اشعار شهادت حضرت مسلم

مرتب سازی براساس

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(مسلم اسیر زلف کمند شما بوَد) *

1289

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(مسلم اسیر زلف کمند شما بوَد) مسلم اسیر زلف کمند شما بوَد

در بند کوفه نه ! که به بند شما بوَد

این خسته جان بی رمق کوچه گرد شهر

دلخوش به یک بگو و بخند شما بوَد

دارم امیـــد کز افــق کوفــه مغربم

در ســایه سار قــد بلنــد شمــا بوَد

گفتم بیا بیا ، عجلــه کن به آمــدن

دل شوره ام ز شور روند شما بوَد

اصلاً بیا ، نیا نه به وسع دهان ماست

ما تابعیم هرچه پسند شما بوَد

اما ، اگر ، اگرچه مرا ذکر هر شب است

جای حسین ذکر لبم ، شور زینب است

گرچه تنم اسیر هزاران جراحت است

درد دل شکسته ی من بی نهایت است

هرچند سنگ کینه سرم را شکسته است

ممنونم از خدا سر ساقی سلامت است

گفتــم به باد تا که به زلفت خبر دهــد

این شهر بی ستاره نه

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:26
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(كوچه كوچه مي روم شايد كسي پيدا كنم) *

1331
1

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(كوچه كوچه مي روم  شايد كسي پيدا كنم) كوچه كوچه مي روم شايد كسي پيدا كنم

اي دريغ از خانه اي تا لحظه اي مأوا كنم

كوچه گردي من از شهر مدينه باب شد

دست بسته اقتدا بر حضرت مولا كنم

گوئيا يك مرد از نامه نويسان نيست نيست

با كه يا رب شكوه از اين بي وفايي ها كنم

ميزنم بر قلب لشكر از يسار و از يمين

يا علي مي گويم وبا رزم خود غوغا كنم

قطع سازم ريشه ي هرچه علي نشناس را

من حسيني مذهبم از خصم كي پروا كنم

سنگها مهمان شناس و دسته ني ها شعله ور

در هجوم زخم ها ياد گل زهرا كنم

باغها را هر چه گشتم تير بود و نيزه بود

آب هم در كار نيست افطار خود را وا كنم

بر لب و دندان شكستن نيز راضي نيستند

ياد اطفال عزيزت صبح و شام آوا كنم

از همان جاي

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:36
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(دیوار غصه بر سرم آوار شد حسین) *

1445

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(دیوار غصه بر سرم  آوار شد حسین) دیوار غصه بر سرم آوار شد حسین

تاریخ رنج فاطمه تکرار شد حسین

آییـنه ي صــداقت قلب تمام شهر

مجروح تازیانه ي زنــگار شد حسین

دیدم که دست بیعتشان بین آستین

باسِحرسکه های طلا مارشد حسین

اینجا برای کشتن تان نقشه می کشند

زیرگـلوت ،مرکز پرگار شد حسین

مسلم نخورد لقمه ای از سفره ي کسی

اما به کلّ کوفه بدهــکارشد حسین

حتی به جسم بی سرمن سنگ می زنند

مسلم به جرم عشق تو بردار شدحسین

رأس بریده ام سر یک میخ آهنین

سرگرمی جماعت بازار شد حسین

دیدم بر اشــتران سپاه حرامیان

چندین هزار نیزه فقط بارشد حسین

سنگ و کلوخ برهمه ي پشت بام ها

قدر ســپاه ابرهه انبــار شد حسین

آب از سرمن و تو و اکبر گذشته اس

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(سردار سر شکسته ي دار العماره ام) *

1310
1

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(سردار سر شکسته ي  دار العماره ام) سردار سر شکسته ي دار العماره ام

آیـــد اذان مغرب غم از مناره ام

با دستهای بسته مگرمی شود چه کرد؟

شوریده وار منتظر راه چـاره ام

شاید نسیم ؛حرف دلم را به او رساند

شاید تمام شد هدف نیمه کاره ام

شد دانه های اشکِ غرورِ جریحه دار

تسبیح یکــصد و دهمین استخــاره ام

تاریخ مصرفم، دو سه روزی گذشته است

در موزه نـــگاه همه سنگواره ام

وقت حسین گفتن من کوفیان چرا....

....با مشت می زنید به لبهای پاره ام

عاشق ترین سفیرم و در حیرتم چرا

در آسمان شهر شما بی ستاره ام

کوری چشم تان سر دروازه، روی دار

زخمی ترین بدون سر خوش قواره ام

حرف صریح من به دلی کارگر نشد

دنبـال یـک ربــاعی پر استعاره ام

وحید ق

  • چهارشنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:41
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)-(کاش می شد بنویسم که گرفتار شدم) * علی اکبر لطیفیان

8217
18

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)-(کاش می شد بنویسم که گرفتار شدم) کاش می شد بنویسم که گرفتار شدم
مثل خورشید گرفتار شب تار شدم
مرد این شهرم و بر پیر زنی مدیونم
این هم از غربت من بود که ناچار شدم
من نمی خواستم علّت دلواپسیِ_
_معجر زینب کبری شوم، انگار! شدم
من بدهکاری خود را به همه پس دادم
به تو اندازه یک شهر بدهکار شدم
من در این خانه، تو در خانه خولی، تازه
با تو همسایه دیوار به دیوار شدم
کاش می شد بنویسم کفنی برداری
کفنی نیست اگر، پیرهنی برداری

شاعر: علی اکبر لطیفیان

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:36
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(دل این شهر برای نفسم تنگ شده) *

6334
11

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(دل این شهر برای نفسم تنگ شده) دل این شهر برای نفسم تنگ شده

جان من کوفه میا کوفه دلش سنگ شده

خوب گشتم همه جا را خبری نیست میا

همه شادند دوباره خبر جنگ شده

آب و جارو شده این شهر برای سر تو

کوچه هاشان همه پاکیزه و کم سنگ شده

همه جا صحبت از غارت اموال شماست

به خدا بیعتشان حقه و نیرنگ شده

به گمانم که نمی بینمت و می میرم

اشک من با شرر خنده هماهنگ شده

دو سه شب پیش به دروازه دو قلاب زدند

که نگاهش به تماشای شما تنگ شده

دم مغرب همه رفتند و مرا دور زدند

حرمت نائب بی یار تو کمرنگ شده

شاعر:محمد سهرابی

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:42
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(مسلم! دوباره پشت سرت را نگاه کن) *

2779
8

اشعار شهادت حضرت مسلم(ع)،(مسلم! دوباره پشت سرت را نگاه کن) مسلم! دوباره پشت سرت را نگاه کن

برگرد و خوب دور و برت را نگاه کن

کوفی که مرد نیست بماند به پای تو

با چشم باز همسفرت را نگاه کن!

این خاک فتنه خیز و زمین غریب را...

این آسمان بی قمرت را نگاه کن

دیروز دیدی آن همه امضا و مُهر را...

حالا سپاه بی نَفَرت را نگاه کن

مسلم! به چشم های عمویت علی قسم!

برگرد و باز پشت سرت را نگاه کن...

فردا ز بام دارالاماره... ز چشم هات

خورشید می دمد...سحرت را نگاه کن...

شاعر:وحید افضلی

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:48
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 مظاهر کثیری نژاد

زمینه شب اول محرم از مظاهر کثیری نژاد -( با همه ی لحن خوش آواییم ) * مظاهر کثیری نژاد

3496
3

زمینه شب اول محرم از مظاهر کثیری نژاد -( با همه ی لحن خوش آواییم ) "با همه ی لحن خوش آواییم
در به در کو چه ی تنهاییم"
من پسر عم حسینم ولی
کوفه لگد مال شده آقاییم
دوره شدم تا ببینن حال تماشاییم
کسی بودم توی دام ناکس افتادم آقا!
جز با شمشیر نرسید هیچکی به فریادم آقا!
کاش که دستم می شکست نامه نمی دادم آقا!
شده به زیر لگد و سم اسب لبم پاره پاره
کوفه کسی شرم و حیا نداره نداره نداره
(کوفه نیا کوفه وفا نداره نداره نداره
کوفه کسی شرم و حیا نداره نداره نداره)
********

هجده هزار نفر واسه بیعتت
...و سی هزار نفر واسه کشتنت
نخلای کوفه همه نیزه شده
خلاصه اینکه واسه جون کندنت
همه جوره کوفه شده منتظر دیدنت
چه گناهی زده سر از منه بیچاره خدا!
شده مسلم پره غم مونده توی کار خدا

  • سه شنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 12:22
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

متن روضه حضرت مسلم بن عقیل دانلود سبک با صدای حاج سعید حدادیان *

9069
20

متن روضه حضرت مسلم بن عقیل دانلود سبک با صدای حاج سعید حدادیان آوردنش تو دارالعماره،دست بسته،همه ی بدن خون آلود،لب پاره،دندونها شكسته،آب آوردن،یه بار،دوبار،سه بار،هربار خون لب ها ریخت،دید نمی تونه بنوشه،گفت:مثل اینكه،باید لب تشنه جون بدم،آیا كسی پیدا میشه،از جانب من به اربابم،به آقام،به امامم پیام من رو برسونه،چون از در كه وارد شد،گفتند:به امیر سلام كن،گفت:این امیر، امیر شماست،امیر من حسینه،جانم فدای این مردی كه،خداوندگار حماسه است،بزرگترین پیش قراوله،من علمیش رو برات بگم،رفقا نكته مهمه،انگار كه علم لدُن داره،انگار كه نیابت فقط،نیابت اینكه فقط بیاد یه سفارتی داشته باشه،نیست،حرف هایی میزنه،كه این بوی دست داشتن،در عالم معنا رو داره،داشت از در می اومد بیرون

  • سه شنبه
  • 16
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 05:20
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

متن روضه شهادت مسلم ابن عقیل (ع) *

17278
31

متن روضه شهادت مسلم ابن عقیل (ع) توی مجلس گشت مسلم، یه آشنا پیدا کنم، براش وصیت كنم،نگاه كرد،دید قوم و خویشش عمر سعد وایستاده،ببین چقدر بده برا مسلم،یعنی نزدیك تر از عمر سعد پیدا نكرد،همه كثیف بودند،این دیگه بدتر از همه،گفت:یه حرف سرّی دارم باهات،كشیدش كنار،گفت:من حرف سرّی گوش نمی دم،ابن زیاد گفت:برو گوش بده ببین چی میگه،صداش زد،اومد كناری،گفت:من600درهم از وقتی كه اومدم،قرض گرفتم،بعد از شهادت من این زره رو بفروش،قرضم رو بده،جنازه ام رو تحویل بگیر،دفن كن،سه تا وصیت كرد،رفت به ابن زیاد گفت:ابن زیاد گفت:باتو سرّی حرف زده،تو داری به من میگی،ابن زیاد اعتراف كرد،اینقدر كثیف بوده عمرسعد،خدا لعنتش كنه،رفت بالای دارالاماره،سرش رو خواس

  • سه شنبه
  • 16
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 05:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

نوحه واحد محرم همراه با سبک نوحه از میثم میرزایی (منو شهری پر از آدمای بی حیا) *

6028
18

نوحه واحد محرم همراه با سبک نوحه از میثم میرزایی (منو شهری پر از آدمای بی حیا) منو شهری پر از آدمای بی حیا
پشیمونم برات نامه نوشتم آقا
قسم میدم تورو به جون زهرا نیا
نیا به کوفه یابن الزهرا
واویلا دل پریشون و حزین
واویلا از غمت شدم غمین
واویلا اشک چشمامو ببین
واویلا یاحسین کوفه میا

میون کوچه ها بی کس و آواره ام
شدم همنشین غربت وبی چاره ام
حسین جان نگران گوش و گوش واره ام
می کشه ارباب منو آخر
واویلا غصه ی دختر تو
واویلا فکر انگشتر تو
واویلا معجر خواهر تو
واویلا یاحسین کوفه میا

همه ی دارو ندارم و میریزم به پات
جون من به فدای زینب و بچه هات
ببین شمشیر و تیر آماده کردن برات
دل نگرونم برا اصغر
واویلا با دلی پر از شرار
واویلا می خونم با قلب زار
واویلا علی اصغرو نیار
واویلا یا

  • دوشنبه
  • 22
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 20:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

شهادت حضرت مسلم-(پایش امضا زدند خیلی زود) * مهدی رحیمی زمستان

5342
17

شهادت حضرت مسلم-(پایش امضا زدند خیلی زود) پایش امضا زدند خیلی زود
نامه را تا زدند خیلی زود
نامه را تا نکرده در واقع
کوفیان جا زدند خیلی زود
آستین های قتل مهمان را
ظهر بالا زدند خیلی زود
دیر نارو به فکرشان آمد
دیر... اما زدند خیلی زود
اول عازم شدند خیلی زود
بعد نادم شدند خیلی زود
باغ داران کوفه هم آن شب
سکّه لازم شدند خیلی زود
مثل قاضی شُریح مثل شمر
همه عالِم شدند خیلی زود
همه ی دارها خریدارِ
سرِ مسلم شدند خیلی زود
پس پریشان شدند خیلی زود
بس پشیمان شدند خیلی زود
پیش هفتاد و دو نفر کافر
ها...مسلمان شدند خیلی زود
نامه داران کوفه ظهرِ دهم
نیزه داران شدند خیلی زود
قاریان وای باعث قتلِ
خود قرآن شدند خیلی زود
×××
اسب خون یال رفت خیلی دیر
با

  • سه شنبه
  • 23
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 05:33
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( الا ز صبـح ازل یــار سیـدالشهدا ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

2097
3

شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( الا ز صبـح ازل یــار سیـدالشهدا  ) الا ز صبـح ازل یــار سیـدالشهدا
یگانـه یوسـف بـازار سیـدالشهدا
ز کودکی همه جا همدم امام حسین
به شهـر کوفه علمدار سیدالشهدا
گرفته جان و سر خویش در کف اخلاص
به کوفه گشته خریدار سیدالشهدا
تویی که مرغ دلت بر فراز دوش عقیل
همیشـه بوده گرفتار سیدالشهدا
فراز بـام شـده زائر امـام حسین
به زیـر تیـغ عـزادار سیـدالشهدا
به دست بستـه و پیشانـی شکستۀ تو
سـلام دائــم زوار سیــدالشهـدا
سرت جدا شد و بودت به لب گل لبخند
پـی تشـرف دیـدار سیـدالشهدا
تو بـا نثار سـرت اولیـن کسی هستی
که آب داده به گلزار سیدالشهدا
سرشک دیدۀ زهرا ستاره‌ات، مسلم!
سلام بـر گلـوی پاره‌پاره‌ات، مسلم!
تو رهبـر دو جهانـی نه رهبر کوفه
امیـر

  • یکشنبه
  • 21
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

شعر شهادت آقا مسلم بن عقیل (ع) -( آقا سلام می دهم از جان و دل به تو ) * محمد فردوسی

2035

شعر شهادت آقا مسلم بن عقیل (ع) -( آقا سلام می دهم از جان و دل به تو ) آقا سلام می دهم از جان و دل به تو
تا این که بشنوم «وَ علیک السّلام» را
آقا کمی اجازه بده درد دل کنم
امّا خودت بگو که بگویم کدام را؟!
کوچه به کوچه می روم و گریه می کنم
از دست بی وفایی این نانجیب ها
گفتم بیا به کوفه پشیمان شدم حسین
کوفه میا امام غریب قریب ها!
این مردمی که بنده ی دینار و درهمند
یک یک تمام بیعتشان را شکسته اند
این نان به نرخ روز خوران قسم فروش
دست مرا ز حیله و نیرنگ بسته اند
تّجار کوفه فکر ادای نماز شکر
از بس که کارشان سر و سامان گرفته است
فهمیدم از شلوغی بازارهای شهر
کار تمام نیزه فروشان گرفته است
ین جا همه به فکر خرید لوازمند
اجناسشان شده سپر و خنجر و کمان
ر انتظار روز پذیرایی ت

  • دوشنبه
  • 18
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 13:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر روضه حضرت مسلم بن عقیل(ای فخر دل غم زده از خاک در تو) *

1123
0

شعر روضه حضرت مسلم بن عقیل(ای فخر دل غم زده از خاک در تو) ای فخر دل غم زده از خاک در تو
در غربت این شهر شدم در به در تو
از عشق تو سر می دهم این آخر عشق است
این هدیه نا قابل من نذر سر تو
ای کاش نسیمی برساند به تو پیغام
از عاشق در لجّه ی خون غوطه ور تو
بازار پر از نیزه و شمشیر و سنان است
ای کاش در این شهر نیفتد گذر تو
دیگر به لب مرد و زن اینجا سخنی نیست
غیر از سخن جایزه از بهر سر تو
برگرد از این راه،که ترسم بگذارم
داغ علی ِ اکبر تو بر جگر تو
این جا به همه حرمله با دست نشان داد
تیری که جدا کرده برای پسر تو
عهدی که شکستند دوباره همه بستند
این بار ولی عهده شکسته کمر تو
غوغاست برای زدن چشم اباالفضل
اینجا همه خارند به چشم قمر تو

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 09:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شب اول محرم حضرت مسلم(یک طرف سرمستی و غوغای عالمگیرشان) *

1054

شعر شب اول محرم حضرت مسلم(یک طرف سرمستی و غوغای عالمگیرشان) یک طرف سرمستی و غوغای عالمگیرشان
یک طرف طومار امضاهای بی تاثیرشان
کوفه شهر اشرفی و درهم و دینار هاست
اعتباری نیست بر آرا و بر تدبیرشان
این همان شهریست که می کرد عمویم مرتضی
با سبوی آب و قدری نان و خرما سیرشان
این همان شهریست که مردانش از روز ازل
با خیانت به علی خورده رقم تقدیرشان
تا همین دیروز من مولایشان بودم ولی
همدمم حالا شده سنگینی زنجیرشان
دیشب اصلا خواب با چشمان خیسم خو نکرد
از صدای صیقل سر نیزه ها و تیرشان
حرف آخر یابن زهرا مردم این سرزمین
جملگی با توست دلهاشان ولی شمشیرشان…
شاعر:علی آمره

  • شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 13:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعری در وصف حضرت مسلم-(در کوچه گرفتند اگر دور و برش را) * علی اکبر لطیفیان

1378

شعری در وصف حضرت مسلم-(در کوچه گرفتند اگر دور و برش را) در کوچه گرفتند اگر دور و برش را
چیدند اگر زخم ترین بال و پرش را
این ارث علی دوست ترین های قبیله ست
جا داشت در این شهر ببیند اثرش را
محراب همین پیر زن کوفه چه خوب است
تا اینکه به پایان برساند سحرش را
این بار به جای گره يِ سبز نگاهش
می بست سر نافله بار سفرش را
این کوفه نشینان که گهی بام نشینند
با سنگ شکستند سر رهگذرش را
دلواپس امروز غریبی خودش نیست
انداخته بر جاده ي فردا نظرش را
مشغول زیارت شده آهسته بنالید
این مرد که بر دست گرفته ست سرش را
شاعر:علی اکبر لطیفیان

  • شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

دانلود سبک زمزمه حضرت مسلم بن عقیل -( ای ماه من می‌ریزد از چشمم ستاره ) * سید محسن حسینی

3030
2

دانلود سبک زمزمه حضرت مسلم بن عقیل -(    ای ماه من می‌ریزد از چشمم ستاره ) (به سبک ای ماه من می‌ریزد از)
ای ماه من می‌ریزد از چشمم ستاره
چشم انتظار من بود دار العماره
چون شمـع بی پروانه‌ام ای وای ای وای
من صیــد دور از لانه‌ام ای وای ای وای
مهمانم و بی خـــانه ام ای وای ای وای
جــانم رسیده بر لبم ای وای ای وای
روزم شده همچون شبم ای وای ای وای
اینـجــا بیــــاد زینبم ای وای ای وای
******
كوفه تماشا می‌كند سوز و گدازم
ای قبلۀ من دیدنی بــاشد نمازم
از من نگیرد كس نشان ای وای ای وای
جز طعنه و زخم زبــان ای وای ای وای
دستم گرفته ریسمــان ای وای ای وای
ای دلبــر ای دلـدار من ای وای ای وای
ای شمع شـام تـار من ای وای ای وای
دارد تماشــــا دار من ای وای ای وای
******
ای ماه م

  • چهارشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

دانلود سبک نوحه-واحد مسلم ابن عقیل -( با چشم پر ز خون محو نظاره‌ام ) * سید محسن حسینی

2916
6

دانلود سبک نوحه-واحد مسلم ابن عقیل -(  با چشم پر ز خون محو نظاره‌ام ) (به سبک با چشم پر زخون)
با چشم پر ز خون محو نظاره‌ام
منم كه بر سر دارالعمـاره‌ام
آه ، هستی مرا امـام رفتم بر روی بام
آه ، باشد حسین من این آخرین سلام
كوفه میا حسین ، كوفه میا حسین
******
دلم ربوده‌ای ای یار دلربا
كوچه به كوچه من كردم ترا دعا
آه ، قربـان روی تو مستم ز بوی تو
آه ، شد بسته دست من با تار موی تو
كوفه میا حسین ، كوفه میا حسین
******
لالۀ فاطمه دلخون چو لاله‌ام
هر جا كه می‌روم یاد سه ساله‌ام
آه ، دل پر شراره است كارم اشاره است
آه ، اینجا فقط سخن از گوشواره است
كوفه میا حسین ، كوفه میا حسین
******
شب تا سحر منم در گفتگوی تو
آید ای كعبه‌ام از كعبه بوی تو
آه ، دار و ندار من باغ و بهــار

  • یکشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک شور شهادت حضرت مسلم -( زد از درخت عاشقی غربت شکوفه ) * امیر عباسی

1696
0

دانلود سبک شور شهادت حضرت مسلم -( زد از درخت عاشقی غربت شکوفه ) زد از درخت عاشقی غربت شکوفه
آقا میا جان علی اصغر به کوفه
کنم با وجودم به سویت اشاره
ببین مسلمت را به دارالعماره
حسین یبن زهرا(س)...
******
ای قلب سُکّان فلک یکسر اسیرت
شد کوچه گردی عاقبت کار سفیرت
ز غم در به در من به قلبم شرر تو
قنوت نمازم شده گریه بر تو
حسین یبن زهرا(س)...
******
در بند نامردانم و جان بر لب هستم
من غصه دار حال و روز زینب هستم
رسد روزگاری که از محنت دل
در این کوفه زینب زند بر به محمل
حسین یبن زهرا(س)...

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 8
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

نوحه شهادت حضرت مسلم (ع) -( آقا کن رها این کوفه صد رنگهارا ) * محسن تدین

2028
1

نوحه شهادت حضرت مسلم (ع)  -( آقا کن رها این کوفه صد رنگهارا ) آقا، کن رها این کوفه صد رنگها را
دیدم، از حالا سرتو جنگها را
سوختم، بهر زینب تا دیدم سنگ ها را
اشک از دیدگانم روان
تشنه مسلم ات نوحه خوان
آه از کوفیان حسین جان
مولا سوی کوفه میا
آقا، سوزد این قلب پر از اندوه و دردم
آتش، زد به من زخم زبان با اینکه مردم
یاد، دختران بی پناهت گریه کردم
من در، کوفه بی پناهم
سوزد ،سینه ی پراهم
فکر، شاه بی سپاهم
مولا سوی کوفه میا
آقا برسر دارالاماره بی قرارم
یادت کرده ام بااین لب پر خون نگارم
آقا گوییا باید که تشنه جان سپارم
یاد تو در اضطرابم
بااین سینه کبابم
فکر کودک ربابم
مولا سوی کوفه میا

شاعر : محسن تدین

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:24
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

زمینه حضرت مسلم ابن عقیل -( نیا به کوفه،که در هراسم ) * عباس شاکری

2324
1

زمینه حضرت مسلم ابن عقیل -( نیا به کوفه،که در هراسم ) نیا به کوفه،که در هراسم
ببین امیرم،این التماسم
مردم تو نامردی بی نظیرن
تو رو با شمشیر می پذیرن
جون تو و طفلاتو میگیرن
امون امون ای دل امون ای دل
باغ تو اینجا،میشه خزونی
تشنه به خونت،اگه به دونی
من اینجا زخمی و نیمه جونم
برای رقیه نگرونم
اسیر میشه تو کوفه میدونم
امون امون ای دل امون ای دل
حالابه روی،دارالاماره
به یاد تو،این چشام می باره
بهت می گم برگرد با اشاره
که حرمله اینجا بی شماره
گلوی شش ماهت میشه پاره
امون امون ای دل امون ای دل

شاعر : عباس شاکری

www.emam8.com دانلود سبک

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:14
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( هـزار بار گر از تن جدا شود سر من ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

2480
2

شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -(  هـزار بار گر از تن جدا شود سر من ) هـزار بار گر از تن جدا شود سر من
بر آن سرم که بیفتد به پای رهبر من
به یک اشارۀ چشمت دل از کفم بردی
از آن زمان که به من شیر داد مادر من
مــرا عـزیز شمـردند مـردمِ کــوفه
که ریختند عوض لاله سنگ بر سر من
میـان ایـن همـه نامــرد غیـر پیرزنی
کسی نگشت در این شهر، یار و یاور من
ز اشک تا که نهد مرهمی بـه زخم تنم
هزار حیف که در کوفه نیست خواهر من
به جز دو طفل یتیمم، بـه دشت کرب و بلا
شهید تـوست دو رعنـا جـوان دیگر من
فـدای دختـرِ مظلـومۀ سـه سالـۀ تــو
میــانه اســرا داغ دیــده دختــر مـن
خدا گواست کـه هرگـز نگشت بـا کافـر
جسارتی که در این شهر شد به پیکر من
سلام من بـه تـو از این لبی که پاره شده
درود م

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد سید رضا موید

شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( مسلم ای اولین فدایی عشق ) *استاد سید رضا موید

1726

شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( مسلم ای اولین فدایی عشق ) مسلم ای اولین فدایی عشق
ای تو تنها سفیر عشق حسین
غربت کوفه بود و جان تو که
میزبان شد به تیـر عشـق حسین
کوفه وقت ورود تو دیدم
خیل جمعیّتی شبیه " خم "
چون نمازت تمام شد آن شب
کو؟ کجا رفته اند پس مردم؟
گفته ام"خم"که کوفه شاید
از نهر آب حیات زنده شود
و برای من و تو و مردم
برگی از خاطرات زنده شود
کوفه وقت ورود یادت هست؟
میزبانان صف کشیده به راه
من فدای غریبی ات مـسلم
یک نفر نیست با تو چون همراه
من خبر دارم از دلت مسلـم
که برای حسین می لرزد
" من و طفلان من فدا بشویم...
او نیاید به کوفه می ارزد "
هیچ گوشی دگر شنیدار
ناله ها و صدا و آه تو نیست
خانه ی طوعه هم ...خداحافظ
که دگر جای و سرپناه تو نیست
آنـق

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( الا کوفه ای شهر بی دردها ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1821

شعر حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( الا کوفه ای شهر بی دردها ) الا کوفه ای شهر بی دردها
گرفتار بیدادِ نامردها
به پشت تو بار همه ننگ ها
همه بی وفایی و نیرنگ ها
بود تا صف حشر بر دامنت
به محراب، ننگ علی کشتنت
عجب میهماندار مسلم شدی
شب بی کسی یار مسلم شدی
از آن کو به کو با منت جنگ بود
که جرم علی دوستی سنگ بود
لبم تشنه بود و تنم خسته بود
در خانه ها بر رویم بسته بود
چه نامرد بودند نامردها
چه بی درد بودند بی دردها
همین ننگشان بس که در این دیار
به مسلم، زنی گشت مردانه یار
زنی بین نامردها مرد بود
به زهرا در این شهر همدرد بود
نبود این جنایت ز تو باورم
که دستم ببندی ببرّی سرم
گذشت آنچه آمد به روز و شبم
نفس های آخر بود بر لبم
خداحافظ ای پایتخت علی
گواه شب و روز سخت ع

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر شهادت حضرت مسلم -( لبم خشـک و دلـم کانـون آتـش، دیده دريایی ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1511
2

شعر شهادت حضرت مسلم -( لبم خشـک و دلـم کانـون آتـش، دیده دريایی ) لبم خشـک و دلـم کانـون آتـش، دیده دريایی
سرِ بشکسته از سنگم به خون بخشیده زیبایی
بیـا ای یـوسف زهـرا تـو مسلم را تماشا کن
کـه سردادن بـه راه توست، شیرین و تماشایی
نبایـد مـرد بیـن دشمنـان گریـد، بیـا بنگـر
که در یک شهر دشمن بر تو می‌گریم به تنهایی
تمام خانه‌ها شـد بستـه بـر رویم، خـدا دانـد
سه شب در کوچه‌های کوفه کردم راه‌پیمایی
بـه جـان مـادرت زهـرا میا کوفه که می‌بینم
شـود پرپر بـه پیش دیده‌ات گل‌های زهرایی
میـا کوفـه که می‌تـرسم به پیش دیده زینب
کند بـر نـی سرت هم دل‌ربایی، هم دل‌آرایی
میا کوفه کـه می‌بینم سـرت را بـا عزیزانت
میـان دشمنـان داریـد بـزمِ گـردِ هـم‌آیـی
میـا کـوفه کـه می‌بینم

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

نوحه حضرت مسلم -( سلام آخرم ـ سوی تو دلبرم ) * روح اله گائینی

272

نوحه حضرت مسلم -( سلام آخرم ـ سوی تو دلبرم ) سلام آخرم ـ سوی تو دلبرم
کرببلا وفا نداره
هم شرم و هم حیا نداره
میا میا به سوی کوفه (2)
..................................................
مهر و مهتاب من ـ باده ناب من
دارالاماره قتلگاهم
در بین کوفه بی پناهم
میا میا به سوی کوفه (2)
..................................................
اومد ابن زیاد ـ تیر و نیزه زیاد
به کوفه دشمن بی¬شماره
کوفی سر بیعت نداره
میا میا به سوی کوفه (2)
..................................................
کوفه در فکر جنگ ـ دستاشون پر ز سنگ
نیار تو همراه شیرخواره
نه گهواره نه گوشواره
میا میا به سوی کوفه (2)

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:38
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

نوحه حضرت مسلم (ع) -( کوفه شهر خون و جنگ است ) * روح اله گائینی

601

نوحه حضرت مسلم (ع) -( کوفه شهر خون و جنگ است ) کوفه شهر خون و جنگ است
دست کوفی تیر و سنگ است
می دهد کوفه بوی جدایی
یا حسین سوی کوفه نیایی
یا حسین یا حسین یابن زهرا(2)
.............................................................
روی بام قتلگاهم
یابن زهرا بی پناهم
حرمتم را حسین جان شکستند
عهد خود را چه راحت شکستند
یا حسین یا حسین یابن زهرا(2)
.............................................................
همرهت شیرخوار نیاور
گهوار و گوشوار نیاور
فکر کوفی پی جنگ و غارت
می برد خواهرت را اسارت
یا حسین یا حسین یابن زهرا(2)

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:24
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر حضرت مسلم بن عقیل -( تو اول شهید از تبار خلیلی ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1796
1

شعر حضرت مسلم بن عقیل -( تو اول شهید از تبار خلیلی ) تو اول شهید از تبار خلیلی
تو مولای ما مسلم ابن عقیلی
تو پیش از شهیدان، شهید حسینی
مراد خلایق، مرید حسینی
بزرگی ز خاک تو عزت گرفته
شهادت ز خون تو زینت گرفته
کرامت به پای تو صورت کشیده
امامت وجود تو را برگزیده
امام زمان، زائر تربت تو
همه کوچه‌ها شاهد غربت تو
سر نیزه‌ها مرهم زخم‌هایت
دل سنگ‌ها آب گشته برایت
الا چشم عرش خدا، جایگاهت
زنی داده در شهر کوفه پناهت
تنت پاره پاره، جبینت شکسته
دهانت پر از خون و دست تو بسته
بر آن پیکر رفته از تاب گریم
به دندان افتاده در آب گریم
تو در کوفه مهمانِ بهتر ز جانی
چرا زخمیِ تیغ و تیر و سنانی؟
چرا با تو دیگر زنان می‌ستیزند؟
چه‌کردی که آتش به فرقت بریزند؟
همه کوچه‌

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

متن روضه خوانی حضرت مسلم و یادی از حضرت صاحب الزمان(عج) -( السلام علیك یا اباصالح،المهدی ) *

2290
2

 متن روضه خوانی حضرت مسلم و یادی از حضرت صاحب الزمان(عج) -( السلام علیك یا اباصالح،المهدی ) السلام علیك یا اباصالح،المهدی،آجرك الله یا بقیة الله،قربون شال عزات برم آقاجان،قربون خون گریه كردنات برم آقاجان.
آقای خوب و مهربون
گل زمین و آسمون
چشاش شده كاسه ی خون
آخه محرم رسیده
خال سیاه رو گونشه
دل همه دیوونشه
شال عزا رو شونشه
آخه محرم رسیده
میخوای صداش بزنی؟آقام آقام آقام آقام
امیر عشق عالمین
چو فاطمه به شور شین
تو گریه هاش میگه حسین
آخه محرم رسیده
دلش به تاب و تبه
ز گریه ها لبالبه
به فكر عمه زینبه
آخه محرم رسیده
صدا صدای قافله است
یكی به فكر سلسله است
كمون به دست حرمله است
آخه محرم رسیده
می خوام برات بمیرم،حسین،حسین،حسین جان الهی برات بمیرم.
مسلم میگه:
بر باد داده ام همه ی آرزوی خویش
هم

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد