شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس

شور شهادت حضرت زهرا س_سبک:کرببلا مبر زیادم_ مداح مقدم * حسین شادمند

7801
6

شور شهادت حضرت زهرا س_سبک:کرببلا مبر زیادم_ مداح مقدم الهی مادرم جوونه - (خدا چرا قدش کمونه)2

هر نیمه شب از درد داره دم می گیره

یه دست به پهلو یک دست روی سر می گیره

می گه خدایا دل بی شکیبه

بمیره زهرا حیدر غریبه

امان امان ای دل

یه کوچه و غربت هاکی - (یه کوچه و چادر خاکی)2

دستای یه نامرد میزنه سیلی

یه کوچه و یک مادر صورت نیلی

می خونه مادر دل بی شکیبه

بمیره زهرا حیدر غریبه

امان امان ای دل

یه باغبون بادست بسته - (یاسش جلو چشاش شکسته)2

می زنه بی حیا با غلاف به بازو

می زنه یه نامردی با لگد به پهلو

می خونه مادر دل بی شکیبه

بمیره زهرا حیدر غریبه

امان امان ای دل

شاعر:حسین شادمند

  • شنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1390
  • ساعت
  • 09:22
  • نوشته شده توسط
  • شاکرحق
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

رباعی حضرت زهرا (س)_(پاییز غم در برگ ریز اطلسی ها) *

6541
2

رباعی  حضرت زهرا (س)_(پاییز غم در برگ ریز اطلسی ها) ضرت فاطمه (س) - دوبیتی - رباعی

بانک اشعار اهل بیت (ع)

پاییز غم در برگ ریز اطلسی ها

در انتهای کوچه ی دلواپسی ها

باد سیاهی آمد و بال و پرت ریخت

آغاز شد فصل جدید بی کسی ها

شاعر: یوسف رحیمی

  • سه شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1390
  • ساعت
  • 15:34
  • نوشته شده توسط
  • میلاد محمودی
ادامه مطلب

رباعی حضرت زهرا(س) -(شایسته ی مدح تو به جز کوثر نیست) *

6230
6

رباعی  حضرت زهرا(س) -(شایسته ی مدح تو به جز کوثر نیست) شایسته ی مدح تو به جز کوثر نیست

غیر از کلمات ناب پیغمبر نیست

در وصف شکوه تو همین بس بانو!

هم کفو تو در جهان به جز حیدر نیست

شاعر: یوسف رحیمی

  • سه شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1390
  • ساعت
  • 15:43
  • نوشته شده توسط
  • میلاد محمودی
ادامه مطلب

گریه می کنیم . . .-(امشب به رنگ فصل خزان گریه می کنیم) *

6116
2

گریه می کنیم . . .-(امشب به رنگ فصل خزان گریه می کنیم) امشب به رنگ فصل خزان گریه می کنیم

هم ناله با زمین و زمان گریه می کنیم

هر چند گفته اند که آرام گریه کن

اما بلند و ضجه زنان گریه می کنیم

امشب که خانه ی دلمان غم گرفته است

مانند ابرهای روان گریه می کنیم

هم پای کوچه های مدینه نشسته ایم

با روضه های تازه جوان گریه می کنیم

تازه جوان و قد کمانی تعجب است

از غصه های قد کمان گریه می کنیم

داریم پای روضهءتان پیر می شویم

اما هنوز از غمتان گریه می کنیم

این خانهء غمی است پر از غربت بقیع

از داغ قبر های نهان گریه می کنیم

آری دوباره بر سر سفره نشسته ایم

امشب برای مادرمان گریه می کنیم

www.habibalbakin.blogfa.com

  • دوشنبه
  • 15
  • اسفند
  • 1390
  • ساعت
  • 06:33
  • نوشته شده توسط
  • vahid
ادامه مطلب

آمال قلوب عارفان یا زهرا س * جعفر ابوالفتحی

4582

آمال قلوب عارفان یا زهرا س سلام

  • سه شنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1390
  • ساعت
  • 17:09
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت فاطمه(س),(آیینه ام شکسته من از او شکسته تر) *

4041

شعر شهادت حضرت فاطمه(س),(آیینه ام شکسته من از او شکسته تر) آیینه ام شکسته من از او شکسته تر

او خسته زمانه و من نیز خسته تر

بغضی نشسته در وسط سینه من و..

بغضی درون سینه زهرا شکسته تر

این روزها نفس زدنش با شماره است

اما نفس نفس زدن من گسسته تر

دست علی که بسته شود بسته می شود

دست زمین و پای زمان نیز بسته تر

از این به بعد خانه من فاطمیه است

پیدا نمی کنید مکانی خجسته تر

از لطف فاطمه است اگر هیئتی شدید!

در حلقه های سینه زنی دسته دسته تر

محسن ناصحی

  • یکشنبه
  • 6
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 06:14
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اثری ماندگار از یوسف رحیمی در مصیبت مادر سادات(باب الجنه) (عمریست با عنایت تو گریه می کنم) *

7405
-2

اثری ماندگار از یوسف رحیمی در مصیبت مادر سادات(باب الجنه) (عمریست با عنایت تو گریه می کنم) السلام علیک یا فاطمة الزهرا(س)

عمريست با عنايت تو گريه مي كنم
تنها به قصد قربت تو گريه مي كنم

عمريست پاي بيرق مشكي روضه ها
در سايه سار رحمت تو گريه مي كنم

گاهي ستاره مي شوم و تا سپيده دم
در آسمان غربت تو گريه مي كنم

قبرت كه نيست دلخوشم از اينكه لاأقل
پايين پاي هيئت تو گريه مي كنم

آه اي ضريح گمشده ! بانوي بي نشان !
در حسرت زيارت تو گريه مي كنم

تا صبح در حوالي دلتنگي بقيع
با بوي ياس تربت تو گريه مي كنم

گاهي به ياد هق هق آن پلك نيمه جان
در سوگ بي نهايت تو گريه مي كنم

گاهي كنار روضه ات از دست مي روم
از بسكه در مصيبت تو گريه مي كنم

از ابتداي مرثيه هايت قدم قدم
تا كوچة شهادت تو گريه مي كنم

  • پنج شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 08:45
  • نوشته شده توسط
  • ایمان
ادامه مطلب

مداحی قدیمی روضه حضرت زهرا (س) - به همراه فایل صوتی سبک روضه با صدای حاج محمد رضا طاهری - (ای مدینه،ای همه سوز و گداز) *

18071
43

مداحی قدیمی روضه حضرت زهرا (س) - به همراه فایل صوتی سبک روضه با صدای حاج محمد رضا طاهری - (ای مدینه،ای همه سوز و گداز) مداحی تلفیقی حاج محمود کریمی و حاج محمدرضا طاهری

ای مدینه،ای همه سوز و گداز

ای شب تاریک صحرای حجاز

ای بیابان سکوت و اشک و خون

ای سپهر خیره چشم نیلگون

این سکوت،این گریه آهسته چیست

این صدای ناله پیوسته چیست

خانه ما گرچه از خشت است و گل

خشت روی خشت نه،دل روی دل

پایه دیوار آن بر طاق عرش

وز پر خود عرشیان آورده فرش

سقف آن بالا نشین کهکشان

آستانش آسمان آسمان

خاک آن را شسته آب سلسبیل

گرد آن را رفته بال جبریل

گر سراغ خشتی از این خانه داشت

پای کی موسی به سینا می گذشت

تا تو هستی قبله کاشانه ام

قبله می گردد به دور خانه ام

حیف شد این خانه را آتش زدند

با کبوتر لانه را آتش زدند

خانه ای د

  • پنج شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 16:34
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار فاطمیه . نوحه بهمراه سبک(باب الجنه) *

39863
9

اشعار فاطمیه . نوحه بهمراه سبک(باب الجنه) نوحه زمینه و شور زبان حال

شهادت حضرت فاطمة الزهرا سلام الله علیها

بهمراه سبک

الســــــلامُ عـــَلــَیــکَ یـــا صِدیقةُ الطاهِرَۀ

دختر کوچک بابا یه نامه ای نوشته

نشونی نامه من به آدرس بهشته

نوشته ام بروی اون نامه محرمونه

هیچکس بجز جدم نبی حق نداره بخونه

نوشته ام بیاد کمک حال مادر خرابه

دل بابا علی من از دیدنش کبابه

نوشته ام همون که تو گفتی فدای هستش

داره می میره از جفا بالا نمیره دستش

نوشته ام دعا کنه مادرمون نمیره

دعا کنه که خوب بشه دست به کمر نگیره

نوشته ام که تو کوچه دست علی رو بستند

شاخه یاس و از کمر باسنگدلی شکستند

نوشته ام که مادرم به درد و غم اسیره

گفته ام از خدا بخواد

  • پنج شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 08:51
  • نوشته شده توسط
  • ایمان
ادامه مطلب

شام غریبان حضرت زهرا(س) -(باید که بر دیوار بگذارم سرم را) * محمد مهدی امیری

577
3

شام غریبان حضرت زهرا(س) -(باید که بر دیوار بگذارم سرم را) باید که بر دیوار بگذارم سرم را
دنیا گرفت از من تمامِ باورم را

دستانِ لرزانم چگونه می تواند
تدفین نماید پاره های پیکرم را !؟

یک نیمه از قلبِ مرا " دیوار " له کرد
" در " می فشارد نیمه های دیگرم را

با آب باید جسمِ دریا را بشویم؟
یا زخمِ میخِ آیه های کوثرم را؟

می خوانم از چشمانِ خیس و سرد و ساکت
بغضِ شکسته در نگاهِ دخترم را

دیشب حسن تا صبح هی در خواب می گفت :
بابا! کسی در کوچه ها زد مادرم را

دارم خجالت می کشم از بچه هایت
پیشِ حسن بالا نمی گیرم سرم را

این غصه قلبِ خسته ام را می فشارد :
من بودم و نامرد می زد همسرم را

  • چهارشنبه
  • 18
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 10:01
  • نوشته شده توسط
  • honar kade
ادامه مطلب

یک رباعی در بیان مصیبت های حضرت زهرا(س) از حسین طاهری -( بعد از پدرت مدینه رنگش را باخت ) * حسین طاهری

4028
1

یک رباعی در بیان مصیبت های حضرت زهرا(س) از حسین طاهری -( بعد از پدرت مدینه رنگش را باخت ) بعد از پدرت مدینه رنگش را باخت
از باور کوچکش تو را جا انداخت
تاریخ پر از دلهره میشد وقتی
نجار برای خانه ات در می ساخت

شاعر : حسین طاهری

  • یکشنبه
  • 16
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 02:45
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

رباعی فاطمی -( تاریخ دوباره گیج وسردرگم شد ) * حسین طاهری

4508
1

رباعی فاطمی -( تاریخ دوباره گیج وسردرگم شد ) تاریخ دوباره گیج وسردرگم شد
یک مرد اسیر فتنه ی مردم شد
تا اینکه شبی به دور از چشم همه
در گوشه ای از خاک «ضریحت گم شد»

شاعر : حسین طاهری

  • یکشنبه
  • 16
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 02:46
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(ای آسمان رها شده در بیقراری ات) *

3013

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(ای آسمان رها شده در بیقراری ات) ای آسمان رها شده در بیقراری ات

خورشید رنگ باخته از شرمساری ات

ای روح سبز عشق – بهشت محمدی

جان می گرفت در نفس گرم جاری ات

بوی فرشته از تن محراب می چکید

تا می رسید فرصت شب زنده داری ات

در فصل آتشی که از آن فتنه می ورزید

رنگ خزان گرفت هوای بهاری ات

در بیصدای غربت تو خواب شهر

آشفت شور زمزمه بردباری ات

وقتی که در نگاه تو حیرت شکفته بود

اشک علی نشست به آیینه داری ات

دیوار در نماند ولیکن به خون نوشت

در دفتر زمانه خط یادگاری ات

جعفر رسول زاده

  • دوشنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 06:16
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(ای آسمان رها شده در بیقراری ات) *

3482

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(ای آسمان رها شده در بیقراری ات) ای آسمان رها شده در بیقراری ات

خورشید رنگ باخته از شرمساری ات

ای روح سبز عشق – بهشت محمدی

جان می گرفت در نفس گرم جاری ات

بوی فرشته از تن محراب می چکید

تا می رسید فرصت شب زنده داری ات

در فصل آتشی که از آن فتنه می ورزید

رنگ خزان گرفت هوای بهاری ات

در بیصدای غربت تو خواب شهر

آشفت شور زمزمه بردباری ات

وقتی که در نگاه تو حیرت شکفته بود

اشک علی نشست به آیینه داری ات

دیوار در نماند ولیکن به خون نوشت

در دفتر زمانه خط یادگاری ات

جعفر رسول زاده

  • دوشنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 06:16
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(فاطمیه اعتقاد شیعه است) *

4717
1

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(فاطمیه اعتقاد شیعه است) فاطمیه اعتقاد شیعه است

عشق زهرا در نهاد شیعه است

فطمیه آبروی اهل دل

سوختن در گفت و گوی اهل دل

فاطمیه شاهدی بر بی نشان

غربت مولا امیر مؤمنان

فاطمیه از ولایت تا ولی

یک سقیفه فتنه در حق علی

فاطمیه شور و حال گریه است

چشم اگر چشم است مال گریه است

فاطمیه شرح زهرا بودن است

افتخار نسل زنها بودن است

فاطمیه فصل یک تاریخ درد

این حدیث تلخ با دلها چه کرد

فاطمیه کوثر پر پر شده

شاخه ای از یاس خاکستر شده

فاطمیه رنج محتوم علی

یک سقیفه حق مظلوم علی

فاطمیه ذوالفقار در نیام

بازتاب گریه های نا تمام

فاطمیه شرم آتش در بهشت

بیقرار از اشک پیغمبر بهشت

فاطمیه سیلی و یاس کبود

یا محمد جرم زهرایت چه

  • دوشنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 06:28
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(من همان آینه ی شب زده ات مست تو ام) *

4956
4

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(من همان آینه ی شب زده ات مست تو ام) من همان آینه ی شب زده ات مست تو ام

رو گرفتم زتو چون سایه ی بی رنگ تو ام

پیش من باش و ببین امشب از آن شب هایست

که کنار تو و یک عالمه دل تنگ تو ام

نشود فاش جهان آنچه میان من و توست

تا اشارات نظر نامه رسان من و توست

این همه قصه ی فردوس و تمنای بهشت

گفتگویی و خیالی زجهان من و توست

درد ها پر شده در خانه ی سینه که مپرس

قصه هایی ست در این بیت حزینه که مپرس

کاش می شد که شبی با تو بگویم آقا

رازی از کوچه ی باریک مدینه که مپرس

فاش کردم به جهانی که منم پابندت

زخم هایم به فدای گل یک لبخندت

من فقط زخم از آن کوچه خریدم اما

غرق کابوس شده روز و شب فرزندت

از شب حادثه روی حسنم زرد شده

از غم دل ه

  • دوشنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 07:46
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها,(عکس مدینه را که به دیوار می زنم * علی اشتری

5767
3

شعر شهات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها,(عکس مدینه را که به دیوار می زنم عکس مدینه را که به دیوار می زنم
پشت بقیع می روم و زار می زنم
حالا که شعر آمد و بغض مرا شکست
حرف از نگفته های تو بسیار می زنم
شکرانه ی نفس زدن بین روضه ها
هر لحظه نام فاطمه را جار می زنم
هرجاکه، مادری به زمین می خورد فقط
با دست چاره بر سر ناچار می زنم
وقتی که صحبت از در و دیوار می شود
دیوانه وار بر در و دیوار می زنم
حس می کنم شکستگی سینه تورا
سینه میان کوچه که هر بار می زنم
حجم تمام سینه من تیر می کشد
وقتی گریز روضه به مسمار می زنم
گاهی کبوترانه به قم پرکشیده و
از دوری مزار شما زار می زنم
علی اشتری

  • دوشنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 17:18
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(ای سینه ات شکسته تر از سقف آسمان) *

4330

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(ای سینه ات شکسته تر از سقف آسمان) ای سینه ات شکسته تر از سقف آسمان

ای اشک تو بهانه ی این چشم خون فشان

کار دلم ز آه گذشته بعید نیست

از سوختن سیاه شود لوح کهکشان

آغاز زندگانی ما با نماز بود

برخیز و یک نماز دگر با علی بخوان

پیراهن فراق و گریبان صبر چاک

تا عمر دارم از تو به دل دارم این نشان

تنهایی ام نگفتنی و غم شنیدنی

بی تو غریب تر شوم ای یار همزبان

از کوچه می گذشتم و دیدم دلم گرفت

یاس مرا ز شاخه شکستند ناگهان

جعفر رسول زاده

  • سه شنبه
  • 8
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 04:07
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(ای آسمان رها شده در بیقراری ات) *

4246

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(ای آسمان رها شده در بیقراری ات) ای آسمان رها شده در بیقراری ات

خورشید رنگ باخته از شرمساری ات

ای روح سبز عشق – بهشت محمدی

جان می گرفت در نفس گرم جاری ات

بوی فرشته از تن محراب می چکید

تا می رسید فرصت شب زنده داری ات

در فصل آتشی که از آن فتنه می ورزید

رنگ خزان گرفت هوای بهاری ات

در بیصدای غربت تو خواب شهر

آشفت شور زمزمه بردباری ات

وقتی که در نگاه تو حیرت شکفته بود

اشک علی نشست به آیینه داری ات

دیوار در نماند ولیکن به خون نوشت

در دفتر زمانه خط یادگاری ات

جعفر رسول زاده

  • سه شنبه
  • 8
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 04:15
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(ای آسمان رها شده در بیقراری ات) *

3059

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(ای آسمان رها شده در بیقراری ات) ای آسمان رها شده در بیقراری ات

خورشید رنگ باخته از شرمساری ات

ای روح سبز عشق – بهشت محمدی

جان می گرفت در نفس گرم جاری ات

بوی فرشته از تن محراب می چکید

تا می رسید فرصت شب زنده داری ات

در فصل آتشی که از آن فتنه می ورزید

رنگ خزان گرفت هوای بهاری ات

در بیصدای غربت تو خواب شهر

آشفت شور زمزمه بردباری ات

وقتی که در نگاه تو حیرت شکفته بود

اشک علی نشست به آیینه داری ات

دیوار در نماند ولیکن به خون نوشت

در دفتر زمانه خط یادگاری ات

جعفر رسول زاده

  • سه شنبه
  • 8
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 04:15
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(چندروزی است سر روي تنم مي افتد) *

4143

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(چندروزی است سر روي تنم مي افتد) چندروزی است سر روي تنم مي افتد

دست من نيست كه گاهي بدنم مي افتد

گاهي اوقات كه راه نفسم مي گيرد

چند تا لكه روي پيرهنم مي افتد

بايد اين دست مرا خادمه بالا ببرد

من كه بالا ببرم مطمئنم مي افتد

دست من سر زده كافيست تكانش بدهم

مثل يك شاخه كنار بدنم مي افتد

دست من نيست اگر دست به ديوار شدم

من اگر تكيه به زينب بزنم مي افتد

سر اين سفره محال است خجالت نكشم

تا كه چشمم به دو چشم حسنم مي افتد

هر كه امروز ببيند گره مويم را

يا ديروز من و سوختنم مي افتد

روز آخر شده و در دل خود غم دارم

دو پسر دارم و اما كفني كم دارم

علي اكبر لطيفيان

  • سه شنبه
  • 8
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 07:27
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب) *

4592
1

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب) شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب

تمام غصه عالم نشسته در محراب

نگاه کن که ببینی چگونه می بارد

مصیبت از در و دیوار خانه ارباب

برای غسل شب قدر امده امشب

فقط خدا و رسولش به منزل مهتاب

بنای زندگیش را به آب می شوید

الهی صبر علی را به فاطمه دریاب

به قطره قطره سرشکش دخیل می بندد

بر آن ضریح کبود و شکسته و بیتاب

چه آبها که سراسیمه غسل می کردند

برای آنکه نماند در آن بدن خوناب

چه می رسد به علی از مرور خاطره ها

که ناله های صبورش ندارد امشب تاب

رحمان نوازنی

  • سه شنبه
  • 8
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 12:17
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(آنشب مدينه كشتى درياى غم بود) *

4074

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(آنشب مدينه كشتى درياى غم بود) آنشب مدينه كشتى درياى غم بود

درياى غم از كثرت ظلم و ستم بود

آنشب شفق بهر شقايق حجله مى بست

از هاله خون ، حجله روى دجله مى بست

آنشب قمر از زير ابر پاره پاره

ميريخت از پيمانه چشمش ستاره

آنشب سپيده ، درد دل با باد ميگفت

از كينه و بى رحمى صياد ميگفت

آنشب سحر با مرغ شب همدرد ميشد

گلبرگ سبز ارزوها، زرد ميشد

آنشب منادى ، بانگ بر افاق ميزد

بر پيكر زنگى شب ، شلاق ميزد

آنشب تمام اهل يثرب خواب بودند

غافل از سوز سينه مهتاب بودند

آنشب درون خانه ساقى كوثر

غم بود و ماتم بود و اسما بود و حيدر

آنشب تمام فاطميون جمع بودند

گوئى همه پروانه يك شمع بودند

آنشب حسن در گوشه اى نظاره گر بود

چشمش به ج

  • سه شنبه
  • 8
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 13:39
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(آنشب مدينه كشتى درياى غم بود) *

3187

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(آنشب مدينه كشتى درياى غم بود) آنشب مدينه كشتى درياى غم بود

درياى غم از كثرت ظلم و ستم بود

آنشب شفق بهر شقايق حجله مى بست

از هاله خون ، حجله روى دجله مى بست

آنشب قمر از زير ابر پاره پاره

ميريخت از پيمانه چشمش ستاره

آنشب سپيده ، درد دل با باد ميگفت

از كينه و بى رحمى صياد ميگفت

آنشب سحر با مرغ شب همدرد ميشد

گلبرگ سبز ارزوها، زرد ميشد

آنشب منادى ، بانگ بر افاق ميزد

بر پيكر زنگى شب ، شلاق ميزد

آنشب تمام اهل يثرب خواب بودند

غافل از سوز سينه مهتاب بودند

آنشب درون خانه ساقى كوثر

غم بود و ماتم بود و اسما بود و حيدر

آنشب تمام فاطميون جمع بودند

گوئى همه پروانه يك شمع بودند

آنشب حسن در گوشه اى نظاره گر بود

چشمش به ج

  • سه شنبه
  • 8
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 13:39
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(آنشب مدينه كشتى درياى غم بود) *

2169

شعر شهادت حضرت فاطمه زهرا(س),(آنشب مدينه كشتى درياى غم بود) آنشب مدينه كشتى درياى غم بود

درياى غم از كثرت ظلم و ستم بود

آنشب شفق بهر شقايق حجله مى بست

از هاله خون ، حجله روى دجله مى بست

آنشب قمر از زير ابر پاره پاره

ميريخت از پيمانه چشمش ستاره

آنشب سپيده ، درد دل با باد ميگفت

از كينه و بى رحمى صياد ميگفت

آنشب سحر با مرغ شب همدرد ميشد

گلبرگ سبز ارزوها، زرد ميشد

آنشب منادى ، بانگ بر افاق ميزد

بر پيكر زنگى شب ، شلاق ميزد

آنشب تمام اهل يثرب خواب بودند

غافل از سوز سينه مهتاب بودند

آنشب درون خانه ساقى كوثر

غم بود و ماتم بود و اسما بود و حيدر

آنشب تمام فاطميون جمع بودند

گوئى همه پروانه يك شمع بودند

آنشب حسن در گوشه اى نظاره گر بود

چشمش به ج

  • سه شنبه
  • 8
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 13:39
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

احوال خانه حضرت فاطمه زهرا(س) هنگام شهادت -(از سر شب عمر زمان كم شده) * حسن ثابت جو

1811

احوال خانه حضرت فاطمه زهرا(س) هنگام شهادت -(از سر شب عمر زمان كم شده) از سر شب عمر زمان كم شده
قامت مولاي جهان خم شده
از سر شب حال علي مضطرست
خيره به جسم گل پيغمبرست
از سر شب چشم علي خون گرفت
اشك ز بي ليلي مجنون گرفت
از سر شب زلف علي درهم است
ناله‌ي مظلوم چه بي مرهم است
از سر شب عمرٍ علي خاتمه‌ست
چشم علي بر جسدٍ فاطمه‌ست
* * *
فاطمه‌اش رفت و علي خسته شد
دست علي تا به ابد بسته شد
فاطمه‌اش چون گل پر پر شده
غسل تنش قاتل حيدر شده
فاطمه‌اش خون به جگر داشته
محسن ششماهه به بر داشته
فاطمه‌اش گر چه كمان بوده است
پير نبوده است جوان بوده‌ است
فاطمه‌اش رفت و علي پير شد
حيدر كرار زمين گير شد
* * *
نيمه شب و ناله و آه علي
گوشه‌ي حجره شده چاه علي
نيمه شب و نغمه‌ي غسل و كفن
دست

  • پنج شنبه
  • 5
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 09:53
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س),(سلام ای ذکر خاص حق ثنایت) *

6025
1

شعر شهادت حضرت زهرا(س),(سلام ای ذکر خاص حق ثنایت) سلام ای ذکر خاص حق ثنایت

درود ای گفته احمد من فدایت

تو فرقانی تو یاسینی تو طاها تو

تو زهرایی تو زهرایی تو زهرا

تو حبل محکم حبل المتینی

امید رحمه للعالمینی

تو بسم الله سماواتت کتابند

تو خورشیدی و عالم آفتابند

جنان یک ذره از دامان باغت

جهان یک شعله از نور چراغت

ملک موج لطیفی از نگاهت

فلک گرد حقیر از گرد راهت

حیات عشق از خون حسینت

بلندی خاکبوس زینبینت

شرافت مستمند صبح خیزت

حیا تصویری از ظلّ کنیزت

نیایش سائل بیت گلینت

دعا را سجده بر خاک زمینت

مزار مخفی ات مخفی است در دل

سبک مغزان تو را خوانند در گل

کرامت حسنی از قصر بلندت

سخاوت تا قیامت مستمندت

امامان آبرومند جلالت

امیر مؤمن

  • چهارشنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 11:48
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهات حضرت فاطمه زهرا(س),(شب تاریک کنار تو به سر می آید) *

9274
17

شعر شهات حضرت فاطمه زهرا(س),(شب تاریک کنار تو به سر می آید) شب تاریک کنار تو به سر می آید

نام زهرا به تو بانو چقدر می آید

آبرو یافته هر کس به تو نزدیک شده

خار هم پیش شما گل به نظر می آید

و نبوت به دو تا معجزه آوردن نیست

از کنیزان تو هم معجزه بر می آید

به کسی دم نزد اما پدرت می دانست

وحی از گوشه چشمان تو در می آید

پای یک خط تعالیم تو بانو والله

عمر صد مرجع تقلید به سر می آید

مانده ام تو اگر از عرش بیایی پایی

چه بلایی به سر اهل هنر می آید

مانده ام لحظه پیچیدن عطر تو به شره

ملک الموت پی چند نفر می آید

کاظم بهمنی

منبع سایت شیعتی

  • چهارشنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 11:55
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهات حضرت فاطمه زهرا(س),(دیگر کنار بستر من دیده تر مکن) *

8710
3

شعر شهات حضرت فاطمه زهرا(س),(دیگر کنار بستر من دیده تر مکن) دیگر کنار بستر من دیده تر مکن

درد دل غریب مرا بیشتر مکن

وقتی که من به روی تو در باز کنم

این قدر بر زمین ز خجالت نظر مکن

هنگام غسل دادن و دفنم فقط علی

یک تن ز دشمنان خودت را خبر مکن

اصلا چرا تو این همه غمگین نشسته ای ؟

زانو بغل مگیر مرا خون جگر مکن

با زینبم وصیت من شد که بعد از این

از کوچه های تنگ مدینه گذر مکن

بانوی خانه ی توأم و کار می کنم

پرسش از این خمیدگی و این کمر مکن

در کوچه هم مغیره به تو خنده می کند

از کوچه ای که می گذرد او گذر مکن

راحت برو به بستر خود خواب ناز کن

شبها کنار بستر من دیده تر مکن

منبع سایت شیعتی

محمد حسن بیات لو

  • چهارشنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 12:08
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهات حضرت فاطمه زهرا(س)-(اصلا بعید نیست که یک مرد محترم) *

4048
1

شعر شهات حضرت فاطمه زهرا(س)-(اصلا بعید نیست که یک مرد محترم) اصلا بعید نیست که یک مرد محترم

را با دو دست بسته ببینیم باز هم

با چشمهای خیره نگاهش کنیم و او

چیزی به ما نگوید و ما مردم شکم

بعد از غذا که از جگر او شده درست

با چشمهاش قهوه و چایی کنیم دم

حتی بعید نیست که این مرد مدتی

از ما کمک بخواهد و ما نیز لا جرم

عمدا به روی خویش نیاریم و هر کدام

با اکتفا به این کلمه با " نمی رسم"

محکم کنیم قفل در و توی رختخواب

دعوا کنیم بر سر ایجاد یک عدم

شمشیرهایمان که فقط زنگ میخورند

آئینه هایمان همه کورند ، دست کم

یا که نایستیم و نخندیم اینچنین

ــ سینه نمی زنیم اگر زیر این علم ــ

یا محض غیرتی که نداریم لحظه ای

نیت کنیم پشت در بسته ی حرم

این شعر را همی

  • چهارشنبه
  • 9
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 12:26
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد