شهادت امام موسی بن جعفر الکاظم

مرتب سازی براساس

متن شعر روضه ای شهادت حضرت امام موسی کاظم(ع) -(حیله دشمنان بد ذات است) * محمد حبیب زاده

336

متن شعر روضه ای شهادت حضرت امام موسی کاظم(ع) -(حیله دشمنان بد ذات است) حیله دشمنان بد ذات است
یوسفی بین چاه افتاده

آنقدر ضربه خورده از آتش
پیش چشمان ماه افتاده

شده رنگین کمان تمام تنش
از جگر گفته آه افتاده

روی پهلو و صورتش جای
چکمه ی روسیاه افتاده

دور و اطراف سینه اش خیلی
جای مشتِ گناه افتاده

بی رمق با غرور بشکسته
خسته بی تکیه گاه افتاده

فاطمه از پی عیادت او
دلشکسته به راه افتاده

مثل ارباب بی کفن تنها
گوشه ی قتلگاه افتاده...

  • یکشنبه
  • 25
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 22:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 امیرحسین سلطانی

سبک زمینه یا واحد شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -(مولای یا موسی بن جعفر) * امیرحسین سلطانی

534
1

سبک زمینه یا واحد شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -(مولای یا موسی بن جعفر) بند اول

مولای یا موسی بن جعفر
در کنج زندان بودی مضطر
شد قلبت رنجیده از دنیا
ای وارث بر غمهای مادر

با سیلی،میشدی نقش زمین
زندان بانِ تو سندیِ لعین
شد قلبِ،شیعه واسه تو غمین۲

موسی بن جعفر ای وای آقا

بند دوم

شد زخمی پای تو از زنجیر
بودی کنج زندان بی تقصیر
میدادت آزار آنجا دشمن
با زخم زبان و با تحقیر

میداد او،به تو فحش و ناسزا
میخوردی،لگد از او بی هوا
میزدی،ناله یاد کوچه ها۲

موسی بن جعفر ای وای آقا

بند سوم

یا سیدی موسی بن جعفر
ما سائل تو و تو سرور
یا باب الحوائج از کرم
رفع مشکل کن از این کشور

ما را در،این بلا یاری کن
واسه شیعه بیا کاری کن
از ایران،رفع بیماری کن۲

موسی بن جعفر ای جان آقا

  • یکشنبه
  • 25
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 23:04
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن شعر نوحه امام کاظم علیه السلام -(ای گل زهرا و حیدر،خورشید فردای محشر) * امیر عباسی

536
1

متن شعر نوحه امام کاظم علیه السلام -(ای گل زهرا و حیدر،خورشید فردای محشر) ای گل زهرا و حیدر،خورشید فردای محشر
جان و جانان پیمبر،جاریِ صهبای کوثر
یا مولا موسی بن جعفر...

یا مولا تا به قیامت،عشق تو شد سرنوشتم
روضه ات خلد برین و،حرمت باشم بهشتم
یا مولا موسی بن جعفر...

درمانده منم به راهت،مولا جان برس به دادم
من خاک حریم عشق و،سائلِ باب المرادم
یا مولا موسی بن جعفر...

حاجتم بُوَد اسیرِ،روی چون مَهِ تو باشم
آرزوی من همین است،قربان رَهِ تو باشم
یا مولا موسی بن جعفر...

دعا کن ای بحر رحمت،که باشم عبد خدایی
عاقبت مثل شهیدان،بشوم کرببلایی
ثارَالله یا حسین یا مظلوم

  • دوشنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 19:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

متن شعر غزل مصيبت شهادت امام كاظم عليه السلام با نوای حاج محمود كريمي -(موسای طور غربتم و خسته ،بی عصا) * مجتبی صمدی شهاب

944
2

متن شعر غزل مصيبت شهادت امام كاظم عليه السلام با نوای حاج محمود كريمي -(موسای طور غربتم  و خسته ،بی عصا) موسای طور غربتم و خسته ،بی عصا
مجروح عشق هستم و محکوم بی خطا
افتاده ام به گوشه زندان بی کسی
در حسرتم به دیدن یک بار آشنا
زندانی بدون ملاقات عالمم
کز اهل و از عشیر‌ه ی خود گشته ام جدا
در قعر تیرگی نفسم بند آمده
از دود شعله ی ستم و قحطی هوا
گاهی که خواب می بردم فکر میکنم
هستم چو یک کبوتر آزاد در فضا
پر می کشم ز دام و در آفاق می پرم
در دست باد هر طرفی می روم رها
ناگه ولی به ضرب لگد می پرم ز خواب
جا می کند به پیکر من جای ردّ پا
زخم فلز به گردن من دائمی شده
سرتا به پا شکسته تنم زیر چکمه ها
در سجده بسکه پیکر من آب رفته است
انگار روی خاک فتاده است یک عبا
گیسوی من به پنجه ی دشمن گرفته خو
مثل جنازه روی

  • دوشنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 19:44
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

متن شعر نوحه شهادت امام کاظم علیه السلام -(غریب و بی کس و بی آشنایم) * مجتبی صمدی شهاب

552

متن شعر نوحه شهادت امام کاظم علیه السلام -(غریب و بی کس و بی آشنایم) غریب و بی کس و بی آشنایم
میان دخمه گمگشته صدایم
ندارم آرزویی غیر از اینکه
گذارم سر به دامان رضایم

دگر از جان سیرم امشب
وجودم میسوزد از تب
الهی خلّصنی یا رب

خداوندا، خلاصم کن، مرا دیگر
به دیدارم، دم آخر، بیا مادر

وای امان از این غربت

نگهبان غم به جانم مینشاند
زکینه جان به کامم میرساند
گرفته موی من را بین پنجه
مرا بر خاک زندان میکشاند

ولی من نالیدم دلخون
بیاد آن طفل محزون
که سهمش شد زجر ملعون

رقیه در ، بیابانها، زمین میخورد
پی مرکب، عدو او را، چه بد می برد

وای حسین

@angoorezarih

  • دوشنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 19:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

متن شعر نوحه شهادت امام کاظم علیه السلام -(اسیر زندان دشمنم خدا خدا) * مجتبی صمدی شهاب

749

متن شعر نوحه شهادت امام کاظم علیه السلام -(اسیر زندان دشمنم خدا خدا) اسیر زندان دشمنم خدا خدا
سیه شده از جفا تنم خدا خدا

یا الهی ببین تو حالم
کنج زندان شکسته بالم

من غریبم غریب و تنها

به زیر شلاق دشمنان شدم کمان
شبیه آن مادر جوان شدم کمان

غم مادر به دل نشسته
مثل مادر سرم شکسته

من غریبم غریب و تنها

روز و شبم مثل هم شده خدا خدا
قامتم از لطمه خم شده خدا خدا

آرزو میکنم بمیرم
یاد آن عمّه اسیرم

من غریبم غریب و تنها
@angoorezarih

  • دوشنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 19:52
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

واحد شهادت امام کاظم علیه السلام -(تو وارث رکن ولائی آقا) * مجتبی صمدی شهاب

469
2

واحد شهادت امام کاظم علیه السلام -(تو وارث رکن ولائی آقا) تو وارث رکن ولائی آقا
ذات منزه ات الهی آقا
ستاره هفتم زهرا آقا
تو بهترین گره گشایی آقا

کی میگه اسیری همه اسیرتن
حاتم های عالم همه فقیرتن
آدمهای دنیان که جرعه گیرتن

یا باب الحوائج
یا موسی بن جعفر

حق عاشق ذکر و دعاته آقا
هفت آسمون به زیر پاته آقا
واشدن هر گره کور آقا
وابسته به یه نیم نگاته آقا

گوشه سیاه چال اگر چه پر غمه
ولی با تو آقا بهشت عالمه
اسم تو به هر غم شفا و مرهمه

یا باب الحوائج
یا موسی بن جعفر

حق در مقامت در جلوسه آقا
فرشته خاکت می بوسه آقا
دختر تو ملیکه عشق آقا
گل پسرت سلطان طوسه آقا

تو کلیم عشقی همه غلامتن
آزاده عالم همه به دامتن
آسمونا فرش به زیر گامتن

یا باب الحوائج
یا موسی

  • دوشنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 20:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر موسی بن جعفر علیه السلام -(عجب تصور تلخی!سیاه چال و سپیده) * عالیه رجبی

601

متن شعر موسی بن جعفر علیه السلام -(عجب تصور تلخی!سیاه چال و سپیده) عجب تصور تلخی!سیاه چال و سپیده
پراست سینه ی چاه از هزار آهِ کشیده

تو کیستی که مقامت نمیشود متصور
تو کیستی که خیالت شده ست حسرتِ دیده

اسیر علم تو چشمان پر تحیر عالم
گواه چشمه ی اعجاز تو لبان گزیده

چقدر نسل علی بودنت به چشم می آید
میان هق هق مسکوت و بغضهای چکیده

تورا چگونه گرفته ست در محاصره،زنجیر
که قامتت شده هم قامت کمان خمیده

هجوم زخم زبان از زبان تیره تباران
نحیف کرده تورا ای هلال رنگ پریده

هزار بار شکستی به یاد خاطره ی در
هزار بار بریدی به یاد حلق دریده

چه سرنوشت غریبی رقم زدند برایت
تویی که حامل جسمت دری ست نیمه بریده

  • پنج شنبه
  • 29
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 14:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ای چاره هر کار یا باب الحوائج * عبدالحسین میرزایی

2485
3

ای چاره هر کار یا باب الحوائج #امام_کاظم_شهادت
#امام_موسی_بن_جعفر

ای چاره هر کار (یا باب الحوائج)
(یا موسی بن جعفر)
کار دلم شد زار یا باب الحوائج

با کوله بار حاجتم رو بر تو کردم
غم از دلم بردار یا باب الحوائج

من سائل باب المراد کاظمینم
جز این ندارم کار یا باب الحوائج

هر جا گره افتاد در کار دل من
خواندم تو را هر بار یا باب الحوائج

تو کیستی باب الرضا باب المرادی
من عبد این دربار یا باب الحوائج

تو هفتمین شمس ولایت من چو ذره
تو باغ گل من خار یا باب الحوائج

موسی صدایت کرده یا موسی بن جعفر
عیسی تو را بیمار یا باب الحوائج

شد کاظمینت قبله حاجات از بس
دیدند از آن آثار یا باب الحوائج

افلاکیان اند آستان بوس در تو
ای حجت دادا

  • پنج شنبه
  • 29
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 19:33
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب

متن شعر باب الحوائج امام موسی ابن جعفر(ع) -(چون کمانداری رها کرده است چشمت تیر را) * عباس جواهری رفیع

505

متن شعر باب الحوائج امام موسی ابن جعفر(ع) -(چون کمانداری رها کرده است چشمت تیر را) چون کمانداری رها کرده است چشمت تیر را
تا که در چنگ آوَرَد این صید از جان سیر را

در هوای بوسه بر پای تو باید رشک برد
از همان صبح ازل تا به ابد زنجیر را

ای امام بی جماعت، ای که میگوید فلک
پشت هر تکبیرة الاحرام تو تکبیر را

با نگاه تو هدایت شد زنی آوازه خوان
ای بنازم-گوشه چشم تو-این اکسیر را

مثل خورشیدی که بر تاریکی شب چیره شد
سخت رسوا کرده ای این امت تزویر را

گرچه بر یک تخت چوب،اما تنت تشییع داشت.....
یادم اورده است این تشییع آن تصویر را

شد قیامت،آسمان خاموش شد،خورشید سوخت
کرده اند انگار نازل سوره تکویر را

پادشاهی زیر سمّ اسب ها تشییع شد
در حصیری جمع کردند آیه تطهیر را....!

  • پنج شنبه
  • 29
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 22:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیررضا فرجوند

متن شعر شهادت امام موسی کاظم(ع) -(دلهای عاشقان زچه امشب مکدّر است ) * امیررضا فرجوند

466

متن شعر شهادت امام موسی کاظم(ع) -(دلهای عاشقان زچه امشب  مکدّر  است ) دلهای عاشقان زچه امشب مکدّر است
شام عزاست یاکه همان صبح محشر است
معصومه تسلیت که در این عید و نوبهار
شام عزای حضرت موسی بن جعفر است

  • پنج شنبه
  • 29
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 23:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ای چاره هر کار یا باب الحوائج * عبدالحسین میرزایی

701

ای چاره هر کار یا باب الحوائج #امام_کاظم_شهادت
#امام_موسی_بن_جعفر

ای چاره هر کار (یا باب الحوائج)
(یا موسی بن جعفر)
کار دلم شد زار یا باب الحوائج

با کوله بار حاجتم رو بر تو کردم
غم از دلم بردار یا باب الحوائج

من سائل باب المراد کاظمینم
جز این ندارم کار یا باب الحوائج

هر جا گره افتاد در کار دل من
خواندم تو را هر بار یا باب الحوائج

تو کیستی باب الرضا باب المرادی
من عبد این دربار یا باب الحوائج

تو هفتمین شمس ولایت من چو ذره
تو باغ گل من خار یا باب الحوائج

موسی صدایت کرده یا موسی بن جعفر
عیسی تو را بیمار یا باب الحوائج

شد کاظمینت قبله حاجات از بس
دیدند از آن آثار یا باب الحوائج

افلاکیان اند آستان بوس در تو
ای حجت دادا

  • پنج شنبه
  • 29
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 23:53
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن شعر نوحه امام کاظم علیه السلام -(ای لاله پرپر مدد،ای پسر حیدر مدد) * امیر عباسی

562

متن شعر نوحه امام کاظم علیه السلام -(ای لاله پرپر مدد،ای پسر حیدر مدد) ای لاله پرپر مدد،ای پسر حیدر مدد
مولانا موسی بن جعفر مدد
امام عالمین،غریب کاظمین
وارث مجتبی،گریه کنِ حسین
عزیز فاطمه...

تابنده بود روی ماهت،تا به گردون سوز آهت
شده زندان غم قتلگاهت
سِندی بی حیا،جفا به تو نمود
ای پسر علی،گناه تو چه بود
عزیز فاطمه...

با آن همه رنج و بلا،تو را کفن کردند آقا
امان از روضه های کربلا
به خاک قتلگاه،غرقه به خون بدن
زخمیِ نیزه ها،بی سر و بی کفن
غریب کربلا...

  • شنبه
  • 2
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 01:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن شعر نوحه امام کاظم علیه السلام -(ای جان جهان و،ای سیّد و سَروَر) * امیر عباسی

573

متن شعر نوحه امام کاظم علیه السلام -(ای جان جهان و،ای سیّد و سَروَر) ای جان جهان و،ای سیّد و سَروَر
ای نور خدا و،نورِ دل حیدر
یا حضرت کاظم..
ای رافع حاجات،به اذن الهی
بر اهل دو عالم،مولا تو پناهی
یا حضرت کاظم...
ای گوشه زندان،معراج وجودت
ای جان به فدای،اشکِ در سجودت
یا حضرت کاظم...
گفتی که خدایا،بِشنو این نوایم
از مَحبَسِ هارون،کن دگر رهایم
یا حضرت کاظم...
ای خدا ببین که،این دل شده بیتاب
از فرطِ شکنجه،پیکرم شده آب
یا حضرت کاظم...

  • شنبه
  • 2
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 01:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

زمینه شهادت امام کاظم علیه السلام -(توو زندون بی کس و تنها / بارونیه ابر چشمات) * علیرضا افشار

384

زمینه شهادت امام کاظم علیه السلام -(توو زندون بی کس و تنها / بارونیه ابر  چشمات) توو زندون بی کس و تنها / بارونیه ابر چشمات
میکنی با دست بسته / به سوی خدا مناجات
جای قل و - زنجیره - به روی دس-ت و پاهات
برات بمی-رم آقا- تشنه‌ی آ-به لبهات
میخونی از غمِ گودال، غمِ گودال، غمِ گودال
یه خواهر و تنِ پامال، تنِ پامال، تنِ پامال
واویلا ، واویلا ...

اعضای تنت کبوده / گریونی با چشمای تر
تازیونه تا بهت خورد / افتادی به یاد مادر
سهم دلت - شد آزار - شدی ز دن-یا بیزار
یا فاطمه - میگفتی - زمین میخور-دی هربار
خسته دل و پریشونی، پریشونی، پریشونی
از این زمونه دلخونی، چه محزونی، چه محزونی
واویلا ، واویلا ...

  • شنبه
  • 2
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 17:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

شهادت امام کاظم علیه السلام -(میان روضه جاری میشود تا بر زبان زندان ) * علیرضا خاکساری

480

شهادت امام کاظم علیه السلام -(میان روضه جاری میشود تا بر زبان زندان ) میان روضه جاری میشود تا بر زبان زندان
تداعی میشود در ذهن هرچه روضه خوان زندان

گره گودال اگر خورده به جد او گره خورده
به نام حضرت موسی بن جعفر بی گمان زندان

شبی در بی کسی باید پر از دلواپسی باشی
که تفسیرش نمی گنجد یقینا در بیان زندان

پر پرواز اگر از کار افتد لاجرم دارد
برای یاکریم خسته حکم آشیان زندان

دلش نزد رضایش بود و فکرش پیش معصومه
به پای جبر اگر می رفت از این زندان به آن زندان

همان بهتر ملاقاتش نیامد دخترش؛ زیرا
ندارد بستری آماده نذر میهمان زندان

بلای جان فقط تیر و کمان و تیغ و خنجر نیست
که از جان اسیرش می برد تاب و توان زندان

چه گویم دیگر از افطار جانسوزش که با شلاق
پذیرایی کند از

  • شنبه
  • 2
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 17:25
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

متن شعر شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -(دخیل بسته فلک بر ضریح زنجیرش) * میثم مومنی نژاد

532

متن شعر شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -(دخیل بسته فلک بر ضریح زنجیرش) دخیل بسته فلک بر ضریح زنجیرش
نماز گریه کند با نوای تکبیرش

شکسته ساقه ی او آیه ای مقطعه بود
که هیچ سوره نیاورد ، تاب تفسیرش

چگونه حلقه ی آهن گرفت حلقش را
چرا به گوشه ی زندان ؟ چه بود تقصیرش ؟

چگونه زهر هلاهل ، به زخمه ی الماس
به نازنین جگرش ، مینوشت تقدیرش

به روی تخته ی در میبرند دریا را
قلم به شرم در آمد ، ز شرح تصویرش

عجب که حامل عرش است دوش چار غلام
زبان گشوده حقیری برای تحقیرش

شبیه جد خودش روی خاک پرپر شد
شبیه جد خودش زنده مانده تاثیرش

  • یکشنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 17:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شهادت امام موسی کاظم(ع)در بهار طبیعت و سال جدید -( عزا گرفته ام امشب، نه عید اول سال..) * سید پوریا هاشمی

416

شهادت امام موسی کاظم(ع)در بهار طبیعت و سال جدید -( عزا گرفته ام امشب، نه عید اول سال..) عزا گرفته ام امشب، نه عید اول سال..
که قبل ملّیتم شیعه ام مسلمانم

همه به خانه هم میروند مهمانی..
منم که گوشه ای از کاظمین مهمانم..

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 04:57
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید حمید رضا برقعی

شهادت امام موسی کاظم (ع)در بهار طبیعت وسال جدید -(فلق در سینه اش آتش فشانِ صبح گاهی داشت) * سید حمید رضا برقعی

653

شهادت امام موسی کاظم (ع)در بهار طبیعت وسال جدید -(فلق در سینه اش آتش فشانِ صبح گاهی داشت) فلق در سینه اش آتش فشانِ صبح گاهی داشت
که خون آلوده پیغام از کبوتر های چاهی داشت...

طراوت در هوا از ریشهء زنجیر می روید
زمین در خود سپیداری در اعماق سیاهی داشت

مگر خورشید را هم می توان خاموش کرد آخر
کسی از تیرهء شب در سرش افکار واهی داشت

عبایی روی خاک افتاده بود از خاک خاکی تر
که در آن نخ نما آغوش، اسرار الهی داشت

کدامین گل به جرم عطر افشاندن گرفتار است؟
مگر او نیت دیگر به غیر از خیر خواهی داشت

هماره آه او خرج دعا بر مردمان می شد
اگر در سینه اش یارای آهی گاه گاهی داشت

به تسبیحش قسم زنجیرهء عالم به دستش بود
چنین مردی کجا در سر خیال پادشاهی داشت

چه بنویسم از آن گودال ازآن قعر السجون از زخ

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 06:20
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( گریان پسرت ابوالحسن شد آخَر ) * سید مجتبی شجاع

459

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( گریان پسرت ابوالحسن شد آخَر ) گریان پسرت ابوالحسن شد آخَر
معصومه دلش پُر از مِحن شد آخر

با آنکه مصیبت شما جانسوز است...
اما بدنت غسل و کفن شد آخر…

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 06:30
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( مُردم ز غربت تا شبِ تارم سحر شد) * قاسم نعمتی

501

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( مُردم ز غربت تا شبِ تارم سحر شد) مُردم ز غربت تا شبِ تارم سحر شد
تنها غُل و زنجیر از حالم خبر شد

درد و بلایِ شیعه را بر جان خریدم
من ضربه ها خوردم که این رَه بی خطر شد

از این قیامی که دگر شکل رکوع است
طوبایِ این مذهب همیشه بارور شد

قعرِ سجون در پنجه هایِ سردِ زندان
آهم به هر دیوار خورد وبی اثر شد

سِندی چه آورده سرم شیعه نداند
از چه ز خون آبه همیشه دیده تر شد

از خون ِ رویِ کعبِ نی پیداست کامل
بر ضربه هایش دستهای من سپر شد

از بسکه پیچیده به دورم تازیانه
از چادرِ مادر لباسم پاره تر شد

سر پنجه های آهنین چکمه هایش
بر پهلویم کاری شبیهِ میخ در شد

سربسته گویم بی ادب حرفِ بدی زد
با ناسزاهایش غرورم شعله ور شد

گر مویِ پیشانی به

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 06:33
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادتامام موسی کاظم(ع) -( یک خواب درست، این همه سال نداشت) * محمود مربوبی

653

شهادتامام موسی کاظم(ع) -( یک خواب درست، این همه سال نداشت) یک خواب درست، این همه سال نداشت
امید رهایی از سیه چال نداشت

یک عمر بلا دید و بلا دید ، ولی
در سینه غمی جز غم گودال نداشت

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 06:39
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( کسی که گردش چشمش مدار دنیا بود...) * مجتبی روشن روان

493
-1

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( کسی که گردش چشمش مدار دنیا بود...) کسی که گردش چشمش مدار دنیا بود...
دمش مسیح و نگاهش بهشت رویا بود

وجاهت نبوی از شمایلش پیدا
تمام دلخوشی دودمان طه بود

تمامی سکناتش نشانه‌ی رحمت
ادامه‌ی برکات وجود مولا بود

درست مثل نگاه محبت زهرا
عنایتش به دل عاشقان شیدا بود

ابوالکریم ِکریم و ابوالرئوفِ رئوف
مسیر آمد و رفتش پر از تمنّا بود

صبور بود و تجلی کاظمین الغیظ
کرامت حسن از خلق او هویدا بود

نیاز نیست بگویم چه روی ماهی داشت
قدش قیامت و ابروی او مصلّا بود

کنار سفره‌ی این مرد مهربان هر روز
برای هرچه گرفتار خسته جان... جا بود

کسی که شرح کمی از فضائلش گفتم
جناب باب حوائج – امام موسی بود

بلای شیعه خرید و به کنج زندان رفت
ز بسکه خوب و

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 16:15
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح شهادت امام موسی کاظم(ع) -( ای ماه و مهر، مشتری مهربانی ات) * مجتبی روشن روان

435

مدح شهادت امام موسی کاظم(ع) -( ای ماه و مهر، مشتری مهربانی ات) ای ماه و مهر، مشتری مهربانی ات
وی آسمان اسیر دل آسمانی ات

تنهاترین اسیرِ دیار مجتبی
زنجیر کینه همسخن مهربانی ات

موسای عشق حضرت باب الحوائجی!
موسی... مسیح، دلشده ی دلستانی ات

لقمان نشسته بین رهِ بُشرِ حافی ات
ای عقل و عشق، خانه خراب و روانی ات

کاش این دل رمیده و هرجایی و سیاه
گردد به یک اشاره هوایی و فانی ات

در کوه طور صوت خدایی تو بلند...
موسی ز هوش رفته از آن لن ترانی ات

این رسم ناخجسته نمی دانم از کجاست!
همواره عشق بوده اسیر اِنانیت*

درد تمام شیعه خریدی به جان خویش
فخر خداست پور علی، قهر مانی ات

باب الحوائج همه ی خسته حال ها
جانم فدای این لقبِ جاودانی ات

با تو چه کرده طعنه ی دشنام ک

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 16:17
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( هنوز اسیر سکوت تو اند زندان‌ها) * محمد مهدی سیار

485

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( هنوز اسیر سکوت تو اند زندان‌ها) هنوز اسیر سکوت تو اند زندان‌ها
و پایبند نگاهت دل نگهبان‌ها

تو مثل یک نفس تازه حبس می‌گشتی
تویی که در نفست گم شدند طوفان‌ها

چه خلوت خوشی... آرام زیر لب گفتی
و سجده کردی، جای تمام انسان‌ها

نشد طلوع کنی تا تو را طواف کنند
تقیه کار شدند آفتابگردان‌ها

تو یوسفی و مجازات یوسفی این است
چنین دهند گواهی تمام قرآن‌ها

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 20:27
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( ماجرای تو انتهای غم است) * محمد بیابانی

893
3

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( ماجرای تو انتهای غم است) ماجرای تو انتهای غم است
تو بگو از کجا شروع کنم
بعد یک رخصت از امام رضا
باید این روضه را شروع کنم

روضه های تو فرق دارد با
روضه های ائمه دیگر
پای هر روضه غیر کرب و بلا
باید از حجره گفت و یک بستر

قصه عمر هیچ خورشیدی
به غم انگیزی زوال تو نیست
غصه هیچ حجره ای قدر
گوشۀ آن سیاه چال تو نیست

آه... موسای خانواده نور
کوه طوری شده است زندانت
مثل بغضی که در گلو حبس است
مانده بین گلوی تو جانت

از تنت یک خیال مانده فقط
بسکه لاغر شدی نحیف شدی
خوب شد نیستند دخترهات
که ببینند چه ضعیف شدی

آه خلوت نشین ظلمت غم
خلوتت هم نمور هم سرد است
پانشو چون که زود می افتی
این اثرهای استخوان درد است

تازه این حال و روز قبل

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 20:29
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( من از ایل مردان پاک و نجیبم) * مجتبی روشن روان

528

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( من از ایل مردان پاک و نجیبم) من از ایل مردان پاک و نجیبم
اسیری غریبم که غربت نصیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم

نمی آید از در کسی دیدن من
رضا نور چشمم کجائی حبیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم

نه از درد سیلی نه از زخم شلاق
ز دشنام سندی نمانده شکیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم

دعایم گرفته دگر لحن زهرا
به غیر از اجل کس نباشد طبیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم

منم پیر موسی... مراد مسیحا
کشیده یهودا به دار صلیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم

لبم خشک روزه رخم زخم سیلی
من از نسل آقای شیب الخضیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم

چو برخاک زندان گذارم رخ خود
گرفتار غمهای خدالتریبم
نظر کن الهی به امن یجیبم

خدایا گواهی تو برحال موسی
به خنده گرفته غمم را

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 20:32
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( باز هم نام کریمان پیش من آورده اند) * رضا قربانی

640

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( باز هم نام کریمان پیش من آورده اند) باز هم نام کریمان پیش من آورده اند
علتش این بود من را از قرن آورده اند

در سیه چال گنه افتاده بودم بی حبیب
لطف کردند و برایم هم سخن آورده اند

چار حمال از دل زندان به بیرون آمدند
روی یک لنگه دری خونین بدن آورده اند

بس که او لاغر شده اصلا نمی آید به چشم
تن که نه... بر روی تخته پیروهن آورده اند

صوت قرآن و مناجاتش نمی آید دگر
چکمه پوشان چه به روز این دهن آورده اند

تا غرورش را شبیه ساق پایش له کنند
چند زندان بان پست و بد دهن آورده اند

باز هم شکر خدا عریان نمیماند زمین
نوزده تا دخترش چندین کفن آورده اند

تا سه روز آقا تنش روی پل بغداد بود
پیکرش در معرض خورشید و خاک و باد بود

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 20:36
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

شهادت امام موسی کاظم(ع)در بهار طبیعت و سال جدید -(دل؛خانه‌یِ‌مُحبّتِ‌مُوسی‌بن‌جعفراست) * محمد قاسمی

487

شهادت امام موسی کاظم(ع)در بهار طبیعت و سال جدید -(دل؛خانه‌یِ‌مُحبّتِ‌مُوسی‌بن‌جعفراست) دل؛خانه‌یِ‌مُحبّتِ‌مُوسی‌بن‌جعفراست
سرشار‌ از مودّتِ‌ موسی‌بن‌جعفراست

پاسخ‌ به من دهید که توفیق‌ واقعی
چیزی‌بجززیارت‌ِموسی‌بن‌‌جعفر‌است؟

هر‌کس‌که‌ کار او گِرِه کور ‌خورده‌است
مُحتاج‌ِ اِستعانتِ موسی‌بن‌جعفر‌است

امروز صحن دختر او پُشت میله ها
آیینه‌دار‌ِ غربتِ موسی‌بن‌جعفر است

تقدیر این‌چنین شده ؛تحویل سال نو
همراه با شهادت‌ِ موسی‌بن‌جعفراست

تبریک و شادباش‌مگو چون امام‌ِعصر
آشفته‌ی مُصیبتِ موسی‌بن‌جعفراست

دستی برویِ‌صفحه‌ی‌تقویم دل نوشت
امسال‌سال‌ِحضرت‌موسی‌بن‌جعفر‌است

  • یکشنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 20:57
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

حضرت موسی بن جعفر(ع) -(بار الها من در این غربت غریب افتاده ام) * کربلایی حسن آخوندی

438

حضرت موسی بن جعفر(ع) -(بار الها من در این غربت غریب افتاده ام) بارالها من در این غربت غریب افتاده ام
در کمند روزگار پر فریب افتاده ام
همچو صیدی در قفس محبوس صیاد دغل
بسته بر زنجیر خصم نانجیب افتاده ام
گوشه زندان غم از جور و کین خصم دون
صبرعشقم شد لبالب بی شکیب افتاده ام
ای پناه بی پناهان حامی درماندگان
بی معین و ناتوان دست رقیب افتاده ام
مونسی جز غم ندارم کنج زندان بلا
از صفای روی یارم بی نصیب افتاده ام
پیکر زار و نحیفم مبتلا بر هجر یار
همچو بیماری به بستر بی طبیب افتاده ام
سندی ابن شاهک از من میزبانی میکند
در کمند خصم پر مکر و فریب افتاده ام
کو رضایم تا ببیند از جفای خصم دین
در غریبی کنج زندانی عجیب افتاده ام
شد بهار عمر من در کنج این زندان خزان
چون گلی پرپر ز هجر عندلیب افتاده ام
رتبه ی باب الحوایج دارم اما این چنین
در حصار مشکلاتم بی مجیب افتاده ام
فاش آخوندی بگو این نکته را با اهل دل
چونکه حق گفتم دراین زندان غریب افتاده ام

  • پنج شنبه
  • 20
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 00:21
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد