اشعار حضرت ابوالفضل العباس (ع)

مرتب سازی براساس
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع) -(دلم از غربت و ماتم كباب است) * حسن ثابت جو

846

دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع) -(دلم از غربت و ماتم كباب است) دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع)
دلم از غربت و ماتم كباب است
دلِ من تا ابد خانه خراب است
به روی قلب غم این را نوشته
غم مرگ برادر بی حساب است

  • جمعه
  • 30
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 23:47
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع) -( رفتی و حاصلِ من اشكِ بصر می گردد) * حسن ثابت جو

748

دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع) -( رفتی و حاصلِ من اشكِ بصر می گردد) دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع)
رفتی و حاصلِ من اشكِ بصر می گردد
عمر من از غم دوری تو سر می گردد
قد و بالای تو افتاده زمین در پیشم
لبت از اشك من ای تشنه چه تر می گردد

  • جمعه
  • 30
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 23:50
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع) -(كنارِ‌علقمه غوغا به پا شد) * حسن ثابت جو

924
2

دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع) -(كنارِ‌علقمه غوغا به پا شد) دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع)
كنارِ‌علقمه غوغا به پا شد
حرم یك مرتبه ماتم سرا شد
حسین آمد ولی سقا نیامد
گمان عباس ما حاجت روا شد

  • جمعه
  • 30
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 23:52
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع) -(كجا رفتی تو ای یارِ دلیرم) * حسن ثابت جو

1368

دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع) -(كجا رفتی تو ای یارِ دلیرم) دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع)
كجا رفتی تو ای یارِ دلیرم
نمی یابم تو را ای بی نظیرم
بزن فریاد ای سردار لشکر
بزن فریاد تا من جان بگیرم

  • جمعه
  • 30
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 23:52
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع) -(ز جا برخیز ای مهتاب و ماهم) * حسن ثابت جو

788
1

دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع) -(ز جا برخیز ای مهتاب و ماهم) دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع)
ز جا برخیز ای مهتاب و ماهم
نگاهی كن به اشك و سوز و آهم
ببین جز تو دگر یاری نمانده
عدو دارد طمع بر خیمه گاهم

  • جمعه
  • 30
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 23:54
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع) -(بنازم نازِ یك شصتِ ابالفضل) * حسن ثابت جو

978

دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع) -(بنازم  نازِ یك شصتِ ابالفضل) دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع)
بنازم نازِ یك شصتِ ابالفضل
بسوزم از غمِ دستِ ابالفضل
نفس، سینه، دو دست و بازوانم
شده ششدانگ و دربستِ ابالفضل

  • جمعه
  • 30
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 23:55
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

ترکیب بند شهادت حضرت ابالفضل(ع) -(سقا نظر كن تشنه ام طاقت ندارم) * حسن ثابت جو

867

ترکیب بند شهادت حضرت ابالفضل(ع) -(سقا نظر كن تشنه ام طاقت ندارم) سقا نظر كن تشنه ام طاقت ندارم
از تشنگی یک لحظه ی راحت ندارم
کم سن و سالم بر عطش عادت ندارم
جز قطره آبی از شما حاجت ندارم
آبی بیاور سینه ام آرام گیرد
خشكیده لب هایم ز مشكت كام گیرد
رفتی عمو باشد خدا پشت و پناهت
چشمان اهل این حرم مانده به راهت
وای از رباب و طفل و هرم اشک و آهت
ترسیدم از برق شهادت در نگاهت
ما منتظر بر درگه خیمه بمانیم
قدرِ وفای عهد سقا را بدانیم
چند ساعتی رفته عمو چشم انتظاریم
از تشنگی افسرده حال و بی قراریم
تاب تحمل بر عطش دیگر نداریم
ما مشک خالی بر لب خود می گذاریم
اکنون صدایی آمد و دل هایمان رفت
ادرک اخایی آمد و بابایمان رفت
برگشت بابایم ولی قامت شکسته
می آید آهسته ولی گریان و

  • جمعه
  • 30
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 23:02
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک 5 ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ اشک -(اشكِ ما جاری شده ای عمو عباس) * حسن ثابت جو

814

سبک 5 ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ اشک -(اشكِ ما جاری شده ای عمو عباس) سبک 5 ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ اشک
اشكِ ما جاری شده ـ جاری شده ـ ای عمو عباس(2)
كارِ ما زاری شده ـ زاری شده ـ ای عمو عباس(2)
سقای ما طفلان ـ عمو جانم ابالفضل
ای بر عطش درمان ـ عمو جانم ابالفضل
جانم عمو(2) جانم ابالفضل
ما كه در تاب و تبیم ـ تاب و تبیم ـ ای عمو عباس(2)
جملگی تشنه لبیم ـ تشنه لبیم ـ ای عمو عباس(2)
ما مرغِ بی تابیم ـ عمو جانم ابالفضل
ما تشنه ی آبیم ـ عمو جانم ابالفضل
جانم عمو(2) جانم ابالفضل
كی عمویم می رسد پیش حرم ـ ای خدای من(2)
قطره ی آبی رساند در برم ـ ای خدای من(2)
رنگ از رخ گریان ما طفلان پریده
از بس كه جسم خسته بی آبی كشیده
جانم عمو(2) جانم ابالفضل
آمده بابای ما اما عمو ـ مانده

  • جمعه
  • 30
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 23:20
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب

مقتل برادران حضرت ابالفضل -(عبدالله، عثمان و جعفر) *

1103
1

مقتل برادران حضرت ابالفضل -(عبدالله، عثمان و جعفر) حضرت عباس(ع)وقتی دید بسیاری از یاران کشته شده اند به برادرانش عبدالله، عثمان و جعفر گفت:
"ای برادران من!بیایید ببینم تا چه قدر حاضرید برای خدا و پیامبرش ایثار کنید؟!"
ابتدا رو کرد به عبدالله که از دو برادر دیگرش بزرگ تر بود و فرمود:
"برادر برو،تو هم جان خویش را فدای امام کن"
برادران عباس(ع)یکی پس از دیگری به میدان رفتند و جنگیدند و در پیش چشمان برادر بزرگشان قمر بنی هاشم به شهادت رسیدند.
?مقاتل،ابی فرج،ص۳۲_۳۳
?مقتل مقرم،ص۳۲۸

  • سه شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 11:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

دودمه شب نهم محرم -(ای اهلِ حرم رفت علمدار و علم نیست) * حسن لطفی

3332
13

دودمه شب نهم محرم -(ای اهلِ حرم رفت علمدار و علم نیست) ای اهلِ حرم رفت علمدار و علم نیست
صاحب حرمم نیست
ای وای که در عَلقمه جُز دستِ قلم نیست
صاحب حرمم نیست

  • پنج شنبه
  • 24
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 19:25
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

تقدیم به حضرت اباالفضل العبّاس علیه السّلام -(آسمان می‌سوزد از سوز نوای آب آب) * حامد تجری

2815
4

تقدیم به حضرت اباالفضل العبّاس علیه السّلام  -(آسمان می‌سوزد از سوز نوای آب آب) آسمان می‌سوزد از سوز نوای آب آب
آه اگر در نینوا نم نم شود نایاب آب
حاجتِ بعد از نمازِ مادرِ بی‌شیر، شیر
چاره لب‌های خشک کودک بی‌تاب، آب
وقت بیداری که غیر از تشنگی چیزی ندید
شاید این کودک ببیند قطره‌ای در خواب آب
روی لب‌هایش هزاران نکته تاول زده
روی هر تاول نوشته "یا اولی الالباب" آب
لب: خمار و چشم: مست و مشک: جام و اشک: می
می‌شود آماده‌ی مهمانی مهتاب آب
مرد دریا دل به سمت رود راه افتاده‌است
دارد از شوق ملاقاتش دلی شاداب آب
"بیدل" و دلدار کی از هم جدا خواهند شد
"تا ابد گرداب در آب است و در گرداب آب"
اشک می‌کوشد به هر نحوی شده جاری شود
تا بریزد پشت پای او کمی ارباب آب
تشنه برگشت از شریعه آبروی آ

  • چهارشنبه
  • 28
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 12:46
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

آمد از چار طرف تیر -(آمد از چار طرف تیر چو باران سوی مشک پُر آب علمـدار) * محمدرضا سروری

895

آمد از چار طرف تیر -(آمد از چار طرف تیر چو باران   سوی مشک پُر آب علمـدار) آمد از چار طرف تیر چو باران سوی مشک پُر آب علمـدار
یک طرف دیدة نیـزه داران سوی مشک پُر آب علمـدار
یک طرف دیدة خیس یاران سوی مشک پُر آب علمـدار
مانده چشـم همه بیقراران سوی مشک پُر آب علمـدار
******
بر فـرس جا نمـوده ابالفضل
تـرک دریـا نمـوده ابالفضل
نام طفـلانِ عطشـاِن خیمـه
زیـب لـب ها نموده ابالفضل

مانـده صـاحب لوا زیر باران
دور او حلقـه بستـه سواران
دست و بازو قلم برده دندان
مشـک آبی به امّیـد یـاران

آمد از چار طرف تیر چو باران سوی مشک پُر آب علمـدار
******
نیـزه شـد همـدمِ دیـدة او
جـای دستـان پَـر چیـدة او
نـام اصغـر رقیـه سکینــه
روی لـب هایِ خشکیـدة او

از قفایش ستم با دو شمشیر
از تن ا

  • شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)پراکنده تر از اکبر/چشمم از داغ علمدار جوان،تر شده است * محمود اسدی

1715
2

(غزل)پراکنده تر از اکبر/چشمم از داغ علمدار جوان،تر شده است چشمم از داغ علمدار جوان،تر شده است
بی ابالفضل،حرم بی کس و یاور شده است

آن علمدار رشیدی که غم از دل می برد
حال با قامت یک طفل برابر شده است

گر عبایی به حرم هست بیاور زینب
او پراکنده تر از قامت اکبر شده است

قسمتی از بدن درهم او را چیدم
تازه سقای حرم،چون علی اصغر شده است

زینبم بهر اسیری دگر آماده شوید
بین دشمن سخن از غارت معجر شده است

جان زهرا مکن اصرار چه دیدم،اما
با تو سر بسته بگویم که چه با سر شده است

بگمانم که سرش بر سر نی جا نشود
از تماشای سرش،خون دل مادر شده است
*******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • یکشنبه
  • 3
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 12:12
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(نوحه)ای علمدار رشیدم * محمود اسدی

2611
8

(نوحه)ای علمدار رشیدم ای علمدار رشیدم
رفتی ازغمت خمیدم
ازغصه ات هستم اگر در پیچ و تاب
دل نگرانم برای طفل رباب
ابوفاضل ایوفاضل ابوفاضل

سقای بی دست و سرم
برخیزو رو کن در حرم
ازجا برخیز تا نشده خیمه غارت
به ناموسم بعد از تو شود جسارت
ابوفاضل ایوفاضل ابوفاضل

تا که فرقت پاشیده شد
مغز سرت هم دیده شد
ای کاش سرت رو، روی نیزه ببندن
سرت از پهلو به نی بره میخندن
ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل
******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:41
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

شهادت حضرت عباس (ع) -(این جهان غیر از سرای آزمایش نیست نیست ) * علیرضا خاکساری

1142

شهادت حضرت عباس (ع) -(این جهان غیر از سرای آزمایش نیست نیست  ) این جهان غیر از سرای آزمایش نیست نیست

شعر من تیغی برنده ست و گزارش نیست نیست

غیر تیر و تیغ و نیزه بر سر احقاق حق

زیر و رو کردم ولی راه گشایش نیست نیست

مرجع تقلید من تنها حسین بن علی ست

هر که باشد کربلایی اهل خواهش نیست نیست

دست رد بر سینه ی هرچه امان نامه زنم

تشنه ی جام بلا دنبال سازش نیست نیست

بهترین الگوی من در زندگی یعنی حسین

پس در این باره نیازی به پژوهش نیست نیست

کربلا باید کفن پوشید و از دنیا برید

عرصه ی کرب و بلا جای نمایش نیست نیست

به قتال فاطمیون بی جهت صف بسته اند

شیعیان را واهمه از تیر و ترکش نیست نیست

میشود روزی شهادت نامه ام امضا شود ؟

در مفاتیح دلم جز این نیایش نیس

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:52
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

زبانحال اهل بیت با حضرت عباس (ع) -(علمدار علمدار ببین ز چشم خونبار) * میثم مومنی نژاد

1875
1

زبانحال اهل بیت با حضرت عباس (ع) -(علمدار علمدار     ببین ز چشم خونبار) علمدار علمدار ببین ز چشم خونبار
سکینه نوحه خوان شد عمو خدا نگهدار

امان ز سر بزیری
شده وقت اسیری

دگر راه ندارد به خیمه خواب راحت
پس از شهادت تو شود وقت اسارت

امان ز سربزیری
شده وقت اسیری

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 12:06
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

شهادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) -(علقمه ای شاهد چشم تر من) * میثم مومنی نژاد

1098
-1

شهادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) -(علقمه ای شاهد    چشم تر من) علقمه ای شاهد چشم تر من
کن مدارا با جسم برادر من
این که در خون طپیده
فرقش از هم دریده
خواب راحت ندیده اخا ابالفضل

نه تنی مانده از تو ای پاره بدن
نه سری تا بگیرم بر روی دامن
ای شکسته بال وپر
ای زهمه تشنه تر
زائرت گشته مادر اخا ابالفضل

یک طرف دست ویک سو افتاده علم
گریم از روز تو و از شام حرم
چشم تو را بسته تیر
تا نبینی به زنجیر
خواهرانت را اسیر اخا ابالفضل

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 12:09
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

متن شعر محرم 98نوحه های سنتی حضرت عباس(ع) -(ای که تو ماه ام البنینی) * سید محسن حسینی

32

متن شعر محرم 98نوحه های سنتی حضرت عباس(ع) -(ای که تو ماه ام البنینی) ای که تو ماه ام البنینی
از چه پر از خون روی زمینی
مظلوم اباالفضل (4)
********
در خاک و در خون افتاده هستت
بوسه بگیرم من از دو دستت
مظلوم اباالفضل (4)
********
دیدم خسوف ماه دل آرا
علقمه دارد با تو تماشا
مظلوم اباالفضل (4)
********
کشتی مرا ای ماه مدینه
چشم انتظارت باشد سکینه
مظلوم اباالفضل (4)
********
چون ابروی تو پشتم دو تا شد
پای حرامی در خیمه وا شد
مظلوم اباالفضل (4)
********
بگشا لبت را آب آور من
بگو تو با من از مادر من
مظلوم اباالفضل (4)
********
اشک تو راه صحرا گرفته
علقمه بوی زهرا گرفته
مظلوم اباالفضل (4)
********

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 20:46
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

متن شعر زبانحال امام حسین از دوری حضرت ابالفضل(ع) محرم 98-(بـرادر تـا تـو را از دسـت دادم) * محمدرضا سروری

2311

متن شعر زبانحال امام حسین از دوری حضرت ابالفضل(ع) محرم 98-(بـرادر تـا تـو را از دسـت دادم) بـرادر تـا تـو را از دسـت دادم
دلـم را بـا عزایـت بَسـت دادم

غمـت را با غـم دیگـر عزیـزان
بـه آهِ سینـه ام پیـوسـت دادم

ای برادر جان از داغ هجرانت قامت شکستم وای قامت شکستم
با دوچشمی خون درکنار این نعشت نشستم بـر نعشت نشستم

نمی دانـی چگـونه با چه حـالی
به دستـانِ جدایت دسـت دادم

به چشمـانِ پُر از خونـت دوباره
دلی را کاینچنین بشکسـت دادم

شدم من بی برادر
پس از یار دلاور ندارم آب آور شدم بی یار و یاور
******
برادر جان برادر ، برادر ای برادر ای برادر ای برادر ای برادر

وفایـت در زبـانِ تشنـه دیـدم
جوابـت را به نـاز شسـت دادم

دلم گرم از وفایـت بود و جایـت
نویـدی بر گُل سـرمسـت دادم

ای برادر

  • چهارشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

متن شعر حضرت اباالفضل العباس(ع) محرم 98 -(عباس علمدارم تویی سقـای دربـارم تویی) * محمدرضا سروری

3289

متن شعر حضرت اباالفضل العباس(ع) محرم 98 -(عباس علمدارم تویی سقـای دربـارم تویی) عباس علمدارم تویی
سقـای دربـارم تویی
در کربـلا یـارم تویی
سـردارِ بر دارم تویی
******
یل پیکـارم امیر و سـردارم عباس من بیا
یار و سپه دارم ماه شب تارم عباس من بیا

عبـاس من ز نهـر علقمـه آب آور
بر جسم کودکان تشنه ام تاب آور
با عـزم خود دوباره گوهـر ناب آور

ای سـاقی دلاور آبی به خیمـه آور
آتش زده به سینه این درد غصـه آور

اصغر ز تشنگی دو دیده اش را بسته
آه رقیـه می رسـد عَمـُو پیـوسته
گشتـه سکینـه بر وفای تو وابسته

اصغر دو دیده بسته قلب رقیـه خسته
با یـاد تو سکینـه در خیمـه ها نشسته

عباس علمدارم تویی
******
یل پیکـارم امیر و سـردارم عباس من بیا
یار و سپه دارم ماه شب تارم عباس من بیا

عباس من

  • چهارشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:55
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر حضرت یا عباس بن علی (ع) -(هرچند ساده قامت او تا نمیشد) * حسین جعفری

1340

متن شعر حضرت یا عباس بن علی (ع) -(هرچند ساده قامت او تا نمیشد) هرچند ساده قامت او تا نمیشد
اما حریف این کف و حورا نمیشد

تیر درون چشم خود را با تلاشش
میخواست بیرون آورد اما نمیشد

از شدت ضرب عمود از اسب افتاد
طوریکه دیگر از زمین هم پا نمیشد

سنگینی جسمش دلیل دیگری داشت
تیری دگر روی تن او جا نمیشد

شمشیرها وقتی به بالینش رسیدند
حتی شبیهش اکبر لیلا نمیشد

این دست و پای قطعه قطعه بر روی خاک
دیگر برای پیکرش اعضا نمیشد

آمد حسین او را ببوسد حیف حتی
یک جای سالم در تنش پیدا نمیشد

  • پنج شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:00
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رسول رشیدی راد

متن شعر تقدیم محضر مقدس و شریف و نورانی باب الحوائج بی دست کربلا حضرت عباس(س) -(از ازل یافت به نزدت همه دلها آرام.) * رسول رشیدی راد

1100
1

متن شعر تقدیم محضر مقدس و شریف و نورانی باب الحوائج بی دست کربلا  حضرت عباس(س) -(از ازل یافت به نزدت همه دلها آرام.) از ازل یافت به نزدت همه دلها آرام.
هم چو مجنون که شود در بر لیلا آرام.

چشم بر هم زدنی گریه تبسم می شد.
روی زانوی تو دردانه ی بابا آرام.

شب قدری که علی صحبت عاشورا کرد.
از حضورت شده قدری دل مولا آرام.

دور، از چشم حرامی شب عاشورا بود.
با وجود تو دل خیمه ی طاها آرام.

به خدا حرف امان نامه روا، نیست که بود.
از وفا داری تو زینب کبری آرام.

گر نداد اذن جهادت، دلش از دیدارت.
می شود در دل این غربت صحرا آرام.

گرچه طوفانی غم سینه ی سنگینت بود.
مشک بر آب زدی شد دل دریا آرام.

دل میدان ز رجز خوانی دشمن غوغاست.
پا به میدان که زدی شد تب غوغا آرام.

وقت افتادنت از اسب پریشان بودی.
ولی آخر شدی از دیدن زهر

  • پنج شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه های دهه ی اول محرم98(حضرت ابوالفضل ع) -(تو گلبن ام البنینی) * رضا یعقوبیان

1402
2

نوحه های دهه ی اول محرم98(حضرت ابوالفضل ع) -(تو گلبن ام البنینی) تو گلبن ام البنینی
جان امیرالمؤمنینی
فدایی قرآن و دینی
مولی ابوفاضل اباالفضل۳

ای محور آل پیمبر
نور دل زهرا و حیدر
ای شافع صحرای محشر
مولی ابوفاضل اباالفضل۳

ام البنین را نور عینی
مولی علمدار حسینی
زینت بین الحرمینی
مولی ابوفاضل اباالفضل۳

سر تا به پا شورم و احساس
بر جان رسد عطر گل یاس
افتاده ام به یاد عباس
مولی ابوفاضل اباالفضل۳

تو باب حاجات جهانی
بر عاشقان آرام جانی
عموی صاحب الزمانی
مولی ابوفاضل اباالفضل۳

اسطوره ی مهر و وفایی
تو شیر بیشه ی ولایی
سقای دشت کربلایی
مولی ابوفاضل اباالفضل۳

همسنگر شاه شهیدان
فدایی عترت و قرآن
آب آور طفلان عطشان
مولی ابوفاضل اباالفضل۳

در کربلا شوری به پا شد
زم

  • پنج شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 16:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمینه و زمزمه)سرداروسقایم میرحرم پاشو * محمود اسدی

2559
6

(زمینه و زمزمه)سرداروسقایم میرحرم پاشو سرداروسقایم میرحرم پاشو
ببین زمین خورده بی تو علم پاشو
از خاک این صحرا یاور من برخیز
تو یک تنه هستی لشکر من،برخیز

نگه کن عباسم به حال زار من
با رفتنت خورده گره به کار من
از ضربه ی آهن دیدم گل یاسم
مغز سرت ریخته رو شونه عباسم

به اشک چشمانم یه عده می خندن
بعد تو دستای زینبو می بندن
ای یاروغمخوارم پاشو علمدارم
به فکر دردانه بر سر بازارم
******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • جمعه
  • 15
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:27
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

متن شعر وسبک شب تاسوعا -(السلام ای سقا ای امیر دلها ) * قاسم نعمتی

1261

متن شعر وسبک شب تاسوعا  -(السلام ای سقا     ای امیر دلها ) السلام ای سقا ای امیر دلها
سیدی به نفسی انت صاحب تاسوعا
دل در شور و زمزمه شد مادر تو فاطمه شد... وای وای وای
قبله دلها همه بر خاک در علقمه شد... وای وای وای
غریب مادر یا حسین
تا ابد علمداری تو میر و سالاری
هر بلایی می اید به جان خریداری
سردار صاحب علمی تو اقتدار حرمی... وای وای وای
با بودن تو ندارم در سینه ام درد و غمی... وای وای وای
غریب مادر یا حسین
رکن خیمه هایی تو مشگل گشایی تو
دست حیدر کرار به کربلایی تو
ای زاده ام بنین پور امیرالمومنین... وای وای وای
وقتی که شمشیر می زنی زیر پات می لرزه زمین... وای وای وای
غریب مادر یا حسین
دستت از بدن افتاد می زنم ز دل فریاد
پای جسم تو عباس حسین زپا افت

  • یکشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:52
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

متن شعر و نوحه شب تاسوعا -(ستون این لشگر امیر دلهایی) * قاسم نعمتی

1341

متن شعر و نوحه شب تاسوعا  -(ستون این لشگر امیر دلهایی) ستون این لشگر امیر دلهایی
تو زاده ی حیدر عزیز زهرایی
مدد یابن امیرالمومنین
مدد ای زاده ی ام البنین
ثارالله ثارالله
همه لب تشنه تو هستی سقا
به تو دلگرمم نمایی غوغا
مدد یاعباس مدد یاعباس مدد یاعباس
اگر چه بی دستی ولی علمداری
برای من عباس همیشه تویاری
تویی پشت و پناه این خیام
روی شود کار حسین تمام
یاعباس یاعباس
مکن پشتم را تو خالی اینجا
شوم بعد از تو غریب و تنها
مدد یاعباس مدد یاعباس مدد یاعباس
میان راه من فتاده دستانت
نمانده چیزی از شکوه چشمانت
اخا ادرک اخا گفتی چرا
رسد بوی مدینه هر کجا
ببین زانو زدم بالا سرت
شده مادرم زهرا مادرت
بگو بابی حیاها چه کنم
شدم بی کس و تنها چه کنم
یا عباس یا عباس
به ق

  • یکشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:54
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

متن شعر ونوحه شب تاسوعا -(میر لیشکر من سردار سپاهم ) * قاسم نعمتی

2120
2

متن شعر ونوحه شب تاسوعا  -(میر لیشکر من            سردار سپاهم ) میر لیشکر من سردار سپاهم
چون گل هر دو دستت افتاده به راهم
پشتم را شکستی ای دارو ندارم
بی تو من چگونه رو در خیمه ارم
واویلا واویلا
می خندد به اشکم بی رحمانه دشمن
تیر از دیده ی تو بیرون می کشم من
بی تو ای پناهم کار من تمام است
می گویم به زینب معجر بی دوام است
واویلا واویلا

  • یکشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:54
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر شب تاسوعا -(قربان تو و محکمهء عذرپذیرت) * محمد جواد شیرازی

1260

متن شعر شب تاسوعا -(قربان تو و محکمهء عذرپذیرت) قربان تو و محکمهء عذرپذیرت
قربان تو و لطف و مَبرات کثیرت

ای حجت حق، درگذر از بندهء زارت
حالا که پشیمان شده این عبد حقیرت

خالی شده پیمانهء ما «أوْفِ لَنَا الْکَیْل»
ای یوسف زهرا نظری کن به فقیرت

هر لحظهء ما پر شده از عطر دعایت
الحق که تو هستی همه دَم، فاطمه‌سیرت

هرجا که رسیدیم فقط مدح تو گفتیم
بگذار بمانیم همان معرکه‌گیرت

«هرکس به کسی نازد وماهم به تو نازیم»
دلخوش به توایم و همه هستیم اسیرت

گفتیم بیا روضهء عباس گرفتیم
شاید که سوی خیمهء ما خورد مسیرت

ای مادر عباس اجازه بده یک بیت
ما روضه بخوانیم از آن کوه بصیرت

بی‌دست و پُر از تیر زبالای بلندی
افتاد زمین ام‌بنین، ماه منیرت

  • یکشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 15:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر حضرت ابوالفضل(ع) -(هر که زند بی ریا وقت عبادت) * حسنعلی بالایی

998
1

متن شعر حضرت ابوالفضل(ع) -(هر که زند بی ریا وقت عبادت) هر که زند بی ریا وقت عبادت
چنگ توسل به دامان ابوالفضل

میرسد از درگه خالق یکتا
درد نهانش به درمان ابوالفضل

بوسه به دستش زده پنج امام از
روی ارادت به دوران ابوالفضل

شأن و مقامش نگنجد به دو عالم
جان دو عالم به قربان ابوالفضل

سینه هر کس که حق جوست در عالم
سوخته با عشق سوزان ابوالفضل

پر شود از عشق و احساس و ارادت
مکتب استاد عرفان ابوالفضل

در حرمش میشود بال ملائک
فر ش قدمهای مهمان ابوالفضل

شرط مسلمانیم این بود ای دوست
میسپرٌم جان به فرمان ابوالفضل

پای سگان بوسه میزد لب مجنون
من چه کنم بهر عنوان ابو الفضل

آمده در علقمه باسپهی بیش
لشگر دونان به میدان ابوالفضل

صولت بابش علی بار دگر شد
منظر چش

  • چهارشنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 12:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مظاهر کثیری نژاد

متن شعر و سبک زمزمه تاسوعا -(علمدار من/ پا شو تا گره نیفته در کار من) * مظاهر کثیری نژاد

2210
0

متن شعر و سبک زمزمه تاسوعا -(علمدار من/ پا شو تا گره نیفته در کار من) بند اول:
علمدار من/ پا شو تا گره نیفته در کار من
ندارم بدون تو دیگه چاره من/علمدار من

تمنای من/ دیگه قوتی نمونده تو پای من
داره میخنده عدو به اشکای من/تمنای من

پر و بالم!واسه چی بال و پرت شکسته؟
چقَدَر نیزه میون پیکرت شکسته
روی جسم تو رفتن و اومدن بمیرم
به سر تو عمود آهن زدن بمیرم
بند دوم:
قدم تا شده/چقده نیزه تو پیکرت جا شده
سر غارت تنت چه دعوا شده/قدم تا شده

پاشو لشکرم/ چه جوری بدون تو برم یاورم
چش به راهن واسه تو تموم حرم/پاشو لشکرم

پاشد یه یاعلی بگو غیرتی! بلند شو
جون مادر شده به هر زحمتی! بلند شو
تو بری روز من میشه مثل شب سیاه و
طمع کوفیا می افته به خیمه گاه و

بند سوم:
پناه حرم/ رحم

  • پنج شنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 12:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد