زخمی شود وقتی بگیرد پر به دیوار
افتاده نقش لاله ای پرپر به دیوار
زبری آجرهایش اشکم را در آورد
زُل میزنم با چشم های تر به دیوار
مادر نباشد بچه ها خانه خراب اند
من که ندارم بعد از این باور به دیوار
وقتی به کوچه دست بابا بسته باشد
از غصه تکیه میکند مادر به دیوار
اندازه ی یک بار شیشه فاصله داشت
اما رسید از ضربه ی پا در به دیوار
همسایه ها دیدند که خونابه میریخت
از پهلوی صدیقه ی اطهر به دیوار
من قبل مسجد رفتن مان خواب دیدم
در کوچه مادر می خورد با سر
- شنبه
- 5
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 10:07
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
بنگر که علی بعد تو شد شمع مزارت
با قامت خم گشته نشسته به کنارت
یا فاطمه جانم(۳)
برخیز و ببین فاطمهجان حال خرابم
داغ تو نموده به خدا فاطمه آبم
یا فاطمه جانم
با یاد تو میسوزم و غم گشته نصیبم
بنگر به علی فاطمه جان بی تو غریبم
یا فاطمه جانم
بنگر به من و اشک من و سوز نهانم
تنها شده بی تو علی ای یار جوانم
یا فاطمه جانم
- شنبه
- 5
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 11:12
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
من از حال زار تو گریون شدم
توو داغت مثه ابر بارون شدم
شنیدم توو کوچه تو رو بد زدن
(پریشون شدم)2
نه حرفی زدی از غم و ماتمت
فقط رو گرفتی تو از مَحرمت
چرا پیش چشمم داری آب میشی
(فدای غمت)2
توو سینه ات دریای راز - توو چشمات اشک بارون
بگو با من زهرا جان - بگو با قلب محزون
(منو دست بسته که میبردن
چه بلایی سرت آوردن)2
حسنت همش میگفت: بابا
(نبودی مادرمو کشتن)2
(آه - یا زهرا)4
---
از این مردم بی وفا سیر شدی
چقدر سخته که تو زمین گیر شدی
جوون بودی اما توو این ماجرا
(چقدر پیر شدی)2
تا که جابجا می شی توو بسترت
پر از لاله میشه همه پیکرت
یه کم خنده کن ای «رخت مثل ماه»
(برا دخترت)2
چرا
- شنبه
- 5
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 20:03
- نوشته شده توسط
- وحید ولوی
ادامه مطلب
افتاده دست خزون هستی این باغبون
ورد زبونش شده - جون حیدر بمون
تازه میشه زخمای قلب علی دم به دم
هیچکی نشد همدمِ - بی کسیش غیر غم
●بی زهرا این دنیا زندونه
با آهِ حسرت کنج خونه
میخونه غریبونه
■غریبونه میخوای سفر کنی از خونه
دیگه سر اومده پیمونه
حال منو خدا میدونه
مرو زهرا ۴
------------
شیشه عمر علی خورده ترک پشت در
هم شده بی همسرو- هم شده بی پسر
دنیا گذاشت رو دلش داغ گل پر پرو
کی میدونه جز خدا- غصه حیدرو
●میخونه از رسم این دنیا
هستیشو می زدن نامردا
در بین کوچه ها
■در وسط کوچه تورا میزدن واویلا۲
کاش به جای تو مرا میزدن واویلا۲
وای من و وای من و وای من ۲
میخ در و سینه زهرای من وای من۲
م
- یکشنبه
- 6
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 09:16
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
نوحه شب غسل
سلمان بگرید اسما بگرید
عالم برای زهرا بگرید
آب روان بر داغ کوثر گریه میکرد
با زخم بازو چشم حیدر گریه میکرد
واویلا زهرا یا زهرا
خون گشته جاری از چشم مهتاب
آهسته ریزند بر پیکری آب
در نیمه شب غسل گل پرپر چه سخت است
در پیش طفلان شستن مادر چه سخت است
واویلا زهرا یا زهرا
- یکشنبه
- 6
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 10:57
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
کسی که مِهر نبی پُر نموده جامش را
ز خاطرش نبرَد لحظهای غلامش را
سلام میدهد و دلخوشم ز مرحمتش
که مرتضی برساند به ما سلامش را (۱)
طبیب خانهی عشق است و بارها دیدیم:
شفا گرفته مریضی که برده نامش را
بهشت، هدیهی زهرا به عاشقان علیست
خدا به فاطمه داد اختیار تامش را
شُکوه منزلتش همچو لیلةالقدر است
بجز علی نشناسد کسی مقامش را
سلاح گریهی او تا ابد مجسم کرد
نمای محکمی از جلوهی قیامش را
کسی که روز جزا هم به زیر منت اوست
شبانه آمده یاری کند امامش را
اگرچه نیمی از عمرش کنار مولا بود
گذاشت پای ولای علی تمامش را
زمانه ای که به دل بغض مرتضی را داشت
گرفت پشت در خانه انتقامش را
صبا به شعلهی آتش
- سه شنبه
- 8
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 12:47
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
مادرم نیمه شب غرق در مناجات
حق تعالی توو عرش، میکنه مباهات
توو قنوت بال زخمی میشه مکافات
میشه باز علت گریههای سادات
● از روز دوشنبه شد نماز اون شکسته
باز نافلهی شب میخونه ولی نشسته
با قامت خم زمزمه میکرد آیهها رو
باز بین قنوت دعا میکرد همسایهها رو ۲
ذکر لبهاشه / الجار ثم الدار
صورت مادر / خورده به دیوار
مادر ای مادر ۴
مادرم عزت و شوکت و شرف بود
مادرم گوهر و دُر توو صدف بود
حامی مرتضی بود و جان به کف بود
چادر او ضریح شه نجف بود
● خاکه روی چادر و دیدم چشام میباره
توو کوچه دیدم شکست حریم گوشواره
چشمای حسن شاهده بی حیا چه بد زد
به چادر مادر،نه!! به بخت ما لگد زد ۲
بین یک کوچه / افتاد آ
- سه شنبه
- 8
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 15:15
- نوشته شده توسط
- سید محمد حسینی
ادامه مطلب
#نذر_شهادت_حضرت_زهرا_س
امشب پرستوی دلم پَر می کشد پَر
آنسو که در خاکش غریب افتاده مادر
آنجا که اصلاً بویی از زائر ندارد
جز یک نگاهِ خسته و بغضِ کبوتر
دل می رود حتی اگر در بسته باشد
اصلاً که شاید او گشاید بابِ دیگر
هرگز شنیدی یا که دیدی مادری را
بر روی فرزندش ببندد یک زمان در؟
جانم فدای آن غریبِ مضطری که
یک دیدنِ رویش به صد عالم برابر
یادش همیشه التیامِ جانِ من باد
با اشکِ روضه می کند چشمم منوّر
این آرزو دارم فقط تا زنده هستم
پیدا شود آن تربتِ یاسِ معطّر
یک گنبد افراشته تا قامتِ عرش
با بقعه ای نقشینه از آیاتِ کوثر
از آن تجلّی خیره گردد چشمِ عالم
هفت آسمان تعظیمِ او، الله و اکبر
صحن و
- سه شنبه
- 8
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 18:17
- نوشته شده توسط
- ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
هوا دلگیره - هوا تاریکه
زمونِ غسل - فاطمم نزدیکه
حالا باید خودم / کفن پوشش کنم
از این زخمای تن / باید خواهش کنم
مدارا کنید * با یاس خزونم
مدارا کنید * با ماه مدینه
مدارا کن ای * زخمِ روی پهلو
مدارا کن ای * زخمِ روی سینه
چقد جانسوزه - چقد غمناکه
ببینی یارت - توو کفن توو خاکه
می کُشه ای خدا / منو این غربتش
سفارش می کنم / به خاک تربتش
مدارا کنید * صورت لطمه دیده
مدارا کنید * که توو شعله بوده
مدارا کنید * که دستش شکسته
مدارا کنید * که جسمش کبوده
تو رفتی زهرا - منم آشفته
به هم اما باز - چشمامون می افته
می بینم روزیو / که با هم دیگه ما
میون قتلگا(ه) / میخونیم یک صدا
مدارا کنید * با لب تشنه ما
چرا
- سه شنبه
- 8
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 15:47
- نوشته شده توسط
- سید محمد حسینی
ادامه مطلب
دم میدم موقع سینه زنیه
روضه ی فاطمه ناگفتنیه
بچه ها بلند بلند گریه کنید
به خدا مادرمون رفتنیه
مرد میدونیم ولی گریه کنیم
همه بی معطلی گریه کنیم
بیشتر از فاطمه این روزا باید
به حال و روز علی گریه کنیم
مردم مدینه اکثرا بدن
دست رد به سینه ی علی زدن
بسکه بُردن علی دیدنی بود
خیلیا برا تماشا اومدن
من خودم فدای اشک چشماتون
خدا پشت و پناه مادراتون
بچه سیدا منو حلال کنین
روضه ناموسی میخونم براتون
اومدن به هر دلیلی بزنن
گل یاسو رنگ نیلی بزنن
فکرشو بکن چهل تا بی حیا
توو کوچه زنت رو سیلی بزنن
تو برو بیا میزد فاطمه رو
خیلی بی هوا میزد فاطمه رو
علی حق داره بمیره به خدا
یه غلام سیاه میزد فاطمه رو
خیلی بی عاطف
- سه شنبه
- 8
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 17:41
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
مثل یه گل پژمرده مادر مادر
سیلی ز دشمن خورده مادر مادر
چی به دلم آورده مادر مادر
شبونه میره از خونه ، ای وای مادرم
کفن هنوز پر از خونه ، ای وای مادرم
ای وای مادرم ۲
خدا خودت رحمی کن بابام تنهاست
رو شونه ی لرزونش جسم زهراست
تا خود محشر ذکر ما وااما ست
بسوزد از پا تا سرم ، ای وای مادرم
بیاد دیوار و درم ، ای وای مادرم
ای وای مادرم ۲
تا که بابام امشب دید بازویش را
ناله کشید و می شست بانویش را
شسته ز اشکش زخم پهلویش را
نداره دیگه یاوری ای وای مادرم
براش نمونده دلبری ای وای مادرم
ای وای مادرم ۲
- شنبه
- 12
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 09:48
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
ای که شجاعت آورد
چهره به خاک پای تو
حیدر حیدر حیدر
بسته به خانه تا به کی
دست گره گشای تو
حیدر حیدر حیدر
همچو جنین گرفته ای
زانوی غصه در بغل
بی تو ببین چه میکشد
همسر با وفای تو
حیدر حیدر حیدر
منکه ملول گشتمی
از نفس فرشتگان
قال و مقال عالمی
میخرم از برای تو
حیدر حیدر حیدر
لحظه به لحظه میبرم
بار غمت به دوش دل
کوچه به کوچه میکنم
جان شما بلای تو
حیدر حیدر حیدر
- چهارشنبه
- 30
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 17:27
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
ای همدم خورشید
ای مونس باران
ای مادر دریا
ای جلوه توحید
آیینه قرآن
یا ام ابیها
و سلام علی یاسین
و سلام علی طاها
وسلام علی الحورا
و سلام الله علیها
نرسد به تو گرچه لیاقت ما
وبه تو میرسد عرض ارادت ما
و به دست تو اذن شهادت ما
ریحانه ی دل ما
نور آخرتی
ذکر لب شهدا
لبیک سیدتی
لبیک سیدتی.لبیک سیدتی.لبیک سیدنی...
بند دوم
ای راه تو روشن
ای قدر تو پنهان
این نور تو مهتاب
ای جان پیمبر
ای حامی حیدر
ای مادر ارباب
و سلام علی احمد
و سلام علی حیدر
و سلام علی زهرا
و سلام الله علیها
به تو باشد امید قیامت ما
و به سوی تو راه سعادت ما
و به دست تو اذن شهادت ما
لبیک یا سیدتی.....
- سه شنبه
- 6
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 10:43
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
تو رفتى و حالم خرابه
نفس زدن برام عذابه
به كى بگم غريب نوازى
تو دين پيغمبر ثوابه
هيچ كس به خونه ى ما سر نمى زنه
گريه ى زينب دلو از جا مى كنه
خنده ى همسايه ها قاتل منه
—————————————
بى تو چه سوت و كوره خونه
خاطره هات دل مى سوزونه
يادم نميره كفن و دفنت
كه نيمه شب بود مخفيونه
ديدى مثه ابرى كه مى باره شدم
تو اين مدينه بى تو آواره شدم
راحت بگم كه بى تو بيچاره شدم
زمزمه شب جمعه
شباى جمعه چشم به راشم
دلتنگ اون صحن و سراشم
يه سالو منتطر مى مونم
تا اربعين كربلا باشم
دست منو مى گيرى اينو مى دونم
نميذارى از قافله جا بمونم
ميگم سلام دوباره روبروتونم
((سلام آقا دوباره روبروتونم
من ايستادم زيارتنامه مى خ
- سه شنبه
- 6
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 11:12
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فکر و ذهنم مدتی درگیره
به حساب کتاب این چندسالم
حب زهرا وقتی قیمت داره
که یکی شه حرفم و اعمالم
روز رفتن عالیه مخصوصا
که نمازا اول وقت باشه
هیئتی مراقب چشم هاشه
چون میدونه آبروش اشکاشه
بد کردم بیا و آبرو بخر آقا
اشکامو بگیری ازم بیچارم
بد کردم باهمه بدی هام اما
یه عالمه تو رو دوست دارم
شرمندم اگه دلت خونکردم
شرمندم ولی میخوام برگردم
صاحب روضه یقین اون بهتر
میخره گریه و اشکامونو
ببینه وقتی نگه میداریم
حرمت مادر پدر هامونو
هیئتی بودن باید دیده بشه
تو حلال وحروم کسب و کارت
غیبت و دروغ و تهمت نباشه
توی حرفا و توی رفتارت
بد کردم ولی تو به روم نیار آقا
با گریه بیا و گناهمو کم کن
میدونی ک
- پنج شنبه
- 8
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 12:10
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
خواستم تا نرود صبر و قرارم که نشد
سعی کردم که بمانی به کنارم که نشد
یاد آن روز که گفتم به همه مردم شهر
من بجز فاطمه غمخوار ندارم که نشد
سعی کردم که به اطفال دهم دلگرمی
لحظه ای خنده به لبهام بیارم که نشد
گفتم از بعد زمین خوردن تو در کوچه
که نیفتد دگر از کوچه گذارم که نشد
پیش چشمم به تو آنقدر کتک زد قنفذ
خواستم پیش تو من جان بسپارم که نشد
غسل می دادم و خون بود روان از پهلو
خواستم زخم تنت را بشمارم که نشد
آستین بر دهن و اشک به چشم طفلان
سعی کردم که در آن لحظه نبارم که نشد
******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج
- سه شنبه
- 13
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 01:08
- نوشته شده توسط
- محمود اسدی
ادامه مطلب
علی بیا وببین، فتاده ام به زمین
به حال زارم، علی.. بیا کنارم
زخمی میخ درم، فدا شده پسرم
به پشت این در، صدا... زدم پیمبر
در سوزد وقلب فاطمه بیشتر از در
زینب بکند، گریه براین، حالت مادر
ای وای خدا، وای خدا، وای خدایا2
______________________________
فاطمه جان علی، روح وروان علی
علی بمیرد، تورا.. چنین نبیند
بود ونبود علی، یاس کبودعلی
من خجل هستم، عدو... بسته دو دستم
این حالت تو، زده شرر، بر دل وجانم
بگذر ز تقصیر علی، یار جوانم
ای وای خدا.....
شعر:اسماعیل تقوایی
- دوشنبه
- 17
- آذر
- 1399
- ساعت
- 20:39
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
مادر قسم به مهر مادریت
مادر قسم به عشق حیدریت
مادر قسم به ذکر یاحسین
مارو قبول کن واسه نوکریت
قبول کن دوباره با پیرهن سیاه به مجلست بیام
دلم میخواد بازم تورو صدا کنم مث بچگیام
مادر دوست دارم
هستی کس و کارم
من به تو و حیدر بدهکارم بدهکارم
"همیشه در قلب منی مادر"
مادر جوونیم به فدای تو
نذر تمومه بچه های تو
مادر خودت خوب میدونی که من
هستم فقیر یک دعای تو
دعا کن که بشم مث مدافعان فدای زینبت
دعاکن برا من برا فاطمیون برای زینبت
مادر دعامون کن فکری برامون کن
خالیه دستامون ببین مادر نگامون کن
همیشه در قلب منی مادر
- پنج شنبه
- 20
- آذر
- 1399
- ساعت
- 10:15
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب