شهادت امام موسی بن جعفر الکاظم

مرتب سازی براساس
 محمدرضا محمدی (ناعم)

شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) -(آمد بهار و قلب عوالم مکدّراست) * محمدرضا محمدی (ناعم)

270

شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) -(آمد بهار و قلب عوالم مکدّراست) آمد بهار و قلب عوالم مکدّراست
زیرا عزای پارهٔ قلب پیمبراست

سال جدید با دم غمبــارمیرسد
حتی دل بهـار حزین و مکدّر است

امشب که اولین شب سال جدید ماست
شام عزای حضرت موسی بن جعفراست

باب حریم امن رضا گرچه بسته شد
دارالعزای باب رضا،عرش داور است

بانام کاظم از کرم و لطف کردگار
سال خوشی برای محبّان مقدّراست

شیعه بیا و حرمت زهرانگاه دار
دراین عزا غمین دل زهرای اطهراست

مهدی(عج) به کاظمین عزادار کاظم است
باسوزاو،بسوزد اگر دل،نکوتر است

"ناعم" ز نَعـــت آل علی غرق نعمتی
اینهم ز لطف و رٲفتِ مولای قنبر است

  • شنبه
  • 9
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 12:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

سبک زمینه، شورشهادت امام کاظم(ع) -(دلم خونه، چشام بارونه...) * رضا نصابی

417

سبک زمینه، شورشهادت امام کاظم(ع) -(دلم خونه، چشام بارونه...) بنداول زبانحال مستمع

دلم خونه_چشام بارونه بازم من
به تن دارم _دوباره رخت ماتم من

گرفتاره _توهستم یا ابا السلطان(ع)
عزاداره _توهستم یا ابا السلطان(ع)

چهارده سال_ زندان بود جای تو اقا
بستن زنجیر_به دست و پای تو اقا

چهار ده سال _ازین زندون به اون زندون
بمیرم که_نداره غصه هات پایون
غریب آقام غریب آقام
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️

✅بنددوم
چهار ده سال _چه زجرایی کشیدی تو
چهار ده سال _چه دشناما شنیدی تو

چهار ده سال _اسیر طعنه و آزار
چهار ده سال _سیلی خوردی جای افطار

چهار ده سال کشیدی سختیا اقا
چهار ده سال دیدی رنج ومصیبت ها

بمیرم که _کسی نشنیدصدا ها تو
شنیدم که_شکستن ساق پا هاتو
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️

✅زبانحال امام کاظم

غریبم من _اسیر این سیاه چالم
غریبم من_میره تا آسمون نالم

رضا جانم _کجایی هستی بابا
رضا جانم_دارم میرم ازین دنیا

خلاصم کن _خداوندا ازین زندان
خلاصم کن_ازین زندان و زندان بان

خلاصم کن_ازین درد و ازین هجرون
خلاصم کن _خدا از ظلمای هارون
غریب آقام غریب آقام
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️

✅بندچهارم گریزبه کربلا
می سوزونه_ شرار زهر وجودم رو
زده آتیش_ تموم تارو پودم رو

می سوزم من _ به یاد لبهای سقا
یادجدم_ بیاد روز عاشورا

میسوزم من _به یاد راس بریده
لب تشنه_ که عمه م اونو بوسیده

می افتم من_به یاد لحظه ی اخر
یاد عمه م _به یاد رگ های حنجر

حسین جانم حسین جانم حسین جانم

#کربلایی_رضا_نصابی
#مجید_مراد_زاده

  • سه شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 13:45
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) * مرتضی محمودپور

2047
-1

نوحه سینه زنی شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) ◾نوحه ی سینه زنی
◾شهادت حضرت
◾موسی بن جعفر (ع)

◾بنداول
چون یادگار زهرا فرزند حیدرم من
من داغدار مادر موسی بن جعفرم من
زنجیر کین به گردن
آزرده گشته این تن
اهل ولا بدانید
باب الحوائجم من
واویلتا واویلا (۴)

◾بنددوم
چشم انتظار روی سلطان دین رضایم
خون از دو دیده بهر غریب کربلایم
دور ازوطن شدم من
آزرده تن شدم من
اهل ولا بدانید
مرثیه خوان شدم من
واویلتا واویلا (۴)

◾بندسوم
با اشک دیده امشب بنگر وضو بگیرم
در دست یک یهودی بابا ببین اسیرم
ای نور دیده ی من
محنت کشیده من
بابا نظر کن امشب
قد خمیده ی من
واویلتا واویلا (۴)

◾بندچهارم
دیدم که یک یهودی سیلی زده برویم
باید به اشک دیده خون از بصر بشویم
معصومه جان کجایی
مُردم از این جدایی
بنشسته در رهت تا
یک دم برم بیایی
واویلتا واویلا (۴)

◾بندپنجم
در دست یک یهودی گشتم اسیر زندان
بس ناسزا شنیدم عمرم رسیده پایان
مادر برس بدادم
آمد غم تو یادم
صید شکسته بالم
سر زیر پر نهادم
واویلتا واویلا (۴)

  • چهارشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 05:11
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع) -(کنج این زندون سرد و سوت وکور...) * خادم الزینب

345

زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع) -(کنج این زندون سرد و سوت وکور...) کنج این زندون سرد و سوت وکور
خاطرات بد داره میشه مرور
دوست دارم امشب بگیری دستمو
به دل پرخون من افتاده شور

دله پریشونم ، امشب چه آشوبه
براتو دلتنگه تو سینه میکوبه
نمیبینی حال زار منو خوبه

رضا دلتنگته بابا
بیا دیدار من بیا
بازم دست منو بگیر
بپرس حالمو این شبا

غریب آقام غریب آقام
غریب آقام غریب آقام

بند دوم

کوه درد و غم میون سینمه
نمیزاره نفسام بالا بیاد
لخته لخته خون میافته از لبم
کاش میشد که مادرم اینجا بیاد

پای منو بسته ، زنجیر سنگینی
زخمی شده پاهام ،حالم رو میبینی
ببخش اگه پیشم روخاکا میشینی

بگیر رو دامنت سرو
ببین این چشماى ترو
تو هم میشنوی گریه و
آهه لبهای مادرو

غریب آقام غریب آقام
غریب آقام غریب آقام

بند سوم

آرزوی پدر اینه دم مرگ
سرشو پسر به دامن بگیره
وای از اون روزی که یه یاس جوون
اربن اربا پیش باباش بمیره

ببینه افتاده ، رو خارای صحرا
هرتکه ی پیکر یک سمته واویلا
داغ جوون خیلی سخته برا بابا

سرو میگیره روی پا
تنو میچینه رو عبا
ولی باچه رویی بره
دیگه بسمت خیمه ها

غریب آقام غریب آقام
غریب آقام غریب آقام

  • چهارشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 12:14
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه شهادت امام موسی بن جعفر، سیدمهدی میرداماد -(رو خاک زندون دست وپا...) *

1000
3

زمینه شهادت امام موسی بن جعفر، سیدمهدی میرداماد -(رو خاک زندون دست وپا...) واااای یاباب الحوائج ...یاموسی ابن جعفر....
یاموسی ابن جعفر....
از امام رضا مدد بگیر بزن به سینه،،،،
واااای یاباب الحوائج ...یاموسی ابن جعفر....
یاموسی ابن جعفر....

رو خاک زندون دست و پا... میزدی ...میزدی
با گریه رضا رو صدا... میزدی ... میزدی
رو خاک زندون دست و پا... میزدی ...میزدی
با گریه رضا رو صدا... میزدی ... میزدی

آقا برا غمت می سوزم ... غریب و تشنه ای هنوزم
آقا برا غمت می سوزم ... غریب و تشنه ای هنوزم

می سوزه از پا تا سرت ... تو لحظه های آخرت
آقا چقدر لاغر شدی ...شبیه زهرا مادرت
می سوزه از پا تا سرت ... تو لحظه های آخرت
آقا چقدر لاغر شدی ...شبیه زهرا مادرت...
شبیه زهرا مادرت...
وآاااای ، یا باب الحوائج ...یا موسی بن جعفر...
یا موسی بن جعفر...

زمین می خوری لحظه ی واپسین
میگی بمیرم مادرم خورد زمین
زمین می خوری لحظه ی واپسین
میگی بمیرم مادرم خورد زمین

میگی که مادرم جوون بود
تو جوونی قدش کمون بود

چقدر تو روضه خوندی که ...صدات گرفته این شبا
چی می بینی که هِی میگی... نزن مادرو بی حیا

هر چی میخوای منو بزنی بزن،،،به مادرم ناسزا نگو ،،
بیچاره می کنی منو ،،،

وآاااای ، یا باب الحوائج .... یا موسی بن جعفر...
یا موسی بن جعفر...

چه عاشقونه شیعه ها ...اومدن
به تابوتت شاخه ی گل ...میزدن
چه عاشقونه شیعه ها ...اومدن
به تابوتت شاخه ی گل ...میزدن

ولی امون ز نعل تازه
با نیزه تشییع جنازه
حسین
ولی امون ز نعل تازه
با نیزه تشییع جنازه

یه مادر ی تو قتلگاه
دلش از این غم سوخته بود
می دید که غارت می کنن
پیراهنی که دوخته بود
حسین...حسین

  • چهارشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 14:12
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه شهادت امام کاظم(ع)، حاج محمود کریمی -(تو کاظمین آقا، حاجتمو داده...) *

486
1

زمینه شهادت امام کاظم(ع)، حاج محمود کریمی -(تو کاظمین آقا، حاجتمو داده...) تو كاظمین آقا، حاجتمو داده

چقدر دلم تنگه، پنجره فولاده
چه حرمی ،چه گنبدی

حس می كنی، تو مشهدی
زهرا می گه ،خوش اومدی

كرمش، كرم امام رضاست
حرمش ،حرم امام رضاست

یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر
تو كاظمین آقا، حاجتمو داده

چقدر دلم تنگه، پنجره فولاده
تویی كه بابایه، حضرت سلطانی

تموم هستیه، شاه خراسانی
آقا امام هفتمی

تنها امید مردمی
عشق ملیكه ی قمی

می خونن همه ی مریض دارا
می خونن همه ی گرفتارا

یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر

شده توی زندون، زهرا عزادارت
زبون روزه آه، سیلی ه افطارت

دل تو پر شراره شد

آسمون بی ستاره شد

اومدن، عاشقای كاظمین

بمیرم ،برای آقام حسین

  • چهارشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 15:12
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه شهادت امام کاظم(ع) -(امشب گل باغ علی و زهرا..) * رضا یعقوبیان

703

نوحه شهادت امام کاظم(ع) -(امشب گل باغ علی و زهرا..) امشب گل باغ علی و زهرا
واویلا واویلا
راحت شود از درد و رنج و غم ها
واویلا واویلا

در کاظمین شوری دگر به پا شد
واویلا واویلا
از داغ کاظم در غم و عزا شد
واویلا واویلا

هفتم امام، آن ماه بی قرینه
واویلا واویلا
شد از ستم مسموم زهر کینه
واویلا واویلا

آنکس که بودی نور چشم امت
واویلا واویلا
جان داده از زهر ستم به غربت
واویلا واویلا

سندی زده آتش به جسم و جانش
واویلا واویلا
سوزانده زهر تا مغز استخوانش
واویلا واویلا

هفتم امام از کینه گشته خاموش
واویلا واویلا
گردیده از داغش رضا سیه پوش
واویلا واویلا

کاظم شده شهید ظلم و بیداد
واویلا واویلا
جسمش سه روز مانده به جسر بغداد
واویلا واویلا

شکرِ خدا نبوده دخترتو
واویلا واویلا
نقش زمین ندیده پیکر تو
واویلا واویلا

امشب ز غم گریان کاظمینم
واویلا واویلا
یاد امام کاظم و حسینم
واویلا واویلا

تشییع جنازه گشته پیکر تو
واویلا واویلا
اما نشد از تن جدا سرتو
واویلا واویلا

جسم شریفت روی دوش یاران
واویلا واویلا
جسم حسین شد پایمال اسبان
واویلا واویلا

  • چهارشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 15:52
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع) -(منم و حال قلب بدحال...) * امیرحسین سلطانی

380
1

زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع) -(منم و حال قلب بدحال...) بند اول

منم و حال قلبه بد حال
منم و رنج این همه سال
منم و کنج این سیه چال
دیگه دارم میمیرم

منم و این فضای دلگیر
منم و زخم و کُند و زنجیر
منم و طعنه ها و تحقیر
دیگه دارم میمیرم

شده روزم مثل شب
جونم اومد روی لب
شده ذکر قنوتم
خلصنی یا رب

سندیِ بی حیا،زندانبانه منه
آزارم میده و،شلاقم میزنه

خلصنی یا رب

?بند دوم

منم و سینه ای پر از غم
منم و آه و ناله هر دم
منم و قامتی که شد خم
دیگه دارم میمیرم

منم و تنهایی و غربت
منم و تاریکی و وحشت
منم و سندیِ بی غیرت
دیگه دارم میمیرم

کنج زندون معذب
شدم و دارم طلب
مرگمو من از خدا
خلصنی یا رب

میسوزه دائما،زخمای رو تنم
آزارم میده این،زنجیر گردنم

خلصنی یا رب

?بند سوم

منم و اشکی که روونه
کار دشمن زخم زبونه
میده زجرم با هر بهونه
دیگه دارم میمیرم

منم و زهر و قلب پاره
زده به جون من شراره
دیگه دردم نداره چاره
دیگه دارم میمیرم

رسیده جونم به لب
زهر کینه شد سبب
شبیه جدم حسین
جون بدم تشنه لب

گرچه قلبم رو کرد،پاره زهر جفا
اما جسمم نشد،پامال مرکبا

آه ای کرب و بلا

  • پنج شنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 20:57
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

غزل مصیبت امام کاظم(ع) -(دلگیر شد دریا، تلاطم میکند گاهی...) * بردیا محمدی

455

غزل مصیبت امام کاظم(ع) -(دلگیر شد دریا، تلاطم میکند گاهی...) دلگیر شد دریا، تلاطم می کند گاهی
"اشکم" مرا رسوای مردم می کند گاهی

بیچاره "چشمانم" تمام عُمر را لال است
نامت که می آید تَکَلُّم می کند گاهی

این بار بُنجُل را نخر..،باشد..،نگاهی کن
"معشوقه" به "عاشق" ترحم می کند گاهی

وقتی کبوترهای بامت آنقَدَر مستَند
حتّی کلاغی میل گندم می کند گاهی

وقت اذان،جبریل بالش را به خاکت زد
اینگونه او قصد تیمُّم می کند گاهی

شب ها دلم مثل کبوتر های صحن تو
گاهی هوای مشهد و قم می کند گاهی

دختر ز داغت سالیان سال باریده
دختر نمی خندد..،تبسّم می کند..،گاهی

با روضه های تو چُنان می سوزد آن دم که
زندان سردی را تجسّم می کند گاهی

از بس تمام عمر با غم همنشین بودی
"تقویم" میلادِ تو را گُم می کند گاهی

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 11:20
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امام موسی کاظم(ع) -(مرا به ظلمت زندان ستاره لازم نیست...) * جواد محمودآبادی

488

شهادت امام موسی کاظم(ع) -(مرا به ظلمت زندان ستاره لازم نیست...) مرا به ظلمت زندان ستاره لازم نیست
به غیر مرگ مرا راهِ چاره لازم نیست

به ناسزا زده ای بر دلم شرر ای خصم
دگر شکنجه و طعنه دوباره لازم نیست

اگر زدی تو، دگر بر رخم مزن سیلی
دلم شکسته به جانم شراره لازم نیست

مرا زدی و به یاد رقیه(س) افتادم
اسیر سلسله ام سنگ خاره لازم نیست

به یاد عمه ی سادات بعد عاشورا
بزن مرا که اسیرم شماره لازم نیست

برای پیکر جدّم حصیر آوردند
بر این خمیده بجز تخته پاره لازم نیست

سخن رسید به ذکر حسین و در اینجا
حدیث قافله شد استعاره لازم نیست

سخن خلاصه کند شاعرت ولی این بار
حدیث بانگ رحیل است اشاره لازم نیست؟

اگر در اول راهی میار طفلت را
به دشت کرببلا شیرخواره لازم نیست

اگر قرار به تاراج خیمه ها باشد
برای کودکتان گاهوراه لازم نیست

بگو به دخترک نازدانه ات ارباب
میار دخترکم گوشواره لازم نیست

حرامیان که ندانند اسب تازیدن
ز کینه بر بدن پاره پاره لازم نیست

و حرف آخرم این است از مصیبت تو
اگرچه روضه ی باز و اشاره لازم نیست

برای اهل طریقت بخوان تو آیه حسین
دگر تلاوت دارالاماره لازم نیست

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 11:25
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امام کاظم(ع) -(جهان را، بیکران را، جن وانسان را دعا کردی..) * سیده فرشته حسینی

560
1

شهادت امام کاظم(ع) -(جهان را، بیکران را، جن وانسان را دعا کردی..) جهان را، بیکران را، جن و انسان را دعا کردی
زمین را، آسمان را، ابر و باران را دعا کردی

تمام مردم ایران سر خوان شما هستند
که هم شیراز، هم قم، هم خراسان را دعا کردی

اثر کرده دعایت در زنی آوازه خوان حتی
و این یعنی تمام روسیاهان را دعا کردی

تمام کائنات و هستی و خلقت نمک گیرت
غل و زنجیر را، دیوار زندان را دعا کردی

به ضرب تازیانه روزه ات را باز می کردند
تو اما قبل افطارت نگهبان را دعا کردی

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 11:27
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت موسی بن جعفر(ع) -(به روی تخته ی در جسم لاغرش افتاد..) * سیدمهدی حسن زاده

345

شهادت موسی بن جعفر(ع) -(به روی تخته ی در جسم لاغرش افتاد..) یا موسی بن جعفر یا باب الحوائج...

به روی تخته ی در جسم لاغرش افتاد
به حالتی که رضا یاد مادرش افتاد

به جرم اینکه ز نسل علیست، آقا را
چنان زدند که عمامه از سرش افتاد

به تخته پاره چنان می برند دریا را
که پا از این سر و سر هم از آن سرش افتاد...

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 11:30
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک زمینه شهادت امام موسی بن جعفر(ع) -(کسی نمیشنوه، صدای خستمو...) * رسول نصر

675

سبک زمینه شهادت امام موسی بن جعفر(ع) -(کسی نمیشنوه، صدای خستمو...) بند اول

کسی نمیشنوه، صدای خسته ام و،
کسی نمیبینه، بال شکسته ام و،

تو این قفس چیزی،نمونده از تنم،
زنجیر وسلسله، به روی گردنم،

میره به اسمون صدای من،
ناله شده کار شبای من،
از ضرب تازیانه میسوزه،
تموم پیکرم خدای من.....

اقام اقام موسی ابن جعفر...

بند دوم

به روی روی این تنم، پراز کبودیه،
جای لگد های، مرد یهودیه،

وقتی که سیلی زد،باچشمای ترم،
یه باره افتادم، به یاد مادرم...

به یاد اون روزی که تو کوچه،
حسن میگفت باناله و فریاد،
نزن به روی مادرم سیلی،
گوشواره هاش روی زمین افتاد...

اقام اقام اقام موسی ابن جعفر

بند سوم

نمیدونم تو این، شبای اخرم،
چرا همه اش به یاد، عمه زینبم،

تو بند کینه میزنن منو مدام،
به یاد زینیم تو کوچه های شام،

زینب و گریه و غم وناله،
زینب و معجری که شد پاره،
زینب و دختری که تو صحرا،
پای برهنه شده اواره،

رقیه و خرابه ی شام و
رقیه و این همه دشنام و
رقیه ی و سنگ لب بام و2
غریب کربلا حسین جانم

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 11:42
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک زمینه شهادت موسی بن جعفر(ع) -(در کنج سیه چالم و اشکام شده جاری...) * هاشم محمدی آرا

386
1

سبک زمینه شهادت موسی بن جعفر(ع) -(در کنج سیه چالم و اشکام شده جاری...) در کنج سیه چالمو اشکام شده جاری
میمیرم ازین غربت و این دل بیقراری

دنیا شده تاریک
پیش چش تارم
میسوزه همه پیکرم و جونی ندارم

خَلّصنی یارب روی لبم
غرق آتش و غرق تبم
ناسزا میگه به مادرم
ازکار عدو در عجبم

مادر مادرم_وای مادرم
................

زهری که به من داده عدو قلبمو خون کرد
پاهای من از ضربه و زنجیر شده پُر درد

راحت شدم آخر
از غصه بریدم
بی یارم و جز غم به خدا خیری ندیدم

خم شد از بلا قامت من
دیگه سر رسید طاقت من
تازیونه ای که میزنه
میشه باعث زحمت من

مادر مادرم_ وای مادرم
............

بی حرمتی و زهر اگرم داده عذابم
هر دم به خدا یاد غم و رنج ربابم

از پا منو انداخت
این روضه ی غمناک
شد پیکر شاه دو جهان خونی و صد چاک

روی نیزه ها سرِ حسین
وای از اشک خواهرِ حسین
از تو قتلگاه میرسه باز
سوز آه مادرِ حسین

ای جانم حسین_جانم حسین

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:34
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مناجات با آقا موسی بن جعفر(ع) -(ای که تسبیح همه اهل دعایی آقا...) * محسن راحت حق

346

مناجات با آقا موسی بن جعفر(ع) -(ای که تسبیح همه اهل دعایی آقا...) ای که تسبیحِ همه اهلِ دعایی آقا..
هفتمین پلّه ی پروازِ خدایی آقا...
آینه دارِ رُخِ شیرِ خدایی آقا...
پاره ای از جگرِ خیرِنسایی آقا...

"پسرِ حضرت صادق..چقَدَر والایی"
"فاش و بی پرده بگویم پسرِ زهرایی"

دمِ تو عینِ مسیحاست خدا می داند
نَفَست..اصلِ مداواست..خدا می داند
هنرت..رخنه به دلهاست..خدا می داند
نامت ای یار ..چه زیباست..خدا می داند

"حضرت عشق..همیشه کرمت پا برجا"
"تا خودِ حشر الهی..عَلَمت پا برجا"

بابِ حاجات..بده حاجتِ ما را امشب
حضرت نور..بده عزّتِ ما را امشب
کسل هستیم بده همّتِ ما را امشب
گرچه پستیم بده قیمت ما را امشب

"ما فقیرانِ جهان را بپذیر آقاجان"
"مرحمت کن ز گدا دست بگیر آقاجان"

در سرم حال هوایی ست هواییّ ِ حرم
قسمتم کنگره بیایم به گدایّیِ حرم..
کاظمین ست و یقین عطرِ خدایّیِ حرم
کی شفایم بدهد خاکِ دوایّیِ حرم

"برسان تذکره ای جانِ رضا یا مولا"
"کی ببینم حرم و صحن و سرا یا مولا"

له عنایاتِ تو سوگند ..شکایت دارم
خسته جانم بخدا میلِ هدایت دارم
از تو درخواستِ یک برگه ی دعوت دارم
ببرم شهرِ خودت شوقِ زیارت دارم

"یا امامُ الفقرا..فقرِ تمامم آقا.."
"نوکریّ ِ تو نموده ست بنامم آقا"

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:59
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مرثیه حضرت موسی بن جعفر(ع) -(زیر بارانی از هجمه...) * محسن راحت حق

300

مرثیه حضرت موسی بن جعفر(ع) -(زیر بارانی از هجمه...) زیرِ بارانی ز هجمه..خسته و مضطر شدم
ضربه ها..باعث شده بدجور من لاغر شدم

در میانِ حبسم و حبسم سیه چالِ بلاست
بینِ این زندان خدا داند که دیده تر شدم

هر زمان سیلی به رویم خورد با طوفانِ اشک
گوشه ای مشغولِ آه و ناله بر مادر شدم

روزها را روزه ام..شبها عبادت می کنم..
شکر..مشمولِ عطای حضرت داور شدم

لحظه هایم رو به پایان می رود با بیکسی
در زمانِ احتضارم ..باز هم پرپر شدم..

یک یهودی روزگارم را سیه کرده چو شب
این منم مشتاقِ رفتن در دمِ آخر شدم

خسته ام از حرف ها دشنام ها آه از دلم
زیرِ بارانی زهجمه..خسته و مضطر شدم

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 17:02
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک زمینه، شور شهادت امام کاظم(ع) -(زندانیه بغدادم...) * امیرحسین سلطانی

470

سبک زمینه، شور شهادت امام کاظم(ع) -(زندانیه بغدادم...) بند اول

زندانیه بغدادم،اسیر دست صیادم
به کنج این قفس من بی گناه افتادم
غریب مادرزادم،کسی نمیکند یادم
شکسته در گلو بغضم به سینه فریادم

روزم چون شب شده؛جانم بر لب شده
کار دشمن فقط؛دشنام و سَب شده

تازیانه شده؛قوت روز و شبم
مشغول گفتنه؛خلصنی یا ربم

آزارم میدهد،زنجیر گردنم
شلاقم میزند،هر لحظه دشمنم
میسوزد دائما،زخمای رو تنم

(غریب بن غریب،از نسل حیدرم
پسر فاطمه،موسی بن جعفرم)

آه و واویلتا...

بند دوم

تو گریه کن بر حالم،شکسته شد پر و بالم
امام عالمم لیکن در این سیه چالم
منی که ناخوش احوالم،به هر بهانه مینالم
به هر بهانه می آید عدو به دنبالم

میزند طعنه ها،میخندد بی حیا
گوید به مادرم،او هر دم ناسزا

از مویم میکشد،میسوزد گیسویم
بی هوا میزند،بر کنج ابرویم

آزارم میدهد،نیش و لبخند او
آتشم ‌میزند،این بغض در گلو
میکنم هر زمان،مرگم را آرزو

(غریب بن غریب،از نسل حیدرم
پسر فاطمه،موسی بن جعفرم)

آه و واویلتا...

بند سوم

هوای دلبر دارم،و قلب مضطر دارم
مثال مادرم چشمی ز غصه تر دارم
و درد پهلو دارم،شکسته بازو دارم
شبیه مادرم زخمی به بال و پر دارم

زهر کین حاصلم،میسوزد این دلم
اما شد کوچه ها،عاقبت قاتلم

میسوزم از عطش،با یاد کربلا
یاد راس جدا،بر روی نیزه ها

گرچه جان میدهم،در زندان بلا
پیکر من نرفت،به زیر دست و پا
نشدم چون حسین،مقطع الاعضا

(غریب بن غریب،از نسل حیدرم
پسر فاطمه،موسی بن جعفرم)

آه و واویلتا...

با نوای زیبای کربلایی آرش پیله ور
هیئت انسیه الحورا (س) طهران

  • شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 17:48
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک زمینه یا شور شهادت امام موسی بن جعفر -(درگیره دستوپام با غل وزنجیر..) * امیرحسین سلطانی

342

سبک زمینه یا شور شهادت امام موسی بن جعفر -(درگیره دستوپام با غل وزنجیر..) بند اول

درگیره ، دست و پام با غل و زنجیر
میگیره ، نفسام با غل و زنجیر
میگیره ، این دعام با غل و زنجیر

خلصنی یا رب۲

میسوزه ، دلم از جور زمونه
میسوزه ، بدنم از تازیونه
میسوزه ، منو این آه شبونه

خلصنی یا رب۲

کنج سیه چالم
دلگیر و بی حالم
با خنده ی سندی
میگریم و مینالم

واویلا واویلا

بند دوم

زندانبان ، توی زندان روبرومه
غمگینم ، آره بغضی تو گلومه
دیگه مرگم ، بخدا که آرزومه

خلصنی یا رب۲

معصومه ، کجایی دختر زارم
کاش بودی ، توی زندان تو کنارم
از وقتی ، دورم از تو بی قرارم

خلصنی یا رب۲

میسوزم از زَهره
کینه لبام تشنه
اما نشد راسم
بُبریده با دشنه

واویلا واویلا

  • شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 18:02
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک زمینه یاشور شهادت امام کاظم(ع) -(کنج زندونم و غربت یارمنه...) * امیرحسین سلطانی

418

سبک زمینه یاشور شهادت امام کاظم(ع) -(کنج زندونم و غربت یارمنه...) بند اول

کنج زندونم و،غربت یارِ منه
هر روزِ عمر من،شام تارِ منه
تحقیرم میکنه،دشمن با طعنه ها
آزارم میده این،کُند و زنجیر خدا
دیگه تاب و توون ندارم
تو تنم دیگه جون ندارم
من دیگه طاقته شنیدنه
سَبّ و زخم زبون ندارم
من پور حیدرم
موسی بن جعفرم

بند دوم

صید صیادم و،افتادم تو قفس
میکِشم از دلم،آهی با هر نفس
جونم روی لبه،بغضم توی گلو
هر لحظه میکنم،مرگم رو آرزو
شبیه مرغی بی پر و بال
افتادم کنج این سیه چال
از شکنجه ی سندیِ بی رحم
میکِشم زجر و میرم از حال
من پور حیدرم
موسی بن جعفرم

بند سوم

زیر بارِ کتک،میسوزه پیکرم
من وارث فدک،وارث مادرم
روی من نیلی و،قامتم شد هلال
این دم آخرم،شد لحظه ی وصال
شاهه بغدادم و غریبم
که شده زهر کین نصیبم
تشنه لب جون میدم و یاد
لبه تشنه ی شیب الخضیبم
من پور حیدرم
موسی بن جعفرم

  • شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 18:07
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

سبک نوحه شهادت امام کاظم(ع) -(الا ای شیعه حیدر بزن فریاد...) * رضا یعقوبیان

428

سبک نوحه شهادت امام کاظم(ع) -(الا ای شیعه حیدر بزن فریاد...) الا ای شیعه ی حیدر بزن فریاد
شهید کین شده زندانی بغداد
گل زهرا(۲)

به زندان بلا موسی بن جعفر بود
اسیر کینه ی سندی کافر بود
گل زهرا

امام هفتمین راحت زغمها شد
از این عالم روانه سوی زهرا شد
گل زهرا

امام هفتمینی موسی جعفر
تو هستی از تبار احمد و حیدر
گل زهرا

تو گردیدی ز ظلم و کینه زندانی
نصیبت از ستم گشته پریشانی
گل زهرا

شدی زندان ز ظلم و کینه و تزویر
که گردیدی تو مولا در غل و زنجیر
گل زهرا

ز چه شد جای تو در گوشه ی زندان
تو گردیدی به راه دین حق قربان
گل زهرا

چه کرده با تو یا مولا عدوی دین
ستم ها کرده بر تو سندی بی‌دین
گل زهرا

ز کینه بوده ای کنج قفس مولا
ز زهرکین فتادی از نفس مولا
گل زهرا

تو در راه خدا جانت فدا گشته
پس از تو خون دل مولا رضا گشته
گل زهرا

کسی ننموده یا مولا تو را امداد
تن تو ماند ،سه روز روی پلِ بغداد
گل زهرا

شدی تشییع به روی شانه ی یاران
تن جد تو پامال سم اسبان
گل زهرا

  • شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 19:06
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شهادت امام کاظم(ع ) و گریز روضه به کربلا * مرتضی محمودپور

1140
2

شهادت امام کاظم(ع ) و گریز روضه به کربلا ◾شهادت حضرت باب الحوائج
◾امام کاظم (ع)
با توجه حق روضه ادا شود

تنم از تازیانه ات خسته ست
آب گشته تمام پیکر من
هر چقدر میزنی بزن اما
ناسزا کم بگو به مادر من

لگدوسیلی ارث مادر ماست
وارث کوچه وارث فدکم
وارث درد و رنج و مسمارم
وارث سر به زیری و کتکم

گیر افتاده ام به کنج قفس
همچو جدم میان آن گودال
ضرب هاخورد بر سر و رویم
رفتم از هوش، رفته ام از حال

روضه خوان گشته ام دراین زندان
یاد جد غریبم افتادم
بهر این روضه هر نفس یارب
در قفس همچو مرغ جان دادم

کربلا خولی و سنان با شمر
تنی عریان چرا رها کردند
کشته ی صبرگشته جَّدغریب
زنده زنده سرش جدا کردند

پسرم آمد و کفن آورد
بعد مرگم کفن مهیا شد
من بمیرم برای جسمی که
کفنش خاک گرم صحرا شد

لحظه ی دیدن رضا آمد
دیده گریان اگر که کاظم بود
روضه خواندوچنین بیان کرده
بهردفنش حصیر لازم بود

بوریا شد کفن در آن صحرا
وای بر حال زار عمه ی من
بعد از آن غارت حرم گردید
رفت از کف قرار عمه ی من

  • شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 19:42
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

سبک واحد شهادت امام کاظم(ع)1399 -(قدم میزنم زیر بارون...) * علی حاجیان فر

751
1

سبک واحد شهادت امام کاظم(ع)1399 -(قدم میزنم زیر بارون...) سبک: #قدم_میزنم_زیر_بارون

قدم میزنم زیر بارون
بابغضِ دلو ، پایِ لرزون(چشم‌گریون)
به یاد امامی که افتاد ، به زندون

باید من مثه یک کبوتر برسم
به جایی که دل شد مکدر برسم
به زندون موسی بن جعفر برسم

آه چقدزخمی شده/آه چه بی بال و پره
وقتی سیلی میخوره /(به یاد مادره)

(((((غریب امام کاظم))))))

#زبانحال_امام

نگهبان زندون چه پسته
زده ساق پامو شکسته
تو هر ساعتی تازیونه ، بدسته

شکسته پاهامو شکسته سر من
کبودیه بازوم ، مثه مادر من
شده تازیونه غم دیگر من

تازیونه میزنه/من که در تاب و تبم
یاد اون خرابه و / (یاد عمه زینبم)

(((((غریب امام کاظم))))))

#کربلا

دلم خسته از عالمینه
زیارت برام نور عینه
دلم تنگ ، واسه کربلایِ ، حسینه

شده اسم تو آبروی دل من
حرم هست فقط آرزوی دل من
ضریحت آقا روبروی دل من

خیلی وقته که آقا/دورم از کرب و بلا
قسمتم کن اربعین/(بیام با رفقا)

(سیدنا یا مولا " حبیبی یا ثارالله)

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 08:42
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امام موسی بن جعفر(ع) -(دوباره چنگ زدم دامن خراسان را...) * محمد حسین ملکیان

544

شهادت امام موسی بن جعفر(ع) -(دوباره چنگ زدم دامن خراسان را...) دوباره چنگ زدم دامن خراسان را
به کاظمین رساندم صدای لرزان را

برای حاجت کوچک نمی روم آن جا
دریغ اگر که بگویم به او غم نان را

منی که هیچ ندارم برای عرض ادب
چه تحفه ای ببرم پیشکش کنم؟ جان را

دو پادشاه به یک سرزمین نمی گنجند
کنار هم به خدا دیده ام دو سلطان را

که دیده در وسط آسمان دو تا خورشید؟
که دیده پا قدم آفتاب، باران را؟

ببین چه بخت بلندی! به دست کوتاهم
گرفته ام من بی دست و پا دو دامان را

ببین کسی که خودش میهمان زندان بود
چه بی مضایقه دارد هوای مهمان را

به چشم دیده اسیری ست در دل زندان
به چشم دل به اسیری گرفته زندان را

بر او که لحظه به لحظه مسافر عرش است
گماشته ست چه دیوانه ای نگهبان را؟

براو چگونه اثر کرده زهر؟ در عجبم!
که خلق در نفسش دیده اند درمان را

کریم ترجمه ی دیگر ابوالحسن است
که جمع دیده ام اطراف او فقیران را

وداع با حرمش ساده نیست،‌حق دارم
عقب عقب بروم تا ته خیابان را ...

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 09:16
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امام کاظم(ع) -(همینکه آه من از قلب محزون میشود پیدا...) * هادی ملک پور

327

شهادت امام کاظم(ع) -(همینکه آه من از قلب محزون میشود پیدا...) همین که آه من از قلب محزون می شود پیدا

چنان بغض گلو با اشک ، افزون می شود پیدا

دلم تا یاد آن داغ جگر سوز تو می افتد

برای مرثیه هر بار مضمون می شود پیدا

هزاران سال اجدادم زداغت گریه می کردند

غمت رازی ست دیرینه که اکنون می شود پیدا

برایت اشک می ریزم همان آب زلالی که

شبیه شیشه ی تنگی ز بیرون می شود پیدا

چه زخم کهنه ای در سینه پنهان کرده ای اما

مدام از زیر این زنجیرها خون می شود پیدا

غریبانه ، شبانه، تکه ای چوب و تنی اما

سحر خورشید از زندان هارون می شود پیدا

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 09:20
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

شهادت باب الحوائج موسی بن جعفر(ع) -(احساس میکردم که در خاک خراسانم...) * مهدی رحیمی زمستان

502
-1

شهادت باب الحوائج موسی بن جعفر(ع) -(احساس میکردم که در خاک خراسانم...) احساس می کردم که درخاک خراسانم

در مِلک طِلق اهل بیتم توی ایرانم

روی لبم هم ذکر یا موسی بن جعفر بود

هم یا جواد العشق بود و هم رضا جانم

از بس فضای صحن ها مانند مشهد بود

شک کرده بودم میزبانم یا که مهمانم

دنبال جسمی تازه بودم بین زائرها

دنبال یک قالب برای روح عریانم

درمحضر باب الحوائج حس من این است

با پهلوان نَفْس پیش هفتمین خوانم

دور ضریحش بود که یک لحظه حس کردم

در نوکری هم شانه با موسی بن عمرانم

یک بار کظم غیظ کردم تازه با سختی

از آن به بعد احساس کردم من مسلمانم

تا که بگردد چرخ بر وِفق مراد من

باید خودم را دور این مرقد بگردانم

وقتی که درهای حرم را خادمان بستند

احساس کردم سیزده شب توی زندانم

احساس کردم شعر می گویم ولی ناچیز

انگار مهدی رحیمی زمستانم

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 09:22
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شور شهادت امام کاظم(ع) -(سمت کاظمینتون پر میزنم..) * رضا نصابی

307

شور شهادت امام کاظم(ع) -(سمت کاظمینتون پر میزنم..) سمته کاظمینتون پر میزنم

در خونتون و من در میزنم

رو نده ام از همه جاواومدم

روبه تو موسی ابن جعفر میزنم

دست خالی مو ببین
پر کن از کرم اقا

تنها از تو من می خوام
سفر کربو بلا

بمیرم برای غصه های تو

برا بغضه خسته ی صدای تو

بمیرم که در غل و زنجیر بوده

یه عمره که اقا دست و پای تو

عمری روی لب تو
اسم شاه سر جدا

گریونه چشمای تو
از داغ کربو بلا

بمیرم برای خواهر تو شاه

خنجر تشنه و حنجر تو شاه

دوازده ضربه زدو جدا میکرد

ازقفا به سختی که سرتو شاه

میدیدش از روی تل
شنیدم که خواهرت
چهل تا نعل رد شدن از
پاره های بدنت

به نفس: #کربلایی_سجاد_کرمی

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 09:30
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

امام موسی کاظم(ع)، شهادت -(سجاده ها ز جلوه روحانی تواند...) * علی اکبر لطیفیان

424

امام موسی کاظم(ع)، شهادت -(سجاده ها ز جلوه روحانی تواند...) سجاده‌ها ز جلوه‌ی روحانى تواند
زندانى خدا همه زندانى تواند

با دست‌هاى بسته مناجات دیدنیست
يک گوشه‌اى نشسته مناجات ديدنى‌ست

در زير تازيانه خدا را صدا بزن
آه اى غريب قيد ملاقات را بزن

جايت کم است بال و پرت را تکان مده
ديوار محکم است سرت را تکان مده

تا ساقه‌ات خميد خميده شدى تو هم
زنجير را کشيد کشيده شدى تو هم

خورشيدى و به جانب گودال میروى
ساقت تکان که میخورد از حال میروى

بالت به ميله‌هاى قفس گير میکند
با اين گلوى بسته نفس گير می‌کند

اين چهار تا غلام غريبت کشيده‌اند
انگار تخته‌ها به صليبت کشيده‌اند

يک گوشه دختران خودت را صدا زدى
با دست و پاى بسته شده دست و پا زدى

پا جاى دست‌هاى توسل گذاشتند
جسم تو را سه روز روى پل...

رد میشدند مردم بى‌عار بارها
رد می‌شدند از بغل تو سوارها

اما کسى به رخت و لباس تو پا نزد
اما کسى دهان تو را با عصا نزد

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 12:25
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مرثیه موسی بن جعفر(ع) -(او که باران به دل ابر بهاران میداد...) * منصوره محمدی مزینان

418

مرثیه موسی بن جعفر(ع) -(او که باران به دل ابر بهاران میداد...) او که باران به دلِ ابر بهاران می داد...
به لبِ تشنه ی هر بادیه...باران می داد....

مثل گلهای بهاری که پُر از عطر خداست
نفسش،روح...به احوال پریشان می داد

خشم خاموشِ زبانش،به جهان درسِ حیا
صبر او حوصله بر موسیِ عمران می داد

روزه بود و همه روزه به دعا می پرداخت
دم به دم با نفسش بوسه به قرآن می داد

مثل خورشید که مهرش همه جا می تابد
با نگاهش به زن مفسده ایمان می داد

باوجــودِ ســتمِ وافـرِ زنــدانبانَش
وقتِ افطار به او هم رطب و نان می داد

ابرها از غم سنگین دلش می گفتند
اشک هایش به زمین صبر فراوان می داد

دلِ سجاده هم از غربت او می نالید
موجِ اشکش خبر از روضه یِ پنهان می داد

ولی افسوس که این قوم نمی‌فهمیدند
باب حاجات... به زندان ِ جفا جان می داد

با تمام بدی اَم...او چه کریمانه صفت
غزلِ ساده ی خود را به "مزینان" می داد

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 13:56
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه ی سینه زنی شهادت موسی بن جعفر(ع)با ملودی جدید * مرتضی محمودپور

680
3

نوحه ی سینه زنی شهادت موسی بن جعفر(ع)با ملودی جدید ◾نوحه ی زمینه سینه زنی
◾حضرت موسی بن جعفر (ع)

◾بنداول
غریب و تنهایم در زندان میمیرم میمیرم
ناله ی شبگیرم بسته به زنجیرم میمیرم
(صورتم نیلی شد
افطارم سیلی شد)۲
کنج زندان ای رضا جان من اسیرم
یادکوچه، یاد مادر، کرده پیرم
ازعمرم چون زهرا من سیرم
میمیرم میمیرم میمیرم(۲)

◾بنددوم
بیا بیا بابا بنگر بر احوالم احوالم
ببین شده یکسان هر روز و هر سالم هر سالم
(پای من در زنجیر
ناله هایم شبگیر)۲
یاد رویت مینمایم ای رضاجان
میهمان مادرم با کام عطشان
از عمرم چون زهرا من سیرم
میمیرم میمیرم میمیرم (۲)

سبک را از کانال تلگرامی
@haajmorteza
دنبال کنید

  • دوشنبه
  • 18
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 08:16
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

امام موسی کاظم(ع)، شهادت -(یارب به حق مادرم خلصنی یارب...) * عبدالحسین میرزایی

1956
1

امام موسی کاظم(ع)، شهادت -(یارب به حق مادرم خلصنی یارب...) یارب به حق مادرم خَلِّصنی یارَب
یارب به جدّ اطهرم خَلِّصنی یارَب

او هم نوا با چاه شد من با سیه چال
من از علی تنهاترم خَلِّصنی یارَب

یارب به آن زندانیِ زندان کوفه
به عمه جانِ مضطرم خَلِّصنی یارَب

تا کی از این زندان به آن زندان خدایا
ذکر و دعای آخرم خَلِّصنی یارَب

تا کی نبینم ای خدا معصومه‌ ام را
دل تنگِ روی دخترم خَلِّصنی یارَب

زندان تاریک و نمورم مثل قبر است
خاک سیه شد بسترم خَلِّصنی یارَب

بین قفس بسته چرا صیاد بی رحم
زنجیر بر بال و پرم خَلِّصنی یارَب

زیر غل و زنجیر و ضرب تازیانه
چیزی نماند از پیکرم خَلِّصنی یارَب

شلاق خون گرید به حال غربت من
زخمی شده پا تا سرم خَلِّصنی یارَب

تا کی زند سیلی به رویم این یهودی
شد تار چشمان ترم خَلِّصنی یارَب

راضی به مرگ خود شدم از بس که گوید
او ناسزا بر مادرم خَلِّصنی یارَب

هر لحظه خون می ریزد از زخم گلویم
یاد گلوی اصغرم خَلِّصنی یارَب

  • دوشنبه
  • 18
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 13:42
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد