شهادت امام جواد(ع)

مرتب سازی براساس

اشعار شهادت امام رضا(ع) (تا مرا از تو ياد مى‏آيد) *

2052

اشعار شهادت امام رضا(ع) (تا مرا از تو ياد مى‏آيد) تا مرا از تو ياد مى‏آيد
به لبم يا جواد مى‏آيد
پى وصلى شكسته‏بال‏توام
منتسب بر توام كه مال توام
تا مگر لب نهم به‏لعل لبت
گوئيا كوزه سفال توام
جز تو را گر حرام مى‏دانم
پى يك بوسه حلال توام
صبغة اللَّه، روى ديدنى‏ات
سائل رنگى از جمال توام
نقص را مى‏كشم به پرده اوج
ناقصم گرچه، با كمال توام
گر جنون رابه غير، ميلى نيست
جز دل ما مزار ليلى نيست
تا روم از دلم تو باز بيا
مى‏كشم ناز با نياز بيا
خانمان سوزتر ز عشق تونيست
گل يثرب، مه حجاز بيا
خانه‏ام را خراب ساز خراب
با من خسته دل بساز بيا
تنگ شد خانه معاش دلم
دست كن زير جانماز بيا
دست بگشاى بر شفاى دلم
تا هدايت شوم به راز بيا
تا گريبان درم به حيرت عشق
همت

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 17:16
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسن ثابت جو

شعر زیبای شهادت امام جواد الائمه , (در غمت گفته هزار است، غریب بن غریب!) * حسن ثابت جو

3958
9

شعر زیبای شهادت امام جواد الائمه , (در غمت گفته هزار است، غریب بن غریب!) در غمت گفته هزار است، غریب بن غریب!
دل غمین است و فکار است، غریب بن غریب!
در شبِ سرد فراقت دلِ عالم خون است
چون که پایانِ بهار است، غریب بن غریب!
چه کسی دیده که همسر بشود دشمنِ مرد
قاتلت حیله ی یار است، غریب بن غریب!
زهرِ سوزنده چها کرده میانِ جگرت
که چنین حالِ تو زار است، غریب بن غریب!
چشم خونبارِ رضا، چشم به راهت به جنان
بین که بی صبر و قرار است، غریب بن غریب!
پدرت بود غریب و تو شدی غربت کش
غصه بی حد و شمار است، غریب بن غریب!
کمی از خاک حریمت به دو چشمِ فطرس
سرمه ی چشمِ خمار است، غریب بن غریب!

  • چهارشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 04:02
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جواد (ع) (خونین تر است از همه لاله ها دلم) *

1752

اشعار شهادت امام جواد (ع) (خونین تر است از همه  لاله ها دلم) دست ستم بناى عدالت خراب كرد
وز آتش الم دل ما را كباب كرد
اى واى امّ فضل امام جواد را
مسموم از عناد به فصل شباب كرد
با اين ستم كه كرد به فرزند فاطمه
افسرده قلب حضرت ختمى مَآب كرد
مانند شمع زآتش زهر جفاى خويش
جسم عزيز فاطمه را نيز آب كرد
چون ديد آن كنيز امام غريب را
لب تشنه جان دهد، به سوى او شتاب كرد
با ظرف آب رفت سوى حجره امام
آن گاه ديد رو به جنان آن جناب كرد
بگرفت ظرف آب و به روى زمين بريخت
آن دشمنى كه ظلم و ستم بى حساب كرد
(محسن حافظى)

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 06:36
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جواد (ع) (ايّام سوگوارى ابن الرضا بود) *

1935

اشعار شهادت امام جواد (ع) (ايّام سوگوارى ابن الرضا بود) ايّام سوگوارى ابن الرضا بود
اى اهل دل عزاى عزيز خدا بود
جارى كنم ز ديده خود سيل اشك را
در ماتمى كه فاطمه صاحب عزا بود
از جور امّ فضل غريبانه جان سپرد
آن كو امام و رهبر اهل ولا بود
همچون حسين با لب عطشان شهيد شد
كز ماتمش جهان همه ماتمسرا بود
فرياد آب آب ز حجره رسد به گوش
چون تشنه لب ز آتش زهر جفا بود
بر گرد شمع عشق چو پروانه شد فدا
آن عاشقى كه مظهر عشق و وفا بود
امشب بگير دامن او را تو «حافظى»
كو مظهر عنايت و لطف خدا بود
(محسن حافظى

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 06:41
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جواد (ع) (نه تنها اين دل ما بر جواد ابن رضا سوزد) *

1805

اشعار شهادت امام جواد (ع) (نه تنها اين دل ما بر جواد ابن رضا سوزد) نه تنها اين دل ما بر جواد ابن رضا سوزد
كه بر احوال او جان تمام ماسوا سوزد
از آن آتش كه زد زهر ستم بر جان آن مولا
فلك نالد ملك گريد زمين لرزد سما سوزد
شهيد از كينه همسر چو شد آن نوگل زهرا
به جنّت زين غم عظما دل خيرالنّسا سوزد
چو ديد از او به جز خوبى؟ كه آخر كرد مسمومش
دل اهل ستم بر حال مظلومان كجا سوزد
به جان سبط خيرالمرسلين زد آن چنان آتش
كه از داغش به رضوان جان ختم الانبيا سوزد
نترسيد از خدا و پيكرش را روى بام افكند
چنان كز بهر آن مولا دل مرغ هوا سوزد
خدا لعنت كند آن همسر نامهربانش را
به دوزخ پيكرش در آتش قهر خدا سوزد
ز ياد شيعيان هرگز نخواهد رفت اين ماتم
دل از ياد غريبيش به هر صبح و مسا سوزد

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 06:54
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جواد (ع) (هرگاه قصد روى تو ابن الرضا كنم) *

2544
1

اشعار شهادت امام جواد (ع) (هرگاه قصد روى تو ابن الرضا كنم) هرگاه قصد روى تو ابن الرضا كنم
با نام تو خداى دلم را صدا كنم
گويند جود توست فزون از جوادها
با ذكر يا جواد دلت را رضا كنم
بى‏طعم‏چشمهاى‏توعاشق‏نمى‏شدم
كاش اى حبيب حقّ نمك را ادا كنم
بى توشه دعاى تو امداد كى شوم
كى مى‏توان بدون اجابت دعا كنم
هردل‏كه‏فيض‏دوستى‏ات‏داشت‏كوثرى‏است
دل‏راچنين‏قرين‏بهشت‏خداكنم
اى در صحيفه ازلى ثبت، نام تو
نام تو را به اسم محمد صدا كنم
ذكر جواد سوره قلب و لسان ماست
صل على جواد سرود زبان ماست
اى كعبه‏اى كه كعبه تو را گم نمى‏كند
دل قبله‏اى به جز تو تجسم نمى‏كند
اى خنده مليح تو لبخند كبريا
بى خنده تو غنچه، تبسم نمى‏كند
اى همصداى وحى، تويى نفس ناطقه
عيسى به مَهد وَرنَه تكلّ

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 17:54
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جواد (ع) (طائر عرشم ولى پر بسته‏ام) *

1988
1

اشعار شهادت امام جواد (ع) (طائر عرشم ولى پر بسته‏ام) طائر عرشم ولى پر بسته‏ام
ياد دلدارم ولى دلخسته‏ام
آسمانم بى ستاره مانده است
درد من را سوى غربت رانده است
ناله‏ها مانده است در چاه دلم
قاتلى دارم درون منزلم
من رضا را همچو روحى بر تنم
هستى و دارو ندار او منم
ضامن آهو مرا بوسيده است
خنده‏ام را ديده و خنديده است
بر رضا هركس دهد من را قسم
حاجتش را مى‏دهد بى بيش و كم
لاله‏اى در گلشن مولا منم
غصه دار صورت زهرا منم
زهر كين كرده اثر رويم ببين
همچو مادر دست بر پهلو غمين
در ميان حجره‏اى در بسته‏ام
بى قرارم، داغدارم، خسته‏ام
اين طرف يا فاطمه باشد جواد
آن طرف دشمن ز حالش گشته شاد
اين طرف درد و غم و آه و فغان
آن طرف هم دختران كف زنان
كس نباشد بين حجره ياور

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 18:14
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جواد (ع) ( از من گرفته همسر من خورد و خواب را) *

1800

اشعار شهادت امام جواد (ع) ( از من گرفته همسر من خورد و خواب را) از من گرفته همسر من خورد و خواب را
زهر جفا زجان ودلم برده تاب را
وای از عناد دختر مأمون که از جفا
مسموم کرد زاده خیر المئاب را
تنها نه جان من که از این شعله سوختند
جان رسول و فاطمه بوتراب را
ای آنکه التهاب عطش را شنیده ای
بنگر به عضو عضو من این التهاب را
افکنده است شعله به جان من و هنوز
ازمن کند دریغ یکی جرعه آب را
من میکنم به العطش از او سؤال آب
او می دهد به هلهله بر من جواب را
یارب تو آگه یکه برای بقای دین
بر جان خریدم این ستم بی حساب را
جان می دهم به غربت و عطشان که خون من
تضمین کند تداوم اسلام ناب را
باشد زفیض دوستی ما اگر به حشر
آسان کند خدا به مؤید حساب را

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 18:24
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جواد (ع) (خونین تر است از همه لاله ها دلم) *

2148
1

اشعار شهادت امام جواد (ع) (خونین تر است از همه  لاله ها دلم) خونین تر است از همه لاله ها دلم
میسوزد از شراره زهر جفا دلم
آتش فتاده است زسر تا به پای من
یارب ببین که زهر چه کرده است با دلم
دل در میان سینه من نیست آتشی است
ازبسکه سوخته است نمانده به جا دلم
دشمن به کشتنم شده راضی چرا چو نیست
هرگز به رنج مورچه ای هم رضا دلم
من در میان حجره در بسته ام ولی
بگشوده چشم در همه ارض و سماء دلم
چندان به درد طی شده عمرم که جز به مرگ
دیگر به هیچ نگردیده وا دلم

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 18:40
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار زيباي شهادت امام جواد (ع) (گشود ديده چو بر اين جهان امام جواد ) *

2157

اشعار زيباي شهادت امام جواد (ع) (گشود ديده چو بر اين جهان امام جواد ) گشود ديده چو بر اين جهان امام جواد
به روى خلق در مرحمت خداى گشاد
شكفت تا گل رويش ز بوستان رضا(عليه السلام)
بداد مژده به اهل نياز، پيك مراد
عيان تجلّى حق شد ز روى اين مولود
جهان پير جوان شد ز شوق اين ميلاد
نهم امام كه روز دهم ز ماه رجب
ز ديدن رخ او ثامن الحجج شد شاد
زآسمان بركات خداى، نازل شد
ز يمن مقدم او بر زمين چو گام نهاد
گرفت چنگ به چنگ وز اشتياق سرود
مَلَك ز بام فلك نغمه مباركباد
خداى، جود و كرم را به خلق كرد تمام
چو ديده مظهر جود خدا به دهر گشاد
زهى مقام كه جسته است علم از او يارى
زهى شرف كه گرفته است عقل از او ارشاد
اميد بسته به الطاف او سياه و سپيد
پناه در كنفش جسته بنده و آزاد
ز فيض د

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 18:48
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جواد (ع) (غربت هیچ کسی مثل تو مولا نشود) *

3731
3

اشعار شهادت امام جواد (ع) (غربت هیچ کسی مثل تو مولا نشود) غربت هیچ کسی مثل تو مولا نشود
گره بی کسی تو به خدا وا نشود
نیست یک خواهر غمدیده پرستار شما
هیچ کس همقدم زینب کبری نشود
به لب تشنه ی تو آب گوارا نرسید
مقتلت گر چه به جانسوزی صحرا نشود
پسر ضامن آهو، تو جوانمرگ شدی
مثل تو هیچ کسی وارث زهرا نشود
جگر سوخته از زهر تو را طعنه زدند
جگر سوخته با خنده مداوا نشود
قدرت زهر چه بوده که ز پایت انداخت
گفت با خنده دگر ابن رضا پا نشود
جان فدای پسرت حضرت هادی که سه روز
دید تشییع تن خسته مهیا نشود
***جواد حیدری***

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 07:23
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

شعر در مدح و ستایش و شهادت امام جواد (ع) ( کيستم من هفت چرخ نور را شمس الضحايم ) *

6157
1

شعر در  مدح و ستایش و شهادت امام جواد (ع) ( کيستم من هفت چرخ نور را شمس الضحايم ) کيستم من هفت چرخ نور را شمس الضحايم
مظهر جود خدا شمع وجود مصطفايم
سرو باغ آرزوهاي علي مرتضايم
قلببه ملک جان قرآن، رکن دين، روح خرد، جان دعايم
بحر علم و کوه حلم و دست جود کبريايم
من کريم بن کريمم من جواد بن الرضايم
*****
من به ملک جان و ملک دين و ملک دل زعيمم
من کتاب ا... را طاها و نور و حا و ميمم
من به چشم اهلم عني وجه رحمن الرحيمم
من به خيل سالکان حق صراط مستقيمم
من چراغ و چشم سلطان سرير ارتضايم
من کريم بن کريمم من جواد بن الرضايم
*****
بوي عطر جنت آيد از غبار کاظمينم
از سنين کودکي فرمانرواي عالمينم
هفت خورشيد سپهر معرفت را نور عينم
پاي تا سر مجتبي سر تا به پا جدم حسينم
باب هادي نازنين فرزند

  • دوشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 05:35
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جواد (ع) ( این پسر محتضری که پدرش نیست ) *

2329

اشعار شهادت امام جواد (ع) ( این پسر محتضری که پدرش نیست  ) این پسر محتضری که پدرش نیست
فرق میان شب تار و سحرش نیست
بسکه هلهله است زحجره خبرش نیست
غیر شعله بر تمامی جگرش نیست
بهر عطش آب بجز چشم ترش نیست
پا به سن گذاشتنش فلسفه دارد
سوختن و ساختنش فلسفه دارد
زود خمیده شدنش فلسفه دارد
غربت مثل حسنش فلسفه دارد
سوخته و آب شده بیشترش نیست
باز آفتاب دل ماه گرفته ست
باز گریبان بی گناه گرفته ست
دست روزگار به ناگاه گرفته ست
پنجه ی بغض از نفسش راه گرفته ست
حجره ی در بسته دوای جگرش نیست
درد بی کسیش مداوا شدنی نیست
ناله دوای تو نه تنها شدنی نیست
در هجوم هلهله پیداشدنی نیست
چشم بسته اش دگر واشدنی نیست
منتظر هیچکسی جز پسرش نیست
در به روی این غریب خسته نبندید
آینه ی ق

  • شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 04:06
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جواد (ع) (لب می زند كه مادر خود را صدا كند) *

2412
1

اشعار شهادت امام جواد (ع) (لب می زند كه مادر خود را صدا كند) لب می زند كه مادر خود را صدا كند
یا حق واژه ی جگرم را ادا كند
او ناله می زند جگرم سوخت هیچ كس
گویا قرار نیست به او اعتنا كند
می خندد امّ فضل به همراه عده ای
تا خون به قلب حضرت ابن الرضا كند
یك ظرف آب ریخت روی زمین پیش او
نگذاشت تا كسی به لبش آشنا كند
در حجره دست و پا زدنش یك بهانه بود
تا روضه ای برای خودش دست و پا كند
می خواست با خیال غم جد بی كفن
آن حجره ی ستم زده را كربلا كند
وای از دقایقی كه به گودال یك نفر
بالای سر رسید كه سر را جدا كن
باید عقیله بعد برادر در آن میان
فكری به حال سوختن بچه ها كند
حالا غروب یك نفس افتد به خواهری
لب می زند كه مادر خود را صدا كند
شاعر : مسعود اصلانی

  • شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 04:12
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

اشعار شهادت امام جواد (ع) (کسی خبر نشد از غربت نهانی من) * قاسم نعمتی

2089

اشعار شهادت امام جواد (ع) (کسی خبر نشد از غربت نهانی من) کسی خبر نشد از غربت نهانی من
نیامده به سرم بهر هم زبانی من
فقط غریب مدینه غم مرا فهمد
که همسرم شده در خانه خصم جانی من
کجایی ای پدرم؟ حال و روز من بینی
کمی تو گریه کنی بهر ناتوانی من
برای مادرم آن قدر گریه کردم تا
غم جوانی اش آمد سر جوانی من
بیا و خوب ببین کوچه ی بنی هاشم
به جلوه آمده در وقت قد کمانی من
بیا و در رخ من روی مادرت را بین
کبود گشته چو او روی ارغوانی من
میان هلهله ها گمشده نوای دلم
ز بس که کف زنند وقت روضه خوانی من
چگونه جسم مرا تا به روی بام کشید
عیان بود ز مچ پای ریسمانی من
هزار بال کبوتر نیابتاً ز حسین
رسید تا که کند کار سایه بانی من
سلام بر بدن بی عزیز خدا
سلام بر تن عریان سیدا

  • شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 04:15
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جواد (ع) ( آیات تشنگی است سرود زبان من) *

2085

اشعار شهادت امام جواد (ع) ( آیات تشنگی است سرود زبان من) آیات تشنگی است سرود زبان من
مرثیه های داغ عطش ترجمان من
جز آیه های درد، ترنم نمی کنم
یعنی که زهر برده تمام توان من
سوز عطش گلوی مرا زخم کرده است
بیخود نشد شکسته شکسته بیان من
از بس که تشنگی تب و تاب مرا ربود
خشکیده ذره ذره زبان در دهان من
این حُجره نیست مقتل جان کندن من است
خود قاتل است همسر نامهربان من
آیا جواب آه غریب است کف زدن؟
هر هل هله ست خنجر تیزی به جان من
نفس به سینه من حبس می شود
دشمن نشسته منتظر نیمه جان من
گیرم چراغ عمر مرا هم کنی خموش
خاموش کی کنی فروغ نهان من
از حجره تا به بام تنم زخمه زخمه شد
این راه پله می شکند استخوان من
افسوس قاتل پسر فاطمه شدی
خیری کجا رسد به تو از دشمنان من

  • شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 04:27
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جواد (ع) ( این واژه ها عمریست دنبال تو می گردند) *

3173
0

اشعار شهادت امام جواد (ع) ( این واژه ها عمریست دنبال تو می گردند) این واژه ها عمریست دنبال تو می گردند
تا عاقبت از دفتر من سر درآوردند
این واژه هایی که فقط از وصل می گفتند
امروز با دل های تنها مانده هم دردند
هر کس که عاشق می شود از شوق می سوزد
اما چرا دستان تو این قدر یخ کردند؟
در این جهان یک عده بی حد مهربان هستند
در این جهان یک عده بی اندازه نامردند
بر پیکرت خیره شده خورشید با صد چشم
اما کبوتر ها برایت سایه آوردند
شاعر: آقای سورنا جوکار

  • دوشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 07:41
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جواد (ع) ( اى جهان ريزه خوار خوان عطاى تو جواد ) *

3475
2

اشعار شهادت امام جواد (ع) (  اى جهان ريزه خوار خوان عطاى تو جواد ) اى جهان ريزه خوار خوان عطاى تو جواد
اى ز جود تو كرم گشته گداى تو جواد
من چه گويم به مديحت كه به قرآن كريم
گفته در آيه ‏ى تطهير خداى تو جواد
عاشر ماه رجب داد خدايت به رضا
كه تو راضى به حقى حق به رضاى تو جواد
گل لبخند به لبهاى پيمبر روييد
تا شنيدى خبر نشو و نماى تو جواد
گشت از يمن قدوم تو دل فاطمه شاد
كه على گفته جهانى به فداى تو جواد
محو از صحنه تاريخ شود واژه فقر
هر كجا خيمه زند جواد سخاى تو جواد
حاتم از لطف تو بيند نكند دعوى جود
اى بنازم به تو و قدر و بهاى تو جواد
عالمى گشت مصفا ز صفاى قدمت
اى صفا بخش دل خلق صفاى تو جواد

  • دوشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 08:02
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جواد (ع) ( از دل حجره‏ ى تاريك كه بسته است درش) *

4227
0

اشعار شهادت امام جواد (ع) ( از دل حجره‏ ى تاريك كه بسته است درش) «فروغ دل زهرا»
از دل حجره‏ ى تاريك كه بسته است درش
مى‏ رسد ناله‏ اى و دل شده خون از اثرش
چيست؟ اين ناله ‏ى سوزنده و از سينه ‏ى كيست
صاحب ناله مگر سوخته پا تا به سرش
اين فروغ دل زهراست كه خون است دلش
اين جگر گوشه ‏ى موسى است كه سوزد جگرش
اين جواد است كه از تشنگى و سوزش زهر
جان سوزان بود و ناله جان سوز ترش
خانه‏ اش قتلگه و همسر او قاتل اوست
بار الها تو گواهى كه چه آمد به سرش
همسر مرد برايش پرو بالى است ولى
همسر سنگدل او بشكسته پرش
آتش زهر چنان كرده به جانش تاثير
كه كند هر نفس سوخته ‏اش تشنه ترش
شهر بغداد بود شاهد مظلوم دگر
پسرى را كه دهد جان ز ستم چون پدرش
كاش مى‏ بود غريب الغربا در آنجا
تا زمان

  • دوشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 08:28
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

غزل شهادت امام جواد (ع) از ایمان کریمی -( اول راه، غزل داغ و پریشان بشود ) * ایمان کریمی

2469

غزل شهادت امام جواد (ع) از ایمان کریمی -( اول راه، غزل داغ و پریشان بشود ) اول راه، غزل داغ و پریشان بشود…!!
بیت بیت غزل از داغ تو بی جان بشود
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا بیت خودت, بهر تو زندان بشود؟
مرغ باغ ملکوتی و زمین جای تو نیست
پس عجب نیست مقامات تو کتمان بشود
خواست قتل پدرت پاک شود از اذهان
دخترش را به تو داده ست که جبران بشود
بلکه یک گرگ صفت آمده تا در حرمت
پشت آقایی بی حد تو پنهان بشود
ام فضل است و یا شمر، چه فرقی دارد؟
خواست با تشنگی ات درد، دو چندان بشود
کربلایی شده ای لحظه آخر ز درون
زهر نیزه ست اگر وارد میدان بشود
فرق دارد غمت اما, ز غم و داغ حسین
کفتری کو برسد, سایه ایشان بشود؟
****
غزلم گرچه پر از زخم, ولیکن ای کاش
مرهم زخم دل شاه خراسان

  • دوشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 21:09
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد (ع) -( به تنگنای قفس میزبانی اش کردند ) *

3935
3

شعر شهادت امام جواد (ع) -( به تنگنای قفس میزبانی اش کردند ) به تنگناي قفس ميزباني اش كردند
فراق و زخم زبان مهرباني اش كردند
جواد بود و تلافي جود و احسانش
به سوز زهر و عطش قدر داني اش كردند
به جشن مرگ عزيز بتول صف بستند
نگه به خاتمه ي زندگاني اش كردند
به خاك حجره كه از تاب درد مي غلتيد
چه خنده ها كه به سوز نهاني اش كردند
گلي كه اول شادابي و بهارش بود
گرفته آن همه گلچين خزاني اش كردند
شرار و آه دلش را كسي نمي فهميد
كه پاره هاي جگر همزباني اش كردند
ميان رقص كنيزان شهادتين مي خواند
چگونه بدرقه اي آسماني اش كردند
علي اكبر سلطان توس را كشتند
كه گريه اهل سما بر جواني اش كردند
به جاي فاتحه مشغول كف زدن گشتند
به پاي كوبي خود نوحه خواني اش كردند
به آفتاب روي بام

  • چهارشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 02:53
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جوادو هتک حرمت به حرم شریف حضرت(از داغ تو آقا دل من بیچاره است *

2582

شعر شهادت امام جوادو هتک حرمت به حرم شریف حضرت(از داغ تو آقا دل من بیچاره است از داغ تو آقا دل من بیچاره است
گرد حرمت کبوتری آواره است
امسال نه تنها ز غم کشتن تو
چشمم ز اهانتِ به تو خونبار است
آن کس که تو را به نام بد می خواند
قطعاً به خدا مادر او بدکاره است
از روز ازل همیشه بودی مظلوم
آقا غم تو هزاره و چند بار است
یک بار به سَم پیکر تو سوزاندند
این قطره ای از بحر غمین یار است
از داغ تو آقا دل من بیچاره است
آن ماتم تو هنوز ادامه دار است
این بار کسی آمده از نسل عمر
امّا همه ی شهر پُر از عمّار است
در سوگ شما تمام مردم جمعند
هر جا بنگر ز روضه ها پر بار است
با بد دهنی قبر خودش را کنده
با دست تو شیعه سر او بر دار است
در سامره امشب بزنم حلقه ی غم
آقا جگرم چون جگرت صد پاره است

  • شنبه
  • 14
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 17:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(شرر خیزد ز آهم گر زنم فریاد مادر جان) *

2108

شعر شهادت امام جواد(شرر خیزد ز آهم گر زنم فریاد مادر جان) شرر خیزد ز آهم گر زنم فریاد مادر جان
غریبانه فغان دارم از این بیداد مادر جان
شبیه تو جوان بودم ولیکن زود افسردم
خزان داده بهار عمر من بر باد مادر جان
ز سوز زهر می سوزد سراپای جواد تو
ولیکن آتشم زد شادی صیاد مادر جان
میان حجره تنهایم به روی خاک می پیچم
تماشا کن شود روحم ز غم آزاد مادر جان
ز یادم رفت سوز زهر و شادی های ام الفضل
چو چشمم بر کبودی رخت افتاد مادرجان
به روی بام خانه پیکر بی جان من دیدی
دوباره کربلا شد زنده اندر یاد مادرجان

  • یکشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 17:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر و مصیبت جواد الائمه (ع) (از شـرار زهــر کـیـنـه پـیـکــرم آتـش گــرفـت) *

1381

شعر و مصیبت جواد الائمه (ع) (از شـرار زهــر کـیـنـه پـیـکــرم آتـش گــرفـت) از شـرار زهــر کـیـنـه پـیـکــرم آتـش گــرفـت
از جـفـای همسـرم خـاکـستـرم آتـش گـرفـت
هـمــدم نــا آشنــایــم قــاتــل جـــانــم شـده
از جسـارت هـای او پـا تـا سـرم آتـش گـرفـت
بــا کـنیـزان خـنده بـر لـب دارد و کـف می زنـد
قلب من از خنده هـای همسرم آتـش گـرفـت
در مـیـان حجـره ام پــا می کـشم روی زمـیـن
از شــرار آه سیــنــه،بــسـتـرم آتـش گـرفـت
روضه ی شهـر مـدیـنـه ذکـر لـب هـایـم شـده
خـاطـرم از غـصّـه هـای مــادرم آتـش گـرفـت
یــاد آن روزی بـسـوزم کــه ابَــر مــرد حـنـیـن
بـا قـد خـم نــالـه می زد کـوثـرم آتـش گرفـت
آن قـدَر گـــریــه نــمــودم از غـم سـنـگـیـن او
ای خـدایـا پـلک چـشمـان

  • یکشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 17:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ای گل از داغ غمت مرغ سحر گریه کند) *

2516
1

شعر شهادت امام جواد(ای گل از داغ غمت مرغ سحر گریه کند) ای گل از داغ غمت مرغ سحر گریه کند
بر غریبی تو برخورشید و قمر گریه کند
بر دل سوخته ات ای گل سرخ رضوی
شمع ماتم زده از سوز جگر گریه کند
دفتر عمر تو شه بسته ز طوفان بلا
زین الم تا به ابد خانه و در گریه کند
جای دارد که به سوز جگرجانسوزت
در جنان فاطمه همراه پدر گریه کند
شاعر:حسن مطهر نیا

  • سه شنبه
  • 17
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 17:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(بر روی خاک حجره ای مردی) *

3022

شعر شهادت امام جواد(بر روی خاک حجره ای مردی) بر روی خاک حجره ای مردی
بی رمق، بی شکیب افتاده
باز تاریخ میشود تکرار
یک امام غریب افتاده
جگرش از عطش چه میسوزد
چون پرستوی پرشکسته شده
بسکه فریادکرده "واعطشا
یاس زهراچقدر خسته شده
همسر بی وفا و سنگدلش
به رویش درب حجره میبندد
میزند دست و پا عزیز رضا
او به اشک امام میخندد
به کنیزان خویش میگوید
پای کوبی کنید و دف بزنید
دور ابن الرضا همه امشب
شادمانی کنید و کف بزنید
بسکه کاری شده است زهر ببین
نتواند به روی پا خیزد
در عوض پیش چشم او دشمن
آب را بر روی زمین ریزد
من چه گویم که لحظه ی آخر
دلبر فاطمه چه حالی بود
لب خشک و دلی پر از خون داشت
جای شمس الشموس خالی بود
شکر لله پدر نبود و ندید
که به روز پسر چه

  • سه شنبه
  • 17
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 17:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(گم شد ميان هلهله سوز صدايت) *

2826

شعر شهادت امام جواد(گم شد ميان هلهله سوز صدايت) گم شد ميان هلهله سوز صدايت
لبخند آمد در جواب ناله‌هايت
فصل بهارت طعمه‌ي پاييز مي‌شد
آري اجابت بود پايان دعايت
مظلوميت مثل عمويت حد ندارد
در خانه هم ياري نداري جز خدايت
در خنده‌هاي زهرآلودش نمي‌ديد
يك خاندان را مي‌نشاند در عزايت
از بس كرامت داشت چشمت ، قاتلت هم
سهمي طلب مي‌كرد از ابر عطايت
آبي ندادند و صدايت خشك مي‌شد
يك حجره‌‌ي در بسته مي‌شد كربلايت
راحت شدي از دست اين دنيا و مادر
از حوض كوثر آب آورده برايت
شاعر:محمد بختیاری

  • سه شنبه
  • 17
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 17:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعرشهادت امام جواد(ای دل تو بخوان تا که غریبانه بگرییم) *

2475

شعرشهادت امام جواد(ای دل تو بخوان تا که غریبانه بگرییم) ای دل تو بخوان تا که غریبانه بگرییم
با چشم تر از غربت جانانه بگرییم
با یاد گل روی عزیز دل زهرا
شمعی شده در ماتم پروانه بگرییم
ای نور دل حضرت ارباب، شبانه
با شاه خراسان به تو دُردانه بگرییم
با نالۀ زهرا و کف و سوت کنیزان
بر حال تو، با حال پریشانه بگرییم
داغی است به سینه که سزد تا سحر امشب
بر اشک تو و خندۀ بیگانه بگرییم
بالین تو امشب نه طبیبی نه حبیبی
بگذار برای تو طبیبانه بگرییم
ای پاره جگر اذن بده تا که دمی را
بر کشتۀ صد پاره غریبانه بگرییم
بر آن بدن بی سرِ عریان به روی خاک
چون دخترک گوشۀ ویرانه بگرییم
شاعر:محمود قاسمی

  • سه شنبه
  • 17
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 17:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(آیاتِ تشنگی است سُرود زبان من) *

2724

شعر شهادت امام جواد(آیاتِ تشنگی است سُرود زبان من) آیاتِ تشنگی است سُرود زبان من
مرثیه های داغِ عطش ترجمان من
جز آیه های درد، تَرَنُّم نمی کنم
یعنی که زهر بُرده تمامِ توان من
سوز عطش گِلوی مرا زخم کرده است
بی خود نشد شکسته شکسته بیان من
از بسکه تشنگی تب و تاب مرا ربود
خشکیده ذره ذره زبان در دهان من
این حجره نیست، مقتلِ جان کندنِ من است
خود قاتل است همسرِ نامهربان من
آیا جوابِ آهِ غریب است کف زدن؟
هر هلهله است خنجرِ تیزی به جان من
حالا نَفَس به سینۀ من حَبس می شود
دشمن نشسته منتظرِ نیمه جان من
گیرم چراغ عمرِ مرا هم کنی خموش
خاموش کِی کنید فروغ نهان من؟
از حجره تا به بام تنم زخمه زخمه شد
این راه پلّه می شکَنَد استخوان من
افسوس قاتلِ پسرِ فاطمه ش

  • سه شنبه
  • 17
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 17:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام جواد(اینجا به جای اینکه برایت دعا کنند) *

3797

شعر امام جواد(اینجا به جای اینکه برایت دعا کنند) اینجا به جای اینکه برایت دعا کنند
کف می زنند تا نفست را فدا کنند
یا جای اینکه آب برایت بیاورند
همراه نالۀ تو چه رقصی بپا کنند
باید فرشته ها همه با بال های خود
فکری برای چشم پُر اشک رضا کنند
هر چند تشنه ای ولی آبت نمی دهند
تا زودتر تو را ز سر خویش وا کنند
این قدر پیش چشم همه دست و پا مزن
این ها قرار نیست به تو اعتنا کنند
بال فرشته های خدا هست پس چرا
این چند غلام تو را جابجا کنند
حالا که می برند تو را روی پشت بام
آیا نمی شود که کمی هم حیا کنند
تا بام می برند که شاید سر تو را
در بین راه با لبه ای آشنا کنند
حالا کبوتران پَر خود را گشوده اند
یک سایبان برای تنت دست و پا کنند

  • چهارشنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 16:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد