

اين حسن جهاني تو سرحد نشناسد

غير از دل عشاق برايت وطني نيست

پيوسته عنايات تو بر ماست مسلم

هر چند که الطاف تو، گاهي علني نيست

هرگز نشود سائل درگاه تو نوميد

چون کار تو، اي رحمت حق، دل شکني نيست

تو يوسف طاهائي و، در شرح غم تو

از گفتة «ما اوذي» بهتر سخني نيست

با خون تو ثبت است به ديوان عدالت

پابنده تر از شرع نبي مدني نيست

بر ريشه تو، گرچه بسي تيشه عدو زد

بر نخل حياتت، اثر از تيشه زني نيست

پيدا بود از منظره کرب و بلايت

دردانة زهرا و علي، گم شدني نيست

پوشيد لباس شرف از يمن تو انسان

اي کشتة عريان که تو را پيرهني

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:41
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (گر عشق تو در قلب بشر خانه بگيرد) *

4308
5

اشعار شهادت امام حسین (ع) (گر عشق تو در قلب بشر خانه بگيرد) گر عشق تو در قلب بشر خانه بگيرد

گنجي است، که جا در دل ويرانه بگيرد

در منزل اجلال تو، در حال خبردار

جبريل امين، پرده آن خانه بگيرد

برگرد حريم تو، که دست طلب ماست

چون دامن شمعي است، که پروانه بگيرد

از لشگر شيطان، دگر اين دل نهراسد

گر قلب مرا عشق تو جانانه بگيرد

مستانه بکوبد به سر هر دو جهان پاي

از دست تو هر شخص که پيمانه بگيرد

جز رشته انس تو دگر سلسله اي نيست

تا اين که قرار اين دل ديوانه بگيرد

عشق تو، ز هر کس که خريدار غم توست

اول، دل او بابت بيعانه بگيرد

ديگر به عطاي دگران، نيست نيازش

هر کس که ز تو مزد کريمانه بگيرد

نگذاشت فداکاري تو، سنگر دين را

با زور و ستم، زاده مرجانه بگيرد

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:42
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (بازار برده ها ارباب حسين(ع) منو خرید) *

1061
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (بازار برده ها ارباب حسين(ع) منو خرید) بازار برده ها ارباب حسين(ع) منو خرید

سر سفره حسين(ع) چه چیزایی به من رسید

عکس تو اندازه قاب دل من شده است

عشق تو قاطی این آب و گل من شده است

صداهای شهداء تو گوش ما هی می خونن

قافله داره میره حسینی ها جا نمونن

زندگی بی شهداء برای ما جهنمه

هرچی از هجر اونا گریه کنیم بازم کمه

چی میشه با زینبت(س) ی شب بیای هیئت ما

به خودت قسم آقا، اینجا میشه کربُبلا

به دلم آرزوی مرقد کربلا دارم

دلخوشم یه ارباب کریم و باوفا دارم

هر کی ام یا هر چی ام آقا فقط تو رو دارم

این ی بار رو راست میگم، من بخدا دوستت دارم

کاش می دونستی آقا که من چقدر دوستت دارم

همه شب به عشق تو سر به بیابون می ذارم

دستت رو بذار

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:45
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (باز ساقی گفت تا چند انتظار؟) *

1212
2

اشعار شهادت امام حسین (ع) (باز ساقی گفت تا چند انتظار؟) باز ساقی گفت تا چند انتظار؟

ای حريف لاابالی سر برآر

ای قدح پيما درآ، هويی بزن

گوی چوگانت سرم، گويی بزن

چون بموقع ساقيش در خواست کرد

پير ميخواران ز جا قد راست کرد

زينت افزای بساط نشاتين

سرور و سر خيل مخموران حسين

گفت آنکس را که می جويی منم

باده خواری را که می گويی منم

شرطهايش را يکايک گوش کرد

ساغر می را تمامی نوش کرد

باز گفت از اين شراب خوش گوار

ديگرت گر هست، يک ساغر بيار

عمان ساماني

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:51
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا) *

1275
3

اشعار شهادت امام حسین (ع) (السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا) السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا

اي که پاينده شد ، از تو دين خدا

از کعبه شد جدا سيدالشهداء

به قربانگاه عشق، مي‌رود از منا

حسين فاطمه ، عزيز مصطفي

نور چشم علي ، همتاي مجتبي

السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا

اي که پاينده شد ، از تو دين خدا

پيوسته بر لبش ، لبيک و ياربش

يار همراز او ، قهرمان زينبش

همگامي با وفا ، در نماز شبش

همناله ، همنوا ، در هنگام دعا

السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا

اي که پاينده شد ، از تو دين خدا

آماده کن بستر ، بر سبط پيغمبر

راهت گل افشان کن ، در مقدم اکبر

اي آغوش مهرت ، مهد علي اصغر

رقيه مهمان است ، منزل کن مهيا

السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا

اي که پايند

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:53
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (من پرستويم و مانده ز سفر بال و پرم) *

1205
2

اشعار شهادت امام حسین (ع) (من پرستويم و مانده ز سفر بال و پرم) من پرستويم و مانده ز سفر بال و پرم

گرچه خاکسترم اما ز غمت شعله‌ورم

من سفير توام و بانگ انالحق زده‌ام

آخرين کار نمازيست که بر دار برم

ملک‌الموت به اعجاز سرانگشت غمت

جان طلب کرد به شوق تو فقط جان سپرم

شوق پرواز بود از قفس تنگ تنم

تا مگر همره باد از سر کويت گذرم

قاصد باد به سوي تو فرستم که ميا

مهر اين نامه به خون جگر و اشک ترم

سر به راه تو نهادم همه جا تا دم مرگ

که سر راه تو و خواهرت افتاده سرم

پيش مرگ توام و جان من اي دوست تويي

بي تو من شمع فنا گشته پاي سحرم

نام شاعر:حميد فرجي

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 17:06
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (رب الارباب همه اربابها) *

1260
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (رب الارباب همه اربابها) رب الارباب همه اربابها

قبله گاه گوشه محرابها

با توام اي بهترين پيغامها

با تو اي بالاترين نامها

با تو اي زيباترين زيباآفرين

اي بهشت مطلق روي زمين

با تو اي يکتا سحاب آرزو

با تو اي پهناي ناب آرزو

با توي اي مهتاب شام خستگي

زندگي عشق، عشق زندگي

با توام با تو حيات سينه‌ها

روشني‌بخش دل آيينه‌ها

با توام دار و ندار فاطمه (س)

اي گل و باغ و بهار فاطمه (س)

گوش کن يک لحظه بر آواي من

گر نگيري دست من اي واي من

بي‌تو من آن سو تر از هيچم حسين (ع)

با تو من گرد خدا پيچم حسين (ع)

بي تو حتي کمتر از هر کمترم

با تو لبريز از شراب کوثرم

بي تو پستم پيش چشمان همه

با تو هستم در نگاه فاطمه (س)

نام شا

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 17:21
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

اشعار شهادت امام حسین (ع)- (نام جانبخش تو چون بر دهنم مي‌آيد) *استاد سید هاشم وفایی

1420
4

اشعار شهادت امام حسین (ع)- (نام جانبخش تو چون بر دهنم مي‌آيد) نام جانبخش تو چون بر دهنم مي‌آيد
عطر فردوس برين از سخنم مي‌آيد
زمزم اشک ز چشم تر من مي‌جوشد
نام شيرين تو چون بر دهنم مي‌آيد
اي مسيحا دم عالم ز نسيم مهرت
روح ايمان و يقين بر بدنم مي‌آيد
همچو جان سخت گرانقدر و عزيز است مرا
ز تو هر غم که به جان و به تنم مي‌آيد
دل نشسته است به سوگ و به عزايت شب و روز
ناله و گريه ز بيت‌الحزنم مي‌آيد
از شرار غم تو سوختم اما شادم
که به سويت خبر سوختنم مي‌آيد
گر پس ازمرگ ببويند مرا در دل خاک
نکهت مهر حسين از کفنم مي‌آيد
گرچه خارم چو «وفايي» ولي از لطف حسين
روز محشر خبر گل شدنم مي‌آيد
نام شاعر:سيد هاشم وفايي

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 17:28
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسین (ع)(من آمدم دوباره به دستم قلم دهی) *

2643
6

شعر شهادت امام حسین (ع)(من آمدم دوباره به دستم قلم دهی) من آمدم دوباره به دستم قلم دهی
شاعر شوم به شعر دم محتشم دهی
عطر حرم به پیرهن دفترم دهی
پاداش این دلانه غبار حرم دهی
ما در حریم تو همه مستیم یا حسین
ما را ببخش عهد شكستیم یا حیسن
«ان الحسین..»، بَه كه چراغ تو روشن است
تقدیر من حبیب! دوجا جان سپردن است
این سینۀ كبود نشانی به این تن است
مِهر حسین مُهر مسلمانی من است
با سجده روی تربتتان من هوایی ام
با هر نمازِ سمت حرم كربلایی ام
نام حسین آمد و ما جان گرفته ایم
ابریم و در هوای تو باران گرفته ایم
از چشم ها برایِ تو پیمان گرفته ایم
ما تشنه ایم و روضه ی عطشان گرفته ایم
افتاد بر زمین و به رنگ جنون نوشت
حی علی العزای خودش را به خون نوشت
این بیت ها دوبار

  • یکشنبه
  • 14
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 17:13
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسین (ع)(عازم میدان شده، قافله سالار عشق ) *

3693
10

شعر شهادت امام حسین (ع)(عازم میدان شده، قافله سالار عشق ) عازم میدان شده، قافله سالار عشق
می رَوَد و می بَرَد، گرمی بازار عشق
ز خون خود می دهد، رنگ به رخسار عشق
موسم وصل آمد و، موقع دیدارها
هستی زینب روان، به سوی میدان شده
یوسف زهرا به دشت، اسیر گرگان شده
رفت و برون از تنم، ز رفتنش جان شده

خبر ز زینب صَبا، بده به خَیرالنسّا
هوا شده تیره گون، زمین نگیرد سکون
هم چو شفق می چکد، ز چشم خورشید خون
عشق به خون غوطه ور، عقل گرفته جنون
لحظه ی دیگر زند، حسین من دست و پا

  • سه شنبه
  • 16
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:03
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

نوحه امام حسین(ع)(هر کسی پرچم می کوبه برای صاحب حرم) *

4241
9

نوحه امام حسین(ع)(هر کسی پرچم می کوبه  برای صاحب حرم) هر کسی پرچم می کوبه برای صاحب حرم
می شنوه از فاطمه که خیر ببینی ای پسرم 2
میگه همه خوش اومدید به زیر بیرق عزا
تا جون دارید گریه کنید ایشالا پیر شید جوونا 2
عمر من داره می گذره خدا شکرت تو هیأت
قسمتم تو این هیأتا یه روزی میشه شهادت 2
آقا، ازت میخوام، فیضِ، نوکریمو، هیچ وقت، ازم نگیری
مثل، غلام سیات، من رو، بغل بگیر، آخه، نعم الأمیری
تو که امیر بزرگواری
باید بسازی با این نداری
حسین مظلوم 4

  • پنج شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 13:04
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح و مناجات امام حسین (ع)(ای یكه تاز عرصه‌ی عشق و وفا، حسین) *

1924
4

مدح و مناجات امام حسین (ع)(ای یكه تاز عرصه‌ی عشق و وفا، حسین) ای یكه تاز عرصه‌ی عشق و وفا، حسین
وی پاکباز پهنه‌ی نَردِ بلا، حسین
گر خون بهای توست خدا، نی عجب از آنك
باشد رَهین خون تو، دین خدا حسین
پا هر كجا نهی مَلك آید ز پی، مگر
خاك رهت به دیده كند توتیا حسین

بیگانه كردی‌اش ز جهان و جهانیان
هر دل كه گشت، با تو دَمی آشنا حسین
الحق رواست فخر فروشد، به خسروان
هر كس بر آستان تو گردد گدا، حسین
عشقت عجین شده است در آب و گل وجود
بر لوح سینه‌ها شده منقوش، "یا حسین"
گر جلوه‌ای به محفل بی روح ما كنی
جان می‌دهیم در عوضِ رو نما حسین
جاوید باد یاد تو در دل كه جز تو نیست
فرمانروای مملكت قلب ها حسین

  • چهارشنبه
  • 17
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 13:25
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد