شهادت امام موسی بن جعفر الکاظم

مرتب سازی براساس
 بهمن عظیمی

زمینه شهادت موسی بن جعفر(ع) -(همیشه توی سختیام...) * بهمن عظیمی

672

زمینه شهادت موسی بن جعفر(ع) -(همیشه توی سختیام...) بند اول

همیشه توی سختیام
گره که افتاده به کارام
صدا زدم باب الحوائج موسی بن جعفر
دست منو بگیر آقام

توو دو عالم نمیشه اسیر غم
اونی که شد در خونت محترم
سفرمون برکت گرفت از رزق تو
کم شده اما چرا رزق حرم ؟

دستمو بگیر رها نکن ، ما رو از خودت جدا نکن
ای پدرِ غریبِ امام رضا ، با هم اومدین سوا نکن

بند دوم

چشمام رو هم میزارم
روضت و یادم میارم
برای غربتت آقا جون موسی بن جعفر
شبیه ابرا میبارم

چه بلایی اومده آقا سرت
خداروشکر که نبوده دخترت
انقده زدن شکست استخونات
نبینه الهی زهرا مادرت

روی خاکا یاد مادری ، دسته بسته یاد حیدری
روضه ی حسین و میخونی آقا ، تشنه لب دمای آخری

بند سوم

با اینکه مبتلا بودی
اسیر غصه ها بودی
یقین دارم اون لحظه ها که موسی بن جعفر
گریون کربلا بودی

خندیدن اگر به چشم تر تو
اما هیچ کسی نزد دختر تو
اون همه بلا آوردن به سرت
ولی روی نی نرفته سر تو

پیکرت نَمونده بی کفن - پاره پاره و عریان بدن
لشکری نریخته رو سرت آقا - واسه غارت یه پیروهن

  • دوشنبه
  • 18
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 19:16
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا ترابی گیلده

شهادت موسی بن جعفر(ع) -(کاش رضا پر بکشد سوی من..) * رضا ترابی گیلده

401

شهادت موسی بن جعفر(ع) -(کاش رضا پر بکشد سوی من..) کاش رضا پر بکشد سوی من
لحظه ای بنشیند و پهلوی من
کاش که یک لحظه بیاید برم
تا بشود قوّت بازوی من

کاش که زنجیر مرا وا کند
دست مرا گیرد و بر پا کند
کاش به آغوش پسر بوده ام
زخم تنم رضا مداوا کند

کاش رضایم برسد در برم
تا که شود مرحم چشم ترم
کاش که زندانی به پایان رسد
تا نخورد غصه ی من مادرم

کاش مرا قدرت پایی بود
کاش که فرزند و عصایی بود
کاش که معصومه بیاید برم
این دم آخر که جدایی بود

  • سه شنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 11:36
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه شهادت امام کاظم(ع) -(فیض زیارت ماه رجب و...) * مهدی کامیاب

724

زمینه شهادت امام کاظم(ع) -(فیض زیارت ماه رجب و...) بند اول
فیض زیارت ماه رجب و
قرارشاه و گدا
خیره شده سمت گنبدطلا
چشم خیس زائرا
من اومدم سرسلامتی بدم
محضرصاحب عزا
زائرکاظمین میشه دل من
از حرم امام رضا

هربارگره افتاده به کارم،، حاجت دادی
هرچی که ازت خواستمو اقا، راحت دادی

بااشکای جاری اگه حاجت داری
بگو یا باب الحوائج
اگه گرفتاری
بگو یاباب الحوائج

یاباب الحوائج2 یاموسی بن جعفر

بند دوم
یادمه تو روضه های خونگی
می دیدم نشونه تو
می دیدم نشونه ها و وسعت
کرم بی کرونه تو
وقتیکه روضه خون روضه تو میخوند
گریه بی امون میشد
می گرفتم با گریه ها و اشکام
هرلحظه بهونه تو

من از دعای مادرمه که،،، نوکرهستم
من خاک کف پای موسی بن،،، جعفر هستم

بایادت همیشه چشام دریا میشه
یاباب الحوائج
گره من وا میشه
یاباب الحوائج

یاباب الحوائج( 2) یا موسی بن جعفر

  • سه شنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 11:58
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع)، حاج محمدرضا طاهری -(بی فایدست انگار داد و فریاد من...) *

304

سبک زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع)، حاج محمدرضا طاهری -(بی فایدست انگار داد و فریاد من...) بی فایدست انگار داد و فریاد من

بال و پرم بستست رفته صیاد من

منی که چهارده سال تو سیاه چال بودم

روزای آخر نیست هیچ کسی یاد من

میخونم هر شب خلصنی یا رب

خونی که رو لبای عطشان منه

اثر سیلی نگهبان منه

بهونه شکنجه روز و شبم

صدای یا رضا رضا جان منه

خدا حافظ رضا رضا رضا

زیر گلوم زنجیر خیلی محکم شده

نفسام این شبها نا منظم شده

روی زمین هم با سلسله میکشن

از قل و از زنجیر ساق پام کم شده

خیلی دلگیرم پس کی میمیرم

ناله کنم کسی جوابم نمیده

دهن روزه هیچکی آبم نمیده

ولی خدایی هیچ چیزی اندازه

دوری بچه هام عذابم نمیده

خدا حافظ رضا رضا رضا

زیر کتک باید یاد مادر کنم

روی خاکا یاد شاه بی سر کنم

برای تشییعم تابوتی نیست باید

خودمو راضی با تخته در کنم

وقت دفن من فرزندام نیستن

حالا که بی کفن نمیمونه تنم

میون سلسله به سینه میزنم

به شیعیان بگید همه گریه کنید

ولی به یاد جد بی پیروهنم

غریب کربلا حسین حسین حسین حسین

  • سه شنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 12:17
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -(با گریه، با آه دمادم مینویسند...) * بردیا محمدی

669

شهادت امام موسی کاظم(ع) -(با گریه، با آه دمادم مینویسند...) با گریه،با آه دمادم می نویسند
در ذیل مُصحف،شرحِ ماتم می نویسند
اندوه را با جوهر غم می نویسند
این روضه را مثل مُحَرَّم می نویسند

کوچه به کوچه مجلس ماتم گرفتند
کَرّوبیان با روضه خوان ها دم گرفتند

آیات قرآن حضرت موسی بن جعفر ع
تسبیحِ ایمان حضرت موسی بن جعفر ع
آوای باران حضرت موسی بن جعفر ع
دردی و درمان حضرت موسی بن جعفر ع

لب تشنه ی عشق توام باران عطا کن
از دردمندان توام درمان عطا کن

بویِ دل‌انگیزِ بهارِ مَردُم ما
نورِ چراغِ شام تارِ مَردم ما
بودی همیشه در کنار مَردُم ما
خیلی گره خورده است کار مَردُم ما

گرچه گرفتاریم یا باب الحوائج
امّا تو را داریم یا باب الحوائج

خوشبخت چشمی که خودش را نیل کرده
آیاتِ اشک آلوده ای تنزیل کرده
پای بساطت سال را تحویل کرده
بیچاره آنکه روضه را تعطیل کرده

مشقِ بقای خضر،درسِ حوزه ی توست
آب شفای خلق،اشکِ روضه ی توست

جز ذکر "الله" لبت "بسمی" نداریم
شیرین تر از نام شما اسمی نداریم
با حرز تو از صدبلا قِسمی نداریم
ما ترس از بیماریِ جسمی نداریم

بیماری ما زندگی منهای روضه است
راه علاجِ ما دو قطره چای روضه است

چشم مرا تر کن زمان ربّناها
لطفاً نگاهم کن میان این گداها
پیچیده در هفت آسمان ها این صداها:
یا "فاطمه معصومه"ها و یا "رضا" ها

این خاک شد "ایرانِ" این خواهر_برادر
جانِ همه قربانِ این خواهر_بردار

دریای رحمت!ما به موج‌ات خو گرفتیم
از هرکسی جز خاندانت رو گرفتیم
در اوج بیماری ز تو دارو گرفتیم
ما نسخه را از "ضامن آهو" گرفتیم

صحن رضا جانِ شما دارالشفا شد
پای ضریحش نُطقِ طفل لال وا شد

موسایِ طور غم عصایت را شکستند
با زجر تو قلب رضایت را شکستند
نامردها دست دعایت را شکستند
زیر لگدها ساق پایت را شکستند

چیزی برای تو به جز ماتم نمانده
نای مناجاتی برایت هم نمانده

شیعه هنوز از غُصّه ات تشویش دارد
داغ تو را در سینه بیش از پیش دارد
سِندیِ ملعون بد زبانش نیش دارد
روی لبش دشنام قوم و خویش دارد

با ذکر مادر درد پهلو می کشیدی
داغ حسن را کنج زندان می چشیدی

در این قفس بال و پری دیدم؟ندیدم
جز روضه چیز دیگری دیدم؟ندیدم
زیر عبایت پیکری دیدم؟ندیدم
جز استخوان لاغری دیدم؟ندیدم

داغ تو ما را کُشت ای فرزند زهرا
عَجِّل وفاتی خوانده ای مانند زهرا

با جوهر خون نامه ات توقیع گردید
اندوه تو در روضه ها توزیع گردید
آیه به آیه سوره ات تقطیع گردید
بر تختِ‌پاره پیکرت تشییع گردید

با این همه..،تو بی کفن ماندی؟نماندی
آقا!بدون پیرهن ماندی؟نماندی

اصلاً تنت آماج تیغ و نیزه ها شد؟!
از پشت سر راس تو از پیکر جدا شد؟!
آن‌گونه دور خیمه هایت شر به پا شد؟!
ناموس تو راهیِ شامات بلا شد؟!

پس هیچ دردی مثل درد کربلا نیست
پس هیچ داغی داغ شاه سرجدا نیست

  • سه شنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 12:59
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

رباعی شهادت امام کاظم(ع) -(ای دامنۀ تابش تو عالمگیر..) * مریم سادات میرصادقی

444

رباعی شهادت امام کاظم(ع) -(ای دامنۀ تابش تو عالمگیر..) ای دامنه ی تابش تو عالمگیر
دنیا همه در بند نگاه تو اسیر

فی القعر السجون بودی وگریان بودند
بر حال تو گاهی غل وگاهی زنجیر

  • سه شنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 13:29
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مرثیه حضرت موسی بن جعفر(ع) -(«والکاظمین الغیظ» خشمت را که خوردی...) * یونس وصالی خوراسگانی

349

مرثیه حضرت موسی بن جعفر(ع) -(«والکاظمین الغیظ» خشمت را که خوردی...) 《وَ الکاظمینَ الغَیظ》 ، خشمت را که خوردی
کوهی ز درد و رنج را با خویش بُردی

شلاق میزد سندی و تو در همان حال
بر روضه های مادرت دل می سپردی

با حال روزه صبح ها را شام کردی
افطار جای نان فقط شلاق خوردی

هر وقت هتک حرمت زهرا شنیدی
روی جگر دندان خود را می فشردی

□□□

هر روز میدیدی هزاران هَتک حُرمت
تا شد نگهبان شما فردی یهودی

یا در نماز و یا که در حال مناجات
از بی خدایان نیز حتی دل ربودی

از بس که زد سِندی تو را با تازیانه
پر گشت جسمت از سیاهی و کبودی

کرده اثر در یک زنِ بی دین دعایت
با یک نگاهت قلبش از عصیان زُدودی

  • سه شنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 21:17
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شور حضرت موسی بن جعفر(ع) -(یاموسی بن جعفر ولیه خدایی) * الیاس محمدشاهی

292

شور حضرت موسی بن جعفر(ع) -(یاموسی بن جعفر ولیه خدایی) بند اول

یاموسی بن جعفر،ولیه خدایی
یاموسی بن جعفر،کهف الورایی
یاموسی بن جعفر،تو اباالرضایی

امام هفتم،یا باب الحوائج
بر غم و دردام،گشته ای معالج

امشب اشکام جاریه
جام تو صحنت خالیه

مولا موسی بن جعفر

بند دوم

یاموسی بن جعفر،مشگل گشایی
یاموسی بن جعفر،نور هدایی
یاموسی بن جعفر،باب دعایی

آقا بهشتم،شد صحن و سرایت
شاملمه جود و مهر و عطایت

من که در شور و شینم
مشتاقه کاظمینم

مولا موسی بن جعفر

بند سوم

یاموسی بن جعفر،شافع جزایی
یاموسی بن جعفر،آقای مایی
یاموسی بن جعفر،معدنه سخایی

جد غریبه صاحب الزمانی
جلوه ی لطف و عشق بی کرانی

نذره اشکه مادرم
عبده ابن الجعفرم

مولا موسی بن جعفر

  • شنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:40
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شهادت امام موسی کاظم(ع) -(افتادم دیگه از نفس یارب در کنج این قفس) * الیاس محمدشاهی

343

شهادت امام موسی کاظم(ع) -(افتادم دیگه از نفس یارب در کنج این قفس) بند اول

افتادم دیگه از نفس ، یارب در کنج این قفس
خسته ام از این بی کسی،خدایا به دادم برس
له شد استخون تنم ، چیزی نموند از بدنم
از سنگینیه زنجیرا، خرد شده کتف و گردنم

وای

تمومه پیکرم پُر از جراحت
ولی اَمان از این غم اهانت
به مادرم هی میکنه جسارت

(واویلتا2واویلا)

بند دوم

میسوزه پا تا به سرم،اما تو فکره مادرم
به یاده غربت علی،مسمار ودیوار و درم
مغیره نامرده لعین ، مادرمو زد به زمین
چهل حرومی با طناب،بُردَن امیرالمؤمنین

وای

به دوره فاطمه یه عده پستن
دستای مرتضی علی رو بستن
بازوی مادره منو شکستن

(واویلتا2واویلا)

بند سوم

گوشه ی زندون بلا،میسوزم از جور و جفا
گریه میکنم از غمه ، عمه زینب و کربلا
همه حسین رو میزدن ، با تیغ و نیزه و عصا
در پیشه چشم مادرش ، بریدن سر رو از غفا

آه

جده غریبه من میونه گودال
به خاک و خون افتاده توی جنجال
جلوی خواهرش میزد پَر و بال

(واویلتا2واویلا)

  • پنج شنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 23:11
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه شهادت امام کاظم (ع) -(میونه زندون با دل خسته و زار) * رضا نصابی

286

زمینه شهادت امام کاظم (ع) -(میونه زندون  با دل خسته  و زار) بنداول
میونه زندون با دل خسته و زار
میونه زندون ندارم صبر و قرار
میونه زندون باچشای تاره تار

میونه زندون با تنه غرقه به خون
میونه زندون کردی رو به اسمون
میونه زندون دعا کردی بی امون
میونه زندون

رنج و غم و درد و بلا بسه
ندیدن و هجر رضا بسه
راه گلومو بسته این قفس
مصیبتا برام خدا بسه
باب الحوائج موسی ابن جعفر(ع)

بنددوم
به روی لبهات داری ذکر ربنا
به روی سینت داری درد و غصه ها
به روی پهلوت داری جای رد پا
به روی پهلوت

بمیرم اقا که صدات شکسته شد
بمیرم اقا گریه هات شکسته شد
بمیرم اقا ساق پات شکسته شد
بمیرم اقا
برات بمیره اقا سینه زن
تو رو می زد یه مرد بد دهن
توون نمونده توی زانوهات
زمین می خردی وقت پا شدن
باب الحوائج موسی ابن جعفر(ع)

بندسوم
غریب وتنهام
تو سیاه چال بلا
فلک میشم با
ضرب تازیونه ها
نداره شرم این
یهودیه بی حیا

نزن ای نامرد
هی نمک به زخم من
نزن ای نامرد
سیلی هی نزن نزن
نزن ای نامرد
به تن نحیف من
نزن ای نامرد

رمق نداره تن لاغرم
شکسته دست و پا و پیکرم
هرچی می خوای بزن ولی دیگه
نگو تو ناسزا به مادرم
باب الحوائج موسی ابن جعفر(ع)

بندچهارم گریز به کربلا
میسوزه از زهر همه ی بال و پرش
می سوزه از زهر پاره های جگرش
می سوزه از زهر یاد جد اطهرش
میسوزه از زهر

داره جون می ده یاد گودال بلا
داره جون می ده یاد رگ های جدا
داره جون می ده یاد شاه کربلا

تنها و بی کس توی اضطراب
افتادی ای غریب کاظمین
لحظه ی آخر داری رولبت
روضه ی داغ و غربت حسین(ع)
السلام علی سیدالشهدا

  • چهارشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:57
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 ابراهیم قبله آرباطان

شعری برای شهادن امام کاظم (ع) -(چارده بار چارده پاییز می چکید از بهار و خون می ‏شد) * ابراهیم قبله آرباطان

420

شعری برای شهادن امام کاظم (ع) -(چارده بار چارده پاییز می چکید از بهار و خون می ‏شد) چارده بار، چارده پاییز، می‏چکید از بهار و خون می‏شد
چارده سال از حضور کسی، آسمان داشت نیلگون می‏شد

پای زنجیر زخم بر می‏داشت، طاق می‏شد تحمل زندان
داشت دلتنگ میهمان خودش، داشت دلواپس جنون می‏شد

«مرگ» آمد شبیه خرما شد، تازیانه تعارفاتی کرد
روح مثل پرنده‏ای زیبا، از حدود قفس برون می‏شد

گرگ و میش سحر، پرستویی تا همیشه به خواب تن می‏داد
بغض‏های شکسته باران روی تابوت سرنگون می‏شد

مرگ خرما نه...، مرگ ریحان نه...، مرگ مادر شد و بغل وا کرد
تا در آغوش تنگ بفشارد، سینه‏ای را که داشت خون می‏شد

  • دوشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 19:35
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) -(ای جلوهۀ جلال مبین در جبین تو) * مرحوم حسین منزوی

380

شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) -(ای جلوهۀ جلال مبین در جبین تو) ای جلوه‎ء جلال مبین در جبینِ تو
دست خدا برون زده از آستینِ تو

ای هفتمین امام که هفت آسمان حق
هفتاد بار گشته به گرد زمین تو

تو خرمنِ جمال و جلالیّ و آفتاب
با آن سَخاش، خُردترین خوشه‎چین تو

وی شب گرفته آینه ‎ها از ستارگان
در پیش روی شعشعه‎ی راستین تو

ای کاظمی که غیظ و غضب هر دری که زد
پیدا نکرد راه به حصنِ حصین تو

نشنیده از زبانِ تو نفرین و ناسزا
هرچند بسته خصم، کمرها به کین تو

ای مژده‎ی بهشت رسانده به شیعیان
حق با حدیثِ "عاقبه المتقین" تو

زندان، نمازگاهِ تو بود و سپرده گوش
افلاکیان به صوتِ دعای حزین تو

لرزاند سنگ سنگ ستون ‎های عرش را
ظلمی که بر تو رفت ز خصم لعین تو

ای هفتمین امام همام، ای جهان و جان
جمع آمده تمام به زیر نگین تو

رنگین کمانِ شعرِ من اینک زده است پُل
در پیشگاهِ کوکبه‎ی راستین تو

  • دوشنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 23:42
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

توسل به حضرت موسی بن جعفر (ع) در شب شهادت * مرتضی محمودپور

310
2

توسل به حضرت موسی بن جعفر (ع) در شب شهادت ◾توسل به
◾باب الحوائج
◾حضرت موسی‌بن‌جعفر (ع)

کنج زندان بلا ناله‌ی شبگیر شدم
بسکه‌من‌ناله‌زدم زعمرگران‌سیرشدم

روز و شب‌کنج‌قفس‌طائر بی‌بال‌وپرم
من ز هجران رضا آه نفسگیر شدم

مردک‌پست‌یهودی‌چقدر بد دهن است
ناسزا گفته به من‌کنج قفس پیر شدم

تازیانه،لگد و سیلی کین افطارم
میزد اما به ره دین خدا شیر شدم

قصه‌ی صورت‌مادر همه‌دم در نظرم
سالها کنج قفس بودم و تکفیر شدم

ذکر روز و شب من ناله‌ی مادر مادر
چندسالیست‌که‌من‌مونس‌زنجیرشدم

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • دوشنبه
  • 24
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 10:54
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع)سبک سنتی * مرتضی محمودپور

433
1

نوحه سینه زنی شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع)سبک سنتی ◾نوحه سیه زنی
◾شهادت موسی بن جعفر(ع)
◾سبک سنتی
◾مرحوم اکبر ناظم

◾بنداول
من وارث زهرای بی مزارم
داغ مدینه را به سینه دارم
صورتم کبودست
جرم این نبودست
منتظر روی رضایم
یاد شهید کربلایم
واویلتا آه و واویلا(۲)

◾بنددوم
کنج قفس ببین ز پا فتادم
بروی خاک تیره سر نهادم
رضا جان کجایی
مردم از جدایی
بیا به حالم کن نظاره
قلبم ز کین شده پاره پاره
واویلتا آه و واویلا(۲)

◾بندسوم
غریبم و دور از وطن اسیرم
در کنج این زندان غم بمیرم
اشک غمبار من
گشته افطارمن
بسته شده پایم به زنجیر
روزی من شد آه شبگیر
واویلتا آه و واویلا(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • دوشنبه
  • 24
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 11:05
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

دوبیتی شهادت امام موسی ابن جعفر (ع) -(من آمده ام بر تو پناهم مولا) * رضا یعقوبیان

215

دوبیتی شهادت امام موسی ابن جعفر (ع) -(من آمده ام بر تو پناهم مولا) من آمده ام بر تو پناهم مولا
با دست تهی، روی سیاهم مولا
امروز که با دلم شدم مهمانت
محتاج تو و نیم نگاهم مولا

▪️

هفتم گل گلشن ولا ادرکنی
ای نجل علی مرتضی ادرکنی
موسایی و از نسل محمد هستی
سرمنشاء احسان و سخا ادرکنی

▪️

از طفولیت تو بودی یار ما
بوده ای تو همدم و غمخوار ما
یابن زهرا امشب از لطف و کرم
کن نگاهی بر دل بیمار ما

▪️

سائلی هستم کنار خانه ات
آشنایم من نی ام بیگانه ات
گشته ام از لطف و احسان شما
ریزه خوار سفره ی شاهانه ات

▪️

تو کرم کردی و مهمان توام
ریزه خوار خوان احسان توام
موسی جعفر ز الطاف شما
من نمک پرورده ی خوان توام

▪️

ای گل گلزار باغ مصطفی
شکرلله با تو هستم آشنا
موسی جعفر ز لطفت گشته‌ام
ریزه خوار خوان احسان شما

▪️

ای که صادق را تویی نور دو عین
نجل زهرایی و از نسل حسین
جنت و رضوان جمله شیعیان
مرقد زیبای تو در کاظمین

▪️

دین خود از کرم خالق داور دارم
مهر و حب علی و آل پیمبر دارم
شکرلله که ز الطاف خداوند مبین
هرچه دارم همه از موسی جعفر دارم

▪️

تمام عالم هستی فدایت
فدای درد و رنج و غصه هایت
به گوش دل رسد با اشک و ناله
هنوز از گوشه ی زندان صدایت

▪️

فدای ذکر یا رب یا رب تو
صدای ناله های هر شب تو
ز ظلم و جور سندی بن شاهک
دگر جانت رسیده بر لب تو

▪️

کاظمین چون کربلای دیگر است
در جهان غوغای روز محشر است
از غم داغ امام هفتمین
دیدگان هشتمین مولا تر است

▪️

امشب از کینه امام هفتمین
گوشه ی زندان شده نقش زمین
زین مصیبت در جنان بر سر زنان
سوزد و گرید امیرالمؤمنین

▪️

پیکری را چون غریبان می برند
بر روی دوش غلامان می برند
سوزد از این ماتم عظمی رضا
از تن مولای ما جان می برند

▪️

از چه امشب دیده گریان حیدر است
زین الم سوزان دل پیغمبراست
کشته شد موسی بن جعفر از ستم
از غم داغش رضا دیده تر است

▪️

کاظمین امشب ز چه ماتم سراست
شور و غوغایی به پا چون کربلاست
کشته شد کاظم امام هفتمین
زین سبب گریان علی موسی الرضاست

▪️

دوباره در جهان ماتم به پا شد
عزادار پدر امشب رضا شد
به شهر کاظمین موسی بن جعفر
شهید کینه ی خصم دغا شد

▪️

گل گلزار دین موسی بن جعفر
امام هفتمین موسی بن جعفر
شدی در گوشه ی زندان بغداد
شهید ظلم و کین موسی بن جعفر

▪️

دلم می سوزد امشب از غم تو
که زهر کینه گشته مرهم تو
الا ای هفتمین نور هدایت
کنم گریه به بزم ماتم تو

  • سه شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 08:38
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شهاد امام موسی ابن جعفر (ع) -(ای گل گلخانه) * رضا یعقوبیان

201

شعر شهاد امام موسی ابن جعفر (ع) -(ای گل گلخانه) وای
ای گل گلخانه
ای زهرا نشانه
امام یگانه
یا موسی ابن جعفر۲

وای
نجل پیغمبری
موسی ابن جعفری
تو گل پرپری
یا موسی ابن جعفر۲

وای
عمری کنج زندان
با جگر سوزان
روی سوی جنان
یا موسی ابن جعفر۲

وای
سندی ظالمانه
بر او بی بهانه
می زد تازیانه
یا موسی ابن جعفر۲

وای
زهر کین اثر زد
بر جانت شرر زد
آتش بر جگر زد
یا موسی ابن جعفر۲

وای
امان از این بیداد
کنج قفس افتاد
از زهر کین جان داد
یا موسی ابن جعفر۲

وای
از نفس افتادی
در غربت جان دادی
کشته ی بیدادی
یا موسی ابن جعفر۲

وای
ماه عالمینی
نور کاظمینی
گریان حسینی
یا موسی ابن جعفر۲

وای
ای امان ای فریاد
زندانی بغداد
شد از قفس آزاد
یا موسی ابن جعفر۲

وای
خورشید مدینه
بدنت از کینه
بر روی زمینه
یا موسی ابن جعفر۲

وای
از ظلم استبداد
پیکر تو افتاد
روی پل بغداد
یا موسی ابن جعفر۲

وای
کاظمین در عزاست
از داغت کربلاست
غرق شور و نواست
یا موسی ابن جعفر۲

  • سه شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 09:42
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شهادت امام موسوی ابن جعفر (ع) -(شهید راه دین،شده هفتم امام) * رضا یعقوبیان

165

شعر شهادت امام موسوی ابن جعفر (ع) -(شهید راه دین،شده هفتم امام) شهید راه دین،شده هفتم امام
ز جور اشقیا،شده عمرش تمام
گل باغ ولا
به زندان بلا
شده جانش فدا
آه و واویلتا۳

دلش خون گشته بود،از این جور و ستم
دگر راحت شود،ز درد و رنج و غم
امام مهربان
گل زهرا نشان
رود سوی جنان
آه و واویلتا۳

شهید کینه شد،امام بی قرین
ز داغ او رضا،بگشته دلغمین
امام مسلمین
شده مسموم کین
ز جور مشرکین
آه و واویلتا۳

ز جور دشمنان،به زندان جای اوست
به یاد ذات حق،همه شب های اوست
شده غم قسمتش
بود این غربتش
شکسته حرمتش
آه و واویلتا۳

بخواهد مرگ خود،ز حی داورش
ز غم راحت شود،چو زهرا مادرش
شده او خونجگر
نموده زهر اثر
به جانش زد شرر
آه و واویلتا۳

شده در محبسش،دعایش مستجاب
ز داغ او بود،همه دل ها کباب
به دوشش غم کشید
چه از دشمن شنید
به زندان شد شهید
آه و واویلتا۳

صفابخش جهان،امام انس و جان
ز ظلم دشمنان،بهارش شد خزان
همه دل ها غمین
ز ظلم و جور و کین
تنش روی زمین
آه و واویلتا۳

  • سه شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 10:57
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شهادت امام موسوی ابن جعفر (ع) -(موسی بن جعفر از ستم جانش فدا شد) * رضا یعقوبیان

149

شعر شهادت امام موسوی ابن جعفر (ع) -(موسی بن جعفر از ستم جانش فدا شد) موسی بن جعفر از ستم جانش فدا شد
در کاظمین از داغ او غوغا به پا شد
مولی علی موسی الرضا آجرک الله۲

غریبی آل عبا معنا شد امشب
موسی بن جعفر راحت از غم ها شد امشب
مولی علی موسی الرضا آجرک الله۲

خون شد دلش از کینه و از ظلم عدوان
بوده گل زهرا نما در کنج زندان
مولی علی موسی الرضا آجرک الله۲

از جده ی خود فاطمه دارد نشانه
سندی شاهک زد بر او با تازیانه
مولی علی موسی الرضا آجرک الله۲

زهر ستم داده به او سندی کافر
مسموم زهر کین شده موسی بن جعفر
مولی علی موسی الرضا آجرک الله۲

در گوشه ی زندان غم از نفس افتاد
در غربت و تنهایی اش از کینه جان داد
مولی علی موسی الرضا آجرک الله۲

موسی بن جعفر از ستم گردیده خاموش
پیکر پاک و اطهرش گشته کفن پوش
مولی علی موسی الرضا آجرک الله۲

خون شد دل آل عبا زین ظلم و بیداد
پیکر او مانده سه روز بر جسر بغداد
مولی علی موسی الرضا آجرک الله۲

تشییع شده جسمش به روی دوش یاران
تشییع جدش گشته با سم ستوران
مولی علی موسی الرضا آجرک الله۲

  • سه شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 11:22
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شهادت امام موسی ابن جعفر (ع) -(شد کاظمین پر از غم(امشب ز داغ موسی)) * رضا یعقوبیان

204

شعر شهادت امام موسی ابن جعفر (ع) -(شد کاظمین پر از غم(امشب ز داغ موسی)) شد کاظمین پر از غم(امشب ز داغ موسی)۲
دل های ما بسوزد(از سوز داغ مولی)۲
شهید ظلم اعدا
امام هفتم ما
واویلتا واویلا۲

زین همه ظلم و کینه(راحت شده ز غم ها)۲
از محبس عدویش(رود به سوی زهرا)۲
شهید ظلم اعدا
امام هفتم ما
واویلتا واویلا۲

می کرد در غریبی(هر صبح و شب عبادت)۲
گردیده کنج زندان(قتلگه شهادت)۲
شهید ظلم اعدا
امام هفتم ما
واویلتا واویلا۲

از جور این زمانه(او را چه ظالمانه)۲
می زد ز ظلم و کینه(سندی به تازیانه)۲
شهید ظلم اعدا
امام هفتم ما
واویلتا واویلا۲

نور دو چشم زهرا(هفتم امام مظلوم)۲
گردیده کنج زندان(از زهر کینه مسموم)۲
شهید ظلم اعدا
امام هفتم ما
واویلتا واویلا۲

با زهر کینه کشتند(هفتم امام ما را)۲
شهید کینه کردند(امام و مقتدا را)۲
شهید ظلم اعدا
امام هفتم ما
واویلتا واویلا۲

شیعه از این مصیبت(روزش چو شام تاره)۲
جسم نحیف مولی(بر روی تخته پاره)۲
شهید ظلم اعدا
امام هفتم ما
واویلتا واویلا۲

خون شد قلوب شیعه(زین همه ظلم و بیداد)۲
مانده سه روز تن او(بر پل شهر بغداد)۲
شهید ظلم اعدا
امام هفتم ما
واویلتا واویلا۲

تشییع شد تن او(بر روی دوش یاران)۲
پیکر پاک جدش(در زیر سم اسبان)۲
شهید ظلم اعدا
امام هفتم ما
واویلتا واویلا۲

  • سه شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 11:34
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شهادت امام موسی ابن جعفر (ع) -(ای گل گلخانه) * رضا یعقوبیان

164

شعر شهادت امام موسی ابن جعفر (ع) -(ای گل گلخانه) وای
ای گل گلخانه
ای زهرا نشانه
امام یگانه
یا موسی بن جعفر۲

وای
نجل پیغمبری
موسی بن جعفری
تو گل پرپری
یا موسی بن جعفر۲

وای
عمری کنج زندان
با جگر سوزان
روی سوی جنان
یا موسی بن جعفر۲

وای
سندی ظالمانه
بر او بی بهانه
می زد تازیانه
یا موسی بن جعفر۲

وای
زهر کین اثر زد
بر جانش شرر زد
آتش بر جگر زد
یا موسی بن جعفر۲

وای
امان از این بیداد
کنج قفس افتاد
از زهر کین جان داد
یا موسی بن جعفر۲

وای
از نفس افتادی
در غربت جان دادی
کشته ی بیدادی
یا موسی بن جعفر۲

وای
ماه عالمینی
نور کاظمینی
گریان حسینی
یا موسی بن جعفر۲

وای
ای امان ای فریاد
زندانی بغداد
شد از قفس آزاد
یا موسی بن جعفر۲

وای
خورشید مدینه
بدنت از کینه
بر روی زمینه
یا موسی بن جعفر۲

وای
از ظلم استبداد
پیکر تو افتاد
روی پل بغداد
یا موسی بن جعفر۲

وای
کاظمین در عزاست
از داغت کربلاست
غرق شور و نواست
یا موسی بن جعفر۲

  • سه شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 11:39
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شهادت امام موسی ابن جعفر (ع) -(امشب گل باغ علی و زهرا) * رضا یعقوبیان

207

شعر شهادت امام موسی ابن جعفر (ع) -(امشب گل باغ علی و زهرا) امشب گل باغ علی و زهرا
واویلا واویلا
راحت شود از درد و رنج و غم ها
واویلا واویلا

در کاظمین شوری دگر به پا شد
واویلا واویلا
از داغ کاظم در غم و عزا شد
واویلا واویلا

هفتم امام آن ماه بی قرینه
واویلا واویلا
شد از ستم مسموم زهر کینه
واویلا واویلا

آن کس که بودی نور چشم امت
واویلا واویلا
جان داده از زهر ستم به غربت
واویلا واویلا

سندی زده آتش به جسم و جانش
واویلا واویلا
سوزانده زهر تا مغز استخوانش
واویلا واویلا

هفتم امام از کینه گشته خاموش
واویلا واویلا
گردیده از داغش رضا سیه پوش
واویلا واویلا

کاظم شده شهید ظلم و بیداد
واویلا واویلا
جسمش سه روز مانده به جسر بغداد
واویلا واویلا

شکر خدا نبوده دختر تو
واویلا واویلا
نقش زمین ندیده پیکر تو
واویلا واویلا

امشب ز غم گریان کاظمینیم
واویلا واویلا
یاد امام کاظم و حسینیم
واویلا واویلا

تشییع جنازه گشته پیکر تو
واویلا واویلا
اما نشد از تن جدا سر تو
واویلا واویلا

جسم شریفت روی دوش یاران
واویلا واویلا
جسم حسین شد پایمال اسبان
واویلا واویلا

  • سه شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 11:47
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شهادت امام موسی ابن جعفر (ع) -(امام هفتمین در زندان) * رضا یعقوبیان

227

شعر شهادت امام موسی ابن جعفر (ع) -(امام هفتمین در زندان) امام هفتمین در زندان
شده از رنج و غم پریشان
بود در غریبی او گریان
بریزد اشک غم چون دریا
واویلا واویلا واویلا۳

بر او گشته ظلم و کین افزون
از ستم ها و جور هارون
شده زین مصیبت ها دلخون
به دوشش بود کوه غم ها
واویلا واویلا واویلا۳

سندی از کینه ظالمانه
بزد بر پیکرش نشانه
که مانده جای تازیانه
نموده با خدایش نجوا
واویلا واویلا واویلا۳

خون دل ها شده غذایش
به زندان شده این دعایش
بخواهد مرگش از خدایش
به عجل وفاتی سریعا
واویلا واویلا واویلا۳

بین عالم بود او مظلوم
که از حق خود گشته محروم
به زهر کینه گشته مسموم
بود در کنج زندان تنها
واویلا واویلا واویلا۳

شهید زهر کین گردیده
فدای راه دین گردیده
شیعه اش دلغمین گردیده
رفته هفتم امام از دنیا
واویلا واویلا واویلا۳

شهید راه قرآن گشته
بر او ظلم فراوان گشته
رضا از غم پریشان گشته
بسوزد از این داغ بابا
واویلا واویلا واویلا۳

کجا می رود روح ایمان
پیکرش روی دوش یاران
رضا گشته ز داغش گریان
عزایش به هر جا شد برپا
واویلا واویلا واویلا۳

  • سه شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 11:50
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

شعر شهادت امام کاظم (ع) -(اشک های ستاره ها می‌ریخت) * بردیا محمدی

243

شعر شهادت امام کاظم (ع) -(اشک های ستاره ها می‌ریخت) اشک های ستاره ها می‌ریخت
کهکشان هم به گریه افتاده
از نحیفیِ پیکر خورشید
آسمان هم به گریه افتاده

جسم او ذره ذره آب شده
تازیانه چه کرده با بدنش!؟
این که افتاده گوشه‌ی زندان
پیرُهن‌خالی است یا بدنش!؟

حجم بال و پرش پُر از زخم است
جای سالم نمانده در پَرِ او
قفسش بس که کوچک و تنگ است
هی به دیوار می‌خورد سرِ او

درد تا مغز استخوان می‌رفت
بازویش را اگر تکان می‌داد
می‌توانست شب بخوابد اگر
درد پهلو کمی امان می‌داد

وای از آن دم که آرزو باشد
لحظه‌ای آه حسرتی بکشی
غل و زنجیر فرصتی ندهند
نفسی هم به راحتی بکشی

دمِ " عجِّل وفاتی " لب او
زنده کرده است داغ زهرا را
ظاهراً عادت نگهبان‌هاست
بی جهت می‌زدند آقا را

آه! با هر تنفسش می‌شُد
حس کنی دردِ در جِناقش را
بشکند دست سِندی کافر...
خُرد کرد استخوان ساقش را

با هزاران عذاب جان داد و
با هزاران عذاب تشییع شد
روی یک تخته پاره‌ای کوچک
بدن آفتاب تشییع شد

باز هم جای شکر آن باقی است
مصحف‌اش را بهم نریخت کسی
طرح لب‌های نازنینش را
با نوک پا بهم نریخت کسی

لحظه‌ی جان سُپردن او را
خواهرش روی تل نمی‌دیده
با عصا هیچ نامسلمانی
به سر و صورتش نکوبیده

احدی در پی غنیمت نیست
پیرهن از تنش کسی نَکِشید
بعد جان دادنش خدارا شُکر
مرکبی روی پیکرش ندوید

  • سه شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 12:27
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت امام کاظم(ع) سبک همه جا کربلا * مرتضی محمودپور

383
1

نوحه سینه زنی شهادت امام کاظم(ع) سبک همه جا کربلا ◾نوحه سینه زنی
◾شهادت امام کاظم(ع)
◾سبک همه جا کربلا

◾بنداول
کنج زندان منم چشم براه رضا
بهر دیدار من ای رضا جان بیا
تازیانه شده شام افطار من
در شکنجه بود جسم بیمار من
ای رضا جان بیا(۲)

◾بنددوم
مرگ خود میکنم از خدا من طلب
کنج زندان شده چون یکی روز و شب
من به یاد تو و گریه‌های توام
گر چه در غربتم پا به پای توام
ای رضا جان بیا(۲)

◾بندسوم
یاد لعل لب خشک اصغر کنم
گریه‌ بر خشکی تیر و حنجر کنم
مهر مظلومی شاه کرببلا
بهر دیدار من ای رضا جان بیا
ای رضا جان بیا(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • 26
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 07:34
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

قرعهٔ غربت به یار آشنا افتاده بود * مرضیه عاطفی

287

قرعهٔ غربت به یار آشنا افتاده بود قرعهٔ غربت به یار آشنا افتاده بود
فتنه هایِ زهر در جام بلا افتاده بود

درد غالب شد به قلبش، لحظه لحظه لرزه بر
دستهایِ حضرتِ مشکل گشا افتاده بود

با نفسهایی سرآسیمه جدالی سخت داشت
استخوانِ سینه اش در تنگنا افتاده بود

خورد مظلومانه بر دیوارِ زندان صورتش
حضرتِ باب الحوائج بیهوا افتاده بود

شد عبایش گرد و خاکی؛ خورد لب‌هایش ترک
رنگ و رو از چهرهٔ آقایِ ما افتاده بود

هم کبودی بر تنش، هم روی ساقِ پایِ او
ردّی از زخم ِ غل و زنجیرها افتاده بود

زهر با خود حنجرش را تکه تکه بُرده بود
با عطش یادِ شهیدِ کربلا افتاده بود

پیکرش رویِ پلِ بغداد جانم را گرفت
دل؛ پریشانحال یادِ بوریا افتاده بود

لرزه ها و ضجه ها انداخت بر ارکانِ عرش
خنجر کندی که در کارِ قفا افتاده بود

سنگ می بارید با شمشیرِ برّان بر تنش
در کنارِ خونِ در جریان؛ عصا افتاده بود

آبروی هر دو عالم بی کفن؛ عریان؛ سه روز
بر تنِ صحرایِ ماریه رها افتاده بود!

  • چهارشنبه
  • 26
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 10:19
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

واحد سنگین شهادت امام کاظم علیه السلام -(ای کسی که کنج زندون بودی ) * مجید آقاجانی

66

واحد سنگین شهادت امام کاظم علیه السلام -(ای کسی که کنج زندون بودی ) ? بند ۱

ای کسی که کنج زندون بودی
دلت از غصه دنیا میسوخت
تنها بودی و نداشتی هم دم
قلبت از هجوم غمها میسوخت

نفسات شده شمرده دیگه
دنیاخیلی بد باتو تا کرده
وقتی پرکشیدی گفتن آقا
غیر ممکنه دیگه بر گرده

پیرهن مشکیمو
باز کردم به تنم
واسه غربت تو
آقا سینه میزنم

السلام علیک یا غریب المظلوم

? بند ۲

باورش سخته ازاینکه آقا
قل و زنجیر به پای تو بستس
انقدی که تو رو اذیت کردن
جسم وروحت قد دریا خستس

بارونیه آسمون چشمات
دلت از زمونه خیلی سیره
دیگه واسه رفتنت بی تابی
آقا جونت داره از دست میره

دل دریایی تو
دشمنا خون کردن
قلبتو بی رحما
خیلی داغون کردن

السلام علیک یا غریب المظلوم

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 14:38
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه شهادت امام کاظم(ع) -(بدون عشق تو / عمرو هدر دادم) * هاشم محمدی آرا

123

زمینه شهادت امام کاظم(ع) -(بدون عشق تو / عمرو هدر دادم) بدون عشق تو / عمرو هدر دادم
تا کاظمین امشب / دلم رو پر دادم
باب الحوائج هستی و حلال مشکلاتی
بابای سلطانی؛ تویی که معنی حیاتی
تو علت آرامشم روی پل صراطی
من حاجتامو آقا * میگیرم از همین در
توو سختیا میخونم * یا موسی بن جعفر
یا باب الحوائج * یا موسی بن جعفر ۲

با حالتی مضطر / کنج سیاچالم
از ضربه ی دشمن / شکسته شد بالم
خلصنی یا رب رو لبم اشکام شده روونه
وقتی که میگه ناسزا قلبم رو میسوزونه
تنهای تنهام جز خدا کی حالمو میدونه
از تازیونه جونم * دیگه به لب رسیده
زهر جفا اثر کرد * شد قدم خمیده
یا باب الحوائج * یا موسی بن جعفر ۲

روزا و شبهامو / با غصه سر کردم
به یاد معصومه / چشمامو تر کردم
کاشکی یکی از دخترم واسم خبر بیاره
دوری برا دختر یه درده؛ غم رو دل میذاره
گریم گرفت واسه رقیه که بابا نداره
دردم به پا رقیه * اصلا حساب نمیشه
از داغ عمه زینب * گریونم همیشه
واویلا واویلا واویلا واویلا ۲

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 13:57
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 یاسین زندی

زمینه شهادت امام کاظم(ع) -(روضه ی باب الحوائج - دوای درد دلامون) * یاسین زندی

173

زمینه شهادت امام کاظم(ع) -(روضه ی باب الحوائج - دوای درد دلامون) روضه ی باب الحوائج - دوای درد دلامون
روضه ی باب الحوائج - راهِ حلِ مشکلامون
ساحل آرامش و / کرامت شیعه هاس
انیس بیچاره ها / پدر امام رضاس
میخونم امشب * با قلب مضطر
باب الحوائج * موسی بن جعفر ۳

روضه ی باب الحوائج - پناهِ بی سر پناهاس
روضه ی باب الحوائج - گواهِ ایمان ماهاس
پدرشه حیدر و / مادرشه فاطمه
تجلی کظم غیض / ملقب به کاظمه
هستم فقیر و * میگم مکرر
باب الحوائج * موسی بن جعفر ۳

روضه ی باب الحوائج - میبره دلو کاظمین
روضه ی باب الحوائج - عشقِ عاشقای حسین
شبیه این آقا رو / یکی بگه کی دیده؟
کربلای نوکرو / با یه اشاره میده
رزق حرم رو * میدی تو آخر
باب الحوائج * موسی بن جعفر ۳

  • پنج شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 13:12
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا قاسمی

شهادت امام کاظم(ع) -(آسمان روی زمین جایی به جز زندان نداشت) * رضا قاسمی

159

شهادت امام کاظم(ع) -(آسمان روی زمین جایی به جز زندان نداشت) آسمان روی زمین جایی به جز زندان نداشت
غربتش را، آشنایی غیر زندانبان نداشت

بی‌ملاقاتی‌ترین زندانی قعر زمین
وقت تنهایی به جز از آسمان مهمان نداشت

ارثِ مَحبس بود، از زندان به زندان می‌رسید
عمرِ زندان‌ سر می‌آمد؛ حبس او پایان نداشت

«ربِّ خَلِّصنی» پرِ پرواز از دیوار بود
جان برای پر کشیدن از تن او جان نداشت

روزهایش شب، شبش شب، کورسویی هم نبود
صفحه‌ی تقویمِ عمرش جز شب هجران نداشت

اشک‌هایش سیلی و شلاق را مغلوب کرد
آسمان در چله‌اش چیزی به جز باران نداشت

نور در زنجیرِ ظلمت هم پر از تنویر بود
آفتابی که فرار از نور او امکان نداشت

در عبایش داشت چترِ «اَلَّذینَ آمَنوا»
می‌گشود آن‌ را برای هر کسی ایمان نداشت

«لَن‌ترَانی» پاسخِ موسای آل‌الله نیست
نورِ مطلق چیزی از آیینه‌اش پنهان نداشت

  • پنج شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

زمینه شهادت امام کاظم(ع) -(از غمت - گریه کرده غل و زنجیر) * احسان نرگسی رضاپور

176

زمینه شهادت امام کاظم(ع) -(از غمت - گریه کرده غل و زنجیر) از غمت - گریه کرده غل و زنجیر
گوشه ی - این زندون شدی زمین گیر
با طناب - بستن راه نفست رو
وای من - از این زندگی شدی سیر ۲
پهلوت که تیر می کشه ، صدا می زنی (مادر ۳)
زبونم لال آقا یه وقت ، نخوری زمین (با سر۳) ۲
گوشه ی سیاه چال / شده قتلگاهت
چی به سرت آوردن مگه / چی بوده گناهت
وای از این غریبی ۴

وای من - از بی رحمی زمونه
روزه هات - وا می شد با تازیونه
رو تنت - جای زنجیر و طنابه
حالتو - کی غیر از خدا می دونه ۲
با دستایی که بسته ست، صدا می زنی (زینب۳)
برا غریبی حسین ، گریه می کنی (هر شب۳) ۲
کی مث تو این‌قدر / ناسزا شنیده
باز خدا رو شکر خواهر تو / بزم می ندیده
وای از این غریبی ۴

  • پنج شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 13:16
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد