ماه مبارک رمضان

مرتب سازی براساس
 امیرحسین سلطانی

سبک زمزمه مناجات استقبال از ماه مبارک رمضان -(سلامٌ علٰی ماهِ خدا) * امیرحسین سلطانی

1837

سبک زمزمه مناجات استقبال از ماه مبارک رمضان -(سلامٌ علٰی ماهِ خدا) بند اول

سلامٌ علٰی ماهِ خدا
سلامٌ علٰی ذکر و دعا
علیکَ السلام ای ماهِ خوب
امیدی برای قلب ما

تو امواج دریایی،بهاری مصفایی
نوید شکوفایی

تو بحر کراماتی،و ماهِ مناجاتی
بشارت جناتی

دریای غفران،بهار قرآن
علیک السلام یا رمضان

(علیک السلام یا رمضان)

بند دوم

سلامُ علٰی ماه خدا
یا رمضان شهر الهدیٰ
علیک السلام ای ماه عشق
تویی نور چشم اولیا

تو عالی و اعلایی،تو پایان غمهایی
عجب ماه زیبایی

تو جانی و جانانی،تو زندانِ شیطانی
تو ناجی انسانی

ای روح ایمان،بهار قرآن
علیک السلام یا رمضان

(علیک السلام یا رمضان)

بند سوم

سلامٌ علٰی خیر العمل
یا رمضان ماه عسل
علیک السلام ماه صیام
صیام تو دستورالعمل

تو نو

  • یکشنبه
  • 14
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 13:00
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 میلاد  حسنی

متن شعر امام حسین(ع) در ماه رمضان -(ماه صیام آمد و من در خیال خود) * میلاد حسنی

4259
5

متن شعر امام حسین(ع) در ماه رمضان -(ماه صیام آمد و من در خیال خود) ماه صیام آمد و من در خیال خود
با بوسه بر ضریح تو افطار می‌کنم

  • دوشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 10:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

متن شعر ماه مبارک رمضان -(یک دهه از رمضان رفت دلم وا نشده ست) * رضا ترابی گیلده

521
1

متن شعر ماه مبارک رمضان -(یک دهه از رمضان رفت دلم وا نشده ست) یک دهه از رمضان رفت دلم وا نشده ست
درد این سینه ی من هنوز مداوا نشده ست

ترسم این است که پایان همین ماه برسد
خبر آید که پرونده ام امضا نشده ست

  • چهارشنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 10:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر مناجاتی ماه مبارک رمضان -(جا مانده زِ خوبان شده ام گریه ندارد؟) * سید محمد میر هاشمی

1218
2

شعر مناجاتی ماه مبارک رمضان -(جا مانده زِ خوبان شده ام گریه ندارد؟) جا مانده زِ خوبان شده ام گریه ندارد؟
مجنون و پریشان شده ام گریه ندارد؟

با بارِ کجِ رویِ دلم بین مسیرم
وامانده و حیران شده ام گریه ندارد؟

گفتم زرنگی کنم اما ته چاهم
بازی خورِ شیطان شده ام گریه ندارد؟

آن سینه زنِ اهل نماز شبِ تو مُرد
بدجور هوسران شده ام گریه ندارد؟

دور از علمایم چه نزدیک به مرگم
چون قصه ی پایان شده ام گریه ندارد؟

با زَمزَم اشک سحرم زِمزِمه دارم
همخانه ی هجران شده ام گریه ندارد؟

هی غرق شدم در دل دنیای مجازی
هی دور زِ قرآن شده ام گریه ندارد؟

دیگر به لبم خاطره ايی از شهدا نیست
من ننگ شهیدان شده ام گریه ندارد؟

با اینکه بدم باز بمن روضه چشانید
سرمست حسین جان شده ام گریه ندارد

  • چهارشنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 17:26
  • نوشته شده توسط
  • TzwSVsOw
ادامه مطلب
 حسین نوری

متن شعر غزل مناجات ماه مبارک رمضان -(دورهم جمعند هرشب دلبر و دلدارها) * حسین نوری

1205

متن شعر غزل مناجات ماه مبارک رمضان -(دورهم جمعند هرشب  دلبر و  دلدارها) بسم رب الکریم

دورهم جمعند هرشب دلبر و دلدارها
خوش به احوال پریشان همه بیدارها

توبه کردم هی شکستم توبه ها را پشت هم ...
خسته ام من از خودم ازینهمه تکرارها

درد دین دیگر ندارم ...دل به غفلت داده ام
وای اگر اسمم رود در زمره ی بی عارها

ربی " افنیت شبابی" دست خالی آمدم*
ورشکسته بنده ام سرخورده از بازارها

عاقبت این بنده آلوده لایق می شود
بی نتیجه که نمی ماند همه اصرارها

نا امید از رحمتت هرگز نبودم ، نیستم
بدتر ازمن را تو بخشیدی خدایا بارها

خسته و زخمی بدرگاه تو برگشتم کنون
دیدم از شیطان و نفسم لطمه و آزارها

روضه آقا نجاتم داده از دام بلا
دستگیری می کند ارباب از بدکارها

****

بعد مغرب بود آب

  • شنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 14:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

مناجات با حضرت رب‌الارباب در شبهای ماه رمضان * مرتضی محمودپور

1378

مناجات با حضرت رب‌الارباب در شبهای ماه رمضان شبهای مناجات در ماه رمضان
با حضرت رب‌الارباب

هرشب ز داغ هجرت در سینه آه دارم
من با وجود نورت گویا که ماه دارم

ناله زدم که شاید دست مرا بگیری
از اشک دیده امشب بهرت گواه دارم

بیکس‌تر از من‌‌ودل‌دراین‌جهان‌کسی‌نیست
از بس گناه کردم قلبی سیاه دارم

توبه نمودم و باز توبه شکستم اما
اقرار بر گناهم هر صبحگاه دارم

با اشک دیده دادم اول سلام بر دوست
چون یوسف غریبی در قعر چاه دارم

یوسف غلام کویش صد مصر ملک او شد
شادم که در جوارش منهم پناه دارم

فریاد من بلند است گویم به اهل عالم
ای اهل هر دو عالم من بنده شاه دارم

خواهم که روضه خوانم امشب برای آقا
من ناله هر شب و روز از قتلگاه دارم

  • یکشنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 22:19
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 وحید محمدی

رمضانیه -(باز هم دارد به من مولا محبت می کند) * وحید محمدی

497

رمضانیه -(باز هم دارد به من مولا محبت می کند) باز هم دارد به من مولا محبت می کند
بین خوبان از من بد نیز دعوت می کند

توبه کن، آغوش وا کرده خدای مهربان
گوش کن تا بشنوی دارد صدایت می کند

من فراری ام ولی، دائم خودش دنبالم است
در بزرگی و کرم دارد قیامت می کند

می شود محبوب مولا، نور چشمی می شود
از گناهش هرکه اظهار ندامت می کند

هر کسی یک جور در این راه خالص می شود
شیعیان را آزمایش با ولایت می کند

هر که در پای ولایت مثل زهرا ایستاد
اجر و مزدش را خود حیدر ضمانت می کند

ما دعای دست مجروحیم، زینب شاهد است
هر چه بر ما می رسد زهرا عنایت می کند

در میان کوچه تنها بود، بی بی را زدند
هر که زهرایی شود احساس غربت می کند

ریشه های چادر خاکی امید شیعه است
گریه کن ها را خود زهرا شفاعت می کند

  • سه شنبه
  • 11
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 22:28
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 زعفر آزادمهر شیخ درآبادی

وداع با رمضان -(ای خدای رمضان از رمضان دلگیرم) * زعفر آزادمهر شیخ درآبادی

423

وداع با رمضان -(ای خدای رمضان از رمضان دلگیرم) ای خدای رمضان از رمضان دلگیرم
از وداع کردن از او از دل و جان دلگیرم

کم کم عادت به سر سفره ی او میکردم
سفره برچید نهان من به عیان دلگیرم

ای صفا بخش دل خسته ی هجران زده گان
از فراق رمضان اشگ فشان دلگیرم

رمضان شد سپری من یکی آدم نشدم
ز خطایم نگرانم نگران دلگیرم

چاره ام چیست خدایا چه کنم دستم گیر
من از این طنطنه ی دور و زمان دلگیرم

عید فطر است بده عیدی من از کرمت
هر چه دادی بدهی از همه شان دلگیرم

من فقط فیض حضور گل زهرا طلبم
غیر از این تحفه همه داره زیان دلگیرم

گر جواز فرج مهدی موعود دهی
تا جهان هست نگویم به جهان دلگیرم

"زعفرم" نوکر دربار حسین شاه قتیل
بر لب تشنه ی آن میر جنان دلگیرم

  • جمعه
  • 28
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 22:02
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 زعفر آزادمهر شیخ درآبادی

وداع با رمضان -(الوداع ای ماه بخشش ماه پر رزق و سخا) * زعفر آزادمهر شیخ درآبادی

403

وداع با رمضان -(الوداع ای ماه بخشش ماه پر رزق و سخا) الوداع ای ماه بخشش ماه پر رزق و سخا
الوداع ای ماه مهمانی سپردم بر خدا

سال دیگر فیض روزه گر به من روزی نشد
عاجزانه از تو دارم التماس این دعا

از خدا خواهی نماز عید فطر شیعه را
مهدی زهرا کند با لحن پر سوزش ادا

خواهشی دیگر برایت دارم ای ماه عزیز
یاد "زعفر" را کنی پیش امام مقتدا

  • جمعه
  • 28
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 22:03
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی رحیم فیضی اردبیلی

آخرین افطاری -(آخرین افطار ماه رحمت است) *کربلایی رحیم فیضی اردبیلی

448
2

آخرین افطاری -(آخرین افطار ماه رحمت است) آخرین افطار ماهِ رحمت است
قلبِ‌من مَملُوِّ آه وحسرت‌است

بارالٰها فرصتم از دست رفت
سُفره ات باآسمان‌پِیوَست‌رفت

بارالٰها گَشته اعمالم قبول؟؟
در شبِ قدرت شد آمالم قبول؟

توبه ام گَشته قبول٬ یاسالِ بعد؟
عُمْرِ مَن قَد میدهد تا سالِ بعد؟

میشود قِسمت که مهمانت شوم؟
مُستَفیض‌ازلطف‌واحسانت‌شوم؟

سُفرهٔ مهمانیَت پُر نور بود
هَر نَفَس در ماهِ تو پُرشور بود

جان شُدی‌جانا بقربانت شدم
قاریِ هر روزِ قرآنت شدم

هَرخطا کردم به درگاهت ببخش
بَرغروب و بر سَحَرگاهت ببخش

بندهٔ نالان و محزونت منم
خالِقا همواره ممنونت منم

(فیضیَم) عبد گنهکار و ذلیل
دستِ من خالیست یاربِّ جلیل

  • پنج شنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 16:50
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

به استقبال ماه رمضان ماه مهمانی خدا * مرتضی محمودپور

367

به استقبال ماه رمضان ماه مهمانی خدا ماه رمضان الکریم
ماه بنده گی خدا

ماه صیام آمده رو در سحر کنیم
زین ماه رحمت عالمیان را خبر کنیم

غفران بیحد است در این ماه بنده گی
سوی خدا ز خویشتن خود سفر کنیم

تمرین بنده گی و اطاعت ز ره رسید
میثاق بسته ایم که ما ترک سر کنیم

سر میدهیم در ره سردار کربلا
از خصم اهلبیت همیشه حذر کنیم

خلوت گزیده را به تماشا نیاز نیست
ما با نگاه عشق دلی پر شرر کنیم

از دوست غیر دوست تمنا نمیکنیم
بهرعروج تکیه به این بال و پرکنیم

این بال و پر بدست تو ترمیم میشود
ما با پر شکسته ی خود باز سرکنیم

#رمضان_الکرام

  • دوشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

اولین شب جمعه ی ماه رمضان شب زیارتی امام حسین(ع) * مرتضی محمودپور

1080

اولین شب جمعه ی ماه رمضان شب زیارتی امام حسین(ع) اولین شب جمعه ماه رمضان
زائر اباعبدالله الحسین (ع)

من تشنه ی زیارت کرببلا شدم
تا با دعای فاطمه حاجت روا شدم

لب تشنه ام به آب فراتت در علقمه
با یک نگاه توست به تو مبتلا شد

بر خاک تربت تو نهادم سرم ز شوق
از خاک، با ولای تو اینگونه پا شدم

بنا عنایتی به فدای سرت شوم
در هر نفس براه تو آقا فدا شدم

بیچاره ی نگاه غریبانه ی توام
تا کشته ی نگاه تو اندر منا شدم

رکن عراقی از حرمت سر کشید و گفت
در این طواف راهی کوه صفا شدم

مروه تویی صفا حرم از صفای توست
با این صفاست در صف قالوا بلی شدم

یک بیت روضه در شب جمعه به کربلا
از سوز نای نی ز غمت در نوا شدم

مادر ز راه آمد و در بین قتلگاه
گفتا که مات راس تو بر نیزه ها شدم

زینب به گریه گفت که مادر به قتلگاه
با تازیانه من ز حسینم جدا شدم

غارت شده ست جسم حسینت به کربلا
من هم اسیر کوفه و شام بلا شدم

#شب_زیارتی_سیدالشهدا

  • پنج شنبه
  • 26
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 06:33
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

(آقا غلط کردم ) مناجات با امام زمان عج * رامین برومند

951
1

(آقا غلط کردم ) مناجات با امام زمان عج مناجات با امام زمان (عج)

شرمنده ام ، من خاطی ام ، آقا غلط کردم
هر بار ستارالعیوبی کرده ای ، اما غلط کردم
.
هرجا که کارم گیر شد یاد تو افتادم...
حاجت شنیدی تو فقط، الّا غلط کردم
.
گم کردمت اما همیشه صبر کردی تو
بخشیدی ام هروقت گفتم تا غلط کردم
.
مثل پدر هستی ولی من ناخلف هستم
شرمنده ام من یوسف زهرا غلط کردم
.
فرزند بد را هم نمی راند پدر از خویش
وقتی بگوید نادمم ، بابا غلط کردم
.
دست رسولِ ترک ها را خوب میگیری
با سجده نه ، با گفتن ِ مولا غلط کردم
.
ابرو گره کردی مگر !! انقدر داغونم
بگذر ز من بر حرمت سقا غلط کردم
.
وقت شلوغی ها نشد یادم ، تو تنهایی
مشغول خود کرده مرا دنیا غلط کردم
.
یادم نشد اصلا تو میبینی گناهم را
یادم نشد ، هر بار بی پروا غلط کردم
.
من روز هارا معصیت کردم تو هم دیدی
اما دعایم کرده ای شب ها غلط کردم
.
جان علی اصغر بگیر این دست هایم را
مشکل گشا ، مشکل گشا... آقا غلط کردم
.
خیلی عنایت میکنی بر «زائر» عباس
من هم گرفتارم ببین جانا غلط کردم

رامین برومند(زائر)

  • جمعه
  • 27
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:25
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

برگرفته ازدعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان، مدح امام علی(ع) -(آنانکه غلام پدر خاک شدند...) * اسماعیل شبرنگ

542

برگرفته ازدعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان، مدح امام علی(ع) -(آنانکه غلام پدر خاک شدند...) آنانکه غلام پدر خاک شدند
پروانه صفت راهی افلاک شدند

با حبّ علی حجاب ها رفت کنار
با ذکر علی حساب ها پاک شدند

  • دوشنبه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:11
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 میلاد  قبایی

سبک زمزمه، واحد سنگین ایام ماه مبارک رمضان -(دلم بیقراره، چشام هی میباره...) * میلاد قبایی

419

سبک زمزمه، واحد سنگین ایام ماه مبارک رمضان -(دلم بیقراره، چشام هی میباره...) دلم بي قراره ، چشام هي ميباره

داره ديگه كم كم
تموم ميشه دوري
چي به روزم آورد
يه دنيا صبوري

ميبيني كه ديگه
زمين گير و پيرم
با بال شكسته
از اين كوفه ميرم

ديگه به آخرش رسيد
قصه ي اين جداييمون
چه جالبه كه داريم اشك
ميريزيم هر دوتاييمون

فداي اشكات
فاطمه جان بهم بگو خوب شده چشمات
بگو ببينم
قصه ي ديوار و در و گفتي به بابات
فداي اشكات
—————-
توام غرق آهي ، واسم چشم به راهي

وضو تا گرفتم
صداتو شنيدم
كه گفتي بيا اي
تمومه اميدم

تا چن لحظه ديگه
علي ميشه راحت
كه سي ساله زهرا
دلم تنگه واست

راستي بيا بهم بگو
كه زخم بازوت خوب شده
ميخوام بدونم فاطمه
كه درد پهلوت خوب شده

يادم ميمونه
ديدم روي ديوار و در لكه ي خونه
ديدم يه نامرد
آتيش آورده خونه مونو ميسوزونه
يادم ميمونه
—————
دلش خونه زينب
پريشونه زينب

بهش گفته بودي
يه روز تو مدينه
كه داغم رو آخر
تو كوفه ميبينه

ميرم سمت مسجد
اونم نيمه جونه
ميترسم از اون روز
كه تنها بمونه

همون روزي كه آخرش
تو قتلگاه غوغا ميشه
حسينتو ميبيني كه
از پشت سرش جدا ميشه

سرش رو بردن
پاشو ببين لباس پيكرش رو بردن
طاقت ندارم
كه ببينم چادر دخترش رو بردن
سرش رو بردن

  • پنج شنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 00:36
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 میلاد  قبایی

سبک زمینه ایام ماه مبارک رمضان -(منو ببخش اگه به خوبی تو لایق نبودم...) * میلاد قبایی

436

سبک زمینه ایام ماه مبارک رمضان -(منو ببخش اگه به خوبی تو لایق نبودم...) منو ببخش اگه به خوبيه تو لايق نبودم
منو ببخش اگه همون بنده ي سابق نبودم
منو ببخش اگه كه عاشق نبودم

يه كاري كن كه عاشقونه از ته دلم يه بار
صدات كنم
دلم ميخواد ببندم اين چشامو با چشم دلم
نگات كنم
الهي كه زندگيمو فدات كنم

تو اين شباس دعاي من
منو ببخش خداي من

" باالحسين الهي العفو... "
——————————
منو ببخش اگه براي حاجتم صدات زدم
منو ببخش اگه صدام زدي ولي نيومدم
منو ببخش اگه يه بنده ي بدم

فقط برا اينكه تو اين شبا بازم نگام كني
ميگم حسين
تو آسمون لطفت اين دفعه منو رهام كني
ميگم حسين
زائر كربلام كني ميگم حسين

دليل گريه هاي من
منو ببخش خداي من

" باالحسين الهي العفو... "
——————————-
منوببخش راضي نشويه موقع بي پناه بشم
منوببخش يه كاري كن كه خالي از گناه بشم
منوببخش تا اينكه سر به راه بشم

تو اين مسير عاشقي حسين چراغ راهمه
خداروشكر
كه مهربونياش هميشه بيشتر از گناهمه
خداروشكر
يه عمره تكيه گاهمه خداروشكر

اميد من امام حسين
بازم ميگم سلام حسين

  • پنج شنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 00:57
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 رضا رسولی

زمزمه مناجات باخدا، شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(این عبد روسیاه، نداره غیر آه...) * رضا رسولی

472

زمزمه مناجات باخدا، شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(این عبد روسیاه، نداره غیر آه...) این عبد روسیاه
نداره غیر آه
دستامو ول نکن
نزار بشم تباه
خدا خدا خدا

ای مهربون . یا منتهی الرجای من
ای مهربون . یا غافر الخطای من
من اومدم توبه کنم
خدای من خدای من
(خدای من خدای من)

۲
با اینکه دائما
تو خواب غفلتم
ممنونتم منو
باز کردی دعوتم
خدا خدا خدا

ای مهربون . منم همون عبد حقیر
ای مهربون . تویی همون خیر کثیر
بدیهامو به روم نیار ، یا (به فرق پرخون علی)
دست منو بازم بگیر
(خدای من خدای من)

۳
"شهادت مولا"

سنگینیه سکوت
تو کوفه حاکمه
علی میخواد بره
دیدار فاطمه
علی علی علی

ای روزگار . باز قلب زینب شده خون
ای روزگار . حسینه ، زار و پریشون
حسن با گریه میخونه
انا الیه راجعون

(بابا علی بابا علی)

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:21
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات با خدا در شب قدر با نوای سیدمهدی میرداماد -(سر به زیر آمدم ای یار الهی العفو...) *

1898
3

مناجات با خدا در شب قدر با نوای سیدمهدی میرداماد -(سر به زیر آمدم ای یار الهی العفو...) سر به زیر آمدم ای یار ، الهی العفو
آمدم حضرت غفّار ، الهی العفو
آمدم مجلس اَحیا مگر اِحیا بشوم
مددی یار مددکار ، الهی العفو
من گنه کارم و از کرده ی خود مُنفَعِلم
تو خطا پوشی و ستّار ، الهی العفو
نیمه شب پُشت در بیت تو زانو زده است
بنده ای زار و گرفتار ، الهی العفو
مثل حُر ، پیش تو با گردن کج آمده است
این سیه رویِ خطاکار ، الهی العفو

بــعلیٍّ بِــعلیٍّ بِــعلیٍّ بِــعلیْ
به همین حیدر کرّار ، الهی العفو

مادرم فاطمه را واسطه کردم امشب
جانِ زهرا ، دگر این بار ، الهی العفو

به همان دست که در کوچه ز کار افتاد و
به همان چشم که شد تار ، الهی العفو
به همان خونِ مُطهّر که هنوزم مانده ست
سُرخی اش بر در و دیوار ، الهی العفو
به شهیدی که به گودال جوابش کردند
با سَرِ نیزه ی اشرار ، الهی العفو
به گلوی علی اصغر ، به علی اکبرها
به رقیّه ، به علمدار ، الهی العفو
قسم آخرم این است به آن بانویی
که زَدندش سَرِ بازار ، الهی العفو

  • چهارشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 22:03
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات باخدا در ماه مبارک رمضان -(گوشه چشمی کاش بر این دردها تسکین شود...) * محمد حسین مهدی پناه

453

مناجات باخدا در ماه مبارک رمضان -(گوشه چشمی کاش بر این دردها تسکین شود...) گوشه چشمی کاش بر این دردها تسکین شود
هجرها را وصل کن تا تلخ ها شیرین شود

عَبدُکَ مُذنِب وَ ا‌َیْنَ عَفوُکَ یا سَیِدی
وای اگر بار گناهم بیش از این سنگین شود

با همین الغوث گفتن دیده بارانی شد و
با همین العفو گفتن سینه عطر آگین شود

هرچه دل در سایه این ماه آرامش گرفت
هر چه دست از خرمن این ماه خوشه چین شود

اغنیا خاک رهش را سرمه ی دیده کنند
بر سر این سفره هرکس وعده ای مسکین شود

خیر دنیا،اجرِ عقبی هر دو با هم می رسد
این دعای من اگر مقرون به یک آمین شود...

آرزو دارم بمیرم از غم عشق حسین
لحظه ی جان دادن اسم او به من تلقین شود

**
کاروان در پشت دروازه معطّل مانده بود
تا که خوبِ خوب شهر شامیان آذین شود

آنقَدَر با چوب زد روی لب آقای ما
تا لب سالار زینب پرپر و خونین شود

  • دوشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات باخدا ویژه ماه مبارک رمضان، به نفس حاج میثم مطیعی -(در میزنم در میزنم...) * سید مهدی سرخان

529

مناجات باخدا ویژه ماه مبارک رمضان، به نفس حاج میثم مطیعی -(در میزنم در میزنم...) در میزنم در میزنم، دوباره میخونه‌تو
به روم نیار نگو بهم، شکستی پیمونَه‌تو
نگو بهم نمی‌خرم، این دل ویرونه‌تو

من همونم، روسیاهِ قدیمی الهی
تو همونی، مهربون و کریمی الهی
عفوک عفوک یا الهی ..

صدام زدی دعوت شدم، باز اومدم مهمونی
با اینکه تو آلودگی‌هایِ منو میدونی
خوبه که از من پیشِ جمع، رو بر نمی‌گردونی

من همونم، بی وفای همیشه الهی
تو همونی، با صفای همیشه الهی
عفوک عفوک یا الهی ..

*شب های ماه مبارک داره کم کم تموم میشه و سپری میشه.. من اعتماد بهت دارم.. قبولت دارم.. با امید میام درِ خونه ت..*

می‌شناسمت می‌شناسمت، از اون قدیم ندیما
راضی میشی راضی میشی، از من چه زود خدایا
وقتی قسم میدم تورو، جونِ حسینِ زهرا

من همونم، غصه دارِ محرم الهی
تو همونی، رازقِ این غم الهی
عفوک عفوک یا الهی ..

نیمه شبه یه دختری، از خوابِ ناز پریده
باگریه و حسرت میگه، خوابِ باباشُ دیده
خوابش چه زود تعبیر شده، اومد سرِ بریده

من همونم، دخترِ نازِ شیرین زبونت
تو همونی، مونده روی لبت لخته خونت
تیغِ دشمن نداده امونت ..

من همونم، چهرمو که نکردی فراموش
تو همونی، که منو میگرفتی تو آغوش
بابایی بابایی پس تنت کوش...؟!

*سر رو بلند کرد..
"فَرَفَعَته مِنَ الطّست .. حاضِنَةََ له .."
دستاش کوچیکه .. با این دستای کوچیک سر بریده رو بلند کرد ..
مواظبه سر از دستای کوچیکش نیفته .. سر رو به سینه چسبانید .. شروع کرد در دل کردن ..

"یا ابتاه مَن ذَالّذی قَطَعَ وَریدَک...؟! "
رگای گردنت رو کی بریده؟

"یا ابتاه من الذی خَضَّبَک بِدِمائک..؟! "
کی محاسنت رو به خون لبت خضاب کرده؟!*

  • دوشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:59
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شعرخوانی حاج محمود کریمی پیرامون موضوعات این روزها، اجرا شده در شب بیستم ماه رمضان -(اشعری انتخاب مردم شد...) * حاج محمود کریمی

1233

شعرخوانی حاج محمود کریمی پیرامون موضوعات این روزها، اجرا شده در شب بیستم ماه رمضان -(اشعری انتخاب مردم شد...) عالم، امشب سیه به تن دارد
بس‌که داغ اباالحسن دارد
داغ، تنها سر شکافته نیست
علی از داغ، انجمن دارد

داغ فقدان سیّد بطحا
داغ هرروز تازه‌ی زهرا
داغ نیزه به قلب قرآن و
وحی افتاده زیر پای جفا

داغ رأی مذاکرات سیاه
چه صلاحی که رفته در بیراه
مکر بن عاص و سادگی خواص
که علی را نمود خلع سپاه

سرِ نیزه که رحل قرآن شد
وقت تضعیف #مرد_میدان شد
آخرین ضربه‌های مالک بود
اشعری شیر شد، رجزخوان شد

تیر قوم جمل‌کشان، یک سو
زهر خشک‌مقدّسان، یک سو
داغِ شلّاقِ داغِ سلبِ امید
داغ تسلیم نخبگان، یک سو

اشعثی فتنه در سپاه انداخت
اشعری، سنگ را به چاه انداخت
در حقیقت، به اسم خیر و صلاح
اشعری، جنگ را به راه انداخت

شر شد و فتنه شد، تلاطم‌شد
امر مولا در این میان گم‌شد
رشته افتاد دست جاسوسان
اشعری، انتخاب مردم شد

اگر آن بزدلان در صفّین
جای تهدید جان حقّ یقین
پیروی از امام می‌کردند
وضع بسیار بود بهتر از این

نه خوارج به عرصه آمده‌بود
و نه امروز، داعشی موجود
نه حرمخانه‌ی خدا می‌سوخت
نه اثر بود از یهود و سعود

پسر عاص، راه را چرخاند
همه را امّت پیمبر خواند
اشعری، رامِ حرف زیبا شد
تا که سفیانی‌اش، برادر خواند

ابلهی در نشست نافرجام
با زبان و تبسّمی، شد خام
حقّ مولا دوباره غارت شد
حقّ مردم به باد رفت؛ تمام

آل‌سفیان کنون کم‌آورده
پدرش را یمن درآورده
آن‌که می‌گفت: جنگ در ایران
حال، قرآن به نیزه‌ها کرده

جنگ ما، جنگ بین فقر و غناست
هرکه با مرتضاست با فقراست
دو سه تا ضربه مانده تا نصرت
یمن امروز اشتر مولاست

  • دوشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:02
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 رضا باقریان

روزهای آخر ماه مبارک رمضان -(دارم از پای بساط سفره ات پا میشوم...) * رضا باقریان

365

روزهای آخر ماه مبارک رمضان -(دارم از پای بساط سفره ات پا میشوم...) دارم از پای بساط سفره ات پا می شوم
بعد از این شبها خدایا باز تنها می شوم

دور بودم سی شب از دنیای وانفسا ولی
بعد از این سی شب دوباره غرق دنیا می شوم

دست شیطان بسته بود و دست سلطان باز بود
تا ابد ممنون این الطاف مولا می شوم

میهمانی رو به پایان است و حالم خوب نیست
میزبانم که رود من عبد هرجا می شوم

حال و روزم مثل حال و روز عبدی مذنب است
چاره ای دیگر نمانده رو به صحرا می شوم

امشب از درد فراق اشکم به راه افتاده است
میل گریه دارم و راهیِ دریا می شوم

امشب این العفوها بوی جدایی می دهد
الوداع ای ماه، دلتنگ سحرها می شوم

چهره ام از فرطِ معصیت غبارآلوده شد
با چنین وضعیتی عبد تو آیا می شوم؟

توبه هایم را بخر، اما گناهم را ببر
ورنه امشب دست بر دامان زهرا می شوم

تشنگی این روزها لبهای ما را خشک کرد
با لب خشکیده غرق واحسینا می شوم

  • سه شنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 01:33
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

وداع با ماه مبارک رمضان -(ماه خوب عاشقی دارد به پایان می رسد...) * مصطفی هاشمی نسب

431

وداع با ماه مبارک رمضان -(ماه خوب عاشقی دارد به پایان می رسد...) ماه خوب عاشقی دارد به پایان می رسد
لحظه‌ی تودیع مهماندار و مهمان می رسد

آسمان چشم های عاشقان ابری شده
مثل این سی شب دوباره بوی باران می رسد

پشت پایش از دو چشمم رودی از خون می رود
از هراس دوری اش دارد به لب جان می رسد

گوئیا دیروز بود این سفره را انداختند
طرفة العینی گذشت و وقت هجران می رسد

با مجیر و با ابو حمزه چه حالی داشتیم
زود دارد افتتاح ما به پایان می رسد

بی سر و پا آمدم ، حالا سراپا ثروتم
آری آری بر فقیران لطف سلطان می رسد

مثل من بی آبرویی را به کویش راه داد
این فقط از خلق نیکوی کریمان می رسد

آنقَدَر بخشید از خیل گناه آلوده گان
تا که آوای فغان از بند شیطان می رسد

تا به قدر ذره ای مژگان من نمناک شد
دیدم از دریای رحمت موج غفران می رسد

تا که گفتم "بالحسین،العفو" ، دستم را گرفت
لطف او بر ما پس از ذکر "حسین جان" می رسد

هرشب اینجا پا به پای ما خدا هم روضه خواند
ناله ی واویلتا از عرش رحمان می رسد
**
در میان نهری از خون، جان زینب بی سلاح
چکمه پوشی سنگ دل با تیغ برّان می رسد

خواهرش بالای تل دارد تماشا می کند
مادرش با قدّ خم ، موی پریشان می رسد

کاش می شد زودتر از کربلا دورش کنند
دارد از صحرا صدای نعل اسبان می رسد

عطر سیب پیکرش گودال را پر کرد و بعد
بویی از پیراهن یوسف به کنعان می رسد

وعده ی ما اربعین ، پای پیاده از نجف
کربلا آغوش خود بگشا که مهمان می رسد

  • سه شنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 01:38
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک شور وداع با ماه رمضان -(خداحافظ ای ماه خوب خدا...) * علی بهرامی نیا

1569
1

سبک شور وداع با ماه رمضان -(خداحافظ ای ماه خوب خدا...) بند اول

خداحافظ ای ماه خوب خدا
خداحافظ سحر و اشک و بکا
خداحافظ لحظه های بندگی
خداحافظ شبای عشق و صفا

ممنونم که دعوتم کردی خدا
تا که از نفس خودم بشم رها
شکر از این که شد دوباره قسمتم
روزه و عبادت و ذکر و دعا

کاش که تو بخشیده باشی معصیتم
غیره این باشه میره حیثیتم
در خونت درپی عافیتم
پره معصیتم

یا ربنا یا رحیم و یا رحمان

بند دوم

خداحافظ ماه مهر و رافتو
خداحافظ سفره ی ضیافتو
خداحافظ سوز و آه نیمه شب
خداحافظ سحر و عبادتو

دم افطار با یه بغض و چشم تر
میومد خشکی لبهات به نظر
بمیرم برات عزیز فاطمه
لب تشنه می بریدن از تو سر

آه همیشه روضه خون اربابم
به یاد غصه ی تو بی تابم
به یاد جسم زیر آفتابم
یاد اربابم

آه السلام یا غریب و یا عطشان

  • سه شنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:00
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

وداع با ماه مبارک رمضان -(دارد غروب ماه خدا میرسد رفیق...) * حبیب باقرزاده

390

وداع با ماه مبارک رمضان -(دارد غروب ماه خدا میرسد رفیق...) دارد غروب ماه خدا می رسد رفیق
پایان اشک وسوزونوا می رسد رفیق

تا اینکه ماه لطف خدا می شود تمام
اتمام کار اهل بکا می شود رفیق

ماه خدا تجلی پرواز بنده است
پایان پر زدن به هوا می رسد رفیق

قطع یقین بدان که در این ماه؛ عاقبت
با افتخار عیدی ما می رسد رفیق

فردا گدا برای گدایی کجا رود؟
پایان کار شاه وگدا می رسد رفیق

این گریه های ما به خدا بی نتیجه نیست
برگ ضمانتی ز رضا می رسد رفیق

هرکس که راه وشیوه اوخط رهبری است
محشر به خدمت شهدا می رسد رفیق

هم عاقبت به خیرو هم اینکه شود عزیز
هر کس به محضر علما می رسد رفیق

باور کنید با نظر لطف فاطمه
روزی برات کرب و بلا می رسد رفیق

بعد از سه ماه گریه برآن شاه تشنه لب
باز این چه نوحه وچه عزا می رسد رفیق

  • سه شنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:02
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 احمد ایرانی نسب

وداع با ماه مبارک رمضان -(زهرا همیشه فطریه ها را حساب کرد..) * احمد ایرانی نسب

500

وداع با ماه مبارک رمضان -(زهرا همیشه فطریه ها را حساب کرد..) آن قدر بد شدیم که مارا عِقاب کرد
با دوری از مجالس روضه عذاب کرد

بیمارِ بی پناه ، فقط گریه می کند
وقتی طبیب حاذقش او را جواب کرد

می سوختیم و روزیِ اشکی نداشتیم
بار گناه ، اشک گدا را سراب کرد

برداشتیم یک قدم ساده تا خدا
او مادرانه سمت دل ما شتاب کرد

حاجت به غیرِ روضه و هیئت نداشتیم
گفتیم یا حسین و خدا مستجاب کرد
.
.
.
.
.
عمریست دور سفره ی مولا نشسته ایم
زهرا همیشه فطریه ها را حساب کرد

  • سه شنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 23:58
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

وداع با ماه رمضان، زمزمه -(میسوزه قلبم این شبا از درد...) * وحید دکامین

372

وداع با ماه رمضان، زمزمه -(میسوزه قلبم این شبا از درد...) می سوزه قلبم این شبا از درد
بارونه چشمـام می بـاره نم نم
نزدیک شـدیم به روزای آخـر
این سُفره داره جمع میشه کم کم

توو سرنوشتِ من شبای قدر
تقدیرِ سالِ دیگه چی بوده..؟
یعنی نوشتن اهلِ تقوا شم..؟
از دستِ نَفْسم میشم آسوده..؟

کاشکی شهادت قسمتم میشد
داشتم یه جو مردونگی، غیرت
توو مُصحفِ اعمال من حک بود
سـربازِ خـوبِ دوره ی غیبـت

یه لحظه ام چِشْم برندار از من
می خوام پیشِ لطفت نَرَم از یاد
مشهـد، زیـارت، قسمـتِ من کن
مهمون کنـم یه روضـه گوهرشاد

شبهـای آخـر رو بـه پایانه
دارم توو سینه یه غمِ جانکاه
میخوام واسه توبه شفیعم شه
دستِ منـو دامـانِ ثـاراللّه

از من نگیر درکِ مُحرّم رو
دور از تو میشم خیلی سر در گُم
اذنم بده با روضـه ی اکبـر
تا که بمیـرم مـن شـبِ هشتـم

یاربّ به عصـرِ روز عاشـورا
یاربّ بـه اون اذکـار ِ در گـودال
از روی تَل أمَّن یُجیب می خوند
یاربّ به زینب که میرفت از حال

یه مادری با ناله ای جانسوز
میـگه بُنَیّـه کُـشتنـت. مظلـوم
لبْ تشنه سر از پیکرت بُردن
از جرعه ی آبی شدی محروم

  • چهارشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 00:20
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

وداع با ماه رمضان، امام زمان(عج) مناجات -(ما را در اوج دل نگرانی نگاه کن..) * مهدی مقیمی

739

وداع با ماه رمضان، امام زمان(عج) مناجات -(ما را در اوج دل نگرانی نگاه کن..) ما را در اوج دل نگرانی نگاه کن
بر این بهار رو به خزانی نگاه کن

امشب غریبه نیست میان من و شما
قدری به نوکرت خودمانی نگاه کن

مثل خدا که در رمضان خوب می خرد
آقا تو هم به ما رمضانی نگاه کن

این دل برای آمدنت زیر و رو شده
این دل شده است خانه تکانی نگاه کن

بد کرده ام اگر که جوانی نموده ام
جرم مرا به دید جوانی نگاه کن

عجل علی ظهورک یابن الحسن، بیا
حیف است پشت ابر بمانی نگاه کن

نیمی زعمر، در هوس کربلا گذشت
نیمی دگر به مرثیه خوانی نگاه کن

عباس چون علیست جبینش شکافته
زینب چو فاطمه است کمانی نگاه کن

  • چهارشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 00:21
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

وداع با ماه مبارک رمضان -(ای رحمت و فضل آسمانی بدرود...) * علی سلیمیان

357

وداع با ماه مبارک رمضان -(ای رحمت و فضل آسمانی بدرود...) ای رحمت و فضل آسمانی بدرود
ای عفو و گذشت رمضانی بدرود

بار گنه ما کمرت را خم کرد
ای ماه عزیز قدکمانی بدرود

  • چهارشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 11:20
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

وداع با ماه مبارک رمضان -(کردند سفره را جمع، پس سفره دار من کو؟) * رضا دین پرور

713

وداع با ماه مبارک رمضان -(کردند سفره را جمع، پس سفره دار من کو؟) کردند سفره را جمع، پس سفره‎ دار من کو؟
من دیر آمدم رفت، چشم انتظار من کو؟

گیرم مرا ببخشد، شرمندگی من چه؟
با آن همه معاصی بر شانه بار من کو؟

من قهر کردم اوّل، زود آمد آشتی کرد
آن‎که مرا بغل کرد آن یار، یار من کو؟

یک عمر عاشقم بود من کور کور بودم
آن‎که گره نینداخت جایی به کار من کو؟

حالا که سر به راهم، حالا که سر به زیرم
کو شاخ و شانه‎هایم؟ داد و هوار من کو؟

گفتند بسته شد در لطفا"غریبه بیرون!
ای آشنا بفرما پای فرار من کو؟

گرچه گناه‎کارم، امّا گناه دارم
جز او کسی ندارم، دار و ندار من کو؟

آتش گرفته جانم، چون تشنه‎ء حسینم
آن‎کس که سی شب افطار آمد کنار من کو؟

چشم انتظار حیدر، در وادی السّلامم
من حاضرم بمیرم، لحظه‎شمار من کو؟

دور و بر کریمان بودن خودش بهشت است
از فاطمه بپرسید سهم انار من کو؟

ما بین کوچه پیچید چادر میان پایش
رویش نشد بپرسد پس گوشوار من کو؟

  • چهارشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 11:22
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد