بند اول:
علمدار من/ پا شو تا گره نیفته در کار من
ندارم بدون تو دیگه چاره من/علمدار من
تمنای من/ دیگه قوتی نمونده تو پای من
داره میخنده عدو به اشکای من/تمنای من
پر و بالم!واسه چی بال و پرت شکسته؟
چقَدَر نیزه میون پیکرت شکسته
روی جسم تو رفتن و اومدن بمیرم
به سر تو عمود آهن زدن بمیرم
بند دوم:
قدم تا شده/چقده نیزه تو پیکرت جا شده
سر غارت تنت چه دعوا شده/قدم تا شده
پاشو لشکرم/ چه جوری بدون تو برم یاورم
چش به راهن واسه تو تموم حرم/پاشو لشکرم
پاشد یه یاعلی بگو غیرتی! بلند شو
جون مادر شده به هر زحمتی! بلند شو
تو بری روز من میشه مثل شب سیاه و
طمع کوفیا می افته به خیمه گاه و
بند سوم:
پناه حرم/ رحم
- پنج شنبه
- 21
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 12:20
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور















