سوزهـا در جـگر مـاست، اگر خـاموشيم
سينه ها محفل غمهـاست،اگر خاموشيم
بـغض دردي بـه گـلو و شـرر آه بـه دل
كار اكـنون به تماشـاست،اگر خاموشيم
موجـي از آتـش و خونيـم،به ظاهر ساكن
اينچنيـن مرضي مولاست،اگر خاموشيم
نيـمي از شـيعه تـَوَلّاست،خـدا ميدانـد
نيمِ ديـگـر به تَبَـرّاسـت،اگر خاموشيم
جـرعه نوشـان بلائـيم ،به هنگامهي رزم
جـاده و اسـب مهيـاست، اگر خاموشيم
همـگي گـوش به فرمان ولـي، حيـدروار
خـصم از ما بهتَقَلّاسـت ، اگرخاموشيـم
آزمـندان زميـنگـرچه ولـي نشـناسند
شـيعه از آز مُبــّراسـت ، اگر خاموشيم
سرخي خون حسيـن حجّت خلقا... است
امـر اكـنون به مداراست، اگر خاموشيم
تربت مـادر ما گـر به جه
- دوشنبه
- 6
- بهمن
- 1393
- ساعت
- 06:11
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار