شهادت امام حسین (ع)

مرتب سازی براساس

اشعار شهادت امام حسین (ع) (خسته دل، از رنج هجرانيم، در را باز کن) *

1718
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (خسته دل، از رنج هجرانيم، در را باز کن) خسته دل، از رنج هجرانيم، در را باز کن

هر که هستيم از محبانيم، در را باز کن

لطف و احسان بر ضعيفان، عادت ديرين توست

مستمند و، بس پريشانم، در را باز کن

بارگاهت باب رحمت، کربلايت جنت است

تا به کي در پشت در مانيم؟، در را باز کن

زندگي دور از تو، زندان است ما را يا حسين

سالها در کنج زندانيم، در را باز کن

بسته شد اين راه اگر، راه گنه مسدود نيست

ما همه محتاج غفرانيم، در را باز کن

بار سنگين گناهان، پشت ما را خرد کرد

خسته دل، افتان و خيزانيم، در را باز کن

جز حريم پاک تو، ما را نباشد ملجأي

گرچه بس آلوده دامانيم، در را باز کن

گر فراق تو، مجازات گنه کاري ماست

حاليا ديگر پشيمانيم، در را باز کن

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:20
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار شهادت امام حسین (ع) (جز نفسي که از غمت، سينه پر آه مي‌کنم) *

1660
3

اشعار شهادت امام حسین (ع) (جز نفسي که از غمت، سينه پر آه مي‌کنم) جز نفسي که از غمت، سينه پر آه مي‌کنم

هر نفسي که مي‌کشم، عمر تباه مي‌کنم

نيست به غير مهر تو، مايه رو سپيديم

من که از کار زشت خود، نامه سياه مي‌کنم

گرچه منم سياهي لشگر پر شکوه تو

تا تو نگاه مي‌کني، کار سپاه مي‌کنم

تا کشدم به کربلا، جذبه تو چو کهربا

چهره ز درد هجر تو، زرد، چو کاه مي‌کنم

سبزه باغ و شبنمش، جلوه گل فزون کند

گريم اگر به پاي تو، کار گياه مي‌کنم

گر ندهي پناه جز عاشق پاک خويش را

پس به که روي آورم، من که گناه مي‌کنم؟

رحمت واسعه توئي، نعمت دائمه توئي

عاقبت اي اميد من، سوي تو راه مي‌کنم

روي نياز من به تو، مهر نماز من ز تو

اي که ز داغ حسرتت، سينه پر آه مي‌کنم

منظر چشم من بود

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:37
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (در عشق تو، حالي است که فاني شدني نيست) *

1881

اشعار شهادت امام حسین (ع) (در عشق تو، حالي است که فاني شدني نيست) در عشق تو، حالي است که فاني شدني نيست

وصفش نتوان گفت به کس، دم زدني نيست

اين حسن جهاني تو سرحد نشناسد

غير از دل عشاق برايت وطني نيست

پيوسته عنايات تو بر ماست مسلم

هر چند که الطاف تو، گاهي علني نيست

هرگز نشود سائل درگاه تو نوميد

چون کار تو، اي رحمت حق، دل شکني نيست

تو يوسف طاهائي و، در شرح غم تو

از گفتة «ما اوذي» بهتر سخني نيست

با خون تو ثبت است به ديوان عدالت

پابنده تر از شرع نبي مدني نيست

بر ريشه تو، گرچه بسي تيشه عدو زد

بر نخل حياتت، اثر از تيشه زني نيست

پيدا بود از منظره کرب و بلايت

دردانة زهرا و علي، گم شدني نيست

پوشيد لباس شرف از يمن تو انسان

اي کشتة عريان که تو را پيرهني

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:41
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (گر عشق تو در قلب بشر خانه بگيرد) *

4459
5

اشعار شهادت امام حسین (ع) (گر عشق تو در قلب بشر خانه بگيرد) گر عشق تو در قلب بشر خانه بگيرد

گنجي است، که جا در دل ويرانه بگيرد

در منزل اجلال تو، در حال خبردار

جبريل امين، پرده آن خانه بگيرد

برگرد حريم تو، که دست طلب ماست

چون دامن شمعي است، که پروانه بگيرد

از لشگر شيطان، دگر اين دل نهراسد

گر قلب مرا عشق تو جانانه بگيرد

مستانه بکوبد به سر هر دو جهان پاي

از دست تو هر شخص که پيمانه بگيرد

جز رشته انس تو دگر سلسله اي نيست

تا اين که قرار اين دل ديوانه بگيرد

عشق تو، ز هر کس که خريدار غم توست

اول، دل او بابت بيعانه بگيرد

ديگر به عطاي دگران، نيست نيازش

هر کس که ز تو مزد کريمانه بگيرد

نگذاشت فداکاري تو، سنگر دين را

با زور و ستم، زاده مرجانه بگيرد

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:42
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (بازار برده ها ارباب حسين(ع) منو خرید) *

1137
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (بازار برده ها ارباب حسين(ع) منو خرید) بازار برده ها ارباب حسين(ع) منو خرید

سر سفره حسين(ع) چه چیزایی به من رسید

عکس تو اندازه قاب دل من شده است

عشق تو قاطی این آب و گل من شده است

صداهای شهداء تو گوش ما هی می خونن

قافله داره میره حسینی ها جا نمونن

زندگی بی شهداء برای ما جهنمه

هرچی از هجر اونا گریه کنیم بازم کمه

چی میشه با زینبت(س) ی شب بیای هیئت ما

به خودت قسم آقا، اینجا میشه کربُبلا

به دلم آرزوی مرقد کربلا دارم

دلخوشم یه ارباب کریم و باوفا دارم

هر کی ام یا هر چی ام آقا فقط تو رو دارم

این ی بار رو راست میگم، من بخدا دوستت دارم

کاش می دونستی آقا که من چقدر دوستت دارم

همه شب به عشق تو سر به بیابون می ذارم

دستت رو بذار

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:45
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (باز ساقی گفت تا چند انتظار؟) *

1316
2

اشعار شهادت امام حسین (ع) (باز ساقی گفت تا چند انتظار؟) باز ساقی گفت تا چند انتظار؟

ای حريف لاابالی سر برآر

ای قدح پيما درآ، هويی بزن

گوی چوگانت سرم، گويی بزن

چون بموقع ساقيش در خواست کرد

پير ميخواران ز جا قد راست کرد

زينت افزای بساط نشاتين

سرور و سر خيل مخموران حسين

گفت آنکس را که می جويی منم

باده خواری را که می گويی منم

شرطهايش را يکايک گوش کرد

ساغر می را تمامی نوش کرد

باز گفت از اين شراب خوش گوار

ديگرت گر هست، يک ساغر بيار

عمان ساماني

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:51
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا) *

1326
3

اشعار شهادت امام حسین (ع) (السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا) السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا

اي که پاينده شد ، از تو دين خدا

از کعبه شد جدا سيدالشهداء

به قربانگاه عشق، مي‌رود از منا

حسين فاطمه ، عزيز مصطفي

نور چشم علي ، همتاي مجتبي

السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا

اي که پاينده شد ، از تو دين خدا

پيوسته بر لبش ، لبيک و ياربش

يار همراز او ، قهرمان زينبش

همگامي با وفا ، در نماز شبش

همناله ، همنوا ، در هنگام دعا

السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا

اي که پاينده شد ، از تو دين خدا

آماده کن بستر ، بر سبط پيغمبر

راهت گل افشان کن ، در مقدم اکبر

اي آغوش مهرت ، مهد علي اصغر

رقيه مهمان است ، منزل کن مهيا

السلام ، السلام ، بر تو اي کربلا

اي که پايند

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:53
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (من پرستويم و مانده ز سفر بال و پرم) *

1544
2

اشعار شهادت امام حسین (ع) (من پرستويم و مانده ز سفر بال و پرم) من پرستويم و مانده ز سفر بال و پرم

گرچه خاکسترم اما ز غمت شعله‌ورم

من سفير توام و بانگ انالحق زده‌ام

آخرين کار نمازيست که بر دار برم

ملک‌الموت به اعجاز سرانگشت غمت

جان طلب کرد به شوق تو فقط جان سپرم

شوق پرواز بود از قفس تنگ تنم

تا مگر همره باد از سر کويت گذرم

قاصد باد به سوي تو فرستم که ميا

مهر اين نامه به خون جگر و اشک ترم

سر به راه تو نهادم همه جا تا دم مرگ

که سر راه تو و خواهرت افتاده سرم

پيش مرگ توام و جان من اي دوست تويي

بي تو من شمع فنا گشته پاي سحرم

نام شاعر:حميد فرجي

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 17:06
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (رب الارباب همه اربابها) *

1330
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (رب الارباب همه اربابها) رب الارباب همه اربابها

قبله گاه گوشه محرابها

با توام اي بهترين پيغامها

با تو اي بالاترين نامها

با تو اي زيباترين زيباآفرين

اي بهشت مطلق روي زمين

با تو اي يکتا سحاب آرزو

با تو اي پهناي ناب آرزو

با توي اي مهتاب شام خستگي

زندگي عشق، عشق زندگي

با توام با تو حيات سينه‌ها

روشني‌بخش دل آيينه‌ها

با توام دار و ندار فاطمه (س)

اي گل و باغ و بهار فاطمه (س)

گوش کن يک لحظه بر آواي من

گر نگيري دست من اي واي من

بي‌تو من آن سو تر از هيچم حسين (ع)

با تو من گرد خدا پيچم حسين (ع)

بي تو حتي کمتر از هر کمترم

با تو لبريز از شراب کوثرم

بي تو پستم پيش چشمان همه

با تو هستم در نگاه فاطمه (س)

نام شا

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 17:21
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

اشعار شهادت امام حسین (ع)- (نام جانبخش تو چون بر دهنم مي‌آيد) *استاد سید هاشم وفایی

1521
4

اشعار شهادت امام حسین (ع)- (نام جانبخش تو چون بر دهنم مي‌آيد) نام جانبخش تو چون بر دهنم مي‌آيد
عطر فردوس برين از سخنم مي‌آيد
زمزم اشک ز چشم تر من مي‌جوشد
نام شيرين تو چون بر دهنم مي‌آيد
اي مسيحا دم عالم ز نسيم مهرت
روح ايمان و يقين بر بدنم مي‌آيد
همچو جان سخت گرانقدر و عزيز است مرا
ز تو هر غم که به جان و به تنم مي‌آيد
دل نشسته است به سوگ و به عزايت شب و روز
ناله و گريه ز بيت‌الحزنم مي‌آيد
از شرار غم تو سوختم اما شادم
که به سويت خبر سوختنم مي‌آيد
گر پس ازمرگ ببويند مرا در دل خاک
نکهت مهر حسين از کفنم مي‌آيد
گرچه خارم چو «وفايي» ولي از لطف حسين
روز محشر خبر گل شدنم مي‌آيد
نام شاعر:سيد هاشم وفايي

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 17:28
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسین (ع)(من آمدم دوباره به دستم قلم دهی) *

2703
6

شعر شهادت امام حسین (ع)(من آمدم دوباره به دستم قلم دهی) من آمدم دوباره به دستم قلم دهی
شاعر شوم به شعر دم محتشم دهی
عطر حرم به پیرهن دفترم دهی
پاداش این دلانه غبار حرم دهی
ما در حریم تو همه مستیم یا حسین
ما را ببخش عهد شكستیم یا حیسن
«ان الحسین..»، بَه كه چراغ تو روشن است
تقدیر من حبیب! دوجا جان سپردن است
این سینۀ كبود نشانی به این تن است
مِهر حسین مُهر مسلمانی من است
با سجده روی تربتتان من هوایی ام
با هر نمازِ سمت حرم كربلایی ام
نام حسین آمد و ما جان گرفته ایم
ابریم و در هوای تو باران گرفته ایم
از چشم ها برایِ تو پیمان گرفته ایم
ما تشنه ایم و روضه ی عطشان گرفته ایم
افتاد بر زمین و به رنگ جنون نوشت
حی علی العزای خودش را به خون نوشت
این بیت ها دوبار

  • یکشنبه
  • 14
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 17:13
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسین (ع)(عازم میدان شده، قافله سالار عشق ) *

3767
10

شعر شهادت امام حسین (ع)(عازم میدان شده، قافله سالار عشق ) عازم میدان شده، قافله سالار عشق
می رَوَد و می بَرَد، گرمی بازار عشق
ز خون خود می دهد، رنگ به رخسار عشق
موسم وصل آمد و، موقع دیدارها
هستی زینب روان، به سوی میدان شده
یوسف زهرا به دشت، اسیر گرگان شده
رفت و برون از تنم، ز رفتنش جان شده

خبر ز زینب صَبا، بده به خَیرالنسّا
هوا شده تیره گون، زمین نگیرد سکون
هم چو شفق می چکد، ز چشم خورشید خون
عشق به خون غوطه ور، عقل گرفته جنون
لحظه ی دیگر زند، حسین من دست و پا

  • سه شنبه
  • 16
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:03
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

نوحه امام حسین(ع)(هر کسی پرچم می کوبه برای صاحب حرم) *

4333
9

نوحه امام حسین(ع)(هر کسی پرچم می کوبه  برای صاحب حرم) هر کسی پرچم می کوبه برای صاحب حرم
می شنوه از فاطمه که خیر ببینی ای پسرم 2
میگه همه خوش اومدید به زیر بیرق عزا
تا جون دارید گریه کنید ایشالا پیر شید جوونا 2
عمر من داره می گذره خدا شکرت تو هیأت
قسمتم تو این هیأتا یه روزی میشه شهادت 2
آقا، ازت میخوام، فیضِ، نوکریمو، هیچ وقت، ازم نگیری
مثل، غلام سیات، من رو، بغل بگیر، آخه، نعم الأمیری
تو که امیر بزرگواری
باید بسازی با این نداری
حسین مظلوم 4

  • پنج شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 13:04
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح و مناجات امام حسین (ع)(ای یكه تاز عرصه‌ی عشق و وفا، حسین) *

1973
4

مدح و مناجات امام حسین (ع)(ای یكه تاز عرصه‌ی عشق و وفا، حسین) ای یكه تاز عرصه‌ی عشق و وفا، حسین
وی پاکباز پهنه‌ی نَردِ بلا، حسین
گر خون بهای توست خدا، نی عجب از آنك
باشد رَهین خون تو، دین خدا حسین
پا هر كجا نهی مَلك آید ز پی، مگر
خاك رهت به دیده كند توتیا حسین

بیگانه كردی‌اش ز جهان و جهانیان
هر دل كه گشت، با تو دَمی آشنا حسین
الحق رواست فخر فروشد، به خسروان
هر كس بر آستان تو گردد گدا، حسین
عشقت عجین شده است در آب و گل وجود
بر لوح سینه‌ها شده منقوش، "یا حسین"
گر جلوه‌ای به محفل بی روح ما كنی
جان می‌دهیم در عوضِ رو نما حسین
جاوید باد یاد تو در دل كه جز تو نیست
فرمانروای مملكت قلب ها حسین

  • چهارشنبه
  • 17
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 13:25
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(غم تو ارثیه سبز دو چشم ترمان) *

2301
8

مناجات امام حسین(غم تو ارثیه سبز دو چشم ترمان) غم تو ارثیه سبز دو چشم ترمان
آمده سینه به سینه شده بال و پرمان
بهترین حال عباداتِ بهشتی شده ها!
کشتۀ اشک، فدایت پدر و مادرمان!
زیر این سقف حسینیه نشستیم و شدیم
هم نفس با نفس قدسی پیغمبرمان

شب اول وسط روضه به معراج رسید
صد مسیح از بغل آتش خاکسترمان
لحظات شب قدر است که از پیش خدا
تا زمین پهن شده سفرۀ پهناورمان
ای همه حیثیت عالم و آدم، آقا!
سایۀ پرچم تو کم نشود از سرمان
تا به امروز نشد، فاطمه اما حتما
سحر یک شب جمعه به حرم می برمان

  • پنج شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 04:22
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مناجات امام حسین (ع)(آماده می شوم که فراهم کنی مرا) *

2341
5

مناجات امام حسین (ع)(آماده می شوم که فراهم کنی مرا) ای یكه تاز عرصه‌ی عشق و وفا، حسین
وی پاکباز پهنه‌ی نَردِ بلا، حسین
گر خون بهای توست خدا، نی عجب از آنك
باشد رَهین خون تو، دین خدا حسین
پا هر كجا نهی مَلك آید ز پی، مگر
خاك رهت به دیده كند توتیا حسین

بیگانه كردی‌اش ز جهان و جهانیان
هر دل كه گشت، با تو دَمی آشنا حسین
الحق رواست فخر فروشد، به خسروان
هر كس بر آستان تو گردد گدا، حسین
عشقت عجین شده است در آب و گل وجود
بر لوح سینه‌ها شده منقوش، "یا حسین"
گر جلوه‌ای به محفل بی روح ما كنی
جان می‌دهیم در عوضِ رو نما حسین
جاوید باد یاد تو در دل كه جز تو نیست
فرمانروای مملكت قلب ها حسین

  • پنج شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 04:33
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(خون ریخت، قلوه سنگ به روی سرم كه خورد) *

1647
2

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(خون ریخت، قلوه سنگ به روی سرم كه خورد) خون ریخت، قلوه سنگ به روی سرم كه خورد
زینب دوید، روی زمین پیكرم كه خورد

برخواستم مقابل آن ها بایستم
نگذاشت ضرب تیغ به بال و پرم كه خورد

تكیه به نیزه دادم و چشمم به خیمه بود
دیدم نگاه لشكریان بر حرم كه خورد

آن قدر چكمه آمد و بر پهلویم گرفت
مثل مدینه بر بدن مادرم كه خورد

رویم به خاك بود و نگاهم به آسمان
هی تیغ پشت تیغ بر این حنجرم كه خورد

وقتش رسیده بود بریزند بر سرم
باران تیر و نیزه به پا تا سرم كه خورد...

یعنی كه گوشواره ی طفلان كشیده شد...
یعنی كه دست بر گلوی دخترم كه خورد...

فریاد زد سكینه كه بابا عمو كجاست؟
بیند دو دست حرمله بر معجرم كه خور...

  • یکشنبه
  • 21
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:02
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(ای آن که در عزای تو آدم گریسته) *

1586
1

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(ای آن که در عزای تو آدم گریسته) ای آن که در عزای تو آدم گریسته
از داغ تو پیمبر خاتم گریسته

بر پاره های پیکرت ای کشتی نجات!
ارواح انبیا همه با هم گریسته

زینب به قتلگاه و ره کوفه تا به شام
با قامت شکسته در این غم گریسته

تر شد زمین ز اشک ملائک به سوگ تو
در آسمان فرشته دمادم گریسته

لب تشنه تا شهید شدی بر لب فرات
شط فرات و کوثر و زمزم گریسته

ای شیعه خون ببار که بر جسم بی سرش
شمشیر آب دیده و مرهم گریسته

  • یکشنبه
  • 21
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:19
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(نشسته سایه‌ای از آفتاب بر روی‌اش) *

1460
2

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(نشسته سایه‌ای از آفتاب بر روی‌اش) نشسته سایه‌ای از آفتاب بر روی‌اش

به روی شانه‌ی طوفان رهاست گیسوی‌اش

ز دوردست سواران دوباره می‌آیند

که بگذرند به اسبانِ خویش از روی‌اش

کجاست یوسفِ مجروحِ پیرهن‌ چاک‌ام؟

که باد از دلِ صحرا می‌آورد بوی‌اش

کسی بزرگ‌تر از امتحانِ ابراهیم

کسی چونان که به مذبح برید چاقویش

نشسته است کنارش کسی که می‌گِرید

کسی که دست گرفته به روی پهلوی‌اش

هزار مرتبه پرسیده‌ام ز خود او کیست؟

که این غریب نهاده‌است سر به زانوی‌اش

کسی در آن طرفِ دشت‌ها نه معلوم است

کجای حادثه افتاده است بازوی‌اش

کسی که با لبِ خشک و ترک‌ترک شده‌اش

نشسته تیر به زیرِ کمانِ ابروی‌اش

کسی ست وارثِ این دردها که چون کوه است

عجب که

  • یکشنبه
  • 21
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:25
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(تیری که بر دل شه گلگون قبا رسید) *

1567
2

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(تیری که بر دل شه گلگون قبا رسید) تیری که بر دل شه گلگون قبا رسید

اندر نجف به مرقد شیر خدا رسید

چون در نجف ز سینه ی شیر خدا گذشت

اندر مدینه بر جگر مصطفی رسید

زان پس که پرده ی جگر مصطفی درید

داند خدا که چون شد از آن پس کجا رسید

هر ناوک بلا که فلک در کمان نهاد

پر بست و بر هدف همه در کربلا رسید

یک باره از فلاخن آن دشت کینه خاست

آن سنگ های طعنه که بر انبیا رسید

با خیل عاشقان چو در آن دشت پا نهاد

قربانی خلیل به کوه منا رسید

  • یکشنبه
  • 21
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:27
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(ای آن که در عزای تو آدم گریسته) *

1717
3

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(ای آن که در عزای تو آدم گریسته) گیسوی خورشید می ‌لغزید روی خیمه ‌ها

خون و آتش می ‌تراوید از سبوی خیمه‌ ها

آب پشتِ تپّه‌ ها می ‌شُست زخم دشت را

از شرار تشنگی پر بود جوی خیمه ‌ها

آسمان آرام در شطِّ شقایق می ‌نشست

ارغوان می ‌ریخت در جام وضوی خیمه ‌ها

شهریار عشق در گرم بیابان خفته بود

اسب با زینِ‌ تهی می ‌رفت سوی خیمه ‌ها

گرد را سر تا به پا آغوش استقبال کرد

آفتابی شعله ‌پوش از رو به‌ روی خیمه ‌ها

شیهه ‌ای خونین کشید و از حرم بیرون دوید

شوق را عرشی غزالِ آیه بوی خیمه ‌ها

اسب رنگین یال و تنها بود، تنهاتر ز کوه

خاک شد با گامِ رجعت آرزوی خیمه ‌ها

ساربانان در جرس زنگ اسارت داشتند

بال می ‌زد بغض عصمت در گلوی خیمه‌ ها

  • یکشنبه
  • 21
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:32
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(داشت هر چند گلِ جان تو پرپر می شد) *

1298
4

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(داشت هر چند گلِ جان تو پرپر می شد) داشت هر چند گلِ جان تو پرپر می شد

از شمیمش همه ی دشت معطر می شد

من فقط داشتم از دلهره می لرزیدم

پیش چشمم که تن پاک تو بی سر می شد

کاری از دست کسی بر نمی آمد انگار

چون که تقدیر دلم داشت مقدّر می شد

قول دادی که شفاعت کنی از قاتل خود

ولی آن روز مگر حرف تو باور می شد

به تو هر ضربه که می خورد خدا می داند

ضَرَبان دل من چند برابر می شد

زرهت بیشتر ای کاش تحمل می کرد

لاأقل عمق جراحات تو کمتر می شد

آن زمانی که لب تیغ به حلقومت خورد

حنجرت کاش مطیع دم خنجر می شد

  • یکشنبه
  • 21
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:43
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(دست نقاش به رقص آمد و تصویر کشید) *

1886
2

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(دست نقاش به رقص آمد و تصویر کشید) دست نقاش به رقص آمد و تصویر کشید

طرحی از واقعه بر صفحه ی تقدیر کشید

بوم نقاشیش از گرگ صفت ها پر بود

بینشان مرد یَلی با صفت شیر کشید

مدتی بعد تنی زخمی و بی دست کشید

بعد بالا سر آن نیزه و شمشیر کشید

آن طرف تر تن صد پاره ای نقاشی کرد

بر سر نعشِ جوانی پدری پیر کشید

بوسه ی سرخ - چه ترسیم شگفت انگیزی!:

بوسه ای روی گلو از طرف تیر کشید

خنجری روی گلو... تشنه لبی... گودالی

کاسه ای آب کشید... آب!... ولی دیر کشید

صحنه ی بعد که سرها همه بر نی می رفت

اُسرا را همگی در غُل و زنجیر کشید...

صحنه ها آیه ی قرآن شد و نقاش نشست

همه را با قلمی سرخ به تفسیر کشید

قصه ی تابلو را کل جهان فهمیدند

همه ی ت

  • یکشنبه
  • 21
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:48
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

مدح ومرثیه امام حسین(ع)-(ای آن که در عزای تو آدم گریسته) * علی اکبر لطیفیان

1989
3

مدح ومرثیه امام حسین(ع)-(ای آن که در عزای تو آدم گریسته) وقتی علی اکبر من نیست ماندنی
پیداست که برادر من نیست ماندنی

باید که با حسین خداحافظی کنم
این آینه برابر من نیست ماندنی

از این به بعد راهی گرماست صورتم
این سایبان که بر سرمن نیست ماندنی

در پشت خیمه فکر نمی کردم عاقبت
این دستباف مادر من نیست ماندنی

تا بوسه بر گلوی تو دادم صدا زدی
خواهر ببوس، حنجر من نیست ماندنی

انگشترت که رفت خودم با خبر شدم
از این به بعد زیور من نیست ماندنی

جا قحط بود، شمر روی سینه ات نشست
این کعبه ی مطهر من نیست ماندنی

شاعر: علی اکبر لطیفیان

  • یکشنبه
  • 21
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:50
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(چرا به خاک فتاده، تن مطهر تو) *

1651
4

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(چرا به خاک فتاده، تن مطهر تو) چرا به خاک فتاده، تن مطهر تو؟

جدا نموده که، ای شهریار من! سر تو؟

ز هیچ باب نپرسی چرا ز حال رباب؟

که هست خادمه ای، یا حسین! در بر تو

منم که از ره یاری به خود روا دارم

هر آن چه آمده از دست چرخ بر سر تو

ز تشنه کامی اگر جان دهم، ننوشم آب

که وقت دادن جان خشک بود، حنجر تو

دگر به سایه نخواهم نشست، مدّت عمر

کز آفتاب کسی بر نداشت پیکر تو

نظر دگر به سوی آفتاب و ماهم نیست

چو بر سِنانِ سَنان بنگرم کنون سر تو

خیال جامه ی نو نایدم به دل، حاشا!

که بُرد پیرهن کهنه، خصم از برِ تو

زنم به سینه، دَرَم جامه تا نفس دارم

که نرم شد ز سم اسب، جسم انور تو

نگیرمی به جز از طفل اشک در دامان

که تیر حرمله ب

  • یکشنبه
  • 21
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:53
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(دیگرم شوری به آب و گل رسید) *

3773
3

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(دیگرم شوری به آب و گل رسید) دیگرم شوری به آب و گل رسید

گاه میدان داری این دل رسید

نوبت پا در رکاب آوردن است

اسب عشرت را سواری کردن است

چون که خود را یکه و تنها بدید

خویشتن را دور از آن تن‌ها بدید

قد برای رفتن از جا راست کرد

هر تدارک خاطرش می‌خواست کرد

پا نهاد از روی همت در رکاب

کرد با اسب از سر شفقت خطاب

کای سبک پر ذوالجناح تیز تک

گَردِ نعلت سرمه‌ی چشم ملک

ای سماوی جلوه‌ی قدسی خرام

ای ز مبدأ تا معادت نیم گام

ای به صورت کرده طیّ آب و گل

وی به معنی پویه‌ات در جان و دل

ای به رفتار از تفکر تیزتر

وز بُراق عقل چابک خیزتر

رو به کوی دوست منهاج من است

دیده وا کن وقت معراج من است

بُد به شب معراج آن گیتی فروز

ا

  • یکشنبه
  • 21
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:53
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(شب شب اشک و تماشاست اگر بگذارند) *

1740
4

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(شب شب اشک و تماشاست اگر بگذارند) شب شب اشک و تماشاست اگر بگذارند

لحظه ها با تو چه زیباست اگر بگذارند

فکر یک لحظه بدون تو شدن کابوس است

با تو هر ثانیه رؤیاست اگر بگذارند

مثل قدش قدمش لحن پیمبر وارش

روی فرزند تو زیباست اگر بگذارند

غنچه آخر چقدر آب مگر می خواهد؟

عمر طفل تو به دنیاست اگر بگذارند

ساقیَت رفته و ای کاش که او برگردد

مشک او حامل دریاست اگر بگذارند

آب مالِ خودشان چشم همه دلواپس

خیمه ها تشنۀ سقاست اگر بگذارند

قامتش اوج قیام است قیامت کرده است

قد سقای تو رعناست اگر بگذارند

سنگ ها در سخنت هم نفس هلهله ها

لحن قرآن تو گیراست اگر بگذارند

تشنه ای، آه وَ دارد لب تو می سوزد

آب مهریه زهراست اگر بگذارند

بر دل مض

  • یکشنبه
  • 21
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:58
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مرثیه شهادت امام حسین(ع)(باده ی عشق تو هم جنس شراب عطش ست) *

1899
2

مرثیه شهادت امام حسین(ع)(باده ی عشق تو هم جنس شراب عطش ست) باده ی عشق تو هم جنس شراب عطش ست
جان کوثر نَسَبَت تشنه ی آب عطش ست

زائر تربت خونین حسین بن علی ست
عطر شوری که ره آورد گلاب عطش ست

حاشَ لله که دهد دست ارادت به یزید
آن امامی که دلش مست ثواب عطش ست

روز آشوب شهامت همه دیدند که عشق
متجلّی ست در آن دل که خراب عطش ست

رسم آن نیست که برتشنه لبان آب دهند؟
مرگتان باد مگر تیغ، جواب عطش ست؟

نهراسد ز دم تیر جگر سوز عدو
آن که پیراهنش از جنس حباب عطش ست

آه و دردا که کنون روی زمین افتاده ست
دست عباس که شمشیر شهاب عطش ست

یا رب این پیکر غلطیده به خونابِ جگر
کیست؟ خورشید که در زیر سحاب عطش ست

یا حسین آن مه ظلمت شکن کرب و بلاست
که سرش قاری آیات کتاب عطش س

  • دوشنبه
  • 22
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 04:28
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

آقا غلط کردم ، نفهمیدم ، ببخشید * جعفر ابوالفتحی

4957
17

آقا غلط کردم ، نفهمیدم ، ببخشید مناجات با امام حسین (ع)

آقا غلط کردم ، نفهمیدم ، ببخشید

اینبار هم عبد گنهکارت نفهمید

یک شب درون خواب دیدم ایهاالعشق

پرچم سیاه هیئت تو می درخشید

در کنج قلب پر گناهم ای حسین جان

تاریک بود و چشم جائی را نمی دید

تا اینکه نور عشق آل الله آمد

آنگاه شمس عشق تو تابید و تابید

الحق شما از جانشینان خدائید

الحق شما از جام کوثر مست مستید

اما دوباره قوم وهابی به ما گفت:

آیا شماها هم حسین را می پرستید؟

سروده جعفر ابوالفتحی

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 09:14
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد