شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(مثل یاسی که به هم می پیچد) *

2954

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(مثل یاسی که به هم می پیچد) مثل یاسی که به هم می پیچد

چند روزیست به غم می پیچد

تا که این در به صدا می آید

اشک در چشم حرم می پیچد

گل پیچک شده دستش مادر!

بسکه از درد وَرَم ؛... می پیچد

همه یک گوشه زمین گیر شدند

درد تا پای قدم می پیچد

راستی فضه کنار بستر

چه شده با قد خم می پیچد

زخم مجروح تو را می بندد؟!

یا به دست تو علم می پیچد

گوش کن از در و دیوار هنوز

بانگ "وای مادرم" می پیچد

پشت در فضه زبان می گیرد

و سپس نوحه و دم می پیچد

پشت در مادر ما را کشتند

یاس نیلوفر ما را کشتند

رحمان نوازنی

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:01
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(بیتوته کرده درد به هر عضو جسم من) *

2905

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(بیتوته کرده درد به هر عضو جسم من) بیتوته کرده درد به هر عضو جسم من

گشته است معدنی ز جراحات این بدن

دیگر کسی به خانه من سر نمی زند

ای مرگ لا اقل تو به من یک سری بزن

از من نمانده است به جز استخوان و پوست

گم گشته است پیکر من بین پیرهن

تعظیم من به پیش علی شد همیشگی

دیگر مرا نیاز نباشد به خم شدن

آتش به جان خسته و پر درد می زند

این گریه های مخفی و بی هق هق حسن

لرزه نشانده بر بدنم وقت احتضار

آینده پر از غم این طفل بی کفن

محمد حسین رحیمیان

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:03
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(افتاده شانه باز هم از دست لاغرت) *

2642
2

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(افتاده شانه باز هم از دست لاغرت) افتاده شانه باز هم از دست لاغرت

شرمنده اي دوباره ز گيسوي دخترت

در گوشه اي نشسته فقط آه ميكشد

مادر ، ز دست مي رود آخر كبوترت

آبي نخورده است ، غذايي نخورده است

دارد حسين ميشكند مثل شوهرت

چيزي بگو گمان كنم امروز بهتري

ساكت نباش فاطمه جان ، جان مادرت

زهرا، براي دلخوشي حيدرت بمان

اين مرد خيبر است ، شكسته برابرت

وقتي نفس ميكشي اي زخمي علي

آلاله ميچكد دل شبها به بسرت

دارد سه ماه ميشود اي مادر بهشت

پنهان نشسته چهره ي تو زير معجرت

بانو ببين براي شما شعر گفته ام

دنيا ، بدون فاطمه ام خاك بر سرت

سيد محمد جوادي

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:06
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(چه شده شکر خدایا تو توان داری که) *

2722
1

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(چه شده شکر خدایا تو توان داری که) چه شده شکر خدایا تو توان داری که

سر پا گشته ای و دست به دیواری که

دلخوشی بر دل حیدر شب آخر باشی

آن قدر فکر دل حیدر کراری که

چرخ دستاس بچرخانی و جو آرد کنی

با وجودی که شما زخمی مسماری که

نود و چند شبی کرده زمین گیر تو را

نود و چند شبی هست عزاداری که

سوگوار غم ششماهه ی خود می گویی:

بشکند،نیست شود، دست تبهکاری که

به زمین زد من و این باغچه ی یاس مرا

آن قدر آمد و میکرد لگد کاری که ...

توحید شالچیان ناظر

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:44
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(زندگي در دل اين شهر حرام است علي) *

2836
1

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(زندگي در دل اين شهر حرام است علي) زندگي در دل اين شهر حرام است علي

به خدا كار من خسته تمام است علي

طاير عشق تو را بال و پري نيست دگر

مرغ عمرم بنگر بر سر بام است علي

غم مخور هيچ ، كه در شهر سلامت نكنند

به لب بسته ي من باغ سلام است علي

با اشاره غم دل با پسرم ميگويم

ذوالفقار حسن من به نيام است علي

تو طبيبانه به بهبود من زار نكوش

عمر بيمار تو امروز تمام است علي

تو و اين شهر بگوييد به حالم پس از اين

به دل قاتل من عيش مدام است علي

شب تشييع ، تنم را تو از آن كوچه مبر

آخرين خواهشم و ختم كلام است علي

جواد محمد زماني

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:47
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(سال ها گریه کنِ حضرت زهرا هستم) *

2752
2

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(سال ها گریه کنِ حضرت زهرا هستم) سال ها گریه کنِ حضرت زهرا هستم

از ازل معتکف هیئت زهرا هستم

چشم بارانی من هدیه شده از مادر

مورد مغفرت و رحمت زهرا هستم

با همه بار گناهی که به گردن دارم

باعث درد و غم و زحمت زهرا هستم

این عزاداری ما رفع بلا خواهد کرد

چون که تحت نظر دولت زهرا هستم

فاطمیه شب و روزش غم و اندوه من است

نوحه خوانِ همه ی غربت زهرا هستم

کوچه و پنجه ی زهرا و کمربند علی

جذبه ی حیدری قدرت زهرا هستم

وای از پشت در و میخ در و آتش و دود

زخمی جلوه ی یک همت زهرا هستم

از علی گفت و فدای دو ید حیدر شد

متعجب شده ی غیرت زهرا هستم

آن قدر سخت قدم زد که علی می گوید

غصه دار کمر و قامت زهرا هستم

علی از چادر خاکی گلش می ن

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:48
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(رفتی شکست دست و دل آسمانی ام) *

2800
3

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(رفتی شکست دست و دل آسمانی ام) رفتی شکست دست و دل آسمانی ام

رفتی رسید نوبت قامت کمانی ام

رفتی و باز شد همه دست های پست

بابا حکایتی شده بی تو جوانی ام

«شرمنده ام حمایت من بی نتیجه ماند »

خانه نشین شده همه زندگانی ام

خانه به جای یاس پر از بوی دود شد

تاول زده تمام تن ارغوانی ام

پهلو شکسته ، پیر ،زمین گیر و محتضر

رفتی و شد تمامی اینها نشانی ام

لعنت به آن که طفل مرا پیر کرده است

کار حسن شده همه شب روضه خوانی ام

محمد حسین رحیمیان

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:52
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(امشب بساط عشق به نامت فراهم است) *

2782
1

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(امشب بساط عشق به نامت فراهم است) امشب بساط عشق به نامت فراهم است

تصویر قامت خمتان هم مجسم است

انگار فاطمیه شده ، نه فکر می کنم

ماه عزای شیعه شده ، یا محرم است

از فاطمیه فقط غصه می چکد ولی

جانم اگر برون رود از غصه ها کم است

رخساره ای به ضربه ی دستی سیاه شد

من مانده ام که ضربه اش اینقدر محکم است

سهم علی و فاطمه هر یک جدا جدا

یک پهلوی شکسته و یک آسمان غم است

باز این چه شورش است دوباره به پا کنید

قامت دو تا شد است و قیامت همین دم است

محمد رضا ناصری

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:54
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

اشعار شهادت حضرت زهرا(س) - (شکر می گویم خدا را چون که خوان فاطمه) * محمد فردوسی

2911
2

اشعار شهادت حضرت زهرا(س) - (شکر می گویم خدا را چون که خوان فاطمه) شکر می گویم خدا را چون که خوان فاطمه
باز هم گسترده شد بر شیعیان فاطمه
فاطمیّه آمد و دست مرا زهرا گرفت
تا که باشم چند روزی میهمان فاطمه
در میان مصحفش نام مرا هم او نوشت
روزی ام شد نوکری آستان فاطمه
با همه روی سیاهم آبرویم را نبرد
شد نصیبم موج عفو بی کران فاطمه
بر تنم رخت سیاه نوکری پوشیده ام
تا کمی باشم شبیه کاروان فاطمه
ما همه فرزند و او هم مادر ما شیعه هاست
شکر حق هستیم ما از دودمان فاطمه
آمدم هیئت برای مادرم گریه کنم
گریه بر عمر کم و قدّ کمان فاطمه
بسته ام احرام اشکم را که باشم مرهمش
در طوافم من به دور آشیان فاطمه
چند روزی می شود که مادرم در بستر است
بوی آتش می دهد باغ جنان فاطمه
انتقام او ب

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:57
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(باید برای فاطمه مشکی به تن کنیم) *

2940
2

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(باید برای فاطمه مشکی به تن کنیم) باید برای فاطمه مشکی به تن کنیم

باید ز داغ او دل خود پر محن کنیم

باید جان دهیم در این فاطمیه ها

باید که یک دهه فقط از او سخن کنیم

ای کاش بین سینه ی من تیر می کشید

شاید که درک غصه ی قلب حسن کنیم

از دست داده ایم مادر تازه جوانمان

خرده مگیر گریه اگر مثل زن کنیم

وقتی گریز روضه ی ما کربلایی است

باید کمی اشاره به آن پیرهن کنیم

در انتهای روضه ی زهرا نشسته ایم

گریه برای آن پسر بی کفن کنیم

یاسر مسافر

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:59
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(من میروم دگر ز کنارت پسر عمو) *

4668
6

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(من میروم دگر ز کنارت پسر عمو) من میروم دگر ز کنارت پسر عمو
دیدار ما به روز قیامت پسر عمو
من میروم و مونس شب هات میشود
یک چاه و قبر مخفی و غربت پسر عمو
من حاضرم قسم بخورم که ندیده ام
از تو به غیر مهر و محبت پسر عمو
زانو گرفته ای به بغل مثل کودکان
خیبر شکن روزهای شجاعت پسر عمو
دنیای تو مگر که به آخر رسیده است
برخیز جان من به فدایت پسر عمو
چشمت کجاست قطره اشکی به من بده
میخواهمش برای شفاعت پسر عمو
گریه مکن فدای سرت هرچه شد ؛زیاد....
.....کاری نبود عمق جراحت پسر عمو
شرمنده ام غلاف عدو دست من برید
بر دوش مانده بار خجالت پسر عمو
سید حمید رضا برقعی

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:00
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(هيچكس نيست كه دستي به دعا بردارد) *

2668

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(هيچكس نيست كه دستي به دعا بردارد) هيچكس نيست كه دستي به دعا بردارد
يا كه باري ز سر شانه‌ي ما بردارد
هركه زخمي به تن از خيبر و خندق دارد
آمده تا كه از اين خانه دوا بردارد
حُرمت خانه‌ي ما حُرمت بيت‌الله است
فاطمه با پدرش شأن برابر دارد
آنقدر زود درِ خانه پر از آتش شد
كه نشد صاحب اين خانه عبا بردارد
پسري شد سپر و مادري از پا افتاد
فضه آمد كه مگر فاطمه را بردارد
سوره‌ي كوثر حيدر سر راه افتاده
كاش پا از سرِ قرآنِ خدا بردارد
با پرِ زخميِ خود راهِ سپاهي را بست
كه علي را ببرد خانه و يا ... بردارد
محمد بختیاری

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:03
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(آری صدای آه گاهی گوشه دار است) * قاسم نعمتی

3047

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(آری صدای آه گاهی گوشه دار است) آری صدای آه گاهی گوشه دار است
آثار قلبی سوخته از روزگار است
باید میان شعله ها سینه سپر کرد
در این دیاری که چنین قحطی یار است
خاک دو عالم بر سر اهل مدینه
زهرا به امداد علی مرکب سوار است
هر کس که می خواهد بداند فاطمه کیست
خون در و دیوار نقش اقتدار است
باید به خون غلطید در حفظ ولایت
ورنه ولایت محوری تنها شعار است
داغ دو دست بسته سنگین تر ز سیلی ست
باور کنید این مرد صاحب ذوالفقار است
نفرین به آن مسمار و هرکس که لگد زد
بنگر چگونه مادر ما بی قرار است
سادات خون گریند تا روز قیامت
زین گفته ام سری نهفته آشکار است
تا فضه آمد دید بار شیشه افتاد
فریاد زد نامرد بی بی ..... است
تاریخ هم مانده چه پاسخ گوید ا

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:07
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(تو گفته ای که بیا نیمه شب قرار، اینجا) *

3350
2

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(تو گفته ای که بیا نیمه شب قرار، اینجا) تو گفته ای که بیا نیمه شب قرار، اینجا
کنار پهلوی زخمی، سر مزار، اینجا
من آمدم سر قبرت نشد دلم آرام
که خواب رفته ای ای قلب بیقرار، اینجا
خدا کند ز مزارت بنفشه ای بدمد
که رنگ و روی تو دارد گل بهار، اینجا
از آن دو چشم کبودت مرا تماشا کن
عصای دست علی هست ذوالفقار، اینجا
چگونه پای نلرزد کنار این تربت
ز من گرفته تو را دست روزگار، اینجا
چگونه پای گذارم به خانه ی بی تو
چرا به سینه نکوبم سر مزار، اینجا
نشسته اخترت امشب به انتظار، آنجا
نشسته ام سر قبرت به انتظار، اینجا
رسیده صبح بیا تا به خانه برگردیم
به کودکان دل من مزن شرار، اینجا
سید محمد جوادی

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:43
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(زهرا که رفت از خانه اِبْکِ لِلیَتامَی) *

2972

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(زهرا که رفت از خانه اِبْکِ لِلیَتامَی) زهرا که رفت از خانه اِبْکِ لِلیَتامَی
با اشک دانه دانه اِبْکِ لِلیَتامَی
تابوت من را نیمه‌ی شب مخفیانه
بردی به روی شانه اِبْکِ لِلیَتامَی
شمع تو دیگر رو به خاموشی‌ست امشب
پس با گل و پروانه اِبْکِ لِلیَتامَی
با گیسوی آشفته و بی‌تاب زینب
همراه مو و شانه اِبْکِ لِلیَتامَی
وقتی حسن از خواب کوچه می ‌هراسد
بی تاب، بی صبرانه اِبْکِ لِلیَتامَی
هر شب لب خشک حسینم را ببین و
با آه مظلومانه اِبْکِ لِلیَتامَی
تا زنده ام با اشک خود من را مسوزان
زهرا که رفت از خانه اِبْکِ لِلیَتامَی
یوسف رحیمی

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:45
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(جان علی! جانم فدایت کَلِّمینِی) *

4624
9

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(جان علی! جانم فدایت کَلِّمینِی) جان علی! جانم فدایت کَلِّمینِی
کُشتی مرا با گریه هایت کَلِّمینِی
حرفی بزن، آهی بکش، بیچاره ام کرد
این اشک های بی صدایت کَلِّمینِی
بسته ست جان من به پلک نیمه جانت
می میرد آخر مرتضایت کَلِّمینِی
از غصه هایت با علی هم درد دل کن
ای در صبوری بی نهایت کَلِّمینِی
روضه بخوان امشب بخوان از داغ محسن
با من بگو از آن حکایت کَلِّمینِی
از ماجرای کوچه که چیزی نگفتی
تا دق نکرده مجتبایت کَلِّمینِی
پلکی بزن تا قلبهامان جان بگیرد
جان شهید کربلایت کَلِّمینِی
نیمه نگاهی کن به حال زینبین و
بردار دست از این دعایت کَلِّمینِی
ذکر شب و روزت شده «عَجِّل وَفاتِی»
آوای جانسوزت شده «عَجِّل وَفاتِی»
یوسف رحیمی

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:48
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(علی بود صدف عشق و گوهرش زهراست) *

2748
3

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(علی بود صدف عشق و گوهرش زهراست) علی بود صدف عشق و گوهرش زهراست
علی است اهل کسائی که محورش زهراست
علی است صاحب بیت شرافت و عظمت
علی ابوالحسنین است و همسرش زهراست
کسی که سینه سپر می کند برای علی
یقین،که دادرس روز محشرش زهراست
قسم به صاحب محشر که تشنه لب نشویم
علی است ساقی حوضی که کوثرش زهراست
شناسنامه ی ما روشن است هم چون صبح
علی بود پدر شیعه،مادرش زهراست
غمی نداشت نبی تا که مرتضی را داشت
غمی ندارد علی تا که یاورش زهراست
علی است حیدر کرّار خیبر و احزاب
میان کوچه ببیند که حیدرش زهراست
کشید فاطمه آه و مدینه گشت سیاه
بگفت:أشهد أنّ علی ولیّ الله
علی اصغر انصاریان

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:51
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(هرچند پهلویت شکسته ، ناتوانی) *

3036

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(هرچند پهلویت شکسته ، ناتوانی) هرچند پهلویت شکسته ، ناتوانی
دستم به دامانت، دعا کن تا بمانی
بد جور آزردند قلبت را عزیزم
شرمنده ام خیری ندیدی از جوانی
با چشم هایت درد دل کن با نگاهم
چون نا نداری تا بفرمایی زبانی
این روزها اصلاً به جای بغض بانو
انگار مانده در گلویم استخوانی
زینب چه معصومانه می پرسد که: مادر
کی باز من را روی زانو می نشانی؟
با کودکانت التماسی از تو داریم
روی زمین با ما بمان ای آسمانی
علی اصغر ذاکری

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:53
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(تا میرود ز دیده ام آن صحنه های داغ) *

3114

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(تا میرود ز دیده ام آن صحنه های داغ) تا میرود ز دیده ام آن صحنه های داغ
ای زخم سینه تا دم در میبری مرا
ای زخم با لباس سفیدم چه کرده ای
داری شبیه حوصله سر میبری مرا
گفتم کمی بخوابم و آرام تر شوم
اما دوباره درد سراغ مرا گرفت
میخواستم بچرخم و پهلو عوض کنم
ناگه رگی ز پهلوی من بی هوا گرفت
شستم سر حسین و حسن را به دست خود
خوب است اگر چه فضه که مادر نمیشود
فضه سریع باش تنوری درست کن
الان علی می آید و دیگر نمیشود...
مشغول استراحتم ای زخم لج نکن
وقت نماز شب نشده پس تو هم بخواب
ای زخم لااقل دهنت را کمی ببند
ترسم ز خنده تو شود دیده ام پر آب
طرحی زدم ضرورت پنجاه سال بعد...
حیدر ببخش این همه محتاطی مرا
باید کفن ببافم و پیراهنش کنم
اسما بیار ج

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:56
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(ای آسمان عاطفه ؛پرواز بی کران) *

4030
2

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(ای آسمان عاطفه ؛پرواز بی کران) ای آسمان عاطفه ؛پرواز بی کران
بعد از تو ناتوان شده بال کبوتران
خیر النسایی و به خودت می شناسمت
دنیا نداشت غیر خودت از تو بهتران
دینم حرام اگر که به غیر تو رو کنم
تو مال ما بهشت خدا مال دیگران
شایسته است بعد بیابان نشینی ات
گوشه نشین شوند تمام پیامبران
دستش شکسته باد هر آنکه تو را شکست
نانش حرام باد هر آنکه تو را در آن.....
....کوچه فقط به خاطر یک قطعه خاک زد
باید از این به بعد بمیرند نوکران
این روزها که حرمت رویت شکسته شد
خوب است گوشواره درآرند مادران
اینها تو را زدند... غرور علی شکست
آری شکستنی است غرور دلاوران
بعد از تو احترام ندارد قبیله ات
مادر که رفت وای بر احوال دختران
علی اکبر لطیفیان

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:03
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(هرگز ندیده است کسی مادراین چنین) *

2292

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(هرگز ندیده است کسی مادراین چنین) هرگز ندیده است کسی مادراین چنین
یک بستری چنین و شکسته پر این چنین
شهر مدینه هیچ کسی را چنین نزد
جز تو نداشت شاخه ی نیلوفراین چنین
مُزد رسالتِ پدرت دست کوچه بود
اجرت کسی نداد به پیغمبر این چنین
از جای جای پیرهنت تکه ای کم است
شاید گرفته است به میخ دراین چنین
حالا نفس نفس زدنت کُند تر شده
دارد شکستگی تو درد سراین چنین
چندین شب است دست تو بالا نیامده
شانه نخورده است موی دختراین چنین
معلوم می شود تو مداوا نمی شوی
زانو بغل گرفته دگر حیدر این چنین
علی اکبر لطیفیان

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:06
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(همراه ناله های دل داغ دیده ام) *

2465
1

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(همراه ناله های دل داغ دیده ام) همراه ناله های دل داغ دیده ام
امروز سمت مجلس مادر رسیده ام
کنج همین حسینیه با چند قطره اشک
یک قطعه از بهشت خدا را خریده ام
از کودکی به لطف خدا پای روضه ها
محکم شده ست پایه ی دین و عقیده ام
هرگز لباس مشکی خود در نیاورم
تا غصه دار عمر کم یک شهیده ام
چشم من از ازل شده وقف گریستن
بر غصه های مادر قامت خمیده ام
اینکه غلام و سائل این خانه ام هنوز
یعنی که دور غیر تو را خط کشیده ام
کی می شود مرا ببری تا حریم خود
من صحن جامع حرمت را ندیده ام

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:10
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت زهرا(س)،(آنکه بنای کوچه برای گذر گذاشت) *

2844
1

اشعار شهادت زهرا(س)،(آنکه بنای کوچه برای گذر گذاشت) آنکه بنای کوچه برای گذر گذاشت
ای کاش عرض کوچه کمی بیشتر گذاشت
اندازه ی دو دست کمی بیشتر ،که تا
سیلی کس به کس نتواند اثر گذاشت
کوچه محل آمد و رفت است بی گمان
اما شما بگو مگر آن بی پدر گذاشت
تا او به خانه اش برسد بی مزاحمت
تا دیر وقت چشم علی را به در گذاشت
یک روز توی کوچه و یک روز پشت در
مولا چقدر دندان را بر جگر گذاشت
تا روزها به خاطر این ظلم گریه کرد
با گریه شهر را همه بر روی سر گذاشت
معلوم شد قضیه چه بوده است که خدا
در کنج یک غروب اگر یک سحر گذاشت
نادر حسینی

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:12
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(جایی که یاس هست و کسی بو نمی کند) *

2376
1

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(جایی که یاس هست و کسی بو نمی کند) جایی که یاس هست و کسی بو نمی کند
جایی که بغض هست و کسی رو نمی کند
جایی که دست شیر خدا بسته می شود
کس احترام ساحت بانو نمی کند
اینجا مدینه است که جز مردم اش کسی
آتش به آشیان پرستو نمی کند
وقتی که بیت وحی پر از شعله می شود
دیگر لگد که رحم به پهلو نمی کند
اینجاست مادری که قریب دو ماه و نیم
از زخم شانه ، شانه به گیسو نمی کند
بانوی آفتاب ، خدایا که هیچوقت
مانند شمع سوخته سو سو نمی کند
اینها همه کنار ....ولی هیچ مادری
با بازوی شکسته که جارو نمی کند
مهدی صفی یاری

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:14
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(چـشمت چقدر تر شده در آخرین شبم) *

2469
0

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(چـشمت چقدر تر شده در آخرین شبم) چـشمت چقدر تر شده در آخرین شبم
مهمـان سفره ی دل و تنها مخاطبم!
با دستمال اشک خودت سعی می کنی
تـا بـلکه داغـتـر نـشود سوزش تبم
دست خودم که نیست اگر آه می کشم
حـالـم عذاب داده دلـت را، معـذّبـم
نـائی نـمـانـده است برایم ، نگو بمان
از هـر غـمی که فکر کنی، من لبالبم
چـیزی نخواستم که در این سالها ولی
از ایـن بـه بـعد جان تو و جان زینبم
قـلبم برای بوسه ی بر روش لک زده
بـگـذار مـاهِ صـورت او را روی لبم
حـالا که می روم بـه ملاقاتِ با پدر
مـن را نـگاه کن وَ ببین که مرتبم؟
می خـواستم فدای تو گردم تمام عمر
بـا ضربه ی غلاف رسیدم به مطلبم
علی اصغر ذاکری

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:16
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(دیگر در آسمان امیدم ستاره نیست) *

2918
0

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(دیگر در آسمان امیدم ستاره نیست) دیگر در آسمان امیدم ستاره نیست
انگار جز یتیم شدن راه چاره نیست
حالا که عازم سفری پس مرا ببر
درکار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
معجر ز چهره باز کن امشب که بعد از این
فرصت برای دیدن رویت دوباره نیست
جای سلام پلک به هم میزنی چرا
راهی برای حرف زدن جز اشاره نیست ؟
این یادگارها که به من هدیه میدهی
در بین شان چرا اثر از گوشواره نیست
معلوم شد چرا ز کفن ها یکی کم است
سهمی برای آن بدن پاره پاره نیست
علی صالحی

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:26
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(لحظۀ گر گرفتن عشق است) *

2320
1

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(لحظۀ گر گرفتن عشق است) لحظۀ گر گرفتن عشق است
مادر هرچه عاشق است تويي
کلبه اي از ملات اشک و غروب
هرچه اينجا شقايق است تويي
روي بازوي تو گلي واشد
که خدا بوسه مي زند برآن
دور اين گل طواف واجب شد
بر تمام فرشته هاي جهان
مادر درد ، مادر باران
پاي چشمت چرا سياه شده
يک نفر مرد توي دنيا بود
او هم از غصه ات تباه شده
روي تو ماه بود مادرجان
دستي آمد ، نشست ، سيلي شد
ماه روي تو در خسوف نشست
نقره ناب عشق نيلي شد
رنگ خون ، بوي دود و خاک گرفت
دامنت را که سايۀ عرش است
خانه ات سوخت گرچه اين خانه
باز تحت الحمايۀ عرش است
تکه اي از تن تو را بردند
تکه اي که اگر به جا مي ماند
مثل عباس مي شد و روزي
قبلۀ سرخ کربلا مي ماند
ملتمس ، بغض کرده م

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:30
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(مثل هرروز، روز خانه ما) *

2986
1

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،(مثل هرروز، روز خانه ما) مثل هرروز، روز خانه ما

با قنوت تو می‌شود آغاز

بعد آغوش می‌گشایی و ما

به هوای بهشت در پرواز

**

جدّمان گفته بود بوی بهشت

از پَر چادرت گرفته وجود

راست می‌گفت، صبح‌ها پیداست

که بهشت برین نگاه تو بود

**

دل مظلوم حضرت مولا

شور می‌زد در این مدینه تو

یادمان هست جدّمان احمد

بوسه می‌زد به دست و سینه تو

**

مثل هر روز زندگی جاری است

تو و دستان نازک و دستاس

با سرانگشت خود بیا و شانه بزن

به سر دختران پراحساس

**

ناگهان در سکوت خانه ما

با صدای مهیبِ دقُ الباب

به خودم آمدم ... و ترسیدم ...

مادرم رفت سمت در بی‌تاب

**

کیست آن سوی در ... نمی‌داند

خانه مرتضی است این خانه

با غلاف غضب که م

  • شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:34
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( من آمده ام که محوتان گردم) *

2793
0

شعر شهادت حضرت زهرا (س) ( من آمده ام که محوتان گردم) من آمده ام که محوتان گردم
من آمده ام که یارتان گردم
من آمده ام به در گهت بانو
تا عاشق آستانتان گردم
من آمده ام به کوی مغروبت
تا ساکن این جهانتان گردم

من آمده ام طلب کنم حاجت
من آمده ام گدایتان گردم
من آمده ام به سوی این مِی گاه
من آمده ام که مستتان گردم
من آمده ام که تا شوم شاعر
من آمده ام غلامتان گردم
من آمده ام که تا شوم شیعه
من آمده ام محبتان گردم
من آمده ام که یاوری باشم
یار سپه امامتان گردم
دیوانه بُدم ز عشق تو مادرمن آمده ام خرابتان گردم
از روز ازل تمام آمالم
این بود که من اسیرتان گردم
من آمده ام که جان دهم مادر
من آمده ام هلاکتان گردم
من آمده ام که بنگرم رویت
من آمده ام که محوتان گردم

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:12
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،( دوباره زنده شدم با دعای مادرتان) *

3003
1

اشعار شهادت حضرت زهرا(س)،( دوباره زنده شدم با دعای مادرتان) دوباره زنده شدم با دعای مادرتان
قلم زدم و سرودم برای مادرتان
دوباره دفتر شعرم ستاره باران است
و شمس فاطمه بر روی جلد تابان است
دوباره کاغذ دفتر چه قدر نورانی است
دوباره چشم مدادم چه قدر بارانی است

دوباره خط نوشتن چه منجلی گشته
خوشا به حال دلم قافیه علی گشته
دوباره طبع سرودن شبیه قرآن است
و قطره قطره ی کوثر ملاک اوزان است
دوباره بغض عجیبی میان تلمیح است
دوباره بارش باران ، زمان تلمیح است
صدای ناله ی سردی میان یک کوچه
دوباره قامت ماه کمان یک کوچه
دوباره غارت حقّ و صدای یک سیلی
دوباره یاس سپیدی رخش شده نیلی
دوباره کاسه ی برگی به روی خاک زمین
و آن طرف گل زخمی به روی خاک زمین
دوباره شبنم برگی چکید

  • یکشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:32
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد