ولادت امام رضا (ع)

ببین بازم هوایی تو هستم
از اینکه دورم از تو دلشکستم
امیدم اینه که بدی دوباره
برات یه زیارت و بدستم
امام مهربون منو نکن جواب
که آرزو دارم بشم باز انتخاب
اگرچه من بی لیاقتم
کم نشده از ارادتم
ببر منو مشهدالرضا
دیوونه ی یه زیارتم
امام رضا منو دریاب

کسی رو جز تو من ندارم آقا
تویی تموم اونچه دارم آقا
همه وجود من آروم می گیره
تا اسمتو رو لب میارم آقا
دلم رو یا رضا زدم به نام تو
چه خوبه که می گن به من غلام تو
فدای نامت امام رضا
عشقه مرامت امام رضا
الهی آقا منم بشم
کفتر بامت امام رضا
امام رضا منو دریاب

• سه شنبه
• 2
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 10:17
• نوشته شده توسط
• جواد

أعوذُ مِن کُرُباتِ السَّواحَل المَنحوس
به چشم‌های بلاخیز شاه اقیانوس

فرار می‌کنم از کوخ‌های خاک‌آلود
به ابرهای طهورای حضرت قدّوس

هراس وافرم از شام‌های تیره و تار
روانه کرد مرا تا حریم شمس شموس

وجوب شرعی و عقلی است این روانه شدن
برای من نه فقط! که برای گبر و مجوس

هر آنچه کرد که از زلف او جدا بشوم
گرفت باد ز دستم نتیجه‌ی معکوس

ستاره در حرمش می‌کند گدائی نور
و ماه از غم دوریش میخورَد افسوس

نوشته اند: «عَلَیک الرّفیقُ ثمّ طریق»
شروع و ختم ره عشق: یک سفر پابوس

«غلام همّت آنم که زیر چرخ کبود»
از آستان رضا(ع) لحظه‌ای نشد مأیوس

خموش باش کنیسا! سکوت بانگ جرس!
خموش باش کلیسا! سکوت کن ناقوس!

سکو

• سه شنبه
• 2
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 10:38
• نوشته شده توسط
• جواد

اگر چه گشته ام نوبت به نوبت خاک ایران را
نخواهم برد از یادم سفرهای خراسان را

پیمبر نیستم اما یقین دارم که در مشهد
نشانم می دهد گاهی خدا معراج انسان را

مسیرم دور اما زود رفتم ساده برگشتم
خدا از ما نگیرد رفت و آمدهای آسان را

همین که در حرم هرگز زمان را حس نمی کردم
به من آموخت آداب پذیرایی ز مهمان را

جهنم بود هر جا بی تو رفتم سوختم آنجا
مرا پایین پا آوردی و دیدم گلستان را

شنیدم می بری با خنده ات دل از همه عالم
نشانم می دهی یک لحظه آن لبهای خندان را؟

شکایت دارم از این خشکسالی های چشمانم
تو ای دریا به رویم باز کن درهای طوفان را

چرا از زعفران، سوهان، برایت شعر می سازد؟!
مگر شاعر نخورده ذره ای

• سه شنبه
• 2
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 11:04
• نوشته شده توسط
• جواد

از قطره ای به چشمه ی بی حد رسیده ایم
از فرش آمدیم و به گنبد رسیده ایم
سبز است پرچمت به زبرجد رسیده ایم
زائر پیاده شو که به مشهد رسیده ایم

پیش نگاه آینه ها آه میکشم
بادست روی شیشه قدمگاه میکشم

سیر و سلوک در فلک و ارض میکنم
بال از کبوتران حرم قرض میکنم
خود را مقابل حرمت فرض میکنم
با لحن خادم تو سلام عرض میکنم

آن خادمی که شهره هفت آسمان شده است
انصاریان به لطف تو انصاریان شده است

زائر دم در حرمت فکر درد هاست
غافل از این که آب حرم هم خودش شفاست
باب الجواد تا برسد حاجتش رواست
اینجا حرم که نیست کرمخانه ی رضاست

تو ماه آسمانی و از نسل حیدری
خورشید خانواده ی موسی بن جعفری

آدم بدون اذن تو آدم نمیش

• سه شنبه
• 2
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 11:08
• نوشته شده توسط
• جواد

بساط جشن تو را رو به راه می کردیم
به ماه یکسره هر شب نگاه می کردیم

کنار درب ورودی صحن آزادی
نظر به منظره‌ی دلبخواه می کردیم

هنوزیک‌دو سه‌شب مانده‌بودوما هرشب
به نام شعر تو ‌دفتر سیاه می کردیم

حساب کردن لطف‌ات همیشه شیرین بود
اگرچه در عددش اشتباه می کردیم

میان‌صحن تو روییده‌است پس‌گل‌کرد
حسادتی که به حال گیاه میکردیم

به این سیاهه ی اعمالمان نگاه نکن
به شوق درک شفاعت گناه میکردیم

سبک شدن‌وسط صحن‌کار خود را کرد
وگرنه عمر گران را تباه میکردیم

به شور ابن شبیب و سپاهی از مژگان
چه گریه ها که بر آن‌بی‌سپاه میکردیم

• سه شنبه
• 2
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 16:33
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

میلاد امام رضا(ع) مبارک
ثوابش برای مدافعین حرم

آقا زلطف مادرتان زائرت شدم

برگردبام‌صحن وحرم طایرت شدم

من روزیم بدست کریمانه‌ی‌شماست

با لطف بیکران شما شاعرت شدم

من هستیم به راه حرم تا گذاشتم

شعری‌زخویش‌درخور‌ شانت نداشتم

کردی عنایتی که بگویم برایتان

من‌این‌چنین‌به‌شان‌ومقامت نگاشتم

در پیشگاه حضرت حق تا رضا شدی

شمس‌الشموس فاطمه شاه ولا شدی

تو هشتمین ستاره‌ی زهرا و حیدری

هم وارث حسینی و هم کربلا شدی

موسی‌کلیم طور تو گردیده یا رضا

مبهوت‌ومات‌نور‌ توگردیده یارضا

عیسی مسیح زنده زانفاس دعبلت

در آسمان به‌شور تو گردیده یا رضا

من آمدم به پای شما بندگی کنم

از خاک پای حضرتتان زندگی کنم

• چهارشنبه
• 3
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 00:22
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

#ولادت_حضرت_خورشید

امشب که دخیلِ پنجره فولادم
من چشم براهِ عیدی میلادم

امشب همه ی پنجره ها می بخشند
من عشقِ دخیلِ صحنِ گوهر شادم!

#دخیلک_یا_ضامن_آهو
#هستی_محرابی

• چهارشنبه
• 3
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 04:08
• نوشته شده توسط
• 09113526529

رضاجان من شدم دیوانه ی تو
تو شمعی ، عالمی پروانه ی تو
هوای روضه ی عباس دارم
کنارِ بزمِ سقاخانه ی تو...!
.

• چهارشنبه
• 3
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 10:50
• نوشته شده توسط
• جواد

أعوذُ مِن کُرُباتِ السَّواحَل المَنحوس

به چشم‌های بلاخیز شاه اقیانوس

فرار می‌کنم از کوخ‌های خاک‌آلود

به ابرهای طهورای حضرت قدّوس

هراس وافرم از شام‌های تیره و تار

روانه کرد مرا تا حریم شمس شموس

وجوب شرعی و عقلی است این روانه شدن

برای من نه فقط! که برای گبر و مجوس

هر آنچه کرد که از زلف او جدا بشوم

گرفت باد ز دستم نتیجه‌ی معکوس

ستاره در حرمش می‌کند گدائی نور

و ماه از غم دوریش میخورَد افسوس

نوشته اند: «عَلَیک الرّفیقُ ثمّ طریق»

شروع و ختم ره عشق: یک سفر پابوس

«غلام همّت آنم که زیر چرخ کبود»

از آستان رضا(ع) لحظه‌ای نشد مأیوس

خموش باش کنیسا! سکوت بانگ جرس!

خموش باش کلیسا! سکوت کن نا

• چهارشنبه
• 3
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 10:56
• نوشته شده توسط
• جواد

زشت یا زیبا اگر خوبیم یا اینکه بَدیم

دست بر دامانِ لطفِ ضامنِ آهو زدیم

دست هایِ خالیِ ما هر کجایی نیستند

ما رعییت زاده هایِ شاهِ شهرِ مشهدیم

سرنوشتِ بغض هایِ مانده در راهِ گلو

ما تلاقیِ نگـــاهی با نگـــاهِ گنبدیــم

یا کلاغِ روسیاهی گوشه ی ایوانِ صحن

یا کریمِ بی پناهـــی در پنــــاهِ مرقدیم

خاطراتِ کودکی هامان پُراز شیرینی است

عاشقِ نُقل و نبـــات و زعفـــرانِ مشهدیم

کاش میشد بوسه ای باشیم بر روی ضریح

کاش بابا بود و رویِ شانه اش مثلِ قدیم ...

• چهارشنبه
• 3
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 10:59
• نوشته شده توسط
• جواد

سر زده امد و با گوشه ی دامان چه نکرد
حاجتش مُبرم و با دیده ی گریان چه نکرد

پنجره پولاد و چشم مضطری در سایه اش
در کنار مرقد شاه خراسان چه نکرد

گرمی دستی به قلبش نور میپاشید و او
دید صاحب خانه در رویای مهمان چه نکرد

چشم های خیس بارانش سحر را خوب دید
دختر کوری که تا شب نزد سلطان چه نکرد

گوش سقاخانه هم تکبیر زائرها شنید
زیر لب میگفت، اری...!عشق و ایمان چه نکرد

• چهارشنبه
• 3
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 11:05
• نوشته شده توسط
• جواد

زایری در حرم تو چه هیاهو دارد.
انتظار از کرم ضامن آهو دارد.
بس که زیباست حریمت دل ما برده ز خود.
چقدر دست کریمت دل ما برده ز خود.
هاتف از دور سلامی بدهد دل برود!
بوی عشق تو عجب تا سر منزل برود.
گره از پنجره ای بهر شفا بگشایی.
وقت نقاره دل غمزده را بگشایی.
دل عجب در حرمت حال و هوایی دارد.
پای آن پنجره تا قصد گدایی دارد.
زایرت آمده تا صحن تو جارو بکند.
غصه ها را،غم دل را،همه را روو بکند.
یا رضا مشهد تو منزل و ماوای من است.
شب جمعه حرم و صحن تو دنیای من است.
آمدم، آمدم ای شاه ز دور آمده ام.
بی کسم غمزده بی سنگ صبور آمده ام.
تو عجب گنبد زیبا و حریمی داری!
تو رووفی بخدا دست کریمی داری.
یارضا در حرم

• چهارشنبه
• 3
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 11:14
• نوشته شده توسط
• جواد

آب و جارو می‌کنم با چشمم این درگاه را
ای که درگاهت هوایی کرده مهر و ماه را

چشم‌هایی را که حیرانند پشت «لا اله»
در خراسان تو می‌بینند «اِلّا الله را»

این تجلی‌گاه سلطان ازل، این کوه نور
برده است از یادها الماس نادرشاه را

با زبان بی‌زبانی بشنو از نقّاره‌ها
«وال من والاه» را و «عاد من عاداه» را

ای خراسانی‌ترین خورشید، روشن کن مرا
ما که می‌دانی نمی‌دانیم راه و چاه را

من زیارت‌نامه خواندم، شعرهایم مانده است
وقت داری تا بخوانم چند دفتر آه را؟

بیت‌هایم خانه بر دوشند مانند خودم
راستش دعبل شدن سخت است این درگاه را

راز پهلوی تو ماندن را نمی‌دانم ولی
آخرش می‌پرسم از شیخ بهایی راه را

می‌کِشی از هر

• چهارشنبه
• 3
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 11:22
• نوشته شده توسط
• جواد

میلاد امام مهربانی

بازهر کوی وخیابانی چراغانی شده

ابر لطف رحمت حق باز بارانی شده

روز میلاد امام مهربانی آمده

دوره سختی گذشته وقت آسانی شده

باز یک ایران ودلها سوی مشهد رهسپار

وقت هیئتهای شادی وقت مهمانی شده

آمده میلاد مولامان علی موسی الرضا(ع)

جشن میلادش به پادر عرش رحمانی شده

روز میلاد است وبا یاد حریم پاک او

مرغ دل رو سوی آن درگاه سلطانی شده

عاشقانش بهر تبریک آمده از هر طرف

راه مشهد همچنان دریای انسانی شده

صحن های مرقد آقا تماشایی بود

هر کجا بینی پر از گل،عطر افشانی شده

کاش آید یوسف زهرا چنین روزی حرم

شیعیان بینند ظاهر یار پنهانی شده

شاعر :اسماعیل تقوایی

• چهارشنبه
• 3
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 11:31
• نوشته شده توسط
• اسماعیل تقوائی

دیشب گره ها از گلویم وا نمیشد
بغض از میان سینه ام منها نمیشد

دیشب که میشد چشمه های اشک جاری
بی های هایم سمفونی اجرا نمیشد

قلبم مرا میبرد تا پابوس اقا
انجا که غم از چشم ها خوانا نمیشد

در گوشه گوشه،صحن تا صحن قشنگش
غیر از دل عشاقِ اقا جا نمیشد

دریای مواجی که از زوار دیدم
جز با عنایات رضا شیدا نمیشد

از پنجره پولاد آوایی میامد
انگار بوی عطر اقایی می آمد

خود را کنار پنجره زنجیر کردم
در دل برایش نامه ایی تحریر کردم

با اشک هایم مُهر کردم پای ان را
گفتم کریمی تو! بزن مُهر امان را

این در برای غیرِ مُسلم باز کردی
مِهرت به هر کس امده ابراز کردی

اقا نگاهی کن به دستانم که خالی ست
از بخت بد قَدَّم

• جمعه
• 5
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 13:15
• نوشته شده توسط
• جواد

ذکر لب اولیاء نام نکوی رضاست
عیسیِ گردون نشین بنده‌ی کوی رضاستم

این نه فقط یارضا بر لب خلق است و بس
زمزمه‌ی ذات حق نام نکوی رضاست

شمسِ شموس است این نور خدا بر زمین
شمس سماوات بین، خیره به روی رضاست

سائل شوریده‌دل بر که برَد التجا؟
تا کرم و فضل و جود خصلت و خوی رضاست

در نظر عاشقان کوی رضا جنت است
چشمه‌ای از سلسبیل آب وضوی رضاست

مستی اغیار از عیش و طرب حاصل است
مستی عشاق از جام و سبوی رضاست

صحن عتیقش مگر میرود از خاطرم؟
تا که دلم روز و شب خاطره گوی رضاست

درگه او چاره ساز، خوان رئوفانه باز
دست نیازم دراز، دیده به سوی رضاست

#عبدالحسین_یعقوبی

• جمعه
• 5
• مرداد
• 1397
• ساعت
• 13:27
• نوشته شده توسط
• جواد

عالم آل محمد

بار دیگر شب گذشت وجلوه گرنورسحرشد
با پرستوهای عاشق، دل مهیای سفرشد
با هزاران شوروشادی تا مدینه رهسپرشد
دیدآن جا شوق وشوری، شادمانی وسروری
وادی سینا وطوری، برفلک تابیده نوری
سینۀ سینا شدآمجا ازقدوم پورموسی

آمد آن مهری که باشد ، روشنای کهکشان ها
نوراو رنگین کمانی،بسته روی آسمان ها
حُسن او شوری فکنده، دربیانها برزبان ها
ازعطا ولطف ایزد، ازبهشت سبزوسرمد
هیچ می دانی که آمد، عالم آل محمد
آن که علم خویش رابخشیده براو حق تعالی

کهکشانی ازستاره، مهردارد رونمایش
آسمانی نورونقره، ماه می ریزد به پایش
مهرومه ماتند وحیران، درتماشای لقایش
این سراسر روشنایی،با فروغی کبریایی
با نسیم دلربایی، جلو

• شنبه
• 17
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 11:15
• نوشته شده توسط
• سجاد

غنچه ای از باغ حیدر می رسد
پاره ی قلب پیمبر می رسد
هشتمین نور خداوندی،رضا
هستیّ موسی بن جعفر می رسد
**
هشتمین غنچه ی ولا آمد
معنی نور و هل اتی آمد
پاره ی قلب خاتم مرسل
از تبار علی،رضا آمد
**
از خدا بر ما عنایت آمده
گل ز گلزار ولایت آمده
خانه ی موسی ابن جعفر منجلی است
هشتمین شمس هدایت آمده
**
از سوی خدا رحمت بیحد آمد
زیبا گلی از گلشن احمد آمد
از دامن نجمه و ز بیت موسی
سوّم علی از آل محمّد(ص)آمد
**
نور دل هر اهل ولا آمده است
هشتم گل باغ مصطفی آمده است
از سوی خداوند کریم منّان
با عطر محمّدی رضا آمده است
**
امشب ز سما نور خدا می آید
شاد باشید معین الضّعفا می آید
از خانه ی هفتم گل عصمت موسی
زیبا پس

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 19:11
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

باز دل غرق تولّا گشته است
این دلم طور تجلّا گشته است
با دل امشب سوی جانان میروم
گه مدینه گه خراسان میروم
شهر یثرب گشته گلریزان حور
بیت نجمه شد چنان وادیّ طور
با هزاران شادی و شور و شعف
در زمین حوران جنّت بسته صف
در تماشای مهی،افلاکیان
روشن از این مه قلوب خاکیان
می رسد بر گوش جانها این خبر
در سپهر دین حق آمد قمر
جلوه گر ماهی درخشان آمده
عاشقان شاه خراسان آمده
آسمان آذین با قندیل نور
حور و غلمان مست از جام طهور
شیعیان در شادی و در زمزمه
در جنان لبخند بر لب فاطمه
در مدینه جشن شادی شد بپا
آمده مولا علی موسی الرّضا
ماه یک جلوه ز سمایش بود
پیک وحی محو تجلّایش بود
یوسف مصری بود حیران او
حور و غلمان ج

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 19:13
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

باز امشب مظهر نور آمده
در مدینه شادی و شور آمده
بیت نجمه وادیّ طور آمده
عاشقان نورٌ علی نور آمده
پر ز شادی گشته در ارض و سما
آمده مولا علی موسی الرّضا
باز امشب پیک حق در می زند
دم ز مولودی مکرّر می زند
خنده بر موسی بن جعفر می زند
هشتمین خورشید دین سر می زند
نخل دین بار دگر داده ثمر
نجمه می بالد به خود زاده قمر
هدیه ای از سوی سرمد آمده
بر همه شادی بیحد آمده
هشتمین گل ز آل احمد آمده
پاره ی قلب محمّد(ص)آمده
هستیّ موسی بن جعفر آمده
عاشقان مولا و رهبر آمده
شامل عالم شده لطف الاه
سر زده از دامن خورشید ماه
آمده امشب رضا با عزّ و جاه
حق به یمن او ببخشد هر گناه

مظهر خلّاق سرمد آمده
عالم علم محمّد(ص)آم

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 19:14
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

باز امشب در جهان غوغا شده
جشن شادی هر کجا بر پا شده
پیک وحی ذات حق داده خبر
مظهر جود و سخا شد جلوه گر
بر مشام جان بوی گل می رسد
عطر و بوی یاس و سنبل می رسد
آمده یک هدیه از حیّ غفور
بهر تبریک آمده غلمان و حور
باز از لطف و کرامات خدا
وا شده یک غنچه از آل عبا
آسمانها زینت و زیور شده
شاد هر دل زین مه انور شده
در سپهر دین حق ماه آمده
شیعیان را هادی راه آمده
از قدومش بیت نجمه گلشن است
دیده ی موسی بن جعفر روشن است
امشب آمد نجمه را نور بصر
می زند لبخند بر رویش پدر
پاره ی قلب پیمبر آمده
هستیّ موسی بن جعفر آمده
آمده هستیّ هستی آفرین
گلبن عصمت امام هشتمین
عاشقان هشتم گل باغ ولا
آمده مولا علی موسی الرّضا

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 19:14
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

لطف خدای سرمد
ماه ذی القعده آمد
شهر مدینه شده وادیّ طور
بیت موسی بن جعفر غرق سرور
جان محمّد رضا خوش آمد(۲)
**
شیعه در شادی و شور
آمد نورٌ علی نور
آمده نور خدای لا یزال
فاطمی سیرت و علوی خصال
جان محمّد رضا خوش آمد(۲)
**
دل پر زند ز سینه
سوی شهر مدینه
جان فاطمه و حیدر آمده
هستیّ موسی بن جعفر آمده
جان محمّد رضا خوش آمد(۲)
**
می زند گل لبخند
نجمه به روی فرزند
دل می برد از مادرش نگاهش
موسی بن جعفر بوسد روی ماهش
جان محمّد رضا خوش آمد(۲)
**
رضا شب میلادت
قلوب شیعه شادت
عیدیّ جمع ما را عطا فرما
مدینه و نجف و کرب و بلا
جان محمّد رضا خوش آمد(۲)
**
سائل بیمایه ام
مهر تو سرمایه ام
آمده ام امشب بر تو پناهم

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 19:15
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ز لطف خالق منّان مدینه گشته چون گلشن
بگو بر موسیّ جعفر آقا چشم شما روشن
به دنیا آمده امام هشتمین
بود او هدیه ای زخلّاق مبین
رضا جانم رضا(۲)
**
ز بیت نجمه امشب عاشقان نور جلی آمد
به دنیا از کرامات خدا سوّم علی آمد
مدینه عاشقان شده غرق سرور
ز یمن مقدمش شده وادی طور
رضا جانم رضا(۲)
**
گلی از بوستان آل احمد وا شده امشب
امام هفتمین از لطف حق بابا شده امشب
زیمن مقدمش جهان زیبا شده
ولایش شامل همه دنیا شده
رضا جانم رضا(۲)
**
ز لطف خالق یکتا دوباره گشته عید امشب
صفا بخش تمام عالم هستی رسید امشب
شده محو رخ و قدو بالای او
ببوسد مادرش رخ زیبای او
رضا جانم رضا(۲)
**
ز اکرام تو و لطف تو و احسان تو امشب
تمام

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 19:16
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

گل وا شده ز باغ طاها
شادان دل حضرت زهرا
در خانه ی موسی بن جعفر
امام رضا آمد به دنیا
خوش آمدی مولا رضا جان(3)
**
گلشن شده تمام عالم
رحمت حق بارد دمادم
مدینه گلباران شد امشب
در مقدم عزیز خاتم
خوش آمدی مولا رضا جان(3)
**
بر شیعیان عنایت آمد
سر منشاء هدایت آمد
از دامن عروس زهرا
هشتم گل ولایت آمد
خوش آمدی مولا رضا جان(3)
**
انوار رحمت آمد امشب
بر شیعه عزّت آمد امشب
رضا گل موسی بن جعفر
شفیع امّت آمد امشب
خوش آمدی مولا رضا جان(3)
**
او هدیه از حیّ مبین است
هستیّ ختم المرسلین است
از نسل مرتضی و زهرا
بر شیعیان حبل المتین است
خوش آمدی مولا رضا جان(3)
**
امشب ز گلزار مدینه
آمد امام بی قرینه
عالم علم احمد

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 19:18
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

مدینه امشب باز سرای نور است(۲)
دلهای محبّان عجب مسرور است(۲)
هدیه ای از حیّ داور پاره ی قلب پیمبر
آمده امشب به دنیا پسر موسی بن جعفر
یا رضا جان یا رضا جان(۲)
**
هشتمین خورشید ولایت سر زد(۲)
شمس دین باشد او ز نسل احمد(۲)
از قدوم گل نجمه شد مدینه گلشن امشب
حضرت موسی بن جعفر دیده اش شد روشن امشب
یا رضا جان یا رضا جان(۲)
**
از یمن مقدمش جهان زیبا شد(۲)
روشن از روی او همه دنیا شد(۲)
هفتمین نور الهی شکر حق بابا شد امشب
چهره ی خورشید عالم در رخش پیدا شد امشب
یا رضا جان یا رضا جان(۲)
**
مدینه دوباره صفایی دارد(۲)
نجمه امشب حال دعایی دارد(۲)
گشته موسی شاد و خرسند از شعف مادر دلبند
بوسه از شادی مکرّر می

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 19:19
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

امشب شب ولادت جان پیمبر است
وقت ولادت گل موسی بن جعفر است
امام رضا خوش آمدی خوش آمدی مولا(۲)
**
ذیقعده آمد عاشقان دلها همه روشن شده
از مقدم این گل جهان گلشن شده گلشن شده
امام رضا خوش آمدی خوش آمدی مولا(۲)
**
شهر مدینه از قدم او منّور است
لبریز حور،خانه ی موسی بن جعفر است
امام رضا خوش آمدی خوش آمدی مولا(۲)
**
از سوی خلّاق مبین نور سماوات و زمین
آمد علی موسی الرّضا نجل امیرالمؤمنین
امام رضا خوش آمدی خوش آمدی مولا(۲)
**
نجمه ز یمن مقدم او شادمان شده
روشن ز یمن مقدم او آسمان شده
امام رضا خوش آمدی خوش آمدی مولا(۲)
**
درهای رحمت وا شده زینت همه دنیا شده

از لطف و اکرام خدا هفتم امام بابا شده
امام رض

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 19:20
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

شهر یثرب گشته امشب وادی طور دگر
هستیّ موسی بن جعفر گشته امشب جلوه گر
از تبار مصطفی آمده دنیا رضا
یا علی موسی الرّضا(2)
**
بیت مولانا امام هفتمین گلشن شده
چشم نجمه از قدوم این پسر روشن شده
هر دلی شد منجلی آمده سوّم علی
یا علی موسی الرّضا(2)
**
هشتمین نور خداوند مبین امشب رسید
نجل زهرا و امیرالمؤمنین امشب رسید
خلق و خویش احمدی ماه رویش احمدی
یا علی موسی الرّضا(2)
**
گل ز گلزار ولایت وا شده ای عاشقان
عالم از روی مهش زیبا شده ای عاشقان
نخل دین شد پر ثمر گل به بستان جلوه گر
یا علی موسی الرّضا(2)
**
نور بخش آسمانها و زمین است این پسر
شیعیان حیدری،حبل المتین است این پسر
هم امام هشتم است هم پناه مردم

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 19:21
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

آمده پاره ی قلب پیمبر
پسر نجمه و موسی بن جعفر
کعبه ی دلها آرام جانها
مولا علی موسی الرّضا آمده دنیا
یا رضا جان یا رضا جان(2)
خوش آمدی مولای عالم یا رضا جان(2)
**
رفته ظلمت ز ره آمد سپیده
عاشقان عاشقان دوباره عیده
ز ره رسیده نور دو دیده
امام رضا بر همه امشب عیدی میده
یا رضا جان یا رضا جان(2)
خوش آمدی مولای عالم یا رضا جان(2)
**
شهر یثرب بود در شادی و شور
آمده در جهان نورٌ علی نور
مظهر سرمد ز نسل احمد
آمده هشتمین گل باغ محمّد
یا رضا جان یا رضا جان(2)
خوش آمدی مولای عالم یا رضا جان(2)
**
نجل زهرا گل گلشن حیدر
آمده هستیّ موسی بن جعفر
از حیّ ذوالمنن مدینه گلشن
ز مقدمش چشم همه گردیده روشن
یا رضا جان

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 19:22
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ای گل ولایت مولانا امام رضا
خورشید هدایت مولانا امام رضا
شهر یثرب از قدم تو گشته چو گلشن امام رضا
شاد مانند در همه دنیا هر مرد و هر زن امام رضا
گل زهرا عزیز طاها بر همه مولا امام رضا(۲)
**
از تبار حیدر از نسل پیمبری
فرزند نجمه و از موسی بن جعفری
شهر یثرب از قدم تو وادی طور است امام رضا
ز قدومت در همه دلها شادی و شور است امام رضا
گل زهرا عزیز طاها بر همه مولا امام رضا(۲)
**
گل گلزار مصطفی نور چشمان حیدری
گل نجمه با یک نگاه تو ز بابا دل می بری
همه عالم ز مقدم تو صفا گرفته امام رضا
شیعهُ تو ز شادمانی نوا گرفته امام رضا
گل زهرا عزیز طاها بر همه مولا امام رضا(۲)
**
پیچیده در عالم عطر و بوی تو رضا
ب

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 19:25
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

دوباره روز عیده ز یمن نور دیده
رسیده پاره ی قلب پیمبر
تمام هستیّ موسی بن جعفر
رضا آمد خوش آمد(4)
**
مدینه در سرور است جهان لبریز نور است
ز الطاف خدای حیّ سرمد
رسیده عالم آل محمّد
رضا آمد خوش آمد(4)
**
گل یاس و سپیده گل موسی رسیده
ز نسل مصطفی و فاطمه رو
چو حیدر در کمال و خصلت و خو
رضا آمد خوش آمد(4)
**
همه محو جمالش چو پیغمبر خصالش
رئوف اهلبیت عصمت آمد
صفا بخش قلوب امّت آمد
رضا آمد خوش آمد(4)
**
گل گلزار عصمت رسد با جاه و عزّت
جهان پر گشته از عطر و بوی او
زند گلبوسه بابا بر روی او
رضا آمد خوش آمد(4)
**
رضا شمس الشموس است انیس هر نفوس است
بود نور خدا خورشید هشتم
پناه خلق عالم،جان مردم
رضا آمد خو

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 19:26
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور