شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(باید برای فاطمه مشکی به تن کنیم) *

3054
2

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(باید برای فاطمه مشکی به تن کنیم) باید برای فاطمه مشکی به تن کنیم

باید ز داغ او دل خود پر محن کنیم

باید جان دهیم در این فاطمیه ها

باید که یک دهه فقط از او سخن کنیم

ای کاش بین سینه ی من تیر می کشید

شاید که درک غصه ی قلب حسن کنیم

از دست داده ایم مادر تازه جوانمان

خرده مگیر گریه اگر مثل زن کنیم

وقتی گریز روضه ی ما کربلایی است

باید کمی اشاره به آن پیرهن کنیم

در انتهای روضه ی زهرا نشسته ایم

گریه برای آن پسر بی کفن کنیم

یاسر مسافر

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:59
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(من میروم دگر ز کنارت پسر عمو) *

4929
6

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(من میروم دگر ز کنارت پسر عمو) من میروم دگر ز کنارت پسر عمو
دیدار ما به روز قیامت پسر عمو
من میروم و مونس شب هات میشود
یک چاه و قبر مخفی و غربت پسر عمو
من حاضرم قسم بخورم که ندیده ام
از تو به غیر مهر و محبت پسر عمو
زانو گرفته ای به بغل مثل کودکان
خیبر شکن روزهای شجاعت پسر عمو
دنیای تو مگر که به آخر رسیده است
برخیز جان من به فدایت پسر عمو
چشمت کجاست قطره اشکی به من بده
میخواهمش برای شفاعت پسر عمو
گریه مکن فدای سرت هرچه شد ؛زیاد....
.....کاری نبود عمق جراحت پسر عمو
شرمنده ام غلاف عدو دست من برید
بر دوش مانده بار خجالت پسر عمو
سید حمید رضا برقعی

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:00
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(هيچكس نيست كه دستي به دعا بردارد) *

2782

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(هيچكس نيست كه دستي به دعا بردارد) هيچكس نيست كه دستي به دعا بردارد
يا كه باري ز سر شانه‌ي ما بردارد
هركه زخمي به تن از خيبر و خندق دارد
آمده تا كه از اين خانه دوا بردارد
حُرمت خانه‌ي ما حُرمت بيت‌الله است
فاطمه با پدرش شأن برابر دارد
آنقدر زود درِ خانه پر از آتش شد
كه نشد صاحب اين خانه عبا بردارد
پسري شد سپر و مادري از پا افتاد
فضه آمد كه مگر فاطمه را بردارد
سوره‌ي كوثر حيدر سر راه افتاده
كاش پا از سرِ قرآنِ خدا بردارد
با پرِ زخميِ خود راهِ سپاهي را بست
كه علي را ببرد خانه و يا ... بردارد
محمد بختیاری

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:03
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(آری صدای آه گاهی گوشه دار است) * قاسم نعمتی

3177

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(آری صدای آه گاهی گوشه دار است) آری صدای آه گاهی گوشه دار است
آثار قلبی سوخته از روزگار است
باید میان شعله ها سینه سپر کرد
در این دیاری که چنین قحطی یار است
خاک دو عالم بر سر اهل مدینه
زهرا به امداد علی مرکب سوار است
هر کس که می خواهد بداند فاطمه کیست
خون در و دیوار نقش اقتدار است
باید به خون غلطید در حفظ ولایت
ورنه ولایت محوری تنها شعار است
داغ دو دست بسته سنگین تر ز سیلی ست
باور کنید این مرد صاحب ذوالفقار است
نفرین به آن مسمار و هرکس که لگد زد
بنگر چگونه مادر ما بی قرار است
سادات خون گریند تا روز قیامت
زین گفته ام سری نهفته آشکار است
تا فضه آمد دید بار شیشه افتاد
فریاد زد نامرد بی بی ..... است
تاریخ هم مانده چه پاسخ گوید ا

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:07
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(تو گفته ای که بیا نیمه شب قرار، اینجا) *

3581
2

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(تو گفته ای که بیا نیمه شب قرار، اینجا) تو گفته ای که بیا نیمه شب قرار، اینجا
کنار پهلوی زخمی، سر مزار، اینجا
من آمدم سر قبرت نشد دلم آرام
که خواب رفته ای ای قلب بیقرار، اینجا
خدا کند ز مزارت بنفشه ای بدمد
که رنگ و روی تو دارد گل بهار، اینجا
از آن دو چشم کبودت مرا تماشا کن
عصای دست علی هست ذوالفقار، اینجا
چگونه پای نلرزد کنار این تربت
ز من گرفته تو را دست روزگار، اینجا
چگونه پای گذارم به خانه ی بی تو
چرا به سینه نکوبم سر مزار، اینجا
نشسته اخترت امشب به انتظار، آنجا
نشسته ام سر قبرت به انتظار، اینجا
رسیده صبح بیا تا به خانه برگردیم
به کودکان دل من مزن شرار، اینجا
سید محمد جوادی

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:43
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(زهرا که رفت از خانه اِبْکِ لِلیَتامَی) *

3090

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(زهرا که رفت از خانه اِبْکِ لِلیَتامَی) زهرا که رفت از خانه اِبْکِ لِلیَتامَی
با اشک دانه دانه اِبْکِ لِلیَتامَی
تابوت من را نیمه‌ی شب مخفیانه
بردی به روی شانه اِبْکِ لِلیَتامَی
شمع تو دیگر رو به خاموشی‌ست امشب
پس با گل و پروانه اِبْکِ لِلیَتامَی
با گیسوی آشفته و بی‌تاب زینب
همراه مو و شانه اِبْکِ لِلیَتامَی
وقتی حسن از خواب کوچه می ‌هراسد
بی تاب، بی صبرانه اِبْکِ لِلیَتامَی
هر شب لب خشک حسینم را ببین و
با آه مظلومانه اِبْکِ لِلیَتامَی
تا زنده ام با اشک خود من را مسوزان
زهرا که رفت از خانه اِبْکِ لِلیَتامَی
یوسف رحیمی

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:45
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(جان علی! جانم فدایت کَلِّمینِی) *

4897
9

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(جان علی! جانم فدایت کَلِّمینِی) جان علی! جانم فدایت کَلِّمینِی
کُشتی مرا با گریه هایت کَلِّمینِی
حرفی بزن، آهی بکش، بیچاره ام کرد
این اشک های بی صدایت کَلِّمینِی
بسته ست جان من به پلک نیمه جانت
می میرد آخر مرتضایت کَلِّمینِی
از غصه هایت با علی هم درد دل کن
ای در صبوری بی نهایت کَلِّمینِی
روضه بخوان امشب بخوان از داغ محسن
با من بگو از آن حکایت کَلِّمینِی
از ماجرای کوچه که چیزی نگفتی
تا دق نکرده مجتبایت کَلِّمینِی
پلکی بزن تا قلبهامان جان بگیرد
جان شهید کربلایت کَلِّمینِی
نیمه نگاهی کن به حال زینبین و
بردار دست از این دعایت کَلِّمینِی
ذکر شب و روزت شده «عَجِّل وَفاتِی»
آوای جانسوزت شده «عَجِّل وَفاتِی»
یوسف رحیمی

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:48
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(علی بود صدف عشق و گوهرش زهراست) *

2848
3

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(علی بود صدف عشق و گوهرش زهراست) علی بود صدف عشق و گوهرش زهراست
علی است اهل کسائی که محورش زهراست
علی است صاحب بیت شرافت و عظمت
علی ابوالحسنین است و همسرش زهراست
کسی که سینه سپر می کند برای علی
یقین،که دادرس روز محشرش زهراست
قسم به صاحب محشر که تشنه لب نشویم
علی است ساقی حوضی که کوثرش زهراست
شناسنامه ی ما روشن است هم چون صبح
علی بود پدر شیعه،مادرش زهراست
غمی نداشت نبی تا که مرتضی را داشت
غمی ندارد علی تا که یاورش زهراست
علی است حیدر کرّار خیبر و احزاب
میان کوچه ببیند که حیدرش زهراست
کشید فاطمه آه و مدینه گشت سیاه
بگفت:أشهد أنّ علی ولیّ الله
علی اصغر انصاریان

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:51
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(هرچند پهلویت شکسته ، ناتوانی) *

3162

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(هرچند پهلویت شکسته ، ناتوانی) هرچند پهلویت شکسته ، ناتوانی
دستم به دامانت، دعا کن تا بمانی
بد جور آزردند قلبت را عزیزم
شرمنده ام خیری ندیدی از جوانی
با چشم هایت درد دل کن با نگاهم
چون نا نداری تا بفرمایی زبانی
این روزها اصلاً به جای بغض بانو
انگار مانده در گلویم استخوانی
زینب چه معصومانه می پرسد که: مادر
کی باز من را روی زانو می نشانی؟
با کودکانت التماسی از تو داریم
روی زمین با ما بمان ای آسمانی
علی اصغر ذاکری

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:53
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(تا میرود ز دیده ام آن صحنه های داغ) *

3213

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(تا میرود ز دیده ام آن صحنه های داغ) تا میرود ز دیده ام آن صحنه های داغ
ای زخم سینه تا دم در میبری مرا
ای زخم با لباس سفیدم چه کرده ای
داری شبیه حوصله سر میبری مرا
گفتم کمی بخوابم و آرام تر شوم
اما دوباره درد سراغ مرا گرفت
میخواستم بچرخم و پهلو عوض کنم
ناگه رگی ز پهلوی من بی هوا گرفت
شستم سر حسین و حسن را به دست خود
خوب است اگر چه فضه که مادر نمیشود
فضه سریع باش تنوری درست کن
الان علی می آید و دیگر نمیشود...
مشغول استراحتم ای زخم لج نکن
وقت نماز شب نشده پس تو هم بخواب
ای زخم لااقل دهنت را کمی ببند
ترسم ز خنده تو شود دیده ام پر آب
طرحی زدم ضرورت پنجاه سال بعد...
حیدر ببخش این همه محتاطی مرا
باید کفن ببافم و پیراهنش کنم
اسما بیار ج

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:56
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(ای آسمان عاطفه ؛پرواز بی کران) *

4301
2

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(ای آسمان عاطفه ؛پرواز بی کران) ای آسمان عاطفه ؛پرواز بی کران
بعد از تو ناتوان شده بال کبوتران
خیر النسایی و به خودت می شناسمت
دنیا نداشت غیر خودت از تو بهتران
دینم حرام اگر که به غیر تو رو کنم
تو مال ما بهشت خدا مال دیگران
شایسته است بعد بیابان نشینی ات
گوشه نشین شوند تمام پیامبران
دستش شکسته باد هر آنکه تو را شکست
نانش حرام باد هر آنکه تو را در آن.....
....کوچه فقط به خاطر یک قطعه خاک زد
باید از این به بعد بمیرند نوکران
این روزها که حرمت رویت شکسته شد
خوب است گوشواره درآرند مادران
اینها تو را زدند... غرور علی شکست
آری شکستنی است غرور دلاوران
بعد از تو احترام ندارد قبیله ات
مادر که رفت وای بر احوال دختران
علی اکبر لطیفیان

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:03
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(هرگز ندیده است کسی مادراین چنین) *

2404

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(هرگز ندیده است کسی مادراین چنین) هرگز ندیده است کسی مادراین چنین
یک بستری چنین و شکسته پر این چنین
شهر مدینه هیچ کسی را چنین نزد
جز تو نداشت شاخه ی نیلوفراین چنین
مُزد رسالتِ پدرت دست کوچه بود
اجرت کسی نداد به پیغمبر این چنین
از جای جای پیرهنت تکه ای کم است
شاید گرفته است به میخ دراین چنین
حالا نفس نفس زدنت کُند تر شده
دارد شکستگی تو درد سراین چنین
چندین شب است دست تو بالا نیامده
شانه نخورده است موی دختراین چنین
معلوم می شود تو مداوا نمی شوی
زانو بغل گرفته دگر حیدر این چنین
علی اکبر لطیفیان

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:06
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(همراه ناله های دل داغ دیده ام) *

2565
1

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(همراه ناله های دل داغ دیده ام) همراه ناله های دل داغ دیده ام
امروز سمت مجلس مادر رسیده ام
کنج همین حسینیه با چند قطره اشک
یک قطعه از بهشت خدا را خریده ام
از کودکی به لطف خدا پای روضه ها
محکم شده ست پایه ی دین و عقیده ام
هرگز لباس مشکی خود در نیاورم
تا غصه دار عمر کم یک شهیده ام
چشم من از ازل شده وقف گریستن
بر غصه های مادر قامت خمیده ام
اینکه غلام و سائل این خانه ام هنوز
یعنی که دور غیر تو را خط کشیده ام
کی می شود مرا ببری تا حریم خود
من صحن جامع حرمت را ندیده ام

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:10
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت زهرا(س)،(آنکه بنای کوچه برای گذر گذاشت) *

2939
1

اشعار شهادت زهرا(س)،(آنکه بنای کوچه برای گذر گذاشت) آنکه بنای کوچه برای گذر گذاشت
ای کاش عرض کوچه کمی بیشتر گذاشت
اندازه ی دو دست کمی بیشتر ،که تا
سیلی کس به کس نتواند اثر گذاشت
کوچه محل آمد و رفت است بی گمان
اما شما بگو مگر آن بی پدر گذاشت
تا او به خانه اش برسد بی مزاحمت
تا دیر وقت چشم علی را به در گذاشت
یک روز توی کوچه و یک روز پشت در
مولا چقدر دندان را بر جگر گذاشت
تا روزها به خاطر این ظلم گریه کرد
با گریه شهر را همه بر روی سر گذاشت
معلوم شد قضیه چه بوده است که خدا
در کنج یک غروب اگر یک سحر گذاشت
نادر حسینی

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:12
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(جایی که یاس هست و کسی بو نمی کند) *

2475
1

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(جایی که یاس هست و کسی بو نمی کند) جایی که یاس هست و کسی بو نمی کند
جایی که بغض هست و کسی رو نمی کند
جایی که دست شیر خدا بسته می شود
کس احترام ساحت بانو نمی کند
اینجا مدینه است که جز مردم اش کسی
آتش به آشیان پرستو نمی کند
وقتی که بیت وحی پر از شعله می شود
دیگر لگد که رحم به پهلو نمی کند
اینجاست مادری که قریب دو ماه و نیم
از زخم شانه ، شانه به گیسو نمی کند
بانوی آفتاب ، خدایا که هیچوقت
مانند شمع سوخته سو سو نمی کند
اینها همه کنار ....ولی هیچ مادری
با بازوی شکسته که جارو نمی کند
مهدی صفی یاری

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:14
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(چـشمت چقدر تر شده در آخرین شبم) *

2562
0

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(چـشمت چقدر تر شده در آخرین شبم) چـشمت چقدر تر شده در آخرین شبم
مهمـان سفره ی دل و تنها مخاطبم!
با دستمال اشک خودت سعی می کنی
تـا بـلکه داغـتـر نـشود سوزش تبم
دست خودم که نیست اگر آه می کشم
حـالـم عذاب داده دلـت را، معـذّبـم
نـائی نـمـانـده است برایم ، نگو بمان
از هـر غـمی که فکر کنی، من لبالبم
چـیزی نخواستم که در این سالها ولی
از ایـن بـه بـعد جان تو و جان زینبم
قـلبم برای بوسه ی بر روش لک زده
بـگـذار مـاهِ صـورت او را روی لبم
حـالا که می روم بـه ملاقاتِ با پدر
مـن را نـگاه کن وَ ببین که مرتبم؟
می خـواستم فدای تو گردم تمام عمر
بـا ضربه ی غلاف رسیدم به مطلبم
علی اصغر ذاکری

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:16
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(دیگر در آسمان امیدم ستاره نیست) *

3052
0

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(دیگر در آسمان امیدم ستاره نیست) دیگر در آسمان امیدم ستاره نیست
انگار جز یتیم شدن راه چاره نیست
حالا که عازم سفری پس مرا ببر
درکار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
معجر ز چهره باز کن امشب که بعد از این
فرصت برای دیدن رویت دوباره نیست
جای سلام پلک به هم میزنی چرا
راهی برای حرف زدن جز اشاره نیست ؟
این یادگارها که به من هدیه میدهی
در بین شان چرا اثر از گوشواره نیست
معلوم شد چرا ز کفن ها یکی کم است
سهمی برای آن بدن پاره پاره نیست
علی صالحی

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:26
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(لحظۀ گر گرفتن عشق است) *

2456
1

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(لحظۀ گر گرفتن عشق است) لحظۀ گر گرفتن عشق است
مادر هرچه عاشق است تويي
کلبه اي از ملات اشک و غروب
هرچه اينجا شقايق است تويي
روي بازوي تو گلي واشد
که خدا بوسه مي زند برآن
دور اين گل طواف واجب شد
بر تمام فرشته هاي جهان
مادر درد ، مادر باران
پاي چشمت چرا سياه شده
يک نفر مرد توي دنيا بود
او هم از غصه ات تباه شده
روي تو ماه بود مادرجان
دستي آمد ، نشست ، سيلي شد
ماه روي تو در خسوف نشست
نقره ناب عشق نيلي شد
رنگ خون ، بوي دود و خاک گرفت
دامنت را که سايۀ عرش است
خانه ات سوخت گرچه اين خانه
باز تحت الحمايۀ عرش است
تکه اي از تن تو را بردند
تکه اي که اگر به جا مي ماند
مثل عباس مي شد و روزي
قبلۀ سرخ کربلا مي ماند
ملتمس ، بغض کرده م

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:30
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(مثل هرروز، روز خانه ما) *

3088
1

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(مثل هرروز، روز خانه ما) مثل هرروز، روز خانه ما

با قنوت تو می‌شود آغاز

بعد آغوش می‌گشایی و ما

به هوای بهشت در پرواز

**

جدّمان گفته بود بوی بهشت

از پَر چادرت گرفته وجود

راست می‌گفت، صبح‌ها پیداست

که بهشت برین نگاه تو بود

**

دل مظلوم حضرت مولا

شور می‌زد در این مدینه تو

یادمان هست جدّمان احمد

بوسه می‌زد به دست و سینه تو

**

مثل هر روز زندگی جاری است

تو و دستان نازک و دستاس

با سرانگشت خود بیا و شانه بزن

به سر دختران پراحساس

**

ناگهان در سکوت خانه ما

با صدای مهیبِ دقُ الباب

به خودم آمدم ... و ترسیدم ...

مادرم رفت سمت در بی‌تاب

**

کیست آن سوی در ... نمی‌داند

خانه مرتضی است این خانه

با غلاف غضب که م

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:34
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( من آمده ام که محوتان گردم) *

2890
0

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( من آمده ام که محوتان گردم) من آمده ام که محوتان گردم
من آمده ام که یارتان گردم
من آمده ام به در گهت بانو
تا عاشق آستانتان گردم
من آمده ام به کوی مغروبت
تا ساکن این جهانتان گردم

من آمده ام طلب کنم حاجت
من آمده ام گدایتان گردم
من آمده ام به سوی این مِی گاه
من آمده ام که مستتان گردم
من آمده ام که تا شوم شاعر
من آمده ام غلامتان گردم
من آمده ام که تا شوم شیعه
من آمده ام محبتان گردم
من آمده ام که یاوری باشم
یار سپه امامتان گردم
دیوانه بُدم ز عشق تو مادرمن آمده ام خرابتان گردم
از روز ازل تمام آمالم
این بود که من اسیرتان گردم
من آمده ام که جان دهم مادر
من آمده ام هلاکتان گردم
من آمده ام که بنگرم رویت
من آمده ام که محوتان گردم

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:12
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،( دوباره زنده شدم با دعای مادرتان) *

3172
1

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،( دوباره زنده شدم با دعای مادرتان) دوباره زنده شدم با دعای مادرتان
قلم زدم و سرودم برای مادرتان
دوباره دفتر شعرم ستاره باران است
و شمس فاطمه بر روی جلد تابان است
دوباره کاغذ دفتر چه قدر نورانی است
دوباره چشم مدادم چه قدر بارانی است

دوباره خط نوشتن چه منجلی گشته
خوشا به حال دلم قافیه علی گشته
دوباره طبع سرودن شبیه قرآن است
و قطره قطره ی کوثر ملاک اوزان است
دوباره بغض عجیبی میان تلمیح است
دوباره بارش باران ، زمان تلمیح است
صدای ناله ی سردی میان یک کوچه
دوباره قامت ماه کمان یک کوچه
دوباره غارت حقّ و صدای یک سیلی
دوباره یاس سپیدی رخش شده نیلی
دوباره کاسه ی برگی به روی خاک زمین
و آن طرف گل زخمی به روی خاک زمین
دوباره شبنم برگی چکید

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:32
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( چند خط با مادرم درد دل كردم...) *

9040
6

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( چند خط با مادرم درد دل كردم...) چند خط با مادرم درد دل كردم...
مادر بساط اشك و دعا را بپا بكن
سجاده پهن بكن خدا را صدا بكن
تسبيح خود دوباره به دستت بگير و باز
بعد از نماز، دست به سوي خدا بكن
فهميده اي تو هم كه گره خورده كار من

دل دل نكن بيا گره بسته وا بكن
مادر تمام كار دلم لنگ يك دعاست
تو مادري... بيا پسرت را دعا بكن...
مادر براي من ز خدا هر چه خواستي
پس گير و بعد از اين طلب كربلا بكن
مادر صداي من كه به جايي نمي رسد
سجاده پهن كن تو خدا را صدا بكن...

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:43
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( ما اگر شعر و دفتری داریم / از دعاهای مادری داریم) *

2965
3

شعر شهادت حضرت زهرا (س) (   ما اگر شعر و دفتری داریم / از دعاهای مادری داریم) ما اگر شعر و دفتری داریم / از دعاهای مادری داریم
شعرهامان طلاست از یُمنش / مادر کیمیاگری داریم
غزل از نامشان پر از گل شد / بین اشعار قمصری داریم
آنقدر "دانه های معنی" هست / خط به خطّش کبوتری داریم
نامتان را فقط نوشتیم و / شد قیامت! چه محشری داریم!
ما کجا و ز فاطمه گفتن؟ / ما که ذهن محقّری داریم

این هم از لطف های مادری است / اینکه توفیق نوکری داریم
آفتاب است و ما همه ذره / مادر ذره پروری داریم
مثل مرد از علی حمایت کرد / بَه! بنازم! چه مادری داریم!
ما مسلمان دست زهراییم / بهتر از این پیمبری داریم؟
أشهدُ أنَّ فاطمه ... آری / در اذان بند دیگری داریم
لب نیالوده ایم بر باده / ما که انگور بهتری داری

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:20
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

رباعی شهادت حضرت زهرا (س) ( بهارش قامتی خم دارد امسال ) *

2998
4

رباعی شهادت حضرت زهرا (س) ( بهارش قامتی خم دارد امسال ) بهارش قامتی خم دارد امسال
گلستان یاس را کم دارد امسال
چه عیدی و چه جشنی بچه شیعه؟!
حسین فاطمه غم دارد امسال!

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:28
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

رباعی برای شهادت حضرت زهرا (س) ( ) *

3153
2

رباعی برای شهادت حضرت زهرا (س) (  ) در فصل بهار، یاس پرپر هرگز
عید است ولی بدون مادر هرگز
بابای من و شما پیِ تابوت است
شادی وسط عزای حیدر؟ هرگز!

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( فضه ی خادمه ام دست علی یار من است) *

2876
1

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( فضه ی خادمه ام دست علی یار من است) فضه ی خادمه ام دست علی یار من است
چه غم از غصه و غم فاطمه غمخوار من است
فضه ی خادمه ام حافظ قرآن مجید
نفس حضرت صدیقه مدد کار من است
فضه ی خادمه ام مورد الطاف رسول
حضرت ختم رسل سید و سالار من است
ذکر شام و سحرم یا علی و یا زهراست
این ولایت نمک سفره ی افطار من است
خدمت پنج تن آل عبا کردم و زآن
صف به صف فوج ملک خادم دربار من است
بسکه پای حسن و روی حسین را شستم
لطف حق شامل حال من و افکار من است
فاطمه ان م حساس مرا کرد صدا
داغدار از غم او این دل بیمار من است
شاعر : استاد کلامی زنجانی

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:34
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( ای ملائک همه مشتاق پرستاری تو) *

3222
1

شعر شهادت حضرت زهرا (س) (  ای ملائک همه مشتاق پرستاری تو) ای ملائک همه مشتاق پرستاری تو
دل ما لک زده بر گریه بیماری تو
راز بیماری ات ای چاره درد همان
مانده پنهان ز طبیبان ، سبب زاری تو
می رهاند آنکه جهان را ز گرفتاری ها
شد گرفتار مصیبت ز گرفتاری تو

کردی از یار دفاع و نشدی خسته ، ولی
یار دلتنگ شد از خاطره یاری تو
ماندی ای فاطمه بین در و دیوار آن روز
زار شد کار عوالم ز مددکاری تو
یک طرف خصم مهاجم ، طرف دیگر تو
آفرین باد به ایثار و طرفداری تو
زخم در سینه به دیدار پیمبر رفتی
سوخت قلب علی از هجرت اجباری تو
شاعر : استاد کلامی زنجانی(تکیه گاه کلامی)

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( تسلیت یابن الحسن خاتون محشر کشته شد ) *

6170
10

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( تسلیت یابن الحسن خاتون محشر کشته شد ) تسلیت یابن الحسن خاتون محشر کشته شد
میوه قلب رسول از ضربت در کشته شد
آه ای سادات عالم بر سر وسینه زنید
عصمت حق از نفس افتاد ، مادر کشته شد
صورت زهرا کجا و دست نامحرم کجا
صدمه دید آن نوگل باغ پیمبر کشته شد

می دوید آن روز نالان کودکی در کوچه ها
مادرم ، می گفت از بیداد کافر کشته شد
آه ای اهل وطن بیرون شوید از خانه ها
روح تقوا جان طاها یار حیدر کشته شد
من ندانم پشت در مسماریا شمشیر بود
فاطمه با تازیانه یا که خنجر کشته شد
نور چشم مصطفی شد پیشمرگ مرتضی
بشکند دست عدو زهرای اطهر کشته شد
شاعر : استاد کلامی زنجانی (تکیه گاه کلامی)

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:38
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( بِین این خانه که بوی پدرم می آید) *

3183
1

شعر شهادت حضرت زهرا (س) (  بِین این خانه که بوی پدرم می آید) بِین این خانه که بوی پدرم می آید
خاطرات خوشمان در نظرم می آید
گوشه ی خانه به جز گریه شفا نیست مرا
دائماً اشک ز ابر بصرم می آید
حُرمَتم خوب نگه داشته شد غُصّه نخور
هیزم و آتشِ در پشت حَرَم می آید

با لگد مُزد تو یکجا همه پرداخته شد
بی تو غم سویِ دل پر شررم می آید
سَرِشب تا به سحر سخت به خود می پیچید
بس که این درد سراغ کمرم می آید
نفسم بازدَمَش پر شده از خون آبه
سوزش درد به چشمان تَرَم می آید
سخت لاغر شده ام، سوخته ام، خسته شدم
بنگر بی تو چه دارد به سَرَم می آید
دنده ای را که شکسته چه کنم وقت نماز
نیش اَش آن زخم سراغ جگرم می آید
پیروهن بافته ام همچو کفن بهر حسین
پیروهن کهنه به کار پسرم می آید

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:40
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( برای روضه ی زهرا به ما توان بدهید ) *

3672
6

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( برای روضه ی زهرا به ما توان بدهید ) برای روضه ی زهرا به ما توان بدهید
به چشم گریه کنان اشک بی امان بدهید
برای سینه زدن در عزای مادرمان
در این حسینیه ها بیشتر زمان بدهید
میان روضه که همسایه ای بنوشت
کنار خانه ی زهرا به ما مکان بدهید

برای گریه بر آنچه آمده سرمان
به جای اشک به ما چشم خون فشان بدهید
به آه و زمزمه در روضه ها تسلایی
به قلب غم زده ی صاحب الزمان بدهید
اگر سوال شد آخر چه شد به مادر ما
فقط به دیده ی حسرت سری تکان بدهید
نمی شود که بگوییم بین کوچه چه شد /
برای مرثیه خواندن اگر زبان بدهید
به روز حشر زمان حساب ناله زنیم
فقط به خاطر زهرا به ما امان بدهید
قسم به عصمت آن چادری که خاکی شد
مزار مادرمان را نشانمان بدهید
اگر که روز

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:42
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد