اشعار شهادت حضرت مسلم

مرتب سازی براساس
 حسن کردی

شهادت حضرت مسلم (ع) -(من برای تو و جانت نگرانم برگرد) * حسن کردی

810
1

شهادت حضرت مسلم (ع) -(من برای تو و جانت نگرانم برگرد) من برای تو و جانت نگرانم برگرد

اتش دلهره افتاده به جانم برگرد

وعده ی جایزه ها مهره ی تدبیر شده

قلم نامه نویسان همه شمشیر شده

شهر یک پارچه همدست اراذل شده است

بند افسار سرِ حرمله ها ول شده است

قیمت اهن و شمشیر قیامت کرده

بی حیایی به همه شهر سرایت کرده

کشتنت با نظر شام مصوب شده است

شمر هم امده و صاحب منصب شده است

رسمان بافیِ زن ها به نوا امده است

نکند خواهرتان هم با شما امده است

بی تو من را به سر کوچه و بازار زدند

هر چه سنگ است برای سر تو بار زدند

اخرین لحظه به لبهام بود نام شما

جان زهرا و علی جان حسن کوفه میا

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

متن شعر حضرت مسلم( ع) -(در شهر غم نشان ز هوای بهاره نیست) * حسین جعفری

661
1

متن شعر حضرت مسلم( ع) -(در شهر غم نشان ز هوای بهاره نیست) در شهر غم نشان ز هوای بهاره نیست
حتی در آسمان کبودش ستاره نیست

گرچه سفیر لایق رویت نبوده ام
دیگر به کوفه نیز امیدی دوباره نیست

درها به روی باغ نگاهم که بسته شد
دیدم درون باطنشان جز شراره نیست

دعوا سر بریدن راس ستاره هاست
فرقی میان مقتل و دارالاماره نیست

سنگی که خورد بر لب و دندان مسلمت
بدتر ز نعل مرکب صدها سواره نیست

آغوشت ای حسین پناه رقیه است
سهمت ز زندگی بدن پاره پاره نیست

  • سه شنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر مرثیه مسلم بن عقیل -(سالار کاروان پر از یاسمن، حسین) * محمد جواد شیرازی

747

شعر مرثیه مسلم بن عقیل -(سالار کاروان پر از یاسمن، حسین) سالار کاروان پر از یاسمن، حسین
جمع صفات و خاتمه ی پنج تن، حسین
دلدار مصطفی و علی و حسن، حسین
برگرد و سوی کوفه نیا جان من حسین

کم در میان کوفه عذابم نداده اند
با کام تشنه گشتم و آبم نداده اند
از بس که بین کوچه جوابم نداده اند
دل خوش شدم به یاری یک پیرزن حسین

با تیغ و نیزه بال و پرم را شکسته اند
دندان و کام شعله ورم را شکسته اند
از پشت بام فرق سرم را شکسته اند
نامردی است مسلک شان غالبا حسین

شام بلند غفلت شان سر نمی شود
چیزی برایشان زر و زیور نمی شود
این جا دلی برای تو مضطر نمی شود
برگرد و سر به وادی این ها نزن حسین

دیگر بریدم از دل تاریک کوفیان
از کوچه های خاکی و باریک کوفیان
جان رقیه ات نشو

  • شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:54
  • نوشته شده توسط
  • TzwSVsOw
ادامه مطلب

شهادت حضرت مسلم -(این طفل مهمان حسین گویا که دخت مسلم است) * رضا توحیدی

761

شهادت حضرت مسلم -(این طفل مهمان حسین گویا که دخت مسلم است) این طفل مهمان حسین گویا که دخت مسلم است
این شمع سوزان حسین گویا که دخت مسلم است
زد دختر خونین جگر صد ناله از بهر پدر
این شعله جان حسین گویا که دخت مسلم است
مسلم به راه مهر حق جانش نموده در طبق
این راحت جان حسین گویا که دخت مسلم است
این مسلم است ای مسلمین که افتاده بر روی زمین
نالان به دامان حسین گویا که دخت مسلم است
نور و (ضیاء) روی شه برده فروغ از مهر و مه
نور دل و جان حسین گویا که دخت مسلم است
از مسلم و از مسلمین دل می برد مولای دین
نور دو چشمان حسین گویا که دخت مسلم است

  • شنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 23:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه ی زمینه ی سینه زنی شهادت حضرت مسلم(ع ) * مرتضی محمودپور

1304
2

نوحه ی زمینه ی سینه زنی شهادت حضرت مسلم(ع ) ◾نوحه ی زمینه
◾شهادت حضرت مسلم (ع)

◾بنداول
در کوفه امشب من تنهای تنها
بنما نظر بر حالم یابن زهرا
واویلا واویلا آه و واویلا (۳)

◾بنددوم
گاهی سرم بر زانو گه به دیوار
یاد علی اکبر و علمدار
واویلا واویلا آه و واویلا (۳)

◾بندسوم
مهمان طوعه امشب بیقرار است
فردا به عشقت آقا سربدار است
واویلا واویلا آه و واویلا (۳)

◾بندچهارم
درها به روی مهمان بسته گردید
اشک دو چشمانم پیوسته گردید
واویلا واویلا آه و واویلا (۳)

  • دوشنبه
  • 28
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 18:45
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

غزل مسلم بن عقیل(ع) -( بر سر بام گرفتار به صد شیون و آه) * سید پوریا هاشمی

1513
1

غزل مسلم بن عقیل(ع) -( بر سر بام گرفتار به صد شیون و آه) بر سر بام گرفتار به صد شیون و آه
میفرستم چه سلامی به اباعبدلله

دست بر سینه شدم‌ رو به بیابانم من
تو کجای سفری حیف نمیدانم من

این لب پاره فقط ذکر تو گفته ست زیاد
من گرفتار توام !کور شود ابن زیاد!

کوفه شهر پدرت بود ولی حالا نیست
غیر بغض علی از چهره شان پیدا نیست

کوفیان روی مسافر همه در میبندند
رسم دارند که خنجر به کمر میبندند

غم نبینی! دوسه روز است فقط غم دیدم
ظهر در دور و برم حرمله را هم دیدم

کاش که جای تو با مسلم‌ تو بد بشوند
اسبها جای تو از روی تنم رد بشوند

کاش تا گودی گودال به زورم ببرند
سر من را ببرند و به تنورم ببرند

کاش پیراهن من غارت دشمن باشد
خیزران جای لبت روی لب من باشد

دور تا دور من زار غریبه مانده
از محبین تو یک ام حبیبه مانده

نیست جای گذر از کوچه و معبر اصلا
زن و بچه طرف کوفه نیاور اصلا

کاش در کوفه حمیده بشود قربانی
تا کند از حرمت زود بلاگردانی..

  • سه شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 09:52
  • نوشته شده توسط
  • سوگند زجاجی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت حضرت مسلم(ع) * مرتضی محمودپور

896
1

نوحه سینه زنی شهادت حضرت مسلم(ع) ◾نوحه سینه زنی
◾شهادت حضرت مسلم(ع)
◾سبک(سنتی) حاج اکبر ناظم

◾بنداول
اول سفیر شاه کربلایم
شهر کوفه گشته کوی منایم
مجنون صحرا
تنهای تنها
با دست بسته من در بین اعدا
واوایلا واویلا آه و واویلا(۲)

◾بنددوم
دارالعماره گشته قتلگاهم
از سوی مکه کن آقا نگاهم
اول قتیلم
ابن العقیلم
جان در رهت سپارم یابن‌الزهرا
واوایلا واویلا آه واویلا(۲)

◾بندسوم
از عشقت من شدم بی سر و سامان
قربانی رهت در عید قربان
جان آب آور
از کوفه بگذر
در کوفه میرود بر نیزه سرها
واویلا واویلا آه واویلا(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • سه شنبه
  • 14
  • تیر
  • 1401
  • ساعت
  • 20:19
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

دو بیت روضه مسلمیه * مرتضی محمودپور

635

دو بیت روضه مسلمیه ◾دوبیت روضه مسلمیه

عید قربان است قربان سرت
از چه رو آورده همره خواهرت
حرف معجر بود بین کوفیان
رحم کن همره نیاور دخترت

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • جمعه
  • 17
  • تیر
  • 1401
  • ساعت
  • 11:47
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( غریبانه قدم میزد میان کوچه ها تنها) * محمود یوسفی

430

حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( غریبانه قدم میزد میان کوچه ها تنها) غریبانه قدم میزد میان کوچه ها تنها
سفیر افتاد بین کوفیان بی وفا تنها

نماز خویش را خواند و نگاهی پشت سر انداخت
نمیشد باورش خوانده ست تعقیبات را تنها

به جز آن زن که مردانه رسید و میزبانش شد
رها کردند مسلم را غریبه، آشنا تنها

دلش می‌خواست بهر دلبرش پیغام بفرستد
میا کوفه اگرهم آمدی تنها بیا تنها

میا اینها به فکر انتقام حیدراند از تو
که کینه از علی دارند ای خون خدا، تنها
...

بمیرم ای عزیز فاطمه در گودی گودال
تو ماندی و سنان و زجر و شمر بی حیا تنها

سر پیراهنت دعوا شد اما رأس پاکت را
سرفرصت رسید و ذبح کردَش از قفا تنها

یکی تیر و یکی تیغ و یکی سنگ و یکی نیزه
شنیدم پیرمردی گفت من دارم عصا تنها

چه سرهایی که روی نیزه ها سر برد طاقت را
چه تن هایی که جا ماندند زیر دست و پا تنها

بمیرم آنکه آدم آن که عالم زیر دینش بود
از این دنیا نصیبش شد فقط یک بوریا تنها

  • شنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 16:22
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

شور حضرت مسلم(ع) -(ای امین حسین مسلم) * طاها تحقیقی

261

شور حضرت مسلم(ع) -(ای امین حسین مسلم) بند اول:

ای امین حسین(مسلم۳)
ای نگین حسین(مسلم۳)
در مسیر حق، فداییه اول تو
یار دین حسین(مسلم۳)

داماد حیدری
میر و قلندری
شهره شدی تو در
مردی، دلاوری

سفیرِ بی قرین و، شیرِ میادین
تویی شایسته ی هر، حُسن العناوین
روی دارالعماره، با عشق و عزت
به دعای شهادت، فرمودی آمین

یا مسلم مدد یا مسلم

بند دوم:

عشق خون خدا(مسلم۳)
واژه واژه وفا(مسلم۳)
جبرئیل وقتِ، نبرد تو در کوفه
گفته صد مرحبا(مسلم۳)

ای زاده ی عقیل
آقای بی بدیل
در وادیِ بلا
شد صبر تو جمیل

تو نماد شهامت، اهل جهادی
بین کوفه وزیرِ، نور العبادی
زدی بر قلب دشمن، تنهای تنها
سندی بر شکست، اِبن زیادی

یا مسلم مدد یا مسلم

بند سوم:

پهلوان عرب(مسلم۳)
ای علوی نسب(مسلم۳)
با رجز هایت، دشمن آل علی
میرود به عقب(مسلم۳)

سردار با وقار
چالاک و استوار
تیغ نگاه تو
ماننده ذوالفقار

یل بی مثل و همتا، با اقتداری
شده دشمن ز برق، چشمت فراری
تویی فتّاحِ جنگ و، مرآتِ حیدر
مثل یک شیر غران، در کار و زاری

یا مسلم مدد یا مسلم(ع)

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 18:52
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

شعر زمزمه شب اول محرم -(یکی سالی بود - بی تاب بودم) * احسان نرگسی رضاپور

322
-1

شعر زمزمه شب اول محرم -(یکی سالی بود - بی تاب بودم) از شاعـر گرانقدر کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ
احسان نرگسی

➖➖➖
یکی سالی بود - بی تاب بودم
چش به راه - ارباب بودم
از دست تو - روزی خوردم
شاید امسال - واست مُردم

شد ماه غم،اقا سلام
خیلی دلتنگ کربلام
با گریه اومدم بگم
جز تو کی می مونه برام

دوست دارم آقای من
____
بازم اشک و - بازم ناله
باز یه مادر - توو گوداله
بازم نیزه - بازم شمشیر
زینب میشه - یک روزه پیر

دلها باز در تاب و تبه
ماه غم های زینبه
ماهی که زینب می بینه
داداشش زیر مرکبه

ای بی کفن حسین من
➖➖➖

انتشار با لینک کانال جواز نوکری و نام شاعر مجاز می باشد.

لینک کانال تلگرام
t.me/javazenokari

  • چهارشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1403
  • ساعت
  • 12:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه سنتی و زنجیر زنی شهادت حضرت مسلم (ع) -(مسلمم تنهای تنها مانده ام با کوه غمها) * رضا یعقوبیان

5866

نوحه سنتی و زنجیر زنی شهادت حضرت مسلم (ع) -(مسلمم تنهای تنها  مانده ام با کوه غمها) مسلمم تنهای تنها (۲)
مانده ام با کوه غمها
من سفیر شه کربلایم
این بود ذکر و شور و نوایم
تو میا کوفه مولا حسین جان (۲)
********
تو میا کوفه حسین جان (۲)
من به فکر زینبینم
کوفیان مردمی بی وفایند
میهمان کش ز راه جفایند
تو میا کوفه مولا حسین جان (۲)
********
گرچه بر مولا سفیرم(۲)
دست این مردم اسیرم
کوفیان حرمتم را شکستند
از جفا هر دو دستم ببستند
تو میا کوفه مولا حسین جان (۲)
********
بین دشمنها غریبم(۲)
ظلم و کینه شد نصیبم
یا حسین کار من هم تمام است
قتلگاهم حسین روی بام است
تو میا کوفه مولا حسین جان (۲)
********
من به عشقت مبتلایم (۲)
در ره تو جان فدایم
دشمن از کین بریده سر من
می کشد بر زمین پیکر م

  • یکشنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 20:29
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(پیک مجروح تو شرمنده ات آقا شده است) *

3137
1

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(پیک مجروح تو شرمنده ات آقا شده است) پیک مجروح تو شرمنده ات آقا شده است

یار آواره ات ای یار چه تنها شده است

عرق شرم من و اشک دو چشمان من است

اگر این شهر شبیه شب دریا شده است

خبرت آمده و دست به کارند همه

شهر آذین شده بازار چه غوغا شده است

سنگ ها دست به دست از همه جا جمع شده

پای خاکستر و آتش همه جا وا شده است

کوچه هایش چقدر مثل مدینه تنگ است

وای هر کوچه پر از روضه زهرا شده است

شیرخواران پس از این خواب ندارند که با

تیر چون نیزه ی خود حرمله پیدا شده است

از همان روز که دیدند چه دارد با خود

حرف شش ماهه زدن بر نوک نی ها شده است

من از آن کعب نی و هلهله ها فهمیدم

که از امروز سر طفل تو دعوا شده است

گوشواره، گل سر، چارقد و گ

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:28
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(من کوفه را چون مردگان بی درد دیدم) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3081
3

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(من کوفه را چون مردگان بی درد دیدم) من کوفه را چون مردگان بی درد دیدم
نامردهاشان را به شکل مرد دیدم
این ناسپاسان جمله اشباه الرجالند
خصم رسول و حیدر و قرآن و آلند
اینان به آن دستی که با من عهد بستند
عهد من و فرق مرا با هم شکستند
تنها نه در کوفه مرا آواره کردند
قلبم دریدند و لبم را پاره کردند
این شهر را پیوسته نامردی به من بود
ای قوم تنها مردشان یک پیر زن بود
زن ها ز نامردان کوفه وا نماندند
از بام ها بر فرق من آتش فشاندند
من جان نثار عترت خیر الانامم
صید به خون غلطیده بالای بامم
وقتی که خود را از عطش بیتاب دیدم
عکس لب خشک تو را در آب دیدم
در موج خون دریای لا را دیدم امروز
از بام کوفه کربلا را دیدم امروز
انگار می بینم جراحات تنت ر

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:38
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(شهر در زیرِ قدم هاش پریشان شده بود) *

2581
5

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(شهر در زیرِ قدم هاش پریشان شده بود) شهر در زیرِ قدم هاش پریشان شده بود

لاف آقایی و مردی زدن آسان شده بود

شهر لبریز سکوت است سکوتی مبهم

کوچه در کوچه دل آینه حیران شده بود

میهمان داری این قوم فقط با سنگ است

سنگ بارید سوی آینه، باران شده بود

شهرِ تنهاییِ مردان خدا این شهر است

شهر با آتش نمرود چراغان شده بود

مردم این جا همگی عاشق مهمان هستند...

گرم، بازار همه نیزه فروشان شده بود...!

شاعر:سید علی نقیب

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:30
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(سردار سر شکسته ی دار العماره ام) *

4239
7

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(سردار سر شکسته ی دار العماره ام) سردار سر شکسته ی دار العماره ام

آیـــد اذان مغربِ غم از مناره ام

گفتم بیا حسین زبانم بریده باد

با این گناه لایق نــار و شراره ام

با دست های بسته مگر می شود چه کرد؟

شوریده وار منتظر راه چـاره ام

شاید نسیم حرف دلم را به او رساند

شاید تمام شد هدف نیمه کاره ام

شد دانه های اشک غرور جریحه دار

تسبیح یکــصد و دهمین استخــاره ام

تاریخ مصرفم، دو سه روزی گذشته است

در موزه نـــگاه همه سنگ واره ام

وقت حسین گفتن من کوفیان چرا؟

با مشت می زنید به لب های پاره ام

عاشق ترین سفیرم و در حیرتم چرا؟

در آسمان شهر شما بی ستاره ام

کوری چشم تان سر دروازه، روی دار

زخمی ترین بدون سر خوش قواره ام

حرف صریح

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(دل خون ز نامردی این نا مردمانم) *

3151
3

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(دل خون ز نامردی این نا مردمانم) دل خون ز نامردی این نا مردمانم

در شهر کوفه بی پناه و بی امانم

این جا به نامردی عجب مشهور گشته

چشم و دل نا مردمانش کور گشته

از غصه من سر می گذارم روی دیوار

از فکر این جا آمدن بیرون شو ای یار

باید بساط قتل تو بر پا شود زود

آهنگری تیر سه شعبه در کفش بود

آهنگری سر نیزه و شمشیر می ساخت

طرح عمود آهنین در کوره انداخت

این جا صفات مردم خناس دارند

نقشه برای کشتن عباس دارند

شمشیر و سنگ و نیزه بار اُشتران شد

دیگر بهار قاسم و اکبر خزان شد

این جا خیال مردم از قتل تو تخت است

فکر اسیری رفتن زینب چه سخت است

آیینشان با سکه و درهم فروشی ست

فردا کنار راس تو هم باده نوشی ست

یاد از رخ نیلی زهرا ما

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:34
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(در وادی حسین مجال کلام نیست) * قاسم نعمتی

3571
10

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(در وادی حسین مجال کلام نیست) در وادی حسین مجال کلام نیست

جز با کلام خون به مسیرش پیام نیست

با ترس جان، هر آن که قدم زد درین طریق

والله راه عاشقی اش مستدام نیست

با خون به صفحه عرفات دلم نوشت

راه وصال جز به شهادت تمام نیست

عشق و بلا ز روز ازل هم پیاله اند

زیرا به جز بلا قدحی بین جام نیست

در زیر جامه ها همه شمشیر بسته اند

این کار، هتک حرمت بیت الحرام نیست؟

گویا کسی نبود که گوید به حاجیان

آیا بریدن سر حاجی حرام نیست؟

یا وقت ذبح نیست کسی تا کند سوال

این صید زیر دست تو خشکیده کام نیست؟

این درس مسلم است که پایان عاشقی

جز سر جدایی علنی روی بام نیست

محبوب در حجاز و سفیرش به روی بام

راه وصال این دو به جز یک سلام نی

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:35
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

متن شعر حضرت مسلم علیهاالسلام -(بسته ام دل را به درگاهت دخیل) * احمد حسین پور علوی

873

متن شعر حضرت مسلم علیهاالسلام -(بسته ام دل را به درگاهت دخیل) بسته ام دل را به درگاهت دخیل
ای سفیر عشق ،ای ابن عقیل

ای که دل ها را هوایی کرده ای
جان ما را کربلایی کرده ای

کوفه یک عمر است سرگردان توست
کوچه هایش تا ابد حیران توست

کوفه غرق ناسپاسی بوده است
لحن اشعارت حماسی بوده است

آی مسلم ! ما مسلمان تو ایم
تا ابد مبهوت طفلان تو ایم

خون تو آیینه ی خون خداست
بر زبانت «کل ارض کربلاست»

یکه وتنها حریف لشکر است
پهلوانی که عمویش حیدر است

مثنوی امشب به پابوس آمده
با لهوف «ابن طاووس » آمده

ای امیر عشق تو نعم الامیر
ای غریب کوفه دستم را بگیر

  • شنبه
  • 16
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 12:44
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا آهی

السلام علیک یا مسلم ابن عقیل -(بیا حذر کن و از این مسافرت برگرد، ) * رضا آهی

1109
3

السلام علیک یا مسلم ابن عقیل -(بیا حذر کن و از این مسافرت برگرد، ) بیا حذر کن و از این مسافرت برگرد،
به اشک من نه حسین جان مادرت برگرد،
خراب کوفه شود پیش تو خرابم کرد،
گرفته بوی خطر عشق نوکرت برگرد،
فریبشان مخور آقا منافق اند اینها،
زنند قهقهه بر دیده ی ترت برگرد،
چگونه منصرفت من کنم که برگردی،
ربوده گردد معجر زخواهرت برگرد،
کشیده صف زجوان و زپیرشان اینجا،
ببین گرفته کمین در برابرت برگرد،
به دست حرمله تیر سه شعبه میرقصد،
شکسته میشود احساس همسرت برگرد،
قرارشان شده شق القمر کنن اینجا،
شود دو تا سر سردار لشکرت برگرد،
ز روی کینه ی این وحشیان نمایان ست،
نماند از تنِ شبهِ پیمبرت برگرد،
شود زحرکت این سارقین بد فهمید،
ز پا در آیدُ خلخالِ دخترت برگرد،
سرم فدای سرت اهل

  • چهارشنبه
  • 25
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:04
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر روضه حضرت مسلم بن عقیل(سفیر راه هدایتم) *

1240

شعر روضه حضرت مسلم بن عقیل(سفیر راه هدایتم) سفیر راه هدایتم
شهید راه ولایتم
حسین وآ آ آ آ
به یاد امیرم همیشه بی تابم
الهی بمیرم برای اربابم
به جانب تو سلام من
فقط تو هستی امام من ببین سرانجام من
میا کوفه حسین
دوباره پیمان شکسته شد
نصیب من دست بسته شد
حسین وآ آ آ آ
به یاد غم تو رسیده جان بر لب
شده دل پریشان به خاطر زینب
عطش زده بر لبم شرر
میا به این راه پر خطر حذر کن از این سفر
میا کوفه حسین
غریب و بی یار و یاورم
رسیده ساعات آخرم
حسین وآ آ آ آ
ز تو ای کسی که عزیز زهرایی
به تیر و به نیزه شود پذیرایی
نمی شد این لحظه باورم
به فکر عباس و اکبرم فدایی اصغرم
میا کوفه حسین

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 16:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

دانلود سبک زمزمه حضرت مسلم بن عقیل -( ای ماه من می‌ریزد از چشمم ستاره ) * سید محسن حسینی

3273
2

دانلود سبک زمزمه حضرت مسلم بن عقیل -(    ای ماه من می‌ریزد از چشمم ستاره ) (به سبک ای ماه من می‌ریزد از)
ای ماه من می‌ریزد از چشمم ستاره
چشم انتظار من بود دار العماره
چون شمـع بی پروانه‌ام ای وای ای وای
من صیــد دور از لانه‌ام ای وای ای وای
مهمانم و بی خـــانه ام ای وای ای وای
جــانم رسیده بر لبم ای وای ای وای
روزم شده همچون شبم ای وای ای وای
اینـجــا بیــــاد زینبم ای وای ای وای
******
كوفه تماشا می‌كند سوز و گدازم
ای قبلۀ من دیدنی بــاشد نمازم
از من نگیرد كس نشان ای وای ای وای
جز طعنه و زخم زبــان ای وای ای وای
دستم گرفته ریسمــان ای وای ای وای
ای دلبــر ای دلـدار من ای وای ای وای
ای شمع شـام تـار من ای وای ای وای
دارد تماشــــا دار من ای وای ای وای
******
ای ماه م

  • چهارشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک زمزمه مسلم بن عقیل -( ((کوفه میا حسین جان کوفه وفا ندارد ) * امیر عباسی

19266
46

دانلود سبک زمزمه مسلم بن عقیل -( ((کوفه میا حسین جان کوفه وفا ندارد ) ((کوفه میا حسین جان کوفه وفا ندارد
کوفی بی مروت شرم و حیا ندارد))
گردد به شهر کوفه مسلم فدایت آقا
در کوچه های غربت گِریَم برایت آقا
بنگر شدم خزانی ای روی تو بهشتم
ای کاش از برایت نامه نمی نوشتم
گردیده یبن زهرا در بین خیل أَعدا
از بهر کشتن تو تیغ عدو مهیا
به روی بامِ قصرِ ابن زیاد ملعون
می بینمت که گشتی غرقه به لُجّه ی خون

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

دانلود سبک نوحه-واحد مسلم ابن عقیل -( با چشم پر ز خون محو نظاره‌ام ) * سید محسن حسینی

3718
6

دانلود سبک نوحه-واحد مسلم ابن عقیل -(  با چشم پر ز خون محو نظاره‌ام ) (به سبک با چشم پر زخون)
با چشم پر ز خون محو نظاره‌ام
منم كه بر سر دارالعمـاره‌ام
آه ، هستی مرا امـام رفتم بر روی بام
آه ، باشد حسین من این آخرین سلام
كوفه میا حسین ، كوفه میا حسین
******
دلم ربوده‌ای ای یار دلربا
كوچه به كوچه من كردم ترا دعا
آه ، قربـان روی تو مستم ز بوی تو
آه ، شد بسته دست من با تار موی تو
كوفه میا حسین ، كوفه میا حسین
******
لالۀ فاطمه دلخون چو لاله‌ام
هر جا كه می‌روم یاد سه ساله‌ام
آه ، دل پر شراره است كارم اشاره است
آه ، اینجا فقط سخن از گوشواره است
كوفه میا حسین ، كوفه میا حسین
******
شب تا سحر منم در گفتگوی تو
آید ای كعبه‌ام از كعبه بوی تو
آه ، دار و ندار من باغ و بهــار

  • یکشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

دانلود سبک نوحه دو طفلان مسلم ابن عقیل -( ما هر دو لاله‌ای از بـاغ مسلمیم ) * سید محسن حسینی

20544
34

دانلود سبک نوحه دو طفلان مسلم ابن عقیل -( ما هر دو لاله‌ای از بـاغ مسلمیم ) (به سبک با چشم پر زخون)
ما هر دو لاله‌ای از بـاغ مسلمیم
ما هر دو خون جگر از داغ مسلمیم
آه ، همچون ستاره ایم محو نظاره‌ایم
آه ، در فكر و در غـم دارالعمـــاره‌ایم
جانم حسین حسین ، جانم حسین حسین
******
نیلی شد آسمان از دود آه ما
مادر نشسته است دیده به راه ما
آه ، هر دو افسرده‌ایم هر دو پژمرده‌ایم
آه ، هر جا كه رفته‌ایم نــام تو برده‌ایم
جانم حسین حسین ، جانم حسین حسین
******
با طعنه‌ها دل ما را شكسته‌اند
ما مهمان ولی دست ما بسته‌اند
آه ، هر دو غرق غمیم در آغوش همیم
آه ، ما همدم هم و بی یار و همدمیم
جانم حسین حسین ، جانم حسین حسین

شاعر : سید محسن حسینی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک نوحه حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( بر لب خسته اش ناله و آه حسین ) * امیر عباسی

2309

دانلود سبک نوحه حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( بر لب خسته اش ناله و آه حسین ) مسلم بن عقیل فدای راه حسین
بر لب خسته اش ناله و آه حسین
کی مرا مقتدا ، مسلمت شد فدا
کوفه میا آقا ، ای پسر زهرا
واویلا واویلا
******
صید بشکسته پر شدم به دام بلا
مقتل من شود بر سر بام بلا
بر تو از روی بام ، می نمایم سلام
کوفه میا آقا ، ای پسر زهرا
واویلا واویلا
******
من بیفتم به خاک و تو به گودال غم
قامت مادرت شود ازین غصه خم
نور دیده حسین ، سر بریده حسین
کوفه میا آقا ، ای پسر زهرا
واویلا واویلا

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک زمزمه حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( آقا ببین دل بی قرارم در راه ِ عشقت سر به دارم ) * امیر عباسی

2039
5

 دانلود سبک زمزمه حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( آقا ببین دل بی قرارم       در راه ِ عشقت سر به دارم ) آقا ببین دل بی قرارم در راه ِ عشقت سر به دارم
غم زد به باغ ِ ، جانم شکوفه ، عزیز زهرا ، میا به کوفه
مظلوم حسین جان
******
با نامت ای آرام جانم بنگر زیارتنامه خوانم
جان می سپارم ، با کام عطشان ، ذکر لب من ، مظلوم حسین جان
مظلوم حسین جان
******
گردیده جام غم لبالب یاد مصیبت های زینب
روزی رسد که ، آن قد خمیده ، گرید ز داغ ، رأس بریده
مظلوم حسین جان
******
داغ دل ِ او بی کرانه شمر و سَنان و تازیانه
سوزد دل ِ هر ، نسرین و لاله ، با سوز آه ِ ، طفلی سه ساله
مظلوم حسین جان

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

دانلود سبک نوحه حضرت مسلم بن عقیل -( میهمان کوفیانم که سر به دیوارم ) * سید محسن حسینی

1853
2

دانلود سبک نوحه حضرت مسلم بن عقیل -( میهمان کوفیانم که سر به دیوارم ) میهمان کوفیانم که سر به دیوارم
یوسف زهرا کشاندی به سوی بازارم
می روم تنهای تنها به روی بام امشب
با دو دست بسته بر تو کنم سلام امشب
دلم خون شد چو لاله صحرا – میا کوفه ای یوسف زهرا
حسین جانم حسین حسین جانم 2
***
کوچه ها را شسته ام من ز اشک تنهایی
بر سر بازار کوفه هستم تماشایی
ای نگارم ای قرارم دل بی قرار توست
گو به زینب سنگ کوفی چشم انتظار توست
رسد امشب ز مکه بوی تو – اسیرم من اسیر موی تو
حسین جانم حسین حسین جانم 2
***
صحبت از مهتاب روی علی اکبر بود
صحبت از زیر گلوی علی اصغر بود
نیزه ها در انتظار لاله ات باشد
کعب نی دیده براه سه ساله ات باشد
سخن اینجا ز ماه لیلا بود – سخن اینجا ز ارباً اربا بود

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

متن روضه حضرت مسلم -( نقد جان بر کف و شرمنده به بازار توأم ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3133
3

متن روضه حضرت مسلم -(    نقد جان بر کف و شرمنده به بازار توأم  ) نقد جان بر کف و شرمنده به بازار توأم
که بدین مایه ی ناچیز خریدار توأم
سنگ ها از همه سو بر من آزاده زدند
به گناهی که در این شهر گرفتار توأم
کو به کو در دل شب گردم و گریم تا به صبح
همه خوابند و من سوخته بیدار توأم
دست از دار جهان شسته بپای قدمت
جان بر کف دارم و مشتاق سردار توأم
گرچه آواره در این شهر یتیمان منند
یاد اطفال تو و عترت اطهار توأم
کام خشکیده ولی آب ننوشم هرگز
تشنه ام تشنه ولی تشنه دیدار توأم
درّ دندان من از درج دهن ریخت چه غم
یاد چوب ستم و لعل گهر بار توأم
پیش دشمن همه خندند ولی من گریم
چه کنم عاشق دل سوخته زار توأم
تا دم مرگ بیاد تو لبم زمزمه داشت
همه دیدند که سرباز وفادار توأم
میثم

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر شب اول حضرت مسلم -( ای تن و جانت سپر هر بلا ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1886
1

شعر شب اول حضرت مسلم -( ای تن و جانت سپر هر بلا ) ای تن و جانت سپر هر بلا
کوفة تو قطعه ای از کربلا
یک تنه خود بر سپهی غالبی
نجل عقیل بن ابیطالبی
ای ز تمام شهدا پیش تر
وصف تو از بینش ما بیش تر
پیش تر از لیلة میلاد تو
بوده رسول دو سرا، یاد تو
واقف اسرار خدای جلیل
وصف تو را گفته برای عقیل
روح خدایی تو از کودکی
شد به حسین بن علی متکی
بر پسر فاطمه دل باختی
با غم او سوختی و ساختی
ذکر خدا شمع شب تار تو
بوسة دیوار به رخسار تو
غربت تو بار غم کوچه ها
کعبة تو پیچ و خم کوچه ها
بود صدای قدمت یا حسین
زمزمة دم به دمت یا حسین
آه تو در سینة دیوار بود
اشک تو وقف قدم یار بود
کوفه چه بی عار و چه بی درد بود
بین همه پیرزنی، مرد بود
زنی که مردانگی آغاز کرد
بر تو، د

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد