امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس
 یوسف رحیمی

مناجات امام حسین -( تاریخ عاشورا به خون تحریر خواهد شد ) * یوسف رحیمی

1337

مناجات امام حسین -( تاریخ عاشورا به خون تحریر خواهد شد ) تاریخ عاشورا به خون تحریر خواهد شد
فردا قلم ها تیغه ی شمشیر خواهد شد
هر چند فردا با غروبش می رود اما
این داستان یک روز عالم گیر خواهد شد
این ماجرا تا روز محشر تازه می ماند
هر لحظه اش با اشک ها تکثیر خواهد شد
سقای تو فردا بدون دست هم باشد
با یک نگاهش کربلا تسخیر خواهد شد
از دیدن حال علی اصغر در آغوشت
دریا هم از نامی که دارد سیر خواهد شد
آن ها تو را کنج قفس در بند می خواهند
اما مگر این شیر در زنجیر خواهد شد
هر بوسـۀ جدت محمد، روز عاشورا
بر زخم های پیکرت تفسیر خواهد شد
این صحنه ها تکرار یک تاریخ ننگین است
قرآن به روی نیزه ها تکفیر خواهد شد
جایی به نام کربلا هفتاد و دو دریا
در ذهن عاشورائیان تصویر

  • دوشنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

مناجات امام حسین(ع) -( وقتی طبیعت فارغ از قال و مقالم بود ) *

1820
1

مناجات امام حسین(ع) -( وقتی طبیعت فارغ از قال و مقالم بود ) وقتی طبیعت فارغ از قال و مقالم بود
بال ملائك در عزایت دستمالم بود
پیش از شروع اشك عالم گریه می‌كردم
یادم نمی‌آید دقیقاً چند سالم بود
من خود درخت روشنی بودم در آن ایام
چندان كه این خورشید چون یك سیب كالم بود
اندازه بال مگس تا گریه‌ام آمد
دیدم كه سیمرغ بهشتی زیر بالم بود
چندین هزاران سال پیش از خلقت انگور
باده‌خوری و می‌ كشی جزء كمالم بود
من قبل از این عالم تو را در نور می‌دیدم
لاهوت یا ناسوت، شاید هم ‌مثالم بود
شاعر:شیخ رضا جعفری

  • دوشنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( بگو چه چاره کنم درد بی دوایی را ) * محمد خضرایی

1273

مناجات امام حسین(ع) -( بگو چه چاره کنم درد بی دوایی را ) بگو چه چاره کنم درد بی دوایی را
چگونه پند دهم این دل هوایی را
از آن زمان که تو شاهنشه دلم گشتی
به عالمی ندهم لذت گدایی را
من از کجا شده ام عاشقت نمی دانم
به خاطرم نرسد روز آشنایی را
به یمن خاک ره مرکب غلام شماست
به هر که داده خدا قلب با صفایی را
چه خوش سروده در این باب سعدی شیراز
"که ازحضور تو خوش تر ندید جایی را"
"حدیث عشق نداند کسی که در همه عمر"
"به سر نکوفته باشد در سرایی را"

شاعر : محمد خضرایی

  • دوشنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( از روز اولی که دو عالم درست شد ) * مهدی صفی یاری

1301

مناجات امام حسین(ع) -( از روز اولی که دو عالم درست شد ) از روز اولی که دو عالم درست شد
نام تو را که برد خدا، غم درست شد
جن و ملک تمام برایت گریستند
حتی به عرش خیمه ماتم درست شد
نام تو را نوشت خدا روی هر دلی
ز آن جا به بعد عشق تو کم کم درست شد
دریا گریست... تا به خود آمد غروب شد
از غربت تو ماه محرّم درست شد
گندم که خورد، رانده شد و بعد سال ها
در مجلس عزای تو آدم درست شد
ای غربت تو اشک مدام پیمبران
از اشک روضه های تو زمزم درست شد
تو کیستی؟ غریب تر از تو خدا نداشت
از روز اولی که دو عالم درست شد
هر مشکلی که داشت دلم تا خدای را
.... یک بار من، قسم به تو دادم درست شد
نیزه کجا و شانه پیغمبری کجا؟
تا گفت: «یا اُخَیَّ» روضه ما هم درست شد

شاعر : مهدی صفی یا

  • دوشنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( راه افتاده تمام غم دنیا با تو ) *

955

مناجات امام حسین(ع) -( راه افتاده تمام غم دنیا با تو ) راه افتاده تمام غم دنیا با تو
گره خورده ست به خون، قصّه ی فردا با تو
مطلع سرخ غزل های جهانی شده ای
مطلع شعر، چه زیبا شده امّا با تو
شب اشک ست و تماشاست اگر بگذارند
اشک، با من، به سر نیزه تماشا با تو
صوت قرآن تو از حنجره ی باران است
بارش ابر غمت با من و معنا با تو
آسمان طفل یتیمی شده بر دوش زمین
آمده از کرم و لطف تو بالا با تو
گَر جهان پُر شود از یوسف مصری هرگز
با کسی راه نیاید دلم الّا با تو
تو که باشی همه ی گمشده ها پیدایند
هر چه گم گشته در این جا، شده پیدا با تو
جلوه کرده ست خدا روی زمین در نقشِ -
فصل سرخی که رقم خورده در این جا با تو
قرن ها می گذرد، داغ تو تازه ست هنوز
راه افتاده تمام غم دن

  • دوشنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( سهم ما سوخته‌جانان غم و دشواری شد ) *

1118
1

مناجات امام حسین(ع) -( سهم ما سوخته‌جانان غم و دشواری شد ) سهم ما سوخته‌جانان غم و دشواری شد
اشك ما در پی موعود، بسی جاری شد
امتحان لحظه‌ای از منتظران نیست جدا
باید آماده‌ی هر سختی و دشواری شد
جان ما باد به قربان شهیدانی كه
با فداكاری‌شان دین خدا یاری شد
خاصه آن‌وقت كه حتی به روی نیزه‌ی خصم
لب او باز به آیات خدا قاری شد
مصر و بحرین و یمن درس گرفتند از وی
خون پاكش سبب این همه بیداری شد
بارها خون جوانان بنی‌هاشم گفت:
ای جوانان عرب وقت علمداری شد
هر كه رو كرد بر این راه بسی عزت دید
هر كه سر تافته بود عاقبتش خواری شد
همه گفتند كه از صبح، اثر خواهد رفت
هر به‌راه‌آمده از راه به در خواهد رفت
همه گفتند بمان، مرتبه‌پیمایی كن
و در این مكه اقامت كن و آقایی كن
دس

  • دوشنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( روی زبانم تربتی را پاک بگذارید ) *

1059

مناجات امام حسین(ع) -( روی زبانم تربتی را پاک بگذارید ) روی زبانم تربتی را پاک بگذارید
با پیرهن مشکی مرا در خاک بگذارید
یادش بخیر...آن هیئتی که سینه زن بودیم
در قسمت سینه...کفن را چاک بگذارید
نبود مرا راهی به خونخواهی...شدم خون ریز
با تیغ بر زخم سرم تریاک بگذارید
ساکم برای این سفر گر چه کمی خالیست
ظرفی پر از نذری...مرا در ساک بگذارید
بر دست آن یاری که هیئت رفتنم آموخت
از قول من یک بوسه نم ناک بگذارید
در کفّه ام گر قطره اشک خالصی دیدید
در کفّه دیگر همه افلاک بگذارید
×××
زورم اگر کم بود...بهر دشمن مادر
صحرای محشر...پس مرا هتاک بگذارید!
×××
شاعر:صمصام علوی

  • دوشنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 جواد حیدری

مناجات امام حسین(ع) -( وقتی خدا به خلقت تو افتخار کرد ) * جواد حیدری

2297
3

مناجات امام حسین(ع) -( وقتی خدا به خلقت تو افتخار کرد ) وقتی خدا به خلقت تو افتخار کرد
ما را برای نوکریت اختیار کرد
کشتی هیچ‌ کس به دل ما محل نداد
اما حسین آمد و ما را سوار کرد
تا داغ تو جگر بخراشد به سینه‌ها
برق نگاه تو دل ما را شکار کرد
گر روضه‌ات نبود که ما دین نداشتیم
دین را برای ما غم تو استوار کرد
جانم فدای آن که تمامی عمر خویش
بر درگه تو خدمت بی‌انتظار کرد
هرگز ز یاد حضرت زهرا نمی‌رود
یک لحظه کسی که برای تو کار کرد
دنیا و آخرت همه مدیون زینبیم
ما را صدای ناله او بی‌قرار کرد
گیرم که گریه‌ها شده مرهم به زخم تو
باید به داغ ساقی لشکر چه کار کرد؟
شاعر:جواد حیدری

شاعر : جواد حیدری

  • دوشنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 13:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( ذرّات كاینات به شور آمد و نوا ) *

1371

مناجات امام حسین(ع) -( ذرّات كاینات به شور آمد و نوا ) ذرّات كاینات به شور آمد و نوا
تا زد علم به دشت بلا شاه كربلا
بگشود شقّه پیرهن رایت حسین
تسخیر كرد كون و مكان دولت حسین
شد جذب دشت غم كه كند قبله‌گاه عشق
هر چند می‌كشید حرم منّت حسین
مرهون او مساعی افراد انبیا
شد زنده نام جملگی از شوكت حسین
اسلام سرخ ‌رو شد و احكام رو سفید
تا سوده شد به خاك سیه صورت حسین
بگرفت مایه، نفس همه انقلاب‌ها
از شورش مقدس و از نهضت حسین
تفسیر شد چنان كه خداوند گفته بود
احكام مصحف از عمل و نیت حسین
یادآور یگانگی ذات كبریا
در كثرت گروه جفا وحدت حسین
نجوای او به قتلگه آن‌گونه پر طنین
كافاق و انفس است پر از صحبت حسین
اكسیر شور عشق شود آب هفت بحر
گز ذره‌ای بدان رسد از تربت ح

  • دوشنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( شکر خدا از این که شدم مبتلایتان ) *

1729
2

مناجات امام حسین(ع) -( شکر خدا از این که شدم مبتلایتان ) شکر خدا از این که شدم مبتلایتان
حس می کنم به صحن دلم ردّ پایتان
نامت حسین زمزمه ی هر شب من است
یعنی که خو گرفته دلم با نوایتان
در مجلس عزای تو بیتوته کرده ام
تا این که بیشتر بشوم آشنایتان
خون گریه می کنم ز بلای عظیم تو
آقا به جان من همه درد و بلایتان
این اشک ها نشانه ی عرض ارادت است
چشم ترم،سرم،همه چیزم فدایتان
آقا بیا در این شب جمعه مرا بخر
تا روزی ام شود حرم کربلایتان
در کربلا چه بر سر جسم تو آمده؟
آتش گرفته ام ز غم بوریایتان
امشب شب یتیم امام حسن بُوَد
جانم فدای حضرت صاحب عزایتان
شاعر:محمد فردوسی

  • دوشنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

مناجات امام حسین(ع) -( پروانه ام دوباره مرا آتشم زنید ) * حسن لطفی

1329

مناجات امام حسین(ع) -( پروانه ام دوباره مرا آتشم زنید ) پروانه ام دوباره مرا آتشم زنید
هر لحظه هر نفس همه جا آتشم زنید
پای فرات، علقمه فرقی نمی کند
دست شما ست تا که کجا آتشم زنید
اصلاً برای گرمی شبهای ماتمت
من را خریده اید که تا آتشم زنید
هر شب به حاجتی سر این روضه می رسم
شاید میان بزم عزا آتشم زنید
من را گره زنید به این بیرق بلند
روزی میان کرب و بلا آتشم زنید
عمری میان روضه ی تان گریه می کنم
با این امید تا که شما آتشم زنید
این چشم ها حواله ی غم های زینب است
اشکی دهید و در همه جا آتشم زنید

شاعر : حسن لطفی

  • دوشنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

مناجات امام حسین(ع) -( با لبت رنگ عقیق یمن از یادم رفت ) * علی اکبر لطیفیان

4251
6

مناجات امام حسین(ع) -( با لبت رنگ عقیق یمن از یادم رفت ) با لبت رنگ عقیق یمن از یادم رفت
هم چنان که جگر خویشتن از یادم رفت
من اویسم بگذارید که اطراق کنم
بوی شهر تو که آمد قرن از یادم رفت
جذبه ی عشق بر آن است مرا ذوب کند
صحبت نام تو شد نام من از یادم رفت
قصد "رب ارنی" گفتن من دیدن توست
تا نگاهم به تو افتاد "لن" از یادم رفت
مرغ باغ ملکوتم به حرم آمده ام
بر روی گنبد زردت چمن از یادم رفت
مثل فطرس نکنم پشت به گهواره ی تو
بال من خوب که شد پر زدن از یادم رفت
"ندهد فرصت گفت ،به محتاج ،کریم"
بی سبب نیست کنارت سخن از یادم رفت
می رود دل به همان جا که تعلق دارد
صحبت کرب و بلا شد وطن از یادم رفت
همه ی بهت من این است چرا عریانی
نکند فکر کنی پیرهن از یادم رفت

شاع

  • دوشنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( اگر اشاره ای کند صد گره وا کند حسین ) * سید مجتبی شجاع

1890
2

مناجات امام حسین(ع) -( اگر اشاره ای کند صد گره وا کند حسین ) اگر اشاره ای کند صد گره وا کند حسین
اگر که تر کند لبش درد دوا کند حسین
به ناز می خرد مرا به عرش می برد مرا
اگر که قسمتم شبی کرب و بلا کند حسین
به مجلس عزای او بدین امید آمدم
که این دل شکسته را ز غم رها کند حسین
فخر کنم به عالمی رها شوم ز هر غمی
اگر که نوکر خودش مرا صدا کند حسین
جامه غم برم کنم، چه خاک بر سرم کنم؟
اگر ز نوکران خود مرا جدا کند حسین
قسم به نور مهدیش رسم حضور مهدیش
بهر ظهور مهدیش اگر دعا کند حسین
گهی نهیب می زند گهی نبرد می کند
گهی نظر به خواهر و به خیمه ها کند حسین
چه دیده چشم اطهرش؟ که در وداع آخرش
به خواهرش سفارش رقیه را کند حسین
قاتل پر ز کینه اش نشسته روی سینه اش
به زیر خنجر

  • دوشنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن کردی

مناجات امام حسین(ع) -( تا می رسی شروع من آغاز می شود ) * حسن کردی

1129

مناجات امام حسین(ع) -( تا می رسی شروع من آغاز می شود ) تا می رسی شروع من آغاز می شود
ساز شكستهٔ نفسم ساز می شود
من سازگار حجم حقیر قفس چرا؟
دستی نشان بده، قفسم باز می شود
تو می رسی و من به خودم می رسم، به او
در وسعت تو مهلت پرواز می شود
تو فصل عشق، فصل مسیحایی منی
دل با شب خیال تو دم ساز می شود
تغییر را به چشم خود احساس می كنم
تا پای تو به زندگیم باز می شود
حال و هوای چهره خاكستری شهر
با عطر فصل مشكی تو ناز می شود
تو نقطه مقدس تقویم شیعه ای
كه با تو عشق سرخ پس انداز می شود
ای شهر عشق، خون خدا در تو جاری است
از حنجر تو صاعقه آواز می شود
ده روز بعد آمدنت، (عصر واقعه)
تیغی پلید مجری یك راز می شود

شاعر : حسن کردی

  • دوشنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( عـــاشق دیوانه را صـــد نكته رسوا می كند ) * محمود باقری

1418

مناجات امام حسین(ع) -(  عـــاشق دیوانه را صـــد نكته رسوا می كند  ) عـــاشق دیوانه را صـــد نكته رسوا می كند
شیعه را تنها حسین این گونه شیدا می كند
چون به تنگ آید دل دیوانه روزی در قفس
می كشــــــــد پر تا نشان از گریه پیدا می كند
سوز عاشورا چو خونی خفته در رگ های ما
در درون می گردد و صد شعله بر پا می كند
جان من قربان آن ماهی كه جسمش كربلاست
نـــورش امّــا جلوه ها بـر گـــرد دنیا می كند
آن حسینی كز شرف بر ننگ دنیا پشت كرد
بـــــهر تــــاوان، سر نثار حــــــیّ یكتا می كند
آن حسینــــی كز شجاعت حــــــیدر ثانی بوَد
از كــــرم امّــــا به دشمـــن هم مدارا می كند
آن حسینی كز كــــرم درس سخاء بر ابر داد
درس او را ابــــــر هم تقدیم دریــــــا می كند
آن حسینی كز نجا

  • دوشنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 15:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( از بس میان روضه تان درد می کشم ) * حسین آذری

1621

مناجات امام حسین(ع) -(    از بس میان روضه تان درد می کشم  ) از بس میان روضه تان درد می کشم
باور کنید وقت بیان درد می کشم
وقتی نسیم روضه تان می وزد به دل
بی اختیار گریه کنان درد می کشم
آه از دمی که زخمیِ نیزه به روی خاک
تنهاترین شدی، من از آن درد می کشم
سردار سربریده ی سرهای عالمی
بالای نیزه آیه مخوان، درد می کشم
یک ذره درد داغ تو بر سینه ام نشست
اندازه زمین و زمان درد می کشم

شاعر : حسین آذری

  • دوشنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( خدا را شکر دلدارم حسین است ) * وحید دکامین

4384
5

مناجات امام حسین(ع) -(  خدا را شکر دلدارم حسین است ) خدا را شکر دلدارم حسین است
انیس و مونس و یارم حسین است
به جز در روضه اش کو مأمن امن؟
نخواهم غیر از او،کارم حسین است
ز داغ غربتـش در شـور و شینم
نهــان در نــالۀ زارم حسین است
شود دوزخ ز اشکم سرد و خاموش
پنــاه از شــعلۀ نارم حسین است
فدای او کنم جان در دمِ مرگ
ندا سر می دهم: جانم حسین است
ز ظلمت های عــالم کی هــراسم
به شب شمع دل افروزم حسین است
به خاک تربتش کامم چو بگشود
خوشــا آن دم کـه پایانم حسین است
بـه عــالـم فخـــر دارم زیـن گـدایــی
خـدا را شکــر دلــدارم حسیـن است

شاعر : وحید دکامین

  • دوشنبه
  • 20
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 15:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( آب دیدم و به یاد لب تو افتادم ) *سید محمدرضا شرافت

1808

مناجات امام حسین(ع) -( آب دیدم و به یاد لب تو افتادم ) آب دیدم و به یاد لب تو افتادم
باز هم روضه تو زنده شده در یادم
باز هم نام تو و اشک تلاقی دارند
باز هم دل به مصیبات مقاتل دادم
بر سر نیزه ای و زمزمه دارم بر لب
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
خیزران بر لب تو آه چه بر دل آورد
که کشیده است به وادی غزل فریادم
سر تو، دختر تو، نیمه شب... می گریم
چه کند با غم تو طبع خراب آبادم
همه آرزویم از تو نگاهت بوده است
نکند بشنوم از چشم شما افتادم
دیر وقتی است اسیر تو و عشقت هستم
من از آن روز که در بند توام آزادم

شاعر : سید محمدرضا شرافت

  • سه شنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 06:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 جواد حیدری

مناجات امام حسین(ع) -( ای که نام تو شهید الشهداست ) * جواد حیدری

1398
1

مناجات امام حسین(ع) -( ای که نام تو شهید الشهداست ) ای که نام تو شهید الشهداست
تو حسینی و مرامت زیباست
به همه گفته ام و می گویم
صاحب بی کفن من آقاست
هرکه در پای غمت می گرید
سرو کارش به خدا با زهراست
تا کنم خرج و شوم خرج، تو را
نزد حق دست دعایم به سماست
همه ی حاجتم از حق این است
که نبینم دلم از روضه جداست
اشک، سرمایه ی هر سینه زن است
اینکه من گریه کنم کار خداست
جنت بی تو جهنم باشد
با تو بودن همه ی عزت ماست
گراجازه برسد از زهرا
یا حسین ذکر لبم روز جزاست
گرچه محبوبترین آرزویم
آمدن تا حرم کرب وبلاست
چه بیایم چه نیایم حرمت
همه ی زندگی ام وقف شماست
می رود ماه محرم اما
همه شب در دل من روضه به پاست
به رباب و علی اصغر سوگند
تا ابد بر تو بمانم پابند

شاع

  • سه شنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( كسی كه جان عزیزش، عزیز، پیش خداست ) *

1020
1

مناجات امام حسین(ع) -( كسی كه جان عزیزش، عزیز، پیش خداست ) كسی كه جان عزیزش، عزیز، پیش خداست
به جان هر چه عزیز است، سیّدالشّهدا است
برای مرد خدا نیست، بیم جان هرگز
كه در مصاف، خطر آشنا و بی پرواست
حسین(ع) یاور دین بود و یار مظلومان
حسین(ع) خاطره یی تا همیشه پابرجاست
تو را كه مانده به دل حسرتی ز عاشورا
بیا ببین كه جهان صحنه ای ز عاشوراست
ز خون خلق خدا دست ظلم رنگین است
غریو خلق ستمدیده روز و شب برپاست
كجاست دست رهاننده ی خداجویان؟
كه فتنه های زمان در كمین آدم هاست
اگر تو یاور دینی حسین(ع) را دریاب
كه وقت یاری خورشید كربلا حالاست
ز خدمتی كه برآید ز دست، دست مدار
كه در حمایت خلق خدا، خدا با ماست
برای رونق این دین قیام كرد حسین(ع)
قیام او به حقیقت قوام دی

  • سه شنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( بهتر ز نوکری تو نبود سعادتی ) *

4812

شعر مناجات امام حسین(ع) -( بهتر ز نوکری تو نبود سعادتی ) بهتر ز نوکری تو نبود سعادتی
برتر ز دوستی نبود عبادتی
از جان و دل غلامی تو کردم اختیار
با کسی مرا به غیر تو نبود ارادتی
شاها اگر مرا نپذیری به نوکری
نبود مرا دگر به جهان هیچ حاجتی
باشم مریض وصل تو در بستر وصال
آیا شود زمن بنمایی عیادتی؟
من دامنت رها نکنم تا بروز حشر
باشد مرا بسوی تو چشم شفاعتی
خواهم به وقت مرگ به فریاد من رسی
آسان کنی تو مشکل من با اشارتی

  • سه شنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

مدح حضرت عباس(ع) -( خبر پیچید که سقا به هم پیچید ) * علی اکبر لطیفیان

2785
2

مدح حضرت عباس(ع) -( خبر پیچید که سقا به هم پیچید ) خبر پیچید که سقا به هم پیچید
کنار خیمه ها آقا به هم پیچید
قمر افتاد و پشتش آفتاب افتاد
همین جا بود عاشورا به هم پیچید
سرش از سر بلندی بود،بالا بود
عمود آن قدرها زد تا به هم پیچید
نه،این مال زمین افتادن او نیست
دو چشمانش همان بالا به هم پیچید
نمی شد با عبا حتی تکانش داد
ز بسکه آن قد و بالا به هم پیچید
تمام اتفاقاتی که انجامید
همه یکجا شد و یکجا به هم پیچید
چو آن ثقل عظیم افتاد روی خاک
تمام خاک آن صحرا به هم پیچید
هزاران چشم خیره-خیره تر می شد
بساط دختر زهرا به هم پیچید
زخیمه دختری فریاد زد:بابا.
بیا که معجر زنها به هم پیچید

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

  • سه شنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( به هنگام پیری مرانم ز پیش ) *

13657
39

مناجات امام حسین(ع) -( به هنگام پیری مرانم ز پیش ) به هنگام پیری مرانم ز پیش
که صرف تو کردم جوانی خویش
الا ای جگر گوشه فاطمه
که بردی دل اهل دل را همه
کی ام من؟ که باشم هوادار تو
هوادار تو هست دادار تو
من از کودکی عاشقت بوده ام
قبولم نما گرچه آلوده ام
به عشق تو هرکس که منسوب شد
اگر بد بود عاقبت خوب شد
غمت حاصل زندگانی من
به راه تو طی شد جوانی من
من از ریزه خواران خوان تو ام
اگر چه بدم میهمان توام
به عشقت از آن دم که خو دادی ام
به چشم همه آبرو دادی ام
ز در راندگانت حسابم مکن
گدایم، کرم کن جوابم مکن
به کوی وفا آشیانم بده
سگ خانه ام، استخوانم بده
ازین رو سپیدم بر داورم
که منهم سیاهی این لشگرم
مبادا برانی مرا از درت
به بازوی بشکسته مادرت

  • سه شنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( خسته دل، از رنج هجرانیم، در را باز کن ) *

1761
1

مناجات امام حسین(ع) -(   خسته دل، از رنج هجرانیم، در را باز کن ) خسته دل، از رنج هجرانیم، در را باز کن
هر که هستیم از محبانیم، در را باز کن
لطف و احسان بر ضعیفان، عادت دیرین توست
مستمند و، بس پریشانم، در را باز کن
بارگاهت باب رحمت، کربلایت جنت است
تا به کی در پشت در مانیم؟، در را باز کن
زندگی دور از تو، زندان است ما را یا حسین
سالها در کنج زندانیم، در را باز کن
بسته شد این راه اگر، راه گنه مسدود نیست
ما همه محتاج غفرانیم، در را باز کن
بار سنگین گناهان، پشت ما را خرد کرد
خسته دل، افتان و خیزانیم، در را باز کن
جز حریم پاک تو، ما را نباشد ملجأی
گرچه بس آلوده دامانیم، در را باز کن
گر فراق تو، مجازات گنه کاری ماست
حالیا دیگر پشیمانیم، در را باز کن
ای که هستی همچ

  • سه شنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( پیراهن سیاه تو دارم به تن، حسین ) *سید حسین خدایار

10473
21

مناجات امام حسین(ع) -(  پیراهن سیاه تو دارم به تن، حسین ) پیراهن سیاه تو دارم به تن، حسین
روحی دمیده در تنم این پیرهن، حسین
با اشک و روضه شیر به من داده مادرم
تربت گذاشته پدرم در دهن، حسین
قلبی شکسته، دیده تر، سینه ای کبود
دارم نشان عشق تو را در بدن، حسین
از ماتم تو عاقبتم جان سپردن است
پس حک کنید بر لحدم عشق من، حسین
وقتی کنار جسم کفن پوشم آمدید
گریه کنید و ندبه که ای بی کفن، حسین
خورده گره به نام شما انتظار ما
عجل علی ظهورک یابن الحسن، حسین

شاعر : سید حسین خدایار

  • سه شنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( ما مانده ایم خیل گدایان مادرت ) *حاج رضا محمدی ولایی

1261
1

مناجات امام حسین(ع) -(    ما مانده ایم خیل گدایان مادرت ) ما مانده ایم خیل گدایان مادرت
شرمنده از محبت و احسان مادرت
عمری نشسته ایم سر سفره ی شما
ماخورده ایم از نمک ونان مادرت
درد گناه سینه ی ما را به خون کشید
چشم امید ماست به درمان مادرت
هی حرف می زنیم و عمل توی کار نیست
خون می کنیم باز دل وجان مادرت
ای کاش وقت خاکسپاریم می شدم
همسایه با حریم شهیدان مادرت
این شعر ساده ارزش خواندن اگر نداشت
دست توسلی ست به دامان مادرت
مردیم در فراق تو ای کشتی نجات
ما را به کربلا برسان جان مادرت

شاعر : رضا محمدی

  • سه شنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( اینجا قدم قدم، همه پیچیده بوی تو ) *

1180

مناجات امام حسین(ع) -( اینجا قدم قدم، همه پیچیده بوی تو ) اینجا قدم قدم، همه پیچیده بوی تو
بوی نگاه زینب و بوی گلوی تو
شنهای شعله ور شده را لمس می کنند
انگشت های علقمه در جستجوی تو
اسلام را قدم زده ای سوی کفرشان
کفار قبل از این که بیایند سوی تو!
تو ماندی از زمین و نماندی از آسمان
خون از گلوت رفت و نرفت آبروی تو
من دارم آب می شوم از شرم؛ آن زمان ـ
حتی نبوده آب برای وضوی تو
جز آسمان برای تو جایی نمانده بود
آنجا که کفر می وزد از چارسوی تو
شاعر:صالح دروند

  • سه شنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 15:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

مناجات امام حسین(ع) -( منم که گوشه میخانه خانقاه من است ) * اسماعیل شبرنگ

1929

مناجات امام حسین(ع) -( منم که گوشه میخانه خانقاه من است ) منم که گوشه میخانه خانقاه من است
دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است
گرم ترانه چنگ و سبو نیست چه باک
نوای من به سحر آه عذرخواه من است
غرض به مسجد و میخانه ام وصال شماست
جز این خیال ندارم خدا گواه من است
مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نه
رمیدن از سر کویت نه رسم و راه من است
از آن زمان که بر این آستان نهادم روی
فراز مسند خورشید تکیه گاه من است
ز من مپرس که در کوی ما چه آوردی
تمام هستی من کوه سیئات من است
غم تو را نفروشم به شادی دو جهان
که این وصیت آباء و امهات من است
به موج حیرتم و بیم غرق نیست مرا
که دوستی تو خود کشتی نجات من است
اگر تو وقت وفات از وفا سرم آیی
تمام زندگی ام لحظه وفات من است
مرا مرام

  • سه شنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 15:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات و شهادت امام حسین(ع) -( ای ز داغ تو روان خون دل از دیده ی حور ) *حجة الاسلام نیر تبریزی

7111
14

مناجات و شهادت امام حسین(ع) -( ای ز داغ تو روان خون دل از دیده ی حور ) ای ز داغ تو روان خون دل از دیده ی حور
بی تو عالم همه ماتم کده تا نفخه ی صور
ز تماشای تجلاّی تو مدهوش کلیم
ای سَرت سِرِّ انا اللّه و سنان نخله ی طور
دیده ها گو همه دریا شو و دریا همه خون
که پس ازقتل تو منسوخ شد آیین سرور
شمع انجُم همه گو اشک عزا باش و بریز
بهر ماتم زده کاشانه چه ظلمات و چه نور
دیرِ ترسا و سَرِ سبط رسول مدنی
آه اگر طعنه به قرآن زند انجیل و زبور
تا جهان باشد و بوده است که داده است نشان
میزبان خفته به کاخ اندر و مهمان به تنور
سر بی تن که شنیده است به لب آیه ی کهف
یا که دیده است به مشکات تنور آیه ی نور
قدسیان سر به گریبان به حجاب ملکوت
حوریان دست به گیسوی پریشان ز قصور
غرق دریای تح

  • سه شنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 15:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

شعر مناجات امام حسین(ع) -( وقتش رسیده است،كه سلمان مان كنی ) * وحید قاسمی

2180

شعر مناجات امام حسین(ع) -( وقتش رسیده است،كه سلمان مان كنی ) وقتش رسیده است،كه سلمان مان كنی
مجذوب چند آیه ی قرآن مان كنی
ما بت پرست كعبه ی عشقیم،یاحسین
قرآن ز نی بخوان كه مسلمان مان كنی
ما ذهن مان به درك مقامت نمی رسد
ای كاش مور ملك سلیمان مان كنی
قدری ز روی نیزه برای خدا بخند
تا آشنا به واژه ی عرفان مان كنی
با صوت جانگداز لب سنگ خورده ات
مانند زلف خویش،پریشان مان كنی
دنبال نیزه ی تو به هر سو دویده ایم
چیزی نمانده بی سروسامان مان كنی
مجنون تان شدیم وبه جای كویر ودشت
می خواستی كه مرد نیستان مان كنی
ما تشنه ایم،حضرت آقا نمی شود؟
مهمان چند قطره ی باران مان كنی
ما را گدای خانه ی خود كن،همین بس است
كی گفته ایم حاجی دكان مان كنی!؟

شاعر : وحید قاسمی

  • سه شنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 15:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد