شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی و زمزمه‌ی فاطمیه(سبک و ملودی جدید) * مرتضی محمودپور

1411
2

نوحه سینه زنی و زمزمه‌ی فاطمیه(سبک و ملودی جدید) ◾نوحه زمینه سینه زنی فاطمیه

◾بنداول
میان بستر.... افتاده تنها.... یاور حیدر
ورق ورق گردیده تموم سوره‌ی کوثر
یه گوشه‌ای زینب نشسته نالانه
حسین از این غصه‌ ز دیده گریانه
حسن نگاهش بر این در و دیواره
بیندهنوزم خون بر روی مسماره
چی شده مادر که آنقدر ضعیفی
چی شده مادر که آنقدر نحیفی
مادر مادر مادر مادر(۲)

◾بنددوم
علی گرفته زانوی غم را در بغل امشب
به پیش چشم کوثر قرآن و پیش زینب
حسن نگاهش به چشمان باباشه
حسین بروی زانوی باباش جاشه
فضه کنار فاطمه چه گریونه
فاطمه زین غم با حال پریشونه
چی شده بابا زار و پریشونی
چی شده بابا ز دیده گریونی
مادر مادر مادر مادر(۲)

  • شنبه
  • 11
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 22:46
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 مرتضی محمودپور

یک منبر روضه التماس امیرالمومنین به حضرت زهرا(س) * مرتضی محمودپور

865
2

یک منبر روضه التماس امیرالمومنین به حضرت زهرا(س) ◾ایام فاطمیه

از پافتاده حضرت حیدر مرو مرو
بهرم‌نمانده یک‌تن و یاور مرو مرو

ای دلخوشی زینب و کلثوم خانه‌ام
گویند کودکان که تو مادر مرو مرو

همسایگان ز گریه‌ی تو شکوه کرده‌اند؟
دادم جوابشان گل پرپر مرو مرو

از چه نگاه تو به حسن نامنظم است
سیلی چه کرده با رخ کوثر مرو مرو

خانه خراب میشوم از رفتن تو من
زین لانه پر مکش تو کبوتر مرو مرو

گفتی سخن زتشنه لب دشت کربلا
امید خانه سایه‌ی بر سر مرو مرو

  • سه شنبه
  • 14
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 19:36
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی فاطمیه ( زمزمه ،شور،)سبک جدید * مرتضی محمودپور

803
3

نوحه سینه زنی فاطمیه ( زمزمه ،شور،)سبک جدید ◾نوحه زمزمه فاطمیه


◾بنداول
ز جا برخیز زهرا مادر من
تویی پشت و پناه و یاورمن
به پشت در چه دیدی
که اینگونه خمیدی
الهی من بمیرم
چه دردی تو کشیدی
یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا(۳)

◾بنددوم
پریشان شده خواهر من
نشسته حسین در بر من
گذشته شب از نیمه مادر
غمت آمده بر سر من
به کوچه در حقت جفا شد
همه حاجت تو روا شد
تو جان علی را خریدی
نشسته نمازت ادا شد
یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا (۳)

◾بندسوم
مکن مخفی از من تو رویت
دو چشمان من شد به سویت
زدی بال و پر بین خانه
الهی بمیرم برایت
شده دختر غمگسارت
حسین آمده در کنارت
حسن از غصه خمیده
نظر کرده بر چشم تارت
یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا(۳)

  • چهارشنبه
  • 15
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 14:09
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

روضه حضرت زهرا(س) در قالب واحد هم میشود اجرا نمود * مرتضی محمودپور

853
5

روضه  حضرت زهرا(س) در قالب واحد هم میشود اجرا نمود ◾چهار پاره ترکیب مسدس
◾روضه‌ی فاطمیه

بشکند دست‌مغیره یاس‌خوشبویم خزان کرد
مرغ عشق خانه‌ام را از شرر بی‌آشیان کرد
هل اتی و کوثر قرآن چنین شانت بیان کرد
آنچنانکه اشک را از دیده گان من روان کرد
آه میسوزم از این غم، غصه‌هایم بیشماره
رشته‌ی عمرم ز بعد فاطمه شد پاره‌پاره

فاطمه ام‌الائمه فاطمه ام الکتاب است
فاطمه نور خداوند جلی اندر حجاب است
فاطمه‌عطرگل‌یاس‌و به‌عالم چون‌گلاب‌است
فاطمه در آسمان بیکرانه آفتاب است
جلوه‌‌ای کرده‌به‌عالم تا به اذن حق دو روزی
کائنات از نور رویش نور دریابند و روزی

فاطمه تا روز محشرمیکنم اقرار بانو
گرکشندم همچومیثم برفراز دار بانو
این نوا را تا قیامت میزنم من جار بانو
نیست همتای تو غیر از حیدر کرار بانو
هم جمال کردگاری هم جمال لایزالی
دختر ختم رسولان همسر مولی‌المولی

با لگد در پشت‌در دیدم که زهرا تا بهم ریخت
هم حسن همراه اربابم حسین آنجا بهم ریخت
زینبین و فضه باهم حضرت مولا بهم ریخت
یادم آمد ناله‌هایت پشت در من را بهم ریخت
من عزادار تو و ششماهه‌ی از کین خزانم
داغدار بازو بشکسته و قد کمانم

  • چهارشنبه
  • 15
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 16:02
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

رباعی میلاد_مولوده ی پاک احمدی آمده است * اسماعیل تقوایی

453

رباعی میلاد_مولوده ی پاک احمدی آمده است مولوده ی پاک احمدی آمده است
محبوبه حی سرمدی آمده است

پیچیده به مکه عطر خوشبوی بهشت
زیرا که گل محمدی آمده است

  • جمعه
  • 1
  • بهمن
  • 1400
  • ساعت
  • 02:51
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا س -(الهی آتشی بر در نیفتد شرارش دامنِ مادر نیافتد) * هستی محرابی

356

شهادت حضرت زهرا س -(الهی آتشی بر در نیفتد شرارش دامنِ مادر نیافتد) ‍ #نذر_شهادت_حضرت_زهرا_س
#فاطمیه_روضه_غربت_مادر

الهی آتشی بر در نیفتد
شرارش دامنِ کوثر نیفتد

الهی هیچ مردی پیشِ چشمش
زنش در خون خاکستر نیفتد

الهی رحم کن تا غنچه ی یاس
به زیرِ دست و پا پَرپَر نیفتد

دعا کرده علی در بینِ کوچه
که زهرا چادرش از سر نیفتد

به مسجد می برن با تازیونه_
که چشمش تو چشِ حیدر نیفتد

به زیرِ لب دعا می کرد زینب
که در هیچ خانه ای مادر نیوفتد

تو میدانی خدا زینب غریب است
مدد کن تا گلش بستر نیفتد

خدایا کربلا در پیش دارد
مدد کن از سرش معجر نیفتد

مدد کن تا حسینش بینِ گودال
به گیرِ اون همه لشکر نیفتد

که شمر، اَر می بُرَد انگشتِ او را
به دستِ شمر انگشتر نیفتد

مدد کن کنجِ ویرانه دلِ شب
سرش بر دامنِ دختر نیفتد

کنارِ پیکری بی سر می گفت
الهی قسمتِ خواهر نیفتد

به شمرِ پستِ دون تا حشر لعنت
که دیگر دستِ او خنجر نیفتد

همین عالم عذابش کن که دیر است
حسابش عرصه ی محشر نیفتد!

#الهی_آتشی_بر_در_نیفتد
#شرارش_دامن_مادر_نیفتد
#بداهه_روضه_الهام_پنجشنبه_۱۶_دی
#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 17:13
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا س -(ای یارِ جوون و قد کمونم) * هستی محرابی

591

شهادت حضرت زهرا س -(ای یارِ جوون و قد کمونم) ‍ ‍ ‍ #فاطمیه_نذر_غربت_حضرت
#زهرا_سلام_الله_علیها

◾️بند اول
ای یارِ جوون و قد کمونم
زهرا همه ی دردَت به جونم
پاشو که بی تو قلبم میگیره
حرف از رفتن نزن مهربونم

دائم بر لبِ ما این زمزمه
فاطمه فاطمه یا فاطمه.....

◾️بند دوم
مرو ای مونسِ شامِ تارم
همدمِ غمهای بی شمارم
بعدِ تو ای شمعِ خونه ی من
آه! از من و دلِ بی قرارم

یا زهرا ای گلِ قد کمونم
مرو ای بانوی بی نشونم

◾️بند سوم
آسمون پُر شد از ربَّنایت
خونه پیچیده بوی دعایت
ذکرِ لبِ تو عَجّل وفاتی
التماسِ تو این از خدایت

الوداع ای گلِ یاسِ بابا
بعدِ تو همدمم کوهِ غمها

◾️بند چهارم
سینه ات پر ز درد و ملامت
جاری بر گونه ات اشکِ غربت
مدینه ای تو تنها گواهم
امان از این قومِ بی مروت

می روری یاسِ هیجده بهارم
بی تو بر خشتِ غم سر میزارم

◾️بند ششم
بعدِ تو ای گل بی جوونه
دیگه خاموش شده شمعِ خونه
فاطمه ای یاسِ نا شکفته
می روی امّا چه بی نشونه

یا زهرا یا زهرا یا مظلومه
غربت از روی قبرت معلومه!

#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 17:18
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

حضرت زهرا س -(چندی ست فاطمه(س) به مصلا نمی رود وقتِ وصاله حضرتِ زهرا نمی رود) * هستی محرابی

562

حضرت زهرا س -(چندی ست فاطمه(س) به مصلا نمی رود وقتِ وصاله حضرتِ زهرا نمی رود) ‍السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَاالصِدِيقَةُالشَّهِيدَة

چندی ست فاطمه(س) به مصلا نمی رود
وقتِ وصاله حضرتِ زهرا نمی رود

وقتِ نماز شد دلِ زارش گرفته است
می رفت پیش از این ، دگر امّا نمی رود

خواهد کند به حالِ دلِ مومنان دعا
دستش شکسته است و ، به بالا نمی رود

پهلو و سینه اش شده از ضربه ها کبود
زخم و جراحت از نظرِ ما نمی رود

مولا نظر کند به کبودیِ صورتش
ردِّ کبودی از رخِ زیبا نمی رود

یاسِ پدر چرا شده آماجِ فتنه ها
کس بر عیادتِ گلِ بابا نمی رود

جسمش نحیف گشته و یاری نمی کند
این داغِ تازه از دلِ مولا نمی رود!

#یا_وجیهة_عندالله
#اشفعی_لنا_عندالله
#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 17:33
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

مرثیه حضرت زهرا (س) -(تو گل گلزار دینی فاطمه) * رضا یعقوبیان

1091
1

مرثیه حضرت زهرا (س) -(تو گل گلزار دینی فاطمه) تو گل گلزار دینی فاطمه
دخت ختم المرسلینی فاطمه

در کرامت در سخا، در معرفت
چون امیرالمؤمنینی فاطمه

ای صفابخش قلوب شیعیان
چون علی حامی دینی فاطمه

تو به دریای شرافت تا به حشر
گوهری، دُرِّ ثمینی فاطمه

تا صف محشر عزیز مصطفی
شیعه را حبل المتینی فاطمه

ما همه ریزه خور خوان توایم
تو گل روی زمینی فاطمه

کوی تو دارالامان عالم است
زینت خلد برینی فاطمه

من کجا و مدح دخت مصطفی
فاش گویم بهترینی فاطمه

نوربخش عالم هستی تویی
نور خلاق مبینی فاطمه

از ستم‌های سقیفه مسلکان
پشت در نقش زمینی فاطمه

  • چهارشنبه
  • 25
  • آبان
  • 1401
  • ساعت
  • 10:46
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

اشک میریزد به همراهِ من و دور و برم * مرضیه عاطفی

997

اشک میریزد به همراهِ من و دور و برم اشک میریزد به همراهِ من و دور و برم
این بلا هرگز نخواهد رفت از یادِ حرم

یک حرامی آمد و یک عده را ناکام کرد
آمد و انسانیت را سخت قتل عام کرد

ساحتِ امنِ إلهی لحظه ای آشوب شد
حال یک مادر کنارِ طفل، نامطلوب شد

جان سپردند و چه زیبا زنده میشد نامشان
با شهادت شد بدونِ وقفه شیرین کامشان

بار اول نیست اینگونه جسارت میشود
با هجومی هر چه در راه است غارت میشود

بار اول نیست ظالم می کُشد مظلوم را
زن به چشم خویش می بیند هجومی شوم را

شعله ور از آهم و میسوزم از دردِ فراق
میرود سمتِ مدینه روضه از شاهِ چراغ

یک نفر نامرد، اینجا قاتلِ بی درد بود
پشت درب خانهٔ حیدر چهل نامرد بود

داغ، حمله ور شد و آب و گِلم آتش گرفت
چادری را غرق خون دیدم دلم آتش گرفت

سوختم از روضهٔ مادر که حالش زار شد
آه یا فضه خذیني گفت و چشمش تار شد

حملهٔ مسمار با دردی عجینَش کرده بود
ضربه های بیهوا بستر نشینَش کرده بود

وای از بغض و مدارا و سکوتِ ذوالفقار
وای از وقتِ مرورِ اتفاقی ناگوار

درد دارد همسری از دستِ خود خسته شود
آه از مردی که دست و بالِ او بسته شود

از غضب پُر شد ولی از سینه فریادش نرفت
ازدحام ِ پشتِ «در» یک لحظه از یادش نرفت

آه از پهلوی زخمی! آه از روی کبود
زنده میشد در مَشامش لحظه لحظه بوی دود

پیش چشمش همسرش را بر زمین انداختند
آیه های کوثرش را بر زمین انداختند

حالِ خوبِ سابقش اینروزها تغییر کرد
خاک و خونِ چادر زهرا(س)علی(ع) را پیر کرد!

  • شنبه
  • 28
  • آبان
  • 1401
  • ساعت
  • 14:28
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

احترام مادر سادات بر ما واجب است * وحید ولوی

624
2

احترام مادر سادات بر ما واجب است احترام مادر سادات بر ما واجب است
لحظه لحظه، کو به کو، هر آن و هر جا واجب است
هر که باشی شاه یا بنده، سیه رو یا سفید
سجده کردن با تواضع پای زهرا واجب است
آفرینش را خدا تنها به عشق او سرشت
احترامش مسلمین را نه، به دنیا واجب است
معنی صوم و صلات و دین و قرآن، فاطمه است
این سؤالی نابجا باشد که آیا واجب است؟
این حدیث معتبر را از پیمبر بشنوید
که رضای فاطمه بر تک تک ما واجب است
-
ماسوا شد وقف زهرا، فاطمه وقف علی است
جان سپردن در مسیر حفظ مولا واجب است
ای کسانی که میان کوچه غوغا کرده اید!
«انّ فیها فاطمه»، اکرام «زهرا» واجب است ...

  • سه شنبه
  • 15
  • آذر
  • 1401
  • ساعت
  • 11:15
  • نوشته شده توسط
  • وحید ولوی
ادامه مطلب

اینجا مجال پر کشیدن نیست مادر * وحید ولوی

484

اینجا مجال پر کشیدن نیست مادر برخیز کوچه جای ماندن نیست مادر
اینجا مجال پر کشیدن نیست مادر
حق تو را پیغمبر خاتم عیان کرد
حق تو که پهلو شکستن نیست مادر
خسته شدی اما بیا برخیز از جا
اینجا که فرصت بر نشستن نیست مادر
از انتهای کوچه ها دارد می آید
آنکه به قلبش مهر اصلاً نیست، مادر
یک لحظه دیدم آسمان ما سیه شد
آنچه که شد، امکان گفتن نیست، مادر
-
از کوچه ها باید سفر کرد و گذر کرد
کوچه که پایان غم من نیست، مادر
زینب خودش تنهای تنها بود و می دید
یک جای سالم روی آن تن نیست ، مادر

  • سه شنبه
  • 15
  • آذر
  • 1401
  • ساعت
  • 11:19
  • نوشته شده توسط
  • وحید ولوی
ادامه مطلب

کمی از بال هایش مانده بر در * وحید ولوی

626

کمی از بال هایش مانده بر در #روز_بعد

عدو که رفت پایش مانده بر در
زغال و دود جایش مانده بر در
گذشت و روز بعدش مرتضی دید
کمی از بال هایش مانده بر در
در آن غوغا صدا زد «آه فضه»
تمنایش ، صدایش مانده بر در
نفس در سینه اش بالا نیامد
هنوزم های هایش مانده بر در
نشد فرصت که چادر را بپیچد
دو سه نخ از عبایش مانده بر در
-
میان شعله ها گرم دعا بود
دعایش، ربنایش مانده بر در

  • سه شنبه
  • 15
  • آذر
  • 1401
  • ساعت
  • 11:21
  • نوشته شده توسط
  • وحید ولوی
ادامه مطلب

بوسه بر نامش زد و با جان و دل تعظیم کرد * مرضیه عاطفی

511

بوسه بر نامش زد و با جان و دل تعظیم کرد بوسه بر نامش زد و با جان و دل تعظیم کرد
ماتمش رخت عزا را بر تنِ تقویم کرد

زنده شد عیسی کنارِ ذکرِ یازهرایِ(س) ما
حضرت مریم به اسم اعظمش تعظیم کرد

دست تاریخ آمد و در کوچه ای غربت کشید
شهر را با مردمانِ بی وفا ترسیم کرد

مهربانی های بی حدّ و حسابش عاقبت
جملهٔ «ألجار ثمّ الدار» را تنظیم کرد

اولین نان تنور خانه اش را فاطمه(س)
پخت و بین تک تکِ همسایه ها تقسیم کرد

وای از قوم نمک نشناس! آنکه جای حق
یاورِ باطل شد و دل را به او تسلیم کرد

مکرِ شورای سقیفه کار دستِ شیعه داد
مرتضی(ع) را از خلافت سالها تحریم کرد

گفت بر آتش بسوزان «چادر» و «در» را سریع
بی حیا مزد رسالت را چنین تفهیم کرد

در حمایت از علی(ع)زهرا(س)گذشت از هرچه داشت
محسنِ(ع)شش ماهه اش را پشت «در» تقدیم کرد!

  • چهارشنبه
  • 16
  • آذر
  • 1401
  • ساعت
  • 16:19
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

گره بر کار مولایش امیرالمومنین (ع) افتاد * نعیمه امامی

438
1

گره بر کار مولایش امیرالمومنین (ع) افتاد یا فاطمه الزهرا (س)

پرش آهسته آهسته شکست و بر زمین افتاد

گل یاسی میان شعله های آتشین افتاد

طنابی گرد دستانِ امیرش ، کوچه پُر غوغا

گره بر کار مولایش امیرالمومنین (ع) افتاد

گره زد بازوی بشکسته را بر بازوی حیدر

غلاف آمد جدایش کرد، تنها و حزین افتاد

امان از دست آن ملعون، چطور آمد فرود آن دم !

که با یک ضربه، در آن کوچه، زهرا (س) این چنین افتاد...!

چه آمد بر سرش...! دیگر نمی گویم ز میخ و در...

کبود زخم ها بر آن وجود نازنین افتاد

شبی با دست لرزان، اشکهای مرتضایش را

تبرک کرد و سر بر سینه ی تنها ترین ... افتاد

علی (ع) ماند و علی(ع) ، تنها میان شهری از فتنه

طنین کینه ی دشمن بر آن خُلدِ برین افتاد

غریبی برد بر دوشش غریبانه عزیزش را

و زخمی تا ابد، بر بالِ جبریلِ امین افتاد

نعیمه امامی اشلق

  • چهارشنبه
  • 30
  • آذر
  • 1401
  • ساعت
  • 08:44
  • نوشته شده توسط
  • نعیمه امامی اشلق
ادامه مطلب

فرق دارد با همه، دنیایِ بچه شیعه ها * مرضیه عاطفی

675

فرق دارد با همه، دنیایِ بچه شیعه ها ?? در آستانهٔ شب یلدای فاطمی
#نذرشهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#و_غربت_مولانا_علی_علیه_السلام ??

فرق دارد با همه، دنیایِ بچه شیعه ها
صرفِِ هیئت میشود شبهایِ بچه شیعه ها

داغ مادر دیده؛ حق دارند بیتابی کنند
هق هقِ پیوسته شد آوایِ بچه شیعه ها

گریه بر زهرا(س) حلاوت دارد آری آنچنان
میشود با اشک، شیرین چایِ بچه شیعه ها

وای مادر گفته و ذکر مصیبت میکنند
هست روضه؛ بهترین نجوایِ بچه شیعه ها

میشود احساس حتی در میانِ خنده ها
یک غم ِ دیرینه در سیمایِ بچه شیعه ها

میخورَد حسرت میان آه؛ این شبها مدام
میرود تا پشتِ «در» رؤیایِ بچه شیعه ها

تا کفن پیچید بر پهلویِ زخمی و کبود
ذره ذره پیر شد بابایِ بچه شیعه ها

مادر سادات شد تشییع مظلومانه و
سخت خالی بود آنجا، جایِ بچه شیعه ها

چون علی(ع)از داغ زهرا(س) آهِ طولانی کشید
فاطمیه شد شبِ یلدایِ بچه شیعه ها!

  • چهارشنبه
  • 30
  • آذر
  • 1401
  • ساعت
  • 11:21
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

غزل مرثیه شهادت حضرت زهرا(س) * مرتضی محمودپور

442
1

غزل مرثیه شهادت حضرت زهرا(س) ◾غزل مرثیه....
◾شهادت حضرت زهرا(س)

در بین‌ کوچه‌ راه مرا از چه بسته‌ایی؟
دستت شکسته‌باد که‌دستم‌شکسته‌ایی

تا پای جان به پای علی ایستاده‌ام
غاصب‌شدی‌وجای‌امامم نشسته‌ایی؟

حیدر مراست‌رشته‌ی‌الفت ز هرجهت
حبل‌المتین سوره‌ی کوثر گسسته‌ایی

هرگز روا نبوده شراره به خانه‌ام
بیخود لگد زدی تو به بانوی‌خسته‌ایی

مرتدی و منافق و کافر چه خوانمت؟
خودگو عیان به عالمیان از چه دسته‌ای؟

پایت شکسته باد که ششماهه کُشتی و
از دست منتقم به کدام سوی جسته‌ایی

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • شنبه
  • 3
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 01:04
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا سلام الله *

589
2

شهادت حضرت زهرا سلام الله همسر علی ، مادر مهربون
ای جوونِ قد کمونِ نیمه جون
دنیا رو محروم نکن از بودنت
حتی بین بسترم شده بمون

فاطمه تو رو برای این زدن
که بگن شوهرتو زمین زدن
سیلی به روی تو با انگشتری
که بوده از قسمت نگین زدن

تو میخواستی نباشه تنها علی
دیدی مونده بین نامردا علی
برای دلخوشی من روی در
باخون پهلو نوشتی "یاعلی"

فکری واسه بچه هات بکن عزیز
نرو زندگی مونو بهم نریز
بذار اصلا رو سرم خراب بشه
خونه رو با قد خم نکن تمیز

به تو اصلا نمیاد قد کمون
چطوری بگم نرو پیشم بمون
خواهش فاتح خیبر و خودت
بیا از اشک چشای من بخون

کار تو به سختی تار دیدنه
درد و دل های منو شنیدنه
صدایی که میاد از تو این روزا
تنها خس خس نفس کشیدنه

انگار هیچ اتفاقی نیفتاده
نگران حالت هیچ کس نشده
حالا بگو تو غریب تری یا من ؟
هیچ کسی عیادتت نیومده

این دَم آخریه سینه زنی
روضه خون غارت پیروهنی
برای حسین با بازوی کبود
مشت به سینه ی شکسته میزنی

#شاعر_محمدداوری

  • شنبه
  • 3
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 06:45
  • نوشته شده توسط
  • علی اصغرخواجه زاده
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شب سوم فاطمیه توسل حضرت رقیه(س)نوحه سینه زنی سبک جدید * مرتضی محمودپور

593
2

شب سوم فاطمیه توسل حضرت رقیه(س)نوحه سینه زنی سبک جدید ◾نوحه سینه زنی حضرت رقیه
◾شب سوم فاطمیه

◾بنداول
سه ساله دختر حسینم من
به فاطمه نور دوعینم من
کنج خرابه با دلی پر خون
چوعمه‌جان به شور و شینم من
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)

◾بنددوم
روی طبق سر پدر آمد
شام غریبیم سحر آمد
خودم به چشمان خودم دیدم
سر بریده دیده تر آمد
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)

◾بندسوم
پدر من و غریبی و تنهایی
شدم چو مجنون و توام لیلایی
به جای عمه و به جای مادر
لبم به روی حنجرت بابایی
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • شنبه
  • 3
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 08:09
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

چشم سر را بستم و با پایِ دل وارد شدم * مرضیه عاطفی

506

چشم سر را بستم و با پایِ دل وارد شدم -لطفا حق روضه ادا شود-

چشم سر را بستم و با پایِ دل وارد شدم
سر به زیر انداختم، گریان، خجل؛ وارد شدم

پای من لرزان و آشوب است قلبِ مضطرم
میروم گریان به سمتِ قتلگاهِ مادرم

داغ سنگینی به مغزِ استخوانم میرود
دم به دم، با هر قدم انگار جانم میرود

میشوم نزدیک و میسوزم از آهی سینه سوز
از تمام کوچه بویِ دود می آید هنوز

لعنتِ دائم بر آنکه آتشی افروخته
یک درِ چوبی که قلبش مثل قلبم سوخته

می نشینم رویِ خاک و بوسه بر در میزنم
بوسه ها با چشم گریان تا به محشر میزنم

در کنارم آسمان؛ بد بیقراری میکند
عرش ِ حق انگار دارد سوگواری میکند

نیست زهرا(س) و عزادار است آخر بیتِ وحی
با به إذن الله وارد میشوم در بیتِ وحی

دیدنِ این صحنه حالم را کشانده در جنون
میخورَد چشمَم به دیواری که دارد ردّ خون

این طرف در اشکهایم آهِ فوق‌العاده است
آن طرف یک میخِ کج روی زمین افتاده است

سوت و کور است و همین غربت، غم ِ حیدر شده
یک نفر با خود نگفت این خانه بی مادر شده

یک نفر حتی نیامد! ای امان از ذاتِ بد
یک زنِ همسایه حتی بوسه بر زینب(س) نزد

یاد مادر اشک میریزد حسینِ(ع) بی کفن
میگذارد هر زمان سر را به زانویِ حسن(ع)

نیست زهرا(س) پایِ سفره! غم نشسته روبرو
میخورَد نان را علی(ع) هر وعده با بغضِ گلو

فضه فهمید و شبی با گریه و با احتیاط
آمد و دستاس را برداشت از کنج حیاط

یادش آمد پشتِ در زهرایِ أطهر(س) داشت درد
چادرِ خاکیِ زهرا(س) فضه را بیچاره کرد

اشکهایم را بر آن آهسته نم نم میکشم
ذره ذره خاکِ چادر را به چشمَم میکشم

می نشینم گوشه ای تا نیمه شب عابر شوَم
با علی(ع) و کودکانِ خسته اش زائر شوَم

سر به زانو دارم و گسترده شد تا نورِ ماه
آمدند و با نگاهی خیس افتادند راه

پیر شد! افتاد حیدر یادِ بازوی کبود
رد شدن از خاطراتِ دربِ خانه سخت بود

چهرهٔ نحس ِ فلانی یادش آمد با محن
ضجه زد در آستینش در خم ِ کوچه حسن(ع)

یادش آمد بسته شد با خشم، راهِ چاره ها
شد فدک غصب و زمین میریخت کاغذ-پاره ها

میرود انگار دارد از سرم هوش و حواس
بر مشامم میرسد هر لحظه عطرِ نابِ یاس

کهکشان افتاده بر این خاک و می بندد دخیل
رویِ قبرِ مادرم پهن است بالِ جبرئیل

آه از دستانِ لرزانِ أمیرِ عالمین
پاک میکرد اشکهایِ سردِ زینب(س) را حسین(ع)

میزند بر سینه و سر عالم ِ دور و برم
مجتبی(ع) با گریه میگوید سلام ای مادرم

گفت مادر رفتی و صبر از دلِ من برده ای
کاش می مُردم! نمی دیدم که سیلی خورده ای

آنچنان زد مردکِ لقمه حرام ِ ناخلف
راهِ خانه این طرف بود و تو رفتی آن طرف

قبر مادر را به اشکِ چشم خود مرطوب کرد
درد دل های حسن(ع) حال مرا آشوب کرد

من هم از این روضهٔ مکشوفه هق هق میکنم
دارم از این غربتِ و مظلومیت دق میکنم

میگذارم صورتم را بر مزارش با سلام
قلبم از جا کنده خواهد شد از این داغِ مدام

داغ کوچه، داغ آتش، داغ بستر، کم نبود؟!
داغِ قبرِ بی نشان هم کرد در قلبم ورود

این جهانِ بی مروت داد خیلی زحمتش
میکشم شالِ عزایم را به روی تربتش

خوب میداند که یک حاجت به دل دارم فقط
تا که فرزندش بیاید؛ اشک می بارم فقط

کاش زنده باشم و در صبحِ روزِ انتقام
یاعلی(ع)گویان بیایم پابه پایِ آن امام

میرسد با ذوالفقارش میزند فوراً علَم
حضرتِ مادر بزودی میشود صاحب حرم

مینشینم یک شب جمعه به صحنِ فاطمه(س)
میکشد آتش به جانم سوزِ لحنِ فاطمه(س)

باز هم ذکرِ «بنیّ» میرسد بر گوش دل
میگذارد این نوا هر لحظه غم بر دوش دل

میرود با اشکِ چشمانش کنارِ قتلگاه
چکمهٔ خولی(لع) سیاه و میرود چشمش سیاه

سیدالمظلوم بود و ناسزا و حرفِ بد
میخورَد بر صورت و بازو و پهلویش لگد

پیکرش دیگر برای تیرِ تازه جا نداشت
تشنه بود و زخم ها خورد و حسینش(ع) نا نداشت

ضجه میزد مادرانه، عمقِ جانش سوخته
پاره شد پیراهنی که خود برایش دوخته

نیست محض بوسه اش یک جای سالم در بدن
با تنی عریان حسینش(ع) ماند آخر بی کفن

کربلا ای کربلا ای کربلا ای کربلا
با غم ِ فرزندِ زهرا(س) میکشی آخر مرا!

  • پنج شنبه
  • 8
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 11:26
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(کنار بستر زهرا علی آه و فغان دارد) * رضا ماه پری زنجانی

165

شهادت حضرت زهرا(س) -(کنار بستر زهرا علی آه و فغان دارد) کنار بستر زهرا علی آه و فغان دارد
درون بستر افتاده به سر شوق جنان دارد
وصیت می کند زهرا سرش بر دامن مولا
چه گفته بر علی زهرا چرا اشک روان دارد
حدیث کوچه و در نیست"چرا اینگونه مینالد
گمانم درد سنگین تر از اینها بر زبان دارد
مگر بالاتر از سیلی بود دردی نمیدانم
هنوز هم صحبت سیلی ز مولایش نهان دارد
صدای هق هق گریه خبر از رفتن زهراست
علی دست دعا در شب بسوی آسمان دارد
به زیر لب همی گوید مرو زهرا مرو زهرا
دل پر درد و پر غصه امیر مؤمنان دارد
علی جان من به قربانت حلالم کن حلالم کن
بخوان قرآن که زهرایت به جنت میزبان دارد
چهار طفل صغیرم را نوازش کن نوازش کن
غم بی مادری زهرا خودش در دل عیان دارد
به زینب مادری کن خود بزن بر زلف او شانه
که زینب روزگاری سخت به پیش کوفیان دارد
حسین جان من است،جان تو و جان حسین من
به دشت کربلا روزی حسینم امتحان دارد
علی جان میروم اما دلم پیش تو میماند
دلی که از در سوخته درون خود نشان دارد
کلام آخرم باشد خداحافظ خداحافظ
برای دیدنت زهرا علی جان کم زمان دارد
بده غسلم کفن بنما تن بیمار زهرا را
دل شب دفن کن جسمم که این هم داستان دارد
مزار مخفی زهرا که میداند کجا باشد
نشان قبر مادر را فقط صاحب زمان دارد
خدا قسمت کند یک بار مدینه روزیم باشد
بگوید (ماه پری)اینجا علی دری نهان دارد

  • شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 17:22
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(جسم پاکت چرا افتاده بر خاک) * رسول چهارمحالی

191

شهادت حضرت زهرا(س) -(جسم پاکت چرا افتاده بر خاک) جسم پاکت چرا افتاده بر خاک
مادرم می رود به سوی افلاک
ای یاس پرپر ، مظلومِ مادر
آه و واویلا آه و واویلا (۲)

روضه خوان تو شد سردار خیبر
از غمت،زینبت محزون و مضطر
ای یاس پرپر ، مظلوم مادر
آه و واویلا آه و واویلا (۲)

نیمه شب شد کفن جسم شریفت
خصم ملعون چه کرد جسم نحیفت
ای یاس پرپر ، مظلوم مادر
آه و واویلا آه و واویلا (۲)

کوچه و داغ در شد روضه مادر
محسنت غرق خون از ضربه در
ای یاس پرپر ، مظلوم مادر
آه و واویلا آه و واویلا (۲)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 18:49
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مدینه تا کربلا -(در مدینه صورت مادر اگر نیلی نبود) * رسول چهارمحالی

205

مدینه تا کربلا -(در مدینه  صورت مادر اگر نیلی نبود) در مدینه صورت مادر اگر نیلی نبود
کربلا طفلی غذایش گریه و سیلی نبود

شعله های کینه و بخل عدو بر در نشست
شعله های خیمه آ مد بر دل مادر نشست

دست بسته سوی مسجد شد امیر المومنین
دست عباسش فتاده علقمه روی زمین

خطبه خوان،بین مدینه، حضرت زهرا شده
خطبه خوانِ شام و کوفه زینب کبرا شده

چون مدینه کربلای اول اهل ولا ست
امتداد خط سرخ فاطمیه کربلاست

تازیانه ، زخم بازو ، پهلوی خیر النسا
کربلا شد تازیانه ، بر تن آل عبا

غنچه ای پرپر به پشت در پرش را باز کرد
روی دستان پدر شش ماهه اش پرواز کرد

چند بیت از دشهر پیغمبر به شهر کربلا
از حدیث کوچه تا گودال عصر روضه ها

چند بیت و چند مقتل ازدحام اشک و آ ه
رفت روضه از مدینه ناگهان تا قتلگاه

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 18:57
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه شهادت حضرت زهرا(س) -(بانوی بی نشان ،از راه دور سلام) * رسول چهارمحالی

176

نوحه شهادت حضرت زهرا(س) -(بانوی بی نشان ،از راه دور سلام) سبک :همشاگردی سلام
......................................
فاطِمَه ٌالزَهرا،فاطِمَه ٌالزَهرا(2)
...........................................
بانوی بی نشان ،از راه دور سلام
یا فاطمه مدد،تنها همین کلام
من سوگوار تو،با زینب و حسین
کلثوم با حسن،بارانی است دو عین
یا فاطمه بگو،شش ماهه ات چه شد
بعد از عروج تو،دلداده ات چه شد
......................................
فاطِمَه ٌالزَهرا،فاطِمَه ٌالزَهرا(2)
....................................
السلام علیکِ،ایتها الصدیقة الشهیده
السلام علیکِ، ایتها الرضیة المرضیه
السلام علیکِ،ایتها الفاضلة الزکیه
السلام علیکِ،ایتها الحورا الاِنسیه
السلام علیکِ،ایتها الفاطمة الزهرا
السلام علیکِ،ایتها الصدیقة الکبری
....................................
فاطِمَه ٌالزَهرا،فاطِمَه ٌالزَهرا(2)
......................................
پروانۂ علی،پر سوخته چرا
طفلان نظر به یک ،در دوخته چرا
صیاد آتشش ،سوزاند بال و پر
در کوچه نا نجیب ،سیلی جلو پسر
ای قد کمان ترین ،بانوی آ سمان
پر پر شده گلم،عمرت شده خزان
....................................
فاطِمَه ٌالزَهرا،فاطِمَه ٌالزَهرا(2)
....................................
آ ن شب ابو تراب،در نیمه های شب
بر روی دوش خود،در سینه تاب و تب
جسم شریف تو،می برد تا بقیع
آ ن مادری که هست،بر شیعیان شفیع
گوهر ز دیدگان ،می ریخت بر زمین
می خواند روضه او،غمدیده و حزین
...........................................
فاطِمَه ٌالزَهرا،فاطِمَه ٌالزَهرا(2)
.......................................
السلام علیکِ،یا قرة عین الرسول
السلام علیکِ،بنت محمد،یا بتول
السلام علیکِ،زوج ولی الله علی
السلام علیکِ،خیر النسا،نور جلی
السلام علیکِ،ام ابیهای نبّی
السلام علیکِ،ام الحسینْ،ابنْ علی
...............................
فاطِمَه ٌالزَهرا،فاطِمَه ٌالزَهرا(2)
..............................
بوده وصیتت،بعد از عروج تو
در نیمه های شب،باشد خروج تو
غَسِّلنی با للیل ،علی علی جانم
کَفِّننی با للیل، علی علی جانم
دَفِّننی با للیل ،علی علی جانم
جان تو و حسین،ای جان جانانم
..................................
فاطِمَه ٌالزَهرا،فاطِمَه ٌالزَهرا(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) -(ای شمع شب تارم ،یا فاطمه الزهرا) * رسول چهارمحالی

222

زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) -(ای شمع شب تارم ،یا فاطمه الزهرا) یا فاطمه الزهرا ، یا فاطمه الزهرا

ای شمع شب تارم ،یا فاطمه الزهرا
ای کوثر قرآنم، یا فاطمه الزهرا
بین دیده گریانم ،یا فاطمه الزهرا
سر گشته و حیرانم،یا فاطمه الزهرا
با رفتن تو زارم ، یا فاطمه الزهرا
من بی سر و سامانم،یا فاطمه الزهرا
چون ابر بهارانم، یا فاطمه الزهرا
گریان چو بارانم، یا فاطمه الزهرا
ای مستی دورانم،یا فاطمه الزهرا
تو جانی و جانانم،یا فاطمه الزهرا
ای مادر طفلانم، یا فاطمه الزهرا
دنیا شده زندانم ، یا فاطمه الزهرا
تو روحی و ریحانم ، یا فاطمه الزهرا
دنیاست امتحانم،یا فاطمه الزهرا
بر لب روضه می خوانم،یا فاطمه الزهرا
چاک است گریبانم ، یا فاطمه الزهرا
ای معنی ایمانم ، یا فاطمه الزهرا
دلیلی و برهانم ، یا فاطمه الزهرا
ای همسر جوانم،یا فاطمه الزهرا
نام تو بر زبانم،یا فاطمه الزهرا
از داغ تان بخوانم،یا فاطمه الزهرا
من زنده نمی مانم،یا فاطمه الزهرا
ای یار بی نشانم،یا فاطمه الزهرا
غم گشته ارمغانم ، یا فاطمه الزهرا

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:16
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حبیب الله چایچیان

بقیع -(در جَهان هم شاُن و هَمتایی کُجا دارد بَقیع) * حبیب الله چایچیان

177

بقیع -(در جَهان هم شاُن و هَمتایی کُجا دارد بَقیع) در جَهان هم شاُن و هَمتایی کُجا دارد بَقیع
چون که یکجا چار مَحبوبِ خدا دارد بَقیع

نُورِ چشمانِ رَسول و پُورِ دلبندِ بَتول
صادق و سَجاد و باقر، مُجتبی دارد بَقیع

خلق شد عالَم زِ یُمنِ خلقتِ آلِ عَبا
یک تَن از آن پَنچ تَن آلِ عَبا دارد بَقیع

هَمدمِ دِلدادگان و مَحرمِ مِحرابِ راز
هَست زین العابدین، بِنگر چه ها دارد بَقیع

حاصلِ آیاتِ قرآن باقرِ عِلمِ رَسول
وارثِ فَضل و کمالِ اَنبیاء دارد بَقیع

صادقِ آلِ محمّد ناشرِ اَحکامِ حق
دین و دانش را رَئیس و پیشوا دارد بَقیع

در نَظر آید زَمین بَر چَرخ سنگینی کُند
بَسکه خاکش گُوهرِ سنگین بَها دارد بَقیع

گر چه تاریک است و در ظاهر ندارد یک چِراغ
هَمچو اِیوانِ نَجف نُور و صَفا دارد بَقیع

سایه ها نِجوا کُند بر مَدَفنِ این چهار تَن
گِرده شَب گیسو پَریشان یا عَزا دارد بَقیع

سَر به دِیوارش زَند هر کس از اینجا بُگذرد
در سُکُوتش نالِه ها و گریه ها دارد بَقیع

چار مَعصوم اَند و دورند از حَریمِ جَدّشان
شِکوه ها از دشمنانِ مُصطفی دارد بَقیع

می کند مَحکوم ظالِم را به هر دور و زَمان
گُفته ها با زائرانِ آشنا دارد بَقیع

بِشنُو از این قبرها بانگِ اَنا المَظلوم را
تا که مَهدی باز آید این نِدا دارد بَقیع

تا شَود ثابِت که نُورِ حَق نمی گردد خَمُوش
گر چه ویران شد، جَلال و کِبریا دارد بَقیع

نالهء اُمّ البنین با اشکِ زَهرا همدم است
در غُبارِ غم جَمالِ کربلا دارد بَقیع

  • یکشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 13:32
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج نادر بابایی

شهادت حضرت زهرا(س) -(مرغِ شَب اِمشَب شده دَستان سرای فاطمه) *حاج نادر بابایی

231

شهادت حضرت زهرا(س) -(مرغِ شَب اِمشَب شده دَستان سرای فاطمه) مرغِ شَب اِمشَب شده دَستان سرای فاطمه
فاطمه می کُوچد اِمشَب از سَرای فاطمه

جَبرَئیل از عَرش بَهرِ سَر سَلامت آمدِه
چون نِی بِشکستِه نالَد در عَزای فاطمه

عَرشیان این نُوحهِ را خوانند با هم یکصَدا
بَر علی صَبری عَطا کُن اِی خدای فاطمه

میوَزد بادِ سَحر آوای غَم سَر میدهد
چون نَمیآید دِگر صُوتِ دُعای فاطمه

آن نِدای حَق دِگرخامُوش گردید اِی عَجَب
چون حِمایَت از علی گَشته خَطای فاطمه

سینهء خاک سیَه اُمَّ اَبیها می روَد
نُوحهِ می خواند پِیمبَر از برای فاطمه

در دِلِ شَب شَهرِ یَثرب شاهدِ یک نالِه بود
نالهء واغُربَتای مُرتضای فاطمه

این غَریبِ شَهرِ خود دیگر ندارد هَمدمی
یارِ خود گُم کردِه یارِ با وَفای فاطمه

آبِ اَسما ریزد و شُویَد علی آن جِسم زار
اَشگ می ریزند اَمّا بَچّه های فاطمه

زَد کنارِ آبِ رَوان زُلفِ سپید از روی او
بَرمَلا گردَد به حِیدَر تا نَمای فاطمه

چون بِدید آن چهرهء نیلوفَری با گریه گُفت
گشتِه نیلی بُوسه گاهِ مُصطفای فاطمه

حال دانستم چِرا این دُرَّ گَنجِ سَرمَدی
روی می پُوشانده از شیرِ خدای فاطمه

اِی خُوش آنروزی که #نادر این تَنِ ناقابِلَت
گر چه ناقابِل بُوَد، باشد فَدای فاطمه

  • یکشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 14:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

روضه حضرت زهرا(س) -(شرار آه عالم قد کشیده) *کربلایی امیر حسامی تبریزی

222

روضه حضرت زهرا(س) -(شرار آه عالم قد کشیده) ☑️بند اول

شرار آه عالم قد کشیده
امونم رو غم مادر بریده
مدینه پر شد از درد غریبی
شبای فاطمیه باز رسیده

باز صحبت کوچه وا شد
باز موسم گریه ها شد
دل دوباره بیقراره
باز سینه پُر از نوا شد

فاطمیه غم داره گلی اسیر خاره
اشک فلک میریزه مادرمون بیماره

زهرا میان بسترش آه غریبی میکشد
میگوید این زخم آخرش یار علی را میکشد

? واویــلا واویــلا یــا زهــــرا یــا زهــــرا / واویــلا واویــلا یــا زهــــرا یــا زهــــرا

☑️ بند دوم

امون از غصه و اندوه و غربت
امون از بیکسی و رنج و مهنت
دل مادر غبار غم گرفته
امون از تهمت و درد جسارت

وای یه قلب زار و مضطر
وای عزیز جان حیدر
وای شکسته بال و زخمی
وای خرابه حال مادر

دوباره دل ها خونه دخت نبی محزونه
نشسته توی بستر روضه داره میخونه

ای زخم سینه عاقبت خانه خرابم میکنی
میسوزی و داری مرا کم کم مذابم میکنی

? واویــلا واویــلا یــا زهــــرا یــا زهــــرا / واویــلا واویــلا یــا زهــــرا یــا زهــــرا

☑️ بند سوم

مرا آزرده‌ای ای زخم سینه
شکستی جام عمرم چون آئینه
نه روز از درد خود کاهی نه شب ها
مگر داری تو با من قهر و کینه

وای دیگه دارم میمیرم
وای به دست غم اسیرم
تو امونمو بریدی
وای درد تو کرده پیرم

گره زدی بر کارم مریضم و بیمارم
نمیشی خوب میدونم که زخمیه مسمارم

کاری تو با من کرده ای ، دردم فراموشم شده
من ناگران زینبم ، حسرت به آغوشم شده

? واویــلا واویــلا یــا زهــــرا یــا زهــــرا / واویــلا واویــلا یــا زهــــرا یــا زهــــرا

  • جمعه
  • 24
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 22:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

زمینه ایام فاطمیه -(بی تابی شبا تا صبح نمیخوابی) * طاها تحقیقی

132

زمینه ایام فاطمیه -(بی تابی شبا تا صبح نمیخوابی) ?بند اول:

بی تابی
شبا تا صبح نمیخوابی
با گریه ی توی محرابی
بی تابی

بیماری
پرت شکسته درد داری
ولی به روت نمیاری
بیماری

دعا نکن دلم میگیره
آخه دعای تو می گیره
انقد نگو عجّل وفاتی
خدا تو رو ازم نگیره

یاره بی، تقصیرم
من بی تو، میمیرم
حلالم، کن زهرا
شرمندس، مرتضی

واویلا یا زهرا

?بند دوم:

پشت در
تا فهمیدن تویی، بدتر
یه جور زدن بشی پرپر
پشت در

بد سوختی
با ضربه ی لگد سوختی
آتیش زبونه زد سوختی
بد سوختی

دنیا روی سرم شد آوار
تا موندی بین در و دیوار
من و تو و محسن رو کشتن
تو سینه شد فرو تا مسمار

شکستن، پهلوتو
زخمی شد، بازوتو
چیشده، ابروتو؟!
میگیری، هی رو تو

واویلا یا زهرا

?بند سوم:

ای زهرا
نرو علی میشه تنها
بی تو غریبه تو دنیا
ای زهرا

خانومم
ای قد کمون مرحومم
بلند شو یاره مظلومم
خانومم

میخوام ازت دلی بلند شو
تو رو جون علی بلند شو?
هر اندازه که میخوای از من
روتو بگیر ولی بلند شو??

زود رفتی، از پیشم
داغت زد، آتیشم
دل کندن، دشواره
حیدر شد، بیچاره?

الوداع یا زهرا

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 17:52
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

زمینه شهادت حضرت زهرا(س) -(چه قد این روزا خونمون بی صفاس) * طاها تحقیقی

164

زمینه شهادت حضرت زهرا(س) -(چه قد این روزا خونمون بی صفاس) ?بند اول:

چه قد این روزا خونمون بی صفاس
فضای غم انگیزه روضه به پاس
یه کاری مدینه با ما کرده که
خوشی انگاری واسمون نارواس

از اون روز که آتیش زدن خونه رو
گرفتن همه هستیِ حیدرو
با هرچی که میشد، جلو چشم ما
زدن چل نفر یاس پیغمبرو

آه و واویلا
شکستن درو تا که نامردا
دیدم محسنو زیره دست و پا

مادرم پهلوش
شکست و زمین خورد و شد بیهوش
زدن با غلاف، شد کبود بازوش

بی پناه بودو
کتک میزدن، بی گناه بودو
تازه مادرم پا به ماه بودو

مادرم وای ( مادرم ۳ )

?بند دوم:

گِله ها دارم من ازت میخ در
از آخر زدی خنجر از پشت سر
رو برگ نیلوفر با آتیش چرا
جلو چشم بابام گذاشتی اثر

چه قد پشت در شد به کوثر جفا
شدی یاوره ضربه ی بی هوا
یه کار کردی با سینه ی مادرم
که یک دندش از جاش شده جا به جا

بی وفا ای میخ
چی شد که شدی بی حیا ای میخ
نمیترسیدی از خدا ای میخ

یاره کینه میخ
شدی تا فرو توی سینه میخ
یه زخمی زدی بی قرینه میخ

خیر ندیده میخ
ای کاش بودی اون روز خمیده میخ
تا خونی نشه روت کشیده میخ!

مادرم وای ( مادرم ۳ )

?بند سوم:

می بینم داری روز به روز میشی آب
شبا تا سحر میکشی هی عذاب
دعا کن برای شفات مادرم
نذار که بشیم بی تو خونه خراب

تو رو به خدا حرف رفتن نزن
نزن حرف تابوت و غسل و کفن
میدونی که از روزِ کوچه شبا
همش توی خواب میکنه تب حسن

من فدات مادر
چه قد غصه دار صدات مادر
میفهمم من از گریه هات مادر

من فدات مادر
اجابت نشه کاش دعات مادر
نگو که بگیریم عزات مادر

من فدات مادر
پر از درد و آهِ نگات مادر
الهی بمیرم برات مادر

مادرم وای ( مادرم ۳ )

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 19:33
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد