اشعار مدایح حضرت فاطمه زهرا

مرتب سازی براساس

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)(گره نیست که با دست شما وا نشود) *

4817
3

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)(گره نیست که با دست شما وا نشود) گره نیست که با دست شما وا نشود
سائلی نیست که روزی خور اینجا نشود
نفسی هست اگر یمن قدمهای شماست
مرده ای نیست که با نام تو احیا نشود

جلوه ای گر نکنی کوشش ما بی ثمر است
جز عنایت شما هیچ مهیا نشود
آن قدر ناله کنم تا که امانم بدهی
گر تو راضی نشوی نامه ای امضا نشود
تا در خیمه تو قبله نما می با شد
به خدا فکر دلم جنت الاعلا نشود
چون تو شاهی چه کسی این همه رعیت دارد؟
در بیت صنمی مثل تو غوغا نشود
وای اگر فاطمیه محرم مولا نشوم
راضی از کار دلم حضرت زهرا نشود
ای جگر گوشه زهرا ی مدینه برگرد
تا به کی قبر گل گمشده پیدا نشود

  • شنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 11:47
  • نوشته شده توسط
  • محمد کاظم زاده
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),() *

5272

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),() بیا که بی رخ طا قتی ندارم من
به غیر دیدن تو حاجتی ندارم من
گل همیشه بهارم توهستی وبی تو
به سیر باغ وچمن رغبتی ندارم من

تمام عزت من از طفیل مهر شماست
بدون مهر شما عزتی ندارم من
از آن زمان که مرا با تو آشنا کردند
به غیر بندگیت عادتی ندارم من
توئی که محرم راز دل غریب منی
به جز تو با دگری صحبتی ندارم من
گذشت عمر من وچشم من بود بردر
بیا امید دلم فرصتی ندارم من
اگر چه من ز گناهم دل تو راخستم
اگر چه غیر ریا طاعتی ندارم من
به جان فاطمه هرگز مران مرا زدرت
به غیر تو به کسی الفتی ندارم من

  • شنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 14:14
  • نوشته شده توسط
  • محمد کاظم زاده
ادامه مطلب

شعر شهات حضرت فاطمه زهرا(س),() *

5826
1

شعر شهات حضرت فاطمه زهرا(س),() به احترام غم مادرت بیا مهدی
به قدر عمر کم مادرت بیا مهدی
به چادری که شده پرچم عزاداری
به پرچم علم مادرت بیا مهدی

به قامتی که قیامت نمود درمسجد
قسم به قد خم مادرت بیا مهدی
تو را قسم به تمام حقیقت قرآن
که هست در قسم مادرت بیا مهدی
به آنکه هر چه به کف داشت در ره حق داد
به این همه کرم مادرت بیا مهدی
به ناله ای که فرا خواند پشت درنامت
به صورت دم به دم مادرت بیا مهدی
به فا طمیه قسم ای نماد حزن علی
به داد داغ غم مادرت بیامهدی
بیا که بر سپه خصم لرزه اندازی
به ارزش قدم مادرت بیا مهدی
به حق قسم که نمانده بهانه ای دیگر
به گمشده حرم مادرت بیا مهدی

  • شنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 14:37
  • نوشته شده توسط
  • محمد کاظم زاده
ادامه مطلب

شعر شهات حضرت فاطمه زهرا(س),() *

5124
2

شعر شهات حضرت فاطمه زهرا(س),() عمریست بی قرار نگاهت نشسته ایم
از غصه نیا مدنت دل شکسته ایم
ما پای عهد عاشقی سرخ انتظار
با هر کسی به غیر تو پیمان گسسته ایم

از دوری تو کاش بمیریم چون که ما
از زندگی بدون تو غمگین و خسته ایم
با چشم خیس در پی یک گوشه چشم تو
هر شب کنار سفره روضه نشسته ایم
ای خون جگر که داغ جوان دیده ای بیا
امشب برای مادر تو حجله بسته ایم

  • شنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 15:19
  • نوشته شده توسط
  • محمد کاظم زاده
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شعر شهادت حضرت فاطمه (س)( سلام من به ماه فاطمیه) * رضا باقریان

2576

شعر شهادت حضرت فاطمه (س)( سلام من به ماه فاطمیه) سلام من به ماه فاطمیه
به انتهای راه فاطمیه

سلام من به خانه دار حیدر
به خانه دار بی قرارحیدر
سلام من به بی قراری تو
سلام من به خانه داری تو
سلام من به حیدر غریبت
سلام من به اون همه شکیبت
سلام من به ناله ی هرشبت
سلام من به عفت زینبت
سلام من به نور عالمینت
سلام من به محضر حسینت
سلام من به روضه های کوچه
می خوام بگم ز ماجرای کوچه
تو کوچه ها با پسرت می رفتی
شاید براش از مرتضی می گفتی
غیردعا مردن چی کار می کردی
یا اینکه توی خونه کار می کردی
همش برا همه دعا می کردی
یه بار براخودت دعا نکردی
نمی دونم چرا تو رو نشناختن
باتو ومرتضی چرانساختن
قصه ی اون گدا هنوز یادمه
شب عروسی و دعا یادمه
با این همه مامی ک

  • دوشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 12:11
  • نوشته شده توسط
  • محمد کاظم زاده
ادامه مطلب

شهادت حضرت فاطمه (س)(دلم از جور خسان لاله صفت خونین است) *

4089
1

شهادت حضرت فاطمه (س)(دلم از جور خسان لاله صفت خونین است) دلم از جور خسان لاله صفت خونین است

سینه از طعنة اغیار پر از زوبین است

چه کنم گر نکنم ناله و فریاد و فغان

بلبل دل شده را شور و نوا آئین است

ایپدر پرسشی از حالت زهرای عزیز

که مرا پنجه زخوناب جگر رنگین است

بی مه روی تو بابا همه شب تا بسحر

دامن دیده­ام از اشگ پر از پروین است

دوش درخواب ترا دیدم و دلشاد شدم

چشم امیدم از آن خواب خوش دوشین است

دارم امید که بینم رخ دلجوی ترا

بار دیگر چو مرا آرزوی دیرین است

آخر این قوم چرا منع من از گریه کنند

من مصیبت زده­ام گریه مرا تسکین است

آتش از کینه برافروخت بکاشانه من

زاغ چون دید که خالی چمن از شاهین است

کشته گردید زکین محسن ششماهه من

پر پر از ب

  • شنبه
  • 26
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 11:54
  • نوشته شده توسط
  • سیدمهدی هاشمی نسب
ادامه مطلب

شهادت حضرت فاطمه (س)(من غلامی زغلامان توام یا زهرا) *

4518
3

شهادت حضرت فاطمه (س)(من غلامی زغلامان توام یا زهرا) من غلامی زغلامان توام یا زهرا

مستمندی به سر خان توام یا زهرا

اززمانی که به خودآمده ام فهمیدم

خاطر آشفته وحیران تو ام یازهرا

من دعا بودم ز روز ازل برلب تو

ذکری از نیمه سوزان تو ام یازهرا

متولد شده عشق تو ام بی بی جان

آه پرورده دامان توام یا زهرا

بیت الحزان دلم شاهد اشک سحرت

اشک آن دیده گریان تو ام یازهرا

از ال لطف تو شد شام حالم آری

تا ابد در خور احسان تو ام یا زهرا

شد یهودی زنخ چادرت اسلام شناس

فخرم ای بس که مسلمان توام یازهرا

ای یتیمان مدینه همه از پخت تو سیر

طالب لقمه ای نان تو ام یازهرا
منبع:شیعتی

  • شنبه
  • 26
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 12:01
  • نوشته شده توسط
  • سیدمهدی هاشمی نسب
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(یافتم میقات من پشت دَرَست) *

4204
3

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(یافتم میقات من پشت دَرَست) یافتم میقات من پشت دَرَست
حفظ «رب البیت» از حج برترست
رَمی شیطان کردم از امر جلیل
تا بگیرم کعبه از اصحاب فیل
بسته بودم پشت در احرام خود

رهسپر کردم به مسجد گام خود
سعی کردم تا نماند فاصله
از صفا تا مروه کردم هروَله
گفتم او شمع است و من پروانه‌‌ام
بر نگردم بی‌علی در خانه‌ام
حجّ من رخسار حیدر دیدن است
طوف من دور علی گردیدن است
آنقدر ای قبله‌ی بیت‌الحرام
دور تو گشتم که شد حجّم، تمام

  • سه شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 15:33
  • نوشته شده توسط
  • محمد کاظم زاده
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(اى به طوفان بلا، يار على) *

5478
3

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(اى به طوفان بلا، يار على) اى به طوفان بلا، يار على
همدم آه شرر بار على
مهر و قهرت، سبب ردّ و قبول
فاطمه! روح على! جان رسول
اى ز سيلى شده نيلى رويت

كشت آزردگى پهلويت
تا على را سوى مسجد بردند تا
نازنينْ قلب ترا، آزردند
رابط فيض خدا را كشتند
مادر زهد و ريا را، كشتند
آنكه نان و نمكش را خوردند
به تلافى، فدكش را بردند!
تا كه بيت الشرف فاطمه سوخت
عرش را ز آتش غم، قائمه سوخت
هستى شير خدا رفت ز دست
تا كه زهراى وى از پاى نشست

  • سه شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 16:02
  • نوشته شده توسط
  • محمد کاظم زاده
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت فاطمه زهرا(س)-(قيامت روز قدر و اقتدار توست يا زهرا) *

8249
12

شعر مدح حضرت فاطمه زهرا(س)-(قيامت روز قدر و اقتدار توست يا زهرا) قيامت روز قدر و اقتدار توست يا زهرا
عذاب و عفو هم در اختيار توست يا زهرا
شفاعت مي کني در حشر کل دوستانت را
کرامت تا ببخشي بي قرار توست يا زهرا

نه تنها آدم و نوح و خليل و موسي و عيسي
رسول ا... هم چشم انتظار توست يا زهرا
رها کردن ، گرفتن ، عفو کردن ، حکم فرمودن
به تو تفويض از پروردگار توست يا زهرا
تمام آفرينش در مزارت گشته گم آري
کجا از ديده ها پنهان مزار توست يا زهرا
ميان دشمنان تنها حمايت از علي کردن
به دست و سينه مُهر افتخار توست يا زهرا
مدينه خواست از نفرين تو زير و زبر گردد
فداکاريت باعث شد که حيدر زنده بر گرد

منبع:سایت باب الحرم

  • چهارشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 06:38
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

مدح ولادت حضرت فاطمه زهرا(س),(توان واژه کجا و مدیح گفتن او؟) *

4023
2

مدح ولادت حضرت فاطمه زهرا(س),(توان واژه کجا  و مدیح گفتن او؟) توان واژه کجا و مدیح گفتن او؟

قلم قناری گنگی ست در سرودن او

کشاندنش به صحارّی شعر ممکن نیست

کمیت معجزه لنگ است پیش توسن او

چه دختری ، که پدر پشت بوسه ها می دید

کلید گلشن فردوس را به گردن او

چه همسری ، که برای علی به حظّ حضور

طلوع باور معراج داشت دیدن او

چه مادری ، که به تفسیر درس عاشورا

حریم مدرسه ی کربلاست دامن او

بمیرم آن همه احساس بی تعلق را

که بار پیرهنی را نمی کشد تن او

دمی که فاطمه تسبیح گریه بردارد

پیامی می چکد از چلچراغ شیون او

از آن ز دیده ی ما در حجاب خواهد ماند

که چشم را نزند آفتاب مدفن او

غلامرضا شکوهی

منبع:سایت شعر شاعر

  • شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 07:52
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر ولادت حضرت فاطمه زهرا(س),(زهرا همان که در سحر آفريدنش) *

3898
2

شعر ولادت حضرت فاطمه زهرا(س),(زهرا همان که در سحر آفريدنش) زهرا همان که در سحر آفريدنش

گفته خدا تَبارَکَ بر وجه أحسنش

زهرا همان که عطر خداوند مي وزد

هر روز پنج مرتبه از باغ سوسنش

هر صبح در طواف ملائک به دور او

معراج مي چکد ز تماشاي گلشنش

زهرا همان که بر دل پيغمبر خدا

جان دوباره مي دهد از شوق ديدنش

از ابتداي خلقت خود از همان ازل

دارد نگين عشق علي را به گردنش

ديگر از اين چه مرتبه اي با شکوه تر

باشد بزرگ کرب و بلا طفل دامنش

«حَتَّي تَوَرَّمَتْ قَدَمَاهَا» حکايتي ست

از عاشقانه هاي سحرهاي روشنش

بي شک منا و مکه دگر محرمي نداشت

پنهان نبود اگر ز نظر خاک مدفنش

روز حساب توشه‌ی ما عشق فاطمه ست

ما را بس است خوشه اي از فيض خرمنش

شرح فضائلش همه عي

  • یکشنبه
  • 24
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 04:12
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اولين شهيده ي علي مرتضي منم *

2668

اولين شهيده ي علي مرتضي منم اولين شهيده ي علي مرتضي منم
يارِ قدخميده ي علي مرتضي منم
روح استقـامتم، حامـي امـامتم
ياحيدر ياحيدر(2)
*****
در ميان دشمنان فاطمه غمخوار علي است
محسن شهيد من يـار و طرفدار علي است
پشت در شوم فدا، شـوم از او جـدا
ياحيدر ياحيدر(2)
*****
حامي شير خدا دست شکسته ي من است
جـاي تازيانه‌هـا بـر تن خسته ي من است
به دفاع رهبرم، شد مدينه سنگرم
ياحيدر ياحيدر(2)
*****
يا علي! دشمن اگـر ستاده پشت در تو
غم مخور که فاطمه بود همه لشکر تو
به ولايتت قسم، من فدايي تواَم
ياحيدر ياحيدر(2)
*****
اگر از ضرب لگد پهلوي زهرا شکند
اگر اعضـاي وجود من سراپا شکند
من طرفدار تواَم، به خدا يار تواَم
ياحيدر ياحيدر(2)
*****
يا ع

  • یکشنبه
  • 17
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

الا كه عطر دل انگيز يار داري تو *

4538
1

الا كه عطر دل انگيز يار داري تو الا كه عطر دل انگيز يار داري تو
شميم جنت و لطف بهار داري تو
هميشه سبزترين نخل باغ توحيدي
كه از خلوص و يقين برگ و بار داري تو
به آفتاب دل عارفان، علي سوگند
كه جلوه اي ابديت شعار داري تو
ستاره ها همه پيمانه نوش نور توأند
چقدر تشنه و آئينه دار داري تو
صفاي گلشن ياسين هم از شكفتن توست
كه دلنوازي فصل بهار داري تو
به گرد شمع ولاي تو جاي بالي نيست
ز بسكه عاشق پروانه وار داري تو
محبت تو نه تنها بود كليد بهشت
بهشت از تو بود اختيار داري تو
ز جلوه هاي مناجات خويش در محراب
چراغ روشن شبهاي تار داري تو
بلور اشك تو را مي برند تا ملكوت
چه دست و دامن گوهر نثار داري تو
چه حاجت است به گلهاي ارغواني باغ
كه گل به

  • یکشنبه
  • 17
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

اگر بال و پرم بخشند بی زهرا (س) نمیخواهم *

3028
1

اگر بال و پرم بخشند بی زهرا (س) نمیخواهم اگر بال و پرم بخشند بی زهرا (س) نمیخواهم
و گر جان و سرم بخشند بی زهرا (س)نمیخواهم
اگر روز قیامت از عطش جانم به لب آید
شراب کوثرم بخشند بی زهرا (س) نمیخواهم
اگر آب بقا ریزند بی حیدر (ع) نمی نوشم
و گر چشم ترم بخشند بی زهرا (س) نمیخواهم
اگر سلمان شوم بی مهر زهرا (س) نا مسلمانم
خلوص بوذرم بخشند بی زهرا (س) نمیخواهم
گر در روضه رضوان هزاران حوری و غلمان
دمادم ساغرم بخشند بی زهرا (س) نمیخواهم
اگر از کثرت اشک سحر در خلوت شبها
دو دریا گوهرم بخشند بی زهرا (س) نمیخواهم
اگر دائم بمیرم وز نفسهای مسیحائی
روان بر پیکرم بخشند بی زهرا (س) نمیخواهم

  • یکشنبه
  • 17
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 08:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مادر زهرا سلام حق به تو مادر *

2580

مادر زهرا سلام حق به تو مادر مادر زهرا سلام حق به تو مادر
فاطمه آورده اي براي پيمبر
سيب بهشت خداست در کف دستت
کآيد از او بوي ذات خالق اکبر
بيت نبوت نداشت مثل تو بانو
مادر گيتي نزاده مثل تو دختر
عقل به حيرت فتاده اينکه تو زادي
حضرت زهراست يا محمد ديگر
دسته گل آورده اند خيل ملايک
بهر تو از آيه هاي سوره ي کوثر
مخزن غيب خداي عز و جل را
گوهر نابي نبودي از اين بهتر
اينکه تو زادي بود تمام محمد
وينکه تو داري بود بتول مطهر
ليله ي قدرت مبارک است خديجه
قدر بدانش به حق خالق اکبر
طينتش از ميوه ي بهشت الهي
قابله اش مريم است و ساره و هاجر
سينه ي موساست طور معرفت او
روح مسيحا کشد به محضر او پر
حبل متين نجات ماست همانا
رشته اي از چادرش به

  • یکشنبه
  • 17
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 08:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

اي همسر گرامي پيغمبر *

2375

اي همسر گرامي پيغمبر اي همسر گرامي پيغمبر
ام الائمه فاطمه را مادر
تبريک جنّ و انس گوارايت
کامشب خداي داده تو را کوثر
اين است نخل آرزوي طاها
اين است ميوة دل پيغمبر
اين است جان پاک رسول ا...
اين است بر جمال خدا مظهر
اين است آن سپهر که آينده
سادات عالمند ورا اختر
از منطقش صداي خدا بشنو
در صورتش جمال خدا بنگر
لبخند مي زنند به رخسارش
سارا و مريم، آسيه و هاجر
برگير رو نما ز رسول الله
تا بنگرد به صورت اين دختر
تو هست خويش را به خدا دادي
حق هديه کرد بر تو چنين گوهر
اين گوهري که داد خدا بر تو
در مخزنش نداشت از اين بهتر
اين است بر رجال جهان بانو
اين است بر زنان جنان سرور
انسيه صورت است و محمد خو
حوريه سيرت است و خدا منظر
در

  • یکشنبه
  • 17
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 08:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

آسمـون بـا دستِ بسته *

2407
1

آسمـون بـا دستِ بسته آسمـون بـا دستِ بسته
سینـۀ دریــا شکستــه
تــوی آیینــۀ دریـــا
آسمون به خون نشسته
این فرشته که تو دستش
سنـــد ارثِ بهــاره
هر کی اسمشو بخونه
کلیــدِ بهشتـــو داره
پشــت در آیــۀ نوره
اون که انسیه و حوره
جانِ مولا چـه غریبه
دل زهرا چـه صبوره
دسـت باغبونـو بستـن
حرمت گلـو شکستن
سایه‌هـای سرد پاییز
رو سـر گلهـا نشستن
ای به قلبِ خونِ مولا
داغِ تــو همیشه تازه
کـی تـو خونـۀ نبّوت
پا گذاشته بـی‌اجازه؟

  • یکشنبه
  • 17
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 08:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

خونه سرده *

3137

خونه سرده خونه سرده
خونه غمگین
خونه تنها
خونه تاریک
واسۀ من
شبِ شیون
وقتِ رفتن
شده نزدیک
سه تا غنچه
توی کوچه
تو دل شب
ماهِ مبهوت
با ستاره
گریۀ ابر
ابرِ گریه
زیرِ تابوت
گلی از عطر
گلی از نور
به کجا تو؟
به کجا باد؟
آسمون بود-
و پدر بود
که نگاهش
به تو افتاد-
و تورو خوند
به بهشتش-
و تو رو پس-
نفرستاد
گلی از نور
گلی از عطر
گلی از مه
گلی از باد
حالا دیگه
پشتِ ابرا
جای قبرا
فته از باد...
بی درخته
بی‌تو دنیا
خیلی سخته
واسه مولا
خونه غمگین
خونه تاریک
خونه تنها
وای... زهرا .

  • یکشنبه
  • 17
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 09:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مه غم، فاطمیّه *

2701

مه غم، فاطمیّه مه غم، فاطمیّه
محرّم: فاطمیّه
نشسته قلب عالم
به ماتم، فاطمیّه
خوشا در شام گریه
زیارتنـامه خواندن
به یــاد مـادر آب
نمِ اشکیِ فشاندن
تــو را طوفــان محشر
بــه صحــرا می‌نویسم
تو را خورشید خونین
بــه دریــا مـی‌نویسم
تو رخصت ده که امشب
تـو را مــادر بخـوانیم
تـو را در زیــر بـاران
گــل پرپــر بخـوانیم
چـه مــی‌بیند پیمبر
چو می‌بوسد گلویت
کبودی‌هــای شانه؟
سپیدی‌های مویت؟
حسینیّه، دل مـاست
همیشـه در عـزایت
سیه پوشیده امشب
حسینیّــه بـرایت
مه غم، فاطمیّه
محرّم: فاطمیّه
نشسته قلب عالم
به ماتم، فاطمیّه

  • یکشنبه
  • 17
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 09:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

پرسيده شد ز ما که کجا سينه زن شديد...؟ *

2610

پرسيده شد ز ما که کجا سينه زن شديد...؟ پرسيده شد ز ما که کجا سينه زن شديد...؟
«در فاطميه بود که ما سينه زن شديم»*
با پيرهن سياه عزا سينه زن شديم
در روضه هايتان همگي پر زديم و بعد
همراه ساکنان سماء سينه زن شديم
گفتي جواز کرببلا روضه ی من است
اصلا به عشق کرببلا سينه زن شديم
بر سينه هاي سينه زنان مهر مي زني
ما هم به شوق مهر شما سينه زن شديم
ما نذر کرده ايم که قرباني ات شويم
ر راه رفتن به منا سينه زن شديم..
در صحن قدس سينه زدن چيز ديگريست
در کنج صحن قدس رضا سينه زن شديم...

  • یکشنبه
  • 17
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 09:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

امشب دلم گرفته بهر نگاه زهرا *

2369
1

امشب دلم گرفته بهر نگاه زهرا امشب دلم گرفته بهر نگاه زهرا
گم می شود دل من،در سوز آه زهرا
من اهل دوزخ هستم،با این همه گناهم
باشد همه امیدم،بر یک نگاه زهـــــرا
ای کاش اینقدر من،اهل ریا نبودم
ای کاش می شدم من،یکدم بخواه زهرا
ما می رویم اما،این روضه ها بماند
مازیرخاک هستیم،باقی است راه زهرا
یاران آشنایم،وقتی که جان سپردم
بر قبر من نویسید،عبد سیاه زهـــرا
گردیده روی نیلی،خورده زغیر سیلی
عشق علیست مردم،تنها گناه زهــرا
ای کاش مادر ما،درپشت درنمی رفت
در بین درب ودیوار،شد قتلگاه زهرا
من مانده ام که آن شب،با چه دلی وحالی
می شست مرتضی آن،دست سیاه زهرا
رویش سیاه پائی،که زد لگد به خانه
بردند مرتضی را،می گفت آه زهــرا!
کی گفته اوغریب

  • یکشنبه
  • 17
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 09:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

متن شعرفاطمه زهرا(من بودم باب هل اتي را بستند *

3284

متن شعرفاطمه زهرا(من بودم باب هل اتي را بستند متن شعرفاطمه زهرا(من بودم باب هل اتي را بستند
امكان رسيدن به خدا را بستند
اي كاش بميرم كه خجالت زده ام
من بودم و دست مرتضي را بستند
***
عمريست رهين منت زهرائيم
مشهور شده به عزت زهرائيم
مُرديم اگر به قبر ما بنويسيد
ماپير غلام حضرت زهرائيم
***
ما زنده به لطف و رحمت زهرائيم
مامور براي خدمت زهرائيم
روزي كه تمام خلق حيران هستند
ما منتظر شفاعت زهرائيم
***
یتیمان جز دو چشم تر ندارند
به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها باید فغان کرد
که طفلان علی مادر ندارند
شاعر:جواد حیدری

  • سه شنبه
  • 19
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 06:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

متن شهادت فاطمه زهرا(جان مادرت دلها شده دوباره پریشان مادرت *

2795
1

متن شهادت فاطمه زهرا(جان مادرت دلها شده دوباره پریشان مادرت متن شهادت فاطمه زهرا(جان مادرت دلها شده دوباره پریشان مادرت
آقا بیا به مجلس ما جان مادرت
روزی فاطمیه ی ما را زیاد کن
دست شماست سفره ی احسان مادرت
در فاطمیه بیعت خود تازه می کنیم
تا که شویم باز مسلمان مادرت
تصدیق می کنیم که تطهیرمان کنی
شاید شویم سائل و مهمان مادرت
وقتی برای آمدنت کم گذاشتیم
گشتیم شیعیان پشیمان مادرت
ای مرد انتقام کتک خورد ه ها ببین
افتاده ایست پشت در خانه مادرت
آبادتر شدند حرم های اهل بیت
غیر از مزار خاکی پنهان مادر ت
سروده ی جواد حیدری

  • سه شنبه
  • 19
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 06:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت زهرا(میان ثانیه هایی که بی تو می گذرد *

2188
1

شعر حضرت زهرا(میان ثانیه هایی که بی تو می گذرد میان ثانیه هایی که بی تو می گذرد
بـرای دیده ی مـا گریه ای مهیّا کن
«چموش!ای قلم!ای جوهر!ای مرکّب من
بیـا کـمی بـه خـدا بـا دلـم مـدارا کن»
کجا کشیده مرا این غزل؟ نمی دانم
که گفت قافیه ات را نثـار زهرا کن
زدم به نام تو شش دانگ شعرهایم را
قبـاله ی غزلـم را بگیـر و امضـا کـن

  • یکشنبه
  • 24
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 15:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

نوحه حضرت زهرا(تموم عشقا یه طرف *

2495

نوحه حضرت زهرا(تموم عشقا یه طرف تموم عشقا یه طرف
عشق تو عشقه
دل میزنه پر مدینه
خاکتو عشقه
قربون نام دلربات
نام تو عشقه
از تو چیزی جز خوبی ندیدم
حسرت قبر تو مونده به سینم
یعنی میشه زهرا تا قبل مردن
حرم حسین ع و یه بار ببینم
(وای مادرِ بی حرم بی حرم)
(وای مادرم مادرم مادرم)
یازهرا س مدد یازهرا س مدد
شاعر:حقیر

  • یکشنبه
  • 24
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 15:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

ماجرای یک (سپر) در اول یک زندگی *

2601

ماجرای یک (سپر) در اول یک زندگی ماجرای یک (سپر) در اول یک زندگی
تا سپر گشتن میان غصه ی یک زندگی
دختری در خانه بنشسته بدیده رنج را
خاطرات تلخ یک در ، رفتن یک گنج را
صبر مادر روزهای واپسین سر رفته بود
چون برای گریه کردن جای دیگر رفته بود
تا مصیبت آمد و کاشانه ی مارا گرفت
شعله ای از در دوید و دامن زهرا گرفت
تا که زد ضرب لگد بر در،کمی بی تاب شد
پشت در افتاد و همچون شمع سوزان آب شد
خانه گریان بود و از این خانه مادر رفته بود
شرح سیلی را اگر می گفت بابا رفته بود
روز آخر مادرما بسترش را جمع کرد
گاهگاهی خنده گاهی گریه همچون شمع کرد
با تمام ناتوانی کارهای خانه کرد
اشک ریزان دست لرزان موی ما را شانه کرد
گرد های خانه را وقتی به جارو می

  • یکشنبه
  • 24
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 15:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت زهرا (س) و امیرالمومنین (ع) *

4498

شعر مدح حضرت زهرا (س) و امیرالمومنین (ع) در روایات ناب معصومین
در احادیث نغز اهل ولا
شرح نورانی مفاخره ای‌ست
آیه آیه تمام نور هدی
روزی از روزها که در صحرا
فاطمه با علی سخن می گفت
از کرامات خالق یکتا
از عنایات ذوالمنن می گفت
ناگهان حین خوردن خرما
چید مولا رطب ز باغ جنان
نور حق جاری از لبانش شد
با گل خنده گفت: فاطمه جان
هیچ دانی پیامبر من را
دوست دارد چو جان شیرینش
بی گمان او نمی دهد ترجیح
هیچکس را به یار دیرینش
گفت زهرا: نمی شود هرگز
که تو باشی عزیز تر از من
میوهٔ قلب او منم زهرا
کی به جز فاطمه‌ست پارهٔ تن
هر دو رفتند با لبی خندان
نزد خورشید عشق، پیغمبر
گفت زهرا: پدر بگو امروز
من گرامی ترم و یا حیدر؟
گفت پیغمبر امین با او:
تو و حیدر ک

  • چهارشنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 09:39
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

با همه عزت و مقام آمد *

2862
1

با همه عزت و مقام آمد با همه عزت و مقام آمد
باز هم خواهر امام آمد
با سلام و درود وارد شد
قم که آمد به احترام آمد
همه اش احترام می کردند
دسته دسته سلام می کردند
همه جا مهر بود و گل باران
حق او را تمام می کردند
هیچکس ناسزا نگفت به او
جز درود و ثنا نگفت به او
هیچکس وقت آمدن غیر از
آیه انمّا نگفت به او
در دلش حول و التهاب که نیست
دست او بسته در طناب که نیست
لرزه بر جان او نیفتاده
حرفی از مجلس شراب که نیست
خوب شد که سری به نیزه ندید
خوب شد هیچ حرف بد نشنید
خوب شد وقت دست و پا زدنش
نیمه جان برادرش نرسید
قم عجب میهمان نوازی کرد
تا ابد ماند و سرفرازی کرد
قم عجب کرد آبرو داری
کوفه با آبرو چه بازی کرد
ای امان از غریبی زینب
و

  • یکشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 06:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت علی(دست من و عنایت و، لطف و عطای فاطمه) *

3197
1

شعر مدح حضرت علی(دست من و عنایت و، لطف و عطای فاطمه) دست من و عنایت و، لطف و عطای فاطمه
قلب من و محبت و، مهر و ولای فاطمه
طبع من و قصیده، و مدح و ثنای فاطمه
جرم من و شفاعت روز جزای فاطمه
ببذل دست فاطمه! به خاک پای فاطمه
منم گدای فاطمه، منم گدای فاطمه
فاطمه‏ یی که حق بود، جلوه ‏گر از شمایلش
فاطمه‏ یی که (هل اتی) آمده در فضایلش
فاطمه‏ یی که آسمان، کشیده ناز سایلش
فاطمه‏ یی که شد نبی شیفته‏ ی فضایلش
کجا دریغ می‏ کند، ز من عطای خویش را؟
ز هی کرم، جواب اگر کند گدای خویش را
عصمت داوری نبود، اگر نبود فاطمه
حلت و کوثری نبود، اگر نبود فاطمه
هیچ پیمبری نبود، اگر نبود فاطمه
احمد و حیدری نبود، اگر نبود فاطمه
آنچه که آفریده حق، بوده برای فاطمه
گفت از آن سبب

  • پنج شنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 13:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد