شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس

وقتی کشیده میشود آهِ تو بر زمین * مرضیه عاطفی

810

وقتی کشیده میشود آهِ تو بر زمین وقتی کشیده میشود آهِ تو بر زمین
خورشیدِ آسمان نگران میشود حزین

از من دلت گرفته! به این علت است که
با غربت است عصرِ همه جمعه ها عجیین

شد حُسن نیّتم به تو هر روز بیشتر
دلتنگ میشوم به هوای تو با یقین

معنای ناب عدل و امامت ظهور کن
برگرد ای نهایت عشق و اصول دین

انگشترم گرفت جلا، تا که «ألعجل»-
با گریه نقش بست به سرتاسرِ نگین

گفتم بیا که خیر ندیدم از این و آن
گفتم شکست خورده ام آقا مرا ببین

ذکر لبم کنارِ سحرگاه جمکران
«إیاکَ نعبُدُ» شد و «إیاکَ نستعین»

مانده ست بر دلم غم ِ یک آرزو فقط
تا زنده ام ببینمت آقا؛ فقط همین!

  • جمعه
  • 6
  • اسفند
  • 1400
  • ساعت
  • 15:08
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 اسماعیل تقوایی

یا صاحب الزمان(عج) _غایبی و دائما از عاشقان دل می بری * اسماعیل تقوایی

933

یا صاحب الزمان(عج) _غایبی و دائما از عاشقان دل می بری یا صاحب الزمان(ع)

غایبی و دائما از عاشقان دل می بری
ازتمام دلبران کل عالم بهتری

ماهی ودر پشت ابر غیبتت پنهان شدی
کشتی دین خدا را ناخدای آخری

وای زانروزی که جانا رو گشایی برهمه
می زنی آتش به جان‌ها با رخی پیغمبری

یوسف کنعان بود مشهور بر حسن جمال
یوسف کنعان کجا وحُسن یابن العسکری

غایت آمال حق از خلقت دنیا تویی
آخرین مولای ما از دودمان حیدری

با ظهور تو جهان،دنیای خوبیها شود
مصلح عالم تویی، شاه عدالت گستری

جمعه ها چشم همه برراه مانده مهدیا
تا قدم بر راه بگذاری وزینجا بگذری

ای بهار آدمیت، ای صفای زندگی
با ظهور خودنما جیش خدا را رهبری

شعر:اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 6
  • اسفند
  • 1400
  • ساعت
  • 20:06
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

غزل فراق -(بیاندازم  سر و  جان را به   پیش پایت    ارزانی) * طائر اورنگی

917
1

غزل فراق -(بیاندازم  سر و  جان را به   پیش پایت    ارزانی) بیاندازم سر و جان را به پیش پایت ارزانی
گران جانم اگر آیی دهم جان را به آسانی
همه رفتند و برگشتند ندارم از تو احوالی
دگر خود هم شدم خسته ازاین هجرو گرانجانی
بیا ای شمس نورافکن دمی برتاب بر ظلمت
زحق اذنی طلب دیگر نمان اینگونه پنهانی
نگارا صحن دلها را مسخر با نگاهی کن
نشین بر تخت دلها و به سر نه تاج سلطانی
الا ای خسرو خوبان اگر مسند نشین گردی
شود دربان درگاهت همیشه ماه کنعانی
برایت نذر کردم چون که آیی خیل عشاقت
مرا پیش قدمهایت کنند این جمع قربانی
بیا ای ناجی طائر دگر جانم به لب آمد
توخود راضی مشو گردد که فصل هجرطولانی

  • چهارشنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 00:31
  • نوشته شده توسط
  • طائر اورنگی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا صاحب الزمان_ای کاش پیش از آنکه عاشق پیر گردد * اسماعیل تقوایی

1055

یا صاحب الزمان_ای کاش پیش از آنکه عاشق پیر گردد ای کاش پیش از آنکه عاشق پیر گردد
معشوق را دیدار او ، تقدیر گردد

ما عاشقان مهدی صاحب زمانیم
کی روی او در چشم ما تصویر گردد

رویای هر چشم انتظاری سیر رویش
کی می‌شود رویای ما تعبیر گردد

او آیه ی آخر ز رب العالمین است
یک جمعه در بیت خدا تفسیر گردد

فرمانده کل قوای حق شود او
با او عدالت در جهان تکثیر گردد

با ذوالفقار حیدری وقدرت او
دژهای سخت ظالمان تسخیر گردد

با او جهان رنگ سعادت باز بیند
اصلاح وضع مردمان تدبیر گردد

آید همه عالم به زیر پرچم او
دیو ستم در محبسش زنجیر گردد

یابن الحسن، یابن الحسن، عجل ظهورک
دیگر نشاید بیش از این تاخیرگردد

شعر:اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 19
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 05:02
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

امام زمان عج -( صبحِ جمعه بی خبر می آید و من نیستم) * هستی محرابی

720

امام زمان عج -( صبحِ جمعه بی خبر می آید و من نیستم) #مدح_میلاد_امام_زمان_عج

صبحِ جمعه بی خبر می آید و من نیستم
سر زده در پشتِ در می آید و من نیستم

بوی عشقِ تازه می پیچد میانِ کوچه ها
آن مسافر از سفر می آید و من نیستم

آنچنان مستِ جمالش میشوند آیینه ها
با نسیمِ یک سحر می آید و من نیستم

من حسادت میکنم از مردمِ آن روزگار
چون امامِ منتظر می آید و من نیستم

او که عمری بوده با عشق و جنونم با خبر
بعدِ من او آنقَدر می آید و من نیستم

قلبِ من آنروز احیا می شود در خاکِ گور
در هوای یک نفر می آید و من نیستم

شک ندارم مطمئنم یوسفِ کنعانِ ما_
فجرِ یک صبحِ ظفر می آید و من نیستم

من نسیمِ مقدمش را بارها حس کرده ام
عاشقان را هر نظر می آید و من نیستم

دیگر اصلاً واژه های درد بی معنا شوند
غصه ی عالم به سر می آید و من نیستم

وعده ی قرآنِ حق است آن امامِ مهربان
بهرِ خونخواهِ پدر می آید و من نیستم

لحظه ها را می شمارم از فراق و آه حیف
انتظارِ ما ثمر می آید و من نیستم

این غزل را می نویسم تا بماند یادگار
اینکه آن قرصِ قمر می آید و من نیستم

هستی ام را بی ریا نذرِ ظهورش کرده ام
جای من پُر او اگر می آید و من نیستم

سینه ی سنگِ مزارم حک کنید این جمله را
آن امامم از سفر می آید و من نیستم!

#چهارشنبه_۲۵_اسفند_۱۴۰۰
#هستی_محرابی
@Asharemehrabi

  • سه شنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 15:33
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

فال من ، دلگویه با امام عصر ارواحنا فداه * وحید ولوی

893

فال من ، دلگویه با امام عصر ارواحنا فداه گذشت بوی زلف او ، نیمه شب از خیال من

نشست در نگاه دل ، دلبر خوش جمال من

گندم روی یار را دانه به دانه چیده ام

کیست چنین به خوبی، مه رخ بی مثال من

صبح و شبم به ذکر او، لحظه به لحظه فکر او

می گذرد به یاد او، هفته و ماه و سال من

عقل سماع می کند تا برسد به درک او

فهم خصال او کجا؟ کودک خردسال من!

گرچه صحیحه یا حسن، از حسناتش آورم

خصم جدال می کند در سند و رجال من

نیست قبال خنده و نیست وزان لعل او

هستم و هست آل من، عِرضم و جان و مال من

چون که به می سرا روم شیخ نهیب می زند.

من مِی میمنه خورم، تا شود اعتدال من

وعده ی شهد وصل را داد یکی سحرگهی

لیک به محنت عاقبت، خورد گره وصال من

-

محنت وصل را نگو، خون چکد از بیان، ولی

شکّر درد را کنون بشنو ز شرح حال من

من که هوای صلح با چشم سیاه داشتم

لیک به تیغ ابروان، آمده او قتال من

صید کند مرا و پس خوب نظاره می کند

خنده کند به حالت خسته و انفعال من

پای دویدنم نشد در طی جاده تا به او

گریز می کند زمن ، شاهد چون غزال من

بر در خانقاه او ، مست دمی که می رسم

ساقی می به دست من، می شکند سفال من

بار فراق را نگو، بار وصال هم مگو

یک نظر اعتنا نما،قامت مثل دال من

بی ثمرم که باغ جان، حاصل با بها نشد

کیست خَرد ز من کمی، میوه سبزِ کال من

حافظ اگر ببیندم ، دست برد به یک غزل

قافیه «آه» می کشد، بهر بیان فال من

فهم نمی کند کسی ، لذت عاشقانه را

بی خبر از کمال او، طعنه زند به حال من

25 خرداد 1401

  • چهارشنبه
  • 29
  • تیر
  • 1401
  • ساعت
  • 11:49
  • نوشته شده توسط
  • وحید ولوی
ادامه مطلب

مناجات امام زمان(عج) -(ای آسمانی نام تو، افتاده دل در دام تو) * ناشناس ؟؟؟

841

مناجات امام زمان(عج) -(ای آسمانی نام تو، افتاده دل در دام تو) ای آسمانی نام تو، افتاده دل در دام تو

دل گشته در راهت ، رخ ماهت ، نهان از دیده ام

با اشک چشمانم ، دل و جانم ، زِ غم باریده ام

‍ (https://attach.fahares.com/Ja7GcACEvchLnmOG2goAPg==) گشته سیه روی من ، ای دلجوی من ، ببین شرمنده ام

منت گذاری سرم ، بر چشم ترم ، تو را من بنده ام

یابن الحسن آقا بیا ، یابن الحسن آقا بیا ...

ای یوسف زهرا سلام

عشقم تویی و والسلام

شامم سحر بنما ، سفر بنما ، به کوی این حقیر

ما تشنه ی باران ، همه یاران ، گدائیم و فقیر

جانها چون در بند تو ، یک لبخد تو ، گشته آرزوی ما

ما را مران دلبرم ، ببین چشم تَر ، هستی آبروی ما

یابن الحسن آقا بیا ، یابن الحسن آقا بیا ...

ای مصلح کل جهان

ای مهدی صاحب زمان

بیتاب روی تو ، به کوی تو ، ببین آواره ام

گشته گرفتارت ، شده زارت ، دل بیچاره ام

دادم زِ کف چاره ام ، چون بیچاره ام ، فارغ از بلایم کن

جان زهرا مادرت ، یاس دلبرت ، سوی کربلایم کن

یابن الحسن آقا بیا ، یابن الحسن آقا بیا

شاعر:جواد مقدم

  • شنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 09:12
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

امام زمان(عج) -( اگرچه غرق گناهیم، بیقرار تو ایم) * ناشناس ؟؟؟

911

امام زمان(عج) -( اگرچه غرق گناهیم، بیقرار تو ایم) اگرچه غرق گناهیم، بیقرار تو ایم
هنوز هم که هنوز است در کنار تو ایم

همیشه باورمان بوده یارتان هستیم
بجای یار ببخشای اگر که بار تو ایم

جهان ما چو خزان است در نبود امام
در انتظار بهاریم و غمگسار تو ایم

حریص جرعه ی آبیم و ندبه خوان شده ایم
و در قنوت سحرها در انتظار تو ایم

میان روز و شب و هفته گم شدیم آقا
خزان شده دل و در حسرت بهار تو ایم

تویی همان گل خوشبوی عالم خلقت
ز سرفرازیمان بس همین که خار تو ایم

گرفته ظلم و سیاهی تمام عالم را
بیا که منتظر رقص ذوالفقار تو ایم

همیشه دست نهان تو هست بر سر ما
و ما دلیل غریبیِ آشکار تو ایم

بیا و تازه کن آقا هوای دلها را
بیا که منتظر لطف بی شمار تو ایم

همیشه جمعه غروبی به رنگ خون دارد
کدام جمعه میایی؟ که بی قرار تو ایم

همیشه در غم دوری چو شمع سوخته ایم
بیا که لحظه به لحظه در انتظار تو ایم ...

  • سه شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 13:27
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

در زمینه مناجات با امام زمان (عج) -(گرچه فقط بی آبرویی کرده ام باز) * محمد جواد شیرازی

706

در زمینه مناجات با امام زمان (عج) -(گرچه فقط بی آبرویی کرده ام باز) گرچه فقط بی آبرویی کرده ام باز
مولای من لطفی کن و دورم نینداز

عمر مرا وقف اباصالح نوشتند
در به درت بودم گل نرگس از آغاز

سائل رسیده، تشنه ی احسان و جود است
دریای لطفت را نما ای یار ابراز

ظرف دلم محبوس دنیا شد ولی باز
با یک دعایت می شود قفل دلم باز

خالی است دستانم، چه سازم در قیامت
بی توشه ی اعمال صالح، بی پس انداز

دارایی ام اشک است، شاید این عنایت
سازد مرا در دیده ی زهرا سرافراز

روضه بخوان از ماجرای داغ مادر
از قتل محسن، پشت در، ای محرم راز

در وصف در، در وصف میخ در، چه گویم؟!
در سنگدل، در بی حیا، مسمار لجباز

آخر چه آمد بر سرِ زهرا که دیگر
با بال زخمی بود تنها فکر پرواز

  • پنج شنبه
  • 14
  • مهر
  • 1401
  • ساعت
  • 13:02
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

درزمینه عید بیعت با امام زمان (عج) -(نهم ماه ربیع و همه دلها شاد شاد است ) * رضا یعقوبیان

454

درزمینه عید بیعت با امام زمان (عج) -(نهم ماه ربیع و همه دلها شاد شاد است ) نهم ماه ربیع و همه دلها شاد شاد است
از دل هرشیعه امشب غم وغصه روبه باداست
شامل مالطف خاص
خالق یکتاشدامشب
برهمه مهدی زهرا
رهبرو مولاشد امشب
یابن زهرا یابن زهرا(۲)

مهدی زهرا رسیده با ولایت با امامت
آخرین نورهدایت بر جهان دارد زعامت
شادمانند آل طاها
بزم شادی گشته برپا
از کرامات خدا شد
روشن از او کل دنیا
یابن زهرا یابن زهرا(۲)

لطف حی سرمدامشب برهمه دنیاعطا شد
بعد بابا مهدیِ زهرا در عالم مقتدا شد
گرچه در عالم غریب است
شیعه را یار و حبیب است
دردمندان را بگویید
درد ما رااو طبیب است
یابن زهرا یابن زهرا

اوصفا بخش جهان ویاورمستضعفان است
مهرو حبش در دل شیعه ی حیدر ارمغان است
اوبودمنجی خاتم
روشن ازجلوه اش عالم
درشب امامت او
گشته شیعه شادوخرم
یابن زهرا یابن زهرا

تو امید عاشقانی حضرت صاحب زمانی
همه هست شیعیانی بسکه خوب و مهربانی
ای سراپا جود و رحمت
آخرین رهبر امت
باشد ای نور دو عالم
شیعه را مهر تونعمت
یابن زهرا یابن زهرا

شکرلله درهمه عمر برتو یا مهدی پناهیم
مستمند لطف و جودو رحمت و نیم نگاهیم
ما همه پروانه ی تو
سائلان خانه تو
همگی ریزه خوریم از
سفره ی شاهانه تو
یابن زهرایابن زهرا

  • سه شنبه
  • 19
  • مهر
  • 1401
  • ساعت
  • 11:13
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

درزمینه سرود عید بیعت -(آمده یاران روز بیعت ) * رضا یعقوبیان

395

درزمینه سرود عید بیعت  -(آمده یاران روز بیعت ) آمده یاران روز بیعت
عالم گرفته جاه و عزت
مهدی شده امام امت
یابن الحسن مهدی زهرا(۳)

عالم پر از شور و نوا شد
روشن‌ زمین سامرا شد
مهدی ما امام ما شد
یابن الحسن مهدی زهرا

ماه دل آرا گل زهراست
گوهر یکتا گل زهراست
کعبه ی دلها گل زهراست
یابن الحسن مهدی زهرا

نور امامت مهدی ماست
جان شهامت مهدی ماست
روح کرامت مهدی ماست
یابن الحسن مهدی زهرا

اوآخرین منجی دنیاست
در این جهان یوسف زهراست
گلی ز نسل آل طاهاست
یابن الحسن مهدی زهرا

چون مصطفی مهدی بشیر است
همچون علی بر ما امیر است
وجود او خیر کثیر است
یابن الحسن مهدی زهرا

مهدی امید عالمین است
منتقم خون حسین است
ولایتش برهمه دین است
یابن الحسن مهدی زهرا

مهدی گل باغ ولایت
لطفش بوداو بی‌نهایت
دارد بر این عالم عنایت
یابن الحسن مهدی زهرا

  • سه شنبه
  • 19
  • مهر
  • 1401
  • ساعت
  • 11:49
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

زمزمه با امام زمان (عج) -(بیقرار و خسته ام! صلح و صفا گم کرده ام) * مرضیه عاطفی

619
1

زمزمه با امام زمان (عج) -(بیقرار و خسته ام! صلح و صفا گم کرده ام) بیقرار و خسته ام! صلح و صفا گم کرده ام
یارِ دیرین و رفیقِ با وفا گم کرده ام

بی تو نابینایم و دارم هراس ِ چاه را
بر زمین می افتم انگاری عصا گم کرده ام

حاجتِ روزانه ام در حسرت آدینه ماند
برنگشتی! باز هم مشکل گشا گم کرده ام

میگرفتی کاش گاهی یک سراغی از من و
کاش میگفتی خداوندا گدا گم کرده ام

دوست دارم که نمازم را بخوانم رو به تو
کعبه یک سنگ است! من قبله نما گم کرده ام

یک نفر ایکاش می فهمید از بی‌تابی ام
دردمندم! خیمهٔ دارالشفا گم کرده ام

حالِ خوبِ سابقم را در کدامین معصیت؟!
عهد و پیمان با تو را آیا کجا گم کرده ام؟!...

چشم ها را بستم و در محضرت زانو زدم
در خیالاتم دوباره دست و پا گم کرده ام

دستهایم را بگیر و باز پیدا کن مرا
در شلوغی های این دنیا تو را گم کرده ام!

  • شنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 10:28
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 وحید محمدی

امام زمان(عج) مناجات -(چقدر منتظر و بی قرارمانی تو) * وحید محمدی

771

امام زمان(عج)  مناجات -(چقدر منتظر و بی قرارمانی تو) چقدر منتظر و بی قرارمانی تو
شبیه ابر بهاری ز مهربانی تو

حضور گرم تو احساس می شود دائم
همیشه و همه جا در کنارمانی تو

بگیر دست مرا تا به آسمان برسم
منم که اهل زمینم‌، وَ آسمانی تو

کریمی و همه جا حرف این کرامت هاست
خدا کند که مرا هم زِ در نرانی تو

سه شنبه های توسل، میان زائرها
گمان کنم که در این صحن جمکرانی تو

دعای پشت سر ما دعای وتر شماست
شبیه فاطمه در فکر نوکرانی تو

چه حاجتم به دو دنیا، که من تو را دارم
خوشم چو بنده، نوازی، به تکه نانی تو

به یاد نوکری و نوکرت به یادت نیست
به جان فاطمه امّا عزیزمانی تو

خدا کند که بیایی شبی به این روضه
خدا کند که شبی روضه را بخوانی تو

بخوان به یاد غم عمه ای که می فرمود:
عزیز فاطمه، مضروب خیزرانی تو

عزیز فاطمه‌، خواهر نداشتی تو مگر
که جای دامن من، دست این و آنی تو

  • چهارشنبه
  • 5
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 13:11
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا صاحب الزمان(عج) _ماییم از برای دیدن تو بیقرارها * اسماعیل تقوایی

861

یا صاحب الزمان(عج) _ماییم از برای دیدن تو بیقرارها یا صاحب الزمان(عج)

ماییم از برای دیدن تو بیقرارها
رحمی به حال اینهمه چشم انتظارها

هر جمعه آید و رود وهجر باقی است
پس کی دهی به دیده ی ما افتخارها

افراد بی عقیده به ما طعنه می زنند
بازآ بده به نوکران خودت اعتبارها

شاید هنوز لایق وصل تو نیستیم
از ما پذیر یوسف ما، اعتذارها

خورشید آخرین ولایت، ظهور کن
گردیم دور تو چو قمر، در مدارها

سردار آخرین خدا، زودتر بیا
تا که شویم به لشگر تو، جان نثارها

بازآ که ظلم رو به فزونیست در جهان
گیرد ضعیف از قِبَلَت اقتدارها

کی میزنی تو تکیه به دیوار بیت حق
کی میکنی خزان بشر را بهارها

مپسند ندیده ترا،جان دهیم ما
ای بهترین نگار، میان نگارها

شعر:اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1401
  • ساعت
  • 18:01
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا صاحب الزمان-دریاب عاشقان را ای صبح روشنایی * اسماعیل تقوایی

840
1

یا صاحب الزمان-دریاب عاشقان را ای صبح روشنایی یا صاحب الزمان

دریاب عاشقان را ای صبح روشنایی
از ظلمت ستمها مارا بده رهایی

خورشید وماه وانجم از شرم رو بگیرند
در آنزمان که جانا برما تو رو نمایی

در کوی انتظارت هرجمعه دیده بر ره
داریم تا که شاید ازغیبتت در آیی

ای مژده ی بهاران، سبزی روزگاران
بازآ که بی تو دنیاست، دنیای بی صفایی

هرجمعه گوشهامان رو سوی مکه دارد
شاید رسد به آنها از سوی تو نوایی

مشتاق دیدن آن روی خدانماییم
عجل علی ظهورک ای حجت خدایی

بسیار جان عاشق بی تو زتن بر آمد
دیگر روا نباشد ما را چنین جدایی

تو آخرین قمر از اقمار هشت وچاری
دلها اسیر عشقت، از بسکه دلربایی

شافی درد هجران باشد ظهورت آقا
تو صاحب الزمانی،مارا تو مقتدایی

بازآ امید عالم ای منجی بشرها
مارا نما بسوی اصلاح رهنمایی

ای عامل تحقق بر وعده ی الهی
موعود اولیا و مقصود انبیایی

گر توبیایی آقا، دور ستم سر آید
از حق بسوی مظلوم،تو هدیه وعطایی

درد فراق مولا،بس جان خراش باشد
ذکر لبان ما شد، یابن الحسن کجایی

شعر:اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1402
  • ساعت
  • 03:27
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

انتظار امام زمان(عج) -(مه پاره ی حجازی عجل علی ظهورک) * رسول چهارمحالی

1095

انتظار امام زمان(عج) -(مه پاره ی حجازی عجل علی ظهورک) سبک مجنون نبودم مجنونم کردی

مه پاره ی حجازی،عجل علی ظهورک
درسوز و درگدازی،عجل علی ظهورک

ای روح هر عبادت ،ای آشنا به امت
تو روح هر نمازی ، عجل علی ظهورک

ای وارث شهیدان ، ای منجی غریبان
عمری به احتزازی ،عجل علی ظهورک

ازجاده های این شهر، یکروز تو میایی
بر عشق ما تَرازی ، عجل علی ظهورک

ای راز مخفی عشق در خیمه گاه عالم
تو راز هر نیازی ، عجل علی ظهورک

آدینه ها به نامت ، خلقی به انتظارت
با صوت دلنوازی ، عجل علی ظهورک

در انتقام خون ، شاهنشه شهیدان
آری تو یکه تازی ، عجل علی ظهورک

عطر تو باز پیچید در کوچه باغ دلها
چه عطرروح نوازی،عجل علی ظهورک

عمریست چشم بر راه، در انتظار یاریم
بر اوج و در فرازی ،عجل علی ظهورک

با پرچم لثارات یک روز خواهی آمد
ای یوسف حجازی ،عجل علی ظهورک

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:32
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

انتظار فرج -(می خوانمت دمادم ، یا غُرة الحمیده) * رسول چهارمحالی

419

انتظار فرج -(می خوانمت  دمادم ، یا  غُرة  الحمیده) عجل علی ظهورک(2)

می خوانمت دمادم ، یا غُرة الحمیده
ای منجی دو عالم ، یا طلعت الرشیده
یاسین به لب برایت،عجل فرج بخوانم
ای کاش تا ظهورت ، من منتظر بمانم
عجل علی ظهورک (2)

آدینه ها برایم ، پر گشته آه و افسوس
هستی نگاه دارم،محسوس ونامحسوس
در جمکران برایت ، خواندم نماز حاجت
شاید که رخ نمایی ، یا حضرت حجت
عجل علی ظهورک(2)

در سهله در پی تو ، ذکر فرج گرفتم
در ندبه های جمعه ، باران شدم شکفتم
ای نور چشم حیدر ، ای عشق پاک زهرا
از کوچه های غیبت ، بگذر بیا تو مولا
عجل علی ظهورک(2)

پیچیده بوی نرگس ،در کوچه های غربت
بنما ظهور مهدی ، بر شیعیان تو عِزت
بحرین ،یمن درخون ،شام وعراق محزون
هر شیعه ازغم تو ،محزون و زارو دلخون
عجل علی ظهورک(2)

کی می شود بیایی ، بر فرش قرمز دل
بر انبیا ، امامان ، هستی تمام حاصل
با پرچم لثارات ، یک روز خواهی آ مد
از مکه با عنایات ، یک روز خواهی آ مد
عجل علی ظهورک(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 21:25
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام زمان(عج) -(منم که تحبسُ الدعا شدم ز خیلِ معصیت) * یونس وصالی خوراسگانی

818
1

امام زمان(عج) -(منم که تحبسُ الدعا شدم ز خیلِ معصیت) منم که تحبسُ الدعا شدم ز خیلِ معصیت
منم که میکنم طلب، حلالیت، حلالیت ...

چنان اسیرِ شهوتم، چنان اسیرِ غفلتم
که هیچ حس نمیکنم، غمِ فراق و دوریت

برای این جهان ببین، تباه شد جوانی ام
نداده ام فقط کمی، به آخرت اهمیت

ولی بدان که با همه، سیاهی و تباهی ام
اسیرِ روضه حسین، هستم از طفولیت

به حشر کن شفاعتم، که ترس دارم از عذاب
فقط به زیر سایه‌ی، تو دارم عِزّ و امنیت

  • پنج شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 13:44
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 امیررضا فرجوند

دوبیتی امام زمان -(دیریست ز دوری تو نجوا داریم) * امیررضا فرجوند

679
2

دوبیتی امام زمان -(دیریست ز دوری تو نجوا داریم) یـــا صاحب الزمان

دیری ست ز دوری تو نـجـوا داریم
ما از تو فقـط تو را تــمــنّا داریم

ای «صبح اذا تَنفّس» ای یار ببین
عمری ست که بی تو شام یلدا داریم

امیررضا فرجوند

  • یکشنبه
  • 17
  • دی
  • 1402
  • ساعت
  • 15:27
  • نوشته شده توسط
  • امیررضا فرجوند
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک زمزمه فراق آقا امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و روضه حضرت زهرا سلام الله علیها -(بیا مسافر غریب سیدی مهدی العجل) * امیرحسین سلطانی

653

سبک زمزمه فراق آقا امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و روضه حضرت زهرا سلام الله علیها -(بیا مسافر غریب سیدی مهدی العجل) بند1

بیا مسافر غریب سیدی مهدی العجل
ندارم از دوریت شکیب سیدی مهدی العجل
بیا امیر بی رقیب سیدی مهدی العجل
منتقم شیب الخضیب سیدی مهدی العجل

بیا امانت خدا
بیا گل خیرالنسا
یابن الحسن روحی فدا ۲

بیا امید عالمین
بیا امیر نشاتین
اَین الحسن اَین الحسین ۲

یابن الحسن یابن الحسن

بند2

ای شاه بادیه نشین سیدی مهدی العجل
ای مصلح روی زمین سیدی مهدی العجل
ای بی قرینِ مه جبین سیدی مهدی العجل
ای ناجیِ مستضعفین سیدی مهدی العجل

بیا قرار بی قرار
بیا تموم شه انتظار
با سیصد و سیزده تا یار ۲

بیا امام منتَظَر
ای غایب دور از نظر
این شام غم را کن سحر ۲

یابن الحسن یابن الحسن

بند3

به حق زهرا مادرت سیدی مهدی العجل
آن مادر غم پرورت سیدی مهدی العجل
هستم غلام و نوکرت سیدی مهدی العجل
مرا مرانی از درت سیدی مهدی العجل

بیا دعای فاطمه
بیا ندای فاطمه
به این روزای فاطمه ۲

یا درد پهلو میکِشه
یا درد بازو میکِشه
دعا کن حالش خوب بشه ۲

وای مادرم وای مادرم

۱۴۰۳/۰۷/۳۰

  • سه شنبه
  • 1
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 20:00
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

امام زمان عج -(ای نابترین بیتِ غزلخوانیِ من) * هستی محرابی

592
1

امام زمان عج -(ای نابترین بیتِ غزلخوانیِ من) #سلام_علی_آل_یاسین_ص

?رباعی

پاییز و دلم هاله ای از خون دارد
از عشقِ تو سر به کوه و هامون دارد

جان پُر شده از شعرِ غریبی ای یار
لیلی به سرش هوای مجنون دارد!

➖➖➖➖➖➖➖

تو جنجره ی زخمیِ فریادِ منی
یادم نکنی باز تو در یادِ منی

بر گرد به برگشتنِ تو محتاجم
من قصه ی شیرین و تو فرهادِ منی!

➖➖➖➖➖➖➖

چون برگِ گلی به شاخه ها حیرانم
پائیزترین بهارِ سرگردانم

هر شانه به سر تو را به یادم آرد
تکرارِ هزارمین شبِ هجرانم!

➖➖➖➖➖➖➖

ای نابترین بیتِ غزلخوانیِ من
ای نامِ تو در طالعِ پیشانیِ من

ای عشق فقط به کلبه ی من برگرد
ای سایه ی روزهای بارانیِ من!

➖➖➖➖➖➖➖

آنکس که لبِ تشنه به دریا نرسد
هرگز به دلش به عمقِ معنا نرسد

باور کنم آن جلوه ی یوسف به کنار
در عشق کسی پای زلیخا نرسد!

➖➖➖➖➖➖➖

تو ساکنِ سرزمینِ چشمانِ منی
یک پنجره رو به سمتِ مژگانِ منی

همسایه ی خانه ی تو باشم ای کاش
تو روحِ بهارِ تازه در جانِ منی!

➖➖➖➖➖➖➖

ای از گلِ یاس و نسترن خوشبوتر
ای تکه ای از وجودِ من آنسوتر

جانم ز تو و مِهرِ تو لبریز شده
از دوریِ تو دلم چو پاییز شده!

➖➖➖➖➖➖➖

ای عشقِ ندیده ی من، ای یار سلام
ای ماهِ بلند در شبِ تار سلام

از من به تو ای عزیز در هر شب و روز
یک بار نه، صد بار نه، بسیار سلام!

➖➖➖➖➖➖➖

پائیز و دلم سبزِ بهاری شده است
بر روی لبم شعرِ تو جاری شده است

از بس که دلم به انتظارِ تو نشست
در بغضِ قفس مثلِ قناری شده است!

➖➖➖➖➖➖➖

رخساره ی تو شهرِ تماشاست مرا
حسِ تو همان عطرِ دل آراست مرا

گر وسعتِ تنهاییِ من تنگ شود
یک پلکِ نگاهِ تو مداراست مرا !

#هستی_محرابی
@Asharemehrabi

  • چهارشنبه
  • 5
  • دی
  • 1403
  • ساعت
  • 23:45
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

جمعه‌های مهدوی توسل به ساحت قدسی امام زمان(عج) * مرتضی محمودپور

556
1

جمعه‌های مهدوی توسل به ساحت قدسی امام زمان(عج) توسل به امام زمان(عج)
در جمعه های انتظار

صبح جمعه است ندبه سر دادم
از غریبی تو خبر دادم

به همه گفته ام که میآیی
این خبر را به چشم تر دادم

لیت شعری بگو کجایی تو
به دلم وعده ی سفر دادم

بار بستم که سوی تو آیم
به تن خسته بال و پر دادم

در فراق تو زندگی تلخ است
اشک بر گونه در سحر دادم

سوی کنعان بگو نمیآیی
وعده وصل بر پدر دادم

پیرمردان ما همه مردنند
لیک من وعده بر پسر دادم

مشق کردم دگر گنه نکنم
خط به خط بوده مشق در دادم

قسمت میدهم که برگردی
تا بیایی به پات سر دادم

جان زینب از این سفر برگرد
مژده ی وصل تو دگر دادم

نخل خشکم برای آمدنت
بین این باغ ها ثمر دادم

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • جمعه
  • 28
  • دی
  • 1403
  • ساعت
  • 01:45
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

متن شعر امام_زمان عجل الله تعالی فرجه -(تو را به هیچ بدادم ولی هنوز برآنی *) *

397

متن شعر امام_زمان عجل الله تعالی فرجه -(تو را به هیچ بدادم ولی هنوز برآنی *) #فراق_و_وصال
#رضا_اهوازی

تو را به هیچ بدادم ولی هنوز برآنی *
که خون دل خوری اما مرا ز خویش مرانی

چه گریه ها که نکردی، شبیه حضرت یعقوب
تو در میان وطن هم به فکر گم‌شدگانی

نه توبه‌ای، نه بکایی، نه حال ذکر و دعایی
چه بر سر خودم آورده‌ام میان جوانی ؟!

ترحمی بنما و بیا شفاعتمان کن
شما عزیز خدایی ... شما امامِ زمانی

من از تو دست کشیدم؛ ولی تو دست گرفتی
چرا تو این همه خوبی؟ چقدر فکر بَدانی

اگر که رفتم و روزی، تو آمدی به مزارم ...
خدا کند که بشینی؛ دو جمله روضه بخوانی

بخوانی از غم صحرا، زنی شکسته و تنها
نه صبر مانده برایش، نه خیمه‌ای، نه امانی

زنی چو کوه، صبور و زنی چو سرو، مقاوم
غریب بود و پریشان ... شکسته بود و کمانی

* تلمیحی از شعر جناب سعدی
.

  • جمعه
  • 24
  • اسفند
  • 1403
  • ساعت
  • 19:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -(دستم به دامانت برایم چاره ای کن ) * محمد صادق باقی زاده

1446
3

شعر مناجات امام زمان(عج) -(دستم به دامانت برایم چاره ای کن ) دستم به دامانت
دستم به دامانت برایم چاره ای کن

من جز به دستانت به جایی دل نبستم

دریا به دریا میروم ساحل به ساحل

شاید که موجی نامه ات را داد دستم

اصلا خبر داری در این دوران غیبت

از دوریت یعقوب های شهر مردند

آن ندبه خوانان قدیمی بعد یک عمر

چشم انتظاری در فراقت جان سپردند

عاشق نبودم حیف، اما مطمئنم

اینجا کسانی عاشقت هستند برگرد

در این شب سرد زمستانی هنوزم

یل ها به یلدای تو دلبستند برگرد

اقا بیا تا مردم دنیا بدانند

ناموس مردم را نباید با لگد زد

سیلی بزن آن بی حیایی را که یک روز

در کوچه با سیلی به مادر حرف بد زد

بی آبروهایی که در روز دوشنبه

گل را میان کوچه ها گلبرگ کردند

در کوچه ه

  • دوشنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 18:02
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

مناجات امام زمان(عج) -( چه جایِ فکر و خیالیست جایتان خالی ) * رضا محمد صالحی

2486

مناجات امام زمان(عج) -( چه جایِ فکر و خیالیست جایتان خالی ) چه جایِ فکر و خیالیست جایتان خالی
وَ هر دقیقه چو سالیست جایتان خالی
سکوت پنجره ها محو گشته از باران
هوای ناب شمالیست جایتان خالی
دوباره یک گرهی کور در گلو دارم
که شکل نقشه ی قالیست جایتان خالی-
نشسته رج به رجَش را سکوت می بافم
دلم دچار چه حالیست جایتان خالی
بخار چایِ غزل رخنه کرده در ذهنم
برای شعر مجالیست جایتان خالی
نه جای قهوه و تقدیر و نقش فنجان نیست
هوایِ حافظ و فالیست جایتان خالی
دوباره از غزلش فالِ نیک میگیرم
عجب تناسب عالیست جایتان خالی،
*(هزار جهد بکردم که یار من باشی
قرار بخش دل بیقرار من باشی)!

شاعر : رضا محمد صالحی

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

امام زمان-مناجات محرمی -( من تشنه ی یک قطره از جام وصالم ) * محمد فردوسی

1253
1

امام زمان-مناجات محرمی -( من تشنه ی یک قطره از جام وصالم ) من تشنه ی یک قطره از جام وصالم
کی می دهی بر دیدن رویت مجالم؟
کم کم غروب عمر من گردد نمایان
رحمی نما که عاقبت رو به زوالم
آقا دگر با دوری تو خو گرفتم!
طی می شود بی یاد تو هر ماه و سالَم!
می خواستم تا پر کشم سوی تو، امّا
بار گناهانم شکسته هر دو بالم
دست گنه آخر مرا کرده زمین گیر
از بس که من در زندگی بی اعتدالم!
بی چشم و رویی کردم و قلبت شکستم
آقا به جان مادرت بنما حلالم
دیگر حنای توبه ام رنگی ندارد
در پیش چشمان تو ای مظلوم عالم!
با این بدی هایی که در حقّت نمودم
فهمیده ای که بهر تو وزر و وَبالم
محض رضای مادرت دستم گرفتی
با مجلس روضه نمودی اتّصالم
گفتی که این باشد غلام مادر من
دادی به من سوز دل و

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دوباره جمعه ی بی تو سیاه و ظلمانی ) * داود رحیمی

1605

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دوباره جمعه ی بی تو سیاه و ظلمانی ) دوباره جمعه ی بی تو سیاه و ظلمانی
دوباره هفته ی بی تو چقدر طولانی!
دوباره عهد و سمات استغاثه و ندبه
دوباره غصه و درد و دو چشم طوفانی
دوباره جان کویری تو را طلب کرده
تو کز سلاله ی آبی و روح بارانی
قسم به جان شما ای بزرگِ عالَم عشق
دگر نمانده قرارم خودت که می دانی
بگیر دست دلم را که لعنتی شیطان
مرا زمین زده با حقه های شیطانی
بیا که شعر و غزل پیش تو کم آورده!
تو عاشقانه ترین بیتِ شعرِ یزدانی
نه عارفی و نه صوفی نه رند و نه شیخی
تو لُبّ مطلب دینی تو اصل عرفانی
لسان لال و ملولم به لکنت افتاده
لغت کم آمده در عین این فراوانی
منِ شکسته کجا و سرودن از مهدی؟
چه خنده آور و مضحک من و غزل خوانی؟

شاعر : داو

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

امام زمان(عج)-مناجات محرمی -( ای دادخواه عترت و قرآن بیا بیا ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1832

امام زمان(عج)-مناجات محرمی -( ای دادخواه عترت و قرآن بیا بیا ) ای دادخواه عترت و قرآن بیا بیا
وی زخم دین به تیغ تو درمان بیا بیا
از زخم هر شهید ندا می‌شود بلند
کای التیام زخم شهیدان! بیا بیا
تا چند شیعه نالۀ «یابن‌الحسن» زند؟
ای شیعه را پناه و نگهبان بیا بیا
تا کی سر حسین به دروازه‌های شام
بر نی کند تلاوت قرآن؟ بیا بیا
تا کی گُلان سوختۀ وحی، پای‌شان
خونین بوَد ز خار مغیلان؟ بیا بیا
تا کی میان مقتل خون دست و پا زند
جدّت، حسین با لب عطشان، بیا بیا
تا کی مهار ناقۀ زینب به دست شمر
با اشک چشم و موی پریشان؟ بیا بیا
تا کی ز سوز سوختن خیمه‌هایتان
در قلب شیعه آتش سوزان؟ بیا بیا
تا کی به خاک دامن گودال قتلگاه
جسم حسین، زخمی و عریان؟ بیا بیا
درمان درد عترت و قرآن ظه

  • چهارشنبه
  • 26
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

مناجات محرمی - امام زمان(عج) -( ای یادگــار عتــرت و قـرآن بیا بیا ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1922

مناجات محرمی - امام زمان(عج) -(  ای یادگــار عتــرت و قـرآن بیا بیا ) ای یادگار عترت و قرآن بیا بیا
جان ها به لب رسیده ز هجران بیا بیا
گردیده سخت گله ی بی صاحبت اسیر
در چنگ گرگ های بیابان بیا بیا
یابن الحسن بیا بیا
بشنو صدای ناله ی مولا درونِ چاه
تا چند چشم فاطمه گریان بیا بیا
تا کی سر حسین به بالای نیزه ها؟
تا کی به خاک آن تن عریان بیا بیا
یابن الحسن بیا بیا
تا کی کبود قامت زینب ز کعب نی؟
تا کی غریب عترت و قرآن بیا بیا
تا چند دست های عمویت به روی خاک
تا چند عمه هات پریشان بیا بیا
یابن الحسن بیا بیا
سقای سر بریده ی صحرای کربلا
گوید هماره با لب عطشان بیا بیا
گر بی تو صبح عید برآید به چشم ماست
دلگیر تو ز شام غریبان بیا بیا
یابن الحسن بیا بیا
روز فراق باغ و گلستان

  • چهارشنبه
  • 26
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 موسی  علیمرادی

مناجات با امام زمان (عج) -(با نگاه گرم خود آتش به جان انداختی) * موسی علیمرادی

971

مناجات با امام زمان (عج) -(با نگاه گرم خود آتش به جان انداختی) با نگاه گرم خود آتش به جان انداختی
پرچم آه مرا تا آسمان افراختی

مثل خورشیدی دمیدی در کران سینه ام
این مدال مهر را بر گردنم انداختی

عشق تو این خرده عقلم را گرفت از دست من
بر من این خرده مگیری که مرا نشناختی

زحمت این خام را گردن گرفتی از ازل
تا که من پخته شوم هم سوختی هم ساختی

مهربان! از بس هوا خواه منی معلوم نیست
من به تو دلباختم یا تو به من دلباختی

  • جمعه
  • 16
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 23:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد