اربعین حسینی

مرتب سازی براساس

بایدانگارکه خونین بشود معجرتان *

2137
2

بایدانگارکه خونین بشود معجرتان بایدانگارکه خونین بشود معجرتان
تاکه تاریخ شودچله نشین درغمتان
بایدانگارکه ساقی بشودماه شما
تاشودآینه ای؛جلوه کنددررهتان

بایدانگارجوانی بشودمردخطر
مثل حیدربکشدنعره شودلشگرتان
بایدانگارکه طفلی بشودتشنه هو
باخدنگی زعدوپربکشدازبرتان
بایدانگار...وشعری که به آخرنرسد
تا-نفس-عقده گشائی بکندمحضرتان

  • پنج شنبه
  • 30
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 08:08
  • نوشته شده توسط
  • نفس
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار اربعین حسینی (از سرِ ناقه ی غم شیشه ی صبر افتاده ) *

2486
3

اشعار اربعین حسینی (از سرِ ناقه ی غم شیشه ی صبر افتاده ) از سرِ ناقه ی غم شیشه ی صبر افتاده
همه دیدند که زینب سر قبر افتاده
چشم او در اثر حادثه کم سو شده است
کمرش خم شده و دست به زانو شده است
بیت بیتِ دل او از هم پاشیده شده
صورتش در اثر لطمه خراشیده شده
گفت برخیز که من زینب مجروح توام
چند روزی ست که محو لب مجروح توام
این چهل روز به من مثل چهل سال گذشت
پیر شد زینب تو تا که ز گودال گذشت
این رباب است که این گونه دلش ویران است
در پی قبر علی اصغر خود حیران است
گر چه من در اثر حادثه کم می بینم
ولی انگار درین دشت علم می بینم
دارد انگار علمدار تو بر می گردد
مشک بر دوش ببین یار تو برمی گردد
خوب می شد اگر او چند قدم می آمد
خوب می شد اگر او تا به حرم می آمد
تا

  • دوشنبه
  • 4
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 12:03
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

اشعار اربعین حسینی ( بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد) *

2300
1

اشعار اربعین حسینی ( بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد) بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد
دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
دلش چون کربلا کوی حسین است و نمی‏داند
که همچون دوردستان آروزی کربلا دارد
به یاد کاروان اربعینی با گریه می‏گوید
به هر جا هست زینب رو به سوی کربلا دارد
اگر چه برده از این سر زمین آخر دلی پرخون
ولی دلبستگی از جان به کوی کربلا دارد
به یاد آن لب تشنه هنوز این عاشق خسته
به کف جامی‏لبالب از سبوی کربلا دارد
اگر دست قضا مانع شد از رفتن به پابوسش
همی بوسیم خاکی را که بوی کربلا داردغع
شاعر : عبدالعلی نگارنده

  • دوشنبه
  • 4
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 12:05
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

اشعار اربعین حسینی ( حزن سنگین صفر یک لحظه خنثی می شود) *

2019

اشعار اربعین حسینی (  حزن سنگین صفر یک لحظه خنثی می شود) حزن سنگین صفر یک لحظه خنثی می شود
با قدم های نگارم قد غم تا می شود
قد غم ها تا شد و تا سرزمین کاظمین
مرغ دل پرواز کرد و عشق پیدا می شود
بر لب شیخ الائمه غنچه ی لبخند شوق
با نگاهی سوی گهواره شکوفا می شود
عشق را احساس و با احساسِ قلبم عشق کن
زیر و رو کن خاک را کی مثل موسی می شود
در تمام دوره ها حجّت به دنیا لازم ست
اولین حجّت پس از اتمام حجّت کاظم ست
وارث بر حق علم باقری و صادقی ست
بین شیخ عشق و سلطان بودن او منطقی ست
عاشق دین خدا از نسل یاس و مرتضی
عشق بازی از تبار ذوالفقار عاشقی ست
پنجمین پشتش گل یاس ست نسل او به پنج
می رسد با عطر نرگس شاید او هم رازقی ست
کربلا کشتی آزادی و ساحل حیدرست
کاظمین

  • دوشنبه
  • 4
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار اربعین حسینی-( تازه رسیده از سفر کربلا سرت ) * علی اکبر لطیفیان

2484
2

اشعار اربعین حسینی-(  تازه رسیده از سفر کربلا سرت  ) تازه رسیده از سفر کربلا سرت
بین تن تو فاصله افتاده تا سرت
با پهلوی شکسته و با صورت کبود
کنج تنور کوفه کشانده مرا سرت
پیشانی ات شکسته و موهات کم شده
خاکستر تنور چه کرده ست با سرت؟
رگ های گردنت چِقَدَر نامرتب ست
ای جان من چگونه جدا شد مگر سرت؟
این جای سنگ نیست، گمان می کنم حسین -
افتاده است زیر سم اسب ها سرت...
باید کمی گلاب بیارم بشویمت
خاکی شده ست از ستم بی حیا سرت
چشمان تو همیشه به دنبال زینب ست
تا اربعین اگر برود هر کجا سرت
شاعر: علی اکبر لطیفیان

  • دوشنبه
  • 4
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 12:25
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

اشعار اربعین حسینی ( صبح آمد و خورشید نتابید چهل روز) *

2661
4

اشعار اربعین حسینی (  صبح آمد و خورشید نتابید چهل روز) صبح آمد و خورشید نتابید چهل روز
همراه من آمد سر خورشید چهل روز
در دفتر نقّاشی تاریخ دو دستم
طرحی زد و از خون تو پاشید چهل روز
من تشنه ی لبخند تو بودم ولی ای عشق -
جز غصّه بر این تشنه نبارید چهل روز
از ناله ی من عرش خداوند تکان خورد
کوثر متلاطم شد و جوشید چهل روز
از مردم این شهر برایت چه بگویم؟!
تقویم همه بعد تو شد عید چهل روز
هر کس که نگاهش به من و بی کسی ام خورد -
با هلهله ای کف زد و رقصید چهل روز
از خواهر خود حرف نکش ای تن بی سر
باید چه بگوید که چه ها دید چهل روز؟
تصویر زمین خوردن تو در سر او ماند
این بود دلیلش که نخوابید چهل روز
این چشم اگر کور شده دست خودش نیست
رخ نیلی و لب پاره تو را دید

  • دوشنبه
  • 4
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 12:26
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

اشعار اربعین حسینی ( سرد و سنگین ابرها را سوگوار آورده اند ) *

2262
1

اشعار اربعین حسینی (  سرد و سنگین ابرها را سوگوار آورده اند ) سرد و سنگین ابرها را سوگوار آورده اند
شرحه شرحه ماجرایی ناگوار آورده اند
بازهم یک زخم کهنه ماجرای خیر و شر
افتضاحی فاش را مردم به بار آورده اند
خاک و خاکستر نشانده بر دل تقویم ها
سینه هایی نصف جان را داغ دار آورده اند
درد در جانها نمی گنجد، قیامت می کند
خون و آتش را به صحن نیزه زار آورده اند
تیغ بر خورشید و بر انوار مشرق می زنند
کورهایی سنگ دل، شب های تار آورده اند
در سپاه کفر، قرآن را به خون آلوده اند
لکّه ی ننگ بزرگی یادگار آورده اند
نینوا در نینوا گویی جهنم پیش روست
ذوالجناح غرق خون را بی سوار آورده اند
اشک می بارد پیاپی چشم عالم ناگزیر
روی نیزه هاتفی را سر به دار آورده اند
بغض و خون در سین

  • دوشنبه
  • 4
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 12:35
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

اشعار اربعین حسینی ( پس از یک اربعین رنج و اسارت) *

9601
25

اشعار اربعین حسینی (  پس از یک اربعین رنج و اسارت) پس از یک اربعین رنج و اسارت
کنم قبر حسینم را زیارت
سلام ای نور عینم
حسینم وا حسینم
نفس ها اوفتاده در شماره
زیارت نامه قلب پاره پاره
برادر جان به زینب کن نظاره
سلام ای نور عینم
حسینم وا حسینم
نهادم در بیابان پیکرت را
چهل منزل به نی دیدم سرت را
سر عباس و عون و جعفرت را
سلام ای نور عینم
حسینم وا حسینم
پریشان چو گیسوی سکینه
هزاران کوه غم دارم به سینه
که بی تو می روم سوی مدینه
سلام ای نور عینم
حسینم وا حسینم
به شام و کوفه دل بردی ز دستم
به پای صوت قرآنت نشستم
گریبان پاره کردم سر شکستم
سلام ای نور عینم
حسینم وا حسینم
چهل شب بی تو خون دل فشاندم
سرت بر نیزه دیدم زنده ماندم
تو قرآن خواندی و من خطبه خوا

  • دوشنبه
  • 4
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 12:37
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

اشعار اربعین حسینی ( ای کربلا ای کعبه عشق و امیدم) *

4510
5

اشعار اربعین حسینی ( ای کربلا ای کعبه عشق و امیدم) ای کربلا ای کعبه عشق و امیدم
بعد از جدایی ها به دیدارت رسیدم
ای کربلا اغوش بگشا زینب آمد
من زینبم کز رنج دوری ها خمیدم
هر روز دیدم کربلای تازه ای را
ای کربلا تا بر سر کویت رسیدم
منزل به منزل داغ بر دغاغم فزون شد
جان کنه ام تا رخت در این جا کسیدم
از بهر انحجام رسالت زنده ماندم
گر زنده ام من زنده هر دم شهیدم
ای کاروان سالار زینب دیده بگشا
تا گویمت با دیده گریان چه دیدم
با ان که با دستت به قلبم صبر دادی
چندان که در هر جا شهامت آفریدم
اما دو جا دست غمم از پا در اورد
بی خود ز خود گشتم گریبان بر دریدم
یک جا که دشمن بر لبانت چوب می زد
یک جا سرت چون بر فراز نیزه دیدم
بشنیده بودم صوت قرآنت بسی لیک
نشنی

  • دوشنبه
  • 4
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 15:05
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

اشعار اربعین حسینی ( از آن ساعت که خود را ناگزیر از تو جدا کردم) *

2757
4

اشعار اربعین حسینی ( از آن ساعت که خود را ناگزیر از تو جدا کردم) از آن ساعت که خود را ناگزیر از تو جدا کردم
تو بر نی بودی و دیدی چه‌ها دیدم، چه‌ها کردم
گمان بر ماندن و قبر تو را دیدن نمی‌بردم
ولی فیض زیارت را تمنّا از خدا کردم
به یادم مانده آن روزی که می‌جستم ترا اما
تنت پیدا به زیر سنگ و تیر و نیزه‌ها کردم
تو را ای آشنای دل اگر نشناختم آن روز
مرا اکنون تو نشناسی، وفا بین تا کجا کردم
تن چاک تو را چون جان گرفتم در برم اما
برای حفظ اطفالت، تو را آخر رها کردم
بسان شمع، آبم کرد بانگ آب‌آب تو
اگرچه تشنه بودم چشمه‌های چشم وا کردم
میان خیمه‌های سوخته همچون دلم آن شب
نماز خود نشسته خواندم و بر تو دعا کردم
شکسته جای مهرت را ز بی‌مهری به نی دیدم
شکستم فرق خویش و اقتد

  • دوشنبه
  • 4
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 15:28
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

اشعار اربعین حسینی ( شفق نشسته در آغوشت ای سحر برخیز ) *

2565
1

اشعار اربعین حسینی ( شفق نشسته در آغوشت ای سحر برخیز ) شفق نشسته در آغوشت ای سحر برخیز
ستاره می رود از هوش یک نظر برخیز
نسیم بر سر راهت گشوده بال امید
تو ای ترانه ی باران بارور برخیز
کبوتری که به شوق تو بال در خون زد
به بام عشق تو گسترده بال و پر برخیز
چو من به حسرت یک چشم بوسه بر قدمت
نشسته در ره تو خاک رهگذر برخیز
چراغ چشم تو چندی است مثل نیلوفر
گرفته زانوی اندوه را به بر برخیز
رسیده زائر دل خسته ای ز غربت راه
که مانده از سفری سرخ در به در برخیز
شبانه های شب شام را دلم طی کرد
به هرم چلّه نشستم در این سفر برخیز
کنون که خون دلم سرخ همچو لاله ی دشت
به چهره می چکد از چشم های تر برخیز
یه یک اشاره بگویم: قسم به حرمت عشق
سکینه آمده از راه،ای پدر! برخیز

  • دوشنبه
  • 4
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 15:46
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

دانلود متن و فایل صوتی سبک زمزمه به مناسبت اربعین حسینی ( عزادار هر شبت اومد - به یاد زخم لبت اومد ) *

3567
5

دانلود متن و فایل صوتی سبک زمزمه به مناسبت اربعین حسینی ( عزادار هر شبت اومد - به یاد زخم لبت اومد  ) عزادار هر شبت اومد - به یاد زخم لبت اومد
پاشو از راه زینبت اومد - وای وای
چهل روزه که داداش - بی تو برام چهل سال گذشت
از غم تو خسته حال گذشت
به یاد داغ گودال گذشت - حسین جان
هنوزم نیست باورم - تو بری ومن زنده باشم
لحظه ای بی تو من تنها شم
رو گونه اشک غم می پاشم - حسین جان

*****

چه سختی هایی کشیدم من
با زحمت اینجا رسیدم من
ببینه که قامت خمیدم من - وای وای
خودت می دونی حسین - تو موج غم شده دل اسیر
داغ خرابه کرد من رو پیر
سراغ سه ساله تو نگیر - حسین جان
میون این قافله - سهم ما خسته حالیه وای
شکسته پر و بالیه وای
جای سه ساله خالیه وای - حسین جان
شاعر : اسماعیل شبرنگ
از کتاب : شمیم سیب سرخ صفحه 8

  • دوشنبه
  • 4
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 16:32
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

یک اربعین فراق و غـم و غصه و ملال *

2205
3

یک اربعین فراق و غـم و غصه و ملال یک اربعین فراق و غـم و غصه و ملال
هر لحظه‌اش گذشته به زینب هزار سال
تو روی خاک بودی و می‌زد چهل عروج
مرغ دلم بـه جـانب گـودال، بـال‌ بـال
ـرآن روی سینـۀ پیغمبـر خدا!
گشتی چرا بـه زیر سم اسب، پایمال؟
من دیده‌ام کتاب خـدا را به تشت زر
من دیده‌ام به نوک سنان وجه ذوالجلال
در شهر کوفه هر نفسم نهضتی عظیم
در شام بود هـر قـدمم صحنـۀ قتـال
از ضـرب تازیانـه و از جـای کعب نی
باشد بـه جای ‌جای تن خسته‌ام مدال
هجده ستاره کرد غـروب از سپهر من
هم بی‌ستاره ماندم و هم گشته‌ام هلال
وقتی طلوع کـرد رخـت نوک نیزه‌هـا
یاد آمدم ز صبـح و اذان گفتـن بـلال
ممکن نبـود بیشتر از ایـن کنند ظلم
بعـد از رسول، امت او بـا رسـو

  • چهارشنبه
  • 6
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 13:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

زمینه به همراه سبک به مناسبت اربعین حسینی ( زینب و یه قلب پر از آه شرر ) *

3188
-1

زمینه به همراه سبک به مناسبت اربعین حسینی ( زینب و یه قلب پر از آه شرر ) زینب و یه قلب پر از آه شرر
زینب و یه اربعین خون جگر
زینب و خاطره های یه سفر
وقتایی که بارون اشک و غمش بی امونه
یه گوشه غریبونه روضه ی ارباب می خونه
چهل روزه که زینب تو قفس غم اسیره
چهل روزه که زینب روضه ی حسین می گیره
چهل روزه که زینب تنها آرزوشه بمیره
(زینب زینب زینب زینب )

****

حالا غرق غم و اندوه و عزا
بر می گرده کاروان اسرا
می رسه آروم آروم به کربلا
کاروان تا می رسه با ناله و شیون و آه
یکی سمت علقمه یکی می ره به قتلگاه
یکی شرح سفر رو می گه با چشای خونش
یکی می گه با عباس از غصه ی بی امونش
یکی می ره به گودال با عمه ی قد کمونش
(زینب زینب زینب زینب )
شاعر : یوسف رحیمی
از کتاب : زخم سیب دفتر

  • دوشنبه
  • 4
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:04
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

زمینه اربعین حسینی به همراه سبک زمینه ( چهل روزه اسیرتم چهل روزه بی طاقتم ) *

3464
8

زمینه اربعین حسینی به همراه سبک زمینه ( چهل روزه اسیرتم چهل روزه بی طاقتم  ) چهل روزه اسیرتم چهل روزه بی طاقتم
برای درد دل با تو منتظر یه فرصتم
اگه خودم نگم داداش نمی شناسی خواهرتم
(هزار دلیل دارم بگم که شبیه مادرتم (2
چهل سفر می دیدم - رو نیزه ها سرت رو
پاشو ولی ازم نگیر - سراغ دخترت رو
(حسین غریب مادر(2
چهل شب وروزه که من نا امیدم از دیدنت
یادم نمی ره پیش من روی زمین کشیدنت
تلظی کردنای تو دور نمی شه از نظرم
(2)تا خواب می رم با کابوس روضه هات از جا می پرم
هزار تا دست نامرد - پیکرتو دریدن
راضی شدی که آخرش - انگشتتم بریدن
(حسین غریب مادر (2
شاعر : علیرضا کبیری
از کتاب : ضریح 2 صفحه ی 24

دریافت سبک

برای اطلاع از جزئیات و نحوه تهیه این کتاب بروی تصویر آن کلیک کنید

  • دوشنبه
  • 4
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:36
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

نوحه شور اربعین حسینی به همراه فایل صوتی سبک( برگشت خواهرت اما قد خم ) *

6908
16

نوحه شور اربعین حسینی به همراه فایل صوتی سبک(  برگشت خواهرت اما قد خم  ) برگشت خواهرت اما قد خم
پیر شد از داغ محرم
با خاطره ظهر غم 2
رفتم دلم زیر خاکا جا موند
میون کرب و بلا موند
همیشه با این رویا موند 2
بعد از چهل منزل نوا نوا
زینب باز اومد کربلا بلا
افتاده رو خاک عزا عزا 2
می باره چشمای ترم ترم
چشمایی که داره ورم ورم
ببین که شکسته سرم پرم 2
اللهم الرزقنا حسین حسین 4
داغت چهل روزه منو پیر کرد
تو دست دشمن اسیر کرد
منو از زندگی سیر کرد 2
پاشو ای پاره پاره پیراهن
عزاداری بکن با من
بگیم از آزار دشمن 2
روضه خونه شام خراب خراب
شده بود شبیه سراب سراب
داغش کرده منو کباب کباب 2
آوردم تو شهر عزات عزات
یه مشت از خاکشو برات برات
می ریزم توی کربلات بلات 2
اللهم الرزقنا حسین حس

  • دوشنبه
  • 4
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 18:17
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

دانلود متن نوحه باسبک برای اربعین حسینی ( بر می گردد به کربلا یک کربلای نیمه جان ) *

13723
24

دانلود متن نوحه باسبک برای اربعین حسینی ( بر می گردد به کربلا یک کربلای نیمه جان ) بر می گردد به کربلا یک کربلای نیمه جان
با اشک و آهی بی امان قامت کمان قامت کمان
رسیدند دوباره به صحرای غربت
به دشت بلا و مصیبت
ز کف می رود صبر و طاقت
(ثارالله حسین ثارالله حسین ثار الله حسین ثارالله)

******

زینب رفته تا قتلگاه بر سر زنان با شور و شین
باچشمای بارانی اش شده روضه خوان حسین
حسین جان فدای سر اطهر تو
فدای لب پرپر تو
فدایت شود خواهر تو
سکینه رفته علقمه به طواف دستان ماه
اما رباب لالایی می خواند در پشت خیمه گاه
بلند است ز هر سوی این باغ لاله
صدای تب و آه و ناله
به یاد عزیزی سه ساله
شاعر : یوسف رحیمی
از کتاب : زخم سیب دفتر هفتم صفحه 79

دانلود سبک

برای اطلاع از جزئیات این کتاب و نحو

  • دوشنبه
  • 4
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 18:53
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

نوحه واحد سنگین برای اربعین حسینی ( از راه رسید مسافر تو ) *

4911
13

نوحه واحد سنگین برای اربعین حسینی (  از راه رسید مسافر تو   ) از راه رسید مسافر تو
قامت خمیده زائر تو
چهل روزه تو رو ندیدم
بعد تو من چه ها کشیدم
از این زمونه دل بریدم
هجده تا محرم دادم اما
به دشمنت ندادم حتی
نخی ز معجرم آقا
(ای وای از این غم )
روی لب من آه و ناله
نگیر سراغی از سه ساله
یه شب توی خرابه پیش
سر تو رفت برای همیشه
با دلی که مثل آتیشه
چهل روزه که غصه خوردم
فرقی نداشت زنده و مردم
پاشو برات کفن آوردم
(ای وای از این غم )
شاعر : اسماعیل شبرنگ
از کتاب : شبهای محرم 4 صفحه 74

دانلود سبک

برای اطلاع از جزئیات کتاب و نحوه تهیه آن بر روی تصویر کتاب کلیک کنید

  • دوشنبه
  • 4
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 19:01
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

دانلود متن روضه اربعین سیدالشهدا *

9025
13

دانلود متن روضه اربعین سیدالشهدا آدم تو این دنیا چی دلخوشی بهتر از مجلس اباعبدالله داره؟
خسته ای؟! هر چی خسته باشی از عمه ی امام زمان (عج)، عمه ای که چهل روزه نخوابیده خسته تر نیستی ... .
اگه هنوز نرفتی کربلا امروز روزشه
سفر اول سفر آشفتگی است، سفر اول، سفر بُهت است، تازه سفر دوم سفر گریه است، زینبم سفر دوم گریه اش افتاد، سفر اول می خواست گریه کنه، می زدند، اما امروز راحت گریه کرد، تو هم امروز راحت گریه کن ... .
منبع:كتاب گلواژه های روضه

  • دوشنبه
  • 4
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 21:01
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعری تقدیم به زائران اربعین *

7292
7

شعری تقدیم به زائران اربعین مرغ دل های ما هوایی شد
گوییا باز کربلایی شد
صحبت از کربلا میان آمد
بی جهت نیست اشکمان آمد
عدّه ای روی لب دعا دارند
عزم رفتن به کربلا دارند
چه زمانی!زمان اوج عزا
اربعینِ حسین،خون خدا
خوش به حال مقامت ای زائر
چه بگوید به وصفت این شاعر
تو مقامت فراتر از عرش است
ظاهراً پای تو بر این فرش است
تو همانی که برگزیده شدی
تو به دست حسین،خریده شدی
عاقبت کربلا نصیبت شد
روضةُ الانبیا نصیبت شد
گرچه توفیق یار ما نشده ...
گره از کار بسته وا نشده ...
بنما بی قرار شش گوشه
یادی از ما کنار شش گوشه
این که ذکر دمادمت بوده
مزد اشک محرّمت بوده
خوش به حالت حسین مزدت داد
می روی دست حق پناهت باد
علقمه،کاظمین و کرب و بلا
ی

  • سه شنبه
  • 5
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 08:35
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

درد دل های زینب کبری با امام حسین (ع) در روز اربعین - (بگذار از آن شهر ریا دیگر نگویم) *

12824
19

درد دل های زینب کبری با امام حسین (ع) در روز اربعین - (بگذار از آن شهر ریا دیگر نگویم) بگذار از آن شهر ریا دیگر نگویم
از قصّه ی شام بلا دیگر نگویم
من را نگاه بی حیای کوفیان کشت
زخم زبان شام را دیگر نگویم
آقا همین بس که تو را از من گرفتند
از کوفه و سنگ جفا دیگر نگویم
می دانی ای آرام جانم ای حسینم
پس از سر و تشت طلا دیگر نگویم
طاقت نداری تا بگویم ای برادر
آتش به جان خیمه ها . . . دیگر نگویم
داغ سه ساله پشت زینب را شکسته
این داغ سنگین بود و ما . . . دیگر نگویم
من بودم و یک دشت باغ لاله امّا
با داغ خود کشتی مرا دیگر نگویم
یک کربلا بس بود تا زینب بمیرد
از کربلا تا کربلا دیگر نگویم
شاعر :وحید محمدی
برگرفته از وبلاگ بیت های سوخته

  • سه شنبه
  • 5
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 08:39
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعری برای اربعین حسینی - (اي خداي عشق آمد از سفر پيغمبرت) *

12012
23

شعری برای اربعین حسینی - (اي خداي عشق آمد از سفر پيغمبرت) اي خداي عشق آمد از سفر پيغمبرت
نيمه جان برگشته اي آرام جانت خواهرت
خواهرم اما نه آن خواهر که رفت از کربلا
زينبم اما نه آن زينب که بشناسي مرا
شمه اي گويم که از داغت چسان برگشته ام
با لواي عشق رفتم با عصا برگشته ام
بين همراهان زداغت قد کمان باشد بسي
ليک از زينب کماني تر نمي باشد کسي
از علمدارت نشاني مانده باقي حسين
پوستي بر استخواني مانده باقي حسين
بسکه تا شام بلا بر من جثارت کرده اند
شام تا کرببلا طفلان مرا آورده اند
آنقدر زخم زبان بر قلب تنگم مي زدند
اي برادر شکر مي کردم که سنگم مي زدند
بارها کردم جدا از ما جدا گردد سرت
تا نبينبي زير شلاق اوفتاده خواهرت
عشق تو هر سو کشاندم ورنه اي روح حجاب
دخت

  • سه شنبه
  • 5
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 08:52
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعری زیبا برای روز اربعین در باره دردهای بی شمار زینب کبری در مسیر کوفه و شام - (بار گران کشيده ام زخم زبان شنيده ام) *

14233
36

شعری زیبا برای روز اربعین در باره دردهای بی شمار زینب کبری در مسیر کوفه و شام - (بار گران کشيده ام زخم زبان شنيده ام) بار گران کشيده ام زخم زبان شنيده ام
هجده سر بريده ي به روي نيزه ديده ام
يک اربعين گذشته و من از اسارت آمدم
از شام و کوفه عاقبت بهر زيارت آمدم
شرح کدامين غصه ات با تو بگويم يا اخا
فرصت نمي دهد مرا قفل گلويم يا اخا
منزل به منزل بوده ام با قاتل تو همسفر
سيلي نخوره بين ما حتي نمانده يک نفر
در مجلس نامحرمان مرگ از خدا کردم طلب
لب تو بود و خيزران که جان من آمد به لب
بيا بزرگي کن مگير از من سراغ دخترت
در گوشه ي خرابه ماند کنار ببريده سرت

  • سه شنبه
  • 5
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 09:03
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

متن نوحه واحد تند امام حسین-السلام اي نور عينم ، اي گل زيبا حسينم *

57813
152

متن نوحه واحد تند امام حسین-السلام اي نور عينم ، اي گل زيبا حسينم متن نوحه واحد :

رسم بوده كه وقتي دسته عزاداري حركت مي‏كرده، مكان‏هاي بخصوصي متوقف مي‏شده است و مداح در آن حال، شعري را با آهنگ خاصي مي‏خوانده است مردم بدون آن كه جواب دهند، سينه مي‏زدند. به اين برنامه در مداحي، واحد خواني گفته مي‏شده است.در این پست خدمت شما کاربران گرامی امام هشت نمونه ای از متن نوحه واحد را قرار داده ایم.

السلام اي نور عينم ، اي گل زيبا حسينم
زينب امد از اسيري اي برادر(۲)
وا حسينا وا حسينا
*****
آمدم از شام غم جان حسين بنگر مرا
تا بگويم شرح مظلومي گلهاي ترا
تا بگويم ازخرابه از رقيه اي حسين
پاي زخمي را دهم اينک نشانت اي حسين
زينبم ام المصيبت ، آمدم بهر زيارت
کي شناسي تو مرا

  • سه شنبه
  • 5
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 09:12
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

نوحه واحد سنگین اربعین به همراه سبک ,(یک اربعین گذشته و داغ توروی دلمه) *

11940
34

نوحه واحد سنگین اربعین به همراه سبک ,(یک اربعین گذشته و     داغ توروی دلمه) نوحه همراه با سبک

یک اربعین گذشته و داغ توروی دلمه
هر روز سال برای من روز دهه محرمه
این چل روزه برام گذشت مثل چهل سال آزگار
بلند شو از جا و روی زخم دلم مرهم بذار
سکینه باچشای خیس خیلی سوال شده براش
قبر عموعباس چرا انقدرکوچیک شده داداش؟

پاشو ببین کبودیا مونده هنوز روی تنم
هرجاکه بردم اسمتو با تازیونه زدنم
ببین که زینب اومده با یه دلی زغصه چاک
باور نداشتم که باشی توزیرخاک ومن روخاک
این مردم خدا نترس به والله که خیلی بدن
وقتی منو بی تو دیدن را به را هی سیلی زدن
تافهمیدن مرد نداریم جسور شدن حرامیا
رفتن باسوت و هلهله به سمت خیمه ی زنا
هول وولا افتاده بود توی دلای بچه هات
وقتی که برگشت دشمنت بادست

  • چهارشنبه
  • 6
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 05:41
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دانلود نوحه واحد اربعین با سبک ,(ای رهبر نیزه نشینم ای دلستان مه جبینم) *

4411
13

دانلود نوحه واحد اربعین با سبک ,(ای رهبر نیزه نشینم  ای دلستان مه جبینم) به همراه سبک نوحه

ای رهبر نیزه نشینم ای دلستان مه جبینم
خدا قسمت کرده برادر زائر تو در اربعینم
نرفت از یاد من قصه ی گودال چهل روز غمت گشته چهل سال
رنگم زرده؛ دلم پر درده
دشمنت زینب و آواره کرده
دیدن سرها روز عاشورا
برادر ما رأیت الّا جمیلا
حسین وای

سفر کردم پی سر تو سر بدون پیکر تو
هرجا رفتم طعنه شنیدم چونکه بودم من خواهر تو
دلیل اینکه گشتم مثل مادر چهل منزل کتک خوردم برادر
کس ندیده؛ رنگم پریده
برگشتم از سفر قامت خمیده
دلبر من! برادر من!
رفتی و آستینم شد معجر من
حسین وای

نور چشمان تر زینب بنشین دمی در بر زینب
شیب الخضیب باور ندارم تو هستی برادر زینب
پس از تو زندگیه من تباهه برادر موندن بی ت

  • چهارشنبه
  • 6
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 05:57
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک نوحه شور اربعین ,(ببین از فراغت شدم خون جگر مراهم ببر) *

6353
19

دانلود متن و سبک نوحه شور اربعین ,(ببین از فراغت شدم خون جگر     مراهم ببر) نوحه به همراه سبک

ببین از فراغت شدم خون جگر مراهم ببر2
تورفتی چه خاکی کنم من به سر مراهم ببر2
برای یتیمان تو من سپر مراهم ببر2
بر لب ها آه وواویلا زینب رسیده کربلا
همه ی غصه ام از اینه ببین گشته مثل زهرا
ثارالله وابن ثاره زینب بی تو شد آواره

ببین پیری آمد سراغم چه زود برادر حسین2
اگر گشته رویم سیاه و کبود برادر حسین2
کسی بعد تو محرم من نبود برادر حسین2
میخونم غریب مادر یاد برادر بی سر
خیالت راحت حسین جان دستی نخورده به معجره
ثارالله وابن ثاره زینب بی تو شد آواره
پس ازتو به من شد ستم بی امان برادر حسین2
زداغت ببین گشته ام قد کمان برادر حسین2
پاشو بهر من قدری قرآن بخوان برادر حسین2
خواب خوش بر

  • چهارشنبه
  • 6
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 06:08
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اربعین آمد دلا امروز زینب خسته است *

2439
7

اربعین آمد دلا امروز زینب خسته است اربعین آمد دلا امروز زینب خسته است
آمده بر کربلا امروز زینب خسته است
در کنار مرقد شش گوشه بنت المرتضی
گویی افتاده ز پا امروز زینب خسته است
این همان بنیان کنِ کاخ ستم باشد ولی
دارد آهنگ عزا امروز زینب خسته است
ای شهیدان بهر استقبال او کاری کنید
بوده حامیِ شما امروز زینب خسته است
ای برادر حال خواهر را نمی پرسی چرا
هم چو نی دارد نوا امروز زینب خسته است
خیز ای عباس پرچم را از او تحویل گیر
قامتش گشته دو تا امروز زینب خسته است
ای علی اکبر قطار عمه ات برگشته است
گوید ای مشکل گشا امروز زینب خسته است
شاعر:ولی الله کلامی زنجانی

  • چهارشنبه
  • 6
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 13:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

منزل به منزل پا به پای نیزه ات شد *

3152
7

منزل به منزل پا به پای نیزه ات شد منزل به منزل پا به پای نیزه ات شد
اشکم روان چون گریه های نیزه ی تو
لحظه به لحظه خون جگر ، آتش به جانم
افتاد با آن آیه های نیزه ی تو
حتی نگاه سنگها هم گریه می کرد
هنگام آن گلبوسه ها بر روی ماهت
آه ای برادر دخترانت زود دیدند
آثار عریان ناقه ها در روی ماهت
قدری نگاه خسته ام آرام می شد
وقتی سرت قرآن به روی نیزه می خواند
این سر اگر در راه همراهم نمی شد
حتما دگر از زینبت (س) چیزی نمی ماند
من داغ هجده لاله دیدم ای برادر
آری فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد
خون شد دلم از داغتان امّا امان از
خونی که آن زخم زبان ها بر دلم کرد
هر بار از بالای نی راس تو افتاد
همراه هر زخمی که می خوردی دلم سوخت
امّا زمانی که لب

  • چهارشنبه
  • 6
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 14:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

شعر مصائب اربعین- (دلم به وسعت یک اربعین پر از غم شد) * محمد مهدی عبدالهی

2723
21

شعر مصائب اربعین- (دلم به وسعت یک اربعین پر از غم شد) دلم به وسعت یک اربعین پر از غم شد
دوباره کرب و بلا خیمه گاه ماتم شد
زِ ناله های غم انگیز زینب کبری
دوباره چشم فلک توتیای شبنم شد
شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • جمعه
  • 8
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:46
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد