شهادت امام موسی بن جعفر الکاظم

مرتب سازی براساس
 رضا باقریان

شعر شهادت امام موسی بن جعفر(ع) -(هرجا گرفتار است حتماً باب حاجت هست) * رضا باقریان

787

شعر شهادت امام موسی بن جعفر(ع) -(هرجا گرفتار است حتماً باب حاجت هست) هرجا گرفتار است حتماً باب حاجت هست
قبله که باشد هر طرف عرض ارادت هست
مرغ دل ما را اگر شوق زیارت هست
در سینه‌ها روحیه و میل شهادت هست
ما ساکن عشقیم باب‌القبله می‌خواهیم
چشم تری گاهی شبیه دجله می‌خواهیم

این خانواده میثم تمار می‌خواهند
در تنگنای حادثه عمار می‌خواهند
مثل زُراره چند صد تا یار می‌خواهند
چون بوذر و مقدادها بسیار می‌خواهند
هر لحظه می‌پرسند احوال فقیران را
حتی خبر دارند حال مستمندان را

لطف کریمان در عطا شاید نخواهد شد
اینجا کسی که آمد اصلا رد نخواهد شد
در این حرم‌ها استخاره بد نخواهد شد
وقت شهادت هیچ‌کس اَسوَد نخواهد شد
باب‌الحوائج هرکجا باشد کرم دارد
از دستشان او جود و کرم بسیار می‌

  • شنبه
  • 19
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 10:58
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
استاد سید هاشم وفایی

شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -(آن که آهش دردل هفت آسمان تأثیرداشت روزها درکنج زندان ناله ی شبگیر داشت) *استاد سید هاشم وفایی

553
3

شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -(آن که آهش دردل هفت آسمان تأثیرداشت روزها درکنج زندان ناله ی شبگیر داشت) شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام

امام راستین

آن که آهش دردل هفت آسمان تأثیرداشت
روزها درکنج زندان ناله ی شبگیر داشت

باب حاجات خلایق بود و پیش اهل فضل
باب جود و بخشش او یک جهان تفسیر داشت

آفتابی ذره پرور بود در ملک وجود
ملک دل ها را به مهر خویش در تسخیر داشت

لب زحقگوئی نمی بست آن امام راستین
گرچه روز و شب به پا و گردنش زنجیر داشت

بیمی از روبه مرامان جهان دردل نداشت
شیر در زنجیر بود و ناله ای چون شیرداشت

روزها را روزه بود و شام در راز و نیاز
باچنین اخلاص و تقوا جنگ با تزوبر داشت

من نمی دانم چرا آن زندگ بخش جهان
از تمام زندگانی جان و قلبی سیرداشت

ای «وفایی» روز آژادی ازآن زندان مدام
ب

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 14:55
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

نفس سوخته -(ای که احیای دعای دل زهر ا کردی مرگ خود را ز خداوند تمنا کردی) *استاد سید هاشم وفایی

701

نفس سوخته -(ای که احیای دعای دل زهر ا کردی مرگ خود را ز خداوند تمنا کردی) نفس سوخته

ای که احیای دعای دل زهر ا کردی
مرگ خود را ز خداوند تمنا کردی

نفسی سوخته برخاست ز اعماق دلت
آتشی در دل افلاک تو بر پا کردی

ذکر قدسی نفسان زمزمۀ آمین بود
بهر آزادی خود تا که خدایا کردی

مثل زهرا بدنت آب شده بود ، امّا
بهر رفتن به جنان بال مهیّا کردی

تازیانه به تنت خورد ولی در دل خویش
یاد از پیکر صدیقۀ کبری کردی

خون ز رگهای گلوی تو روان شد، امّا
یاد رگهای گلوی گُل زهرا کردی

پای سائیده ز زنجیر ستم زد فریاد
گریه بر پای رقیه تو در آنجا کردی

روزه بودی و هر آنگاه که عطشان گشتی
یاد از لعل لب تشنۀ سقا کردی

چه مبارک سحری داشت شب هجرانت
به شهادت توگره از دل خود وا کردی

تا که نوری به دل

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 14:58
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

دو بیتی های شهادت امام کاظم (ع) -( دلت سوی خدا پرواز کرده غم خود رابه او ابراز کرده) *استاد سید هاشم وفایی

637

دو بیتی های شهادت امام کاظم  (ع) -( دلت سوی خدا پرواز کرده غم خود رابه او ابراز کرده) دو بیتی های شهادت امام کاظم (ع)

روزه دار

دلت سوی خدا پرواز کرده
غم خود رابه او ابراز کرده
تویی تنها کسی که روزه اش را
به ضرب تازیانه باز کرده

رگ های گلو

همیشه دردلت غم میهمان بود
دوچشم خسته ی تو خون فشان بود
نه تنها ساق پایت خرد گردید
ز رگ های گلویت خون روان بود

رنجیده

زبس جان ودلت رنجیده می شد
چو زهرا پیکرت کاهیده می شد
چنان لاغرشدی که وقت سجده
زتو تنها عبایی دیده می شد

حاج سیدهاشم وفایی

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 14:59
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

شهادت امام موسى ابن جعفر عليه السلام -(شانه های آسمان لرزید از بار غمت) * اصغر چرمی

795
2

شهادت امام موسى ابن جعفر عليه السلام -(شانه های آسمان لرزید از بار غمت) شانه های آسمان لرزید از بار غمت
دیده ی افلاکیان شد ابر خونبار غمت

عرش حق زد ناله و افتاد بر روی زمین
خرد شد ارکان آن در زیر آوار غمت

پیکرت تشیع شد بر دوش زخمی نسیم
شد مشام عرش پر از عطر سرشار غمت

عرش حق شد کاظمیه ، نوحه خوان شد جبرئیل
تا طنین انداز شد امروز اخبار غمت

آسمانها زیر تابوتت کمر خم کرده اند
ریختند افلاکیان در پای دیوار غمت

حنجر مرثیه ام زخمی داغ روضه ات
پیکر شعرم اسیر درد بسیار غمت

می توان دیوان نوشت از جوهر اشک شما
صد غزل مرثیه شد در بین آثار غمت

رشته ی عشق تو را بین کلافی بسته ام
تا که باشم موجب گرمی بازار غمت

مدخل باب المرادت پنجره فولاد ماست
تذکره می خواهد امشب این گرفتا

  • پنج شنبه
  • 8
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 15:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
حاج افشین بابک اردبیلی

زبانحال حضرت امام کاظم علیه السلام -(اندر این محبس که جانم بر لب است) *حاج افشین بابک اردبیلی

1695

زبانحال حضرت امام کاظم علیه السلام -(اندر این محبس که جانم بر لب است) اندر این محبس که جانم بر لب است
ذکر من یا حی و یارب یارب است

بی کس و تنها در این زندان تار
بیقرار و غمزده دور از دیار

غصه ها شمع شب تارِ من است
کنده و زنجیر غمخوارِ من است

بر خدای خود توکل میکنم
گاه بر زینب توّسل میکنم

عمه ام درمانده را مشگل گشاست
نام او بر درد بی درمان دواست

دوش این ناله سپردم بر صبا
جان به لب آمد کجایی ای رضا

پیش من ای نور چشمانم بمان
روضه ای از مادرم زهرا بخوان

روضۀ رخسارۀ نیلی بخوان
از رخ نیلی و از سیلی بخوان

شاید از یُمنش دلی آباد شد
شاید این پر بسته هم آزاد شد

  • پنج شنبه
  • 8
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 16:46
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شهادت موسی ابن جعفر * عبدالحسین میرزایی

581

شهادت موسی ابن جعفر #حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
#دوبیتی

دم مغرب مرا آزار می داد
به من دشنام او بسیار می داد

الهی صورتش آتش بگیرد
که با سیلی به من افطار می داد
__

#عبدالحسین

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 05:30
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب

شهدت موسی ابن جعفر * عبدالحسین میرزایی

790
1

شهدت موسی ابن جعفر #امام_کاظم_شهادت
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت

گوشه زندان که جای موسی جعفر نبود
گوئیا او یوسف صدیقه اطهر نبود

روزهایش چون شب و شبهاش از شب تیره تر
جز غل و زنجیر او را مونس و یاور نبود

هر پسر از مادرش ارثی برد اما مگر
غیر سیلی خوردن او را ارثی از مادر نبود

من نمی دانم که زنجیر جفا با او چه کرد
آنقدر گویم رمق بر پیکرش دیگر نبود

عاقبت زیر غل و زنجیر او جان می سپرد
احتیاج قاتلی چون سندی کافر نبود

تا نبیند جسم بابا روی تخته پاره ای
خوب شد پشت در زندان دگر دختر نبود

وای بر حال سکینه دید بین قتلگاه
بر تن بابای مظلوم و غریبش سر نبود

خواست بوسد دست بابا را به هنگام وداع
دید در دست پدر انگشت و انگشتر

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 05:34
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

سبک سنگین شهادت حضرت امام موسي بن جعفر سلام الله و صلواته عليه به نفس : کربلایی جواد مقدم -(سی ساله غم تو سینمه) * عباس میرخلف زاده

491

سبک سنگین شهادت حضرت امام موسي بن جعفر سلام الله و صلواته عليه به نفس :  کربلایی جواد مقدم   -(سی ساله غم تو سینمه) سی ساله غم تو سینمه
زنجیر و غل به گردنم
ساق پاهام شکسته و
زخمی که موند روی تنم

اینا همش کنار و، یه غم تواین دل آشفت
دیدم یه نانجیبی ، به مادرم چیزی گفت

گفتم بهش بزن ولی، چیزی نگو به مادرم
نمک نزن به زخم من، چیزی نموند از پیکرم

مظلوم آقام مظلوم آقام۲

کاشکی رضا پیشم بودی
مرهم آه و گریه هام
کاشکی میاوردی بابا
یه جرعه ی آبی و برام

گریم میگیره از غم ، بابا تواین سیاه چال
از مادری تو کوچه ، از خواهری تو گودال

از ظلمت اینجا دلم ، شکسته و پر ناله شد
یادم اومد خرابه ای ، که قبر اون سه ساله شد

واویلتاه واویلتاه

خیلی هوا معصومه رو
تو داشته باش نذار بابا
یه لحظه تنها بمونه
نذار باشه ازت جدا

غصمه

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 11:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

زمينه ، شور شهادت حضرت موسي بن جعفر سلام الله عليهما -(كُنج اين ، دخمه تنهام ، آه آه آه) * عباس میرخلف زاده

585

زمينه ، شور شهادت حضرت موسي بن جعفر سلام الله عليهما -(كُنج اين ، دخمه تنهام ، آه آه آه) كُنج اين ، دخمه تنهام ، آه آه آه
ميسوزه ، ساق پاهام ، آه آه آه

يه عمره كُنج اين زندون
منو غريب گير آوردن٣

مثل كبوترِ بي جون
منو غريب گير آوردن٣

روزا همش روزه دارم
منو غريب گير آوردن٣

سيليه وقت افطارم
منو غريب گير آوردن٣

شبا ، دلم ، داره ، نوا
با اشك ، ميگم ، آه ، رضا

آه رضا ....

هر آهم ، يه دنيا درده ، آه آه آه
اين سندي ، خيلي نامرده ، آه آه آه

يجوري دستِ منو بسته
نميتونم قنوت بگيرم ٣

يجوري پاهامو شكسته
كه هِي دعامه زود بميرم ٣

با گريه گفتم بزن اما
چيزي نگو به مادر من ٣

آي بي حيا ديگه بسه
نخند به اشكاي تر من ٣

ببين ، غمين و مضطرم
چيزي ، نگو ، به مادرم

جوان ننه كمان ننه

روزا من ،

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 12:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

دوبند سبک نوحه زمینه شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام -(کنج زندان بلا،هستم و میسوزم و) * امیرحسین سلطانی

507

دوبند سبک نوحه زمینه شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام -(کنج زندان بلا،هستم و میسوزم و) بند اول

کنج زندان بلا،هستم و میسوزم و
ناله ی خلصنیه،ناله ی جانسوزم و
تازیانه میخورم،میشنوم حرف بد و
زیر بار ظلمم و،تاریکه هر روزم و

همدم من شد،این غل و زنجیر
کی میشم راحت من از این دنیای دلگیر
خون میاد از پام،بی جونِ دستام
من کجا و این سیه چال،این همه تحقیر

راحتم کن ای خدا
من کجا زندان کجا
من کجا و طعنه و
زخم زندان بان کجا

(راحتم کن ای خدا)

بند دوم

گوشه گیر غربتم،سر رسیده طاقتم
رد دست سندیه،ای خدا رو صورتم
ضرب شلاقش شده،قوت هر روز و شبم
مثل مادر فاطمه،من خمیده قامتم

مَحرم من شد،این در و دیوار
کی میشم راحت من از این سندیه بیمار
خسته ام خسته،خسته از اینجا
من کجا و این سیه چال،این همه آزار

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 12:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

_شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام به سبک : ببینید ببینید گلم رنگ ندارد -(بیا حضرت زهرا بیا به شهر بغداد) * میثم مومنی نژاد

631

_شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام  به سبک : ببینید ببینید گلم رنگ ندارد -(بیا حضرت زهرا       بیا به شهر بغداد) بیا حضرت زهرا بیا به شهر بغداد
که فرزند غریبت ز زندان شده آزاد

واویلا...

نگشته احترامی بر آن پیکر اطهر
تنش با غل و زنجیر به روی تخته ی در

واویلا...

نشانه های زنجیر به دست و گردن اوست
که آثار شکنجه چو لاله بر تن اوست

واویلا....

به زندان دم آخر که از نفس فتاده
به لبهای شریفش کسی آب نداده

واویلا...

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 13:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -(دلا کن نظر ، دلغمین کن نگاه) * میثم مومنی نژاد

779

شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -(دلا کن نظر ، دلغمین کن نگاه) دلا کن نظر ، دلغمین کن نگاه
به بغداد و زندانی ی بی گناه
ببین یونسی را به ظلمت اسیر
ببین یوسفی را به زندان چاه

یا موسی بن جعفر سلام علیک

صبا کن سفر سوی زندان او
بزن بوسه بر دست لرزان او
به بابای در کنج غربت بگو
ز دلتنگی و اشک طفلان او

یا موسی بن جعفر سلام علیک

سرشک دو چشم گهر بار او
چراغی شده در شب تار او
ببین همنشین گشته با قاتل و
ببین تازیانه شد افطار او

یا موسی بن جعفر سلام علیک

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 13:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمد حسین رحیمیان

شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام -(ای امید همه ، ای چاره ی حیرانی ها) * محمد حسین رحیمیان

856

شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام -(ای امید همه ، ای چاره ی حیرانی ها) ای امید همه ، ای چاره ی حیرانی ها
ای دوای همه ی درد و پریشانی ها

سفره ات کرد نمک گیر همه دنیا را
روضه ات راه نجات همه زندانی ها

سیدی دست مریزاد ! رسیده یک عمر
کرم ایل و تبار تو به ایرانی ها

عاشقی در همه جا درد سری بود ولی
ما رسیدیم از عشق تو به آسانی ها

نفس گرم تو با آن زن بدکاره چه کرد؟
که گذشت از همه ی بی سر و سامانی ها

قتلگاه آمده ای یا که به زندان آقا؟
ساق پایت چه شده ؟ وای ازین جانی ها

تازیانه ، غل و زنجیر ، جسارت ، دشنام
چارده سال تو بودی و پریشانی ها

یوسف فاطمه و تخته در و چار غلام
کرده تغییر چرا رسم مسلمانی ها

پیکرت روی زمین ماند نماندند اما
دختر و خواهر تو بین بیابانی ها
....

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 15:52
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 ولی الله کلامی زنجانی

عزای حضرت موسی بن جعفر(ع) -(این پرچم سیاه که بر بام و بر دَرَست) * ولی الله کلامی زنجانی

611

عزای حضرت موسی بن جعفر(ع) -(این پرچم سیاه که بر بام و بر دَرَست) این پرچم سیاه که بر بام و بر دَرَست
پیک غم و نشانۀ اندوه اکبراست

از اهل فرش ناله به عرش خدا رود
گویا وفات حضرت موسی بن جعفر است

این چرخ را بسلسله باید ببست چون
زنجیر کین بپای وصیِّ پیمبراست

خون گریه میکند پدرِ پیرآسمان
تا روز حشر مادر گیتی مُکدَّر است

مهجور وصل سلسلۀ آل بوتراب
مقتولِ رنج سلسلۀ قوم کافر است

کرده خسوف شمس امامت که انقلاب
در گردش کواکب افلاک اخضر است

زندان و کنده زحمت زنجیر و سم کین
از عاشقان حق به کدامان میسّراست

روح القدس به طبع «کلامی» مدد نمود
معنا و لفظ کاین همه زیبا مخمّر است

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمزمه)بابا بیا ببین افتاده ام ز پا * محمود اسدی

949

(زمزمه)بابا بیا ببین افتاده ام ز پا بابا بیا ببین افتاده ام ز پا
تنهایم و غریب بی یار و آشنا
بیا ببین که مضطرم بابا جان
سوزد سراپا پیکرم بابا جان
ای دل امون امون امون از این غم

خون می چکد اگر از دست و گردنم
پیوسته سلسله زد بوسه بر تنم
پاشیده شد از سلسله اعضایم
رفته فرو به استخوانِ پایم
ای دل امون امون امون از این غم

سندی بی حیا گه حرف بد زند
چون مادرم به من گاهی لگد زند
گر چه من از غصه لبالب هستم
اما به یاد عمه زینب هستم
ای دل امون امون امون از این غم

گریم شبانه روز نی از برای خود
بر سر زنم ولی نی در عزای خود
من از غم کرب و بلا بشکستم
به یاد نعل اسب و سینه هستم
ای دل امون امون امون از این غم
*****
شائق

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 22:26
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب

شهادت امام کاظم * عبدالحسین میرزایی

812

شهادت امام کاظم #امام_کاظم_شهادت
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت

یارب از گوشه زندان بلا خسته شدم
دگراز این همه بیداد و جفا خسته شدم

همچو زهرا زخدایم طلب مرگ کنم
ای اجل بر سرمن زود بیا خسته شدم

چارده سال از این حبس به آن حبس بس است
که از این دربه دریها به خدا خسته شدم

من به سنگینی این سلسله عادت کردم
ولی از دوری و هجران رضا خسته شدم

دل من خون شده از کینه زندانبانم
دگر افتاده ام از شور و نوا خسته شدم

شده افطاری من سیلی و شلاق و کتک
من از این سفره و این آب و غذا خسته شدم

ناسزا گفت زبس بر من و بر مادر من
من از این سندی بی شرم و حیا خسته شدم
ء--- --- ---- ---- ---
عمه ام خواند نماز شب خود بنشسته
گفت از بس که دویدم

  • یکشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 02:34
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب

شهادت امام کاظم * عبدالحسین میرزایی

831
1

شهادت امام کاظم #امام_کاظم_شهادت
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت

باز شد موقع افطار خدا رحم کند
من و سندی جفا کار خدا رحم کند

باز شلاق به دست آمده بر دیدارم
به من زار وگرفتار، خدا رحم کند

بین تاریکی این حبس دگر با سیلی
هر دو چشمم نشود تار خدا رحم کند

نوک شلاق که بر زخم رسد میسوزد
زخمهایم شده بسیار خدا رحم کند

کند و زنجیر و غل و سیلی و شلاق و لگد
یک تن و این همه آزار خدا رحم کند

تازه فهمیدم در کوی یهودی چه کشید
دختر حیدر کرار خدا رحم کند

یک محل پر زیهودی و همه خصم علی
چه شود عاقبت کار خدا رحم کند

دختران علی و چشم حرامی ای وای
به اباالفضل علمدار خدا رحم کند

(ظرف خاکستر یک عده هنوز آتش داشت
آتش افتاد به گلزار خ

  • یکشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 02:37
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب

شهدت امام کاظم * عبدالحسین میرزایی

687

شهدت امام کاظم #حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
#امام_کاظم_شهادت

فدای چشم ترت یا موسی بن جعفر
چه آمده بر سرت یا موسی بن جعفر

نشد جدا از لبت زمزمه یاربت
تا نفس آخرت یا موسی بن جعفر

زیر غل جامعه چو مادرت فاطمه
آب شده پیکرت یا موسی بن جعفر

از غل و زنجیرها نشانه ها داشتی
بر بدن لاغرت یا موسی بن جعفر

سفره افطار تو سیلی و شلاق بود
زدشمن کافرت یا موسی بن جعفر

چه خوب شد دخترت لحظه جان دادنت
نبود بالاسرت یا موسی بن جعفر

بر روی یک تخته در رفت تن تو ولی
نرفت بر نی سرت یا موسی بن جعفر

غریب بودی ولی پنج کفن داشتی
به پیکر اطهرت یا موسی بن جعفر

غریب بودی ولی تن تو عریان نشد
مقابل خواهرت یا موسی بن جعفر

غریب بودی ولی کسی

  • یکشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 03:00
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن شعر نوحه امام کاظم علیه السلام -(گرچه تو بر شجرِ ظلم و سِتَم تیشه ای) * امیر عباسی

774

متن شعر نوحه امام کاظم علیه السلام -(گرچه تو بر شجرِ ظلم و سِتَم تیشه ای) گرچه تو بر شجرِ ظلم و سِتَم تیشه ای
زندانیِ ظُلم هارونِ سِتَم پیشه ای
خیمهٔ دین را تو قائم
نور چشمِ بني هاشم
ای غریبِ شهرِ بغداد
سَیّدي امامِ کاظم
سَیّدي امامِ کاظم...

بر لب تو یا مُخَلِّصَ الشَّجَر هر زمان
به عرش حق فاطمه از غم تو نوحه خوان
سِندی ملعونِ بی دین
داشت ظلمی بی کرانه
یاد مادر اوفتادی
چون تو را زد تازیانه
سَیّدي امامِ کاظم...

زهر جفا گرده پرپر گل جان تو را
ولی نشد تشنه لب از تن تو سر جدا
میسِزد آتش بگیرد
دل به یاد داغ گودال
از غم رأسِ به نیزه
وانِ تَنِ گردیده پامال
یا حسین غریبِ مادر...

  • یکشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 10:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
کربلایی رحیم فیضی اردبیلی

شهادت حضرت امام کاظم علیه السلام -(شیعیان وقت عزا شد٬ مصطفیٰ نالان شده) *کربلایی رحیم فیضی اردبیلی

592
1

شهادت حضرت امام کاظم علیه السلام -(شیعیان وقت عزا شد٬ مصطفیٰ نالان شده) شیعیان وقت عزا شد٬ مصطفیٰ نالان شده
در غمِ موسی بن جعفر٬ فاطمه گریان شده

سِندِ ملعون آنقَدَر٬ زد تازیانه بَرتَنَش
فی المثل پاشیده از هم مُصحَفِ قرآن شده

تازیانه یکطرف٬ رگبار سیلی یکطرف
صورتش نیلی٬ پُر از خون٬ آن لب و دندان شده

گشته مسموم از رُطَب٬ با جَبر هارونِ لعین
در٬ درونِ سینهٔ تنگش نَفَس پنهان شده

نالهٔ اهل سما پیچیده در گوش زمان
گوئیا هفت آسمان در ناله و افغان شده

نوحه خوان گشته ملائک٬ عرشیان در آه و وا
چون غریبی کُشته در مُلکِ غریبستان شده

لحظه های آخرِ آن سیّدِ والامقام
واژهٔ غربت زِ قربش٬ واله و حیران شده

چونکه کاظم غرقِ در حمد الهی گشته وُ
ذکر و نجوایِ لبَش٬ یاحَیُّ و یاسبحان

  • یکشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 12:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

مرثیه‌ی موسی‌بن جعفر(ع) -(دست و پایم بسته بر زنجیر کین) * مرتضی محمودپور

594

مرثیه‌ی موسی‌بن جعفر(ع) -(دست و پایم بسته بر زنجیر کین) ◾مرثیه‌ی شهادت
◾امام کاظم(ع)

دست و پایم بسته بر زنجیر کین
گشته‌ام کنج قفس نقش زمین
وقت سجده تازیانه خورده‌ام
بارالها حال زارم را ببین

چارده سال است زار و خسته‌ام
همچو مرغی در قفس پر بسته‌ام
چارده سال است میسوزم ز درد
کن نظر بر گریه‌ی پیوسته‌ام

محبسم بی آسمان افتاده‌است
گوئیا ماه شبم جان داده‌است
در دل چاهم تنم آزرده شد
کار من سخت و زبانم ساده‌است

یک زن بدکاره راهم را گرفت
سجده رفتم صبحگاهم را گرفت
با دعایم توبه کرد و خوب شد
با توسل سوز آهم را گرفت

چون خلیل‌در میان آتشم
من به بال خویش پروانه‌وشم
من امام هفت‌گردونم چنین
بار امت را بدوشم میکشم

روی نیلی ارث زهرایی من
مردنم فصل شکوفایی من
سر

  • یکشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 14:32
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 میلاد  حسنی

زمینه امام کاظم علیه السلام -(تازيونه به هم ميزنه) * میلاد حسنی

1042
1

زمینه امام کاظم علیه السلام -(تازيونه به هم ميزنه) بند اول

تازيونه به هم ميزنه
شب راز و نياز منو
چند سالي ميشه كه نديده
آسمون هم نماز منو

رو اين خاك سرد، هر شب تب دارم
شامم شلاقه، سيلي افطارم

باد صبا ببر، پيغام آخرم
تنگه دلم برا، معصومه دخترم

مظلوم کاظمین

بند دوم

حتی در واشه باز نمیشه
پرمو از قفس بکشم
غل و زنجیر نمیزاره من
تا که راحت نفس بکشم

مادر بیا شد، دردم سینه سوز
فی قعرالسجون، ذی الساق المرضوض

شد بسته دست من، تا بین ریسمان
شد ذکر روضه ام، ای وای عمه جان

مظلوم کاظمین

بند سوم

سخته روزام ولی بخدا
هیچ روزی کربلا نمیشه
هر چی هم باشه تازیونه
دیگه سنگ و عصا نمیشه

با خونم هر شب، میکارم لاله
زندون اما کی، مثله گوداله

کی میره از نظر،

  • یکشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 16:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 بابک امامی

زمینه‌شهادت‌امام‌کاظم‌سلام‌الله‌علیه -(سلسله‌وزنجیرروی‌دست‌وپاته) * بابک امامی

594

زمینه‌شهادت‌امام‌کاظم‌سلام‌الله‌علیه -(سلسله‌وزنجیرروی‌دست‌وپاته) سلسله‌وزنجیرروی‌دست‌وپاته
ذکر رب‌ یا رب‌ جوهر صداته
هریه‌خشت‌این بندعمریه‌که‌آقا
همدم‌ و انیس‌سفره‌ی‌ دعاته

بمیرم‌توی‌دنیا....بوده‌ سهم‌ توزندون
بارونه‌ابرچشمات....دلتم‌کاسه‌ی‌خون

واویلتا....آقام‌آقام۲....حجت‌فی‌قعرالسجون
________________
روضه‌ی‌من‌امشب‌باشه‌این‌عبارت
حجت‌ خدا و یک‌ زن‌ و جسارت
داغ‌ تو دوباره‌ زنده‌ کرده‌ داغ
عمه‌ ها ی‌ سادات‌ و غم اسارت

بمیرم که زدی پر....میون چنگ دجال
شدی غمگین و دلخون....که داری میری ازحال

واویلتا....آقام‌آقام۲....حجت‌فی‌قعرالسجون
________________

  • دوشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 15:05
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رسول میثمی

واحد ، نوحه شهادت حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام -(بسکه در کنج زندان بلا پر بسته ای) * رسول میثمی

817

واحد ، نوحه شهادت حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام -(بسکه در کنج زندان بلا پر بسته ای) بسکه در کنج زندان بلا پر بسته ای
ای پرستو دگر از زنده بودن خسته ای

غصه و ماتم کشیدی/از غم و محنت خمیدی
همچو زهرا مادر خود/از زمانه دل بریدی

(یاباب الحوائج یاموسی ابن جعفر)

در سیه چال غم آن نور چشم فاطمه
ذکر نام حسین شد بر لبانش زمزمه

کشته زهر جفایی /همدم رنج وبلایی
در هجوم تازیانه /روضه خوان کربلایی

(یاباب الحوائج یاموسی ابن جعفر)

باب حاجاتی وباب المراد عالمین
قسمتم کن شبی صحن وسرای کاظمین

یاد تودرمحفل ما/ازغمت خون شد دل ما
ای امام بی قرینه/حل کن امشب مشکل ما

(یاباب الحوائج یاموسی ابن جعفر)

  • دوشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 15:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رسول میثمی

نوحه شهادت حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام -(شد دیده گریان موسی ابن جعفر) * رسول میثمی

712
1

نوحه شهادت حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام -(شد دیده گریان موسی ابن جعفر) شد دیده گریان موسی ابن جعفر
دلها پریشان موسی ابن جعفر
از داغ او عالمی شد سیه پوش
گردیده نالان موسی ابن جعفر

آه ، زنم در عزایش به سینه
آه ،که شد کشته از ظلم وکینه

(آه و واویلتا از غریبی )

سندی شاهک به جانش شرر زد
با تازیانه به وقت سحر زد
آمد به یادش گل یاس پرپر
وقتی که محکم لگد را به در زد

آه که دشمن به زخمش نمک زد
آه غریبـــــانه او را کتـــــک زد

(آه و واویلتا از غریبی )

زندان هارون شده قتلگاهش
تا عرش حق میرسد سوز آهش
با اشک چشمش رضا را صدا زد
باشد سوی درب زندان نگاهش

آه ، کجایی تو ای نور دیده
آه ، که وقت عزایت رسیده

(آه و واویلتا از غریبی )

  • دوشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 15:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -(امام هفتمین در زندان ) * رضا یعقوبیان

472

نوحه شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -(امام هفتمین در زندان ) امام هفتمین در زندان
شده از رنج و غم پریشان
بود در غریبی او گریان
بریزد اشک غم چون دریا
واویلا واویلا واویلا(۳)

براو گشته ظلم و کین افزون
از ستم ها و جور هارون
شده زین مصیبت ها دل خون
به دوشش بود کوه غم ها
واویلا واویلا واویلا

سندی از کینه ظالمانه
بزد بر پیکرش نشانه
که مانده جای تازیانه
نموده با خدایش نجوا
واویلا واویلا واویلا

خون دلهاشده غذایش
به زندان شده این دعایش
بخواهد مرگش از خدایش
به عجل وفاتی سریعا
واویلا واویلا واویلا

بین عالم بود او مظلوم
که از حق خود گشته محروم
به زهر کینه گشته مسموم
بود در کنج زندان تنها
واویلا واویلا واویلا

شهید زهر کین گردیده
فدای راه دین گردیده
شیعه اش دل غ

  • چهارشنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 14:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -(زظلم و کین هارون ستمگر) * رضا یعقوبیان

868

نوحه شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -(زظلم و کین هارون ستمگر) زظلم و کین هارون ستمگر
شده امشب شهید موسی بن جعفر
همه عالم پر از غم شده زین دردوماتم
امان از این مصیبت(۲)

چه محنت ها که در زندان کشیده
کسی چون او غم دوران ندیده
گل باغ مدینه شده پرپر ز کینه
امان از این مصیبت

امام هفتمین را ظالمانه
زده سندی به ضرب تازیانه
چو گل گردیده پرپر امام موسی بن جعفر
امان از این مصیبت

به زندان بلا گردیده جایش
غل و زنجیر کین بر دست و پایش
خدا جان داده تنها اسیر رنج و غم ها
امان از این مصیبت

زجور دشمنان از ظلم و بیداد
تنش مانده به روی جسر بغداد
به غربت می دهدجان
شده ذکرش رضا جان
امان از این مصیبت

اگرچه راحت از رنج و بلا شد
ز داغش کاظمین کربلا شد
جهان را غم گرفته رضا م

  • چهارشنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 14:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا موسی بن جعفر (ع) _سالها گوشه ی زندان عدو جایش بود * اسماعیل تقوایی

546

یا موسی بن جعفر (ع) _سالها گوشه ی زندان عدو جایش بود یا موسی بن جعفر(ع)
سالها گوشه ی زندان عدو جایش بود
خاک مرطوب زمین منزل ومأوایش بود

او غریب الغربا بود وبدور از شهرش
تحت ظلم وستم دشمن رسوایش بود

دور بود از همه ی اهل وعیالش مولا
دیدن روی رضایش همه رؤیایش بود

محبس سندی شاهک چه براو سخت گذشت
با خدایش همه گه ناله ونجوایش بود

باب حاجات همه حضرت کاظم هر روز
همچو زهرا(ع) زخدا مرگ تمنایش بود

حاجتش گشت روا با مدد زهر جفا
جگرش پاره وخون بر دل تنهایش بود

درد بر پیکرش افتاد وبخود می پیچید
ذکر یا فاطمه با اشک به لب‌هایش بود

همچو اسلاف خودش شهد شهادت نوشید
هفتمین ماه ولا شوق به عقبایش بود

بدنش ماند چنان جد غریبش برخاک
گوییا این زخداوند تقاضایش بود

  • یکشنبه
  • 25
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 16:36
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

متن شعر زمینه یا شور شهادت حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام -(زندانیه بغدادم،اسیر دست صیادم) * امیرحسین سلطانی

522

متن شعر زمینه یا شور شهادت حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام -(زندانیه بغدادم،اسیر دست صیادم) بند اول

زندانیه بغدادم،اسیر دست صیادم
به کنج این قفس من بی گناه افتادم
غریب مادرزادم،کسی نمیکند یادم
شکسته در گلو بغضم به سینه فریادم

روزم چون شب شده؛جانم بر لب شده
کار دشمن فقط؛دشنام و سَب شده

تازیانه شده؛قوت روز و شبم
مشغول گفتنه؛خلصنی یا ربم

آزارم میدهد،زنجیر گردنم
شلاقم میزند،هر لحظه دشمنم
میسوزد دائما،زخمای رو تنم

(غریب بن غریب،از نسل حیدرم
پسر فاطمه،موسی بن جعفرم)

آه و واویلتا...

بند دوم

تو گریه کن بر حالم،شکسته شد پر و بالم
امام عالمم لیکن در این سیه چالم
منی که ناخوش احوالم،به هر بهانه مینالم
به هر بهانه می آید عدو به دنبالم

میزند طعنه ها،میخندد بی حیا
گوید به مادرم،او هر دم ن

  • یکشنبه
  • 25
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 17:31
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد