شهادت امام جعفر صادق

مرتب سازی براساس
 رضا باقریان

زمینه شهدت امام صادق(ع)--به همراه سبک -(غم داره دل زارم، بی قرارم) * رضا باقریان

1032

زمینه شهدت امام صادق(ع)--به همراه سبک -(غم داره دل زارم، بی قرارم) #بند_اول
غم داره دل زارم، بی قرارم
شرر زده غم بر جانم، بی کسیَم شد اقبالم
با دست بسته در پیِ، مرکب مرا می‌بردن
خیلی من و تو کوچه‌ها، با ناسزا آزردن
جون من و تو بزمِ مِی، روی لبم آوردن
حرمتم رو شکستن، پشت مرکب دویدم
پر و بالم شکست و، از مدینه بریدم
#بند_دوم
آتیسِ وحشیونه، زد زبونه
به یاد زهرا افتادم، با سر رو خاکا افتادم
اِبنُ الرَبیعِ بی حیا، با تازیونه اومد
خوردم زمین اما من و، چه وحشیونه می‌زد
حتی به زهرا مادرم، حرفای خیلی بد زد
کی می‌دونه تو غربت، چیا که من کشیدم
پر و بالم شکست و، از مدینه بریدم
#بند_سوم
بزمِ مِی منزلم شد، قاتلم شد
روضه‌ی جَدِ عطشانم، با چشم خونم گریانم
یادم رسیده خیزران، ل

  • پنج شنبه
  • 14
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:48
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 قاسم نعمتی

زمزمه روضه امام صادق(ع) -(من آخرین امامِ بی زائر بقیعم) * قاسم نعمتی

2270
4

زمزمه روضه امام صادق(ع) -(من آخرین امامِ بی زائر بقیعم) سبک 1
من آخرین امامِ بی زائر بقیعم
با قامتی خمیده مسافربقیعم
دلخونِ مادرم من
مهمونِ مادرم من
راحت شدم من آخر ازغربت مدینه
چون بوی خون شنیدم ازتربت مدینه
گفتم ز زخمه پهلو
ضرب قلاف وبازو
برصفحه های تاریخ باخون دل نوشتن
عالم همه بدونن مادر ما رو کشتن
ضربه زمین گیرش کرد
مسمار در پیرش کرد
میونِ دودُ آتیش تاکه شدم گرفتار
با زانوهای لرزون تکیه دادم به دیوار
راه نفس رو بستن
حرمتمو شکستن
خونَم اگر خرابه ارث ابوترابه
روبازوهای بستم کبودیِ طنابه
مثل علی دلغمین
تو کوچه خوردم زمین
به پیشِ خانواده می دویدم پیاده
جواب ناله هامو با تازیانه داده
گرفته غم گلومو
میبره آبرومو
کسی خبر نداره چطور منو شبونه
با موهای

  • یکشنبه
  • 2
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

زمزمه روضه امام صادق(ع) -(من که مسموم جفایم ای خدا) * قاسم نعمتی

1320

زمزمه روضه امام صادق(ع) -(من که مسموم جفایم ای خدا) من که مسموم جفایم ای خدا
صادق آل عبایم ای خدا
باغمم سرمیکنم یادمادر میکنم
دشمن از کینه دو دستم تا که بست
حرمت ریش سپیدم را شکست
درمیان کوچه ها می کشددشمن مرا
بی حیا، دل زارو مضطر می کند
بدزبانی ها به مادر میکند
سینه ام آزرده است آبرویم برده است
در پی او چون اسیران می شوم
باسرو پای برهنه میدوم
زانوانم بی قرار من پیاده او سوار
پیش طفلانم مرا شرمنده کرد
هرچه من ناله زدم او خنده کرد
خون چکید ازپای من شد همین آوای من
نیمه شب آتش گرفته خانه ام
گشته ویرانه دگر کاشانه ام
بی قرارُ مضطرم من به یاد حیدرم

  • یکشنبه
  • 2
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شهادت امام صادق -(یا رب از زهر جفا پا تا سرم آتش گرفت) * عبدالحسین میرزایی

955
0

متن شهادت امام صادق -(یا رب از زهر جفا پا تا سرم آتش گرفت) #امام_صادق_شهادت

یا رب از زهر جفا پا تا سرم آتش گرفت
سوختم پرپر زدم بال و پرم آتش گرفت

پوستی بر استخوانی مانده باقی از تنم
همچو شمعی آب گشتم پیکرم آتش گرفت

من همان فرزند زهرایم که از جور عدو
خانه ام چون بیت زهرا مادرم آتش گرفت

بر روی سجاده بودم نیمه شب گرم دعا
ناگهان دیدم همه دور و برم آتش گرفت

کودکان را دیدم از این سو به آن سو در فرار
گریه کردم انقدر چشم ترم آتش گرفت

پا نهادم بین آتش زیر لب گفتم حسین
یادم آمد عصر عاشورا حرم آتش گرفت

یک بیابان دشمن و یک مشت طفل بی پناه
خاطرم بر عمه های مضطرم آتش گرفت

دختری فریاد می زد سوخت عمه دامنم
دیگری می گفت عموجان معجرم آتش گرفت

دختری این راز را

  • سه شنبه
  • 4
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:55
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب

متن شعر روضه ای شهادت امام صادق -( بنگر به بیت شعله ورم وای مادرم) * عبدالحسین میرزایی

1984
1

متن شعر روضه ای شهادت امام صادق -( بنگر به بیت شعله ورم وای مادرم) #امام_صادق_شهادت

بنگر به بیت شعله ورم وای مادرم
آتش گرفته بام و درم وای مادرم

آتش زدند خانه من را و زنده شد
یادت دوباره در نظرم وای مادرم

گاهی به فکر ضرب غلاف مغیره ام
گاهی به فکر میخ درم وای مادرم

پای پیاده در پی مرکب نفس زنان
بردند مرا چنین زحرم وای مادرم

بستند دستهای من اما کتک نخورد
در کوچه همسرم به برم وای مادرم

دیدم چو تازیانه ابن ربیع را
ناله زدم من از جگرم وای مادرم

دستم که بسته بود دفاعی نداشتم
حتی یکی نشد سپرم وای مادرم

شکر خدا که وقت زمین خوردنم نبود
در کوچه همرهم پسرم وای مادرم

#عبدالحسین

.

  • سه شنبه
  • 4
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:59
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب
 وحید زحمتکش شهری

شهادت امام صادق -(ناگهان شعله ی آتش وسط در افتاد) * وحید زحمتکش شهری

1062
2

شهادت امام صادق -(ناگهان شعله ی آتش وسط در افتاد) ناگهان شعله ی آتش وسط در افتاد
باز هم یاد غم حضرت مادر افتاد

دست بسته وسط کوچه کشاندند او را
یاد مظلومیت حضرت حیدر افتاد

وسط کو‌چه زمین خورد و صدا زد عمه
باز از نسل علی یک گل دیگر اقتاد

بین یک عده حرامی چو گرفتار شد او
نظرش سمت حریم شه بی سر افتاد

خون به قلبت شده در کرب و بلا یا جدا
آن زمانی که دو چشم تو به اکبر افتاد

وسط معرکه شمر آمد و بر سینه نشست
سر جدا کرد و زمین دید که خواهر افتاد

تا روی نیزه سر خون خدا بالا رفت
ناله یا ولدی آمد و مادر افتاد

#وحید_زحمت_کش_شهری

  • سه شنبه
  • 4
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:18
  • نوشته شده توسط
  • وحید زحمت کش شهری
ادامه مطلب
 علی صمدی

زمینه و شور شهادت امام صادق -(میدونم آقا نبودم من هم براتون لایق) * علی صمدی

1072

زمینه و شور شهادت امام صادق -(میدونم آقا نبودم من هم براتون لایق) بند اول:
میدونم آقا نبودم من هم براتون لایق
امیدی اما برا دل های غریب و عاشق
بمیرم آقا برا غم هاتون امام صادق

یه عمره با قال صادق مانوسم
بدون تو توی دنیا تنها میپوسم
آقا قسمت کن خاک بقیع رو ببوسم

شاهی سروری / کارت دلبری
هستی بانی / دین جعفری

یا صادق مدد .....

بند دوم:
شبونه بردند به رسم کینه تو رو نامردا
در خونت رو سوزوندند مثل علی و زهرا
به یاد مادر چشات خونباره توی این شبها

وصیت کردی لحظه ی شهادت آقا
کسی که نمازش رو سبک بشمره فردا
نمیرسه به شفاعت آل طاها

نور کوثری / مثل حیدری
یعنی شافع / روز محشری

یا صادق مدد ....

بند سوم:
به زهر منصور شدی آقا جون ضعیف و مسموم
از اشک و آهت ولی پیدا ب

  • پنج شنبه
  • 6
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 22:55
  • نوشته شده توسط
  • علی صمدی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا امام جعفر صادق (ع)_دشمن دوباره در مدینه آتش افروخت * اسماعیل تقوایی

981
-1

یا امام جعفر صادق (ع)_دشمن دوباره در مدینه آتش افروخت یا امام جعفر صادق(ع)
دشمن دوباره در مدینه آتش افروخت
ازخانه ی آل پیمبر باز در سوخت

گویی که از خانه علی را باز بردند
صادق(ع) کشانده همره سرباز بردند

شهر مدینه شاهد قتلی دگرشد
موسی کاظم هم عزادار پدر شد

یکبار دیگر زهر کین آتش بپا کرد
پرپر گل از گلزار آل مصطفی کرد

مولای ما صادق شهید راه دین شد
مسموم شد،پاره جگر نقش زمین شد

شیخ الائمه،عالم دین خدا رفت
با پیکری زخمی زظلم اشقیا رفت

زار ونحیف وخسته جان بود او،ای وای
ناراحت از جور زمان بود او،ای وای

درهجر او شهر مدینه نوحه خوان شد
شیعه عزادارش از پیر وجوان شد

شد دفن در نزد عمو وجد وبابا
اینک میان دشمنان شیعه تنها

خاک بقیع وقبر بی شمع وچراغش
خ

  • جمعه
  • 7
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 03:31
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 امیررضا فرجوند

نوحه شهادت امام صادق -(یارب از جفا پرپر گشته مصحف ناطق) * امیررضا فرجوند

788

نوحه شهادت امام صادق -(یارب از جفا پرپر گشته مصحف ناطق) بسم الله الرحمن الرحیم
نوحه ی شب شهادت امام صادق (ع)

یارب از جفا پرپر گشته مصحف ناطق
شد زکینه ی منصور کشته حضرت صادق
تسلیت گل زهرا ---- صد فغان و واویلا
◾️◾️◾️
بار دیگر از کینه باغ دین خزان گشته
قسمت یتیمانش ناله و فغان گشته
تسلیت گل زهرا ____ صد فغان و واویلا
◾️◾️◾️
تا که دشمنش از کین ریسمان به گردن بست
قلب حیدر و زهرا در جنان ز کین بشکست
تسلیت گل زهرا ____صد فغان و واویلا
◾️◾️◾️
لاله ی وجودش را کوه رنج و غم پژمرد
نیمه شب عدو از کین سربرهنه اش می برد
تسلیت گل زهرا _ صد فغان و واویلا
◾️◾️◾️
قلب موسیِ جعفر از غم و محن جوشد
با دو چشم گریانش بر پدر کفن پوشد
تسلیت گل زهرا _ صد فغان و واویلا
◾️◾️◾️
صاحب زمان امشب دیده را کند دریا
عرض تسلیت گویید یادگار زهرا را
تسلیت گل زهرا _ صد فغان و واویلا
◾️◾️◾️
ای (فرج) نما زاری با دو چشم گلناری
بهر نوگل زهرا کن تو تعزیه داری
تسلیت گل زهرا _ صد فغان و واویلا
◾️◾️◾️

شعر از امیررضا فرجوند

  • پنج شنبه
  • 29
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 11:22
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 حمید رمی

واحد شهادت اما صادق (ع) -(قال الصادق انَّ الحسینَ عبرةُ کلِّ مومن) * حمید رمی

1736

واحد شهادت اما صادق (ع) -(قال الصادق انَّ الحسینَ عبرةُ کلِّ مومن) قال الصادق
انَّ الحسینَ عبرةُ کلِّ مومن

این اشک و آه و سوز روضه رو
همین "قال‌الصادق"ها زنده کرد
همین منبرهای مرثیه بود
که دشمن‌ها رو سرافکنده کرد

جذبۀ اشکِ بر حسین
ما رو سمت روضه‌ کشوند
حضرت صادق گریه کرد
تا ابوهارون روضه خوند

خدا مُهر تایید دینمو
پای اشکای روضه می‌زنه
امام صادق فرموده: حسین
دلیل گریه‌های مؤمنه

روبه‌راه میشه حالمون
با حضورِ تُو روضه‌ها
با همین گریه‌ها شدیم
جزءِ زوّار کربلا

چشام عاشق روضه‌ت شد، حسین!
تا اسمت میاد گریه می‌کنم
اونی که واسه‌م می‌مونه تویی
اونی که واسه‌ت می‌خونه منم

تو مسیح زهرایی و
روضۀ تو دارالشفاست
درد میارم درمون میشه
اینجا هیئت یا کربلاست

  • یکشنبه
  • 29
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 00:04
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

مدح شهادت امام صادق(ع) -( اي روي تو قبلۀ خلايق) *استاد حاج غلامرضا سازگار

953

مدح شهادت امام صادق(ع) -( اي روي تو قبلۀ خلايق) اي روي تو قبلۀ خلايق
يا حضرت كاشف الحقايق

اركان علوم، پاي بستت
سررشتۀ نه فلك به دستت

درياي معارف و معاني
استاد كتاب آسماني

دين زنده زلعل نوشخندت
قرآن همه جا، نيازمندت

نطق تو به علم ارتقاء داد
بر نهضت كربلا بقا داد

مفتاح نجات، مذهب تو
اسلام، رهين مكتب تو

عرفان و طريقت و بصيرت
دلباختۀ ابو بصيرت

حاكم به زمان اشارۀ تو
استاد جهان زرارۀ تو

آواي ملك نداي درست
ارواح رسل به پاي درست

جر خواجۀ كائنات احمد
بوالقاسم و مصطفي محمّد

از هر نبيي مقدّمي تو
حتّي زرسل مقدّمي تو

هارون تو در تنور آتش
گل سبز كند زنور آتش

جان بخش وجود، مردۀ تو
منصور، شكست خوردۀ تو

هم زمرۀ اولياء مطيعت
هم كعبۀ انبياء بقيعت

در محفل بحث مؤمن طاق
شد طاقت هر منافقي طاق

اين مؤمن طاق آيۀ تواست
شاگرد بلند پايۀ تواست

بايد چو توئي امام ديگر
كآيد به جهان هشام ديگر

آن كاو كه به سن نوجواني
شد پير معاني و مباني

از مكتب تو بود نمايان
استاد چو جابربن حيّان

او مبتكر كتاب شيمي ست
در مرگ و حيات باب شيمي ست

محصول مقدس بيانت
حمران و مفضّل و ابانت

سه جام جهان نماي دانش
سه عبد خدا، خداي دانش

من نور زمكتب تو دارم
با مذهب اين و آن چه كارم

من مرغ و ترانه‌ام توئي تو
آبو گل و دانه‌ام توئي تو

بگذار به دفترم بخوانند
من جعفريم همه بدانند

افسوس كه حرمتت شكستند
پيوسته دلت ز كينه خستند

از خانه برون به حال خسته
بردند ترا دو دست بسته

دشنام زخصم خود شنيدي
شب در پي مركبش دويدي

با پا و سر برهنه آن شب
جانت ز الم رسيد بر لب

بردند تو را به قصر حمرا
لرزيد به خلد، قلب زهرا

منصور تو را نمود تحقير
بر كشتن تو كشيد شمشير

چون ديد نبي كند نگاهش
لرزيد تن و دل سياهش

دردا كه تو را به قهر كشتند
آخر به شرار زهر كشتند

سوگند به قبر بي چراغت
پيوسته به قلب ماست، داغت

بزم غم تو مدينۀ ماست
قبر تو هميشه سينۀ ماست

  • سه شنبه
  • 7
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 20:00
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

زبانحال امام صادق(ع) -(آتش زدند مثل علی خانه ی مرا) * محمدرضا محمدی (ناعم)

564

زبانحال امام صادق(ع) -(آتش زدند مثل علی خانه ی مرا) آتش زدند مثل علی خانه ی مرا
امّامیان آتش کین،همسرم نسوخت
درکوچه دست بسته کشیدندظالمان
یک لحظه درسیاهی شب،باورم نسوخت
ازخاطرم گذشت دمی دشت کربلا
طفلی کتک نخورد،گل پرپرم نسوخت
باناله های العطش کودکان من
افسرده وخجل نشد،آب آورم نسوخت
اندرمیان هلهله ها روی دست من
شش ماهه ای نماندودوچشم ترم نسوخت
مثل خیام جد ّغریبم به کربـــلا
جانم مگوزغصه ی اهل حرم نسوخت
نه،همسرم اسیرطناب جفا نشد
ازضرب تازیانه تن دخترم نسوخت
بالانشین نیزه نگردید این سرم
درزیرسُمّ اسب،تن و پیکــــرم نسوخت
مهمان قتلگاه نشد جان خسته ام
کنج تنورخانه ی کافر،سرم نسوخت
پیشانیَم شکسته نشدازجفای سنگ
این صحنه راندیدودل خواهرم نسوخت
"ناعم"مگوکه وقت نوشتن زداغ من
گریان نشدقلم،و نگو دفترم نسوخت

  • چهارشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 17:36
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

سبک نوحه، واحد شهادت امام جعفر صادق(ع) -(کنار سجاده دوباره...) * مجتبی سلیمی

1842
1

سبک نوحه، واحد شهادت امام جعفر صادق(ع) -(کنار سجاده دوباره...) کنار سجاده دوباره
چشاش مثل ابر بهاره

یه بغضی رو لبها .. بیاد قدیما
کشد آه و از دل شراره

غم دستای بسته ی حیدرو
غم زخم سینه با میخ درو
غم ناله های توی بسترو

غم مادر هیجده ساله
یه عمری به آه و به ناله
ازاین روزگار خسته حاله

(امون از غریبی و از غصه هات3)(2)

رسیدن بالای سرتو
سوزوندن تا بال و پرت رو

گذاشتن رو سینه به بغض و با کینه
دوباره داغ مادرت رو

یه پیرمرد تنها با چشمای تر
نه عبا به تن نه عمامه به سر
اشک چشما میریزه از پشت در

تو کوچه با دستای بسته
نفسهاش بریده و خسته
دلش از زمونه شکسته

(امون از غریبی و از غصه هات3)(2)

امون از سنگ مزارش
کسی نیس این شبها کنارش

بمیرم از این غم.. چقد سوت و کوره
بقیع هست و گرد و غبارش

میسازیم ضریحی واسه ی شما
یه صحن و سرایی مث کربلا
شاید باز بسازیم یه ایوون طلا

بزرگراه مشهد مدینه
غمی نیست دیگه توی سینه
ته ارزوهام همینه

(امون از غریبی و از غصه هات3)(2)

  • شنبه
  • 8
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:12
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک زمینه، شور شهادت امام صادق(ع) -(غریب امام صادق...) * امیرحسین سلطانی

742

سبک زمینه، شور شهادت امام صادق(ع) -(غریب امام صادق...) بند اول

آه و واویلا (غریب امام صادق وای)۳

میکِشه،زبونه،دوباره آتیش از یه خونه
میزنن،بی هوا،یه پیرمرد و تازیونه
دستاشو،بستن و،میبرنش به پشت مرکب
ندارن،حرمته،سرور دین رئیس مذهب

پای برهنه بی عمامه
آقا رو بردن از تو خونه
از غم غربت آقامون
تیره دل هفت آسمونه

آه و واویلا (غریب امام صادق وای)۳

بند دوم

تا زمین،میخوره،میکِشه آه و میگه مادر
میبینه،تا مرکب،میکنه یاد جد اطهر
میفته،به یاد،محشر کربلا یه لحظه
زدن به،مرکبا،یه عده وحشی نعل تازه

گریه امونش رو بریده
تو این هیاهو روضه خونه
میگه حسین و اشک میریزه
شبیه عمه قد کمونه

آه و واویلا (غریب امام صادق وای)۳

بند سوم

میکِشه،خنجر و،سه بار تا بی حیای نامرد
تو قلبِ،آقامون،زنده میشه بازم غم و درد
میفته،به یاد،جد غریبش توی گودال
میخونه،روضه ی،یه خواهر و که میره از حال

تو کاخ منصور دوانیق
ظاهر میشه سه بار پیمبر
یارسول الله کجا بودی
که ببینی حسین و بی سر

آه و واویلا (حسین غریب مادر وای)۳

  • دوشنبه
  • 10
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 22:56
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

سبک شور شهادت امام صادق(ع) -(سلام ای هستیه همه دنیا..) * عباس میرخلف زاده

734

سبک شور شهادت امام صادق(ع) -(سلام ای هستیه همه دنیا..) سلام اي هستيه همه دنيا
سلام اي عشقِ حضرت زهرا
ضريحت تو قلب تموم ماس
كي ميگه كه بي حرمي آقا

بذار تا عمر دارم زير پرچم باشم
بذار باشم حتي اگرم كم باشم
آخه اينقدْ جذبه ي نگاهت بالاس
بهشتي ميشم حتي جهنم باشم

ميرسي به دادِ
اين نوكرِ عاشق
با تو دلم قُرصِه
يا مولانا صادق

يا مولانا صادق سلام الله عليه

همين قال الصادقه كه آقا
اجازه ميده كربلايي شم
خدا ميدونه آخرش مثلِ
علي گندابي ها عوض ميشم

ادب تو روضه ي حرّ تو معنا ميشه
گدا توو قلبِ مهربون تو جا ميشه
با اين روايت تباكي آقا هر كس
ديگه مَحرَم سِرّ بي بي زهرا ميشه

تو دريايي آقا
من عبدِ نا لايق
با تو دلم قُرصِه
يا مولانا صادق

يا مولانا صادق سلام الله عليه

بزودي مثلِ گنبده سقا
ميسازيم چهار تا گنبد زيبا
تو صحن زيباي بقيع آخر
به كوريه چشم سعودي ها

همين زودي ها اسم آقامون حيدر
ميره روى گنبد طلاي مادر
مياد اون روزي كه شيعه ها ميبينن
يه آستانِ قُدس حَسنيّه آخر

اين ذكر هر شيعه اس
تو دنيا سر تا سر
واسه فرج ميگن
لبيك يا حيدر

لبيك يا حيدر (سلام الله عليه)

  • دوشنبه
  • 10
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 23:03
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک زمینه، شور شهادت امام صادق(ع) -(آه دوباره یه کوچه یه آقا...) * عماد بهرامی

791

سبک زمینه، شور شهادت امام صادق(ع) -(آه دوباره یه کوچه یه آقا...) آه~ دوباره یه کوچه یه آقا
مثل حیدر ع غریبه خدایا
آه~ دوباره یه قلب شکسته
باز~ طناب و دوتا دست بسته

بازم صحبت از یک دره
از یک آقای مضطره
انگار فاطمیه(س) شده
روضه روضهء مادره

آقاجان امام صادق(ع)

از~ چشای دلم خون میباره
حتی عمامه بر سر نداره
پا~ برهنه کجا میبریدش
احترامی به موی سپیدش

این نانجیبا کافرن
خصم آل پیغمبرن
با چه حال و وضعیتی
دارن آقا رو میبرن

آقاجان امام صادق(ع)

گریه و اشک و زاری و هق هق
غرق ماتم شده قلب عاشق
این دلم غصه دار بقیعه
با چه بغضی کنار بقیعه

از غصه در تاب و تبم
اومده جونم بر لبم
با مادرش گریه کنِ
روضهء شیخ مذهبم

آقاجان امام صادق(ع)

  • دوشنبه
  • 10
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 23:17
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(بازم پیچیده تو بقیع عطر مادری..) * عباس شعرباف

756

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(بازم پیچیده تو بقیع عطر مادری..) بازم پچیده ، تُو بقیع عِطر مادري
باز شعله ور شد ، تُو سینم غمِ میخ دَري
بازم نصیبم ، شده آقا چشم تري

زیر لب امشب ، نوا دارم
از مدینه ، تو سینه غَم دارم
یادِ تو شد ، براي من زنده
از همین غم ، اشک نَم دارم

نداري زائر تو این شبا
گریه کُنت صاحب الزمان
ایشاالله باشیم و ببینیم
گُنبد و صحنت شده عَیان

مظلوم ، امام صادق
مسموم ، امام صادق

با دست بسته ، روي خاکا کِشوندنت
مثل علي تو رو ، میون کوچه بُردنت
دُنبال مرکب ، به چه جُرمي دَوندنت

وقتي آقا ، از پا اُفتادي
تو به یادِ ، مادر اُفتادي
دسته بسته ، میون کوچه آقا
یاد غمهاي ، حیدر افتادي

تو رو میون کوچه ها زدن
تُو راه تو رو بي هوا زدن
یه عده نامرده بي خدا
با کینه و بي حیا زدن

مظلوم ، امام صادق
مسموم ، امام صادق

اومد بیادت ، غم و داغِ کربوبلا
زینب رو بُردن ، دسته بسته شام بلا
پیش نگاهِ ، دختري سري به نیزه ها

بابا خیلي ، به ما خندیدن
پیش چشم ، عَمّه رقصیدن
نمیدوني که چي اومد به سرم
التماس کردنم رو نشنیدن

دنیا دیگه شد برام عذاب
بُردنمون مجلس شراب
تا سرت افتاد میون بزم
گرفت سرت رو بغل رباب

بابا حسین مظلوم

  • دوشنبه
  • 10
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 23:38
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 سید محمد میرهاشمی

شهادت امام صادق(ع) -(دلم هوای بقیع دارد و غم صادق...) * سید محمد میرهاشمی

1404
3

شهادت امام صادق(ع) -(دلم هوای بقیع دارد و غم صادق...) دلم هواى بقیع دارد و غم صادق
عزا گرفته دل من ز ماتم صادق

دوباره بیرق مشکى به دست دل گیرم
زنم به سینه که آمد محرم صادق

سلام من به بقیع و به تربت صادق
سلام من به مدینه به غربت صادق

سلام من به مدینه به آستان بقیع
سلام من به بقیع و کبوتران بقیع

سلام من به مزار معطّر صادق
که مثل ماه درخشد به آسمان بقیع

سلام من به ششم ماه فاطمىّ بقیع
سلام من به گل یاس هاشمىّ بقیع

ز غربتش چه بگویم که سینه ‏ها خون است
براى صادق زهرا مدینه محزون است

دلم دوباره به یاد رئیس مذهب سوخت
که ذکر غربت لیلى حدیث مجنون است

همانکه غربتش از قبر خاکى ‏اش پیداست
امام صادق شیعه سلاله ی زهراست

ز بسکه کینه و غربت به هم موافق شد
هدف به تیر جسارت امام صادق شد

همان که فاطمه را بین کوچه زد گویا
ز کینه قاتل این پیرمرد عاشق شد

امام پیر و کهنسال شیعه را کشتند
امان که روح سبکبال شیعه را کشتند

براى فاطمه از بى کسى سخن مى ‏گفت
براى مادرش از غربت وطن مى ‏گفت

بخاک حجره‏اش از سوز سینه مى‏ غلطید
پسر به مادر خود از کتک زدن مى ‏گفت

از آن شبى که زد او را ز کینه اِبْن‏ ربیع
دوانده در پی ‏اش اندر مدینه ابن ‏ربیع

فضاى شهر مدینه بیاد او تار است
هنوز سینه آن پیر عشق خونبار است

هنور می کشد او را عدو به دنبالش
هنوز هم ز عدویش دلش به آزار است

هنوز تلخى کامش به حسرت شهدى است
هنوز چشم دلش به رسیدن مهدى است

  • سه شنبه
  • 11
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 09:47
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حمید رمی

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(تو هُرم آتیش نفس ندارم...) * حمید رمی

1112
1

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(تو هُرم آتیش نفس ندارم...) تُو هُرم آتیش نفس ندارم
آروم نمیشه قلب زارم
مرهم به زخم دلم می‌ذارم
نوای مادر مادر دارم

این آتیشی که دوباره برپاست
همون آتیش خونه‌ی مولاست
دوباره داغ پهلوی زهراست

اَنَا بن اَعراقِ الثّری
منم غریب کوچه‌ها
انا بن زهرا
........................................

پای برهنه رو خاک دویدم
جلو چشام حیدر رو دیدم
خدا می‌دونه که چی کشیدم
به مادرم طعنه می‌شنیدم

بجای اینکه عبا بپوشم
بار مصیبت بود روی دوشم
میرم که جام بلا بنوشم

می‌خونم اما بیصدا
میگم میون کوچه‌ها
انا بن زهرا
.......................................

حرمت نذاشتن به سن و ساله‌م
به اشک و آه و سوز و ناله‌م
با اینکه امشب خرابه حالم
روضه‌خونِ داغ گودالم

یه مرد زخمی، یه مرد خسته
از این‌همه غم، دلش شکسته
قاتل به روی سینه‌ش نشسته

سرش که شد از تن جدا
میره به روی نیزه‌ها
آه و واویلا

  • چهارشنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 11:19
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امام جعفر صادق ع -(مثلِ مادر وسطِ شعله ی در می سوزم) * هستی محرابی

698
1

شهادت امام جعفر صادق ع -(مثلِ مادر وسطِ شعله ی در می سوزم) #السلام_علیک_یا_امام_جعفر_صادق_ع

لب فرو بستم و با دیده ی تَر می سوزم
بغض مانده به دل از آهِ جگر می سوزم
روی سجاده چه از درد به خود می پیچم
مثلِ مادر وسطِ شعله ی در می سوزم!

#هستی_محرابی
@Asharemehrabi

  • چهارشنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:32
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

روضه و توسل ویژه شهادت امام صادق(ع)، سید مجید بنی فاطمه -(من بی مایه که باشم...) *

624

روضه و توسل ویژه شهادت امام صادق(ع)، سید مجید بنی فاطمه -(من بی مایه که باشم...) مَنِ بی‌مایه که باشم که خریدارِ تو باشم
حیف باشد که تو یارِ من و من یار تو باشم

تو مگر سایه ی لطفیِ به سَرِ وقتِ من آری
که من آن مایه ندارم که به مِقدارِ تو باشم

*تو به من لیافت دادی، چقدر دلم برا روضه ها تنگ شده، چقدر دلم برا رفیقای روضه تنگ شده، چقدر برا دستِ جمعی حسین حسین گفتن دلم تنگ شده، امشب شبِ شهادتِ آقا امام صادقِ، بگو: یابن الحسن، سرت سلامت، اما یه کاری کن مُحرم راحت بتونیم نوکری کنیم...همه ی مانگرانیِ محرم رو داریم...*

خویشتن بر تو نبندم که من از خود نپسندم
که تو هرگز گُلِ من باشی و من خارِ تو باشم

هرگز اندر همه عالم نشناسم غم و شادی
مگر آن وقت که شادی خور و غمخوارِ تو باشم

گذر از دست رقیبان نتوان کرد به کویَت
مگر آن وقت که در سایه ی زِنهارِ تو باشم

گر خداوندِ تعالی به گناهیت بگیرد
گو بیامرز که من حاملِ اوزارِ تو باشم

مردمان عاشقِ گفتارِ مَنِ ای قبله ی خوبان
چون نباشند که من عاشقِ دیدارِ تو باشم

*حاظرم همه ی زندگیم رو بدم فقط یه بار ببینمت...*

من چه شایسته آنم که تو را خوانم و دانم
مگرم هم که تو ببخشی که سزاوارِ تو باشم

گر چه دانم که به وصلت نرسم باز نگردم
تا در این راه بمیرم که طلبکارِ تو باشم

نه در این عالمِ دنیا که در آن عالمِ عُقبی
همچنان بر سر آنم که وفادارِ تو باشم

  • پنج شنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 16:55
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه و توسل ویژه شهادت امام جعفرصادق(ع)، سیدمجید بنی فاطمه -(حرمت نگه دار دستایی که بستی..) *

549

روضه و توسل ویژه شهادت امام جعفرصادق(ع)، سیدمجید بنی فاطمه -(حرمت نگه دار دستایی که بستی..) حُرمَت نگه دار دستایی که بستی
جرمی به جز آزادگی نداشته

این یادگارِ حضرتِ رسولِ
حُرمَت نگه دار پا به سن گذاشته

حُرمَت نگهدار پیکرش نحیفِ
مهلت بده تا برداره عَصاشُ

اینقدر غریبِ هیچ کی نیست بیاره
عمامه شو، نَعلِینِ شو، عباشُ

حُرمَت نگه دار خونه شو نسوزون
حُرمَت نگه دار بچه هاش تو خونه ان

اینطور اگر حمله کنید به این باغ
گُل ها به زیرِ دست و پا می مونن

حُرمَت نگه دار لرزشِ قنوتُ
مویِ سپیدش و مگه ندیدی

واسه نماز حُرمَت نگه نداشتی
سجاده رو از زیر پاش کشیدی

دلا بسوزه آخه حُرمَتش رو
تو ازدحامِ سایه ها شکسته

قرآن ورق ورق شده تو کوچه
قلبِ تموم آینه ها شکسته

*ریختن تو خونه اش، از بالای دیوار ریختن تو خونه ی حضرت، دَرِ خونه اش رو آتش زدن، اجازه ندادن عمامه سر کنه، اونایی که تو روضه ها بزرگ شدن می دونن اوجِ روضه اینکه یه بزرگ رو بی عمامه بیرون بیارن...اجازه ندادن یه عبا رویِ شون اش بندازه، پا برهنه و دست بسته بیرونش آوُردن...الهی برا اون آقایی بمیرم که سَرِ برهنه و دست بسته بیرونش آوردن، فقط یه حامی داشت تویِ مدینه...*

دامنُ حیدر و گرفت و دشمن
با تازیانه دستش و جدا کرد

دیگه نتونست از زمین بلند شه
به خون نشست و فضه رو صدا کرد

مدینه و قصه ی هَتکِ حُرمَت
که در میاره سیلِ گریه ها رو

اما دلا بسوزه که شکستن
تو کربلا حرمت خیمه ها رو

رسید قاتلش ولی نمی دید
که از عطش جونش به لب رسیده

حُرمَت نگه نداشت بین گودال
حُرمَتِ پیکر و سَرِ بُریده

حُرمَت نگه نداشتن و ندیدن
رقیه تو خرابه چی کشیده

یکی بگه یه دختر سه ساله
مگه چی دیده که قدش خمیده

  • پنج شنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:01
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شهادت امام صادق(ع) -(این بار اول نیست آتش زد حرم را...) * محمود ژولیده

1446

شهادت امام صادق(ع) -(این بار اول نیست آتش زد حرم را...) این بارِ اول نیست آتش زد حرم را
سوزاند دشمن باز بیتی محترم را

آتش زدن از خانۀ مادر شروع شد
فرعونِ امت سوخت اول آن حرم را

این آتشِ کینه سپس تا کربلا رفت
بر جانِ زینب ریخت دشمن، درد و غم را

یک روز دشمن، یاس را در شعله سوزاند
یک روز گلهای شده از ساقه خم را

حالا شرر بر خانۀ صادق رسیده
در شعله ها میدید او سر تا قدم را

در بِینِ آتش گفت: من پورِ خلیلم
بَرداً سلاما بینم این رنج و اَلَم را

میسوخت در، میسوخت دل، میگفت هیهات
میسوزم اما بر نمیتابم ستم را

مثل علی در ریسمان، یارِ خدا بود
یعنی نگه میداشت در عالَم علَم را

شیخ الائمه، بی عمامه، پا برهنه
دشمن سواره، میکشید آن قدِّ خم را

میگفت گاهی: پیر مَردم، بی گناهم
حتی نمیگیرند اینسان متّهم را

ای بی حیا! هر چه بمن گفتی گذشتم
اما میاور هیچ اسم مادرم را

من را بزن، من را بِبَر، اما جسارت…
هرگز تحمل نیست آل اطهرم را

با چشمِ گریان کرد یادِ عمه هایش
تا آسمان میبُرد آهِ دم به دم را

در شعله، اهلِ بیتِ خود را دیده اما
هرگز ندیده غارتِ اهل حرم را

شمشیر را بالا سرِ خود دیده اما
هرگز ندیده بر دهان تیغِ ستم را

هرگز نرفته رأس او بالای نیزه
هرگز ندیده زیرِ سُم، سر تا قدم را

با جسم مسموم از جفا، گفتا حسینا
ایکاش چون تو میبریدند این سرم را

میگفت گاهی زیر لب؛ روزی خداوند…
با منتقِم یاری نماید منتقَم را

  • شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:30
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شهادت امام صادق(ع) -(دوباره پای برهنه شبانه آوردت...) * حسن لطفی

768

شهادت امام صادق(ع) -(دوباره پای برهنه شبانه آوردت...) دوباره پای برهنه شبانه آوردت
شبانه باز که از کُنجِ خانه آوردت

کسی نگفت که از راه دور آمده است
کسی نگفت به منصور، نور آمده است

عبا نداری و عمامه و ردایت کو؟
چقدر خون شده پایت بگو عصایت کو؟

بمیرم آمدی و ردِ پایِ تو پیداست
چقدر زخم روی دست‌های تو پیداست

حرم تو هستی او پشت بر حرم داده
تو ایستاده‌ای و نانجیب لم داده

به گرد خویش غلام و کنیز دارد باز
به زیر بالش خود تیغ تیز دارد باز

نگاه تو پُرِ صبر است و سینه‌ات آرام
نگاه او پُرِ خشم و دلش پُر از دشنام

سه بار خواست بسوزی به ناروا که نشد
سه بار خواست بگوید به ناسزا که نشد

سه بار سمت تو آمد ولی برِ تو نشست
سه بار تیغ کشید و قلاف کرد و نشست

سه بار خواست بتازد ولی سلامت کرد
بجای دشنه و دُشنام احترامت کرد

هزار شُکر شکست از نهیبِ پیغمبر
بجای خویش نشست از نهیبِ پیغمبر

هزار شُکر جسارت نشد به پیر حرم
هزار شُکر که رفتی حرم امیرِ حرم

تو کوه بودی و او در مقابلِ تو شکست
اگرچه پیش تو خم شد ولی دل تو شکست

شکست تا دل تو گفت: یا رسول الله
به گریه مقبل تو گفت با رسول الله_

بلند مرتبه شاهی زِ صدر زین اُفتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین اُفتاد

تمام پیکر‌ش از تیغ غرق خون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید

مزاحم نفسش نیزه با عصا شده بود
هزار تیغ شکسته به زور جا شده بود

لبش پُر از ترک و آب را بردند
به روی ناقه‌ی عریان رُباب را بردند...

  • سه شنبه
  • 18
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 20:13
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 جابر عابدی

مرثیه شهادت امام صادق علیه السلام -(شب بود و دست جان ما را بسته بودند) * جابر عابدی

1783
1

مرثیه شهادت امام صادق علیه السلام -(شب بود و دست جان ما را بسته بودند) شب بود و دست جان ما را بسته بودند
انگار دست مرتضی را بسته بودند
از پای سجاده غریبانه کشیدند
با ناسزا باب دعا را بسته بودند
آتش به درب خانه اش انداخت دشمن
با شعله ها بیت الولا را بسته بودند
اهل و عیالش در میان خانه لرزان
راه فرار بچه ها را بسته بودند
تکرار می شد باز نیرنگ سقیفه
این بار هم شیر خدا را بسته بودند
پای برهنه، بی عبا و بی عمامه
پیر مراد اولیا را بسته بودند
شیخ الائمه پشت مرکب می دوید و
بر پای او دام بلا را بسته بودند
بالا نمی آمد نفس های امامم
راه نفس بر مقتدا را بسته بودند
تاریک بود و ناجوانمردانه این قوم
نور خدا، شمس الضحی را بسته بودند
با هر زمین خوردن به یاد عمه اش سوخت
از بس که محکم ساق پا را بسته بودند
در این مسافت تشنگی بر جانش افتاد
انگار آب کربلا را بسته بودند
با هر نگاهش روضه ی گودال می خواند
آنجا که با نی زخم ها را بسته بودند
......
زینب سرش را زد به محمل دید وقتی
بر نیزه سرهای جدا را بسته بودند...

نوکر نوکرای ارباب

  • دوشنبه
  • 2
  • خرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 03:14
  • نوشته شده توسط
  • قاصد
ادامه مطلب

در خلوتش با حال مضطر روضه میخواند * مرضیه عاطفی

1740

در خلوتش با حال مضطر روضه میخواند در خلوتش با حال مضطر روضه میخواند
بعد از حدیث و درس و منبر روضه میخواند

تا خانه اش را در هجومی شعله ها دید
میسوخت و از داغ مادر روضه میخواند

از چشم های سنگ میشد اشک جاری
وقتی که از «مسمار» و «بستر» روضه میخواند

بستند دستش را و در ذهنش برای
لرزیدنِ دستانِ حیدر روضه میخواند

بی شک رئیس مذهب شیعه همه عمر
از ظلم ِ بر سردارِ خیبر روضه میخواند

تلفیق مسجد بود و هیئت، هر نمازش
اول اذان میگفت، آخر روضه میخواند

شیخ الائمه پیرِ داغِ کربلا بود
از پیکرِ مجروحِ بی «سر» روضه میخواند

با یادِ جدّش از عطش لبریز میشد
میخورد اغلب آب کمتر...روضه میخواند

با گریه بر پهنای صورت اشک میریخت
وقتی که از «خلخال» و «معجر» روضه میخواند!

  • پنج شنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 16:02
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت امام صادق(ع)با سبک و ملودی جدید * مرتضی محمودپور

2031
3

نوحه سینه زنی شهادت امام صادق(ع)با سبک و ملودی جدید ◾نوحه‌ی سینه‌زنی
◾شهادت امام صادق(ع)
(سبک جدید)

◾بنداول
از آسمون امشب داره غصه میباره
مدینه قبر تو دگر زائر نداره
غربت تو مثل علی گشته زبانزد
تو مدینه ای صادق آل محمد
شبونه دستات و بستن
قلب خدائیت و شکستن
آتش زدن خونه‌ت و آقا
شبانه چون خونه‌ی زهرا(۲)
واویلتا آه و واویلا(۳)

◾بنددوم
داغ غمت آتش زده به تار و پودم
همش میگم کاشکی که من مدینه بودم
اونجا برات روضه به پا میکردم آقا
لباس سیاه ببین برات به تن نمودم
آتیش گرفته قلب زارم
پناهی غیر تو ندارم
اگه بیام یه روز مدینه
سر روی قبرت میگذارم
واویلتا آه واویلا(۳)

◾بندسوم
صادق آل فاطمه عزیز زهرا
اسیر غصه و غمی یکه و تنها
شنیده‌ام توی کوچه با دست بسته
کشوندنت پای پیاده همچو مولا
امام و شاه عالمینی
آقا چرا به و شور وشینی
ناله زدی با دست بسته
یاد سه ساله‌ی حسینی
واویلتا آه واویلا(۳)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • پنج شنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 17:41
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مرثیه امام صادق (ع) -(پیرمرداین قبیله حال و روزش زار بود) * محسن راحت حق

717

مرثیه امام صادق (ع) -(پیرمرداین قبیله حال و روزش زار بود) پیرمرداین قبیله حال و روزش زار بود
آسمان روے سرش انگار که آوار بود

دست هایش بسته شد مانند جَدِّ اطهرش
قسمتش رفتن میان کوچه و بازار بود

نیمه شب بود و کسے این صحنه ها را هم‌ ندید
با وجود این دلش بشکسته از اغیار بود

دشمنش بر مرکب و آقا پیاده مے دوید
در نفس هایش نشانِ یڪ در و دیوار بود

باز هم بے حرمتے شد..بر عزیز فاطمه
صادق آل محمد سینه اش پر بار بود

ناسزاها گفته شد در قصر بر این دلربا
زاده ے ختم رسل از گفته ها بیزار شد

این‌مصیبت حال ما را هم دگرگون کرده است
پیرمرد این قبیله حال و روزش زار بود ..

  • دوشنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 16:31
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه وزمزمه شهادت امام صادق (ع) _غصه تمام عالم گرفته * اسماعیل تقوایی

703

نوحه وزمزمه شهادت امام صادق (ع) _غصه تمام عالم گرفته نوحه وزمزمه شهادت امام صادق(ع)
غصه تمام، عالم گرفته
از شیعیان دل ها غم گرفته

امشب زدنیا می رود شیخ امامان
گردد به زهرا مادرش امشب مهمان2
واویلتا، واویلتا، ای وا مصیبت3
_______________________________________
از زهر کینه، دل پر شرارست
از بهر رفتن، او بیقرارست

در خانه اش مانند حیدر آتش افتاد
با یاد زهرا مادرش جعفر(ع) جان داد2
واویلتا.....
________________________________________
چون جدش حیدر، او را کشاندند
اسب شقاوت، در کوچه راندند

نامردمان او پیر دیر عارفان است
فرزند پیغمبر،امام این زمان است2
واویلتا...
______________________________________
مرغ دل شیعه بی شکیب است
اندر هوای، قبری غریب است

آنجا بیاید بانویی زار و حزینه
غوغا شود با ناله هایش در مدینه2
واویلتا....

شعز:اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 24
  • اردیبهشت
  • 1402
  • ساعت
  • 21:04
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

زمینه شهادت امام صادق(ع) -(بی عصا و بی عبا - می کشن توو کوچه ها ) * حسین فتحی

130

زمینه شهادت امام صادق(ع) -(بی عصا و بی عبا - می کشن توو کوچه ها ) بی عصا و بی عبا - می کشن توو کوچه ها
میگه زیر لب فقط - یا علی یا مرتضی
پا برهنه میبرن - از توو خونه میبرن
شیخ معصومین و با - تازیونه میبرن
دستْ بسته و پشت مرکبه / یاد کربلا یاد زینبه ۲
صادق آل عبا ۴

هیزم و آتیش و دود - میزد و رحمی نبود
ناله میزد یاد اون - دختر صورت کبود
دختری که بیگناه - مونده تنها؛ بی پناه
توو بیابون میزدش - زجر پست و روسیاه
روی صورتش / مونده جای دس(ت)
جوری زد پلید / افتاد از نفس ۲
صادق آل عبا ۴

نور چشم مصطفی - شافع روز جزا
مثل تو هیچکی نبود - روضه دار کربلا
گفته بودی روضه خون! - باز برام روضه بخون
از گلوی اصغر و - روضه ی داغ جوون
این که کشتنش / شاه عالمه
واسه پیکرش / صد کفن کمه ۲
یا ابن زهرا یا حسین ۴

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:22
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد