شهادت امام جواد(ع)

مرتب سازی براساس
 علی محلاتی

نوحه شهادت امام جواد علیه السلام -(میسوزد بهشت بین حجره ها) * علی محلاتی

567

نوحه شهادت امام جواد علیه السلام -(میسوزد بهشت بین حجره ها) میسوزد بهشت بین حجره ها
ای دل ناله کن (بر ابن الرضا ۲)

آسمون نشسته به شور و شین
دل شیعیان گشته کاظمین ۲
ای وای ای وای

زهرِ کین قاتلت شد
خونِ دل حاصلت شد
زخم سنگین غربت بر دلت شد

یا جوادالأئمه۴

داری میری و عُمرِ تو کمه
میسوزه تنت (یابنَ فاطمه ۲)

روضه خونِت آقا امام رضاست
خاک حجره ی تو کربوبلاست ۲
ای وای ای وای

جَوونیمون فدایِ
عُمرِ کوتاهت آقا
یه نگاهی به ما کن جانِ زهرا

یا جوادالأئمه۴

  • شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 09:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 محسن راحت حق

مرثیه امام جواد (ع) -( پشت بام است و تنی نیلوفری افتاده است) * محسن راحت حق

459
1

مرثیه امام جواد (ع) -( پشت بام است و تنی نیلوفری افتاده است) پشت بام است و تنی نیلوفری افتاده است
یک ز پا افتاده و یک پیکری افتاده است

مات و مبهوتند انگاری تمامِ کائنات..
مانده اند از چه سبب یک سروری افتاده است

حجمِ کینه..یک تنِ بی جان کجاها می کشد
روی پشت بام گویا زیوری افتاده است

از گل ست نازک تر این ابنُ الرضای مهربان
پس مدارا کن دلا..که دلبری افتاده است

تا نمانَد زیرِ نورِ آفتابِ مشرقی...
سایه ای گسترده از بال و پری افتاده است

این کبوترها نجاتش می دهند از سوختن
آه از آن ساعت که در خون بی سری افتاده است

کربلا بود و هوایِ داغ و شن هایِ روان...
با چنین وضعی..تنِ خاکستری افتاده است

پوست اش سوزاند خورشیدی که پروایی نداشت
در کنارش بی گمان یک مادری افتاده است

شیعه تا روز قیامت داغدارِ کربلاست..
شیعه چون اشکی ست از چشمِ تری افتاده است

  • یکشنبه
  • 29
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 23:00
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت امام جواد(ع)سبک همه‌جا کربلا * مرتضی محمودپور

514
4

نوحه سینه زنی شهادت امام جواد(ع)سبک همه‌جا کربلا ◾نوحه‌ی سینه‌زنی
◾شهادت امام جواد(ع)
سبک همه جا کربلا

◾بنداول
بین حجره خدا میزنم دست و پا
میکنم گریه بهر شه کربلا
من جوادم جواد نور چشم رضا
آه واویلتا آه و واویلتا(۲)

◾بنددوم
آسمان تیره شد قلب عالم طپید
عمر ابن الرضا تا به پایان رسید
با لب تشنه جان میدهد ای خدا
آه واویلتا آه و واویلتا(۲)

◾بندسوم
بر تن پاک شاه تا جسارت شده
کربلا بعد از آن وقت غارت شده
کودکان میزنند عمه جان را صدا
آه و واویلتا آه و واویلتا(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • دوشنبه
  • 6
  • تیر
  • 1401
  • ساعت
  • 21:46
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

یک فراز روضه امام جواد(ع) * مرتضی محمودپور

310
2

یک فراز روضه امام جواد(ع) ◾شهادت حضرت جوادالائمه(ع)

در حجره بودی و لبانت تشنه آب
زهر جفا کرده ترا سیراب سیراب
ای زاده‌ی خیر‌البشر ای مظهر جود
جسم شریفت از چه گردیده‌ست بیتاب

در بخشش و جود و سخا الحق که فردی
مثل امام مجتبی دمساز دردی
ای من فدای غربتت غربت همین است
از ظلم و جور همسرت خون گریه کردی

بر روی بام خانه‌ات ماوا گزیدی
جور و جفا از دست ام‌الفضل دیدی
یاد شهید کربلا افتاده بودی
با کام عطشان طعنه بر جانت خریدی

از بام جسمت تا بروی خاک افتاد
آنجا تمام هستی از این غصه جان داد
ای من فدای لحظه‌ی جان دادن تو
مانند جدت کشته‌ گردیده ز بیداد

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • پنج شنبه
  • 25
  • خرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 12:03
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت امام جواد(ع) با ملودی و سبک جدید اثر شاعر * مرتضی محمودپور

364
2

نوحه سینه زنی شهادت امام جواد(ع) با ملودی و سبک جدید اثر شاعر ◾نوحه سینه زنی
◾شهادت امام جواد(ع)
◾سبک و ملودی جدید

◾بنداول
واله و شیدای جوادم من
از این همه نوکری شادم من
با نفس ابن‌الرضا هر دم
جان برهش همیشه دادم من
علی اکبر امام رضایی
بعد امام رضا تو مقتدایی
سینه‌زنم سینه زن حسینم
به درگهت آمده‌ام گدایی(۲)
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)

◾بنددوم
قتلگهت حجره‌ی دست بسته
گریه‌ی تو گریه‌ی پیوسته
نافله‌ات به نیمه‌ی شبها
به مثل مادرت شده نشسته
پیکر تو به روی بام خانه
دارد ز غربت تو یک نشانه
زهر جفا زده شرر به جانت
در خانه‌ات بی جرم و بی بهانه(۲)
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • یکشنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 05:53
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

پسر فاطمه انگار ز پا افتاده... *

3598
3

پسر فاطمه انگار ز پا افتاده... غم به جان همه ی اهل ولا افتاده

آتشی بر جگر اهل سما افتاده

هیچ کس نیست بفهمد که در این شهر خراب

از دل تنگ زمان رنگ صفا افتاده

برده از یاد خدا را و همه در خوابند

از لب مردم این شهر دعا افتاده

تا کنون هر چه که بر آل علی آمده است

جام زهرش همه از دست ریا افتاده

همسری که همه ی دار و ندار مرد است

حال بر جان جواد ابن رضا افتاده

وسط حجره ی غربت زده ی دلتنگی

پسر فاطمه انگار ز پا افتاده

در هیاهوی کنیزان پس در از نای

جگر سوخته اش شور و نوا افتاده

مثل یک مار گزیده به خودش می پیچد

چهره اش زرد شده ، خسته به جا افتاده

نفسش تنگ شده ، سینه ی او سنگین است

نفسش در تپش ثانیه ها افتاده

آنچنان تشنه

  • یکشنبه
  • 23
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 10:40
  • نوشته شده توسط
  • vahid
ادامه مطلب

ازتبارمصطفی *

3237

ازتبارمصطفی شهادت مظهرجودوسخا،حضرت ابن الرضا،امام جواد-ع-برهمگان تسلیت باد

دربهارزندگی بایدزدنیاپرکشم

باده ای راپرزخون،ازدست دشمن سرکشم

من که هستم ازتبارمصطفی وبوتراب

بایدم بردوش خودبارغم مادرکشم

کاش میشدملامتگرفقط بیگانه بود

منکه هرچه میکشم ازجوراین همسرکشم

من جوادم!جزکرم چیزی مجو ازدرگهم

منکه دستم رابسی برماه وهم اخترکشم

درمیان دفترنقاشی اهل ولا

سهم من باشدکه نقشی ازگل پرپرکشم

با-نفس- هایم فقط این جمله راگویم علی

انتظارمقدمت دراین دم آخرکشم

  • سه شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 06:34
  • نوشته شده توسط
  • نفس
ادامه مطلب

يا جوادالائمه ادرکني-(دل من را اسير تو کرده) *

6849
5

يا جوادالائمه ادرکني-(دل من را اسير تو کرده) يا جوادالائمه ادرکني
دل من را اسير تو کرده
جلوه هايي که دم به دم داري
حضرت عشق! حضرت باران!
در دل خسته ام حرم داري
در هواي زيارت حرمت
در به در مي شويم مثل نسيم
السلام عليک يابن رئوف
السلام عليک يابن کريم
دل به آفاق جود مي بندد
هر کسي آمد و اسيرت شد
در جواني دل شکستة ما
سرو قامت خميده پيرت شد
از نگاهت مراد مي گيرم
شده قلبم مريد چشمانت
شاهد لحظه هاي دلتنگي!
دل تنگم شهيد چشمانت
جان من! بين خانة خود هم
به خدا آنقدر غريبي که
غربتت را کسي نمي فهمد
تويي و قلب بي شکيبي که ...
قفس غربت و دلي مجروح
پر و بال پرنده مي ريزد
گريه مي باري و کنارت باز
ام فضل است خنده مي ريزد
سر به ديوار بي کسي داري
در غروب غر

  • پنج شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 18:26
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

نوحه شهادت امام محمد تقی(ع) , (من جواد بن العلی موسی الرضا هستم) *

2952
3

نوحه شهادت امام محمد تقی(ع) , (من جواد بن العلی موسی الرضا هستم) من جواد بن العلی موسی الرضا هستم
همچو بابایم غریب چشم از جهان بستم
در حجره افتادم
بابا برس دادم
بابا رضا جانم (4)
ای خدا زاری و ناله حاصلم گشته
با چه کس گویم که یارم قاتلم گشته
سوزم خدا هر دم
از غربت و دردم
بابا رضا جانم (4)
در میان خانه ام اشکم روان باشد
همچو زهرا مادرم قدم کمان باشد
گریه شده کارم
از دیده خون بارم
بابا رضا جانم (4)
هلهله کمتر نما ای بی وفا یارم
مادرم شاید بیایید بهر دیدارم
صد ناله دارم من
چشم انتظارم من
بابا رضا جانم (4)

شمع سحر
منکه پرپر می‌زنم لب تشنه کنجِ لانه‌ام
بر علی موسی الرضا من نوگلی درّدانه‌ام
کس جوابم را نداد
جسمِ من از پا فتاد
همسرم شد قاتلم
من جوادم من جواد
یا ج

  • چهارشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 04:17
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شعر شور شهادت امام جواد الائمه (ع) , (پسرم تو هم مثِ من تو غریبی جون سپردی) * حسن ثابت جو

3447
8

شعر شور شهادت امام جواد الائمه (ع) , (پسرم تو هم مثِ من تو غریبی جون سپردی) جواد ابن الرضا ـ جواد ابن الرضا (۲)

پسرم تو هم مثِ من

تو غریبی جون سپردی

بریز از تو سینه بیرون

خونِ دلهایی که خوردی

* * *

یادته جوادم اون شب

سرِ من تو دامنت بود

همه خون های گلویم

مثِ گلبرگ رو تنت بود

* * *

یادته نام قشنگِ

جدِ بی سرت رو خوندم

لحظه ای روضه ی داغِ

عمو اکبرت رو خوندم

* * *

حالا اومدم باباجون

می دونم که خون دلت شد

مَحرم رازِ تو خونه ات

همسرِ تو قاتلت شد

* * *

یکی بود که سرنوشتِ

تو شبیه اون می مونه

به اونم زهر داده یارش

یه شبی میون خونه

* * *

می خوام این بار پسر من

شعرِ تیر و تن بخونم

روضه ی غریبِ مادر

روضه ی حسن بخونم

شاعر : حسن فطرس

  • چهارشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 04:20
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

«مصیبت امام جوادالائمه»-(از جفاى همسر بى مهر فریاد اى پدر) *

4634
1

«مصیبت امام جوادالائمه»-(از جفاى همسر بى مهر فریاد اى پدر) «مصیبت»
از جفاى همسر بى مهر فریاد اى پدر
کز دل و جانم برآورده است فریاد اى پدر
در جوانى گوهر عمر مرا از من گرفت
تا که مامون دختر خود را به من داد اى پدر
آنچه با من کرد ام ‏الفضل دون کى مى ‏کند
همسرى با همسرش اینگونه بى داد اى پدر
یک طرف زهر جفا و یک طرف سوز عطش
غنچه‏ ى نشکفته‏ ات را داد بر باد اى پدر
بیشتر از زهر کین از تشنه کامى سوختم
سوختم چون صیدى اندر دام صیاد اى پدر
بسکه فریاد از عطش کردم که تاثیرى نداشت
شد درون سینه ‏ام خاموش فریاد اى پدر
آخر آمد بر سرمن محنتى که بارها
چهره‏ ام بوسیدى و کردى از آن یاد اى پدر
روز مرگم شد بیا بر غربت من گریه کن
چون که گفتى ذکر خوابم شام میلاد اى پدر
در خرا

  • پنج شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 18:42
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جواد (ع) ( هرچند كه زخم جگرش خوب نشد ) *

3934
4

اشعار شهادت امام جواد (ع) ( هرچند كه زخم جگرش خوب نشد ) هرچند كه زخم جگرش خوب نشد
صد شكر لبش شكسته از چوب نشد
هر چند به روي بام افتاد ولي
مانند حسين تنش لگد كوب نشد
*****
جان دارد و زير آفتاب افتاده
لب تشنه شده به ياد آب افتاده
بغداد چو كوچه ي بني هاشم شد
بر خاك گُله ابوتراب افتاده
*****
بد جور به اشك و ناله اش خنديدند
پرپر زد و دور بدنش رقصيدند
اي كاش كه يك ذره حيا ميكردند
بالاي سرش رئوف را ميديدند

  • دوشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 11:20
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

شعر مصیبتی در شهادت امام محمدتقی(ع)-(زاده زهرا ميان حجره افغان مى‌‏كند) *

3502
7

شعر مصیبتی در شهادت امام محمدتقی(ع)-(زاده زهرا ميان حجره افغان مى‌‏كند) زاده زهرا ميان حجره افغان مى ‏كند
در دل با كردگار حى سبحان مى‏ كند
بس كه جان سوز است آه وناله آن شاه دين
شعله بر جان مى ‏زند دل را پريشان مى ‏كند
گاه مى‏ پيچد ز درد و گاه مى ‏نالد ز غم
گاهى اظهار عطش با قلب سوزان مى ‏كند
دختر مامون چو خواهد كس نگردد با خبر
حجره را بر زاده ‏ى طاها چو زندان مى ‏كند
در ميان حجره در بسته آن آيات حق
راز دل با كردگار خويش عنوان مى‏ كند
آن امام نهمين مى‏ نالد از سوز عطش
ليك ياد از غربت شاه شهيدان مى ‏كند
او غريبانه دهد جان در ديار بى كسى
در جنان بهرش فغان شاه خراسان مى ‏كند
تا سه شب آن پيكر قرآن ناطق را عدو
همچو گنج پر بها در خانه پنهان مى‏ كند
چون نهد جسم شهنشاه مبي

  • دوشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 13:20
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر مصیبت شهادت امام جواد الائمه(ع),( اي مرگ مدد کن که من زار بميرم) *

4670
7

شعر مصیبت شهادت امام جواد الائمه(ع),( اي مرگ مدد کن که من زار بميرم) اي مرگ مدد کن که من زار بميرم
اي زهر خلاصم کن و بگذار بميرم
بگذار در اين خانه که غمخانه ي من بود
تنها و غريب از ستم يار بميرم
بگذار که با سوز درون و لب عطشان
يک بار زنم ناله و صد بار بميرم
بگذار که چون فاطمه هنگام جواني
در خانه ي دربسته ي خود زار بميرم
بگذار که بي شيون آرام شوم آب
چون شمع که سوزد به شب تار بميرم
بگذار در اين خانه ي دربسته ي خاموش
از يار کشم محنت و آزار بميرم
بگذار چو مرغي که قفس قتلگهش بود
بيگانه و تنها و گرفتار بميرم

  • دوشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 13:34
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جواد (ع) ( افتاده ای به گوشه ای از آشیانتان ) *

3277
2

اشعار شهادت امام جواد (ع) ( افتاده ای به گوشه ای از آشیانتان ) افتاده ای به گوشه ای از آشیانتان
گویا به لب رسیده در این بُرهه جانتان
حتّی میان خانه ی خود هم غریبه ای
یعنی که بی ستاره بُوَد آسمانتان
بر روی خاک حجره تنت پیچ می خورد
آری بُریده زهر جسارت امانتان
بیهوده با نوای عطش دست و پا مزن
یک قطره آب هم نرسد بر دهانتان
اینجا جواب ناله تان سوت و هلهله است
اینجا کسی محل ندهد بر فغانتان
در لا به لای در بدنت گیر می کند ...
وقتی که می دهند کنیزان تکانتان
از حجره تا به بام،دلم شور می زند
ترسم ترک ترک بشود استخوانتان
این هم یکی ز منفعت بام خانه است
دیگر کسی به نیزه نبیند مکانتان
شکر خدا ز شدّت مستی کسی نزد
با چوب خیزران به لب ارغوانتان
محمد فردوسی

  • دوشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جواد(ع)-(باز هم زهر شده مرهم بی‌یاورها) *

2215
1

اشعار شهادت امام جواد(ع)-(باز هم زهر شده مرهم بی‌یاورها) باز هم زهر شده مرهم بی یاور ها
باز هم زخم زدند بر جگر مادرها
این چه رسمی ست که یک عده پرستوی غریب
بنشینند درون قفس همسرها؟!
جای شکر است ندیده جگرش را در طشت
بازهم شکر نبوده خبر از خواهر ها
این همه تشنگی و هلهله ها ارثش بود،
صحنه ی کرب و بلایی ست به پشت درها
یحیی نژاد سلامتی

  • دوشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:42
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

«مادر جان» -(سوخت از زهر هلاهل جگرم مادر جان) *

5715
2

«مادر جان» -(سوخت از زهر هلاهل جگرم مادر جان) «مادر جان»
سوخت از زهر هلاهل جگرم مادر جان
تیره شد روز به پیش نظرم مادر جان
من در این حجره ‏ى در بسته خود مى ‏پیچم
کس نداند که چه آمد به سرم مادر جان
نکشد گر که مرا زهر جفا خواهد کشت
خنده‏ ى همسر بیدادگرم مادر جان
من جوادم که به یاد تو سخن مى‏ گویم
چون ترا از همه مشتاق ترم مادر جان
همچو شمعى اثر زهر ستم آبم کرد
سوخت پروانه صفت بال و پرم مادرجان
همسرم پشت در خانه به دست افشانى
من به یاد تو و مسمار درم مادر جان
چون تو در فصل جوانى ز جهان سیر شدم
که زده داغ تو بر جان شررم مادر جان
به لب خشک من غمزده آبى برسان
کز عطش سوخته پا تا به سرم مادر جان
شعر (ژولیده) گواهى دهد از غربت من
دوست دارم که بیایى

  • پنج شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 18:46
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

در ماتم ابن رضا-(شام عزاى نهمین امام است) *

4116
1

در ماتم ابن رضا-(شام عزاى نهمین امام است) «در ماتم ابن رضا»
شام عزاى نهمین امام است
پیکر اطهرش به روى بام است
تقى ز دنیا مى‏ رود خدایا
به پیش زهرا مى ‏رود خدایا
امشب دل اهل ولا شکسته
در ماتم ابن رضا نشسته
یا ثامن الحجج گلت فسرده
در حجره در بسته جان سپرده
زهر جفا شرر به جان مى ‏زند
دشمن به او زخم زبان مى‏ زند
وقت شهادت یاورى ندارم
همچون حسین لب تشنه جان سپارم
اگر مرا شعله به جان مى‏ زنى
دگر چرا زخم زبان مى‏ زنى
مظلومى نهم امام بنگر
خورشید را به روى بام بنگر
آتش گرفته پیکرم خدایا
خندد به حالم همسرم خدایا
جان ودلم آمد به درد مادر
ببین عروس تو چه کرده مادر
جوانترین امام ما واى واى
کشته شد از زهر جفا واى واى
ابن رضا یارب ز پا فتاده
آتش به

  • پنج شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 18:48
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

«گل مژگان»-(کشتند بیگنه، خلف بوتراب را ) *

4357
1

«گل مژگان»-(کشتند بیگنه، خلف بوتراب را ) «گل مژگان»
کشتند بیگنه، خلف بوتراب را
نهم امام و نوگل ختمى مآب را
ام الفضول فتنه ایام، ام الفضل
از ریشه کند ریشه ‏ى فصل الخطاب را
مى‏ خواست ام الفضل، که ‏ام الفساد بود
بیرون برد ز حد تصور عقاب را
دادند زهر مهلک ناباب در و وثاق
بستند بستگان وى از کینه باب را
آه از دمى که خیل کنیزان، نکرده شدم
برداشتند از رخ عصمت، حجاب را
نالان امام و جمع زنان، هلهله کنان
تا نشنوند سوز دل آن جناب را
دائم نفس نفس زد و میگفت آب آب
بردند و همسرش به زمین ریخت آب را
مى ‏خواست خصم کینه‏ کش دون، بهم زند
شیرازه ‏ى تمامى ام الکتاب را
بالاى بام سایه ‏ى حق را ربود وبرد
در زیر آفتاب نهاد آفتاب را
گردد سایه‏ اش پرو بال کبوتر

  • پنج شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 18:50
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

«مظهر جود خدا»-(آى رحمت گل خیر النساء ) *

5386
1

«مظهر جود خدا»-(آى رحمت گل خیر النساء ) «مظهر جود خدا»
آى رحمت گل خیر النساء
حجت و نور خدایم در زمین
یادگار نور ختم المرسلین
زاده زهرا و فرزند رضا
آن یگانه پور دلبند رضا
از مدینه آمدم سوى پدر
تا ببینم لحظه‏ اى روى پدر
دیدم آنجا با تمام غربتش
جان دهد تنها به شام محنتش
بر خودش مى ‏پیچد آن باب حزین
خاک غم بر سر کند مولاى من
چون به یاد کربلا افتاده است
در خزان بى کسى جان داده است
روى خاک حجره جانش پر کشید
جام عشق از دست ساقى سرکشید
بعد از او من ماندم و داغ دلم
لاله‏ ها دارم در این باغ دلم
وارث اجداد بى یاور منم
وارث داغ على اکبر منم
در جوانى جان من گردد فدا
از عطش مى ‏سوزم اى ساقى بیا
همسرم آتش زده بر جان من
شعله ‏ور سازد دل سوزان من
ظر

  • پنج شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 18:52
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

«غم بیکران»-(زهر آن چنان شرر زده بر جسم و جان من ) *

4306
1

«غم بیکران»-(زهر آن چنان شرر زده بر جسم و جان من ) «غم بیکران»
زهر آن چنان شرر زده بر جسم و جان من
کز تن ربوده یکسره تاب وتوان من
من در دیار غربت و دل خسته جان نزار
با من چه کرد همسر نامهربان من
من میهمان و داروى دردم دو جرعه آب
بر من نمى‏ دهد ز جفا میزبان من
در بسته است روى من و شادمان بود
یارب تو آگهى ز غم بیکران من
ام الفساد دختر مامون چها نکرد
از ره کینه با من و با خانمان من
یکدم صبا برو به جنان از وفا بگو
با مادرم حکایت درد نهان من
چون لاله داغدارم و افسرده همچو گل
بلبل نواى غم کشد ازگلستان من
زین داغ سینه سوز که دارم به دل ز غم
خشکیده از عطش همه کام و زبان من
مادر ز جور دشمن بد کیش خانگى
خون مى‏ رود ز چشم و دل دوستان من
خون ریخت چشم خامه

  • پنج شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 19:00
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

«نهمین حجت»-(اى پسر شیر خدا یا جواد) *

5121
3

«نهمین حجت»-(اى پسر شیر خدا یا جواد) «نهمین حجت»
اى پسر شیر خدا یا جواد
نور دو چشمان رضا یا جواد
هر که تو را راهبر خویش جست
شک نبود هست به راهى درست
راه تو و جد تو راه خداست
راه سعادت ز طریق شماست
جان به فداى تو امام جواد
دادرس و شافع روز معاد
اى نهمین حجت حى خبیر
دست محبین ز عنایت بگیر
قسمت ما کن حرمت کاظمین
حق شهید ره قرآن حسین
هست به دنیا و به عقبى شقى
هر که نپوئید طریق تقى
نور خدا شمع هدایت وى است
شافع فرداى قیامت وى است
هر که بدین نور بپوند طریق
نیست به دریاى بلا یا غریق
کشتى آنهاست نجات از خطر
لطف خدائیست براى بشر
وا اسفا دشمن بى دین او
داشت به سینه حسد و کین او
جان به فداى وى و مظلومیش
عرش غمین گشته ز مغمومیش
از ستم معتصم

  • پنج شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 19:01
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

«حجره‏ ى در بسته»-(دل مى‏ تپد به سینه چو مرغ قفس مرا) *

4194
1

«حجره‏ ى در بسته»-(دل مى‏ تپد به سینه چو مرغ قفس مرا) «حجره‏ ى در بسته»
دل مى‏ تپد به سینه چو مرغ قفس مرا
غم همدم است و ناله بود هم نفس مرا
تنها میان حجره ‏ى در بسته دل غمین
کس نیست جز خداى جهان ملتمس مرا
دور از دیار و یارم و اغیار در کنار
غیر از خدا دگر نبود دادرس مرا
جانم بسوخت همسر نامهربان ز کین
باشد همین حکایت جانسوز بس مرا
مسموم و خسته جان جگرم پاره پاره شد
بهر علاج نیست به کس دسترس مرا
مى ‏سوزد از عطش جگرم وز شرار زهر
در سینه بسته آمده راه نفس مرا
سوى وطن چو قافله ‏ى آه مى ‏رود
آید به گوش ناله‏ ى بانگ جرس مرا

  • پنج شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 19:02
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

«پسر امام رضا»-( دل من که بى قراره، به بیابون سر میذاره) *

6433
1

«پسر امام رضا»-( دل من که بى قراره، به بیابون سر میذاره) «پسر امام رضا»
دل من که بى قراره، به بیابون سر میذاره
خودشم نمیدونه که، داغ عشق تو رو داره
توى صحرا که میگرده، تا بشه یاور و یارش
آخه هستى تو تموم، روشنى چشم تارش
آرزو داره دل من، تا حریمت پر بگیره
مث یه کفتر زخمى، روى گنبدت بمیره
با تو مردن زندگیه، اسیریت آزاد گیه
ذکر و یاد تو عبادت، طاعته و بندگیه
اسم تو راز و نیازم، زمزمه ‏ى تو نمازم
تو تموم هر دو عالم، من به عشق تو مى ‏نازم
گل نازم گل زهرا، که بودى غریب و تنها
همدمت بوده همیشه، غصه و ماتم و غم‏ها
پسر امام رضا و نور چشم فاطمه‏ اى
معدن جود و سخایى، تو امید ما همه ‏اى
همه‏ ى بود ونبود و هستیمونو به به ما دادى
میون همه اماما، تو جوادى تو جوادى

  • پنج شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 19:04
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

«خورشید هدایت»-(چه پیش آمد که جان را غم گرفته) *

4012
1

«خورشید هدایت»-(چه پیش آمد که جان را غم گرفته) «خورشید هدایت»
چه پیش آمد که جان را غم گرفته
جهان را سربه سر ماتم گرفته
چو گل مردم گریبان چاک کردند
به داغ لاله بر سر خاک کردند
مگر خورشید عالم تاب دین رفت
که شادى از زمان و از زمین رفت
تقى، پور رضا، با زهر بیداد
ز پا افتاده همچون سرو آزاد
جواد آن پاره ‏ى جان پیمبر
امام راستان، فرزند حیدر
فروغ دودمان پاک زهرا
چراغ نور بخش آل طاها
شبستان جهان را مهر تابان
دل سرگشته را آئینه ‏ى جان
امید عارفان، مهر ولایت
شب تاریک را، شمس هدایت
از او شد زنده آئین محمد
اساس دین یزدانى سرمد

  • پنج شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 19:05
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

«قلب بى پناه»-(عشق تو کرد زنده باز مرا) *

4931
1

«قلب بى پناه»-(عشق تو کرد زنده باز مرا) «قلب بى پناه»
عشق تو کرد زنده باز مرا
مهر تو گشت دل نواز مرا
تا شدم ملتجى به حضرت تو
کردى از خلق بى نیاز مرا
اى امام نهم که در همه حال
هست لطف تو چاره ساز مرا
اى که باشد به سوى احسانت
دست حاجت همى دراز مرا
خواهم اى حجت خدا که رها
سازى از بند حرص و آز مرا
نظرى بر من پریشان کن
کز گنه باشد احتراز مرا
گر چه از حد فزون گناه من است
باز بر لطف تو نگاه من است
گر پریشان و خسته وزارم
خود گواهى که از گناه من است
اى که مهر تو در همه احوال
مونس قلب بى پناه من است
نظرى بر دل تباهم کن
اى که مهر تو تکیه گاه من است
روز من شد سیه ز درد و گنه
چشم گریان من گواه من است
اى پناه جهانیان این بیت
ذکر هر شام و صبح گاه

  • پنج شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 19:06
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

«مصیبت امام جواد»-(در دل با کردگار حى سبحان مى‏ کند) *

5127
3

«مصیبت امام جواد»-(در دل با کردگار حى سبحان مى‏ کند) «مصیبت امام جواد»
در دل با کردگار حى سبحان مى‏ کند
بس که جان سوز است آه وناله آن شاه دین
شعله بر جان مى ‏زند دل را پریشان مى ‏کند
گاه مى‏ پیچد ز درد و گاه مى ‏نالد ز غم
گاهى اظهار عطش با قلب سوزان مى ‏کند
دختر مامون چو خواهد کس نگردد با خبر
حجره را بر زاده ‏ى طاها چو زندان مى ‏کند
در میان حجره در بسته آن آیات حق
راز دل با کردگار خویش عنوان مى‏ کند
آن امام نهمین مى‏ نالد از سوز عطش
لیک یاد از غربت شاه شهیدان مى ‏کند
او غریبانه دهد جان در دیار بى کسى
در جنان بهرش فغان شاه خراسان مى ‏کند
تا سه شب آن پیکر قرآن ناطق را عدو
همچو گنج پر بها در خانه پنهان مى‏ کند
چون نهد جسم شهنشاه مبین در آفتاب
چهره

  • پنج شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 19:08
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

«ادرکنى»-(سینه‏ اى پر شرار دارم من) *

4091
1

«ادرکنى»-(سینه‏ اى پر شرار دارم من) «ادرکنى»
سینه‏ اى پر شرار دارم من
سرو جان فکار دارم من
یک جهان با تو کار دارم من
یا جوادالائمه ادرکنى
گر که دردم دواکنى چه شود
حاجتم را روا کنى چه شود
قسمتم کربلا کنى چه شود
یا جوادالائمه ادرکنى
اى که روح عبادتى ما را
عذر خواه قیامتى ما را
جان زهرا عنایتى ما را
یا جوادالائمه ادرکنى

  • پنج شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 19:09
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

«زلال اشک» -( آتش زند به قلب همه، سوز داغ تو) *

4647
1

«زلال اشک» -( آتش زند به قلب همه، سوز داغ تو) «زلال اشک»
آتش زند به قلب همه، سوز داغ تو
شد در اشک اهل ولا، چلچراغ تو
اى یادگار فاطمه، اى حجت نهم
گیرد زلال اشک من امشب به سراغ تو
دیدى به عمر کوته خود، بس غم بزرگ
لبریز شد ز زهر مصیبت ایاغ تو
شاه همسر تو قاتلت از کینه و عناد
اى آن که قلب ما شده خونین ز داغ تو

  • پنج شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 19:10
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

«غم زده»-(رفتى ودر به روى من بستى) *

5053
1

«غم زده»-(رفتى ودر به روى من بستى) «غم زده»
من جوادم که خدا خوانده جواد
من چه کرده به تو اى بد بنیاد
عوض آنکه مرا یار شوى
بر دل غم زده غم خوار شوى
رفتى ودر به روى من بستى
با کنیزان همگى بنشستى
گفتى از آب مرا منع کنند
شادى و هلهله آن جمع کنند
تو که آتش به دلم افکندى
حال ایستاده ‏اى و، مى‏ خندى !
تن بى تاب مرا تاب بده
جگرم سوخت به من آب بده
بدن زار من تشنه جگر
بعد قتلم به روز بام ببر
تا که لب تشنه به زیر خورشید
جان سپارم چون حسین شاه شهید

  • پنج شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 19:11
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد