مدایح و مراثی امام حسین

مرتب سازی براساس
 اصغر چرمی

دوبیتی برای مردم کوفه -( پيشانى كوفه جاي مهر ننگ است ) * اصغر چرمی

3060
7

دوبیتی برای مردم کوفه -( پيشانى كوفه جاي مهر ننگ است ) پيشانى كوفه جاي مهر ننگ است
آرايش اين شهر شبيه جنگ است
حالا كه شده نيزه و شمشير تمام
انگار به دست پيرمردان سنگ است

شاعر : اصغر چرمی

  • جمعه
  • 2
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 20:05
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا تاجیک

اشعار واحد برای شهادت حضرت قاسم بن حسن از رضا تاجیک با سبک -( یه گوشه ای آرزوهامو تو دفترم نوشتم ) * رضا تاجیک

3055
5

اشعار واحد برای شهادت حضرت قاسم بن حسن از رضا تاجیک با سبک -( یه گوشه ای آرزوهامو تو دفترم نوشتم ) یه گوشه ای آرزوهامو تو دفترم نوشتم
که با عمو جون تموم بشه قصه ی سرنوشتم
عاشقی عادت ماهاس تو خاندان حیدر
همیشه سرمشق منه درسی که داده مادر
مردن رو پای دلبرم از عسله شیرین تر
وای! شده خیمه گاه مثل یک قفس تو صحرایی که شاه شده بی کس
شکسته دلی می خرند و بس
وای! شکسته دلم توی این غمها تا که روسفیدشم پیش زهرا
باید رو کنم نامه ی بابا
امون ای دل ای امون ای دل 3

بابام نوشته توی نامه که شرح عاشقیشه
دیگه روزی توی این دنیا روز حسین نمیشه
همراه تو نیستم داداش تا پیش پات فدات شم
خدا نمیخواست که حسین! شهید کربلات شم
تا که به پای روضه ها شاهد گریه هات شم
وای! قاسم من میشه پرپرت گفتم بگرده دور سرت
بشه فدایی اص

  • سه شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

مدح و مناجات با امام حسین (ع) شور از روح الله سیفی -( انت ربیع السماء ، سیدی اباعبدالله ) * روح الله سیفی

2690
4

مدح و مناجات با امام حسین (ع)  شور   از روح الله سیفی -( انت ربیع السماء ، سیدی اباعبدالله ) انت ربیع السماء ، سیدی اباعبدالله
ریحانت المصطفی ، سیدی اباعبدالله
درراهت گشتم آواره ، ازداغت دیده می باره
میپوشم پیرهنی را که ، امضای فاطمه داره
******
ای کشته در ره قرآن ، جان دادی با لب عطشان
یکی یکدونه ی رب و ، در کارت عالمی حیران
انت قدیم الاحسان ، سیدی اباعبدالله
انت سیدالعطشان ، سیدی اباعبدالله
******
حرمت جنت الاعلا ، ضریحت قبله ی دلها
بوی سیب و نصیبم کن ، شبهای جمعه،ای آقا
انت عزیزالزهراء ، سیدی اباعبدالله
یاساکن کربلا ، سیدی اباعبدالله
******
زینت دوش پیغمبر ، مظلوم وبیکس و یاور
گشته ای تشنه لب بی سر ، درپیش دیده ی مادر
مرمل بالدماء ، سیدی اباعبدالله
و مقطع الاعضاء ، سیدی اباعبدالله

  • سه شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 13:48
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

اشعار شور امام حسین (ع) -( شوق حرم میزنه آتیش به دلا ) * یوسف رحیمی

4797
20

اشعار شور امام حسین (ع) -( شوق حرم میزنه آتیش به دلا ) شوق حرم میزنه آتیش به دلا
دربدرم دربدر کرب و بلا

آخه قلبم مجنونه،حیرونه طواف عرش خداست
بیقرار و دلتنگه همرنگ پرچم سرخ آقاست
عمریه که بی تابِ اربابِ غریب کرب و بلاست

*****
نوای غم میپیچه توی روضه ها
دربدرم دربدر کرب و بلا

سرو کارم با یار دلدار دلای سینه زناست
از چشام غم میریزه لبریز بارون اشک عزاست
توی هیئت نور ما شور ما یا سید الشهداست

*****
زندگیمو بیا ارباب بگیر ازم
ولی ببر دلمو باز سمت حرم
تو دل من آشوبه ،می کوبه دلم تو سینه برات
آخه از روز اول این قلبم خورده گره با نگات
آرزومه افتادن جون دادن رو خاک کرب و بلات

*****
روضه هامون میگیره بوی فاطمه
وقتی میاد اسم سردار علقمه

همیشه کف العبا

  • شنبه
  • 17
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 07:24
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار شور امام حسین (ع) -( دست من ودامن تو مولا آقا خورشید دنیا و عقبی ) *

3231
2

اشعار شور امام حسین (ع) -( دست من ودامن تو مولا آقا خورشید دنیا و عقبی ) دست من ودامن تو مولا آقا خورشید دنیا و عقبی

میدم هستی مو برات،تا بشه قلبم خاک پات
تنها نمیذاری منو،صاحب میزان و صراط

هر کی محب تو باشه

تو زندگیش غم نداره،دیگه چیزی کم نداره
وقتی چشا بارونیه ،چشمای پر نم نداره
این دل تنگم غصه ها داره
شوق دیدار کربلا داره

دانلود سبک

  • شنبه
  • 17
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 07:28
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

اشعار شور امام حسین (ع) -( شمیم آیات تو،از سمت کربلا نفحات تو ) * یوسف رحیمی

3059
1

اشعار شور امام حسین (ع) -( شمیم آیات تو،از سمت کربلا نفحات تو ) شمیم آیات تو،از سمت کربلا نفحات تو
می وزه نسیم مناجات تو،هر سحر جمعه
مادر سادات میاد،به زیارت اون عتبات میاد
کنار علقمه و فرات میاد،هر سحر جمعه
شب جمعه عطری دلفریب،شمیم بارون و بوی سیب
توی صحن ارباب غریب،دلارو میبره
شکوه سبز گلدسته هاش،پرچم سرخ و گنبد طلاش
چلچراغ اشک زائراش،دلارو میبره
نورانیه دل هری کی که ،برات پیرن سیاه میپوشه
میشه ایشالا به لطف تو،یه روزی زائر شش گوشه

شاعر : یوسف رحیمی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 17
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 07:29
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

مدح امام حسین (ع) -( اول شعر که یارب بشود خوب تر است ) * محمد جواد شیرازی

2470
8

مدح امام حسین (ع) -( اول شعر که یارب بشود خوب تر است ) اول شعر که یارب بشود خوب تر است
عشق بازی به دل شب بشود خوب تر است

هر کسی در پی وصل است بگویید به او:
با توسل که مقرّب بشود خوب تر است

سجده بر تربت ارباب سراسر نور است
سجده با اشک، مرکّب بشود خوب تر است

ذکر خوب است... بگویید... ولی معتقدم
نام ارباب که بر لب بشود خوب تر است

پیر ما گفت: اگر قامت رعنای شما
در حسینیه مورّب بشود خوب تر است

سینه و صورت ما پر شده از مشق حسین
آسمان غرق ز کوکب بشود خوب تر است

اربعین گر که بنا نیست بخوانند مرا
اشک و تب روزی هر شب بشود خوب تر است

باده ی ناب حسین است و بدانید اگر
ساغر از باده لبالب بشود خوب تر است

سائل روضه شریف است ولی سائل اگر
سائل حضرت زینب بشود

  • جمعه
  • 7
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 19:32
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

نخواستیم... -( بی ذکر یا حسین عطایی نخواستیم ) * محمد جواد شیرازی

2998
14

نخواستیم... -( بی ذکر یا حسین عطایی نخواستیم ) بی ذکر یا حسین عطایی نخواستیم
جز گوشه ی حسینیه جایی نخواستیم
درد و دوای جمله ی ما گشته با حسین
ما بی حسین درد و دوایی نخواستیم
حا، ضمه، سین و فتحه و یا و سکون و نون
جز یک "حسین" هیچ نوایی نخواستیم

بی "معجزه" تمامی ما بنده ات شدیم
ما از شما که "چوب عصایی" نخواستیم
ما را رها مکن ز در خانه ات حسین
قلاده را ببند، رهایی نخواستیم
یک عمر می شود که زمان دعای خویش
غیر از برات کرب و بلایی نخواستیم
عطر و نسیم سیب حرم رَهنمای ماست
بهرِ نماز، قبله نمایی نخواستیم
جز راه دوست راه دگر کفر مطلق است
اصلا بدون دوست خدایی نخواستیم
ما سائلان نانِ تنور سه ساله ایم
ما قرص نانِ حاتم طایی نخواستیم

شاعر : محمد جواد ش

  • جمعه
  • 7
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 19:37
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

همه اش نذر تو -( در سینه، نیتم همه اش نذر تو حسین ) * محمد جواد شیرازی

3278
4

همه اش نذر تو  -( در سینه، نیتم همه اش نذر تو حسین ) در سینه، نیتم همه اش نذر تو حسین
حالِ عبادتم همه اش نذر تو حسین

خرده فروش نیستم و عمده می دهم
یکجا محبتم همه اش نذر تو حسین

روزِ ازل خدا گل من را که می سرشت
بنوشته قسمتم همه اش نذر تو حسین

تا زنده ام برای شما سینه می زنم
نیرو و قوتم همه اش نذر تو حسین

از لطف مادرم همه عمرم فقط شده
این جمله عادتم: همه اش نذر تو حسین

مادر، پدر، برادر و خواهر، قبیله ام
این جان و ثروتم همه اش نذر تو حسین

فرموده است پیر جماران به عالمی:
ارکان نهضتم همه اش نذر تو حسین

در اوج روضه، گاه فقط آه می کشم
این آه حسرتم همه اش نذر تو حسین
***
کنج خرابه بغض گلویش گرفت و گفت:
این اوج غربتم همه اش نذر تو حسین

مویم به یا

  • جمعه
  • 7
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 19:52
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار واحد امام حسین(ع) -( دلخون توام، افسون توام ) *

1896

اشعار واحد امام حسین(ع) -( دلخون توام، افسون توام ) دلخون توام، افسون توام

ليلاى منى، مجنون توام

يارا يارا، شب يلداى مرا صبح سفيدى‏ست

دريا دريا، قطره قطره‏ها اشكامو خريدى

مولا مولا، خرابم كردى و از نو آفريدى

مديونم، مديونم،

ممنونم، ممنونم

من مست توام، پا بست توام

كن تربيتم، در بست توام

ارباب ارباب، مويى از تو رو به كهكشون نمى‏دم (2)

جز تو جز تو، دست خاليمو به كس نشون نمى‏دم

آقام آقام، نبينم تا كربلا تو جون نمى‏دم

مديونم..... (2)

اى پور على، عشق منجلى (2)

هستى چون خدا بين‏المللى (2)

والله، والله همه حرفاى دل كه گفتنى نيست (2)

مردم مردم يه زمين خورده كه حالش ديدنى نيست

من بيمارم مرضم كرب و بلاست خوب شدنى نيست

)مديونم......( (2)

  • چهارشنبه
  • 26
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 05:08
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار واحد امام حسین(ع) *

2677
3

اشعار واحد امام حسین(ع) بدونيد اهل عالم كه حسين اربابه( (3)

براى كرب و بلاش دل من بيتابه( (3)

هميشه مهمون اون سفره‏ى پُر از فضلم( (3)

يادمه از كوچيكم نذر اباالفضلم( (3)

دوست دارم اين قلب من شبيه درياشه( (3)

يه روزى تو كربلا مهمون آقاشه( (3)

برا زائرات فرشته غرق چاووشه( (3)

آرزوم اينه بشينم پاى شيش گوشه( (3)

بدونيد اهل عالم...

از خدا مى‏خوام كه جونم قربون سقاشه( (3)

برات كرب و بلا دوباره امضا شه( (3)

خوش به حال عاشقى كه غرق احساسه( (3)

كنار ضريح ناز آقاش عباسه( (3)

  • چهارشنبه
  • 26
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 05:12
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار مناجات امام حسین (ع) -( ای رضا را سجده بر خاک درت ) *

1963
2

اشعار مناجات امام حسین (ع) -( ای رضا را سجده بر خاک درت ) عمری است که دلداده ی نام حسنینم
فریاد برآرم که غلام حسنینم
در کوی خرابات ، مقیمم همه ی عمر
ای می زدگان مست ز جام حسنینم
یا رب ز عنایات محرم کرمی کن
بنمای مقید به مرام حسنینم
در لحظه ی مرگم به شب اول قبرم
محتاج به الطاف مدام حسنینم
از ذکر احادیث ولایی شده ام مست
آمیخته با شهد کلام حسنینم
من مرغک بی بال و پری نغمه سرایم
صد شکر که افتاده به دام حسنینم
مرثیه سرای حرم عشق و ولایم
فریاد غمم ، وقف پیام حسنینم
بر رجعت پر برکتشان معتقدم من
تا منتظر روز قیام حسنینم

  • چهارشنبه
  • 26
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 16:34
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

-( جامه از مِهـر تو پوشیم که چرکین نشود ) * وحید دکامین

1571
1

 -( جامه از مِهـر تو پوشیم که چرکین نشود ) "جامه از مِهـر تو پوشیم که چرکین نشود
هرکه با یاد تو خوابید که بی دین نشود"
تلخ است بجز مهر تو شیرینی هر عشق
هیچکس بهـر دلم مثـل توشیرین نشود
دیده ها بربدن بی کفنت می گریند
دل به یاد غمتان نیست که غمگین نشود
بی نیازم زهمه، تا که نیازم سوی توست
خـادم کوی شمـا سائل و مسکین نشود
مظهـر ذات و صفـاتی و تجلّـی خـدا
هرکسی در رهتان نیست خدابین نشود
توگذشتی زسر جان، که شود دین احیاء
دین بی نام تو دین نیست و آیین نشود
جای یک زخم به روی جگرت مانده هنوز
داغِ اکبـر چه غـمی بـود که تسکین نشود

شاعر : وحید دکامین

  • یکشنبه
  • 30
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 03:48
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

عشق حسین(ع) -( هر دل به راه عشق لایق مولا نمی شود ) * وحید دکامین

1966
1

 عشق حسین(ع) -( هر دل به راه عشق لایق مولا نمی شود ) هـر دل به راه عشـق لایق مولا نمی شود
دامن کشیده بهردوست ز دنیا نمی شود
تقوا ملاک عـاشقی و دل سپردن است
تنهـا کلام وحرف بهـرتو تقوا نمی شود
وقتی که توشۀ عملم اندک است،می دانم
راضی ز نوکریم، حضرت زهرا نمی شود
هرکس که شد جدا ز شما یابن فاطمه،مولا
او بنـده ای برای خالق یکتـا نمی شود
هرگز مبـاد دمـی دل جـدا از او باشـد
دل شد جدا زکوی دوست مصفّا نمی شود
جز نام تو حسین که ثاراللَّهی واربابی
ذکری دگر برای شور که پیدا نمی شود
سینه زدن برای تو اوجِ جنون وعشق
دل جـز به یاد نام تو شیدا نمی شود
ازبهرسـایۀ سرخود درگه تو را دارم
غیرازحسینیه پنـاهم و مـأوا نمی شود
ختم بخیـر نوکـرکـوی تو میشـود آخر
محشر به یُم

  • یکشنبه
  • 30
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 03:56
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار منجات با امام حسین(ع) -( کربلا وادی غم هاست حسین بن علی ) *

2324
5

اشعار منجات با امام حسین(ع) -( کربلا وادی غم هاست حسین بن علی ) کربلا وادی غم هاست حسین بن علی
قبله ی هر دل شیداست حسین بن علی
گوشه ی چشم شما معجزه را معنا کرد
قطره با لطف تو دریاست حسین بن علی
نوکری کردن ما حکم سیادت دارد
نوکر کوی تو آقاست حسین بن علی
تا خود حشر...به عباس علمدار قسم
پرچم سرخ تو بالاست حسین بن علی
حرم تو نه فقط قبله ی کعبه...بلکه
قبله ی عرش معلاست حسین بن علی
هرشب جمعه کنار بدن بی سر تو
مادرت حضرت زهراست حسین بن علی
روضه خوان ذکر "بُنَیَّ" به لبانش دارد
گریه کن زینب کبراست حسین بن علی
جمعه ای منتقم خون تو بر می گردد
پسرت فاتح دنیاست حسین بن علی
نام تو رمز قیام است،"شهید بی سر"
روضۀ ما دو کلام است، "غریب مادر"

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 08:05
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

ارزوی نوکری -( ارزوی دل دیوانه ام این است که نوکر باشم ) * محسن اوجانی

2065
5

ارزوی نوکری -(  ارزوی دل دیوانه ام این است که نوکر باشم       ) ارزوی دل دیوانه ام این است که نوکر باشم

همه زندگیم را بدهم خادم این در باشم

خاطرات خوش من هیئت و سینه زنی است

کاش عمرم همه در محضر دلبر باشم

بار سنگین گناهان کمرم را خم کرد

نظر انداز به حال من بیچاره که بهتر باشم

بال پرواز ندارم به هوایت بپرم

همچو فطرس بخدا بی پر و مضطر باشم

گر شب جمعه به صحنت تو مرا راه دهی

زائر کرب و بلا همره مادر باشم

پاسخم را بده تسکین دل زارم باش

خوب من منتظرت لحظه ی اخر باشم؟

شاعر : محسن اوجانی

  • چهارشنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 20:37
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار امام حسین(ع) مناجات -( خوش به حال دل ما گرچه پر از تنهایی ست ) * حسین رضائیان

1588
2

اشعار  امام حسین(ع) مناجات -( خوش به حال دل ما گرچه پر از تنهایی ست ) خوش به حال دل ما گرچه پر از تنهایی ست
هرچه هم هست گرفتار غم لیلایی ست
هرچه از جور زمان زخم به قامت دارد
جای شکرش سر جاش است پر از شیدایی ست
ما گداییم ولی عزتمان لم یزلی ست
که گدایی سر کوی حسین آقایی ست
هرکسی قدر پر کاه به او دل بسته ست
به خداوند قسم حیدری و زهرایی ست
آبروی دوسرا نوکری هیئت اوست
قسمت هر که از او دل بکند، رسوایی ست
ما همه اهل خرابات حسین آبادیم
کربلایی ست هر آن کس که دلش اینجایی ست
هرکه بر سر در قلبش نزند نام حسین
به خدا اهل ولا نیست، که او دنیایی ست
دیدن خواب حرم قسمت هر هفته ی ماست
وه که این خواب عجب خواب و عجب رؤیایی ست

شاعر : حسین رضائیان

  • یکشنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 07:44
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

مناجات با امام حسین علیه السلام -( دیده ام از دوری کرب و بلا دریا شود ) * سید هاشم ساعی

1653

مناجات با امام حسین علیه السلام  -( دیده ام از دوری کرب و بلا دریا شود  ) دیده ام از دوری کرب و بلا دریا شود
یک شب جمعه حرم با نوکران آیا شود؟
پر کشد مرغ دلم تا صحن ساقی حرم
تا برات من به دست ساقیت امضا شود
گوشه ی چشمی اگر بر این گدای خود کنی
نوکرت بر کل عالم سرور و آقا شود
جنت بی تو برای من جهنم میشود
دوزخم با تو برایم جنت الأعلى شود
هر که شد عبد و غلام درگه تو یا حسین
بی نیاز از از جاه و مال و ثروت دنیا شود
هر شب جمعه حرم حال و هوای دیگر است
در میان صحن تو شوری دگر بر پا شود
انبیا و اولیا و اهل بیت و ذات حق
روضه خوان در قتلگاهت مادرت زهرا شود
ای حسینم تو نگفتی مادر من فاطمه،
تا که رحمی در دل آن ناکسان پیدا شود
کهنه پیراهن که نمانده از برایت مادرم
تا کفن بر جسم تو

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 12:43
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

امام حسین(ع)-مصائب -( هربار که رفته قد خم آورده ) * داود رحیمی

1332
4

امام حسین(ع)-مصائب -( هربار که رفته قد خم آورده ) هربار که رفته قد خم آورده
از علقمه دستان قلم آورده
سر تا قدم حسین گل کاری شد
بس لاله ی پرپر به حرم آورده
***
اعضای تنت یکی یکی کاسته شد
ازعرش صدای ناله برخاسته شد
هر تیر، گلی در بدنت کاشته است
گل بود به نیزه نیز آراسته شد!
***
ازسیلی شب سیاه شد صورت ماه
شاه دو جهان هم نفسش شد دل چاه
آن طشت پر از خونِ جگر گشت ولی
لا یوم کیومک اباعبدالله
***
انگشتری افتاد، نگین رفت هوا
فواره ای از خون جبین رفت هوا
از اسب تا عرش خدا خورد زمین
خورشید از روی زمین رفت هوا

شاعر : داود رحیمی

  • یکشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 06:48
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

امام حسین(ع)-حضرت زینب(س)-وداع -( کنون که برق نگاه تو در نگاه من است ) * احسان محسنی فر

1737

امام حسین(ع)-حضرت زینب(س)-وداع -(  کنون که برق نگاه تو در نگاه من است ) کنون که برق نگاه تو در نگاه من است
زبان خموش؛ ولیکن نظر پُر از سخن است
به من مگو که بسازم ز درد دوری تو
پس از تو حالت من لحظه‌لحظه سوختن است
من از شکایت تو از زمانه دانستم
که سرنوشت من و تو ز هم جدا شدن است
نمی‌شود که بسوی مدینه برگردیم؟!
دل غریب من اینجا هوایی وطن است
سپرده کهنه لباسی برای تو مادر
چقدر کرده سفارش: «حسین من بی‌کفن است»
چقدر نیزه برای تن تو ساخته‌اند
چقدر مرکب‌شان بیقرار تاختن است
چقدر چشم جسارت به خیمه می‌افتد
هراس من همه از «سایه‌سر» نداشتن است
مرا رها مکن اینجا که خصم بی‌پرواست
مرا رها مکن اینجا که شمر بددهن است

شاعر : احسان محسنی فر

  • یکشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 06:49
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( از رستخیز آتش و خاکسترش مگو ) * علی لواسانی

1540
1

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( از رستخیز آتش و خاکسترش مگو ) از رستخیز آتش و خاکسترش مگو
در ما قیامتی شده از محشرش مگو
در خاک و خون نشسته سلیمان کربلا
از لحظه های غارت انگشترش مگو
بسیار روضه خوانده ای از آن سه شعبه ها
این بار از گلوی علی اصغرش مگو
از غربت زمان خداحافظی مخوان
از تلخی وداع علی اکبرش مگو
طفلان هنوز هم که هنوز است تشنه اند
دیگر تو از خجالت آب آورش مگو
از گریه های دخترکش گفته ای ولی
از گونه هایش از گل نیلوفرش مگو
بعد از حسین قافله سالار زیبنب است
از شام بی برادری خواهرش مگو
الشمر جالسٌ…جگر ما کباب شد
الشمر جالسٌ…سخن از خنجرش مگو

شاعر : علی لواسانی

  • یکشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 06:51
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( ای تن خسته به گودال ، زپا افتاده ) * محمود ژولیده

4114
6

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( ای تن خسته به گودال ، زپا افتاده ) ای تن خسته به گودال ، زپا افتاده
تنت اینجاست سرت پس به کجا افتاده
هیچکس این بدن خُرد ترا جمع نکرد
بسکه اعضاء ز اعضاء جدا افتاده
این تن از هر طرف انگار به غارت رفته
زیر نعشت مچ دست و مچ پا افتاده
دست بر شال کمربند گرفتی از چه؟
بر تنت جای سم اسب چرا افتاده
استخوانهای شکسته همه بیرون زده اند
دندۀ پهلویت انگار که جا افتاده
خودنماییِ کف چکمه مرا کشت حسین
چقدر بر بدنت پنجه و پا افتاده
با گلوی تو چه کرده مگر شمر لعین
بارها خنجرش انگار خطا افتاده
از چه انگشتر و انگشت تو پیدا نشود
ساربان نیست ولی دشنه به جا افتاده
بوی زهراست که در مقتل تو پیچیده
از نفس مادرم اینجا به خدا افتاده

شاعر : محمود ژولیده

  • یکشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 06:52
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 حسن لطفی

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( قمرش ریخت به هم ) * حسن لطفی

1719
1

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( قمرش ریخت به هم ) قمرش ریخت به هم دید افتاده شبیه پسرش ریخت به هم
تا سپاهش افتاد دست بگذاشت به روی کمرش ریخت به هم
خواست جمعش بکند دید او ریخته در دور و برش،ریخت به هم
تا سه شعبه پیچید خورد بر چشمی و چشم دگرش ریخت به هم
سینه اش وقتی که نیزه ای رفته فرو تا جگرش،ریخت به هم
تا که با سر افتاد تیر بیرون زده و پشت سرش ریخت به هم
قسمتی از صورت تا سرش خوردزمین بیشترش ریخت به هم
مادرش آنجا بود پدرش از نجف آمد،پدرش ریخت به هم

شاعر : حسن لطفی

  • یکشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 06:53
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 حسن لطفی

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( یک نفر هست پر از سوز، پر از یا زینب ) * حسن لطفی

2278
1

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( یک نفر هست پر از سوز، پر از یا زینب ) یک نفر هست پر از سوز، پر از یا زینب
تک و تنهاست و در ناله که تنها زینب
به لبش هست میا،آه میا با زینب
داد از این کوفه از این شهر از اینجا زینب
آه از امروز ولی وای ز فردا زینب
***
آخرین لحظه ی او بود دعا کرد و گریست
ظرف خونین شد و از دست رها کرد و گریست
روی خود را به سوی کرببلا کرد و گریست
داشت با گریه مناجات خدایا زینب
***
عرق شرم من از آمدنت خونین است
ننگ بر کوفه که هر بیعتشان ننگین است
سرم از سنگ شکسته است و سرم پایین است
به من آتش زده اینجا چه کند با زینب
***
دارم امید که کار تو به اینجا نکشد
میکشم داغ تو تا اهل تو آن را نکشد
کار زینب به تماشا،به تماشا نکشد
یا برای سر تو کار به دعوا نکشد
وای

  • یکشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 06:54
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( غربت آنست که لب تشنه سرت را بزنند ) * حبیب باقرزاده

2532
3

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( غربت آنست که لب تشنه سرت را بزنند ) غربت آنست که لب تشنه سرت را بزنند
بی پرو بال شوی باز پرت را بزنند
غربت آن است که از روی لج و لج بازی
نیزه ها جمع شوند و دهنت را بزنند
غربت آنست که در پیش نگاه پدری
سنگ ها جمع شوند و پسرت را بزنند
غربت آنست که در فاصله ی کوتاهی
تیر ها یک یه یک آیند و تنت را بزنند
غربت آنست که مشک و علم و دستان
ساقی و لشگر و میر قمرت را بزنند
غربت آنست که با نیزه سرسخت کسی
فاتحه خوان بشوند و بدنت را بزنند

شاعر : حبیب باقرزاده

  • یکشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 06:58
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( عالمی را كل ارض كربلا بر هم زده ) * محسن حنیفی

1805
0

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( عالمی را كل ارض كربلا بر هم زده ) عالمی را كل ارض كربلا بر هم زده
عرش را گودال با خون خدا برهم زده
نظم عالم را نفس های بدون نظم او
یا تن پاشیده زیر دست و پا بر هم زده
مادرش،آمد كنارش زود،....اما دشنه ای
بوسه گاه مادرش را از قفا برهم زده
گوشه ی گودال خلوت كرده...وا امٌاه...آه
خلوتش را ازدحام نیزه ها برهم زده
گوشه ی گودال یك كوچه است كه انگار باز
یك نفر دیوار و در را بی هوا برهم زده
جسم او سهم تنورو بوریا و نیزه شد....
سادگی بزم را طشت طلا برهم زده

شاعر : محسن حنیفی

  • یکشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 07:01
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( منم که نام تو را با رگِ جدا خوانم ) * محمود ژولیده

1765

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( منم که نام تو را با رگِ جدا خوانم ) منم که نام تو را با رگِ جدا خوانم
به حنجر و شَرَیان و جگر دعا خوانم
من از سَرِ جَبَلُ الرَّحمه تا تهِ مقتل
به استخوان و رگ و ریشه ام ترا خوانم
به این نماز نشسته که خواهرم خوانَد
به دنده های شکسته خدا خدا خوانم
به دستهای بریده قنوت می گیرم
به جسم بی سر و پر زخم ربّنا خوانم
منم که نیمۀ یک سوره را به یک خطبه
و نیمۀ دگرش را به نیزه ها خوانم
به خیمه گاه نوامیس من جفا بردند
هنوز با گلوی پاره ام ترا خوانم

شاعر : محمود ژولیده

  • یکشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 07:10
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( می آمد و به دست نفس گیرش ) * حامد اهور

1617
1

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( می آمد و به دست نفس گیرش ) می آمد و به دست نفس گیرش
یك دشنه در هوای بریدن بود
چشمش میان كاسه ی خون می گشت
می دید و در هوای ندیدن بود

بد مست، نعره می زد و می آمد
كفری كه پینه داشت به پیشانی
رذلی كه مُرده بود و نمی دانست
كفری در اتهام مسلمانی

آمد، رسید، چكمه ی نحسش را ...
نه من نمی توانم آقاجان
چشمان خسته ی تو ولی خندید
حتی به روی كافر بی ایمان

گفتی بیا كه بگذرم از كفرت
برگرد و مثل مرد، مسلمان باش
من نور محضم و دل من دریاست
اینسان نمان، به اذن من انسان باش

هرچند او جهنم خود را خواست
می خواستی بهشتی تان باشد
آیا بجز حسین كه قادر بود
فكر نجات دشمن جان باشد

آیا چقدر می شود آقا بود؟
آیا چقدر می شود انسان بود
ای كشتی نجات

  • یکشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 07:12
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( نگرانم بیفتی از مرکب ) * داود رحیمی

2146
4

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( نگرانم بیفتی از مرکب ) نگرانم بیفتی از مرکب
روی این سنگ ها خدا نکند
به تنت نیزه ها فرو نروند؟!
تیر، خود را به سینه جا نکند؟

کاش می شد که من سپر بشوم
سنگ ها بر دهان تو نخورد
کاش می شد که تیغ بردارم
نگذارم سر تو را ببُرد

کاش می شد نیاید این ملعون
کاش پیکار با گلو نکند
کاش بوسه نمی زدم هرگز
که تو را شمر پشت و رو نکند

تو بگو خواهرت چه کار کند؟
که سر از پیکرت جدا نشود؟
کاش می شد که چاره ای بکنم
پای مادر به گود وا نشود

کاش مادر ندیده باشد که
شمر ملعون نشست روی تنت
کاش اصلا دروغ باشد که
نیزه ای گیر کرده در دهنت

هرچه داری خودت بده بهِشان
که نخواهند جست و جوت کنند
پیرهن را خودت بکن از تن
که نیایند زیر و روت کنند

کاش جس

  • یکشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 07:13
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( کمتر بزن سر، ای سینه بر دل ) *استاد محمد جواد غفورزاده

6579
6

امام حسین(ع)-شهادت-گودال -( کمتر بزن سر، ای سینه بر دل ) کمتر بزن سر، ای سینه بر دل
من با حسینم ، منزل به منزل
پیوسته بودم چون موج و ساحل
آن دم بریدم من از حسین دل
کآمد به مقتل شمر سیه دل
شد شام تاریک صبح سپیدم
شور قیامت بی پرده دیدم
ناگه صدای پایی شنیدم
او می دوید و من می دویدم
او رو به مقتل من رو به قاتل
بار سفر چون از خیمه بستم
من خانه بر دوش من دل به دستم
بغض گلو را آخر شکستم
او می نشست و من می نشستم
او روی سینه من در مقابل
چون شب سیه شد صبح سپیدم
در خاک و خون بود عشق و امیدم
خون گریه کردم از آنچه دیدم
او می کشید و من می کشیدم
او خنجر از کین، من ناله از دل
من کز صبوری شور آفریدم
جام بلا را با جان خریدم
پیراهن صبر بر تن دریدم
او می برید و من می ب

  • یکشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 07:15
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد