حضرت محمد صلی الله علیه و آله

مرتب سازی براساس
 محمد مبشری

متن شعر پیامبر اعظم ص مدح -(ای اولین نور هستی ، ای برترین رمز بودن) * محمد مبشری

545

متن شعر پیامبر اعظم ص مدح -(ای اولین نور هستی ، ای برترین رمز بودن) ای اولین نور هستی ، ای برترین رمز بودن
هستی تو معنی پرواز ، ای راز هر پر گشودن
ای باعث آفرینش ، ای محور اهل بینش
از بهر فتح و گشایش ، نام تو باید سرودن
بر قفل دل ها کلیدی ، بر نا امیدان امیدی
تو فجر و صبح سپیدی ، وقت تجلی نمودن
ای مهربانِ الهی ، دوری ز هر چه تباهی
با نور تو هر سیاهی ، باید ز عالم زدودن
زیبایی هر دو دنیا ، از حُسن تو گشته پیدا
باید غبار رهت را ، چون سرمه بر دیده سودن
دل ها به راه تو باشد ، جان در پناه تو باشد
نیمه نگاه تو باشد ، زیباترین دل ربودن

ای عشق دادار امجد ، ای جلوه ی حی سرمد
عالم فدای تو گردد ، یا سیدی یا محمد

ما را تمنای عشقت ، تا آسمان ها کشیده
هر لحظه رویای عشقت ،

  • یکشنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 15:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 محسن ناصحی

متن شعر پیامبر اعظم ص بعثت -(چنان که خوانده خداوندت بخوان تو نیز خدایت را) * محسن ناصحی

551

متن شعر پیامبر اعظم ص بعثت -(چنان که خوانده خداوندت بخوان تو نیز خدایت را) چنان که خوانده خداوندت بخوان تو نیز خدایت را
چنان که بشنودت تاریخ که آیه آیه صدایت را

اراده کرده برانگیزد خدا صدای تکامل را
در انعکاس خودت ریزد طنین غار حرایت را

و ما محمدٌ الّا تو که گل نکرده مگر با تو
ازل خروش تو را در خود ابد صدای رسایت را

جهان هرآینه می سوزد اگر که سایه نیندازی
بگیر بر سر این عالم تو سایه سارعبایت را

به راه مانده قیامت را سه سال شعب ابیطالب
زمان رسیده که بگذاری درون حادثه پایت را

بنای کفر براندازی به فتح مکه بپردازی
و تا همیشه برافرازی به روی کعبه لوایت را

هزار لات و هبل از رو هزار بولهب از یک سو
نشسته اند چه فرعونها که بشکنند عصایت را

چقدر مثل اباذرها نشسته دور تو

  • یکشنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 15:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

حضرت محمد صلی الله علیه واله وسلم -(امشب رسيد برگ برات مجددي) * محسن صرامی

695

حضرت محمد صلی الله علیه واله وسلم -(امشب رسيد برگ برات مجددي) امشب رسيد برگ برات مجددي
حافظ بيا كه شاخه نبات مجددي

گسترده است سفره ي اين بار عام را
باز آمده ست راه نجات مجددي

او كيست،كل رحمت پروردگار ما
بايد نوشت از بركات مجددي

دوران جاهليت انسان تمام شد
عالم گرفته است حيات مجددي

جبرييل بود و حيدر و پيغمبر خدا
وقتش شده،بيان صفات مجددي

بايد معرفي كند به تمام جهانيان
از سوي يار جلوه ي ذات مجددي

با آنكه قبل خلق جهان بوده با علي
از او شنيده است نكات مجددي

بايد بجاي دادن هر چشم روشني
از او نوشت با صلوات مجددي...

  • سه شنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 15:53
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

دوبیتی حضرت محمد -(منت خدایی را که جز او حیِ سرمد نیست) * هستی محرابی

513

دوبیتی حضرت محمد -(منت خدایی را که جز او حیِ سرمد نیست) ?️بعثت نبی مکرم اسلام
?️حضرت محمد(ص)

منت خدایی را که جز او حیِ سرمد نیست
مشتاقِ جانش در دو عالم غیرِ احمد نیست

گر زنده باشم یا بمیرم باورم این است
در سینه‌ام عشقی به جز آلِ محمد(ص) نیست!

#هستی_محرابی

  • جمعه
  • 29
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 04:33
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر پیامبر اکرم ص -(خنده ی لبهای تو دار و ندار عالم است) * محمد حبیب زاده

420

شعر پیامبر اکرم ص -(خنده ی لبهای تو دار و ندار عالم است) خنده ی لبهای تو دار و ندار عالم است
خاک زیر پای تو دار و ندار عالم است

ای نگاهت بهتر از صوم و صلات عالمین
نام بس زیبای تو دار و ندار عالم است

ای خودت بالاتر از جنت برای عاشقان
گنبد خضرای تو دار و ندار عالم است

تا زمانی که علمدارت بود شیر خدا
پرچم بالای تو دار و ندار عالم است

خیمه ی امن امیرالمومنین آغوش تو
قامت رعنای تو دار و ندار عالم است

روز محشر چادر زهرات محشر می کند
چادر زهرای تو دار و ندار عالم است...

یا رسول الله ما از جمله مستان توایم
شیعه ی حیدری عاشق قرآن توایم...

  • یکشنبه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 11:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر در مدح پیامبر اکرم (ص) -(گنبد خضرای تو تاج سر عالم است) * محمد حبیب زاده

1487
1

متن شعر در مدح پیامبر اکرم (ص) -(گنبد خضرای تو تاج سر عالم است) گنبد خضرای تو تاج سر عالم است
حاجی دور و برش عشق و جنون با هم است

فخر همه کائنات عشق تو فوق صلات
جان دو عالم فدات هم بشود بس کم است

هر که غمت خرید جام جنون سر کشید
سوی حریمت پرید عاشق تو بی غم است

ذکر معظم تویی عشق مکرم تویی
صاحب پرچم تویی پیش تو قامت خم است

دلبر یزدان جمال ذکر شب و روز و سال
ای سبب اتصال دل به دمت همدم است

ای صنم با وقار زمزمه ی ذوالفقار
قدرت پروردگار نام تو اعظم دم است

  • سه شنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 10:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

فاضل ترین زنان بهشت -(«انس بن مالک» روایت کرده که رسول خدا ) *

738

فاضل ترین زنان بهشت -(«انس بن مالک» روایت کرده که رسول خدا ) «انس بن مالک» روایت کرده که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «بهترین زنان عالم مریم بنتِ عمران و آسیه بنت مزاحم و خدیجه بنت خُوَیْلِد و فاطمه بنت محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم هستند.

منبع:
اسدالغابه، ج ۵، ص ۴۳۷

  • چهارشنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مدح حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم -(هر چه زیبایی ست در طاها خلاصه می شود) * محسن راحت حق

629

مدح حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم   -(هر چه زیبایی ست در طاها خلاصه می شود) مدح حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

هر چه زیبایی ست در طاها خلاصه می شود
خلقتِ دنیا در این آقا خلاصه می شود

دینِ ما کامل ترین دین است بر روی زمین
انبیا در قالبِ طاها خلاصه می شود

رحمت للعالمین بودن فقط مختصّ ِ اوست
رحمتش یک شمّه در طوبا خلاصه می شود

بعدِ عمری خواندن و تحقیق..دستم آمده
ذاتِ او در کلمه ی زیبا خلاصه می شود

در زمین گرچه قدم می زد ولیکن طینتش
مطمئن هستم که در بالا خلاصه می شود

تا که فهمِ ما رسد بر گوشه ای از لطفِ او
غالباً لطفش به یک دریا خلاصه می شود

می دهد دنیا گواهی بعدِ او ..اجزا دین
در وجودِ حضرت مولا خلاصه می شود

خلقتِ احمد به همراهِ علی..ختمِ کلام
در ضمیرِ حضرت زهرا خلاصه می شود

انحرافِ دین محال است و محال است و محال
حفظِ آن در زینبِ کبرا خلاصه می شود

  • پنج شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1399
  • ساعت
  • 13:03
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مدح حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم -(دینِ تو ما را به فردوس و جنان خواهد کشید) * محسن راحت حق

727

مدح حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم -(دینِ تو ما را به فردوس و جنان خواهد کشید) مدح حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

دینِ تو ما را به فردوس و جنان خواهد کشید
نازِ ما افتاده ها را ..لفظِ "جان" خواهد کشید

طفلِ بازیگوش چون من در پی سرگرمی است
بینِ مکتب..طفل را ..لطفِ بیان خواهد کشید

شاکرم از اینکه تسلیمِ تو هستم یا رسول
کارِ من با تو به سودای جهان خواهد کشید

گفته ای؛قرآن و عترت..مطمئنم آخرش
این دو پایم را سوی دارالامان خواهد کشید

می رسد روزِ قیامت یک ندایی این چنین؛
نامه ها را خالقِ هستی ..عیان خواهد کشید

مسلمینِ واقعی ..تحت الشعاعِ احمدند..
بارها را ..خاتمِ پیغمبران خواهد کشید

می دهد بابِ شفاعت را به دستِ دخترش
فاطمه..بارِ تمامِ شیعیان خواهد کشید

خوش بحالِ آن کسانی که محبّ ِ حیدرند
قیمتِ ما را امیر مومنان خواهد کشید

"یا محمّد" دوستت داریم ای بابُ النجات
نامِ تو شهدِ عسل را بر زبان خواهد کشید

کی براتم می دهی آیم کنارِ مرقدت؟
کی نگاهِ تو..دلِ بی خانمان خواهد کشید

ذهنِ فعّالم بیاد گنبدِ خضرایی ات..
عکس را با اشکِ چشمانِ روان خواهد کشید

  • پنج شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1399
  • ساعت
  • 13:04
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

پیامبر اکرم -(ای اهل سخاوت به محمد صلوات) * محمد حبیب زاده

517

پیامبر اکرم -(ای اهل سخاوت به محمد صلوات) ای اهل سخاوت به محمد صلوات
همراه عنایت به محمد صلوات

خالص بنما دل و دهان خوشبو کن
در اوج صداقت به محمد صلوات

با عشق نبی غنی شو از ثروت عشق
در سیر سعادت به محمد صلوات

زانو بزن و باده مستانه بخواه
در وقت اجابت به محمد صلوات

در حال شعف یاد علی باش و نجف
در حال عبادت به محمد صلوات

تعظیم کنان رو به حریمش همه دم
با لحن ارادت به محمد صلوات

در طوف حریم قدسی کعبه بگو
در طوف زیارت به محمد صلوات

وقتی سخن از نجابت است او اعلاست
ای اهل نجابت به محمد صلوات

شادی دل حضرت زهرا بفرست
تا صبح قیامت به محمد صلوات...

  • دوشنبه
  • 19
  • آبان
  • 1399
  • ساعت
  • 10:40
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

مدح پیامبر -(ای سر آغاز فصل ایمان تو) * محمد حبیب زاده

348

مدح پیامبر -(ای سر آغاز فصل ایمان تو) ای سر آغاز فصل ایمان تو
در تن مستی و جنون جان تو

قحطی عشق را دوا کردی
رمز و راز نزول باران تو

سایه مستدام خوبی ها
جان شیرین کل جانان تو

کل قرآن علیست باید گفت
همه سوره های قرآن تو

در قیامت علی علمدار و
مدح را را شوی سخنران تو

مرتضی مرز کفر و ایمانست
معنی اشهد مسلمان تو

بر جمال علی جلی صلوات
بر نبی هم سینجلی صلوات

  • دوشنبه
  • 19
  • آبان
  • 1399
  • ساعت
  • 10:44
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

مدح پیامبر -(از گنبد خضرا گرفتم حاجتم را) * محمد حبیب زاده

435

مدح پیامبر  -(از گنبد خضرا گرفتم حاجتم را) از گنبد خضرا گرفتم حاجتم را
وقتی رسیدم محضرت کردم ارادت

با دست خالی،برنگشتم از،حضورت
اما گرفته سینه ام بهر زیارت

ای حضرت سرچشمه های مهربانی
ای کاش بودم چون اویس و جان نثارت

در قلب من جای تو بوده جای غم نیست
دست خدا را داشتی وقت عنایت

حس میکنم عطر خدا را از حضورت
دست من و دامان تو روز قیامت...

  • یکشنبه
  • 16
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 09:09
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 محسن صرامی

مدح پیامبر -(منكه از طفلي غمم را با محمد گفته ام) * محسن صرامی

401

مدح پیامبر  -(منكه از طفلي غمم را با محمد گفته ام) منكه از طفلي غمم را با محمد گفته ام
گاه جاي گفتن بابا محمد گفته ام

عاقبت خيري نصيب مادرم باشد كه گفت
جاي هر ذكري برايت يا محمد گفته ام

تا شنيدم كه علي نفس رسول اكرم است
بچه بودم تا همين حالا محمد گفته ام

من رسول اللهيم كافر نخوانيدم كه من
با مدد از حضرت زهرا محمد گفته ام

از حسين و مني اش مستي من آغاز شد
هر حسيني مينوسم را محمد گفته ام

ارث بردم عشق او را ميگذارم ارث هم
هر كجا افتاده ام از پا محمد گفته ام

تا بفهمد عشق يعني چه براي كودكم
من به جاي گفتن لالا محمد گفته ام...

  • یکشنبه
  • 16
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 10:31
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 موسی جوانی تبریزی

مدح و میلادیه حضرت رسول اکرم(ص) -(ای آفتاب عالم جان جهان محمد) * موسی جوانی تبریزی

339

مدح و میلادیه حضرت رسول اکرم(ص) -(ای آفتاب عالم جان جهان محمد) ای آفتاب عالم جان جهان محمد
شد از عنایت حق نورت عیان محمد

ای خاتم رسالت مرآت ذات یکتا
روشنگر دوگیتی خورشید عالم آرا
سلطان بر و بحری مسنَدنشین اعلا
علم الیقین هستی فخر زمان محمد

یاسین و هل اَتی‌ی طاها و مصطفایی
در جُود و حلم وبخشش آینه‌ی خدایی
حاتم غلام کویت گنجینه ی سخایی
بحر عطا و رحمت دُر گران محمد

شد جلوه جمالت از فیض حق هویدا
درهم شکست و لرزید بنیان طاق کسری
شد عالمی دگرگون گویا دیار بطحا
آشفته شد سراسر صاحب بتُان محمد

هستی شود گلُستان بی شک زنام احمد
مستم کند شب و روز جام شراب سرمد
مجنون کوی یثرب دیوانه‌ی محمد
هر جاکه نامت آید شد عاشقان محمد

گیتی ندیده چون تو سلطان با جلالت
برتر ز نوح و آدم بر کرسی رسالت
افضل به انبیایی ای مفخر هدایت
با تو کند مباهات پیغمبّران محمد

از نور گلعذارت شد منُجلی دو عالم
پیک فرح به شادی گوید چنین دمادم
ای عاشقان بیایید آمد رسول خاتم
آمد به خلق عالم آرام جان محمد

نام تو را جوانی ای رهنما و هادی
در خامه مینویسد اینک به شوق و شادی
وقت سحر صدای تکبیر از منادی
آید نوای نامت وقت اذان محمد

  • پنج شنبه
  • 11
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 14:55
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج نادر بابایی

در مقام حضرت محمد(ص) -(ای چراغ پرفروغ شام ظلمت مصطفی) *حاج نادر بابایی

307

در مقام حضرت محمد(ص) -(ای چراغ پرفروغ شام ظلمت مصطفی) ای چراغ پرفروغ شام ظلمت مصطفی
مَرحباصدمَرحبا کردی قیامت مصطفی

شام تاریک جهالت در قلوب انس و جان
شدسحر از پرتو نور هدایت مصطفی

صدمبارک باشداین فرخنده روز روزگار
مطلع صبح ظفر روز شرافت مصطفی

ای شفابخش دل بیمار کوی زور و زَر
میزدایی از صور گرد منیت مصطفی

لات و عُزّا با قدوم پاک توشد سرنگون
ای رهایی بخش عالم ازضَلالت مصطفی

میرباید سبزی عَمّامه ات دل ازهمه
مَرحبا براین رُخ و این قَدوقامت مصطفی

شوره زاران شدگلستان از دَم جانبخش تو
سبزی عالم از این تاج رسالت مصطفی

آیه های وحی مُنزَل گشته نازل درحَراء
کان بود اِعجاز سَرمد در بَلاغت مصطفی

ره گشایی میکند تاحَشر مابین اُمَم
یادگار پاک تو قرآن وعترت مصطفی

(نادرا)درعیدمبعث هرچه میخواهی بخواه
بر گدایان درش دارد سخاوت مصطفی

  • یکشنبه
  • 21
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 22:50
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

مدح و میلاد حضرت محمد(ص) -(عالـم گرفتـه عـزت از عـزت محمد) * رامین محمد زاده

335

مدح و میلاد حضرت محمد(ص) -(عالـم گرفتـه عـزت از عـزت محمد) عالـم گرفتـه عـزت از عـزت محمد
جنـت گرفتـه قیمـت از قیمت محمد
گشتـه نَهال قران الان که چون گلستان
از همـت خَطیـر و از قـدرت محمد
تا یک تنـه جهان را غرق شکوه کرده
شد کعبـه قبله گـه از مـاهیت محمد
در خلقت عَـوالـم آن ذات کبـریـایی
طـوفان به پا نمـوده در خلقت محمد
بیت الحـرام گشته گر جلوه گاه حُرمت
بگرفتـه حُرمت اش را از حُرمت محمد
در خانگـاه توحیـد تبلیـغ بُت به پا بود
شُوکت گرفتـه کعبـه از شُوکت محمد
بر خاک با سـر آمد بُت های بُت پرستان
تا اینکـه دیـده بُت ها حیثیت محمد
دختر به پیش اعراب جِجل آور پدر بود
نـامـوس گشتـه الان از هِمت محمد
صد شاخسـار تـوبا بـا آن همه جلالت
بی شک خجل شود از قَد قامت محمد
خورشید و ماه و کُوکب انوار بی کران را
بی شُبـه بـر گرفتـه از طَلعت محمد
معـراج او سمـا را غرق صفـا نمـوده
گشته زمین چو جنت از رِجعت محمد
سُنی و شیعه باید یک دل شوند؛ هر دو
چون مُستفـض گشته از رحمت محمد
دشمن عَلَـم نمـوده قومیّـت و مَذاهب
باید شـود رعـایت این وَحدت محمد
رهبر مـدام گوید از وحدت دو مذهب
بایـد شَـود حفاظت از شُهرت محمد
وحدت در این زمانه واجب بُوَد پریشان
بـر غیـرتت قُـوا گیر از غیرت محمد

  • پنج شنبه
  • 9
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 23:58
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در مدح حضرت محمد(ص) -(قسم به سوره ی والشّمس یعنی روی محمّد) *سعدی زمان سیدرضا حسینی

452

در مدح حضرت محمد(ص) -(قسم به سوره ی والشّمس یعنی روی محمّد) قسم به سوره ی والشّمس یعنی روی محمّد
قسم به آیه ی والّیل یعنی موی محمّد

قسم به عرش عظیم خدای حیّ توانا
قسم به مصحف منزل، قسم به خوی محمّد

در آرزوی بهشتند انبیای اولوالعزم
ولی بهست برین دارد آرزوی محمّد

خدای گفته به قرآن سخن ز کوثر و تسنیم
که هر دو هست به جنّت روان ز جوی محمّد

به خلقت دو جهان نور اوست علّت غائی
جهانیان همگی پرتوی ز روی محمّد

به مهر و ماه چه ارزش، به مشتری چه لیاقت
کند مقابله با طلعت نکوی محمّد

مدام مهر جهان تاب در فضاست به گردش
به سان سایر انجم به جستجوی محمّد

عبادت همه قدّوسیان عالم بالا
همیشه کلمه ی توحید و گفتگوی محمّد

بهشت خواهی اگر رو به سوی شهر مدینه
نسیم خلد وزد روز و شب ز کوی محمّد

ندیده و نشنیده است چشم و گوش زمانه
نظیر هایِ محمّد، مثال هویِ محمّد

علی که اهل جهان بنده وار سجده برندش
چو بنده خوانده خودش را به پیش روی محمّد

به ضرب تیغ علی شد رواج مذهب و ملّت
که اهل شرک نمودند رو به سوی محمّد

خطا و جرم (حسینی) ندیده گیر خدایا
به آبروی علیّ و به آبروی محمّد

  • دوشنبه
  • 13
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 13:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

تقدیم به رسول مهربانی ها حضرت محمد(ص) -(در مسجد دل هزار گنبد دارم) * سیدحسن سبزقبا

405
2

تقدیم به رسول مهربانی ها حضرت محمد(ص) -(در مسجد دل هزار گنبد دارم) در مسجد دل هزار گنبد دارم
بر مأذنه آواز محمد دارم
با آل رسول هم مسيرم ... آري
نزديك ترين راه به مقصد دارم

*
باران غزل چكيده از چشمانت
خورشيد نفس كشيده از چشمانت
تاريك دلي جاي خودش ... آقاجان!
كور است كه دل بريده از چشمانت

  • یکشنبه
  • 26
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

در وصف حضرت محمد(ص) -(شمس و قمر سایه ای ز روی محمد) * ناشناس ؟؟؟

343

در وصف حضرت محمد(ص) -(شمس و قمر سایه ای ز روی محمد) شمس و قمر سایه ای ز روی محمد
مشگ ختن آیه ای ز موی محمد

خلق نفرموده حق ز اول خلقت
هیچ کسی را به خلق و خوی محمد

شاد بود هر دلی به ذکر حبیبی
من همه شادم به گفتگوی محمد

چون که سر آرم ز خاک تیره زنم گام
صبح قیامت به جستجوی محمد

خضر که مرهون فیض عمر ابد شد
کرده گلویی تر از سبوی محمد

چشمه حیوان هر آن که راست تمنی
گو بنشیند به خاک کوی محمد

" ناظر" افسرده دل به روز قیامت
چشم رجا دوخته به سوی محمد

بار الها مریز در صف محشر
آبرویش را به آبروی محمد

  • پنج شنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 13:04
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 سیدبشیر حسینی میانجی

در مدح حضرت محمد(ص) -(ای ساقی بزم ازلی جام تو زیباست) * سیدبشیر حسینی میانجی

359

در مدح حضرت محمد(ص) -(ای ساقی بزم ازلی جام تو زیباست) ای ساقیِ بزمِ ازلی! جام تو زیباست
سرمستیِ ما با خُم ایهام تو زیباست
گلها همه گُلبوسه گرفتند ز پایت
در صحن چمن سروی و اندام تو زیباست
صد یوسف مصری ز تماشای رُخت مات
از بس که رُخ و چهره ی گلفام تو زیباست
خوبان همگی آینه دار مهِ رویت
پیغمبر خوبانی و پیغام تو زیباست
عطر تو دل انگیزترین عطر جهان است
جنّت ز شمیم گل الهام تو زیباست
گویند ملایک به تماشاگهِ اسرار
تصویر سرآغاز و سرانجام تو زیباست
ای خاتمه ی عشق خدا، ختم رسولان
در پیش خدای ازل اسلام تو زیباست
گل نغمه ی لبّیک تو بر کعبه کرامت
حاجی توئی و جامه ی احرام تو زیباست
ای آن که نبی ئیّ و نُبی معجزه ی توست
وحیِ حق و شرع تو و احکام تو زیباست
عشق تو به سر دارم و مهر تو به قلبم
بر مرغ دل من لبه ی بام تو زیباست
این شعر معطّر ز گلستان «بشیر» است
تقدیم شده بر تو که اِنعام تو زیباست

  • چهارشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:27
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 وفا منافی اردبیلی

در مدح حضرت محمد(ص) -(ای پیام آور پیامت آرمان انگیزتر) * وفا منافی اردبیلی

633

در مدح حضرت محمد(ص) -(ای پیام آور پیامت آرمان انگیزتر) ای پیام آور پیامت آرمان انگیزتر
انقلاب دولت مهرت جهان انگیزتر

ای فروپاشندهء قانون تکراری شب
وسعت صبح غزل خیزت کران انگیزتر

یک حراحیرت به دوش ازنورپایین آمدی
یارفرمودت بخوان خواندی بیان انگیزتر

واژهءنو کهنه پردازیست درتوصیف تو!
نغمه بارانی ات پیوسته جان انگیزتر

قاصداخلاص، سلطان قناعت، مردصلح
تا به فرداها ره آوردت روان انگیزتر

یک سر وگردن فراترازشکوهی ای بزرگ
دستهای دعوتت گرم ونهان انگیزتر

زندگی ذوق ونشاط آموخت ازچشمان تو
یامحمد مکتب پیرت جوان انگیزتر

  • سه شنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 15:58
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی فخرالدین اسکندری

غزل ولادت حضرت محمد(ص) -(به شوق وصل وجودش دلم گرفتار است) *کربلایی فخرالدین اسکندری

299

غزل ولادت حضرت محمد(ص) -(به شوق  وصل وجودش دلم گرفتار است) به شوق وصل وجودش دلم گرفتار است
چه گویمش که دلم بیقرار و بیمار است

تنم به تاب و تب از نکهت گل رویش
جهان برای من اکنون سرای خمّار است

به روز و شب همه در شور و شادیم ایدوست
تمام شب به سحر هر دو دیده بیدار است

به یمن آمدنش چنگ و دف زنم پا کوب
چه این مرام من و عاشقان دربار است

بهانه شد به همه، هَمُّ غم محمدِ عربی
حدیث کِلکِ من از دیدن رُخِ یار است

قدح زجام نبوّت به مِی ،کنم لبریز
به لب رساندن همان، جان فدای دلدار است

به سور و سات من ای زاهدا مزن طعنه
که شور و شوق من از بهر فضل معمار است

ببین که طایر جان پر گشود و پرّان شد
مثال کعبه به دورش به طوف و دوّار است

به (ثاقب) ار نظری بر کند حق منان
بیا و بین که جهان پیش چشم وی خار است

  • پنج شنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:14
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 ابراهیم قبله آرباطان

در مدح حضرت محمد(ص) -(امشب بر آستان تو سائیده ام سری) * ابراهیم قبله آرباطان

280

در مدح حضرت محمد(ص) -(امشب بر آستان تو سائیده ام سری) امشب بر آستان تو سائیده ام سری
وا کرده ام به سمت تو درهای دیگری

درهای دیگری همه از جنس آسمان
شاید شبیه ماه از این کوچه بگذری

پاییز بود و هیمنهء بادهای تلخ
تا ناگهان گذشت شمیم معطری

با آب و دانه ء کلماتش نشسته است ...
بر گنبد بلند نگاهت کبوتری

آه ای شمیم پاک! که در لایه های خاک
در عطر باغ های معلق سراسری

نام تو از کمند خیالم گریخته ست
ای ماه ! از من و کلماتم فراتری

ای آنکه خاک از تو پر از رنگ و بو شده
ای کائنات از نفست زیر و رو شده

ای بارش مکرر خورشید بر زمین
بر حلقه بلند زمین آخرین نگین

بر صخره های سخت زمان ایستاده ای
ای ماه ! روی چشم جهان ایستاده ای

خورشید اگر چه گرم غزلخوانی تو بود
از تابش طلایی پیشانی تو بود

ای موج آفتابی دریای کائنات
ای فصل نا سروده ی منظومه ی حیات

بی تابم و به سقف کلامت نمی رسم
هرگز بر آستانه ی نامت نمی رسم
***
می آید از تمام زوایا صدای تو
کِل می کشند پنجره ها در هوای تو

از صبحِ خاک تا شب ِ افلاک رفته ام
در جستجوی شعشعه ی آشنای تو

آیینه زارِ حیرت یک قوم تشنه بود
پیشانی منوّر محراب سای تو

ای آب ها گداخته از هُرمِ آه ِ تو
ای کوه ها گریخته در شانه های تو

پروانه های شیفته بی تاب می شوند...
تا بوسه می دهند به گلبرگ ِ پای تو

خواندی ، تمام خاک چراغانی تو شد
ای آبشارِ ماه ، روان از حرای تو

  • دوشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 19:37
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 ابراهیم قبله آرباطان

در مدح حضرت محمد (ص) -(وقتی که خُلق و خُوی تو مثل محمد است) * ابراهیم قبله آرباطان

304

در مدح حضرت محمد (ص) -(وقتی که خُلق و خُوی تو مثل محمد است) وقتی که خُلق و خُوی تو مثل محمد است
یعنی شکوه و شوکتت ای گل، سرآمد است

بیعت به جای جنگ- هدف حفظ دین حق
یعنی که هر گزینه به غیر از همین بد است

دنیا هنوز هم که هنوز است بی گمان
در آرزوی رهبری چون تو سرمد است

هر کس تو را شناخت، خدای تو را شناخت
هر کس تو را قبول نکرده ست مرتد است

یعنی که منکر هدف و عصمت شما
در پیشگاه عدل خدای احد رد است

حُسنت حسن، جمالت خسن، خلق و خو حسن
از هر نظر صفات شما چون محمد است

  • دوشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:23
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی اسکندری

در مدح حضرت محمد(ص) -(دل واله از جمال جمیل محمد است) * مرتضی اسکندری

351

در مدح حضرت محمد(ص) -(دل واله از جمال جمیل محمد است) دل واله از جمال جمیل محمد است
سینه پر از محبت ایل محمد است

با حضرتش بهشت برین همنشین شود
هرکس که در جهان به سبیل محمد است

جِبریل اگر چه واسطه ی خلق با خداست
فخرش همین بود که دخیل محمد است

راه نجات نسل بشر در جهان فقط
قرآن ناب و دین اصیل محمد است

حیدر که شد امیر جهان در غدیر خم
داماد و اِبنِ عَمّ و خلیل محمد است

هرکس که حقّ ِ شیر خدارا ادا نکرد
شرمنده ی خدا و ذلیل محمد است

آن قائمی که منجی اولاد آدم است
آزاده ای ز نسل سلیل محمد است

  • یکشنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 22:12
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

در مدح حضرت محمد(ص) -(صحبت امشب از رسول اعظم است) *سید ناصر ولائی زنجانی

313

در مدح حضرت محمد(ص) -(صحبت امشب از رسول اعظم است) صحبت امشب از رسول اعظم است
آن رسولی که نبیّ اکرم است
برترین انبیاء و اولیاست
آن پیمبر که رسول اعظم ست
انبیا را داده درس عاشقی
آنکه نورش خلق قبل از آدم است
بر خدا کس نیست چون او بنده ای
پادشاهی که امیر عالم است
فخر خلقت تاج عصمت هست او
اسوه زیبا ی نسل آدم است
هستیِ هستی رهین هستی اش
زنده عالم زان دم عیسی دم است
نور حق در ذات پاکش جلوه گر
هر چه گویم مدح ایشان را کم است
سال ما امسال با نامش نکوست
یاد او هر لحظه ما را همدم است
بهترین مخلوق فرزندان اوست
نسل پاکش نور بخشِ عالم است
ای به قربان صفا و جودشان
ریزه خوار خوانشان صد حاتم است
از تمام خلق عالم برترین
انبیا را آنکه زیبا خاتم است
اوست تنها صاحب خُلق عظیم
زان سبب اَسرار حق را مَحرم است
بر ولائی کی رسد مدح رسول
مدح او چون قطره در پیش یم است

  • سه شنبه
  • 25
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 10:59
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

در مدح حضرت محمد(ص) -(وام گیرد از عطر تو گل بو) *سید ناصر ولائی زنجانی

266

در مدح حضرت محمد(ص) -(وام گیرد از عطر تو گل بو) وام گیرد از عطر تو گل بو
کو کسی چون تو در جهان خوشبو
همطراز مقام لطفت کو
روی خوش خواهم از تو ای خوشرو
وحده لا اله الا هو
ای به ملک اله شاهنشاه
نیست بر شوکتت جز او آگاه
هرکه گیرد به سایة تو پناه
کی رود لحظه ای به سوی گناه
نیست در بند بند تو جز او
وحده لا اله الا هو
ای امین خدای بی همتا
ای کمال و جمال تو زیبا
بندة حقّ و ای به حق مولا
ای تو آیینة صفات خدا
ای تو آمال و قبلة دل ما
لحظه ای گر نظر کنی بر ما
می شود جسم و جان من خوشبو
وحده لا اله الا هو

  • سه شنبه
  • 25
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 18:27
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

در مدح حضرت محمد(ص) -(ای رسول مدنی وی سبب دانش ما) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

306

در مدح حضرت محمد(ص) -(ای رسول مدنی وی سبب دانش ما) ای رسول مدنی وی سبب دانش ما
زینت پنج تن و علت و پیدایش ما

ایکه در کعبۀ دل قبلۀ حاجاتی تو
مهر تو پاک کند لکۀ آلایش ما

محرم راز خدا اشرف مخلوقاتی
بسته بر طرۀ تو زینت و پیرایش ما

وی بخوبی همه آیات خدا را مظهر
سایۀ لطف تو سرمایۀ آسایش ما

پیرو مکتب توحید تو چون میباشیم
مثل خورشید جهانتاب بود تابش ما

چونکه از نکهت انفاس تو برخورداریم
در فضیلت به مسیحا سزد افزایش ما

آخر این بارقۀ عشق تو رسوایم کرد
بخت بین تا بکجا میبردش بالش ما

نه من دل شده تنها ز غمت غمگینم
ملکوت آمده در زمزمۀ خواهش ما

مضطرب حال مگردان دل بی سامان را
ای سبب ساز صفای دل و آرایش ما

نا امیدم مکن ای شعشۀ لطف ازل
چون طریق تو بود موجب بخشایش ما

جان بقربان تو ای ماحصل چشمۀ نوش
از شمیم نفست فاش نشد فاحش ما

روشن از پرتو نورت همه آفاق جلی
ای که در مدح تو قاصر قلم دانش ما

وصف اوصاف تو هر چند «صفا» ساده نوشت
چونکه زین بیش نشد در خور گنجایش ما

  • یکشنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:24
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمدرضا صادقی

در مدح حضرت محمد(ص) -(ای مایه فخر کل خلقت) * محمدرضا صادقی

283

در مدح حضرت محمد(ص) -(ای مایه فخر کل خلقت) ای مایه فخر کل خلقت
ای علت هرچه هست علت

مشتاق تو ذات کبریایی
استاد تمام انبیایی

از موی تو لیل شد نشانه
از روی تو نور زد جوانه

در وصف تو ای که در زمینی
بس , رحمت هر دو عالمینی

ای نابترین ناب احباب
بر شهر علوم تو علی باب

از صبر تو شد حسن که پیدا
از قدرت تو حسین هویدا

ای حکم تو تیزتر زالماس
آمد زشجاعت تو عباس

عشق تو بود شبیر و شبر
اشبه به رخ تو گشته اکبر

این تحفه که « صادقی » علم زد
در حق سخن چنین قلم زد

پای ملخی چو مور کنعان
آورده به درگه سلیمان

  • پنج شنبه
  • 7
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 11:48
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در مدح حضرت محمد(ص) -(ای صبح صادقان رخ زیبای مصطفی) * خواجوی کرمانی

292

در مدح حضرت محمد(ص) -(ای صبح صادقان رخ زیبای مصطفی) ای صبح صادقان رخ زیبای مصطفی
وی سرو راستان قد رعنای مصطفی

آئینهٔ سکندر و آب حیات خضر
نور جبین و لعل شکر خای مصطفی

معراج انبیا و شب قدر اصفیا
گیسوی روز پوش قمرسای مصطفی

ادریس کو معلم علم الهی است
لب بسته پیش منطق گویای مصطفی

عیسی که دیر دایر علوی مقام اوست
خاشاک روب حضرت اعلی مصطفی

بر ذروه دنا فتدلی کشیده سر
ایوان بارگاه معلای مصطفی

وز جام روح‌پرور ما زاغ گشته مست
آهوی چشم دلکش شهلای مصطفی

خیاط کارخانهٔ لو لاک دوخته
دراعه ابیت ببالای مصطفی

شمس و قمر که لولوی دریای اخضرند
از روی مهر آمده لالای مصطفی

خالی ز رنگ بدعت و عاری ز زنگ شرک
آئینه ضمیر مصفای مصطفی

کحل الجواهر فلک و توتیای روح
دانی که چیست خاک کف پای مصطفی

قرص قمر شکسته برین خوان لاجورد
وقت صلای معجزه ایمای مصطفی

روح الامین که آیت قربت بشان اوست
قاصر ز درک پایه ادنی مصطفی

در برفکنده زهره بغلطاق نیلگون
از سوک زهر خوردهٔ زهرای مصطفی

گومه بنور خویش مشو غره زانک او
عکسی بود ز غره غرای مصطفی

بر بام هفت منظر بالا کشیده‌اند
زین چار صفه رایت آلای مصطفی

(خواجه) گدای درگه او شو که جبرئیل
شد با کمال مرتبه مولای مصطفی

  • یکشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 14:18
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد