شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس

زمزمه فاطمیه، حاج محمدرضا طاهری -(قشنگ ترین بهونه...) *

1383

زمزمه فاطمیه، حاج محمدرضا طاهری -(قشنگ ترین بهونه...) قشنگ ترین بهونه ..
برایِ زندگیِ این بی قرار ترینی
همون صدای کم جون ..
آرامشِ دلم بود فاطمه کَلِمینی

زهرا زهرا ..
چرا چِشاتُ بستی ؟
بگو که خواب میبینم
بگو که زنده هستی ..

زهرا زهرا ..
جونم رسیده بر لب
خونه رو که میبینم
سپردی دست زینب ..

زهرا زهرا ..
ای یاورِ جَوونم
جَوونِ قد کمونم ..

کار به جایی رسیده
تابوت میتونه لبخند
رویِ لبت بیاره ..

خدا نمیگذره از
اونایی که نزاشتن
مادر بشی دوباره ..

ای وای ای وای ..
دستِ منو که بستن
نزدیکِ قبرِ بابات
دست تو رو شکستن ..

ای وای ای وای ..
لعنت به در به دیوار
تو رو اَزم گرفتن
یه عده مردم آزار

زهرا زهرا ..
ای یاورِ جَوونم
جَوونِ قد کمونم ..

*گفت زهرا جان :*

پاشُدی روزِ آخر
وقتی که نون میپختی
چقدر روضه خوندی

یاده سره حسینُ
تنور خولی کردی
جون به لبم رسوندی ..

خیلی سخته ، یه مادری ببینه
که سر بچه شُ از پشت سرش بریدن

خیلی سخته ببینه پایِ سرُ
با زنُ بچه بینِ بزم شراب کشیدن ...

ای حسین ...

  • یکشنبه
  • 21
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 20:45
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 اسماعیل تقوایی

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) _یار جوانم همسنگر من * اسماعیل تقوایی

1009

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) _یار جوانم همسنگر من نوحه شهادت حضرت زهرا(س)
یار جوانم، همسنگر من
ای یادگار، پیغمبر من

رفتی و در هجران تو من بیقرارم
در بین این نامردمان حامی ندارم
زهرای من، زهرای من، ای فاطمه جان2
_____________________________
عجل وفاتی، بوده نوایت
کرده اجابت، خدا دعایت

ای مستجاب الدعوه حیدر را دعا کن
مرگ علی را هم تقاضا از خدا کن
زهرای من....
______________________________
ای رکن خانه، زهرا کجایی
خانه ندارد، بی توصفایی

در خاطرم همواره پهلوی کبود است
بی مادری از بهر طفلان تو زود است
زهرای من....
______________________________
جاروی آخر، تو خانه کردی
گیسوی طفلان، را شانه کردی

طفلان خود را سخت بگرفتی در آغوش
گفتی وصیتهای خود را رفتی از هوش
زهرای من...
______________________________
غسلت شبانه، دفنت شبانه
تشییع جسمت، شد مخفیانه

بودم کنار قبر تو در فکر فردا
در فکر بی زهرایی ام، ام ابیها
زهرای من....

شعر:اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 23
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 21:22
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

اشعار فاطمیه؛ زبان حال مولا(ع) و حضرت زهرا(س) -(دخترت گریه میکند حالا...) * حسن لطفی

842

اشعار فاطمیه؛ زبان حال مولا(ع) و حضرت زهرا(س) -(دخترت گریه میکند حالا...) دخترت گریه می کند حالا
روی دستش سه تا کفن مانده
بین این بقچه ای که وا کرده
سه کفن دو پیرهن مانده
**
با نفسهای آخرت گفتیش
این کفنها برای خانه ی ماست
پدر و مادر و من اما
پیرهن ها برای کرببلاست
**
اولین پیرهن که میبینی
این که کوچکتر است دخترکم
قسمت محسنم نشد اما
به تنِ اصغر است دخترکم
**
هدیه کن بر رباب و در بغلش
نوه ام را ببوس اصغر را
دوّمین اش برای بی کفن است
به تنش تا که کرد،خنجر را
**
بوسه ای زن به گودی زیرش
قبل تیغ و سنان و سر نیزه
قبل از اینکه خنجرش با زور
می زند نانجیب بر نیزه
**
بعد غارت حرامیان را دید
تبر و دشنه تیز می کردند
با لباسی که از تنش کندند
تیغشان را تمیز می کردند
**
دید حتی لباس اصغر نیست
نخ قنداقه هم به غارت رفت
وای دست رباب را بستند
بین نا محرمان اسارت رفت

  • سه شنبه
  • 23
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 22:22
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه زیبا. سید مجید بنی فاطمه -(ای جان، ای مادر فاطمة الزهرا..) *

2063
7

زمینه زیبا. سید مجید بنی فاطمه -(ای جان، ای مادر فاطمة الزهرا..) دلی که بی قراره حالا دیگه یه عمره شده دلداده تو

الان اینجا نبودم اگه نبود دعای سر سجاده تو

من لیاقتم کمتر از همه اما

لطف تو به من بیشتر از همه بوده

این که ما شدیم عاشق علی امروز

از دعای دیروز فاطمه بوده

عشق تو دلیل خلقت بهشته

روی قلب هر شیعه فاطمه یا علی نوشته

ای نور ای کوثر انسیة الحورا

ای جان ای مادر فاطمه الزهرا

*****

تو این شب اسیری دلم گرفته بازم منمو بی قراری

باید با این جدایی بسوزمو بسازم وقتی حرم نداری

قبر تو اگه بی نشونی مادر

قلب من میشه واسه تو حرم باشه

رو سیاهم اما بازم دلم قرصه

وقتی چادرت سایه سرم باشه

اسم تو پناه روز بی کسیمه

بیشتر از حسن بیشتر از حسین فاطمه کریمه

ای نور ای کوثر انسیة الحورا

ای جان ای مادر فاطمه الزهرا

  • چهارشنبه
  • 24
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 18:20
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه زینب(س) درفراق مادر_من زینب نالانم * اسماعیل تقوایی

1018

نوحه زینب(س) درفراق مادر_من زینب نالانم نوحه زینب(س) در فراق مادر
من زینب نالانم، بی مادر وگریانم
حال پدرم کرده، حیران وپریشانم، حیران وپریشانم
واویلتا واویلا، واویلتا واویلا۲
______________________________
رفته زکفم مادر، حیدر شده بی همسر
خانه شده ویرانه، بی دختر پیغمبر، بی دختر پیغمبر
واویلتا...
_____________________________
اوعشق پیمبر بود، اوهستی حیدر بود
در راه دفاع از او، همواره چولشگر بود، همواره چو لشگر بود
واویلتا...
______________________________
بابا نکند باور، رفته زکفش کوثر
نالد که کجایی ای، دردانه ی پیغمبر، دردانه ی پیغمبر
واویلتا....
____________________________
یادم نرود مادر،چون جان بگرفت در بر
اطفال صغیرش را،جانانه دم آخر، جانانه دم آخر
واویلتا...

شعر:اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 24
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 20:23
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 امیررضا فرجوند

نوحه حضرت زهرا(س) -(در آسمان قلبم باران گرفته امشب) * امیررضا فرجوند

1104
4

نوحه حضرت زهرا(س) -(در آسمان قلبم باران گرفته امشب) در آسمان قلبم باران گرفته امشب
درد و فشار پهلو پایان گرفته امشب
با قامتی خمیده رفتم ز دار دنیا
یا فاطمه ، یا زهرا ۲

پشتِ در شکسته تنها میان دودم
یار علی تنها ، با چهره ی کبودم
از بعد من علی شد تنها میان اعدا
یا فاطمه ، یا زهرا ۲

داغ پدر نموده از سوز دل کبابم
کوهم ولی سرشکت ، مولا نموده آبم
بر چهره ی کبودم منما علی تماشا
یا فاطمه ، یا زهرا ۲

هستم گل ، پیمبر مظلومه ی مدینه
شبها ولی نخفتم از رنج درد سینه
بودم گل پیمبر ، پرپر زدند من را
یا فاطمه یا زهرا ۲

اینقدر زینب من منمای سوگواری
بعد از منِ حزینه ، بنمای خانه داری
جز اشک غم ندارد داغ دلم مداوا
یا فاطمه یا زهرا ۲

  • شنبه
  • 27
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 11:48
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سینه زنی ایام فاطمیه. حاج محمود کریمی -(شبا که گریه میکنی گریَم میگیره...) *

805

سینه زنی ایام فاطمیه. حاج محمود کریمی -(شبا که گریه میکنی گریَم میگیره...) شبا که گریه می کنی گریه م می گیره
نماز شب که می خونی گریه م می گیره
وقتی به فکرِ رفتنی گریه م می گیره ..

با هیشکی حرف نمی زنی گریه م می گیره
تا گرم روضه خوندنی گریه م می گیره
وقتی به فکر رفتنی گریه م می گیره ..

چشام میفته تو چشات گریه م می گیره
وقتی میلرزه دست و پات گریه م می گیره
از بغضِ مونده تو صدات گریه م می گیره ..

بعدِ تموم سرفه هات گریه م می گیره
از خونِ گوشۀ لبات گریه م می گیره
با روضۀ کرب و بلا گریه م می گیره ..

وقتی میگی از کربلا گریه م می گیره
وقتی میگی از خیمه ها گریه م می گیره
وقتی میگی از قتلگاه گریه م می گیره ..

سر حسین به نیزه ها گریه م می گیره
آتیش زدن به خیمه ها گریه م می گیره
از حرم تا قتلگاه گریه م می گیره
زینب صدا میزد حسین گریه م می گیره
دست و پا میزد حسین گریم می گیره

  • شنبه
  • 27
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 15:41
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

نماهنگ حضرت زهرا(س) محمدحسین پویانفر -(تو مادر ساداتی..) * امیر حسین الفت

2294
5

نماهنگ حضرت زهرا(س) محمدحسین پویانفر -(تو مادر ساداتی..) تو مادر ساداتی، اُم ابیهایی و اُم النجبایی
تو مادر ساداتی، برکتِ خونۀ علی مرتضایی
تو مادر ساداتی، تو مادرِ تموم بچه شیعه هایی

پناه آخرم ، امید محشرم
همیشه یاورم ، مادر مادر
برای من بسی ، به دادم میرسی
میون بی کسی ، مادر مادر

منم غلام تو ، اسیر دام تو
فدایِ نام تو ، مادر مادر
پناهِ عالمین ، امیدِ زینبین
یا اُم الحسنین ، مادر مادر

وقتی که مادر باشه به برکتش تموم خونه غرق نورِ
وقتی که مادر باشه بساط عشقُ زندگی همیشه جورِ
وقتی که مادر باشه برا تموم بچه ها سنگ صبورِ

تو اسم اعظمی ، پناه عالمی
دوای دردمی ، مادر مادر
تویی آب حیات ، سفینۀ نجات
دو عالم به فدات ، مادر مادر

تو قبله گاهمی ، تو سر پناهمی
چراغ راهمی ، مادر مادر
تو دادی عزتم ، تموم ثروتم
تو هستی حاجتم ، مادر مادر

وقتی که مادر میره با رفتنش هوایِ خونه دیگه سردِ
وقتی که مادر میره دیگه صفا به خونه ای برنمی گردِ
وقتی که مادر میره همدم بچه ها دیگه غصه و دردِ

یه خصم بی حیا ، میون کوچه ها
با سیلی بی هوا ، ای وای ای وای
صدا می زد حسن ، دیگه بسه نزن
پاشو مادر من ، ای وای ای وای

رسیده روضه ها ، میون شعله ها
به پیش بچه ها ، ای وای ای وای
توی اوج خطر ، میگن چهل نفر
لگد زدن به در ، ای وای ای وای

  • شنبه
  • 27
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 15:56
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

متن روضه و توسل به حضرت زهرا(س). حاج محمدرضا طاهری -(پاشو گذاشته روی چادر..) *

1960

متن روضه و توسل به حضرت زهرا(س). حاج محمدرضا طاهری -(پاشو گذاشته روی چادر..) کمک کن از اینجا بلند شم
من از رویِ خاکا بلند شم
پاشو گذاشته رویِ چادر
نمیزاره از جا بلند شم ..

ببین حسن که جای پاش رو چادره
معلومه از علی دلش خیلی پره
ضربه های پاهاش به پهلوم میخوره

*اگر ببینی امام صادق برا این روضه چی گفته دیگه احتیاج به روضه خواندن من نداری .. امام صادق میفرماید گویا دارم میبینم گوشواره تو گوش مادرم شکست ..*

بذار که راهُ روم ببنده
بذار به ناله هام بخنده
راضی ترم از اینکه نامرد
دستایِ باباتو ببنده

فدا سر علی زمین خوردنِ من
میگم زیر لگد با قلب پُر محن
روحی لِروحک الفدا ابالحسن ..

یه روزی تو همین مدینه
وا میشه عقده هایِ سینه
بارونِ تیر میون تابوت
به روی پیکرت میشینه

خونت رو شونه ی برادر میشینه
قاسم داره این صحنه ها رو میبینه
این روزِ تلخ یل اُم البنینِ ..

*تا این صحنه رو دید قمر بنی هاشم یل اُم البنین، کسی که تو صفین وقتی داره شمشیر میزنه .. مالک اشتر میگه والله یک بار تو عمرم از کسی نترسیدم ، فقط یه جا منِ مالک چهار ستون بدنم لرزید ، اومدم به مولا گفتم این که دارید میفرستید میدان عباس هنوز نوجوانه برای این میدان نیست .. میگه یه وقت نقاب از صورت قمر بنی هاشم برداشت یه نگاه کرد به من، با نگاه عباس بدنم لرزید .. حالا اون عباس ایستاده جلوی چشمش دارن بدن حسنشُ تیر باران میکنن .. تا اومد شمشیر از نیام بیرون بکشه ابی عبدالله بغلش کرد .. داداش صبر کن .. گذشت تا رسید کربلا .. حالا اومده کنار داداش یاد آوری خاطرات .. :

اون روزا که قلب زهرا خون میشد
بدن مجتبی تیر بارون میشد

قاسمش تو چشم من نگاه میکرد
برا انتقام منو صدا میکرد

میخواستم همون جاها غوغا کنم
بِکِشم شمشیر و خون به پا کنم

اومدی منو در آغوش کشیدی
صورت منو داداش میبوسیدی

گفتی که داداش جونم طاقت بیار
جنگتُ برای کربلا بزار ..

داداش حالا امروز وقتشه .. همه رفتن علی اکبر رفت .. قاسم رفت .. عزیز دلم کی نوبت من میرسه؟!.. فرمود میخوای بری برو عباس، (نمیدونم چرا روضه به اینجا کشیده شد .. اسم باب الحوائج هم تو این روضه اومد .. آی گرفتار نکنه از مجلس تمام بشه بری بیرون هنوز گره ات باز نشده باشه .. روضۀ عباس کنار روضه مادر .. نمیدونم چه خبره ..) داداش اگر میخوای بری برو فقط قدری برای این بچه ها آب بیار ..

عرضمُ جمع کنم ، کنار بدن امام حسن ابی عبدالله گفت داداش دیگه به خودم عطر نمیزنم .. غارت زده به کسی نمیگن که مالشُ ببرن .. غارت زده به من میگن که مثل تو داداشی رو از دست بدم .. اما یه عبارتی رو گذاشت فقط کنار بدن عباس گفت .. دیدن کنار بدن عباس خم شد صدا زد :

الان ان کسر ظهری ..

دیگه کمرم شکست .. دشمن تا شنید حسین یه همچین حرفی داره میزنه یه مرتبه همه شروع کردن هلهله کردن .. دست گداییتُ بالا ببر .. به اندازه ای که کار با ابی عبدالله داری صدا بزن یا حسین ...

  • شنبه
  • 27
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 16:06
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

زمینه، شور بستر شهادت حضرت زهرا(س) -(این دست به پهلو زدنت میکنه پیرم) * احسان نرگسی رضاپور

1218
1

زمینه، شور بستر شهادت حضرت زهرا(س) -(این دست به پهلو زدنت میکنه پیرم) این دس به پهلو زدنت می کنه پیرم
تنهام نذاری فاطمه بی تو می میرم
کاشکی میشد جای تو من آتیش بگیرم
• خودت میدونی خاطرت چقد عزیزه
پاشو نذار زندگیمون به هم بریزه
چی بگم از آتیش و از میخی که تیزه
چقد شلوغه دور و برت / آتیش گرفته بال و پرت
نفس نفس نزن ماه علی
زدن تو رو پیش حسنت / جای غلافه روی تنت
چی اومده سرت پناه علی

• چشماتو رو علی نبند چراغ خونم
چه دردی داری می کشی دردت به جونم
زهرا دعا کن بعد تو زنده نمونم
• گریه نکن برا علی صدات می گیره
دل تموم آسمون برات می گیره
عجل وفاتی رو نخون، دعات می گیره
تو ماه نیمه جون منی / توو شعله ها صدام میزنی
تموم زندگیم فدای تو
شکسته بازوی تو ولی / تویی تموم عمر علی
یکی دو تا که نیس زخمای تو

  • شنبه
  • 27
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 17:22
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

اشعار فاطمیه -(مادری با پسری از گذری رد میشد) * حسین جعفری

703

اشعار فاطمیه -(مادری با پسری از گذری رد میشد) مادری با پسری از گذری رد میشد
دست ناپاک پلیدی به رهش سد میشد

سیلی آنروز به رویت چه غریبانه زدند
آتش آنگاه به شمع و کل و پروانه زدند

ای پرستوی علی پر زدنت زود بود
از چه بر خانه ی تو هاله ای از دود بود

از همانروز که پهلوی تو را بشکستند
ریسمان دست علی شیر خدا می بستند

از همان لحظه که بین در و دیوار شدی
دلشکسته تو از آن ضربه ی مسمار شدی

از همانروز که گلبرگ علی پرپر شد
سینه ی سوخته مجروح ز میخ در شد

تا نفس هست من از غصب فدک میگویم
از همان کوچه ی تنگ و ز کتک میگویم

کمر سرو در این کوچه کمان خواهد شد،
اشک حیدر به خدا باز روان خواهد شد

ذکر یا فاطمه و ذکر علی را دارم
لعن ا... که از دشمنتان بی زارم

نور زهرایی تو راه نشانم داده
روی خورشید تو را ماه نشانم داده

بی تو هیچ به خدا مایه ندارم چه کنم
غیر خورشید رخت سایه ندارم چه کنم

ای که با سوز و دعا شعر مرا می خوانی
با همین مثنوی ام آمده ام مهمانی

عهد بستم به دلم ذکر شما را گویم
فاطمیه شد و من حضرت زهرا گویم

کاشکی با دل من حشر ، مدارا بکنی
بسته ام چشم به تو درد مداوا بکنی

روز، خورشید دلم هستی و میسوزم من
شب مهتابیتان شمع دلفروزم من

شمع پروانه ی حیدر شدی و آب شدی
سوختی پای علی و گوهر ناب شدی

،با گل و غنچه تو دیدی در و دیوار چه کرد،
دوری فاطمه با حیدر کرار چه کرد

آتش عشق اگر آمد و بر جانت شد
شب قدر رمضان هم علی مهمانت شد

۱۸ بیت به مناسبت ۱۸سالگی یاس

  • یکشنبه
  • 28
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 19:19
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

واحد فاطمیه -(سیدة النسا ، دخترِ مصطفی) * الیاس محمدشاهی

569

واحد فاطمیه -(سیدة  النسا ، دخترِ مصطفی) بند اول

سیدة النسا ، دخترِ مصطفی
شافعه روزه حشر،ناجی انبیا

قوته بازوی ، فاتح خیبری
این شرف بس تورا،به علی همسری

(فاطمه فاطمه4)

بند دوم

فاطمیه رسید ، همه سینه زنید
بین دیوارو دَر،محسنش شد شهید

فاطمه ای گُلِ ، یاسِ نیلوفری
کُشته ی ضَربه ی،لَگده کافری

(فاطمه فاطمه4)

بند سوم

دَر شده شعله‌ور ، فاطمه خون جگر
سینه اش زخمی از،تیزیه میخ دَر

صورته مادرم ، سرخ و نیلی شده
سهم او از فَدَک،ضرب سیلی شده

(آه و واویلتا4)

بند چهارم

لعن حق تا اَبَد،بی حَدو بی عَدَد
به عَدوی علی ، از اَزَل تا اَبَد

حُبِ مولا علی ، اصل و بنیاده دین
فقط حیدر بُوَد ، امیرالمؤمنین

(یاعلی یاعلی4)

  • چهارشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:07
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شور حضرت زهرا (س) -(دوباره فصله عزا و ماتم) * الیاس محمدشاهی

697

شور حضرت زهرا (س) -(دوباره فصله عزا و ماتم) بند اول

دوباره فصله عزا و ماتم
انگاری باز اومده محرم
میسوزیم با غمه زهرا و علی
ذکره وااُماه میگیریم هر دَم

تو گِلوم نشسته یه بغضی عجیب
بعده پیغمبر علی شده غریب
این شبا با اشک چشم برا فرج
(میخونم من آیه ی امن یجیب۲)

شد این حرف دلم یه جمله مادرم
یه بار بینه عزات،صدام کن پسرم
مدد یا فاطمه

بند دوم

فاطمیه وقته سوز و مِحنه
موصمه گریه و سینه زدنه
به یاده مدینه و در و دیوار
کوچه و داغه امامه حسنه

میخونم روضه ی دسته بسته رو
مادره قامت کمونه خسته رو
لگده به دره نیمه سوخته رو
(غلاف و بازویی که شکسته رو۲)

امان از کینه ی چهل تا بی حیا
زهرا رو میزدن به پیشه مرتضی
واویلا مادرم

  • چهارشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:17
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) -(اشک لیلی میکند دیوانه مجنون را بخند...) * سیدمهدی حسن زاده

703

شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) -(اشک لیلی میکند دیوانه مجنون را بخند...) اشک لیلی می کند دیوانه مجنون را بخند
قطره قطره آب داری می شوی دریا! بخند

من نمیخواهم تو را گریان ببینم خوب من
محض خوشحالی من هم که شده زهرا بخند

من سلام بی جوابم من غریب در وطن
گریه جا دارد به حال و روز من؛ اما بخند

گریه ات همسایه ها را خسته کرده فاطمه
روزها را پیش حمزه گریه کن شبها بخند

نیست دنیا لایق چشمان بارانی تو
ابر تنهای کبود من به این دنیا بخند

گفته بودی که نداری طاقت اشک مرا
یا بیا با هم بباریم از غریبی یا بخند

این خلافت آن فدک...عالم فدای خنده ات
ماه شبهای غریبی علی حالا بخند

بعد تو خنده به لبهایم نمی آید مگر
زینبت گاهی بگوید: جان من بابا بخند

  • جمعه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 22:23
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

حضرت زهرا (س) -(زینت عرش خدای لامکانی فاطمه ) *سید ناصر ولائی زنجانی

894

حضرت زهرا (س) -(زینت عرش خدای لامکانی فاطمه ) زینت عرش خدای لامکانی فاطمه
ای تو شیرین تر زجان جان جهانی فاطمه

شد ز نور روی تو روشن تمام کاینات
بر جهان جاودان تنها تو جانی فاطمه

ای سبب بر خلقت دنیا و ما فیها بگو
بر تو شد زندان چرا دنیای فانی فاطمه

جان جمله خاکیان بادا فدای قامتت
در جوانی از چه رو قامت کمانی فاطمه

بیت الاحزان شد چرا در آن زمان بر تو نصیب
اشک چشمت را که شد همواره بانی فاطمه

ای گل زیبای طاها از چه پرپر گشته ای
همدمت شد خاک تیره در جوانی فاطمه

نور چشم مصطفی خود فاش کن این راز را
از چه دفنت کرده حیدر شب نهانی فاطمه

کی زند آتش به درگاه مسلمان کافری
زد چرا آتش به درگاه تو ثانی فاطمه

ای گل گلزار عصمت غنچه ات پژمرده شد
تا لگد زد بر درت آن رذل ِ جانی فاطمه

برعلی بنگر که شد تنهای تنها غرق غم
بر غریب در وطن کو همزبانی فاطمه

برحسین و برحسن کلثوم و زینب مرتضی
می کند جای تو هرشب مهربانی فاطمه

نیست یک شب بستر آن پنج تن خالی زاشک
می چکد شبنم زروی گل نهانی فاطمه

همسر مظلوم اول چون تو مظلومه که هست
کز مزارش هم نباشد یک نشانی فاطمه

نیست درگاه امیدی بر ولایی جز درت
زآتش دوزخ مگر او را رهانی فاطمه

  • چهارشنبه
  • 2
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 11:24
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا (س) -(چشم کسی نشد به دو عالم تر اینچنین) * ناشناس ؟؟؟

713

شهادت حضرت زهرا (س) -(چشم کسی نشد به دو عالم تر اینچنین) چشم کسی نشد به دو عالم تر اینچنین
یاسی ندیده ام که شود پر پر اینچنین

با دست های بی رمق و بازوی کبود
از خانه ی کسی نرود مادر اینچنین

از ما گذشت و زندگی ما به باد رفت
دیگر زنی نسوخت به پشت در اینچنین

باغ تنی سپید پر از غنچه های سرخ
چشم فلک ندیده دگر منظر اینچنین

غسل شبانه ی بدنی زیر پیرهن
یارب نکن نصیب کسی دیگر اینچنین

هنگام غسل مانده ام این ضربه های دست
دارد اثر مگر ز روی معجر اینچنین

با دیدن جراحت جسمت گمان کنم
آسیب دیده ای تو ز یک لشگر اینچنین

افتاد و سوخت نام مسلمان به زیر پا
آخر ستم به کس نکند کافر اینچنین

دست از زمین امانت خود را گرفت و گفت
دستت نداده ام بخدا دختر اینچنین

فردا نگاه کل خلایق به سمت توست
وای از حضور تو به صف محشر اینچنین

خون از تنت کشید به صحرای کربلا
وقتی چکید خون ز نوک خنجر اینچنین

دیدم به گوش زینبت این روز آخری
گفتی ببوس جای من از حنجر اینچنین

گفتم که میزنی تو به سر دست غم چرا؟
گفتی که از قفا نبرد کس سر اینچنین

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 14:09
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی فاطمیه * مرتضی محمودپور

722
1

نوحه سینه زنی فاطمیه ◾نوحه‌ی سینه‌زنی
◾ایام فاطمیه

◾بنداول
میزنم دست و پا من بهر یاری حیدر
بین این دود و آتش پشت دیوار و این در
یک تنه خود سپاهم
خانه شد قتلگاهم(۲)
یاعلی یاعلی‌جان(۳)

◾بنددوم
خانه آتش گرفت و محسنم کشته گشته
شد جهنم اگر این خانه‌ی من بهشته
پیکرم پر شرر شد
حیدر بی سپر شد(۲)
یاعلی‌یاعلی‌جان(۳)

◾بندسوم
ناله‌ی کودکانم تا بگوشم رسیده
از غریبی حیدر قامت من خمیده
بسته شد دستش از کین
لرزه افتاده بر دین(۲)
یاعلی یاعلی جان(۳)

  • یکشنبه
  • 21
  • آذر
  • 1400
  • ساعت
  • 08:21
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی فاطمیه سبک سنتی(همه جا کربلا) * مرتضی محمودپور

1154
1

نوحه سینه زنی فاطمیه سبک سنتی(همه جا کربلا) ◾نوحه سینه‌زنی ایام فاطمیه
(سبک همه‌جا کربلا)

◾بنداول
در مدینه شده شور واویلتا
پشت‌درفاطمه کشته شد از جفا
غنچه پرپر شد و گل در آتش نشست
با لگد پشت در یاس حیدر شکست
آه و واویلتا آه و واویلتا(۲)

◾بنددوم
ناگهان فاطمه فضه را زد صدا
بهر یاری من فضه اینک بیا
در ره مرتضی محسنم شد فدا
من شدم کشته‌ی خط سرخ ولا
آه و واویلتا آه و واویلتا(۲)

◾بندسوم
آسمان و زمین غرق شور و غم است
چون مدینه سیه‌پوش از این ماتم است
آتش افتاده در خانه‌ی فاطمه
مرتضی زیر لب میکند زمزمه
آه و واویلتا آه و واویلتا(۲)

  • یکشنبه
  • 21
  • آذر
  • 1400
  • ساعت
  • 09:28
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا فاطمه الزهرا (س) _الا ای یار رفته در جوانی * اسماعیل تقوایی

2347

یا فاطمه الزهرا (س) _الا ای یار رفته در جوانی یا فاطمه اازهرا(س)
الا ای یار رفته در جوانی
چه دشوارست بی تو زندگانی

ز هجران تو سوزم همچو شمعی
گرفته دور من را کودکانی

مرا شیر خدا گفتند اما
نمانده بی تو در حیدر توانی

شکسته مرتصی از ماتم تو
شده مویم سپید وقد کمانی

چسازم بعد تو با چارطفلت
بهار عمرشان گشته خزانی

به هجران تو جانا اشکبارند
کجایی ای جهان مهربانی

تو رفتی لیک در هرجای خانه
بمانده از تو ای زهرا نشانی

به روی دوش تابوت تو بردم
غریبانه چنان بار گرانی

شبانه زائر قبر تو هستم
به دور از چشم طفلان ونهانی

امان از روزگار ونامرادی
نصیبت گشته قبر بی نشانی

شعر :اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 2
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 21:32
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه زمزمه فاطمیه * مرتضی محمودپور

1124
2

نوحه زمزمه فاطمیه ◾نوحه زمزمه فاطمیه

◾بنداول
مادرم در کوچه افتاد و افتادم
در پیش‌چشمانم جان داد و جان دادم
چادرش خاکی و خاکی شد روی من
سرش را در کوچه به زانو نهادم
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)

◾بنددوم
با ناله میگفتا علی جان کجایی
فاطمه در کوچه گردیده فدایی
یک دستش در دستم یک دستش به پهلو
میگفتا حسن جان شد وقت جدایی
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)

◾بندسوم
بردارم از روی خاک این گوشواره
گوش مادر شد از سیلی کین پاره
ذوالفقار علی با دم آتشین
خطبه خواند درمسجد دشمن شد بیچاره
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)

◾بندچهارم
ناله زد دیگر از زندگانی سیرم
از غربت حیدر میمیرم میمیرم
تا دستش بسته شد دستم را شکستند
این غصه نموده در جوانی پیرم
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)

  • جمعه
  • 3
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 17:01
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی زمینه و زمزمه فاطمیه(با ملودی و سبک جدید) * مرتضی محمودپور

2161
1

نوحه سینه زنی زمینه و زمزمه فاطمیه(با ملودی و سبک جدید) ◾نوحه‌ زمزمه فاطمیه
◾سبک و ملودی جدید

◾بنداول
مادرم افتاد و
حاصل عمر من به خاک تیره افتاد
با روی کبودش
صورت نیلیش به خاک تیره بنهاد...واویلا
واویلا واویلا واویلا واویلا

◾بنددوم
یاعلی فریادش
میان خاک‌وخون ببین از نفس افتاد
آمده صیادش
بلبل خوش لحن علی در قفس افتاد....واویلا
واویلا واویلا واویلا واویلا

◾بندسوم
گوشش پاره پاره
افتاده بر خاک بلا ماه و ستاره
بی گوشواره
ثانی بی حیا کند بر ما نظاره....واویلا
واویلا واویلا واویلا واویلا

◾بندچهارم
خاکی شد معجرش
با لگدی غنچه ز شاخه‌اش جدا شد
گلهای پرپرش
ادامه‌ی این ماجرا در کربلا شد....واویلا
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)

◾بندپنجم
درخیمه رباب و
گهواره خالی طفل شیرخواره
در زیر مهتاب و
جسم شهیدان خدا شد پاره پاره....واویلا
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)

  • یکشنبه
  • 5
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 16:03
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ سینه‌زنی شور زمزمه زمینه فاطمیه * مرتضی محمودپور

879
2

نوحه‌ سینه‌زنی شور زمزمه زمینه فاطمیه ◾نوحه‌سینه زنی،زمزمه و شور
فاطمیه

◾بنداول
من مثل آه شبم
ذکرت دائم به لبم
من مدیون تو شدم
زان رو در تاب و تبم
تویی تویی زهرا
تو همسر مولا
قرین غم شده‌ام
عزا کنم برپا
غم غریبی ترا من کجا برم به کجا
توگشته‌ای به پشت در فدای خط ولا
تو مادر حسنی
غریب در وطنی

◾بنددوم
معجرت حبل متین
در دستت ماءمعین
در پیش چشم حسن
خوردی در کوچه زمین
گل بهار منی
همه قرار منی
مریض عشق توام
همه شفای منی
منم به اذن تو اگر که سینه‌زن شده‌ام
اسیر عشق کربلا و شاه بیکفن شده‌ام
یا انسیه‌الحورا
یا فاطمه‌الزهرا

◾بندسوم
در بین آتش دود
رویت گردیده کبود
ششماهه‌ کشته شد و
آنجا جز فضه نبود
میان بیت ولا
هجوم و سیل بلا
به پیش چشم علی
شدی شدی تو فدا
زمین و آسمان شده تیره از داغ غم تو
علی به دل دارد زهرا تمام ماتم تو
تنها یار علی
طرفدار علی

  • سه شنبه
  • 14
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 00:07
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

رمیننه وزمزمه فراق حضرت زهرا(س) _چرا رفتی گل یاسم، چرا رفتی بهارم * اسماعیل تقوایی

984

رمیننه وزمزمه فراق حضرت زهرا(س) _چرا رفتی گل یاسم، چرا رفتی بهارم زمینه فراق حضرت زهرا(س)
چرا رفتی گل یاسم، چرا رفتی بهارم
هوای زندگیم پاییزی یه من بیقرارم

بی تو دیگه برام دنیا مثل زندونه زهرا
عزای تو عزیز من، شده در خونه بر پا
غریبم من، غریبم من، غریبم من، غریبم2
____________________________
فضای خونمون بی تو، چقدر تاریک وسرده
نمی دونی که هجرانت، با دلامون چه کرده

شده زینب زبعد تو، برام بانوی خونه
ببین با دخترت مادر، چه کرده این زمونه
غریبم من...
______________________________
غریبونه تابوتت رو، روی دوشم کشیدم
به غیر از چند نفر زهرا، کسی رو من ندیدم

با دلی پر زخون دادم، تو رو دست پیمبر
به گوشم اومد از عرش، خدا الله اکبر
غریبم من...
______________________________
سر قبرت میام شبها،برات قرآن میخونم
می کنم درد دل باتو،همیشه مهربونم

پاشو ای باوفا دیگه، علی خیلی غریبه
رولب حیدرت هردم، ذکر امن یجیبه
غریبم من...

شعر:اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 15
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 07:05
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی فاطمیه سنتی(برای ختم فاطمیه) * مرتضی محمودپور

1173
2

نوحه سینه زنی فاطمیه سنتی(برای ختم فاطمیه) ◾نوحه‌ی‌‌سینه زنی
◾درقالب شور زمینه‌و‌نوحه ایستاده
◾حسن ختام مجالس عزا
◾سبک سنتی

◾بنداول
من سینه‌زنم سینه‌زن نوردوعینت
مظلوم حسینت
شدم نوکر کویت
دوچشم من به سویت

◾بنددوم
ما را برسان‌به‌کربلای نورعینت
مظلوم حسینت
اگر که زیر دینم
دلتنگ حسینم

◾بندسوم
در کرببلا و علقمه مست ابوالفضل
پابست ابوالفضل
شدم همنفس یاس
سینه زن عباس

◾بندچهارم
در زیر علم بیمه‌ی شاه عالمینم
نوکرحسینم
دل را به تو بستم
سائل تو هستم

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • 15
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 13:20
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی خاتمه فاطمیه با نام سقای کربلا * مرتضی محمودپور

1147
1

نوحه سینه زنی خاتمه فاطمیه با نام سقای کربلا ◾نوحه‌ی سینه زنی
◾ختم فاطمیه بنام‌ابوالفضل

◾بنداول
جرعه‌نوشی‌کنم‌من‌تا زجام ابوالفضل
آخر فاطمیه شد بنام ابوالفضل
کشته در علقمه شد
زائر فاطمه شد(۲)
یا ابوالفضل ابوالفضل(۳)

◾بنددوم
هر گره را گشاید دست از تن جدایش
تشنه لب جان سپرده جان عالم فدایش
آسمان تیره و تار
کشته گشته علمدار(۲)
یا ابوالفضل ابوالفضل(۳)

◾بندسوم
درس‌زهرا بود درس ولایت مداری
درس‌سقای‌طفلان درس‌ایثار و یاری
بهتر این که بمیری
تا که ذلت پذیری(۲)
یا ابوالفضل ابوالفضل(۳)

  • چهارشنبه
  • 15
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 13:48
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

درزمینه شهادت حضرت محسن (ع) -(محسن گل ولایت(جان ها همه فدایت)) * رضا یعقوبیان

946

درزمینه شهادت حضرت محسن (ع) -(محسن گل ولایت(جان ها همه فدایت)) محسن گل ولایت(جان ها همه فدایت)۲
شیعه به چشم گریان(نشسته در عزایت)۲
محسن اگر شهیدی
فردا تو روسپیدی
امان از این مصیبت۲

دشمن درون خانه(آمده بی بهانه)۲
از ظلم و جور و کینه(آتش زده به خانه)۲
محسن اگر شهیدی
فردا تو روسپیدی
امان از این مصیبت۲

در پشت درب خانه(بر زخم او نمک خورد)۲
در پیش چشم حیدر(مادر تو کتک خورد)۲
محسن اگر شهیدی
فردا تو روسپیدی
امان از این مصیبت۲

طفلی و همچو مادر(آزاده ای تو محسن)۲
در راه دین و قرآن(جان داده ای تو محسن)۲
محسن اگر شهیدی
فردا تو روسپیدی
امان از این مصیبت۲

خون دل مرتضی شد(با ناله های مادر)۲
محسن عزیز زهرا(جان دادی پشت آن در)۲
محسن اگر شهیدی
فردا تو روسپیدی
امان از این مصیبت۲

دشمن ز کین شکستند(پهلوی مادرت را)۲
لرزانده دشمن دین(تن برادرت را)۲
محسن اگر شهیدی
فردا تو روسپیدی
امان از این مصیبت۲

زینب دلش شکسته(می گرید از برایت)۲
در پشت درب خانه(شد محفل عزایت)۲
محسن اگر شهیدی
فردا تو روسپیدی
امان از این مصیبت۲

  • چهارشنبه
  • 6
  • مهر
  • 1401
  • ساعت
  • 12:29
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

مرثیه حضرت زهرا (س) -(تو گل باغ ولایی فاطمه) * رضا یعقوبیان

1378
1

مرثیه حضرت زهرا (س) -(تو گل باغ ولایی فاطمه) تو گل باغ ولایی فاطمه
نور چشم اولیایی فاطمه

دختر پیغمبر اکرم تویی
همسر شیرخدایی فاطمه

نوربخش عالم هستی تویی
نور حی کبریایی فاطمه

مادر زینب گل باغ ولا
مام شاه کربلایی فاطمه

مادر سادات عالم هستی و
شیعه را رمز بقایی فاطمه

چون خدیجه مادر مظلومه ات
پای تا سر تو حیایی فاطمه

اسوه ی حلم و صبوری در زنان
عالمی را مقتدایی فاطمه

من کجا و مدح دخت مصطفی
فوق هر مدح و ثنایی فاطمه

همچو پیغمبر امید عالمین
منشاء جود و سخایی فاطمه

بوده ای در بین مردم هم غریب
در ره دین تو فدایی فاطمه

  • چهارشنبه
  • 25
  • آبان
  • 1401
  • ساعت
  • 10:51
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

بوسه بر نامش زد و با جان و دل تعظیم کرد * مرضیه عاطفی

1543
1

بوسه بر نامش زد و با جان و دل تعظیم کرد بوسه بر نامش زد و با جان و دل تعظیم کرد
ماتمش رخت عزا را بر تنِ تقویم کرد

زنده شد عیسی کنارِ ذکرِ یازهرایِ(س) ما
حضرت مریم به اسم اعظمش تعظیم کرد

دست تاریخ آمد و در کوچه ای غربت کشید
شهر را با مردمانِ بی وفا ترسیم کرد

مهربانی های بی حدّ و حسابش عاقبت
جملهٔ «ألجار ثمّ الدار» را تنظیم کرد

اولین نان تنور خانه اش را فاطمه(س)
پخت و بین تک تکِ همسایه ها تقسیم کرد

وای از قوم نمک نشناس! آنکه جای حق
یاورِ باطل شد و دل را به او تسلیم کرد

مکرِ شورای سقیفه کار دستِ شیعه داد
مرتضی(ع) را از خلافت سالها تحریم کرد

گفت بر آتش بسوزان «چادر» و «در» را سریع
بی حیا مزد رسالت را چنین تفهیم کرد

در حمایت از علی(ع)زهرا(س)گذشت از هرچه داشت
محسنِ(ع)شش ماهه اش را پشت «در» تقدیم کرد!

  • چهارشنبه
  • 16
  • آذر
  • 1401
  • ساعت
  • 16:19
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه‌زنی ایام فاطمیه * مرتضی محمودپور

868

نوحه سینه‌زنی ایام فاطمیه ◾زمزمه و شور نوحه
◾روضه‌شهادت‌حضرت‌زهرا(س)

دستی به دیوار دستی به زانو
باید بگیرم من از علی رو
فضه کمک کن زهرا نیفتد
بشکسته چونکه بال پرستو
وای....وای....وای....وای(۲)

فضه کمک کن حالم خراب است
حیدر ز بهرم در اضطراب است
جان تو و جان زینبینم
این عمر کوتاه چون شمع آب است
وای...وای....وای....وای(۲)

گرد غریبی بر رخ نشسته‌ست
بازو کبود و پهلو شکسته‌ست
شرمنده از روی حیدرم من
چون‌دست‌حیدر از کینه بسته‌ست
وای....وای....وای....وای(۲)

در بین آتش دیدم من آزار
شد کشته محسن زهرا عزادار
جلباب جای این معجرم بود
فضه تو من را تنها مگذار
وای....وای....وای....وای(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • شنبه
  • 3
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 00:20
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت حضرت فاطمه (س) * مرتضی محمودپور

934

نوحه سینه زنی شهادت حضرت فاطمه (س) ◾نوحه سینه زنی
◾شهادت حضرت زهرا(س)

◾بنداول
اگر که شکل صورتم برگشته
اگر که دیدگان من تر گشته
حمایت من مانده ناتمام
قاتل من مسمار در گشته
حلالم‌کن حلالم‌کن حلالم‌کن(۲)

◾بنددوم
اگر که فاطمه شده سرگشته
اگر که کشته پشت این در گشته
محسن من فدای راه علیست
چو غنچه‌ی گلی پرپر گشته
حلالم کن حلالم کن حلالم کن(۲)

◾بندسوم
دشمن دون به فاطمه بد کرده
میان کوچه راه را سد کرده
سیلی کین زده بروی چون ماه
ظلم و ستم ببین که بی حد کرده
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)

◾بندچهارم
ادامه‌ی کوچه شده گودالی
سیلی کین و قامت چون دالی
به روی سینه شمر دون بنشسته
تو مظهر محول الاحوالی
واوایلا واویلا واویلا واویلا(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • شنبه
  • 3
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 00:31
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد