تو رفتى و حالم خرابه
نفس زدن برام عذابه
به كى بگم غريب نوازى
تو دين پيغمبر ثوابه
هيچ كس به خونه ى ما سر نمى زنه
گريه ى زينب دلو از جا مى كنه
خنده ى همسايه ها قاتل منه
—————————————
بى تو چه سوت و كوره خونه
خاطره هات دل مى سوزونه
يادم نميره كفن و دفنت
كه نيمه شب بود مخفيونه
ديدى مثه ابرى كه مى باره شدم
تو اين مدينه بى تو آواره شدم
راحت بگم كه بى تو بيچاره شدم
زمزمه شب جمعه
شباى جمعه چشم به راشم
دلتنگ اون صحن و سراشم
يه سالو منتطر مى مونم
تا اربعين كربلا باشم
دست منو مى گيرى اينو مى دونم
نميذارى از قافله جا بمونم
ميگم سلام دوباره روبروتونم
((سلام آقا دوباره روبروتونم
من ايستادم زيارتنامه مى خ
- سه شنبه
- 6
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 11:12
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور