شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(هرگز ندیده است کسی مادراین چنین) *

2369

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(هرگز ندیده است کسی مادراین چنین) هرگز ندیده است کسی مادراین چنین
یک بستری چنین و شکسته پر این چنین
شهر مدینه هیچ کسی را چنین نزد
جز تو نداشت شاخه ی نیلوفراین چنین
مُزد رسالتِ پدرت دست کوچه بود
اجرت کسی نداد به پیغمبر این چنین
از جای جای پیرهنت تکه ای کم است
شاید گرفته است به میخ دراین چنین
حالا نفس نفس زدنت کُند تر شده
دارد شکستگی تو درد سراین چنین
چندین شب است دست تو بالا نیامده
شانه نخورده است موی دختراین چنین
معلوم می شود تو مداوا نمی شوی
زانو بغل گرفته دگر حیدر این چنین
علی اکبر لطیفیان

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:06
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(همراه ناله های دل داغ دیده ام) *

2533
1

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(همراه ناله های دل داغ دیده ام) همراه ناله های دل داغ دیده ام
امروز سمت مجلس مادر رسیده ام
کنج همین حسینیه با چند قطره اشک
یک قطعه از بهشت خدا را خریده ام
از کودکی به لطف خدا پای روضه ها
محکم شده ست پایه ی دین و عقیده ام
هرگز لباس مشکی خود در نیاورم
تا غصه دار عمر کم یک شهیده ام
چشم من از ازل شده وقف گریستن
بر غصه های مادر قامت خمیده ام
اینکه غلام و سائل این خانه ام هنوز
یعنی که دور غیر تو را خط کشیده ام
کی می شود مرا ببری تا حریم خود
من صحن جامع حرمت را ندیده ام

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:10
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت زهرا(س)،(آنکه بنای کوچه برای گذر گذاشت) *

2908
1

اشعار شهادت زهرا(س)،(آنکه بنای کوچه برای گذر گذاشت) آنکه بنای کوچه برای گذر گذاشت
ای کاش عرض کوچه کمی بیشتر گذاشت
اندازه ی دو دست کمی بیشتر ،که تا
سیلی کس به کس نتواند اثر گذاشت
کوچه محل آمد و رفت است بی گمان
اما شما بگو مگر آن بی پدر گذاشت
تا او به خانه اش برسد بی مزاحمت
تا دیر وقت چشم علی را به در گذاشت
یک روز توی کوچه و یک روز پشت در
مولا چقدر دندان را بر جگر گذاشت
تا روزها به خاطر این ظلم گریه کرد
با گریه شهر را همه بر روی سر گذاشت
معلوم شد قضیه چه بوده است که خدا
در کنج یک غروب اگر یک سحر گذاشت
نادر حسینی

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:12
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(جایی که یاس هست و کسی بو نمی کند) *

2445
1

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(جایی که یاس هست و کسی بو نمی کند) جایی که یاس هست و کسی بو نمی کند
جایی که بغض هست و کسی رو نمی کند
جایی که دست شیر خدا بسته می شود
کس احترام ساحت بانو نمی کند
اینجا مدینه است که جز مردم اش کسی
آتش به آشیان پرستو نمی کند
وقتی که بیت وحی پر از شعله می شود
دیگر لگد که رحم به پهلو نمی کند
اینجاست مادری که قریب دو ماه و نیم
از زخم شانه ، شانه به گیسو نمی کند
بانوی آفتاب ، خدایا که هیچوقت
مانند شمع سوخته سو سو نمی کند
اینها همه کنار ....ولی هیچ مادری
با بازوی شکسته که جارو نمی کند
مهدی صفی یاری

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:14
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(چـشمت چقدر تر شده در آخرین شبم) *

2536
0

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(چـشمت چقدر تر شده در آخرین شبم) چـشمت چقدر تر شده در آخرین شبم
مهمـان سفره ی دل و تنها مخاطبم!
با دستمال اشک خودت سعی می کنی
تـا بـلکه داغـتـر نـشود سوزش تبم
دست خودم که نیست اگر آه می کشم
حـالـم عذاب داده دلـت را، معـذّبـم
نـائی نـمـانـده است برایم ، نگو بمان
از هـر غـمی که فکر کنی، من لبالبم
چـیزی نخواستم که در این سالها ولی
از ایـن بـه بـعد جان تو و جان زینبم
قـلبم برای بوسه ی بر روش لک زده
بـگـذار مـاهِ صـورت او را روی لبم
حـالا که می روم بـه ملاقاتِ با پدر
مـن را نـگاه کن وَ ببین که مرتبم؟
می خـواستم فدای تو گردم تمام عمر
بـا ضربه ی غلاف رسیدم به مطلبم
علی اصغر ذاکری

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:16
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(دیگر در آسمان امیدم ستاره نیست) *

3010
0

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(دیگر در آسمان امیدم ستاره نیست) دیگر در آسمان امیدم ستاره نیست
انگار جز یتیم شدن راه چاره نیست
حالا که عازم سفری پس مرا ببر
درکار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
معجر ز چهره باز کن امشب که بعد از این
فرصت برای دیدن رویت دوباره نیست
جای سلام پلک به هم میزنی چرا
راهی برای حرف زدن جز اشاره نیست ؟
این یادگارها که به من هدیه میدهی
در بین شان چرا اثر از گوشواره نیست
معلوم شد چرا ز کفن ها یکی کم است
سهمی برای آن بدن پاره پاره نیست
علی صالحی

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:26
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(لحظۀ گر گرفتن عشق است) *

2406
1

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(لحظۀ گر گرفتن عشق است) لحظۀ گر گرفتن عشق است
مادر هرچه عاشق است تويي
کلبه اي از ملات اشک و غروب
هرچه اينجا شقايق است تويي
روي بازوي تو گلي واشد
که خدا بوسه مي زند برآن
دور اين گل طواف واجب شد
بر تمام فرشته هاي جهان
مادر درد ، مادر باران
پاي چشمت چرا سياه شده
يک نفر مرد توي دنيا بود
او هم از غصه ات تباه شده
روي تو ماه بود مادرجان
دستي آمد ، نشست ، سيلي شد
ماه روي تو در خسوف نشست
نقره ناب عشق نيلي شد
رنگ خون ، بوي دود و خاک گرفت
دامنت را که سايۀ عرش است
خانه ات سوخت گرچه اين خانه
باز تحت الحمايۀ عرش است
تکه اي از تن تو را بردند
تکه اي که اگر به جا مي ماند
مثل عباس مي شد و روزي
قبلۀ سرخ کربلا مي ماند
ملتمس ، بغض کرده م

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:30
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(مثل هرروز، روز خانه ما) *

3052
1

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(مثل هرروز، روز خانه ما) مثل هرروز، روز خانه ما

با قنوت تو می‌شود آغاز

بعد آغوش می‌گشایی و ما

به هوای بهشت در پرواز

**

جدّمان گفته بود بوی بهشت

از پَر چادرت گرفته وجود

راست می‌گفت، صبح‌ها پیداست

که بهشت برین نگاه تو بود

**

دل مظلوم حضرت مولا

شور می‌زد در این مدینه تو

یادمان هست جدّمان احمد

بوسه می‌زد به دست و سینه تو

**

مثل هر روز زندگی جاری است

تو و دستان نازک و دستاس

با سرانگشت خود بیا و شانه بزن

به سر دختران پراحساس

**

ناگهان در سکوت خانه ما

با صدای مهیبِ دقُ الباب

به خودم آمدم ... و ترسیدم ...

مادرم رفت سمت در بی‌تاب

**

کیست آن سوی در ... نمی‌داند

خانه مرتضی است این خانه

با غلاف غضب که م

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:34
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( من آمده ام که محوتان گردم) *

2854
0

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( من آمده ام که محوتان گردم) من آمده ام که محوتان گردم
من آمده ام که یارتان گردم
من آمده ام به در گهت بانو
تا عاشق آستانتان گردم
من آمده ام به کوی مغروبت
تا ساکن این جهانتان گردم

من آمده ام طلب کنم حاجت
من آمده ام گدایتان گردم
من آمده ام به سوی این مِی گاه
من آمده ام که مستتان گردم
من آمده ام که تا شوم شاعر
من آمده ام غلامتان گردم
من آمده ام که تا شوم شیعه
من آمده ام محبتان گردم
من آمده ام که یاوری باشم
یار سپه امامتان گردم
دیوانه بُدم ز عشق تو مادرمن آمده ام خرابتان گردم
از روز ازل تمام آمالم
این بود که من اسیرتان گردم
من آمده ام که جان دهم مادر
من آمده ام هلاکتان گردم
من آمده ام که بنگرم رویت
من آمده ام که محوتان گردم

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:12
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،( دوباره زنده شدم با دعای مادرتان) *

3105
1

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،( دوباره زنده شدم با دعای مادرتان) دوباره زنده شدم با دعای مادرتان
قلم زدم و سرودم برای مادرتان
دوباره دفتر شعرم ستاره باران است
و شمس فاطمه بر روی جلد تابان است
دوباره کاغذ دفتر چه قدر نورانی است
دوباره چشم مدادم چه قدر بارانی است

دوباره خط نوشتن چه منجلی گشته
خوشا به حال دلم قافیه علی گشته
دوباره طبع سرودن شبیه قرآن است
و قطره قطره ی کوثر ملاک اوزان است
دوباره بغض عجیبی میان تلمیح است
دوباره بارش باران ، زمان تلمیح است
صدای ناله ی سردی میان یک کوچه
دوباره قامت ماه کمان یک کوچه
دوباره غارت حقّ و صدای یک سیلی
دوباره یاس سپیدی رخش شده نیلی
دوباره کاسه ی برگی به روی خاک زمین
و آن طرف گل زخمی به روی خاک زمین
دوباره شبنم برگی چکید

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:32
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( چند خط با مادرم درد دل كردم...) *

9004
6

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( چند خط با مادرم درد دل كردم...) چند خط با مادرم درد دل كردم...
مادر بساط اشك و دعا را بپا بكن
سجاده پهن بكن خدا را صدا بكن
تسبيح خود دوباره به دستت بگير و باز
بعد از نماز، دست به سوي خدا بكن
فهميده اي تو هم كه گره خورده كار من

دل دل نكن بيا گره بسته وا بكن
مادر تمام كار دلم لنگ يك دعاست
تو مادري... بيا پسرت را دعا بكن...
مادر براي من ز خدا هر چه خواستي
پس گير و بعد از اين طلب كربلا بكن
مادر صداي من كه به جايي نمي رسد
سجاده پهن كن تو خدا را صدا بكن...

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:43
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( ما اگر شعر و دفتری داریم / از دعاهای مادری داریم) *

2920
3

شعر شهادت حضرت زهرا (س) (   ما اگر شعر و دفتری داریم / از دعاهای مادری داریم) ما اگر شعر و دفتری داریم / از دعاهای مادری داریم
شعرهامان طلاست از یُمنش / مادر کیمیاگری داریم
غزل از نامشان پر از گل شد / بین اشعار قمصری داریم
آنقدر "دانه های معنی" هست / خط به خطّش کبوتری داریم
نامتان را فقط نوشتیم و / شد قیامت! چه محشری داریم!
ما کجا و ز فاطمه گفتن؟ / ما که ذهن محقّری داریم

این هم از لطف های مادری است / اینکه توفیق نوکری داریم
آفتاب است و ما همه ذره / مادر ذره پروری داریم
مثل مرد از علی حمایت کرد / بَه! بنازم! چه مادری داریم!
ما مسلمان دست زهراییم / بهتر از این پیمبری داریم؟
أشهدُ أنَّ فاطمه ... آری / در اذان بند دیگری داریم
لب نیالوده ایم بر باده / ما که انگور بهتری داری

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:20
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

رباعی شهادت حضرت زهرا (س) ( بهارش قامتی خم دارد امسال ) *

2930
4

رباعی شهادت حضرت زهرا (س) ( بهارش قامتی خم دارد امسال ) بهارش قامتی خم دارد امسال
گلستان یاس را کم دارد امسال
چه عیدی و چه جشنی بچه شیعه؟!
حسین فاطمه غم دارد امسال!

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:28
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

رباعی برای شهادت حضرت زهرا (س) ( ) *

3124
2

رباعی برای شهادت حضرت زهرا (س) (  ) در فصل بهار، یاس پرپر هرگز
عید است ولی بدون مادر هرگز
بابای من و شما پیِ تابوت است
شادی وسط عزای حیدر؟ هرگز!

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( فضه ی خادمه ام دست علی یار من است) *

2793
1

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( فضه ی خادمه ام دست علی یار من است) فضه ی خادمه ام دست علی یار من است
چه غم از غصه و غم فاطمه غمخوار من است
فضه ی خادمه ام حافظ قرآن مجید
نفس حضرت صدیقه مدد کار من است
فضه ی خادمه ام مورد الطاف رسول
حضرت ختم رسل سید و سالار من است
ذکر شام و سحرم یا علی و یا زهراست
این ولایت نمک سفره ی افطار من است
خدمت پنج تن آل عبا کردم و زآن
صف به صف فوج ملک خادم دربار من است
بسکه پای حسن و روی حسین را شستم
لطف حق شامل حال من و افکار من است
فاطمه ان م حساس مرا کرد صدا
داغدار از غم او این دل بیمار من است
شاعر : استاد کلامی زنجانی

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:34
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( ای ملائک همه مشتاق پرستاری تو) *

3153
1

شعر شهادت حضرت زهرا (س) (  ای ملائک همه مشتاق پرستاری تو) ای ملائک همه مشتاق پرستاری تو
دل ما لک زده بر گریه بیماری تو
راز بیماری ات ای چاره درد همان
مانده پنهان ز طبیبان ، سبب زاری تو
می رهاند آنکه جهان را ز گرفتاری ها
شد گرفتار مصیبت ز گرفتاری تو

کردی از یار دفاع و نشدی خسته ، ولی
یار دلتنگ شد از خاطره یاری تو
ماندی ای فاطمه بین در و دیوار آن روز
زار شد کار عوالم ز مددکاری تو
یک طرف خصم مهاجم ، طرف دیگر تو
آفرین باد به ایثار و طرفداری تو
زخم در سینه به دیدار پیمبر رفتی
سوخت قلب علی از هجرت اجباری تو
شاعر : استاد کلامی زنجانی(تکیه گاه کلامی)

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( تسلیت یابن الحسن خاتون محشر کشته شد ) *

6017
10

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( تسلیت یابن الحسن خاتون محشر کشته شد ) تسلیت یابن الحسن خاتون محشر کشته شد
میوه قلب رسول از ضربت در کشته شد
آه ای سادات عالم بر سر وسینه زنید
عصمت حق از نفس افتاد ، مادر کشته شد
صورت زهرا کجا و دست نامحرم کجا
صدمه دید آن نوگل باغ پیمبر کشته شد

می دوید آن روز نالان کودکی در کوچه ها
مادرم ، می گفت از بیداد کافر کشته شد
آه ای اهل وطن بیرون شوید از خانه ها
روح تقوا جان طاها یار حیدر کشته شد
من ندانم پشت در مسماریا شمشیر بود
فاطمه با تازیانه یا که خنجر کشته شد
نور چشم مصطفی شد پیشمرگ مرتضی
بشکند دست عدو زهرای اطهر کشته شد
شاعر : استاد کلامی زنجانی (تکیه گاه کلامی)

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:38
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( بِین این خانه که بوی پدرم می آید) *

3126
1

شعر شهادت حضرت زهرا (س) (  بِین این خانه که بوی پدرم می آید) بِین این خانه که بوی پدرم می آید
خاطرات خوشمان در نظرم می آید
گوشه ی خانه به جز گریه شفا نیست مرا
دائماً اشک ز ابر بصرم می آید
حُرمَتم خوب نگه داشته شد غُصّه نخور
هیزم و آتشِ در پشت حَرَم می آید

با لگد مُزد تو یکجا همه پرداخته شد
بی تو غم سویِ دل پر شررم می آید
سَرِشب تا به سحر سخت به خود می پیچید
بس که این درد سراغ کمرم می آید
نفسم بازدَمَش پر شده از خون آبه
سوزش درد به چشمان تَرَم می آید
سخت لاغر شده ام، سوخته ام، خسته شدم
بنگر بی تو چه دارد به سَرَم می آید
دنده ای را که شکسته چه کنم وقت نماز
نیش اَش آن زخم سراغ جگرم می آید
پیروهن بافته ام همچو کفن بهر حسین
پیروهن کهنه به کار پسرم می آید

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:40
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( برای روضه ی زهرا به ما توان بدهید ) *

3632
6

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( برای روضه ی زهرا به ما توان بدهید ) برای روضه ی زهرا به ما توان بدهید
به چشم گریه کنان اشک بی امان بدهید
برای سینه زدن در عزای مادرمان
در این حسینیه ها بیشتر زمان بدهید
میان روضه که همسایه ای بنوشت
کنار خانه ی زهرا به ما مکان بدهید

برای گریه بر آنچه آمده سرمان
به جای اشک به ما چشم خون فشان بدهید
به آه و زمزمه در روضه ها تسلایی
به قلب غم زده ی صاحب الزمان بدهید
اگر سوال شد آخر چه شد به مادر ما
فقط به دیده ی حسرت سری تکان بدهید
نمی شود که بگوییم بین کوچه چه شد /
برای مرثیه خواندن اگر زبان بدهید
به روز حشر زمان حساب ناله زنیم
فقط به خاطر زهرا به ما امان بدهید
قسم به عصمت آن چادری که خاکی شد
مزار مادرمان را نشانمان بدهید
اگر که روز

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:42
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( فضّه در باز کن امروز نگارم خوب است) *

2729
2

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( فضّه در باز کن امروز نگارم خوب است) فضّه در باز کن امروز نگارم خوب است
باغبانم پس در باغ و بهارم خوب است
از چه با هول و بلا چشم به بستر داری
با علی حرف بزن جان بسپارم خوب است
چه کنم این همه از کوثر من خون نرود
مرحم تازه به زخمش بگذارم خوب است

فاطمه جان، همسر خوبم، عزیزم پاشو
اینکه من بی سپرم، یار ندارم خوب است
نگران من و این حالم و این خانه مباش
تو که خوبی همه ی ایل و تبارم خوب است
از خدا خواسته ام بعد تو و سوختنت
درب این خانه شود سنگ مزارت خوب است
چه کنم فاطمه جان تا که دلت وا بشود؟
مهر و سجّاده و تسبیح بیارم خوب است
قول دادم نکنم گریه، بخندی که نشد
بزنم زیر همه قول و قرارم خوب است

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:48
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( رسیــده نوروز و دلــها شـــاد و خـرّم همه در فکر دیدارند باهم) *

2953
3

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( رسیــده نوروز و دلــها شـــاد و خـرّم همه در فکر دیدارند باهم) رسیــده نوروز و دلــها شـــاد و خـرّم همه در فکر دیدارند باهم
همه آمـــــاده اند سـفـــره بچیننـــد به فکر سفره های هفت سینند
منم در سفره دارم هفت سیــن را ولی توام شده با داغ زهرا(س)
بُوَد ســـین نخستیــن سیلی کین بروی مادرم با دست سنگین

ببیـن بـر سفره ســین دومــــــم را که سویی نیست بر چشمان زهرا(س)
بگویــم ســین ســوم تـــا بـسوزی که مادر سوخت بین کینه توزی
ازیـن مـــاتم دل حیدر غمین است که سین چهارمم سقط جنین است
بروی سفره سین پنجم این است سر سجاده اش زینب حزین است
شـده سفــره پـر از اشک شبانــه ششم سین مانده سوت و کور خانه
چـه گویـم ای عزیــز از سیـن آخـر بُوَد آن سینـه مجـــــروح مادر.

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:49
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

غزلی در شهادت ام ابیها حضرت فاطمه (س) - (شبیه درد رفتی و شدی در استخوان پنهان) *

3185
2

غزلی در شهادت ام ابیها حضرت فاطمه (س) - (شبیه درد رفتی و شدی در استخوان پنهان) شبیه درد رفتی و شدی در استخوان پنهان
نمی یابم تو را ای در جهان مانند جان پنهان
فرشته مست دنبال صدایش راه می افتد
کسی که می برد نام تو را زیر زبان پنهان
رمان آفرینش با علی جذاب شد اما
تو قدرت در تمام جمله های داستان پنهان
زمان جاهلیت هیچ فکرش را نمی کردند
کمال مردها باشد میان دختران پنهان
در اطراف رسول الله آگاهانه می دیدی
چه شیطانی ست پشت چهره های مهربان پنهان
همه دیدند حق تنهاست، پهلوی تو زد فریاد
صدایش ماند اما در سکوتی بی امان پنهان
خزان زودرس وقتی سراغ باغ می آید
که گل خوب است باشد از نگاه باغبان پنهان
تو از قلب علی دلباز تر قبری نمی خواهی
از اول بوده ای در بهترین جای جهان پنهان
تو جان حید

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:49
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر مرثیه حضرت زهرا (س) ( وقتی میان کوچه سند پاره پاره شد) *

4260
6

شعر مرثیه حضرت زهرا (س) ( وقتی میان کوچه سند پاره پاره شد) وقتی میان کوچه سند پاره پاره شد
چشمان غصّه دار فلک پر ستاره شد
ناموس کبریا وسط کوچه های تنگ
محصور یک شقی صفتِ بدقواره شد
تهمت زد و به دختر طاها دروغ بست
داعیّه دارِ دین، پسرِ زشت قاره شد

گفتم، گفت زود سند را بده به من
گفتم، بعد از آن که ستم بی شماره شد
با پنجه وسعت فدک اش را وجب گرفت
سیلی برای غصب فلک راه چاره شد
گفتند مست بود و صدایی نمی شنید
آنقدر زد که غنچه یاس اش عصاره شد
پا زد که بارِ شیشه ی آنرا بیفکند
اوّل نشد ولی چو لگد زد دوباره شد
چادر به پای مادر سادات گیر کرد
افتاد روی خاک و دلش پر شراره شد
گفتند یک طرف زده سیلی ولی حسن
پیگیرِ جستجوی دو تا گوشواره شد

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:51
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر برای فاطمیه و ور.د به فاطمیه - (سلام فاطمیه، سلام ماه ماتم) *

8298
14

شعر برای فاطمیه و ور.د به فاطمیه - (سلام فاطمیه، سلام ماه ماتم) سلام فاطمیه، سلام ماه ماتم
سلام اشک و گریه، سلام ناله و غم
سلام ای سیاهی، سلام ای کتیبه
سلام بزم روضه، سلام نوحه و دم
سلام سینه زن ها، سلام گریه کن ها
سلام سوز سینه، سلام اشک نم نم
سلام مادر ما، سؤال کَیفَ حالک؟
سلام آتش و در، سلام زخم مرهم
سلام عصمت الله، سلام عفّت الله
سلام ای رشیده، سلام قامت خم
سلام لطمه دیده، سؤال! محسنت کو؟
کجاست غنچه ی تو، کجاست یار و همدم
سلام بی نشانه، سلام درد شانه
سلام خاک کوچه، سلام مسجد غم
سلام ای مدافع، سلام دست رافع
سلام دست مجروح، سلام روی مبهم
سلام دل شکسته، سلام دست بسته
سلام شیر خیبر، سلام مرد عالم
سلام شاه مردان، سلام چشم گریان
سلام مرد خانه، سلام چشم محرم

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:53
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( چقدر دست قلم نزد او فقیرتر است) *

2920
2

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( چقدر دست قلم نزد او فقیرتر است) چقدر دست قلم نزد او فقیرتر است
چقدر بغض در این واژه ها اسیرتر است
دخیلمان به ضریحش در آسمان بسته ست
زیارت حسن اینگونه بینظیرتر است
فقط نه خون شهیدان قدم قدم جاریست
به قطره قطرهی خون دل این مسیر تر است

تمام شیعه مگر خادم بقیع شوند
غبارروبی این بقعه وقتگیرتر است
نه ، کاخهای طلا سلطنت نمیسازند
امیر خاکی دلهای ما امیرتر است

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 14:56
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

شعر شهادت حضرت زهرا (س) (در آن قبیله که یک عمر نوکری رسم است ) * محسن حنیفی

7682
3

شعر شهادت حضرت زهرا (س) (در آن قبیله که یک عمر نوکری رسم است ) در آن قبیله که یک عمر نوکری رسم است

به اسم اعظم تو کیمیاگری رسم است

غلام ایل و تبارت شدم ز کودکی ام

که در قبیله ی تو ذره پروری رسم است

حرم نداری و وقتی نمی شود بپرم

شکسته بال شدن چون کبوتری رسم است

سلام دادن ما بر قد شکسته ی تو

در این حسینیه ها پای هر دری رسم است

شبیه گریه ی تو گریه های مادرها

زداغ کوچه فقط زیر روسری رسم است

ز چشم زخمی خود کار میکشی بانو

حسین و گریه بر او روز آخری رسم است

مرا ز کوچه به گودال نیزه ها بردی

گریز روضه زدن جای دیگری رسم است

شکست پهلوی مردی میان یک گودال

که سهم بردن از ارث مادری رسم است

شاعر : محسن حنیفی

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 15:05
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( بس تیر دارد می کشد پهلو به بازو) *

2948
0

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( بس تیر دارد می کشد پهلو به بازو) بس تیر دارد می کشد پهلو به بازو
یک گوشه شیری ریسمان در دست افتاده
یک گوشه هم افتاده یک آهو به بازو
این چه بهاری بود که رویید ،آن روز
در پشت در شاخه گل شب بو به بازو
شاید اگر دست تو را دشمن نمی زد
در کربلا دستی نشد بازو به بازو
دیگر شبیه آنچه در آن خانه رخ داد
بالا نخواهد رفت دستی رو به بازو
هنگام غسل تو سر یک زخم وا شد
حیدر نبرده تا به اکنون بو به بازو
شاعر : نادر حسینی

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 15:06
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرن زهرا (س) ( شب های درد و نافله و بی قراری ام) *

5521
16

شعر شهادت حضرن زهرا (س)  ( شب های درد و نافله و بی قراری ام) شب های درد و نافله و بی قراری ام
چشم خداست شاهد شب زنده داری ام
گاهی میان گریه که از هوش می روم
اشک علی ست آن که میاید به یاری ام
چندی ست نان نپخته و کاری نکرده ام
شرمندۀ کنیزم از این خانه داری ام

پیری زودرس به سراغ من آمده
برگ و بری ندارم اگر چه بهاری ام
همسایه ها به مرگ من انگار راضی اند
دلگیر از این محله و این هم جواری ام
زخمم به یک اشاره دهن باز می کند
شب تا سحر مراقب این زخم کاری ام
آتش حریف سوره قرآن نمی شود
من کوثرم که در دل تاریخ جاری ام
من رهبرم علی ست که حق در مدار اوست
شکر خدا شهید ولایت مداری ام
شاعر : مصطفی متولی

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 15:14
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

السلام علیکِ یا زهرا چه بلایی سر تو آوردند * جعفر ابوالفتحی

3724
7

السلام علیکِ یا زهرا    چه بلایی سر تو آوردند روضه حضرت زهرا (س)

السلام علیکِ یا زهرا

چه بلایی سر تو آوردند

پهلویت را فقط نه با پاها

با ته یک غلاف آزردند

ادامه در ادامه مطلب ...

بین دیوار و در به زینب گفت

چادرم را بکش به روی تنم

تا مبادا کنار دیده ی تو

خون سینه بریزد از بدنم

بین دیوار و در به حیدر گفت

به کجا می روی عزیز دلم

گر بدون عزیز خود رفتی

تا قیامت ز روی تو خجلم

ضرب سیلی چقدر محکم بود

قدتان هم چو دخترت خم بود

جاری از سینه تو خونابه

جاری از دیده ی تو زمزم بود

چل حرامی و شوهرت تنها

سیلی و چهره ی کبود شما

زینب و دیدن در و دیوار

حیدر و ناله های واویلا

سروده جعفر ابوالفتحی

حرم شاه – بانک اشعار مذهبی

چاپ اشعار جعفر

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 19:20
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

شعر در مدح و شهادت حضرت زهرا (س) از لطیفیان - (قصد كرده است خدا جلوه ي ديگر بكشد) *

3275
2

شعر در مدح و شهادت حضرت زهرا (س) از لطیفیان - (قصد كرده است خدا جلوه ي ديگر بكشد) قصد كرده است خدا جلوه ي ديگر بكشد
سوره يِ مريمي از سوره يِ كوثر بكشد
بگذاريد همين جا به قدش سجده كنم
نگذاريد دگر كار به محشر بكشد
دختر اين است اگر، فاطمه پس حق دارد
از خداوند فقط مِنَّت دختر بكشد
مادر ِ دَهر نزائيد و نخواهد زائيد
آنكه را از سر ِ اين آينه معجر بكشد
بالِ جبريل به اين قُبه تمايل دارد
تا دمشق هست چرا جاي دگر پر بكشد؟!
زينب آنقَدر بزرگ است كه آماده شده است
يك تنه جام بلاي همه را سر بكشد
قبل از ايني كه خودش جلوه كند آماده ست
عالمي را به تماشايِ برادر بكشد
شاعر: علی اکبر لطیفیان

  • دوشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 09:26
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد