روز عاشورا

مرتب سازی براساس
 رضا باقریان

شعر روز و عصر عاشورا -( دل تاریک مثل شب دارد ) * رضا باقریان

2096
3

شعر روز و عصر عاشورا -(  دل تاریک مثل شب دارد ) دل تاریک مثل شب دارد
در کفش دشنه ای دو لب دارد
وای، در چهره اش غضب دارد
بی حیا گوئیا طلب دارد
که چنین نعره می زند به سرش
با لگد می زند به بال و پرش
چه پر و بال بسته ای داری
چه تنِ زار و خسته ای داری
استخوان شکسته ای داری
تار و پودِ گسسته ای داری
مادرت آه، آمده به حرم
می زند ناله آه، ای پسرم
ای گل من چه پرپر افتادی
چه شد اینجا که بی سر افتادی
پیش پاهای مادر افتادی
زیر یک مشت خنجر افتادی
بدنت بین بوریاست، حسین
دست بافِ تنت کجاست، حسین
چند ضربه به پیکرت خورده ؟
چند تایش به حنجرت خورده ؟
سنگهایی که بر سرت خورده
چند تایی به خواهرت خورده
خواهرت هم شکسته بود سرش
آتش افتاده بود بر جگرش

شاعر : رضا باق

  • یکشنبه
  • 5
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا باقریان

شعر روز و عصر عاشورا -( وقتی حسین زخمِ تنش بی شماره شد ) * رضا باقریان

2466
2

شعر روز و عصر عاشورا -(  وقتی حسین زخمِ تنش بی شماره شد ) وقتی حسین زخمِ تنش بی شماره شد
دیگر زبانِ خواهر او با اشاره شد
فرقی نمی کند که، به شمشیر یا عصا
فرزند فاطمه بدنش پاره پاره شد
ظهر غروب روزِ دهم دستهای شمر
از گوشهای پاره پر از گوشواره شد
خواهر اسیر و جسم برادر به خاک ماند
مادر رسید و روضه شروعی دوباره شد
شبهای سردِ کوفه به این درد شاهدند
چشم رقیه بعد پدر پُر ستاره شد

شاعر : رضا باقریان

  • یکشنبه
  • 5
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شعر روز و عصر عاشورا -( تن افتاده به گودال تماشا دارد ) * رضا باقریان

4373
13

شعر روز و عصر عاشورا -(  تن افتاده به گودال تماشا دارد ) تن افتاده به گودال تماشا دارد
گریه بر پیکر پامال تماشا دارد
وسط معرکه پیشِ جگر سوخته ای
حنجر و، خنجرِ دجّال تماشا دارد
در سراشیبی گودال که بی حال شدی
گیر افتادی و، جنجال تماشا دارد
گرچه سخت است نظاره به تنِ عریانت
ولی این روضه به هر حال تماشا دارد
تا به گودال رسیدم نفسم بند آمد
نیزه ها بینِ پر و بال تماشا دارد
به روی جسم تو افتاده ام و می بینم
خنده بر اشک بد احوال تماشا دارد
بعد از آنی که سر تو به روی نیزه رود
غارت معجر و خلخال تماشا دارد

شاعر : رضا باقریان

  • یکشنبه
  • 5
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شعر روز و عصر عاشورا -( بینِ یک مشت خس و خوار تنت را دیدم ) * رضا باقریان

4296
3

شعر روز و عصر عاشورا -(  بینِ یک مشت خس و خوار تنت را دیدم ) بینِ یک مشت خس و خوار تنت را دیدم
زیر یک چکمه برادر بدنت را دیدم
آمدم، کاش نمی آمدم و می مردم
وسط هم همه ها پر زدنت را دیدم
گفتم این معرکه ها در تهِ گودال ز چیست
ناگهان دست سنان پیروهت را دیدم
ساربانی که به امّید زدن آمده بود
در کفش آه، عقیق یمنت را دیدم
بدنت روی زمین بود و تکان می خوردی
سُمِ اسب و بدنت....لِه شدنت را دیدم
وای از آن لحظه که دشنام به من می دادند
تو نظر کردی و، من دلشکنت را دیدم

شاعر : رضا باقریان

  • یکشنبه
  • 5
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

نوحه وداع روز عاشورا -( قرار من شکیب من برادر غریب من ) *

16

نوحه وداع روز عاشورا -( قرار من شکیب من    برادر غریب من ) قرار من شکیب من برادر غریب من
برو ولی آهسته برو
طاقت دوری تو را ندارم حسینم حسینم (3)
وای بی تو من می میرم (3)
ز رفتنت خون جگرم بی تو چه آمد به سرم
میان این خیل دشمنان
دست مرا رها مکن برادر برادر برادر (3)
وای بی تو من می میرم (3)
زنده شده در نظرم سفارشی ز مادرم
بیا بیا ای حسین من
گلوی تو به جای او ببوسم حسینم حسینم (3)
وای بی تو من می میرم (3)

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 08:53
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس سی و پنجم: وداع ابی عبدالله با اهل خیام *

73

مجلس سی و پنجم: وداع ابی عبدالله با اهل خیام مجلس سی و پنجم:
وداع ابی عبدالله با اهل خیام
به دل عشق تو مادرزاد دارم
ز هجر روی تو فریاد دارم
برای دیدنم تا صبح جمعه
به دستم تیشه ی فرهاد دارم
آقا جان یا صاحب الزمان ؛ شما در این چند روز بیش از همه عزادار و گریانید. چرا که شما صحنه وداع امام حسین را به عمه تان زینب به چشم می بینید آن وقت که این برادر و خواهر می خواستند از هم جدا شوند.
نقل می کنند مقدس اردبیلی به همراه جمعی از طلبه ها برای زیارت سیدالشهداء به کربلا رفته بودند، رسیدند به حرم آقا امام حسین ؛طلبه-ای با ایشان بود که برایشان روضه ی اباعبدالله را می خواند. بعد از خواندن زیارت نامه منتظر روضه خواندن ماندند تا بیاید و ورضه بخواند یک م

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 21:21
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس سی و ششم: ذوالجناح ابی عبدالله و تلّ زینبیه *

56

مجلس سی و ششم: ذوالجناح ابی عبدالله و تلّ زینبیه مجلس سی و ششم:
ذوالجناح ابی عبدالله و تلّ زینبیه
ز هجر تو شدم حیران و نالان
شبیه مرغ پر بسته به زندان
ندارم طاقت هجران و دوری
شده پر چوب خط جمعه هامان!
آقا جان؛ این چند روز عزاداران و محبان حسینی خیلی برای جد غریب شما حسین اشک ریختند و ناله زدند.
هر جمعه سحر دلم هوایی باشد
چشمش به ره مرد خدایی باشد
ای کاش که مهدی ز سفر آید و دل
این جمعه دگر کرب و بلایی باشد
زبان حال همه ی گریه کنان این جمله است:
« این الطالب بدم المقتول بکربلاء»
خدایا به حق لحظه ای که اهل خیام ذوالجناح را متحیر و وحشت زده در حالی که صیحه می کشید دیدند و از آمدن اباعبدالله نا امید شدند؛ و به سراغ خیمه ی صاحبش سیدالشهداء می آمد

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:20
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

زمزمه و زمینه وداع -( آهسته تر آهسته تر ـ آهسته کن عزم سفر ) * روح اله گائینی

26

زمزمه و زمینه وداع -( آهسته تر آهسته تر ـ آهسته کن عزم سفر ) وداع
آهسته تر آهسته تر ـ آهسته کن عزم سفر
کرده وصیت مادرم این گاه آخر
بوسم به جایش حنجرت را ای برادر
غریب مادر

از پیکرم جان می رود ـ جانم به میدان می رود
یک یوسف و صدها هزاران گرگ خونخوار
این آخرین دیدار ماست خدا نگهدار
غریب مادر

بهرم دعا کن یا اخا ـ صبری عطا کن ای خدا
ورنه بدان قبل از تو من جان می سپارم
من طاقت هجرانت ای دلبر ندارم
غریب مادر

دیدی چه آمد بر سرم ـ حسین غریب مادرم
پیش دو چشمم پیکرت در خون طپیده
بوسه زدم اینجا به رگ های بریده
غریب مادر

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:59
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 حسین صیامی

شعر شهادت امام حسین(ع)-ظهر عاشورا -( آن ظهر شوم خاک وَ افلاک شد یکی ) * حسین صیامی

2187
3

شعر شهادت امام حسین(ع)-ظهر عاشورا -( آن ظهر شوم خاک وَ افلاک شد یکی ) آن ظهر شوم خاک وَ افلاک شد یکی
افتادی آسمان و زمین پاک شد یکی
آیه به آیه ی بدنت – خاک زیر پا
این دو به دست مردم بی باک شد یکی
خنجر و حنجر و دل بی رحم و قتلگاه
این چهار صحنه باز چه غمناک شد یکی
آن قدر تشنه بود به خون تو یا حسین
شکی نمانده شمر و ضحاک شد یکی
آن نعل اسبهای حرامی چه کرده است
کاین پیکر عزیز تو با خاک شد یکی
صد غصه خور حضرت سجاد روز دفن
تا قطعه های پیکر صد چاک شد یکی

شاعر : حسین صیامی

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مجلس چهاردهم وداع ابی عبدالله با اهل خیام *

121

مجلس چهاردهم وداع ابی عبدالله با اهل خیام مجلس چهاردهم
وداع ابی عبدالله با اهل خیام
سر راه تو نشستم به تمنای نگاهی
چه شود عاقبتم را را ز خدا خیر بخواهی
« سالک برّک بی» خوانده ام و درس گرفتم
که مرا داده ای از روز ازل فیض پناهی
با لباسی که برای غم جدّ تو بپوشم
با همین رنگ سیاهش ز دلم رفته سیاهی
آمدم تا که بگویم سر یارم به سلامت
تسلیت بر تو بگویم همره ناله و آهی
گر نگاه تو نباشد به خدا هیچ نماند
نه امانی نه قوامی نه ثباتی و سپاهی
عزت عشق عیان است در این ماه حسینی
چه شود امر فرج را ز خدا خود تو بخواهی
« جواد حیدری»
آقا جان یا صاحب الزمان ؛ شما در این چند روز بیش از همه عزادار و گریانید. چرا که شما صحنه وداع امام حسین را به عمه تان زینب به

  • جمعه
  • 10
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 09:09
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس شانزدهم آتش زدن خیمه ها *

120

مجلس شانزدهم آتش زدن خیمه ها مجلس شانزدهم
آتش زدن خیمه ها
بیا با هم خدامان را بخوانیم
به حق مادرت زهرا بخوانیم
کنار علقمه این جمعه مولا!
به جای ندبه، عاشورا بخوانیم!!
یا صاحب الزمان! آنقدر آرزو داشتم در این ایام لحظه ای در کنار شما زانو می زدم و برای جد غریبتان اشک می ریختم.
آقا جان امشب که شام غریبان شهدای کربلاست، یتیمان کربلا نه خیمه ای دارند، نه پناهی؛ تنها پناه یتیمان زینب در بیابان به دنبال طفلان آتش گرفته ؛ می گردد. شما را به دردهای دل عمه جانتان قسم می دهم که ما را مشمول لطف و مرحمت خود بگردانید.
آتش زدن خیمه ها
پس از شهادت رسانیدن سید الشهداء که دیگر آفتاب غروب کرده بود و هوا تاریک شده بود؛ عمر سعد ملعون دستور دا

  • جمعه
  • 10
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 09:12
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس پانزدهم ذوالجناح ابی عبدالله و تلّ زینبیه *

179

مجلس پانزدهم ذوالجناح ابی عبدالله و تلّ زینبیه مجلس پانزدهم
ذوالجناح ابی عبدالله و تلّ زینبیه
به هاتفی که تو را می دهد نوید بیا
به لحظه ای که صدایت توان شنید بیا
به آن سحر که صباعطر یاس می-آورد
همان سحر که دلم بلرزد چو بید بیا
به آن طلوع که ازشرم چهره ات خورشید
شود به پشت دوصد کوه ناپدید بیا
به لحظه ای که در آن کوچه مادری تنها
به جستجوی پسر دست می کشید بیا
به دختری که درآن گیرودار آتش و خون برهنه پا پی ناقه می دوید بیا
به آن شبی که به گهواره شیر خوار عشق
ز تشنگی سر انگشت می مکید بیا
تو را به لحظه ی برخورد تیرو مشک قسم به نا امیدی سقای نا امید بیا
« حاج سید محسن حسینی»
آقا جان؛ این چند روز عزاداران و محبان حسینی خیلی برای جد غریب شما حسین ا

  • جمعه
  • 10
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

شعر عاشورایی برای عاشورا -( چقدر خاک نشسته روی بال و پر تو ) * اسماعیل شبرنگ

9

شعر عاشورایی برای عاشورا -( چقدر خاک نشسته روی بال و پر تو ) گودال
چقدر خاک نشسته روی بال و پر تو
ته گودال زمین گیر شده پیکر تو
هر هجای تن تو گوشه ی خاک افتاده
رفته اما به سر نیزه ی دشمن سر تو
مانده مثل شفق سرخ غروب خورشید
سرخی خنجر تشنه به روی حنجر تو
از همان روز که رفتی و یتیمش کردی
چه بلاها که نیامد به سر دختر تو
بسکه بار غم تو شانه ی او را لرزاند
قامتش گشت شبیه قامت مادر تو
چکمه ای که شده همسایه ی سینه ... والشّمر
پیکر خسته ی آقای مدینه ... والشّمر

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • شنبه
  • 11
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:54
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

شر عاشورایی برای عاشورا -( سر از تنت برید ... بماند بقیه اش ) * اسماعیل شبرنگ

6

شر عاشورایی برای عاشورا -( سر از تنت برید ... بماند بقیه اش ) بماند بقیه اش ...
سر از تنت برید ... بماند بقیه اش
خون سرت چکید ... بماند بقیه اش
دیدم که پیکر تو به گودال قتلگاه
درخاک و خون تپید... بماند بقیه اش
در زیر بار نیزه و شمشیر ... پیکرت
گردیده ناپدید... بماند بقیه اش
با پنجه ای که موی سرت را کشیده بود
موی مرا کشید... بماند بقیه اش
پهلوی من به پهلوی مادر شبیه شد
باضربه ای شدید... بماند بقیه اش
پای سنان و حرمله تا خیمه باز شد
وقتی شدی شهید ... بماند بقیه اش
خورشید آسمان حرم ... از غروب تو
جانم به لب رسید... بماند بقیه اش
دردسری ست زندگی ام بعد تو حسین(ع)
دل گشته ناامید ... بماند بقیه اش
زینب (س) بدون تو به خدا ... بعد کربلا
دیگر خوشی ندید ... بماند

  • شنبه
  • 11
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:57
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

زمزمه عاشورا -( وای ـ ذکر لبت امّن یجیبه ) * اسماعیل شبرنگ

12

زمزمه عاشورا -( وای ـ ذکر لبت امّن یجیبه ) عاشوراء :
وای ـ ذکر لبت امّن یجیبه
حال و هوات خیلی عجیبه
عزیز خواهر
وای ـ انگار می ری که برنگردی
اسیر کوله بار دردی
غریب مادر
جاداره که بمیره خواهر تو
به پای حال و روز مضطر تو
جون منو گرفته ای برادر
غریبونه وداع آخر تو
وای ـ به جز تو من کسی ندارم
دل به غم تو می سپارم
امید آخر
آه ـ تو رو به حق اشک خواهر
به سمت قتلگاه آخر
نرو برادر
غم می باره از رنگ و روت برادر
صحرا شده غرق سکوت برادر
سفارش مادرمونه ... باید
بوسه بگیرم از گلوت برادر
وای ـ چشام می دید از بالای تلّ
غوغایی شد میون مقتل
ای پاره پیکر
وای ـ تو رو به خاک و خون کشیدن
سرت رو از قفا بریدن
کشته ی بی سر
وقتی که حرمت تو رو شکستن
همه به پای ق

  • شنبه
  • 11
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 09:52
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شعر ظهر عاشورا -( بگذار كه این باغ، درش گم شده باشد ) * سعید بیابانکی

2015
2

شعر ظهر عاشورا -( بگذار كه این باغ، درش گم شده باشد ) بگذار كه این باغ، درش گم شده باشد
گل های تَرَش، برگ و بَرَش گم شده باشد
جز چشم به راهی به چه دل خوش كند این باغ؟
گر قاصدك نامه برش گم شده باشد
باغ شب من كاش درش بسته بماند
ای كاش كلید سحرش گم شده باشد
بی اختر و ماه است دلم مثل كسی كه
صندوقچه ی سیم و زرش گم شده باشد
شب، تیره و تار است و بلا دیده و خاموش
انگار كه قرص قمرش گم شده باشد
چاهی است همه ناله و دشتی است همه گرگ
خواب پدری كه پسرش گم شده باشد
آن روز تو را یافتم افتاده و تنها
در هیبت نخلی كه سرش گم شده باشد
پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر
چون شیشه ی عطری كه درش گم شده باشد

شاعر : سعید بیابانکی

  • یکشنبه
  • 12
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن کردی

شعر روز عاشورا -( گفتم اگر سرت نبود پیکر تو هست ) * حسن کردی

2381
4

شعر روز عاشورا -( گفتم اگر سرت نبود پیکر تو هست ) گفتم اگر سرت نبود پیکر تو هست
مادر اگر که نیست ولی خواهر تو هست
اما چه پیکری که چه راحت بلند شد
دیدم که عضوهات به یک نقطه بند شد
روی زمین به فاصله افتاده پیکرت
حتما به دست حرمله افتاده پیکرت
صحبت به سمت نیزه کنم یا به قتله گاه
رویم کدام سوی کنم شاه بی سپاه
تا صبح روی خاک پر از رد پا شوی
ترسم که با نسیم سحر جا به جا شوی
حلق تو را همینکه سر نیزه دوختند
قیمت گذاشتند و پس از ان فروختند
دعوا سر تو شدت سختی گرفته است
ما بینشان رقابت سختی گرفته است
معلوم میشود چقدر بد شکسته ای
از نیزه ای به نیزه دیگر نشسته ای
اواز سنگ هر چقدر رنج اور است
اما صدای نعلِ نویِ اسب بدتر است
ترکیب عضوهای تو را بخش میکنند
ا

  • یکشنبه
  • 12
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

زمینه عاشوراء -( داداش لحظه ی وداع آخر ) * اسماعیل شبرنگ

23

زمینه عاشوراء -( داداش لحظه ی وداع آخر ) عاشوراء :
داداش لحظه ی وداع آخر
شده بارونی چشای خواهر
باید حنجر تو رو ببوسم
دم ِ رفتنت به جای مادر
به گمونم وقت هجرون/ رسیده ای وای
توی قلبم بارون غم/ شدیده ای وای
دل زارم به موج خون/ تپیده ای وای
( حسین – وای )
مگه دشمنت حیا نداره
که رو سینه ی تو پا میذاره
دیدم بی حیا میون گودال
می خواد پیرهنت رو دربیاره
سرتو از تن بریدن / جلوی مادر
به گوشم اومد صدای / خِس خس حنجر
حالا افتاده به خیمه/ چشای لشکر
( حسین – وای )
حرم میشه محو قتل و غارت
شده سهم خیمه ها جسارت
مگه باورم می شه برادر
منو دوری از تو و اسارت
جاگرفتب عشق زینب/ به روی نیزه
نمی خوام بعد تو باشم / حتی یک لحظه
جونمو می گیره داغ / چشای هرزه

  • دوشنبه
  • 13
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 09:38
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر روز عاشورا -( رفتنت سوی میدان – می دهد بوی هجران ) * امیر عباسی

3032
3

شعر روز عاشورا -( رفتنت سوی میدان – می دهد بوی هجران ) رفتنت سوی میدان – می دهد بوی هجران
تا به راهت گل بریزم – قدی آهسته عزیزم
یابن اُمّی ای حسین جان...
ای یوسف پیغمبر – کرده وصیّت مادر
ای تو همدم و مأنوسم – گلویت را من ببوسم
یابن اُمّی ای حسین جان...
احوال زینبت زار است – گرگ صحرا بسیار است
قتلگه لاله گون گردد – تن تو غرق خون گردد
یابن اُمّی ای حسین جان...

شاعر : حاج امیر عباسی

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود نوحه واحد و زمزمه برای سینه زنی روز عاشورا -( رَوی به سوی خیل کفار ) * امیر عباسی

4714
4

دانلود نوحه واحد و زمزمه برای سینه زنی  روز عاشورا -( رَوی به سوی خیل کفار  ) (به سبک نامه نوشتم بر تو اما)
رَوی به سوی خیل کفار برو حسین خدا نگهدار
بودی مرا مأنوس و غمخوار برو حسین خدا نگهدار
اما دلم شد پر شرر جانا کمی آهسته تر
ای عرش اعلا خاکِ کویت ای لعنتِ حق بر عدویت
صبری نما ای جان زینب تا که زنم بوسه گلویت
******
نامحرم و سیلی و غارت من مانم و رنج اسارت
دشمن کند بر ما جسارت من مانم و رنج اسارت
ای فانی رب الوداع هستیِ زینب الوداع
شوم فدای سوز و آهت کنم ز پست سر نگاهت
دست خدا پشت و پناهت قرار ما در قتلگاهت

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر روز عاشورا -( ای پسر مادری شهیده ) * امیر عباسی

2724
3

شعر روز عاشورا -( ای پسر مادری شهیده   ) ای پسر مادری شهیده أَ اَنتَ اَخی ، اِی سر بریده؟
اصغرت کو اکبرت کو ساقی آب آورت کو
پیکر تو غرقه در خون پس حسین من سرت کو
ای حسین جان ای حسین جان
******
پاسخت را گویم با سوز و آه خوش آمدی خواهر در قتلگاه
ای که بر دیده تو نوری گویم اما کن صبوری
از جفای خولی دون جا گرفته در تنوری
من غریبم من غریبم
******
برادر دل پر شراره شده آسمانم بی ستاره شده
ای مرا ماه یگانه ای غم تو بی کرانه
هر کجا نام تو بُردم پاسخم شد تازیانه
ای حسین جان ای حسین جان
******
خواهرم ما مجروحِ کینه ایم وارث کوچه مدینه ایم
وارث دستان بسته دردِ پهلویی شکسته
مادری قامت خمیده نافله خوانِ نشسته
واغربتا واغربتا

شاعر : حاج امیر عباس

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 15:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر عصر عاشورا -( باغ سر سبز تو را خشک و خزانی کردند ) * حسن لطفی

2222
7

شعر عصر عاشورا -( باغ سر سبز تو را خشک و خزانی کردند ) باغ سر سبز تو را خشک و خزانی کردند
نا کسانی که مرا خرد و کمانی کردند
پیکرت روی زمین بود و همه خندیدند
بعد از آن بر بدنت اسب دوانی کردند
بر سر قبر علی اصغر تو جمع شدند
با سر نیزه ولی فاتحه خوانی کردند
این طرف چادر طفلان تو در آتش سوخت
آن طرف با سر تو دست فشانی کردند
آتش و پنجه و لبخند و نگاهی بی شرم
در پی غارت ما خوب تبانی کردند

شاعر : حسن لطفی

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

نوحه گودال -( لالۀ تشنه - دیدن ندارد ) * میثم مومنی نژاد

110

نوحه گودال -( لالۀ تشنه - دیدن ندارد ) نوحه گودال
لالۀ تشنه - دیدن ندارد
صید نیمه جان سر بریدن ندارد
سالار زینب
/./././
دریغا دیگر - مهلت ندارم
بهر یحیایم - طشتی بیارم
خنجر کشید و - ناله کشیدم
او سرمی برید و من دل بریدم
سالار زینب
/./././
قاتل کشیده - خنجر ز کینه
من بر سر زنم - مادر به سینه
خورشید زهرا - رنگ شفق شد
قرآن ناطق من ورق ورق شد
سالار زینب
/./././
یوسف من را - به خون کشیدند
بالب تشنه - سرش بریدند
گلوی پاره - بوسیدنی بود
نوحم در دریائی از خون دیدنی بود

شاعر : میثم مومنی نژاد

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 15:44
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

نوحه گودال قتلگاه -( ای قتلگاهت کعبۀ آمال زینب ) * سید محسن حسینی

58

نوحه گودال قتلگاه -( ای قتلگاهت کعبۀ آمال زینب ) گودال
ای قتلگاهت کعبۀ آمال زینب
خیزوتماشا کن حسین جان حال زینب
فدای روی تو – رفتم از کوی تو
مظلوم حسین جان
/./././
ای یوسف زهرا ببین قدم خمیده
من بوسه می گیرم ز رگهای بریده
خون شد از غم دلم – بسته شد محملم
مظلوم حسین جان
/./././
خیز و ببین دارد تماشا محمل من
رفتم ولی پیش تو می ماند دل من
ای مرا نور عین – خداحافظ حسین
مظلوم حسین جان

شاعر : سید محسن حسینی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 15:45
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

دانلود نوحه سنتی گودال قتلگاه -( عاشقم عاشق روی ماه توام ) * سید محسن حسینی

258

دانلود نوحه سنتی گودال قتلگاه -( عاشقم عاشق روی ماه توام ) به سبک نوحه حضرت مسلم (می چکد بر زمین اشک تنهایی ام)

گودال
عاشقم عاشق روی ماه توام
اولـیــــن زائر قتلگاه توام
حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان
/./././
رنگ من پریده قامتم خمیده
آمـدم ببوسم رگهــای بریده
حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان
/./././
ای مــــــاه منیرم به مویت اسیرم
حسین جان دعاکن که من هم بمیرم
حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان
/./././
سیدوسالارم چرا سر نداری
چراجای سالم به پیکرنداری
حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان
/./././
چرا خون خدا ز خون رنگت زدند
مگر تو چه گفتی همه سنگت زدند
حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان
/./././
ببین ای همسفر جز تو کس ندارم
تنها مانده ام من خی

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 15:46
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

گودال -( منم که در پردۀ شرم و عفافم حسین ) * سید محسن حسینی

56

گودال -( منم که در پردۀ شرم و عفافم حسین ) گودال
منم که در پردۀ شرم و عفافم حسین
قتلگهت کعبه و من به طوافم حسین
این من و گلهای چیده – این من و قد خمیده
آمدم بوسه بگیرم – من ز رگهای بریده
حسین جان سالار زینب
/./././
به هر کجا می روم پیش تو باشد دلم
خیز وببین یا اخا بسته شده محملم
فدای رویت برادر – مستم از بویت برادر
می رود با چشم گریان – زینب از کویت برادر
حسین جان سالار زینب
/./././
من به فدای تو و جسم چو لالۀ تو
همره زینب بود طفل سه سالۀ تو
به پا خیز ای آرزویم – دخترت آید به سویم
اگر او گیرد بهانه – ندانم با او چه گویم
حسین جان سالار زینب

شاعر : سید محسن حسینی

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 15:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک زمزمه روز عاشورا -( روز دهم ز ماه اشک و عزا رسیده ) * امیر عباسی

3190
4

دانلود سبک زمزمه روز عاشورا -( روز دهم ز ماه اشک و عزا رسیده  ) واحد – زمزمه (ده شب)
(کوفه میا حسین جان)
روز دهم ز ماه اشک و عزا رسیده
امروز عزیز زهرا گردد سرش بریده
امروز از آسمان ها بانگ عزا بیاید
آوای جانگداز واغربتا بیاید
احمد ز آسمانها گیرد سراغ فرزند
زهرا زند به گودال بر سر ز داغ فرزند
ای بی حیا ، حیا کن از ذات حی داور
بس کن دگر حرامی خَنجر مزن به حَنجر
گر می بُری سَرش را از جور و ظلم و کینه
با چکمه ات تو دیگر ضربه نزن به سینه

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 16
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

نوحه وداع روز عاشورا -( واي واي آهسته تر برو برادر ) * عابدین کاظمی

25

نوحه وداع روز عاشورا -( واي واي آهسته تر برو برادر ) واي واي آهسته تر برو برادر واي واي آهسته تر غريب مادر
آهسته تر آيم به سويت تا بوسم از زير گلويت
مي ميرم از هجران رويت
برادرم خدا نگهدار(3)
............................................
واي واي حالا که ميروي به ميدان واي واي آهسته تر برو حسين جان
اين کهنه پيراهن به تن کن با دست خود خو را کفن کن
فکري به حال و روزو من کن
برادرم خدا نگهدار(3)
..............................................
واي واي من طاقت دوري ندارم واي واي بي تو گره افتد به کارم
شد لحظه سخت جدائي ترسم روي ديگر نيايي
آخر شوي کرب و بلايي
برادرم خدا نگهدار(3)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 19
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 10:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

نوحه وداع روز عاشورا -( آه وواویلا صد آه وواویلا ) * عابدین کاظمی

34

نوحه وداع روز عاشورا -( آه وواویلا صد آه وواویلا ) آه وواویلا صد آه وواویلا میرود میدان یوسف زهرا
آمده عاشورا کربلا شد غوغا
الوداع یا حسین(2)
................................................
.................................................
قدری آهسته ای نور عین من هستی زینب ای حسین من
تا آیم به سویت بوسم از گلویت
الوداع یا حسین(2)
.........................................
..........................................
دست حق باشد پشت و پناه تو وعده ما در قتلگاه تو
می آیم در برت می بوسم حنجرت
الوداع یا حسین(2)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 19
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 11:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

نوحه روز عاشورا -( آهسته تر ای ) * عابدین کاظمی

42

نوحه روز عاشورا -( آهسته تر ای ) آهسته تر ای آرام جانم
آهسته تر ای روح و روانم
قدری آهسته ای برادر جان تا بگیرم من بر سرت قرآن
ای حسین جانم(4)
........................................................
مرکب مران تا آیم به سویت
به جای مادر بوسم گلویت
من به قربان روی ماه تو وعده ما در قتلگاه تو
ای حسین جانم(4)
........................................................
سالار زینب خدا نگهدار
ببین که هستم با چشم خونبار
یا دعا کن تا جان بگیرم من یا دعائی کن تا بمیرم من
ای حسین جانم(4)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 19
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد