شهادت امام جعفر صادق

مرتب سازی براساس
 عبدالله باقری

اشعار زمینه برای شهادت امام جعفر صادق(ع) با سبک از عبدالله باقری -( تو اوج روضهء امام صادق ) * عبدالله باقری

3807
4

اشعار زمینه برای شهادت امام جعفر صادق(ع) با سبک از عبدالله باقری -( تو اوج روضهء امام صادق ) تو اوج روضهء امام صادق
می مونه از کجا بگه روضه خون
برا گریز،آخر روضه باید
کجا بره این دلای پریشون؟
یه پیرغلام میگه جوون رسم ادب همینه
به احترام مادرش اول بریم مدینه
...این بار اولی نیست
آتیش در ، یه خونه ای تو پیچ و تابه
این بار اولی نیست
غریبونه، دست امامی تو طنابه
*سخته ولی،خدا رو شکر خزون نیست
*یه مادر جوون نیست
*نه بار شیشه ای نه میخ مسمار
*رو در و دیوار لکه های خون نیست
واغربتا واویلا
*******

بوی بهشت میده اگر مقاتل
اگر حسینه و یه دنیا عاشق
خدا میدونه همه رو داریم از
عطر نفسهای امام صادق
*آقائی که،بانی شده تاروضه ها به پاشه
*مگه میشه،تو مجلسش ذکر حسین نباشه
...این بار اولی نیست
که شعله ه

  • چهارشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 بهمن عظیمی

زمینه شهادت امام جعفر صادق(ع) با سبکی زیبا از بهمن عظیمی -( دوباره غربت و تنهایی و بی یاوری ) * بهمن عظیمی

4480
7

زمینه شهادت امام جعفر صادق(ع) با سبکی زیبا از بهمن عظیمی -( دوباره غربت و تنهایی و بی یاوری ) دوباره غربت و
تنهایی و بی یاوری
میسوزه قلب پسری
باخاطرات مادرى
دوباره كوچه و
يك پيرمرد بى پناه
پاى خسته ميون راه
قلبى لبريزسوزوآه
واى،ميون كوچه،شده باز غوغا
زنده شدداغ،مادرش زهرا
می‌کشه كوچه،باراين دردو
دوباره بستن،دست يك مرد و
وای از غریبی و،وای از اهانتا
بى احترامى و جسارتا

ای وای،غریب آقام۳
********

نغمه ى بى كسى
جارى روى لباى تو
بغضى توى صداى تو
يافاطمه نواى تو
پشت مركب تورو
پابرهنه ميكشيدن
اشك چشماتو ميديدن
به گریه هات ميخنديدن
واى،بی کس و یاور،با دلی مضطر
تو رو میبُردن،شبیهِ حیدر
مث گل بین،کوچه پژمردی
چند دفعه آقا،به زمین خوردی
آقای بی کسم،همتای حیدری
تو وارث غمای مادری

ای وای،غریب آق

  • چهارشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 20:59
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا رسولی

دو بیتی شهادت حضرت امام صادق(ع)-نه عمامه به سر نه که ردا در بر داشت-رضا رسولی * رضا رسولی

3026
4

دو بیتی شهادت حضرت امام صادق(ع)-نه عمامه به سر نه که ردا در بر داشت-رضا رسولی نه عمامه به سر و نه که ردا در بر داشت

در دلش حال و هوایی ز غم حیدر داشت

نیمه شب تا که به صورت به زمین خورد آقا

با لب غرق به خون زمزمه ی مادر داشت

شاعر : رضا رسولی

  • چهارشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 21:19
  • نوشته شده توسط
  • محمد مبشری
ادامه مطلب

دو بیتی مصیبت شهادت امام صادق(ع)-آن فرقه‌ای که تیشه به نخل فدک زدند *

3416
11

دو بیتی مصیبت شهادت امام صادق(ع)-آن فرقه‌ای که تیشه به نخل فدک زدند آن فرقه ای که تیشه به نخل فدک زدند

بر زخم کاری دل مولا نمک زدند

او را ز خانه نبمه شب برد خصم دون

از کوچه ای که مادر ما را کتک زدند

  • چهارشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 21:43
  • نوشته شده توسط
  • محمد مبشری
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع) -( اصلاً بعيد نيست كسي را كه بي گمان، ) * رضا دین پرور

2603
3

اشعار شهادت امام صادق(ع) -( اصلاً بعيد نيست كسي را كه بي گمان، ) اصلاً بعيد نيست كسي را كه بي گمان،
بوده امام مفترض الامر شيعيان،
پاي برهنه باز بدون عمامه اش،
در كوچه ي غريب برندش كشان كشان.
اصلاً بعيد نيست كه روزي و يا شبي،
مردي كه رفته است ز عمق تنش توان،
را با تمام آنچه تصور نمي كنيد
بي حرمتش كنند به چشمان اين و آن.
اصلاً بعيد نيست كسي را كه سوخته
شعله ورش كنند دوباره حراميان
اصلاً بعيد نيست دوباره علي شود
تنهاترين، غريب ترين، زير آسمان
اصلاً بعيد نيست كه از جور روزگار
برگردد اين زمان پر از غم به آن زمان
وقتي كه حرف، بغض شده در گلوي تو
يعني كه زخم كهنه رسيده به استخوان
يعني كه ياد كوچه و آن روز مي كني
يعني كه بهت مي زني از سوز داستان
يعني كه روضه هاي دلت

  • پنج شنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:26
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع) -( باید امشب بدون پر باشم ) * جعفر ابوالفتحی

2893
4

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع) -( باید امشب بدون پر باشم ) باید امشب بدون پر باشم
مثل پروانه شعله ور باشم
چون بریده بریده می گویم
شاید اینبار دردسر باشم
پیر مردی بدون آلایش
دلبر و دلربا و دلداده
با سر و صورت و به زور طناب
روی خاک مدینه افتاده
سرخی روی گونه اش از چیست؟
تازیانه به صورتش خورده؟
یاد آن کوچه .... مادرش زهرا....
روح او را دوباره آزرده
بی نفس ، غرق آه، پژمرده
پا برهنه ، خمیده ، بی لشکر
مثل زینب کنار دروازه
مثل فردی اسیر و بی یاور
روضه را واژه واژه می خوانم
روی پایم دگر نمی مانم
چون رسیده به جای باریکش
لال می شوم نمیخوانم
روضه امشب کنار دروازه است
پیش یک طفل و یک سر پر نور
لحظه ای که به نزد سر آمد
شد بساط غم ملائک جور
با همان لکنت زبان خودش
پ

  • پنج شنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:31
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر شهادت امام صادق(ع) -( زهر اشکی شدو چشمان ترش را سوزاند ) * حسن لطفی

2877
4

شعر شهادت امام صادق(ع) -( زهر اشکی شدو چشمان ترش را سوزاند ) زهر اشکی شدو چشمان ترش را سوزاند
سینه ی بی رمق محتضرش را سوزاند
بارها حرمت این شیخ در این شهر شکست
ناله ی بی کسی اش هر سحرش را سوزاند
سالها بود که با روضه ی مادر می سوخت
آنقدر سوخت دلش دور و برش را سوزاند
قاتل مادر او باز سراغش آمد
هیزم آورده و دیوار و درش را سوزاند
باز هم شکر که پهلوی نحیفش نشکست
گرچه لرزیدن طفلان جگرش را سوزاند
پیر مرد است زمین می خورد و می گرید
یاد داغی که دل شعله ورش را سوزاند
یاد آن شهر که لبخند یهودی هایش
جگر دخترک رهگذرش را سوزاند
دخترک زیر پر چادر عمه می رفت
ناگهان آتش بامی سپرش را سوزاند
پنجه ی پیرزنی گیسوی او را وا کرد
ترکه ی چوب تری بال و پرش را سوزاند
دستِ در حلقه

  • پنج شنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:33
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

اشعار شهادت امام صادق(ع) -( کاش می شد بگذارند مهیا گردد ) * حسن لطفی

3851
4

اشعار شهادت امام صادق(ع) -( کاش می شد بگذارند مهیا گردد ) کاش می شد بگذارند مهیا گردد
شب او صبح به محراب مصلا گردد
شب او صبح نشد،نیمه شب او را بردند
تا که با زخم زبان آن شبش احیا گردد
شعله بر خانه اش انداخت حرامی تا زود
در این خانه به یک ضربه ی پا وا گردد
در آتش زده کم بود بیافتد رویش
باز کم بود که میخی به تنی جا گردد
پیش طفلان پی مرکب پدر پیری رفت
تا که این کوچه پر از ناله ی بابا گردد
دو قدم راه نرفته به زمین می افتاد
تا که تکرار زمین خوردن زهرا گردد
فرصتی هیچ ندادند و کشیدند تنش
قبل از آنی که نفس تازه کند پا گردد
گرچه می خورد زمین گرچه کشیدند زخاک
روضه ای خواند غمش باز مداوا گردد
روضه ی غربت پیری که به زانو آمد
به امیدی که گل گمشده پیدا گردد
پیر مر

  • پنج شنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:36
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع) -( آتش انداخته انگار ز پا تا به سرم ) * رضا دین پرور

2912
3

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع) -( آتش انداخته انگار ز پا تا به سرم ) آتش انداخته انگار ز پا تا به سرم
بس كه زد طعنه به من،‌سوخت تمام جگرم
روح زنداني اين جسم نحيفم شده است
مانده در اين قفس تنگ، فقط بال و پرم
كارم افتاده به دست دو سه تا گزمه ي مست
زير اين بار بلا راست نمي شد كمرم
مي كشيدند مرا در وسط كوچه شبي
مي زدم بر رخ خود لطمه به ياد پدرم
سيلي و آتش و ميخ و در و ديوار و لگد
رد شد آن صحنه ي تاريك ز پيش نظرم
واي از سينه ي تنگي كه برايم مانده
واي از روضه ي مادر كه شده درد سرم
گرچه يك عمر دلم از غم او مي سوزد
بي پر و بالم و درگير عذابي دگرم
هيچ روزي نشده تلخ تر از عاشورا
مي دهد رنج همين روز، ز شب تا سحرم
طاقتم رفت.... كه مي گفت كسي در گودال
سرش اينجاست، ببر حمله

  • پنج شنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:39
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع) -( در مدینه بی کس و بی یاورم ) * یاسین قاسمی

2686
3

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع) -( در مدینه بی کس و بی یاورم ) در مدینه بی کس و بی یاورم
غربت شهر نبی شد باورم
مانده ام لشگر چرا آورده اند
من که تنها هستم و بی لشگرم
من که شمشیر هم ندارم بهر خویش
فکر پیکار هم ندارم در سرم
آتش و هیزم چرا آورده اید
رحم بر من نیست رحمی بر حرم
حرمت موی سفیدم جای خود . . .
از تبار حیدر و پیغمبرم
*****
کار خود را کرد آخر نا نجیب
حرمت من را شکست در محضرم
گُر گرفته آتش از این پای در
گُر گرفته آمده دور و برم
خانه ام پر شد ز این دود سیاه
تار می بیند دو چشمان ترم
وحشت اهل و ایالم این چنین
میزند روزی پر از ماتم رقم
آتش و درب و هیاهوی عدو
یادم آرد ناله های مادرم
هرچه گفت:آتش نزن بر خانه ام
هرچه گفت:نامرد من پشت درم
در به روی فاطمه آوا

  • پنج شنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 05:00
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جعفر صادق(ع) -( میوه ی باغ فدک زهر شد و جانم سوخت ) * سید محمد میر هاشمی

3030
2

شعر شهادت امام جعفر صادق(ع) -( میوه ی باغ فدک زهر شد و جانم سوخت ) میوه ی باغ فدک زهر شد و جانم سوخت
این دل غمزده ی خسته ز هجرانم سوخت
باز هم آتش و در قصه ی تکراری شد
دود این فتنه گری دیده ی گریانم سوخت
لعن و نفرین به تو منصور دوانیقی که
حمله ی نیمه شب تو دل طفلانم سوخت
آتش قهر خدا بر تو ، مصلایم با
مهر و سجاده و ادعیه و قرآنم سوخت
مو پریشان دل شب پای برهنه هیهات
دست حرمت شکنی قلب پریشانم سوخت
کیست این ابن ربیع وه چه خدا نشناس است
شرر گفته ی او سینه ی بریانم سوخت
همه شاگرد ، ولی هیچ کسی یار نبود
دلم از آتش تنهایی دورانم سوخت
مزد تفسیر معلم همه جا لعل لب است
آخر ای زهر چه کردی ؟ لب عطشانم سوخت
روضه ی مادرم از زهر جگر سوز تر است
یاد سیلی زدنش ظاهر و پنهانم سوخت

  • پنج شنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 05:06
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار مدح و شهادت امام جعفر صادق(ع) -( تا به کی از سخن عشق گریزان باشم؟ ) * سید جواد میرصفی

3698
3

اشعار مدح و شهادت امام جعفر صادق(ع) -( تا به کی از سخن عشق گریزان باشم؟ ) تا به کی از سخن عشق گریزان باشم؟
از تو ننویسم و هربار پشیمان باشم؟
پاک کردی عرق شرم ز پیشانی مست
پس روا نیست من اینگونه پریشان باشم
کیمیا خاک کف پای غلامان شماست
کیمیایی بده تا جابر حیّان باشم
نمی از چشمه ی توحید مفضّل کافی ست
تا به چشمان تو یک عمر مسلمان باشم
غم حدیثی ست که در چشم تو جریان دارد
باید از حادثه ی چشم تو گریان باشم
جای این بیت برایت حرمی می سازم
تا در آیینه ی ایوان تو حیران باشم
حرف آیینه و ایوان شد و دلتنگ شدم
کاش می شد حرم شاه خراسان باشم
« صبح صادق ندمد، تا شب یلدا نرود »
کاش در صبح ظهور آینه گردان باشم

شاعر: سید جواد میرصفی

  • پنج شنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 06:14
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 رضا رسولی

اشعار دو بیتی برای شهادت امام جعفر صادق(ع) -( نه عمامه به سرو نه که ردا در بر داشت ) * رضا رسولی

3057
4

اشعار دو بیتی برای شهادت امام جعفر صادق(ع) -( نه عمامه به سرو نه که ردا در بر داشت ) نه عمامه به سرو نه که ردا در بر داشت
در دلش حال و هوایی ز غم حیدر داشت
نیمه شب تا كه به صورت به زمین خورد آقا
با لب غرق به خون زمزمه ی مادر داشت

شاعر : رضا رسولی

  • پنج شنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 06:18
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

متن اشعار واحد برای شهادت امام صادق(ع) با سبک -( دل شیعه غصه داره ، شبیه ابر بهاره ) * حسین رضائیان

3926
10

متن اشعار واحد برای شهادت امام صادق(ع) با سبک -( دل شیعه غصه داره ، شبیه ابر بهاره ) دل شیعه غصه داره ، شبیه ابر بهاره
دل شیعه ، پر از ماتم ، پر از اشک و پر ستاره
یاد بقیعت می کنم ، قبر غریبت می کنم
ای گل پرپر ، ای شه و سرور ، ما که در سوز و گدازیم
قلب ما خونه، روضه می خونه، کی برات حرم می سازیم
جانم امام صادق
******
عجب از دور و زمونه ، ز جور این آشیونه
که هنگام ، نماز شب ، آتیش زد دشمن به خونه
جا نماز و کشید عدو ، خوردی زمین از روبرو
یادی از مادر ، کرده ای دیگر ، گریه می کردی برا او
قصه ی زهرا ، زنده شد حالا ، قصه ی آتیش و گیسو
جانم امام صادق
******
کی میگه این ها محاله ، که با اشک و آه و ناله
دست بسته ، تورو بردند ، مثِ اون طفل سه ساله
با یاد عمه زینبت ، با قلب پر تاب و تبت

  • پنج شنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 14:43
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

ما با محب حضرت صادق برادریم * جعفر ابوالفتحی

2877
3

ما با محب حضرت صادق برادریم یا امام صادق (ع)
مبهوت حیدریم و غلامان قنبریم
از شیعیان صادق آل پیمبریم
درگیر و دار زلف کج صادقیم و بس
شاهیم چون گدای گدایان جعفریم
صد حیف شهرمان ز حرم دور مانده است
ورنه به دور قبر غریبش کبوتریم
ما با حدیث های لبش عشق می کنیم
هر روز و شب ز یمن لبش پای منبریم
حتی اگر به نام کلیمی و ارمنی است
ما با محب حضرت صادق برادریم
آقا چه می شود که ببینیم بعد مرگ
در چشم های پاک تو آب مقطریم
آقا چه می شود که ببینیم یک زمان ...
در چایخانه ی حرمت یک سماوریم
فرزندهایمان به فدای دو دیده ات
ما دودمانمان همه سائل ، وَ نوکریم
ما روبروی دشمن تان سبز می شویم
همچون درخت های قطور و تناوریم
ماهی بحر لطف و سخای شما شدیم

  • جمعه
  • 31
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 05:35
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام صادق(ع) -(پیرمردی به دل شرر داری) *

903
3

شعر شهادت امام صادق(ع) -(پیرمردی به دل شرر داری) پیرمردی به دل شرر داری
کوهی از غصه دور و بر داری
میروی دسته بسته نیمه شب
از دل کوچه ها گذر داری

ناله مادرانه میشنوی
داغ مادر سر جگر داری
از در خانه ها که میگذری
روضه با میخ پشت در داری

دود و اتش به یاد می آری
دیده ای غرق خون و تر داری
بی حرم ماندنش تورا کشته
با خودت درد همسفر داری

بین ره میخوری زمین آقا
چقدر زخم و شعله ور داری
پا برهنه بدون عمامه
جان نداری قدم تو بر داری

از نگاهت شراره میریزد
حالتی مثل محتضر داری
میروی قتلگاه شکر خدا
هم تنت هست هم که سر داری

خنجری نیست زیر حلقومت
سالمی سایه روی سر داری
سینه ات را کسی لگد نزده
لااقل جان مختصر داری

نشدی بی پناه مثل حسین
وقت مردن تو یک پسر

  • سه شنبه
  • 19
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:14
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

امام موسی کاظم(ع)-شهادت -( هم صحبت او بود صدای زنجیر ) * سید مهدی حسینی

2526
0

امام موسی کاظم(ع)-شهادت -( هم صحبت او بود صدای زنجیر ) هم صحبت او بود صدای زنجیر
بر پیکر او بود ردای زنجیر
با زخم شکفت در هوای زنجیر
آن مرد که بود آشنای زنجیر
***
در ساحت عشق دید جای زنجیر
خلقی خُفته به لای لای زنجیر
پیچید شبی به دست و پای زنجیر
خاموش کند مگر صدای زنجیر...
***
شب بود و حصار غم، صدای زنجیر
یک دل، دل خسته، آشنای زنجیر
این پیکر خسته‌ای که در تابوت است
مدفون شده زیر پاره‌های زنجیر
***
آماج بلا شد دل او از هر سو
از ناله چو «نال» گشت و از مویه چو «مو»
می‌نالید از درد: «اغثنی یا رب!
یا جدّا ! ما اُلقی الیک اشکو»
***
این روح حقیقت و قوام صبر است
چون تیغ حضور در نیام صبر است
بر موجی از اندوه و گُل و اشک، روان
تابوت غریبی امام صبر است...

ش

  • سه شنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1394
  • ساعت
  • 14:23
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

شعر مصیبت شهادت امام صادق (ع) -( خوش به حال کسی که تا حالا پای او به مدینه وانشده ) * محمود قاسمی

2937
4

 شعر مصیبت شهادت امام صادق (ع) -( خوش به حال کسی که تا حالا   پای او به مدینه وانشده ) خوش به حال کسی که تا حالا
پای او به مدینه وا نشده

یا اگر رفته خوب می فهمد
دردهای دلش دوا نشده

حرفهای نگفتنی بسیار
شهر پیغمبر خدا دارد

روضه در روضه هر وجب خاکش
کوچه در کوچه کربلا دارد

فاجعه در کمین یک مادر
خاک کوچه پر از تلاطم شد

حرمت چادری که در کوچه
خاکی از رد پای مردم شد

مادری که تمام مادرها
از ازل تا ابد به قربانش

به فدای دل پر از دردش
غم و اندوه بیت الاحزانش

در شب غربت امامی که
آبروی همه دو عالم بود

اشک پیغمبر خدا جاری
قد زهرا ز ماتمش خم بود

لشکر کوچه آمد و این بار
مثل مور و ملخ هجوم آورد

از بر و بوم و از سر دیوار
طرح یک ماجرای شوم آورد

سوی بزم شراب نامردان
با دل خون شبانه اش ب

  • یکشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1394
  • ساعت
  • 20:20
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

مصیبت امام صادق ع -( هی نکش این طناب را دلسنگ او رفیق خدا و جبریل است ) * جعفر ابوالفتحی

2294
1

مصیبت امام صادق ع -(  هی نکش این طناب را دلسنگ او رفیق خدا و جبریل است ) به مناسبت شهادت امام صادق(ع)(مصیبت مکشوفه)

هی نکش این طناب را دلسنگ
او رفیق خدا و جبریل است
این همه ناسزا نگو نامرد
با رسول و بتول ، فامیل است

پیرمرد است احترامش کن
هی نزن با لگد به پهلویش
یاد موی رقیه می افتد
جان زهرا نگیر از مویش

شیخ شهر است، آبروی شهر
بی عمامه است و بی عصا مانده
زیر لب ذکر فاطمه دارد
آخر از مادرش جدا مانده

از غم عمه زینبش نالان
قلب او گشته پر غم و آشوب
یاد عمه می افتد ای بی دین
هی تعارف نزن به او مشروب

دود این خانه کرده چشمش را
پر ز اشک از غم مدینه ، خدا
در که آتش گرفت او افتاد
یاد مسمار و سینه ی زهرا

منبع : jafarbolfathi.ir

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • یکشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1394
  • ساعت
  • 20:25
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

زمینه سینه زنی شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع) -( هوام ابری و خاکیه ، ترک به روی دلامون ) * ابوالفضل آلوئیان

3288
8

زمینه سینه زنی شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع) -( هوام ابری و خاکیه ، ترک به روی دلامون ) هوام ابری و خاکیه ، ترک به روی دلامون
برای غربت قبرش ، (می‌باره ابر چشمامون)2
کاشکی من از گرد و خاکای مزار ویرون تو بشم
قطره ام و دل به تو زدم بذا که حیرون تو بشم
سلام دلها روونه ی تربت پاک بقیع تو
آرزومونه یه شب باشیم کنار خاک بقیع تو
غریب آقام ، آقام آقام آقام
******

تو لحظه لحظه آخر ، آقامون زار و گریونه
به یاد غربت جدش ، (دوباره روضه میخونه)2
میخونه از ظهر کربلا از آتیش توی خیمه ها
میخونه از غصه دلش ای وای امون از شام بلا
عمه میون نامحرما زینب و بازار و کوچه ها
بزم شراب و ملأعام بارون سنگا از روی بام
غریب آقام ، آقام آقام آقام

شاعر : ابوالفضل آلوئیان

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1394
  • ساعت
  • 20:45
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

امام صادق -( کشته ی زهر وخطا کاری منصور شدی ) * اسماعیل تقوایی

1596
1

امام صادق -( کشته ی زهر وخطا کاری منصور شدی ) کشته زهر و خطاکاری منصور شدی
با دلی زار وغمین رهسپر گور شدی
نسل پیغمبر ما بودی واز جور زمان
کنج عزلت زده گردیده ومهجور شدی
خانه ات سوخت چوآتش بسرایت بزدند
زین جفا خسته زدوران شده ،رنجور شدی
صادق آل پیمبر بدی وسخت اسیر
درکف والی عباسی مغرور شدی
عالمان را به زمانت تو سرآمد بودی
گوهری نور فشان بودی وبی نور شدی
محتضر بودی وکردی توسفارش به نماز
شمس دین بودی وصد حیف که مستور شدی
شدی همسایه ی بابا وعمو وجدت
صاحب قبر غریبانه ی بی نور شدی

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1395
  • ساعت
  • 05:41
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

امام صادق(ع)-شهادت -( میان شعله و زخم از زبانه ها دارم ) *

1454

امام صادق(ع)-شهادت -( میان شعله  و زخم از زبانه ها دارم ) میان شعله و زخم از زبانه ها دارم

دوباره شکوه از این تازیانه ها دارم

مرا زدند و به جسمم نشانه ها دارم

چو مرغ بال شکسته ترانه ها دارم

شکست حرمت من در نماز نیمه شبم

به کوچه نغمۀ یا فاطمه است روی لبم

اگرچه داده مرا خصم، سخت آزارم

اگر چه صاحب درد نهان و غمبارم

اگرچه خسته دلم، از مدینه بیزارم

شهید قصۀ دیوار و زخم مسمارم

به دست بسته پایِ پیاده ام بردند

دوباره جان نبی را به کوچه آزردند

شکست حرمتم از ناسزا و بد دهنی

من غریب و شب و کوچه ها و بد دهنی

شرار آتش و یک بی حیا و بد دهنی

دو دست بسته چو شیر خدا و بد دهنی

چو مادرم وسط کوچه ها زمین خوردم

عدو سواره و من بی هوا زمین خوردم

دلم شکست

  • شنبه
  • 6
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:40
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 موسی  علیمرادی

شهادت حضرت امام صادق(ع) -( دردمندان غمت زندگی از سر گیرند ) * موسی علیمرادی

1860

 شهادت حضرت امام صادق(ع) -( دردمندان غمت زندگی از سر گیرند ) دردمندان غمت زندگی از سر گیرند

گرکه با مژه غبار از حرمت برگیرند

گرچه بی صحن و رواق است حریمت اما

پادشاهان جهان روزی از این در گیرند

خاک های حرمت محمل اشک زهراست

گر که با در نجف شان برابر گیرند

چشمهایی که برای غم تو میبارند

باده ای هست که از ساقی کوثر گیرند

کشتزار غم و غصه شدم از بذر بقیع

شمع آورده ام امشب که کنم نذر بقیع

دیده ات در همه عمرچه غمها که ندید

دشمنت پشت در خانه تو هیزم چید

خانه ات سوخت دلت سوخت از این سوزاندن

کودکی از وسط شعله به سوی تو دوید

اهل خانه همگی برتو پناه آوردند

همه بر حرمت گیسوی تو بستند امید

وای از آن دم که بر این خواهش اهل خانه

دشمن بی سرو پا نعره زنان

  • شنبه
  • 6
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:43
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت حضرت امام صادق(ع) -( بین آتش دیده ات بارانی است ) *

1666
2

 شهادت حضرت امام صادق(ع) -( بین آتش دیده ات بارانی است ) بین آتش دیده ات بارانی است

خانه ات در معرض ویرانی است

باز هم کوچه، تهاجم، ریسمان ...

قصه این واژه ها طولانی است

جنس مظلومیتت مثل علیست

ساکتی اما دلت طوفانی است

دردهایت مثل مادر آشکار

اشکهایت چون پدر پنهانی است

بگذریم، امشب به بزمی دعوتی

کاخ، امشب گوییا مهمانی است

نزد تو هر چند که این حرف ها

باعث یک اظطراب آنی است

گر چه اینها خود گریز محرزِ

روضه هایی که خودت میدانی است

حرفم ای مولا! ولی اینها نبود

حرف من یک سطر مقتل خوانی است

خواستم تنها بگویم، غم مخور

بی عبایی بهتر از عریانی است

محمد علی کردی

  • شنبه
  • 6
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:46
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت حضرت امام صادق(ع) -( ما بی وجود لطف تو مذهب نداشتیم ) * محمد رسولی

1909
3

شهادت حضرت امام صادق(ع) -( ما بی وجود لطف تو مذهب نداشتیم ) ما بی وجود لطف تو مذهب نداشتیم

در دین و علم این همه منصب نداشتیم

نورت اگر نبود به جز شب نداشتیم

ذکر حسین جان به روی لب نداشتیم

آری اگر که شیعه به پا هست و عاشق است

از فيض قال باقر و از قال صادق است

با گوشه نگاه تو زائر درست شد

با روضه خوانی تو شعائر درست شد

از ذوق توست این همه شاعر درست شد

از قطره ای ز علم تو جابر درست شد

هرکس بدون توست به محشر معطل است

توحید ما طفیلی درس مفضل است

درهاي شهر علم به دست تو باز شد

اسلام پاي مكتب تو سرفراز شد

از شرق و غرب با تو جهان بي نياز شد

اصلي ترين وصيت تو بر نماز شد

در فكر شيعه بود هميشه دل شما

ماييم از اضافه آب و گل شما

شاگرد تو اگرچه که چ

  • شنبه
  • 6
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:49
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت امام صادق ع -( باز امشب بهر دوری و هجرِ ) * حسین کریمی

1683
3

 شهادت امام صادق ع -( باز امشب بهر دوری و هجرِ ) باز امشب بهر دوری و هجرِ
چهار قبر غریب گریانم
زائر غربتش اگر نشدم
از غم و غصه نوحه می‌خوانم

نیست حتی کسی که بغض کند
عاشقی هم سر مزارت نیست
نه که یک سایبان نه یک زائر
روضه‌خوان هم که در کنارت نیست...
*
بین سجده گرم راز و نیاز
غرق در ذات کبریا بودی
مات و مبهوت جلوه‌اش شدی و
گرم فریاد ربّنا بودی

در سکوت همان شب تاریک
خانه‌ات سوخت بین شعله و دود
کودکانت به اضطراب و هراس
آتش افتاد به هرچه که بود

شعله‌ها چون به خانه‌ی تو فتاد
یادت افتاد روز واقعه را
مادرت پشت در زمین افتاد
فضه فهمید درد فاطمه را

کودکانش چقدر می‌ترسند
خانه‌ای که اسیر شعله شود
دخترانش چقدر می‌ترسند
«خیمه‌ای» که اسیر شعله شود…

کاش

  • شنبه
  • 6
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:55
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

سوگ صادق -( روزهای آخر شوال بود ) * اسماعیل تقوایی

1134

سوگ صادق -( روزهای آخر شوال بود  ) روزهای آخر شوال بود
حضرت صادق(ع) بسی بدحال بود

بردلش زهری شرر انداخته
قلب مولا این شرر بگداخته

محتضرباشد میان بسترش
درد بگرفته تمام پیکرش

درد دل از درد پیکر بیشتر
زهر کین برقلب او چون نیشتر

خون دلهایی که خورده ازعدو
آید اینک از دهان واز گلو

یادش آید كآتشی افروختند
همچو زهرا خانه اش را سوختند

شعله ها را بر در بیتش بدید
مرغ خاطر سوی مادر پر کشید

یادش آید مجلس منصور را
ظلمهای حاکمی مغرور را

ظلمهایی که توانش را برید
آنچنان که پشت مولا راخمید

اهل بیتش در کنار بسترند
یاد شام آخرین حیدرند

فزت ورب گوید چو جد اطهرش
باشد او در لحظه های آخرش

مرگ را هرلحظه نیت می کند
اهل بیتش را وصیت می کند

آخ

  • پنج شنبه
  • 29
  • تیر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:03
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 وحید محمدی

امام صادق(ع)شهادت -( کشید بند طناب و تو را زمینت زد ) * وحید محمدی

1090
2

امام صادق(ع)شهادت -( کشید بند طناب و تو را زمینت زد ) کشید بند طناب و تو را زمینت زد
میان کوچه تو را بی هوا زمینت زد

همین که پا شدی از جا دوباره افتادی
دوباره کینه آن بی خدا زمینت زد

بلند شو که دوباره جسارتی نکند
چه ها نگفت به تو، هر کجا زمینت زد

رسیده ای وسط کوچه بنی هاشم
صدای ناله خیرالنسا زمینت زد

صدای سیلی و آن گوشواره می آید
صدای سیلی او بی صدا زمینت زد

فدای گریه تو یا مروج العاشور
همیشه یاد غم کربلا زمینت زد

سری که گشت جدا از قفا شما را کشت
سری که رفت روی نیزه ها زمینت زد

میان شعله به یاد رقیه افتادی
کشید بند طناب و تو را زمینت زد

شاعر : وحید محمدی

  • دوشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 14:25
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

امام صادق(ع)شهادت -( نیمه شب بود و عاشقی بیدار ) * محمد جواد شیرازی

1282

امام صادق(ع)شهادت -( نیمه شب بود و عاشقی بیدار ) نیمه شب بود و عاشقی بیدار
مست حق بود و راحت از اغیار

نیمه شب بود و وقت راز و نیاز
بین سجاده بود، بین نماز

با تأسی به مادرش زهرا
دست خود برده بود سوی خدا

داشت همسایه را دعا می کرد
گره ها را دوباره وا می کرد

ذکرِ ارباب عالمین گرفت
بوسه از تربت حسین گرفت

ناگهان صحبت از تهاجم شد
خلوتش بین نعره ها گم شد

داد و فریاد، بی دلیل زدند
شعله بر خانه ی خلیل زدند

حرمت این حرم شکسته شد و
دست او بین خانه بسته شد و

پا شد از جای خود ولی افتاد
یاد مظلومی علی افتاد

از غریب مدینه دم می زد
وسط شعله ها قدم می زد

خاک و خاکستر از عباش تکاند
اشک بر مادرش دوباره فشاند

حرف داغِ گران زهرا بود
میخ در روضه خوان زه

  • دوشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 14:27
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

امام صادق(ع)شهادت -( ه از آن خصم که دشنام به آقا میگفت ) * محمود ژولیده

757

امام صادق(ع)شهادت -( ه از آن خصم که دشنام به آقا میگفت ) آه از آن خصم که دشنام به آقا میگفت
عصبانی،،سخنِ زشت به مولا میگفت

مست بود و گهی از غِیظ تهاجم میکرد
حرف بد میزد و گه طعنه به طاها میگفت

وای از آن لحظه که حرف دهنش بدتر شد
ناسزا بود که بی وقفه به زهرا میگفت

نانجیب آنچه توانست به بُغضش افزود
ناصبی بود که اینگونه سخنها میگفت

صادق آل عبا را پیِ مرکب، دل شب
میکشید و به زبانی بد و بیرا میگفت

هر چه فرمود امام: عیب مگو می آیم
باز با خنده و تهدید و تَقلّا میگفت...

حیف که رخصت ذبحِ تو ندارم، وَرنه
فَرض بود آنچه مرا سید و مولا میگفت

پا برهنه پسر فاطمه را بُرد به قصر
دید منصور هم از قتلِ مسیحا میگفت

ناگهان صوتِ پیمبر به سَرایَش پیچید:
چه کسی بود ز

  • دوشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 15:04
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد