شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس

نوحه با سبک سنتی برای شهادت حضرت زهرا(س) - (سوی خدا دست دعا گرفتی) *

4044
7

نوحه با سبک سنتی برای شهادت حضرت زهرا(س) - (سوی خدا دست دعا گرفتی) سوی خدا دست دعا گرفتی
ای یار بیمارم شفا گرفتی
جان دادی و جان مرا گرفتی
ای همه هست من رفتی از دست من
ای مانده بین در و دیوار
فاطمه جان خدانگهدار
یافاطمه یافاطمه جان
******
یار جوان من کجا می‌روی
ای قد کمان من کجا می‌روی
از آشیان من کجا میروی
تو بودی پناهم یک تنه سپاهم
ای مانده بین در و دیوار
فاطمه جان خدانگهدار
یافاطمه یافاطمه جان
******
مرو مرو تنها طرفدار من
سوسو مزن شمع شب تار من
صدها گره افتاده بر کار من
خیز و کن تماشا علی مانده تنها
ای مانده بین در و دیوار
فاطمه جان خدانگهدار
یافاطمه یافاطمه جان
شاعر : سید محسن حسینی
منبع : حسینیه نوحه

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 16:09
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

مناجات با حضرت زهرا(س) - زمینه با سبک -(دل شده پر از ناله می چکه از چشم ژاله) *

3691
5

مناجات با حضرت زهرا(س) - زمینه با سبک -(دل شده پر از ناله       می چکه از چشم ژاله) زمینه برای فاطمیه به همراه سبک

دل شده پر از ناله می چکه از چشم ژاله
در غم عظمای یک مادر هجده ساله
فاطمه مادرم ، دخت پیغمبرم
گر قبولم کنی ، من برات نوکرم
مادر من ، دلبر من ، سرور من یا زهرا
کوثر من ، گوهر من ، باور من یا زهرا
مادر من ، مادر من ، مادر من یازهرا
******
نور قبل از ایجادی ای لوای آزادی
در حمایت از مولا هستیِ خود را دادی
سوره کوثری ، برترین مادری
من فدای تو که ، حامی حیدری
کردی اثبات ، بر دو عالم ، تو وفای یک همسر
یک تنه کردی ، حمایت ، از ولی در پشت در
مادر من ، مادر من ، مادر من یازهرا
******

اسوه ی ایثاری تو زینت داداری تو
همسر محبوبه ی حیدر کراری تو
جان عالم فدات ، عالمی خاک پا

  • چهارشنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 16:15
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

نوحه واحد کند برای شهادت حضرت زهرا(س) به همراه سبک - (بر روی بستر غمگین و مضطر) *

5361
4

نوحه واحد کند برای شهادت حضرت زهرا(س) به همراه سبک - (بر روی بستر       غمگین و مضطر) نوحه واحد کند فاطمیه به همراه دانلود سبک

بر روی بستر غمگین و مضطر
غرقه به خون و لاله گون افتاده مادر
همسر حیدر دخت پیمبر
پژمرده و پریشونه چو یاس پرپر
دلش پر از غم و درد از مردم مدینه
از بی وفایی شهر میکشه آه ز سینه
می سوزه همچو شمع و غریبونه میشه آب
بی صبر و بی شکیبه بی طاقت است و بی تاب
واویلتا واویلا
******

رنگش پریده بی حال و زاره
از درد پهلو وای من دل بی قراره
از درد سینه خیلی غمینه
اون دست مجروحش رو ، رو پهلوش می زاره
خواب و خوراک نداره بارون اشک چشاشه
عجل وفاتی هر دم زمزمه ی لباشه
دست به کمر می گیره آروم آروم میره راه
از عمق سینه مادر میکشه ناله و آه
واویلتا واویلا
************
شاعر :

  • چهارشنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 16:28
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) - (هر چند پر شکسته شدی و نمی پری) *

3530
4

شعر شهادت حضرت زهرا(س) - (هر چند پر شکسته شدی و نمی پری) هر چند پر شکسته شدی و نمی پری
اما هنوز، مثل همیشه کبوتری
شکر خدا که پا شدی و راه می روی
انگار خانومم کمی امروز بهتری
حتی برای دلخوشیِ ما... چه خوب شد
مشغول کارِ خانه شدی روز آخری
شانه زدی به موی پریشان دخترم
می خواستی نشان بدهی باز مادری
"با این دو دست نا متعادل" چه می کنی
داری دعا به خانه ی همسایه می بری!؟
هر چند خنده می کنی از دیدنم، ولی
با طرز راه رفتن خود گریه آوری
بانو! تو را قسم به دلم احتیاط کن
وقتی که دست جانب دستاس می بری
کم کم بساط زندگیم جمع می شود
خر نگاه می کنی ام جور دیگری ...
شاعر : علي اكبر لطيفيان

  • چهارشنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 18:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر مناجات فاطميه - (در عزای فاطمیّه، دل پریشان می شود) *

2860
6

شعر مناجات فاطميه - (در عزای فاطمیّه، دل پریشان می شود) در عزای فاطمیّه، دل پریشان می شود
از غم زهرای اطهر دیده گریان می شود
شکر حق می گویم از این که دل سرگشته ام
بر سر خوان کرامت باز مهمان می شود
مجلس روضه بهشت عاشقان فاطمه است
هر که می آید به جنّت، غرق احسان می شود
قطره ی اشکی اگر ریزم برای فاطمه
نامه ی اعمال من خالی ز عصیان می شود
تسلیت می گویم ای صاحب عزای فاطمه
از غمت عالم دوباره بیت الاحزان می شود
از شرار آتش چادر نماز مادرت
سینه ی محزون تو نالان و سوزان می شود
روز و شب از پلک چشمان ترت خون می چکد
زخم های پلک چشمانت نمایان می شود
چهره ی نیلی مادر، غصّه دارت کرده است
ناله ات با دیدن رویش فراوان می شود
انتقام سیلی زهرا به دستان شماست
منتقم! پس

  • چهارشنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 18:41
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر زبانحال اميرالمونين در زمان بستري شدن حضرت زهرا(س) - (قبل از آنی که شرر بر جگر من باشی) *

6234
8

شعر زبانحال اميرالمونين در زمان بستري شدن حضرت زهرا(س) - (قبل از آنی که شرر بر جگر من باشی) قبل از آنی که شرر بر جگر من باشی
تو بنا بود بمانی سپر من باشی
از من غم زده بعد از پدرت رکنی رفت
تو بنا بود که رکن دگر من باشی
حرف از رفتن خود می زنی و می میرم
تو چرا زخم دل شعله ور من باشی
آه خوش بود دلم فارغ از این شهر غریب
فاطمه! تا به ابد دور و بر من باشی
حال همراه شدی دست به دست اجلت
کاش می شد که فقط همسفر من باشی
تو دعای سفرت خواندی و من در عوضش
از خدا خواستم ای محتضر من – باشی
پر و بال تو شکستست ولی ممنونم
با همین حال اگر بال و پر من باشی
همه دیدند تو با سینۀ زخمت ماندی
تا در آن موج بلا پشت سر من باشی
کاش می شد که بمانی به برم تا این که
رد جا ماندۀ دیوار و در من باشی
شاعر : محمد بياباني

  • چهارشنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 18:43
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) - (پوشیده است روت چرا پیش همسرت) *

3157
3

شعر شهادت حضرت زهرا(س) - (پوشیده است روت چرا پیش همسرت) پوشیده است روت چرا پیش همسرت
شاید کبودتر شده روی منورت
دارم فدای شرم و حیای تو می شوم
دیگر شکسته هیبت مرد تناورت
هی آه می کشی نکند درد می کشی
این دستمال چیست چرا بسته ای سرت؟
فکر دلم نباش کمی درد و دل بکن
این نیمه ی تو است نشسته برابرت
انگار زخم هات دهن باز کرده اند
چون سرخ تر شدند دو سه جای پیکرت
غم خانه کرده اند پسرهات خانه را
اما نپرس از دل و از حال دخترت
دستان او به دسته ی دستاس کوچک است
رحمی بکن به کوچکی اش جان مادرت
حالا برات هر چه توان مانده جمع کن
یک دفعه پا شو، پر بکش از کنج بسترت
بگذار عطر و بوت بپیچد به خانه مان
نگذار چاه باشد و نجوای حیدرت
شاعر :علي اصغر ذاكري
منبع : حسينيه

  • چهارشنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 18:57
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

نوحه فارسي عربي براي شهادت حضرت زهرا(س) - (با هر نفس که اومد/ از سینه ی شکسته) * محسن حنیفی

15097
37

نوحه فارسي عربي براي شهادت حضرت زهرا(س) - (با هر نفس که اومد/ از سینه ی شکسته) با هر نفس که اومد/ از سینه ی شکسته

یادم اومد دوباره / تو بین در و دیوار / من دست بسته

پیش چشمم کبودِ روی تو پیدا

بین دشمن تو موندی و منِ تنها

بین کوچه حرامیان به تماشا "واویلا"

یاعَلی شَمَت بی عَدوّی و الأحزان قَصَدوا لِقَتلی

إنکَدَر وَاللهِ دَهری "وا علیا"

إبک لی فَابکِ لِلیتامی ۳

********

این روز آخری رو/ لااقل ز من نگیر رو

با زخم روی بازوت/ خونه رو کردی جارو/ تو دست به پهلو

صدای سرفت با گریه می رسه برگوش

زخم سینت رو کرده ای تو فراموش

نمی خوای که جلو زینب بری از هوش؟! "واویلا"

یاعَلی تَنَغَصَ عَیشی فِی البَلاء إنقَطَعَ ظَهری

علیکَ صَبرُ فِی العَزایی "وا علیا"

إبک لی فَابکِ لِ

  • پنج شنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 09:05
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا (س) - ( لاله ی گوش شما پاره شده) * جعفر ابوالفتحی

3261
5

شهادت حضرت زهرا (س) - ( لاله ی گوش شما پاره شده) زبانحال حضرت زینب س با مادر

لاله ی گوش شما پاره شده
علی از داغ تو آواره شده
خون تازه می ریزه از بدنت
استخونی شده دیگه این تنت

لاغری شما سابقه نداش
کی جای غلافو رو پهلوت گذاش
کی سوزونده چادرت رو مادرم
چرا هی میگی گرفته کمرم

چرا هی میگی سرم درد می کنه
چرا می گی کمرم درد می کنه
هی می گی بال و پرم درد میکنه
حتی این چشم ترم درد می کنه

چرا می خوای وقتی از جات پا بشی
دست به دیوار میگیری جابجاشی
چرا وقتی موقع خواب که میشه
چشای قشنگ تو خواب نمیشه

واسه زینبت کمی قصه بگو
قصه غریبی و غصه بگو
بگو از کرببلا مادر من
بگو از کعب نی و پیکر من

بگو که سر داداش نیزه میره
داداشم کنار چشمام می میره
بگو که معجر

  • پنج شنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 20:33
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

بحر طویل حضرت زهرا(س) از سازگار- (صحنۀ محشر کبراست خلایق همه در محکمۀ عدل خداوند حکیم و همه در وحشت و اندوه عظیمند،) *

3366
3

بحر طویل حضرت زهرا(س) از سازگار- (صحنۀ محشر کبراست خلایق همه در محکمۀ عدل خداوند حکیم و همه در وحشت و اندوه عظیمند،) صحنۀ محشر کبراست خلایق همه در محکمۀ عدل خداوند حکیم و همه در وحشت و اندوه عظیمند، هراسان همه از خشم جحیمند، گریزد پسر از مادر و مادر ز پسر، خلق همه منتظر اجر و صوابند و عقابند و حسابند و کتابند و عتابند و خطابند، نه راهی که گریزند ز تعقیب گناهی، نه امیدی نه پناهی، همه در محکمۀ عدل الهی همه جا رفته فرو یکسره در کام سیاهی، امم و خیل نبیّین، همه در جوش و خروشند و ستادند و به گوشند که شاید شنوند از طرف ذات خدا، حکم خدا را.
اُممِ گشته پناهنده به نوح و به خلیل‌الله و موسی و مسیح و به سلیمان و به داوود نبیّین همه گویند که ماراست نگه جانبِ پیغمبر اسلام، محمّد که بوَد احمد و محمود، به جز او و وصیش علی

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 15:48
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

زمینه به همراه سبک برای روز شهادت حضرت زهرا(س) - (نرو مادر که چشمام با غصه هات خون می باره) *

4153
6

زمینه به همراه سبک برای روز شهادت حضرت زهرا(س) - (نرو مادر که چشمام  با غصه هات خون می باره) زمینه به همراه دانلود سبک

نرو مادر که چشمام با غصه هات خون می باره
سه ماهه رو لباست گلچین داره گل میکاره
بگو نداری دیگه شوق پریدن
بگو نداری دیگه غم ندیدن
بگو نداری دیگه سر جدایی
بگو نداری دیگه دل بریدن
جونمو نگیری مادر مادر تو کجا و پیری مادر مادر
********

چقدر آب شدی تو تو اين سه ماهه از غمهات
ديگه شونه نمیشه برای موهام این دستات
آخه جوونی كجا؟ قد خمیده
آخه جوونی كجا؟ روی پريده
آخه جوونی کجا؟ سپيدي مو
آخه جوونی كجا؟ ساقه ی چيده
صورتت منو كشت مادر مادر جاي چارتا انگشت مادر مادر
********
اگه میشه بمونی بمون کنارم باز مادر
اگه مادر می تونی نفس بكش جون حیدر
نگو بي مادر شدم چشاتو واكن
نگو بی ماد

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 15:50
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

زمینه به همراه سبک برای شام غریبان حضرت زهرا(س) - (همه خواب و علي بيدار غسل فاطمه رسیده) *

5571
9

زمینه به همراه سبک برای شام غریبان حضرت زهرا(س) - (همه خواب و علي بيدار       غسل فاطمه رسیده) همه خواب و علي بيدار غسل فاطمه رسیده
بريز آب رَوون اسما به روي تن رشیده
روي پيكر نحيفش/ تا كه دستم و كشيدم
عليّو خدا نبخشه/ تازه من بازوتو ديدم
امون از اين زمونه دلم رو مي سوزونه
گرفتن همه كَسَم رو با غلاف وتازيونه
فاطمه خدا نگهدار 2 خدا نگهدارت 2
********

كار از كار ديگه گذشته نداره دوا و درمون
علي موندش و يتيماش رسيده شام غريبون
غربت و خونه نشيني/ دردِ تازه عليّه
اين جنازهء فاطمس/ يا جنازه عليّه
شبونه مخفيونه جنازه از تو خونه
داره مي ره واسه دفن مي شه تشيیع غريبونه
فاطمه خدا نگهدار 2 خدا نگهدارت 2
********
خدايا چه شبِ تاري یتیما و بي قراري
مَحرمی نداره حیدر برا دفن ِیادگاری
برای کمک از تو

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 18:01
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر سینه زنی زمینه برای فاطمیه - آتش زدن درب خانه حضرت زهرا(س) - (گريه امونم و بُريده اشكام رو گونه هام چكيده) * مصطفی مقدم

5788
13

شعر سینه زنی زمینه برای فاطمیه - آتش زدن درب خانه حضرت زهرا(س) - (گريه امونم و بُريده       اشكام رو گونه هام چكيده) دانلود زمینه سینه زنی فاطمیه متن و سبک

گريه امونم و بُريده اشكام رو گونه هام چكيده

پيش چشمون يه دختر (مادري رو بزنن كي ديده ۲)

جونم به رو لبم رسيده بار غم و دلم كشيده

طاقت مونده به دلاتون (روضه اي كه مي خونم شديده۲)

زدن زهرا رو بين كوچه ها از جفا

زدن تو صورت خـيرالنـسا اشقيا

زدن بي بي رو مُشتي بي حيا اي خدا

اي خدا(۲) (پس مُنتقِمِش كي مياد۳) کی میاد

********

بين كوچه داد و هَوار كوچه جاي نفس نداره

ريختن به دور حيدر امّا (علي مِثِ كوهي استواره۲)

زهرا توي دود و غباره ما بين در و ديواره

با ضربه وحشيونه اي (اوني كه خوني مسماره۲)

اوني كه تو اين ميونه شاهده دختره

اوني كه با ضربه لگد زد

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 18:11
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

غزل مصیبت بستری شدن حضرت زهرا(س) - (زهــرا نفس نفس زدنت مي كُشد مرا) *

3858
3

غزل مصیبت بستری شدن حضرت زهرا(س) - (زهــرا نفس نفس زدنت مي كُشد مرا) زهــرا نفس نفس زدنت مي كُشد مرا
خون لخته هاي روي تنت مي كُشد مرا

ازخون ِ تـازه... پــيرُهنت لـّکه دار شـد
سُـرخي روي پــــيرُهنت مي كُشد مرا

از طــرز راه رفــتن تو جان من گرفت
اي قد رشيده! خـَم شدنت مي كُشد مرا

يــا رو گـرفـتـنت نــفسم را بـريده است
يا ايــنكه پـوشيه زدنـت مي كُــشد مرا

تـــغییر کرده طـرز بـــیان و کـــلام تو
وضــعـيّـت ِ لـب و دَهـنت مي كُـشد مرا

يا تكيه روي قــامت ديــوار مي دهی...
يا دسـت بر كــمر زدنـت مي كُشد مرا

پـهلو و بـازو و سَـر و سـينت شكسته است
آســيـب هــاي بـر بــدنت مي كُـشد مرا

يا از فــشار آن در و ديـوار جـان دهم
يا لحظه اي كه مي زدنت... مي كُشد مرا

يا

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 18:16
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر و سبک زمینه واقعه کوچه بنی هاشم - (دستی طنابه که برا مرتضاس دستی غلافه برا بازوی یاس) *

4045
10

شعر و سبک زمینه واقعه کوچه بنی هاشم - (دستی طنابه که برا مرتضاس     دستی غلافه برا بازوی یاس) نوحه با سبک دهه فاطمیه

دستی طنابه که برا مرتضاس دستی غلافه برا بازوی یاس
اشک حیرته که تو نگاه بچه هاس
وای وای بارون غصه ها میاد
وای وای آتیش کینه ها میاد
وای وای صدای مصطفی میاد
نزن بی حیا شعله به عرش اعلا نزن بی حیا بر در خونه با پا
نزن بی حیا سیلی به روی زهرا
********

با غم و زاری میخونه جبرئیل کاشکی که واشه دوباره رود نیل
کاشکی این آتیش، بشه گلستون خلیل
وای وای بازم بوی عزا میاد
وای وای صدای ناله ها میاد
وای وای صدای مصطفی میاد
نکش بی حیا تازیونه رو گلها نکش بی حیا نعره تو بیت زهرا
نکش بی حیا حیدرو روی خاکا
********
شهر مدینه شده چه بی خبر زهرا تو آتیش میزنه بال و پر
عطر محسنه که مونده رو

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 18:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

زمزمه شب شهادت حضرت زهرا(س) با سبک - (به فدای چشم تر تو ای علی جان) *

3143
2

زمزمه شب شهادت حضرت زهرا(س) با سبک - (به فدای چشم تر تو ای علی جان) به فدای چشم تر تو ای علی جان
تا ابد هستم سپر تو ای علی جان
همه جا یار تو هستم من طرفدار تو هستم
کن تماشا ای طبیبم یار بیمار تو هستم
*****
قبله من روی چو ماهت ای علی جان
یک تنه هستم من سپاهت ای علی جان
بسته بر موی تو بودم سرخوش از بوی تو بودم
زیر ضرب تازیانه من دعاگوی تو بودم
*****
تو که هستی ماه شب من ای علی جان
تو که هستی ذکر لب من ای علی جان
آفـتـابـم روی بـام است عمر من! عمرم تمام است
تا که جان دارم علی جان بـه لـبم ذکـر سلام است
*****
بسته شد چشم ترم امشب ای علی جان
به نماز آخرم امشب ای علی جان
طایر بشکسته بالم آمده صبح وصالم
من دگر جانی ندارم یا علی جان کن حلالم
********
شاعر :سید محسن حس

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 18:32
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

زمزمه بستری شدن حضرت زهرا (س) با سبک - (ببین مادر نشستم در کنار بستر تو به سختی باز و بسته می شود چشم تر تو) *

6358
9

زمزمه بستری شدن حضرت زهرا (س) با سبک - (ببین مادر نشستم در کنار بستر تو   به سختی باز و بسته می شود چشم تر تو) ببین مادر نشستم در کنار بستر تو به سختی باز و بسته می شود چشم تر تو
من و شمع وجودت بسوزد تار و پودت
همه شب تا سحرگاه من و روی کبودت
ببین مادرم ـ دو چشم ترم ـ کند بر تو نظاره
ز خـانه مروـ شـبانه مرو ـ مکن از ما کناره
*****
بریزد اشک غم از چشم بابای غریبم کنار بسترت در ناله امن یجیبم
شوم مادر فدایت کنم هر شب دعایت
برای راه رفتن شود دستم عصایت
ببین مادرم ـ دو چشم ترم ـ کند بر تو نظاره
ز خـانه مروـ شـبانه مرو ـ مکن از ما کناره
*****
بدان با رفتنت از خانه، من را می کشی تو چرا ره می روی و بر زمین پا می کشی تو
چو لاله پرپری تو به قرآن کوثری تو
تمام هست بابا جوان حیدری تو
ببین مادرم ـ دو چشم ترم ـ کند

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 18:36
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر فاطمه زهرا(س) - (خنده هایت شده چرا کمتر؟) *

2772
2

شعر فاطمه زهرا(س) - (خنده هایت شده چرا کمتر؟) خنده هایت شده چرا کمتر؟
از زمین می شوی جدا کمتر
گره ام با تبسمت وا شد
خنده ات نیست از دعا کمتر
کار خانه بس است، فضه که هست
فکر خود باش، فکر ما کمتر
گر چه وقت قنوت می لرزی
نشده ذکر ربنا کمتر
بگذر از این قنوت طولانی
گریه کم کن، تو را خدا کمتر
روزی اشک و آه مان کم نیست
با غم تو شده صفا کمتر
بازی بچه ها که یادت هست
شده حالا سر و صدا کمتر
هر کسی در مدینه حق دارد
از همه حق هل أتی کمتر
جای این که عیادتی بکنند
شده این جا برو بیا کمتر
بعد بابا تو هم اگر بروی
شده از پنج تن دو تا کمتر
دیدن درد تو مرا کشته
درد من نیست از شما کمتر
********
شاعر: حسين ايزدي
منبع : حسينيه

  • یکشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:10
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مهدی نظری

شعر مصيبت و روضه براي ايام فاطميه - (چقدر بر تن تو پیرهن بزرگ شده؟!) * مهدی نظری

2269
4

شعر مصيبت و روضه براي ايام فاطميه - (چقدر بر تن تو پیرهن بزرگ شده؟!) چقدر بر تن تو پیرهن بزرگ شده؟!

تن تو آب شده یا کفن بزرگ شده؟!

چو شمع چشم تو را دیده با خودم گفتم!

چگونه شمع پس از سوختن بزرگ شده؟!

چگونه یک شبه موی حسن سفید شده؟

چگونه یک شبه زهرا، حسن بزرگ شده؟!

شنیده ام که کنارت به سینه اش زده است

فدای او بشوم سینه زن بزرگ شده

چقدر لاغر و کوچک شده تنت اما

به حیرتم که کبودی تن بزرگ شده

بگو چکار کنم شانه بر سرش نزنی

بس است یاس علی یاسمن بزرگ شده

درست بعد همان روز امتحان زهرا

قضیۀ تو و دست بزن بزرگ شده

میان کوچه نبوده تو را کمک بکند

ببین حسین تو با این محن بزرگ شده

به کوچکی تن محسنت قسم زهرا

تو می روی و ببین داغ من بزرگ شده

********

شاعر: مهد

  • یکشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:11
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر بستر شهادت حضرت زهرا(س) - (جان ها خموش بود، نفس ها گرفته بود) *

2110
1

شعر بستر شهادت حضرت زهرا(س) - (جان ها خموش بود، نفس ها گرفته بود) جان ها خموش بود، نفس ها گرفته بود
دل ها برای حضرت زهرا گرفته بود
چندین صباح بود که آن حور چادری
جایی میان خلوت شب ها گرفته بود
در امتداد نالۀ شب زنده داری اش
مهتاب ذکر ام ابیها گرفته بود
اشکی که می فشاند، ز اندوه و درد بود
یا برکه ای بهانۀ دریا گرفته بود؟
می کرد یاد روز پر از ظلمتی که کفر
حق را ز دست حضرت مولا گرفته بود
او آمد از حقوق ولایت دفاع کرد
حیدر نرفت، تا کمرش را گرفته بود
می خواست تا مهار کند شعله را، ولی
هیزم زیاد بود، شرر پا گرفته بود
آمد که در بیاید از آتش، ولی چو خار
مسمار در به سینۀ او جا گرفته بود
از یاس هم گلاب گرفتند عاقبت
لای دری که تاب تقلَّا گرفته بود
********
شاعر: حسين قر

  • یکشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:19
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر روضه سینه زنی حضرت زهرا(فاطمه یا فاطمه یا فاطمه) *

4378
4

شعر روضه سینه زنی حضرت زهرا(فاطمه یا فاطمه یا فاطمه) فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
نـور آدم، سـرّ خاتم: فاطمه
مصطفی را اسم اعظم: فاطمه
مرتضی را کاشف‌الهم: فاطمه
نام پاکش را ملک در زمزمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
***
ای حضورت شادی قلب رسول
طاهـره! مـرضیّه! راضیّه! بتول!
توبۀ آدم به نامت شد قبول
آفرینش را شروع و خاتمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
***
جـان عالـم غـرق در نـور از تو شد
اهل دوزخ هر که شد، دور از تو شد
دیــدۀ فـردوس مسـرور از تو شد
ای فکنده در ملائک همهمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
***
در جهان انسیةالحورا تویی
آسمـان را زهرۀ زهرا تویی
آفرینش ساحل و، دریا تویی
فاطمه یعنی تو یعنی «فاطمه»
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
***
فاطمه یعنی دعا

  • یکشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر روضه سینه زنی حضرت زهرا(در كنار قبرت، ببین در اعتكافم) *

2222
-1

شعر روضه سینه زنی حضرت زهرا(در كنار قبرت، ببین در اعتكافم) در كنار قبرت، ببین در اعتكافم
كعبه هستی و من، گرد تو در طوافم
از غمت برآید، زسینه آه سردم
بی تو من كه دیگر، علی ِ كوچه گردم
كی رود زیادم ،غم تو ،ای مانده بین كوچه ها
كس خبر ندارد، زداغت، با من چه كرده كوچه ها
كی رود زیادم، كه دشمن، هست تو را گرفته بود
كی رود زیادم ،كه زینب ،دست تو را گرفته بود
یاس نیلوفری،كی مرا می بری،وای از این غم جدایی
ای گل جوانم،آتش زدی به جانم
ای پرستوی من،رفتی زآشیانم
ای همه وجودم، مرو زلانه ی من
می شود مزارم، میان خانه ی من
در غمت خمیدم،امیدم،رفیق خفته زیر گل
ای فرشته رویم،چه گویم،چه كرده غمهایت به دل
مرتضی و دوری،صبوری،ندارم و بریده ام
یاد روی ماهت،ستاره، بریزد از دو

  • یکشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر روضه سینه زنی حضرت زهرا(چی میشه یه روز بیاد بریم كنار تربتش) *

2583
3

شعر روضه سینه زنی حضرت زهرا(چی میشه یه روز بیاد بریم كنار تربتش) چی میشه یه روز بیاد بریم كنار تربتش
بخونیم دم بگیریم سینه زنون به غربتش
همگی شور بگیریم یاد حسین و حسنش
بخونیم به یاد اون لحظه ای كه می زدنش
كوچه مهمونی شده،مادرم خونی شده
در وسط كوچه تو را می زدند
كاش به جای تو مرا می زدند
خداحافظ علی،خداحافظ علی
می ره آسمون چرا ،آتیش ز درب یك خونه
می زنند یه عده ای ،مادری رو تازیونه
زیر دست و پا می آد، یه ناله ای غریبونه
با چشای گریون و غرق به خونش می خونه
میون گلخونه مون
كشته شد محسن مون
كشته شد محسن و آنان كه تماشا كردند
سند تیر به اصغر زدن امضاء كردند
خداحافظ علی،خداحافظ علی
سبب خلقت دنیا به روی خاكا نشست
دست و بازوی گل علی زكینه ها شكست
زدن آتیش به در خو

  • یکشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر سینه زنی حضرت زهرا(ای مادر زیبایی زهرای من) *

3350
2

شعر سینه زنی حضرت زهرا(ای مادر زیبایی زهرای من) ای مادر زیبایی زهرای من
گر بروی می میرم از تنهایی زهرای من
ای گل ز بلبل جان او بیعانه داری
رفته زیادت شمع من پروانه داری
بال شكسته خوب نیست بهر پریدن
از این گذشته جوجه اندر لانه داری
وای
بین التماس این مرد مظلوم مرو
محسن كه رفته تو دیگه خانم مرو
گر سیری از من رحمی نما بر زینبت
تو رو به اشك این طفل معصوم مرو
مرو تا خجل زپیغمبر نشم
مرو تا دوباره بی سپر نشم
اینقدر زل نزن به گهواره ی محسن
خدا خواست دوباره من پدر نشم
گر حرمتت شكسته،شیرازه ات شكسته،شرمنده ام
بذار به پای اون دو دست بسته،شرمنده ام
حرف و حدیث رفتنت شدت گرفته
هنوز نرفتی خونه رو غربت گرفته
صدات بریده بریده است می دونم از چیست
نمی دونم حس

  • یکشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر روضه سینه زنی حضرت زهرا(غم دوری و اشک دیده و سوز جگرها ) *

2659
8

شعر روضه سینه زنی حضرت زهرا(غم دوری و اشک دیده و سوز جگرها ) غم دوری و اشک دیده و سوز جگرها
سرای بی سر و فراق هم نفس وقامت خم ما
بازم صبوری ، بازم صبوری
خنده غم و داغ دلبرو این فصل غربت
کنج عزلت و حال ماتم و خانه در تب وتا
بازم صبوری ، بازم صبوری
درگه درو میخ بر درو خون روی دیوار
یاس پرپرو روی نیلی و ضرب دست اعدا
بازم صبوری ، بازم صبوری
ضربه در و پهلوی مادر و طفل بی پناهم
منو شورغیرت و دست بسته و تنهای تنها
بازم صبوری ، بازم صبوری
رفتی و حبیبم میر چون اسیرم منو درد دوری
منو خار در چشم منو چاه غربت منو داغ زهرا
بازم صبوری ، بازم صبوری
شاعر:محمد دستان

  • یکشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شور فاطمیه(هستی مو میدم برات مادر مادر مادر مادر) *

3553
6

شعر شور فاطمیه(هستی مو میدم برات     مادر مادر مادر مادر) هستی مو میدم برات مادر مادر مادر مادر
زندگیِّ من فدات مادر مادر مادر مادر (4
پهنه هنوزم میون خونه بستر مادری که رفته
دارم میسوزم که غصِّه هاشو حتّی به شوهرش نگفته
چشمای دختر ابربهاره
ازغم مادر داره میباره
قطره قطره روقبرت ازچشام می پاشم
ذرِّه ذرِّه ازغمت آب میشه داداشم
خونه صفانداره مادر مادر مادر مادر
خون رو در و دیواره مادر مادر مادر مادر
هستی مو میدم برات مادر مادر مادر مادر
زندگیِّ من فدات مادر مادر مادر مادر (4)
دل مدینه تنگه برای ِ شمیم وعطرِ یاس نیلی
مونده توسینه عقده ی روزی که توی کوچه خوردی سیلی
چادرخاکی روسرمادر
شد آب پاکی اشک برادر
چیزی برادر نگفته ازاون روزا امّا
برای دختر خاک چادر

  • یکشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شور فاطمیه(چشم آسمون بارونیِّه از غصِّه ی مادر) *

4702

شعر شور فاطمیه(چشم آسمون           بارونیِّه از غصِّه ی مادر) چشم آسمون بارونیِّه از غصِّه ی مادر
توی سینه مون میزنه دل با روضه ی مادر
باهرنفس که میکشه خون می چکه اززخم سینه
باهردعا که می کنه میگه خدا وای از مدینه
این روزاحرم پریشون شده
قلب مادرم پر ِ خون شده
چشمای ترم روضه خون شده وای
این روزادلا پر ِ ماتمه
یه شال سیاه س رودوش همه
ذکرعاشقا شده فاطمه وای
اگه واسه مادربمیریم ( حق داریم3) (4)
آه مادره که شبا توخونه می پیچه
دردبستره پس لرزه ی آتیش وکوچه
پَرخونیِّه درنیم سوزه دل داره ازغم می سوزه
سرمی ذاره روزانوهاش بابا علی قلبم می سوزه
بی رمق شده یاس گلخونه
جای حق شده گوشه ی خونه
چون شفق شده رو لاله گونه وای
بازو و پرش چرا زخمیِّه
رنگ صورتش خدا نیلیِّه
این

  • یکشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شور سینه زنی شهادت حضرت زهرا( قبله ی جان علی اُمّ ابیها) *

2587
3

شعر شور سینه زنی شهادت حضرت زهرا(   قبله ی جان علی                              اُمّ ابیها) قبله ی جان علی اُمّ ابیها
جان جانان علی اُمّ ابیها
ذکر قرآن علی اُمّ ابیها
روح ایمان علی اُمّ ابیها
شمع سوزان علی اُمّ ابیها
هستی پیغمبر اُمّ ابیها
جان نثار حیدری اُمّ ابیها
بین دیوار و دری اُمّ ابیها
پشت در افتاده ای اُمّ ابیها
جان به جانان داده ای اُمّ ابیها
بر علی دل داده ای اُمّ ابیها
ماتم پهلوی تو اُمّ ابیها
غصه ی بازوی تو اُمّ ابیها
دست ما و کرمَت اُمّ ابیها
گشته مخفی حرمَت اُمّ ابیها
داغ سوزا ن غمت اُمّ ابیها
کن نظر بر جمع ما اُمّ ابیها
ده شفا مرضای ما اُمّ ابیها
کن روا حاجات ما اُمّ ابیها
قسمتم کرب و بلا اُمّ ابیها
شمع سوزان علی اُمّ ابیها
ماه تابان علی اُمّ ابیها
فضه را کردی صدا اُمّ

  • یکشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 07:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س)-(قدری که داشت قدر مسلّم زیاد بود) * حامد تجری

2942
2

شعر شهادت حضرت زهرا(س)-(قدری که داشت قدر مسلّم زیاد بود) قدری که داشت قدر مسلّم زیاد بود
خون دلی که خورد کمش هم زیاد بود
او نور خلقت است که در نور خلقتش
زاویّه‌های روشن مبهم زیاد بود
زهرا اگر نبود بهشتی نداشتیم
مهرش اگر نبود جهنّم زیاد بود
در خانه‌اش تمام کنیزان مقدّسند
جایی که مثل حضرت مریم زیاد بود
تارِ گلیم کهنه‌ی انفاق کرده اش
هرچند در نگاه گدا کم؛ زیاد بود
□□□
آری درست، مادرمان زود پیر شد
آری درست، در دل او غم زیاد بود
اما برای سنّ کمش گریه کم کنید
هجده بهار از سر عالم زیاد بود
شاعر:حامد تجری

  • دوشنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فاطمیه(در خواب دیده ام که در آورده پر، تنت) *

2718

شعر فاطمیه(در خواب دیده ام که در آورده پر، تنت) در خواب دیده ام که در آورده پر، تنت
افتاده پیش قافله ها چون خبر، تنت
گفتی انار خواسته ای، ای به روی چشم
دل خون شد و نشست به پای شجر، تنت
در دل به فکر پختن نانی هنوز هم
تب میدمد ز پوست چسبیده بر تنت
چشمت که سرمه خور شد و با من سخن نگفت
گرچه زبان شده است کنون سر به سر، تنت
برداشت سنگ قبر نبی را گلاب ناب
از بس که رفته بر سر قبر پدر، تنت
هر روز قدری از بدنت آب میشود
بگرفته مخفیانه مسیر سفر، تنت
بیهوده نیست گردن تو رگ به رگ شده
بالش بلند ماند و شده مختصر، تنت
نیمی ز زندگی سر دست تغافل است
این نیمه جان ازوست اگر مانده در تنت
نوروز در لباس تو ثبت مکرر است
لاله دمیده است ز سر تا کمر، تنت
ترسم به ناله

  • دوشنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد