شهادت امام موسی بن جعفر الکاظم

مرتب سازی براساس

سینه زنی شهادت امام موسی بن جعفر(ع)، به نفس سیدمهدی میرداماد -(چقدر سخته که بیفتی رو پهلوت پا بذارند...) *

893

سینه زنی شهادت امام موسی بن جعفر(ع)، به نفس سیدمهدی میرداماد -(چقدر سخته که بیفتی رو پهلوت پا بذارند...) چقدر سخته که بیفتی رو پهلوت پا بذارند
یه باغِ پُر از کبودی رویِ بالت بکارند

خدایِ من خلاصم کن، نمیشنون صدامُ
دمِ افطار یه آبی نیست که تر کنم لبامُ
غل و زنجیر چه سنگینِ شکسته ساقِ پامُ

حالِ من بده، منُ ببر
مونسِ منه چشای تر

مرهمی بذار، رو این جیگر
مُردم از درد پا و کمر

وای امون ای دل،امون ای دل،امون ای دل...

غروبا تو این سیاه چال دلِ آدم می گیره
نماز مغرب که میشه پاهام ماتم می گیره

در و دیوار زندون با گریه ام دَم می گیره
پریشونم،روی شونه ام جای ردّ زنجیرا مونده

دَمِ آخر،همه ش میگم رضای من پس کجا مونده
یه چندوقته که رو پهلوم جای ردّ چندتا پا مونده

بی هوا زدن،با پا زدن
هی منُ دور از چشا زدن

بیشتر از روزا شبا زدن
پاشدم از جا اما زدن...

وای امون ای دل،امون ای دل،امون ای دل...

این زندون نیمه شب ها روی خاک ها میشینم
چشامُ تا که می بندم،همه اش روضه می بینم

می بینم که رویِ نیزه یه سر قرآن می خونه
می بینم که یه دختر رو زدن با تازیونه
بمیرم که سه سالشه ولی قامت کمونه

شیرخواره رو نی جلو رباب
غنچه رو دیدم شده گلاب
عمه رو زدند واسه ثواب

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 21:00
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 اسماعیل تقوایی

نوحه شهادت حضرت امام موسی کاظم(ع) _به دست ظالم دوران، غریبانه به زندانم * اسماعیل تقوایی

617

نوحه شهادت حضرت امام موسی کاظم(ع) _به دست ظالم دوران، غریبانه به زندانم نوحه شهادت امام موسی کاظم(ع)
به دست ظالم دوران، غریبانه به زندانم
گذشته سالیان ومن، اسیر بند عدوانم
واویلا آه و واویلا، واویلا آه و واویلا2
____________________
دلم خون وجگرپاره، پریشانم پریشانم
ز زهر کینه هارون، شرر افتاده بر جانم
واویلا....
________________________
غل وزنجیر من باشد، در اینجا دست وپا گیرم
زدست من توان رفته، به خاک افتاده میمیرم
واویلا...
_________________________
ندارم همدمی اینجا،شدم دلتنگ طفلانم
بیاید کاش دم آخر، کنار من رضا جانم
واویلا...
__________________________
مثال جد عطشانم، تن من بر زمین ماند
زمین وآسمان برمن، به ماتم نوحه میخواند
واویلا...

شعر:اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 00:33
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

متن مداحی شورشهادت امام کاظم، کربلایی جواد مقدم -(با رنج آه و حسرت...) *

643
2

متن مداحی شورشهادت امام کاظم، کربلایی جواد مقدم -(با رنج آه و حسرت...) با رنج آه حسرت

من دیگه خو گرفتم

برای آخرین بار

با اشک وضو گرفتم

کارم تو این اسارت

لحظه شماری بوده

همیشه روی قلبم

یه زخم کاری بوده

زخمی که بعد عمری

تازه ی تازه مونده

رمق برام نذاشته

از بس منو سوزنده

از زخم تازیوونه

زخم همه وجودم

ولی یه لحظه حتی

فکر خودم نبودم

هفتم امام مظلوم

موسی بن جعفرم من

به زیر تازیوونه

تو فکر مادرم من

آره درسته اینجا

خیلی شنکنجه دیدم

ولی به روی صورت

کی جای پنجه دیدم

فهمیدم اینجا مادر

چی کشیده از جراحت

کسی که زخم جونش

نداره خواب راحت

  • سه شنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 22:04
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

سبک واحد شهادت امام موسی کاظم(ع)، حاج محمودکریمی -(هرلحظه ای که آمد و از من خبر گرفت...) * قاسم نعمتی

433

سبک واحد شهادت امام موسی کاظم(ع)، حاج محمودکریمی -(هرلحظه ای که آمد و از من خبر گرفت...) هر لحظه ای که آمد و از من خبر گرفت
حالات سجده های مرا در نظر گرفت

می دید عاشقانه مناجات می کنم
اغلب سراغی از من عاشق،سحر گرفت

نفرین به ضربه ای که نماز مرا شکست
رویم ز ضرب دست یهودی اثر گرفت

پاره شده عبا به تنم بسکه با شتاب
این تازیانه حلقه به دور کمر گرفت

جا خورده دنده ام به گمانم که پهلویم
چون پهلویِ مدینه به تیزیِ در گرفت

فهمیده بود غیرتِ ما رویِ مادر است
با حرف بد قرار مرا بیشتر گرفت

دانستم از چه کودکِ جاماندۀ حسین
وقت فرار دستِ خودش روی سر گرفت

در شام دختری که خودش ضربه خورده بود
دامن برایِ رویِ کبود پدر گرفت

هر چه شد عاقبت سرم از تن جدا نشد
تشییع پیکرم به زیر دست و پا نشد

تیزی نیزه ای نرسیده به حنجرم
سیلی نخورده دختر من در برابرم

ناله و فریاد من سودی به حال من ندارد
از که آزادی بخواهم این قفس روزن ندارد

زخم گردن، جسم نیلی، پای خون آلوده گوید
آسمان زندانی ای مظلوم تر از من ندارد

آنچنان افتاده ام از پا در این زندان که دیگر
دستِ من تابی که غُل بردارد از گردن ندارد

کس نگوید آخر ای بیدادگر صیاد، بس کن
مرغ بال و پرشکسته در قفس کشتن ندارد

طورزندان، آه آتش، اشک مونس، ناله همدم
موسی این حال و هوا در وادی ایمن ندارد

دوستان یاد آورید از گریۀ ویران نشینی
کو تسلأّئی به غیر از خندۀ دشمن ندارد

نیست یکسان حبسِ تاریکِ من و زندان یوسف
او چو من آثار زنجیر ستم بر تن ندارد

او دگر نشکسته درهم استخوان ساقِ پایش
او دگر در گوشه مطموره ها مسکن ندارد

*لایوم کیومک یا اباعبدالله ...*

  • سه شنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 22:08
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 سیدبشیر حسینی میانجی

زبانحال امام موسی بن جعفر(ع) -(بیا مادر به کوی غم گذر کن) * سیدبشیر حسینی میانجی

712

زبانحال امام موسی بن جعفر(ع) -(بیا مادر به کوی غم گذر کن) بیا مادر به کوی غم گذر کن
درین زندان به حال من نظر کن

اگر خواهی نماز عشق خوانی
وضو با اشک و با خون جگر کن

شب و روزم یکی گشته در اینجا
شبم را با نگاه خود سحر کن

ببین زنجیر را در پا و دستم
دوا بر زخم من با چشم تر کن

چهارده سال شد زندانی ام من
برو یثرب به معصومه خبر کن

بگو دیگر نمی بینی پدر را
از این پس معجر ماتم به سر کن

از این پس با رضایم باش همدم
خودت را در ره او دربه در کن

به غربت رفت گر مانند خورشید
تو مثل ماه دنبالش سفر کن

امید هر برادر، خواهر اوست
دلت را در غم او پر شرر کن

بشیرا گرچه بسیارست روضه
ولی در وقت خواندن مختصر کن

  • دوشنبه
  • 16
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 17:57
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) -(هركجا مرغ اسیرى است ز خود شاد كنید) *مرحوم علی اکبر خوشدل تهرانی

463

شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) -(هركجا مرغ اسیرى است ز خود شاد كنید) هركجا مرغ اسیرى است، ز خود شاد كنید
تا نمرده است، ز كنج قفس آزاد كنید

مُرد اگر كنج قفس، طایر بشكسته پرى
یاد از مردن زندانى بغداد كنید

چون به زندان، به ملاقاتى محبوس روید
از عزیز دل زهرا و على یاد كنید

كُند و زنجیر گشایید، ز پایش دم مرگ
زین ستمكارى هارون، همه فریاد كنید

چار حمّال، اگر نعش غریبى ببرند
خاطر موسى جعفر، همه امداد كنید

تا دم مرگ، مناجات و دعا كارش بود
گوش بر زمزمه ی آن شه عبّاد كنید

پسرش نیست، كه تا گریه كند بر پدرش
پس شما گریه بر آن كشته ی بیداد كنید

نگذارید كه معصومه خبردار شود
رحم بر حال دل دختر ناشاد كنید

(خوشدل) از ماتم آن باب حوائج گوید
تا شما نیز پس از مرگ ز وی یاد کنید

  • سه شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 11:09
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر مدح حضرت موسی بن جعفر(ع) -( اين دلِ ما، سينه ي ما، عرش ما، حتی بهشت ) * علی اکبر لطیفیان

2668
2

شعر مدح حضرت موسی بن جعفر(ع) -( اين دلِ ما، سينه ي ما، عرش ما، حتی بهشت   ) هر كه يك دفعه سر اين سفره مهمان مي شود
مور هم باشد اگر روزي سليمان مي شود
سر به زير انداختن ذاتش توسل كردن است
دردها در اين حرم ناگفته درمان مي شود
اين كريمان لطفشان هر چند آماده ست، ليك
نام مادر كه وسط باشد دو چندان مي شود
ما پدر را خواستيم و از پسر خيرش رسيد
در رجب ها كاظمين ما خراسان مي شود
نیستی پیغمبر اما ظاهراً پیغمبری
هر كه مي بيند تو را، از نو مسلمان مي شود
نسل موسايي تو طبع مسيحا داشتند
يك نفر از آن همه پير جماران مي شود
اين دلِ ما، سينه ي ما، عرش ما، حتی بهشت
هر كجا موسي بن جعفر نيست زندان مي شود
نيستم آهو ولي سگ هم به دردي مي خورد
لااقل يك گوشه از صحنت نگهبان مي شود

شاعر : استاد عل

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

واحد شهادت حضرت موسی بن جعفر از روح الله گائینی -( میون زندون بلا، رسیده جون من به لب ) * روح اله گائینی

3572
2

واحد شهادت حضرت موسی بن جعفر از روح الله گائینی -( میون زندون بلا،  رسیده جون من به لب ) (به سبک تا مشکتو تو آب زدی)

میون زندون بلا، رسیده جون من به لب
ذکر لبم شده فقط، خلصنی یا حضرت رب
14سال غصه و درد و رنج و ماتم
14سال کنج زندان بودم دمادم
14سال بوده ام دربند اسارت
14سال کرده دشمن بر من جسارت
واویلا...
این غل و زنجیری رو که، بسته عدو به دست و پام
به یادم آورده غمه، اون کاروان وشهر شام
چشام گریون میشه هردم با هر جسارت
به یاد اون لحظه های تلخ اسارت
ولی اینجا پیش چشمای من سری نیست
سر عباس علمدار و اصغری نیست
واویلا...

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 21:46
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

شعر شهادت امام موسی الکاظم علیه السلام -(افتاده است روی زمین درد میکشد ) * محمد حسن بیات لو

1520
1

شعر شهادت امام موسی الکاظم علیه السلام -(افتاده است روی زمین درد میکشد ) افتاده است روی زمین درد میکشد
پایش شکسته زیر فشار شکنجه ها
با تازیانه روزه ی خود باز می کند
مردی که مانده بین حصار شکنجه ها

کنج سیاه چاله به این فکر می کند!
معصومه ام میان مدینه چه می کند؟
دارد مدام پهلوی او تیر می کشد
از بس که یاد فاطمه و کوچه می کند

لحظه به لحظه چهره ی او زرد میشود
جسمش به زیر بار بلا تیر می کشد
با دستهای بسته ی خود روی خاک ها
تصویر یک جراحت زنجیر می کشد

  • سه شنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 11:25
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

سبک نوحه موسی بن جعفر علیه السلام روز آزادی -(گوشه ی زندان شدم گرچه فرسوده) *استاد سید هاشم وفایی

646

سبک نوحه موسی بن جعفر علیه السلام روز آزادی -(گوشه ی زندان شدم گرچه فرسوده) گوشه ی زندان شدم گرچه فرسوده
می شوم با مرگ خود ازغم آسوده
ای رضا جانم بیا3

*
گرچه اززنجیر کین پایم آزرده
ازفراق روی تو گشتم افسرده
ای رضا جانم بیا3

*
شاهد مظلومیم داورم باشد
این مناجات شب آخرم باشد
ای رضا جانم بیا3

*
امشب ازچشم فلک اخترافتاده
آسمان برغربتم ناله سرداده
ای رضا جانم بیا3

*
باغبان با دیدن گل شود خندان
با وصال خود نما قلب من شادان
ای رضا جانم بیا3

*
روز آزادی اگر می شوم دلگیر
دسته گل برگردنم مانده از زنجیر
ای رضا جانم بیا

  • پنج شنبه
  • 8
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 16:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

سبک_زمینه امام موسي بن جعفر سلام الله و صلواته عليه -(گريونه آقام ، لرزونه صداش) * عباس میرخلف زاده

717

سبک_زمینه امام موسي بن جعفر سلام الله و صلواته عليه -(گريونه آقام ، لرزونه صداش) گريونه آقام ، لرزونه صداش
تو كنج قفس ، درده تو نگاش
هِي آه ميكشه ، از ساقِ پاهاش

با چشاي خون ، ميگفت نزن
با قد كمون ، ميگفت نزن
با يه بُغضِ غم ، توي گلوش
قد آسمون ، ميگفت نزن

مادرم داره ، منو ميبينيه
اين حالِ زاره ، منو ميبينه
سيلي بِم نزن ، ميشكنه دلش
چشماي تاره ، منو ميبينه

امون امون امون از غريبي ٣

قلب آقا رو ، غصه ميسوزوند
دوري و فراق ، قلبش رو شكوند
عمري روضه ي ، گودال و ميخوند

تا صداميزد ، معصومشو
ياد كربلا ، ميكرد آقا
ياد دختري ، كه خيره شد
به چشم بابا ، پا نيزه ها

روضه ها ميخوند ، كنج قفس
تا جلوش ميديد ، يه ظرف آب
هِي ميگفت حسين ، از جگرش
گريه ها مي كرد ، برا رباب

امون امون امون

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 11:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

سبک شور هروله امام موسي بن جعفر سلام الله و صلواته عليه -(گداي ، موسي بن جعفرم) * عباس میرخلف زاده

911
3

سبک شور هروله امام موسي بن جعفر سلام الله و صلواته عليه -(گداي ، موسي بن جعفرم) گداي ، موسي بن جعفرم
فداي ، موسي بن جعفرم
ايشالا ، تا عمر دارم فقط
به پاي ، موسي بن جعفرم

شاه ، سلام الله ، عليك يا ، اباالسلطان
ما ، همه قطره ، تويي دريا ، اباالسلطان

اباالسطان ، يه سفارشي كن آقا
اباالسلطان ، به امام رضا برا ما
اباالسلطان ، تو رو به حضرت زهرا
اباالسطان....

اباالسلطان ، باب الحوائج
اباالسطان ، موسي بن جعفر

غلامِ ، موسي بن جعفرم
به نامِ ، موسي بن جعفرم
يه عمره ، من ريزه خواره اين
مرامِ ، موسي بن جعفرم

با ، تو آقاجون ، يه عمريه ، كه هم كيشم
تا ، سلام ميدم ، به سمتت زائرت ميشم

اباالسلطان ، اي خداي جود و احساس
اباالسطان ، هستي عافين عن الناس
اباالسطان ، ببرم تو صحن عباس

ابا

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 11:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

شعر هروله ، شور حضرت موسي بن جعفر سلام الله عليهما -(چه آقايي و چه گداهايي) * عباس میرخلف زاده

1019
3

شعر هروله ، شور حضرت موسي بن جعفر سلام الله عليهما -(چه آقايي و چه گداهايي) چه آقايي و چه گداهايي
گداهات دارن با تو دنيايي
فداي تو صد موسىِ عمران
تو موسايي و عشق زهرايي

بذار تا عمر دارم زير پرچم باشم
بذار باشم حتي اگرم كم باشم
آخه اينقدْ جذبه ي نگاهت بالاس
بهشتي ميشم حتي جهنم باشم

ميرسي به دادم
آقا توي محشر
وقتيكه ميخونم
يا موسي بن جعفر

يا موسي بن جعفر (سلام الله عليهما)

ارادت دارن همه اجدادم
به گوهر هاتون يا اباالسلطان
يكي خاتون حضرت معصومه
يكي سلطانم صاحب ايران

من و عشقِ امام رضا يه عشقِ محضه
رفاقت با اين آقا چقَدَر مي ارزه
دلم ميخواد اون ساعتي كه ميميرم
باشم تو بغلِ امام رضا اون لحظه

دستامو ميگيره
سلطانه اين كشور
وقتيكه ميخونم
يا موسي بن جعفر

يا موسي بن جعفر

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 12:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

شهادت موسی ابن جعفر علیه السلام نوحه به سبک : باغبانم من و باغ من آتش گرفته -(طائر قدسم و بسته در زنجیر بیداد) * میثم مومنی نژاد

672
1

شهادت موسی ابن جعفر علیه السلام  نوحه به سبک : باغبانم من و باغ من آتش گرفته -(طائر قدسم و بسته در زنجیر بیداد) طائر قدسم و بسته در زنجیر بیداد

سوره ی نورم و گوشه ی زندان بغداد

اشک چشمم ستاره ی شب من

ذکر خلصنی یارب بر لب من

سیدی سیدی موسی ابن جعفر

دیدنی شد نماز شبم با دست بسته

حلقه ی آهنین ساق پایم را شکسته

شاهد غربتم اشک شبانه

به ملاقاتم آمد تازیانه

سیدی.....

آه من زد شرر پیکر هفت آسمان را

من به جانم خریدم بلای شیعیان را

ای خدا رنگ لاله بدنم شد

جگرم پاره از زهر ستم شد

سیدی.......

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 13:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شهادت امام کاظم * عبدالحسین میرزایی

733
1

شهادت امام کاظم #امام_کاظم_شهادت
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت

بدنش را به روی در به کجا می بردند
چار حمال غریبانه چرا می بردند

پایش از یک طرف افتاده، سرش از طرفی
لااقل کاش تنش بین عبا می بردند

کاش معصومه خبردار نگردد، او را
باهمان سلسلهء بسته به پا می بردند

بدنش ماند روی خاک، ولی بعد سه روز
بر روی دست، چو قرآن و دعا می بردند

جسر بغداد، چو بازار گل و لاله شده
چقدر گل به هوایش به هوا می بردند

کاش آنها که بر او پنج کفن آوردند
یک کفن هم که شده کرببلا می بردند

کوفیان. بر تن صد چاک حسین ابن علی
عوض شاخهء گل سنگ جفا می بردند

بدنش روی زمین بود و به روی نیزه
سر او را به سوی شام بلا می بردند

یا اباالفضل: ببند بر سر

  • یکشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 02:33
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب

شهادت امام کاظم * عبدالحسین میرزایی

1405
1

شهادت امام کاظم #حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
#امام_کاظم_شهادت

یا از قفس مرا ببرید و رها کنید
یا بر عزیز فاطمه کمتر جفا کنید

(پای شکسته را که توان فرار نیست)
از ساق پای من غل و زنجیر وا کنید

(دختر اگر یتیم شود پیر میشود)
فکر غم یتیمی معصومه را کنید

قعر سیاه چال نفس تنگ میشود
زنجیرها شما گلویم را رها کنید

دیگر امید نیست به آزادیم زحبس
با من برای مرگ من امشب دعا کنید

ای روزه دارها رمضان موقع اذان
یاد از من و رقیه به افطارها کنید

افطار من سیلی و شلاق سندی است
پنهان ولی ز دخترم این ماجرا کنید

با ناسزا به مادر من میزند مرا
من را خلاص از کف این بی حیا کنید

بعد از شهادت این تن مجروح و خسته را
در خاک با همین غل و

  • یکشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 05:05
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمزمه)مادر بیا به دیدنم امشب * محمود اسدی

1044
2

(زمزمه)مادر بیا به دیدنم امشب مادر بیا به دیدنم امشب
بیا ببین هستم به تاب وتب
رسیده جان من دگر بر لب
مادر کجایی
مادر بیا بهر تماشایم
از سلسله تمام اعضایم
سائيده گردیده چنان پایم
مادر کجایی
مانند تو ای لاله پژمردم
منم شبیه تو لگد خوردم
برات بمیرم مادر ای مادر

ببین چه کرده دشمنم مادر
خون می چکد از گردنم مادر
چیزی نمانده از تنم مادر
آه و واویلا
هر دم که قاتل دیدنم آمد
بر گونه ام سیلی محکم زد
آن بد دهن چقدره می زد بد
آه و واويلا
چون دومی دستاش چه سنگینه
به مثل تو چشمام نمی بینه
برات بمیرم مادر ای مادر

سر تا به پای من پر از درده
پلک دو چشم من ورم کرده
سندی خدایی خیلی نامرده
مادر کجایی
مادر منم مانند تو دالم
ببین که در کنج سیه

  • سه شنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 05:17
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 امیررضا فرجوند

متن شعر شهادت امام موسی کاظم -(زندان هارون را غبار غم گرفته ) * امیررضا فرجوند

705
1

متن شعر  شهادت امام موسی کاظم  -(زندان هارون را غبار غم گرفته ) زندان هارون را غبار غم گرفته
زهرا برای نوگلش ماتم گرفته
از ظلم هارونِ لعین
موسی شده نقش زمین
آجرک الله _ بقیه الله
****
شاه نجف اشک عزا جاری کن امشب
صدیقه کبری عزاداری کن امشب
اندر غم باب رضا
شد شورش محشر بپا
آجرک الله _بقیه الله
****
معصومه جان بابت نگر در کنج زندان
باز آ بسویم دخترم مُردم ز هجران
رفتم من از دار جهان
قرآن بخوان قران بخوان
آجرک الله _ بقیه الله
****
امشب تمام ماسوی ماتم گرفته
مولا علی موسی الرضا ماتم گرفته
گوید بچشم پُر گهر
مظلوم پدر مظلوم پدر
آجرک الله _ بقیه الله
****
باشم (فرج) بر درگهت مرثیه خوانم
نام نکویت شد همی ورد زبانم
بخشا گناهان مرا
بنما نصیبم کربلا
آجرک الله _ بقیه

  • شنبه
  • 24
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 23:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسین نوری

متن شعر زمینه امام موسی کاظم (ع) -(با اینکه درک نمیکنم‌ روضه رو) * حسین نوری

1932
2

متن شعر زمینه امام موسی کاظم (ع) -(با اینکه درک نمیکنم‌ روضه رو) بند1

با اینکه درک نمیکنم‌ روضه رو
به والله ترک نمیکنم روضه رو

حتی شده یک نفری
روضه خونی بر پا میشه
برکت همین گریه هاست
گِرِهی اگه وامیشه

واسه حل شدن مشکلامون
چیزی هست مگه از گریه بهتر
سفره سفره ی باب الحوائج
روضه روضه ی موسی بن جعفر

حاجتم شده این شبها یه چیز
اللّهم اشفِ کلَّ مریض

بند2

برای فاطمه صدام آشناس
دلیلش هم فقط همین گریه هاس

بابام بهم گفته از این
خونواده دست نکشم
از راه حرم اومدن
یه وقت پامو پس نکشم

انگار که توی دنیا تمومه
درها بسته به روم غیر از این در
سفره سفره باب الحوائج
روضه روضه ی موسی بن جعفر

حاجتم شده این شبها یه چیز
اللهم اشفِ کلَّ مریض

بند3

کی میگه اشک و روضه تعطیل

  • سه شنبه
  • 27
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 21:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه شهادت حضرت کاظم (ع) _در گوشه زندانم ودر فکر عزیزان * اسماعیل تقوایی

712

نوحه شهادت حضرت کاظم (ع) _در گوشه زندانم ودر فکر عزیزان نوحه شهادت حضرت کاظم(ع)
در گوشه ی زندانم ودر فکر عزیزان2
از ظلم عدو، آمده، بر لب من جان2
وای از غریبی، وای از غریبی، وای از غریبی2
___________________________________
دور از وطن افتاده، غریب الغربایم
دیگر شده مرگم، به هر روز دعایم
عجل وفاتی، عجل وفاتی، عجل وفاتی
وای از غریبی...
__________________________________
آتش زده بر پیکرمن زهر هلاهل
شادم که با زهر عدو حل شده مشکل
پاره جگرم من، پاره جگرم من، پاره جگرم من
وای از غریبی...
___________________________________
ای کاش رضا آید ودر لحظه ی آخر
بر زانوی پر، مهر بگیرد، ز من سر
ای وای رضایم، ای وای رضایم، ای وای رضایم
وای از غریبی...
_______________

  • چهارشنبه
  • 28
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 19:35
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 امیررضا فرجوند

متن شعر نوحه ی شهادت حضرت موسی بن جعفر -(یا ثامن الحجج سرت سلامت ) * امیررضا فرجوند

630

متن شعر نوحه ی شهادت حضرت موسی بن جعفر -(یا ثامن الحجج سرت سلامت ) یا ثامن الحجج سرت سلامت
شد کشته بابت از جفایِ امت
توئی صاحب عزا
ای شه دین رضا _ ای وامصیبت(۲)
*
قلب شریف فاطمه حزین شد
اندر جنان محزون و دلغمین شد
گشته از این عزا
شور محشر بپا_ ای وامصیبت(۲)
*
معصومه جان بابت دگر نبینی
اندر عزایش روز و شب نشینی
دخت بدرالدّجا
گشته صاحب عزا_ ای وامصیبت(۲)
*
چون مادرش زهرا خدا خدا کرد
بر مرگ خود در نیمه شب دعا کرد
از ستم شد روان
سویِ باغ جنان _ ای وامصیبت (۲)
*
دشمن برویِ گردنش غُل انداخت
از درد و کین زخم تنش گُل انداخت
بس ستم ها که دید
عاقبت شد شهید _ ای وامصیبت( ۲)
*
یا فاطمه رو کن به سویِ بغداد
زندانیت گشته ز محبَس آزاد‌
بر او بگرفت عزا
علی موسی الرضا_ ای وامص

  • جمعه
  • 1
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 23:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( الدخیل ای حضرت باب الحوائج الدخیل) * ناشناس ؟؟؟

931
1

شهادت امام موسی کاظم(ع) -(  الدخیل ای حضرت باب الحوائج الدخیل) الدخیل ای حضرت باب الحوائج الدخیل
یابن جعفر ، یابن زهرا ، ای امام بی بدیل

هفتمین شمس ولایت ای ولی ذوالکرم
هر کسی شد نوکر درگاهتان ، شد محترم

معدن مهر و عطوفت ، عالم ناطق تویی
وارثِ برحقِّ علمِ باقر و صادق تویی

جمله فرزندان تو هستند در ایران ما
مایه ی فخر و غرور و عزّت و ایمان ما

السلام ای بر زمین و آسمان فرمانروا
السلام ای مظهری از رحمت و صبر خدا

السلام ای وارث خیرالانام ای بهترین
حضرت زهرا نسب ای مالک خلد برین

می کنم یاد شما در مشهد و قم ، بارها
ای که آسان می شود با ذکر تو دشوار ها

دل هوای مرقد و صحن و سرایت کرده است
کسب فیضی دیگر از خوان ولایت کرده است

عالمِ اعلم ! تو هستی مقتدای شیعیان
والد سلطان ایران سرپناه انس و جان

ذره ای در نزد خورشید درخشان تو ایم
تا ابد مدیون الطاف دو چندان تو ایم

حال و روز تازه می خواهد دل درمانده ام
کاظمین دیگری خواهد دل درمانده ام
شاعر:علی ساعتچی خورشید

  • یکشنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 15:48
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 ولی الله کلامی زنجانی

شهادت امام موسی کاظم(ع) -(ما آل هاشمیم حقارت ز ما بری است) * ولی الله کلامی زنجانی

398
3

شهادت امام موسی کاظم(ع) -(ما آل هاشمیم حقارت ز ما بری است) ما آل هاشمیم حقارت زما بری است
آئینمان مبارزه با ظلم وخود سری است

ما آل هاشمیم وچه تشویشمان ز حبس
آید به زیر پرچم ما هرکه حيدري است

گر در عراق سکّه ی ما را نمی خرند!
جای شگفت نیست که الله مشتری است

افتاده ذوالفقار اگر از دست اهلبیت
آن تیغ در تصٌرف فرزند عسکری است

مهدیّ ما دمی که بپا خیزد از حجاز
آن روز، روز نصر وقیام سراسری است

درسجده گریه کردم وهارون به طعنه گفت
گریه نشان ضعف وخلاف دلاوری است

او بی خبر ز منزلت آل هاشم است
گریه پس از نماز زِ آداب صفدری است

زد تازیانه سِندِ لعین. گفتمش، بزن
این تازیانه خوردن ما ارث مادری است

ما را به جرم عشق، به زنجیر بسته اند
تقصیرمان حمایتِ دین پیمبری است

این خیمه شُعبه ای بود از خیمه حسین
این انقلاب، ادامه آن راه ورهبری است

نازم به کشته ای که زجان دست شُست وگفت
معیار سربلندیِ عشاق، بی سری است

بی معرفت مباش "کلامی" به اهلبیت
مولاشناسی از ادب و شرط نوکری است

هر دم حسین را به ابوالفضل ده قسم
این عهد نامه ویژه ی تُرکان آذری است

  • پنج شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1399
  • ساعت
  • 17:09
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

واحد شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) -(کنجه زندونه بلا،بریدم از این روزگار) * الیاس محمدشاهی

337

واحد شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) -(کنجه زندونه بلا،بریدم از این روزگار) کنجه زندونه بلا،بریدم از این روزگار
راحتم کن ای خدا،تموم بشه این انتظار
دیگه از تحمله شکنجه و زجر خسته ام
میده آزارم خدا گردن و دسته بسته ام

غل و زنجیر به تنم،تازیونه میزد به من
بدتر از اینا همه،حرفای بد میزد به من

تمومه پیکره من،پر از جای کبودیه
ماموره زندانه من،یه ظالمه یهودیه

❇️(آقام غریب)4
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
کجایی رضا ببینی جگرم می سوزد
از تب زهر زپا تا به سرم می سوزد
آرزومه ببینم تو لحظه های آخرم
دخترم معصومه آیدبکناره بسترم

سندیه شاهک زده لگد به پهلویم خدا
نمیدونم چی کشید مادر ز قومه اشقیا

دسته بابام بسته بود مادرمو زدن کتک
برای کشتن او بهانه شد حکمه فدک

❇️(آقام غریب) 4
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دمه آخر زنجیر و سلسله دوره گردنم
می بینم خون آبه و زخمای روی بدنم
به یاده کرببلا دوباره نیمه جون شدم
برای غمه حسین دوباره روضه خون شدم

بریدن سر از غفا،جلو چشای مادرش
راسه او به نیزه رفت جلو چشای خواهرش

شنیدم تو کربلا به زخم دل نمک زدن
جلوی سره حسین،زینبشو کتک زدن

❇️(حسین غریب)4

  • جمعه
  • 1
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 19:21
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) -(جان می سپارد در کنج زندان) * محمدرضا محمدی (ناعم)

422

شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) -(جان می سپارد در کنج زندان) جان میسپارد،درکنج زندان
باچشم گریان،موسی بن جعفر
ذرکریازهرا،برلبش جاری
میکندافغان،موسی بن جعفــر
باب الحوائج موسی بن جعفر۲

فرزندزهرا،ازغم گشته گشته پیر
مونسش باشد،کُنده وزنجیـــر
ازجوردشمن،گشته زندانی
جان دهدتنها،روح معانـــــــــی
باب الحوائج.....

درکنج زندان، آه ووادارد
شوق دیدار،کربلا دارد
ازفرط غمها،گردیده خسته
دیده بر راه،ِ زهرنشستــــــه
باقلب پرخون،درسجده گوید
یاحیّ ومنان،موسی بن جعفر
باب الحوائج.......

امشب ازداغ،موسی بن جعفر
درجنت زهرا،میزندبرسر
نوحه میخواند،شاه ولایت
گردیده محزون،ختم رسالت
گشته سیه پوش،عالم امکان
میسپاردجان،موسی بن جعفر
باب الحوائج......

  • شنبه
  • 9
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 11:45
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

متن وصوت روضه امام موسی بن جعفر(ع)، به نفس سیدمحمد جوادی *

592

متن وصوت روضه امام موسی بن جعفر(ع)، به نفس سیدمحمد جوادی تا تو بی پرده شدی لاله رخان خوار شدند
همه گل هایِ چمن در پسِ دیوار شدن

پرده بردار که از شوقِ تماشایِ رُخت
در دیوارِ جهان ، آیینه رخسار شدن

#صائب_تبریزی

*میبینم این جوونا تو همین اول جلسه بلند گریه می کنن .. یاصاحب الزمان .. ماهِ رجبِ آقا کِی میای .. کِی منه آلوده سیمایِ تو رو میبینم آقا ؟ همۀ درد ما اینه ما آقامون نیستش .. والا کی جرات میکنه با شیعه اینجور برخورد کنه ؟.. بگو آقا من همه آرزوم اینه باشم اون روزُ ببینم که میگی «أَلا يَا أَهلَ الْعالَم انا بقیه الله .. أنا ابن فاطمة الزهراء..» من پسرِ اون مادری ام که تو کوچه زمین خورد .. (نکنه اسمِ بی بی بیاد تو نگاه کنی ...) آی بی بی جان .. اینا حرفایِ ذوقی که میگم ، من عموم امام حسنِ .. همون آقایی که دید تو کوچه مادرش سیلی خورد .. رفقا اگه باشیم ، میبینیم چه جور انتقام میگیره ..يا مُنتَقِم اِنتَقِم ...*

هیچ کس نیست که داند به چه کار آمده است
بس که مردم ز تماشایِ تو از کار شدند

یابن الحسن ..

*ایام ، ایامِ شهادتِ موسی ابن جعفرِ (ع) .. یا باب الحوائج .. میخوای آقامون بیاد تو جلسه ؟ آخه انقده رو باباش حساسه .. (چرا؟) اخه باباشُ هی از این زندان به اون زندان میبردن .. چهارده سال زندان بود .. هی زیرِ لب میگفت رضا جان دلم برات تنگ شده .. یه وقتایی هم دخترش معصومه خانومُ صدا میزد .. یه روضۀ عاطفی بخونم آتیشت بزنم ؟

زندان ها با هم فرق میکرده ،یکی ازین زندان ها خانه ای بوده . مرد زندانبان از از خانه بیرون رفته ، شب شد وارد خانه شد ،دید زنش زانوهاشُ بغل کرده داره بلند بلند گریه میکنه ، گفت چته ؟ گفت دیگه خسته شدم ازین زندانی ،آزادش کن بره .. گفت این که مظلومه به ما کاری نداره ، شب و روز داره عبادت میکنه .
گفت نه ؛ تو ندیدی داره چی کار میکنه . گفت امروز از تو خونه بیرون آمد ، تو ایوان نشست ، دید بچه ها دارن بازی میکنن .. دیدم شروع کرد بلند بلند گریه کردن .. هی میگه معصومه جان کجایی ؟.. سالهاست صورتتُ ندیدم .. یه وقتایی هم میگه رضا جانم بیا بابا ...*

اثری نیست به جا از من و خاکسترِ من
ای خدا شکر که دور است زِمن دخترِ من

ای رضا کاش که می آمدی و میدیدی
چه تراشیده و کاهیده شده پیکر من

اثر سلسله بر گردنِ من جا انداخت
ولی از کینه کسی قطع نکرده سر من

#حاج_سعيد_خرازی

*مجبورم میکنی بگیم ، تو یه سیاه چالی بود شب و روز فرقی نداشت با هم حضرت به علمِ امامت شبُ روزُ تشخیص میداد .. دیگه این ساقِ پاها خرد شده بود .. (من دیگه روضه نگم ..) با این که عیال وارِ اما ملاقاتی نداره ..
اما این آخریا یه یهودی هر روز میومد دیدنش(حیا میکنم بگما) با تازیانه میومد ،نمیگم با آقا چیکار میکرد اما بر که می گشت تازیانه خون آلود بود .. اما حرفم اینه ، حضرت از زدن هراسی نداشت . اما یه چیزی میشد بدنش میلرزید( منتظر نباش روضه بگم) میگفت منو میزنی بزن . سیلی میزنی بزن . لگد میزنی بزن . به خودم ناسزا میگی بگو . اما به مادرم ..

یه عده از شیعیان پشتِ زندان جمع شدن ،آخه شایعه شد هارونِ ملعون گفته آزادش میکنم ، گفتن الان درِ زندانِ بغداد باز میشه آقامون میاد .. یکی گفت رو پاش میوفتم ،یکی گفت دستاشو میبوسم .. یه سری گفتن رو بدنش گل میریزیم .. میگیم خلاصه آقامون آزاد شد ،اما یه وقت دیدن درِ زندان باز شد یه بدنِ نحیف ، رو تختِ پاره .. چهارتا حمال یه بدنُ رو دوش گرفتن هی میگن «هذا اِمامُ الرَّفَضَة فَاعرِفُوهُ» .. ( بگم داد بزنی ؟..) با این که بدن نحیفِ اما بدن هنوز سنگینِ ،عبا رو کنار زدن دیدن بدن هنوز تو غل و زنجیره ... آی امام رضا .. همه قدیمیا فیض ببرن پدر مادرا فیض ببرن ..

آوردن رو جسر بغداد بدنُ انداختن و رفتن .. سلیمان میگه تو قصرم بودم یه وقت دیدم یه بدنی رو آوردن انداختن و رفتن .. میگه هی سلیمان نگاه کرد گفت این بدنِ کیه ؟ کس و کار نداره این بدن ؟ گفتن سلیمان این بدنِ موسی ابن جعفرِ ،دیدن پا برهنه از قصر بیرون دوید .. اومد کنارِ این بدن گفت همه بیاید زیرِ بدنشُ بگیرید شهادت بدید این بدنِ پاک پسرِ پاکِ .. طیب ابن طیب .. یا اباعبدالله .. خلاصه یکی دلش سوخت .. یا موسی ابن جعفر یه عده رو جمع کرد بدنتُ بلند کردن .. عصر عاشورا غبار بلند شد .. زینب گفت نکنه میخوان داداشمُ تشییع کنند .. دیدن نه ؛ اسب هاشونو آوردن .. حسین ...

  • سه شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 14:13
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سینه زنی شهادت امام کاظم(ع)، حاج محمود کریمی -(چه تک وتنها، چه غریبونه...) *

1294
6

سینه زنی شهادت امام کاظم(ع)، حاج محمود کریمی -(چه تک وتنها، چه غریبونه...) چه تک و تنها، چه غریبونه

یه نفر کنج، این زندونه

اسیر این شبای تاره

روی خاک تیره سر میذاره

کسی بجز خدا از حالش، خبر نداره

ای صید بی بال و پر

شفیع روز محشر

دخیلک آقا یا، موسی بن جعفر

توی این زندون، دیگه آزاده

بدنش روی، خاک افتاده

هنوز توی غل و زنجیره

رضا براش عزا می گیره

محاله دخترش معصومه، آروم بگیره

درای زندون، وا شد

تو آسمون غوغا شد

شفیع این عالم ها

حاجتش روا شد

ای صید بی بال و پر

شفیع روز محشر

دخیلک آقا یا، موسی بن جعفر

با عزای این غم شیدایی

دل عالم شد عاشورایی

شهیدی که لبش خشکیده

با نیزه ها کفن پوشیده

یه روز میاد تو ی محشر با، سر بریده

جان اباعبدالله

منتقم آل الله

ادرکنی یا مولا

بقیة الله

حسین اباعبدالله

  • چهارشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 15:27
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

روضه شهادت امام کاظم(ع) -(باب الحوائج هرکجا کار خودش را کرد...) * قاسم نعمتی

506

روضه شهادت امام کاظم(ع) -(باب الحوائج هرکجا کار خودش را کرد...) باب الحوائج هر کجا کار خودش را کرد

در پاسخ آه گدا کارخودش را کرد

با آنکه دستش بسته بود اما گره وا کرد

این حضرت مشکل گشا کار خودش را کرد

رقاصه ای را ناله هایش زیر و رو کرده

درسجده ها یا ربنا کار خودش را کرد

سادات روی مادر خود غیرتی هستند

اصلا کتک نه ، ناسزا کار خودش را کرد

وقت زمین خوردن به یاد مادرش افتاد

تاریک بود و بی حیا کار خودش را کرد

از چند جا رد کبودی بر گلویش بود

از پشت گردن حلقه ها کار خودش را کرد

سر دارد و او را کفن روی کفن کردند

آن نیمه شب هم بوریا کار خودش را کرد

هنگام دست و پا زدن زنجیر اذیت کرد

چون نیزه ها که کربلا کار خودش را کرد

خولی سنان اخنس همه تشویق میکردند

درآن میانه شمرتا کارخودش را کرد

  • چهارشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 20:59
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه شهادت امام کاظم (ع) _می سوزم می نالم، محبوس زندانم * اسماعیل تقوایی

891

نوحه شهادت امام کاظم (ع) _می سوزم می نالم، محبوس زندانم نوحه شهادت امام کاظم(ع)
می سوزم، می نالم، محبوس زندانم
زهر کین هارون آتش زد بر جانم

باشد امید من بر خدایم
دلتنگ جانشینم رضایم، دلتنگ جانشینم رضایم
واویلا واویلا از غریبی3
______________
چند سالست، در زندان، بی همدم بی یارم
زیر بار ظلم هارون و، بیمارم

گشته عجل وفاتی دعایم
روز وشب خواهمش از خدایم، روز وشب خواهمش از خدایم
واویلا...
_________________________________
غریبانه، جگر پاره، ندارم در برم یاور
رضا جانم، بیا یکدم، که گیرم من ترا در بر

رسیده عمر بابا به آخر
فزت وَ رب بگویم چوحیدر، فزت ورب بگویم چوحیدر
واویلا واویلا..

شعر :اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 13:59
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

سبک زمینه شهادت باب الحوائج موسی بن جعفر(ع) -(گریونه آسمون...) * هاشم محمدی آرا

422

سبک زمینه شهادت باب الحوائج موسی بن جعفر(ع) -(گریونه آسمون...) گریونه آسمون
واسه احوال من
ای وای از غربت و
از این اقبال من

کنج زندانمو
بی تاب و مضطرم
کاشکی پیشم بیاد
معصومه دخترم

با قلب غصه دار و قدّ ِکمون
تو کنج این قفس شکسته پرم
تموم آرزوم همینه فقط
سرم باشه رو پاهای پسرم

از دنیا دلگیرم
نفسم نمیاد دیگه بالا
تو حسرت میمیرم
برسه به دادم کاشکی زهرا
خلّصنی رو لبهام
حال من داره آخه تماشا

واویلا واویلا امون ای دل امون ازین غم
...........

میسوزه پیکرم
خیلی بی طاقتم
زیر بار بلا
خم شده قامتم

وای از این غصه و
وای از این سلسله
زنده بودن دیگه
واسه من ‌مشکله

با ناسزاش امونم و بریده
جا ضرب تازیونشه رو تنم
با کینه میشکنه غرور منو
سیاه و غرق خون شده بدنم

روز من تاریکه
نفسی دیگه توی صدام نیس
چشمام تاره تاره
بخدا سویی توی چشام نیس
میفتم رو خاکا
رمقی دیگه توی پاهام نیس

واویلا واویلا امون ای دل امون ازین غم
...........

این شام آخری
در تاب و درتبم
تو فکر ِ غصه و
غم های زینبم

صحن چشمام تره
با یاد ِکربلا
از شام و کوفه و
چشمای بی حیا

به یاد تشنگی اهل حرم
به سینه میزنم برای حسین
به یاد دختری سه ساله َ مو
به یاد اشک بچه های حسین

میدید از روی تَل
میبُرن سر پاک برادر
با گریه رو خاکا
خواهری شده خسته و مضطر
افتاده تو گودال
دست و پا میزنه پیش مادر

واویلا واویلا امون ای دل امون ازین غم

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:41
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد