اشعار شهادت حضرت مسلم

مرتب سازی براساس
 وحید قاسمی

حضرت مسلم بن عقیل(ع) -(کوفه دلبستگی اش را به تو ابراز نکرد...) * وحید قاسمی

994
5

حضرت مسلم بن عقیل(ع) -(کوفه دلبستگی اش را به تو ابراز نکرد...) کوفه دل بستگی اش را به تو ابراز نکرد
در زدم خانه به خانه ، احدی باز نکرد

خسته از راه ، دعا کن به دو راهی نخورد
هیچ مردی به در بسته الهی نخورد

غیر از این طوعه در این شهر ندیدم مردی
کاش می شد به تو پیغام دهم برگردی

کاش می شد به تو پیغام دهم ، کوفه نیا
به علی اصغر شش ماهه قسم کوفه نیا

دیدن حرمله دلشوره به جانم انداخت
جمله ی ” کوفه نیا ” را به زبانم انداخت

پینه ی مُهر به پیشانی شان توطئه بود
قول این طائفه ی چرب زبان توطئه بود

پشت پای بدی از دوست نماها خوردم
زخم از نیزه ی تکفیر به فتوا خوردم

سر به دیوار غریبی نگذارم چه کنم ؟!
دست دشمن پسرانم نسپارم چه کنم ؟!

کوچه کردی شده کارم ، همه رفتند حسین !
راه برگشت ندارم ، همه رفتند حسین !

حق اولاد علی نیست چنان بی مِهری
گریه ام بند نمی آید از این بی مِهری

روضه هایم به تو بسیار شباهت دارد
اشکم از غربت گودال شکایت دارد

در دل خاک ، دلم خون جگرت می ماند
سر دروازه سرم منتظرت می ماند

سر دروازه رسیدی ، طلب باران کن
با لب تشنه مرا فاتحه ای مهمان کن

غم نخور ! چون که شنیدی به پرم سنگ زدند
به فدای سر زینب به سرم سنگ زدند

  • جمعه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:13
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 مرتضی محمودپور

دو دمه های شهادت حضرت مسلم (ع )در ایام مسلمیه * مرتضی محمودپور

1599
1

دو دمه های شهادت حضرت مسلم (ع )در ایام مسلمیه ◾دو دمه های
◾شهادت حضرت مسلم(ع)

◾بنداول
از سر دار العماره من سلامت میدهم
سید و سالار من(۲)

◾بنددوم
با لب تشنه سرم بر خاک پایت می نهم
کن نظر بر دار من(۲)

◾بندسوم
هر دو طفل من فدای اصغر ششماهه ات
یاحبیبی یاحسین(۲)

◾بندچهارم
دختر من هم فدای دختر آزاده ات
یاحبیبی یاحسین (۲)

  • شنبه
  • 26
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 00:10
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

کوفه نیا؛ از آمدن صرفه نظر کن * مرضیه عاطفی

584
1

کوفه نیا؛ از آمدن صرفه نظر کن کوفه نیا؛ از آمدن صرفه نظر کن
از این سفر آقای من صرفه نظر کن

از دست خود انگشترت را دربیاور
از خیرِ کهنه پیرهن صرفه نظر کن

دربارۂ سرنیزه های زهرآلود
با خواهرت حرفی نزن،صرفه نظر کن...

از کربلا از نینوا از قاضریه
از هر کجا غیر از وطن صرفه نظر کن

این تن بمیرد دخترانت را نیاور
دارند دستان بزن...صرفه نظر کن-

-از نامۂ بی غیرتِ خنجر فروشان
از مردم پیمان شکن صرفه نظر کن

از پیکرت چیزی نمی ماند! بیا از-
آوردنِ حتی کفن صرفه نظر کن

دیدم خریده حرمله(لع) تیر سه شعبه
جان رباب(س)از آمدن صرفه نظر کن!

  • سه شنبه
  • 29
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 15:24
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 حسین خدایی زنجانی

احوالات حضرت مسلم(ع) -(اهل کوفه پایبند عهد و پیمان نیستند) * حسین خدایی زنجانی

1268
1

احوالات حضرت مسلم(ع) -(اهل کوفه پایبند عهد و پیمان نیستند) اهل کوفه پایبنده عهد و پیمان نیستند
میشود راحت بگویم اصلا انسان نیستند

ظاهرا خواهان و اما باطنن دشمن شدند
این جماعت کفر گویند,حق خوهان نیستند

منه گمان کردم همه مشتاق دیدار تواند
هیچ کدام باالله حسین مشتاق مهمان نیستند

تیغ کشیده بی وفایان بر سفیرت یاحسین
اکبر و عباس وقاسم حیف الان نیستند

روبهان از غرش شیرت به ترس افتاده اند
میزنند از پشت خنجر مرد میدان نیستند

سیفِ دستت گوئیا محشر به پا کرده حسین
قصد حمله بزدلان بر سمت طوفان نیستند

بر دلم افتاد که مسلم باش تسلیمِ جفا
تا نگویند آل احمد اهل ایمان نیستند

دست بسته امدم بر مجلس ابن زیاد
تا بفهمانم مسلمان اینک آنان نیستند

گفتند اکنون چه خواهی آخر دم یا عقیل
نفس من گفتا که لبهایت که عطشان نیستند؟

جرعه ای ابی طلب کردم ولی قسمت نشد
خون به اب افتاد که لبها یعنی سوزان نیستند

از بلندای امارت نانجیب دادش تکان
با خودم گفتم که حیف انصار و یاران نیستند

بی پر افتادم چو طرلان روی صورت بر زمین
لذته این را ندانند چونکه طرلان نیستند

ای (خدایی) بر دوا جویان بگو کی گفته است؟
اهل بیت مصطفی در کار احسان نیستند

  • شنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 23:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

دو دمه‌های مخصوص مسلمیه * مرتضی محمودپور

640

دو دمه‌های مخصوص مسلمیه ◾دو دمه‌های
◾شهادت حضرت مسلم(ع)
◾مخصوص مسلمیه

◾بنداول
من سفیر و قهرمان زاده‌ی پیغمبرم
من غلام حیدرم(۲)

◾بنددوم
مسلمم گر در میان کوفیان بی‌یاورم
من غلام حیدرم(۲)

◾بندسوم
من به فکر زینب و یاد رباب و اصغرم
من غلام حیدرم(۲)

◾بندچهارم
گاه یاد قاسم و گاهی به فکر اکبرم
من غلام حیدرم(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • 15
  • تیر
  • 1401
  • ساعت
  • 01:09
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

دودمه‌های مسلمیه(سبک علمدار نیآمد) * مرتضی محمودپور

576
1

دودمه‌های مسلمیه(سبک علمدار نیآمد) ◾دو دمه مسلمیه
◾سبک(میر و علمدار نیآمد)

◾بنداول
گفتم که بیا کوفه،میا کوفه حسین جان
میا کوفه حسین جان(۲)

◾بنددوم
گردیده سفیر تو در این کوفه پریشان
میا کوفه حسین جان(۲)

◾بندسوم
ای قاری قرآن تو میا کوفه به قرآن
میا کوفه حسین جان(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • پنج شنبه
  • 16
  • تیر
  • 1401
  • ساعت
  • 18:06
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 علی صمدی

واحد تند -(دلخورم و دلخوریم شده رو خاطرم حک) * علی صمدی

735
1

واحد تند -(دلخورم و دلخوریم شده رو خاطرم حک) بند اول:
دلخورم و دلخوریم
شده رو خاطرم حک
دلخورم از مرام
کوفه و کوفی مسلک

اون از علی اینم از
مسلم سفیر آقا
نداره جای توجیه
این بی وفایی بی‌شک

نامه دادند ، بیا آقا
که همه چیز شده مهیا
نوشتند که ، بی قراریم
برا بیعت با شما مولا

آره آماده بودند با
شمشیرا و سر نیزه ها
مسلم تو کوچه ها میشه
بی کس و بی یار و تنها

کوفه نیا یا ثارالله
نیا کوفه یا ثارالله

بند دوم :
رجز میخونه مسلم
من پسر عقیلم
عموی من علی و
قریشی قبیلم

عیب نداره منو تو
کوچه غریب بذارید
شما که قدر یک جو
دل و جیگر ندارید

ندارم ترس از شهادت
شهادت هست اوج سعادت
ولی هستم نگران
کاروانی که میشه غارت

بالای دارالعماره
ندارم من راه چاره
الهی باخودش حسین
زن و بچه رو نیاره

کوفه نیا یا ثارالله
نیا کوفه یا ثارالله

  • پنج شنبه
  • 6
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 21:04
  • نوشته شده توسط
  • علی صمدی
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

زمزمه شهادت حضرت مسلم(ع) -(وفا کجا بود!؟ توو قلبای سیاهشون خدا کجا بود) * عبدالله باقری

239

زمزمه شهادت حضرت مسلم(ع) -(وفا کجا بود!؟  توو قلبای سیاهشون خدا کجا بود) وفا کجا بود!؟
توو قلبای سیاهشون خدا کجا بود
توی نگاه خیره‌شون حیا کجا بود
وفا کجا بود!؟
خبر دارن داری میای با خونواده
حرف از غنیمت بینشون خیلی زیاده
گفتن که دوسْتَن امّا دیدم دشمناتن
از حالا فکر زیور (مخدراتن) ۳

ابلیسَن ابلیس
من التماست میکنم با چشمای خیس
به بچه‌هات بگو خبر از مهمونی نیس(ت)
ابلیسَن ابلیس
فهمیدم آقا فکر عباس رشیدن
حتی برا شیرخوارتم نقشه کشیدن
بدجور منو ریخته به هم شدم کلافه
خریدن از بازارشون (نعل اضافه) ۳

پسر عمو جان
لحظه‌ی آخری ببین با آه سوزان
دارم سلامِت میکنم با لب عطشان
پسر عمو جان
هر چی که عهد کوفیا بی‌اعتباره
بدون که مُسلم تا تهِش سر قراره
منْ سربریده هم عزیزم! چش به راتم
من روی خاک، تو روی نی (من خاک پاتم) ۳

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 17:09
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

نوحه حضرت مسلم(ع) -(حال دلم ببین که روبه راه نیست) * محسن حنیفی

249

نوحه حضرت مسلم(ع) -(حال دلم ببین که روبه راه نیست) سربند
حال دلم ببین که روبه راه نیست
هیشکی به غیر تو برام پناه نیست
تموم هستی منی میدونی
توی بساط من به غیر آه نیست
آه یا مظلوم
اسم تو بغضیه مونده توو گلوم
(آه یا عطشان
میخونه برا تو صاحب الزمان) ٢
لأَندُبَنَّكَ صَباحا / لأَندُبَنَّكَ مَساء
باید کشید آه اینجا / کشیده شد تنت رو خاکا
(آه مظلوم حسین - آه عطشان حسین) ٢

نامه ی من ببین چه دردسر شد
غصه نصیب دل دربه در شد
به یاد پاره های جسم اکبر
روضه به روضه خون به این جگر شد
آه یا مظلوم
نیست وفا توو چشم اینا هیچ کدوم
(آه یا مظلوم
پیش خواهر تو رفته آبروم) ۲
نیا که اینجا کوچه بازار / پر میشه از حضور اشرار
خواهر تو کجا و کوفه / خواهرت و مجلس اغیار
آه مظلوم حسین

خجالت از تو مسلمت رو آب کرد
وقتی که یاد کودک رباب کرد
لحظه ی آخری که یاد تو بود
محاسنش رو با خونش خضاب کرد
کاش برگردی
بشنو از فاطمه آه و ناله رو
(کاش برگردی
لا اقل نیاری تو سه ساله رو) ۲
به خاطر معجر و خلخال / سر‌ لباس‌ تو توو گودال
میون این جماعت پست / نیستی ببینی میشه جنجال
آه مظلوم حسین

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 12:46
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

زمزمه حضرت مسلم(ع) -(باد صبا ببر پیام من / برای نازنین امام من) * عبدالله باقری

262

زمزمه حضرت مسلم(ع) -(باد صبا ببر پیام من / برای نازنین امام من) باد صبا ببر پیام من / برای نازنین امام من
به محضر حسین سلام من
روش و ببوس بگو - سفیرتون، آقا
با لب پاره گفت: - مولا کوفه نیا
اینا به وعده و - به سکّه دل خوشن
نامردا مهمون و - لب تشنه میکشن
تموم حرفم // سربسته اینه
برگرد هنوز که خواهرت پرده نشینه

بزرگ شدن با لقمه‌ی حرام / نمونده اُمّیدی دیگه برام
بدجوری دلواپس معجرام
بویی نبردن از - عاطفه و حیا
مُسلم فدات بشه - آقا کوفه نیا
اِسماً مسلمونن - بدتر ز کافِرن
توو قتل بچه ها - بدجوری ماهرن
اصول جنگ و // کنار میذارن
برای شیرخواره سه شعبه بر میدارن

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 18:22
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا رسولی

نوحه شهادت حضرت مسلم(ع) -(السلام ای - بی همتا) * رضا رسولی

239

نوحه شهادت حضرت مسلم(ع) -(السلام ای - بی همتا) السلام ای - بی همتا
نور چشمِ - علی و طاها
(سمت کوفه میا عزیز زهرا ۲) عزیز زهرا
کوفه در فکرِ نیرنگ است
رسم این کوفیان جنگ است
فکر مهمان نوازی با / تیغ و سنگ است
ای حسین جانم ۴

از همینجا - پایِ دار
میزنم من - عشق تو را جار
(ای عزیزِ دلم خدانگهدار ۲) خدانگهدار
غرق در غصه و آهم
سمت کوفه میا ماهم
فکر راس پر از خون و / قتلگاهم
ای حسین جانم ۴
.

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 18:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

محرم -(سلام ای کربلا ای قبله ی جان سلام ای مقتلِ پاکِ شهیدان) * هستی محرابی

309

محرم -(سلام ای کربلا ای قبله ی جان سلام ای مقتلِ پاکِ شهیدان) (أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ التُّرْبَةِ الزّاکِیَةِ)
#محرم_۱۴۰۳

این عطرِ غبارِ پای کاروان حسین(ع)است که در عالم پراکنده شده است که به شوقِ آمدنشان عشق لحظه شماری می کند.

سلام ای کربلا ای قبله ی جان
سلام ای مقتلِ پاکِ شهیدان

تو عشقِ جاودانی در دلِ ما
چراغت تا ابد خورشید تابان

در آغوشِ وسیعت من رهایم
تو ای میعادگاه عشق و ایمان

چنان دل می بَرد نام قشنگت
تویی بر آتش هر درد درمان

به قربانِ تو و صحن و سرایت
بهشتِ جاودان ای باغِ رضوان!

(اللهم اجعل وفاتی فی روضهً الحسین ع)

ای که روحت تا قیامت شاد باد اربابِ من
کربلایت تا ابد آباد باد اربابِ من!

#هستی_محرابی

  • شنبه
  • 16
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 19:30
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 امیررضا فرجوند

سبک سنتی دهه ۷۰ شب اول محرم -(کوچه های کوفه شد شسته از اشک عزا) * امیررضا فرجوند

360
1

سبک سنتی دهه ۷۰ شب اول محرم -(کوچه های کوفه شد شسته از اشک عزا) کوچه های کوفه شد شسته از اشک عزا
ذکر لب هایش شده «یاحسین کوفه میا»
عاشق اینجا زار و حیران میشود
میهمان هم سنگ باران می‌شود
یاحبیبی یاحسین
........
کوفه بی شرم و حیا کوفه پیمان بشکن است
بین این مردان فقط یار مسلم یک زن است
رحم و احسان در دلش افتاده است
امشبی را طوعه راهم داده است
یاحبیبی یاحسین
.......
غربتی دارد دلم این شب آخر حسین
گوئیا فردا شود پیکرم بی سر حسین
ای شهادت در رهت بس افتخار
مسلمت باشد غریب این دیار
یاحبیبی یاحسین
........
کودکانم را کنم نذر یاس احمرت
حرمله دارد کمین بهر حلق اصغرت
طوطی دلخسته ات را خواب کن
گر میایی فکر قحط آب کن
یاحبیبی یاحسین
........
امیررضا فرجوند

  • چهارشنبه
  • 4
  • تیر
  • 1404
  • ساعت
  • 17:41
  • نوشته شده توسط
  • امیررضا فرجوند
ادامه مطلب

کوچه به کوچه -(دیده به تیغ دوختم، تا مگر از دعای تو) *

4590
1

کوچه به کوچه -(دیده به تیغ دوختم، تا مگر از دعای تو) کوچه به کوچه

دیده به تیغ دوختم، تا مگر از دعای تو
تو نگه افکنی و من، سر فکنم به پای تو
مرگ بود سعادتم که لحظه ی شهادتم
سایه فکنده بر سرم، قامت دلربای تو

گه بدنم به عشق تو، کوچه به کوچه می رود
گاه سر بریده ام گریه کند برای تو
روی کبود دخترم، هدیه به نازدانه ات
جان دو ماه پاره ام، هردو شود فدای تو
ای نفست روان من، کوفه میا به جان من
ورنه به نوک نی رود، رأسِ زتن جدای تو
چنگ زنند گرگ ها، بر تن پاره پاره ات
شسته زخون سر شود، روی خدا، نمای تو
ای که همه وجود من درغم توست نی نوا
بوده به گوشم از ازل قصه ی کربلای تو
کاش به دشت کربلا بودم و کشته می شدم
با شهدای نی نوا، در صف نی نوای تو
روز ازل شنیده ام

  • شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 18:29
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت مسلم از علیرضا شریف -( این شهر را با تیغ و خنجر می شناسند ) * علیرضا شریف

2452
3

شعر شهادت حضرت مسلم از علیرضا شریف -( این شهر را با تیغ و خنجر می شناسند ) این شهر را با تیغ و خنجر می شناسند
با مـردم نفرین حیـدر می شناسند

با مردمی دنیا طَلب كه دین حَراجند
یوسف فروشند و فقط زر می شناسند

فُتوایِ قتـلِ خارجی ها مُهر خورده
اینجا تـو را با اسم، كمتر می شناسند

جمعند مُشتی گرگ خویِ قَدر نشناس
این طایفه كِی قدرِ گوهر می شناسند

این نان به نرخِ روز خورها تازگی ها
آهنگران را با خـدا تـر می شناسند

از چیـدمان سنگ ها بـر بام پیداست
پـر تـاب را از بـام بهتر می شناسند

از ضربِ شصتِ حـرمله تمجید كردند
این تیرها را خوب دیـگر می شناسند

كعبِ نِی­اش هر چند معروف است امّا
ایـن شهر را بـا بستنِ پَر می شناسند

از بـاغ های سبـزشـان تنـهای تنها
هر شاخه ای كه خیزران

  • سه شنبه
  • 14
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 14:38
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 وحید محمدی

آقا میا به کوفه -(آقا میا به کوفه که اینجا وفا نبود) * وحید محمدی

4116
5

آقا میا به کوفه -(آقا میا به کوفه که اینجا وفا نبود) آقا میا به کوفه که اینجا وفا نبود

شمشیرها علیه شما ، با شما نبود

هرچند ای امام غریبم نوشته اند

اینجا پر از صفاست ، ولیکن صفا نبود

آقا به حرف اهل نمازند وبا شما

امّا جسارت است دلشان با شما نبود

این اهل کوفه آفتشان بی بصیرتی است

ذکر و نماز و روزه یشان جز ریا نبود

آقا سفیر غربتتان هم غریب بود

جز من کسی اسیر شب کوچه ها نبود

در شهر بی وفایی سستی برای من

آقا به غیر خانه ی طوعه که جا نبود

وقت هجوم پشت در خانه در دلم

جز غصّه های حضرت خیرالنساء نبود

نقل محافل شبشان خیزران کنار

آقا به غیر سنگ و سر و نیزه ها نبود

قسمت نشد به پای شما جان دهم ولی

کوفه کمی ز مقتل کرب و بلا نبود

این آخرین س

  • شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1390
  • ساعت
  • 08:23
  • نوشته شده توسط
  • vahid
ادامه مطلب

متن سینه زنی شور شهادت حضرت مسلم (ع) شب اول محرم با سبک حاج حسین سیب سرخی -( منم سفیر عزیز زهرا ) *

11367
22

متن سینه زنی شور شهادت حضرت مسلم (ع) شب اول محرم با سبک حاج حسین سیب سرخی -( منم سفیر عزیز زهرا ) منم سفیر عزیز زهرا
شدم به کوفه غریب وتنها
دلم شکسته ز بی وفائی
به روی دارم به عشق مولا
میا به کوفه میا به کوفه
ز مردمان این دیار
به گریه و تاب وتبم
به دست بسته دم به دم
فقط به فکر زینبم
نگاه مردمش حسین
ز کینه ها لبالبه
تموم سنگ کوفیان
به انتظار زینبه
میا به کوفه میا به کوفه
میا به کوفه
شدم اسیرش
نداره رحمی
جوان و پیرش
خدا میدونه
دلم می لرزه
ز حرمله و سه شعبه تیرش
میا به کوفه میا به کوفه
ز حال و روز کوفیان
شنو ز من تو روضه ها
چه رونقی گرفته است
دکان نیزه سازها
میان کوفه رسمیه
سراسرش رنج و محن
نمیدهند یه جرعه آب
به میهمان خویشتن
ز کودکی من اسیر عشقم
دخیل عشق امیر عشقم
خدای قلبم فقط حسینه
به روضه

  • یکشنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 12:58
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت مسلم بن عقیل،(کوچه گرد ِغریب میداند) *

3025
3

اشعار شهادت مسلم بن عقیل،(کوچه گرد ِغریب میداند) کوچه گرد ِغریب میداند

بی کسی در غروب یعنی چه !

عابر ِ شهر ِ کوفه می فهمد

بارش ِ سنگ و چوب یعنی چه !

صف به صف نیت ِ جماعت را

بر نماز ِ امام می بستند

همه رفتند و بعد از آن هم

در به رویش تمام می بستند

در حکومت نظامی ِ کوفه

غیر ِ" طوعه" کسی پناهش نیست

همه در را به روی او بستند

راستی او مگر گناهش چیست ؟؟

ساعتی بعد مردم ِ کوفه

روی دارالعماره اش دیدند

همه معنای بی کسی را از

لب و ابروی ِ پاره فهمیدند *

داد میزد: "حسین" آقا جان!!

راه ِخود کج نما کنون برگرد

تا نبیند به کربلا زینب

پیکرت رابه خاک وخون برگرد ….

دست من بشکند ولی دستت

بهر ِ انگشتری بریده مباد

سر ِمن از قفا جدا بشود

حنج

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:07
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(رو نزن ؛گوششان کَر است امشب) *

1644
1

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(رو نزن ؛گوششان کَر است امشب) رو نزن ؛گوششان کَر است امشب

با غم بی کسی مداراکن

همه دارند میروند آقا

بیصدا گریه کن تماشا کن

**

ای ولی فقیه دلخسته

ای ابر مرد قهرمان چه خبر؟

....نامه دادی حسین برگردد؟

از امام زمانمان چه خبر؟

**

باز هم بی بصیرتی کردند

جهلشان کار دستشان داده

لقمه های حرام را خوردند

دل بریدند از شما ساده

**

چاله کَندَند بر سر راهت

تا که گودال را مَحَک بزنند

ریسمان جهالت آوردند

تا که به زخم دلت نمک بزنند

**

کوفه بال وپر شما را بست

کُنج دیوارِ خسته افتادی

تنگی کوچه هاش باعث شد

یاد پهلو شکسته افتادی

**

ضربه هاشان به پهلویت میخورد

درد هایت یکی دوتا که نبود

چه قدر زود دوره ات کردند

کوفه گو

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:20
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(مسلم اسیر زلف کمند شما بوَد) *

1424

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(مسلم اسیر زلف کمند شما بوَد) مسلم اسیر زلف کمند شما بوَد

در بند کوفه نه ! که به بند شما بوَد

این خسته جان بی رمق کوچه گرد شهر

دلخوش به یک بگو و بخند شما بوَد

دارم امیـــد کز افــق کوفــه مغربم

در ســایه سار قــد بلنــد شمــا بوَد

گفتم بیا بیا ، عجلــه کن به آمــدن

دل شوره ام ز شور روند شما بوَد

اصلاً بیا ، نیا نه به وسع دهان ماست

ما تابعیم هرچه پسند شما بوَد

اما ، اگر ، اگرچه مرا ذکر هر شب است

جای حسین ذکر لبم ، شور زینب است

گرچه تنم اسیر هزاران جراحت است

درد دل شکسته ی من بی نهایت است

هرچند سنگ کینه سرم را شکسته است

ممنونم از خدا سر ساقی سلامت است

گفتــم به باد تا که به زلفت خبر دهــد

این شهر بی ستاره نه

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:26
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(كوچه كوچه مي روم شايد كسي پيدا كنم) *

1449
1

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(كوچه كوچه مي روم  شايد كسي پيدا كنم) كوچه كوچه مي روم شايد كسي پيدا كنم

اي دريغ از خانه اي تا لحظه اي مأوا كنم

كوچه گردي من از شهر مدينه باب شد

دست بسته اقتدا بر حضرت مولا كنم

گوئيا يك مرد از نامه نويسان نيست نيست

با كه يا رب شكوه از اين بي وفايي ها كنم

ميزنم بر قلب لشكر از يسار و از يمين

يا علي مي گويم وبا رزم خود غوغا كنم

قطع سازم ريشه ي هرچه علي نشناس را

من حسيني مذهبم از خصم كي پروا كنم

سنگها مهمان شناس و دسته ني ها شعله ور

در هجوم زخم ها ياد گل زهرا كنم

باغها را هر چه گشتم تير بود و نيزه بود

آب هم در كار نيست افطار خود را وا كنم

بر لب و دندان شكستن نيز راضي نيستند

ياد اطفال عزيزت صبح و شام آوا كنم

از همان جاي

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:36
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(دیوار غصه بر سرم آوار شد حسین) *

1562

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(دیوار غصه بر سرم  آوار شد حسین) دیوار غصه بر سرم آوار شد حسین

تاریخ رنج فاطمه تکرار شد حسین

آییـنه ي صــداقت قلب تمام شهر

مجروح تازیانه ي زنــگار شد حسین

دیدم که دست بیعتشان بین آستین

باسِحرسکه های طلا مارشد حسین

اینجا برای کشتن تان نقشه می کشند

زیرگـلوت ،مرکز پرگار شد حسین

مسلم نخورد لقمه ای از سفره ي کسی

اما به کلّ کوفه بدهــکارشد حسین

حتی به جسم بی سرمن سنگ می زنند

مسلم به جرم عشق تو بردار شدحسین

رأس بریده ام سر یک میخ آهنین

سرگرمی جماعت بازار شد حسین

دیدم بر اشــتران سپاه حرامیان

چندین هزار نیزه فقط بارشد حسین

سنگ و کلوخ برهمه ي پشت بام ها

قدر ســپاه ابرهه انبــار شد حسین

آب از سرمن و تو و اکبر گذشته اس

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(سردار سر شکسته ي دار العماره ام) *

1456
1

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(سردار سر شکسته ي  دار العماره ام) سردار سر شکسته ي دار العماره ام

آیـــد اذان مغرب غم از مناره ام

با دستهای بسته مگرمی شود چه کرد؟

شوریده وار منتظر راه چـاره ام

شاید نسیم ؛حرف دلم را به او رساند

شاید تمام شد هدف نیمه کاره ام

شد دانه های اشکِ غرورِ جریحه دار

تسبیح یکــصد و دهمین استخــاره ام

تاریخ مصرفم، دو سه روزی گذشته است

در موزه نـــگاه همه سنگواره ام

وقت حسین گفتن من کوفیان چرا....

....با مشت می زنید به لبهای پاره ام

عاشق ترین سفیرم و در حیرتم چرا

در آسمان شهر شما بی ستاره ام

کوری چشم تان سر دروازه، روی دار

زخمی ترین بدون سر خوش قواره ام

حرف صریح من به دلی کارگر نشد

دنبـال یـک ربــاعی پر استعاره ام

وحید ق

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:41
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)-(کاش می شد بنویسم که گرفتار شدم) * علی اکبر لطیفیان

8727
19

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)-(کاش می شد بنویسم که گرفتار شدم) کاش می شد بنویسم که گرفتار شدم
مثل خورشید گرفتار شب تار شدم
مرد این شهرم و بر پیر زنی مدیونم
این هم از غربت من بود که ناچار شدم
من نمی خواستم علّت دلواپسیِ_
_معجر زینب کبری شوم، انگار! شدم
من بدهکاری خود را به همه پس دادم
به تو اندازه یک شهر بدهکار شدم
من در این خانه، تو در خانه خولی، تازه
با تو همسایه دیوار به دیوار شدم
کاش می شد بنویسم کفنی برداری
کفنی نیست اگر، پیرهنی برداری

شاعر: علی اکبر لطیفیان

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:36
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(دل این شهر برای نفسم تنگ شده) *

6701
12

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(دل این شهر برای نفسم تنگ شده) دل این شهر برای نفسم تنگ شده

جان من کوفه میا کوفه دلش سنگ شده

خوب گشتم همه جا را خبری نیست میا

همه شادند دوباره خبر جنگ شده

آب و جارو شده این شهر برای سر تو

کوچه هاشان همه پاکیزه و کم سنگ شده

همه جا صحبت از غارت اموال شماست

به خدا بیعتشان حقه و نیرنگ شده

به گمانم که نمی بینمت و می میرم

اشک من با شرر خنده هماهنگ شده

دو سه شب پیش به دروازه دو قلاب زدند

که نگاهش به تماشای شما تنگ شده

دم مغرب همه رفتند و مرا دور زدند

حرمت نائب بی یار تو کمرنگ شده

شاعر:محمد سهرابی

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:42
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(مسلم! دوباره پشت سرت را نگاه کن) *

2881
8

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(مسلم! دوباره پشت سرت را نگاه کن) مسلم! دوباره پشت سرت را نگاه کن

برگرد و خوب دور و برت را نگاه کن

کوفی که مرد نیست بماند به پای تو

با چشم باز همسفرت را نگاه کن!

این خاک فتنه خیز و زمین غریب را...

این آسمان بی قمرت را نگاه کن

دیروز دیدی آن همه امضا و مُهر را...

حالا سپاه بی نَفَرت را نگاه کن

مسلم! به چشم های عمویت علی قسم!

برگرد و باز پشت سرت را نگاه کن...

فردا ز بام دارالاماره... ز چشم هات

خورشید می دمد...سحرت را نگاه کن...

شاعر:وحید افضلی

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:48
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 مظاهر کثیری نژاد

زمینه شب اول محرم از مظاهر کثیری نژاد -( با همه ی لحن خوش آواییم ) * مظاهر کثیری نژاد

3628
3

زمینه شب اول محرم از مظاهر کثیری نژاد -( با همه ی لحن خوش آواییم ) "با همه ی لحن خوش آواییم
در به در کو چه ی تنهاییم"
من پسر عم حسینم ولی
کوفه لگد مال شده آقاییم
دوره شدم تا ببینن حال تماشاییم
کسی بودم توی دام ناکس افتادم آقا!
جز با شمشیر نرسید هیچکی به فریادم آقا!
کاش که دستم می شکست نامه نمی دادم آقا!
شده به زیر لگد و سم اسب لبم پاره پاره
کوفه کسی شرم و حیا نداره نداره نداره
(کوفه نیا کوفه وفا نداره نداره نداره
کوفه کسی شرم و حیا نداره نداره نداره)
********

هجده هزار نفر واسه بیعتت
...و سی هزار نفر واسه کشتنت
نخلای کوفه همه نیزه شده
خلاصه اینکه واسه جون کندنت
همه جوره کوفه شده منتظر دیدنت
چه گناهی زده سر از منه بیچاره خدا!
شده مسلم پره غم مونده توی کار خدا

  • سه شنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 12:22
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

متن روضه حضرت مسلم بن عقیل دانلود سبک با صدای حاج سعید حدادیان *

9368
22

متن روضه حضرت مسلم بن عقیل دانلود سبک با صدای حاج سعید حدادیان آوردنش تو دارالعماره،دست بسته،همه ی بدن خون آلود،لب پاره،دندونها شكسته،آب آوردن،یه بار،دوبار،سه بار،هربار خون لب ها ریخت،دید نمی تونه بنوشه،گفت:مثل اینكه،باید لب تشنه جون بدم،آیا كسی پیدا میشه،از جانب من به اربابم،به آقام،به امامم پیام من رو برسونه،چون از در كه وارد شد،گفتند:به امیر سلام كن،گفت:این امیر، امیر شماست،امیر من حسینه،جانم فدای این مردی كه،خداوندگار حماسه است،بزرگترین پیش قراوله،من علمیش رو برات بگم،رفقا نكته مهمه،انگار كه علم لدُن داره،انگار كه نیابت فقط،نیابت اینكه فقط بیاد یه سفارتی داشته باشه،نیست،حرف هایی میزنه،كه این بوی دست داشتن،در عالم معنا رو داره،داشت از در می اومد بیرون

  • سه شنبه
  • 16
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 05:20
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

متن روضه شهادت مسلم ابن عقیل (ع) *

17758
31

متن روضه شهادت مسلم ابن عقیل (ع) توی مجلس گشت مسلم، یه آشنا پیدا کنم، براش وصیت كنم،نگاه كرد،دید قوم و خویشش عمر سعد وایستاده،ببین چقدر بده برا مسلم،یعنی نزدیك تر از عمر سعد پیدا نكرد،همه كثیف بودند،این دیگه بدتر از همه،گفت:یه حرف سرّی دارم باهات،كشیدش كنار،گفت:من حرف سرّی گوش نمی دم،ابن زیاد گفت:برو گوش بده ببین چی میگه،صداش زد،اومد كناری،گفت:من600درهم از وقتی كه اومدم،قرض گرفتم،بعد از شهادت من این زره رو بفروش،قرضم رو بده،جنازه ام رو تحویل بگیر،دفن كن،سه تا وصیت كرد،رفت به ابن زیاد گفت:ابن زیاد گفت:باتو سرّی حرف زده،تو داری به من میگی،ابن زیاد اعتراف كرد،اینقدر كثیف بوده عمرسعد،خدا لعنتش كنه،رفت بالای دارالاماره،سرش رو خواس

  • سه شنبه
  • 16
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 05:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

نوحه واحد محرم همراه با سبک نوحه از میثم میرزایی (منو شهری پر از آدمای بی حیا) *

6212
18

نوحه واحد محرم همراه با سبک نوحه از میثم میرزایی (منو شهری پر از آدمای بی حیا) منو شهری پر از آدمای بی حیا
پشیمونم برات نامه نوشتم آقا
قسم میدم تورو به جون زهرا نیا
نیا به کوفه یابن الزهرا
واویلا دل پریشون و حزین
واویلا از غمت شدم غمین
واویلا اشک چشمامو ببین
واویلا یاحسین کوفه میا

میون کوچه ها بی کس و آواره ام
شدم همنشین غربت وبی چاره ام
حسین جان نگران گوش و گوش واره ام
می کشه ارباب منو آخر
واویلا غصه ی دختر تو
واویلا فکر انگشتر تو
واویلا معجر خواهر تو
واویلا یاحسین کوفه میا

همه ی دارو ندارم و میریزم به پات
جون من به فدای زینب و بچه هات
ببین شمشیر و تیر آماده کردن برات
دل نگرونم برا اصغر
واویلا با دلی پر از شرار
واویلا می خونم با قلب زار
واویلا علی اصغرو نیار
واویلا یا

  • دوشنبه
  • 22
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 20:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد