دشمنانت یک طرف، آن آشنا از یک طرف
بی وفایی یک طرف، زهرِ جفا از یک طرف
کلِ عالم خون بگرید در عزای تو کم است
ارضیان از یک طرف، اهلِ سما از یک طرف
إرباً إرباً شد دلت از فتنه و نامردیش
زهرِ کاری یک طرف، رقاصه ها از یک طرف
تشنه ای و... طالبِ آبی و ... این ها یک طرف
بر زمین می ریزد آب، آن بی حیا از یک طرف
می کشد جسم تو را تا بام خانه، پیکرت
می خورد بر کنج پله، بی هوا از یک طرف
خاطراتِ کوچه و گودال پیرت کرده اند
داغِ مادر یک طرف، کرب و بلا از یک طرف
تشنگی تاب و توانش را ربود و ناگهان
بر زمین افتاد از زین شاه ما از یک طرف
پیر مردان آمدند و بهرِ قربت می زدند
با لگد از یک طرف، چوبِ عصا از یک طرف
کربلا ب
- پنج شنبه
- 24
- مهر
- 1393
- ساعت
- 14:01
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار