شهادت امام حسین (ع)

مرتب سازی براساس

اشعار شهادت امام حسین (ع) (ای شه غرق به خون من به فدای سر تو) *

1515
6

اشعار شهادت امام حسین (ع) (ای شه غرق به خون من به فدای سر تو) ای شه غرق به خون من به فدای سر تو

جان مادر به فدای تو و چشم تر تو

جای مهمان نشنیدست و کسی کنج تنور

مطبخ خولی دون گشته چرا بستر تو

از پی دیدنت ای شه زگلستان بهشت

تا تنور آمده با آه و فغان مادر تو

آخر ای خسرو مظلوم و گناه تو چه بود

که لب تشنه بریدند و سر از پیکر تو

ساربان کرد و جدا دست تو ای دست خدا

بجدل انگشت برید از پی انگشتر تو

سرت اینجا و تن پاک و تو در کربلا

به سرت گریه کنم یا به تن اطهر تو

ای شه تشنه چرا بی کس و تنها شده ای

گوچه شد قاسم ناشاد و علی اکبر تو

گیسوانی که زدم شانه به صد ناز ونیاز

غرق خون کرد چرا قاتل بد اختر تو

من که از بهر تو این گونه پریشان شده ام

وای و بر حا

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 11:46
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار شهادت امام حسین (ع) (حسینا کربلایت عرش اعلاست) *

1364

اشعار شهادت امام حسین (ع) (حسینا کربلایت عرش اعلاست) حسینا کربلایت عرش اعلاست

پذیرای محبان تو زهراست

حسینا هیئت تو باب روضه است

که اسباب خداجویی مهیاست

حسینا بی تو هیچم بی تو پستم

که بی تو نوکر آلوده رسواست

حسینا پیش مردم گر عزیزم

تمام احترامم از تو آقاست

حسینا هر چه خواهم در محرم

برای من مهیا بی تمناست

حسینا شهرما غرق گنه بود

ولی بایاد بنگر چه زیباست

حسینا اشگ را ازمانگیری

که این سرمایه ما هردودنیاست

حسینا هر که زیر خیمه توست

امان دارد که زیر دست سقاست

حسینا با تو خواهم ماند ، ارباب

تورا تا حشر خواهم خواند ارباب

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 11:50
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (به دلم باز هوای تو کند غوغایی) *

1509
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (به دلم باز هوای تو کند غوغایی) به دلم باز هوای تو کند غوغایی

از غمت، گشته درون دل من بلوایی

ای شهنشاه دو عالم یا حسین ابن علی

شعله ور تر بنما این شرر شیدایی

یا حسین ای شرف هستی و هر آنچه که هست

همه جا گشته ام و نیست چو تو مولایی

یک اباالفضل تو لیلا شده، عالم مجنون

چه کسی دیده که لب تشنه بود سقایی

یا حسین! جانم اگر نیست گران لیک پذیر

مردن از داغ تو نبود سخن بی جایی

از غمت حضرت آدم به همه عمر گریست

گریه ی بر تو دهد بر دل و جان پایايی

جاودان هستی و هر آنکه بمیرد از عشق

می دهد نام نکویش به فلک پویایی

ای حسین ای شه لب تشنه تو را می خواهم

زنده کن جان مرا با نفس عیسی یی

کربلا را ز تو می خواهیم و اکنون ای یار

تو بر

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 11:55
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع)- (مانده بودم غيرت حيدر به فريادم رسيد ) * علیرضا قزوه

2096
3

اشعار شهادت امام حسین (ع)- (مانده بودم غيرت حيدر به فريادم رسيد ) مانده بودم غيرت حيدر به فريادم رسيد
در وداعي تلخ پيغمبر به فريادم رسيد
طاقتم را خواهش اكبر در آن ظهر عطش
برده بود از دست انگشتر به فريادم رسيد
انتخابي سخت حالم را پريشان كرده بود
شور ميدان داري اكبر به فريادم رسيد
تا بكوبم پرچم فرياد را بر بام ماه
كودك شش ماهه ام اصغر به فريادم رسيد
تا بماند جاودان در خاك اين فرياد سرخ
خيمه آتش گشت و خاكستر به فريادم رسيد
جبرئيل آمد بخوان، قرآن بخوان، بي سر بخوان
سبزي از نيزار ديدم سر به فريادم رسيد
نيزه ها و تيرها و تيغ ها كاري نكرد
تشنه بودم وصل را خنجر به فريادم رسيد

شاعر: علیرضا قزوه

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 11:57
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (كجاست كعبه اگر مسجدالحرام تويي تو ) *

1445

اشعار شهادت امام حسین (ع) (كجاست كعبه اگر مسجدالحرام تويي تو ) كجاست كعبه اگر مسجدالحرام تويي تو

قسم به كرببلا حج من تمام تويي تو

همه نمازي و نِِيت ، قِِيام توست قِِيامت

شهِِيد ظهر تشهد توِِيِِي ، سلام تويي تو

سر برِِيده و آيات بِِينات ؟ چه حالی !

يقين كه ركن ِِيماني توِِيِِي ، مقام تويي تو

به سعي سجده به گودال قتلگاه تو رفتم

نه سر برآورم از سجده تا امام تويي تو

تو بيت اولي و كربلاست اول بِِيتم

تو بيت آخرِِي و آخر كلام تويي تو

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:00
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (بادها عطر خوش سيبِ تنش را بردند) *

1241

اشعار شهادت امام حسین (ع) (بادها عطر خوش سيبِ تنش را بردند) بادها عطر خوش سيبِ تنش را بردند

زخمها لاله باغ بدنش را بردند

نيزه‏ها بر عطشش قهقهه سر مى‏دادند

خنده‏ها خطبه گرم دهنش را بردند

اين عطش يوسف معصوم كدامين مصر است

كه روى نيزه بوى پيرهنش را بردند

تا كه معلوم نگردد ز كجا مى‏آيد

اهل صحراى تجرّد كفنش را بردند

دشنه‏ها دوروبر پيكر او حلقه زدند

حلقه‏ها نقش عقيق يمنش را بردند

چهره‏ها يا همه زردند وَ يا نيلى رنگ

شعله‏ها سبزى رنگ چمنش را بردند

بت پرستان ز هراس تبر ابراهيم

جمع گشته تبر بت شكنش را بردند

بادها سينه زنان زودتر از خواهر او

تا مدينه خبر سوختنش را بردند

يوسف، آهسته بگوئيد نميرد يعقوب

گرگها زوزه كشان پيرهنش را بردند

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:02
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (در عزای شه دین کرببلا می لرزد) *

1189
2

اشعار شهادت امام حسین (ع) (در عزای شه دین کرببلا می لرزد) منكه هستم سائلى بر خوان انعام شما

از ازل شيرين شده كام من از نام شما

اينكه من ديوانه باشم آن هم از عشق خدا

بوده در آغاز خلقت حُسن اقدام شما

گر شكسته بال مى‏خواهى بيا بنگر مرا

فطرسى بشكسته پر هستم سر بام شما

اى كه گفتى آب كم جو تشنگى آور به دست

اى كه مى‏ريزد عطش از باده جام شما

تشنگى خواهم من امشب اى خداى‏تشنگى

تا كه جان خود فدا سازم براى تشنگى

بى سرو سامان شدم تا كه تو سامانم دهى

كافر محضم من امشب تا كه ايمانم دهى

بى سوادم بهره از قرآن ندارم ذره‏اى

آمدم اى روح قرآن فهم قرآنم دهى

زنده جاويد گردد هر كه باشد كشته‏ات

دوست دارم تا بميرم از دمت جانم دهى

فطرسم، حرّم، گنه كارم، پشيمانم

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:04
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (اين مثنوى از مثنويهاى بهشت است) *

1678
2

اشعار شهادت امام حسین (ع) (اين مثنوى از مثنويهاى بهشت است) اين مثنوى از مثنويهاى بهشت است

اين بيتها ابيات عشق و سرنوشت است

اين شعر از اشعار نغز راز دلهاست

اين شاهكار عشق و چاره ساز دلهاست

اينك دل شاعر ز رازى بيقرار است

آغاز فصل عاشقى از اين قرار است

ياران خطابم با شما مى‏خوارگان است

اين رازها دور از همه دلمردگان است

اينك سخن از جام اسرار الستى است

بحث از عجايب خلقت بازار هستى است

صحبت سر عشق است و معشوق است و عاشق

آن عاشق صادق كه شد بر عشق لايق

آندم كه بحث عشق اول بار شد طرح

آموزگار عشق ميداد عشق را شرح

آندم كه معشوق عرضه در بازار غم شد

عشاق در نازلترين ارقام كم شد

آن باده گردان سراى جاودانى

مى‏گشت در عرش و نمى‏جست عاشقانى

بر هر كه م

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:06
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (اى كه به عشقت اسير خيل بنى آدمند) *

1139
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (اى كه به عشقت اسير خيل بنى آدمند) اى كه به عشقت اسير خيل بنى آدمند

سوخته گان غمت با غم دل خرمند

هر كه غمت را خريد عشرت عالم فروخت

با خبران غمت بى خبر ازعالمند

يوسف مصر بقا در همه عالم توئى

در طلبت مرد و زن آمده با درهمند

تاج سر ابوالبشر خاك شهيدان توست

كاين شهدا تا ابد فخر بنى آدمند

گشت چو كرب و بلا رايت عشقت بلند

خيل ملك در ركوع پيش لوايت خمند

خاك سر كوى تو زنده كند مرده را

زانكه شهيدان او جمله مسيحا دمند

هر دم از اين تشنه گان گرطلبى بذل جان

در قدمت جان فشان با قدمى محكمند

در غم جسمت محب اشك نبارد چرا

كاين قطرات عيون زخم تو رامرهمند

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:11
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (كنگره عشق نيست منزل هر بوالهوس) *

1826
3

اشعار شهادت امام حسین (ع) (كنگره عشق نيست منزل هر بوالهوس) كنگره عشق نيست منزل هر بوالهوس

طاير آن آشيان جان حسين است وبس

قله قاف وجود منزل عنقا بود

بر سر اين آشيان پر نگشايد مگس

پايه اوصاف او فوق اشارات ماست

رفعت اين پايه نيست افئده رادسترس

محفل ايجاد را اوست چراغ ابد

تا ابد از نور او مشعله ها مقتبس

گشت چو كرب و بلا عارج معراج عشق

روح امينش فشاند گرد ز سم فرس

او قفس تن شكست تا به قفس ماندگان

در پى او بشكنند قالب تن را قفس

كشته بسى ديده ام در هوسى داده جان

زنده چو او كس نديد كشته به ترك هوس

رفت و شد اندر پى اش قافله دل روان

ما پى اين كاروان شاد به بانگ جرس

اى شه با فر و نور، عرش مقام تو را

لامسه عقل ما، دم زند از لايمس

بحر ثناى تو را

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:16
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (هيچ كس در عالم از سر حسين آگاه نيست) *

1612
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (هيچ كس در عالم از سر حسين آگاه نيست) هيچ كس در عالم از سر حسين آگاه نيست

آرى آرى هيچ كس آگه ز سرالله نيست

هست هر شاه و گدا را بر درش روى نياز

ملك هستى را به جز او درحقيقت شاه نيست

او بود خون خداوند و خدايش خونبهاست

هيچكس را در بر حق اين جلال و جاه نيست

مخلصش را در عزا آتش نمى سوزد به هند

پس يقين دان آتش دوزخ هم او را راه نيست

خلق عالم را بود بر درگه او التجا

هيچ كس از سائلين محروم از اين درگاه نيست

استان عرش بنيان حسين دارالشفاست

دردمندان را به دوران همچودرمانگاه نيست

بارگاهش در شرافت بهتر از عرش خداست

هيچ كس را اندرين عالم چنين خرگاه نيست

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:17
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (روز خونينى كه شورش در فضا افتاده بود) *

1033

اشعار شهادت امام حسین (ع) (روز خونينى كه شورش در فضا افتاده بود) روز خونينى كه شورش در فضا افتاده بود

كوفه در وحشت زخونين ماجرا افتاده بود

در دل امواج حيرت زير رگبار بلا

كشتى بى بادبان بى ناخدا افتاده بود

ميزبانان در پناه ساحلى دور از خطر

ميهمان در بحر خون بى آشنا افتاده بود

نائب فرزند زهرا نو گل باغ عقيل

دستگير مردمى دور از وفا افتاده بود

در ميان اولين دشت مناى شاه عشق

اولين قربانى راه خدا افتاده بود

در كنار كاخ حمراء پيش چشم مرد و زن

پيكر مجروح مسلم مسلم سر جدا افتاده بود

در جدال حق و باطل آن دلير جان فدا

آنقدر ايستاده بودى تا ز پا افتاده بود

در دم آخر سرشك حسرتش بودى روان

چون بياد كاروان كربلا افتاده بود

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:20
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (با قلب بشر، مونس و دمساز حسين است) *

2693
4

اشعار شهادت امام حسین (ع) (با قلب بشر، مونس و دمساز حسين است) با قلب بشر، مونس و دمساز حسين است

در خلوت دل محرم و همراز، حسين است

زهرا و على هر دو چو درياى گهربار

خلقت صدف است و گهر راز، حسين است

آن عاشق فرزانه و معشوق دو عالم

بر طاق فلك غلغله انداز، حسين است

هر آيتى از جانب حق معجزه اى بود

آن آيه كه هر دم كند اعجاز، حسين است

راهى كه بشر را به خداوند رساند

عشق است و در اين فاصله پل ساز، حسين است

ماهى كه به هر كلبه تاريك بتابد

شاهى كه به سائل نكند ناز، حسين است

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:23
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (خورشيد عالم آرا (2)) *

2098
2

اشعار شهادت امام حسین (ع) (خورشيد عالم آرا (2)) خورشيد عالم آرا (2)

با هاله غم آمد (3)

ياد آور شهيدان (2)

ماه محرم آمد (3)

اى خاتم امامت ،...

ماهى كه گردد از عرش (2)

نداى حق شنيده (3)

سرها شود بريده (2)

تن ها به خون تپيده (3)

اى خاتم امامت ،...

ماهى كه دست عباس (2)

گردد جدا ز پيكر (3)

اطفال ، تشنه آب (2)

سقاى به خون شناور (3)

اى خاتم امامت ،...

ماهى كه نجل زهرا (2)

جان را به كف گرفته (3)

بر امت پيمبر (2)

خط شرف گرفته (3)

اى خاتم امامت ،...

در راه آئين حق (2)

زينب شود گرفتار (3)

مسلم براى خدا

سر را بداده بردار (3)

اى خاتم امامت ،...

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:25
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (نازم به شهر يثرب و اب و هوايش) *

1552

اشعار شهادت امام حسین (ع) (نازم به شهر يثرب و اب و هوايش) نازم به شهر يثرب و اب و هوايش

به به به خاك مشك بيز و جانفزايش

شهرى كه نامش شهره افاق گشته

خاكى كه دلها مى زند پر در هوايش

شهرى كه با آغوش باز و سرفرازى

شد بوسه گاه پاى ختم الانبيايش

در اينچنين شهرى كه خاك پاك انرا

روح الامين بر ديده كرده تو تيايش

آمد بدنيا آنكه تا روز قيامت

قد قامت ما هست باقى از بقايش

آمد بدنيا آنكه حق در عالم زر

خشنود شد از گفتن قالوا بلايش

آمد بدنيا آنكه با مادر سخن گفت

قبل از ولادت از قيام كربلايش

آمد بدنيا آنكه ختم الانبيا گفت

او از من است و من از او جانم فدايش

آمد بدنيا سينه چاك سنگر عشق

خون خدائى كه خدا شد خون بهايش

ادم به جنت مى زند از عشق او دم

سيلا

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (از كعبه رو به كرببلا ميكند حسيند) *

1333

اشعار شهادت امام حسین (ع) (از كعبه رو به كرببلا ميكند حسيند) از كعبه رو به كرببلا ميكند حسين

و آنجا دوباره كعبه بنا ميكند حسين

گر ساخته است خانه اى از سنگ و گل خليل

آنجا بناز خون خدا ميكند حسين

روزى كه حاجيان به حرم روى مينهند

پشت از حريم كعبه چرا؟ ميكند حسين

آن حج نا تمام كه بر عمره شد بدل

اتمام ان بدشت بلا ميكند حسين

آنجا وقوف در عرفات ار نكرده است

فرياد معرفت همه جا ميكند حسين

آنجا اگر كه فرصت قربانيش نبود

اينجا هر انچه هست فدا ميكند حسين

آنجا كه سعى بين صفا در دويدن است

اينجا به قتلگاه صفا ميكند حسين

آنجا حنا حرام بود بهرا حاجيان

اينجا ز خون خويش حنا ميكند حسين

وقتى به خيمه گاه رود از پى وداع

اينجا دوباره حج نساء ميكند حسين

بعد از

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:44
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (ای خمیره تو از"هو"، ای قتیل در محرم) *

1075

اشعار شهادت امام حسین (ع) (ای خمیره تو از"هو"، ای قتیل در محرم) ای خمیره تو از"هو"، ای قتیل در محرم

از غم تو شعله ور شد گنبد عتیق عالم

طبل و سنج می نوازند لیل و النهار، درعرش

حضرت مسیح رفته ست بر صلیب نوحه و غم

می رسد به ناکجاها نوحه خوانی ملائک

سینه می زند پیمبر، اشک می فشاند آدم

کربلا! دگر تو در خویش خونی از خدا نداری

گمشده گل من و تو، گم شده گل دو عالم

دجله و فرات! اسمی ذکر صبح و شام من شد

ای حسین اسم من باش، ای حسین؛ اسم اعظم!

دل به سوی کربلا شد ناگهان، تبارک الله!

ما طفیل عشق اوییم صل آله و سلم

"صالح محمدی امین

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (در محرم سینه ها غرق ملالی دیگر است) *

1600
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (در محرم سینه ها غرق ملالی دیگر است) در محرم سینه ها غرق ملالی دیگر است

جاری از چل چشمه دلها زلالی دیگر است

با حلولش برنخیزد جز فغان از عاشقان

طاق ابروی محرم را هلالی دیگر است

بس که لحظه لحظه هایش سرخ و عاشورایی است

سیر شیون کردنش امر محالی دیگر است

لحظه ای با لحظه هایش اشک حرمان ریختن

نیست ناممکن ولی محتاج حالی دیگر است

ماتمش اطفال را سازد چو زالان سوگوار

در غمش هر شیرخواری شیر زالی دیگر است

چند روزی با علم نی اسبها را هی کنند

کودکان را در محرم قیل و قالی دیگر است

هیچ کس چون ما نگیرد ماتم این ماه را

با محرم شیعیان را اتصالی دیگر است

تشنه یک سینه ی سیرم، مرا بسمل کنید

بال بال مرغ بسمل، بال بالی دیگر است

عزتی گرهست

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:49
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (شكر لله كه جهان بار دگر احيا شد ) *

1187
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (شكر لله كه جهان بار دگر احيا شد ) شكر لله كه جهان بار دگر احيا شد

در رحمت به رخ خلق دو عالم واشد

دل ما از نعم رحمت حق شيدا شد

همچو فردوس برين روى زمين زيبا شد

مژدگانى بده اى دل كه به شادى و خوشى

جشن ميلاد حسين بن على برپا شد

در شب سوم شعبان به دو صد جلوه گرى

صاحب يك پسر خوش سيرى زهرا شد

جلوه گر شد ز افق كوكب بخت بشرى

كه مقام بشريت ز حسين پيدا شد

شد نبى شاد و على خرّم و زهرا مسرور

كه گل سرسبد گلشن طاها واشد

روز روشن به بر چشم عدو گشت سياه

تا كه خورشيد شب افروز جهان آرا شد

پيش از اين واقعه آزادگى از بهر بشر

قطره اى بود ز يمن قدمش دريا شد

آمد آن مظهر آزادگى و آزادى

كه رژيم ستم از قدرت او ملغى شد

آمد آن شير شجاعت

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 13:20
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (مژده اى دل كز ره امشب جان جانان آمده ) *

1557
2

اشعار شهادت امام حسین (ع) (مژده اى دل كز ره امشب جان جانان آمده ) مژده اى دل كز ره امشب جان جانان آمده

جان جانان در جهان از راه احسان آمده

خلق عالم را صفابخش دل و جان آمده

اى محبّان بار ديگر ماه شعبان آمده

ملك هستى غرق رحمت گشته از اين فيض عام

ساقيا برخيز و ما را باز مى در جام كن

شعلهور جان مرا از آب آتش خام كن

در ميان مردم دنيا مرا گمنام كن

يا چو مجنونم اسير عشق بى فرجام كن

بيش از اين دارى مرا حيران چرا هر صبح و شام

تا سحر مى سوخت جانم دوش از داغ فراق

بود سرتاپاى من گويى همه در احتراق

ناگهان زد هاتف غيبم نداى اشتياق

كز چه بنشستى چنين مغموم در كنج وثاق

خيز از جا كآمد از ره خسرو شيرين كلام

سرو باغ دين گل گلزار پيغمبر حسين

سبط خيرالمرسلين سلطان

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:04
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (نازم به خورشيدى كه در شام غريبان ) *

4664
9

اشعار شهادت امام حسین (ع) (نازم به خورشيدى كه در شام غريبان ) نازم به خورشيدى كه در شام غريبان

بر نيزه ها قرآن به لب با ماه مى رفت

حتى سر بى پيكر غرقاب خونش...

يك نيزه بالاتر ز دشمن راه مى رفت

(2)

درد حسين(عليه السلام) از جنس فرياد على(عليه السلام) بود

تكرار شد ظلمى كه بر شير خدا رفت

آه على از چاه غربت سربرآورد

پيچيده شده در نى، نوا، تا نينوا رفت

(3)

از مجتبى اين درد را ميراث بُرديم

اين تشنگى تكرارآن خون جگر بود

روزى كه بر ما تيغها را تشنه كرديد

ماخونمان ازدشنه هاتان،تشنه تربود

(4)

چشم فرات از ديدن ما موج مى زد

روزى كه جولان در كنار آب كرديم

ماكى فغان از تشنگى كرديم، هيهات

تيغ شما را ما زخون سيراب كرديم

كنار شط!

آن دم كه ز غربت آشكارا

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:09
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (اى كه دل ها همه از داغ غمت غمگين است ) *

9124
11

اشعار شهادت امام حسین (ع) (اى كه دل ها همه از داغ غمت غمگين است ) اى كه دل ها همه از داغ غمت غمگين است

وى كه از خون تو صحراى بلا رنگين است

نرود ياد لب تشنه ات از خاطره ها

هر كه را مى نگرم از غم تو غمگين است

زان فداكارى و جانبازى مردانه تو

به لب خلق جهان تا به ابد تحسين است

نازم آن همت والا كه تو را بود حسين

كه قيامت سبب رشد و بقاى دين است

جان ز كف دادن و تسليم به ظالم نشدن

آرى آرى به خدا همت عالى اين است

جاودان خاطره نهضت خونين تو شد

چون كه دين زنده از آن خاطره خونين است

جان به قربان تو اى كشته كه خود فرمودى

مرگ با نام به از زندگى ننگين است

زان جفايى كه به جان تو روا داشت يزيد

تا ابد ديده تاريخ بر او بدبين است

ميهمان كشتن و آنگاه اسيرى عيال

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:13
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين ) *

1442
2

اشعار شهادت امام حسین (ع) (تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين ) تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين

عالمى را ز غم خويش تكان داد حسين

تا كه گلبوسه ز لب هاى پسر چيد لبش

قدرت عاطفه خويش نشان داد حسين

تا كه خاموش شد از زمزمه «يا وَلَدى»

عشق فرياد برآورد كه جان داد حسين

جذبه عشق بنازم كه پس از داغ جوان

حكمت صبر نشان بر همگان داد حسين

گفت بر هاشميون نعش على را ببرند

كز غم داغ پسر تاب و توان داد حسين

نقد جان داد و به حق جان جهان را بخريد

در كف خلق جهان خط امان داد حسين تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين

عالمى را ز غم خويش تكان داد حسين

تا كه گلبوسه ز لب هاى پسر چيد لبش

قدرت عاطفه خويش نشان داد حسين

تا كه خاموش شد از زمزمه «يا وَلَدى»

عشق فرياد بر

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين) *

1249
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين) تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين

عالمى را ز غم خويش تكان داد حسين

تا كه گلبوسه ز لب هاى پسر چيد لبش

قدرت عاطفه خويش نشان داد حسين

تا كه خاموش شد از زمزمه «يا وَلَدى»

عشق فرياد برآورد كه جان داد حسين

جذبه عشق بنازم كه پس از داغ جوان

حكمت صبر نشان بر همگان داد حسين

گفت بر هاشميون نعش على را ببرند

كز غم داغ پسر تاب و توان داد حسين

نقد جان داد و به حق جان جهان را بخريد

در كف خلق جهان خط امان داد حسين تا كه از كف پسرى تازه جوان داد حسين

عالمى را ز غم خويش تكان داد حسين

تا كه گلبوسه ز لب هاى پسر چيد لبش

قدرت عاطفه خويش نشان داد حسين

تا كه خاموش شد از زمزمه «يا وَلَدى»

عشق فرياد بر

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:22
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (تيغى پليد در شد و حنجر به خون نشست ) *

1068
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (تيغى پليد در شد و حنجر به خون نشست ) تيغى پليد در شد و حنجر به خون نشست

خون، جوش عاشقى زد و پيكر به خون نشست

برخاست آتش از دل گلها و غنچه ها

وقتى كه آن حماسه پرپر به خون نشست

باور نكرد زينب(عليها السلام) و همشانه دلش

ايمان به درد آمد و باور به خون نشست

كم كم در امتداد افق مثل يك شهيد

خورشيد لحظه هاى مقدر به خون نشست

و آنگاه در غروب غريبى، سر حسين(عليه السلام)

يك ارتفاع نيزه فراتر به خون نشست

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:27
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (دشت مى بلعيد كم كم پيكر خورشيد را ) *

1138
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (دشت مى بلعيد كم كم پيكر خورشيد را ) دشت مى بلعيد كم كم پيكر خورشيد را

بر فراز نيزه مى ديدم سر خورشيد را

آسمان گو تا بشويد با گلاب اشكها

گيسوان خفته در خاكستر خورشيد را

بوريايى نيست در اين دشت تا پنهان كند

پيكر از بوريا عريان تر خورشيد را

چشم هاى خفته در خون شفق را وا كنيد

تا ببيند كهكشان پرپر خورشيد را

نيمى از خورشيد در سيلاب خون افتاده بود

كاروان مى برد نيم ديگر خورشيد را

كاروان بود و گلوى زخمى زنگوله ها

ساربان دزديده بود انگشتر خورشيد را

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (نه دل ز داغ تو همچون كباب مى سوزد ) *

993
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (نه دل ز داغ تو همچون كباب مى سوزد ) نه دل ز داغ تو همچون كباب مى سوزد

زآتش لب خشك تو آب مى سوزد

قسم به پيكر در آفتاب مانده تو

كه تا به روز جزا آفتاب مى سوزد

بگو به دل كه چو مى پرسد ماجراى غمت؟

كه در جواب سؤالش جواب مى سوزد

ز مهد خالى اصغر چو ياد مى آرد

خدا گواست چگونه رباب مى سوزد

چگونه شرح غمت را نويسم و خوانم

كه هم قلم به كف و هم كتاب مى سوزد

شراره اى به سرشكم زدى كه حتى شب

به ديده خواب نيايد كه خواب مى سوزد

ز جسم روى ترابش مگوى «هارونى»

كه پاى تا به سر بوتراب مى سوزد

(هارونى)

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:36
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (عاشق صادق به بازار فنا سر مى فروشد ) *

1206
2

اشعار شهادت امام حسین (ع) (عاشق صادق به بازار فنا سر مى فروشد ) عاشق صادق به بازار فنا سر مى فروشد

ترك هستى كرده خنجر زير خنجر مى فروشد

با گلو صد بوسه از جان مى دهد بر تيغ كارى

آن كه خود را در مناى عشق داور مى فروشد

هر سرى پرشورتر باشد چو مهر عالم آرا

ذرّه ذرّه جنس را در عالم ذرّ مى فروشد

از كمان عشق پيكان مى خورد تا پر وليكن

عشق پيكانش به نرخ جان مكرّر مى فروشد

انبيا در پيشگاه قرب حق لاحول گويان

كاز عَرَض بگذشته است اين شاه، جوهر مى فروشد

گاه عون و جعفر و عباس مى سازد فدايى

گاه روى دست خود شش ماهه اصغر مى فروشد

گاه مسلم مى فرستد كوفه گه اكبر به ميدان

جنس خود را هر كجا باشد مقدّر مى فروشد

مى دهد انگشت و انگشتر به راه دوست آرى

هر چه دارد رايگ

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:38
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (برخاسته از دشت بلا خط غبارى ) *

1269
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (برخاسته از دشت بلا خط غبارى ) برخاسته از دشت بلا خط غبارى

پيچيده به عالم سخن از يكّه سوارى

سجّاده نشين حرم عشق مهيّاست

تا بهر شهادت بشتابد به كنارى

شد بدرقه راه گل حضرت زهرا(عليها السلام)

بى تابى و اشك و عطش و ناله و زارى

تنهايى و شرمندگى و سوز و حرارت

آورده بر آن اختر تابان چه فشارى

اندر طلب دوست چنان واله و شيدا

انگار نمانده است در او صبر و قرارى

او در پى ميعاد الهى است روانه

تاريك پرستان همه مست و در خمارى

شمشير جفاى كوفه خيزبرداشت

آلاله دل به گريه آمد بارى

ناگاه بيفتاد سرماه منيرش

بر دشت بلا، كوى جفا، خاك صحارى

عالم به عزا نشست و جان ها همه در غم

بشكسته ستون عرش آرى آرى

زهرا و فرشتگان حق آمده بودند

ت

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:40
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (عشق، تا گل كرد چون خورشيد روى نيزه ها ) *

1500
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (عشق، تا گل كرد چون خورشيد روى نيزه ها ) عشق، تا گل كرد چون خورشيد روى نيزه ها

شانه هاى آسمان لرزيد، روى نيزه ها

بوى خون پيچيد در پسْ كوچه هاى آسمان

ابرهاى غصّه تا باريد، روى نيزه ها

باغى از آتش فراهم بود و، در آشوب خون

شعله هاى داغ مى رقصيد، روى نيزه ها

يك طرف فوج ستاره، خسته در شولاى خون

يك طرف انبوهى از خورشيد، روى نيزه ها

اين كدامين دست گلچين بود آيا كاين چنين

دسته گل ها را يكايك چيد روى نيزه ها؟!

چشم هايى مضطرب مى ديد در بُهت عطش

چشمه خون خدا جوشيد، روى نيزه ها

در ميان پرده هاى خون و، در حجم سكوت

بانگ سرخ نينوا پيچيد، روى نيزه ها

زخمه زخمه در سكوت و، پرده در پرده غروب

آسمان در آسمان خورشيد، روى نيزه ها

در طلوع دا

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:46
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد