شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس

غزل امام زمان(عج) -( به آستان تو پر می کشم به دعوت شعر ) *

1016

غزل امام زمان(عج) -( به آستان تو پر می کشم به دعوت شعر ) به آستان تو پر می کشم به دعوت شعر
قلم به یاد تو گل می دهد به حضرت شعر
صدای پای کسی می رسد هوا ابریست
تو و حکایت باران من و حکایت شعر
من و حکایت چشمی که می شود مهمان
شبی به چای تغزل شبی یه شربت شعر
شبی به شربت شعر از تو می نویسم و بعد
ستاره می شمرم سالها به حسرت شعر
اگر قلم به جز از تو نوشته باشد هم
امان نمی دهدش لحظه ای شکایت شعر
شکایت از تو ندارم که دیر می آیی
شکایت من ازین مردم است و غربت شعر
کجاست آنکه دلم را به نام می خواند؟
کجاست آنکه به او می رسد اشارت شعر:
زمان آمدن آن بهار نزدیک است
دوازده غزل از تو گذشته ساعت شعر!

  • سه شنبه
  • 25
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 جواد حیدری

شعر مناجات امام زمان(عج) -( ای سفر کرده دلم همسفرت می باشد ) * جواد حیدری

1613

شعر مناجات امام زمان(عج) -( ای سفر کرده دلم همسفرت می باشد ) ای سفر کرده دلم همسفرت می باشد
اشک من هدیه ی چشمان ترت می باشد
باعث گرمی میخانه اگر گردیدم
اثر لطف و دعای سحرت می باشد
گرچه توفیق به مهمانی تو دارم من
کارهای بد من درد سرت می باشد
ماه امیدُ، مه ایمنی از شرِّ گناه
گلی از گلشن، پرِ بال و پرت می باشد
تو اباصالح و من عاصیم و بد نامم
هر که صالح شده گویا پسرت می باشد
گاه گاهی که دلم یاد تو باشد سوزد
این هم از سوزش زخم جگرت می باشد
ای گل نرگس و ای یوسف بادیه نشین
چشم زهرا به خدا منتظرت می باشد

شاعر : جواد حیدری

  • شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 17:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( تو یک غروبِ غم انگیز می رسی از راه ) * مهدی زارعی

1340
0

شعر مناجات امام زمان(عج) -( تو یک غروبِ غم انگیز می رسی از راه ) تو یک غروبِ غم انگیز می رسی از راه
که می بَرند مرا روی شانه های سیاه
صدای گریه بلند است و جمله هایی هم
شبیهِ تسلیت و غصه و غمی جانکاه
به گوش یخ زده اَم می رسد وَ فریادی
شبیهِ حُرمَتِ این لااِلهَ اِلا الله!
وَ چشم هام، که چشم انتظار تو هستند!
"اگر چه منجمدند و نمی کنند نگاه"
وَ بغض می کند آن جا جنازه ی من که
«تو» را همیشه «نَفَس» می کشید و «خود» را «آه»!
چقدر شب که تو را من مرور کرده ام وُ
رسیده ام به: غزل، گُل، شکوفه، دریا، ماه !
بدون تو، همه ی عمرِ من دو قسمت شد:
دقیقه های تکیده، دقیقه های تباه
اگر چه متنِ بلندی ست درد دل هایم
سکوت می کنم و شرحِ قصّه را کوتاه –
که باز جمعه رسید و نیامدی و شدن

  • شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 17:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( رفیق حادثه های به رنگ تقدیری ) * کاظم بهمنی

1531

شعر مناجات امام زمان(عج) -( رفیق حادثه های به رنگ تقدیری ) رفیق حادثه های به رنگ تقدیری
اسیر ثانیه هایی شبیه زنجیری
در این رسانه ی دنیا میان برفک ها
نه مانده از تو صدایی نه مانده تصویری
رسیده سن حضورت به سن نوح اما
شمارِ مردم کشتی نکرده تغییری
هزار جمعۀ بی تو گذشته از عمرم
هزار سال پیاپی دچار تاخیری
شبیه کودک زاری شدم که در بازار...
تو دست گمشده ها را مگر نمی گیری؟

شاعر : کاظم بهمنی

  • شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 17:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( یگانه منتقم شاه کربلا مهدی ) * احسان جاودان

3393
3

شعر مناجات امام زمان(عج) -( یگانه منتقم شاه کربلا مهدی ) یگانه منتقم شاه کربلا مهدی
تو را به حرمت خون حسین بیا مهدی
ندارد هیچ صفایی بدون تو کعبه
قسم به کعبه تویی کعبه را صفا مهدی
هزار همچو سلیمان به درگهت خادم
هزار حاتم طایی تو را گدا مهدی
مسیح از دم پر فیض تو مسیحا شد
کلیم بر در تو دارد التجا مهدی
گدا همیشه به دست کریم می نگرد
تویی کریم دو عالم منم گدا مهدی
به کار خلق گره کور کی دگر ماند
اگر که دست تو باشد گره گشا مهدی
هلاک می شود از خدعه های دشمن تو
اگر که شیعه خود را کنی رها مهدی
عزیز فاطمه زهرا ز تو کمک خواهد
میان آن در و دیوار زند صدا مهدی

شاعر : احسان جاودان

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

انتظار -( بی مزد و مواجب است کار من وتو ) * حامد انتظام

1692
2

انتظار -( بی مزد و مواجب است کار من وتو ) بی مزد و مواجب است کار من وتو
مال خودمان نشد بهار من و تو
آقا همه کارهایمان مثل هم است
غیر از عمل وقول وقرار من وتو

شاعر : حامد انتظام

  • دوشنبه
  • 6
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 12:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 وحید محمدی

بیا ... -( ای آرزوی چشم تر عاشقان بیا ) * وحید محمدی

5221
7

بیا ... -( ای آرزوی چشم تر عاشقان بیا ) ای آرزوی چشم تر عاشقان بیا
ای لنگر ثبات زمین و زمان بیا
آقا بیا که کاسه ی صبرم سر آمده
خونابه از نگاه دلم شد روان بیا

دارد کمیت کار دلم لنگ می زند
تا لزره نیست در خم این زانوان بیا
طوفان گرفته دور و برم را امام عشق
ای کشتی نجات دل شیعیان بیا
گر مهلتم نداد اجل تا ببینمت
یک دم کنار تربت این بی نشان بیا
ای وارث غریبی حیدر ظهور کن
ای روضه دار ماتم قدّ کمان بیا
آقا قسم به داغ دل نازدانه ها
ای داغدار طشت زر و خیزران بیا ...

شاعر : وحید محمدی

  • پنج شنبه
  • 9
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 10:45
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( بايد بپذيريم كه معضل بودم ) *حجة الاسلام نیر تبریزی

2794

شعر مناجات امام زمان(عج) -(  بايد بپذيريم  كه معضل بودم ) بايد بپذيريم كه معضل بودم
يك معضل غير قابل حل بودم
عادات بدم حكايتش طولاني ست
از آخر صف هميشه اول بودم!
در جا زدنم كلافه مي كرد تو را
در درس حساب عشق تنبل بودم
با منطق و جبر غيبتت بيگانه
استاد بزرگ حل جدول بودم!
از زاويه ي ديد همه؛ غير شما
شايسته ي تنبيه مفصل بودم
چشمان شما عيار سنج خوبي ست
ديدي كه نيازمند صيقل بودم
با تركه ي لبخند مرا چوب زدي
آدم شدم عاقبت، عجب خوب زدي

شاعر : حجة الاسلام نیر تبریزی

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( من غریب افتاده ام اندر دیار بی کسان ) *

1079
1

شعر مناجات امام زمان(عج) -( من غریب افتاده ام اندر دیار بی کسان ) من غریب افتاده ام اندر دیار بی کسان
من یکی جا مانده هستم از تبار بی کسان
ای سفر کرده بیا که کشت ما را هجر تو
پس تو کی پایان دهی بر انتظار بی کسان
گر بیفتم در میان بستر مرگم غریب
می شود حاضر شوی در احتضار بی کسان
در کنار ما نشد منزل نمایی اختیار
می شود آیا بیایی بر مزار بی کسان
بعد پیر میکده رنگ خزان بر دل زدند
سوی ما برگرد ای زیبا بهار بی کسان
خوبرویان جمله در هجران تو رفتند و ما
مانده ایم اندر رهت ای گلعذار بی کسان
بی قراری تو بهر ما بود ظاهر ولی
ما به فکرت نیستیم ای بیقرار بی کسان
کاش از شرم و حیای تو نصیب من شود
تا به سوی تو شوم من هم قطار بی کسان

  • سه شنبه
  • 25
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( ترسم آخر که شب هجر به پایان نرسد ) *

1971
4

شعر مناجات امام زمان(عج) -(  ترسم آخر که شب هجر به پایان نرسد ) ترسم آخر که شب هجر به پایان نرسد
روز وصلت به من بی سر و سامان نرسد
هر چه از آتش دل، سوزم و فریاد کنم
کس به داد منِ غمدیدۀ نالان نرسد
دوش گفتم غم دل را به طبیبی، گفتا
درد عشق است، یقین دان که به درمان نرسد
دل دیوانۀ ما، گشته چه خوش جای گزین
شانه ای کاش بر آن زلف پریشان نرسد
گو به یعقوب، تو را صبر فراوان باید
یوسف گمشده ات زود به کنعان نرسد

  • سه شنبه
  • 25
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( به شوق صبح و سحر، شام تار هم خوب است ) *

1572
3

شعر مناجات امام زمان(عج) -( به شوق صبح و سحر، شام تار هم خوب است ) به شوق صبح و سحر، شام تار هم خوب است
برای گریه شدن آبشار هم خوب است
تمام هفته خطا و غروب جمعه دعا
کمی خجالت از این انتظار هم خوب است
اگر چه لایق وصل تو نیستیم آقا
ولی کشیدن ناز نگار هم خوب است
گمان کنم که نمی بینمت، بگو غلط است
امید دادن این بی قرار هم خوب است
کسی به فکر شما نیست، همه خوبند
ملال نیست دگر، کار و بار هم خوب است
مرا ببند که من جای دیگری نروم
برای عبد فراری حصار هم خوب است
هوای شهر بد و گریه سخت و حال بد است
کمی هوا وسط این غبار هم خوب است
اگر نشد برسم من به پابوسی تو
برای این دل من وصف یار هم خوب است
برای اینکه به دست آورم دلت را من
قسم به فاطمه داغدار هم خوب است
مرا ببخش به دردت

  • سه شنبه
  • 25
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دستی که چشم ناز تو زیبا کشیده است ) *

1129
4

شعر مناجات امام زمان(عج) -(  دستی که چشم ناز تو زیبا کشیده است ) دستی که چشم ناز تو زیبا کشیده است
ما را به دار ِ عشق ِ تو بالا کشیده است
از حال ِ ما مپرس ، بیا و خودت ببین
کار ِ جنون ِ ما به تماشا کشیده است
تنها دعا و لطف ِ کریمانه ی تو بود
دل را به مجلس ِ غم زهرا کشیده است
وقتی گریزِ روضه ی مادر به کربلاست
دیدم که ماجرا به کجاها کشیده است
دنبال ِ حیدر و ..... مادری بین ِ قتلگاه
روضه ز کوچه تا دل ِ صحرا کشیده است
مسمارِ خونی و .. سر ِ هر نیزه خونفشان..
زخمی عمیق بر جگر ما کشیده است
این جمعه هم گذشت ، تو اما نیامدی
گویا دوباره وعده به فردا کشیده است

  • سه شنبه
  • 25
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دل تنگ -(آقــا دلم برای شـــما تـنـگ میشود) *

3831
1

دل تنگ -(آقــا دلم برای شـــما تـنـگ میشود) آقــا دلم برای شـــما تـنـگ میشود

وقتی که آسمان ز غمت رنگ میشود

مولا برای دیدن یک لحظه ی رخت

دستم به ریسمان دعا چنگ میشود

هر صبح جمعه از غم عشقت به ندبه ام

هر چند طول هفته دلم سنگ میشود

یک روز با تو ٬ روز دگــــر با غریبــه ها

در من همیشه بر سر تو جنگ میشود

بس طرح تازه می کشم از روی ماهتان

صبح ولادتت همه پر رنگ میشود

اما ز عصر نیمه ی شعبان که بگذرد

ذهنم اسیر فتنه و نیرنگ میشود

افسوس می خورم که زبان و دلم دوتاست

با یک نگاه ٬ هر دو هماهنگ میشود

پرسی ز من ؟ که با غم دوری چگونه ای؟

آقا دلم برای شما تنگ میشود

شاعر : سید حسن رستگار

http://harfhaye.blogfa.com/

  • شنبه
  • 2
  • مهر
  • 1390
  • ساعت
  • 00:16
  • نوشته شده توسط
  • سیدحسن رستگار
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

شعر مناجات امام زمان(عج) -( پایان سال و وقت حساب و کتاب شد ) * قاسم نعمتی

10671
12

شعر مناجات امام زمان(عج) -( پایان سال و وقت حساب و کتاب شد ) پایان سال و وقت حساب و کتاب شد
پیشانی ام به محضرتان خیس آب شد
هر روز با گناه دلت را شکسته ام
بین من و تو این همه عصیان حجاب شد
گفتند پای نامۀ ما گریه می کنی
حال شما ز دیدن نامه خراب شد
با این وجود تا که گره خورد کار من
یا صاحب الزمانِ دلم مستجاب شد
این عمر بی وفا و تو هم دیر کرده ای
آوای اَلرحیل به جانم عذاب شد
امسال هم گدای شب جمعۀ حرم
با یک دعای مادرتان بی حساب شد
ما را بخر عزیز دل شاه کربلا
جان کسی که صورتش از خون خضاب شد
نازم به بانویی که به معراج قتلگاه
در پاسخش نوای الیّ خطاب شد
گودال فوق عرش و تجلی رب آن
در پاره حنجر پسر بوتراب شد
عمری ست روضه خواندم و باور نمی کنم
زینب چگونه وارد بزم ش

  • شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( تو نیستی و عید، ببخشید! عزای ما ) *

1151
3

شعر مناجات امام زمان(عج) -( تو نیستی و عید، ببخشید! عزای ما ) تو نیستی و عید، ببخشید! عزای ما
اصلا صفا ندارد عزیزم برای ما
تو نیستی و خنده فراموشمان شده
برعکس بی تو آنقدر این اشک های ما
با ما که نیست ورنه همش گریه می کنیم
این شهر بسته است کمی دست و پای ما
حالا نمی شود که بیایی و با خودت
چیزی بیاوری شب عیدی برای ما
چیزی شبیه مرهمی از جنس عاشقی
چیزی شبیه تذکره ی کربلای ما

  • شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

ای غافل از احوال من زار برون آی *

1531

ای غافل از احوال من زار برون آی ای غافل از احوال من زار برون آی

از پیله مخمور خود آزار برون آی

کم تهمت ناجا به جفا کاری ما زن

با رشته مهری پی دیدار برون آی

دندان عجب لب نگزان در پی انسان

بینی فقط از کوچه انکار برون آی

چرخ فلک ار کرده مرا یاغی مهرت

هرگز نستاند زمن ای یار برون آی

آواره پی خانه و کاشانه پی توست

ای حادثه از خانه آوار برون آی

خواهم که زنم طبل هویدایی او را

محض عجب ای گمشده این بار برون آی

خاموشم اگر لب نتکانی به حضوری

لطفی کن و با نیت گفتار برون آی

طومار خزان بر دل ما خورده و بشنو

این عمر"بهشتی"است به طومار برون آی

  • جمعه
  • 1
  • مهر
  • 1390
  • ساعت
  • 20:05
  • نوشته شده توسط
  • حبیب بهشتی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( گفتم غزلی دوباره با " جمعه ی بعد " ) *

740
1

شعر مناجات امام زمان(عج) -( گفتم غزلی دوباره با " جمعه ی بعد " ) گفتم غزلی دوباره با " جمعه ی بعد "
مرغ دل من پریده تا ، جمعه ی بعد
این جمعه نمی شد که بیایی آقا؟!!!
حالا تو به من بگو چرا جمعه ی بعد؟
نقدی ست که نسیه های فردا بُردند
کی زنده و کی مرده ست ... تا جمعه ی بعد
این هفته ی سرد هم بدون تو گذشت
لطفی کن و لاأقل بیا ... جمعه ی بعد
ما منتظر لحظه ی سبز فرجیم
باشد همه ی امید ما ، جمعه ی بعد
آری همه جا کرببلا خواهد شد
وقتی برسی با شهداء ... جمعه ی بعد
آقا به خدا عجب صفایی دارد
باتو ... حرم کرببلا ... جمعه ی بعد
تو یاور سیّد خراسان ، هستی
تو ضامن انقلاب ایران ، هستی

  • سه شنبه
  • 25
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام زمان(عج) -( نبود غیر تو خوبی در این زمانه ی ما ) * کرامت نعمت زاده

1261

مناجات امام زمان(عج) -( نبود غیر تو خوبی در این زمانه ی ما ) نبود غیر تو خوبی در این زمانه ی ما
عزیز ما، گل ما، گوهر یگانه ی ما
کسی به غیر تو سنگ صبور ما نشده
تویی چراغ امید درون خانه ی ما
برای گریه هزاران بهار موجود است
فراق و دوری تو بهترین بهانه ی ما
فقط تو بار مرا کم نمودی آقاجان
همیشه چشم طمع بوده روی شانه ی ما
شکسته بال و پرم، دل شکسته هم هستم
بیا سری بزن امشب به آشیانه ی ما
مرا برای سفر سوی خود مهیا کن
قرار کرب و بلا، گریه هم نشانه ی ما

شاعر : کرامت نعمت زاده

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام زمان(عج) -( در کلاف اضطرابم سرنخی پیدا نشد ) * علیرضا لک

1302

مناجات امام زمان(عج) -( در کلاف اضطرابم سرنخی پیدا نشد ) در کلاف اضطرابم سرنخی پیدا نشد
دستی از جنس خدا عقده گشای ما نشد
دفن شد در سینه ام احساس زیبای وصال
خواستم طوفان کنم در عاشقی اما نشد
کوله بارم مملو از بوی غریب گریه است
هر چه کردم خنده ای در بقچه ی من جا نشد
بعد از این در کوچه های بی کسی پر می زنم
طفل احساسات من را خانه ای مأوا نشد
اشک هم پا می کشد از مرزهای آه من
هیچ از دل رفته ای، مانند من تنها نشد
با نگاه آبی تو غرق احسان می شوم
قطره ای بی التفات چشم تو دریا نشد
مرهم عشق تو را بر روی بالم می کشم
ای که بی امداد دستت هیچ بالی وا نشد
پس بزن این ابرهای تیره را ای آفتاب
قسمت دل های کز کرده به جز سرما نشد
با طلوع آفتاب مغرب عشقت بیا
بی حضورت هر چ

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دعا کن مست و شیدای تو باشم ) * حمید کریمی

1394
2

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دعا کن مست و شیدای تو باشم  ) دعا کن مست و شیدای تو باشم
که محو روی زیبای تو باشم
نمایم خانه ام را اب و جارو
که شاید من پذیرای تو باشم
تمام افتخار عمرم این است
غلام بی سر و پای تو باشم
قد و بالای تو غو غا نماید
علاقه مند غو قای تو باشم
نشد چون همرهانم فخر یابم
که خاک و ریگ صحرای تو باشم
سیه رویم ولی امید دارم
که مشمول دعا های تو باشم
تمنا از خدا کن اهل گردم
پی اجرای تقوای تو باشم
به امضایت خدا ما راپذیرد
خوشم محتاج امضای تو باشم

شاعر : حمید کریمی

  • سه شنبه
  • 25
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( شکر خدا که بر سر ما هست سایه ات ) * سعید رمضانی

1467

شعر مناجات امام زمان(عج) -( شکر خدا که بر سر ما هست سایه ات ) شکر خدا که بر سر ما هست سایه ات
باشد امید بنده، مرا هست سایه ات
سینه سپر همیشه نگاهم به آسمان
پشتم مثال دست خدا هست سایه ات
در مسجد محلّیمان واعظی سرود
چون سایبان شاه و گدا هست سایه ات
این روز ها همه ز شما حرف می زنند
آقا بگو که تا به کجا هست سایه ات؟!
فهمیده ام چرا نفسم در تردد است
باشد دلیل آن که شما هست، سایه ات
خورشید و سایه؟! این چه ردیف است ای قلم؟!
شکر خدا که بر سر ما هست، نورتان.

شاعر : سعید رمضانی

  • سه شنبه
  • 25
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( پریده تا به کران های بی کران ، دل من ) *

990

شعر مناجات امام زمان(عج) -( پریده تا به کران های بی کران ، دل من ) پریده تا به کران های بی کران ، دل من
نشسته در پسِ پرچین آسمان ، دل من
به گوش عالم و آدم رسیده سرّ نهان
که راز بین من و تو شده عیان ، دل من
در این زمانه تو را می زنند ... چوب حراج
میان کوچه و بازار و هر دکان ، دل من
همیشه خانه ی حق بوده ای ، ولی حالا
شدی تو ملعبه ی دست این و آن ... دل من
تویی که نام حسین ع را همیشه می بُردی
چرا نداری از آن لحظه ها نشان ؟؟ دل من
گناه پشت گناه ... کار هر شب و روزت
شکسته ای تو دل صاحب الزّمان عج ... دل من
دگر به یاد شهیدان دلت نمی گیرد
وَ می روی تو به بیراهه همچنان... دل من
بهانه ی حرم کربلا نمی گیری
دوباره فاصله افتاده بینتان؛ دل من ؟؟
بیا و مثل گذشته کمی خدایی ش

  • سه شنبه
  • 25
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دنیا به دور شهر تو دیوارْ بسته است ) *

1024

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دنیا به دور شهر تو دیوارْ بسته است ) دنیا به دور شهر تو دیوارْ بسته است
هر جمعه راه سمت تو انگار بسته است
کى عید مى‏رسد که تکانى دهم به خویش؟
هر گوشه از اتاق دلم تار بسته است
شب‏ها به دور شمع کسى چرخ مى‏خورد
پروانه‏اى که دل به دلِ یار بسته است
از تو همیشه حرف زدن کار مشکلى است
در مى‏زنیم و خانه گفتار بسته است
باید به دست شعر نمى‏دادم عشق را
حتى زبان ساده اشعار بسته است
وقتى غروب جمعه رسد، بى‏تو، آفتاب
انگار بر گلوى خودش دار بسته است
مى‏ترسم آخرش تو نیایى و پُر کنند
در شهر شاعرى ز جهان، بار بسته است

  • سه شنبه
  • 25
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام زمان(عج) -( هوای شهر بهاری ولی غم انگیز است ) * محمود مربوبی

4052
8

مناجات امام زمان(عج) -( هوای شهر بهاری ولی غم انگیز است ) هوای شهر بهاری ولی غم انگیز است
بهار اگر تو نباشی شبیه پائیز است
دلم هوای تو کرده چه میشود آیی
ببین که کاسه صبرم ز غصه لبریز است
قسم به عصمت زهرا کسی که در قلبش
ولایت تو ندارد فقیر و بی چیز است
به انتظار قدومت مسافر زهرا
ببین که جمعه به جمعه گدا سحر خیز است
به عالمی نفروشم دمی ز حالم را
که انتظار فرج قیمتی ترین چیز است
شنیده ام که به سختی جدا شدند از هم
در شکسته که با مادرت گلاویز است
فقط تویی که زیارت نموده ای هر شب
امام زاده ی نازی که بین دهلیز است
یگانه مرهم یاس شکسته سینه بیا
غریب خسته دل و دلبر مدینه بیا

شاعر : محمود مربوبی

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

اشعار امام زمان(عج)-فاطمیه -( شاید آقا بیاید این هفته ) *

1200
3

اشعار امام زمان(عج)-فاطمیه -( شاید آقا بیاید این هفته ) شاید آقا بیاید این هفته
پرده از رخ گشاید این هفته
عمر من طی شده به این امید
شاید آن هفته، شاید این هفته
جمعه ها می روند از پی هم
غصه ام سر نیامد آقا، هم
ای نگار دلم، نمی آیی
غمگسار دلم، نمی آیی
در دل شعله ها، دلم سوزد
به کنار دلم، نمی آیی
نفسم بند آمده، از غم
غصه ام سر نیامد، آقا، هم
پیر هجرت شدم، بیا پیرم
روی ماهت، ندیده می میرم
تا زمان رسیدنت، هر سال
روضه ی فاطمیه می گیرم
صاحب العصر و زمان، عجِّل
فاطمیه شده، عزیزه دل
سوی من یک نگاه، یک دفعه
تا شوم رو به راه، یک دفعه
گر به ما سر زدن خطا باشد
تو و یک اشتباه، یک دفعه
قدمی رنجه کن، گل نرگس
بهر زهرا گرفته ام، مجلس
ای سرا پات مثل پیغمبر
نقش امضات

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف - (ای ماه اختران زمین خط و خال تو) *

3272

مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف - (ای ماه اختران زمین خط و خال تو) ای ماه اختران زمین خط و خال تو

گردون قدش خمیده به پیش جلال تو

ای روشن از ضیاء تو هر صبح وشام ما

خورشید ذره ای به کنار هلال تو

خیل رسل که خود یم فضل و کرامتند

کم تر ز قطره اند به بحر خصال تو

گریم هماره من ز فراق تو ای شها

بلکه سحر شود شب تار وصال تو

از در مرا برانی و ردم کنی عجب

دور است از عنایت و لطف و کمال تو

گرچه گناه حاصل عمرم شده ولی

دارم امید دیدن ماه جمال تو

تو غصه دار کرببلا و مدینه ای

بر قلب ماست غصه ودرد و ملال تو

تو انتقام مادر خواهی گرفت و بعد

حیدر به سینه ات بگذارد مدال تو

ایام می رود به غم و غصه سر شود

شب ها و روزها وهمه ماه و سال تو

حسن جواهری

  • دوشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1390
  • ساعت
  • 10:34
  • نوشته شده توسط
  • حیدریم
ادامه مطلب
 وحید محمدی

بهترین بهانه - (ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن) * وحید محمدی

4430
4

بهترین بهانه - (ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن) ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن
صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن
چشمم به راه ماند بیا و شبی از این
پس کوچه های خاکی قلبم عبور کن
آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان
قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن
آقا بیا و روضه بخوان ، زینب (س) و شام
با اشک روضه قلب مرا هم بلور کن
آقا بیا و روضه بخوان روضه ی عطش
یادی ز مشک پاره و اشک و تنور کن
آقا بیا و روضه بخوان فاطمیه را
سرداب خشک چشم مرا هم نمور کن
صبر و قرار رفته ز دلهای عاشقان
با دست عشق آتش دل را صبور کن
راه نفس نمانده بیا ای گل امید
اقا بیا و رنج و بلا را تو دور کن
دجال های دشمن دین جلوه کرده اند
چشمان فتنه های زمان را تو کور کن

شاعر :وحید محمدی

  • سه شنبه
  • 12
  • مهر
  • 1390
  • ساعت
  • 12:00
  • نوشته شده توسط
  • vahid
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

غزل مهدوی -( می رسد اوج همه احساس ها ) * اسماعیل شبرنگ

18

غزل مهدوی -( می رسد اوج همه احساس ها  ) می رسد اوج همه احساس ها
مردی از ایل و تبار یاس ها
فرش راهش بال های جبرئیل
خاک پایش کوهی از الماس ها
بسکه چشمانش به حیدر رفته است
برق چشمش قاتل خنّاس ها
ارث برده از عموی کربلا
غیرت او غیرت عباس ها
می رسد او جمعه ای تا انتقام
گیرد از قوم حسین نشناس ها
مهر او مانند مهر فاطمه
خانه دارد فی الصدور النّاس ها
می رسد روزی و در کنج بقیع
مرثیه می خواند از دستاس ها
ای دوای زخم پهلوها بیا
التماس هرشب زهرا بیا

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • دوشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 15:21
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

صبح جمعه -(دوباره صبح جمعه و نگاه من به انتظار) *

15068
15

صبح جمعه -(دوباره صبح جمعه و نگاه من به انتظار) دوباره صبح جمعه و نگاه من به انتظار

که شاید آردم صبا خبر ز طرف کوی یار

صدای عاشقان تو ز هر طرف رسد به گوش

بیا ستاره سحر قدم به چشم من گذار

دوباره صبح جمعه و دعای ندبه دلم

کجاست منتقم کجا؟ بیا قرار بی قرار

شود که عمر کوتهم اجازتم دهد دمی ؟

که بشنوم به جمعه ای خبر رسیده از سوار

جان به کفان معرکه به انتظار منتقم

منتظر اشاره اند بسیجیان جان نثار

دوباره نذر کرده ام که ندبه خوانتان شوم

که شاید آردم صبا خبر ز طرف کوی یار

  • سه شنبه
  • 12
  • مهر
  • 1390
  • ساعت
  • 12:01
  • نوشته شده توسط
  • vahid
ادامه مطلب

دلگفته ها -(1-نشسته غرق تماشای شیعیان خودش) *

4798
4

دلگفته ها -(1-نشسته غرق تماشای شیعیان خودش) سلام.لطفا اگرنام شاعران این اشعار رامیدانید درقسمت نظرات اظلاع دهید.اجرکم عندالله

1-نشسته غرق تماشای شیعیان خودش

کسی نیامده جزاو سر قرارخودش

چه انتظار عجیبی اینکه شب تاصبح

کسی قنوت بگیرد به انتظارخودش

2-هجرزدردوداغ دلگیرم کرد

اندوه غم زمان زمین گیرم کرد

گفتندکه جمعه میرسی ازکعبه

این رفتن جمعه ،جمعه ها پیرم کرد

3-ای کاش درکاب امام زمانم شوم شهید

من سخت به دعای فرج بسته ام امید

االهم عجل لولیک الفرج

نفس

  • دوشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1390
  • ساعت
  • 16:05
  • نوشته شده توسط
  • نفس
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد