شهادت امام موسی بن جعفر الکاظم

مرتب سازی براساس

متن شعر باب الحوائج امام موسی ابن جعفر(ع) -(چون کمانداری رها کرده است چشمت تیر را) * عباس جواهری رفیع

683

متن شعر باب الحوائج امام موسی ابن جعفر(ع) -(چون کمانداری رها کرده است چشمت تیر را) چون کمانداری رها کرده است چشمت تیر را
تا که در چنگ آوَرَد این صید از جان سیر را

در هوای بوسه بر پای تو باید رشک برد
از همان صبح ازل تا به ابد زنجیر را

ای امام بی جماعت، ای که میگوید فلک
پشت هر تکبیرة الاحرام تو تکبیر را

با نگاه تو هدایت شد زنی آوازه خوان
ای بنازم-گوشه چشم تو-این اکسیر را

مثل خورشیدی که بر تاریکی شب چیره شد
سخت رسوا کرده ای این امت تزویر را

گرچه بر یک تخت چوب،اما تنت تشییع داشت.....
یادم اورده است این تشییع آن تصویر را

شد قیامت،آسمان خاموش شد،خورشید سوخت
کرده اند انگار نازل سوره تکویر را

پادشاهی زیر سمّ اسب ها تشییع شد
در حصیری جمع کردند آیه تطهیر را....!

  • پنج شنبه
  • 29
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 22:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 امیررضا فرجوند

متن شعر شهادت امام موسی کاظم(ع) -(دلهای عاشقان زچه امشب مکدّر است ) * امیررضا فرجوند

661

متن شعر شهادت امام موسی کاظم(ع) -(دلهای عاشقان زچه امشب  مکدّر  است ) دلهای عاشقان زچه امشب مکدّر است
شام عزاست یاکه همان صبح محشر است
معصومه تسلیت که در این عید و نوبهار
شام عزای حضرت موسی بن جعفر است

  • پنج شنبه
  • 29
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 23:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ای چاره هر کار یا باب الحوائج * عبدالحسین میرزایی

873

ای چاره هر کار یا باب الحوائج #امام_کاظم_شهادت
#امام_موسی_بن_جعفر

ای چاره هر کار (یا باب الحوائج)
(یا موسی بن جعفر)
کار دلم شد زار یا باب الحوائج

با کوله بار حاجتم رو بر تو کردم
غم از دلم بردار یا باب الحوائج

من سائل باب المراد کاظمینم
جز این ندارم کار یا باب الحوائج

هر جا گره افتاد در کار دل من
خواندم تو را هر بار یا باب الحوائج

تو کیستی باب الرضا باب المرادی
من عبد این دربار یا باب الحوائج

تو هفتمین شمس ولایت من چو ذره
تو باغ گل من خار یا باب الحوائج

موسی صدایت کرده یا موسی بن جعفر
عیسی تو را بیمار یا باب الحوائج

شد کاظمینت قبله حاجات از بس
دیدند از آن آثار یا باب الحوائج

افلاکیان اند آستان بوس در تو
ای حجت دادا

  • پنج شنبه
  • 29
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 23:53
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن شعر نوحه امام کاظم علیه السلام -(ای لاله پرپر مدد،ای پسر حیدر مدد) * امیر عباسی

687

متن شعر نوحه امام کاظم علیه السلام -(ای لاله پرپر مدد،ای پسر حیدر مدد) ای لاله پرپر مدد،ای پسر حیدر مدد
مولانا موسی بن جعفر مدد
امام عالمین،غریب کاظمین
وارث مجتبی،گریه کنِ حسین
عزیز فاطمه...

تابنده بود روی ماهت،تا به گردون سوز آهت
شده زندان غم قتلگاهت
سِندی بی حیا،جفا به تو نمود
ای پسر علی،گناه تو چه بود
عزیز فاطمه...

با آن همه رنج و بلا،تو را کفن کردند آقا
امان از روضه های کربلا
به خاک قتلگاه،غرقه به خون بدن
زخمیِ نیزه ها،بی سر و بی کفن
غریب کربلا...

  • شنبه
  • 2
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 01:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن شعر نوحه امام کاظم علیه السلام -(ای جان جهان و،ای سیّد و سَروَر) * امیر عباسی

815

متن شعر نوحه امام کاظم علیه السلام -(ای جان جهان و،ای سیّد و سَروَر) ای جان جهان و،ای سیّد و سَروَر
ای نور خدا و،نورِ دل حیدر
یا حضرت کاظم..
ای رافع حاجات،به اذن الهی
بر اهل دو عالم،مولا تو پناهی
یا حضرت کاظم...
ای گوشه زندان،معراج وجودت
ای جان به فدای،اشکِ در سجودت
یا حضرت کاظم...
گفتی که خدایا،بِشنو این نوایم
از مَحبَسِ هارون،کن دگر رهایم
یا حضرت کاظم...
ای خدا ببین که،این دل شده بیتاب
از فرطِ شکنجه،پیکرم شده آب
یا حضرت کاظم...

  • شنبه
  • 2
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 01:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

زمینه شهادت امام کاظم علیه السلام -(توو زندون بی کس و تنها / بارونیه ابر چشمات) * علیرضا افشار

591

زمینه شهادت امام کاظم علیه السلام -(توو زندون بی کس و تنها / بارونیه ابر  چشمات) توو زندون بی کس و تنها / بارونیه ابر چشمات
میکنی با دست بسته / به سوی خدا مناجات
جای قل و - زنجیره - به روی دس-ت و پاهات
برات بمی-رم آقا- تشنه‌ی آ-به لبهات
میخونی از غمِ گودال، غمِ گودال، غمِ گودال
یه خواهر و تنِ پامال، تنِ پامال، تنِ پامال
واویلا ، واویلا ...

اعضای تنت کبوده / گریونی با چشمای تر
تازیونه تا بهت خورد / افتادی به یاد مادر
سهم دلت - شد آزار - شدی ز دن-یا بیزار
یا فاطمه - میگفتی - زمین میخور-دی هربار
خسته دل و پریشونی، پریشونی، پریشونی
از این زمونه دلخونی، چه محزونی، چه محزونی
واویلا ، واویلا ...

  • شنبه
  • 2
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 17:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

شهادت امام کاظم علیه السلام -(میان روضه جاری میشود تا بر زبان زندان ) * علیرضا خاکساری

616

شهادت امام کاظم علیه السلام -(میان روضه جاری میشود تا بر زبان زندان ) میان روضه جاری میشود تا بر زبان زندان
تداعی میشود در ذهن هرچه روضه خوان زندان

گره گودال اگر خورده به جد او گره خورده
به نام حضرت موسی بن جعفر بی گمان زندان

شبی در بی کسی باید پر از دلواپسی باشی
که تفسیرش نمی گنجد یقینا در بیان زندان

پر پرواز اگر از کار افتد لاجرم دارد
برای یاکریم خسته حکم آشیان زندان

دلش نزد رضایش بود و فکرش پیش معصومه
به پای جبر اگر می رفت از این زندان به آن زندان

همان بهتر ملاقاتش نیامد دخترش؛ زیرا
ندارد بستری آماده نذر میهمان زندان

بلای جان فقط تیر و کمان و تیغ و خنجر نیست
که از جان اسیرش می برد تاب و توان زندان

چه گویم دیگر از افطار جانسوزش که با شلاق
پذیرایی کند از

  • شنبه
  • 2
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 17:25
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

زبانحال حضرت امام کاظم (ع) -(افسرده شد از باد مخالف چمن من ) *سعدی زمان سیدرضا حسینی

996
1

زبانحال حضرت امام کاظم (ع)  -(افسرده شد از باد مخالف چمن من ) افسرده شد از باد مخالف چمن من
کس نیست در این شهر شریک محن من
این گوشه ی زندان شده بیت الحزن من
در غربت اگر مرگ بگیرد بدن من
آیا که کَنَد قبر و که دوزد کفن من
.
.
رحمی به غریبیّ من خسته برآرید
شرحی پی اخبار به معصومه نگارید
زان پیش که جسمم به دل خاک سپارید
تابوت مرا جای بلندی بگذارید
تا باد برد بوی مرا بر وطن من
.
.
افسرده و دلخسته و پابند ملالم
دور از وطن و حسرت دیدار عیالم
جز دیدن معصومه دگر نیست خیالم
محتاج به شرح است پریشانی حالم
آن شرح نهان فاش ز آه علن من
.
.
ای کاش که از این همه نعمای جهانی
می بود مرا در وطن امنیّت جانی
تا نزد عیال خودم آسوده زمانی
بنشسته و قانع بُدمی بر لب نانی
بودی رخ

  • شنبه
  • 2
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 21:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

متن شعر شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -(دخیل بسته فلک بر ضریح زنجیرش) * میثم مومنی نژاد

663

متن شعر شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -(دخیل بسته فلک بر ضریح زنجیرش) دخیل بسته فلک بر ضریح زنجیرش
نماز گریه کند با نوای تکبیرش

شکسته ساقه ی او آیه ای مقطعه بود
که هیچ سوره نیاورد ، تاب تفسیرش

چگونه حلقه ی آهن گرفت حلقش را
چرا به گوشه ی زندان ؟ چه بود تقصیرش ؟

چگونه زهر هلاهل ، به زخمه ی الماس
به نازنین جگرش ، مینوشت تقدیرش

به روی تخته ی در میبرند دریا را
قلم به شرم در آمد ، ز شرح تصویرش

عجب که حامل عرش است دوش چار غلام
زبان گشوده حقیری برای تحقیرش

شبیه جد خودش روی خاک پرپر شد
شبیه جد خودش زنده مانده تاثیرش

  • یکشنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 17:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شهادت امام موسی کاظم(ع)در بهار طبیعت و سال جدید -( عزا گرفته ام امشب، نه عید اول سال..) * سید پوریا هاشمی

523

شهادت امام موسی کاظم(ع)در بهار طبیعت و سال جدید -( عزا گرفته ام امشب، نه عید اول سال..) عزا گرفته ام امشب، نه عید اول سال..
که قبل ملّیتم شیعه ام مسلمانم

همه به خانه هم میروند مهمانی..
منم که گوشه ای از کاظمین مهمانم..

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 04:57
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید حمید رضا برقعی

شهادت امام موسی کاظم (ع)در بهار طبیعت وسال جدید -(فلق در سینه اش آتش فشانِ صبح گاهی داشت) * سید حمید رضا برقعی

858

شهادت امام موسی کاظم (ع)در بهار طبیعت وسال جدید -(فلق در سینه اش آتش فشانِ صبح گاهی داشت) فلق در سینه اش آتش فشانِ صبح گاهی داشت
که خون آلوده پیغام از کبوتر های چاهی داشت...

طراوت در هوا از ریشهء زنجیر می روید
زمین در خود سپیداری در اعماق سیاهی داشت

مگر خورشید را هم می توان خاموش کرد آخر
کسی از تیرهء شب در سرش افکار واهی داشت

عبایی روی خاک افتاده بود از خاک خاکی تر
که در آن نخ نما آغوش، اسرار الهی داشت

کدامین گل به جرم عطر افشاندن گرفتار است؟
مگر او نیت دیگر به غیر از خیر خواهی داشت

هماره آه او خرج دعا بر مردمان می شد
اگر در سینه اش یارای آهی گاه گاهی داشت

به تسبیحش قسم زنجیرهء عالم به دستش بود
چنین مردی کجا در سر خیال پادشاهی داشت

چه بنویسم از آن گودال ازآن قعر السجون از زخ

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 06:20
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( گریان پسرت ابوالحسن شد آخَر ) * سید مجتبی شجاع

1207

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( گریان پسرت ابوالحسن شد آخَر ) گریان پسرت ابوالحسن شد آخَر
معصومه دلش پُر از مِحن شد آخر

با آنکه مصیبت شما جانسوز است...
اما بدنت غسل و کفن شد آخر…

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 06:30
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( مُردم ز غربت تا شبِ تارم سحر شد) * قاسم نعمتی

647

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( مُردم ز غربت تا شبِ تارم سحر شد) مُردم ز غربت تا شبِ تارم سحر شد
تنها غُل و زنجیر از حالم خبر شد

درد و بلایِ شیعه را بر جان خریدم
من ضربه ها خوردم که این رَه بی خطر شد

از این قیامی که دگر شکل رکوع است
طوبایِ این مذهب همیشه بارور شد

قعرِ سجون در پنجه هایِ سردِ زندان
آهم به هر دیوار خورد وبی اثر شد

سِندی چه آورده سرم شیعه نداند
از چه ز خون آبه همیشه دیده تر شد

از خون ِ رویِ کعبِ نی پیداست کامل
بر ضربه هایش دستهای من سپر شد

از بسکه پیچیده به دورم تازیانه
از چادرِ مادر لباسم پاره تر شد

سر پنجه های آهنین چکمه هایش
بر پهلویم کاری شبیهِ میخ در شد

سربسته گویم بی ادب حرفِ بدی زد
با ناسزاهایش غرورم شعله ور شد

گر مویِ پیشانی به

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 06:33
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادتامام موسی کاظم(ع) -( یک خواب درست، این همه سال نداشت) * محمود مربوبی

773

شهادتامام موسی کاظم(ع) -( یک خواب درست، این همه سال نداشت) یک خواب درست، این همه سال نداشت
امید رهایی از سیه چال نداشت

یک عمر بلا دید و بلا دید ، ولی
در سینه غمی جز غم گودال نداشت

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 06:39
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( کسی که گردش چشمش مدار دنیا بود...) * مجتبی روشن روان

685
-1

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( کسی که گردش چشمش مدار دنیا بود...) کسی که گردش چشمش مدار دنیا بود...
دمش مسیح و نگاهش بهشت رویا بود

وجاهت نبوی از شمایلش پیدا
تمام دلخوشی دودمان طه بود

تمامی سکناتش نشانه‌ی رحمت
ادامه‌ی برکات وجود مولا بود

درست مثل نگاه محبت زهرا
عنایتش به دل عاشقان شیدا بود

ابوالکریم ِکریم و ابوالرئوفِ رئوف
مسیر آمد و رفتش پر از تمنّا بود

صبور بود و تجلی کاظمین الغیظ
کرامت حسن از خلق او هویدا بود

نیاز نیست بگویم چه روی ماهی داشت
قدش قیامت و ابروی او مصلّا بود

کنار سفره‌ی این مرد مهربان هر روز
برای هرچه گرفتار خسته جان... جا بود

کسی که شرح کمی از فضائلش گفتم
جناب باب حوائج – امام موسی بود

بلای شیعه خرید و به کنج زندان رفت
ز بسکه خوب و

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 16:15
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح شهادت امام موسی کاظم(ع) -( ای ماه و مهر، مشتری مهربانی ات) * مجتبی روشن روان

563

مدح شهادت امام موسی کاظم(ع) -( ای ماه و مهر، مشتری مهربانی ات) ای ماه و مهر، مشتری مهربانی ات
وی آسمان اسیر دل آسمانی ات

تنهاترین اسیرِ دیار مجتبی
زنجیر کینه همسخن مهربانی ات

موسای عشق حضرت باب الحوائجی!
موسی... مسیح، دلشده ی دلستانی ات

لقمان نشسته بین رهِ بُشرِ حافی ات
ای عقل و عشق، خانه خراب و روانی ات

کاش این دل رمیده و هرجایی و سیاه
گردد به یک اشاره هوایی و فانی ات

در کوه طور صوت خدایی تو بلند...
موسی ز هوش رفته از آن لن ترانی ات

این رسم ناخجسته نمی دانم از کجاست!
همواره عشق بوده اسیر اِنانیت*

درد تمام شیعه خریدی به جان خویش
فخر خداست پور علی، قهر مانی ات

باب الحوائج همه ی خسته حال ها
جانم فدای این لقبِ جاودانی ات

با تو چه کرده طعنه ی دشنام ک

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 16:17
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( هنوز اسیر سکوت تو اند زندان‌ها) * محمد مهدی سیار

614

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( هنوز اسیر سکوت تو اند زندان‌ها) هنوز اسیر سکوت تو اند زندان‌ها
و پایبند نگاهت دل نگهبان‌ها

تو مثل یک نفس تازه حبس می‌گشتی
تویی که در نفست گم شدند طوفان‌ها

چه خلوت خوشی... آرام زیر لب گفتی
و سجده کردی، جای تمام انسان‌ها

نشد طلوع کنی تا تو را طواف کنند
تقیه کار شدند آفتابگردان‌ها

تو یوسفی و مجازات یوسفی این است
چنین دهند گواهی تمام قرآن‌ها

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 20:27
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( ماجرای تو انتهای غم است) * محمد بیابانی

1117
3

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( ماجرای تو انتهای غم است) ماجرای تو انتهای غم است
تو بگو از کجا شروع کنم
بعد یک رخصت از امام رضا
باید این روضه را شروع کنم

روضه های تو فرق دارد با
روضه های ائمه دیگر
پای هر روضه غیر کرب و بلا
باید از حجره گفت و یک بستر

قصه عمر هیچ خورشیدی
به غم انگیزی زوال تو نیست
غصه هیچ حجره ای قدر
گوشۀ آن سیاه چال تو نیست

آه... موسای خانواده نور
کوه طوری شده است زندانت
مثل بغضی که در گلو حبس است
مانده بین گلوی تو جانت

از تنت یک خیال مانده فقط
بسکه لاغر شدی نحیف شدی
خوب شد نیستند دخترهات
که ببینند چه ضعیف شدی

آه خلوت نشین ظلمت غم
خلوتت هم نمور هم سرد است
پانشو چون که زود می افتی
این اثرهای استخوان درد است

تازه این حال و روز قبل

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 20:29
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( من از ایل مردان پاک و نجیبم) * مجتبی روشن روان

649

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( من از ایل مردان پاک و نجیبم) من از ایل مردان پاک و نجیبم
اسیری غریبم که غربت نصیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم

نمی آید از در کسی دیدن من
رضا نور چشمم کجائی حبیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم

نه از درد سیلی نه از زخم شلاق
ز دشنام سندی نمانده شکیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم

دعایم گرفته دگر لحن زهرا
به غیر از اجل کس نباشد طبیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم

منم پیر موسی... مراد مسیحا
کشیده یهودا به دار صلیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم

لبم خشک روزه رخم زخم سیلی
من از نسل آقای شیب الخضیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم

چو برخاک زندان گذارم رخ خود
گرفتار غمهای خدالتریبم
نظر کن الهی به امن یجیبم

خدایا گواهی تو برحال موسی
به خنده گرفته غمم را

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 20:32
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( باز هم نام کریمان پیش من آورده اند) * رضا قربانی

1079

شهادت امام موسی کاظم(ع) -( باز هم نام کریمان پیش من آورده اند) باز هم نام کریمان پیش من آورده اند
علتش این بود من را از قرن آورده اند

در سیه چال گنه افتاده بودم بی حبیب
لطف کردند و برایم هم سخن آورده اند

چار حمال از دل زندان به بیرون آمدند
روی یک لنگه دری خونین بدن آورده اند

بس که او لاغر شده اصلا نمی آید به چشم
تن که نه... بر روی تخته پیروهن آورده اند

صوت قرآن و مناجاتش نمی آید دگر
چکمه پوشان چه به روز این دهن آورده اند

تا غرورش را شبیه ساق پایش له کنند
چند زندان بان پست و بد دهن آورده اند

باز هم شکر خدا عریان نمیماند زمین
نوزده تا دخترش چندین کفن آورده اند

تا سه روز آقا تنش روی پل بغداد بود
پیکرش در معرض خورشید و خاک و باد بود

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 20:36
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام کاظم(ع) -( مرد خدا اگر چه به غربت اسیر بود ) * کمیل کاشانی

397

شهادت امام کاظم(ع) -( مرد خدا اگر چه به غربت اسیر بود ) مرد خدا اگر چه به غربت اسیر بود
بر هفت شهر کشور امکان امیر بود

حلمش شکوه حلم و شکیبایی رسول
جودش هماره جلوه ی خیر کثیر بود

موسای اهلبیت چه روحی بزرگ داشت
در چشم او ابهت دشمن حقیر بود

می خواست وقت ناب مناجات با خدا
زندان برای خلوت او دلپذیر بود

با اشک می گرفت وضو و قنوت او
امن یجیب و ذکر دعای مجیر بود

زنجیر هنموای غریبانه های او
از صبر ، جان خسته ی او ناگزیر بود

اما چه شد که یوسف زهرا به چاه درد
"عجل وفاتی" اش به لب از عمر سیر بود

کنج قفس شکسته پری ماند بی نفس
وقتی گشوده شد در زندان که دیر بود

  • چهارشنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 18:18
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

حضرت موسی بن جعفر(ع) -(بار الها من در این غربت غریب افتاده ام) * کربلایی حسن آخوندی

587

حضرت موسی بن جعفر(ع) -(بار الها من در این غربت غریب افتاده ام) بارالها من در این غربت غریب افتاده ام
در کمند روزگار پر فریب افتاده ام
همچو صیدی در قفس محبوس صیاد دغل
بسته بر زنجیر خصم نانجیب افتاده ام
گوشه زندان غم از جور و کین خصم دون
صبرعشقم شد لبالب بی شکیب افتاده ام
ای پناه بی پناهان حامی درماندگان
بی معین و ناتوان دست رقیب افتاده ام
مونسی جز غم ندارم کنج زندان بلا
از صفای روی یارم بی نصیب افتاده ام
پیکر زار و نحیفم مبتلا بر هجر یار
همچو بیماری به بستر بی طبیب افتاده ام
سندی ابن شاهک از من میزبانی میکند
در کمند خصم پر مکر و فریب افتاده ام
کو رضایم تا ببیند از جفای خصم دین
در غریبی کنج زندانی عجیب افتاده ام
شد بهار عمر من در کنج این زندان خزان
چون گلی پرپر ز هجر عندلیب افتاده ام
رتبه ی باب الحوایج دارم اما این چنین
در حصار مشکلاتم بی مجیب افتاده ام
فاش آخوندی بگو این نکته را با اهل دل
چونکه حق گفتم دراین زندان غریب افتاده ام

  • پنج شنبه
  • 20
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 00:21
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) -(آمد بهار و قلب عوالم مکدّراست) * محمدرضا محمدی (ناعم)

530

شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) -(آمد بهار و قلب عوالم مکدّراست) آمد بهار و قلب عوالم مکدّراست
زیرا عزای پارهٔ قلب پیمبراست

سال جدید با دم غمبــارمیرسد
حتی دل بهـار حزین و مکدّر است

امشب که اولین شب سال جدید ماست
شام عزای حضرت موسی بن جعفراست

باب حریم امن رضا گرچه بسته شد
دارالعزای باب رضا،عرش داور است

بانام کاظم از کرم و لطف کردگار
سال خوشی برای محبّان مقدّراست

شیعه بیا و حرمت زهرانگاه دار
دراین عزا غمین دل زهرای اطهراست

مهدی(عج) به کاظمین عزادار کاظم است
باسوزاو،بسوزد اگر دل،نکوتر است

"ناعم" ز نَعـــت آل علی غرق نعمتی
اینهم ز لطف و رٲفتِ مولای قنبر است

  • شنبه
  • 9
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 12:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

سبک زمینه، شورشهادت امام کاظم(ع) -(دلم خونه، چشام بارونه...) * رضا نصابی

618

سبک زمینه، شورشهادت امام کاظم(ع) -(دلم خونه، چشام بارونه...) بنداول زبانحال مستمع

دلم خونه_چشام بارونه بازم من
به تن دارم _دوباره رخت ماتم من

گرفتاره _توهستم یا ابا السلطان(ع)
عزاداره _توهستم یا ابا السلطان(ع)

چهارده سال_ زندان بود جای تو اقا
بستن زنجیر_به دست و پای تو اقا

چهار ده سال _ازین زندون به اون زندون
بمیرم که_نداره غصه هات پایون
غریب آقام غریب آقام
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️

✅بنددوم
چهار ده سال _چه زجرایی کشیدی تو
چهار ده سال _چه دشناما شنیدی تو

چهار ده سال _اسیر طعنه و آزار
چهار ده سال _سیلی خوردی جای افطار

چهار ده سال کشیدی سختیا اقا
چهار ده سال دیدی رنج ومصیبت ها

بمیرم که _کسی نشنیدصدا ها تو
شنیدم که_شکستن ساق پا هاتو
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️

✅زبانحال امام کاظم

غریبم من _اسیر این سیاه چالم
غریبم من_میره تا آسمون نالم

رضا جانم _کجایی هستی بابا
رضا جانم_دارم میرم ازین دنیا

خلاصم کن _خداوندا ازین زندان
خلاصم کن_ازین زندان و زندان بان

خلاصم کن_ازین درد و ازین هجرون
خلاصم کن _خدا از ظلمای هارون
غریب آقام غریب آقام
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️

✅بندچهارم گریزبه کربلا
می سوزونه_ شرار زهر وجودم رو
زده آتیش_ تموم تارو پودم رو

می سوزم من _ به یاد لبهای سقا
یادجدم_ بیاد روز عاشورا

میسوزم من _به یاد راس بریده
لب تشنه_ که عمه م اونو بوسیده

می افتم من_به یاد لحظه ی اخر
یاد عمه م _به یاد رگ های حنجر

حسین جانم حسین جانم حسین جانم

#کربلایی_رضا_نصابی
#مجید_مراد_زاده

  • سه شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 13:45
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) * مرتضی محمودپور

3058
0

نوحه سینه زنی شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) ◾نوحه ی سینه زنی
◾شهادت حضرت
◾موسی بن جعفر (ع)

◾بنداول
چون یادگار زهرا فرزند حیدرم من
من داغدار مادر موسی بن جعفرم من
زنجیر کین به گردن
آزرده گشته این تن
اهل ولا بدانید
باب الحوائجم من
واویلتا واویلا (۴)

◾بنددوم
چشم انتظار روی سلطان دین رضایم
خون از دو دیده بهر غریب کربلایم
دور ازوطن شدم من
آزرده تن شدم من
اهل ولا بدانید
مرثیه خوان شدم من
واویلتا واویلا (۴)

◾بندسوم
با اشک دیده امشب بنگر وضو بگیرم
در دست یک یهودی بابا ببین اسیرم
ای نور دیده ی من
محنت کشیده من
بابا نظر کن امشب
قد خمیده ی من
واویلتا واویلا (۴)

◾بندچهارم
دیدم که یک یهودی سیلی زده برویم
باید به اشک دیده خون از بصر بشویم
معصومه جان کجایی
مُردم از این جدایی
بنشسته در رهت تا
یک دم برم بیایی
واویلتا واویلا (۴)

◾بندپنجم
در دست یک یهودی گشتم اسیر زندان
بس ناسزا شنیدم عمرم رسیده پایان
مادر برس بدادم
آمد غم تو یادم
صید شکسته بالم
سر زیر پر نهادم
واویلتا واویلا (۴)

  • چهارشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 05:11
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع) -(کنج این زندون سرد و سوت وکور...) * خادم الزینب

465

زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع) -(کنج این زندون سرد و سوت وکور...) کنج این زندون سرد و سوت وکور
خاطرات بد داره میشه مرور
دوست دارم امشب بگیری دستمو
به دل پرخون من افتاده شور

دله پریشونم ، امشب چه آشوبه
براتو دلتنگه تو سینه میکوبه
نمیبینی حال زار منو خوبه

رضا دلتنگته بابا
بیا دیدار من بیا
بازم دست منو بگیر
بپرس حالمو این شبا

غریب آقام غریب آقام
غریب آقام غریب آقام

بند دوم

کوه درد و غم میون سینمه
نمیزاره نفسام بالا بیاد
لخته لخته خون میافته از لبم
کاش میشد که مادرم اینجا بیاد

پای منو بسته ، زنجیر سنگینی
زخمی شده پاهام ،حالم رو میبینی
ببخش اگه پیشم روخاکا میشینی

بگیر رو دامنت سرو
ببین این چشماى ترو
تو هم میشنوی گریه و
آهه لبهای مادرو

غریب آقام غریب آقام
غریب آقام غریب آقام

بند سوم

آرزوی پدر اینه دم مرگ
سرشو پسر به دامن بگیره
وای از اون روزی که یه یاس جوون
اربن اربا پیش باباش بمیره

ببینه افتاده ، رو خارای صحرا
هرتکه ی پیکر یک سمته واویلا
داغ جوون خیلی سخته برا بابا

سرو میگیره روی پا
تنو میچینه رو عبا
ولی باچه رویی بره
دیگه بسمت خیمه ها

غریب آقام غریب آقام
غریب آقام غریب آقام

  • چهارشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 12:14
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه شهادت امام موسی بن جعفر، سیدمهدی میرداماد -(رو خاک زندون دست وپا...) *

1807
2

زمینه شهادت امام موسی بن جعفر، سیدمهدی میرداماد -(رو خاک زندون دست وپا...) واااای یاباب الحوائج ...یاموسی ابن جعفر....
یاموسی ابن جعفر....
از امام رضا مدد بگیر بزن به سینه،،،،
واااای یاباب الحوائج ...یاموسی ابن جعفر....
یاموسی ابن جعفر....

رو خاک زندون دست و پا... میزدی ...میزدی
با گریه رضا رو صدا... میزدی ... میزدی
رو خاک زندون دست و پا... میزدی ...میزدی
با گریه رضا رو صدا... میزدی ... میزدی

آقا برا غمت می سوزم ... غریب و تشنه ای هنوزم
آقا برا غمت می سوزم ... غریب و تشنه ای هنوزم

می سوزه از پا تا سرت ... تو لحظه های آخرت
آقا چقدر لاغر شدی ...شبیه زهرا مادرت
می سوزه از پا تا سرت ... تو لحظه های آخرت
آقا چقدر لاغر شدی ...شبیه زهرا مادرت...
شبیه زهرا مادرت...
وآاااای ، یا باب الحوائج ...یا موسی بن جعفر...
یا موسی بن جعفر...

زمین می خوری لحظه ی واپسین
میگی بمیرم مادرم خورد زمین
زمین می خوری لحظه ی واپسین
میگی بمیرم مادرم خورد زمین

میگی که مادرم جوون بود
تو جوونی قدش کمون بود

چقدر تو روضه خوندی که ...صدات گرفته این شبا
چی می بینی که هِی میگی... نزن مادرو بی حیا

هر چی میخوای منو بزنی بزن،،،به مادرم ناسزا نگو ،،
بیچاره می کنی منو ،،،

وآاااای ، یا باب الحوائج .... یا موسی بن جعفر...
یا موسی بن جعفر...

چه عاشقونه شیعه ها ...اومدن
به تابوتت شاخه ی گل ...میزدن
چه عاشقونه شیعه ها ...اومدن
به تابوتت شاخه ی گل ...میزدن

ولی امون ز نعل تازه
با نیزه تشییع جنازه
حسین
ولی امون ز نعل تازه
با نیزه تشییع جنازه

یه مادر ی تو قتلگاه
دلش از این غم سوخته بود
می دید که غارت می کنن
پیراهنی که دوخته بود
حسین...حسین

  • چهارشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 14:12
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه شهادت امام کاظم(ع)، حاج محمود کریمی -(تو کاظمین آقا، حاجتمو داده...) *

620
1

زمینه شهادت امام کاظم(ع)، حاج محمود کریمی -(تو کاظمین آقا، حاجتمو داده...) تو كاظمین آقا، حاجتمو داده

چقدر دلم تنگه، پنجره فولاده
چه حرمی ،چه گنبدی

حس می كنی، تو مشهدی
زهرا می گه ،خوش اومدی

كرمش، كرم امام رضاست
حرمش ،حرم امام رضاست

یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر
تو كاظمین آقا، حاجتمو داده

چقدر دلم تنگه، پنجره فولاده
تویی كه بابایه، حضرت سلطانی

تموم هستیه، شاه خراسانی
آقا امام هفتمی

تنها امید مردمی
عشق ملیكه ی قمی

می خونن همه ی مریض دارا
می خونن همه ی گرفتارا

یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر

شده توی زندون، زهرا عزادارت
زبون روزه آه، سیلی ه افطارت

دل تو پر شراره شد

آسمون بی ستاره شد

اومدن، عاشقای كاظمین

بمیرم ،برای آقام حسین

  • چهارشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 15:12
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه شهادت امام کاظم(ع) -(امشب گل باغ علی و زهرا..) * رضا یعقوبیان

914

نوحه شهادت امام کاظم(ع) -(امشب گل باغ علی و زهرا..) امشب گل باغ علی و زهرا
واویلا واویلا
راحت شود از درد و رنج و غم ها
واویلا واویلا

در کاظمین شوری دگر به پا شد
واویلا واویلا
از داغ کاظم در غم و عزا شد
واویلا واویلا

هفتم امام، آن ماه بی قرینه
واویلا واویلا
شد از ستم مسموم زهر کینه
واویلا واویلا

آنکس که بودی نور چشم امت
واویلا واویلا
جان داده از زهر ستم به غربت
واویلا واویلا

سندی زده آتش به جسم و جانش
واویلا واویلا
سوزانده زهر تا مغز استخوانش
واویلا واویلا

هفتم امام از کینه گشته خاموش
واویلا واویلا
گردیده از داغش رضا سیه پوش
واویلا واویلا

کاظم شده شهید ظلم و بیداد
واویلا واویلا
جسمش سه روز مانده به جسر بغداد
واویلا واویلا

شکرِ خدا نبوده دخترتو
واویلا واویلا
نقش زمین ندیده پیکر تو
واویلا واویلا

امشب ز غم گریان کاظمینم
واویلا واویلا
یاد امام کاظم و حسینم
واویلا واویلا

تشییع جنازه گشته پیکر تو
واویلا واویلا
اما نشد از تن جدا سرتو
واویلا واویلا

جسم شریفت روی دوش یاران
واویلا واویلا
جسم حسین شد پایمال اسبان
واویلا واویلا

  • چهارشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 15:52
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع) -(منم و حال قلب بدحال...) * امیرحسین سلطانی

509
1

زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع) -(منم و حال قلب بدحال...) بند اول

منم و حال قلبه بد حال
منم و رنج این همه سال
منم و کنج این سیه چال
دیگه دارم میمیرم

منم و این فضای دلگیر
منم و زخم و کُند و زنجیر
منم و طعنه ها و تحقیر
دیگه دارم میمیرم

شده روزم مثل شب
جونم اومد روی لب
شده ذکر قنوتم
خلصنی یا رب

سندیِ بی حیا،زندانبانه منه
آزارم میده و،شلاقم میزنه

خلصنی یا رب

?بند دوم

منم و سینه ای پر از غم
منم و آه و ناله هر دم
منم و قامتی که شد خم
دیگه دارم میمیرم

منم و تنهایی و غربت
منم و تاریکی و وحشت
منم و سندیِ بی غیرت
دیگه دارم میمیرم

کنج زندون معذب
شدم و دارم طلب
مرگمو من از خدا
خلصنی یا رب

میسوزه دائما،زخمای رو تنم
آزارم میده این،زنجیر گردنم

خلصنی یا رب

?بند سوم

منم و اشکی که روونه
کار دشمن زخم زبونه
میده زجرم با هر بهونه
دیگه دارم میمیرم

منم و زهر و قلب پاره
زده به جون من شراره
دیگه دردم نداره چاره
دیگه دارم میمیرم

رسیده جونم به لب
زهر کینه شد سبب
شبیه جدم حسین
جون بدم تشنه لب

گرچه قلبم رو کرد،پاره زهر جفا
اما جسمم نشد،پامال مرکبا

آه ای کرب و بلا

  • پنج شنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 20:57
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد