شهادت امام جواد(ع)

مرتب سازی براساس
 رضا یعقوبیان

نوحه شهادت امام جواد(ع) -(امشب دوباره من به شور و شینم) * رضا یعقوبیان

735
3

نوحه شهادت امام جواد(ع) -(امشب دوباره من به شور و شینم) امشب دوباره من به شور و شینم
واویلا واویلا
یاد غم جواد و کاظمینم
واویلا واویلا

ابن الرضا امام بی قرینه
واویلا واویلا
در کاظمین گشته شهید کینه
واویلا واویلا

زد ام فضل شرر به پیکر او
واویلا واویلا
خنده کنان نشسته در براو
واویلا واویلا

زهر ستم زده شرربه جانش
واویلا واویلا
سوزانده است تا مغز استخوانش
واویلا واویلا

کنیزکان در پشت در نشسته
واویلا واویلا
کف می زدند با خنده دسته‌دسته
واویلا واویلا

بسته به رویش درب حجره از کین
واویلا واویلا
نقش زمین گشته نهم شه دین
واویلا واویلا

از ظلم و کین روزش شده چنان شام
واویلا واویلا
جسم شریفش ماند سه روز روی بام
واویلا واویلا

بعد از سه روز جسمت به دوش یار

  • چهارشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا یعقوبیان

نوحه شهادت امام جواد(ع) -(تو گل گلشن مصطفایی ) * رضا یعقوبیان

593

نوحه شهادت امام جواد(ع) -(تو گل گلشن مصطفایی ) تو گل گلشن مصطفایی
نجل زهرا و ابن الرضایی
شیعیان را تو تا روز محشر
نهمین رهبر و مقتدایی
سیدی یا جواد الائمه(۲)

آمده سوی تو روسیاهی
عبد شرمنده و بی پناهی
از کرم خانه ات را زنم در
تانوازی مرا با نگاهی
سیدی یا جواد الائمه

باب حاجات کل جهانی
شیعیان را تو آرام جانی
جان زهرا قسم یا تقی جان
سائل کوی خود را مرانی
سیدی یا جواد الائمه

ای که تا محشری‌تو امیرم
بر سر کوی تو مستجیرم
ای امید دو عالم تقی جان
آمدم حاجتم را بگیرم
سیدی یا جواد الائمه

تو گل فاطمه من چوخارم
بر سر خوان تو ریزه خوارم
کس به جز تو در عالم ندارم
کن نگاهی بر این قلب زارم
سیدی یا جواد الائمه

مظهرحی داور تویی تو
نجل زهرا و حیدر تویی

  • چهارشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه شهادت امام جواد(ع) -(ای نهمین شمس هدایت یا جواد) * رضا یعقوبیان

731
1

نوحه شهادت امام جواد(ع) -(ای نهمین شمس هدایت یا جواد) ای نهمین شمس هدایت یا جواد
از تو شیعه دارد ولایت یا جواد
یا جواد الائمه ای تقی جانم(۲)

از روز ازل مهرتان در سرشتم
حریم پاک تو گردیده بهشتم
یا جواد الائمه ای تقی جانم

سر تا به پا جود و رحمت و سخایی
صاحب کرامتی، ابن الرضایی
یا جواد الائمه ای تقی جانم

مظهر ذات سرمدی ای تقی جان
گل بستان احمدی ای تقی جان
یا جواد الائمه ای تقی جانم

شهید راه دین جواد رفت از دنیا
از داغ جواد کاظمین گشته غوغا
یا جواد الائمه ای تقی جانم

من به فدای تو و عمر کم تو
بمیرم از غربت و درد و غم تو
یا جواد الائمه ای تقی جانم

کشته تورا همسرت ،ای بی قرینه
ام فضل بی حیا با زهر کینه
یا جواد الائمه ای تقی جانم

از سوز داغت شیعه

  • چهارشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه شهادت امام جواد(ع) -(نهم گل باغ دین (برماتو امام هستی)۲) * رضا یعقوبیان

872

نوحه شهادت امام جواد(ع) -(نهم گل باغ دین (برماتو امام هستی)۲) نهم گل باغ دین (برماتو امام هستی)۲
برشیعه آل الله( تولطف مدام هستی)۲
تو گل گلشن آل عبایی
تو جواد هستی و ابن الرضایی
مولا جوادالائمه ادرکنی(۲)

تو آینه ی بابا تو ماه دل آرایی
برامت پیغمبر تو کعبه ی دلهایی
در جود و کرامت تو بی نظیری
چون مادرت زهرا خیر کثیری
مولا جوادالائمه ادرکنی

عمری بود،ای آقا برمن توکرم کردی
با یک نگهت مولا مشتاق حرم کردی
حریم با صفایت جنت ماست
مهر و ولایت مولاعزت ماست
مولا جواد الائمه ادرکنی

ای نور دل بابا از سوز غمت سوزم
زین داغ ومصیبت‌ها. چون شعله برافروزم
از غم داغ تو در شور و شینم
با دل غمدیده در کاظمینم
واویلا واویلا آه و واویلا

از داغ تو یا مولا امشب شده ام غمگین در

  • چهارشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سیدبشیر حسینی میانجی

شهادت حضرت امام جواد علیه السلام -(یارب من از سر تا به پا میسوزم امشب ) * سیدبشیر حسینی میانجی

499

شهادت حضرت امام جواد علیه السلام  -(یارب من از سر تا به پا میسوزم امشب ) یارب من از سر تا به پا میسوزم امشب
در آتش زهر جفا میسوزم امشب
.
بر یونس دل مونسی جز یاد تو نیست
در بحر عشقت ای خدا میسوزم امشب
.
من بر رضایت راضی ام ابن الرضایم
اندر ره سلم و رضا می سوزم امشب
.
شد همسر ملعونه ام بیگانه با من
آخر ز جور آشنا میسوزم امشب
.
هستم جواد و در جوانی میدهم جان
در کنج حجره بر ملا میسوزم امشب
.
گویند هر دردی دوایی دارد اما
نَبوَد به درد من دوا میسوزم امشب
.
صبر و قرار و طاقت و تابم نمانده ست
مانند شمعی بیصدا میسوزم امشب
.
دارم دلی پر خون و پر درد و شکسته
دارم به لب چون نی نوا میسوزم امشب
.
می سوزم از سوز عطش چون گل در آتش
در مجمر درد و بلا میسوزم امشب
.
بر حال زار خود نمی

  • پنج شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

زمزمه)زهر قاتل بر،تن شرر می زد * محمود اسدی

536

زمزمه)زهر قاتل بر،تن شرر می زد زهر قاتل بر،تن شرر می زد
طعنه اش آتش،بر جگر می زد
هلهله پشت در همسرم کرد
خون به قلب من و مادرم کرد
خدا خدا خدا،خدا غریبم من

دختر مامون بی حیای پست
با کنیزان در،پشت در بنشست
وقت پژمردنم خنده کردند
به زمین خوردنم خنده کردند
خدا خدا خدا،خدا غریبم من

بر رضا هستم لاله ای پرپر
او حسین و من چون علی اکبر
گر چه اکبر او هستم اما
پیکر من نشد اربا اربا
خدا خدا خدا،خدا غریبم من
******
شائق

  • شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 21:42
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شهادت حضرت جواد الائمه علیه‌السلام -(هم آسمان قصیده‌ای از بی کرانی‌اش) * حسن لطفی

1016

شهادت حضرت جواد الائمه علیه‌السلام -(هم آسمان قصیده‌ای از بی کرانی‌اش) هم آسمان قصیده‌ای از بی کرانی‌اش
هم بی کرانه‌ها غزلِ آسمانی‌اش

ای کال‌ها کمال سرِ کوچه‌باغ اوست
باید رسید تا به خدا با نشانی‌اش

او در مدینه جای پدر را چه پُر نمود
در غیبت پدر ، پسر و میزبانی‌اش

باغِ معارف است حدیثش ، پیمبران
حَظ می‌برند موقعِ شیرین زبانی‌اش

از جبرئیل تا ملک الموت هرکه هست
نوشیده است از لبِ جام دهانی‌اش

بابُ الجواد حاجت ما را چه زود داد
مشهد پُر است از نفسِ مهربانی‌اش

شش‌گوشه شد ضریحَش اگر بی دلیل نیست
از شش جهت گداست در این میهمانی‌اش

یارب مگیر فیضِ شبِ کاظمین را
هرکس خوش است پیشِ عزیزان جانی‌اش

وقت زیارت است و عباراتش از رضاست
قربان کودکیش فدای جوانی‌اش

حالا کبوتران

  • یکشنبه
  • 6
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 عادل لاله چینی

مرثیه حضرت جواد الائمه علیه السّلام * عادل لاله چینی

1016
1

مرثیه حضرت جواد الائمه علیه السّلام خواهر نداری تا به دامانش سرت باشد

یا آنکه او در این دم آخر برت باشد

خواهر نداری تا شود قربانی عشقت

وقتی زمین خوردی خودش بال و پرت باشد

ای کاش میشد خواهری در گوشه ی حجره

آبی دهدتا التیام پیکرت باشد

بر روی خاک تیره دست و پا زدی اما

کو همدمی تا آن میانه یاورت باشد

داری نوای العطش بر روی لبهایت

اما فقط خنده جواب همسرت باشد

قدی کمان و سینه ای تفتیده از آتش

گویا که این ارثیه ای از مادرت باشد

جان داده ای مظلوم و بی کس، تشنه و تنها

صد شکر نشد تا خنجری بر حنجرت باشد

در آسمان دادند به هم دستی کبوترها

تا سایبانی روی جسم اطهرت باشد

باشد دعای (لاله) هر شب رو به درگاهت

اندر دو دنیا او گدای

  • سه شنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:44
  • نوشته شده توسط
  • عادل لاله چینی
ادامه مطلب

شهادت امام جواد -(یارب از کینه همسر جگرم می سوزد) * عبدالحسین میرزایی

506

شهادت امام جواد -(یارب از کینه همسر جگرم می سوزد) #امام_جواد_شهادت

یارب از کینه همسر جگرم می سوزد
من از این یار ستمگر جگرم می سوزد

دیده پراشک و لبم خشک و رخم برروی خاک
سینه ام گشته پر آذر جگرم می سوزد

همچو مرغی که پرش سوخته از اتش زهر
کنج حجره زده پرپر جگرم می سوزد

بر روی خاک زمین پا نکشم پس چه کنم
که من تشنه لب آخر جگرم می سوزد

شرر زهر جفایش فراموشم شد
چون ز شادیش فزونتر جگرم می سوزد

به جوانی نه که از دوره طفلی به خدا
از غم وغصه دیگر جگرم می سوزد

خود جوانمرگ رضایم ولی در دم مرگ
به جوانمرگی مادر جگرم می سوزد

یاد آن کوچه و آن سیلی وآن روی کبود
یاد آن سینه و آن در جگرم می سوزد

یاد آن لحظه که گم کرد ره خانه خود
به پریشانی مادر جگرم می س

  • سه شنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 16:25
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب

شهادت امام جواد -( غریب و بی کس و بی آشنایم ای مادر ) * عبدالحسین میرزایی

847

شهادت امام جواد -( غریب و بی کس و بی آشنایم ای مادر ) #امام_جواد_شهادت

غریب و بی کس و بی آشنایم ای مادر
به درد و غصه و غم مبتلایم ای مادر

رسیده لحظه آخر ولی کسی نبود
که سوی قبله کشد دست و پایم ای مادر

به کنج حجره زبس آب آب گفتم من
بیا ببین که گرفته صدایم ای مادر

نگویم اینکه بگرید به حال من یارم
بگو که کف نزند در عزایم ای مادر

اگر چه تشنه دهم جان به کنج حجره ولی
به یاد تشنه لب کربلایم ای مادر

تنم سه روز به بام و ولی کبوترها
کنند سایه به قد رسایم ای مادر

#عبدالحسین
.

  • چهارشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 04:08
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب

شهادت امام جواد -(آتش زهر اگر شعله به پیکر میزد) * عبدالحسین میرزایی

588

شهادت امام جواد -(آتش زهر اگر شعله به پیکر میزد) #امام_جواد_شهادت

آتش زهر اگر شعله به پیکر میزد
شعله بر جان و دلش کینه همسر میزد

نوجوان بود ولی سیر شد از زندگیش
بسکه آذر به دلش یار ستمگر میزد

گله از دشمنی دشمن و بیگانه نداشت
ناله از کینه و بی مهری همسر میزد

همسرش پشت در حجره به دست افشانی
مادرش فاطمه بر سینه و بر سر میزد

طائر باغ رضا بود ولی کنج قفس
همچو مرغی که پرش سوخته پرپر میزد

همچو جدش طلب آب زدشمن میکرد
ناله واعطشا تا دم آخر میزد

تشنه لب بود ولی کی عوض آب روان
خصم بر پیکر او نیزه و خنجر میزد

کی دگر همچو حسین تشنه به زیر خنجر
دست و پا پیش دو چشم تر خواهر میزد

#عبدالحسین

.

  • چهارشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 04:13
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

سبک زمینه شهادت امام جواد (ع) -(میونِ حجره تشنه لب ، دارم میمیرم) * طاها تحقیقی

1010

سبک زمینه شهادت امام جواد (ع) -(میونِ حجره تشنه لب ، دارم میمیرم) بند اول:

میونِ حجره تشنه لب ، دارم میمیرم
بیا بابا رضا برس ، به داده حالم
بیا بابا ببین که از ، ظلمِ کنیزا
قَدَّم کمونه ، از عطش دارم مینالم

رو چشمایِ من
در رو میبندن
بِهِم میخندن

میگم با غم و دردم
اُمِّ فضل جگرم سوخت
با زهری که تو دادی
همه بال و پرم سوخت

واویلا امون ای دل

بند دوم:

این نفسای آخری ، میاد به یادم
کوچه های مدینه و روضه ی مادر
از این میسوزم که چرا وَ به چه جُرمی؟
مادره من رو میزدن یه عده کافر

میخونم هر دم
با ناله و غم
با اشکِ ماتم

نامردا نزنیدش
فاطمه بی گناهه
در بینِ شما مَردا
تنها و بی پناهه

واویلا امون ای دل

بند سوم:

تنم روی بومِ ولی کبوترا با
بال و پراشون واسه من شدن

  • چهارشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

شعر غزل شهادت امام جواد(ع) -(برخیز ای جوان سر خود بر زمین مکش) * قاسم نعمتی

853

شعر غزل   شهادت امام جواد(ع) -(برخیز ای جوان سر خود بر زمین مکش) برخیز ای جوان سر خود بر زمین مکش
تو زخم دیده ای پر خود بر زمین مکش

ای مادری تر از همه کم دست و پا بزن
پهلو شبیه مادر خود بر زمین مکش

بر تار گیسوان تو جای لب رضاست
این گیسوی مطهر خود بر زمین مکش

اسباب رقص و شادی زن ها شدی چرا
صورت به پیش همسر خود بر زمین مکش

اینان ز دست و پا زدنت کیف می کنند
طاقت بیار و پبکر خود بر زمین مکش

بر روی نازنین لب تو خاک و خون نشست
پس آیه های کوثر خود بر زمین مکش

شکر خدا که نیست تماشا کند رضا
گوید دو دیده ی تر خود بر زمین مکش

در کربلا پدر به پسر التماس کرد
برخیز ای جوان سر خود بر زمین مکش

بس کن حسین آبروی خویش را مبر
زانو کنار اکبر خود بر زمین مکش

کار عباست ب

  • چهارشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:11
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

شعر غزل شهادت امام جواد(ع) -(کسی خبر نشد از غربت نهانی من) * قاسم نعمتی

539

شعر غزل شهادت امام جواد(ع) -(کسی خبر نشد از غربت نهانی من) کسی خبر نشد از غربت نهانی من
نیامده به سرم بهر همزبانی من

فقط غریب مدینه غم مرا فهمد
که همسرم شده در خانه خصم جانی من

کجایی ای پدرم؟حال و روز من بینی
کمی تو گریه کنی بهر ناتوانی من

برای مادرم انقدر گریه کردم تا
غم جوانی اش امد سر جوانی من

بیا و خوب ببین کوچه ی بنی هاشم
به جلوه آمده در وقت قد کمانی من

بیا و در رخ من روی مادرت را بین
کبود گشته چو او روی ارغوانی من

میان هلهله ها گمشده نوای دلم
ز بسکه کف زنند وقت روضه خوانی من

چگونه جسم مرا تا به روی بام کشید
عیان بود ز مچ پای ریسمانی من

هزار بال کبوتر نیابتا ز حسین
رسید تا که کند کار سایه بانی من

سلام بر بدن بی عزیز خدا
سلام بر تن عریان

  • چهارشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

نوحه شهادت جواد الائمه علیه السلام -(گوشة حجره ،جان سپاری) * قاسم نعمتی

1046

نوحه شهادت جواد الائمه علیه السلام -(گوشة حجره ،جان سپاری) گوشة حجره ،جان سپاری

یک نفر یاور،هم نداری

تو علیِ اکبر رضایی

می زنی ناله باباکجایی

یادِ مظلومِ کرببلایی

آه و واویلا

همچنان مادر ،درجوانی

پیکرِخودرا،میکشانی

میکش خودرا باناله هرسو

همچنان مادرآشفته گیسو

هردوست تو مانده به پهلو

آه و واویلا

بال وپرهاشد،سایه بانت

کس نداده با،پا تکانت

کربلا درپیشِ چشمِ زینب

پیکرِ جدت شد نامرتب

زیرو ورو میشد با سُمِ مرکب

آه و واویلا

  • چهارشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

نوحه به سبک من واشکی مثل بارون -(تمام هستِ رضایم*شهیدِ زهرِ جفایم) * قاسم نعمتی

707

نوحه به سبک من واشکی مثل بارون -(تمام هستِ رضایم*شهیدِ زهرِ جفایم) تمام هستِ رضایم*شهیدِ زهرِ جفایم

به کامِ عطشان بیادِ*ذبیحِ کرببلایم

جوادم-قرارِ قلبِ بابا

دهم جان – ولی تنهایِ تنها

شدم در-جوانی مثلِ زهرا

گرفته آتش سر تا به پایم

غریب وبی یار وآشنایم

میانِ خنده ها گم شده دیگر صدایم

واویلا جوادابن الرضا

عطش افتاده به جانم*ترک خورده این لبانم

ولی چون جدِ غریبم*نخورده ضربه دهانم

امان از –شهی که بین گودال

تمام تنِ –اوگشته پامال

رود با-شتابِ ضربه ازحال

به پیش چشمان ِ خواهر او

بریده میشد از تن سرِ او

اسیرِ گرگ کوفه شده بود پیکراو

واویلا جواد ابن الرضا

  • چهارشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

نوحه جوادالائمه به سبک منم آواره بین کوفه -(توآرامِ جانِ رضایی*عزیزِ آل مرتضایی) * قاسم نعمتی

957
1

نوحه جوادالائمه به سبک منم آواره بین کوفه -(توآرامِ جانِ رضایی*عزیزِ آل مرتضایی) توآرامِ جانِ رضایی*عزیزِ آل مرتضایی

جوادی و مشگل گشائی *واویلا

بهاری همرنگ خزانی*زپا افتادی درجوانی

شبیهِ مادر قدکمانی*واویلا

واویلا-تو درخانه هم بی کس وبی یاری

به خاک غریبی سرت بگذاری- چرا بی قراری

زکنج حجره *آید صدایِ تو

فتاده لرزه *بردست و پایِ تو

گوشة خانه*شدکربلایِ تو

واغریبا*آه و واویلتا

در حجره بسته به رویت*گرفته خون راه گلویت

شده خیلی آشفته مویت*عزیزم

مگر جان دادن خنده دارد*زدیده اشکِ خون ببارد

یکی رفته آبی بیارد*عزیزم

واویلا- زسوزِ عطش خسته و بی حالی

فقط یادِ تشنه لبِ گودالی-توآشفته بالی

جدا نگشته *باضربه هاسرت

نرفته غارت*یک عضو پیکرت

نخورده سیلی*درکوچه دخترت

واغریب

  • چهارشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رسول رشیدی راد

شعر شهادت امام جواد(ع) -(هر قدر که اشک چشمان ترش هم بیشتر می شد.) * رسول رشیدی راد

490

شعر شهادت امام جواد(ع) -(هر قدر که اشک چشمان ترش هم بیشتر می شد.) هر قدر که اشک چشمان ترش هم بیشتر می شد.
بین خانه خنده های همسرش هم بیشتر می شد.

بیشتر که بر زمین پا می کشید و دست و پا می زد.
بی قراری های زهرا مادرش هم بیشتر می شد.

دم به دم تا تشنگی بر جان آقا چیره تر می گشت.
خشکی لبها و کام و حنجرش هم بیشتر می شد.

هر قدر آوای آه و ناله اش می رفت بالاتر.
پایکوبی های در پشت درش هم بیشتر می شد.

بر در و دیوار می خورد از تب و لرزی که در تن داشت.
لحظه لحظه از عطش درد سرش هم بیشتر می شد.

چرخ می زد با اجل دور سرش غم ها و هر ساعت.
ناتوانی ها و ضعف پیکرش هم بیشتر می شد.

گشته مرغ بسملی که حنجرش، خنجر نبوسیده.
مو به مو تشبیه او با اکبرش هم بیشتر می شد.

  • چهارشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:49
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رسول رشیدی راد

شعر شهادت امام جواد(ع) -(گر چه نیامد بر گلویت زخم خنجر.) * رسول رشیدی راد

601

شعر شهادت امام جواد(ع) -(گر چه نیامد بر گلویت زخم خنجر.) گر چه نیامد بر گلویت زخم خنجر.
بسمل شدی با زهری از دستان همسر.

پا می کشیدی بر زمین با چشم گریان.
یا پیش بابا می زدی در حجره پرپر.

جسمت اگر در ظاهر آسیبی ندیده.
پاشیده جانت از درون از پای تا سر.

چشمت سیاهی رفته بود از تشنه کامی.
آبی نبود اما لبی با آن کنی تر.

از کودکی تا آخرین لحظه ی عمرت.
یک دم نگشتی غافل از روضه ی مادر.

با هلهله دورت کنیزان زنده کردند.
در دیده ی سلطان ایران داغ اکبر.

جسمت ندید آزاری از گرمای خورشید.
شد سایه بانت بال یک دسته کبوتر.

هر روضه ات یک شعبه از کرببلا بود.
هر داغ تو یک داغ از آن شاه بی سر.

  • چهارشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

غزل شهادت حضرت امام جواد(ع) -(همسرت پر زدنت را می دید) * حسن ثابت جو

526

غزل شهادت حضرت امام جواد(ع) -(همسرت پر زدنت را می دید) غزل شهادت حضرت امام جواد(ع)
همسرت پر زدنت را می دید
لرزه های بدنت را می دید
ناله می کردی و او کف می زد
تا کبودیِ تنت را می دید
پایِ هر گریه ی تو می خندید
خون به لب آمدنت را می دید
تشنه بودی و تو را آب نداد
زخمِ خشکِ دهنت را می دید
همره آب که می ریخت زمین
بر زمین ریختنت را می دید
چه شبیه است غریبیِ شما
مجتبایی شدنت را می دید
کاش خواهر به کنارت می بود
حالِ همچون حسنت را می دید

  • چهارشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 18:02
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

شهادت امام محمد تقی (ع)_می سوزم ومی نالم وبی یار وحبیبم * اسماعیل تقوایی

607

شهادت  امام محمد تقی (ع)_می سوزم ومی نالم وبی یار وحبیبم شهادت امام محمد تقی(ع)
می سوزم ومی نالم وبی یار وحبیبم
منهم چو پدر مانده به یک شهر غریبم

زانروز که بغداد شده جایگه من
جز رنج وستم نیست در این خطه نصیبم

با دست خودی زهر به جانم شرر انداخت
پاره جگرم دربر من نیست طبیبم

جانکاه بود درد من وتاب ندارم
با اینکه جوانم زکف رفته شکیبم

ای کاش به بالین من آید پسر من
این لحظه که بر خاتمه عمر قریبم

این زهر مرا راحت از جور عدو کرد
آزاد ورها از ستم خلق فریبم

لب تشنه ام وکرببلا آمده یادم
می گریم ویاد پدر وابن شبیبم

شعر:اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 02:34
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 حسن کردی

یا جوادالائمه -(جان می دهد غریب ترین غریب ها) * حسن کردی

1063
1

یا جوادالائمه -(جان می دهد غریب ترین غریب ها) جان می دهد غریب ترین غریب ها
دف می زنند دور سرش نانجیب ها
افتاده بود و طاقت برخواستن نداشت
جز خاک و خون نشانه ی دیگر به تن نداشت
از بس که در غریبی خود دست و پا زده
تنها و خسته جان نفسش بند امده
می سوزد از عطش ولی ابش نمی دهند
هستند اهل خانه،جوابش نمی دهند
خون می چکد ز لعل لب اسمانی اش
گویا خنک شده جگر یار جانی اش
از خاک تا به بام تنش را کشیده اند
حالا کبوتران خدا سر رسیده اند
بی احترام شد بدن حجت خدا
اما سرش نشانه نشد روی نیزه ها
هرچند تا سه روز تنش افتاب خورد
از نعل تازه کی بدنش خاک و اب خورد؟
هرچند خاک و خون ز لبانش جدا نشد
دیگر به خیزران لب او اشنا نشد

  • پنج شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 09:05
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک واحد شهادت حضرت امام جواد الائمه علیه السلام -((مدد جواد ابن الرضا ای شاه بغداد) * امیرحسین سلطانی

616

سبک واحد شهادت حضرت امام جواد الائمه علیه السلام -((مدد جواد ابن الرضا  ای شاه بغداد) بند اول

(مدد جواد ابن الرضا ای شاه بغداد
سیدنا اشفع لنا یا باب المراد)

صاحب جودی و کرم یا ابا الهادی
دستی بکش روی سرم یا ابا الهادی

مرهم زخم دل ما یا ابا الهادی
حل بنما مشکل ما یا ابا الهادی

میگن آقا تو میدی حاجت دنیایی
شبیه بابات داری دم مسیحایی

اونقده کرم داری و مهربونی تو
حرف ناگفتمو از دلم میخونی تو

آره آرزوم اینه یه بار بیام به کاظمین
امسال اربعین برم پیاده بین الحرمین

خودت جوونی میدونی آرزوها دارم
حب حسن حب حسین عشق زهرا دارم

هر چی دارم تو زندگیم از شماها دارم
قطره ی ناچیزم آقا حب (مِیل) دریا دارم

(مدد جواد ابن الرضا ای شاه بغداد
سیدنا اشفع لنا یا باب المراد)

بند دوم

شنیدم تو

  • پنج شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 09:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شعر شهادت حضرت جواد الائمه(ع) -(از غمش نُه فَلك عزادارست) * حسن ثابت جو

486

شعر شهادت حضرت جواد الائمه(ع) -(از غمش نُه فَلك عزادارست) شعر شهادت حضرت جواد الائمه(ع)
از غمش نُه فَلك عزادارست
جن و انس و ملَک گرفتارست
در عزای جوانِ آل الله
دیده ی مصطفی گوهربارست
تا جواد الائمه می نالد
مرتضی گریه می کند زارست
بين حجره به خود که مي پيچد
ذكرِ مادر جمیع الاذکارست
هر نفس از جگر که می آید
آن نفس را رضا خريدارست
وای از آن خانه ای که مأمن نیست
مردِ زخمیِ خانه بی یارست
همسرِ بی وفا و بی مهری
هر زمانی به فکرِ آزارست
بین خانه صدای دف آید
بین حجره غریب و بیمارست
این طرف جام و رقص و خندیدن
آن طرف هم لبی که خونبارست
آتشِ خنده های ام الفضل
رمزِ تلخیِ آخرِ کارست
ای خدا بسته باشد این حجره
چون حریمِ غم است غمخوارست
مادری در کنار فرزندست
فاطمه آمد

  • پنج شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:09
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک 2 ـ ذکر / واحد سنگین ـ دردانه -(من اگر پر مي‌زنم لب تشنه كنجِ لانه‌ام) * حسن ثابت جو

643

سبک 2 ـ ذکر / واحد سنگین ـ دردانه -(من اگر پر مي‌زنم لب تشنه كنجِ لانه‌ام) سبک ۲ ـ ذکر / واحد سنگین ـ دردانه
من اگر پر مي‌زنم لب تشنه كنجِ لانه‌ام
من جوادم بر علي موسي الرضا درّدانه‌ام
همسرم بیگانه شد
قاتلِ کاشانه شد
با شرارِ زهرِ او
قتلگاهم خانه شد
يا جواد بن الرضا (۴)
من كه چون شمعِ سحر مي‌سوزد از پا تا سرم
بر مشامم مي‌رسد اكنون شميمِ مادرم
همسر با ساز و دف
با كنيزان صف به صف
پای حجره می زنند
پیش مادر دست و کف
يا جواد بن الرضا (۴)
من نگويم كف مزن يا كه به رويم در مبند
مادرم اينجا نشسته پيش چشمانش نخند
مادر و من، زارِ هم
هر دو هستيم يارِ هم
هر دو قامت خم شده
هر دو تا غمخوارِ هم
يا جواد بن الرضا (۴)

  • پنج شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 18:46
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

زمزمه شهادت امام جوادالائمه علیه السلام -(چند سالشه ، مگه که این گل پسر ، امام رضا پا می کشه ، روی زمین از اثر ، زهر جفا) * اصغر چرمی

1072
2

زمزمه شهادت امام جوادالائمه علیه السلام -(چند سالشه ، مگه که این گل پسر ، امام رضا پا می کشه ، روی زمین از اثر ، زهر جفا) چند سالشه ، مگه که این
گل پسر ، امام رضا
پا می کشه ، روی زمین
از اثر ، زهر جفا
به سر اومده ، لحظه ی آخرش
می بینه کنیزا ، رو بالا سرش
دارن می زنن کف ، به دور و برش
جواد الائمه (۲)
منتظره ، اومدن
مادرشه ، از مدینه
آرزوشه ، این لحظه ها
که مادرش ، رو ببینه
روی خاک غم ، دست و پا می زنه
داره مادرش رو ، صدا می زنه
آتیش بر دل ، ماسوا می زنه
جواد الائمه (۲)
جلو چشا ، ی مادرش
تو حجره هی ، می کشه آه
یه بار دیگه دل ما رو
کشید میون قتلگاه
تن پاکش اون روز که می شد کفن
شدم روضه خونِ یه بی پیروهن
همون شاه زخمی و عریان بدن
جواد الائمه (۲)

  • جمعه
  • 11
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 09:25
  • نوشته شده توسط
  • charmi
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمینه)ای پدر از نفس فتادم من * محمود اسدی

766

(زمینه)ای پدر از نفس فتادم من ای پدر از نفس فتادم من
بین حجره ز بس که پیچیدم
بدتر از سوز زهر و تشنگی ام
کف زدنهای یار خود دیدم
با کنیزان همسر من پشت در صف زدند
میزدم من پرپر وآنها همه کف زدند
گر چه ز جفا شده خون جگرم
من یاد در و سینه ی مادرم

با که گویم ز محنت و اندوه
بین خانه غریب و تنهایم
زهرکین زد شرر وجودم را
از درون گشته پاره اعضایم
از عطش مانند جدم دائم روم از حال
خاک این حجره کجا و خاک ته گودال
ای وای من از خولی بی حیا
میزد به بدن نیزه ای بی هوا

  • جمعه
  • 11
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 18:20
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(نوحه)در جوانی خزان شده بهارم رضا * محمود اسدی

608

(نوحه)در جوانی خزان شده بهارم رضا در جوانی خزان شده بهارم خدا
همدمی غیر چشم تر ندارم خدا
ناله ها می زدم
دست و پا می زدم
واغریبا
زهر کینه به جان زد شررم ای پدر
یارم آتش زده بر جگرم ای پدر
پشت در صف زدند
همگی کف زدند
واغریبا
همچو جدم حسین کشیدم از سینه آه
خاک حجره کجا و گودی قتلگاه
نیزه باران شده
تنش عریان شده
واغریبا
*******

  • شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:44
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

شهادت امام جواد بن الرضا سلام الله علیه -(چون شمع سحر گشتم و پا تا به سرم سوخت) * میثم مومنی نژاد

1024

شهادت امام جواد بن الرضا سلام الله علیه -(چون شمع سحر گشتم و پا تا به سرم سوخت) چون شمع سحر گشتم و پا تا به سرم سوخت
در حجره ی در بسته خدایا جگرم سوخت

مسموم جفایم
من ابن رضایم

یا ضامن آهو به دلم شعله فتاده
صیاد مرا کشت و به من آب نداده

مسموم جفایم
من ابن رضایم

چون مادر مظلومه بود سوز غم من
گل گریه کند بر من و بر عمر کم من

مسموم جفایم
من ابن رضایم

در شعله بسوزد دل پروانه چه سخت است
با قاتل خود ماندن در خانه چه سخت است

مسموم جفایم
من ابن رضایم

  • یکشنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیررضا فرجوند

شعر شهادت امام جواد (ع) -(زاده ی شاه خراسان بی کس و نالان چرا) * امیررضا فرجوند

531

شعر شهادت امام جواد (ع) -(زاده ی شاه خراسان بی کس و نالان چرا) بسم الله الرحمن الرحیم

زاده ی شاه خراسان بی کس و نالان چرا
در برویش بسته اُم الفضل بی ایمان چرا
گوئیا پیوسته زیر لب بگوید آب ، آب
منع آب از شاه دین و حجت یزدان چرا
عاقبت کُشتی مرا ای ظالم دور از خدا
غم نصیب و دل پریش و لعل لب عطشان چرا
مر گناهی مرتکب گشتم ایا شوم لعین
اینچنین ظلم و ستم بر خسرو خوبان چرا
آن کنیزک خواست تا آبی برد بهر امام
آب را پاشید بر خاک آن زن نادان چرا
همچو جدش شاه دین آن خسرو لب تشنه گان
جسم او افتاده بر خاک ، بی کس و بی جان چرا
این ( فرج ) را در عزای پور آن سلطان طوس
خون بریزد جای اشکش از سَرِ مژگان چرا

  • یکشنبه
  • 29
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 11:23
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد