اشعار شهادت حضرت مسلم

مرتب سازی براساس
 رضا رسولی

دانلود سبک و متن شعر زمینه شهادت حضرت مسلم سروده رضا رسولی -( به راه تو حسین جان ، بود هر دم نگاهم ) * رضا رسولی

2407
4

دانلود سبک و متن شعر زمینه شهادت حضرت مسلم سروده رضا رسولی -( به راه تو حسین جان ، بود هر دم نگاهم ) به راه تو حسین جان ، بود هر دم نگاهم
به ياد كودكانت ، به سينه مانده آهم
به مقدم تو حبيبم بگویم من به ناله
به همره خود مياور تو زهراي سه ساله
حسین - کوفه میا 3
********
ميا در شهر كوفه ، الا اي نور ديده
براي اكبر تو ، عدو نقشه كشيده
ميان این كوفيان است سخن از ماه ليلا
اگر بيايي ببيني به ديده ارباً اربا
حسین - کوفه میا 3
********
طناب دار کوفه ، كند گريه به حالم
شدم آخر فدايت ، حلالم كن حلالم
الا اي يابن الزهرا تو كن بر من نظاره
تن غرق به خونم شد آويز قناره
حسین - کوفه میا 3
********

شاعر : رضا رسولی

دانلود سبک

  • جمعه
  • 19
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 11:22
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 امیر عباسی

دانلود سبک نوحه و واحد شهادت حضرت مسلم بن عقیل (ع) -( درد و غم زد بر درخت جان شکوفه ) * امیر عباسی

2575
3

دانلود سبک نوحه و واحد شهادت حضرت مسلم بن عقیل (ع) -( درد و غم زد بر درخت جان شکوفه ) درد و غم زد بر درخت جان شکوفه/ای عزیز فاطمه میا به کوفه
کوفه و ظلم و جنایت/اهل بیت و رنج و غربت/وامصیبت وامصیبت
ذکر لب خونینم،که با ناله همراه است/السّلام ُ علیکَ یا ابا عبدالله است
پسرعمو پسرعمو کوفه میا یا حسین...
از جفاشان میشوی پرپر چو لاله/از غم تو خونجگر گردد سه ساله
گرمیایی یبن حیدر/گویمت با دیده ی تر/اهل بیتت را نیاور
دیگر از زندگانی،دل می بُرَد رقیه/از دست بی حیایی،سیلی خورد رقیه
پسرعمو پسرعمو کوفه میا یا حسین...
از سر ِ دار چشم جانم را گُشایم/نوحه خوان ِ روضه های کربلایم
اشک غم جاری ز دیده/زینب قامت خمیده/یک سر ِ از تن بریده
رسَد بر پیکر تو،هجوم ِ سر نیزه ها/از کوفه بینم رفته،سر ِ تو

  • جمعه
  • 19
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 20:20
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود زمینه شهادت حضرت مسلم بن عقیل (ع) به همراه متن شعر و سبک -( ای نور جمال حیّ سرمدی ) * امیر عباسی

2081
1

دانلود زمینه شهادت حضرت مسلم بن عقیل (ع) به همراه متن شعر و سبک -( ای نور جمال حیّ سرمدی ) ای نور جمال حیّ سرمدی/میا به کوفه سیدی
اینجا من ندیده ام به جز بدی/میا به کوفه سیدی/تو نور چشم احمدی
تو آسمون ِ سرخ ِ/عاشقی کوکبم من
نیا که غصه دار ِ/غربت زینبم من
چشمم آقا خون داره می باره/چونکه دلم داغ تو رو داره
معراج من بالای این داره/سیدی یا حسین میا کوفه...
********
جز طوعه کسی نبوده یار من/گواهه حال زار من
ای در دو جهان به رسم عاشقی/غم تو افتخار من/تموم اعتبار من
بر سر ِ دار ِ فتنه/به یاد غصه هاتم
گریون صورتای/نیلی بچه هاتم
خونجگرم با سوز عاشورا/رَسمه آقا،سیلی زدن اینجا
اَشهد من،نغمه ی یازهرا/سیدی یا حسین میا کوفه..
********
من میگم نیا ولی یکی میگه/بیا به سمت علقمه
اَدرک یا اخا که قسمت

  • جمعه
  • 19
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 20:26
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک مداحی حضرت مسلم - زمینه و شور -( حسین میا به کوفه ) * امیر عباسی

5877
13

دانلود سبک مداحی حضرت مسلم - زمینه و شور -(  حسین میا به کوفه ) حسین میا به کوفه/کوفه وفا ندارد...
رهت عوض کن آقا/کوفه حریم ننگه/به دست بچه های/کوفه ز کینه سنگه
من از دارالعماره/دارم به تو اشاره/تنم پر از جراحت/قلبم پر از شراره
میا که در غریبی/ز تیغ قوم کافر/شبیه لاله گردد/پرپر علیّ اکبر
میا که اصغر تو/همان آرام جانت/خورد تیر سه شعبه/به پیش دیدگانت
میا که آن سه ساله/خورَد سیلی کینه/شود زنده برایت/غم یاس مدینه
میا که کوفه داره/به ظلم و کینه عادت/میا که خواهر تو/شود خمیده قامت

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • جمعه
  • 19
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 20:30
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک مداحی شور برای شهادت حضرت مسلم بن عقیل (ع) -( روزی ِ ما میشه ایشالا به حقّ حسین ) * امیر عباسی

2585
2

دانلود سبک مداحی شور برای شهادت حضرت مسلم بن عقیل (ع) -( روزی ِ ما میشه ایشالا به حقّ حسین ) روزی ِ ما میشه ایشالا به حقّ حسین/به حقّ حسین
حرم سفیر کربلا به حقّ حسین/به حقّ حسین
سفیر ِ غریب نینوا/مُسلم ای یار خون خدا
دل ما شده تنگ حرم/اللهم الرزقنا کربلا...
اللهم الرزقنا کربلا...
زاویه ی مسجد کوفه بهشت دلا/بهشت دلا
میریم ایشالا از کوفه ما به کرببلا/به کرببلا
گرفته آتیش دلای ما/این دلهای مبتلای ما
به دست ِ حضرت مسلمه/برات کرببلای ما
اللهم الرزقنا کربلا...
ایشالا هممون جون بدیم برای حسین/برای حسین
مثل شهدایی که شدن فدای حسین/فدای حسین
هرکسی بر حسین نوکره/واقعاً سالار و سَروَره
بر روی چشمامون تربت ِ/بین الحرمین ِ دلبره
اللهم الرزقنا کربلا...

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • جمعه
  • 19
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 20:37
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( حضرت عشق سرِ دار سلامی دارم ) * علیرضا شریف

3102
4

شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( حضرت عشق سرِ دار سلامی دارم ) حضرت عشق سرِ دار سلامی دارم
از لبِ زخمِ ترك خورده پیامی دارم
خیلِ بیعت شكنان نوكرِ بی اجر شدند
همه با وعده ی یك كیسه ی جو زجر شدند
چند سالی است در این شهر وفا مُرده نیا
زخم این نیزه پرستان به تنم خورده نیا
از علی دیر زمانی است دلی پُر دارند
این چه شهری است همه حسرتِ چادر دارند
پیشۀ تازۀ این طایفه آهنگری است
قول دادند كه سوغاتیشان روسری است
باغِ سبزی كه نوشتند فقط نی زار است
سرِ من راهیِ شام و بدنم بر دار است
تا به خارج شدن از دینِ تو فتوا دادند
سنگ دل ها همه بر كُشتنِ تو پا دادند

شاعر : علیرضا شریف

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر غریبی حضرت مسلم در کوفه از مهدی عظیمی -( من میان شهری از نامردمی مهمانم ) * مهدی عظیمی

5663
28

شعر غریبی حضرت مسلم در کوفه از مهدی عظیمی -( من میان شهری از نامردمی مهمانم ) من میان شهری از نامردمی مهمانم
چشم به راه توام و کوفه شده زندانم
آمدم در ره تو باز گرفتار شوم
درد غربت بکشم مشتری دار شوم

جز زنی پیر به دادم نرسیده است کسی
این چنین حرمت مهمان ندیده است کسی
نگران توام و شرمنده از پیغامم
بر سر دار شده منتظرت می مانم
جان زهرا از همان جایی که هستی بازگرد
جان حیدر جان هر که می پرستی بازگرد

شاعر : مهدی عظیمی

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:08
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( دلم شور می زد که از دور دیدم ) * محمد علی بیابانی

1613
1

شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -(  دلم شور می زد که از دور دیدم ) دلم شور می زد که از دور دیدم
دو پیغام سرخ از بیابان رسیدند
سوارانی از کوفه و غصه هایش
که پیغمبر روضۀ یک شهیدند
رسیدند و از ماجرای تو گفتند
از این که نرفتند از کوفه بیرون
مگر این که دیدند دروازۀ شهر
شده میزبان سری غرق در خون
شنیدم که گفتند باز اهل کوفه
نمک خورده اند و نمکدان شکستند
به جز کاسۀ کهنه عهد و پیمان
تو را سر شکستند و دندان شکستند
شنیدم که تا پای جان ایستادی
ولیکن به تو عرصه را تنگ کردند
تو را دوره کردند و مهمانشان را
پذیرایی آتش و سنگ کردند
شنیدم که از روی دارالعماره
تو را پرت کرده؛ پرت را کشیدند
تن بی سرت را به یک اسب بستند
و در کوچه ها پیکرت را کشیدند
شنیدم که لب تشنه جان دادی آخر
ت

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد سهرابی

شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( یا حسین ای در افق ها منجلی ) * محمد سهرابی

1619
1

شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -(  یا حسین ای در افق ها منجلی ) یا حسین ای در افق ها منجلی
ای بزرگ قوم ای پور علی
یک تجلی از تو مسلم بوده است
نور تو در خویش قائم بوده است
آن که پیک شاه شد شاه است او
آن که نور راه شد راه است او
مسلم تو کافر خویش است و بس
مسلمت در خویش بی کیش است و بس
کیش مسلم کیش ارباب حق است
در حقیقت او به حقش مطلق است
او که بود از فرط جلوه بی حجاب
زخم خورد از کوفه مثل بوتراب
چون به شخص خویش تنها ماند او
مرکب بی مقصد خود راند او
رفت و زد تکیه به دیوار زنی
رفت آمینی سراغ ایمنی
زن چو آبش داد راهش نیز داد
راه بر افغان و آهش نیز داد
نور شه از خانه چون بیرون نشست
خصم آمد دست آن دلدار بست
رفت از جور کسان بر بام قصر
کوفیان را شد تمام آن روز نصر
س

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا رسولی

دانلود سبک مداحی حضرت مسلم - زمزمه شهادت حضرت مسلم -( گرفت غم گريبان من را ) * رضا رسولی

3188
9

دانلود سبک مداحی حضرت مسلم - زمزمه شهادت حضرت مسلم -( گرفت غم گريبان من را ) گرفت غم گريبان من را
شدم من دراين كوفه تنها
منم دربه در بين اعدا – حسين جان2
واويلا – جون مسلم تو رسيده برلب
بسوزم برايت به تاب و در تب
مياور تو زينب
میا کوفه ای جان عالمین - میا کوفه پسر عموحسین
یابن الزهرا حسین کوفه میا
****************

كنم من ز دارالاماره
حسين جان به سويت اشاره
مياور آقا ، شير و خواره – حسين جان 2
واويلا – ميا سمت كوفه پسر عموجان
كٍشد حرمله انتظار با كمان
شوی تو پریشان
میا کوفه ای جان عالمین - میا کوفه پسر عموحسین
یابن الزهرا حسین کوفه میا
****************
حسين جان دل من شكسته
شده مسلمت زار و خسته
عدو هر دو دستم ببسته – حسين جان2
واويلا - تنم بين هر كوچه ها كشيدند
با زخم ز

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:34
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( عادت به عبادت به خدا بار ندارد ) * محمود ژولیده

2518

شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( عادت به عبادت به خدا بار ندارد ) عادت به عبادت به خدا بار ندارد
عاشق که به جز طاعت تو کار ندارد
این کوفه پر از عابد و زاهد شده امّا
برگرد که مسلم به خدا یار ندارد
یک شهر نمک خوار و نمکدان شکن اینجا
حق نمکِ حیدر کرار ندارد
بازار بزرگ است پر از مشتریِ جنگ
جز نیزه و شمشیر خریدار ندارد
در چهرۀ کوفی شرر کینه عیان است
در بغض و عداوت کسی انکار ندارد
در دکّه شان تیر سه شعبه است چه ارزان
کعب نِی شان قیمت بسیار ندارد
بازار جواهر عجبا خلوتِ خلوت
جز حرف غنیمت کسی انگار ندارد
شغل همۀ شهر شراب است و قمار است
یک کوچه نمانده است که خمّار ندارد
شهری که پر از لقمه حرام است یقیناً
از ریختن خون خدا عار ندارد
کوفی به پذیراییِ از قافلۀ تو
جز سنگ د

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( نایِ سُبوحِ تو در نافله خواهند گرفت ) * علیرضا شریف

1888
1

شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -(  نایِ سُبوحِ تو در نافله خواهند گرفت ) نایِ سُبوحِ تو در نافله خواهند گرفت
یك بغل ماه از این قافله خواهند گرفت
وضعشان بد شده از چشمِ شما می بینند
چشمِ عباسِ تو با این گِله خواهند گرفت
به حریرِ تنِ زخمیِ تو ده اسب سوار
جشنِ پایانیِ این قائله خواهند گرفت
سخت سر گرمِ حسابند در آن روزِ كَذا
چقدر بابتِ هر سر صله خواهند گرفت
از سرِ پوشیه ی پاره نخواهند گذشت
دستِ ناموسِ تو در سلسله خواهند گرفت
سنگ های سرِ هر بام نشانی تو را
خوب بر نیزه از آن فاصله خواهند گرفت
خستگیِ سفرِ خواهرِ دلخونِ تو را
همه با كف زدن و هلهله خواهند گرفت

شاعر : علیرضا شریف

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

نوحه واحد و زنجیز زنی برای محرم و شهادت حضرت مسلم بن عقیل از حاج یوسف حق پرست -( لبم خونین دو چشمم پُر ستاره ) * یوسف حق پرست

2451
1

نوحه واحد و زنجیز زنی برای محرم و شهادت حضرت مسلم بن عقیل از حاج یوسف حق پرست -( لبم خونین دو چشمم پُر ستاره ) لبم خونین دو چشمم پُر ستاره دو دستم بسته در دارالاماره
الا ای شاه تشنه جان زهـرا ز مکه بـر سفیرت کن نظاره
به لب دارم نـوای تو
دلم خون شد برای تو
شده مسلم فـدای تو
میا کـوفه که اینجا وادی جنگ است
میا کوفه که دامن ها پُر از سنگ است
آه واویلا واویلا واویلا(2)
********
چـه گـویم از شب خونبار کوفه پناه مـن شده دیوار کوفه
همه صحبت ز خون است و ز نیزه امان از کوچه و بازار کوفه
تمـام کـوفـه نیرنگ است
همه صحبت ها از جنگ است
جماعت اینجا صد رنگ است
اگـر آیی میاور اصغـر خود را
میاور آن سه ساله دختر خود را
آه واویلا واویلا واویلا(2)
********
امـان از کـوفـه و مهمـانی تو من و این کوچه ها و هانی تو
رسیده عید

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:09
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر شهادت حضرت مسلم(ع) -( خواهم چوگُل بخاك رهت پرپرم کنند ) *استاد سید هاشم وفایی

1748

شعر شهادت حضرت مسلم(ع) -( خواهم چوگُل بخاك رهت پرپرم کنند ) خواهم چوگُل بخاك رهت پرپرم کنند
یعنی نثـارخـاک ره رهبـرم کنند
کـردم دعـا که کـو فه نیـائی وکوفیان
باخنده خـون به جان ودل مضطرم کنند
این مردمان که در پی نیرنگ وحیله اند
هـرگزگمـان مـدار دگر باورم کنند
سنگین دلان کـوفه برآننـد تابه سنگ
مثل کبـوتـران شکستـه پرم کنند
آتش به جای سنگ اگربر سرم زننــد
بگـذارزیـر پـای توخاکسترم کنند
تشنه لبــم ولی تودعـا کن که تشنه کام
قـربـانی گلـوی علی اصغـرم کنند
نذر توکـرده ام سرخودرا، دگر چه غم
باخنجـر بـرهنـه اگربی سرم کنند
شهدشهـادتی که بودروزیم ، زعـرش
آماده گشتـه انـدکه درساغرم کنند
می گفت ومی گریست«وفائی» که اهلبیت
ای کـاش التفـات بـه چشم ترم کنند
----------

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

شعر شهادت حضرت مسلم(ع) -( از حالِ زار نامه برت حرف می زنند ) * وحید قاسمی

7467
19

شعر شهادت حضرت مسلم(ع) -( از حالِ زار نامه برت حرف می زنند ) از حالِ زار نامه برت حرف می زنند
از این سفیر دربه درت حرف می زنند
در مسجدی که عطرعلی می وزد از آن
از بی نمازی پدرت حرف می زنند
نیزه فروش هایِ نظرتنگ ِ چشم شور
ازقد وقامت پسرت حرف می زنند
کاراز بهای گندم ری هم گذشته است
ازقیمتِ سر قمرت حرف می زنند
دیدم کنیزهای دم بخت ِ بی جحاز
از دختران در سفرت حرف می زنند
دیدم که درمحله ی خورجین فروش ها
خولی و شمر پشت سرت حرف می زنند

شاعر : وحید قاسمی

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( مسلم ای اولین فدایی عشق ) *

1528
1

شعر شهادت حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( مسلم ای اولین فدایی عشق ) مسلم ای اولین فدایی عشق
ای تو تنها سفیر عشق حسین
غربت کوفه بود و جان تو که
میزبان شد به تیـر عشـق حسین
کوفه وقت ورود تو دیدم
خیل جمعیّتی شبیه " خم "
چون نمازت تمام شد آن شب
کو؟ کجا رفته اند پس مردم؟
گفته ام"خم"که کوفه شاید
از نهر آب حیات زنده شود
و برای من و تو و مردم
برگی از خاطرات زنده شود
کوفه وقت ورود یادت هست؟
میزبانان صف کشیده به راه
من فدای غریبی ات مـسلم
یک نفر نیست با تو چون همراه
من خبر دارم از دلت مسلـم
که برای حسین می لرزد
" من و طفلان من فدا بشویم...
او نیاید به کوفه می ارزد "
هیچ گوشی دگر شنیدار

ناله ها و صدا و آه تو نیست
خانه ی طوعه هم ...خداحافظ
که دگر جای و سرپناه تو نیست
آنـ

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رحمان نوازنی

شعر شهادت حضرت مسلم(ع) -( شك و تریدیشان یقینی بود ) * رحمان نوازنی

2630
1

شعر شهادت حضرت مسلم(ع) -( شك و تریدیشان یقینی بود ) شك و تریدیشان یقینی بود
آسمانهایشان زمینی بود
همه دنبال وعدۀ گندم
شهر مشغول خوشه چینی بود
كوچه ها خالی از وفای به تو !
خانه ها گرم شب نشینی بود
خودشان را نشان نمی دادند
پشت هر سایه ای كمینی بود
دست غفلت همیشه در دستِ
زندگی های اینچنینی بود
همه فتوا به خویش می دادند
هر كسی مجتهد به دینی بود
نامه ام را نوشته ام اما كاش
یك نفر مرد، یك امینی بود...
صبح تا شب تو را دعا كردم
تا نیایی خدا خدا كردم
خوب در حق تو وفا كردند!
كه مرا اینچنین رها كردند
شب شد و مثل یك غریبه مرا
از سر خویش زود وا كردند
و نخوانده؛ نماز مغرب را
در نماز عشا قضا كردند
پشت دیوار مسجد كوفه
پشت ابلیس اقتدا كردند
آه؛ مولا تو دیده ای

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر حضرت مسلم(ع) -( وقتی نسیم می وزد، این بوی سیب چیست؟ ) * حسن لطفی

2146
5

شعر حضرت مسلم(ع) -( وقتی نسیم می وزد، این بوی سیب چیست؟ ) وقتی نسیم می وزد، این بوی سیب چیست؟
این سرزمین تیره و گرم و غریب چیست؟
بی اختیار باز دلم شور می زند
با من بگو گواه دل بی شکیب چیست؟
شاید رباب بشنود آرام تر بگو
آن تیرهای چله نشین مهیب چیست؟
حالا که تیغ خنجرشان برق می زند
فهمیده ام که معنی شیب الخضیب چیست
مادر مرا سپرده به تو جان مادرم
آوارگی و یا که اسارت ... نصیب چیست؟

شاعر : حسن لطفی

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مهدی نظری

شب اول محرم حضرت مسلم -( برگرد آقا کوفه جای آمدن نیست ) * مهدی نظری

2517
2

شب اول محرم حضرت مسلم -( برگرد آقا کوفه جای آمدن نیست ) برگرد آقا کوفه جای آمدن نیست
مخروبه های شهر جای یاسمن نیست
اینجا زمانی عطر و بویی از علی داشت
جان خودم یک ذره بوی بوالحسن نیست
این ها تماما نامه هاشان کذب محض است
دیدم که اینجا یک نفر هم پشت من نیست
خوب است آدم در دیار خود بمیرد
برگرد آقا مکه ؛اینجا که وطن نیست
نگذار دلشوره وجودش را بگیرد
چون کوله بار خواهرت غیر از محن نیست
باشد بیا ؛ اهل و عیالت را نیاور
آقای من ولله کوفه جای زن نیست
من بیشتر فکر حضور دخترانم
چون در میان کوفه کم دست بزن نیست
این ها تماما با تو قصد جنگ دارند
با اصغرت هم جنگ اینها تن به تن نیست
اینجا حیا و غیرت و ایمان ندارند
می بینی آخر بر تنت هم پیرهن نیست
برگرد ؛ اینجا صحبت

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شب اول محرم حضرت مسلم -( صبرکن! شک کرده ام دیگر به خیلی چیزها ) * رضا دین پرور

1562
2

شب اول محرم حضرت مسلم -( صبرکن! شک کرده ام دیگر به خیلی چیزها ) صبرکن! شک کرده ام دیگر به خیلی چیزها
نامه های کوفه شد، منجر به خیلی چیزها
هرچه چشمم گشت دیدم زن صفت در کوچه هاست
چشم هایم خورده اینجا بَر، به خیلی چیزها
سرصدای چند آهنگر سرم را برده است
"می زنند اینجا به روحم ضربه خیلی چیزها"
سوت و کوریِ در و دیوارشان مصنـوعی است
می خورد این خواب مرگ آور به خیلی چیزها
این زبانهای دورو با بغض هر شب میدهند
ناسزا حتی به پیغمبر ؛ به خیلی چیزها
خواب دیدم دست و پا میزد سرم بر روی دار
خواب من تعبیر شد آخر به خیلی چیزها
تیرها، سرنیزه ها، شمشیرها آماده اند
می شود آویز، اینجا سَر به خیلی چیزها
ترس دارم از نظر تنگی دست ساربان
چشم دارد چون به انگشتر به خیلی چیزها
اصلاً آق

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت مسلم بن عقیل -( من از عشق تو مستم ببين بسته دو دستم ) *

2077
2

شعر حضرت مسلم بن عقیل -( من از عشق تو مستم ببين بسته دو دستم ) من از عشق تو مستم ببين بسته دو دستم
سر دارم و اما دعا گوي تو هستم
پريشان شده مهمان ، ميا كوفه حسين جان
*****
خريدار ندارم به كس كار ندارم
به غير از در و ديوار دگر يار ندارم
پريشان شده مهمان ، ميا كوفه حسين جان
*****
دلم تنگ شده تنگ ز خون شد رخ من رنگ
در اين شهر پر از غم شده مونس من سنگ
پريشان شده مهمان ، ميا كوفه حسين جان
*****
مرا دست ببنديد هر آنگونه پسنديد
ولي بر غم زينب در اين شهر نخنديد
پريشان شده مهمان ، ميا كوفه حسين جان
*****

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت مسلم بن عقیل -( اي كه ياد رخ تو درد مرا تسكين است ) * حیدر توکلی

1673

شعر شهادت حضرت مسلم بن عقیل -( اي كه ياد رخ تو درد مرا تسكين است  ) اي كه ياد رخ تو درد مرا تسكين است
بار هجران تو بر شانه ي من سنگين است
گر چه تلخ است غريبي و پريشان حالي
ليك در راه تو آواره شدن شيرين است
ز ره دور حبيبا به من خاك نشين
گوش چشمي بنما سخت دلم مسكين است
پشت ديوارم و با جرم طرفداري تو
لب و پيشاني من چون جگرم خونين است
هر كجا روي نمودم من مهمان ديدم
ميزبان سنگ بدست و به لبش نفرين است
بسكه بي يار شدم در دل اين شهر حسين
دو گلم بهر امانت به كف گلچين است
من كه جانم به لب آمد تو به اين شهر ميا
روي گردان كه دل از آمدنت غمگين است

شاعر : حیدر توکل

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت مسلم -( عشق تو را به قیمت جان می خرم حسین ) *

1998
1

شعر شهادت حضرت مسلم -( عشق تو را به قیمت جان می خرم حسین ) عشق تو را به قیمت جان می خرم حسین
بالای دار نام تو را می برم حسین
با دست بسته و لب پاره به روی دار
کوفه میا شده سخن آخرم حسین
گفتم سر تو باد سلامت به کوچه ها
هرچه زدند سنگ جفا بر سرم حسین
از آن همه سپاه دل شب کسی نشد
یک تن به غیر پیر زنی یاورم حسین
خواهی اگر به کوفه بیایی بیا ولی
همراه خود میار تو اهل حرم حسین
ترسم که حتک حرمت زینب شود میا
اینجا که بوده خواهر تو محترم حسین
دادند آب گرچه به لبهای خشک من
در فکر تشنگی علی اصغرم حسین
راس بریده ام به سر نیزه ها زدند
شکر خدا ندید دگر دخترم حسین
در فکر سم اسب و تن بی سر تو ام
در کوچه ها کشند اگر پیکرم حسین

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

شعر شهادت حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( در کوفه سرگردانم اما سرفرازم ) * سید محسن حسینی

1565
1

شعر شهادت حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( در کوفه سرگردانم اما سرفرازم ) در کوفه سرگردانم اما سرفرازم
اي قبله من ديدني باشد نمازم
تنهاي تنها بر روي بامم ماه تمامم بشنو سلامم
مظلوم حسين جان مظلوم حسين جان
* * * * * * * * * *
دارم ميان کوچه ها سوز و گدازي
هرگز نديده کس چنين مهمان نوازي
اينجا به اشک مهمان بخندند اينجا دو دست مهمان ببندند
مظلوم حسين جان مظلوم حسين جان
* * * * * * * * * *
اي کعبه مي آيد ز مکه عطر و بويت
باشد طناب دار من از تار مويت
ديدي حسين جان با من چه کردي در کوفه کارم شد کوچه گردي
مظلوم حسين جان مظلوم حسين جان
* * * * * * * * * *
اي ماه من مي ريزد از چشمم ستاره
چشم انتظار من بود دارالعماره
گريد بحالم ديوار کوفه رفتم به سوي بازار کوفه
مظلوم حسين جان

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت مسلم بن عقیل -( كوفه حرفش به زبان است نمي دانستم ) *

1694
1

شعر شهادت حضرت مسلم بن عقیل -( كوفه حرفش به زبان است نمي دانستم  ) كوفه حرفش به زبان است نمي دانستم
دشمني با تو عيان است نمي دانستم
بامهايي كه همه گل به رويم ريخته اند
ذاتشان سنگ پران است نمي دانستم
نيتي كه همه دنبال ادايش هستند
كشتن تشنه لبان است نمي دانستم
هنر مردم اين طايفه مظلوم كشي است
گرگ همدست شبان است نمي دانستم
نذر كردند برويت همه شمشير كشند
بزمشان روي سنان است نمي دانستم
سر آويز رسيده است به گوشم نرخ
سر ششماهه گران است نمي دانستم
داغ اسب است كه بر كشته ي خود مي كوبند
نعل هم مهر نشان است نمي دانستم

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت مسلم -( در كوفه بجز سنگ دگر بار نيايد ) *

6770
4

شعر شهادت حضرت مسلم -( در كوفه بجز سنگ دگر بار نيايد  ) در كوفه بجز سنگ دگر بار نيايد
كاري ز درختش كه بجز دار نيايد
بيهوده نگاهت بسوي كوفه نباشد
از داخل اين شهر طرفدار نيايد
اين عاقبت من كه عزيز آمده بودم
اي كاش در اين شهر كسي خار نيايد
من مردم و غم نيست اگر كوچه نشينم
ناموس تو اي كاش به بازار نيايد
پرسيده ام از سفره ي مهماني اين شهر
جز بوي كتك موقع افطار نيايد

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت مسلم -( چقدر فاصله دارد سر من و سر تو ) * جعفر ابوالفتحی

4327
6

شعر شهادت حضرت مسلم -(  چقدر فاصله دارد سر من و سر تو ) چقدر فاصله دارد سر من و سر تو
خدا کند که بیفتد دوباره محضر تو
به راه آمدن تو نشسته دلخسته
فراز دارالاماره سر کبوتر تو
اگر که نامه نوشتم بیا، پشیمانم
میا که کوفه گرفته بهانه ی سر تو
میا که نقشه کشیدند مردمان یهود
برای بردن خلخال پای دختر تو
میا که نیزه فروشان شهر می خوانند
دعای رزق به پای گلو و حنجر تو
میا که نعره کشان سوی تو روانه شدند
برای هلهله پیش علی اکبر تو
عمود آهن و نیزه فراهم آوردند
برای فرق علمدار و چشم حیدر تو
میا که حرمله دارد سه شعبه می سازد
برای بوسه گرفتن ز حلق اصغر تو
چقدر فاصله دارد سر من و سر تو
خدا کند که بیفتد دوباره محضر تو
به راه آمدن تو نشسته دلخسته
فراز دارالاماره سر کبو

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

شعر شهادتی حضرت مسلم(ع) -( ای وای ) * اسماعیل شبرنگ

9

شعر شهادتی حضرت مسلم(ع) -( ای وای ) ای وای
شهر بی کسی و غربته کوفه
برا قتل تو بی طاقته کوفه
خدا می دونه بی غیرته کوفه
ای وای
کوچه کوچه شدم غریب و شب گرد
فکر غربت تو دلم رو خون کرد
جون رقیّه ی سه ساله برگرد
وعده ی کوفیا دروغه
شبای اینجا بی فروغه
بازار نیزه سازیاشون
بدجوری این شبا شلوغه
( کوفه میا سالار زینب )
امشب
برای غربتت بارون می بارم
پسر عمو ازت خواهشی دارم
میا به کوفه ای صبر وقرارم
ای کاش صدای منو می شنیدی امشب
رسیده جونم از غصه روی لب
دلم شور می زنه برای زینب
میون این شهر حسودا
چشمای هرزه بی شماره
برای قتل و غارت تو
تموم کوفه بی قراره
( کوفه میا سالار زینب )
آقا اینجا شهریه که سلسله داره
روی لباش فقط هلهله داره
تیر سه شعبه

  • پنج شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:51
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 حسین صیامی

شعر شهادت حضرت مسلم -( کوفه درد است ولی ای همه درمان تو میا ) * حسین صیامی

2101
5

شعر شهادت حضرت مسلم -( کوفه درد است ولی ای همه درمان تو میا ) کوفه درد است ولی ای همه درمان تو میا
قسمت می دهم این بار به قرآن تومیا
گیرم اینجا همه مردند ولی غیرت را...
...می فروشند به یک قیمت ارزان تو میا
باز هم نامه نوشتم که نیایی کوفه
آخر نامه نوشتم شه خوبان تو میا
سخن از تیر سه شعبه همه جا می گویند
جان شش ماهه ات آقای غریبان تو میا
کعب نی های عرب در همه جا معروف است
به تن کوچک و بی جان یتیمان تو میا
حرف غارت شد و انگار شنیدم آقا
قصه ای از کفن و یک تن عریان تو میا
جگرم سوخت ولی آب نخوردم هرگز
یاد کردم ز لبت سید عطشان تو میا
دختری گفت که مهریه من؟ خون حسین..
آه ای پادشه بی کس دوران تو میا
بچه ای گفت که سوغات، النگو،خلخال
رحم کن بر جگر زینب نالان تو میا

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

زمزمه حضرت مسلم (ع) -( بارون میباره از چشای من ) * اسماعیل شبرنگ

12

زمزمه حضرت مسلم (ع) -( بارون میباره از چشای من  ) بارون میباره از چشای من
دیگه نمی رسه صدای من
پیدا ، نمی شه اینجا حتی یک مرد
کوفه ، نمی شه یاورت آقا
کوفه پُر از حرومیه نیا
مولا ، تو رو به جون زهرا برگرد
حسین من
هوای کوفه سرد و بی فروغه
قول و قرار کوفیا دروغه
بازار نیزه سازیشون شلوغه
حسین من
دیگه شدم از این زمونه خسته
دلم زِ داغ غربتت شکسته
کوفه به پای قتل تو نشسته
( حسین من میا به کوفه ای غریب مادر )
آتیش شعله وره تو دل من
اینجا پانذاری حاصل من
کوفه سرزمین وحشت و رُعبه
زخم سلسله داره به خدا
داغ هلهله داره به خدا
داره حرمله و تیر سه شعبه
پسر عمو
اینجا همه تشنه ی خونت هستن
خیلی رحت عهدشونو شکستن
دل به تو و دعوت من نبستن
پسر عمو
اگه می خوای که

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:09
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد