شهادت امام موسی بن جعفر الکاظم

مرتب سازی براساس
 محمود ژولیده

متن شعر روضه حضرت موسی بن جعفر ع -(آنسان که خیرها همه آثار کوثرند) * محمود ژولیده

892

متن شعر روضه حضرت موسی بن جعفر ع -(آنسان که خیرها همه آثار کوثرند) آنسان که خیرها همه آثار کوثرند
درد و بلا ، مصائب آل پیمبرند

گلواژه های گریه که یک جا شوند جمع
جوشن نوشته: روضه ی موسی بن جعفرند

زنجیر، زجر، زهر، سیه چال، ناسزا
گویا همه روایتِ گودالِ دیگرند

شیبُ الخضیب را به تهِ چاه دیده ای؟
خدُّالتَّریب ها چه بجا سجده میبرند

مقتل نوشته: ساق برایش نمانده بود
رَزّازها هَماره یهودِ ستمگرند

ریشه دوانده همچو درختی به قعرِ خاک
این عضوهاست، وارثِ زهرای اطهرند

آهن کجا و گردنِ مجروح و پای زخم
این دستهای خسته همان دستِ حیدرند

با اینکه زیر سُمِّ ستوران نرفته اند
این دنده ها شکسته تر از نعش اکبرند

سیلی به استخوانِ شکسته نمیزنند
اما چه باک؟ وارث غمهای مادرند

سبط

  • دوشنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 21:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسن لطفی

متن شعر شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام -(دریا شکست کوه شکست آسمان شکست) * حسن لطفی

1286

متن شعر شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام -(دریا شکست کوه شکست آسمان شکست) دریا شکست کوه شکست آسمان شکست
ای وایِ من که حرمت این آستان شکست

ای وایِ من که ساقه‌ی پایی نحیف و سرخ
از ضربه‌های چکمه‌ی یک پاسبان شکست

در زیرِ این عبا به گمانش کسی نبود
سَندی که پا گذاشت شنید استخوان شکست

از بس که تنگ بود و نمور و سیاه و سرد
از بس به سنگ خورد سری ناتوان شکست

باب‌الحوائجِ همه بود و کسی نداشت
روزی دِهِ همه بی آب و نان شکست

امسال هم گذشت ولی روز را ندید
دور از بهار قامتِ این باغبان شکست

امسال هم گذشت و رضا را ندید آه
بِینِ سیاه‌چال دلش ناگهان شکست

معصومه را نشد که عروسش کند - گریست
امشب که بغضِ دخترِ او بی امان شکست

از زهر تشنه بود و همین بابِ روضه شد
با داغهای کرببلا با

  • پنج شنبه
  • 29
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 22:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمد حسین رحیمیان

متن شعر شهادت موسی بن جعفر علیه السلام -(آمد به لبش جان و شبش را سحری نیست) * محمد حسین رحیمیان

842

متن شعر شهادت موسی بن جعفر علیه السلام -(آمد به لبش جان و شبش را سحری نیست) آمد به لبش جان و شبش را سحری نیست
جز مرگ به لب هاش دعای دگری نیست

بر دوست و دشمن همه آن خیر رسانده
شایسته ی این مرد خدا خونجگری نیست

سخت است عذابت بدهد بی سر و پایی
که در دلش از رحم و مروت اثری نیست

شلاق کُنَد گریه بر آن تن که به غیر از
زخم و غل زنجیر برایش سپری نیست

موسای مسیحا نفس و بد دهنان آه
جانکاه تر از این به خدا دردسری نیست

این عین شکنجه است قفس را بگشایند
وقتی که نه پا ،نه پر و بال سفری نیست

این کعبه که محتاج طوافش خود کعبه است
شایسته ی تشییع تنش تخته دری نیست

مانده بدنش بر پل بغداد نه گودال
از غارت و از سم ستوران خبری نیست

تن گم شده در سلسله نه نیزه شکسته
تن روی زمین و به سر

  • پنج شنبه
  • 29
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 22:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( ای جلوه ی نور خدا موسی بن جعفر) * ناصر شهریاری

767

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( ای جلوه ی نور خدا موسی بن جعفر) ای جلوه ی نور خدا موسی بن جعفر
هم‌ مصطفا هم مرتضا موسی بن جعفر

کعبه همیشه گرد او گرم طواف است
مروه ، منا ، سعی و صفا موسی بن جعفر

هفتم‌ امام آفرینش تا قیامت
ای قبله ی اهل ولا موسی بن جعفر

هم باب حاجات است و هم باب المراد است
هم درد عالم را دوا موسی بن جعفر

گر چه غریب افتاد بین آشنایان
شد با غریبان آشنا موسی بن جعفر

با یاد معصومه دلش غرق شراره
دلتنگ لبخند رضا موسی بن جعفر

زندان به زندان ذکر لبهایش دعا بود
مرد خدا مرد دعا موسی بن جعفر

عمری شبش در کنج زندان بی سحر بود
افتاده در دام بلا موسی بن جعفر

بین غل و زنجیر ساق او شکسته
از ظلم آن بیگانه ها موسی بن جعفر

در کنج زندان ذکر لبهایش حسین

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 06:25
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح شهادت امام موسی کاظم(ع) -( بر در این خانه می آیم که این در بسته نیست) * سید حسن رستگار

686
-1

مدح شهادت امام موسی کاظم(ع) -( بر در این خانه می آیم که این در بسته نیست) بر در این خانه می آیم که این در بسته نیست
هر دری هم بسته باشد این در آخر بسته نیست

خانه ی موسای ی کاظم قبله ی حاجات ماست
چشمهایش بر گدای زار و مضطر بسته نیست

دست را وا کن بگیر از دستهایش کیسه را
چشم را وا کن ببینی غیر زر در بسته نیست

او کریم است و کریمان ریزه خوار خوان او
تا ابد این سفره ی دردانه پرور بسته نیست

کاظمین و مشهد و شیراز و قم در چار سمت
مرز ها در کشور موسی ابن جعفر بسته نیست

گندمی از گوشه ی صحنش برایم کافی است
در حریم قدسی اش بال کبوتر بسته نیست

از غل و زنجیر حرفی هم نباشد باز هم
روضه های رنج هایش آنچنان سربسته نیست

روضه تکرار گریزِ سوزناک کوچه است
دست موسی بسته یعنی دست حید

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 06:37
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( در رثایت می‌چکد از دیده جای اشک خون) * عادل حسین قربان

490

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( در رثایت می‌چکد از دیده جای اشک خون) در رثایت می‌چکد از دیده جای اشک خون
این همه بی‌حرمتی چشمی ندیده تاکنون

السلام ای نور حق؛ ای آفتاب کاظمین!
السلام ای حجتِ آزرده "فی قعرالسجون

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 06:46
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( ﺩﺭ ﺩﻝ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻨﻢ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

691

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( ﺩﺭ ﺩﻝ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻨﻢ) ﺩﺭ ﺩﻝ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻨﻢ
ﻟﺤﻈﻪ ﻟﺤﻈﻪ، ﻗﻄﺮﻩ ﻗﻄﺮﻩ، ﺁﺏ ﮔﺮﺩﯾﺪﻩ ﺗﻨﻢ

ﺑﺲ ﮐﻪ ﻻ‌ﻏﺮ ﮔﺸﺘﻪ‌ﺍﻡ ﭼﻮﻥ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺍﺭﻡ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ
ﺧﺼﻢ ﭘﻨﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﻢ

ﺩﺭ ﺳﯿﻪ‌ﭼﺎﻝ ﺑﻼ‌ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻠﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ‌ﺍﻡ
ﺍﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯ، ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺵ، ﺍﯾﻦ ﺍﺷﮓ ﺩﺍﻣﻦ ﺩﺍﻣﻨﻢ

ﻫﺮ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻼ‌ﻗﺎﺗﺶ ﺭﻭﻧﺪ
ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﻤﻨﻮﻉ‌ﺍﻟﻤﻼ‌ﻗﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ، ﻣﻨﻢ

ﻗﺎﺗﻞ ﺩﻝ‌ﺳﻨﮓ ﻣﯽ‌ﺧﻨﺪﺩ ﺑﻪ ﺍﺷﮓ ﺩﯾﺪﻩ‌ﺍﻡ
ﺣﻠﻘﻪ‌ﯼ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﻣﯽ‌ﮔﺮﯾﺪ ﺑﻪ ﺯﺧﻢ ﮔﺮﺩﻧﻢ

ﺑﺲ ﮐﻪ ﺟﺴﻤﻢ ﺁﺏ ﮔﺸﺘﻪ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊ ﺳﻮﺧﺘﻪ
ﻣﺤﻮ ﮔﺸﺘﻪ ﺟﺎﯼ ﻧﻘﺶ ﺗﺎﺯﯾﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﺗﻨﻢ

ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻭﻗﺖ ﺍﻓﻄﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﯾﯽ ﻗﺎﺗﻠﻢ
ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎ ﺧﺮﻣﺎﯼ ﺯﻫﺮ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻗﺼﺪ ﮐُﺸﺘﻨﻢ

ﮔﺎﻩ ﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﺳﺎﻕ ﭘﺎﯼ ﻣﻦ ﺧﻮﻥ ﻣﯽ‌ﭼﮑﺪ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﭘﺎ ﺳﺎﯾﯿﺪﻩ ﮔﺸﺘﻪ ﺑﯿﻦ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺁﻫﻨﻢ

ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ! ﺍﺯ ﮔﺮﯾﻪ‌ﯼ

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 06:55
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
حاج علی انسانی

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( ندارد هیچ‌کس در این دل زندان نشان از من) *حاج علی انسانی

953

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( ندارد هیچ‌کس در این دل زندان نشان از من) ندارد هیچ‌کس در این دل زندان نشان از من
نه من دارم خبر از خانه‌ام، نی خانمان از من

نسیمی گر گذر می‌کرد، دل چون غنچه وا می‌شد
ولی آن هم گریزان است،چون تاب و توان از من

تن من با دل زندان و زندانبان شده هم‌رنگ
پذیرائی کند با تازیانه میزبان از من

به حال من دل آن آهن زنجیر می‌سوزد
نمی‌خواهد که گردد دور، زنجیر گران از من

سرم را جز سر زانو کسی در بر نمی‌گیرد
صبا لطفی! خبر بر غمگسارانم رسان از من

در زندان به رویم بازخواهد شد ولی روزی
که نَبوَد هیچ باقی غیر مشتی استخوان از من

بر سیل ستم استاده و نستوه چون کوهم
نمی‌یابند عجز و لابه، هرگز دشمنان از من

الهی من هم از تو همچو زهرا مرگ می‌خواهم
به لب

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 16:06
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( صاحب فضل چراکنج قفس محبوسی) * محسن پالیزدار

671

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( صاحب فضل چراکنج قفس محبوسی) صاحب فضل چراکنج قفس محبوسی
درسیه چالی وبا سلسله ها مأنوسی

این سیه چال همان آرزوی قلبی توست
حال مشغول دم یارب ویاقدوسی

گشت تسبیح تو صددانه زنجیر بلا
تو به هرحال که باشی پدرققنوسی

دست وپایت شده سرد،آب شده ارکانت
پای تا سر تو سبکتر ز پر طاووسی

گاه درآرزوی دیدن معصومه ای و
گاه در فکر غریبی رضا درطوسی

باسرانگشت روی خاک رضا رابنویس
تاکه روشن شود از نام پسر فانوسی

نه مشخص شده روزت نه مشخص شامت
نه اذانی نه نوایی نه دم ناقوسی

آه از سندی شاهک که دلت را آزرد
تو زلالی واسیر پسر منحوسی

تشنه لب بودی ودشمن به عزایت خندید
او نفهمید که تو زاده اقیانوسی

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 16:11
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( یک شب آمد، زد لگد بر در، فقط گفتم حسن) *

448

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( یک شب آمد، زد لگد بر در، فقط گفتم حسن) یک شب آمد، زد لگد بر در، فقط گفتم حسن
تازیانه رفت بالاتر، فقط گفتم حسن
آن یهودی ناسزا می گفت امّا آن میان
تا که آمد اسمی از مادر ، فقط گفتم حسن

بی حیا، یک بار روی سینه ی من پا گذاشت
ضربه ای هم زد به روی سر، فقط گفتم حسین
روی سینه می نشست و گردنم را می فشرد
مثل بسمل می شدم پرپر، فقط گفتم حسین
تازیانه دور انگشتان من پیچید و بعد
ناگهان افتاد انگشتر، فقط گفتم حسین

از حرم تا قتلگه، پای برهنه می دوید
عمه ام با حال مضطر، داد می زد" مادرم"
تا بیاید؛ شمر ملعون کار خود را کرده بود
پای آن ببریده حنجر داد میزد" مادرم

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 16:12
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

رباعی توسل به حضرت موسی بن جعفر(ع ) * مرتضی محمودپور

865
1

رباعی توسل به حضرت موسی بن جعفر(ع ) ◾توسل به
◾حضرت موسی بن جعفر

باب الحوائجم به همه دردها دوام
من استجابت همه ی ذکرهُ شفام
باهرنفس به کنج قفس جان سپرده ام
من داغدار و گریه کن غربت رضام

  • دوشنبه
  • 11
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 22:24
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 رسول میثمی

دودمه ویژه شهادت امام کاظم(ع) -(ما سائل باب المراد توایم..) * رسول میثمی

2466
2

دودمه ویژه شهادت امام کاظم(ع) -(ما سائل باب المراد توایم..) ما جان به کف در راه عشق توایم
ماسائل باب المراد توایم
تو شاه وفایی / تو بحر عطایی
باب الحوائج در دو دنیا
نور دل و فرزند زهرا

(یا سیدی موسی ابن جعفر ) ۲

موسی ابن جعفر شد شهید کینه
زهرا زند در ماتمش به سینه
تمام پیکرش / شبیه مادرش
سیلی زدست کینه خورده
از زهر دشمن جان سپرده

(یا سیدی موسی ابن جعفر ) ۲

در آن دم آخر به چشم گریان
گوید کجایی دلبرم رضاجان
بیا نور دیده / به آخر رسیده
عمر من ای آرام جانم
ای راحت روح و روانم

( یا سیدی مولا رضا جان )

یا ثامن الحجج سیه به تن کن
بر قامت بابا خودت کفن کن
فدای غربتت / نثار تربتت
دسته گل اشک محبان
بنما نظر از لطف و احسان

( یا سیدی مولا رضا جان )

  • سه شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 13:26
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سینه زنی ویژه شهادت امام موسی بن جعفر، محمدحسین پویانفر -(گره گشای عالمینی آقا...) *

890
1

سینه زنی ویژه شهادت امام موسی بن جعفر، محمدحسین پویانفر -(گره گشای عالمینی آقا...) گره گشای عالمینی آقا
به فاطمه تو نور عینی آقا
امام آسمون امام دریا
غریب شهر کاظمینی اقا

دارم به سر هوای کاظمین
تنگ دلم برای کاظمین

تو ایوونت دوباره این شبا
میدم سلام اقای کاظمین

?وای ...(غریب اقا)3

مریض دارا گرفتارا بسم الله
تموم حاجت دارا بسم الله

سجیتکم الکرم این آقا
باب الحوائج بیا بسم الله

تا بزم روضه تو پا گرفت
چقدر مریض اومد شفا گرفت

مادر من حاجت سالشو
تو روضه ابالرضا گرفت

?وای ...(غریب اقا)

  • سه شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 13:31
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک زمینه، شورشهادت امام موسی بن الجعفر(ع) -(پر میگیره کبوتر قلبم کاظمین امشب...) * خادم الزینب

479

سبک زمینه، شورشهادت امام موسی بن الجعفر(ع) -(پر میگیره کبوتر قلبم کاظمین امشب...) پر میگیره کبوتر قلبم کاظمین امشب
السلام علیک یا مولا داره روی لب

السلام علیک یا مظلوم
السلام علیک یا مهموم
السلام علیک یا مسموم
السلام علیک یا مسموم

یا اباالحسنه نبض قلبم
رو لبم میشه ذکر دمادم
میگیره دل من عزا بازم
میگیره دل من عزا بازم

باب الحوائجی
دلم به خونه ی کرم گره شده
یه عمره که به این حرم گره شده
گره شده ، گره شده ، گره شده

آقام آقام آقام أباالرضا

2

این نفس که میسوزه رو لبهام ، درد ناگفتست
اون دلی که بتوگره خورده ،هیچ کجا نشکست

السلام علی حرم تو
السلام علی علم تو
السلام علی کرم تو
السلام علی کرم تو

کاش میشد که با پای پیاده
بزنم دل و به دل جاده
پابرهنه بیام به زیارت
بگم دوست دارم صاف و ساده

باب الحوائجی
حریم تو شده دیار عاشقا
کجا دارن بجز حرم کبوترا
کبوترا کبوتر کبوترا

آقام آقام آقام أباالرضا

3

کاظمین چقد این شبا آقا مثل کرببلاست
هرکی اومده سمت حرم با ذکر ثارلاست

السلام علیک یا مولا
یا حسین یا حسین یاثارالله
پرچمای حسین میره بالا
پرچمای حسین میره بالا

روی سر میزنن آسمونا
یابن زهرا آجرک الله
فی مصائب جدک مولا
فی مصائب جدک مولا

باب الحوائجی
تو کاسه های خالی رو پرمیکنی
با یه نگاه بدا رو هم حر میکنی
حر میکنی ، حر میکنی

آقام آقام آقام أباالرضا

#سبک_بدر_فاطمه_نور_کلامی_سیدالشهدا

  • سه شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 14:01
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه امام کاظم(ع)، مناجات با امام زمان(عج) -(آقا بیا که روضۀ موسی بن جعفر است..) *

2953
-1

روضه امام کاظم(ع)، مناجات با امام زمان(عج) -(آقا بیا که روضۀ موسی بن جعفر است..) بسم الله الرحمن الرحيم

اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ...
وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ...

آقا بیا که روضه ی موسی بن جعفر است
چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است

آجرک الله...
یا بن الحسن...

جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه
دل ها به یاد غصۀ او پر ز آذر است

دلها رو روانه کنیم...
کنار حرم با صفاش...

مرثیه خوان حضرت کاظم، خود خداست
بانی روضه، حضرت زهرای اطهر است

امشب آسمان و زمین...
عزادار آقا موسی بن جعفر هست...
امشب همه عالم عزادارند..
بانی تمام روضه ها...
مادرش زهراست...

زندان نگو، که گرم مناجات با خداست
غار حرای حضرت موسی بن جعفر است

قربون غریبیت برم آقا...

از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر
ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است

باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس
لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است

ای من فدای شال عزای شما شوم

آقا جان... یا بن الحسن...
قربون شال عزات برم آقا...

ای من فدای شال عزای شما شوم
آقا بیا که روضۀ موسی بن جعفر است

هر کجا نشستی...
حالا امام زمانت رو دعوت کن...

یا صاحب الزمان..

  • سه شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شور شهادت امام موسی بن جعفر(ع)، مهدی رعنایی -(هرکس که نوکر موسی بن جعفره...) *

3262
12

شور شهادت امام موسی بن جعفر(ع)، مهدی رعنایی -(هرکس که نوکر موسی بن جعفره...) هر کس که نوکره موسی ابن جعفره

مدیون دختره موسی ابن جعفره

اهل هر کشوری ام آی دنیا حیدری ام

شاهم بابای رضاست موسی ابن جعفری ام

کاظمینی ام کربلایی ام

مشهدی ام و سامرایی ام

هم مدینه ای هم که مکی ام

به نجف قسم مرتضایی

مهبط الکرم معدن الوفا

یا ابالحسن یا ابالرضا

****

سر مست از باده موسی ابن جعفریم

یعنی دلداده موسی ابن جعفریم

روایت که رضا فرموده واسه ما

زوار مرقد توست زوار کرب و بلا

عبد صالح و صابر الامین

هفتمین امام چشمه یقین

مداح تو شد رب العالمین

در خط به خط قرآن مبین

واجب السلام واهب العطا

یا ابالحسن یا ابالرضا

****

هر کس در خدمت موسی ابن جعفره

جزئی از امت موسی ابن جعفره

موسی توی حرمت شغلش دربانی توست

قدرت در دست توئه هارون زندانی توست

کظم غیظ تو آیت خداست

صبر و حلم تو ارث مصطفاست

باب رحمت و باب حاجتی

دست تو همون دست مرتضاست

کنیه مثه شاه لافتی

یا ابالحسن یا ابالرضا

  • سه شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 14:38
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شور بسیار زیبای شهادت امام موسی بن جعفر(ع)، کربلایی جواد مقدم -(گنبد زیباتو عشقه..) *

1431

شور بسیار زیبای شهادت امام موسی بن جعفر(ع)، کربلایی جواد مقدم -(گنبد زیباتو عشقه..) گنبد زیباتو عشقه یا موسی بن جعفر

ایوون طلاتو عشقه یا موسی بن جعفر

اَبا الرضایی بیا و آقا سوزی به چشمای ترم بده

اَبا الرضایی آقا فطرس کوی تواَم بال و پرم بده

اَبا الرضایی بیا رزق همه نوکراتونو حرم بده

منم اونی که نوکره

تویی اون که تاج سره

دل همیشه تا حرم میپره

یا باب الحوائج، موسی بن جعفر....

نوکراتو کن دعایی یا موسی بن جعفر

تا که بشیم کربلایی یا موسی بن جعفر

اَبا الرضایی دیگه طاقت دوری کربلارو ندارم

اَبا الرضایی غم شش گوشه رو بخدا توی سینه دارم

اَبا الرضایی تو نذار حرمو ندیده سر به خاک بذارم

حسین شَه کرب و بلا

حسین تویی مروه صفا

حسین تویی دار و ندار خدا

ای درمون دردم...کاش دورت بگردم...

  • چهارشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 13:43
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع)، حاج حسین سیب سرخی -(دوباره رزقمون زیاده..) *

1809

زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع)، حاج حسین سیب سرخی -(دوباره رزقمون زیاده..) دوباره رزقمون زیاده
دیگه از این نمیشه بهتر
خدا گذاشته روزیمون و
تو سفره های موسی بن جعفر (ع)

واااا
خاک حرم تو روی چشمم
به خاطر تو نفس میکشم
آرزومه کاظمینی بشم

واااا
بیمه تو کردم این و بدن و
میگری دست سینه زن و
بده آقا حاجاتای منو

رد غل و زنجیر ها روی بدنت افتاد
منزل دوریه دنیا تو زندونی بغداد

ای وای آه واویلا

با این که تو قبله ی عشقه
تموم اهل آسونی
بگو بهم برای چی آقا
معذب فی قرص جونی

واااا
خون دل از چشات اومده
چی به سر ساق پات اومده
فاطمه برا عزات اومده

وااا
دل تو خون از زمونه شده
روضه ی مادرونه شده
روزیه تو تازیونه شده

اسمت رو رضای تو تا دم میگیره امشب
با گریه معصومه گریه ام میگیره امشب

ای وای آه واویلا

دوباره موقع وداع و
دوباره موسم عزا شد
به سر زنان شدم که امشب
سیاه به تن امام رضا باشد

واااا
آقای ما دیده داغ پدر
کبوتری و بی بال و پر
دارن میارن رو تخته ی در

واااا
دیگه ساعت جدایی شده
دوباره دل عاشورایی شده
گریز ما کربلایی شده

با اینکه برا بابات هفت تا کفن آوردن
اما ز تن جدت اون پیراهنم بردن

ای وای ابی عبدالله (ع)

  • چهارشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 14:07
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سینه زنی زمینه ویژه شهادت امام موسی بن جعفر(ع)، سیدمجید بنی فاطمه -(فلک خون میباره...) *

442
-1

سینه زنی زمینه ویژه شهادت امام موسی بن جعفر(ع)، سیدمجید بنی فاطمه -(فلک خون میباره...) فلک خون می باره، زمان تیره و تاره
سیاه پوشِ تمومِ عالم ، آقامون عزا داره
عجب غربتی ، اِی وای

واوِیلا .. امان از این مصیبت
واوِیلا .. تنها میونِ غربت

اسمِ تو رویِ زبونم
درد و غصه هات به جونم
با امام رضا میخونم ...

«سیدی موسیَ ابنِ جعفر ...»

چه زخمی روی ساقِ ، مصیبت این داغِ
بالا تر از نالۀ آقا صدای شلاقِ
عجب غربتی اِی وای

این شبها .. شکسته شد سکوتش
خَلِّصنی .. دعایِ تو قنوتش

زخمیِ همه وجودش
کل پیکرِ کبودش
حقِ حضرت این نبودش

«سیدی موسیَ ابنِ جعفر ...»

يا باب الحوائج یا موسیَ بْنِ جعفر

  • چهارشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 14:17
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک واحد شهادت امام موسی بن جعفر(ع) -(به درد ما تویی فقط، آقا معالج...) * رسول نصر

472

سبک واحد شهادت امام موسی بن جعفر(ع) -(به درد ما تویی فقط، آقا معالج...) بند اول

به درد ما تویی فقط، اقا معالج۲
دست منو دامان تو باب الحوایج۲

این شبا غرق گریه و به شور وشینم۲
حس میکنم الان توصحن کاظمینم،به شوروشینم...

عزای تو شده عزیز قلب حیدر
به سینه میزنم برات، موسی ابن جعفر
امضا بکن امشب اقا، باسوز وفریاد
یه کربلا، یه مشهد و پنجره فولاد۲

باب الحوایج سیدی، موسی ابن جعفر

بند دوم

دیدن این صحنه چقدر،خدایی سخته۲
تن عزیز فاطمه،به روی تخته۲

سندی شاهک لعین،دستاشو بسته۲
فشار زنجیر ساق پاهاشو شکسته۲

صدامیزد بالب روزه بچه هاشو،
نبود یه کاسه اب که تر کنه لباشو،
کسی اقا رو اینجوری غریب ندیده،
از ضرب تازیانه قامتش خمیده۲

باب الحوائج سیدی موسی ابن جعفر

بند سوم

تو این سیاه چال بلای قوم کافر۲
از زهر کینه من شدم نحیف ولاغر۲

کسی نمیشنوه تو این زندان صدامو۲
غل وزنجیر شکست خدا. دست و پاهامو۲

اسم غل وزنجیر اومد،اشک وشکوفه
بازم یاد اقا اومد بازار کوفه،
دستای زینب بسته بود بین عوامی،
میرقصیدن از روی بام، زنای شامی۲

باب الحوائج سیدی موسی ابن حعفر

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 11:48
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک واحد شهادت موسی بن جعفر(ع) -(چهارده ساله تو زندونه...) * محمدرضا طالبی

471

سبک واحد شهادت موسی بن جعفر(ع) -(چهارده ساله تو زندونه...) چهارده ساله تو زندونه
زیر بار زنجیر

هو المَسجونُ المُعَذَّب فی
ظُلَمِ المَطامیر

چهارده ساله دلش خونه
خسته از زمونه
چهارده ساله همش زیره
ضرب تازیونه
چهارده ساله مثه زهرا
قامتش کمونه

رضا ومعصومه ش پریشونن
که حال بابارو نمیدونن
برازخم دوریه از بابا
زمین وزمونم نمکدونن

امون ای دل آه وواویلا

چهارده ساله که خورشیدو
روشنی نداده
چهارده ساله که زخمایِ
تو دلش زیاده

چهارده ساله تک وتنها
همزبون نداره
چهارده ساله غریبونه
بالباس پاره
چهارده ساله دوتا چشماش
ابرای بهاره

گاهی یاد زهراس توی گریه
گاهی یاد دردای رقیه
لعن الله بنی العباس
لعن الله بنی امیه

امون ای دل آه وواویلا...

حالا موقع رهاییِ
از قفس رسیده
رضا بابارو توی هفت تا
کفن پیچیده

بمیرم واسه غریبیه
پاره پاره پیکر
توکربلا شد کفن واسه ش
تیر وتیغ وخنجر
میزد به سینه میگف زهرا
ای غریب مادر

یه مجروحِ زخمی که بی حاله
آقام تشنه لب بین گوداله
سکینه زیر ضرب کعب نی
صدا میزد بابا رو با ناله

امون ای دل آه وواویلا...

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 11:54
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مرثیه حضرت موسی بن جعفر(ع) -(پیرمردی بین زندان بلا خورده کتک...) * محسن راحت حق

487

مرثیه حضرت موسی بن جعفر(ع) -(پیرمردی بین زندان بلا خورده کتک...) پیرمردی بینِ زندانِ بلا خورده کتک..
گاه از بیگانه..گاه از آشنا خورده کتک

محبس اش تاریک تر از شامِ ظلمانی شده
بینِ تاریکی ز قومِ بی حیا خورده کتک ..

سیلیِ سندی ابن شاهک..صورتش درهم شکست
بارها از این یهودی ..بارها خورده کتک..

آینه دارِ خدا بود و هزاران تکّه شد...
وای این آئینه از سنگِ جفا خورده کتک

مثلِ زهرا مادرش چه لطمه هایی که نخورد
بی برو و برگرد چون خیرالنسا خورده کتک

بسته بر زنجیر شد مانند حیدر در طناب
گوئیا ای عاشقان شیرِ خدا خورده کتک

روضه ی آخر همان روضه ست که خوانده شده
پیرمردی بینِ زندانِ بلا خورده کتک..

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 17:03
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 رضا آهی

مرثیه امام کاظم(ع) -(سلام حضرت دلدارم أیهاالکاظم..) * رضا آهی

470

مرثیه امام کاظم(ع) -(سلام حضرت دلدارم أیهاالکاظم..) سلام حضرتِ دلدارم اَیُّهَاالکاظم
سلام حق به تو ای یارم اَیُّهَاالکاظم

گدایت آمده مضطر دوباره اِرحمنی
ای از ازل سر و سالارم اَیُّهَاالکاظم

نشسته ام به امید نگاه پر مهرت
غریقِ در محن و زارم اَیُّهَاالکاظم

دوباره با نظری فاطمی عزیزالله
تو باز کن گره از کارم اَیُّهَاالکاظم

بیا به جانِ رضاجانتان پناهم باش
ببین غریبُ گرفتارم اَیُّهَاالکاظم

در این زمانه ی پُر جرم و دلفریبی ها
بیا تو باش نگهدارم اَیُّهَاالکاظم

مرا ردم نکن ای بابِ شهر حاجت ها
اگرچه خادمِ سربارم اَیُّهَاالکاظم

بدون تو به خداوند پوچِ محض هستم
گُلِ همیشه بهارم اَیُّهَاالکاظم

محبتت به خدا آبرو به من بخشید
تویی دلیلِ وقارم اَیُّهَاالکاظم

دلیلِ عاشقی ام عشقِ بی مثالَ ت شد
شدی تو زینتِ اشعارم اَیُّهَاالکاظم

خدا کند که شود خرجِ سفره ات آقا
تمامِ دار و ندارم اَیُّهَاالکاظم

رسیده فصل عزای تو ای گلِ زهرا
ز ماتمِ تو عزادارم اَیُّهَاالکاظم

روان شده ز غمت اشک چشم من آقا
ببین که ابرِ بهارم اَیُّهَاالکاظم

دوباره گوشه ی زندان جای تو گردید
وخیمِ حالِ تو سردارم اَیُّهَاالکاظم

اسیر ضربِ لگدها و ضربت سیلی
شدی عزیز و نگارم اَیُّهَاالکاظم

نمانده از بدنت بر سرت چه آمده است؟
بگو امامِ بزرگوارم اَیُّهَاالکاظم

میان پنجه ی کُفّارِ ظالمِ افتادی
دهد داغِ تو آزارم اَیُّهَاالکاظم

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 08:35
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مرثیه امام کاظم(ع) -(چندسالیست نور خورشید از...) * محمد داوری

529

مرثیه امام کاظم(ع) -(چندسالیست نور خورشید از...) چند سالیست نور خورشید از

نور سیمای تو شده محروم

ای اسیر بلای قعر سجون

السلامُ عَلیکَ یا مَظلوم

چند سالیست بین زنجیر است

دست های گره گشای شما

بر سر پیکرت چه آمد که

شده مرضوض ساق پای شما

چند سالیست روزه هایت با

ضرب شلاق میشود افطار

میزند سند بن شاهک(لع) با

ناسزا تازیانه را هر بار

درد خود را نمی کنی ابراز

چونکه بر گریه هات میخندند

خم شده قامت شما از بس

وزنه ها را به گردنت بستند

تنگ روی رضا شده دل تو

گوشه ی تنگ وسرد این زندان

نفس تو گرفته اینجا چون

نفست فاطمه ست آقاجان

روز و شب خواندن نماز شما

بین زنجیر سخت و جانکاه است

شد قیام شما شبیه رکوع

سقف زندان ز بسکه کوتاه است

شده یک در اگر چه تابوتت

بازهم دست کم کفن داری...

بی کفن هم اگر بمانی تو

بر تن آخر تو پیروهن داری

روضه خواندی : که برلب دریا

گشت تشنه شهید آب حیات

پیش چشمان مادرش میشد

بین گودال پیکرش خیرات

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 09:11
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

مرثیه امام کاظم(ع) -(تنت وقتی که در تشییع با در ربط پیدا کرد...) * مهدی رحیمی زمستان

554

مرثیه امام کاظم(ع) -(تنت وقتی که در تشییع با در ربط پیدا کرد...) تنت وقتی که در تشییع با در ربط پیدا کرد

مسیر روضه از اول به مادر ربط پیدا کرد

تو را برروی تخته پاره ای تشییع کردند و

به نوعی روضه با تابوت کوثر ربط پیدا کرد

سه روز آن جا که جسمت ماند در گرما به روی خاک

تنی با سر به آن مظلوم بی سر ربط پیدا کرد

نیاوردند نیمه شب سرت را غرق خاکستر

از اینجا روضه ی بابا به دختر ربط پیدا کرد

گریز روضه را اول زدم،با «نیمه شب» این شعر

درآخر تازه با موسی بن جعفر ربط پیدا کرد

همان«نیمه شبی» که یا رضا گفتی و این مقتل؛

به سطر رفتن جانسوز اکبر ربط پیدا کرد

میان ربط هایی که به هم دادم نفهمیدم

چگونه روضه ی اکبر به اصغر ربط پیدا کرد

نفهمیدم چه پیش آمد فقط دیدم که ملعونی؛

نشست و آخرش خنجر به حنجر ربط پیدا کرد

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 09:13
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه شهادت امام کاظم(ع) -(شبیه دونۀ زنجیر تو شده اشک چشام...) * امیر آهمند

661

زمینه شهادت امام کاظم(ع) -(شبیه دونۀ زنجیر تو شده اشک چشام...) بند1

شبیه دونه ی زنجیر تو شده اشک چشمام
یه بی حیا روز وشب بی امون به تو داده دشنام
گریز روضه ی تو میرسه آخرش به الشام

درسته مثل زینب شد تن تو هم کبود
تو هم بودی اسیر دست یک قوم یهود
شنیدی حرف بد اما کسی دورت نبود

چی بگم ازاسارت و
کوچه به کوچه اضطراب
چی بگم از جسارت و
زینب و مجلس شراب

یا مظلوم یا موسی بن جعفر

بند 2

غیر مصیبت و غم ندیدی توی این همه سال
انگاری قتلگاه تو میخواد بشه این سیاه چال
گریز روضه ی تو میرسه آخرش به گودال

تو هم مثل حسین بودی غریب و بی پناه
ولی زندون کجا و ازدحام قتلگاه
تو رو زد یک نفر اما حسین و یک سپاه

خنجر و تیر و سنگ و چوب
شمرو سنان و حرمله
از سر ظهری تا غروب
میزدنش با حوصله

یا مظلوم یا موسی بن جعفر

بند3

دیگه توونی نداری و می گیری دست به دیوار
روضه های مدینه جلو چشم تو میشه تکرار
گریز روضه ی تو میرسه آخرش به مسمار

اگه تابوت برای تو شده یک تخته در
ولی این در دیگه واست نداشته درد سر
نموند از میخ در روی پر و بالت اثر

صدای ضربه ی لگد
به گوش آسمون رسید
دیوار خونه گریه کرد
از میخ در که خون چکید

یا مظلوم یا موسی بن جعفر

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 12:09
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -(شبیه پیر کنعان نه، که من یوسف دوتا دارم...) * محمد جواد شیرازی

601

شهادت امام موسی کاظم(ع) -(شبیه پیر کنعان نه، که من یوسف دوتا دارم...) شبیه پیر کنعان نه... که من یوسف دو تا دارم
غم معصومه را دارم، به دل شوق رضا دارم

از این زندان به آن زندان جدا از اهل خود رفتم
در این شب ها هوای کوچ از این ویرانه را دارم

امان از سِجن هارون و امان از سندی ملعون
در این غربتکده دیوانی از درد و بلا دارم

به هم می ریزد احوال مرا با ناسزاهایش
خبر دارد که غیرت روی نام مرتضی دارم

برای هتک حرمت، سمت من بدکاره آوردند
دعا کردم به سجده رفت و شد حالا هوادارم

زمان سجده می افتم شبیه یک عبا بر خاک
به درگاه خدایم روز و شب دست دعا دارم

هزاران رد پا و چکمه بر روی عبا دارم
هزاران رد شلاقِ جفا زیر عبا دارم

کمی از چهره ام نیلی، کمی سرخ و کمی زرد است
شده رنگین کمان، رویم... خزانِ رنگ ها دارم

شبانه قعر این گودال، سرپا ماندنم سخت است
نمی فهمند انگاری که دردِ ساق پا دارم

میان هر نمازم خوانده ام "عجل وفاتی" را
تمسک بر طریق مادرم خیرالنسا دارم

لبان تشنه ام مثل دو تا چوب است و حق دارم
اگر که گریه بر لبْ تشنه ی کرب و بلا دارم

به دور گردنم جای غل و زنجیر می سوزد
گریز روضه بر شاه ذَبیحاً بِالْقَفا دارم

تنم بر روی تخته پاره ای رفته ولی دیگر
کجا جای کفن تکه حصیر و بوریا دارم؟!

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 12:22
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک زمینه شهادت امام موسی بن جعفر(ع)، سیدمجید بنی فاطمه -(همیشه درددلامو گفتم با باب الحوائج...) *

765
1

سبک زمینه شهادت امام موسی بن جعفر(ع)، سیدمجید بنی فاطمه -(همیشه درددلامو گفتم با باب الحوائج...) همیشه درد دلامو گفتم با باب الحوائج

وقت گرفتاری تو خلوت گفتم یا باب الحوائج

باب الحوائج با دست بسته دستگیره عالمی

دلت شکسته ولی تو زندون مثل کوه محکمی

باب الحوائج

دستمو بگیر جان پسرت امام رضا

از تو کاظمین ما رو برسون به کربلا

فدای غربتت آقا قلبت از زمونه خونِ

یه عمره گوشه زندون از حال تو کی میدونه

با تن بی جون تو غل و زنجیر با هر بهونه ای

یه جوری میزد ناله زدی با هر تازونه ای

باب الحوائج

روی خاکی و یاد مادرت تو کوچه ها

روضه عطش خوندی تو برای کربلا

بی تابی امشب میسوزی از تب

تنها دعای تو شده خلصنی یا رب

جز غم ندیدی دیگه بریدی

آقای من چه نا سزاهایی شنیدی

آیینه غربت شدی بی یار و هم صحبت شدی

شبونه از این روزگار دیگه آقا راحت شدی

ای با قصه آشنا ای داغ بی انتها

روحت شد از تن رها من فدای غربت شما آقا

باب الحوائج موسی ابن جعفر

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 13:45
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سینه زنی تقدیم به باب الحوائج موسی بن جعفر(ع)، سیدرضا نریمانی -(پشت میلۀ بی کسی...) *

1196
1

سینه زنی تقدیم به باب الحوائج موسی بن جعفر(ع)، سیدرضا نریمانی -(پشت میلۀ بی کسی...) پشت میله ی بی کسی
با هزار تا دلواپسی

جون به لب شدم ای خدا
کی به دادِ من می رسی؟

در این زندان،که ره بسته است،پروازِ صدایم را
نمی بینم کسی را جز،خودم را و خدایم را

یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
یا موسی بن جعفر...

اشکای چشمای ترم
تا می ریزه دور و برم

غصه می خورم هر نفس
از یتیمیِ دخترم

پریشان حالم و از استخوانم دردُ می ریزد
نمی جویم ز دستِ هر کس و ناکس دوایم را

یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
یا موسی بن جعفر...

سرتا به پا کبودِ تنم
پاره پاره پیراهنم

خیلی وقته دارم همه اش
اینجا دست و پا می زنم

اگه بشکسته می خوانم، نمازم را در این زندان
غل و زنجیرها کوبیده کرده ساق پایم را

یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
یا موسی بن جعفر...

چه جوری از یادم رفته غمِ برادرها
چه جوری از یادم بره غروب عاشورا

چه جوری از یادم بره تو بودی تو مقتل
چه جوری از یادم بره می دیدم از رو تل

چه جوری از یادم بره دروازه ی ساعات
چه جوری از یادم بره صدقه بر سادات

چه جوری از یادم بره شلوغیِ بازار
چه جوری از یادم بره حضور در انظار

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 18:03
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا موسی بن جعفر (ع) _مردی میان زندان از درد ناله دارد * اسماعیل تقوایی

395

یا موسی بن جعفر (ع) _مردی میان زندان از درد ناله دارد یا موسی بن جعفر(ع)
مردی میان زندان، از درد ناله دارد
برخاک سرنهاده،مردانه جان سپارد

بگذشته سالیانی از حبس ظالمانه
جز میله ها و دیوار، او همدمی ندارد

دور است ازمدینه، باشد غریب بغداد
در غربتش سرش بر، زانوی غم گذارد

دلتنگ گشته بهر معصومه ورضایش
اندر فراق آنها، از دیده خون ببارد

لبهای او بسوزد از سوز زهر هارون
جد غریب وعطشان در یاد خود بیارد

بر دست وپای زنجیر، برگردنش بود غل
ازبهر روز مرگش، روزوشبش شمارد

حالا رسیده وقت، پرواز روح مولا
جسم نحیف خود را ، برخاک جا گذارد

امشب دل مریدش، روسوی کاظمین است
بذر عزای او را، در قلب خود بکارد

ای شیعه تسلیت گو، بر صاحب زمانت
او در عزای جدش، از دیده اشک بارد

شعر:اسماعیل تقوایی

  • دوشنبه
  • 18
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 22:26
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد