اشعار مدایح حضرت فاطمه زهرا

مرتب سازی براساس
 رضا یعقوبیان

نوحه شب جمعه وکربلا به سبک زینب زینب -( زهرا شب هر جمعه (در کرببلا آید)۲) * رضا یعقوبیان

1269
3

نوحه شب جمعه وکربلا به سبک زینب زینب  -( زهرا شب هر جمعه (در کرببلا آید)۲) زهرا شب هر جمعه (در کرببلا آید)۲
با گریه و اشک و آه( در شور و نوا آید)۲
می آید کنار نور دوعینش
برجان رسد نوای یا حسینش
یا زهرا یا زهرا آجرک الله(۲)

زهرا شب هر جمعه (باحال بکاء آید)۲
با گریه ی بر اکبر (در پایین پا آید)۲
پیکر اکبر گشته اربا اربا
ذکر لب هایشان آه و واویلا
یا زهرا یا زهرا آجرک الله

زهرا شب هر جمعه( از بهررباب گرید)۲
از بهر علی اصغر(لب تشنه ی آب گرید)۲
درد عطش اوگردیده چاره
گلوی اصغرش شد پاره پاره
یا زهرا یا زهرا آجرک الله

زهرا شب هر جمعه (در علقمه می آید)۲
با گریه ی بر عباس (با زمزمه می آید)۲
گوید عباس من جانت فدا شد
در راه حسینم دستت جدا شد
یا زهرا یا زهرا آجرک الله

زهرا شب هر جمعه(درخیمه گهش گرید)۲
با قامت خم گشته (در قتلگهش گرید)۲
گوید حسین من پیراهنت کو
ای غرق به خون من کفنت کو
یا زهرا یا زهرا آجرک الله

زهرا شب هر جمعه( گوید که بیا مهدی)۲
بنگر به حسین من (برگرد و بیا مهدی)۲
ای که هستی مادر نور دو عینم
بیا منطقم خون حسینم
یا زهرا یا زهرا آجرک الله

  • چهارشنبه
  • 27
  • مهر
  • 1401
  • ساعت
  • 10:44
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
استاد حاج غلامرضا سازگار

تو کیستی؟ -(پیغمبر و زهرا و حیدر یک وجودند) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1696
5

تو کیستی؟ -(پیغمبر و زهرا و حیدر یک وجودند) پیغمبر و زهرا و حیدر یک وجودند
روز ازل تصویر یک آیینه بودند

این هر سه یک نورند و دارای سه اسم‌اند
در اصل، یک روح مجرّد در سه جسم‌اند

این بضعۀ طاهاست بلکه روح طاهاست
مرضیّه، زهرا، فاطمه، روحی فداهاست...

این آسمانِ آسمان‌ها در زمین است
محکم‌ترین رکن امیرالمؤمنین است...

مقصود حق در سوره کوثر جز او کیست؟
دخت رسول و همسر حیدر جز او کیست؟

تو کیستی افلاکی افلاکیانی
کز لطف و رحمت هم‌نشین با خاکیانی

فردوس، مسکینِ در کاشانۀ توست
بارِ ولایت همچنان بر شانۀ توست...

آدم چو در امواج غم نام تو را گفت
ذات الهی توبه او را پذیرفت

تو کیستی؟ که ذات پاک بی‌نیازت
نازد به اوج بی‌نیازی بر نمازت

تو کیستی؟ که ع

  • چهارشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 بابک امامی

متن شعر و زمینه یا شور حضرت زهرا(س) -(برای من این اعتقاده) * بابک امامی

2950
5

متن شعر و زمینه یا شور حضرت زهرا(س) -(برای من این اعتقاده) برای من این اعتقاده
که عشق من به تو جهاده
میون قلبته کسی که
دل و به حیدر(ع)تو داده

راه بی پایان|غایت قرآن
به زبون آذری میگم سنه قربان
از تن و از جون|دشمنم با اون
کسی که شهادت تورو کنه کتمان
دوسِت دارم مادر....
_______________
باغ بهشت بی تو کویره
از تو مدد خیر کثیره
هرکسی که دوسِت نداره
بره یه گوشه ای بمیره

زوجه الحیدر(ع)|صاحب محشر
مثل ارباب صدا میزنم تورو مادر
سوره‌ی کوثر|صدف و گوهر
خاک قدم تو شده مالک اشتر
دوسِت دارم مادر....
_______________
نگین به خاتم رسولی
تو ماورای از عقولی
برتری از مریم و هاجر
تو ام زینبین ، بتولی

عصمه اللهی|همسر شاهی
توی بحر عشق تو شدم مث ماهی
روح مشکاتی| ام ساداتی

  • سه شنبه
  • 5
  • آذر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حمید رمی

متن شعر حضرت زهرا(س) -(اگه تسبیحم شده نام تو شده یاحیدر ذکر مدام تو) * حمید رمی

1334

متن شعر حضرت زهرا(س) -(اگه تسبیحم شده نام تو شده یاحیدر ذکر مدام تو) اگه تسبیحم شده نام تو
شده یاحیدر ذکر مدام تو
شبای روضه‌ت شب قدر ماست
ولی دوریم از درک مقام تو

جاریه از چشای من، باز اشک عزای تو
شیعه‌های ابوتراب، محتاج دعای تو

تُو همه‌ی عمرم، تُو همه‌ی غم‌ها
ذکر لب من یا فاطمةُ‌الزهرا
.....................................
هرجا اسمت هست جنت‌الاعلاست
دست پُرمِهرت منشا خوبی‌هاست
همه‌ی دنیا به تو وابسته‌ست
آخه نور تو روشنیِ دنیاست

تا ابد لولا فاطمه، از اسرار خلقته
مثل ذکر نام علی، ذکر تو عبادته

هر تپشِ هستی، هر نفسِ دنیا
فاطمةُ‌الزهرا، فاطمةُ‌الزهرا
.....................................
ذره‌ذره خاک به خودش بالید
تا که نور تو روی زمین تابید
عالم و آدم پای تو خ

  • سه شنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 12:31
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی
ادامه مطلب
 حمید رمی

متن شعر حضرت زهرا -(بازم غم بی‌تابی، بازم دلم آشوبه) * حمید رمی

4604
17

متن شعر حضرت زهرا -(بازم غم بی‌تابی، بازم دلم آشوبه) بازم غم بی‌تابی، بازم دلم آشوبه
بازم صدایی میاد، یکی داره در می‌کوبه

نه، این بار تو دیگه نه مادر
این بار تو نرو پشت در
نه، این بار همسایه‌ها نیستن
این بار اومده یک لشکر

کاش داغِ این دنیا انقده سنگین نبود
کاش دست نامردا انقده سنگین نبود۲

وای مادرم‌ مادرم مادرم
................‌..........................
دوباره‌من‌خواب‌دیدم،یه‌کابوس‌تکراری
منودیگه‌کُشت‌کوچه،چه‌ماجرای‌غمباری

آه، میگن چرا پریشونی
هِی داری روضه می‌خونی
آه، هیچ‌کی ندیده چی دیدم
دیدم گوشواره‌ی خونی

کاش‌هیچ‌وقت‌تُوعمرم‌نصیبم‌این‌غم‌نبود
کاش سیلی تُو کوچه انقده محکم نبود۲

وای مادرم‌ مادرم مادرم
................‌..................

  • سه شنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 12:54
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

مدح حضرت زهرا سلام الله علیها -(من کیم جان جهان ممدوحۀ جان آفرینم) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3758
4

مدح حضرت زهرا سلام الله علیها -(من کیم جان جهان ممدوحۀ جان آفرینم) من کیم جان جهان ممدوحۀ جان آفرینم
مادر توحید بانوی سماوات وزمینم
شمع جمع پنج تن همسنگر حبل المتینم
وجه رب العالمین، جان ولایت ، رکن دینم
کوثر وتطهیر وقدرو هل اتی ویا وسینم
من کیم زهرای اطهر دخت ختم المرسلینم

کشتی توحید را سُکان منم لنگر منم من
خواجۀ لولاک را دختر منم مادر منم من
چارده معصوم را گردون منم محور منم من
مؤمنون من، قدر من، طاها منم کوثر منم من
گوهر عینُ الحیاتم، اختر حقُ الیقینم
من کیم زهرا ی اطهر دخت ختم المرسلینم

نخل سرسبز ولایت، اعتدال از من گرفته
صبر وایثار وفداکاری، کمال از من گرفته
مریم عذرا بدان پاکی مدال از من گرفته
خانۀ شیر خدا مجد وجلال از من گرفته
خشت، خشتِ آن شده محوِ

  • سه شنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 12:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

نفرین بر آن سکوت -(...ممدوحۀ محمد و محبوبۀ خدای) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1155
1

نفرین بر آن سکوت -(...ممدوحۀ محمد و محبوبۀ خدای) ...ممدوحۀ محمد و محبوبۀ خدای
کز کبریا رسیده درود مکررش...

پا می‌نهد گرسنه به محراب بندگی
آن کو رسد طعام بهشتی ز داورش

این است کوثری که خدا داد بر رسول
دشمن چه غم که خواند در آن روز، ابترش

دشمن گرفته بود کمین در خط رسول
فکر هزار فتنه نهان بود در سرش...

می‌خواست بعد مرگ پیمبر شود خموش
آن جاودانْ چراغِ همیشه منورش

غافل از آن‌که بعد پدر می‌کند قیام
بر دفع کفر، دختر اسلام پرورَش...

از مسجد مدینه تو گویی رسد هنوز
آوای خطبه، بلکه اِلی صبح محشرش

مسجد، شراره از در و دیوار برکشید
شد داغ‌دیده دخت نبی، تا سخنورش...

با گریه از صحابه کمک خواست از آن زمان
یک تن نداد پاسخ او غیر شوهرش

آن اشک و آه و ن

  • پنج شنبه
  • 5
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مثنوی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها -(ای بهشتِ قُربِ احمد، فاطمه!) *استاد حاج غلامرضا سازگار

10373
23

شعر مثنوی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها -(ای بهشتِ قُربِ احمد، فاطمه!) ای بهشتِ قُربِ احمد، فاطمه!
لیلةالقدر محمد، فاطمه!

ای خدا مشتاقِ یارب یاربت
ای سلام انبیا بر زینبت

عالم خاکی، محیط غربتت
آفرینش، گشته گم در تربتت

کاروانِ دل، روان در کوی تو
قبلۀ جان محمد، روی تو

مشعل شب‌های احیای علی
نقش لبخندت مسیحای علی

خلق عالم، سائل و روزی‌خورت
لیف خرما وصله‌های چادرت

ای سه شب بی‌قوت و، از قوت تو سیر
هم یتیم و هم فقیر و هم اسیر

وحی، بی ایثار تو کامل نشد
هل اتی، بی‌نان تو نازل نشد

آن که خاک مقدمش جان همه...
گفت: جان من، فدای فاطمه!

ای که در تصویر انسان زیستی
کیستی تو؟ کیستی تو؟ کیستی؟

فوق هر تعریف و هر تفسیر هم
پاک‌تر از آیۀ تطهیر هم

ای سجود آورده بر پای تو سر
ای

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:08
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 حمید رمی

متن شعر زمینه حماسی حضرت زهرا(س) -(تو یک‌تنه سپاه عشقی، یه لشکری برای حیدر) * حمید رمی

3700
1

متن شعر  زمینه حماسی حضرت زهرا(س) -(تو یک‌تنه سپاه عشقی، یه لشکری برای حیدر) تو یک‌تنه سپاه عشقی، یه لشکری برای حیدر
ای فاتح شهر مدینه، تو حیدری برای حیدر

یاریِ علی، که فقط از تو برمیاد
اگه تو بخوای، ستون به لرزه درمیاد

گفتی من برا حیدر، بچه‌مو فدا کردم
حالا تُو همین مسجد، دور علی می‌گردم

روحی لروحک الفدا، نفسی لنفسک الوقا
........................................................
تو پیش چشم اهل باطل، جلوه‌ی حقّی و حقیقت
با خطبه‌هات میون مسجد، شده به‌پا شور قیامت

گفتی به همه، علی امام دین ماست
همه بدونید، علم به دست مرتضاست

گفتی تا نفس دارم، مرتضی که تنها نیست
یاورِ علی بودن، کارِ غیر زهرا نیست

روحی لروحک الفدا، نفسی لنفسک الوقا
....................................

  • پنج شنبه
  • 10
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 09:48
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

توسل به حضرت ساحت مقدس زهرا سلام الله علیها -(من کی ام عبد خطا پرور تو یازهرا) * امیر عباسی

836
1

توسل به حضرت ساحت مقدس زهرا سلام الله علیها -(من کی ام عبد خطا پرور تو یازهرا) من کی ام عبد خطا پرور تو یازهرا
سائلم آمده ام بر در تو یا زهرا

نور بر.عرش و سماوات دهد تا به ابد
پرتو حسن خدا منتظر تو یا زهرا

افتخار تو همین بس که بود در همه دم
حضرت دوست ثنا گستر تو یا زهرا

همه مردان و زنان تا دم هنگامه حشر
خادم و خادمه قنبر تو یا زهرا

حق بفرمود که خلق دو جهان بهرِ تو بود
هست این معجزه ی اصغر تو یا زهرا

آسمان شرف و عزت و ایثار تویی
حَسَنینند مَه و اخترِ تو یا زهرا

هیزم آتش دوزخ بُوَد اندر عرصات
دشمن کوردل ابتر تو یا زهرا

همه ی بارگه قدس تو را خاک قدم
همه ی ارض و سما محضر تو یا زهرا

گشت صحرای زمانه شرف باغ بهشت
آری از نور جهان گستر تو یا زهرا

یک شرف هست تو را دخت پیم

  • چهارشنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 10:49
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

زمینه سیب سرخی -(سلام من به رکن اصلی دنیا ) * احسان نرگسی رضاپور

2000
5

زمینه سیب سرخی  -(سلام من به رکن اصلی دنیا ) سلام من ، به رکن اصلی دنیا
به نام عشق ، به نام نامی زهرا
به چادرش ، دخیل می بنده جبرائیل
کنیزه شن، یه عمره مریم و حوّا

شکر خدا روز ازل مادر
ما نوکرارو حیدری کرده
دار و ندارش نذر مولاشه
دور علی هر روز می گرده

ای باطن شب های قدر
تو آیه های کوثری
عمریه که بر گردنم
داری تو حق مادری

.........

سلام من به نور قدسی مادر
سلام من به عشق فاتح خیبر
ملائکه همه به سجده می افتند
تا فاطمه، میاد توو صحنه ی محشر

صد سال قبل از خلقت عالم
به حب زهرا ما "بلی" گفتیم
در عالم زر با تمام عشق
همراه زهرا یا علی گفتیم

ای در طواف چادرت
کل زمین و آسمون
دست گداهاتو بگیر
ای مادر قامت کمون

  • یکشنبه
  • 28
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 18:18
  • نوشته شده توسط
  • احسان نرگسی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

حضرت زهرا(س)، مدح -(محمد را گرامی دخت اختر پروری زهرا....) *استاد حاج غلامرضا سازگار

816
1

حضرت زهرا(س)، مدح -(محمد را گرامی دخت اختر پروری زهرا....) محمّد را گرامی دخت احمــدپروری زهرا
ابـر مـرد دو عالـم را یگانــه همسری زهرا

تــو امّ الاحمــد و امّ الکتـاب و امّ اسلامی
تو فرقانی، تو طاهایی، تو قدر و کوثری زهرا

امیـرالمؤمنین حیدر بوَد، حبل‌المتین حق
به حق حق تو که تو حبل‌المتین حیدری زهرا

تو از سر تا قدم احمّد، محمّـد پای تا سر تو
علی زهرای دیگر، تو علـیِّ دیگری زهرا

بـه گـرداب تحیـر غرق شد عقلم، نمی‌دانم
علی از توست برتر یا تو از او برتری زهرا

نبـوّت بـر زنــان نبــوَد، و گر نـه فـاش می‌گفتم
تو روی دست، مصحف داری و پیغمبری زهرا

تو پیغمبــر نـه، تــو بالاتـر از پیغمبران استی
تو روح پـاک ختــم الانبیا در پیکری زهرا

تو بانــوی همـه سـادات عالـم تـا صف محشر
تو بـر مـردان کل آفــرینش رهبـری زهرا

تو بــر بــاغ ولایــت بــا سرشکت فیض بارانی
تو بـر نخـل نبوت ریشه و برگ و بری زهرا

تـو هـم بـر چـار سـادات ملـک تا حشر، بانویی
تـو هـ¬¬¬م بـر چار بانوی بهشتی سروری زهرا

علی فخریّه ز آن دارد کـه دارد همسری چون تو
نبی بر خویش می‌بالد که او را دختری زهرا

زهــی ایمــان و تقـوا و جهاد و همت و عزمت
که با مولا امیرالمـؤمنین هم‌سنگـری زهرا

امــام مجتبــی بالــد کــه مـن فرزند زهرایم
حسین بن علی نـازد که او را مادری زهرا

تو در بیت ولایت هـم مهی هـم آفتـاب استــی
تو در بحـر نبوت هم صدف هم گوهری زهرا

نه در مسجد، نه در خانه، نه در کوچه، نه در صحرا
تو در عالـم، تـو تـا محشر، علی را یاوری زهرا

تو بــا شیرخــدا هم‌شأنـی و هم‌گـام و هم‌سنگر
تو از پیغمبــران هــم جـز محمّد برتری زهرا

تو بـا یـک خطبـه لرزانـدی تن کفر و ضلالت را
تو تــا عمــق زمـان اسـلام را روشنگری زهرا

محمّــد شهــر علـم اسـت و امیرالمؤمنینش در
یقین دارم که تو هم شهر علمی، هم دری زهرا

نبــی مهــر و علــی ماهــی کـه دارد یازده‌اختر
تو تنها خود سپهر و مهر و ماه و اختری زهرا

محمّــد خلــق عالــم را بـه فرقان داوری کرده
تو فرقــان محمّـد را به نطقت داوری زهرا

نوشتـه در نگـاه و نقـش لبخنـد علی هر دو
تو زهرایی، تو زهرای محمّد منظری زهرا

همــای قلّـۀ رحمـت علـی بود و علی باشد
تـو او را تـا خدایــیِّ خدا بال و پری زهرا

قیــام کربــلا را زینبــت پــرورد بـا صبرش
زهی بر دامن پاکت که زینب پروری زهرا

من و تاریخ و عالم هر سه می‌گوییم با هم، تو
قتیـل انتقـامِ جنـگِ بدر و خیبری زهرا

نمی‌دانـم بقیعـی یـا کنــار خانـه‌ات دفنی
و یا در بین محرابِ نماز و منبـری زهرا

ز درد بـازو و پهلـوی تـو این درد، سنگین‌تر
که غم‌های علی را لحظه لحظه بنگری زهرا‌

تو بر مـا از ازل آموختــی درس ولایت را
تو ما را تا ابد آموزگار و رهبری زهرا

عـدو بـر بیت مـولا حملــه‌ور گشتــه، نمی‌داند
که تو پشت در خانه بـر او یک لشگری زهرا

تو بــا دست شکستــه پاسدار دست حق گشتی
تو از مسجد علی را سوی خانه می‌بری زهرا

تو دادی چشــم گریــان «میثـم» آلوده‌دامان را
اگر چه نیست قابل اشک او را می‌خری زهرا

  • دوشنبه
  • 13
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 22:16
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه سید مجید بنی فاطمه -(مادر خدا آفرید بخاطرت بهشت و...) *

1030
1

زمینه سید مجید بنی فاطمه -(مادر خدا آفرید بخاطرت بهشت و...) مادرخداآفرید به خاطرت بهشتو

بعدخاکموباعشق توسرشتو

بعداسمتوروقلب من نوشتو

بعدآیینه ی روی تواومد

مقابل علی واحمد

به عشق تو ،تودلاافتاد

محبت آل محمد

تو ،به قطره قطره های دریا

اندازه ی برگ درختا

دل آفریده شدبرای

محبت حضرت زهرا

دلتنگیام همه،غم مادرمه

مادری که سایه ی نگاش روسرمه

مزارش توقلبمه ولی بی حرمه

مادردلتنگتم خداخودش میدونه

دلتنگ اون مزار بی نشونه

گریون توزمین وآسمونه

این رساترین چهره حزینه

روضه ی انبیاهمینه

روضه ی اون یاسی که داغش

مونده توسینه ی مدینه

اون که ازحبیبش روگرفته

باگریه هاوضوگرفته

اون معتکف توبیت الاحزا

اون کشتی پهلوگرفته

بارون گریه هام تودریای توعه

تپشای قلب من تمنای توعه

توی خونه ی دلم فقط جای تویه

دلتنگیام همه غم مادرمه

مادری که سایه ی نگاش روسرمه

مزارش توقلبمه ولی بی حرمه

مادربایک نگات مس دلم طلاشد

بعدباغمت به غصه مبتلاشد

بعدعاشق شهیدکربلاشد

ماکه چشمامون براتودریاست

روضه ی تو،توعرش اعلاست

وقتی که داری عاشقایی

مثل علی اکبروعباس

دل توروضه میزنه پروبال

ازفرط گریه میره ازحال

وقتی که روضه خون دلارو

ازکوچه میبره به گودال

میسوزه عالمو ،تب خون حسین

پای اشک مادری که میخونه حسین

شب وروزماشده پریشون حسین

دلتنگی هام همه غم مادرمه

مادری که سایه ی نگاش روسرمه

مزارش توقلبمه ولی بی حرمه

  • یکشنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 18:39
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت زهرا (س) از استاد سید حسن خوشزاد -(فاطمه زیباترین واژه هاست) * سید حسن خوشزاد

13669
21

شعر مدح حضرت زهرا (س) از استاد سید حسن خوشزاد -(فاطمه زیباترین واژه هاست) فاطمه زیباترین واژه هاست

فاطمه ناموس شاه لافتی است

فاطمی بودن تشیع بودن است

فاطمه راه علی پیمودن است

فاطمه آلاله آلاله هاست

فاطمه سوز و گداز ناله هاست

فاطمه گنجینه ای از خاتم است

فاطمه چشم و چراغ عالم است

فاطمه روح علی جان علیست

فاطمه هم عهد و پیمان علیست

فاطمه تفسیر یاسین است و بس

باغ هستی را گل آذین است و بس

فاطمه سبزینه سبزینه هاست

فاطمه آوای وای سینه هاست

نی توان گفتن زنی مانند اوست

قلب احمد از ازل پیوند اوست

فاطمه از هر پلیدی عاری است

فاطمه فرهنگی از بیداری است

فاطمه یعنی زمین یعنی زمان

فاطمه یعنی حدیث قدسیان

فاطمه یعنی زمین یعنی زمان

فاطمه یعنی حدیث قدسیان

فاطمه یعن

  • یکشنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1389
  • ساعت
  • 12:23
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
استاد سید رضا موید

شعر مدح و مناجات حضرت زهرا(س) -( اشكي بُود مرا كه به دنيا نمي دهم ) *استاد سید رضا موید

4410
10

شعر مدح و مناجات حضرت زهرا(س) -( اشكي بُود مرا كه به دنيا نمي دهم ) اشكي بُود مرا كه به دنيا نمي دهم
اين است گوهری كه به دريا نمي دهم
گر لحظه اي وصال حببم شود نصيب
آن لحظه را به عمر گوارا نمي دهم
عمری بود كه گوشه نشيـن محبتم
اين گـوشه را به وسعت دنيا نمي دهم
در سينه ام جمال علي نقش بسته است
اين سینه را به سينه ي سینا نمي دهم
تا زنده ام ز درگه او پا نمي كشم
دامان او ز دست تمنّا نمي دهم
سرمايه ي محبت زهراست دين من
من دين خويش را به دو دنيا نمي دهم
گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا
يك ذره از محبّت زهرا نمي دهم
امروز بزم ماتم زهرا بهشت ماست
اين نقد را به نسيه ی فردا نمي دهم
در سايه ي رضايم و همسايه ي رضا
اين سايه را به سايه ی طوبي نمي دهم

شاعر : استاد سید رضا مو

  • دوشنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 17:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید حمید رضا برقعی

اشعار مدایح حضرت زهرا(س) -( بدا به حال من و خوش به حال آن که شده‌ست ) * سید حمید رضا برقعی

1655
1

اشعار مدایح حضرت زهرا(س)  -( بدا به حال من و خوش به حال آن که شده‌ست ) زبان چگونه گشایم به مدح تو مادر

که بی وضو نتوان خواند سورۀ کوثر

زبان وحی، تو را پارۀ تن خود خواند

زبان ما چه بگوید به مدحتان دیگر؟

چه شاعرانه خداوند آفریده تو را

تو را به کوری چشمان آن «هو الأبتر»

خدا به خواجۀ لولاک داده بود ای کاش

هزار مرتبه دختر اگر تویی دختر

چه عاشقانه، چه زیبا، چه دلنشین وقتی

تو را به دست خدا می‌سپرد پیغمبر

علی‌ست دست خدا و علی‌ست نفس نبی

علی قیام و قیامت، علی علی حیدر

عروسی پدر خاک بود و مادر آب

نشسته‌اند دو دریا کنار یکدیگر

شکوه عاطفه‌ات پیرهن به سائل داد

چنان که همسر تو در رکوع انگشتر

همیشه فقر برای تو فخر بوده و هست

چنان که وصلۀ چادر برای تو زیور

یهود

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 07:19
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

غزل مرثیه ایام فاطمیه -(بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1488
3

غزل مرثیه ایام فاطمیه -(بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته) بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته
به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته...
همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار
بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته
حسن ای نورچشمانم! حسین ای راحت جانم!
بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته
بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب
بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته
روم شب‌ها سراغ او، به قبر بی‌چراغ او
کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته
بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته
به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته...
همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار
بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته
حسن ای نورچشمانم! حسین ای راحت جانم!
بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته
بیا ای دخ

  • جمعه
  • 14
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد سید رضا موید

محبوبۀ خدا -(ای یادگار آدم و ادریس، ای قلم) *استاد سید رضا موید

1166
-1

محبوبۀ خدا -(ای یادگار آدم و ادریس، ای قلم) ای یادگار آدم و ادریس، ای قلم
برکش قلم به صفحۀ تلبیس، ای قلم
کن شست‌وشو به چشمۀ تقدیس، ای قلم
وآن‌گه ثنای فاطمه بنویس، ای قلم

بنویس ای قلم، که خدا خواستار اوست
امر جهانیان همه در اختیار اوست

بنویس این‌که فاطمه، محبوبۀ خداست
مجموعه صفات و، کمالات انبیاست
یک زن، ولی معلم مردان پارساست
او از خدای باشد و از غیر او جداست

بنویس این‌که فاطمه، ناموس اکبر است
خاک رهش به هستیِ عالم، برابر است...

با آن‌که انبیا، غم دنیا نداشتند
دل جز به یاد حیّ توانا نداشتند
چیزی کم از عبادت و تقوا نداشتند
یک غبطه داشتند که زهرا نداشتند!

زهرا عطیه‌ای ز خدا بر پیمبر است
وین افتخار، فوق مباهات دیگر است

ای عصمت خدا، ک

  • چهارشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

مدح حضرت زهرا با نوای حاج حسین سیب سرخی -(دوباره باد شده بی قرار گیسویت ) * احسان نرگسی رضاپور

986

مدح حضرت زهرا با نوای حاج حسین سیب سرخی  -(دوباره باد شده بی قرار گیسویت ) دوباره باد شده بی قرار گیسویت
شدند جمع ملائک مقیم در کویت

تو امتحان نشده سربلند تاریخی
تویی همان که خدا هم شده ثناگویت

دخیل بسته فرشته به چادرت بانو!
و مست کرده"صبا" را نسیم خوش بویت

پیمبر از نفست بوی عشق می شنود
به وجد آمده حیدر ز بانگ یاهویت

چنان تجلی ماهی که حضرت خورشید
گذاشته سرِ خود را به روی زانویت

بهای عشقِ به حیدر چقدر سنگین است
به پای عشق ورم کرده است بازویت

بیا و محض گل روی مرتضی دیگر
نگیر دست خودت را به روی پهلویت...

سال_۹۴

  • شنبه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 20:06
  • نوشته شده توسط
  • احسان نرگسی
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

مدح حضرت زهرا با نوای حاج حسین سیب سرخی -(چشم وا کردم و دیدم که شدم سینه زنت ) * احسان نرگسی رضاپور

1102

مدح حضرت زهرا با نوای حاج حسین سیب سرخی  -(چشم وا کردم و دیدم که شدم سینه زنت ) چشم وا کردم و دیدم که شدم سینه زنت
همه ی عالم و آدم به فدای حسنت
می چکد نام دل آرای علی از سخنت
سپر حیدر کرار شده جان و تنت

زیر پاهای تو صد چشمه ی کوثر جاری ست
جای خون در رگ تو عشق به حیدر جاری ست

شهر روشن شده از نور تو ، بانوی علی
ای نفس های حسن ، ای همه نیروی علی
ما ثناگوی تو ایم و تو ثناگوی علی
نفس حیدری ات قوت بازوی علی

سایه ی چادر تو بر سر هر سینه زن است
نام تو وقت سحر ذکر قنوت حسن است

وصف تو کار بشر نیست...فقط کار خداست
همه ی خلق به عشق تو بمیرند، رواست
پادشاه است کسی که در این خانه گداست
خاک پاهای غلامان شما نیز شفاست

ذکر پرواز مَلَک های مُقَرب زهراست
همه ی دلخوشی حیدر و زینب زهراس

  • شنبه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 20:22
  • نوشته شده توسط
  • احسان نرگسی
ادامه مطلب
استاد سید رضا موید

شعر غزل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها -(ای باخبر ز درد و غم بی‌شمار من!) *استاد سید رضا موید

1056
1

شعر غزل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها -(ای باخبر ز درد و غم بی‌شمار من!) ای باخبر ز درد و غم بی‌شمار من!
برخیز و باش، فاطمه جان، غمگسار من

رفتی ز دیدۀ من و، از دل نمی‌روی
حس می‌کنم همیشه تویی در کنار من

شیرینی حیات من، ای بَضعَةُ الرّسول!
تلخ‌ست با غمت همه لیل و نهار من

خیری پس از تو نیست در این زندگیّ و، من
گریَم از این‌که طول کشد روزگار من

مردم ز گریه، غصّۀ خود حل کنند، لیک
افتد ز گریه، غصّۀ دیگر به کار من

خواهم ز کودکان تو پنهان گریستن
اما غمت ربوده ز کف اختیار من

این روزها ز خانه کم آیم برون، مگر
کمتر به قتلگاه تو افتد گذار من

  • دوشنبه
  • 10
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:00
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
حاج علی انسانی

شعر غزل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها -(علی که آینۀ روشن خدای تو بود) *حاج علی انسانی

935

شعر غزل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها -(علی که آینۀ روشن خدای تو بود) علی که آینۀ روشن خدای تو بود
همیشه آرزویش روی حق نمای تو بود

حدیث قدسی لولاک معتبر سندی‌ست
که هرچه کرد خدا خلق، از برای تو بود

به خشت خشت سرایت بهشت رشک بَرَد
که طوطیای ملک گردِ بوریای تو بود

ملک حضور تو را در نماز عاشق بود
ولیک شیفته‌تر از ملک، خدای تو بود

ز پا نشست علی تا تو راه می‌رفتی
که دید دوش حسین و حسن عصای تو بود

نگاه بی‌رمقت با علی سخن می‌گفت
زبان دردِ دلت در نگاه‌های تو بود

ز گریه‌ات همه هستی به گریه افتاده
همیشه شهر مدینه پر از نوای تو بود

  • دوشنبه
  • 10
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:04
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 رضا آهی

مدح مادرسادات حضرت زهرا(ع) -(صد شکر که غرق حق ز سر تا پاییم، ) * رضا آهی

1123
1

مدح مادرسادات حضرت زهرا(ع) -(صد شکر که غرق حق ز سر تا پاییم، ) صد شکر که غرق حق ز سر تا پاییم،
از روز نخست پیرو مولاییم،

فریاد زنان به خلق عالم گوییم،
ما سائل کوی حضرت زهراییم،

دارایی ما شد ازنگاه زهرا،
از مرحمتش همیشه سربالاییم،

ما را نظر مادری اش آقا کرد،
مدیون نگار حضرت طاهاییم،

در طالع ما خدا چنین حک فرمود
ما شیفتگان آن گل یکتاییم،

شد برکت زندگی مان با زهرا،
پس جیره خوران عصمت کبراییم،

هرمشکل ما با مددش حل گردد،
ما رافع غم به وسعت دریاییم،

تا روز ابد همیشه دم دم داریم
ممنون همه/ زآن گوهر بی همتاییم،

ولله فقط فاطمه امضا زده است،
برگه سندی که شیعه ی مولاییم،

گر او زکرم دعا نماید ما را،
بی شک همه اهل جنت اعلاییم،

یک لحظه اگر نظر کند جانب ما،
خو

  • دوشنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر نوحه مسجدی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها -(سوره کوثر،جان پیغمبر) * امیر عباسی

5373
4

شعر نوحه مسجدی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها -(سوره کوثر،جان پیغمبر) سوره کوثر،جان پیغمبر
هستیِ حیدر،مادر ای مادر
اُمّ ابیها زهرا یا زهرا...

روح محمّد،عصمت سرمد
اَغیثینی یا بَضعَةَ الاَحمد
اُمّ ابیها زهرا یا زهرا...

هر راهی بی تو،راهِ تباهی
مدح تو کارِ وحی الهی
اُمّ ابیها زهرا یا زهرا...

در عُمرِ کوتاه،رزق تو غم شد
زیر بارِ غم،قامتت خم شد
اُمّ ابیها زهرا یا زهرا...

مِهر رُخسارَت ماهِ ولایت
سیلی خوردی در راهِ ولایت
اُمّ ابیها زهرا یا زهرا...

ای که سر تا پا غصّه و دردی
آبرویت را خرج دین کردی
اُمّ ابیها زهرا یا زهرا...

با روضه هایت دل شعله ور شد
مَقتَلَت بینِ دیوار و در شد
اُمّ ابیها زهرا یا زهرا...

ای تا قیامت قدرِ تو گمنام
شش‌ ماهه دادی در راه اسلام
اُمّ

  • یکشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:45
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

متن شعر حضرت زهرا(س) -(رفتی تو ز کاشانه من وای من ای وای) * محسن طالبی پور

920

متن شعر حضرت زهرا(س) -(رفتی تو ز کاشانه من وای من ای وای) رفتی تو ز کاشانه من وای من ای وای
ماتمکده شد خانه من وای من ای وای
ترسِ ز جدایی به دلم بود، سرم آمد
تابوت تو بر شانه من وای من ای وای
ای همسفر من/ رفتی ز بر من/ خم شد کمر من ۲
مظلومه ی حیدر ۳

تا روز قیامت خجل از روی تو هستم
من حیدر خیبر شکن هستم که شکستم
غسل تن تو خورده گره چون که رسیده
روی ورم خونی بازوی تو دستم
بازوی شکسته/ پهلوی گسسته/ مُردم من خسته۲
مظلومه ی حیدر ۳

  • پنج شنبه
  • 10
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 10:09
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی
ادامه مطلب

حضرت زهرا(س)مدح ومناجات -(دلتنگ روضه ایم و مهیا نمیشود...) * علی ساعدی

1983
2

حضرت زهرا(س)مدح ومناجات -(دلتنگ روضه ایم و مهیا نمیشود...) دلتنگ روضه ایم و محیّا نمی شود
بی اشکِ روضه عقده دل وانمی شود

یارب چه کرده ایم که درشهرمدتی است
تعطیل گشته روضه و برپا نمی شود

باب الحسین(ع)درگه خیراست وفتح باب
بی اذن وبی عنایت زهرا(س)نمی شود

بی بی سلام دعوتمان کن به روضه ها
بی روضه درد عشق ، مداوا نمی شود

بی بی سلام سینه ما داغدار توست
غم بیش ازاین دراین دلمان جانمی شود

ما بیقرار ِآمدنِ فاطمیه ایم ...
بیگانه اند هیئتیان با ، نمی شود

بی بی تورابه حقِّ سلیمانیِ عزیز
بنما عنایتی که گره وا نمی شود

  • پنج شنبه
  • 20
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 19:27
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح حضرت زهرا(س) -(دنیا بدون فاطمه دنیا نمی شود) * مجید رجبی

1173

مدح حضرت زهرا(س) -(دنیا بدون فاطمه دنیا نمی شود) دنیا بدون فاطمه دنیا نمی شود
اصلا بدون فاطمه برپا نمی شود

عالم طفیل خلقت او بوده از ازل
هستی بدون فاطمه معنا نمی شود

بحر فضایل وکرمش بی کرانه است
دریا درون ظرف کسی جا نمی شود

او پاره وجود رسول مکرم است
هر دختری که ام ابیها نمی شود

او کوثر است وخیر کثیر پیمبر است
هر همسری که لایق مولا نمی شود

مهرش درون سینه ما گنج مخفی است
چون قبر مخفی اش که هویدا نمی شود

شکر خدا که اشک غمش شد نصیب ما
هر قطره ای که لایق دریا نمی شود

چشم امید ما صف محشر به دست اوست
گریه کن حسین ع که تنها نمی شود

بیش از هزار سال برایش عزا به پاست
شرح غمش به دفتری انشا نمی شود

او داغدار بود ومدینه گلی نداشت
کس با شرار نار تسلا نمی شود

بهر علی شدست معمای سر به مهر
در خانه از چه معجر او وا نمی شود

  • یکشنبه
  • 30
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 17:23
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

حضرت زهرا(س) مدح -(تو کیستی؟ تو تمام پیمبری زهرا...) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1622

حضرت زهرا(س) مدح -(تو کیستی؟ تو تمام پیمبری زهرا...) استاد سازگار: شعری برای حضرت زهرا(س) سروده بودم که کسی از آن خبر نداشت. یکی از شاگردان حاج رجبعلی خیاط به من نامه‌ای داد که هنوز برگه آن را دارم. شیخ در خواب به ایشان گفته بود «به سازگار بگویید با این شعری که گفتی در عالم برزخ هم قیامت به پا کردی واین شعراست:

تو کیستی؟ تو تمام پیمبری زهرا(س)

تو حجت حجج‌الله اکبری زهرا(س)

بهشت احمدی و رکن حیدری، زهرا(س)

ز چار بانوی باغ چنان سری، زهرا(س)

تو مادر حسنینی؟ نه مادر همه‌ای

چه بهتر است بگویم فقط تو فاطمه‌ای

****

قلمرو حریم تو تمام ملک خداست

کجای وسعت عالم، تهی ز نور شماست

خدا به چشم نبی در مه رخت پیداست

گلی ز دامن پاک تو، سیدالشهداست

محبت تو دل از انبیا شکار کند

به شیعه تو خداوند، افتخار کند

مقربان خداوند سر به دیوارت

فرشته چهره گذارد به پای زوّارت

تمام حشر بود کوچه‌ای ز بازارات

تو مادر حسنینی، خدا نگهدارت

ز بس که دامن توست، شیعه‌نواز

به مادری تو شیعه کند به مادر ناز

****

سلام بر تو و یازده گل یاست

تو کیستی که ولی خدا دهد پاست

دمیده عطر محمد ز باغ احساست

نشان بوسه روح‌الامین به دستاست

تنور مطبخ تو طور اولیای خداست

فضای خانه تو رشک سینه سیناست

****

سلام بر تو که سر تا قدم پیامبری

سلام بر تو که روح مطهر پدری

سلام بر تو که ام‌الکتاب معتبری

سلام بر تو که فوق ثنای هر بشری

سلام بر پدر و مادر و به شوهر تو

به عطر دامن پاک حسین‌پرور تو

****

خدا مدیح‌سرای تو، مستمع پدرت

بهشت خاک قدم‌های یازده پسرت

جهیم رشک جنان می‌شود به یک نظرت

پریده روح رسول خدا(ص) به دور سرت

بهشت قرب خداوند عالم است دلت

پیمبران همه زوّار بیت خشت و گلت

کسی که عالم هستی نبود و بود تویی

نگشته خلق خداش امتحان نمود تویی

کسی که دل ز رسول خدا(ص) ربود تویی

کسی که بند ز دست علی گشود تویی

تو کیستی که نبی گفت جان به قربانت

تو کیستی که علی گشت محو و حیرانت

****

پیمبران خدا جز تو کیست، مادرشان؟

ثنای توست همانا شراب کوثرشان

چهار بانوی جنت تویی تو محورشان

سران خیل ملک خاک مقدمت سرشان

سلام تو به علی ای به تو سلام علی(ع)

علی تراست امام و تویی امامِ علی(ع)

****

به حفظ جان علی سینه تو شد سپرت

شهید اول راه علی است گل‌پسرت

کنار تربت پاک و مطهر پدرت

هزار مرتبه خون شد به هر نفس جگرت

به آیه‌آیه قرآن قسم تو را کشتند

ز قبر گمشده پاسخ بده چرا کشتند

****

در آستانه بیت‌الولا زدند تو را

کنار قبر رسول خدا(ص) زدند تو را

تو جان جان رسولی، چرا زدند تو را

به کینه علی مرتضی زدند تو را

چه شد که ابر سیاهی نشست بر رویت

شکست پشت در آستانه پهلویت

****

جسارتی که به رویت ز خصم کافر شد

همان جسارت بر صورت پیمبر شد

گل وجود تو و محسن تو پرپر شد

خدا گواست چه‌ها با تو پشت آن در شد

سزد به خون بنویسند بر روی آن در

سلام باد اول شهیده حیدر

سلام بر در آتش‌گرفته حرمت

سلام بر غم و درد فزون و عمر کَمَت

سلام بر تو و سوز درون و اشک غمت

سلام بر تو که کشتند از ره ستمت

سلام «میثم» بر اشکهای غربت تو

کجا بیاید صورت نهد به تربت تو

  • یکشنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 13:57
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 قاسم صرافان

مدح حضرت زهرا(س) ویژه ولادت بی بی، حاج میثم مطیعی -(در میان شعرتو بانو اگر حاضر شدم...) * قاسم صرافان

664
1

مدح حضرت زهرا(س) ویژه ولادت بی بی، حاج میثم مطیعی -(در میان شعرتو بانو اگر حاضر شدم...) در میان شعر تو بانو! اگر حاضر شدم
خواندم اول کوثر و با نام تو طاهر شدم

در خیالم صحن و گنبد ساختم، زائر شدم
نام شیرین تو بردم فاطمه! شاعر شدم

رشته‌ای بر گردن ابیات من افکنده دوست
می‌برد شعر مرا آنجا که خاطر خواه اوست

ناگهان دیدم میان خانه‌ی پیغمبرم
چون خدیجه غرق نوری از جهانی دیگرم

چرخ می‌زد یک نفس روح القدس دور و برم
تا نوشتم فاطمه، بوسید برگ دفترم

از شکوهش آسمان ساییده اینجا سر به خاک
آسمان را با خودش آورده این دختر به خاک

ای محمد! دشمنت را دوست ابتر می‌کند
خانه‌ات را بوی ریحانه‌‌ معطر می‌کند

دیدنش بار رسالت را سبکتر می‌کند
دختر است اما برایت کار مادر می‌کند

دختران آیات رحمت، مادران مهر آفرین
می‌شود ام ابیها، هر دو باهم، بعد از این

یک زره خرج جهازت، حُسن‌هایت بی‌شمار
با تو حیدر روز خیبر حرز می‌خواهد چکار؟

تا تو از تیغ دودم با عشق می‌گیری غبار
بعد از این مستانه‌تر صف می‌شکافد ذوالفقار

قوت بازوی مولایی به مولا، فاطمه!
قصه‌ی پیوند دریایی به دریا، فاطمه!

در هوای عاشقی با هم کبوتر می‌شوید
هر دو کوثر می‌شوید و هر دو حیدر می‌شوید

هست شیرین نامتان، قند مکرر می‌شوید
هر دو در کفواً احد با هم برابر می‌شوید

بیت‌هایم بر درِ بیت تو زانو می‌زنند
شاعران تنها برای یک نظر، رو می‌زنند

در کسا، بی پرده با الله صحبت می‌کنی
هل اتی را سفره‌ی نور و کرامت می‌کنی

فکر خلقی، نیمه شب با حق که خلوت می‌کنی
در غم همسایه، ترک خواب راحت می‌کنی

مادری الحق چه می‌آید به نامت، فاطمه!
می‌دهد از سوی ما مهدی سلامت، فاطمه!

امتحان پس داده‌‌ای در آسمانها پیش از این
سالها بر عرش می‌تابید نورت چون نگین

حضرت حق چون دلش آمد بیایی بر زمین
واقعاً «الحمد للهِ ، رب العالمین»

جلوه‌ی نور تو را تنها خدایت دید و بس
فاطمه! قدر تو را تنها علی فهمید و بس

عالمی در حیرت از این آسیا چرخاندنت
با تبسم خستگی را از علی پوشاندنت

در عجب روح الامین از طرز قرآن خواندت
پیش نابینا میان حِصن چادر ماندنت

حجب میراثت، حیا سایه نشین چادرت
داده دل حتی یهودی هم به دین چادرت

سفره‌‌ی نان خالی اما سفره‌ی انعام پُر
خانه‌ات میخانه، ساقی با سخاوت، جام پر

از تو راضی و دلش از گردش ایام پر
کعبه از بت خالی اما کوچه از اصنام پر

ای زبانت ذوالفقارِ حیدر بی‌ذوالفقار!
بت شکن! برخیز، بسته دست او را روزگار

  • چهارشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 14:40
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 سید تقی سیفی اردبیلی

در مقام حضرت زهرا(س) -(آن زمانیکه خدا بود و سماوات نبود) * سید تقی سیفی اردبیلی

933
1

در مقام حضرت زهرا(س) -(آن زمانیکه خدا بود و سماوات نبود) آن زمانیکه خدا بود و سماوات نبود
خبراز نُه فلک و دوزخ و جنّات نبود

نه قَمر بود و نه مَنظومه شمسی به مَدار
بی نیازی بجز از ، قاضی اَلحاجات نبود

حُور در پَردهء اِبهام و مَلَک بی پَروبال
نام آدم به سَرِ دفتر اثبات نبود

خلقتِ کُلّ بَشر داشت نه آب و نه گِلی
اثر از صُومعه و پیر مناجات نبود

کس نشان از حَجَرالاَسود و ازکعبه نداشت
خبر از ماخَلَق و سِرِّ مُهمّات نبود

ماسوا اینهمه تصویرِ دل انگیز نداشت
نور را با ظُلَمات اِذنِ ملاقات نبود

یک خدا بود قَدَر قدرت و بی واهِمه بود
پیشِ رو آینه ای داشت که او فاطمه بود

  • پنج شنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 12:26
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد