امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس

شعر مدح امام حسین(ع) -( سائل ِ خانه يِ تو گر چه زياد است زیاد ) * رضا قربانی

۴۳۴۴
۲

شعر مدح امام حسین(ع) -( سائل ِ خانه يِ تو گر چه زياد است زیاد ) سائل ِ خانه يِ تو گر چه زياد است زياد
كرَمَت چند برابر چه زياد است زياد
اينطرف ها گذري كن كه ببيني اينجا
در مسير ِ قدمت سر چه زياد است زياد
خاكِ پايِ تو شدن آرزويِ خوبان است
ارزش ِ خاكِ تو از زر چه زياد است زياد
بالِ جبريل شده فرش ِ حسينيه ي تو
در عزاخانه ي تو پر چه زياد است زياد
من شدم عاشق تو يا تو شدي عاشق من؟!
لطفِ ارباب به نوكر چه زياد است زياد!
سه علي داري و پشتت به پسرها گرم است
دور تا دور ِ تو حيدر چه زياد است زياد
روضه خوان گفت حسين... اشكِ همه درآمد
نمكِ نام ِ تو دلبر چه زياد است زياد
حجم ِ تير ِ سه پر ِ حرمله يِ خانه خراب
از گلويِ علي اصغر چه زياد است زياد
حمل ِ پيغمبر ِ تو چند عبا

  • دوشنبه
  • ۱۲
  • اسفند
  • ۱۳۹۲
  • ساعت
  • ۰۴:۵۸
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر مدح امام حسین(ع) -( خلاق دو عالم نظرش سوی تو باشد ) * حمید کریمی

۲۴۶۹

شعر مدح امام حسین(ع) -( خلاق دو عالم نظرش سوی تو باشد ) خلاق دو عالم نظرش سوی تو باشد
شاه است گدایی که سر کوی تو باشد
کی وصف مقام تو توان کرد به الفاظ
صدها ملک از عرش ثنا گوی تو باشد
فردوس بهشت با همه زیبایی بی حد
مشتاق وصال حرم کوی تو باشد
خورشید جهان جلوه ای از نورندارد
خورشید منور همه از روی تو باشد
من جنت اعلا ز خداوند نخواهم
جنت به خدا گوشه ایوان تو باشد

شاعر : حمید کریمی

  • دوشنبه
  • ۱۲
  • اسفند
  • ۱۳۹۲
  • ساعت
  • ۰۴:۵۹
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین(ع) -( تو مرا نوكر خود كردي و من در عجبم ) * حسین خیریان

۲۵۷۸
۳

شعر مدح امام حسین(ع) -( تو مرا نوكر خود كردي و من در عجبم ) تو مرا نوكر خود كردي و من در عجبم
كه مثال من ِ بد ، ارج و مقامي دارد
نوكرت معتبر از سوي تو ميباشد و بس
لطف تو باشد اگر عز و سلامي دارد
هر كه در زندگي اش با تو خدا را حس كرد
بيمه عشق تو شد ، بَه چه امامي دارد
ذكر هر ثانيه ام را تو خودت ميداني
بأبي انت و امي چه صفايي دارد
نام تو در شريان بدنم ميجوشد
اسم زيباي حسين حال و هوايي دارد
هر كه نامت به لب آورد يقيناً دق كرد
راه عشق است كه زلفت چه بهايي دارد
من در اين وادي غم نوكر دربار توام
غيز از اين كار گدايت چه نشاني دارد
شب جمعه حرمت مادر تو مي آيد
هر كه آنجاست به لب شور و نوايي دارد
آرزو دارم اگر مُردم و در گور شدم
به سرم آيي گويم چه وفايي دارد
شعر

  • دوشنبه
  • ۱۲
  • اسفند
  • ۱۳۹۲
  • ساعت
  • ۰۵:۰۳
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

غزل امام حسین(ع) -( تا باز کرد در دل روضه لهوف را ) * یوسف رحیمی

۱۶۹۵

غزل امام حسین(ع) -( تا باز کرد در دل روضه لهوف را ) تا باز کرد در دل روضه لهوف را
در خون تپيده ديد تمام حروف را
مي ديد واژه ها همه فرياد مي زنند
داغي عظيم و مرثيه هاي مخوف را
مي ديد تيرها که نشانه گرفته اند
خورشيد چشم هاي امام رئوف را
آماده ی هجوم به قلب مطهّرش
پر کرده اند نيزه به نيزه صفوف را
اين دشنه هاي تشنه به تصوير مي کشند
بر مشعر الحرام گلويش وقوف را
انگار از ضريح تنش باز مي کنند
با نعل هاي تازه دخيل سيوف را

شاعر : یوسف رحیمی

  • دوشنبه
  • ۱۲
  • اسفند
  • ۱۳۹۲
  • ساعت
  • ۰۵:۵۶
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( عشق را زمزمه پرداز قدیم ست حسین ) * عباس خوش عمل کاشانی

۱۸۰۴

غزل امام حسین(ع) -( عشق را زمزمه پرداز قدیم ست حسین ) عشق را زمزمه پرداز قدیم ست حسین
آشنا را به سراپرده ندیم ست حسین
ای دل از رهگذرش بوی خوش دوست طلب
که ز جنّات فرح بخش نسیم ست حسین
سید اهل بهشت ست که از جانب یار
به مشام دل و جان طرفه شمیم ست حسین
برتر از انس و ملک داده مقامش جانان
که به میخانه ی توحید مقیم ست حسین
سرمه ی چشم خِرَد باد غبار حرمش
که به اسلام شرف بخش حریم ست حسین
نخبه ی مدرسه ی عشق و شهادت شده چون -
نکته آموز ز استادحکیم ست حسین
به سلام آمده جبریل امین در حرمش
که عظیم ست و سلیم ست و کریم ست حسین

شاعر : عباس خوش عمل کاشانی

  • دوشنبه
  • ۱۲
  • اسفند
  • ۱۳۹۲
  • ساعت
  • ۰۶:۰۲
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 عبدالحسین شفیع پور

تو که باور میکنی نم اشکای منو * عبدالحسین شفیع پور

۷۰۲

تو که باور میکنی نم اشکای منو تو که باور میکنی نم اشکای منو تو که ازدل میخونی غم چشمای منو

پس چرا تولیست عشق یه قلم زدی به نام میدونم زیادمه که یه کربلا میخوام

نوکرتو از وقتی زد،جون ودل وواسه توسند

دم میگیره باسینه زنا،کرب وبلا یاعلی مدد

یاعلی جان مدد کن، راه گناهوسدکن ، فاصله حرم رو ، فقط به یک عدد کن

مولا مولا اباثارالله

نکنه دوریت میخوادمنو ازپابندازه ای که باب کرمت به رونوکرا بازه

من دیگه دل بریدم به وجود توقسم ببینم حرم به خواب بخدا همین بسم

خسته شدم به خوبی تاکن،این گره رو خودتو واکن

راهت اگه سخت وپربلاست،زندگیمو غرق بلاکن

هرچی که شد میذارم ،زدوریها بیزارم،پام نبر زروضه،فقط همینو دارم

ارباب ارباب،ابی عبدال

  • چهارشنبه
  • ۱۴
  • اسفند
  • ۱۳۹۲
  • ساعت
  • ۲۰:۵۷
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین شفیع پور
ادامه مطلب
 سید حمید رضا برقعی

شعر مدح و مرثیه امام حسین(ع) -( نوشتم اول خط بسمه‌ تعالی سر ) * سید حمید رضا برقعی

۲۵۵۵
۵

شعر مدح و مرثیه امام حسین(ع) -(  نوشتم اول خط بسمه‌ تعالی سر ) نوشتم اول خط بسمه‌ تعالی سر
بلند مرتبه پیکر بلندبالا سر
فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد
که بنده‌ی تو نخواهد گذاشت هرجا سر
قسم به معنی "لا یمکن الفرار از عشق"
که پر شده است جهان از حسین سرتاسر
نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن
به آسمان بنگر! ما رایت الا سر
سری که گفت من از اشتیاق لبریزم
به سرسرای خداوند می‌روم با سر
هرآنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم
مباد جامه مبادا کفن مبادا سر
همان سری که یحب الجمال محوش بود
جمیل بود جمیلا بدن جمیلا سر
سری که با خودش آورد بهترین‌ها را
که یک به یک همه بودند سروران را سر
زهیر گفت حسینا! بخواه از ما جان
حبیب گفت حبیبا! بگیر از ما سر
سپس به معرکه عابس "اجننی" گویان
دری

  • پنج شنبه
  • ۱۵
  • اسفند
  • ۱۳۹۲
  • ساعت
  • ۰۴:۴۹
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( آی دوزخ سفران! گاه دریغ آمده است ) * محمد کاظم کاظمی

۲۴۸۵

غزل امام حسین(ع) -( آی دوزخ سفران! گاه دریغ آمده است ) آی دوزخ سفران! گاه دریغ آمده است
سر بدزدید که هفتاد و دو تیغ آمده است...
ره مبندید که ما کهنه سواریم ای قوم!
سر برگشت نداریم، نداریم ای قوم!
حلق بر نیزه اگر دوخته شد باکی نیست
خیمه در خیمه اگر سوخته شد باکی نیست
خیمه تشنه ست غمی نیست، گلاب آلوده ست
سجده بیمار، نه بیمار... شراب آلوده است!
آب این بادیه خون ست که وا نوشد کس
زهر باد آب که از دست شما نوشد کس
راه سخت ست اگر سر برود نیست شگفت
کاروان با سر رهبر برود نیست شگفت
تن به صحرای عطش سوخته سر بر نیزه
بر نگردیم از این دشت مگر بر نیزه!
تشنه می سوزیم با مشک درین خونین دشت
دست می کاریم تا مرد بروید زین دشت

شاعر : محمد کاظم کاظمی

  • پنج شنبه
  • ۱۵
  • اسفند
  • ۱۳۹۲
  • ساعت
  • ۰۵:۲۴
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( هر چه خیر و برکت از بالا به ماها می‌رسد ) * علی صالحی

۱۷۳۳
۲

شعر مناجات امام حسین(ع) -( هر چه خیر و برکت از بالا به ماها می‌رسد ) هر چه خیر و برکت از بالا به ماها می‌رسد
ابتداءً زیر ِ دست تو به امضا می‌رسد
کم اگر آید به درگاهت زیادش می‌کنند
قطره دریا می‌شود وقتی به دریا می‌رسد
در مقام روضه‌ات این بس که قبل از هر کسی
حضرت زهرا سلام الله علیها می‌رسد
ما نمی‌فهمیم یعنی چه خدا مدیون توست؟
درک این مطلب فقط از اهل معنا می‌رسد
ارج و قربت ای شهید آنجا مشخص می‌شود
که نوشته وقت دفنت حق تعالی می‌رسد
غمزه‌ی تو فرق دارد با محبت توأم است
عاقبت مجنون این قصه به لیلا می‌رسد
دیر و زود و سوخت و سوزت تحمل كردني ست
کربلا یک روز آخر نوبت ما می‌رسد

شاعر : علی صالحی

  • شنبه
  • ۱۷
  • اسفند
  • ۱۳۹۲
  • ساعت
  • ۰۴:۱۳
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 میلاد  حسنی

شعر شهادت امام حسین(ع) -( روشن شد از چراغ حسینیه طور اشک ) * میلاد حسنی

۲۴۵۸
۱

شعر شهادت امام حسین(ع) -( روشن شد از چراغ حسینیه طور اشک ) روشن شد از چراغ حسینیه طور اشک
خورشید غبطه می خورد اینجا به نور اشک
داود های مرثیه از راه می رسند
با آیه های تشنه لبی از زبور اشک
یک شب به رونمایی این شعرها بیا
در محفل صمیمی ما با حضور اشک
بعد از هزار سال نشد مرهمی شود
از کوچه باغ زخم تن تو عبور اشک
لَن تَبرُدَ مُصیبتُکَ فی قلوبنا
گرم است از حرارت داغت تنور اشک
در خواب نامت آمد و گفتم نگریمت
اما شدم دو مرتبه مغلوب زور اشک
راز شفای نذری ات این است مادرت
در طبخ آن به جای نمک ریخت شور اشک
آورده اند... روی شما را زمین زدند
اینجا شکست چون دل راوی غرور اشک

شاعر : میلاد حسنی

  • سه شنبه
  • ۲۰
  • اسفند
  • ۱۳۹۲
  • ساعت
  • ۰۷:۲۹
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر مناجات امام حسین(ع) -( آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست ) * علی اکبر لطیفیان

۴۳۳۵
۴

شعر مناجات امام حسین(ع) -( آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست ) آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست
در وصل جاي صحبت از خويشتن كجاست
بالا نشين شمايي و پایین نشين منم
جاي شما كجاست ولي جاي من كجاست
بال و پرم كه سوخته حالا امان نده
بايد ببينم آخر ِ اين سوختن كجاست
من آمدم محله ي تو پس محل بده
مهمان نوازيِ تو ز دور از وطن كجاست
بينا شدن به قيمت هجران چه فايده
آه اي نسيم يوسف اين پيروهن كجاست؟!
جاي لبت دو لحظه دلت را به من بده
من كار با عقيق ندارم يمن كجاست
گاهی حوالی دل تو دیده می شوم
پس از دلت بپرس اويس قرن كجاست
تو عشق را به ذائقه شيرين نميكني
تا امتحان كني جگر كوهكن كجاست
شبها به چاه ميروم و داد ميزنم
در سينه حرف هست ولي هم سخن كجاست

شاعر : استاد علی اکبر لط

  • دوشنبه
  • ۲۶
  • اسفند
  • ۱۳۹۲
  • ساعت
  • ۰۶:۱۸
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( هر شب گرفتار بلایی در خودم هستم ) * مریم سقلاطونی

۱۵۸۳
۲

غزل امام حسین(ع) -( هر شب گرفتار بلایی در خودم هستم ) هر شب گرفتار بلایی در خودم هستم
چشم انتظار کربلایی در خودم هستم
حال غریبی دارم و از داغ لبریزم
محتاج تغییر هوایی در خودم هستم
گاهی ابوسفیانی ام... گاهی یزیدی... گاه -
در جستجوی نینوایی در خودم هستم
روز و شبم ویران تر از ویرانه شام ست
هر شب عزادار عزایی در خودم هستم
حس غریبی دارم از خشکیدن لب ها
دنبال رد چشمه هایی در خودم هستم
هر شب گلویم را به زیر نیزه می گیرم
هر شب به دنبال منایی در خودم هستم
هر شب سرم را نیزه ای بر باد خواهد داد
من حامل خون خدایی در خودم هستم

شاعر : مریم سقلاطونی

  • چهارشنبه
  • ۲۸
  • اسفند
  • ۱۳۹۲
  • ساعت
  • ۰۵:۳۵
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( قرار بود که با آب و گل عجین بشوی ) * علیرضا بدیع

۲۴۷۴

غزل امام حسین(ع) -( قرار بود که با آب و گل عجین بشوی ) قرار بود که با آب و گل عجین بشوی
برای این که سفالینه ای گلین بشوی
پیاله ای بشوی با شراب های مگو
وَ بعد هم دهن رب العالمین بشوی
تو را ملائکه در دست شان بچرخانند
ایاک‌ نعبد و ایاک‌ نستعین بشوی
زمان گذشته و زمین چون کلاف سردرگم
قرار شد که تو سر رشته ی یقین بشوی
گل محمّدی از فرط باد خم شده بود
قرار شد بروی تکیه گاه دین بشوی
تو را به مکتب اعراب - جهد بفرستند
که ناظم غزل عین و قاف و شین بشوی
به این دلیل به فرمان او مقرّر شد
که چند سال پسر خوانده زمین بشوی
ولی نبود که انگشتر نبّوت شد
سعادتی ست که بر روی آن نگین بشوی
حسین نام نهادند اهل بیت تو را
به این دلیل که مصداق یا و سین بشوی
چه افتخاری از این بی

  • چهارشنبه
  • ۲۸
  • اسفند
  • ۱۳۹۲
  • ساعت
  • ۰۵:۴۳
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 عبدالحسین شفیع پور

متن شور امام حسین -(خوشگلی شیش گوشت ازهمه حرما سره) * عبدالحسین شفیع پور

۱۸۲۴۲
۱

متن شور امام حسین -(خوشگلی شیش گوشت ازهمه حرما سره) خوشگلی شیش گوشت ازهمه حرما سره

جون دادن پاضریح ازهمه جابهتره

عالمیه گریه تو صحن وسرای شما

این افتخاره واسم بهم بگن نوکره

ابی عبدالله،سورساط زندگیم عشق توبوده

توی راه تو باشم همیشه سوده

اسم دلربات برام (ذکر سجوده)۳

بیتاب وزغمت آبم بافکرت شبا میخوابم مدیونم تویی اربابم

(ثارالله یا حسین آقام)۴

میگن واسه روضه هات مادر تو بانیه

امضاءزیر براتم برای تو آنیه

پس بیا زائرم کن اینقد عذابم نده

من حاضرم رام بدی،حتی یه چند ثانیه

ابی عبدالله،چیه سره اون ضریح ،تربت پاکت

انسی داره این وجود باتو وخاکت

که شدم تموم عمر(عبدوهلاکت)۳

حسم با دم تو جوره با روضت دلا پرنوره ذکرمن وترالموتوره

(ثارالله یا

  • دوشنبه
  • ۴
  • فروردین
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۲۳:۰۸
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین شفیع پور
ادامه مطلب
 عبدالحسین شفیع پور

شور طوفانی امام حسین(ع) -(سرور آقا خیلی والا وسع من نی مدحت آقا) * عبدالحسین شفیع پور

۱۷۲۴۶

شور طوفانی امام حسین(ع) -(سرور آقا   خیلی والا      وسع من نی     مدحت آقا) سرور آقا خیلی والا وسع من نی مدحت آقا

پاک و خالص اوج هر حس ذکرنابت شورمجلس

سرورآقا(۴)

روی تورودیدن خوشه براتونالیدن خوشه

میون هرچی حس وحال ضریحوبوسیدن خوشه

امیرکل عالمی رازق ماه وسالمی

خوشی من توروضه ها محول احوالمی

آقام آقام ارباب من

توشهیدی دل خریدی عاشقی را آفریدی

ثارِ اَلله گَر به درگاه هیآتیم حمدُ لِله

حمدُ لِله(۴)

اشاره کن تا شم فدات یکی دوتانیست نوکرات

حق داری تحویلم نگیر شلوغه بس این روضه هات

خزونمو کن یک بهار به کام من تربت بذار

اگه بخوای ارباب من سرمو میذارم به دار

آقام آقام ارباب من

سبط دوم پرتلاطم زیر دستات آسمون گم

ازهمه سر عشق برتر یکه لشکر پورحیدر

پورحیدر(۴)

ح

  • دوشنبه
  • ۴
  • فروردین
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۲۳:۳۶
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین شفیع پور
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( سرهای بر نی رفته! رفتید از جهان بالا ) * مرتضی حیدری آل کثیر

۱۵۳۳

غزل امام حسین(ع) -( سرهای بر نی رفته! رفتید از جهان بالا ) سرهای بر نی رفته! رفتید از جهان بالا
دنیا چه تاريك است! می بینید از آن بالا؟
ما را که در سرهایمان دف می زند عصیان
از دار دنیا رفته است ایمانمان بالا
روزی که آتش را به زخم آب پاشيدند
زد خون خورشید از گریبان جهان بالا
هفتاد ملت راه بر نور علی بستند
هفتاد و دو اختر زدند از کهکشان بالا
خنجر شگفتا! دست شيطان بود و ما ديديم
خون خدا زد از گلوي آسمان بالا
خنجركه با "اللهُ اكبر" مي بريد امّا -
خون خدا فواره مي زد ناگهان با "لا"
شن زارها لاجرعه نوشيدند از اين خون
بر پيكري مي رفت اسبي سُم زنان بالا
نيزه چه در سر دارد اين قرآن چه مي خواند؟
روي فلق هر صبح، با صوت اذان بالا
روی فلق هر صبح بازوی یدالله ست
ما

  • سه شنبه
  • ۵
  • فروردین
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۱۴:۰۸
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( بايد غزل براي دل بي قرار گفت ) * حسین سنگری

۱۴۳۶
۱

غزل امام حسین(ع) -( بايد غزل براي دل بي قرار گفت ) بايد غزل براي دل بي قرار گفت
از لحظه هاي پر شده از انتظار گفت
از مشرق نگاه تو بر اوج نيزه ها
از قامتي شکسته ولي استوار گفت
از رويش دوباره ي فصل بهار غم
يا از شروع حادثه اي ناگوار گفت
از مشک پاره پاره ي افتاده بر زمين
از رويش دو دست، در اين خاکسار گفت
از شعله اي که در تب آن سوخت خيمه ها
از زخم پاي دخترکان، درد خار گفت
اي خيمه هاي سوخته طاقت بياوريد
باید که شعله شعله از این لاله زار گفت
وقتي عطش لبان زمين را ترک زده ست
بايد ترک ترک غزل گريه دار گفت
بگذار تا گره زنم اين بيت را به عشق
با عشق مي شود غزلي سوگوار گفت
هفتاد و دو کبوتر خونين ميان شعر
شاعر بگو کدام؟ خزان يا بهار گفت؟
از گوشه ي حسيني ساز

  • سه شنبه
  • ۵
  • فروردین
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۱۶:۰۱
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

رباعی مناجات امام حسین(ع) -( سر روی تن به درد تو نوکر نمیخورد ) *

۱۴۲۸

رباعی مناجات امام حسین(ع) -( سر روی تن به درد تو نوکر نمیخورد ) سر روی تن به درد تو نوکر نمیخورد
وقتی که عشق تو سرش از پیکرش جداست
خواب از سرم پریده ومدهوش گشته ام
این اول عنایت غم های کربلاست

  • چهارشنبه
  • ۶
  • فروردین
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۰۷:۱۶
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مثنوی امام حسین(ع) -( بسم الشهيد، خون خدا ريخت بر زمين ) * مهدی چناری

۱۹۰۲
۱

شعر مثنوی امام حسین(ع) -( بسم الشهيد، خون خدا ريخت بر زمين ) بسم الشهيد، خون خدا ريخت بر زمين
خون مسيح امّت ما ريخت بر زمين
ديوارها و سقف جهان، بوي خون گرفت
دل هاي خقل را تب و تاب جنون گرفت
مردان كوفه مثل هميشه عوض شدند
وقت وفا به عهد، دچار مرض شدند
نامردهاي نامي تاريخ، كوفيان!
ننگين ترين اسامي تاريخ، كوفيان!
از كينه هاي جاهلي خود گداخته
با اسب، بر جنازه ي خوشيد تاخته
اخر گشود عقده ي «بدر» و «حنين» را
بر نيزه كرد عرب، سر پاك «حسين» را
بر نيزه شد سري كه رسولش به سينه داشت
خون ريخت از لبي كه «علي» لب بر آن گذاشت...
گفتم:«حسين»؟واي به حال زبان من
در شان اين پرنده نبود آسمان من
من لايق نوشتن نام تو نيستم
شايسته ي بيان مقام تو نيستم
مولا! اگر چه خوب تريني و

  • چهارشنبه
  • ۶
  • فروردین
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۱۴:۱۶
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( شوري به اشك مي دهد آواي ياحسين ) * محبوبه برزم آرا

۱۴۰۸
۱

غزل امام حسین(ع) -( شوري به اشك مي دهد آواي ياحسين ) شوري به اشك مي دهد آواي ياحسين
امشب شب دعا، شب پرواز تا حسين
امشب كه ميهمان گل و نور مي كند -
لب تشنگان خيمه ی خورشيد را حسين -
نجواي زينب ست در آشوب اشك ها
با پاره هاي آن تن تبدار با حسين
مي گفت نيزه ها مگر از ياد برده اند
جاري ست در وجود تو خون خدا، حسين
اين سو كبود مي شود از درد، گونه ها
آن سوي دشت زير سم اسب ها حسين
اين سو كبوتران حرم، تشنه و اسير
آن سو وداع زينب بي يار، با حسين
فردا، خراب خطبه ی تقدير كوفه ها
فردا، شكوه جاري فريادها، حسين
فردا كه روح تازه به پرواز مي دهند
پروانه هاي سوخته در كربلا، حسين

شاعر : محبوبه برزم آرا

  • چهارشنبه
  • ۶
  • فروردین
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۱۴:۲۱
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( عشق حسین رمز رسیدن به راه او ) * مهدی ناصریان

۱۴۴۵
۱

غزل امام حسین(ع) -( عشق حسین رمز رسیدن به راه او ) عشق حسین رمز رسیدن به راه او
شرط به وجد آمدن از روی ماه او
او که به حال و روز شما گریه می کند
سهم شما چرا نشود اشک و آه او؟
آن که چراغِ اشک ندارد به دست دل
دست زمانه برده به یغما کلاه او!
اجرِ عظیم گریه چه باشد به جز شعف
وقتِ عمل اگر بِرَوی در سپاه او؟
مثل حسین می رسد از بامِ کربلا
شور دوباره ای بدمد از نگاه او
حجِّ قیام را به سرانجام می برد
دست شهید علقمه باشد گواه او
رُکنِِ نماز را به عطش مبتلا کند
کعبه، نه!، عشق، عشق شود قبله گاه او
خون حسین مظهر ایمان مهدوی
عطرِ ظهور پخش شود در پناه او
بخت امید منتظرش باز می شود
هر که به حق، حسین شود پادشاه او...

شاعر : مهدی ناصریان

  • چهارشنبه
  • ۶
  • فروردین
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۱۵:۰۲
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دو بیتی امام حسین(ع) -( بر شانه ی خاک غصّه و غم مانده ) * حسین سنگری

۱۴۶۹
۱

دو بیتی امام حسین(ع) -( بر شانه ی خاک غصّه و غم مانده ) بر شانه ی خاک غصّه و غم مانده
تا رویش عشق فرصتی کم مانده
امروز هوای کربلا داشت دلم
هفتاد و دو روز تا محرم مانده

شاعر : حسین سنگری

  • چهارشنبه
  • ۶
  • فروردین
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۱۵:۱۱
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام حسین(ع) -( ما را نسیم پرچم تو زنده می کند ) * عباس احمدی

۱۷۸۱
۴

غزل امام حسین(ع) -( ما را نسیم پرچم تو زنده می کند ) ما را نسیم پرچم تو زنده می کند
زخمی ست دل که مرهم تو زنده می کند
خشکیده بود چند صباحی قنات اشک
این چشمه را ولی غم تو زنده می کند
آه ای قتیل اشک، نفس های مرده را -
شور تو، روضه و دم تو زنده می کند
ای خون بهای عشق، چه خوش گفت پیر ما: -
اسلام را محرّم تو زنده می کند
ما با غذای نذریتان رشد کرده ایم
جان را عطای حاتم تو زنده می کند
آقا جسارت است، ولی داغ شیعه را -
انگشتر تو، خاتم تو زنده می کند
بالای تل هم آتش این قوم خفته را
آن خواهر مکرّم تو زنده می کند
این کشته ی فتاده به هامون حسین اوست
خود را به اسم اعظم تو زنده می کند
فردای محشر و غم و طوفان و تشنگی
ما را امید زمزم تو زنده می کند

شاعر : عباس

  • چهارشنبه
  • ۶
  • فروردین
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۱۵:۲۲
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رحمان نوازنی

غزل امام حسین(ع) -( مثل لبخند صبح، زیباییم ) * رحمان نوازنی

۱۶۳۲
۲

غزل امام حسین(ع) -( مثل لبخند صبح، زیباییم ) مثل لبخند صبح، زیباییم
شبنم گریه های دریائیم
ای که دنبال شبنم مایی
روی گلبرگ های زهرائیم
"عطرِ در شیشه"های امروزیم
منتشر در هوای فرداییم
گرد و خاک عبای مجنونیم
راهی سرزمین لیلاییم
از سر نیزه می چکیم؛ آری
آسمان بلند بالاییم
گاهی اوقات از سر نیزه
با خدا غرق در تماشاییم
نام خود را از آب پرسیدیم
گفت: «ما آب مشک سقاییم»
گاهی اوقات علقمه هستیم
خاک پای عصای موساییم
ما بر آن مشک گریه ها داریم
ما گدای دو دست آقاییم
ما هنوز پشت تکیه های حسین
قد خمیده به خیمه می آییم

شاعر : رحمان نوازنی

  • چهارشنبه
  • ۶
  • فروردین
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۱۶:۰۰
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

رباعی شب زیارتی بین الحرمین -( دل را به حريم يار بردن عشق است ) * اصغر چرمی

۹۰۵۰
۵

رباعی شب زیارتی بین الحرمین -( دل را به حريم يار بردن عشق است ) دل را به حريم يار بردن عشق است
با روضه ي عشق، غصه خوردن عشق است
در يك شب جمعه با شما اهل ولا
بين الحرمين جان سپردن عشق است

شاعر : اصغر چرمی

  • شنبه
  • ۹
  • فروردین
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۰۷:۳۷
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( گشتم خراب ِ تو كه تو از نو بسازي ام ) * رضا قربانی

۱۶۸۷
۲

شعر مناجات امام حسین(ع) -( گشتم خراب ِ تو كه تو از نو بسازي ام   ) گشتم خراب ِ تو كه تو از نو بسازي ام
اصلاً مرا بيا بزنم من كه راضي ام
پيش ِ تو هستم و سر ِ من گرم ِ تو نشد
من را ببخش... پيش ِ تو دنبالِ بازي ام

شاعر : رضا قربانی

  • یکشنبه
  • ۱۷
  • فروردین
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۰۶:۱۹
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( آن دل که مرا غم نپذیرد عجب است ) *

۲۶۶۰
۱۱

شعر مناجات امام حسین(ع) -( آن دل که مرا غم نپذیرد عجب است ) آن دل که مرا غم نپذیرد عجب است
عاشق که از او جدا بمیرد عجب است
ما عبد "حسینیم" و چنین مولایی
گر دست غلام خود نگیرد عجب است.

  • یکشنبه
  • ۱۷
  • فروردین
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۱۲:۰۸
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دور تو هزار نیزه می چرخیده ) *

۱۲۵۶

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دور تو هزار نیزه می چرخیده ) دور تو هزار نیزه می چرخیده
نیزار به دور قبله می چرخیده
از حالت رد پات پیداست سرت
مادام به سمت خیمه می چرخیده

  • دوشنبه
  • ۱۸
  • فروردین
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۰۷:۰۲
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید محمد میرهاشمی

غزل امام حسین(ع) -( از نام حسین است اگر عزت این دل ) * سید محمد میرهاشمی

۱۹۴۳

غزل امام حسین(ع) -( از نام حسین است اگر عزت این دل  ) از نام حسین است اگر عزت این دل
یا رب تو فزونی بده بر قیمت این دل
تحقیر شود هر که به دل خرده بگیرد
از خون خدا تا که شود شوکت این دل
از شور حسینی است که صلح حسنی را
یک لحظه اجازه ندهد غیرت این دل
کو شهد شهادت که بنوشد دل عاشق
کو کرب و بلایی که بود حسرت این دل
گر یاد حسینی مدد دل بنماید
از عرش خدا می گذرد همت این دل
امّید ، رسد تا حرم پاک حسینی
آواره ی مظلومیت و غربت این دل
هیچیم ولی رزق دل ما چه فزون است
شد عشق حسینی سبب برکت این دل
حیف است که غارت شود این دل به گناهان
ای کاش نگاه تو کند غارت این دل
مردانه به پا مانده سر عهد نخستیم
جز پیش غمت خم نشود قامت این دل

شاعر : سید محمد میرهاشمی

  • دوشنبه
  • ۱۸
  • فروردین
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۰۷:۱۰
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید محمد میرهاشمی

غزل امام حسین(ع) -( دین خدا مست حسین است و بس ) * سید محمد میرهاشمی

۵۶۱۷
۱۱

غزل امام حسین(ع) -( دین خدا مست حسین است و بس  ) دین خدا مست حسین است و بس
عزت ما دست حسین است و بس
منطق ما منطق ثاراللهی است
فطرت ما مست حسین است و بس
عشق فرآورده ی کرب و بلاست
عاطفه سرمست حسین است و بس
کرب و بلا قبله ی هر سرزمین
علقمه پابست حسین است و بس
عرش خدا حامل شش گوشه است
هر دو جهان پست حسین است و بس
سوز و نوا مشتری زینب است
زمزمه پیوست حسین است و بس
خلق جهان ریزه خور شیعیان
شیعه تهیدست حسین است و بس
روی حسین آینه ی کبریاست
هستی ما هست حسین است و بس
زینت دوش نبی و مرتضاست
فاطمه دلبست حسین است و بس
مهر قبول همه ی انبیا
مهر حسین است و حسین است و بس
مهدی موعود علمدار اوست
منتقم فاطمه غمخوار اوست

شاعر : سید محمد میرهاشمی

  • دوشنبه
  • ۱۸
  • فروردین
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۰۷:۴۲
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد