پیر مردی،میون کوچه های غربت،میره با یک دل ِ شکسته
به سویِ کاخ ظلمِ اَعدا
اون دلِ شب،به پشت مرکبی شبونه،می دَوه و ذکر رو لبهاش
ناله ی جانسوز یا زهرا(س)
آسمون گریه کن برا غربتش
بی امون گریه کن برا غربتش
نوحه ی دلها واویلا...ناله ی زهرا(س)...واویلا
*نا نجیبا،شبونه ریختن توی خونه،در اوج ظلم و بی حیایی
آتیش زدن به بیت مولا
زنده شد باز خاطره ی چادر خاکی،خاطره ی کوچه و سیلی
خاطره ی علی و زهرا(س)
روضه ی کوچه خوند دو چشم تَرِش
تازه شد تو دِلِش غم مادرش
لاله ی پرپر وای مادر فدای رهبر وای مادر
حجت الله،دلم به یاد قبر پاکِت،که زیر نور آفتابه،شده کبوتر هوایی
آرزومه،که با دعای تو آقا جون،مثل اهالیِ شلمچه،من
- دوشنبه
- 4
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 12:42
- نوشته شده توسط
- یحیی