هرانتظار ، خاصه این انتظار سبز
دارد نوید رویش و عطر بهار سبز
در انتهای سلطه ی شبهای تیره ،سرد
خورشید گرم صبح دمد از دیار سبز
مردی رسد که میدهد عشق و امید و گل
مردی ست از صلاله ی نور ،از تبار سبز
امروز اگرچه حال جهان بی قراری است
فردا جهان رسد به سر یک قرار سبز
با انتظار در دل صحرا بپاش بذر
همت کنیم تا که شود کشتزار ...سبز
بی کوشش،انتظار ، ندارد ثمر ،بلی
این باغ گردد از اثر پشتکار ،سبز
تنها نه منتظر ،که بر او عاشقم به جان
وقت ظهور، دانه ی دل در مزار سبز
- چهارشنبه
- 19
- تیر
- 1392
- ساعت
- 07:28
- نوشته شده توسط
- یحیی