شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس
 قاسم صرافان

حضرت زهرا(س) شهادت -(سیلی آن روز به رویت چه غریبانه زدند...) * قاسم صرافان

621
3

حضرت زهرا(س) شهادت  -(سیلی آن روز به رویت چه غریبانه زدند...) سيلی، آن روز، به رويت چه غريبانه زدند
«آتش آن بود، که در خرمن پروانه زدند»

رسم اين است: که پروانه در آتش باشد
«عاشقی شيوه‌ی رندان بلاکش باشد»

سوخت پروانه و این داغ، نیاید به بیان
«شرح این قصه، مگر شمع برآرد به زبان»

با گل و غنچه، تو ديدی در و ديوار چه کرد؟
«ديدی ای دل! که غم عشق دگر بار چه کرد؟»

قامت سرو، در اين کوچه کمان خواهد شد
«چشم نرگس به شقايق نگران خواهد شد»

تا که آرام دلم، دیدن زهرایم بود
«من ملَک بودم و فردوس برین، جایم بود»

آه! هجده گل از این باغ، نچيديم و برفت
«بار بربست و به گردش نرسيديم و برفت»

جرم تو، ماه به خون خفته، فقط عشق علی‌ست
«آه از این راه، که در آن خطری نیست که نیست»

با من و چاه، شده غرق غمت دنیایی
«گشت هر گوشه‌ی چشم از غم دل، دریایی»

عمر کوتاه تو، گنجايش دنيا را بس
«وين اشارت ز جهان گذران ما را بس»

خانه دوست کجا؟ صحن سپيدار کجاست؟
«ای نسيم سحر! آرامگه يار کجاست؟»

پ ن: مصرع‌های دوم همه از حافظند.

  • دوشنبه
  • 29
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 17:43
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 اسماعیل تقوایی

یا فاطمه الزهرا (س) _می سپارد به خاک جانش را * اسماعیل تقوایی

387

یا فاطمه الزهرا (س) _می سپارد به خاک جانش را یا فاطمه الزهرا(س)
می سپارد به خاک جانش را
همسر خوب ومهربانش را

می سپارد به خاک با گریه
یار مظلومه ی جوانش را

داغ سنگین هستی حیدر
داده بر باد خانمانش را

از برای ندیدن این دفن
در بغل برده کودکانش را

فکر بر روز های بی زهرا(س)
آتشی می زند روانش را

ای خدایا تو خود بده سامان
وضع مغشوش آشیانش را

صبح فردا، شام تار علیست
داده از دست دلستانش را

صبح فردا مدینه می بیند
علی وقامت کمانش را

بیند او بعد از این، پنهانی
مدفن گوهر نهانش را

شعر:اسماعیل تقوایی

  • دوشنبه
  • 29
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 19:22
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

نوحه شهادت حضرت زهرا(س) -(فاطمیه شد ذکر همهٔ عاشقان شده یازهرا) * محمدرضا محمدی (ناعم)

452
1

نوحه شهادت حضرت زهرا(س) -(فاطمیه شد ذکر همهٔ عاشقان شده یازهرا) به آهنگ: کربلامیخوام اباالفضل(ع)

فاطمیه شد،ذکرهمهٔ عاشقان شده یازهــــــرا
ذکرلب اهل زمین وهم آسمان شده
یازهــــــــــــرا
رسیده موسم ماتم
گرفته قلب ماراغـــــــــم
خدادرعرش اعلایش
ازاین ماتم زده پرچــــــــم
یازهرا دخت پیغمبر۲
یازهرا یاورحیــــــــدر۲

شیعه میکندشیون ونواموسم عزای زهــــــــــــرا
میزندبه سرمیکندفغان دمبدم برای زهرا
خسته ای اگرازغم ومحن دامن کرامتش گیــــــــــــر
شاه عالمی درمقام اگرکه شوی گدای زهرا
به سائل اوسخادارد
به عشاق اوعطادارد
به یاران ومحبانش
برات کربلا دارد

کُـــــــــــــــــــــر
?????
درفراق زهرادل علی ازغم ومحن گرفته
بهراوعزاهم حسین وهم زینب وحسن گرفته
نوحه گرشده زینب حزین درعزای مادرامشب
آسمان سیه پوش و هم دل ماه انجمن گرفته

نتابدازغمش کوکب
شده غرق عزازینب
بگویدمادرم رفته
کنارمصطفی امشب

کر

دیدهٔ علی درفراق زهراهمیشه
خونفِشان است
ناله میزندگریه میکندغرق آه وهم فغان است
شب کنارقبرش نواکند من غریب عالمینم
خیزویک نظر کن ببین علی همچو سرو قد کمان است

کجایی ای قرارمن
همه داروندارمن
ببین ازظلم اهریمن
خزان گشته بهــــــــارمن
کُــر....

  • پنج شنبه
  • 28
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 13:08
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 امین اسماعیل زاده ماکوئی

حضرت زهرا(س) -(من غلام در ایثار تو ام یا زهرا) * امین اسماعیل زاده ماکوئی

376

حضرت زهرا(س) -(من غلام در ایثار تو ام یا زهرا) من غلام در ایثار تو ام یا زهرا
آستان بوس وفادار تو ام یازهرا

من غلامی تو به شاهی شاهان ندهم
مفتخر نوکر دربار تو ام یا زهرا

سایه ای نیست بجز سایه ی مهرت به سرم
من پناهنده ی دیوار تو ام یا زهرا

هر که در عالم خود شیفته معشوقیست
من هم از بدو گرفتار تو ام یا زهرا

زخم این سینه ی خود را به سلامت ندهم
از دل عمریست که بیمار تو ام یا زهرا

میل جنت نکنم در دو جهان میدانی
من فقط طالب دیدار تو ام یا زهرا

بسرشت عمر مرا با غم تو دست ازل
تا دم مرگ به معیار تو ام یا زهرا

هر کجا نام تو آید شود آسان همه چیز
من گره خورده ی این کار تو ام یا زهرا

گر همه عالم هستی بکشد ناز مرا
باز من ناز خریدار تو ام یا زهرا

تار مویت ندهم من به عدوی در تو
همه دانند که من یار تو ام یا زهرا

بی سبب نیست که آرامش خاطر دارم
ساکن حیطه ی پرگار تو ام یا زهرا

در دلم بارگهی از بر تو ساخته ام
دورش هر ثانیه زوار تو ام یا زهرا

قلبْ تنگ آمده از محنت آن کوچۀ تنگ
چه کنم عاشق غمخوار تو ام یا زهرا

قسم به سرخی رُخ نگذرم از قاتل تو
هر دمی گوش به اخطار تو ام یا زهرا

کرمی کن پسر منتقمت برخیزد
به صفِ لشکر علمدار تو ام یا زهرا

بشکند حصر بقیع را و اذانی گوید
دور قبرت همه بینند عزادار تو ام یازهرا

  • دوشنبه
  • 2
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 23:34
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

تک زمینه فاطمیه -(کوچه شده وای چقدر ازدحام) * الیاس محمدشاهی

324

تک زمینه فاطمیه -(کوچه شده وای چقدر ازدحام) "بنداول"

کوچه شده وای،چقدر ازدحام
میخوان علی رو ببرن تو ملع عام
به زور بیعت میخوان بگیرن
گذاشته اند زیره پا،شان واحترام

ای کاش پاشون میشکست،اوناکه در رو آتیش زدن
لعنته خدا بر ، مردمی که ایستادن دیدن
شهیدشده محسن،مدینه خاکه غم بر سرت
دیدی چی آوردی،بر سره دخته پیغمبرت

یازهرا،ام ابیها

"بنددوم"

آتیش شعله زده،از در زبونه
خدایا مادره ماخیلی جوونه
ضربه لگد زد ، عمر به پهلوش
از اثرش قامته مادر کمونه

تازیونه میزد،به روی بازوش واویلتا
با لگد سنگین،آزرده پهلوش ای وای خدا
قنفذ و مغیره،فاطمه رو بی هوا زدن
چهل تاحرومی،از روی مادره ما رد شدن

یازهرا،ام ابیها

"بندسوم"

دستش بوده تو،دسته مجتبی
گرفته بود قباله رو از اون اشقیا
توی کوچه،جلوشو سد کرد
همون نامردی که داشت بغضه مرتضی

مادر سر به زیر بود،محکم سیلی زد به صورتش
حاله حسن بد شد،آخه برخورده بود به غیرتش
علی رو دشنام داد،جلوی دیده ی مادرم
لگدی سنگین زد،آخر تو سینه ی مادرم

یازهرا،ام ابیها

  • چهارشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 13:27
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شور حضرت زهرا(س) -(شفیعه ی روزه حساب حضرت زهرا) * الیاس محمدشاهی

467

شور حضرت زهرا(س) -(شفیعه ی روزه حساب حضرت زهرا) بنداول

شفیعه ی روزه حساب حضرت زهرا
به هر دو دنیا سیده برهمه زنها
خوشا به حاله هر کی شد گدای آستانش
ای علته نهایی خلقته این دنیا

با رخصت از امیر و شهنشاهه عالمین
با اذن آقامون حسن و اربابم حسین
ان شاالله با ظهوره صاحب الزمان
توی مدینه میسازیم یه بین الحرمین

خاتون عالم،روزیه سالم
ذکره یازهراشدمحول الحالم
بانوی اطهر،هستی حیدر
اجازه بده صداتون بزنم مادر

لبیک یازهرا

بنددوم

ساره ومریم و حوا کنیزه درگاهت
حاتم طایی بنشسته بر سره راهت
ای حامی ولایت و شهیده ی اسلام
پیغمبران همه محتاجه نیمه نگاهت

صدها چو من فدائیه خاکه دره شما
هستم دخیله یک نخی از چادره شما
گشتم غلامه فاطمه و فخره من همین
عمری شده ام نوکره دربدره شما

همسره مولا،سپره مولا
توی سختی‌ها شدی همسنگره مولا
سوره ی کوثر،دخته پیغمبر
اجازه بده صداتون بزنم مادر

لبیک یازهرا

  • چهارشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 14:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

زمینه فاطمیه -(غربته قبرهای بقیع روضه ی محضه) * الیاس محمدشاهی

447

زمینه فاطمیه -(غربته قبرهای بقیع روضه ی محضه) بند اول

غربته قبرهای بقیع(روضه ی محضه۳)
بادیدنش دلهای عاشقا میلرزه(دلهامیلرزه۳)

ایشالا با صاحب زمان،برات می‌سازیم سایبان،ضریح و بارگاه وایوان
چون حرم امام رضا،برات میسازیم به خدا،رواق وگلدسته،شبستان

مهدی کجایی،یاحجة الله
عجل ظهورک،بقیة الله

(یافاطمه۲)ام ابیها

بند دوم

یه همسری از شوهرش(روشوگرفته۳)
ازضربه ی دسته عدو(بازوش شکسته۳)

تو اون کشاکش از قفا،مغیره میزد بی هوا،مادر زمین خورد
خون می‌ریزه از دهنش،پر از کبودی بدنش،محسن شهید شد

ثانی به مادر،با پا لگد زد
قنفذ به مولا،یافاطمه۲)مظلومه زهرا

بند سوم

حسن میگه تو کوچه ها(شده اهانت۳)
صورته حوریه کجا(سیلی با شدت۳)

یهودیه نامرده پست،میونه کوچه راه رو بست،فاطمه لرزید
رو صورتش جای یه دست،گوشواره تو گوشش شکست،عمر می‌خندید

حسن دیگه از،دنیا بریده
چادرخاکیه،مادرودیده

(یافاطمه۲)شهیده زهرا

بند چهارم

زهرای دشته کربلا(بی بی رقیه۳)
شدی اسیره اشقیا(بی بی رقیه۳)

چون فاطمه گشتی خزان،سه ساله اما قد کمان،کبود شده روت
زجره لعین وقتی رسید،ازپشت سر موتو کشید،شکسته پهلوت

باباکجایی،بدی پناهم
سیلی گرفته،سوی نگاهم

رقیه خاتون

  • چهارشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 23:34
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

واحد فاطمیه -(یه عمره که نامه شما با قلبه من عجینه) * الیاس محمدشاهی

550

واحد فاطمیه  -(یه عمره که نامه شما با قلبه من عجینه) بنداول

یه عمره که نامه شما با قلبه من عجینه
(یافاطمه۳)یازهرا
مرغه دلم باذکرتون میپره تا مدینه
(یافاطمه۳)یازهرا

ای مادره آسیه و مادره حوا
مادره کل انبیاء ام ابیها
فدای نامه تو بشن تمومه عالم
یا امنا مولاتنا حضرت زهرا

ای مادره من،بهجت قلبه مصطفی
ای مادره من،مشکل گشای مرتضی
ای مادره من،آرامه جانه مجتبی
(ای مادره من۲)

مظلومه زهرا(یا فاطمه۲)

بنددوم

با رفتنت تنها میشم ای آخرین امیدم
(یافاطمه۳)یازهرا
من از نفس افتادم و از زندگی بریدم
(یافاطمه۳)یازهرا

یگانه بانوی علی خانم خونم
منم مثه تو فاطمه یه قد کمونم
بهاره من نرو که بعده تو خزونم
محاله بعده تو دیگه زنده بمونم

تنهام نزاری،ببین که دل شوره دارم
تنهام نزاری،گره می یفته به کارم
تنهام نزاری،که به خدا کم میارم
(تنهام نذاری۲)

مظلومه زهرا(یافاطمه۲)

بندسوم

چی شد میونه کوچه ها که رو زمین نشستی
(یافاطمه۳)یازهرا
وقتی که افتادی رو خاک قلبه منو شکستی
(یافاطمه۳)یازهرا

از پیرهنت می‌ریزه خون فاطمه جانم
بازوی تو نداره جون فاطمه جانم
رو صورتت مونده جای دستای نامرد
همسنگرم با من بمون فاطمه جانم

ببخش علی رو،اگه که روت شده کبود
ببخش علی رو،که همسره‌‌ خوبی نبود
ببخش علی رو،پیرشده ای توخیلی زود
(ببخش علی رو۲)

مظلومه زهرا(یافاطمه۲)

اثرمشترک:
استادمجیدمرادزاده
الیاس_محمدشاهی

  • چهارشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 23:47
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شور حضرت زهرا(س) -(ام النجبا،فاطمه انسیه ی حورا) * الیاس محمدشاهی

698

شور حضرت زهرا(س) -(ام النجبا،فاطمه انسیه ی حورا) بنداول

ام النجبا،فاطمه انسیه ی حورا
بنت مصطفی،حضرته مرضیه ی زهرا
یاره مرتضی،محدثه آیته عظما

اجازه بده صداتون بزنم مادر
همسره حیدر،بانوی اطهر
منم اون بچه ی سربه زیر
به گناه اسیر،دستمو بگیر

شجاعت را فاطمه کند معنا
روبرو شود تنها،بالشکری از اعدا
رشادت یعنی به پشته در یک زن
دسته خالی جنگیده باانبوهی از دشمن

یازهرایازهرا

بنددوم

ام الحسنین،سیده ای بر زنهای عالمین
کنزه نشأتین،فاطمه ای ضیاء هردوعین
مادره حسین،ای بانیه عشق و شور و شین

غصه ام اینه که نداری حرم
یار و یاورم،تاجه بر سرم
بمیرم که تو جوانی شده ای خزان
قامتت کمان،زهرای جوان

قیامت را فاطمه کند معنا
تاکه میشود شافع کل امت خودرا
حمایت یعنی به محشره کبری
میبرد سوی جنت بی بی همه نوکرها

یازهرا یازهرا

  • پنج شنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 19:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شور فاطمیه -(ای همسره شاهه لافتی آینه ی عصمت خدا) * الیاس محمدشاهی

406

شور فاطمیه -(ای همسره شاهه لافتی آینه ی عصمت خدا) بند اول

ای همسره شاهه لافتی
آینه ی عصمت خدا
نوره دوعینه ختم الانبیا،(شافع جزا۳)

من آمده ام به سویت باهمه حاجات
کن یک نظری سوی من مادره سادات
دسته خالیم پُر نما منشع خیرات

شد ذکره لبم فاطمه اشفعی لنا
من گدای پشت درم انظر الینا
اجازه بده که صدات کنم اُمُنا

غرقه احسانه توأم یازهرا
از محبانه توأم یازهرا
بر سره سفره ی کرامتت
عمری مهمانه توام یازهرا

به ابی انت و امی یازهرا

بند دوم

ای بهجت قلب مصطفی
محبوبه ی بیت مرتضی
مظهره صفات حجب وحیا(ام النجبا۳)

در حق شما ظلم و ستم شد فراوان
میسوزه ز داغ و غمت دله محبان
منتقم خونت بود صاحب الزمان

مردم مدینه چه زود پیمان گسستند
دستانه ولی خدا با طناب بستند
با ضرب لگد پهلویت رابشکستند

روی زخمای شما نمک زدند
سیلی به بهانه ی فدک زدند
وقتیکه به روی خاکا افتادی
پیشه چشمانه علی کتک زدند

ای وای مادر(واویلا۲)

  • چهارشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:32
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور حضرت زهرا (س) -(شفیعه ی روز جزایی بانو) *کربلایی جواد محمدی

629

شور حضرت زهرا (س) -(شفیعه ی روز جزایی بانو) شفیعه ی روز جزایی بانو
تموم هستیه گدایی بانو
چی بهتر از اینکه برا همه عالم
تو مادر سینه زنایی بانو

گفتند که تو حصن حصینی مادر
ماننده علی تو بهترینی مادر
بی تو ضربان قلب عالم هیچِ
پس قلب تپنده‌ی زمینی مادر

مادر منی و باور منی و یاور منیو دوست دارم
همسر علیو سنگر علیو کوثر علیو دوست دارم

ننه زهرا ننه زهرا
....................................
بند دوم

همیشه و هرجا پناهم بودی
توی مشکلاتم رفاهم بودی
جلو تر از اینکه بیام توی هیئت
تو قبل روضه چشم براهم بودی

سر منشا خیرو برکاتی مادر
بانیه تمام هیَئاتی مادر
با دست تو کربلای ما امضا شد
تو برگ برات عتباتی مادر

مادر منی و باور منی و یاور منیو دوست دارم
همسر علیو سنگر علیو کوثر علیو دوست دارم

ننه زهرا ننه زهرا

  • دوشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:14
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

زمینه شهادت حضرت زهرا (س) -(پاشو داره میرسه بهار) *کربلایی جواد محمدی

606

زمینه شهادت حضرت زهرا (س) -(پاشو داره میرسه بهار) بند اول

پاشو داره میرسه بهار
پاشو بیارم برات انار
نگاه به چشم علی بکن
پاشو منو تو تنها نزار

یه حسی تو دلم پنهونه
صفا نداره بی تو خونه
اگه بری تو میدونی که
دنیا برام مثل زندونه

ای وای شدم بیتاب
زهرا منو دریاب
................................

بند دوم

دلم تو زندون اسیر شده
بهاره خونه کویر شده
از وقتی رفتی همه میگن
ببین علی چه زود پیر شده

ز بعد تو شدم آواره
سرم میون چاه غم داره
به کی بگم هنوز رو دیوار
میبینم خونِ گوشواره

ای وای شدم بیتاب
زهرا منو دریاب
................................

بند سوم

یه روز میاد ناله میزنی
میبینیو به سر میزنی
حالا که میری بزا بگم
حسینتو صدا میزنی

چه خبری توی گوداله
چرا حسین من بی حاله
میون قتلگاه میگی که
چرا سر سرش جنجاله

ای وای نزن نامرد
ای وای نزن نامرد

  • دوشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:28
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور حضرت زهرا (س) -(با دلی تاریک ، کوچه ای باریک) *کربلایی جواد محمدی

1062
1

شور حضرت زهرا (س) -(با دلی تاریک ، کوچه ای باریک) با دلی تاریک ، کوچه ای باریک
دشمن آماده ، دومی نزدیک

مادری غمگین ، دشمنی از کین
حسن نبینه ، دستای سنگین

مادر افتاد پشت در
میخ و مسمارو دیوارو در
در افتاده به روی مادر
چِل نفر رد شدن از رو در

دست علی رو بستن
غرور حسن رو شکستن
حرمت زهرارو شکستن
با لگد پهلوشو شکستن

لکه خونه روی زمین ، گوشواره افتاد رو زمین
نکشید دست حیدرو ، زهرا خورده روی زمین
...................

(بند دوم)
تا که در افتاد ، مادری افتاد
دوتا گوشواره ، رو زمین افتاد

گریز حضرت رقیه (س)

دختری خسته ، دستای بسته
گوشای پاره ، فرق بشکسته

تو مدینه غوغا بود
سر سوختن در دعوا بود
مغیره غلافش بالا بود
انگار که روز عاشورا بود

گریز حضرت رقیه(س)

گوشوارشو کشیدن
دنبال رقیه دویدن
لباس های پارشو دیدن
دخترای شامی خندیدن

زهرا تو کوچه افتادو ، رقیه تو بیابونا

زهرا پشت فشار در ، رقیه زیر دست و پا

  • سه شنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:49
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور حضرت زهرا(س) -(زهرا آنام دی حیدر آتام دی) *کربلایی جواد محمدی

2502
3

شور حضرت زهرا(س) -(زهرا آنام دی حیدر آتام دی) زهرا آنام دی حیدر آتام دی
سَن سیز بو دونیا دونیا یالان دی

ذکر لبامه دم روزو شبامه
آی اهل دنیا حیدر بابامه

ام ابیها پرچمت تا ثریا
شافع محشر مادر کل دنیا

مولا علی جان بی بی جانم یا زهرا
..........................................
بند دوم

رهبر رقیه ، محشر رقیه
عیناً شبیه ، حیدر رقیه

سلطان عشقی مثِ زهرا سرشتی
ای جان زینب تو عزیز دمشقی

مثل همیشه میشکنم مثل شیشه
زندگیهِ من بی رقیه نمیشه

جانم رقیه بی بی جانم رقیه
...........................
بند سوم

بی باک ابوالفضل لولاک ابوالفضل
دشمن هراسون کولاک ابوالفضل

شاعر با احساس میگه اینو چه حساس
جای رقیه به روی دوش عباس

سقا ابوالفضل یل دریا ابوالفضل
حضرت ساقی شه دلها ابوالفضل

جانم ابوالفضل عمو جانم ابوالفضل

  • سه شنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

شهادت حضرت زهرا(س) -(سلام ای مدفن جانان مدینه) *سید ناصر ولائی زنجانی

375

شهادت حضرت زهرا(س) -(سلام ای مدفن جانان مدینه) سلام ای مدفن جانان مدینه
سلام ای شهر جاویدان مدینه
سلام ای شهر عشق و آتش و سوز
سلام ای مسکن ایمان مدینه
تو زیبایی دلارایی مدینه
تو آرام دل مایی مدینه
مدینه ای تو شهر غرق در نور
شدی از نام خود همواره مسرور
تو شهر خاتم پیغمبرانی
برای مسلمین بهتر ز جانی
مدینه دیده ای ختم رسل را
تو داری در تن خود عطر گل را
تو داری در دلت کوی علی را
مدینه دیده ای روی علی را
ولی دارم ز تو من هم شکایت
که زهرا دیده در تو رنج و محنت
گرفتند از گل طاها فدک را
دریغ از فاطمه کردی کمک را
ولایت را تو دیدی غصب کردند
چه کس را جای مولا نصب کردند
چرا زهرا رُخَش شد در تو نیلی
که زد بر صورت گل ضرب سیلی
بگو با آن گل طاها چه کردی
بگو با سینة زهرا چه کردی
چرا شد پهلوی زهرا شکسته
چه کس بُرده علی را دست بسته
بقیع تو چرا افسرده حال است
تو هم گویی دلت غرق ملال است
میان کوچه هایت غم نشسته
حسن شد مثل مادر دل شکسته
امام مجتبی شد در تو مسموم
نشد چون او کسی همواره مظلوم
گل آل عبا شد در تو دلگیر
به تابوت حسن دشمن زده تیر
مدینه در تو خون شد قلب سجّاد
نشد هرگز دلش از غصّه آزاد
بقیع تو به ظاهر هست خاموش
غم زهرا مگر گردد فراموش
امام باقر و صادق در اینجاست
بقیع ات روشن از رخسار آنهاست
ولائی روز و شب در انتظارت
که با چشمش همی روبد غبارت
خداوندا به حق آل طاها
قبول از ما نما طاعات ما را

  • دوشنبه
  • 31
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:42
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

زبانحال حضرت علی(ع) -(بی تو زهرا بر علی این خانه زندان می شود) *سید ناصر ولائی زنجانی

507

زبانحال حضرت علی(ع) -(بی تو زهرا بر علی این خانه زندان می شود) بی تو زهرا بر علی این خانه زندان میشود
خانه اش تنها نه دنیا بیت الاحزان میشود
می سزد گر روز وشب سوزد از این غم عالمی
تا کند یاد از غم تو دیده گریان میشود
فاطمه ، جان علی سوزد از این غم روز وشب
از چه جسمت نیمه شب در خاک پنهان میشود
تا که ریزد مرتضی بر جسم مجروح تو آب
بر امیر المومنین محشر نمایان میشود
ماه می تابد بر ان رخسار نیلی نیمه شب
کار مولا زین مصیبت آه و افغان میشود
می شوی آسوده از غمهای دنیا فاطمه
برعلی دنیا چه سخت و بر تو آسان میشود
آه از آندم که بستی چشمها را فاطمه
قلب حیدر شعله ور از داغ هجران میشود
گربگرید شیعه تا به محشر در این ماتم بجاست
آن در آتش گرفته آتش جان میشود
در غمت یا فاطمه گرید ولائی بی امان
از غم تو دیده خون ودل پریشان میشود
گرید ازاین غم چرا سوز وگداز فاطمه
نیمه شب همراه او در خاک پنهان میشود

  • چهارشنبه
  • 2
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 11:17
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

شهادت حضرت زهرا(س) -(درخت صبر دیگر بر ندارد) *سید ناصر ولائی زنجانی

373

شهادت حضرت زهرا(س) -(درخت صبر دیگر بر ندارد) درخت صبر دیگر بر ندارد
از امشب مرتضی یاور ندارد

حسین اشکش شده از دیده جاری
که مادر روح در پیکر ندارد

حسن گوید مرو مادر ز خانه
ز مادر دیده یکدم بر ندارد

بگو فضّه بگیر از دست زینب
که این دختر دگر مادر ندارد

شده کلثوم امشب پر شکسته
ز پا افتاده بال و پر ندارد

تنش زخمی شده زهرا چه خاموش
که از بستر دگر سر بر ندارد

امیر المومنین آرامشش رفت
دگر آرام دل حیدر ندارد

ولائی گریه کن در سوگ مادر
که این غم چاره ای دیگر ندارد

  • چهارشنبه
  • 2
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 11:22
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

اولین مظلوم عالم... -(اولین مظلوم عالم مرتضی است) *سید ناصر ولائی زنجانی

671

اولین مظلوم عالم... -(اولین مظلوم عالم مرتضی است) اولین مظلوم عالم مرتضی است
آنکه خودبر دیگران مشکل گشاست
خانه اش شد قتلگاه همسرش
فاطمه آن غم گسار و یاورش
لعن و نفرین خدا بر مرد پست
مردنامردی که زد در را شکست
پشت در آیا مگر زهرا نبود؟
بضعه ی طاها مگر آنجا نبود؟
یاعلی بنگر درت آتش گرفت
ای پیمبرکوثرت آتش گرفت
چون شکسته گوهری یا فاطمه
بین دیوار و دری یا فاطمه
ای یدالله از چه دستت بسته است
پهلوی زهرا ی توبشکسته است
ای تو عین الله چشمانت چه دید؟
ناله ی همسر چه سان گوش ات شنید؟
ذات حق صبر تورا کرد امتحان
پیش رویت فاطمه می داد جان
کس نیامد هیچ کس بر یاریت
کس نشد همراه در غمخواری ات
اولین مظلوم عالم یاعلی
شد دل تو خانه ی غم یا علی
مادر سادات را دادی زدست
چشم زهرا رابگو دست که بست؟
شمه ای ای گوازغمت یا مرتضی
ای تو تنها جانشین مصطفی
کس نیامد یاعلی بر یاری ات
آفرین بر صبرو برخود داری ات
ای امین الله در ارض و سما
نیست شکّی در امانتداری ات
ای تو دریای سکوت و حلم و صبر
جسم همسر را چه سان بردی به قبر؟
ای امین حق امانت را بده
بر پیمبرجسم و جانت را بده
کس نظیر تو امانتدار نیست
بر غمت باید که روز و شب گریست
بهر حق بگذشتی ازبود و نبود
وای من شد روی زهرایت کبود
آخرین و اوّلین مظلوم تو
عصمت اللهی و هم معصوم تو

  • پنج شنبه
  • 3
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 10:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج علی پور علی

شهادت حضرت زهرا (س) -( باغی که گل ندارد صفا ندارد) *حاج علی پور علی

1962
9

شهادت حضرت زهرا (س) -( باغی که گل ندارد صفا ندارد) باغیکه گل ندارد صفا ندارد
شهر مدینه دیگر زهرا ندارد

یازهرا یزهرا یازهرا یا زهرا

شهر مدینه را امشب غم گرفته
گویا علی به زهرا ماتم گرفته

یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا

امشب سرای حیدر تاریک و سرده
یا رب فلک با زهرا مگر چه کرده

یازهرا یازهرا یازهرا یازها

درد نهان زهرا امشب دوا شد
مظلومه ی مدینه از غم رها شد

یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا

  • دوشنبه
  • 7
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 12:50
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

زبانحال حضرت علی(ع) -(یا رب از دستم عروس باغ رضوان می رود) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

394

زبانحال حضرت علی(ع) -(یا رب از دستم عروس باغ رضوان می رود) یا رب از دستم عروس باغ رضوان میرود
ترک الفت کرده از پیشم شتابان میرود

روزها در زیر نور آفتاب آمد بتنگ
خسته و آزرده شد از بیت الاحزان میرود

وای در شبهای ظلمانی عجب تنها شدم
ماه رخشانم خموش و مات و پنهان میرود

دار فانی را مکان امن و آسایش ندید
دل برید از همسری چون شیر یزدان میرود

هر چه دلداری دهم کلثوم مادر مرده را
باز مادر وای گویان دیده گریان میرود

اشک ماتم از دو چشمان حسینش میچکد
میکشم ناز حسن سر در گریبان میرود

شب هراسان شد حسین از خواب آمد پیش من
گفت مادر دیدم اشکش مثل باران میرود

گفتمش گر آب خواهی خواهرت حاضر کند
دیدمش حیران بسوی صحن و ایوان میرود

تلخ کامم گفت دیگر از غم بی مادری
نخل امّیدم چه زود از دستم آسان میرود

از جوار رحمتش محروم گشتم تا ابد
گرچه میداند ندارم تاب هجران میرود

دست دشمن قفل گنج عصمت ما را شکست
رایگان از دست ما لعل بدخشان میرود

غصّۀ باغ فدک آخر امانش را برید
سیر شد از نو نهالان خوش الحان میرود

داغ محسن کشت او را یا که از مسمار شد
حتک حرمت شد هدر شد حاصل جان میرود

نوزده سال از بهار زندگانی را ندید
رخت بر بست از حریم وحی و ایمان میرود

دختری در خانۀ داماد نفرستاد خود
نی پسر داماد کرد از جور دونان میرود

چشم عبرت باز کن بر پهنۀ گیتی «صفا»
خوب و بد آخر از این ملک سلیمان میرود

بذر نیکی بار خوشبختی ببار آرد تو را
آنکه غافل شد از اعمالش پشیمان میرود

  • سه شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 11:36
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

ایام فاطمیه -(آغاز گشت شیعه ایام فاطمیه) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

464

ایام فاطمیه -(آغاز گشت شیعه ایام فاطمیه) آغاز گشت شیعه ایّام فاطمیّه
بنما عزا تهیّه ایّام فاطمیّه
اشکی بیاد زهرا از دیده کن هدیّه
در تکیه و بریّه ایّام فاطمیّه
چون اوست بهر شیعه
روز عزا شفیعه

هر آشنای ایمان هر معتقد مسلمان
باید به آه و افغان باشند زار و نالان
مانند شاه مردان بر حال خیر نسوان
با زین اَب صبیّه ایّام فاطمیّه
چون اوست بهر شیعه
روز عزا شفیعه

غرق عزاست زینب مادر نماست زینب
در بزم سوگ زهرا پیش شماست زینب
اما در انتظار روز جزاست زینب
آیا چه شد قضیّه ایّام فاطمیّه
چون اوست بهر شیعه
روز عزا شفیعه

مهدی سیاه بر تن بر هر گذار و برزن
گاهی کنار قبر زهرا به آه و شیون
گرید برای مادر از رنج های دشمن
او هست و این رویّه ایّام فاطمیّه
چون اوست بهر شیعه
روز عزا شفیعه

با دشمنان زهرا آیا چرا مدارا
وهّابیان رعایت کی کرده حال ما را
کفّار را همانا باید نمود رُسوا
خُسران بود تقیّه ایّام فاطمیّه
چون اوست بهر شیعه
روز عزا شفیعه

کی می شود خدایا یار حقیقی ما
آید ز پشت پرده مهدی ماه سیما
بر منکران بتازد راحت شود احبّا
خون خورده چون زکیّه ایّام فاطمیّه
چون اوست بهر شیعه
روز عزا شفیعه

زهرا مگر چه کرده او را زند کشیده
ثانی بد عقیده یک وحشی دریده
در پشت در بتول عذرا فتد خمیده
آن بانوی رضیّه ایّام فاطمیّه
چون اوست بهر شیعه
روز عزا شفیعه

از عمر دخت طاها هیجده بهار گویا
بگذشته بود تنها رفت او به سوی عقبا
مظلومه شد شهیده طفلان به سوگ اما
واویلی وا عطیّه ایّام فاطمیّه
چون اوست بهر شیعه
روز عزا شفیعه

گرید «صفا» به حالت ای بانوی ولایت
خواهد ز تو عنایت توفیق یک زیارت
در نهضت قیامت از ما کنی شفاعت
ای عصمت بهیّه ایّام فاطمیّه
چون اوست بهر شیعه
روز عزا شفیعه

  • سه شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 11:42
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت زهرا(س) -(در جلالت کی زنی صدّیقه ی کبری شود) *سعدی زمان سیدرضا حسینی

490

حضرت زهرا(س) -(در جلالت کی زنی صدّیقه ی کبری شود) در جلالت کی زنی صدّیقه ی کبری شود
دختر خیرالوری محبوبه ی یکتا شود

بانوان عالمش جاروب کش در آستان
خاک پایش سجده گاه مریم و سارا شود

زوج وی آئینه ی صنع الهی مرتضی
از کلامُ الله به فرقش تاج کَرَّمنا شود

آسمان یازده کوکب مدار نیرین
روشن از نور جمالش عالم اعلی شود

مادر گیتی نزاید همچو زهرا دختری
گر هزاران بار زء آدم حامله حوّا شود

مثل و مانندش ندیده دیدهء دنیا هنوز
ای به قربانش همه دنیا و مافیها شود

زن مگو مرد آفرین روزگارش بازخوان
زن مگو، کی زن بدین شان و شرف دارا شود

زن به عالم گر بود چون دخت طاها تا ابد
کاش آبستن به دختر مادر دنیا شود

با چنین شان و جلالت کی روا باشد فلک
نیلگون آن عارض همچو گل احمر شود

صدمه بیند از جفای خصم دون پهلوی او
پشت در از صدمه پرپر غنچه ی زهرا شود

درگهش را سوخته ثانی دهد سرمشق شمر
خیمه گاه شاه دین در کربلا یغما شود

گر نسوزاندی عمر باب همایون بتول
کی شدی آتش به خرگاه حسین پیدا شود

بیشتر کن لطف مادرجان به جان زینبت
نطق فرزندت (حسینی) بیش از این گویا شود

  • یکشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 12:15
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت زهرا (س) -(فاطمه جلوه ى ذات ازلی است) * سید حسن خوشزاد

1285

حضرت زهرا (س) -(فاطمه جلوه ى ذات ازلی است) فاطمه جلوه ى ذات ازلی است
فاطمه ترجمه ى عشق علیست

ملک و جن و بشر زنده از اوست
قاب قوسین برازنده از اوست

فاطمه خالق لوح و قلم است
فاطمه در دو جهان محترم است

فاطمه مبتکر آفاق است
شاهکار هنرش نه طاق است

ماه دلباخته ى فاطمه است
کهکشان ساخته ى فاطمه است

آفرینش چو دل انگیزی کرد
عشق را فاطمه پی ریزی کرد

صورتش آینه ى هشت بهشت
کلک حق مدحت صدیقه نوشت

فکر جز فاطمه تشریح نداشت
ذکر بی فاطمه تسبیح نداشت

فاطمه جاذبه ى حق دارد
فاطمه قدرت مطلق دارد

حشر تحت علم فاطمه است
عفو هم با قلم فاطمه است

تا علی مظهر اوصاف جلی است
حرف زهرا همه جا حرف علیست

کعبه ى دل،دل بی تابش بود
چشم خورشید به محرابش بود

پدرش پیرِ دو صد هابیل است
خادمش حضرت میکائیل است

سائلش منصب شاهی دارد
در جبین نور الهی دارد

نمک از نعمت او ساخته شد
سفره اش تا فلک انداخته است

چشم بد جای تأسف دارد
حسنش حٌسن دو یوسف دارد

دخترش مسئله تحلیل کند
پسرش ناز به جبریل کند

فضه از سنگ طلا می سازد
او به موسی هم عصا می سازد

هرچه گنج است بگنجینه اوست
مخزن سر خدا سینه اوست

مریم و فاطمه را نیست قیاس
نیست این طایفه صدیقه شناس

خانه اش مرکز جنات نعیم
سینه اش صفحه قرآن کریم

محضر قرب خدا محضر اوست
چشمه ها منشعب از کوثر اوست

مهربان یار علی فاطمه است
چاره ى کار علی فاطمه است

زن بی پیروِ زهرا زن نیست
قیمتش قیمت یک ارزن نیست

هنر بی هنران لمّازیست
هنرفاطمه آدم سازیست

سالها سیدِ خوش زاد بسوخت
دین به دینار و به درهم نفروخت

  • شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 19:50
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت زهرا(س) -(گوهر بحر وفا فاطمه است) * صادق تائب

758

حضرت زهرا(س) -(گوهر بحر وفا فاطمه است) گوهر بحر وفا فاطمه است
جوهر صدق و صفا فاطمه است
معنی لفظ شِفا فاطمه است
لنگر ارض و سما فاطمه است
فاطمه فاطمه است فاطمه فاطمه است

مطلع نور خداوند ودود
مبدا فیض ز سوی معبود
علّت غائی کلّ موجود
حضرت خیر نسا فاطمه است
فاطمه فاطمه است فاطمه فاطمه است

حکمران جبروت است بتول
قهرمان ملکوت است بتول
شرح عنوان نعوت است بتول
وصف کرد آنکه خدا فاطمه است

شیره ی جان و دل فخر بشر
کفو مولا و علی را همسر
مادر پاک شبیر است و شبر
بحر موّاج ولا فاطمه است

حائز وحی نبوّت نسبش
معنی جود و فتوّت حسبش
آنکه می ریخت گهر لعل لبش
جوهر صدق و صفا فاطمه است

آنکه با خطبه ی آتش ریزش
آنکه با قول صفا انگیزش
کرد با صحبت نهضت خیزش
باطل از حق جدا فاطمه است

عصمتش آنکه حجابش باشد
عفّتش آنکه نقابش باشد
شرم و آزرم کتابش باشد
معنی شرم و حیا فاطمه است

بر رسول آنکه بود قرّة العین
مرتضی مسلک و امّ الحسنین
داد بر جامعه تحویل حسین
فاتح کرب و بلا فاطمه است

آنکه مرضیّه بود منصب او
دارد آوازه نماز شب او
گشته احیاگر دین زینب او
محشری کرده به پا فاطمه است

شده بانی سخن شهبازی
تائبش کرده سخن پردازی
با هماهنگی و هم آواز
در زبان ذکر ولا فاطمه است

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 19:34
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مرثیه حضرت محسن بن علی(ع) -(نقشه هایم ریخت بر هم..محسنِ مادر برو) * محسن راحت حق

1355

مرثیه حضرت محسن بن علی(ع) -(نقشه هایم ریخت بر هم..محسنِ مادر برو) نقشه هایم ریخت بر هم..محسنِ مادر برو
پُر شدم از درد و ماتم محسنِ مادر برو

حسرتِ لای لایی ات تا روز محشر تازه ست
سینه ام جلوه گهِ غم‌‌..محسنِ مادر برو

آخرین فرزندِ مظلومم..فداییِ علی..
زاده ی سلطانِ عالم محسنِ مادر برو

هرچه کردم در.. نیاید سمتِ تو امّا نشد
دیده ام شد مثلِ زمزم محسنِ مادر برو

روی هیزم ها و خاکستر زمین خوردی چرا؟
گر که مقدور است نم نم محسنِ مادر برو

قلب های این جماعت سنگ باشد ای پسر
خواهشا حالا..همین دم محسنِ مادر برو

گفته ام فضّه بیاید زود بردارد تو را
نقشه هایم ریخت بر هم محسنِ مادر برو

  • یکشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1400
  • ساعت
  • 11:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 علی صمدی

مرثیه فاطمی -(مدینه غربت داره تو در و دیوار و کوچه هاش) * علی صمدی

617
3

مرثیه فاطمی -(مدینه غربت داره تو در و دیوار و کوچه هاش) بند اول :
مدینه غربت داره تو در و دیواره کوچه هاش
نامرد فراوونه ولی مردی نداره کوچه هاش
داغ بزرگ و سختی رو به دل میزاره کوچه هاش

کوچه ی تنگ و صحبت از قباله و غصب فدک
کوچه تنگ و زخمی که به روی آن خورده نمک

حق مادر رو نامردای روزگار خوردند
خدا میدونه چی به سر مادر آوردند

یا فاطمه یا ام ابیها مدد زهرا (-)

بند دوم:
از اون به بعد رو میگرفت فاطمه پیش مرتضی
کسی نفهمید که چرا لکنت گرفته مجتبی
تو خواب می گفت مادرم ما نامرد نزن توروخدا

مردک نانجیب پست که راه مادرم رو بست
با سیلی و با نعره هاش غرور مادرو شکست

افتاده رو زمین ناموس خدا واویلتا
پژمرده میشه یاس مصطفی واغربتا

یا فاطمه یا ام ابیها مددی زهرا

بند سوم:
موقع غسل پیکرش چی میبینه ابوتراب
پهلو و بازو ی کبود علی رو داد خیلی عذاب
میگه نرو فاطمه جان منو نکن خونه خراب

نگاه بکن حسینمون نمیشه ساکت عزیزم
چه جوری من خاک روی این پیکر پاکت بریزم

خداحافظ ای همه ی وجود من زهرا
بعد از تو علی میشه دیگه تنهاتر از تنها

یا فاطمه یا ام ابیها مدد یا زهرا ...

  • پنج شنبه
  • 25
  • آذر
  • 1400
  • ساعت
  • 23:59
  • نوشته شده توسط
  • علی صمدی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شب شهادت فاطمیه (سبک سنتی) * مرتضی محمودپور

1834
1

نوحه سینه زنی شب شهادت فاطمیه (سبک سنتی) ◾نوحه شب شهادت
◾فاطمیه(سبک سنتی)

◾بنداول
خانه مرتضی ز غم سیه‌پوش
تابوت فاطمه گرفته بر دوش
دیده‌ام شبانه
میبرند ز خانه
پیکر تازیانه خورده
علی شبانه جان سپرده
واویلتا آه واویلا(۲)

◾بنددوم
تدفین فاطمه شده شب تار
طفلان نهاده‌ند سر به دیوار
زینب حزینه
میزند به سینه
گوید که مادرم جوان است
یاس کبود در خزان است
واویلتا آه واویلا(۲)

◾بندسوم
حسن به گوشه‌ای فتاده خاموش
حسین گردیده ز غم سیه‌پوش
گوید ای مادرم
ای گل پرپرم
بعد از تو من چه چاره سازم
زین غصه در سوز و گدازم
واویلتا آه واویلا(۲)

haajmorteza@

  • جمعه
  • 26
  • آذر
  • 1400
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه زمینه فاطمیه * مرتضی محمودپور

1428
2

نوحه زمینه فاطمیه ◾شور سینه‌زنی فاطمیه
◾ملودی و سبک جدید

◾بنداول
همرهم سوره‌ی کوثر بود
دست من تو دست مادر بود
از میان کوچه ها رفتیم
چشم مادرم ولی تر بود
فاطمه فاطمه مادر مادر(۴)

◾بنددوم
مردک پست را تا دیدم
بین کوچه بخود لرزیدم
پیش من مادرم داد میزد
بر سرخصم دون فریاد میزد
فاطمه فاطمه مادر مادر(۴)

◾بندسوم
پیش آون مردک پست دیدم
چادرش را محکم بست دیدم
ناگهان دیدم آنجا مادر
رو زمین پیش چشمم زد پرپر
فاطمه فاطمه مادر مادر(۴)

◾بندچهارم
کوثر قرآن مثل حورا بود
بین کوچه تنهای تنها بود
راه بین کوچه مشکل بود
صورت مادرم مثل گل بود
فاطمه فاطمه مادر مادر(۴)

  • دوشنبه
  • 6
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 14:06
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا فاطمه الزهرا (س) _بروی خاک افتاده، نگاهش بر منِ زار است * اسماعیل تقوایی

905

یا فاطمه الزهرا (س) _بروی خاک افتاده، نگاهش بر منِ زار است یا فاطمه الزهرا(س)
بروی خاک افتاده، نگاهش بر منِ زار است
دلش آزرده از رفتار این خلق ستمکار است

لگد خورده درِ سوزان وافتاد ست یکسویی
تمام هستی ام زخمی، میان در، ودیوار است

صدا زدلحظه ی برخورد در با خود، بابا را
وجودش پر زدرد خوردن پهلو به مسمار است

گل من در میان خاک وخون نالان بیفتاده
بمیرم، غنچه اش پرپر میان صحن گلزار است

امان از مصلحت، باعث شده باشم تماشاگر
علی را اشک شرم از دیدگان بر روی رخسار است

هنوزم فاطمه دل ناگران حیدرش باشد
به قربانش روم، زهرای من در اوج ایثار است

حیاط خانه ام جولانگه نامردمان گشته
نوای یا رسولا بر لب طفلان به گفتار است

ید اللهم،ولی دست مرا حکم قضا بسته
کجا شیر خدا را این چنین حکمی سزاوار است

به حال من بگرید در غلافش ذوالفقار من
نباشد باورش اینگونه مولایش گرفتار است

به یادم آمده حرف پیمبر در دم آخر
خدایا صبر ده، هجران زهرا سخت دشوار است

شعر :اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 7
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 15:34
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زمزمه شهادت حضرت زهرا (س) _خدایا بعد زهرا،من چسازم با یتیمان * اسماعیل تقوایی

1428

زمزمه شهادت حضرت زهرا (س) _خدایا بعد زهرا،من چسازم با یتیمان زمزمه شهادت حضرت زهرا(س)
خدایا، بعد زهرا، من چسازم، با یتیمان
بده صبری، زهجر او رسیده، بر لبم جان

چه سنگین غمی، شکسته دل، من و طفلان زهرا
شده روز ما، چو شام سیه، امان از جور دنیا

خدایا مدد، خدایا مدد، زدستم رفته زهرا 2
_________________________
برفته حامی ام، دیگر طرفداری ندارم
میان دشمنان، تنهایم و، یاری ندارم

یل خیبر و، یل خندقم، ولی پشتم خمیده
کسی تا کنون، میان عرب، مرا اینسان ندیده
خدایا مدد....
_____________________________
نصیب فاطمه، شد غربت وغسل شبانه
به دوشم برده ام، تابوت او، را مخفیانه

شده گوهرم، به دستان من، میان خاک پنهان
دگر آسمان، در این زندگی، ندارد ماه تابان
خدایا مدد....
_____________________________
زبعد مادرش، زینب شده، بانوی خانه
به سوگش روز وشب، دارد به لبها، این ترانه

جوان مادرم، گل پرپرم، چرا رفتی ز دنیا
تلاشم بود، تسلا دهم، زبعد تو به بابا
خدایا مدد....

شعر:اسماعیل تقوایی

  • شنبه
  • 11
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 13:44
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد